Datasets:

sbunlp

/

hmblogs-v3

like 0

Follow

SBU NLP Lab 6

تیم ملی ایران در خاک کره کره را خاک کرد و به عنوان تیم اول گروه خود به جام جهانی صعود کرد

روداب،خبرنگار خراسان: شهردار روداب گفت: تکمیل پروژه جداسازی آب شرب از فضای سبز شهر روداب نیازمند 2 میلیارد ریال اعتبار است. کاظم خلیلی دارینی روز گذشته افزود: برای استفاده بهینه و حفاظت پایدار از منابع آبی و نیز استفاده از روش‌های نوین آبیاری، شهرداری برای اجرای این طرح اقدام کرده که تاکنون این پروژه 50 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. وی تکمیل این پروژه و بهره‌برداری از آن را نیازمند تأمین اعتبار دانست.

با شروع محرم 1392 مردم روستای دارین هم این مراسم را با شور و حالی حسینی برگزار می‌کنند مردم مهمان دوست روستای دارین پذیرای همه عزیزانی که به این روستا تشریف بیاورند می‌باشند. برنامه برگزاری مراسم در روستای دارین به شرح زیر می‌باشد نماز و دعا از اذان تا18: سخنرانی و روضه خوانی 18: 30 تا 19: پذیرایی و شام 19: 30 تا 21 هیئت و زنجیر زنی 21 تا 22: این مراسم تا شب 12 محرم به شرح بالا ادامه دارد و از 12 به بعد مراسم روضه خوانی تا اربعین ادامه دارد در آینده‌ای نزدیک عکسهایی از این مراسم را در این پست قرار خواهم داد

سال نو و متعلقات 4شنبه سوری،13بدر،. مبارک نوشته شده در پنج‌شنبه سیزدهم اسفند 1388ساعت 8: 27 توسط ص. ب

امروز تولدمه! و آخرین روز مدرسه نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم اردیبهشت 1387ساعت 14: 22 توسط ص. ب

شاکی از دست چراغ قرمز. پشت چهارراهم. دور از هرگز. توی مجهولم. گوی معلومم. زیر هرکولم. یعنی. تو زرده بین سه راهم. گیجم مسمومم. کوهم. کاهم این ورم. اون ورم. توی فکر آدمای بی سرم. تو سرم سبزه و می‌پرم. اما بین دیوارای بی درم. پشت ویترین مونده انگار پیکرم. آخرش خودمو می‌خرم. شاکی از دست چراغ قرمز. پشت چهارراهم دور از هرگز. توی مجهولم. گوی معلومم. زیر هرکولم. یعنی

هوا بس نا جوانمردانه گرم است! همین! راستی یه سوال! چرا به زاینده رود رود دایمی میگن وقتی تابستونا خشکیده.

هیچ لکه ابری تو آسمون نیست! آفتاب برگها رو می‌سوزونه! کوش اون کولری که برای آسمون سفارش داده بودیم!

مهم نیست که آدم چه جوری زندگی می‌کنه مهم اینه که آدم چه جوری زندگی می‌کنه!

فقط خدا می‌تونه پای پارازیتو قطع کنه! نوشته شده در شنبه نوزدهم دی 1388ساعت 11: 30 توسط ص. ب

آفتاب از رو چهره‌ی من دور می‌شود و بادهای سوزناک ابرهای سیاه را با خود می‌برند.

وقتی از یاد قصه‌ی بن بست نفس کوچه‌ها حبسه. وقتی شب با سایه هاش رو دیوارا می‌زنه پرسه. تو دیگه جایی نداری تو این قلب شکستم. آخه تو شهر سیاهی دیگه از عاشقی خستم. وقتی با مردن خورشید شب نمی‌خواد بشه فردا. دیگه فرقی که نداره ما با هم باشیم یا تنها. چشم‌های من. خوابیده آرووم. من با توام. زیره باروون. صدای شب. از گوشم میره. چون نگاهم. داره میمیره.

محصولات متعدد و مشتقات گروه صنعتی مازرون فوم مازندران به شرح ذیل می‌باشند: PE Polyethylene فوم‌های پلی اتیلن فوم پلی اتیلن فوم پلی اتیلن تخته‌ای EPS Expanded Polystyrene پلاستو فوم و بلوک‌های سقفی بلوک‌های سقفی ورق پلاستوفوم PS1 ظروف یک‌بار مصرف مازرون PS2 ظروف یک‌بار مصرف تینار

این شب‌ها چشم‌های من خسته است گاهی اشک ، گاهی انتظار این سهم چشم‌های من است

نمی‌دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده‌اند مثل آسمانی که امشب می‌بارد. و اینک باران بر لبه‌ی پنجره‌ی احساسم می‌نشیند و چشمانم را نوازش می‌دهد تا شاید از لحظه‌های دلتنگی گذر کنم

فهرست رئیس جمهورهای ایران از پیروزی انقلاب تا امروز ابوالحسن بنی‌صدر در سال 1358 به عنوان اولین رئیس‌جمهور ایران انتخاب شد و در خرداد 1360 از این مقام عزل شد محمدعلی رجایی در مرداد 1360 به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد و 8 شهریور همان سال ترور شد و به قتل رسید. سید علی خامنه‌ای 1360 تا 1368 دو دوره پیاپی انتخاب شد ولی در دور دوم قبل از پایان دوره به مقام رهبری منصوب شد. اکبر هاشمی رفسنجانی از 1368 تا 1376 در دو دوره پیاپی رئیس‌جمهور بود. محمد خاتمی از سال 1376 تا 1384 در دو دوره پیاپی رئیس‌جمهور بود. محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کنونی از سال 1384 تا 1392 دو دوره پیاپی به ریاست‌جمهوری برگزیده شد.

حیوانات هم مثل انسان‌ها به هم عشق می‌ورزند و عشق بازی می‌کنند با حیوانات مهربان باشیم آنها هم دل دارند هم دلدار

بعد از کاشت درخت در دور مصلی حالا شاهد این هستیم که دیوار کشی این مکان هم شروع شده است هر چند که هزینه دیوار کشی کل مصلی بسیار بالاست اما امیدواریم که مردم م مسولین با همت خود این کار را انجام بدهند لذا از کلیه‌ی عزیزان که مایل به کمک مالی برای این امر مهم هستند خواهشمندیم با شورا و دهیار روستا هماهنگی لازم را به عمل آورند تا این طرح هم به خوبی به اتمام برسد

امروز برایت اینگونه دعاکردیم! خدایا! بجز خودت به دیگری واگذارش نکن! تویی پروردگار او! پس قرارده بی نیازی درنفسش! یقین دردلش! اخلاص درکردارش! روشنی دردیده‌اش! بصیرت درقلبش! و روزی پر برکت در زندگیش. خوشبختانه عمل پیوند کبد امیرحسین در بیمارستان پیش نمازی شیراز با موفقیت انجام شده و امیر حسین زیر نظر دکتر در حال استراحت است برای سلامتی همه مریض‌ها و امیر حسین دارینی عزیز و دوست داشتنی دعا کنید. برای امیر حسین و تمام بیماران دعا کنید.

در حمله تروریستی که توسط اشرار مسلح در منطقه سراوان به وقوع پیوست و منجر به شهادت 14 تن از عوامل انتظامی مرزبانی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران شد ,نام دوسرباز وظیفه نیروی انتظامی در بین این 14 شهید به چشم می‌خورد سربازان وظیفه امین ابارشی و سعید فسنقری جمعی هنگ مرزبانی سروان بودند که به فیض عظیم شهادت نائل آمدند شهادت این عزیران را به خانواده‌ی محترمشان تبریک و تسلیت عرض می‌کنیم اهالی روستای دارین

بزرگ‌ترین کشور جهان چه نام دارد؟ کشور روسیه فدراسیون روسیه بیش از 17 میلیون کیلومتر مربع از سطح زمین را در بر گرقته است. قسمتی از این کشور در قاره اروپا و قسمتی از آن در آسیا قرار دارد. به همین دلیل، از غربی ترین تا شرقی ترین نقطه آن یازده ساعت متفاوت به رسمیت شناخته می‌شود.

یکی از عبارات دعای ماه رجب این بود که و بلغنا شهر الصیام و ما بعده من الأیام و الأعوام یا ذا الجلال و الإکرام. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ ج‌2؛ ص804 این فقره از دعا، نشان از آن است که انسان باید برای ورود به ماه مبارک رمضان، از قبل آماده باشد و با توجه، وارد ماه مبارک رمضان شود، در صلوات مرویه در زوال هر روز ماه شعبان به مطالب مهمی توجه داده شده است از جمله توجه به اهل‌بیت ع و توجه به ماه شعبان؛ و تعبیرش این است که شهر شعبان شهر رسول خداست و هذا شهر نبیک سید رسلک شعبان الذی حففته منک بالرحمة و الرضوان الذی کان رسول الله صلی الله علیه و آله یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و أیامه بخوعا لک فی إکرامه و إعظامه إلی محل حمامه‌، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ ج‌2؛ ص829 پیامبر ص چنان در ماه شعبان مراقبت داشتند که شب‌ها بیدار و روزها روزه‌دار بودند، این‌ها همه مقدمه ورود به ماه رمضان بود پس بحث بسیار مهم در موضوع ما این است که چگونه وارد ماه رمضان شویم، ما بی‌مقدمه نمی‌توانیم وارد ماه الله شویم، اگر بخواهیم ما را دعوت کنند، باید در ماه رجب و شعبان، برای این دعوت مقدمه سازی کنیم ، یعنی ممکن نیست کسی در شعبان و رجب غافل باشد و در ماه مبارک رمضان در مهمانی خدا شرکت کند، درست مثل کسی که می‌خواهد در یک همایش علمی بزرگ شرکت کند، او باید از قبل، به عنوان یک نویسنده یا گوینده یا به عنوان یک شخصیت، خود را آماده کند و بگوید من می‌خواهم مطلبی را به مناسبت این همایش بگویم، ماه رمضان نیز همایش بزرگ الهی است که باید در متن این همایش، انسان آمادگی لازم را از قبل فراهم کرده باشد و تعبیرات مناجات شعبانیه، نشان‌می‌دهد که با گوش و چشم گنهکار نمی‌توان وارد این ماه شد. پس ورود به این ماه آدابی دارد، یکی از آداب آن مراقبت‌های ماه شعبان است؛ افضل مراقبات هم استغفار است. چه برای گنهکاران و چه برای کسانی که فکر می‌کنند گناهی نکرده‌اند؛ این خودش گناه نفسی است که نفس تلقین می‌کند چه گناهی کرده‌ای که استغفار کنی؟ اگر حساب کنیم می‌بینیم باید از نمازهایی که خوانده‌ایم نیز استغفار کنیم ، سوءظن به خدا از توجه به عالم ماده و حیات دنیاست ، ما به آفریدگار خود جسارت می‌کنیم که به غیر او توکل می‌کنیم، لذا ماه شعبان ماه استغفار است و در روایت است که اول هر روز این ماه هفتاد مرتبه بگویید: أستغفر الله وأسأله التوبة و یا هر روز این ماه هفتاد مرتبه بگویید: أستغفر الله الذی لا إله إلا هو الرحمن الرحیم الحی القیوم وأتوب إلیه و از روایات مستفاد می‌شود که بهترین دعاها وذکرها در این ماه استغفار است، هر که هر روز از این ماه هفتاد مرتبه استغفار کند مثل آن است که هفتاد هزار مرتبه در ماه‌های دیگر استغفار نمود و این‌ها مقدمه ورود به ماه رمضان است. تا نفس مهیا شود با ترک گناه و استغفار می‌توانیم آماده ورود به ماه خدا گردیم ، ترک گناه در خلوت بسیار مشکل است چرا که نفس با انسان منازعه و زور آزمایی می‌کند، لذاست که دعا ، استغفار ، تلاوت قرآن ، توبه و. همه از مقدمات ورود به ماه رمضان هستند. دعای معروفی است که مستحب است در روزهای آخر ماه شعبان، این دعا خوانده شود: اللهم إن لم تکن غفرت لنا فیما مضی من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه و نیز بیداری سحر ماه رمضان، زمانی بر انسان آسان و میسر می‌گردد که انسان قبل از ماه رمضان روزه ماه شعبان را تمرین کرده باشد ، اگر نمی‌تواند تمام این ماه را روزه بگیرد به عوض هر ده روز یک روز روزه بدارد ، اگر سه روز آخر ماه شعبان را کسی روزه بگیرد، ورود به ماه رمضان برای او آسان می‌گردد و اگر کسی نمی‌تواند روزه گیرد، خودداری از خوردن طعام کرده و به مقدار نیاز آب بخورد و مشی و مرام خویش را به صورت صائمین دراورد. یکی از امور بسیار مهم دیگر آن است که کسانی که می‌خواهند وارد ماه رمضان شوند، ادابی را حفظ کنند الف خروج از گناهان گذشته ب پرداخت دیون مردم، به طوری که حق الناس بر عهده نداشته باشند ج پراخت حق الله، مانند خمس و زکات و کفارت و. که اگر بر عهده انسان است، آن را پاک کند و اگر می‌خواهد وارد ماه رمضان شود از مشاغل خویش کم کند، چرا که درامدها ، رفت آمدها و بسیاری از امور مادی، انسان را از ورود به همایش معنوی حضرت حق باز می‌دارد، برای نمونه به خدمت حضرت امام باقر علیه السلام عرض شد، در نمار نمی‌توانیم توجه داشته باشیم چه کنیم؟ حضرت فرمودند: نوافل را بخوانید. بنابراین کسانی که نافله می‌خوانند، مقدار زیادی از خاطراتشان در نافله آرام می‌گردد و در نماز آرام هستند مثل کسی که با شتاب دویده، بعد از مدتی که نشست، آرام می‌گیرد، در نوافل سیل اوهام به سوی انسان سرازیر می‌شود و نوافل انسان را آرام می‌کند ما می‌خواهیم تا روز آخر شعبان بخوریم و در رمضان احساس تشنگی هم نکنیم! این نمی‌شود. اعمال ماه رمضان آنقدر زیاد است که اگر کسی کارهایش را رها کند، باز هم موفق به انجام تمام این عبادات نمی‌شود، لذا باید انسان حضور در پیشگاه خداوند داشته باشد. یعنی نفس را مراقبه کند تا او را به حرام مجبور نکند، از این رو، روزه که نوعی تربیت نفس است، یک ریاضت است و نفس را آرام می‌کند در هنگام غروب و افطار، نفس آدمی به عالم معنا و خدا نزدیک می‌گردد و احساس سبکی می‌کند، کما اینکه روزه داران اواخر ماه رمضان با روزه انس می‌گیرند و اکثر روزه داران دوست ندارند که از ماه رمضان خارج گردند چون نفس انس می‌گیرد. وقتی نفس انس گرفت، جدا شدن سخت است پس باید قبل از ماه رمضان، چنان با تلاوت و قرآن و روزه انس بگیریم که در ماه زمضان سختی و سنگینی نفس را گذارنده باشیم و با آرامش قلبی و نفسی مطمئن وارد این ماه مبارک شویم. علامت قبولی روزه علائم قبول روزه و نماز این است که اگر قلب رقیق شد و فرشته داعی انسان را از خواب بیدار نمود، اگر رغبت به سفره‌های چرب و شیرین رخت بر بست، پس معلوم می‌گردد که روزه و نماز مقبول خداوند است، اما اگر تا آخر وقت، انسان منتظر سفره‌های رنگین افطار است پس معلوم می‌گردد روزه هنوز موثر نیفتاده است. در روایت است که الغیبة اشد من الزنا در آیه مبارکه آمده است که و لا تقربوا الزنی إنه کان فاحشة و ساء سبیلا؛ اسراء 32 راه زنا راه بدی است ، غیبت، اشد از زناست ، یعنی زنای زبان ، زنای سمع، زنای قلب. روزه می‌تواند آن شدت را بگیرد، انسان روزه‌دار، اهل غیبت نیست، بنابراین باید ضمن مراقبت از کردار خود، رفتار خود ، زبان و گوش خود، وارد فضای جدیدی بشویم که ما را برای 11 ماه بعد از گناه بیمه کند، چون بزرگ‌ترین ناشکری انسان ، گناه در مقابل نعم الهی است ، قصورش یا تقصیرش را توجیه می‌کند روزه داران واقعی در بیان روایات در روایت معنای رمضان آمده است یعنی إنما سمی رمضان، لأنه یرمض الذنوب أی یحرقها ، مراة العقول فی شرح أخبار آل الرسول؛ ج‌3؛ ص260 روزه مانند کوره است که وقتی آهن زنگ زده را در آن قرار می‌دهند، آهن خالص می‌گردد، طلا را هم که در کوره می‌گذارند جنس غیر طلا از طلا جدا می‌گردد پس یکی از فوائد گرسنگی برای سالک الی الله در تکمیل نفس و معرفت پرودگار، این است که در کوره نفس بسوزد، تا آنچه در خود دارد از بین ببرد و ناخالصی را بردارد و خالص شود. چون گرسنگی یک معنای ظاهری و باطنی دارد، معنای ظاهری آن روشن است، اما معنای باطنی روزه این است که: طعام نفس، گناه و شرابش لذائذ است وقتی از او دریغ داشتی، نفس هم گرسنه و تشنه می‌گردد و وقتی ضعیف شد سالک با محبوب و معبود خود ارتباط برقرار می‌کند: لو لا أن الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا إلی الملکوت؛ بحار الأنوار ط بیروت؛ ج‌67؛ ص59 اگر نبود که شیاطین در اطراف قلب شما حلقه زده‌اند آنچه که ما می‌بینیم شما هم می‌دید، اما با عزلت، استغفار و توبه، تنها این مهم ممکن نیست، بلکه باید چند چیز با هم همراه باشد؛ صائم باشد ظاهرا و باطنا ، متوکل باشد ظاهرا و باطنا تا گرسنگی در او به کلی از صعوبت و سختی مبدل به لذت شود. انسان در رسیدن به محبوب، وقتی نفس را در گرسنگی و دوری از گناه قرار می‌دهد، نفس عذاب می‌بیند اما عذب است و گوارا است. در ماه مبارک رمضان به دلیل سردی خون، فواران شهوت کم می‌شود و میل به گناه کاهش و میل به تهجد افزوده می‌گردد اما میل به عالم ماده انسان را می‌آزارد، لذا تنها نخوردن و نیاشامیدن نیست، بلکه باید علاوه بر کف نفس ، بذل مال هم داشته باشد. مراتب روزه داران روزه مراتبی دارد، روزه عوام. حفظ واجبات و ترک محرمات است. اما روزه خواص، آن است که ضمن اعمال واجب و ترک حرام، نفس را در هنگام رویایی با شیطان موذب کند و اخص از آن روزه عباد صالحین است که اخص از خواص است و شامل سالکین، صالحین، صائمین، قانتین، منفقین و در پایان مستغفرین بالسحار می‌باشد که یکی از اهم امور، این است که پایان کار به استغفار نصوح ختم شود. توصیه‌هایی به مبلیغین و روحانیون مبلغین دو اجر می‌برند، اجر روزه‌داران و دیگری، اجر رسالت، ابلاغ دین و تربیت نفوس، مردم، تشنه معارف اهل‌بیت ع هستند و حوزه‌های علمیه بر این سفره نشسته‌اند و از انفاق علما و مبلغین، آن است که رسما وارد کار تبلیغ شوند و در این راه دو سختی را تحمل کنند، سختی دوری از وطن و خانواده برای ابلاغ دین و اشراب و سیراب کردن مردم، ولی سعی کنند خلوت خود را با خدا بر هم نزنند تا سخنشان تاثیر دشته باشد ، اگر مبلغین می‌خواهند محبوب شوند رابطه‌شان را با خدا اصلاح کنند، در آخر این سخن را می‌گویم که یا أیها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الأذی کالذی ینفق ماله رئاء الناس و لا یؤمن بالله و الیوم الاخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فأصابه وابل فترکه صلدا لا یقدرون علی شی‌ء مما کسبوا و الله لا یهدی القوم الکافرین؛ بقره 264 ای اهل ایمان! صدقه‌هایتان را با منت نهادن بر مستحق و آزار روحی رساندن به مستمند باطل نکنید، مانند کسی که مالش را به ریا به مردم انفاق می‌کند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد، که وصفش مانند سنگ سخت و خارایی است که بر آن پوششی نازک از خاک قرار دارد و رگباری تند و درشت به آن برسد و آن سنگ را صاف و بدون خاک واگذارد صدقه ریایی مانند آن خاک است و این ریاکاران به چیزی از آنچه کسب کرده‌اند دست نمی‌یابند و خدا مردم کافر را هدایت نمی‌کند. باید بی منت در خدمت خلق و شریعت بود و تربیت نفوس بسیار از خون شهدا بالاتر است چرا که فرمود: مداد العلماء افضل من دماء الشهداء؛ رک: من لا یحضره الفقیه، ج‌4، ص: 399 اگر در این راه سختی دیدند از آیه استمداد بجویند: و من یخرج من بیته مهاجرا إلی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع أجره علی الله و کان الله غفورا رحیما ، نساء 100 و کسی که از خانه خود به قصد مهاجرت، به سوی خدا و پیامبرش بیرون رود ، سپس مرگ او را دریابد ، مسلما پاداشش بر خداست؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است.

به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی هرمزگان، حجت الاسلام رضا دارینی مسئول عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی شهرستان قشم سه‌شنبه 29 فروردین ماه سال جاری با حجت الاسلام احمد غلامی در اداره تبلیغات اسلامی دیدار وگفتگو کرد. غلامی در این دیدار ضمن اشاره به ضرورت امنیت در جامعه گفت: نقش نیروی انتظامی در برقراری امنیت مثال زدنی است. وی در ادامه خاطر نشان کرد: همه باید قدر دان تلاش‌های نیروی انتظامی باشند،چرا که در صورت عدم وجود این دستگاه در کشور شاهد به خطر افتادن امنیت جامعه می‌شو یم. حجت الاسلام دارینی نیز از تعامل و همکاری اداره تبلیغات اسلامی در جهت پیشبرد اهداف فرهنگی،دینی نیروی انتظامی تقدیر کرد.

سلام وبلاگ روستای دارین در مورخ 1390 10 12 در دانشگاه علوم وتحقیقات تهران توسط بنده‌ی حقیر و کمک عده‌ای از دوستانم افتتاح شد و الان دو سال تمام از آن زمان می‌گذرد، وب دارین در این دو سال با تلاش و جدییت به کار خود ادامه و سعی کرده که اخبار روستای دارین، فرهنگ و آداب و رسوم روستا را به شما عزیزان مخابره کند امیدوارم که شما عزیزان با ارسال عکس‌ها؛ فیلم ها،مطالب، نظرات و پیشنهادات خود در بهتر شدن این وب به من و دوستانم کمک کنید. با تشکر عباس خلیلی دارینی و همکاران

کهکشان راه شیری زمین آسیا خاورمیانه ایران خراسان رضوی سبزوار بخش روداب روستای دارین پذیرای شما عزیزان هستیم

بلندترین درخت روی زمین طبیعت درخت چوب‌سرخ هایپریون در پارک ملی ردوود در شمال کالیفرنیا با 115. 5 متر 379 پا ارتفاع، بلندترین درخت جهان است؛ اما قرار دادن این درخت عظیم در یک قاب عکس فقط از عهده عکاسان نشنال‌جئوگرافیک برمی‌آید. محاسبات دانشمندان مشخص کرده است که درختان به‌دلیل ناتوانی شبکه آوندها در انتقال آب و مواد غذایی به ارتفاع بالاتر از 115 متر نمی‌توانند بیش از این مقدار رشد کنند. برای درک بهتر ابعاد درخت، یکی از اعضای تیم تحقیقاتی در مراحل مختلف عکس‌برداری در نقاط مختلف درخت قرار گرفته است.

شوراو دهیار دارین بعد از انجام طرح هادی و آسفالت شدن روستا حالا به فکر گاز رسانی به روستا هستند حمزه خلیلی دارینی در همین راستا گفت: ما برای گاز رسانی به روستا با تمام وجود تلاش می‌کنیم اگر خدا بخواهد این کار را هم به زودی انجام می‌دهیم

گزارش تصویری مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین ع در روستای دارین عکس: عباس خلیلی دارینی

اینجا ایستا است؛ مرموزترین روستای ایران! جایی که هیچ‌گونه امکانات دنیای جدید را نمی‌پذیرند و بدون آب لوله کشی، گاز، برق، درمانگاه، ماشین آلات، وسایل ارتباطی و. زندگی می‌کنند. گروهی از پیروان میرزا صادق مجتهد تبریزی، فقیه مشهور دوره مشروطه که با الهام از آرای تجددستیز او چنین زندگی را در زمانه تسلط مدرنیته سامان داده‌اند. میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطه نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاورهایش تاکید می‌کرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا می‌داد. اهالی روستای ایستا واقع در شرق طالقان اوقات شرعی نماز را با شاخصه‌های خود استخراج کرده و آغاز و پایان ماه مبارک رمضان را نیز با رویت خویش تعیین می‌کنند، به رویای صادقانه معتقدند، آنان به شدت منتظر ظهور امام مهدی عج هستند. فرزندان آن بعد از رسیدن به سن تکلیف مختارند که با آنان زندگی کنند یا به شهر تبریز بازگردند، هیچ‌گونه فعالیت سیاسی و اجتماعی نداشته و باورهای خود را تبلیغ نمی‌کنند. اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند اهالی روستای ایستا شناسنامه ندارند و از امکانات رفاهی جدید مانند آب لوله کشی، گاز، برق، تلفن، رادیو و تلویزیون و. استفاده نمی‌کنند. کودکان آن روستا به سبک سنتی و مکتب خانه‌ای با فراگیری دروسی همانند واجبات و محرمات فقهی، خوشنویسی و اصول عقاید سواددار می‌شوند. ساعت مچی و دیواری در محل زندگی اهل توقف وجود ندارد و سیمان و آهن در معماری خانه‌های آنان به کار نرفته است. آنان به نحو اسرارامیزی از مردم فاصله می‌گیرند و کم‌تر کسی را به خانه خود راه می‌دهند. از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری می‌کنند و با این عزلت گزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هاله‌ای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکنده‌اند. اهالی بومی طالقان که به درستی نمی‌دانند اینان از کجا آمده‌اند و چه مرام و مسلکی دارند، گاه آنان را اسماعیلی مذهب و زمانی دراویش ترک دنیا گفته قلمداد می‌کنند که در انتظار ظهور امام مهدی آخرین پیشوای شیعیان هستند

ایران از نظر تولید زعفران در دنیا رتبه اول را دارد

شهردار روداب در مراسمی که به مناسبت سی و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب در شهر روداب برگزار شد از مردم بخش و شهر روداب به خاطر حضور در این مراسم تشکر و از همه‌ی احاد مردم دعوت کرد که در مراسم راهپیمایی روز 22 بهمن حضور به هم رسانند و یاد و خاطره‌ی پیروزی انقلاب و شهدای گرانقدر را گرامی بدارند. منبع: روداب نیوز

برای یک شروع خوب هیچ‌وقت دیر نیست. حتما شما هم بر حسب عادت بخشی از کارهایتان و یا شروع یک کار جدید را به اول هفته موکول کرده‌اید؛ امروز همان روز است پس بهتر است دست‌به‌کار شوید تا هفته‌ای موفق را آغاز کنید. همه می‌دانیم که برای شروع یک فعالیت جدید و شروع کارها هیچ‌وقت دیر نیست اما اغلب عادت کرده‌ایم آن را به شروع هفته یا شنبه موکول کنیم، امروز همان شنبه‌ای است که برای آغاز درنظر گرفته‌ایم، پس بیایید شروع کنیم. در ادامه با ما همراه باشید تا یازده راز برای شروع یک هفته موفق را با شما در میان بگذاریم: برنامه‌ریزی کنید: یک دفترچه تهیه کنید و اولویت‌های هفته را در آن یادداشت کنید هر کاری که انجام شد و یا هرقرار ملاقاتی را که انجام دادید تیک بزنید تا مطمئن شوید چیزی از قلم نیفتاده است. وقت بگذارید: برای انجام هر کار، ساعتی را تعیین و برآورد کنید آن مسئولیت یا کارتان چقدر طول می‌کشد به این ترتیب خودتان را موظف خواهید کرد در اسرع وقت به انجام امور بپردازید. استراحت و تفریح را فراموش نکنید: علاوه بر انجام کارهای محوله وقتی را برای تفریح، استراحت و گذراندن زمان در کنار عزیزانتان اختصاص دهید؛ این زمان‌ها انرژی شما را در سطح شگفت انگیزی افزایش خواهد داد. مشورت کنید: قبل از انجام هر کار مهمی که احساس می‌کنید چندین راهکار مختلف برای تحقق آن وجود دارد با یک متخصص مشورت کنید، به این ترتیب از اتلاف وقت و انرژی پیش گیری خواهید کرد. به برنامه‌تان عمل کنید: بسیاری از ما عادت کرده‌ایم ایده‌های خوب و مبتکرانه را به خاطر ترس از نتیجه در جایی از ذهنمان ذخیره کنیم اما آنجا به هیچ کارمان نخواهد آمد مگر اینکه سعی کنیم آنها را تجربه کنیم. پس سعی کنید به برنامه‌ای که در نظر گرفتید عمل کنید و آن را به تاخیر نیندازید. مثبت اندیش باشید: برای موفقیت در شروع یک هفته کاری نگاه مثبت و پر انرژی به کارها و آنچه پیش رو دارید می‌تواند بسیار مفید و تاثیرگذار باشد. گروهی کار کنید: از خودخواهی پرهیز و تلاش کنید در شادی‌ها و موفقیت هایتان دیگران را هم دخیل کنید. همیشه به فکر این نباشید که خودتان گل بزنید هر از چند گاهی به جای هت تریک به فکر این باشید که پاس گل بدهید این کار نه‌تنها محبوبیت شما را در محیط کار افزایش می‌دهد بلکه انرژی تان را چند برابر می‌کند. خطاپذیر باشید: وقتی کار اشتباهی انجام دادید بدون بهانه آن را بپذیرید و اگر لازم دیدید عذرخواهی کنید گاهی تعصب بیش از حد به روی یک ایده یا تصمیم باعث می‌شود که کل ماهیت کارتان زیر سوال برود. از درگیری بی مورد پرهیز کنید: منظور این نیست که هرگاه بر سر مسائل کاری با همکاران‌تان اختلاف نظر پیدا کردید پا به فرار بگذارید یا اینکه هر چه آنها می‌گویند بپذیرید بلکه مقصود آن است که در عین اینکه بر مواضع صحیح خودتان اصرار می‌کنید از بحث‌های بیهوده و پرداختن به حاشیه بپرهیزید. راه راست را انتخاب کنید: همیشه میانبرهای غیر قانونی یا به اصطلاح راه‌های دور زدن برخی مشکلات به ذهن خطور می‌کند و بعضا ممکن است وسوسه شویم که کاری خلاف عرف و اخلاق انجام دهیم تا موفقیت بیش‌تری به دست آوریم اما توصیه ما به شما این است که از امتحان کردن این روش‌ها یا فکر کردن به آن پرهیز کنید چراکه اگر در ظاهر هم موفق شوید در پیش وجدانتان شکست خورده و بی ارزش خواهید بود. به خدا توکل کنید: اول و آخر این برنامه‌ریزی یک اصل مهم است و آن اینکه به خدای بزرگ اعتماد کنید و بدانید او بهتر صلاح کار ما را می‌داند. اگر به آنچه می‌خواستیم رسیدیم باید شکرش را به جا آوریم و اگر به آنچه می خواستیم نرسیدیم باز هم باید شکر کنیم و به حکمتش رضایت دهیم.

در زمان صدارت میزا آقا خان نوری ، شخصی یک کره جغرافیایی با خودش به ایران می‌آورد و به حضور صدراعظم می‌برد. میرزا آقاخان می‌پرسد این چیست؟ مردک می‌گوید: این کره جغرافیایی است و نقاط مختلف جهان را نشان‌می‌دهد ، میرزا آقا خان می‌گوید: حالا ایران کجای این کره است؟ و مردک چاپلوس هم به عادت ژنتیکی بعضی از هموطنانش که انجام هر کاری را منوط به خواست و اجازه بزرگترها می‌دانند می‌گوید: هر کجا که حضر تعالی امر بفرمائید!

سخن گفتن و نوشتن مطلب برای بیان مقصود و برقراری ارتباط برای هر فردی لازم است. سخن گفتن ابزار مهم ارتباط انسانی است. بیان روان و ساده نویسی از محاسن سخنوری و نویسندگی می‌باشد. سخنور و نویسنده باید به نحوی عمل نماید که شنونده یا خواننده هم به تامل و تفکر واداشته شود و به وی فرصت داده شود که طعم و نغزی گفتار و نوشتار پخته و سنجیده را بچشد. برای ادای معنی واحد غالبا عبارتهای متعدد می‌توان به کار برد و از واژه‌ها و تعبیرهای متعدد می‌توان استفاده کرد. لیکن همواره یکی از عبارتهای یا یکی از این واژه‌ها و تعبیرهاست که در شرایط پیام رسانی معین بهتر افاده مقصود می‌کند. برای انتخاب واژه و تعبیر نغز گنجینه لغوی نویسنده باید در حد لازم غنی باشد ، یعنی نویسنده باید چیزی در آستین داشته باشد. فصاحت و بلاغت تا حد زیادی به گزینش واژه‌ها و تعبیرها بستگی دارد. گاهی انتخاب یک فعل ، یا صفت یا یک قید بجا و پر محتوا ، کار چند جمله را می‌کند. کتاب شاهنامه که امروز یکی از خزائن لغت و گنجینه‌های فصاحت زبان ماست برای وسعت و قوت فکر و قدرت بیان و استواری طبع و اقتدار کلامی و احاطه تعبیری این استاد بزرگ بهترین نمونه و قویترین دلیل است و از انجا می‌توان دانست که در گزارش معانی و پرداخت افکار ، وی را چه مایه فراوان حاصل بود تا توانست آن داستان‌ها و معناهای سخت عبارت را به این صورت زیبا و در الفاظ جزل و روان جلوه دهد. از این بگذریم شاهنامه خود دارای معانی مختلف است و تنها کتاب قصه نیست. فلسفه هست ،اخلاق هست ،غزل هست و بالاخره تمام فنون سخن هست. برای آنکه بتوان سخن پخته گفت و در نوشتن مطالب از تنوع واژه‌ها و کلام استفاده کرد شاهنامه حکیم فردوسی بهترین منبع برای تنوع در واژه و کلام است. در این نوشته ،حدود 90 واژه بدیع در باره کلمه سخن از شاهنامه فردوسی انتخاب گردیده است. این واژه‌ها ترکیبی از کلمه سخن و اغلب یک صفت ساده یا مرکب است. با انتخاب و کاربرد این واژه‌های متنوع، می‌توان در سخن استوار راندن و آراستگی بیان و کلام ،نوشتن هرگونه مطلب علمی و گفته‌های پرنگاراجتماعی استفاده کرد به نحوی که مقصود از بیان یا نوشتن مطلب ، و پیام سخن بایسته یا نوشته آراسته برای شنونده بهتر قابل فهم و درک باشد. کلماتی که حکیم فردوسی از آنها در گفتن اشعار استفاده کرده است تنها تنوع واژه‌ها نیست بلکه در بعضی موارد بار روان‌شناسی و روابط اجتماعی هم در بر دارد، به طور مثال به این بیت توجه نمائید: سخن‌های امید گویم کنون که دل را به شادی بود رهنمون یعنی سخن و گفته‌ای که در آن امید به آینده و ایجاد دیدگاه مثبت نسبت به آینده برای کسی گفته شود ، موجب ایجاد شادی و مسرت در وی خواهد شد. یا به بیت زیر توجه شود که عینیت آن را در جامعه خود و در رفتار اطرافیان خود مشاهده می‌کنیم: سخن گفت کژ ز بیچارگیست به بیچارگان بر بباید گریست به راستی که در بسیاری موارد فرد دورغ گو از بیچارگی و از سر استیصال اقدام به گفتن سخن کژ می‌نماید و در اینگونه موارد بیش‌تر باید به حال فرد دلسوزی کرد تا واکنش شدید نشان داد. بهرحال سخن حکیم سراینده نامورنامه مشحون از اصطلاحات ناب و پرمعنی است که می‌توان آنها را در نوشتن متون و گفتار خود بکار برد تا سخن نوشته و بیان شده برای خواننده یا شنوند مفهوم دقیق تری داشته باشد. سخن آبدار نبشتند نامه یکی شاهوار سخن‌های شایسته آبدار 354 304 سخن آراسته جهاندار خاقان مرا خواسته است سخن‌ها ز هر گونه آراسته ست 2869 2144 سخن استوار گهی بردبار و گهی رازدار که باشد سخن نزد او استوار 69 1674 سخن آگنده دبیر پژوهنده را پیش خواند سخن‌های آگنده را برفشاند 25 479 سخن آلوده چو فرزند را گیو گم بوده دید سخن را بران گونه آلوده دید 553 808 که آلوده بینم همی زو سخن پر از دردم از روزگار کهن 1714 1820 سخن امید سخن‌های امید گویم کنون که دل را به شادی بود رهنمون 2536 1854 سخن باریک سخن‌های باریک و مرد خرد چو دل تیره باشد ، کجا بگذرد؟ سخن دارد از موی باریکتر ترا دل ز آهن نه تاریکتر 416 1388 بیاورد و بنشاند نزدیک خویش بگفت آن سخن‌های باریک خویش 502 1554 سخن با فروغ اگر دیو نمام که جز دروغ نداند ، نراند سخن با فروغ 2523 1854 سخن با مغز مران نامه را زود پاسخ نوشت سخن‌های با مغز و فرخ نوشت 78 1374 چو یک ماه شد نامه پاسخ نوشت سخن‌های با مغز و فرخ نوشت 3418 2167 سخن باندازه همی دور مانی ز رسم کهن براندازه باید که رانی سخن 2524 1240 به بخشش بیارای و زفتی مکن با اندازه باید به هر در سخن 684 17 اگر زو براندازه یابم سخن نو آیین بدیهاش گردد کهن 194 2033 سخن بایسته ز بهر شما از پدر خواستم سخن‌های بایسته آراستم 154 64 جهاندیدگان را ز کشور بخواند سخن‌های بایسته چندی براند 306 119 زمانی بپیچید و رنجور بود سخن‌های بایسته گفت و شنود 900 144 از آن پس یکی داستان برگشاد سخن‌های بایسته را درگشاد 114 248 وزان پس گرانمایگان را بخواند سخن‌های بایسته چندی براند 1266 438 ز پهلو همه موبدان را بخواند سخن‌های بایسته چندی براند 149 572 وزین روی رستم یلان را بخواند سخن‌های بایسته چندی براند 365 724 چو بشنید گردنفراز اردشیر سخن‌های بایسته دلپذیر 355 1469 دبیر خردمند را پیش خواند سخن‌های بایسته با او براند 516 1770 دبیر سرافراز را پیش خواند سخن‌های بایسته چندی براند 1690 2095 سخن براز شبی تیره هرمزد شهران گراز سخن‌ها همی گفت چندی براز 30 2230 سخن با محابا بدانید کین عرض ، آزرم نیست سخن با محابا و با شرم نیست 189 1757 سخن به آزرم چو پرسدت با وی سخن گرم گوی سخن‌ها به آزرم و با شرم گوی 1091 1642 سخن بهتر سه روز اندر این کار رای آوریم سخن‌های بهتر بجا آوریم 2042 471 سخن بیداد سخن‌های بیداد گوید همی بزرگی به شمشیر جوید همی 104 1719 سخن بیهوده ز قیصر چو بیهوده آید سخن بخندد بران کار مرد کهن 3448 2168 سخن پاک از آن رفتن جندل و رای خویش سخنها همه پاک بنهاد پیش 150 46 چو بشنید زال آین سخن‌های پاک بیازید انگشت برزد به خاک 29 1084 سخن‌های پاک نو باید شنید تو داری در رازهای و کلید 1564 2090 سخن پراکنده ستاره زند رای با چرخ ماه سخن‌ها پراکنده گردد به راه 993 1790 سخن پر گزاف تو چندین چه رانی سخن پر گزاف ز دارا شده ستی خداوند لاف 748 1402 سخن پر نگار به هر جای چربی بکار آوری سخن‌ها چنین پر نگار آوری 12 893 سخن پند مند مگر او گشاید یکی پندمند سخن در دل شهریار بلند 64 246 سخن پیر پخته مرا جام از و پر می‌و شیر بود جوانی به بالا ، سخن پیر بود 1033 610 سخن پهلوانی سکندر دل خسروانی گرفت سخن گفتن پهلوانی گرفت 119 1350 سخن پوشیده که خراد برزین بر شهریار سخن‌های پوشیده کرد آشکار 1546 2005 سخن تازه گر از گنج پرسی ، خود اندازه نیست سخن‌های او د رجهان تازه نیست 723 1401 بدو گفن کین را خود اندازه نیست اگر بشمری این سخن تازه نیست 833 1975 سخن تلخ من اکنون هیونی فرستم به بلخ ابا نامه و با سخن‌های تلخ 1019 428 ز پیش پدر گیو شد به بلخ گرفته با یاد آن سخن‌های تلخ 211 853 دل زنگ خورده ز تلخی سخن ببرد از و زنگ باره‌ی کهن 3193 1093 سخن تنگ گر آرام گیری سخن تنگ نیست ترا پوزش از اندر پدر ننگ نیست 1122 432 سخن تیره به گودرز گفت این سخن تیره گشت سر بخت ایرانیان خیره گشت 819 675 سخن جفت با خرد فرستاده برگشت پاسخ بگفت سخن‌ها همه با خرد بود جفت 1340 1426 سخن جوی پزشکی سراینده برزوی بود به پیری رسیده سخن جوی بود 3447 1891 سخن چرب خردمند و هشیار و با رای و شرم سخن گفتن چرب و آواز نرم 738 1780 که دانای هنودش خواند اثیر سخن‌های چرب آرد و دلپذیر 1524 2088 سخن چرب رانیم یک ماه نیز ز راه درشتی بگوییم چیز 378 2216 سخن چین سخن چین بیدانش و چاره گر نباید که یابند پیشت گذر 41 1520 سدیگر سخن چین و دوریه مرد بکوشد برانگیزد از آب گرد 1483 1810 سخن خام ندانی که دهقان ز دین کهن نپیچد ، چرا خام گویی سخن 2175 2115 سخن خسروانی بیامد گلینوس نزد گوان بگفت این سخن گفتن خسروان 86 2204 سخن خوار بدو گفت جاماسب کای شهریار منم رفتنی کین سخن نیست خوار 1207 1185 به نزدیک ایشان سخن خوار بود سپاهش همه سست و ناهار بود 1089 2070 سخن خواره چنین گفت کز آمدن چاره نیست چو در زمانه سخن خواره نیست 505 21 سخن خوب کجا آن بتان پر از ناز و شرم سخن گفتن خوب و آواز نرم؟ بیندیش و این را یکی چاره جوی سخن‌های خوب و به اندازه گوی 2169 476 کنون هر چه گفتم تو آن گوش دار سخن‌های خوب اندر آغوش دار 124 714 تو آن گوی کز پادشاهان سزاست نگوید سخن شاه جز خوب و راست 3036 1262 دلارای و با رای و با ناز و شرم سخن گفتن خوب و آوای نرم 65 1373 روانت خرد باد و دستور شرم سخن گفتنت خوب و آواز نرم 37 1520 هم اندر زمان زود پاسخ نوشت سخن هر چه بود اندرو خوب و زشت 67 1724 سپهبد فرستاده را پیش خواند بخوبی سخن‌ها فراوان بخواند 3244 1883 تو پاسخ مرو را به اندازه گوی سخن‌های خوب آور و تازه گوی 4187 1922 سخن هر چه دیدی بخوبی بگوی و زین پاسخ نامه زشتی مجوی 4248 1925 زدی دست بر پشت او نرم نرم سخن گفتن خوب و آواز نرم 971 2065 بخوبی سخن گوی و بنوازشان به مردانگی سر برافرازشان 2918 2146 سخن خودکامه زن چاره گر بستد آن نامه را شنید آن سخن‌های خودکامه را 3082 2135 سخن خیره ز گرگین سخن سربسر خیره دید همه چشمش از روی او تیره دید 551 808 سخن هر چه گفتم همه خیره بود که آب روان از بنه تیره بود 1288 2078 سخن چرب و نرم همان به که با او با آواز گرم سخن گویمش اندکی چرب و نرم 319 397 ترا چند خواهی ، سخن چرب هست بدل نیستی پاک و یزدانپرست 1243 1009 تو او را به تن زیردستی نمای یکی در سخن نیز چربی فزای 260 1362 شب تیره بهرام را پیش خواند بچربی سخن چند با او براند 201 1949 مرو را به دامت فراز آورم سخن‌های چرب و دراز آورم 613 1966 بچربی سخن گفت باید بسی نهانی نباید که داند کسی 2528 2130 سخن چین بماند سخن چین و دوروی دیو بریده دل از ترس گیهان خدیو 2524 1854 سخن چو رعد چو شعبه بیامد به نزدیک سعد ابا آن سخن‌ها چو درنده رعد 242 2247 سخن داد بدان ای پدر کین سخن داد نیست مگر جنگ لاون ترا یاد نیست 2261 940 نگفته است مادر سخن جز به داد ترا دل چرا شد ز بیداد شاد 3008 1874 چنین گفت ای مهتر سودمند سخن گفتن داد به یا پسند؟ سخن گفت پس راد فرخ بداد که‌ای نامداران فرخ نژاد 860 2060 سخن دانندگان داننده یکی رنج بردار و او را ببین سخن‌های دانندگان برگزین 1456 2085 بینداخت باید پس آنگه برید سخن‌های داننده باید شنید 3885 2186 سخن دراز سخن زین درازی چه باید کشید هنر برتر از گوهر آمد پدید 213 332 سخن‌های خوب و دراز آوری مگر بخت گم بوده باز آوری 547 346 تو شو کینه و تاختن را بساز از این در سخن‌ها مگردان دراز 1054 429 اگر آسمانی جز این است راز چه باید کشیدن سخن‌ها دراز 1132 432 برو لشکر آورد ز هر سو فراز سخن‌ها نباید که گردد دراز 609 1014 چنین گفت شنکل که‌ای سرفراز چه باید کشیدن سخن‌ها دراز 325 722 بدو گفت گودرز کای شهریار سخن‌ها درازست ازین کارزار 1495 771 نبشته نگردد به پرهیز باز نباید کشیدن سخن‌ها دراز 2264 941 بدو گفت ای شاه گردنفراز سخن‌های چوبین ز من شد دراز 1811 2016 سخن‌ها درازست و کاری درست به یزدان کنون باز هشتیم پشت 683 2053 مگر پاسخ شاه یابیم باز که امروز شد سخن‌ها دراز 3575 2174 سخن در پرده بدان تا بپرسند از و چند و چیز نهفته سخن‌های در پرده نیز 1418 165 سخن درخور به گودرز گفت این سخن درخورست لب پیر با پند نیکوترست 573 347 سخن در دل برفتند و شبگیر بازامدند سخن در دل و پر گداز آمدند 227 1740 سخن درست یکی پهلوان گفت کین کارتست سخن گر درستست گر نادرست 787 2269 سخن درشت بگفتش سخن‌ها از ین سان درشت بتندی از آنجای بنمود پشت 1253 556 چو یابید گو را نبایدش کشت نه با او سخن نیز گفتن درشت 3201 1882 سخن‌ها شنیدم چندی درشت به پیروزگر باز هشتیم پشت 288 2037 سخن دروغ همی تاج و تخت از تو گیرد فروغ سخن هرچه گویی نباشد دروغ 1230 693 سخن در نهفت چو بهرام را دید با او بگفت سخن‌ها کجا داشت اندر نهفت 615 1966 سخن دشوار سخن هر چه بر بنده دشوارتر تنش خسته تر زان و دل زارتر 804 140 سخن دگرگونه اگر خود دگرگونه گردد سخن تو زاری نساز و نژندی مکن 1032 366 وگر خود دگرگونه باشد سخن شه نو گزیند سپهر کهن 441 1959 سخن دلپذیر دلیر جوان سر به گفتار پیر بداد و ببود این سخن دلپذیر 1106 369 چنین داد پاسخ به پیران پیر که هست این سخن‌ها هم دلپذیر 11201 435 تو بشنو ز گفتار دهقان پیر اگر چه نباشد سخن دلپذیر 18 774 چو اگه شد از هفتواد اردشیر نبود آن سخن‌ها ورا دلپذیر 570 1478 ز جاده سخن گفت و وز شهد و شیر بدو گفت هست این سخن دلپذیر 1718 1820 بدو گفت خاتون که‌ای مرد پیر نگویی همی یک سخن دلپذیر 2233 1842 سخن دیرینه سخن‌های دیرینه دستان بگفت که با داد یزدان خرد باد جفت 3138 190 بیامد ورا تنگ در برگرفت سخن‌های دیرینه اندرگرفت 877 1131 سخن‌های دیرینه یاد آوریم به گفتار لب را به داد آوریم 2389 1234 جوانان و پیران رومی نژاد سخن‌های دیرینه کردند یاد 1260 2077 بتبه نوبت ورا پیش بنشاندی سخن‌های دیرینه بر خواندی 3275 2161 سخن راز نفرمود بردن به پیشش نماز ز یاران سخن را همی داشت راز 595 1696 سخن راست بر و بوم ایران دو رویه مراست بباید شنیدن سخن‌های راست 382 305 بگویش که راست گویی سخن مر با تو گفتار آمد به بن 135 647 بدو گفت کسری سخن راست گوی مکن چاره و هیچ کژی مجوی 1721 1820 سراسر سخن راست زروان بگفت نهفته پدید آورید از نهفت 1723 1820 همه راست گوید سخن کم و بیش نگردد به هر کار از آیین خویش 1429 1808 نگر تا چه گوید سخنگوی بلخ که باشد سخن گفتن راست تلخ 476 2045 پس مرگ من یادگاری بود سخن گفتن راست باری بود 129 2206 سخن رایگان حسین قتیبست ز آزادگان که از من نخواهد سخن رایگان 897 2274 سخن زشت بدیشان نمود آن سخن‌های زشت کجا شاه ترکان سوی او نوشت 206 1142 سخن سبک سخن‌ها سبک گوی و بسته مگوی مکن خام گفتار با رنگ و بوی 1552 1813 سخن سرد چو رستم بیاید به فرمان من ز من نشنود سرد هر گز سخن 2577 1243 سخن گر نرفتی بدین گونه سرد ورا و ترا نیستی دل بدرد 1269 1993 سخن سست به نظم اندرون سست گشتش سخن از و نو نشد روزگار کهن 1054 1179 سخن سنج سخن سنج و دینار گنجی مسنج که بر دانشی مرد خوارست گنج 1508 1811 سخن سنج بی رنج اگر مرد لاف نبیند ز کردار او جز گزاف 467 20 سخن سودمند چو گفتار دانا پسند آمدش سخن‌های او سودمند آمدش 487 1391 همی زیست نه سال با رای و پند جهان را سخن گفتنش سودمند 12 1529 چو بشنید رومی پسند آمدش سخن‌های او سودمند آمدش 105 1675 فراوان بگفتند با او ز بند سخن‌ها که بودی ورا سودمند 3 172 اگر کار بندید پند مرا سخن گفتن سودمند مرا 18 1722 کنون بند فرمود بندم سزاست سخنهای سودمندم جزاست 97 1735 سخن‌ها که جان را بود سودمند وزان مرد بی ارج گردد بلند 1472 1810 نخستین سخن گفتن سودمند خوش آواز خواند ورا بی گزند 4038 1916 بگویم به تو هر چه باید ز بند سخن چند یاد آمدم سودمند 577 1965 ز قیصر یکی نامه آمد بلند سخن گفتنش سربسر سودمند 1386 2082 داد و نخست اندر آمد به پند سخن‌ها همی راندی سودمند 1462 2086 چو بشنید قیصر پسند آمدش سخن‌های او سودمند آمدش 1562 2089 سپهدار نشنید پند مرا سخن گفتن سودمند مرا 2733 2138 سخن شایسته نبشتند نامه یکی شاهوار سخن‌های شایسته آبدار 354 304 کنون برگشایم در داستان سخن‌های شایسته باستان 1695 456 دبیر خردمند را پیش خواند سخن‌های شایسته با او براند 998 886 فرستاده‌ای نیکدل را بخواند سخن‌های شایسته چندی براند 1714 1029 همه خواند بر ما یکایک دبیر سخن‌های شایسته و دلپذیر 3437 2168 بود بیت شش بار بیورد هزار سخن‌های شایسته غمگسار 3483 2170 سخن شیرین سپهبد پرستنده را گفت گرم سخن‌های شیرین به آواز نرم 578 130 فرستاده را چند گفتند گرم سخن‌های شیرین به آواز نرم 1893 1037 سخن فاش همینست فرجام و آغاز ما سخن گفتن فاش و هم راز ما 58 1943 سخن فرخ پس آن نامه سام پاسخ نوشت شگفتی سخن‌های فرخ نوشت 1523 170 هم اندر زمان زود پاسخ نوشت سخن‌های با پند فرخ نوشت 267 1578 بگوید که آن نامه پاسخ نویس به پاسخ سخن‌های فرخ نویس 471 1596 سخن فریب که پیران نداند سخن جز فریب چو داند که تنگ اندر آمد نشیب 160 648 سخن کژ وزیشان بکشتم فزون از شمار نگویم سخن کژ بر شهریار 2497 1239 سخن گفتن کژ ز بیچارگیست به بیچارگان بر بباید گریست 24 1750 دروغست گفتار تو سربسر سخن گفتن کژ نباشد هنر 447 2043 ز گفتار چون این سخن شرم دار نباید سخن کژ بر شهریار 502 21 سخن کوتاه اگر جنگ فرمان دهد جنگ ساز سخن کوته است ار نگیری دراز 1121 432 سخن‌های کوته ازو شد دراز تو با لشکری چاره او بساز 19 756 سخن‌های کوتاه و معنی بسی که آن یاد گیرد دل هرکسی 1188 2074 سخن گرم بشد منذر و شاه را کرد نرم بگسترد پیشش سخن‌های گرم 61 1599 چو بشنید شاه آن سخن‌های گرم ز گردان چینی به آوای نرم 2154 1838 سخن گزاف نگوییم چندین سخن بر گزاف که بیچاره باشد خداوند لاف 530 1393 چهارم نراند سخن از گزاف ز بی دانشی نام جوید ز لاف 15 1563 هران کس که راند سخن بر گزاف بود بر سر انجمن مرد لاف 4522 1936 سخن گزافه که گویی ورا زنده بردار کن ز شاهان نباید گزافه سخن 546 346 جهان گر براندازه جویی همی سخن برگزافه نگویی همی 175 2244 سخن گفتن سودمند همه گوش دارید پند مرا سخن گفتن سودمند مرا 486 1507 سخن نابکار من این را نبشتم که تا شهریار بداند سخن گفتن نابکار 1039 1178 چنین گفت خسرو که‌ای ترسگار نباید سخن گفتن بابکار 1163 2073 سخن ناخوش سخن‌های ناخوش ز من دور دار به بدها دل دیو رنجور دار 2802 1252 سخن ناسازگار سخن چند برگفت ناسازگار از آن بیشه و گور و آن مرغزار 602 810 سخن نرم چو بینیش با وی سخن نرم گوی برهنه مکن تیغ و تندی مجوی 159 715 سخن ناخوش بیامد برش گرد بیژن چو باد سخن‌های ناخوش همی کرد یاد 771 599 سخن نادلپذیر بدو گفت توس ای خردمند پیر چه گویی سخن‌های نادلپذیر 1306 559 بدو گفت رستم که‌ای یاد گیر چه گویی سخن‌های نادلپذیر 3034 1262 سخن ناسودمند زمانی فرود آی و بگشای بند چه گویی سخن‌های ناسودمند 302 1684 یکی آگهی یافتم ناپسند سخن‌های ناخوب و ناسودمند 1881 1827 شنیدم سخن‌های ناسودمند دلم گشت ترسان ز بیم گزند 761 1972 سخن نرم رخ شاه کاووس پر شرم شد سخن گفتنش با پسر نرم شد 527 406 سخن نرم گوی ای جهاندیده مرد میازار لب را به گفتار سرد 573 590 چو پرسدت با وی سخن نرم گوی سخن‌ها به آزرم و باشرم گوی 1091 1642 سخن نغز تو دانی که کاووس را مغز نیست بتندی سخن گفتنش نغز نیست 583 347 پس از کینه اندر سخن‌های نغز بیارای اکنون به پاکیزه مغز 2545 953 چو بشنید قارن سخن‌های نغز از آن نامور بچه پاک مغز 503 978 کنون زین سپس هفت خوان آورم سخن‌های نغز و جوان آورم 1534 1199 همان یاد دار این سخن‌های نغز بیفزاید اندر تنت خون و مغز 442 1389 چو آن نامه بر نامور خواندند سخن‌های نغزش بر افشاندند 522 1554 چو بودرجمهر آن سخن‌های نغز شنید و به دانش بیاراست مغز 1448 1809 سخن گفتن نغز و گفتار نیک نگردد کهن تا جهانست و یک 2481 1852 چو سالار شاه این سخن‌های نغز بخواند ببیند به پاکیزه مغز 3489 2170 سخن نیک به من گفتن و کار دردست اوست سخن گفتن نیک هر جا نکوست 518 16 سخن نیکو چه نیکو سخن گفت آن رایزن ز مردان مکن یاد ، در پیش زن 449 125 به نوذر در پندها را گشاد سخن‌های نیکو بدو کرد یاد 63 194 خرد را و دین را رهی دیگرست سخن‌های نیکو به بند اندرست 543 312 چنین گفت بهرام نیکو سخن که با مردگان آشنایی مکن 1448 383 چه گفت آن سپهدار نیکو سخن که با بد دلی شهریاری مکن 506 405 ازان چار یک بهر موبد نهاد که دارد سخن‌های نیکو به یاد 3258 2160 سخن نو تو از مرگ من هیچ غمگین مشو که اندر زمان این سخن نیست نو 1803 1446 سخن یادگار چو کوتاه شد گردش روزگار سخن ماند زان مهتران یادگار 587 1621 ازیشان سخن یادگار است و بس سرای سپنجی نماند به کس 3978 1914 برفت و بماند این سخن یادگار تو این یادگارش به زنهار دار 4609 1940 یکی تخت و آن گرزه گاوسار که ماند آن سخن در جهان یادگار 3647 2177 کجا رستم و زال و اسفندیار کزیشان سخن ماندمان یادگار 330 2214 توضیحات: 1 منبع اشعار از شاهنامه به کوشش پرویز اتابکی از انتشارات علمی و فرهنگی است. 2 عدد سمت راست مندرج در جلوی ابیات؛ شماره صفحه و عدد بعد از ممیز شماره بیت است. حجت الله مهریاری

آسفالت شدن روستای دارین از مهم‌ترین کارهایی بود که انجام شد حالا دارین با آسفالت شدن رنگ جدیدی به خود گرفته است از کلیه عزیزانی که کمک کردند تا این کار انجام شود ممنون و متشکریم

من هم مثل چند صد نفر دیگر توی این جاده عزیزی را از دست دادم که بر اثر تصادف با بونکر سیمان کشته شد مرحوم مهدی خلیلی دارینی که عکس این تصادف را بر خلاف میل باطنی برای سند و مدرک گذاشتم. خدا همه‌ی رفتگان این محور خصوصا عزیزانی که همین چند روز پیش در این محور از دنیا رفتند را بیامرزد. برای کاهش تصادف در محور روداب فکر لازم نیست؛ حرف لازم نیست فقط عمل لازم است عمل و عمل وعمل وعمل وعمل. 1 پاسگاه محترم و بسیج فعال روداب باید جلوی کامیونها رو بگیرند و مدارک بخواهند به طور جدی، اصلا هم پارتی بازی در نیاورند و رانندگان فاقد مدارک را حتی بازداشت کنند. 2 مسولین از پلیس راه سبزوار درخواست کنند که در مسیر روداب سبزوار چند دستگاه گشت نامحسوس و محسوس مستقر کنند که این مورد خیلی لازم است. 3 در مسیر سبزوار روداب کارخانه سیمان چند دوربین به طور نامحسوس کار بگذارند تا سرعت و. را ثبت کند 4 اول شهر روداب عوارضی بگذارند و از کامیونهای حمل سیمان پول بگیرند و خرج روداب کنند 5 مردم بخش روداب باید خودشان رعایت کنند و در صورت دیدن تخلف کامیونداران سیمان آنرا به پاسگاه خبر بدهند و پاسگاه جدی با متخلفین برخورد کند. 6 در ضمن انجام موارد بالا باید به فکر تعریض جاده و آسفالت مجدد آن بود در شمال تهران لواسان هر روز می‌بینم که جاده سازی داخل کوه و در سرما انجام می‌شود و کوه را کنار می‌زنند و جاده درست می‌کنند ولی توی روداب همه‌چیز برای جاده سازی آماده است به غیر از انگیزه‌ی جنگیدن مسولین برای گرفتن بودجه در این زمینه و درست کردن جاده. من در سال کم‌تر این مسیر را طی می‌کنم اما همان دفعات کمی که از این جاده‌ی مرگبار گذر می‌کنم ، در هر بار سفر چندین بار مرگ و کشته شدن و تصادف وحشتناک جلوی چشمانم رژه می‌رود شاید من یا شما مسئول محترم و یا شما خواننده‌ی عزیز که این مطلب را می‌خوانید کشته‌ی بعدی در محور سبزوار روداب کارخانه سیمان باشیم. پس برای جلوگیری از این حادثه شوم ولی شاید خیلی نزدیک همه با هم از مسولین بخش شهرستان استان کشوری درخواست کنیم محور سبزوار روداب کارخانه سیمان را درست کنند. و جلوی حوادث بعدی که حتما اتفاق خواهد افتاد را بگیرند.

مسجد روستای دارین به همت مردم و مسولین این روستا در چندین سال قبل بنا شد و بانی اصلی این کار مرحوم حاج محمد دارینی محمد علی بود که در آن زمان با کمترین امکانات کاری بسیار بزرگ انجام دادند بعد از نیز این مکان مقدس توسط مردم و مسولین مرمت و بازسازی شد و محوطه و فضای آن افزایش یافت با توجه به افزایش جمعیت و نیاز به فضای بزرگ‌تر شورای محترم روستا آقای حمزه خلیلی دارینی پیشنهاد احداث حسینیه‌ای بزرگ را داد که مردم هم این پیشنهاد را پذیرفتند و همه جوره کمک کردند تا این حسینیه ساخته شد بعد از آن نیز با پیگیری و جدیت آقای محمد دارینی تقی و کمک‌های نقدی و غیر نقدی مردم روستا و دارینی‌های مقیم تهران سبزوار و. این مکان تکمیل و آماده بهره‌برداری شد در زیر چند تصویر از این مکان می‌بینید

بعد از سرقت کابل‌های برق در روستای دارین حالا شاهد دزدیده شدن درب‌های آلومنیومی حمام روستای دارین هستیم. حمام عمومی روستای دارین که با بی استقبالی مردم مواجه شد، تعطیل شده و به حال خود رها شده است و روز به روز در حال از بین رفتن است. که همین چند شب پیش مسولین متوجه سرقت دربهای آلومنیوم آن شده‌اند و در حال پیگیری و پیدا کردن سارق هستند. اما اینجا این سوال پیش می‌آید که چرا وقتی حمام تعطیل شده کسی مواظب اموال حمام نبوده ، و همه‌چیز به حال خود رها شده؟ و دیگر اینکه وقتی همه در خانه‌های خود حمام درست کرده‌اند، چرا تکلیف این حمام را روشن نمی‌کنند تا این اتفاقات نیفتد؟ انشاا. با پیگری مسولین این مشکلات حل شود و سارق نیز شناسایی شود.

باغ العین در امارات ، در کتاب رکوردهای گینس باغ العین در امارات اولین باغ گلی است که در سال 2010 در کتاب رکوردهای گینس در سال 2010 ثبت شد. رکورد این باغ بدلیل بزرگی و تعداد زیاد گل‌های باغ چیده شده در سبدهای آویزان می‌باشد. در این باغ بیش از 2900 سبد گل برای تزئین بکار رفته است.

سلام وخسته نباشید به بچه‌های وبلاگ ساکر طلا امیدوارم همیشه موفق باشید نه در بازی بلکه در تمام مراحل زندگی رفیقای گلم اونایی که میخوان نفر اول یا نفر دوم یه کشور دیگه بشن به راحتی میتونید تا سومی اون کشور رو بگیرین از 1100تا 3200تا دلار رو بگیرن اکانتشون رو مکس کنن اونایی که میخوان کشورشون عوض بشه بهpvزیر مراجعه کنند فقط باقیمت 10هزارتومن انجام می‌شود به دوستان خود اطلاع دهید

فروش اکانت‌های حرفه‌ای سکه آفرهای ویژه بازی

لبهای من در انعکاس طعنه و تردید خشکید وقتی چشمان تو در افقهای انتظار رنگ هر غمی را به خود می‌دید. تنها اشک زبان ما شد، اشکی در هیئت واژه‌ها که از رنگ چشمان تو گهواره‌ای می‌ساخت. یک نفر، حتی یک نفر! از سیطره‌ی عمیق درد به حفره‌ی زندان من و تو نظری نینداخت، تا ترانه در تابوت اشک‌های تو در گوشه‌های دفتری کهنه از اندوه نگاهت رنگ باخت.

این روزها دچار خودسانسوری شده‌ام قبل از اینکه چیزی بنویسم می‌اندیشم به ارتباط بی ربط آینه و باران حالا تو هی به آژیرهای قرمز بی وقت بخند من از زیر آوار ماندن نمی‌ترسم این روزها شاید نمی‌دانم کمی به عقب برگشته باشم قبل از اینکه چیزی بنویسم می‌اندیشم به اینکه چه آشناست این هوای مه آلود تاریک دم صبح.

تیم ملی ایران کره جنوبی رابا حساب 1بر0 با گل جواد نکونام شکست داد تا کره همچنان در حسرت پیروزی در آزادی بر ایران بماند زنده باد ایران

اولین جلسه آموزشی عمره پرواز 28 12 91 شرکت زیارتی همای حرم ساعت 9 صبح روز جمعه مورخ 11 اسفند 91 در خانه معلم واقع در بولوار ملک آباد مشهد برگزار گردید. در این مراسم که با تلاوت قرآن کریم شروع شد ابتدا مدیر کاروان دکتر اکرامی فرد ضمن عرض خیرمقدم نکات اجرایی سفر را توضیح داده و در ادامه حجت الاسلام والمسلمین محمد دارینی روحانی محترم کاروان به بیان مطالبی پیرامون مناسک عمره پرداخت.

برای بعضی افراد که کوته بین هستند غذا خوردن هم سخت است تا چه برسد اجرای طرحی به این وسعت و نه‌تنها کاری انجام نمی‌دهند بلکه کار شکنی هم می‌کنند ولی خدا رو شکر که دارین دارای شوراهای فعالی است و کارها را بسیار خوب انجام می‌دهند که نمونه بارز آن اجرای طرح هادی در دارین بود کاری که کم‌تر کسی به انجام آن امید داشت من از طرف مردم روستا از شورا و دهیار وکسانی که برای اجرای این کار مهم زحمت کشیدند تشکر می‌کنم

از مواد تمیز کننده طبیعی زیر با قدرت پاک کنندگی زیاد در کارهای منزل بهره ببرید: پوست سیب ظروف آلومینیومی تغییر رنگ یافته را با پوست سیب تمیز کنید. ظرف را از آب پر و پوست سیب را اضافه کنید. بگذارید 30 دقیقه بجوشد. مایونز لکه‌های آب را از روی مبلمان چوبی با مایونز از بین ببرید. مقدار کمی از آن را با انگشت روی لکه بمالید و بگذارید یک شب بماند. سرکه مواد چسبیده به مایکروفر را با سرکه تمیز کنید. نصف پیمانه سرکه سفید را 2 دقیقه داخل مایکروفر حرارت دهید تا اسید آن به شل شدن خرده‌های خشک شده کمک کند. کاربرد دیگر سرکه به عنوان ضدعفونی کننده قوی استفاده از آن به همراه آب اکسیژنه است. طبق مطالعات انجام شده ترکیب این دو 99 باکتری‌ها را از بین می‌برد. یخ و نمک با این دو ماده، قوری قهوه ساز را تمیز کنید. 6 8 تکه یخ را داخل قوری بیندازید و نصف پیمانه نمک به آن اضافه کنید. یخ را دور قوری حرکت دهید تا لکه‌های قهوه از بین رفته و نو به نظر برسد. جوش شیرین جوش شیرین تمیز کننده‌ای ایده‌آل و قوی برای سرویس‌های بهداشتی به خصوص برای سینک و وان است. می‌توان از جوش شیرین برای از بین بردن لکه دوغاب هم استفاده کرد. کافیست مسواک مرطوب را داخل این پودر زده، آن را روی محل موردنظر بمالید. آبلیمو و نمک مس را با آبلیمو و نمک تمیز کنید. به مقدار مساوی در حدود چند قاشق غذاخوری از آنها را با هم ترکیب و دستمال را به آن آغشته کنید. با مالیدن پارچه دور ظرف فورا تمیز خواهد شد.

واژه چهارشنبه‌سوری از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده‌است یکی از آیین‌های نوروزی امروز، که بایستی آمیزه‌ای از چند رسم متفاوت باشد مراسم چهارشنبه سوری است که در برخی از شهرها آن را چهارشنبه آخر سال گویند برگزاری چهارشنبه سوری، که در همه‌ی شهرها و روستاهای ایران سراغ داریم، بدین صورت است که شب آخرین چهارشنبه‌ی سال یعنی نزدیک غروب آفتاب روز سه‌شنبه ، بیرون از خانه، جلو در، در فضایی مناسب، آتشی می‌افروزند و اهل خانه، زن و مرد و کوچک و بزرگ از روی آتش می‌پرند و با گفتن زردی من از تو، سرخی تو از من بیماری‌ها ، ناراحتی‌ها و نگرانی‌های سال کهنه را به آتش می‌سپارند، تا سال نو را با آسودگی و شادی آغاز کنند در روستای دارین با بر افروختن آتش که بیش‌تر گون و یا جمع‌آوری آلودگی باغات بود بعد از پریدن از روی آتش می‌گفتند غم بارا شادی بیا محنت بارا روزی بیا سال نو بیا خوب بیا محنت بارا شادی بیا بعداز پایان آتش، بانوی خانه خاکسترهای آتش را جمع‌آوری کرده و به بیرون از خانه و به دور دست می‌برد و اهالی خانه از او سوال می‌کردند به کوج مری؟ به کیچه مری؟ درد و بولای خنه مار و بیری از خنه بابور. خاکسترها را به بیرون از خانه می‌برد و در سرگذری بادگیر می‌گذاشت که باد آنرا با خود ببرد و یا در آب روان می‌ریخت تا که آب خاکسترها را با خود ببرد، وقتی به خانه برمی گشت و در می‌زد بزرگ خانه می‌گفت: کیستی زن: مویوم مرد: از کوج می‌یی؟ زن: از عریسی: چیش آووردی؟ تندرستی مردم روستای دارین آتش افروختن شب چهارشنبه آخر سال، یا چهارشنبه آخر صفر را ، به قیام مختار نسبت می‌دهند مختار سردار معروف عرب وقتی از زندان خلاصی یافت و به خونخواهی شهیدان کربلا قیام کرد برای این که موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و بر کفار بتازد، دستور داد شیعیان بر بام خانه خود آتش روشن کنند و این شب مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود و از آن به بعد نیز به چهارشنبه سوری مرسوم شد. مردم روستای دارین بعد از آتش افروختن مقداری آب و یا سکه کم ارزش را داخل کوزه می‌اندازند و همه افراد خانواده دور سر خود می‌چرخانن آخرین نفر کوزه را به پشت بام می‌برد و به داخل کوچه پرت می‌کند و می‌گوید: ها پیمنه،ها پیمنه ، درد و بولام باخره و جونه پیمنه. نکته قابل توجه این است که آنها این اعتقاد را دارند که با این کار تیره بختی، شوربختی و تنگدستی را از خانه خود دور می‌کنند.

لذت بردن از زندگی با پول راحت‌تر است اما برای لذت بردن اگرچه پول لازم است اما کافی نیست. حتی برخی پا را فراتر گذاشته‌اند و معتقدند برای لذت بردن از زندگی حتی پول هم لازم نیست. در این گزارش شما را با 15 روش ارزان برای لذت بردن از زندگی آشنا می‌کنیم. 1 زیر دوش آواز بخوانید باور کنید خیلی از خوانندگان مطرح از همین جا شروع کرده‌اند. علاوه براین با ابراز احساساتتان از این طریق می‌توانید به آرامش برسید. 2 حال یک دوست قدیمی را بپرسید امتحانش ضرر ندارد. الان، همین الان تلفن را بردارید و به یک دوست قدیمی زنگ بزنید. به این ترتیب هر دوی شما از یک لذت ارزان زندگی لذت خواهید برد. 3 هدیه‌های قدیمی و یادگاری‌ها هدیه‌های قدیمی که گرفته‌اید نگاه کنید، عکس‌های خاطره انگیز هم بد نیست. یاد آوری روزهای خوش هم زیباست. از قدیم گفته‌اند وصف العیش نصف العیش. 4 آشپزی کنید آشپزی کردن یکی از راه‌هایی است که به آرامش و لذت می‌انجامد. اگر برای کسانی که دوستشان دارید آشپزی کنید، لذتتان را دو برابر خواهد کرد. 5 با مشکلات شوخی کنید مشکلات زندگی تمامی ندارد پس اگر با آنها شوخی کنید شادی هایتان هم تمامی نخواهد داشت. البته فراموش نکنید منظور از شوخی این نیست که خودتان را سرکوب کنید و به باد تمسخر بگیرید. 6 از درخت بالا بروید اگر نبود جوی آب هم هست بر روی لبه جوی راه بروید می‌خندید باور کنید لذت بخش است. اگر شک دارید امتحان کنید. 7 از داشته هایتان استفاده کنید یکی از عادت‌های بد برخی از ما این است که بهترین لباس‌ها، غذاها، تفریحات، پول‌ها و حتی احساساتمان را برای روز مبادا نگه می‌داریم. زیاد بگو دوستت دارم. از آنچه در اختیار داری استفاده کن و آن را برای روز مبادا ذخیره نکن. 8 به خودتان جایزه بدهید همه ما در طول روز کارهای خوب زیادی انجام می‌دهیم پس چرا به خودتان جایزه نمی‌دهید! یک شاخه گل، یک بستنی خوشمزه، یک لباس مخصوص خانه ارزان و شیک، یک بسته پفک، پاستیل و. از خودتان قدردانی کنید. 9 تشکر کنید هر روز افراد زیادی به ما محبت می‌کنند. قدر دانی و تشکر از آنها نه‌تنها خستگی را از تن ایشان به در می‌کند باعث لذت و شادی خود شما هم می‌شود. موقع پیاده شدن از تاکسی از راننده تشکر کنید. از همکارتان به خاطر همکاری و همراهی تشکر کنید. از رئیستان بابت کار خوبی که برایتان انجام داده تشکر کنید. از مادر یا همسرتان به خاطر غذای خوشمزه تشکر کنید. از خدا تشکر کنید. 10 موسیقی گوش کنید رفتن به یک کنسرت زنده و تماشای زنده اجرای موسیقی تجربه بی نظیری است اما اگر نمی‌توانید هر روز از این لذت بهره ببرید از امکانات بی‌نظیر تکنولوژی برای گوش دادن به موسیقی استفاده کنید. 11 دیدن فیلم و خواندن رمان‌های جذاب،شعر خواندن را هم امتحان کنید این تفریحی است که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. تفریحی که ثروتمندان و فقرا در آن شریک‌اند. اما هر کدام به وسع و سطح سواد و درک هنری خودشان. 12 به پارک و دل طبیعت بروید یکی از بهترین سرگرمی‌های روزهای گرم سال این است که شام را بردارید و به همراه اعضای خانواده به نزدیک‌ترین پارک محل بروید. 13 با بچه‌ها رفاقت کنید دوستی با بچه‌ها کودک درونتان را هر چند در خواب عمیق باشد بیدار می‌کند و به یادتان می‌آورد که وقتی نوزاد بودید روزی 300 بار می‌خندیدید اما این روزها هفته‌ای یک لبخند می‌زنید! 14 به دیگران کمک کنید هر کاری از دستتان بر می‌آید برای اطرافیانتان انجام دهید. لازم نیست پول خرج کنید شنیدن درد دل یک دوست، همکار و یا همسفر اتوبوس، حمل کردن خریدهای یک فرد مسن و. هرچه از دستتان برمی آید. لذت کمک کردن به دیگران را ازخودتان نگیرید. 15 محیط اطرافتان را مرتب کنید اگر بیرون خود را مرتب کنید درونتان هم مرتب می‌شود. اتاق، محل کار، راه پله‌های ساختمان، کوچه و ماشینتان را تمیز کنید و بعد از اتمام کار از تمیزی لذت ببرید.

در فروردین 1390 جمعی از اهالی روستا با همت خود دست به کاری جالب زدند مهندس خلیلی و عده‌ای از اهالی روستا اقدام به احداث فضای سبز در حاشیه مصلای روستا نمودند گونه‌های کاشته شده زیتون تلخ و خرزهره می‌باشد که در حال حاضر بسیار زیباست در نگهداری از فضای سبز روستا کوشا باشیم

معتادان گمنام، NA یک انجمن بین‌المللی غیرانتفاعی از زنان و مردانی است که اعتیاد به مواد مخدر مشکل اصلی زندگی‌شان بوده است. این انجمن متشکل از معتادان در حال بهبودی است که به طور مرتب گردهم می‌آیند تا به کمک هم پاکی خود از مواد مخدر را حفظ کنند. در همه جا می‌شود جلسات این دوستان را دید و در در صورت تمایل دران شرکت نمود. با یکی از این دوستان هم کلام شدم و از ایشان که چند سالی پاکی دارد پرسیدم که چرا مواد مخدر را شروع کردی و چرا ترک کردی؟ او در جواب من گفت: علت شروع نا آگاهی از عواقب و تاثیرگذاری بد مواد مخدر و رفیق بد بود و علت ترک هم تسلیم شدن در برابر مواد مخدر بود. از صحبت‌های این دوست عزیز بر می‌آید که خسته شدن از مواد مخدر و فهمیدن و پذیرفتن عبث بودن آن مهم‌ترین عامل برای ترک اعتیاد است. گمنامی دیگر از عواقب و اثرات آن فقط این جمله را گفت: خانمان سوز است خانمان سوز! خدایا خودت نیرویی در وجود تمام کسانی که آلوده‌اند قرار بده تا خود را نجات بدهند.

شرایط عضویت در هیأت امناء 1 سلامت جسمی و روحی 2 التزام عملی به اسلام و نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه 3 آشنایی با نقش و رسالت مسجد 4 حداقل تحصیلات: دیپلم یا تحصیلات مقدمات حوزوی 5 حداقل سن: 25سال و متأهل حداکثر 60 سال و داشتن توان جسمی و اجرایی 6 حسن سابقه و اعتماد محلی و رعایت شئونات اخلاقی و اجتماعی و خانوادگی 7 سکونت یا اشتغال به کسب در محل 8 حضور در برنامه‌های مسجد و به خصوص در نماز جماعت و مراسمی که در مسجد برگزار می‌گردد 9 داشتن وقت کافی جهت انجام امور محوله 10 حسن برخورد و توان نظارت بر امور مختلف مسجد 11 عدم سوءپیشنه و عدم اعتیاد به مواد مخدر 12 انتخاب بانوان بلامانع است 13 انتخاب افرد در موارد خاص که مورد نظر امام جماعت باشد از افراد خیر مفید امین با هماهنگی مرکز بلامانع است. 14 برای هیأت امنا با معرفی و تاکید امام جماعت و مدیریت مسجد و بررسی و تأیید توسط حوزه و دفتر حقوقی به مدت یکسال به طور موقت حکم صادر می‌شود. 15 بعد از پایان یک سال در صورت تأیید مجدد اما م جماعت و حوزه نسبت به صدور حکم دو ساله اقدام می‌شود برای ایجاد فضای بیش‌تر هر فرد حداکثر 2تا 3 دوره دائم به عنوان هیئت امناء باشد تا برای جوانترها امکان حضور فراهم شود. 16 هیأت امناء موظف است هر 6ماه گزارشی از فعالیت‌های دینی، سیاسی، عمرانی، فرهنگی و. را به صورت مکتوب و مصور به معاونت ائمه جماعات، امنا و خدام ارسال نماید، صدور حکم مجدد منوط به داشتن گزارش فعالیت مناسب است. شرح وظایف هیأت امناء 1 تشکیل جلسات هیأت امناء با حضور یا اطلاع امام جماعت و بحث و بررسی و اخذ تصمیم لازم پیرامون مسایل مختلف مسجد و ارائه گزارش شش ماهه ار فعالیت‌های عمرانی، اجتماعی، مذهبی، آموزشی. به مرکز با تأیید اما جماعت به صورت مکتوب و تصویر؛ رسیدگی به امور تاسیساتی مسجد از قبیل آب، برق، تلفن، سوخت، سیستم گرم کننده و خنک کننده 2 اجرای طرح‌های عمرانی در مسجد با استفاده از عناصر مجرب و هماهنگی مرکز زیر نظر مهندس ناظر مرکز 3 حفاظت از وسایل و اموال مسجد و نظارت بر حسن استفاده از موقوفات مطابق با نظر 4 برگزاری مناسب مراسم جشن‌های مذهبی و ملی و موالید، وقفیات ائمه، با همکاری کانون فرهنگی و پایگاه بسیج تحت نظر امام جماعت 5 دعوت از وعاظ و سخنرانهایی که امام جماعت تعیین می‌نمایند. 6 برنامه‌ریزی برای خادم و نظارت بر امور محوله به او 7 دریافت عواید مستغلات و موقوفات مسجد و جمع‌آوری کمک‌های نقدی و غیر نقدی ان از طرق مختلف البته دقت شود موجب طرد مردم از مسجد نشود 8 ثبت دریافتها و پرداختها و نگهداری اسناد مالی در دفاتر و انجام امور حسابداری مربوط به ان 9 گزارش حوادث و اتفاقات مسجد و محل به طور مرتب با امام جماعت 10 ارائه بیلان کار به طور ماهانه به امام جماعت 11 ارائه بیلان 6ماهه به امضای امام جماعت رسیده باشد به سازمان امور مساجد 12 افتتاح حساب جاری به نام مسجد در یکی از بانک‌های دولتی با امضای امام جماعت و مهر مسجد ثابت و دو نفر از اعضای هیئت امنا 2امضاء از سه امضاء و مهر مسجد به صورت ثابت و یکی از 2نفر امنا قابل برداشت باشد 13 اختصاص مکانی برای فعالیت‌های فرهنگی و برادران و خواهران بسیج در حد توان وانجام سایر اموری که از سوی امام جماعت مطرح می‌گردد. 14 توجه و رسیدگی به امور امنیتی تهیه کپسولهای آتش نشانی، کنترل تاسیسات برقی، گازی، بررسی محل ورود و خروج و راه‌های اضطراری و. هیئت امناء حداثر دارای هفت عضو با مسئولیت‌های ذیل است: 1 رئیس هیأت امناء 2 دبیر هیأت امناء 3 مسئول اداری 4 مسئول امور مالی و حسابداری 5 مسئول امور فرهنگی و برگزاری مراسم 6 مسئول امور ساختمان، بهداشت و تجهیز مسجد 7 مسئول امور اجتماعی و خدمات تبصره: سزاواز است مسئول پایگاه ژبسیج و صندو ق قرض الحسنه و سایر همکاران در صورت تایید امام جماعت مسئول فرهنگی مسجد در جلسه هیئت امناء شرکت نمایند. الف: شرح وظایف رئیس هیئت امناء: ارتباط مستقیم و نزدیک با امام جماعت در رابطه با کراها و برنامه‌های مسجد پیگیری مصوبات هیئت امناء که به تصویب و تایید امام جماعت رسیده است نظارت بر حسن انجام امور محوله به اعضای هیئت امناء ارائه بیلان کار ماهانه به امام جماعت و بیلان کار 6 ماهه به سازمان امور مساجد پس از امضای امام جماعت ارایه تراز مالی و تصمیمات متخذه جهت اعلام نظر به امام جماعت اعلام جلسات عادی و فوق‌العاده به اعضاء و امام جماعت و ابلاغ دستور جلسه به آنها، حداقل یکروز قبل از تشکیل جلسه امضای مکاتبات هیئت امناء ب: شرح وظایف دبیر هیئت امناء: دبیر امناء مسئول ثبت و ضبط صورت جلسه و پیگیری موضوعات مطرح شده در جلسه می‌باشد ج: شرح وظایف مسئول امور اداری: دریافت نامه‌ها و انجام امور مکاتبات مربوط به مسجد و ثبت و نگهداری و بایگانی مکاتبات تنظیم گزارش حوادث، اتفاقات و ارایه به امام جماعت و امناء تهیه لیست از کلیه اموال مسجد و سرجمعداری آن د: شرح وظائف مسئول امور مالی و حسابداری: افتتاح حساب جاری به نام مسجد با امضای سه نفر دریافت کلیه عواید موقوفات و جمع‌آوری کمک‌های مردمی ثبت دریافتها و پرداختها و نگهداری اسناد مالی و انجام امور حسابداری مربوط به آن تنظیم و ارائه تراز نامه مالی به امام جماعت و هیئت امنای مسجد ه: شرح وظایف مسئل امور فرهنگی: تشکیل کلاس‌های آموزش قرآن و عقاید، احکام ، و انجام مراحل ثبت‌نام و امور اجرایی آن برگزاری مراسم مذهبی به نحو احسن با مشارکت و همکاری کانون فرهنگی بسیج و مردم محل انجام تبلیغات لازم برای فعالیت‌های مسجد در جهت گسترش و جذب هر چه بیش‌تر مردم و جوانان به مسجد؛ دعوت از سخنران و مداحان که امام جماعت تعیین می‌کند برنامه‌ریزی فرهنگی براساس نیاز محل و مسجد از جمله برنامه‌های ورزشی، اردوها و استفاده از مکان مختلف ورزشی و. و: شرح وظائف مسئول امور ساختمانی مسجد: اجرای طرح‌های عمرانی بازسازی و بهسازی مسجد با نظارت معاونت عمرانی مرکز رسیدگی به امور تاسیساتی مسجد مثل آب و برق و. تهیه و خرید اقلام مورد نیاز مسجد فروش اقلام مستهلاک با تصویب و نظارت امام جماعت و هیئت امناء برنامه‌ریزی و پی گیری مداوم برای زیبا سازی و نظارت و بهداشت مسجد نظارت بر کار خدام در جهت کیفیت مسجد تجهیز مسجد در جهت استفاده بهینه از امکانات و فضای مسجد و اختصاص تاسیسات جانبی مسجد برای فعالیت‌های بسیج و کلاس‌های فرهنگی ز: شرح وظایف مسئول امور اجتماعی و خدمات تشکیل صندوق قرض الحسنه تعاونی مصرف محلی مرکز در مانی در صورت امکان پس از تصویب هیئت امناء و تایید امام جماعت تشکیل گروه‌های امداد برای پیشگیری و کاهش عوارض حوادث طبیعی نظیر سیل ، زلزله و جمع‌آوری کمک برای آنان تحت نظر امام جماعت برنامه‌ریزی جهت امداد به مستضعفین محدوده مسجد با اشراف و نظارت امام جماعت تنظیم برنامه بازدید از خانواده‌های شهداء مجروحین و معلولین انقلاب اسلامی با هماهنگی امام جماعت سعی در افزایش نقش آفرینی مسجد در امور اجتماعی با هماهنگی مسئولین مربوطه

باورش برای همه‌ی دارینی‌ها سخت و دردناک است اما قانون مرگ همین است و باید آنرا پذیرفت. آری اکبر دارینی امامی ذاکر اهل البیت روستای دارین بر اثر ابتلا به سرطان دار دنیا را وداع گفت و به سوی حق تعالی شتافت. مرحوم شادروان اکبر دارینی یک شخصیت شوخ طبع و خوش برخورد و مردمی بود مردم صدای دلنشین او را در نوحه خوانی و تعزیه خوانی روستا در محرم هیچ‌گاه فراموش نخواهند مرحوم شادروان چندین سال مسئولیت آب و فاضلاب روستای دارین موتور چی را بر عهده داشت و در کنار آن به کار کشاورزی و آسیابانی مشغول بود خانواده‌ی محترم دارینی ما را هم در غم خود شریک بدانید اهالی روستای دارین

شاید فکر کنید دنیای امروز، دیگر شباهتی به دنیای ناامن دیروز ندارد که سفر تنهایی برای زنان، با مخاطرات مختلف همراه باشد اما واقعیت این است که هنوز کشورهایی هستند که سفر یک زن تنها به آنها می‌تواند ناامن و خطرافرین باشد. سایت معتبر گردشگری سیلیکون تراول در گزارشی به معرفی هشت کشور ناامن برای گردشگران زن پرداخته است. هند هند اگرچه این روزها بازار داغی در بین مسافران دارد اما در فهرست ناامن‌ترین کشورهای جهان برای گردشگران زن در رتبه‌ی نخست قرار گرفته است. علت اصلی این امر حوادثی است که در ماه‌های اخیر در این کشور روی داده که حاصل آن کاهش چشمگیر گردشگران زن در هند و جایگزینی دو کشور تایلند و مالزی از سوی این گردشگران به عنوان مکانی برای گذراندن تعطیلات بوده است. در آخرین مورد از این حوادث روز سه‌شنبه یک زن گردشگر آمریکایی در روستایی در هند مورد تجاوز قرار گرفت و کم‌تر از یک ماه قبل نیز حادثه‌ای مشابه برای یک زن گردشگر سوئیسی رخ داد. برزیل برزیل که در فهرست ناامن‌ترین کشورهای جهان برای گردشگران زن در رتبه‌ی دوم قرار دارد، در سال‌های اخیر یکی از موفق‌ترین کشورهای جهان در جذب گردشگر بوده و پیش‌بینی می‌شود با میزبانی این کشور از مسابقات جام‌جهانی فوتبال در سال 2014 و مسابقات المپیک در سال 2016 به یکی از 10 مقصد گردشگری جهان تبدیل شود. اما در ماه‌های اخیر خشونت‌ها علیه زنان در این کشور رشد چشمگیری داشته که این امر در دو شهر ریودوژانیرو و سائوپائولو که هر دو از مقاصد برتر گردشگری برزیل به شمار می‌روند، بسیار چشمگیر بوده است. در این شرایط کارشناسان صنعت گردشگری حفظ امنیت گردشگران زن را یکی از چالش‌های پیش روی صنعت گردشگری برزیل در سال‌های آتی می‌دانند. ترکیه ترکیه هم جزو مقاصد گردشگری پرطرفدار این روزها است. اما در رده‌بندی ناامن ترین کشورها در جایگاه سوم قرار گرفته است. براساس آمار ارائه شده از سوی سازمان‌های فعال در حقوق زنان، آمار تجاوز به زنان در این کشور بسیار بالا بوده و تنها در سال 2011 در شهر استانبول به بیش از 10 هزار زن تجاوز شده که در این میان بخشی از آنها گردشگر بوده‌اند. ادامه‌ی این روند برای کشوری که براساس پیش‌بینی‌ها با ادامه‌ی روند فعلی در سال‌های آتی در جمع پنج مقصد برتر گردشگری جهان قرار خواهد گرفت، می‌تواند بسیار زیان‌بار باشد. مصر مصر که در رده‌بندی ناامن‌ترین کشورهای جهان برای گردشگران زن در رتبه‌ی چهارم دیده می‌شود، یکی از مقاصد برتر گردشگری جهان بوده و براساس آمار منتشر شده از سوی وزارت گردشگری و آثار تاریخی این کشور حدود 20 تا 25 درصد گردشگران این کشور را زنان تشکیل می‌دهند. با این وجود با کرات در مطبوعات این کشور گزارش‌هایی از گروگانگیری و تجاوز به زنان گردشگر منتشر می‌شود که چهره‌ی نامطلوبی را از این کشور برای برخی گردشگران زن ترسیم کرده است. کلمبیا براساس یک نظرسنجی که توسط سایت معتبر هاستل بوکرز به عنوان یکی از سایت‌های معتبر جهانی برای رزور هتل انجام شده، کشور کلمبیا محلی ناامن برای گردشگران زن به شمار می‌رود. این کشور در رده‌بندی در رتبه‌ی پنجم قرار گرفته و طبق گفته‌ی بسیاری از گردشگران زن که به این کشور سفر کرده‌اند بسیاری از مناطق کلمبیا از جمله سواحل این کشور و مناطق مرزی با اکوادور و ونزوئلا مناطقی بسیار ناامن برای گردشگران زن به شمار می‌رود. البته شهر تاریخی و زیبای بوگوتا پایتخت کلمبیا که در مجاورت کوه‌های آند واقع شده، یک مقصد گردشگری امن برای گردشگران زن به شمار می‌رود. گواتمالا کشور گواتمالا که در رتبه‌ی ششم قرار گرفته، براساس آخرین گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر یکی از ناامن‌ترین کشورهای جهان برای زنان بوده و در آن از هر سه زن یکی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد. به همین دلیل کشوری امن برای گردشگران زن به شمار نمی‌رود و براساس مطالعات انجام شده در بیش‌تر مناطق گواتمالا به ویژه مناطقی که در آنها تجارت مواد مخدر با آمریکا جریان دارد، گردشگران زن از امنیت بسیار کمی برخوردارند. مکزیک مکزیک که در سال‌های گذشته جزو پنج مقصد برتر گردشگری جهان محسوب می‌شود، طی سه سال اخیر به دلیل برنامه جدی رئیس جمهوری این کشور برای مبارزه با باندهای قاچاق مواد مخدر با کاهش ضریب امنیتی مواجه شده است. این کشور که در این فهرست در رتبه هفتم قرار گرفته، از جاذبه‌های متنوع گردشگری از جمله آثار تاریخی برجای مانده از سه تمدن مایا، اینکا و آزتک بهره می‌برد. با این وجود مبارزات انجام شده با باندهای قاچاق مواد مخدر که حاصل آن بروز مشکلات امنیتی جدی در مکزیک بوده است، ضریب امنیتی در این کشور را به شدت کاهش داده و برخی از مناطق مکزیک را به مکانی ناامن برای گردشگران و به ویژه گردشگران زن تبدیل کرده است. کنیا کنیا که از آن به عنوان مقصد نخست گردشگری قاره سیاه نام برده می‌شود و همواره میزبان میلیون‌ها گردشگر به ویژه از کشورهای اروپایی است که برای بازدید از حیات وحش بکر و گردش با اتومبیل‌های سافاری به این کشور سفر می‌کنند، در رده‌بندی ما در رتبه‌ی هشتم قرار گرفته است. براساس گزارشی که به تازگی توسط صندوق توسعه‌ی آموزش زنان وابسته به سازمان ملل متحد منتشر شده، بسیاری از مناطق کنیا که بیش‌تر آن‌ها مقاصد گردشگری نیز به شمار می‌روند، مکان‌های ناامنی برای گردشگران زن بوده و سوءاستفاده جنسی از زنان گردشگر در آنها به کرات اتفاق می‌افتد. امنیت‌تان را این طور حفظ کنید در صورت بروز هر گونه حادثه‌ای از قرار گرفتن در محیط حادثه و تهیه عکس و فیلمبرداری خودداری کنید. دوری از محل حادثه اولین واکنشی است که باید داشته باشید. مدارک مورد نیازتان را در هتل در گاوصندوق اختصاصی اتاق‌تان قرار دهید و یک کپی از آن را همه جا به همراه داشته باشید. دقت کنید که مدارک پاسپورت، کارت ملی، گواهینامه، شناسنامه، بلیط برگشت و. و وجوه نقد و اشیاء قیمتی را به هیچ عنوان به هیچ کسی تحویل ندهید. مسیرهای تردد عمومی را از رسپشن هتل بپرسید و درباره امنیت مراکز خرید، مکان‌های دیدنی، خیابان‌ها و مسیرهای عبور و مرور از راهنمایان هتل اطلاعات کسب کنید. در صورت سرقت و یا مفقود شدن اموال و اشیاء خود و یا بروز هرگونه مشکلی اعم از تصادف، گم شدن همراهان، نزاع، دستگیری و. مراتب را به کنسولگری یا سفارت ایران اطلاع دهید. از قبول هرگونه غذا، شیرینی، عطر، آب، شربت و. از افراد ناشناس پرهیز کنید.

آیا میدانستید که گرانترین ساعت دنیا سوئیسی بوده و 1 میلیارد تومان است؟ آیا میدانستید که گرانترین ماشین دنیا یک الگانس که با الماس تزیین شده و بیش از 1 میلیارد است؟ آیا میدانستید که فاصله بین مچ دست تا ارنج برابر با طول کف پا است؟ آیا میدانستید که مورچه‌ها هم شمردن بلدند و قدم هایشان را برای مسیر یابی میشمارند؟ آیا میدانستید که قطر شاهرگ گردن 6 میلی‌متر می‌باشد؟ آیا میدانستید که ناخن انگشت میانی سریع‌تر از دیگر انگشتها رشد می‌کند؟ آیا میدانستید که نروژ سومین کشور صادر کننده نفت می‌باشد؟ آیا میدانستید که با برداشتن تخمدانها عمر بیمار بطور متوسط 8 سال کم‌تر می‌شود؟ آیا میدانستید که اسکنر 48 سال پیش اختراع شده است؟ آیا میدانستید که 100 سال پیش پزشکان آمریکایی می‌گفتند زنانی که باهوش هستند باردار نمی‌شوند؟ آیا میدانستید که ستاره دریایی فاقد مغز می‌باشد؟ آیا میدانستید که سالانه 50 کارگر در معادن چین جان خود را از دست می‌دهند؟ آیا میدانستید که مروارید درون سرکه ذوب می‌گردد؟ آیا میدانستید که ارزش مادی تمام عناصر بدن انسان کم‌تر از 10 تومان است؟ آیا میدانستید که ساعت اتمی ساخته‌اند که در 400 میلیون سال یک ثانیه هم تغییر نمی‌کند؟ آیا میدانستید که بال زدن یک پروانه هم زمین را تکان می‌دهد؟ آیا میدانستید که ما مغزمان را کنترل می‌کنیم یا مغزمان ما را؟ آیا میدانستید که 200 میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است؟ آیا میدانستید که یک قطره آب دارای 100 میلیارد اتم است؟ آیا میدانستید که 80 موجودات دنیا را حشرات تشکیل داده‌اند؟ آیا میدانستید که تنها حیوانی که نمی‌تواند شنا کند شتر است؟ آیا میدانستید که روباه همه‌چیز را خاکستری می‌بیند؟ آیا میدانستید که گربه قادر نیست مزه شیرین را تشخیص دهد؟ آیا میدانستید که یک گرم سم مار کبری می‌تواند 150 نفر را بکشد؟

وقتی سارا دخترک هشت ساله‌ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می‌کنند. فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی‌توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می‌تواند پسرمان را نجات دهد. سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت، قلک کوچکش را دراورد. ق. لک را شکست، سکه. ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار. بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه‌ای هشت ساله شود. دخترک پاهایش را به هم می‌زد و سرفه می‌کرد، ولی داروساز توجهی نمی‌کرد، بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه‌ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت. داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می‌خواهی؟ دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، می‌خواهم معجزه بخرم! داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟ دخترک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سرش چیزی رفته و بابایم می‌گوید که فقط معجزه می‌تواند او را نجات دهد، من هم می‌خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟ داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولی ما اینجا معجزه نمی‌فروشیم! چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا می‌توانم معجزه بخرم؟ مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت، از دخترک پرسید: چقدر پول داری؟ دخترک پول‌ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخندی زد و گفت: آه چه جالب، فکر می‌کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد! بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت: من می‌خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می‌کنم معجزه برادرت پیش من باشد. آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود. فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت. پس از جراحی، پدر نزد دکتر رفت و گفت: از شما متشکرم، نجات پسرم یک معجزه واقعی بود، می‌خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟ دکتر لبخندی زد و گفت: پنج دلار بود که پرداخت شد.

وقتی رفت. دیگه مهم نیست کی، دیگه مهم نیست کجا، حتی چطور! وقتی رفت. تو می‌مونی و یاد لبخندی که فراموش نمی‌شه و یک دل سیر گریه که همیشه به خودت بدهکاری. امین گرجی زاده به یاد نوشین عزیز عکس

بزن بارون بزن امشب دوباره که یک دل گوشه‌ای چشم انتظاره بزن بارون به یاد صبح پاییز که اومد عشق من از یه ستاره بخون از لحظه‌های آشنایی از آغوش نگاهش تا رهایی به سهم روزگار بی مروت نگو باز از جدایی از جدایی بزن بارون، بزن که رفتم از یاد بخون از عشق و از قاصدک باد از اون قلب سپید و آسمونی‌اش سراغ از من بگیر از مرگ فریاد بخون، شاید به یاد من بیفته بگو بی اون گل اشکم شکفته ببار مثل چشای من که هر شب توی یاد نگاهش گرگرفته بزن بارون! بگو از این دیوونه بگو از گریه‌های بی نشونه براش از اشک من مرثیه سر کن بخون شاید کنار من بمونه امین گرجی زاده

ابرها خواب بودند، وقتی تازیانه‌ی خشم به شانه‌های تو می‌نشست و وقتی تو خوابیدی ابرها تا طلوع خورشید گریستند. و خورشید دیگر طلوع نکرد. امین گرجی زاده

سال‌ها سپری شد. و فریم‌های بسیاری رو از یاد برد تا یاد گرفت آداب نوشتن رو، و فراموش کردن. حالا هم سال‌ها سپری می‌شه، پشت پنجره‌ای که به اندازه انتظار باز گذاشته. چند خاطره، یا چند پلان مبهم. چند تخت و چند بیمار در یک اتاق. ولی هیچ‌وقت نفهمید چرا تختی که کنار پنجره اس خالیه. امین گرجی زاده دهم شهریور ماه یکهزار و سیصد و نود و دو

زائران عزیز دارینی امروز جمعه 92 10 13 از مشهد مقدس به روستای دارین بازگشتند این عزیزان که در قالب یک کاروان 20 نفره پای پیاده عازم مشهد شده بودند بعد از گذشت 10 روز از مشهد مقدس وارد دارین شدند. که مورد استقبال مردم روستا قرار گرفتند ما هم دعا می‌کنیم. در آخرین روزهای صفر ، حسین ع خریداراشکهایتان، پیامبراسلام ص مشکل گشای غمهایتان ، غریب مدینه شفاعت خواهتان ، خورشید طوس ضامن دعاهایتان و مهدی فاطمه سایبان دلهایتان باشد.

تصویر زیبای زیر روستای دارین است که از سایت گوگل ارث گرفته شده است

نکته‌ی قابل تعمق در برگزاری اولین نماز جمعه‌ی شهر روداب افزون بر پی‌گیری‌های قبل که توسط مسئولین انجام شده بود اجرای محیط بسیار مطلوب اجرای برنامه‌ها بود تا حدی که مسئول دفتر نمایندگی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه خراسان رضوی حجت الإسلام ابراهیم معادی نیز از آن به وجد آمده و بیان کردند که این اتفاق را به این آراستگی، و به این پیرایش، و به این نظم و. حتی در شهرستان‌ها هم ندیده بودم. مدیریت محیط و تدارکات برنامه‌ی حضور امام جمعه‌ی شهر روداب بر عهده‌ی شهرداری و شورای اسلامی بود که از چندین روز قبل با برنامه‌ریزی امور توسط مدیریت‌های مربوطه ، خود را برای انجام برنامه‌ها آماده ساخته بودند. از جمله اقدامات پرسنل و کارگران شهرداری می‌توان به: نظافت و رفت و روب کلیه‌ی مسیرها از ابتدای ورودی شهر شستشوی خیابان‌های اصلی تا محل مصلی تزیین شهر با نصب بنر و پلاکارد و. می‌توان اشاره کرد. روابط عمومی شهرداری روداب در روز تاریخی اولین نماز جمعه‌ی روداب با مدیریت صحیح و راسخ خود، خاطره‌ای زیبا از خود در اذهان بجا گذاشت. صمیمانه از زحمات گروه روابط عمومی و تلاشهایشان قدر دانی می‌کنیم. همچنین در کمال ادب و احترام مراتب سپاس و قدردانی خالصانه و صمیمانه خود را از جناب آقای دکتر خلیلی دارینی شهردار محترم و اعضاء شورای اسلامی شهر روداب که زحمات زیادی من جمله هزینه‌های حضور امام جمعه هزینه‌های برگزاری مراسم معارفه مسکن و خودرو و. را در این مدت متحمل شده‌اند به حضور ایشان اعلام می‌نمایم. امید است در سایه‌ی الطاف حق تعالی و در پناه حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی روز به روز بر توفیقاتشان افزوده شود. ان شاءالله منبع: سایت اخبار روداب

سگی صاحبش را خورد یوزپلنگ شکاری شکار جنگلبان پیر شد شیرها برای لقمه نانی از حلقه آتش می‌پرند مورچه‌های کارگر تمامی ذخایر را به تاراج برده‌اند ملخ‌ها ی کمونیست برای باز پس گیری برگ‌های زرد از باد اعلامیه پخش می‌کنند. و تو کنار بوم چوبی تصویر خورشیدی را می‌کشی که صبح را به پشیزی به ابرهای تیره فروخت هی دیوانه، دیوانه، دیوانه گرسنگی که میکشی عاشقی که هیچ نامت را هم از یاد خواهی برد. حالا هی بپرس کوچه‌ها از چه بیهوده بن بستند! امین گرجی زاده طرح از خودم

گفتی رسم بدی دارد عادت گفتی ترک کنم به هر آنچه وابسته‌ام باور کن این‌ها به من وابسته‌اند! درد ی که می‌کشم؛ افسوس ی که میخورم؛ باور کن! این روزها تنها چیزی که به آن وابسته‌ام قلیان احساسات است

مردم عجیبی داریم. به راحتی دروغ می‌گویند و به سادگی قضاوت می‌کنند. از چراغ قرمز رد می‌شوند. زباله‌ها را از داخل اتومبیل به بیرون پرت می‌کنند. سبقت غیرمجاز می‌گیرند. فیلم و آهنگ‌های کپی می‌خرند. در خانه به مزخرفات کانال‌های ماهواره نگاه می‌کنند با فرض غیرقانونی بودن ماهواره. در استخر و دریا می. کم فروشی می‌کنند. گرانفروشی می‌کنند. از کار خود به بهانه‌های مختلف می‌زنند. برای غیبت‌های غیرموجه هزار دروغ می‌بافند و درخواست گواهی استعلاجی می‌کنند. برای به راه افتادن کار خود رشوه می‌دهند و پارتی جور می‌کنند. و نهایتا در تمام این بلبشو از بی فرهنگی و وضعیت بد جامعه اظهار تاسف می‌کنند.

فضای مجازی و اینترنت با همه بدی هاش و پرت و پلاهایی که داره چیز بدی هم نیست. به شرطی که به تجربیاتش گوش بدی. مثلا وقتی تو نظرسنجی می‌نویسن شرکت نگین خودرو خیلی بدقوله نباید دلت رو خوش کنی که شاید شما مجبور نباشی یک ماهی شاید هم بیش‌تر ماشین بدون پلاک و مدارک رو تو پارکینگ تماشا کنی و. پ. ن 1: حدود 27 تا شماره تو سایتش هست البته ولی به خودتون زحمت ندید چون یا در شبکه موجود نمی‌باشن یا کلا جواب نمی‌دن پ. ن 2: کلا هم دستتون به هیچ جا بند نیست.

آخرین باری که رفتیم خونه شون، چند ماه قبل تر از اتفاق بود، سر میز ناهار برگشتم به ملیحه گفتم: اشکالی نداره از دست پخت نوشین تعریف کنم؟ ملیحه خندید و گفت: اگه فقط در حد تعریف بمونه، نه و هر سه خندیدیم. اسم غذایی که درست کرده بود نمی‌دونستم، گفتم: با اینکه من زرشک دوس ندارم، ولی این غذا انصافا خیلی خوشمزه اس! نوشین گفت: جدی میگی؟ باز هم هر سه خندیدیم. و من جدی می‌گفتم. و هر سه می‌دونستیم رنجی که سایه انداخته بود بر خانه‌ی ساحلی. روز خوبی بود، و من مثل همیشه با سردرد سر می‌کردم، روبروی کولر روی مبل دراز کشیدم. ملیحه و نوشین کمی اونطرف تر داشتن صحبت می‌کردن. چشمم رو که باز کردم کمی سردردم بهتر شده بود. وقت رفتن خیلی اصرار کردم که بیا بریم بیرون یک دوری بزنیم، درد پاها رو بهانه کرد و هر سه میدونستیم که فقط یک بهانه اس. دوس داشتیم بیش‌تر بمونیم ولی وقت چندانی نداشتیم. و این بود آخرین دیدار، آخرین وداع.

ساعت 3: 15 بامداده. بی‌خوابی زد به سرم حالا بماند چرا اومدم پای پی سی. این متن رو یکی از دوستام برام ایمیل کرده بود. می‌خوام اینجا شیر کنم بخوانید در یادداشت‌های یک گلابی پخته

در سال 52 جمعه داریم و می‌دانید که جمعه‌ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی می‌ماند. حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه‌ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین 263 روز دیگر باقی می‌ماند در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا 122 روز می‌شود. بنابراین 141 روز باقی می‌ماند اما سلامتی جسم و روح روزانه1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا 15 روز می‌شود. پس 126 در روز باقی می‌ماند طبیعتا 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز می‌شود. پس 96 روز باقی می‌ماند 1ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است. این خود 15 روز است. پس 81 روز باقی می‌ماند روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص می‌دهند. پس 46 روز باقی می‌ماند تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست‌کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی می‌ماند در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید. پس 6 روز باقی می‌ماند در سال حداقل 3 روز به بیماری طی می‌شود و 3 روز دیگر باقی است سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر می‌گیرند. پس 1 روز باقی می‌ماند 1روز باقی‌مانده همان روز تولد شماست. چگونه می‌توان در آن روز درس خواند پس یک دانشجوی نرمال نمی‌تواند درس بخواند!

کم‌تر کسی یاد می‌دهد که در آخرین روز بهار در دارین چنین سیل ویرانگر و مخربی آمده باشد کشاورزی و دامپروری در دارین با اجرای طرح‌های آبیاری تحت فشار واحداث باغهای جدید و کشت گیاهان دارویی و علوفه‌ای و پرورش زنبور عسل وتولید سبزی رونق تازه‌ای گرفته بود که متاسفانه بر اثر این حادثه سیل بسیاری از این امور مختل ویا حتی نابود شد. در تاریخ1391 03 31 ساعت2: 30 بعد از ظهر بر اثر بارش شدید باران سیل عظیمی راه افتاد و از مسیر چاههای عمیق عبور کرد و هر چه سر راهش بود را از بین برد کارشناسان محترم جهاد کشاورزی بعد از حضور در محل حادثه خسارت وارده به بخش کشاورزی را85 و خسارت به بخش دامپروری را هم با ناپدید شدن 100 راس دام اعلام کردند مردم روستای دارین ضمن تشکر از حضور مسولین محترم صدا و سیمای خراسان رضوی و بخش روداب از جمله مهندس خلیلی شهردار روداب آقای شم آبادی بخشدار روداب مهندس سبحانی نماینده محترم مجلس و آقای کلاته معاون فرماندار سبزوار در محل حادثه تقاضای پیگیری و کمک به آنها را دارند

هی بچه شهرستانی! تو که نه کافه نادری داشتی که براش ترانه بگی ونه ولیعصر که از بالا و پایین‌اش غزل کسی نفهمید که اولین سیگارت رو هول هولکی توی شمشادهای کدوم کوچه انداختی تو بودی و همهمه‌ی ایستگاه بین شهری تو بودی و قهوه‌ی تلخ جای خالی روبروت که فقط دخترک میز کناری بهش می‌خندید هی بچه شهرستانی! اینجا جای تو نیست که دوباره تا نوبتت بشه دستات بلرزه و همه خیال کنن از ترسه، و فقط خودت می‌دونی که از فاصله اس. که تا اومدی چیزی بگی صدات لرزید حالا از جون این کوچه‌های تنگ و تار چی می‌خوای؟ اینجا جای تو نیست! اینجا جای تو نیست! امین گرجی زاده

کمی با من قدم بزن. جاده‌ی خیالمان چندی است متروک مانده!

مپرس از من کجای دلهره هایت را نقطه چین گذاشتم.

زمستان و گلدانی زمستانی. شکوفه‌های زرد به بهار طعنه می‌زنند. زمستان من، هیچ کم از بهار شما ندارد. امین گرجی زاده عکس از خودم

چهارشنبه دوازدهم بهمن 1390 ساعت 20

سه‌شنبه دوازدهم آذر 1392 ساعت 23 گاهی جدایی سراغازی است. به سان تولد.

چه ساده بود مرگ به سادگی لبخندی در قاب کهنه‌ی پدربزرگ. به سادگی آب نبات‌های کودکی که از دستانی پینه بسته می‌چیدی. به سادگی سنگی که گهگاه شمعی به میهمان داشت. به سادگی دلتنگی‌های کوچکی که در کوچه بازار شیطنت‌های مدرسه گم شد. چه ساده بودی مرگ! برادرم! و چه ساده‌تر منم که تو را اینقدر ساده می‌پندارم. امین گرجی زاده

در ادامه مبحث انتخاب طبیعی باید بگم اونهایی که می‌مونن لزوما احمق نیستن. حتما دلیل محکمی برای موندنشون دارن. و اونهایی که می‌رن هم اغلب به دنبال هدفی می‌رن که اینجا پیداش نکردن. یکی به خاطر ساختن آینده‌ی بهتر؛ یکی به انگیزه‌ی داشتن آرامش؛ یکی به خاطر ثبات، یکی برای داشتن امنیت و الی آخر. و البته آیا بهش دست پیدا می‌کنن یا نه بحث دیگری است. لابد الان یکسری میان یقه پاره می‌کنن که ما تو مملکتمون از همه اینایی که گفتیم چند تا چند تا داریم. بله که داریم ولی من منظورم از امنیت اینه که وقتی می‌ری یه ساختمون می‌سازی و یک از خدا بی خبری یه چیز تقلبی بهت می‌اندازه، مجبور نشی سه سال بدوی که ثابت کنی و در عین حال در طی این سه سال اون دوست عزیزمون کلاه 300 نفر دیگه رو برداشته و رفته ددر. پ. ن: و این قصه سر دراز دارد

سرطان نام همان عاشق تو بود که تو را برد و مرا بی تو رها کرد نگاه می‌کنم از دور با نگاهی که به خنده می‌کشی از خود به پرتگاهی که و فکر می‌کنم این بار می‌شود، ای کاش! چقدر حس قشنگی است اشتباهی که میان خواب و بیداری تو عاشقم بشوی و من برای تو چون کوه، تکیه گاهی که تو ماه هاست همان میز منتظر، شاید و ماه هاست که از دور من نگاهی که به دلهره سپری کرد روزهایی را به دلهره که کسی بود با تو! گاهی که تو ماه هاست همان میز با همان فنجان و من مردد رفتن اگر نخواهی که میان وسوسه‌ی دست‌های تو، آخر حریص و منگ خطر می‌کنم به راهی که. سلام! جای کسی نیست در کنار شما؟ جواب، خنده‌ی تلخی است غرق آهی که درون ابرک سیگار محو می‌میرم شروع فلسفه بافی و تو نگاهی که مدام در پی ساعت چرا تو غمگینی؟ من از خیال تو محکوم دادگاهی که چقدر دیر به تردید پشت پا زده‌ای؟ چقدر دیر؟ که فرصت، به قدر آهی که و باز خنده‌ی تلخی، به وقت رفتن خود. گمان کنم سرطان بود روسیاهی که و سال‌هاست همان میز با همان فنجان منم و پت پت سیگار بیگناهی که امین گرجی زاده 10 بهمن یک هزار و سیصد و نود

در روستا هر روز نماز جماعت به امامت روحانی روستا حاج آقا فلاح برگزار می‌شود و پس از نماز یک صفحه قرآن تلاوت می‌شود خداوند از همه عزیزان قبول کند ما را هم از دعای خود محروم نفرمایید

در روستای دارین تا اسم تعزیه‌ی حر می‌آید نام حاج حسین در ذهن تداعی و بر زبان جاری می‌شود حاج حسین پدر شهید مهدی دارینی از سالیان دوری است که تعزیه می‌خواند و خودم در پچگی دو سال در تعزیه روز عاشورا نقش پسر حر را با حاج حسین بازی کرده‌ام که بسیار بیادماندنی و جذاب بود در ایام محرم امسال و قبل از محرم با حاج حسین هم کلام شدم که برای من خیلی جالب و آموزنده بود. بیوگرافی حاج حسین دارینی فرزند علی اکبر متولد 1318 روستای دارین هستم در حال حاضر هم در میدان میوه و تره بار سبزوار مشغولم و در ایام محرم به عشق امام حسین و یارانش تعزیه خوانی و مداحی می‌کنم حاج آقا از چه سالی تعزیه خوانی رو شروع کردی؟ سالش را درست یادم نیست شاید 1365 و در واقع از بدو تاسیس هیئت در روستای دارین من هم تعزیه خوانی می‌کنم چه نقش‌هایی رو تا به حال در تعزیه اجرا کردی؟ از همان ابتدا نقش حربن ریاحی را اجرا می‌کنم و گاهی اوقات هم که صدا همراهی می‌کند مداحی می‌کنم انگیزه اصلی شما از خواندن تعزیه در محرم چیست؟ هر کسی انگیزه‌ای دارد اما انگیزه من زنده نگه داشتن یاد شهدای کربلا و محرم است جوانان باید با امام حسین و عاشورا آشنا بشوند که همه‌ی این مراسم در محرم برای همین منظور است و من از جوانان تمنا دارم که به این مجالس بیایند و آستین بالا بزنند و هر کدام گوشه‌ای از امور را فراخور توان انجام بدهند. هیئت و تعزیه خوانی قدیما بهتر بود یا الان؟ مراسم محرم همیشه شور و حالی عالی و جذاب دارد قدیم امکانات کم بود و مردم با امکانات کم مراسم را برگزار می‌کردند که گاهی اوقات هم مشکلاتی پیش می‌آمد اما شکر خدا برا دستگاه امام حسین ع هیچ‌وقت کاری مختل یا لنگ نمی‌شود امروزه هم با آمدن امکانات و وسایل پیشرفته صوتی و. برگزاری مراسم آسان‌تر شده است قدیم تعزیه خوانی بدون هیچ سیستم صوتی اجرا می‌شد که بسیار برای تعزیه خوان سخت بود و غذا هم با هیزم و چوب طبخ می‌شد و امروزه خوشبختانه این طور نیست و خیلی خوب شده است توصیه شما به عنوان مداح و پیشکسوت هیئت روستای دارین به دیگران چیست؟ امروزه مردم نسبت به گذشته از آگاهی بیش‌تری برخوردارند چون امکانات و وسایل آموزشی و اطلاع‌رسانی زیاد شده و امروزه خیلی راحت‌تر می‌شود درباره محرم و امام حسین ع اطلاعات گرفت. اما پیشنهاد من به مردم و خصوصا جوانان این است که در این مراسم حضور جدی داشته باشند و در امور و کارهای هیئت از جمله تعزیه آشپزی زنجیر زنی و. شریک شوند و کمک کنند و به قدیمی‌ها و مسن‌ها استراحت بدهند که خوشبختانه هم همین‌طور است. و حرف آخر: تشکر از همه عزیزان که در ایام محرم به عزاداران خدمت رسانی کردند و تشکر از مردم که با حضور خود در این مراسم باعث رونق این مجالس می‌شوند و خدا رحمت کند همه اموات و شهدا و پدر شما مرحوم حاج غلامرضا خلیلی که از مداحان و دوستان بند ه بود. شهید مهدی دارینی پسر حاج حسین دارینی

بعد از صرف غذا اسکناس خردی در کنار بشقاب روی میز گذاشت و رفت. پسرک وقتی مشغول تمیز کردن میز شد و اسکناس را دید، آن را برداشت و دوان دوان به سمت وی رفت و گفت آقا! آقا! آقا ببخشید! پولتونو جا گذاشتین. یا پسرک خیلی ساده بود یا مردمان پیشترها بخشنده تر بودند.

چهارشنبه شانزدهم فروردین 1391 ساعت 10

باور کنید یک گوشی خوب از یک دوست هم بهتره. حتی از یار مهربان هم!

آزردن مادرم از همه راحت‌تر بود بی آن که بگویی و بخواهی خود را مقصر می پنداشت و اشک می‌ریخت بعد هم می‌شد در را بهم بکوبی و در دود سیگار وطه ور شوی او را بجای تو او شما ایشان مجازات می‌کردم و هرگز عذر نمیخواستم شاید چون قوی بود چون می‌توانست این رنج را با سجاده‌اش قسمت کند و من کسی را جز او نداشتم. کتابی که ننوشتم دکتر رفی فلاحی

به صدای خودم که گوش می‌دم صدای یه غریبه رو می‌شنوم همونی که رو ویرونه‌های یه فریاد تکیه کرده و. می‌بخشی. بسکه همیشه به دلم می‌گم تو پیشمی خودمم باور شده. اول سلام می‌دونی گاهی انقدر دلم برای خودم تنگ می‌شه که. نه. برای این دلتنگی‌های کوچیک وقتتو نمی‌گیرم فقط می‌خواستم احساس کنم صدامو می‌شنوی وقتی کابوس تنهایی دستام هر شب و هر شب تکرار می‌شه همه‌اش با خودم می‌گم کاش تو آروم خواب رنگین کمون و آفتاب ببینی، خورشیدش چشای تو بارونش هم با من می‌نویسم اشک تو بخون لبخند مثل بارونی که خورشید رنگین کمونش می‌کنه لبای سرخ تو هم بغض مه گرفتمو. می‌نویسم اشک تو بخون لبخند گله نمی‌کنم توقعی هم ندارم سخت بود گفتنش برام اما می‌نویسم اشک تو بخون لبخند.

بعضی وقتا واقعا به این نتیجه میرسی که تنها جرم بعضیا این بوده که تو رده‌ی خودشون جزو نفرای اول بودن و حالا جایی هستن که رییسشون خیلی پایین‌تر از اوناست یا کسی داره براشون تصمیم میگیره که ناخن انگشت کوچیکه پاشون هم نمی‌شه

شنبه هجدهم آبان 1392 ساعت 16 می‌بینی! هر روز حرف‌های ناگفته‌ی این دل هزار پاره بیش‌تر می‌شود و واژه‌های تحمل کم‌تر اما قول می‌دهم تا آمدنت صبر کنم! بجز به گریه لب به هیچ گلایه نگشایم! حدیث چشمان تو را که نمی‌شود به گوش هر نامحرمی خواند! اصلا به باران و دریا چه مربوط که شروع و پایان‌نامه‌های من با نام توست مگر بهار فقط به دنبال همان هفت سین تکراری سفره‌ی سنت طلوع می‌کند؟ به آینه و شمع نیم سوخته چه مربوط که من با سیب و سکوت ساز به انتظار بهار نشسته‌ام؟ امین گرجی زاده

کوه قلوارخانه روستای دارین: در زمان قدیم دور روستای دارین دیوار داشته و نیز گودهایی عمیق دور تا دور روستا بوده و داخل آن آب داشته که راهزن‌ها نتوانند به راحتی وارد روستا شوند چند نفر در بالای کوه قلوار خانه نگهبانی می‌داده‌اند و به دلیل اشراف کامل این کوه به کل منطقه به محض اینکه گردو خاک اسب‌های راهزن‌ها را می‌دیدند در بالای کوه آتشی روشن می‌کردند که حسابی دود می‌کرده و در روستا مردم با دیدن دود روی کوه متوجه آمدن راهزن‌ها می‌شدند و درهای روستا را می‌بستند و گودالهای دور روستا را پر آب می‌کردند و به این ترتیب از مال وجان خود در مقابل راهزنها محافظت می‌کردند قلوار خانه در شمال روستای دارین قرار دارد و از بالای این کوه تمام روستاهای اطراف درقدم استاج کلاوشک و. و شهرستان سبزوار و شهر روداب و در واقع کل منطقه و بخش روداب به راحتی دیده می‌شود برای همین منظور هر ساله تعدادی از دارینی‌ها این کوه را فتح کرده آتشی روشن می‌کنند و یاد و خاطرات گذشته را گرامی می‌دارند.

1 آقای حمزه خلیلی دارینی 2 آقای علی اکبر دارینی 3 آقای محمد رستمی کلاوشک 4 آقای محمد هندی زاده دهیار

این گل در مکزیک می‌روید دومتر ارتفاع وچهل کیلو گرم وزن دارد این گل هر چهل سال فقط سه روز گل می‌دهد بسیاری از کارشناسان معتقدند باید این گل را از هشتمین عجایب دنیا نامید

رئیس مرکز جهادکشاورزی روداب از لایروبی ، مرمت و بازسازی قنوات روستای دارین خبر داد. قاسمعلی نیک پسند در جمع خبرنگاران گفت: در راستای حفاظت و نگهداری از قنوات و به منظور حداکثر بهره‌وری از میزان آب استحصالی آب این قنوات این مرکز طی مدت پنج ماه اقدام به عملیات مرمت و بازسازی، کانال کشی و لوله گذاری مجموعه قنوات روستای دارین کرد. وی افزود: روستای دارین دارای شش رشته قنات دایر به طول پنج هزار متر می‌باشد که 60 هکتار از اراضی زراعی روستا را مشروب می‌کند. وی عملیات اجرایی این طرح را شامل 160 متر کول گذاری،دو هزار و 550 متر لایروبی و باربرداری، 200متر کف تراشی، اصلاح 16 مورد میل چاه،20 متر روپوش کردن مسیر تخریبی واریزی داخل قنات، 200 متر لوله گذاری و 70 متر کانال کشی دانست. این مسوول افزود: با استفاده از سه گروه کاری به تعداد 1100 نفر روز، موجب شد دبی آب به میزان 28 لیتر در ثانیه برسد. وی اعتبار طرح مزبور را 440 میلیون ریال اعلام کرد و گفت: 380 میلیون ریال آن از محل اعتبارات دولتی و بقیه از محل مشارکت اهالی تامین شده است. آیا دبی آب قنات روستای دارین فرقی کرده است؟ مالکین نظر خود را بنویسند!

دوستان عزیز برای اطلاعات بیش‌تر لطفا در کانال تلگرامی ما عضو شوید

برای خریدی مطمعن به pv زیر مرجعه کنید جهت خرید سکه و دلار با کمترین قیمت فقط در وبلاگ ساکر طلا بهpvمراجعه کنید 100میلیون سکه 110هزار تومن 50میلیون سکه60هزار تومن 20میلیون سکه35هزار تومن 10میلیون سکه25هزارتومن زیر 10 میلیون فروخته نمی‌شود برای خرید سکه دوستان گلم لطفا سکه‌های داخل اکانتتون رو حداقل 1میلیون بزارید بمونه خرید ایجنت سه ستاره20تایی فقط در وبلاگ ساکر طلا به صورت کاملا حرفه‌ای خرید مهره‌های باشگاهی خرید ترکیب 4900دلاری خرید ترکیب معروف 1900دلاری فروش اکانت مکس ساکر استار دوستانی که برای خرید سکه مراجعه می‌کنند فقط تنها راه انتقال سکه گرفتن ایمیل ورمز بازی هست لطفا به هر کسی اعتماد نکنید بعضیا با اعتماد مشتری سو استفاده می‌کنند دوستانی که اعتماد ندارند به وبلاگ ما به صورت حضوری فقط در تهران انتقال سکه انجام می‌شود با تشکر

اگر باران را دوست داری چشمهایم را بردار! کافیست فقط کمی چین ابروهایت را بیش‌تر کنی.

نمی‌دانم پدرم در تو چه دیده بود که شب عروسیمان تپانچه‌ی قدیمی خود را به من داد. تپانچه‌ای که یک گلوله بیش‌تر نداشت. حالا سال‌هاست یک تپانچه‌ی آماده‌ی شلیک بر روی تاقچه، کنار جاسیگاری نقره‌ای در انتظار نشسته. در انتظار انتخابی سخت.

کبریت می‌کشم به همه خاطراتمان! از نامه‌ها. به تک‌تک این عکس‌های تو لبخند تو به آرامی محو می‌شود در آتشی که پر شده از شعرهای نو دیگر به سر رسیده و چیزی نمانده از کابوس تو. جدایی و دلواپسی من حتی به اسم تو هم. گاهی که می‌رسم از خاطرم نمی‌گذرد واژه‌ای you know! این سهم توست از من. آغوش دیگری همراه خاطرات. که آزار می‌دهند. رفتی ولی ترانه که از تو گذر نکرد با پوز خند مبهم. از ذهن من برو! حالا کنار دفتر کهنه نشسته‌ام اما قلم به کاغذ کاهی نمی‌کشم اینگونه است. می‌گذرد روزگار من گاهی غزل. ترانه و تکرار Marlboro اینگونه است. بی تو خوشم. خلوت مرا گاهی صدای زمزمه‌ای تازه می‌کند با دوستان تازه‌ی خود حرف می‌زنم: همبرگر کپک زده. لیوان آب جو گاهی جنون شبیه تو در می‌زند ولی تنها صدای تق تق کفشی زنانه است در باز می‌شود و. کسی نیست پشت در کسی هست؟ آهای! هی! دائم چرا در این خانه پرسه می‌زنی؟ تو سال‌هاست کم شده‌ای از حضور من اینجا چه می‌کنی؟ که تو را سوختم. هنوز اینجا چه می‌کنی؟ برو! از خانه دور شو! کبریت می‌کشم و تو را آتشی بزرگ در جای جای خانه به ناچار می‌برم تکرار یاد تو. غم هر روز تازه‌ای آتش زبانه می‌زند از چشم‌های تو لبخند تو. کمی نگران. گرم شد هوا! سر می‌کشم تتمه‌ی گیلاس زهر را در دود منتشر. تو و. چشمان ملتمس من! پوزخند آخر. آتش. کمی جلو امین گرجی زاده هشتم آبان ماه یک هزار و سیصد ونود

هرگز برای کسی که شما را اذیت می‌کند گریه نکنید. بلکه لبخند بزنید و بگوییدممنون به خاطر این که به من فرصت دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم.

در مورد ترانه بزن بارون دوستی در سایت ترانه سراها نقدی برام فرستاد که احساس کردم خالی از لطف نیست با دوستان دیگه هم در میون بذارم. ضمنا توضیحاتی که در مورد این نقد نوشتم رو هم در زیر اضافه می‌کنم: البته این توضیح رو هم به بعضی دوستان که دنبال حاشیه هستن بدم که قصدم از این پی نوشت، مقابله با این دوست نیست، بلکه می‌خوام اگر کس دیگه‌ای هم این ایرادات به نظرش رسیده و حرفی نزده، توضیحات من رو بشنوه نظری از ع. ب. سلام دوست خوبم قبل از هرچیز جسارت منو ببخشید در مورد ترانتون باید عرض کنم از نظر ساختار می‌شد گفت خوب ولی از نظر پرداخت ضعیف بود. تعابیری که استفاده کردین یا جوری که باید دلچسب نبود یا اصلا تعبیر اشتباهی بود به عنوان مثال با هم روی دو بیت اول نگاهی میندازیم که یک دل گوشه‌ای چشم انتظاره یک فقط واسه پر کردن وزن اومده و بود و نبودش روی معنی تاثیری نمیزاره سعی کنید تک‌تک واژه‌های توی ترانه تون برای کامل کردن معنی آماده باشه نه صرفا فقط بخاطر پر کردن وزن انتظار و ستاره با هم قافیه به حساب نمیان بزن بارون به یاد صبح پاییز تلفیق بارون برای باریدن به باد جالب نبود از نظر من معنی خاصی نداره از آغوش نگاهش تا رهایی بخوایم سخت نگیریم میتونیم از آغوش نگاهش بگذریم ولی کار دلچسبی نبود به سهم روزگار بی مروت نگو باز از جدایی از جدایی به سهم روزگار کاربرد معنایی توی این بیت نداشت یعنی اصلا با موضوع یکسو نبود یه جور به هم ریختگی معنای توی این قسمت ایجاد شده بود پیشنهاد من به شما وسواس بیش‌تر برای انتخاب واژه‌ها برای خلق اثر بهتر و اینکه دایره واژگان خودتون رو گسترش بدید تا ترانه گفتن شما در یک فضای محدود خلاصه نشه بازم جسارت منو ببخشید موفق باشید و پاسخ من به این نظر: ممنونم دوست خوبم از نظرت و اینکه ریزبینانه به این کار نگاه کردی قبل از اینکه توضیحاتی در مورد چیزهایی که گفتی بدم، باید بگم این ترانه حدود سال 84 یا 85 دقیقا یادم نیست سروده شده و توسط دوست خوبم مهرداد قادری با آهنگ و تنظیم بابک فرخی عزیز اجرا شده و به همین دلیل ساختار اولیه‌اش ویرایش و بازنویسی نشده. البته شاید من در مورد اکثر کارهام که تو وبلاگم یا تو سایت‌های مختلف می‌ذارم همینو می‌گم که واقعا هم همینطوره. چون بیش‌تر دوست دارم کارهان بکر بمونه و همون حسی که در زمان سرودن اون کار توش بوده که در واقع مربوط به همون زمان خاص بوده دست نخورده بمونه. شاید این نظر من از نظر بعضی هنرمندان و دوستان غیر منطقی و اشتباه بیاد ولی همونجور که عمس رو بدون فتوشاب و روتوش دوست دارم، ترانه رو هم بدون بانویسی بیش‌تر می‌پسندم. در مورد اینکه فرمودین انتظار و ستاره با هم قافیه نیستند، باید بگم تا اونجایی که من اطلاع دارم در ترانه آوا مهمه، و آوای این دو کلمه در این ترانه به صورت انتظاره و ستاره است که می‌شه به این صورت هم نوشت: انتظار و ستار ه. که لازم به مثال مشابه در آثار ترانه سراهای بزرگمون نیست، چون مطمئنا شنیدین در مورد بزن بارون به یاد صبح پاییز باید بگم کلمه‌ی یاد رو به اشتباه باد خوندی. و به همین دلیل به نظرت بی مفهوم می‌اومد. در مورد از آغوش نگاهش تا رهایی لازم نیست سخت بگیری دوست من! آغوش نگاه یک تشبیه یا تعبیره که به نظر من کاملا به جاست. استفاده از تعابیر و تشبیه جزئی از هنر یک هنرمند هست. مثل خاطره مثل یه پیچک، می‌پیچه رو تن خسته‌ام کاری از شرمین شجره، با آهنگی از استاد سیاوش قمیشی و صدای ابی اگر بخواهیم از نقطه نظر شما به این ترانه نگاه کنیم باید بگیم: پیچک ربطی به خاطره نداره و اصلا چطور خاطره یا پیچک روی تن خسته‌ی یک نفر می‌پیچه! باید در مورد آغوش نگاه هم باید بگم اگر بخوام دوباره این ترانه رو بگم حتما دوباره از این تعبیر استفاده خواهم کرد. در مورد سهم روزگار هم نظر خاصی ندارم. در هر صورت ممنونم از اینکه ترانه‌ام رو خوندی و نظرت رو بی پروا برام نوشتی شاد باشی نظری دوباره از ع. ب: سلام مجدد ببیند شما اعتقادی بر ویرایش یک ترانه ندارید وقتی از یک زمان خاص صحبت می‌کنید که ترانه سرا با تک‌تک واژه هاش ارتباط برقرار می‌کنه و از اینکه احساس اون ترانه با ویرایش کردن از بین برود نگران هستید. باید به حضور شما برسانم. در صورتی یک ترانه احساسی یک ترانه احساسی خوب و قوی باقی میمونه که در دل مخاطب راه پیدا کنه و بتونه مخاطب رو درگیر احساسات نهفته ش کنه وقتی ویرایشی در کار نباشه که نقص‌های ترانه رو از بین ببرد مطمئنا این ارتباط احساسی بین ترانه سرا و ترانه ش محدود میمونه و نظر مخاطب رو به خودش جلب نکنه و این خودش یک شکست بزرگ برای یک ترانه محسوب می‌شه. پس به نظر من انقد ترانه هاتون رو ویرایش کنید تا به ایده ال بودن نزدیک بشید اما در مورد قافیه بزارید کمی در مورد قافیه‌ی که گفتید بحث کنیم چون حرف در کلمه انتظاره: ه: بود و نبودش در معنی کلمه تاثیری نمیزاره پس جزء قافیه محسوب نمیشه و برای قافیه در کلمه انتظار الف. ر و در کلمه ستاره ر. ه را مد نظر قرار میدیم که در این صورت انتظار و ستاره قافیه محسوب نمیشن و مطلب دیگه‌ی که شما در مورد آوای قافیه‌ها صحبت کردید باید بگم تا جایی که من میدونم این نوع قافیه‌ها رو قافیه‌های شنیداری نام گذاشتن که به نظر من استفاده از قافیه‌های شنیداری فقط و فقط سطح یک ترانه رو پایین میاره و ترانه شاید بتونه همراه با موزیک و ملودی نقص‌های خودش را بپوشاند ولی روی کاغذ هیچ ارزشی ندارد اگر فقط آوا مهم بود که دیگر لازم به این همه مقاله در مورد قافیه نبود در مورد آغوش نگاهش بله درسته استفاده از تعابیر جزئی از هنر ترانه سرایی است ولی مهم استفاده از چه تعابیری در چه زمانی در ترانه است شما مثالی رو زدید که باید بگم بله این تعبیر بسیار زیباست: تشبیه خاطره به پیچک: ولی دلیل نمیشه هر کلمه‌ی رو به یک کلمه دیگه ربط داد و به نام یک تعبیر از اون یاد کرد تعابیر باید در همه حال پخته و در عین پیچیدگی ساده و دلچسب باشن در مورد: بزن بارون به یاد صبح پاییز: از شما عذر خواهی می‌کنم اینو بزارید پای چشمان کم سوی من پرگویی و جسارت منو ببخشید منتظر کارای جدیدت میمونم و پاسخ دوباره‌ی من: سلامی دوباره دوست من! باز هم ممنون از نکته سنجی‌ات ولی لازم دونستم باز هم توضیحی در مورد حرفهات بدم! اول اینکه من نگفتم اعتقادی به ویرایش ترانه ندارم. گفتم ترانه‌های ویرایش نشده و بکر رو بیش‌تر دوست دارم و بیش‌تر می‌پسندم. اگر قصد نداشتم کسی ایرادات کارهام رو بگیره که اینجا نمی‌گذاشتمشون. اعتقاد داشتن به چیزی و اینکه اون رو چطور می‌پسندی دو مقوله‌ی کاملا مجزاست. اولی بر پایه منطق و دومی احساس در مورد قافیه‌ها باید بگم درسته که این‌ها قافیه‌های سماعی یا شنیداری هستن. ولی در مورد شعر کلاسیک استفاده از اونها رو خیلی نمی‌پسندن و حتی توصیه می‌شه بیش‌تر از یک‌بار استفاده نشه. اما ترانه با توجه به ساختار هنجار شکنانه‌اش و قالب چهارچوب ناپذیرش داستانش فرق می‌کنه. و از نظر من استفاده از اون در ترانه نه‌تنها جای ایراد نداره بلکه گستره‌ی کلمات رو هم افزایش می‌ده. و باز هم همونطور که گفتم در کارهای ترانه سراهای بزرگمون هم این موارد دیده شده. و این رو هم باید بگم. کلا هر ترانه‌ای رو شما باید خارج از کاغذ بسنجی، و این خصلت ترانه است و باز هم داستان همون آوا مطرح می‌شه که آوا رو باید به شکل نت موسیقی روی کاغذ آورد نه کلمات. در مورد ساختار هنجار شکنانه و قالب چهارچوب ناپذیر منظورم بحث‌هایی است که در مورد رعایت وزن کلاسیک در ترانه مطرح می‌شه و من شخصا، شدیدا به چهارچوب ناپذیر بودن ترانه اعتقاد دارم و معتقدم ترانه رو نمی‌شه در چهارچوب شعر کلاسیک سنجید در مورد آغوش نگاهش باید بگم من هنوز هم سر حرف خودم هستم. تشبیه نگاه به آغوشی که معشوق رو در خود جای میده، به نظر من، تشبیه بدون ایرادیه. در هر صورت نظر شما غیر از اینه و برای من محترم! شاد باشی