sentence1
stringlengths 1
291
| sentence2
stringlengths 1
382
|
---|---|
به آن سیاهپوست بگو که یک تماس تلفنی به من بدهکار است. | به او بگو که یک تماس تلفنی به من بدهکار است. |
تصمیمات مربوط به الزامات ایمنی قرار است در سال 2009 اتخاذ شوند. | تصمیمی که الزامات ایمنی را تعیین می کند قرار است در سال 2009 اتخاذ شود. |
شما باید در مورد آن حرامزاده شلیک کنید. | باید به اون پسر عوضی شلیک کنی |
میشه هری پاتر رو به من معرفی کنی | هری پاتر را به من معرفی می کنی؟ |
چرا میکل آنژ نه | چرا برای میکل آنژ نه |
اوهارا، زن کجاست؟ | اوهارا، آن زن کجاست |
من از پادشاه اجازه خواهم گرفت تا آن را بسفور آلماسی بنامم. | من از پادشاه اجازه خواهم خواست تا این مکان را آلماسی بودیسپوت بنامم. |
بعداً به شما نشان خواهم داد که کجا هستند، تا بتوانید در اطراف قدم بزنید، اما، اوه... | بعداً به شما نشان خواهم داد که کجا هستند، تا بتوانید راه بروید، اما... |
یکی از دوستان آن را توصیه کرد. | دوستم او را توصیه کرد |
جزوه. | جزوه |
چشمانش کورکورانه روی یک نقطه تصادفی روی دیوار متمرکز شد. | نگاهش کورکورانه به نقطه ای تصادفی روی دیوار رفت. |
مردان الیاس در راه هستند تا با دوستانمان در کشتی ملاقات کنند. | مردان الیاس در راه هستند تا با دوستان ما در کشتی ملاقات کنند. |
اهداف کلی برنامه باید به توسعه و اجرای سیاست های جامعه در انطباق کامل با حقوق اساسی کمک کند. | با رعایت کامل حقوق اساسی، اهداف کلی این برنامه به توسعه و اجرای سیاست های جامعه کمک می کند. |
این فقط بلیط است. | این بلیط است |
ما هنوز چیزی نداریم، دیو. | ما هنوز چیزی نگرفتیم، دیو. |
پل، من تو را برای همیشه دوست خواهم داشت. | پل، من همیشه تو را دوست خواهم داشت. |
باشه کی با من میاد | پس کی با من میاد |
اگر تلاش کنید و او را متوقف کنید. | اگر سعی کنید او را متوقف کنید |
میتونم یه چیزی کمکت کنم | آیا می توانم در مورد چیزی به شما کمک کنم |
بعد از اتفاقی که افتاد، توضیحی به ژان بدهکارم. | اما بعد از اتفاقی که افتاد، من یک توضیح به ژان بدهکارم. |
هر چیزی بخواهید، هر چیزی بخواهید. | هر چیزی بپرس |
چرا اینجوری با من حرف میزنی | چرا اینطوری با من حرف میزنی |
باشه. این الکسی را توضیح می دهد. | که الکسی را توضیح می دهد. |
40 دقیقه دیگر در جاده قدیمی کراس کریک، یک مایلی غرب بزرگراه، با من ملاقات کنید. | من شما را تا 40 دقیقه دیگر در جاده قدیمی به کراس کریک، یک مایلی غرب بزرگراه ملاقات خواهم کرد. |
آیا فکر نمی کنید عجیب است که ما در همان زمان به یک چیز فکر می کنیم، پس چه می شود | برای شما عجیب نیست که در همان زمان همه ما یک چیز فکر می کردیم؟ |
شما واقعا وزن خود را حفظ کرده اید. | واقعا وزنت رو حفظ کردی |
من به نوعی دانشمند هستم. | خوب، من به یک معنا یک دانشمند هستم. |
من به ... سفید اعتقاد دارم. | من به سفید اعتقاد دارم. |
از اینکه چقدر خوب با آنها رفتار می کنید تعجب می کنم. | من تعجب می کنم که چگونه آنها را مدیریت می کنید. |
اپراتور شبانه سفارت مشغول خواندن نسخه بین المللی مجله تایم بود که صدای تلفن او قطع شد. | اپراتور شبانه سفارت با قطع شدن زنگ تلفن، نسخه بین المللی مجله تایم را خواند. |
فقط بخور | بخورش. |
آنقدر عصبانی است که باعث شود او شما را ترک کند | آنقدر عصبانی است که ترک کند |
من خودم را در این کار گذاشتم، دوستت دارم. | من خودم را در آن قرار دادم، دوستت دارم. |
صبر کن... هست... | صبر کن... |
متشکرم. خداحافظ. | ممنون، خداحافظ |
وقتی خانه را خریدم اینجا بود. | وقتی من خانه را خریدم او اینجا بود. |
نه استخوان را بگیر | استخوان را بگیر |
بهتره دکترش رو بگیری | بهتره دکتر بگیری |
حالا این داره جالب میشه | الان داره جالب میشه |
با تشخیص ژنتیکی قبل از لانه گزینی، 100 درصد مطابقت دارد. | بله، با قبل از کاشت، تشخیص ژنتیکی را می توان برای 100 مسابقه ترتیب داد. |
از چی عصبانی هستی | از چی اینقدر ناراحتی |
داشتی باهاش در مورد چی حرف میزدی | در مورد چه چیزی صحبت می کردید |
دوباره میری شمال | داری میری شمال |
ما واقعا به پول نیاز داریم. | ما به پول نیاز داریم |
برای ارزیابی آن، ممکن است اواخر شب یا آخر هفته با آنها تماس بگیرید. | برای ارزیابی او، می توانید اواخر شب یا آخر هفته با آنها تماس بگیرید. |
گفتم نمی خواهم در مورد آن صحبت کنم | گفتم در موردش صحبت نمی کنم. |
ما خودمان نمی توانیم آنها را بگیریم | شاید خودمان نتوانیم آنها را بگیریم |
صبح یکشنبه بیا، در حضور تمام جماعت از گناهان خود توبه می کنند. | صبح یکشنبه می آیند و در حضور تمام جماعت شروع به اعتراف به گناهان خود می کنند. |
من می خواهم تو بروی | ازت میخوام بری |
اسقف آشفته به نظر می رسید و من نمی توانستم دلیل آن را بفهمم. | اسقف ناآرام به نظر می رسید و من دلیل آن را نمی فهمیدم. |
باشه برو از مادرت بپرس | باشه برو از مامان بپرس |
چرا میای اینجا | برای چه به اینجا آمدی |
و تمام شب چهره تاریک پیمون او را خالی از سکنه کرده بود. | و تمام شب توسط چهره سیاه پیمون تسخیر شده بود. |
از او بپرس کجاست... | ازش بپرس کجا... |
منو ببر دکتر عمو. | منو ببر دکتر عمو |
ممکن است آلیس از یک دوست پسر انتظار زیادی نداشته باشد، اما استانداردهای من کمی بالاتر است. | شاید آلیس از پسرش توقع زیادی نداشته باشد، اما استانداردهای من کمی بالاتر است. |
همچنین می تواند آنافیلاکسی را توضیح دهد، شاید حتی ... | ممکن است آنافیلاکسی را توضیح دهد، حتی شاید... |
شما غرق خواهید شد. | شما غرق خواهید شد |
برای بچه حرامزاده به یک فاحشه کثیف خم شدی | برای پسر عوضی که در یک فاحشه کثیف لعنتی کردی |
پلیس داره میاد، اینجا، الان | الان پلیس داره میاد |
درست به نظر می رسد. | به نظر خوب میاد. |
من نور را دیدم. | من نور را دیده ام |
گوساله راست تا مچ پا | ساق پا درست در مچ پا |
و اجازه دادی ببوسمت و استفراغ کنم... آه | و من می خواهم تو را ببوسم و روی تو... آه |
دوش روی چهارپایه. | یک احمق روی چهارپایه |
شما این کار را می کنید و هیچ اتفاق بدی نمی افتد. | انجامش بده هیچ اتفاق بدی نمی افته |
با او تماس بگیرید، به او بگویید که نمی تواند آن را داشته باشد. | با او تماس بگیرید و به او بگویید که نمی تواند اتاق را داشته باشد. |
پسری که دادی اسمش چیه | تو پسرت را دادی اسم او چیست |
اوه، این خانه من است. | این خانه من است. |
من صرفاً استعفای خود را به اطلاع کنگره رساندم. | من فقط کنگره را در مورد استعفای خود مطلع می کنم. |
اون مرد رو دستگیر کن | مرد را دستگیر کنید |
او بدون دلیل وحشیانه به قتل رسیده بود. | او به طرز وحشیانه ای بدون هیچ دلیل مشخصی به قتل رسید. |
ماده 8 ترتیبات مالی را برای اقداماتی که باید در سطح جامعه و ملی اجرا شوند را تعیین می کند. | ماده 8 ترتیبات مالی را برای اقداماتی که در سطح جامعه و ملی انجام می شود، پیش بینی می کند. |
کریستین، کارآگاه مورگان است. | کریستین، این کارآگاه مورگان است. |
همسر سابق شما | سابق شما |
لعنتی سرهنگ | سرهنگ |
لری، ماه گذشته پرداخت خانه را انجام ندادی. | ماه گذشته، شما پول خانه را پرداخت نکردید. |
درست مثل یک ساعت زنگ دار که نمی توانید آن را خاموش کنید. | مثل یک ساعت زنگ دار که نمی توانی آن را خاموش کنی. |
برای سال 2009، کمیسیون استراتژی های کنترلی کشورهای عضو برای منابع خود سنتی را به عنوان موضوع بازرسی کلی انتخاب کرده است. | برای سال 2009، کمیسیون استراتژی های کنترلی کشورهای عضو برای منابع سنتی خود را برای موضوع کلی بازرسی انتخاب کرد. |
خواننده حرفه ای باش اما... نشد. | خواننده حرفه ای بودن، اما ... نشد. |
اتحادیه اروپا همچنین باید قوانین منسجم تری را در زمینه صدور مجوز و ایمنی برای ساخت نیروگاه های هسته ای جدید ترویج کند. | علاوه بر این، اتحادیه اروپا باید قوانین هماهنگی در مورد صدور مجوز و امنیت ساخت نیروگاه های هسته ای جدید ارائه دهد. |
با این تماس، او پسر خوبی است، اما او فقط می خواهد. | او خوب است، اما او فقط شرکت را می خواهد. |
آنها همدیگر را جذب می کنند. | آنها برای یکدیگر جذاب هستند. |
شما دخترای ریورز خیلی شبیه هم هستید. | شما دختران ریورز همه مثل هم هستید. |
همه افسران همینطورند. | همه افسران یکسان هستند |
نازک یا ضخیم | نازک یا قوی |
مواظب باش الیوت صدمه می بینید | مواظب الیوت باش، صدمه می خوری. |
اعلیحضرت مرا صدا زد | با من تماس گرفتی، اعلیحضرت |
منو برای چی میخوای | میخواهی من چه کاری برات انجام بدم |
هر کسی اسمی دارد. | هر مردی یک نام دارد |
چایی میل دارید. | چایی میل دارید |
گوش کن، اگر او را دیدی، به او بگو مادر منتظرش است. | گوش کن، اگر او را پیدا کردی، به او بگو که مای منتظرش است. |
شاید فقط یک نوشیدنی | شاید یک نوشیدنی |
چه می شود اگر یک مظنون صفر وجود داشته باشد و اوریان تنها کسی باشد که شلیک می کند؟ | چه می شود اگر هیچ شکی وجود نداشته باشد و اوریان تنها کسی باشد که به آن ضربه زده است |
او هم مثل تو ناز است | او مثل تو ناز است |
استراتژی بودجه در این برنامه به طور کلی با دستورالعمل های سیاست اقتصادی کلان مندرج در دستورالعمل های یکپارچه برای دوره 20052008 مطابقت دارد. | استراتژی بودجه در برنامه به طور کلی با دستورالعمل های سیاست اقتصادی کلان مندرج در دستورالعمل های یکپارچه برای دوره 2005 تا 2008 سازگار است. |
و اکنون، نتیجه گیری هیجان انگیز. | و اکنون، یک نتیجه گیری هیجان انگیز. |
در خفا | راز. |
الان باید باهات حرف بزنه | او اکنون باید با شما صحبت کند. |
دوست ندارم بیشتر به درد بخوره | من دوست ندارم که بیشتر به درد بخورد. |