sentence1
stringlengths 5
240
| sentence2
stringlengths 5
240
| label
class label 2
classes |
---|---|---|
بدون دانستن عمق رودخانه، وارد آن نشوید. | بی گدار به آب نزنید. | 1equivalent
|
او دانشمند است. | او یک عالم است. | 1equivalent
|
همایش سی دقیقه پیش تمام شد. | من با آن، مشکلی ندارم. | 0not_equivalent
|
گل ها می شکفند. | گل ها باز می شوند. | 1equivalent
|
من آن را گفتم. | این همان چیزی است که من می گفتم. | 1equivalent
|
من گرسنه ام. | دوست داشتنم چیزی برای نوشیدن داشته باشم. | 1equivalent
|
من نزدیک آن کوهستان بودم. | من در کوهستانها بودم. | 1equivalent
|
برای یک بار حق با من است. | نام آن را فراموش کرده ام. | 0not_equivalent
|
وضع برخورد غیرعادی او سبب شک کردن ما شد. | وضع برخورد غیرمعمول او سبب برانگیختن سوءظن ما شد. | 1equivalent
|
من نمی توانم به آن نقاشی نگاه کنم و به فکر مادرم نیفتم. | او قدبلند نیست. | 0not_equivalent
|
فردا برف خواهد بارید. | فردا برف خواهد آمد. | 1equivalent
|
آیا تلفن اش را تمام کرد؟ | آیا مکالمه تلفنی اش را تمام کرد؟ | 1equivalent
|
همیشه از زیست شناسی تنفر داشتم. | شاید از آن کتاب خوشم بیاید. | 0not_equivalent
|
آن پیراهن به چه کسی تعلق دارد؟ | او فوقالعاده موفق بود. | 0not_equivalent
|
این کلمه از زبان یونانی گرفته شده است. | منشا ان کلمه از یونان است. | 1equivalent
|
این دهکده ای است که پدرم در آن متولد شدند. | آیا سینما می روید؟ | 0not_equivalent
|
آرزو پدر اندیشه است. | سرکهٔ نقد به از حلوای نسیه است. | 1equivalent
|
باخ و هندل هم زمان بودند. | میتونی رَدِش کنی؟ | 0not_equivalent
|
باارزشترین کار انسان تالیف است. | از آمدن غیرمنتظرهی او شادمان بودم. | 0not_equivalent
|
این کشور از منابع طبیعی غنی فراوانی برخوردار است. | او چشمهایش را بسته نگه داشت. | 0not_equivalent
|
پاپا مدام میگفتند "وقت طلاست". | او در آن مورد پیشگام بود. | 0not_equivalent
|
دوست دارم با قطار مسافرت کنم. | کسی اسرار تو را نمی داند. | 0not_equivalent
|
بهار فصلی است، که آن را بیشتر از همه ی فصول دوست دارم. | بهار فصل مورد علاقهٔ من است. | 1equivalent
|
کیکو از خانواده اش مفتخر است. | دوست دارم در تابستان بستنی بخورم. | 0not_equivalent
|
آیا آن رمان را تا انتها خواندید؟ | آیا مطالعهی آن رمان را به اتمام رساندید؟ | 1equivalent
|
کی غذا خورد؟ | شوخی او همهی ما را خنداند. | 0not_equivalent
|
او همیشه زود از تخت در میآید. | او همیشه زود بیدار میشود. | 1equivalent
|
ترسم این است، که به شماره اشتباهی متصل شده اید. | می ترسم شماره اشتباه افتاده باشد. | 1equivalent
|
دوست دارم مقداری چای یا قهوه بخورم. | می خواهم کمی چای یا قهوه بنوشم. | 1equivalent
|
باید حداقل ساعت پنج به این ایستگاه برسید. | قهوهی خوب هست، قهوهی بد هم هست. | 0not_equivalent
|
آب از اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است. | اتوبوس بعدی را می گیرم. | 0not_equivalent
|
لازم نیست برای آن متاسف باشی. | چیزی نیست | 1equivalent
|
نوازنده پیانو از نعمت استعداد خارق العاده ای بهره ور است. | من مراقب وزن ام هستم. | 0not_equivalent
|
به من باور دارید؟ | آیا به من اعتقاد دارید؟ | 1equivalent
|
برج کج پیزا بلندتر از کلیسا است. | هوا امروز بارانی است. | 0not_equivalent
|
باز بودن درب مرا حسابی سورپریز کرد. | آنان باعجله به خارج اتاق رفتند. | 0not_equivalent
|
من یک پر دارم. | با داشتن پدری آمریکائی و مادری فرانسوی، او دوزبانه است. | 0not_equivalent
|
اجازه داده نشده اینجا سیگار بکشید. | سیگار کشیدن در این محدوده غدغن است. | 1equivalent
|
ما پشتیبان نداریم. | آیا ساعتت درست است؟ | 0not_equivalent
|
او بدون دودلی دروغ می گفت. | او بدون تعارف دروغ گفت. | 1equivalent
|
هنگامی که جوان بودم، نمی توانستم سریع شنا کنم. | من دیگر نمی توانم تکبر او را تحمل کنم. | 0not_equivalent
|
امروز برای من، فردا برای شما. | یک قرص نان بهتر از آواز پرندگان است. | 1equivalent
|
سکوت علامت رضاست. | جای یک کارمند مرد را به یک کارمند زن دادن؟ | 0not_equivalent
|
در آن واحد به دنبال دو چیز دویدن، تو را به هیچ کدام نمی رساند. | یک قرص نان بهتر از آواز پرندگان است. | 1equivalent
|
مثل ماشین دروغ می گوید. | رفقای بسیاری دارم. | 0not_equivalent
|
من در آژانس مسافرتی کار می کنم. | دوست دارید فهوه ای بنوشید | 0not_equivalent
|
فراموش نکنید این نامه را پست کنید. | یادتان نرود این نامه را به صندوق پست بیاندازید. | 1equivalent
|
برای ما یافتن منزل او راحت نبود. | دوست آن باشد که گیرد دست دوست، در پریشانحالی و درماندگی. | 0not_equivalent
|
آنها را مسخره نکنید. | نمیبایست او را مسخره کنید. | 1equivalent
|
به او گفتم که چه کار کند. | دیروز من در جلسه حضور داشتم. | 0not_equivalent
|
او غرق کار خودش شده بود. | او انچه را که من انجام داده بودم، مورد انتقاد قرار داد. | 0not_equivalent
|
همین الآن برگشتم. | حدود 7 میلیارد انسان بر روی کرهی زمین زندگی میکنند. | 0not_equivalent
|
با خدا باش پادشاهی کن. | با خدا باش و شاهی کن. | 1equivalent
|
تمام روز به آن فکر کردم. | او لیسانس آلمانی از دانشگاه کمریج دارد. | 0not_equivalent
|
دوازده ساعت را در ترن گذراندم. | یک خرس قطبی بعد از یک تبدیل مختصات یک خرس چهارگوش است. | 0not_equivalent
|
صبح قهوه میخورم. | من صبحها قهوه مینوشم. | 1equivalent
|
این اشتباه کیست؟ | این خطای کیست؟ | 1equivalent
|
هرچند خیلی مسن است، خیلی قوی است. | مایلم که جیم خوشرفتاری کند. | 0not_equivalent
|
کی خانه اید؟ | کی برمی گردید؟ | 1equivalent
|
انگلیسیها آدمهای کم گویی هستند. | من (یک) روان شناس مبتدی هستم. | 0not_equivalent
|
من شکایتی نکردم. | شو نامیده می شوم. | 0not_equivalent
|
پسرش استعداد ریاضی دارد. | من همهی نوولهای او را خواندم. | 0not_equivalent
|
هر چه آدم بیشتر بالا برود، دما بیشتر پایین میرود. | او به آنها غذا داد. | 0not_equivalent
|
کی خانه خواهید بود؟ | ما مزاحمش میشویم. | 0not_equivalent
|
من یک قلم خریدم، اما گمش کردم. | او فاقد احساسات انسانی است. | 0not_equivalent
|
و ایشان شمشیرهای خود را برای گاوآهن و نیزههای خویش را برای ارّهها خواهند شكست و امّتی بر امّتی شمشیر نخواهد كشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت. | آیا می توانید دستور سالادتان را به من بدهید؟ | 0not_equivalent
|
ساک مرا دزدیدند. | یک نفس عمیق بکشید. | 0not_equivalent
|
قول کوههای طلا دادن. | قول بیپایه دادن. | 1equivalent
|
هراسم این است، که شماره اشتباه گرفته باشید. | دیروز با تونی بازی کردم. | 0not_equivalent
|
آیا مرا دوست دارید؟ | او در این نشست حضور دارد. | 0not_equivalent
|
چقدر خواهید ماند؟ | اینجا زاده و بالغ شدم. | 0not_equivalent
|
او به کار کردن ادامه داد. | او به کارش ادامه داد. | 1equivalent
|
تاکنون چنین چیز احمقانهی بزرگی در زندگیام نگفتم. | او با پدر آمریکایی و مادر فرانسوی به دو زبان صحبت میکند. | 0not_equivalent
|
گرسنهام بود. | من از تشنگی میمیرم. | 1equivalent
|
کدام خوراکی ها غنی از کالری هستند، و کدام نه. | کدام یک از غذاها سرشار از کالری اند، و کدام یک نه. | 1equivalent
|
شکایت نکردم. | شکوه و شکایتی نکردم. | 1equivalent
|
آن تصمیم قطعی است. | انسانیت را بیاد بیاور، ونه هیچ چیز دیگری را. | 0not_equivalent
|
باید به خرگوشها بپردازم. | مجبورم مشغول خرگوشها شوم. | 1equivalent
|
قیچی من شکسته شد. | ما متاسفیم که قادر به کمک کردن شما نیستیم. | 0not_equivalent
|
من مطالعه می کنم. | به کار احتیاج دارم. | 1equivalent
|
آنها عصبی شدند. | تکلیف های خانه را باز کنید. | 0not_equivalent
|
او مرا درآن راز سهیم نکرد. | آن راز را با من تقسیم نکرد. | 1equivalent
|
تمام روز به آن فکر کردم. | من کل روز را به آن اندیشیدم. | 1equivalent
|
من هرگز قبلاً غذای چینی نخورده ام. | زمان رفت به رختخواب است. رادیو را خاموش کن. | 0not_equivalent
|
در پی چگونه کاری هستید؟ | به چه نوعی کار دنبال هستید؟ | 1equivalent
|
آنرا نمی فروشم. | آیا او جرأت آن را میکند که تنها برود؟ | 0not_equivalent
|
آیا مکالمه تلفنی اش را تمام کرد؟ | به مدت یک ساعت با او صحبت کردم. | 0not_equivalent
|
دختری، که در شیرینی پزی کار می کند، دلربا است. | شیر سرشار از کلسیم نیز هست. | 0not_equivalent
|
هیچ حرفی نتوانست او را برانگیزد. | کلمات عاجز از نصیحت کردن او بودند. | 1equivalent
|
آیا شما برای درس خواندن برای امتخان در خانه مانده اید؟ | نیروی من را دست کم نگیر. | 0not_equivalent
|
کیک را با کارد ببرید. | آن کیک را با یک چاقو برش بزنید. | 1equivalent
|
تردید او شک مرا برانگیخت. | من بعداً نزد شما خواهم آمد. | 0not_equivalent
|
آیا جاهای خالی هست؟ | جای خالی هست؟ | 1equivalent
|
تا ایستگاه راه بیش از اندازه زیادی برای پیاده روی است، بنابر این با اتوبوس برویم. | تگزاس با مکزیک هم مرز است. | 0not_equivalent
|
بیشتر مردم در مورد زندگی روزمره شان می نویسند. | آدرس منزلتان چیست؟ | 0not_equivalent
|
هرگز زیست شناسی را دوست نداشتم. | دروغگو تا در خانهاش. | 0not_equivalent
|
سریعاً وضع برخورد اش را عوض کرد. | هنوز به نامه من جوابی نداده است. | 0not_equivalent
|
آدم نمیتواند در دو عروسی همزمان برقصد. | یک قرص نان بهتر از آواز پرندگان است. | 1equivalent
|
فردا با شما ملاقات خواهیم داشت. | ما فردا به دیدارتان می آئیم. | 1equivalent
|
جان بیا اینجا. | او در خانهی کناری ما ساکن است. | 0not_equivalent
|