sentence1
stringlengths
5
240
sentence2
stringlengths
5
240
label
class label
2 classes
دوست ندارم جائی بروم.
کسی که به مال بیگانه طمع دارد، مال خود را از دست می دهد.
0not_equivalent
گردن تام به هنگام اسکی بازی شکسته شد.
gardane Tom be hengaame eski baazi shekaste shod.
1equivalent
او به گریه افتاد.
او گریست.
1equivalent
صبح امروز او حضور داشت.
من دوست دارم با ترن سفر کنم.
0not_equivalent
واضح است که آن مهم ترین نکته است.
او آخر از همه سر ساعت 8 خواهد رسید.
0not_equivalent
فردا دائی من برای دیدن ما می آید.
او در شهر مشغول قدم زدن بود.
0not_equivalent
او به فرانسوی صحبت می کند.
او به خوبی به زبان فرانسه مسلط است.
1equivalent
شما نباید در اینجا منتظر باشید.
آنرا بدون هزینه انجام خواهیم داد.
0not_equivalent
او کم بی تاب نبود.
کسی اسرار شما را نمی داند.
0not_equivalent
او صبرش را در برابر من از دست داد.
شکیبائی اش در ارتباط با من به اتمام رسید.
1equivalent
مچبور نبودید این را بگوئید.
دوست می‌داشتم به‌اندازه‌ی او ثروتمند بودم.
0not_equivalent
لطف فرمائید آن دلو را پر آب نمائید.
این آخرین پیشنهاد من است.
0not_equivalent
مری در اتاق خودش درس می‌خواند.
مری در حال مطالعه در اتاق خود است.
1equivalent
مرگ فرقی نمی گذارد، یکسان شامل همه می شود.
او مسن است.
0not_equivalent
گذر زمان درس های زیادی به شما می دهد، تنها قدری صبر داشته باشید!
این رودخانه در این نقطه زیباترین است.
0not_equivalent
خواب طولانی بدهی ها را بیشتر می کند.
لطفاً یک لیوان آب به من بدهید.
0not_equivalent
حقیقت را به من بگو.
هیچ کسی گرسنه نبود به استثنای من.
0not_equivalent
فردا برف خواهد بارید.
فردا برف می‌بارد.
1equivalent
ایشان معلم هستند.
تعلیم تعلم است.
0not_equivalent
آن جانوران علف خوارند.
شخصی همه را دوست دارد.
0not_equivalent
من این کت را دوست ندارم.
حدود 7 میلیارد انسان بر روی کره‌ی زمین زندگی می‌کنند.
0not_equivalent
ترسم این است، که به شماره اشتباهی متصل شده اید.
راجع به آن شماره اشتباه کردید.
1equivalent
او از آینه استفااده کرد و به دقت زبانش را نگریست.
اگر لازم است خواهم آمد.
0not_equivalent
ترن ما از میان تونلی طویل گذشت.
آن کتاب عکس های بسیاری را در بر دارد.
0not_equivalent
او دستش را بالا برد تا تاکسی را متوقف کند.
دست اش را بلند کرد تا برای ایستاندن تاکسی تلاش کند.
1equivalent
جيل مخطوبٌ من جاك
توله سگ پارس می کند، زیرا سگ چنین می کند.
0not_equivalent
آن مرا سورپریز نکرد.
آن من را متعجب نساخت.
1equivalent
سنگ چرخان کپک نمی‌زند.
یک دوست قدیمی بهتر از دو دوست جدید است.
1equivalent
دو صندلی خالی بودند.
تام ماری را سرزنش کرد. زیرا تمام شب بیرون مانده بود.
0not_equivalent
استحکام زنجیر به اندازه ضعیف‌ترین حلقه آن است.
برای سن‌اش جوان به‌نظر می‌رسد.
0not_equivalent
فردا سالگرد تولد اوست.
فردا روز تولد او است.
1equivalent
او فاقد احساسات انسانی است.
او حس‌های انسانی را ندارد.
1equivalent
ُيک کتاب روی ميز است
باید پیدایشان کنیم.
0not_equivalent
سرکهٔ نقد به از حلوای نسیه است.
یک دوست قدیمی بهتر از دو دوست جدید است.
1equivalent
او در باره‌ی نتیجه‌ی امتحان نگران است.
یک معلم خوب باید با دانش‌آموزانش شکیبایی داشته باشد.
0not_equivalent
ما همسایه ایم.
از قوانین مدرسه پیروی نمائید.
0not_equivalent
می ترسم که او بیمار باشد.
سعی کن گریه نکنی.
0not_equivalent
آسمان و زمین قول می‌دهند.
تعلیم تعلم است.
0not_equivalent
او نوول می نویسد.
او داستان کوتاه می نگارد.
1equivalent
او دارد زیباتر می‌شود.
به داخل کتب فروشی نگاهی انداختم و کتاب جالبی خریدم.
0not_equivalent
مزه‌اش شیرین بود.
از قهرمانی او خیلی خوشم آمد.
0not_equivalent
و ایشان‌ شمشیرهای‌ خود را برای‌ گاوآهن‌ و نیزه‌های‌ خویش‌ را برای‌ ارّه‌ها خواهند شكست‌ و امّتی‌ بر امّتی‌ شمشیر نخواهد كشید و بار دیگر جنگ‌ را نخواهند آموخت‌.
چقدر خوب!
0not_equivalent
آرزو پدر اندیشه است.
امروز از آن من، فردا از آن شما.
1equivalent
ما لمحه ای مکالمه داشتیم با هم.
او باید یک موزیسین باشد.
0not_equivalent
در طول سه روز بدون وقفه باران بارید.
سه روز لاینقطع باران آمد.
1equivalent
ما موزیک فرا می گیریم.
در سپتامبر اسکاتلند می‌تواند خیلی گرم باشد
0not_equivalent
این جعبه از جوب است.
اشک‌های خوشحالی روی گونه‌هایش جریان یافن.
0not_equivalent
دوست دارید بیش از حد سریع صحبت کنید.
آیا یک میز تحریر نزدیک آن پنجره است؟
0not_equivalent
عادت ندارم دیر بخوابم.
من از دیدگاه دیگری به آن مسئله می نگرم.
0not_equivalent
امی اندیشید بایستد.
امی فکر کرد بر پا شود.
1equivalent
هیچ شخصی در اینجا نمی شیند.
اینجا خالی است.
1equivalent
قول بی‌پایه دادن.
او شخصی بسیار با ملاحظه است.
0not_equivalent
او با همه مهربان بود.
او ضربه به درب می‌زد.
0not_equivalent
دوستم دارید؟
من رو دوست داره؟
1equivalent
هسچ کلامی نمی توانست به او پند دهد.
کلمات عاجز از نصیحت کردن او بودند.
1equivalent
تردید او مرا مشکوک ساخت.
رفاقت شما برایم بسیار بامعنی است.
0not_equivalent
پنجره را باز کنیم.
من مایلم، که او سیگار کشیدن را متوقف کند.
0not_equivalent
این دو شعر رنج بردن انسان را بیان می کنند.
آن دو شعر بیانگر رنج انسان هستند.
1equivalent
او هنوز مشغول کار است.
تا ایستگاه راه بیش از اندازه زیادی برای پیاده روی است، بنابر این با اتوبوس برویم.
0not_equivalent
متشکر. "قابلی نداشت."
سه بار اندازه بگیر و یک بار ببر.
0not_equivalent
خواهر شما به زیبائی همیشه اش است.
آیا می‌خواهید در این پروژه هم‌کاری کنید؟
0not_equivalent
سیگار کشیدن در آن هوا ممنوع است.
کشیدن سیگار اینحا مجاز نیست.
1equivalent
اشتیاق پدر تفکر است.
هر چه بزرگتر باشند، سخت‌تر سقوط می کنند.
1equivalent
آن زن در حال مطالعه کردن است.
بیش از یک سال است که باب مری را نامزد کرده است.
0not_equivalent
دوست دارم مسافرت کنم
مسافرت را دوست دارم.
1equivalent
به من نگاه کن و حرف مرا بشنو.
از مواجه شدن با شما هراس داشت.
0not_equivalent
کشیدن سیگار اینحا مجاز نیست.
سیگار را ترک کرده ام.
1equivalent
نمک را به من بده، ممکنه؟
آن نمک را رد کنید به من.
1equivalent
بدبختانه من وقت آزاد زیادی نخواهم داشت.
متاسفانه اوقات فراغتم زیاد نخواهد بود.
1equivalent
باید از این فرصت استفاده کنی.
دویدن ورزش خوبی است.
0not_equivalent
آن خبر ما را خیلی سورپریز کرد.
آن خبر مرا واقعاً متحیر ساخت.
1equivalent
اگر سیگار بکشم، اذیت می کند؟
ایا اذیت میکنم شما را اگر سیگار بکشم؟
1equivalent
شخصیت او بسیار زیباست.
او موسیقی را خیلی دوست دارد.
0not_equivalent
می ترسم شماره اشتباه افتاده باشد.
تو کتاب ها را امانت می گیری.
0not_equivalent
تاتوئبا به ژاپنی یعنی "برای مثال".
تاتوئبا فرازی ژاپنی و به‌معنی "برای مثال" است.
1equivalent
او ثروتمند شد.
دست کم بگو "متشکرم".
0not_equivalent
تصویری می کشد.
توپ به سمت چپ سر او خورد.
0not_equivalent
امروز از آن من، فردا از آن شما.
سنگ چرخان کپک نمی‌زند.
1equivalent
آن دانشگاه کی تاسیس شده است؟
مایلم که جیم خوش‌رفتاری کند.
0not_equivalent
آیا شما غذا خورده اید؟
آیا عصرانه صرف کرده‌اید؟
1equivalent
یکی دیگری را امتحان کنیم.
آن لغت نامه 12 جلد دارد.
0not_equivalent
مایک، حالت چطوره؟
مایک، حالت چطور است؟
1equivalent
دوست نیازمند هنوز یک دوست است.
دو پرنده را با یک سنگ زدن.
0not_equivalent
مری و جین دختر خاله اند.
مری و جین دختر عمه اند.
1equivalent
من ترجیح می‌دهم فقیر باشم، نه ثروتمند.
ما از استرالیا هستیم.
0not_equivalent
در شمال هوای بدی است.
آب و هوا در شمال بد است.
1equivalent
یک دست صدا ندارد.
هنگامی که بیرون می‌روید لطفاً درب را ببندید.
0not_equivalent
او می خواهد در آینده پزشک شود.
آن اتوبوس هر ده دقیقه از اینجا رد می‌شود.
0not_equivalent
تام عموی تو است.
جوانان ژاپنی راک و جاز را خیلی دوست دارند.
0not_equivalent
این اتاق نامرتب است.
آن اتاق به‌هم‌ریخته است.
1equivalent
تام موسیقیدان بدی نیست.
تام موزیسین بدی نیست.
1equivalent
آن گیتار مال کیست؟
عینک مرا بیاوذید.
0not_equivalent
میل پدر قکر است.
امروز از آن من، فردا از آن شما.
1equivalent
نام او را به یاد نمی آورم.
برای آنجا رفتنم دلیلی وجود ندارد.
0not_equivalent
او هرروزه ساعت شش بیدار می‌شود.
با او دست بدهید.
0not_equivalent
ان پسر را نکاه کن.
ان دختر رانگاه کن.
1equivalent
رنگ سبز به آلیس می آید.
آیا دیروز در توکیو ابرناک بود؟
0not_equivalent
پرخوری باعث بیماری می‌گردد.
تخم مرغ دزد، شتر دزد می‌شود.
0not_equivalent
او باید موسیقی‌دان باشد.
عمویم فردا برای دیدارمان می آید.
0not_equivalent
به قطار نخواهید رسید.
او به ما لباس داد و علاوه بر آن پول هم.
0not_equivalent