Search is not available for this dataset
category
stringclasses 669
values | title
stringlengths 1
2.11k
| content
listlengths 1
4.14k
⌀ | qa
stringclasses 0
values |
---|---|---|---|
original:خبر*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | اخبار و اطلاعات فصل آخر سریال خانم میزل شگفت انگیز | [
{
"type": "p",
"text": "سریال خانم میزل شگفت انگیز The Marvelous Mrs Maisel) طبق خبری که آمازون برای اولینبار پخش کرد، برای فصل پنجم تمدید شده است. این سریال که مراحل تولید آخرین فصل خود را سپری میکند و شاید طرفدارانش خیلی از این بابت خرسند نباشند. اما از این بابت که دیگر برای همه ما مشخص میشود که میچ در نهایت به چه مسیری میرسد و چگونه سرانجامی برای او رقم میخورد، هیجانی بینظیر را تجربه میکنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاید بشود بعضی اتفاقها را برای میچ در فصل پنجم پیشبینی کرد. یکی اینکه احتمالا رابطه عاطفی مطلوبش را تجربه میکند. انتظار میرود سوزی، رز و ایب در این فصل مسیرهای پرچالش زندگی خود را به سرانجام برسانند. اما سوالی که پیش میآید این است که آیا هیچ ورق رو نکردهای وجود دارد که در این فصل شگفتی بیافریند؟ اگر از طرفداران این سریال باشید حتما میدانید که رو کردن موضوعی غیرقابل پیشبینی از هنرهای این سریال بودده و هست. ما حدس میزنیم برای اضافه شدن شور و حالی اساسی به فصل آخر، دکتر بنجامین اتنبرگ مجدد به عرصه بازگردد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان انتشار سریال خانم میزل شگفت انگیز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همه طرفداران دو آتشه سریال خانم میزل شگفت انگیز میدانند که از همان قسمتهای پایانی فصل چهار، فصل پایانی این سریال در حال تولید است. اما خبر داغ و تازه ما این است که سریال در تاریخ ۱۴ آپریل ( ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ ) منتشر خواهد شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران سریال خانم میزل شگفت انگیز",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ریچل بروزناهان در نقش میج",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "الکس بورشتاین در نقش سوزی میرسون",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "مارین هینکل در نقش رز وایزمن",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "مایکل زگن در نقش جوئل میزل",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "تونی شلهوب در نقش آبراهام",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کارولین آرون در نقش شرلی میزل",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کوین پولاک در نقش مویشه میزل",
"ref": null
}
] | null |
original:گزارش فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | فیلم به رنگ ارغوان؛ سیاست به سبک حاتمیکیا | [
{
"type": "p",
"text": "داستان فیلم به رنگ ارغوان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستان کامل فیلم به رنگ ارغوان را اینطور باید تعریف کرد: یک مامور امنیتی (حمید فرخنژاد) با اسم مستعار شهاب ۸ وارد شهری کوچک در حاشیه جنگلهای شمال میشود و با هویتی دیگر، خود را دانشجویی به نام هوشنگ ستاری به دانشگاه جنگلداری معرفی کرده و در آنجا مشغول تحصیل میشود. ماموریت او زیر نظر گرفتن دختری دانشجو به نام ارغوان (خزر معصومی) است که قرار است پدر فراریاش شفق (فرهاد قائمیان) که یک فعال سیاسی سابقهدار است، بهزودی نزد او بیاید. خانه شهاب ۸ دقیقا مشرف بر خانه ارغوان است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در گوشی تلفنش و قسمتهای دیگر خانه سیستم شنود نصب میکند و از طریق دوربینی در بالکن خانه خود، ارغوان را زیر نظر دارد و مشاهداتش را با فرستادن پیامهای رمزدار در اختیار مافوقش (رضا بابک) میگذارد. شهاب ۸ که در کلاس، خود را شخصیتی سادهلوح نشان داده، متوجه رابطه عجیب یکی از همکلاسیها به نام کاوه (کورش تهامی) با ارغوان میشود. ارغوان آشکارا به کاوه کممحلی میکند و واکنش کاوه نسبت به او آمیخته با پرخاشگری است. مامور برای مقابله با کاوه اما ظاهرا برای اطلاعات گرفتن از او درباره ارغوان، چشمبسته در جنگل به دامش میاندازد و پس از مقداری پرسش و کمی آزار، رهایش میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "روزی شهاب ۸ با شنود مکالمههای ارغوان میفهمد که دو نفر برای ایمنسازی دیدار پدر و دختر قرار است سرزده وارد خانه شوند. شهاب ۸ میفهمد که این افراد ماموریت دیگری دارند بنابراین بدون اجازه از مافوقش وارد عمل میشود و پس از دور کردن ارغوان با نقشهای فریبنده، با آن دو درگیر میشود که نتیجه این درگیری زخمی شدن او، مرگ یکی از مهاجمان، و گریز دیگری است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ارغوان از شهاب ۸ میخواهد که کمکش کند و او ترتیب انتقال و دفن جسد را میدهد. ارغوان بدون درک هویت واقعی شهاب ۸ به او نزدیک میشود و مرد نیز که در دوراهی عشق و تعهد قرار دارد، دائما با خود در چالش است. با توجه به لغزشهای شهاب ۸ مافوق او ناگهانی سر میرسد و او را از ادامه ماموریت بازمیدارد. ارغوان پس از اطلاع از هویت مامور و نیز گرایش عاطفی او به خود، با التماس مانع رفتنش میشود، زیرا فردا روزی است که پدرش نزد او میآید. مشاهده رابطه ارغوان و هوشنگ، کاوه را بر آن میدارد که گاه و بیگاه با هوشنگ ستاری دربیفتد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شهاب ۸ که گذشته شفق را میشناسد و مهمترین وظیفهاش دستگیری او بوده، در برابر تقاضای پدر ارغوان که خواهان دیدار دخترش است، خلع سلاح میشود و به او اطمینان میدهد که در خانه ارغوان ایمن خواهد بود. ساعاتی بعد ماموران به طور نامحسوس محل را محاصره میکنند و با رسیدن شفق به خانه ارغوان حملهور میشوند اما شهاب ۸ تا لحظه آخر از خانه محافظت میکند. درگیری با دستگیری ارغوان، کشته شدن پدرش و متواری شدن شهاب ۸ به پایان میرسد. چندی بعد ارغوان در میان برخی همکلاسیهایش که برای جلوگیری از توسعه جادهها و نابودی جنگل تظاهراتی به راه انداختهاند، ناگهان شهاب ۸ را با چهرهای متفاوت، در لباس خبرنگاری میبیند که مشغول تصویربرداری است. همان لحظه از زاویه دید مامور امنیتی دیگر، شهاب ۸ را میبینیم. اینبار او است که زیر نظر است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و بازیگران فیلم به رنگ ارغوان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمیکیا/ تهیهکننده: سید جمال ساداتیان/ مدیر فیلمبرداری: حسن کریمی/ تدوینگران: سهراب خسروی، ابراهیم حاتمیکیا/ موسیقی متن: فردین خلعتبری/ عکاس: گلاره کیازند",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: حمید فرخنژاد، خزر معصومی، کورش تهامی، فرهاد قائمیان، رضا بابک، بهناز توکلی، اسماعیل کهرام، سید مهرداد ضیایی، محمد اینانلو.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جوایز و آمار فروش فیلم به رنگ ارغوان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از جمله موفقیتهای به رنگ ارغوان در جشنوارهها و جوایز معتبر سینمای ایران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بیستوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۸): دریافت سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری و نامزدی سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد. دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه از بخش بینالملل.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چهاردهمین جشن سینمای ایران [خانه سینما] (۱۳۸۹): نامزد جوایز بهترین بازیگر مرد و بهترین چهرهپردازی.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دوازدهمین دوره جشن حافظ [جشن دنیای تصویر] (۱۳۹۰): دریافت تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد و نامزد دریافت جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به رنگ ارغوان از ۲۸ بهمن ۱۳۸۸ روی پرده رفت و تا پایان سال با جذب ۲۷۱ هزار و ۸۵۵ مخاطب در رتبه چهاردهم پرتماشاگرترین فیلمهای سال قرار گرفت. نمایش این فیلم در سال ۱۳۸۹ هم ادامه یافت و در آن سال هم این فیلم با جذب ۶۱ هزار و ۱۴۳ مخاطب و قرار گرفتن در رتبه سیوپنجم پرمخاطبترین فیلمهای سال به کار خود پایان داد تا مجموع مخاطبهای به رنگ ارغوان در سالنهای سینما به چیزی نزدیک به ۳۳۳ هزار مخاطب برسد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "توضیح ضروری: در قصه منتشرشده از فیلم توسط ابراهیم حاتمیکیا، نام اصلی شهاب ۸ که با نام مستعار «هوشنگ ستاری» وارد دانشکده شده، بهزاد ذکر شده بود. اما در خود فیلم نام اصلی این مامور هرگز ذکر نمیشود. بنابراین هر گاه در چکیده نقدهای نقلشده در این مطلب با نام بهزاد روبهرو شدید به این معنا است که نویسنده دارد نام شخصیت اصلی را ذکر میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "توضیح: تمام نقلقولهای ذکر شده به نقل از شماره ۴۰۷ ماهنامه فیلم (اسفند ۱۳۸۸) است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی فیلم به رنگ ارغوان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آیا باید به رنگ ارغوان را یک تریلر سیاسی با رگهای عاشقانه دانست یا در واقع با فیلم عاشقانهای روبهروییم که پیرامون برخی از مسائل سیاسی میگذرد؟ منتقدان در این زمینه نظرات مختلفی داشتند هرچند خیلی از آنها به رنگ ارغوان را در درجه اول یک فیلم عاشقانه میدانستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ناصر صفاریان عشق و سیاست را در به رنگ ارغوان در مقابل هم قرار داد و به این نتیجه رسید که حاتمیکیا در این فیلم پیروزی عشق را بر خشونت نشان میدهد: «قهرمان حاتمیکیا در مسیری پیش میرود که از دنیای اسم رمز و کد و از جنس منطق و استدلال، به شور و شوریدگی میرسد. و این، یعنی در آغاز، یک «مامور» معذور و در پایان، یک «انسان» مختار. پیروزی عشق بر خشونت، محصول همین انسان بودن است. و مگر بهتر از این میتوان از انسان بودن و عاشق بودن و پیروز بودن گفت؟»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسین معززینیا: «[به رنگ ارغوان] شفافیت و صراحت دیدهبان، مهاجر، از کرخه تا راین و آژانس شیشهای را ندارد. انسجام ساختاری بهترین فیلمهای حاتمیکیا را هم ندارد. اما سندی است برای اثبات اینکه حاتمیکیا هنوز میتواند فیلم خوب بسازد»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسین معززینیا صراحتا به این اشاره کرد که به رنگ ارغوان را باید یک فیلم عاشقانه دانست که در بستری خاص روایت میشود: «خود فیلم به شکل واضحی تلاش کرده داستانی عاشقانه را در یک موقعیت خاص اجتماعی تعریف کند. به رنگ ارغوان قرار بوده داستان آن شکارچی باشد که خودش صید میشود؛ چنان مشغول طعمهاش شده که فراموش کرده ممکن است خودش به طعمه تبدیل شود. معنای نمای پایانی فیلم همین است: شکارچی ابتدای داستان که به طعمهاش دل بسته، حالا خودش به طعمه تبدیل شده است.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خسرو نقیبی هم نظری مشابه نظر معززینیا داشت: «در تماشای دوباره به رنگ ارغوان بیش از بار قبل مطمئن شدم که این فیلمیست درباره عاشقیکردن و عشق؛ و نه عملیات تروریستی و تسویهحساب گروهها و آدمها با هم. این فیلمیست درباره عشق ارغوان کامرانی و هوشنگ ستاری… و مصایب به هم رسیدن آنها. فیلمی درباره انتخاب میان عشق و وظیفه برای هوشنگ و درباره انتخاب میان تکیهگاه و حسوحال جوانی برای ارغوان.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سید رضا صائمی هم با معززینیا و نقیبی موافق بود. از دید او، به رنگ ارغوان در لایه بیرونی دارای داستانی سیاسی است اما در ذات خود یک داستان عاشقانه محسوب میشود: «به رنگ ارغوان در صورت بیرونی خود داستانی سیاسی دارد اما در بطن خود قصه یک رابطه عاشقانه را پرورانده که عین خود عشق پر از تناقضهای پیچیده است. انتخاب میان عشق و وظیفه و علاقه و عقیده که هم در تجربههای درونی و روانشناختی قضیه و هم در شکل بیرونی و اجتماعی خود مبتنی بر یک موقعیت متناقض بنا میشود. ستاری بهتدریج و بهواسطه تجربهای عاشقانه به یک دلدادگی رمانتیک میرسد که این تحول از نگاه همقطارانش استحالهای عقیدتی-روانی است.»",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "پایانبخش سهگانه حاتمیکیا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با وجود اینکه گروهی از منتقدان به رنگ ارغوان را در درجه اول یک عاشقانه میدانستند (و شاید این تاکید را بتوان واکنشی دانست به توقیف چندساله فیلم)، راه گریزی از مباحث مربوط به سیاست در مورد این فیلم وجود نداشت. بعضی از منتقدان به رنگ ارغوان را در کنار دو فیلم مهم دیگر حاتمیکیا یعنی آژانس شیشهای قرار دادند و این ۳ فیلم را یک سهگانه دانستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ناصر صفاریان: «به رنگ ارغوان در کنار آژانس شیشهای و ارتفاع پست، سهگانه «اعتراض فرد در برابر جمع» را کامل میکند. کامل کردنی بهمعنی واقعی. نه فقط به عنوان ضلع سومی که باعث شکل گرفتن این مثلث میشود، که به عنوان نقطه اوج و تکامل نگاه عرضه شده در دو اثر قبلی»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ناصر صفاریان شباهت این ۳ فیلم را در نمایش فرد در مقابل جمع دانست: «به رنگ ارغوان در کنار آژانس شیشهای و ارتفاع پست، سهگانه «اعتراض فرد در برابر جمع» را کامل میکند. کامل کردنی بهمعنی واقعی. نه فقط به عنوان ضلع سومی که باعث شکل گرفتن این مثلث میشود، که به عنوان نقطه اوج و تکامل نگاه عرضه شده در دو اثر قبلی… در هر ۳ فیلم با یک موقعیت فردی روبهروییم و چالش فرد با آنچه پیش روست. با این تفاوت که این بار آن ایرادهایی که در آژانس شیشهای بود و در دنیای پیشین حاتمیکیا نشانی از آن نبود رنگ باخته است.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رضا کاظمی هم با اشاره به حضور شخصیتهای امنیتی در هر ۳ فیلم، آنها را در کنار هم قرار داد. البته او اعتقاد داشت که به رنگ ارغوان تفاوت مهمی با آژانس شیشهای و ارتفاع پست دارد و عملا در مسیری خلاف آن ۲ فیلم حرکت میکند: «پس از آژانس شیشهای و ارتفاع پست که حاتمیکیا در آنها وجه عقلانی و منطقگرای یک مامور وظیفهشناس و خبره امنیتی (سلحشور و مامور دوم امنیتی پرواز) را در تقابل با فضای بهشدت هیجانزده و احساساتی آدمهای دیگر قصه به تصویر میکشید، به رنگ ارغوان تلاشی برای راه یافتن به وجوه عاطفی و لایههای انسانی پنهان شخصیتهایی از این دست است. حاتمیکیا فصل آشناسازی (معرفی) قهرمان فیلمش را با چینش موازی وجه کارشناسانه-تخصصی و نمایههای ظاهری باور و عقیده او با ایجاز و ظرافتی خاص به تصویر میکشد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به رنگ ارغوان؛ رادیکال یا محافظهکار؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به رنگ ارغوان محصول سال ۱۳۸۳ بود اما پس از ۵ سال توقیف مجوز نمایش گرفت. به همین دلیل بسیاری منتظر تماشای یک اثر بسیار تند از ابراهیم حاتمیکیا بودند. اما به رنگ ارغوان آن توقع را برآورده نکرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسین معززینیا علیرغم اینکه به رنگ ارغوان را بهطور کلی فیلم قابل قبولی ارزیابی کرد، اعتقاد داشت که این فیلم فاقد صراحت تعدادی دیگر از آثار حاتمیکیا است: «[به رنگ ارغوان] شفافیت و صراحت دیدهبان، مهاجر، از کرخه تا راین و آژانس شیشهای را ندارد. انسجام ساختاری بهترین فیلمهای حاتمیکیا را هم ندارد. اما سندی است برای اثبات اینکه حاتمیکیا هنوز میتواند فیلم خوب بسازد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاپور عظیمی: «ارتفاع پست، به نام پدر و حتی آژانس شیشهای نشان میدهند فیلمساز از قواعد سینما برای جذب تماشاگر استفاده میکند اما معمولا نمیخواهد نقطه پایانی بر درامی بگذارد که تماشاگر را تا آخرین لحظهها به دنبال آن کشیده است»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "الهام طهماسبی به شیوه سیاستمدارانه حاتمیکیا اشاره کرد که سعی میکند تمام طرفها را به شکلی راضی نگه دارد. از دید طهماسبی، این ویژگی محدود به این فیلم نیست و آن را میتوان یکی از ویژگیهای همیشگی حاتمیکیا دانست: «شاید حاتمیکیا در به رنگ ارغوان روی موضوع حساسی دست گذاشته، اما مثل همه فیلمهایش وقتی نکته پوشیده و معترضانهای را مطرح میکند و به دل ماجرا میزند، به شیوهای کاملا سیاستمدارانه همه طرفین ماجرا را تا انتها و به شکلی راضی نگه میدارد و اگر هم خط اعتراضی در فیلمی پررنگ است بهتدریج و در نهایت به نوعی اعتدال میرسد که تعبیر عامیانهاش روش نعل و میخ است. در فیلم هیچکدام از طرفین ماجرا کاملا محق نیستند و با این حساب، ماندن به رنگ ارغوان در صندوقچه پاندورای فیلمهای ممنوع و رونمایی آن پس از ۵ سال شاید تنها به چیزی مثل تضاد سلیقهها برگردد، نه مضمون ممنوع. به رغم موضوع حساسیتبرانگیز فیلم و خطوط سیاسی آن، حاتمیکیا طرف هیچکس را نمیگیرد و حتی این موضوع و خطوط در بطن روایت عمده نمیشوند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رضا صائمی هم این پرسش را مطرح کرد که چرا چنین فیلمی که میتوان آن را از جنبههایی حتی محافظهکارانه هم نامید باید چند سال در توقیف بماند: «نمایش به رنگ ارغوان بیش از هر چیز این سوال را مطرح کرد که دلیل تعلیق فیلم در این ۶ سال چه بوده است؟ فیلم مصداقی از سینمای حاتمیکیاست که اگر سویه انتقادی هم دارد دست کم در حد آژانس شیشهای و موج مرده است و حتی نوعی محافظهکاری نیز در پس آن به چشم میخورد. اگرچه وجوه سیاسی فیلم قابل تشخیص است اما در بطن داستان همان دغدغه رابطه فرد و جامعه، تقابل عقل و عاطفه و جلوههایی از کشمکشهای درونی حاج کاظم در تصویر هوشنگ ستاری بازنمایی میشود؛ با این تفاوت که در فضای عشق و تجربههای رمانتیک، از رادیکالیسم و تجلیات ایدئولوژیک آژانس شیشهای خبری نیست و قهرمان قصه، آرمانطلبی و تعهد اعتقادی را به پای قمار عاشقانهای میبازد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاپور عظیمی به معضلی اشاره کرد که نه فقط در مورد به رنگ ارغوان، بلکه در مورد بسیاری از فیلمهای دیگر حاتمیکیا هم میتوان به آن اشاره کرد. این معضل، پایان باز است و شاید آن را هم بتوان جنسی از محافظهکاری دانست: «پایان باز در فیلمهای قبلی او و از جمله به رنگ ارغوان به یک مانع بزرگ در آثار او بدل شده که اجازه نمیدهد تعبیر «سینمای کامل» را در مورد آثارش به کار ببریم. وقتی فیلمی از حاتمیکیا تماشا میکنیم، تقریبا مطمئن هستیم که تا پیش از پایان فیلم، اجازه داریم خود را با شخصیتها یکی بدانیم و اصولا از فیلم لذت ببریم. اما ظاهرا در یکسوم پایانی، ناگهان انگار استراتژی فیلمساز تغییر میکند و از اینجا باید حواسمان باشد که قرار است فیلم ما را در یک ناکجاآباد داستانی رها کند، تیتراژ بیاید و چراغهای سالن نمایش روشن شوند. ارتفاع پست، به نام پدر و حتی آژانس شیشهای نشان میدهند فیلمساز از قواعد سینما برای جذب تماشاگر استفاده میکند اما معمولا نمیخواهد نقطه پایانی بر درامی بگذارد که تماشاگر را تا آخرین لحظهها به دنبال آن کشیده است.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نگاه ناصر صفاریان به آثار حاتمیکیا از این جنبه با اکثر منتقدان دیگر متفاوت بود. صفاریان به قابلیت تعمیمپذیری به رنگ ارغوان (در مقایسه با فیلمی مثل آژانس شیشهای) اشاره کرد. میتوان برداشتی دوگانه از این ویژگی فیلم داشت. از یک طرف میتوان آن را رویکردی محافظهکارانه دانست که از انتساب به هر پدیدهای در دنیای واقعی میگریزد و از سوی دیگر میتواند نشاندهنده رویکردی شجاعانه باشد که از مرتبط دانسته شدن به هیچ ماجرایی نمیترسد. مشخصا صفاریان از دیدگاهی مثبت به این خصوصیت پرداخت: «نگاه حاکم بر سراسر فیلم، که جا را برای هر تعمیمی باز میگذارد، در کنار انتخاب فضایی پرت و دورافتاده که خود تصویری است از یک جامعه مثالی و بیاشاره به هیچ رویداد و رخدادی که زمان و مکان خاصی به داستان بدهد، باعث شده فیلم بسیار جامعتر جلوه کند. در حالی که با دیدن آژانس شیشهای آنقدر نشانه و دیالوگ از یک زمان و یک مکان و یک گروه خاص بر سرمان آوار میشد که نمیتوانستیم فقط به عنوان تماشاگر و آدمی فارغ از مناسبات روز جامعه قضاوت کنیم و حرکت حاج کاظم و آنچه رخ میداد را به پای خیلی چیزها نگذاریم.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حمیدرضا صدر هم با اشاره به فضای کلی فیلم، بر همین قابلیت تعمیمپذیری دست گذاشت: «حاتمیکیا عناصر فیلم را با صرفهجویی فراوانی انتخاب کرده و در پرداخت آنها به جزییات رئالیستی اعتنای چندانی نداشته. فضای دانشجویی اثر کاملا استیلیزه است. دانشجویان و استاد را در فضای درونی دانشکده نمیبینیم. کلاسها در جنگل برگزار میشوند. شکل جابهجایی دانشجویان اهمیتی ندارد و نشست و برخاستشان عاری از نشانههای بومی است. آن شهر و آن جنگل میتوانند هر جایی از دنیا دو نفر مثل مرد و دختر را برابر هم قرار دهند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حمیدرضا صدر: «تقابل مرد و دختر را در تفاوت محیط اطرافشان میبینیم. اگر مرد در خلوتش با عناصر تکنولوژیک مربوط به حرفهاش سر میکند و به صفحه مانیتور مقابلش خیره میشود، دختر به جنگل بزرگ و فراخ تعلق دارد، به طبیعت. او قطر تنه درختان را اندازه میگیرد. عمرشان را تخمین میزند»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با این وجود امیر پوریا برخورد تندی با فیلم داشت. از نظر او، به رنگ ارغوان نهتنها محافظهکار، بلکه درست نقطه عکس تصویری بود که عدهای از طرفداران فیلم مطرح میکردند: «در حالی که فیلم در نهایت نگران زندگی شخصی و امنیت عاطفی و فردی مامورانی از جنس ستاری است و دارد با آنها همدلی میکند، اساسا چگونه این ذهنیت پیش آمده که به رنگ ارغوان مقادیری حرف تند سیاسی یا مخالفخوانی دارد؟ آنچه در گذشته منجر به توقیف این فیلم شده، فقط از «پرداختن» به چنین موضوعی سرچشمه میگیرد؛ نه به نتیجه و موضعگیری فیلم در قبال شغل و شرایط شخصیت اصلیاش. و همان سابقه توقیف، دارد به مخاطب نشانی نادرست میدهد و تکسکانس تجمع دانشجویان معترض به قطع درختان جنگل (و چه تمثیل باربطی است این دلیل برای اعتراض دستهجمعی!) هم این نشانی نادرست را با ظواهر غلطاندازش تقویت میکند. این فیلمی درباره دردسرهای یک مامور مخفی است و تماشاگر را به دل سوزاندن برای او وامیدارد. باقی بحثها، از جمله تشبیه فیلم به بدنام هیچکاک یا اشاره به طعنه پایانی آن که ماموری جدید دارد مامور قبلی را میپاید، همه حواشی و فرعیات و به منزله شوخیاند. جالبترین ضعف فیلم یعنی تغییر هویت ظاهری و احتمالا شناسنامهای مامور که به لبخند خنک او و ارغوان در فصل رویارویی انتهایی میانجامد، نه فقط از این زاویه که در سیستمی حرفهای اصلا این در رفتن و گم و گور شدن یک مامور و تبدیلش به یک تصویربردار ویدیویی/ تلویزیونی بهکلی ناممکن است، بلکه همچنین از این جهت که دارد میگوید این مجموعه به تبع رفتار یکی از روسایش (رضا بابک) تا آن حد اهل تسامح است که میگذارد او تا این موقع با تغییر هویت، بماند و پیش برود و باز به ارغوان نزدیک شود، از واقعیات باورپذیر بهشدت دور است.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فضاسازی و شخصیتپردازی در فیلم حاتمی کیا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حمیدرضا صدر منتقدی بود که در یادداشت خود در مورد به رنگ ارغوان، بهشکل ویژهای به بحث در مورد شخصیتپردازی و فضاسازی در این فیلم پرداخت. او دلبستگی شخصیت مرد به ارغوان را بهخاطر این میداند که هرگز نتوانسته یک زندگی عادی را تجربه کند: «مرد ورای ماموریتش پا به زندگی دختر میگذارد. چرا؟ چون طعم زندگی عادی را نچشیده. چون زندگی خصوصی نداشته. او برای ما مردی بدون گذشته است. مردی بدون خانواده. مردی با نام عاریهای. او چنان بار آمده که احساساتی نشود. چنان تعلیم دیده که به دیگران اعتماد نکند. این حرفه زندگی عادی را از او گرفته. او در تاروپود حرفهاش به بند آمده… حاتمیکیا همه پیرایهها، همه نشانههای زندگی روزمره را از اطراف مرد حذف کرده تا او را تکساحتی معرفی کند. حتی وقتی گلولهای تنش را میشکافد نیازی به پزشک پیدا نمیکند. روی چهره درشتش نقاب بزرگی گذاشته. نقاب یک دانشجوی عینکی بیدستوپا را. در عین حال آن عینک ذرهبینی بازتاب شخصیت پنهانش هم هست. به همین دلیل دوربین جزییات اتاق دختر را از دریچه چشمان او با دقت نشان میدهد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بهنوشته صدر، هوشنگ (شهاب ۸) و ارغوان تفاوتهای عمیقی با هم دارند و نشانههایی در فضاسازی فیلم برای تاکید بر این تفاوتها وجود دارد: «تقابل مرد و دختر را در تفاوت محیط اطرافشان میبینیم. اگر مرد در خلوتش با عناصر تکنولوژیک مربوط به حرفهاش سر میکند و به صفحه مانیتور مقابلش خیره میشود، دختر به جنگل بزرگ و فراخ تعلق دارد، به طبیعت. او قطر تنه درختان را اندازه میگیرد. عمرشان را تخمین میزند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در چنین شرایطی، طبیعی است که شخصیت مرد در ابتدا درک درستی از محیط پیرامون ندارد: «اولین غرابت مرد را در بدو ورودش به محیط نو با صدای غرش مهیبی که از دل جنگل به گوش میرسد میبینیم. او برخلاف حاضران ماهیت صدا را درک نمیکند، در حالی که در زمینه گوش دادن به صداها و نجواها تخصص دارد. به همین دلیل رییس دانشکده به بیگانگی او با جنگل و طبیعت اشاره میکند. همان جنگلی که دختر بدان تعلق دارد و درخت بزرگ در آن ریشه دوانده. همان جنگلی که او در پایان، پس از آنکه آدم دیگری شده به آن بازمیگردد و اینبار نتایج ساختهشدن جادهای از میان آن را میفهمد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امیر پوریا: «حرفهایگریهای فیلم در اجرا و پرداخت تکنیکی، در قیاس با نقطه اوج کارنامه ابراهیم حاتمیکیا، یعنی آژانس شیشهای، به منزله یک تمرین دست چندم بسیار ساده است و اینگونه نیست که بگویم با فیلمی بسیار خوشپرداخت و ماهرانه مواجهیم»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از دید صدر، فضاسازی به رنگ ارغوان گاه یادآور فیلمهای وسترن بهنظر میرسد: «صحنهآرایی و پرداخت بصری حاتمیکیا ترکیب بومی و محلی ندارد و آثار وسترن را به یاد میآورد. مثل کافه/ مهمانخانه چوبی که مرد در آن اسکان میگیرد. با پلههای رو به بالا از دل سالن اصلی کنار میزها و صندلیها. با پنجره اتاقی که گویی میتوان از آن همه شهر را زیر نظر داشت. با مهمانخانهچی مثل بسیاری از میهمانخانهچیهای آثار وسترن که فضول و حراف است و با مشتریهایش صمیمی میشود. با سازدهنی زدن دختر وسط کافه، یا نگاه پدر از پشت شیشه به او.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با این وجود، امیر پوریا به رنگ ارغوان را از نظر تکنیکی هم عقبگردی برای حاتمیکیا میدانست: «حرفهایگریهای فیلم در اجرا و پرداخت تکنیکی، در قیاس با نقطه اوج کارنامه ابراهیم حاتمیکیا، یعنی آژانس شیشهای، به منزله یک تمرین دست چندم بسیار ساده است و اینگونه نیست که بگویم با فیلمی بسیار خوشپرداخت و ماهرانه هرچند با حرفی که در نهایت و برخلاف ظواهر اولیه، مطلوب نگاه رسمی است مواجهیم. مثلا در سکانس درگیری هوشنگ ستاری (حمید فرخنژاد) با زن و مرد منافق که در خانه ارغوان (خزر معصومی) با افکت شلیک و دودی بسیار ناشیانه اتفاق میافتد و فیلم نشانش نمیدهد، یا در سکانس تهدید و اقرارگیری از کاوه (کورش تهامی) که معلوم نیست چطور صدای بهزاد را از فاصلهای به آن کمی با تغییری بسیار مختصر تشخیص نمیدهد، یا در سکانس بسیار کشدار بیرون بردن ارغوان از خانه در انتهای فیلم، ضعفهایی در وجوه تکنیکی فیلم به چشم میخورد که با سکانسهای مشابه شروع گروگانگیری با شکستن شیشه در آژانس شیشهای یا ریختن آب جوش روی محافظ هواپیما در ارتفاع پست قابل مقایسه نیست.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقاط ضعف به رنگ ارغوان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "منتقدان طرفدار به رنگ ارغوان هم قبول داشتند که فیلم از جنبههایی چندان موفق نیست. مهمترین ایرادی که به فیلم وارد شد، نحوه نمایش شکلگیری رابطه عاشقانه میان هوشنگ/ شهاب ۸ و ارغوان است. حمیدرضا صدر این مشکل را چنین توضیح داد: «به رنگ ارغوان در لحظاتی که این ۲ با هم تنها میشوند و قاعدتا باید به درک متقابلی از یکدیگر نائل شوند، به دردسر میافتد. شاید قبول نزدیکی ۲ آدم معمولی ناجور قابلقبول باشد ولی ۲ آدم با ترکیب نمادین بهزحمت با هم گره میخورند. لحظههای ۲ نفری به قدری کوتاه و گذرا هستند که نمیتوان آنها را بهانه قوام گرفتن گرایشی ولو از سر اضطرار دختر به مرد قلمداد کرد. بهخصوص آنکه دست مرد برای دختر توسط پدرش باز میشود، نه خود او. یعنی ریشه دواندن کشش دختر به مرد، و حتی احساس نیاز به مرد قوی که به او تکیه دهد، سست باقی میماند. حتی اگر علاقه مرد دختر را پذیرفتنی قلمداد کنیم، کشش دختر به مردی با آن هویت دوگانه نیاز به جزییات بیشتری دارد. ما نمیتوانیم پرسش «چرا این دختر به این مرد اعتماد میکند؟» را مطرح نکنیم.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر صدر نحوه نمایش شکلگیری علاقه ارغوان به هوشنگ را بیشتر زیر سوال برد، مهرزاد دانش به شکلگیری علاقه هوشنگ به ارغوان اشاره کرد: «به رنگ ارغوان یادآور دوران اوج حاتمیکیا است. این لزوما به معنای بیعیبونقص بودن فیلم نیست؛ مثلا اینکه اگر قرار بر حس عاشقانه هوشنگ ستاری به ارغوان باشد تلاش موثری برای تبیین متقاعدکننده این حس در ابعاد داستانپردازانه مشاهده نمیشود یا مثلا فلاشفورواردی که ستاری از دوئل بین خودش و شفق در ذهن تجسم میکند تبدیل به عنصری زائد و نه چندان هنرمندانه میشود.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیما عباسپور دیگر منتقدی بود که وجه عاشقانه به رنگ ارغوان را ضعیفتر از حد انتظار دانست. او فیلم حاتمیکیا را با فیلم تاوان/ جبران مافات (Atonement) (محصول سال ۲۰۰۷ به کارگردانی جو رایت و با بازی جیمز مکآوی و کایرا نایتلی) مقایسه کرد. از دید عباسپور، این ۲ فیلم از ضعف مشترکی رنج میبرند: «عشق در هیچ یک از این ۲ فیلم بهاصطلاح در نیامده و باورپذیر نیست… وقتی در یک فیلم عشقی، تماشاگر نتواند عشقی میان شخصیتهای داستان ببیند و آن را حس و باور کند، این بدترین اتفاق ممکن برای آن فیلم است… در به رنگ ارغوان در کدام صحنه هوشنگ ستاری (حمید فرخنژاد) رفتهرفته عاشق ارغوان (خزر معصومی) میشود؟ چرا و چگونه؟ مگر ارغوان چه میکند که بهزاد باید عاشقش شود؟ چه رفتار یا عمل خاص و مورد توجهی از او سر میزند که بهزاد را شیفته خود میکند؟ حتی در این فیلم این عشق از نوع عشق در یک نگاه هم نیست که ما حداقل اینگونه به خود بقبولانیم…. پایان فیلم هم بهشدت به آن ضربه زده. یک: مرد در انتهای فیلم چگونه از آن مهلکه میگریزد؟ دو: او که مامور کارکشتهای است و میداند که حالا خودش سوژه است و به دنبالش هستند چرا برمیگردد؟»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما برخی از منتقدان به مشکلات دیگری هم در فیلم اشاره کردند. بهعنوان مثال محمد باغبانی بیطرفی حاتمیکیا در روایت را زیر سوال برده و به رنگ ارغوان را فیلمی شعاری با ایدهای جذاب اما پیامهایی سطحی قلمداد کرد: «حاتمیکیا باز هم نتوانسته بیطرفانه راوی روایت خاص فیلمش باشد و خودشیفتهوار بودن مولف و راوی را یکی گرفته؛ شاید به این دلیل که برای فیلمسازی چون او، بمباران پیامهای فیلم، از خلق یک اثر هنری بدون تاریخ مصرف به مراتب مهمتر است. یعنی سینمای او فقط قرار است از دریچه یک ایده جذاب، به پیامهایی سطحی بنگرد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ناصر صفاریان هم به بخشهای مربوط به دانشجویان اشاره کرد که از دید او، وصله ناجور به رنگ ارغوان محسوب میشوند: «آنچه آزاردهنده است و حضورش در شکل کنونی اضافه بهنظر میرسد، بخشهای مربوط به دانشجویان است. گذشته از اینکه آنقدر این داستان، فرعی است که گاه اصلا فراموش میشود و هیچ کارکردی در پیشبرد قصه اصلی ندارد، حرفهای دانشجویان هم چیزی بیشتر از یک اعتراض صنفی در خود ندارد. به رنگ ارغوان را یک بار بدون این اعتراض دانشجویی در ذهنتان مرور کنید. نبودنش چه لطمهای به فیلم میزند؟»",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "نتیجهگیری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با پایان تبوتاب اولیه ناشی از اکران دیرهنگام به رنگ ارغوان، میتوان ارزیابی بهتری از این فیلم داشت. جسارت موجود در این فیلم بیشتر در سوژه است تا در پرداخت. در واقع میتوان به رنگ ارغوان را روایتی کموبیش محافظهکارانه از سوژهای جسورانه دانست. حاتمیکیا همیشه بهخوبی میدانسته که چطور میتواند آثارش را معترضتر از ماهیت واقعیشان جلوه دهد. کافی است آژانس شیشهای را بهیاد بیاوریم. شخصیت سلحشور (رضا کیانیان) در آن فیلم تندترین انتقادات را نثار رزمنده عصیانگر میکرد؛ اتفاقی که در فضای پسا دوم خرداد جسورانه و تحسینبرانگیز بهنظر میرسید اما در نهایت آنقدر کنار قهرمانش میماند که کمتر کسی میتوانست با سلحشور همدلی چندانی داشته باشد. ماجرای به رنگ ارغوان هم بیشباهت به آژانس شیشهای نیست: اشارههایی ظاهرا جسورانه با هدف ایجاد همدلی با شخصیتی نزدیک به افراد رسمی و نشاندادن تسامح نسبی سازوکاری که قهرمان داستان در آن مشغول به کار است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حتی در جنبه عاشقانه ماجرا هم مشکل مشابهی را میبینیم. خط داستانی رمانتیک فیلم روی کاغذ بسیار جسورانه و جذاب است اما در نسخه نهایی، علیرغم لحظات دیدنی، به عمقی دست نمییابد که قابلیتش را دارد. این ضعف میتوانست با تاکید بیشتری بر دوره گذار ۲ شخصیت اصلی برای احساس علاقه نسبت به یکدیگر تا حد زیادی برطرف شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با این وجود، برگ برنده به رنگ ارغوان را (همچون بسیاری دیگر از آثار حاتمیکیا) میتوان در خنثی نبودن دانست. در سینمایی که بسیاری از فیلمسازان آثاری چنان بیتاثیر میسازند که بلافاصله بعد از دیدن فراموش میشوند، حاتمیکیا (بهجز نمونههایی بسیار کمشمار) هرگز فیلمساز خنثایی نبوده و همین امر در سینمای ایران یک دستاورد است. بههر حال هر چند هرگز نمیتوان تواناییهای اجرایی حاتمیکیا را نادیده گرفت و در به رنگ ارغوان هم نشانههای واضحی از این توانایی را میبینیم اما این روزها فرصت مناسبی برای بازنگری در فیلمهایی جنجالی از جنس به رنگ ارغوان است. شاید در مواردی احساس کنیم که این فیلمها آنقدر هم که در زمان اکران اولیه بهنظر میرسید، رادیکال نبودهاند.",
"ref": null
}
] | null |
original:بچهها/معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | دیو و ماه پیشونی سریالی برای بچهها | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال دیو و ماه پیشونی ویژه کودک و نوجوان ساخته شده است؛ داستان زندگی کیمیاگری با دختر ۶ سالهاش شهربانو و همسر باردارش پرنیان را به تصویر کشیده، که در زیرزمین خانهاش یک آزمایشگاه دارد و به تولید اکسیر مشغول است و ناگهان یک روز در اثر کشف چند اکسیر جدید، توسط فردی ناشناس، طلسم میشود…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "علی صادقی، لیلا اوتادی، حسن پورشیرازی، افسانه بایگان، رامین ناصر نصیر، ستایش موسوی، نگین معتضدی، رضا شفیعی جم، سیاوش چراغی پور، اصغر سمسارزاده، خشایار راد، رابعه اسکویی، میرطاهر مظلومی، بهراد خرازی، الهام جدی، عسل قرایی، احمدرضا اسعدی، الهه محمودی، آتش تقی پور، عباس محبوب و علی کاظمی در سریال دیو و ماه پیشونی به ایفای نقش پرداختهاند. همانطور که از این همه اسم میبینید، با سریالی پر چهره طرف هستیم که قرار است فضایی جذاب را برای بچهها بیافرینند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131941"
},
{
"type": "h3",
"text": "عوامل و سازندگان سریال کودک و نوجوان فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این سریال به کارگردانی حسین قناعت، تهیه کنندگی مهدی یاری و نویسندگی مهرداد کوروش نیا در ژانر فانتزی و با تکیه بر افسانههای کهن ایران ساخته شده است. دیو و ماه پیشونی، محصول موسسه سرو رسانه پارسیان است که پیش از این نیز سریال هشتگ خاله سوسکه را برای گروه سنی کودک و نوجوان تولید کرده بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مجری طرح: صادق یاری / فیلمبردار: محمد حسنپور / تدوین: سیامک مهماندوست و محراب ملازمالحسینی / مدیر تولید: وحید مرادی / طراح گریم: مهرنوش طبیبی / موسیقی: بهنود یخچالی / خوانندگان: مجتبی و مصطفی بلالحبشی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره حسین قناعت کارگردان سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسین قناعت از معدود فیلمسازان سینمای ایران است که تمرکز جدی خود را بر تولید آثار کودک گذاشته است. قناعت که فعالیت در سینما را با دستیاری کارگردانهای مطرحی چون مهدی فخیمزاده و محمدعلی طالبی آغاز کرد تلاش کرد در زمینه سینمای کودک و نوجوان دارای آثار بدیع و به روز باشد. قناعت ساخت فیلم سینمایی را از ابتدای دهه ۸۰ آغاز کرد و با ساخت فیلمهایی همچون من و نگین دات کام، ماجراهای اینترنتی، دزد و پری، قهرمانان کوچک، لازانیا، تپلی و من، سلفی با رستم، پیشی میشی و والدین امانتی از پیشروترین فیلمسازان در سینمای کودک و نوجوان به حساب میآید. او همچنین تجربه سریال سازی را از دهه ۸۰ و با ساخت ۴ سریال در تلویزیون ادامه داد که آخرین آن سریال شش قهرمان و نصفی بود که نوروز سال ۹۷ از تلویزیون پخش شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پخش سریال دیو و ماه پیشونی، از سه شنبه ۱۶ اسفندماه آغاز شد و در ۱۵ قسمت به پخش میرسد. پس سهشنبهها ۸ صبح منتظر این سریال ویژه کودک و نوجوان باشید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چند نکته درباره سریال",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فیلیمو برای دومین بار است که سریالی در حوزه کودک تولید و پخش میکند. پیش از این، سریال نارگیل نیز از این پلتفرم منتشر شد که با استقبال مخاطبان روبرو شد.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/102438/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%86%d8%a7%d8%b1%da%af%db%8c%d9%84/"
},
{
"type": "li",
"text": "این مجموعه، یک سریال موزیکال است و توجه به شعر و سرود و فضای موزیکال باعث شده است که هر قسمت مخاطب با چند قطعه آهنگ همراه شود و از این منظر میتوان این سریال را اثری شاد و جذاب برای کودکان توصیف کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ستایش موسوی بازیگر نوظهور در نقش ماه پیشونی در این سریال بازی میکند و جنبههای کمدی سریال با حضور علی صادقی در نقش اصلی از جذابیتهای این اثر نمایش خانگی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیزر و پوستر سریال دیو و ماه پیشونی از فیلیمو",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس های پشت صحنه سریال سقوط | null | null |
original:بچهها/معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | دیو و ماه پیشونی سریالی برای بچهها | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال دیو و ماه پیشونی ویژه کودک و نوجوان ساخته شده است؛ داستان زندگی کیمیاگری با دختر ۶ سالهاش شهربانو و همسر باردارش پرنیان را به تصویر کشیده، که در زیرزمین خانهاش یک آزمایشگاه دارد و به تولید اکسیر مشغول است و ناگهان یک روز در اثر کشف چند اکسیر جدید، توسط فردی ناشناس، طلسم میشود…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "علی صادقی، لیلا اوتادی، حسن پورشیرازی، افسانه بایگان، رامین ناصر نصیر، ستایش موسوی، نگین معتضدی، رضا شفیعی جم، سیاوش چراغی پور، اصغر سمسارزاده، خشایار راد، رابعه اسکویی، میرطاهر مظلومی، بهراد خرازی، الهام جدی، عسل قرایی، احمدرضا اسعدی، الهه محمودی، آتش تقی پور، عباس محبوب و علی کاظمی در سریال دیو و ماه پیشونی به ایفای نقش پرداختهاند. همانطور که از این همه اسم میبینید، با سریالی پر چهره طرف هستیم که قرار است فضایی جذاب را برای بچهها بیافرینند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131941"
},
{
"type": "h3",
"text": "عوامل و سازندگان سریال کودک و نوجوان فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این سریال به کارگردانی حسین قناعت، تهیه کنندگی مهدی یاری و نویسندگی مهرداد کوروش نیا در ژانر فانتزی و با تکیه بر افسانههای کهن ایران ساخته شده است. دیو و ماه پیشونی، محصول موسسه سرو رسانه پارسیان است که پیش از این نیز سریال هشتگ خاله سوسکه را برای گروه سنی کودک و نوجوان تولید کرده بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مجری طرح: صادق یاری / فیلمبردار: محمد حسنپور / تدوین: سیامک مهماندوست و محراب ملازمالحسینی / مدیر تولید: وحید مرادی / طراح گریم: مهرنوش طبیبی / موسیقی: بهنود یخچالی / خوانندگان: مجتبی و مصطفی بلالحبشی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره حسین قناعت کارگردان سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسین قناعت از معدود فیلمسازان سینمای ایران است که تمرکز جدی خود را بر تولید آثار کودک گذاشته است. قناعت که فعالیت در سینما را با دستیاری کارگردانهای مطرحی چون مهدی فخیمزاده و محمدعلی طالبی آغاز کرد تلاش کرد در زمینه سینمای کودک و نوجوان دارای آثار بدیع و به روز باشد. قناعت ساخت فیلم سینمایی را از ابتدای دهه ۸۰ آغاز کرد و با ساخت فیلمهایی همچون من و نگین دات کام، ماجراهای اینترنتی، دزد و پری، قهرمانان کوچک، لازانیا، تپلی و من، سلفی با رستم، پیشی میشی و والدین امانتی از پیشروترین فیلمسازان در سینمای کودک و نوجوان به حساب میآید. او همچنین تجربه سریال سازی را از دهه ۸۰ و با ساخت ۴ سریال در تلویزیون ادامه داد که آخرین آن سریال شش قهرمان و نصفی بود که نوروز سال ۹۷ از تلویزیون پخش شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های سریال دیو و ماه پیشونی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پخش سریال دیو و ماه پیشونی، از سه شنبه ۱۶ اسفندماه آغاز شد و در ۱۵ قسمت به پخش میرسد. پس سهشنبهها ۸ صبح منتظر این سریال ویژه کودک و نوجوان باشید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چند نکته درباره سریال",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فیلیمو برای دومین بار است که سریالی در حوزه کودک تولید و پخش میکند. پیش از این، سریال نارگیل نیز از این پلتفرم منتشر شد که با استقبال مخاطبان روبرو شد.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/102438/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%86%d8%a7%d8%b1%da%af%db%8c%d9%84/"
},
{
"type": "li",
"text": "این مجموعه، یک سریال موزیکال است و توجه به شعر و سرود و فضای موزیکال باعث شده است که هر قسمت مخاطب با چند قطعه آهنگ همراه شود و از این منظر میتوان این سریال را اثری شاد و جذاب برای کودکان توصیف کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ستایش موسوی بازیگر نوظهور در نقش ماه پیشونی در این سریال بازی میکند و جنبههای کمدی سریال با حضور علی صادقی در نقش اصلی از جذابیتهای این اثر نمایش خانگی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیزر و پوستر سریال دیو و ماه پیشونی از فیلیمو",
"ref": null
}
] | null |
original:خبر*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | اخبار و اطلاعات فصل آخر سریال خانم میزل شگفت انگیز | [
{
"type": "p",
"text": "سریال خانم میزل شگفت انگیز The Marvelous Mrs Maisel) طبق خبری که آمازون برای اولینبار پخش کرد، برای فصل پنجم تمدید شده است. این سریال که مراحل تولید آخرین فصل خود را سپری میکند و شاید طرفدارانش خیلی از این بابت خرسند نباشند. اما از این بابت که دیگر برای همه ما مشخص میشود که میچ در نهایت به چه مسیری میرسد و چگونه سرانجامی برای او رقم میخورد، هیجانی بینظیر را تجربه میکنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاید بشود بعضی اتفاقها را برای میچ در فصل پنجم پیشبینی کرد. یکی اینکه احتمالا رابطه عاطفی مطلوبش را تجربه میکند. انتظار میرود سوزی، رز و ایب در این فصل مسیرهای پرچالش زندگی خود را به سرانجام برسانند. اما سوالی که پیش میآید این است که آیا هیچ ورق رو نکردهای وجود دارد که در این فصل شگفتی بیافریند؟ اگر از طرفداران این سریال باشید حتما میدانید که رو کردن موضوعی غیرقابل پیشبینی از هنرهای این سریال بودده و هست. ما حدس میزنیم برای اضافه شدن شور و حالی اساسی به فصل آخر، دکتر بنجامین اتنبرگ مجدد به عرصه بازگردد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان انتشار سریال خانم میزل شگفت انگیز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همه طرفداران دو آتشه سریال خانم میزل شگفت انگیز میدانند که از همان قسمتهای پایانی فصل چهار، فصل پایانی این سریال در حال تولید است. اما خبر داغ و تازه ما این است که سریال در تاریخ ۱۴ آپریل ( ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ ) منتشر خواهد شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران سریال خانم میزل شگفت انگیز",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ریچل بروزناهان در نقش میج",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "الکس بورشتاین در نقش سوزی میرسون",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "مارین هینکل در نقش رز وایزمن",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "مایکل زگن در نقش جوئل میزل",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "تونی شلهوب در نقش آبراهام",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کارولین آرون در نقش شرلی میزل",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کوین پولاک در نقش مویشه میزل",
"ref": null
}
] | null |
original:گزارش سریال/عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | پالتهای رنگی سریال آکتور | [
{
"type": "ilink",
"text": "چگونگی ترکیب رنگهای به کار رفته در طراحی صحنه محسن نصرالهی و طراحی لباس الهام معین به همراه هنرنمایی مرتضی نجفی در فیلمبرداری و نورپردازی، پالت رنگی تصاویر سریال آکتور را ویژه کرده است. ما هم قرار است هر هفته پالت رنگی پلانهای منتخب خودمان را با شما به اشتراک بگذاریم تا شما هم از دیدن آنها لذت ببرید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "پالت رنگی قسمت ششم سریال آکتور",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پالت رنگی قسمت پنجم سریال آکتور",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پالت رنگی قسمت چهارم سریال آکتور",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پالت رنگی قسمت سوم سریال آکتور",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پالت رنگی قسمت اول سریال آکتور",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | همه چیز درباره فصل جدید سریال تد لاسو | [
{
"type": "p",
"text": "فصل اول سریال تد لاسو Ted Lasso نامزد دریافت ۲۰ جایزه در هفتاد و چهارمین جوایز امی شد که آن را به رکورددار بیشترین نامزدی برای فصل اول یک سریال کمدی در تاریخ جوایز امی تبدیل کرد. فصل دوم تد لاسو در جولای ۲۰۲۱ پخش شد و از نگاه بسیاری حتی بهتر از فصل قبل خود عمل کرد. هرچند مخاطبان زیادی هم اعتقاد داشتند که فصل دوم با افتادن به ورطه ملودرام بار کمیک کمتری دارد. اما با اینحال غالب مخاطبان روی این گزاره اتفاق نظر دارند که تد لاسو یک سریال حال خوب کن با مجموعهای از شحصیتهای دوست داشتنی است. بنابراین بدیهی است که برای تماشای فصل سوم تد لاسو لحظه شماری کنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستان فصل سوم سریال تد لاسو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "سریال تد لاسو در پایان فصل قبل سرانجام پس از پشت سر گذاشتن یک فصل پرفراز و نشیب موفق شد با یک پیروزی دلچسب ایافسی ریچموند را به لیگ برتر بازگرداند. همچنین در پایان فصل قبل دیدیم که نیتن، یکی از چهرههای کلیدی نیمکت ریچموند، پس از اینکه تد را مایه شرمساری فوتبال خواند، باشگاه را ترک کرد و به خدمت نیمکت تیم رقیب یعنی وستهام با مالکیت روپرت مانیون درآمد. بنابراین در فصل تازه باید ببینیم که ریچموند در غیاب کمک مربی بااستعداد خود نیتن چگونه عمل خواهد کرد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/33374/%D8%AA%D8%AF_%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%88"
},
{
"type": "p",
"text": "هرچند در رسانههای مختلف خوشبینی زیادی پیرامون احتمال موفقیت ریچموند وجود ندارد. همچنین به موازات رقابت میان ریچموند و وستهام (احتمالا یک یا دو بازی میان این دو تیم در طی این فصل خواهیم دید) نبرد جذاب ربکا و تد را در برابر روپرت و نیتن شاهد خواهیم بود؛ نبردی میان خیر و شر. چراکه نیتن بطرز غافلگیرکنندهای در فصل دوم به شخصیت شرور اصلی سریال تبدیل شد. شخصیتی که اکنون در رسانهها و در نزد تماشاگران به عنوان «بچه شگفتانگیز» شناخته میشود. البته این سیر تحولی نیتن باعث نمیشود که او را دیگر دوست نداشته باشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رابطه میان کلی و روی کنت، حال و هوای جذابی به فصل قبلی سریال بخشید. هرچند در ۲ قسمت پایانی فصل قبلی بذرهای یک جدایی احتمالی کاشته شد. زمانی که کیلی تصیم گرفت بجای همراهی با کنت در تعطیلات، روی شغل خود تمرکز کند. همچنین دیدیم که جیمی، شریک سابق کیلی، دوباره احساسات خود را به او ابراز کرد. بنابراین فصل جدید به این سوال نیز پاسخ خواهد داد که آیا کیلی با روی خواهد ماند یا به عشق سابقش بازخواهد گشت و یا اینکه ترجیح میدهد دور از هر دوی آنها روی خودش تمرکز کند. همچنین در فصل جدید باید ببینیم که رابطه میان سام و ربکا به کجا ختم خواهد شد. از سوی دیگر احتمالا تنشهای تازهای میان ربکا و شوهر سابقش روپرت نیز شکل خواهد گرفت. علاوه بر این کنجکاویم که ببینیم آیا تد موفق خواهد شد بر تنشها و فشارهای درونی خود غلبه کند یا خیر. اینها فقط بخشی از سوالاتی هستند که در فصل جدید به آنها پاسخ داده میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران فصل سوم سریال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جیسون سودیکیس که برای بازی خود در فصل دوم تد لاسو برنده جایزه امی شد، در فصل سوم همچنان هدایت تیم ایافسی ریچموند را به عهده دارد. باید ببینیم که او در سومین فصل حضور خود روی نیمکت ریچموند چه دستاوردی برای این تیم به ارمغان خواهد آورد؟ آیا ریچموند که دوباره به لیگ برتر بازگشته است حضوری شایسته در آن خواهد داشت؟ برای یافتن پاسخ این سوالها باید تا پایان فصل صبر کنیم. هرچند ما نیز مانند طرفداران ریچموند، علی رغم همه تردیدها و نگرانیها، به آینده این تیم با تد لاسو خوشبین هستیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هانا وادینگهام در نقش ربکا، حضوری فوقالعاده دلچسب در فصل دوم تد لاسو داشت. او که در فصل اول مالکی با انگیزهها و رویکردی مشکوک بنظر میرسید در فصل دوم خود را به عنوان یک حامی قابل اطمینان برای باشگاه ریچموند نشان داد. باید ببینیم آیا او در فصل سوم خواهد توانست باشگاهش را به جایگاهی رضایتبخش برساند یا خیر؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جرمی سوئیفت در نقش مدیر اجرایی باشگاه به نام هیگینز، برت گلدشتان در نقش ستاره سابق باشگاه و مربی اکنون آن روی کنت (با الهام از روی کین) و برندن هانت در نقش مربی بیرد – دستیار و دوست دیرینه تد لاسو – در کنار تد دوباره در این فصل روی نیکمت ریچموند مینشینند. البته احتمالا نیک محمد را در نقش نیتن شلی تا پایان این فصل روی نیمکت ریچموند نخواهیم دید. زیرا او در پایان فصل قبل نلسون رود را به مقصد استادیوم المپیک برای به دست گرفتن سکان هدایت تیم وستهام ترک کرد. البته همانطور که انتظار میرود او در این فصل نیز نقش پررنگی در سریال خواهد داشت. همچنین شاهد بازگشت کارآفرین محبوب کیلی جونز با بازی جونو تیمپل خواهیم بود. او که زمانی با تیم ریچموند کار میکرد این باشگاه را برای ادامه دادن حرفه روابط عمومی خود ترک گفت. البته با اینحال که او شریک زندگی روی کنت است و روابط خوبی با اعضای باشگاه به ویژه ربکا دارد در این فصل نیز حضوری پررنگ خواهد داشت. همچنین طرفداران مشتاقند بدانند مثلث عشقی میان او، روی و جیمی به کدام سمت خواهد رفت.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "بازیکنان فوتبال ریچموند چه کسانی هستند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همانطور که هواداران فوتبال بخوبی میدانند برخی بازیکنان ممکن است تیم خود را به مقصد باشگاهی دیگر ترک کنند. اما با اینحال امیدواریم که اکثر بازیکنان ریچموند را برای سومین فصل متوالی با لباس این باشگاه ملاقات کنیم. بنابراین برای دیدن دوباره ستاره جوان و مغرور تیم جیمی تارت با بازی فیل دانستر، وینگر راست خوش آتیه سام اوبیسانیا با بازی توهیب جیموه، بازیکن جوان و متعصب و کاپیتان جدید تیم ایراک مکآدو با بازی کولا بوکینی و بازیکن مکزیکی بااستعداد و پرانرژی دنی روهاس با بازی کریستو فرناندز لحظه شماری میکنیم. در کنار این چند نفر میتوان به سایر هم تیمیهایشان مانند کالین هیوز، ریچارد مونتلاور، تیری زورو، یان ماس و مو بامبرکچ که به ترتیب توسط بیلی هریس، استفان ماناس، مو ژودی-لامور، دیوید السندورن و محمد هاشم به تصویر کشیده شدهاند، اشاره کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "روپرت مانیون، شوهر سابق ربکا با بازی آنتونی هد، اکنون مالک وستهام است و در نتیجه در فصل سوم احتمالا نقش پررنگتری خواهد داشت. جیمز لنس نیز در نقش خبرنگار مشهور روزنامه ایندیپندنت – که اکنون مستقل است – قطعا در شمایلی جدید بازخواهد گشت. باتوجه اینکه در فصل قبل تد بخوبی با مشکلات عاطفی و درونی خود روبرو شد (همچنین دیگر بازیکنان و اعضای تیم)، شاید انتظار مواجهه با دکتر فیلدستون را نداشته باشیم. اما رویکرد همراه با احترام تد لاسو به همه شخصیتهایش باعث میشود که یک تجدید دیدار هرچند کوتاه با دکتر فیلدستون چندان دور از ذهن بنظر نرسد. البته احتمال حضور پررنگ سارا نیلز در نقش دکتر شارون فیلدستون در فصل سوم برخلاف فصل قبل کمرنگ بنظر میرسد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همچنین طبق گزارشها بکی آن بیکر در نقش مادر تد و جودی بالفور بازیگر مجموعه تلویزیونی برای همه بشریت (For All Mankind) در نقش یک سرمایهگذار جسور و جذاب به نام جک به گروه بازیگران سریال در فصل سوم پیوستهاند. علاوه بر این دو، احتمالا شاهد حضور بازیگران جدید دیگری در فصل جدید تد لاسو در قالب نقشهایی متنوع خوهیم بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تاریخ پخش و تعداد قسمت های فصل سوم تد لاسو از فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اولین قسمت فصل سوم تد لاسو در ۱۵ مارس ۲۰۲۳ از اپل تی وی پلاس پخش خواهد شد. البته پیش از این هالیوود ریپورتر گزارش داده بود که اپل قصد دارد فصل سوم تد لاسو را تابستان ۲۰۲۲ عرضه کند، اما در نهایت تا بهار ۲۰۲۳ به تاخیر افتاد. فصل سوم تد لاسو مانند فصل قبلی شامل ۱۲ قسمت میشود. پخش تد لاسو بصورت هفتگی خواهد بود. به این ترتیب که هر هفته در چهارشنبهها یک قسمت از سریال برای تماشا در دسترس طرفداران قرار میگیرد. آخرین قسمت تد لاسو روز ۲۱ مه ۲۰۲۳ منتشر میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شما میتوانید همزمان با پخش جهانی سریال تد لاسو، آن را در فیلیمو با زیرنویس فارسی ببینید.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "اطلاعاتی درباره ساخت فصل سوم تد لاسو",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ایافسی ریچموند به استادیوم SkyEX که در ۲ فصل اخیر تد لاسو به عنوان زمین تمرین این تیم استفاده میشد و همچنین به ورزشگاه خانگی خود در سلهارست پارک که به عنوان ورزشگاه خانگی واقعی باشگاه فوتبال کریستال پالاس شناخته میشود، بازخواهد گشت. صحنههای خارجی شامل خیابانها، کوچهها و کافهها در مکانهای واقعی در ریچموند و توییکنهام فیلمبرداری شدهاند. فیلمبرداری این فصل در ۷ مارس ۲۰۲۲ در لندن آغاز شد و طبق گزارشها تا اواسط نوامبر ۲۰۲۲ ادامه پیدا کرد. بخشی از این فصل نیز در لوکیشنی در آمستردام فیلمبرداری شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی فصل سوم تد لاسو Ted Lasso",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اولین واکنشها نسبت به فصل جدید سریال تد لاسو تقریبا مثبت بوده است. برخی از منتقدان و نویسندگان سینمایی که قبل از پخش رسمی فصل جدید تد لاسو موفق شدهاند ۴ قسمت نخست آن را تماشا کنند، در یادداشتهایی به این فصل پرداختهاند. فصل سوم تد لاسو تا اینجا از مجموع ۱۳ نقد در سایت متاکریتیک میانگین رضایت متوسط ۷۱ درصدی کسب کرده است. در حالیکه در سایت راتن تومیتوز از مجموع ۲۸ نقد میانگین رضایت بسیار خوب ۹۳ درصد برای آن ثبت شده است. در اینجا برخی از یادداشتهای پیرامون فصل تازه تد لاسو را مرور کردهایم (در این چکیدهها به بخشهایی جزئی از داستان فصل سوم سریال اشاره میشود).",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "کلایدر | امتیاز: ۹۱ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارلی لین | تد لاسو در نهایت همیشه سریالی با نگرشی خوشبینانه بوده است. این همان احساس دلگرمکنندهای است که هر اپیزود سریال را همراهی میکند، حتی اگر این سفر برای کشف یا بازبابی مثبتاندیشی، گاهی طولانیتر از آن چیزی باشد که شخصیتها یا مخاطبان انتظارش را داشته باشند. در همین راستا، اگرچه تد یک زندگی عاشقانه موفق ندارد، اما گروهی از دوستان حمایتکننده پیرامون خود دارد… فصل سوم تد لاسو تا به اینجا بیشتر روی روابط دوستانه و حمایتهای افلاطونی میان زوجهای مختلف -نسبت به هر چیز دیگری که میتواند به عنوان عاشقانه توصیف شود-، تمرکز دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "مجله پیست | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ترنت مور | آیا تد لاسو هنوز خوب است؟ آیا فصل سوم انتظارات را برآورده میکند؟ هنوز برای جواب دادن به این سوالها زود است، اما خوشبختانه بنظر میرسد که پاسخ مثبت باشد. تد لاسو علی رغم ایده ساده «مربی فوتبال آمریکاییای که برای مربیگری فوتبال به انگلیس میرود» هرگز سریال سادهای نبوده است. این داستانی درباره آدمهای در هم شکستهای است که تمام تلاش خود را میکنند و همه اتفاقات آن نیز پیرامون یک باشگاه فوتبال رخ میدهد. در فصل سه، این روابط و پیوندها قویتر و ظریفتر از همیشه هستند و اگر اینطور ادامه پیدا کند تماشای آنها برای مدتی بیشتر بسیار جذاب خواهد بود. ما این شخصیتها و این تیم را دوست داریم و این مسئله تغییر نکرده است. بنابراین باید ببینیم آیا تد و ریچموند واقعا میتوانند برنده باشند؟ آیا روی و کیلی موق میشوند؟ آیا نیتن بالاخره آن میز کنار پنجره در آن کافه محبوب پدر و مادرش را خواهد گرفت؟ برای پیدا کردن پاسخ این سوالها باید فصل سوم را تا انتها تماشا کنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "یواسای تودی | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کلی لاولر | تد لاسو یک سریال پر بازیگر است و هر قسمت پنج داستان فرعی مختلف دارد، اما در فصل ۳ بسیاری از شخصیتهای تکراری به کاراکترهایی تمام و کمال تبدیل شدهاند. از جمله روپرت، کالین (بیلی هریس) و ترنت کریم روزنامهنگار. همه آنها افزودههای بسیار خوبی هستند به ویژه کریم که به رختکن تیم میپیوندد تا کتابی درباره آن بنویسد و بین نقشش به عنوان یک مداخلهجوی طعنهزن و یا یک مشاور همه کاره برای تیم در نوسان است… علی رغم زمان طولانی، فصل ۳ شخصیت بزرگتری را از دست داده است و او کیسی نیست جز خود تد. این یک باخت برای سریال محسوب میشود، به ویژه اینکه پیشبینی میشد درگیری این فصل میان تد و نیتن باشد. اما شاید حضور کمی کمرنگتر تد در این فصل آنقدرها هم بد نباشد. علی رغم همه تبلیغات بسیاری که پیرامون این مرد سبیلو میشود میتوانم استدلال کنم او دلیل اینکه طرفداران اینقدر عمیق با سریال ارتباط برقرار میکنند نیست. یا اینکه تنها دلیل به حساب نمیآید. رویکرد مثبت سریال تنها از تد و جناسها و بیسکویتهایش نمیآید، بلکه از انرژی جمعی یک گروه حمایتگر ناشی میشود. در میان یک بیماری همهگیر منزویکننده و یک جامعه از قبل از هم گسیخته، شکلگیری یک گروه واقعی ممکن است سخت باشد. اما تد لاسو به ما یک دید تقریبا اتوپیایی از اینکه کمک و حمایت از یکدیگر چگونه میتواند باشد میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "کانسیکوئنس | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پائولو راگوسا | بازیگران سریال مثل همیشه مجذوبکننده هستند. تماشای هانا وادینگهام بطور خاص هیجانانگیز است. با توجه به اینکه فصل جدید بیشتر از قبل به رقابت میان او و روپرت میپردازد، اینکه وادینگهام بتواند این میزان رنج و خشم را کنترل کند و در عین حال به شکل فوقالعادهای بامزه و خندهدار باشد، کار سادهای نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "پلی لیست | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برایان تالریکو | نویسندگان سریال یکبار دیگر برخی شخصیتهای فرعی را به روشهای غیرمنتظرهای به مرکز صحنه میآورند. ترنت کریم جذاب دیگر در ایندیپندنت کار نمیکند، اما بدون آنکه اسپویل بشود باید بگوییم که او جای دوری نمیرود. جیمی تارت (فیل دانستر) نسبت به جایگاهی که از ابتدای سریال در آن قرار داشته، یکی از شخصیتهایی است که برخی از جذابترین پیشرفتهای شخصیتی را پشتسر میگذارد. او در فصل سوم در مقابل یک بازیکن جدید گستاخ و بیادب قرار میگیرد. بازیکنی که میتواند ریچموند را به جایگاه غیرمنتظرهای برساند البته به قیمت ضربه زدن به شیمی روابط میان تیم. در واقع تارت اکنون در موقعیتی قرار دارد که کنت در فصل اول در آن حضور داشت. استعدادی که توسط فردی درخشانتر به بیرون رانده میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همه این بازیگران در این نقطه از تد لاسو شخصیتهای خود را میشناسند و در نتیجه در مقایسه با شروع فصل اول و دوم، به سریال احساس سادگی و آرامش بیشتری میدهند. بیشتر این حس وجود دارد که در حال ملاقات با چهرههایی آشنا هستیم و همین مسئله به کمدی ریتم راحتتری میبخشد اما گاهی اوقات منجر به افت ریتم کلی سریال میشود. شروع فصل سوم سریال به گونهای است که انگار فصل پایانی نیست که این میتواند برای طرفداران و مخاطبان معمولی هم نشانهای خوب و هم بد باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "تیوی گاید | امتیاز: ۶۷ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کایل فاول | بزرگترین مشکل فصل سوم گسترش خطوط داستانی است. در حالیکه فصل اول به شکل شگفتانگیزی در داستانسرایی دقیق و موجز عمل میکرد و با شوخیهایش از ریتمی جذاب و بیوقفه بهره میبرد، فصل سوم اغلب کشدار، متورم و پرپیچ و خم است. دیگر خبری از اپیزودهای فشرده ۳۰ دقیقهای نیست و در ادامه اپیزودهای به نسبت طولانیتر فصل قبل، برخی از قسمتهای این فصل به ۵۰ دقیقه هم میرسند. …{با اینحال} تد لاسو هنوز بخشی از جادوی خود را دارد. موسیقی سنگین و احساساتگرایانه میشود و ممکن است چشمان شما را خیس کند. هنوز هم سریال باعث میشود در درون خود احساس گرما و آرامش کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما به قول تد چه فایدهای دارد؟ آیا همین که یک سریال به سادگی ما را آرام کند و به اصطلاح مانند یک پتوی گرم و سنگین به ما کمک کند بهتر بخوابیم برای آن کفایت میکند؟ شاید؛ البته حدس میزنم به این بستگی دارد که در هنر به دنبال چه چیزی هستید؟ اگر به دنبال سریالی هستید که از ریتم آن مطمئن باشید با شخصیتهای آشنایی که میدانید از مسیر معمولشان دور نمیشوند، مطمئنا در فصل سوم تد لاسو چیزهای زیادی برای دوست داشتن پیدا خواهید کرد. اما اگر به دنبال سریالی هستید که متفاوت و غافلگیرکننده عمل کند، به شدت ناامید خواهید شد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دیسایدر | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مگان اوکیف | در حالیکه فیلمنامههای نامنسجم و فوقالعاده طولانی اولیه سریال، نزاع تولید را نشان میدهند (که در گزارشهایی پیرامون سریال به آن اشاره شده است)، بازیگران مشهور سریال کار خود را به شکل فوقالعادهای انجام میدهند. سودیکیس در حالیکه با غم و اندوه طلاق روبرو میشود، سطوح تازهای از ترحم و دلسوزی را به تد میبخشد. ربکای وادینگهام سفر احساسی مسحورکننده خود را برای بازیابی اعتماد به نفسش ادامه میدهد. او در فضای صحنه میان آسیبپذیری و توانمندسازی خود در نوسان است. واکنشهای برندن هانت برخی از خندهدارترین بخشهای فصل جدید را تشکیل میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما اگر یک بازیکن بسیار ارزشمند در اوایل فصل بخواهیم نام ببریم او باید فیل دانستر باشد. جیمی تارت خوش قیافه به عنوان یکی از کم عمقترین شخصیتها کار خود را آغاز کرد و اکنون یکی از پیچیدهترین شخصیتهای سریال است و دانستر در قالب او چند لحظه خندهدار هوشمندانه و تعدادی صحنه تاثیرگذار احساسی را ارائه میدهد. … {اما در مجموع} فصل سوم تد لاسو بد و آشفته شروع میشود،هر چند در قسمت چهارم مسیر خود را پیدا میکند. این بدترین فصل سریال تا به امروز است، اما همچنان طرفداران میتوانند به نتیجهای پیروزمندانه در این فصل امیدوار باشند. فقط باید صبر کنیم و ببینیم که چه پیش میآید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آیا فصل سوم تد لاسو فصل پایانی آن است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "متاسفانه بنظر میرسد فارغ از نتایجی که ایافسی ریچموند در فصل جدید کسب میکند، این آخرین فصل حضور آنها در لیگ جزیره خواهد بود. زیرا گزارشهای متعدد حاکی از این هستند که فصل سوم تد لاسو فصل پایانی آن است و خبری از فصل جدید دیگری نخواهد بود. بنابراین ماجراجوییهای تد لاسو و بازیکنان و اعضای باشگاه ریچموند به احتمال زیاد با فصل سوم به پایان راه خود میرسد. سازندگان سریال به وضوح تایید کردهاند که داستان سریال از ابتدا برای ۳ فصل طراحی شده است. اما در نهایت بنظر میرسد که همه چیز به نظر خود سودیکیس بستگی دارد. البته باتوجه به موفقیت سریال و محبوبیت گسترده آن هنوز هیچ چیز به صورت قطعی مشخص نیست و این احتمال نیز وجود دارد که تد لاسو با یک داستان متفاوت ادامه پیدا کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مروری بر دو فصل پیشین سریال تد لاسو",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "در فصل اول تد لاسو چه اتفاقاتی رخ داد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فصل اول در قالب الگوی داستانی « آدمی که در موقعیت اشتباهی قرار میگیرد » شروع شد. زیرا یک مربی فوتبال کالجی آمریکایی به نام تد لاسو برای مربیگری یک تیم فوتبال خیالی در لیگ برتر انگلستان به اسم ایافسی ریچموند انتخاب میشود. البته شخصیت مهربان و خوشبین تد، کمبود دانش او در زمینه فوتبال را تقریبا جبران میکند، زیرا او روی بهبود تیم هم در داخل و هم در خارج زمین کار میکرد. مالک باشگاه، ربکا ولتون تد را استخدام کرد تا با نابود کردن تیم از شوهر سابق خود – که همچنین مالک سابق باشگاه است – انتقام بگیرد. اما همانطور که فصل پیش میرود ربکا شروع به احترام گذاشتن به تد میکند. اما باخت غافلگیرکننده و دقیقه آخری ایافسی ریچموند به منچستر سیتی منجر به سقوط تیم به دسته پایینتر شد. در نتیجه تد تصمیم گرفت که نامه استعفای خود را به ربکا ارائه بدهد، اما او از پذیرش آن امتناع کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "در فصل دوم تد لاسو چه اتفاقاتی رخ داد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فصل دوم سریال تد لاسو در ۱۲ قسمت تلاشهای ریچموند برای بازگشت به لیگ برتر را به تصویر میکشد. شخصیتها در شروع فصل جدید تا حدودی سرگردان و بیهدف بنظر میرسند: دنی روخاس (کریستوفر فرناندز) با یک ضربه پنالتی بد بطور تصادفی باعث کشته شدن نماد خوششانسی تیم میشود، نیتن شلی (نیک محمد) به عنوان کمک مربی به جایگاه واقعی خود در تیم فکر میکند و خود را شایسته احترام و توجهی بسیار بیشتر میداند، بازیکن بازنشسته روی (برت گلدشتاین) مربی تیم فوتبال نونهالان خواهرزادهاش است. حتی جیمی تارت (فیل دانستر)، ستاره جوان سابق و مغرور ریچموند که اکنون برای سیتی بازی میکند، خود را در یک برنامه تلویزیونی واقعا نما میبیند. هر کدام از شخصیتها در این فصل با چالشهای مختلفی در زندگی شخصی و حرفهای خود روبرو میشوند. از سوی دیگر این فصل مسئله سلامت روان در محیطهای کاری را مورد بررسی قرار میگیرد. باشگاه برای کمک به بازیکنان و اعضای خود در این فصل از کمکهای دکتر شارون فیلدستون (سارا نیلز) بهره میبرد. شارون یک روانشناس ورزشی است که به اعضای تیم درباره مشکلات شخصی و کاریشان کمک میکند. همچنین در این فصل با شخصیت جدیدی آشنا میشویم که در نقطه مقابل تد لاسو قرار میگیرد. شخصیتی بدخلق و پرخاشگر که نامش لد تاسو است!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در فصل دوم ارتباط دوستانه عمیقتر و نزدیکتری میان ربکا و کیلی (جونو تیمپل) شکل میگیرد. روی نیز پس از بازنشستگی کارهای مختلفی از مربی یک تیم نونهالان گرفته تا حضور به عنوان کارشناس در یک برنامه فوتبالی را امتحان میکند اما در نهایت تصمیم میگیرد که به عنوان جدیدترین مربی ریچموند روی نیمکت این تیم بنشیند. همچنین در این فصل یک رابطه عاشقانه غیرمنتظره میان ربکا و ستاره نیجریهای جوان ریچموند سام اوبیسانیا به وجود میآید. همچنین سام در این فصل در دوراهی میان ماندن در ریچموند و ترک آنجا و رفتن به یک باشگاه آفریقایی متعلق به یک میلیاردر غنایی به نام ادوین آکوفو قرار میگیرد. اما شاید جذابترین اتفاق فصل دوم مربوط به شخصیت نیتن شلی باشد. او در انتهای فصل ریچموند را ترک میکند و مربی تیم رقیب یعنی وستهام یونایتد میشود که اکنون متعلق به شریک سابق ربکا، روپرت مانیون (آنتونی هد) است. بنابراین باید در فصل جدید منتظر رویاروییهای جذابی میان نیتن و تد لاسو و ایافسی ریچموند و وستهام باشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "منتقدان درباره سریال تد لاسو چه گفتند؟",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دنیل اداریو منتقد ورایتی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جیسون سودیکس نمیتواند سریالهای فوتبالیِ از رونق افتاده را نجات دهد. تاریخچه تلویزیون پر است از تبدیل کردن فوتبالیستها به ستارههای سریالهای خود. اینبار هم شاهد همین تکرار هستیم. شخصیتی که توسط NBC Sports برای نشان دادن تفاوتهای فرهنگی آمریکا و انگلیس در قالب مربی فوتبال خلق شده است. سودیکس کاراکتر جذابی را ساخته که با لهجه و اشتباهات کلامی که دارد، متناسب نیست. اما مشخص نیست این فرد چه خصوصیتی دارد که شخصیت او را عمیقتر نشان دهد. فقط در یک چیز متمایز است. شوخیهایش.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "آرون باهارات منتقد پرایم تایمر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تد لاسو سریالی است که جامعه فوتبال آمریکایی نمیدانست که چقدر به آن احتیاج دارد. سودیکس برنده فوتبال کانزاس به استخر کوسههای فوتبال انگلیسی پرتاب میشود. حتی قبل از شیوع بیماری کرونا تلویزیون با کمبود محتوا روبهرو بود و به لطف جهانی شدن همه چیز حالا دیگر هیچ گزینهای دست نخورده باقی نمانده است. حالا نیز تلویزیون با کمبود سوژه مواجه شده و درابتدا هدف این بود که طرفداران فوتبال آمریکایی با این ورزش جهانی آشنا شوند اما نه از طریق تد لاسو! نه از طریق نشان دادن تفاوتهای جزئی فرهنگی مثل متداول بودن چای در انگلیس.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "برایان تالریکو منتقد پلیلیتنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تد لاسو چیزی بیشتر از یک نمایش کمدی است. این نمایش شبیه سریالهایی در همین سبک در گذشته است با این تفاوت که بیل لارنس راهی پیدا میکند تا قهرمان اصلی را تبدیل به شخصیتی دوستداشتنی کند. این سریال بهطرز غیر قابل انکاری سطحی است و کمدی آن در سطحی است که به راحتی سقوط میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هر مربی آمریکایی که برای مربیگری یک تیم انگلیسی انتخاب شود قطعا دلیل خوبی پشت این کار نیست و در این برنامه هم همینگونه است به علت خشم همسر مالک سابق تیم این تصمیم گرفته شده تا تیم نابود شود و البته پیشبینی اینکه تدلاسو تیم را برنده میکند و این زن مغلوب میشود، پیشبینی سختی نیست. تدلاسو از آن سریالهایی است که دیدن آن در جمع دوستان لذتبخش است و امید میرود که اگر تیم نبازد این سریال ادامه داشته باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "مایت هال منتقد نیویورک تایمز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جیسون سودیکس بهترین معرفِ فرهنگ آمریکایی است. احتمالا شنیدهاید که این سریال بر اساس یک تبلیغ تلویزیونی که چند سال پیش بسیار هم پرطرفدار بود، ساخته شده است. ولی نمیدانم چرا نمیتوانم بپذیرم که گفته میشود این سریال بر اساس آن تبلیغ تلویزیونی نیست! و البته این سریال بدترین کمدی امسال هم نبود با وجود اکران اخیر هوش در فیلم طاووس و بیل وحشی در بیریت باکس (BritBox). به هرحال قهرمان این سریال تد لاسو است، مربی تازه کار فوتبال آمریکایی که به انگلیس دعوت میشود و همین دقیقا تبلیغ تلویزیون بود با اجرای سودیکس در سال ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ در مورد لیگ برتر انگلیس که کاملا مانند همین سریال عدم شایستگی این مربی را به سخره میگرفت و هیچ توضیحی درمورد علت انتخاب او برای این جایگاه داده نشده بود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "جیسون سودیکیس: این سریال شرح حال زندگی من است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جیسون سودیکس بازیگر و یکی از سازندگان سریال با اشاره به شخصیت تدلاسو میگوید: «لاسو فقط یک برنامه تلویزیونی نیست، شرح حال است.» او راجع به روند داستان در مصاحبهاش با ماهنامه جیکیو (GQ) درباره تدلاسو این چنین میگوید: «این ربطی به هیچ کسی جز خودم ندارد و هرچیزی که در فصل اول اتفاق میافتاد متاثر از تمام قایع قبل از سریال است، مسائلی مربوط به ۳ سال گذشته و امیدوارم داستان از این گسترش بیشتری پیدا کند. من از پسش برآمدم و دیگران هم از پسش بر میآیند. زندگی مگر همین نیست؟»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سودیکس توضیح میدهد: «ابتدا داستان دیگری راجع به این شخصیت تصور میشد که هدف متفاوتی را ارائه دهد. مربی راگبی به عنوان مربی تیم محبوب فوتبال انگلیس جایی میرود تا بازیای را که نه میداند نه میفهمد آموزش دهد. تد لاسو فقط یک شخصیت دوستداشتنی با شورت کوتاه ورزشی بود.» اما سودیکس سعی میکند که به جهان گوش دهد حتی در موقعیتی که احتمال درخشیدن این شخصیت کم بود، سودیکس به دلایل شخصی در آن زمان مصر بود تا حتما این شخصیت را پدید آورد. بنابراین در آن زمان به مرور سریال را با همان تدِ شناخته شده در تیزر تبلیغاتی سالهای قبل تدوین کرد. غریبهای در سرزمینی عجیب که در حال یادگیری زبانی عجیبتر بود که سر انجام اپل تیوی آن را خرید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تد لاسو تغییراتی هم کرده بود، او صدای بلند و نفرتانگیز نداشت و انسانی ساده بود. او مردی در آستانه طلاق با مشکلات شخصی و در عین حال شوخطبع و دوستداشتنی است. حالا او تبدیل شده به مردی مشوق، کسی که استعدادها را کشف میکند و به دیگران انگیزه میدهد و این همان چیزی است که تد در فصل اول از والت ویتمن نقل کرد: «کنجکاو باشید اما قضاوت نکنید.» این یک نمایش خانگی است درباره نجابت و معصومیت. چیزی که هیچ نمایش تلویزیونی راجع به آن نداریم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "درجایی از فیلم شخصی از تد لاسو میپرسد که آیا به روح اعتقاد دارد؟ و او درپاسخ میگوید: «آره اعتقاد دارم، اما لازمه که اونا خودشون به خودشون اعتقاد داشته باشند.» این مثبت بودن همیشگی و خستگیناپذیر شاید یکی از دلایلی است که درسال گذشته باعث شد تد لاسو مورد استقبال همه قرار بگیرد. در اواخر تابستان و شروع پاییز که زمزمههای قرنطینه همگانی بود و مردم در خانه بیکار بودند پخش شد. سودیکس کسی را خلق کرد که شبیه خودش نیست. مردی که با سختی درزندگیاش روبهرو بود. مردی که دچار ناراحتی قلبی شد و حتی به سختی راه خانهاش را پیدا کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "چقدر لاسو به سودیکس شبیه است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چه مقدار از شخصیت تد لاسو همان جیسون سودئیکیس است و چه قدر جیسون سودیکیس در تد لاسو تداعی شده؟ در واقع این ۲ نفر بسیار به هم شبیه هستند اما در جاهایی از یکدیگر فاصله میگیرند و باز دوباره به هم میرسند. لاسو یک سبیل پرپشت دارد درحالیکه سودئیکیس صورت کاملاً اصلاح شده را ترجیح میدهد. سودئیکیس از سال ۲۰۰۸ به برنامه اجرای زنده شنبهشب پیوسته است و بنابراین ۱۸ سال است که مردم را میخنداند. اما لاسو با آنکه تلاش میکند که شوخطبع باشد در نهایت میتواند افراد دور و بر خودش را سرگرم کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از سوی دیگر به نظر میرسد که هر دوی آنها توجه و تفکر زیادی را صرف جزئیاتی میکنند که کمتر به چشم میآید و بهاینترتیب هر یک از آنها باعث پیشرفت نهادی هستند که در آن فعالیت میکنند؛ خواه این نهاد برنامه تلویزیونی و یا باشگاه فوتبال باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سودیکیس درباره استودیوهای هالیوود و کار کردن در برابر پرده سبز با نمای رودخانه هادسون نیویورک میگوید: «من همیشه برای دستیاران صدابردار ناراحت بودم؛ آنها مجبورند آن میکروفون سنگین را بالا نگه دارند و این کار آسانی نیست. بیا من و شما بازوهایمان را مثل آنها مدتی بالا نگه داریم.» و من و او در حین مکالمه بازوهایمان را حدود یک دقیقه بالا نگه داشتیم. سودئیکیس مشغول صحبت درباره زمانی بود که در شیکاگو در حال پیشرفت بود و باید اعتراف کنم که حق با او بود: بالا نگهداشتن دستها کار جالبی نیست در واقع اصلاً کاری نیست که بخواهی امتحان کنی!",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | شرایط بغرنجتان را درک میکنیم آقای کرانستون! | [
{
"type": "p",
"text": "چارهای نیست؛ از هر طرف که وارد شوید و هر کاری بکنید، بازهم سریال جناب قاضی Your Honor با Breaking Bad مقایسه خواهد شد. این را مطمئنا سازندگان سریال هم میدانستهاند. رفتن سراغ برایان کرانستون و برای نقش قاضی محترم و عادلی که کمکم تبدیل به هیولا میشود، هر آدم کمهوشی را به یاد Breaking Bad میاندازد. در چنین وضعیتی کار سختتر خواهد بود و باید دست پرتری داشته باشید تا در این مقایسه بازنده مطلق نباشید.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "اما قاضی مایکل دزیاتو یا همان برایان کرانستون توانسته کار را از آب دربیاورد یا نه. سریال ارزشش دیدنش را دارد یا نه. اگر هنوز سراغ Your Honor نرفتهاید و دودل هستید، این توصیه را جدی بگیرید و حتما تماشایش را شروع کنید. سریال در ابتدای کار و در یکی دو اپیزود اول مثل بهترین کارها شروع میشود و نوید یک مینی سریال درجه یک را میدهد. احتمالا شما هم مثل من بعد از گذشت کمی از ماجرا نظرتان تغییر خواهد کرد و خواهید گفت که داستان همانقدر که پرشور و توفانی شروع شده ادامه پیدا نکرده. اگرچه که حداقل میتوانید دیدن فصل اول سریال جناب قاضی را تا انتها ادامه دهید. به خصوص اگر از فضاهای مافیایی و فیلمهایی مثل پدرخوانده و همان Breaking Bad یا سریالهای پلیسی و دادگاهی لذت ببرید. اما اگر قرار بر مقایسه باشد و Defending Jacob را دیده باشید، ترجیح میدهم بگویم سریال عالیجناب یا جناب قاضی بیشتر شبیه این یکی است. کمی درام و کمی معما و مقدار قابل توجهی خون و جنایت و خانوادههای فاسد و پلیسهای فاسد و روابط عاشقانه. اما همه اینها آخرش که چی. این ساخته شبکه Showtime را ببینیم یا نه.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/41065"
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا از دیدن سریال عالیجناب لذت میبریم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "راستش غیر از شروع جاندار و پرکشش سریال که گفتیم، فضای سریال و چالشهای فلسفی-اخلاقی که به خصوص خود قاضی دزیاتو و مایکل پسرش به آن دچار هستند، باعث میشود داستان را جدیتر بگیریم و بتوانیم دنبالش کنیم. پدری که بین عشق فرزند و وظایف اخلاقیاش گیر کرده (و عدهای را یاد داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل) انداخته و عذاب وجدانها و کشمکشهای درونی افراد که ظاهرا از تمایلات شکسپیری پیتر موفات نویسنده داستان سرچشمه میگیرد، میخواهد سطح سریال را از یک اثر صرفا سرگرمکننده بالاتر ببرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیتر موفات نویسنده برنده بفتاست که سناریوی سریال انگلیسی «عدالت جنایی» را نوشته و خیلیها برداشت امریکایی آن سریال به نام «آن شب» یا The Night Of با بازی پیمان معادی را دیدهاند. اما سریال جناب قاضی در فضایی کاملا آمریکایی، در لوییزیانا با همان تیپها و فضاسازیهای مرسوم از باندهای قاچاق و گروههای تبهکار سیاهپوست و پلیس و شهردار پدرسوخته پیش میرود. تا جایی که خط اصلی داستان ادامه دارد، یعنی دوربین اتفاقی که برای پسر میافتد و درگیر شدن پدر قاضی و وارد شدن خاندان بکستر و تهدیدها و بحرانهای قاضی را نشان میدهد، همه چیز ملتهب و نفسگیر است و میتوانید سریال را با سوپرانوز یا Mayor of Kingstown مقایسه کنید. اما سریال در اواخر فصل اول و برای جمع شدن کمی گیج میزند و انگار گفتهاند پول تمام شد و کار را جمع کنید!",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا احتمالا زیاد با تماشای سریال جناب قاضی حال نکنید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برگردیم به اول متن. اگر از آنهایی هستید که خیلی با Breaking Bad خاطره دارید، برایان کرانستون در تقش قاضی دزیاتو توی ذوقتان خواهد زد. او بازیگر خوبی است. به نظر میرسد زورش را هم زده تا بهترین بازیاش را ارائه دهد، اما نقش یک جاهایی بلاتکلیف است. معلوم نیست او قرار است نقش قهرمان را بازی کند یا ضدقهرمان را. این را خودش هم نشان میدهد. یکطورهایی مثل آخر فیلم کازابلانکا در زمان ساخت که فیلمنامهای در کار نبود و کسی نمیدانست آخرش قرار است چی بشود و همه سعی میکردند وسط بازی کنند، اینجا هم همه چیز کمی روی هواست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آدم بدها زیاد بد نیستند و خوبها چندان خوب به نظر نمیرسند و این به خاطر خاکستری بودن شخصیتها نیست. بیشتر روشن نبودن تکلیف نویسنده و کارگردان با کاراکترهاست. این بالا و پایین شدن را در روند ماجرا هم میبینید. داستانی که انگار دارد تلوتلو میخورد. گاهی زیادی جنایی میشود و بعد دوباره برمیگردد و عاطفی میشود. بیچاره برایان کرانستون این وسط نمیداند باید سوپرمن باشد یا نقش پدر روحانی را بازی کند. بعد هم در سریالی با این ابعاد، نقش «اتفاق» در پیشبرد قصه زیادی پررنگ است. حالا تصادف و شرایط مایکل دزیاتو و بقیه حوادث اول فیلم را میشود هضم کرد (دقیق نمیگویم که اسپویل نشود)، ولی بقیهاش افراط است. آدمهایی که دست برقضا در خیابان به هم برمیخورند، این که پسره اتفاقی به پست دختر خانواده دشمن میخورد و عاشقش میشود. این که قاضی تصادفی جیمی بکستر با بازی مایکل استالبرگ را در مرکز پلیس میبیند…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "باید اعتراف کنم خوشحالم که فصل دوم سریال جناب قاضی دارد تمام میشود و طبق اخبار بنایی هم بر تمدید سریال نیست. خود اساتید هم فهمیدند که دیگر جای کش دادن ندارد و نباید وقت تماشاگر و بازیگر و سازندگان را بیش از این گرفت.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | شرایط بغرنجتان را درک میکنیم آقای کرانستون! | [
{
"type": "p",
"text": "چارهای نیست؛ از هر طرف که وارد شوید و هر کاری بکنید، بازهم سریال جناب قاضی Your Honor با Breaking Bad مقایسه خواهد شد. این را مطمئنا سازندگان سریال هم میدانستهاند. رفتن سراغ برایان کرانستون و برای نقش قاضی محترم و عادلی که کمکم تبدیل به هیولا میشود، هر آدم کمهوشی را به یاد Breaking Bad میاندازد. در چنین وضعیتی کار سختتر خواهد بود و باید دست پرتری داشته باشید تا در این مقایسه بازنده مطلق نباشید.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "اما قاضی مایکل دزیاتو یا همان برایان کرانستون توانسته کار را از آب دربیاورد یا نه. سریال ارزشش دیدنش را دارد یا نه. اگر هنوز سراغ Your Honor نرفتهاید و دودل هستید، این توصیه را جدی بگیرید و حتما تماشایش را شروع کنید. سریال در ابتدای کار و در یکی دو اپیزود اول مثل بهترین کارها شروع میشود و نوید یک مینی سریال درجه یک را میدهد. احتمالا شما هم مثل من بعد از گذشت کمی از ماجرا نظرتان تغییر خواهد کرد و خواهید گفت که داستان همانقدر که پرشور و توفانی شروع شده ادامه پیدا نکرده. اگرچه که حداقل میتوانید دیدن فصل اول سریال جناب قاضی را تا انتها ادامه دهید. به خصوص اگر از فضاهای مافیایی و فیلمهایی مثل پدرخوانده و همان Breaking Bad یا سریالهای پلیسی و دادگاهی لذت ببرید. اما اگر قرار بر مقایسه باشد و Defending Jacob را دیده باشید، ترجیح میدهم بگویم سریال عالیجناب یا جناب قاضی بیشتر شبیه این یکی است. کمی درام و کمی معما و مقدار قابل توجهی خون و جنایت و خانوادههای فاسد و پلیسهای فاسد و روابط عاشقانه. اما همه اینها آخرش که چی. این ساخته شبکه Showtime را ببینیم یا نه.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/41065"
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا از دیدن سریال عالیجناب لذت میبریم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "راستش غیر از شروع جاندار و پرکشش سریال که گفتیم، فضای سریال و چالشهای فلسفی-اخلاقی که به خصوص خود قاضی دزیاتو و مایکل پسرش به آن دچار هستند، باعث میشود داستان را جدیتر بگیریم و بتوانیم دنبالش کنیم. پدری که بین عشق فرزند و وظایف اخلاقیاش گیر کرده (و عدهای را یاد داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل) انداخته و عذاب وجدانها و کشمکشهای درونی افراد که ظاهرا از تمایلات شکسپیری پیتر موفات نویسنده داستان سرچشمه میگیرد، میخواهد سطح سریال را از یک اثر صرفا سرگرمکننده بالاتر ببرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیتر موفات نویسنده برنده بفتاست که سناریوی سریال انگلیسی «عدالت جنایی» را نوشته و خیلیها برداشت امریکایی آن سریال به نام «آن شب» یا The Night Of با بازی پیمان معادی را دیدهاند. اما سریال جناب قاضی در فضایی کاملا آمریکایی، در لوییزیانا با همان تیپها و فضاسازیهای مرسوم از باندهای قاچاق و گروههای تبهکار سیاهپوست و پلیس و شهردار پدرسوخته پیش میرود. تا جایی که خط اصلی داستان ادامه دارد، یعنی دوربین اتفاقی که برای پسر میافتد و درگیر شدن پدر قاضی و وارد شدن خاندان بکستر و تهدیدها و بحرانهای قاضی را نشان میدهد، همه چیز ملتهب و نفسگیر است و میتوانید سریال را با سوپرانوز یا Mayor of Kingstown مقایسه کنید. اما سریال در اواخر فصل اول و برای جمع شدن کمی گیج میزند و انگار گفتهاند پول تمام شد و کار را جمع کنید!",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا احتمالا زیاد با تماشای سریال جناب قاضی حال نکنید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برگردیم به اول متن. اگر از آنهایی هستید که خیلی با Breaking Bad خاطره دارید، برایان کرانستون در تقش قاضی دزیاتو توی ذوقتان خواهد زد. او بازیگر خوبی است. به نظر میرسد زورش را هم زده تا بهترین بازیاش را ارائه دهد، اما نقش یک جاهایی بلاتکلیف است. معلوم نیست او قرار است نقش قهرمان را بازی کند یا ضدقهرمان را. این را خودش هم نشان میدهد. یکطورهایی مثل آخر فیلم کازابلانکا در زمان ساخت که فیلمنامهای در کار نبود و کسی نمیدانست آخرش قرار است چی بشود و همه سعی میکردند وسط بازی کنند، اینجا هم همه چیز کمی روی هواست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آدم بدها زیاد بد نیستند و خوبها چندان خوب به نظر نمیرسند و این به خاطر خاکستری بودن شخصیتها نیست. بیشتر روشن نبودن تکلیف نویسنده و کارگردان با کاراکترهاست. این بالا و پایین شدن را در روند ماجرا هم میبینید. داستانی که انگار دارد تلوتلو میخورد. گاهی زیادی جنایی میشود و بعد دوباره برمیگردد و عاطفی میشود. بیچاره برایان کرانستون این وسط نمیداند باید سوپرمن باشد یا نقش پدر روحانی را بازی کند. بعد هم در سریالی با این ابعاد، نقش «اتفاق» در پیشبرد قصه زیادی پررنگ است. حالا تصادف و شرایط مایکل دزیاتو و بقیه حوادث اول فیلم را میشود هضم کرد (دقیق نمیگویم که اسپویل نشود)، ولی بقیهاش افراط است. آدمهایی که دست برقضا در خیابان به هم برمیخورند، این که پسره اتفاقی به پست دختر خانواده دشمن میخورد و عاشقش میشود. این که قاضی تصادفی جیمی بکستر با بازی مایکل استالبرگ را در مرکز پلیس میبیند…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "باید اعتراف کنم خوشحالم که فصل دوم سریال جناب قاضی دارد تمام میشود و طبق اخبار بنایی هم بر تمدید سریال نیست. خود اساتید هم فهمیدند که دیگر جای کش دادن ندارد و نباید وقت تماشاگر و بازیگر و سازندگان را بیش از این گرفت.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | شرایط بغرنجتان را درک میکنیم آقای کرانستون! | [
{
"type": "p",
"text": "چارهای نیست؛ از هر طرف که وارد شوید و هر کاری بکنید، بازهم سریال جناب قاضی Your Honor با Breaking Bad مقایسه خواهد شد. این را مطمئنا سازندگان سریال هم میدانستهاند. رفتن سراغ برایان کرانستون و برای نقش قاضی محترم و عادلی که کمکم تبدیل به هیولا میشود، هر آدم کمهوشی را به یاد Breaking Bad میاندازد. در چنین وضعیتی کار سختتر خواهد بود و باید دست پرتری داشته باشید تا در این مقایسه بازنده مطلق نباشید.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "اما قاضی مایکل دزیاتو یا همان برایان کرانستون توانسته کار را از آب دربیاورد یا نه. سریال ارزشش دیدنش را دارد یا نه. اگر هنوز سراغ Your Honor نرفتهاید و دودل هستید، این توصیه را جدی بگیرید و حتما تماشایش را شروع کنید. سریال در ابتدای کار و در یکی دو اپیزود اول مثل بهترین کارها شروع میشود و نوید یک مینی سریال درجه یک را میدهد. احتمالا شما هم مثل من بعد از گذشت کمی از ماجرا نظرتان تغییر خواهد کرد و خواهید گفت که داستان همانقدر که پرشور و توفانی شروع شده ادامه پیدا نکرده. اگرچه که حداقل میتوانید دیدن فصل اول سریال جناب قاضی را تا انتها ادامه دهید. به خصوص اگر از فضاهای مافیایی و فیلمهایی مثل پدرخوانده و همان Breaking Bad یا سریالهای پلیسی و دادگاهی لذت ببرید. اما اگر قرار بر مقایسه باشد و Defending Jacob را دیده باشید، ترجیح میدهم بگویم سریال عالیجناب یا جناب قاضی بیشتر شبیه این یکی است. کمی درام و کمی معما و مقدار قابل توجهی خون و جنایت و خانوادههای فاسد و پلیسهای فاسد و روابط عاشقانه. اما همه اینها آخرش که چی. این ساخته شبکه Showtime را ببینیم یا نه.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/41065"
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا از دیدن سریال عالیجناب لذت میبریم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "راستش غیر از شروع جاندار و پرکشش سریال که گفتیم، فضای سریال و چالشهای فلسفی-اخلاقی که به خصوص خود قاضی دزیاتو و مایکل پسرش به آن دچار هستند، باعث میشود داستان را جدیتر بگیریم و بتوانیم دنبالش کنیم. پدری که بین عشق فرزند و وظایف اخلاقیاش گیر کرده (و عدهای را یاد داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل) انداخته و عذاب وجدانها و کشمکشهای درونی افراد که ظاهرا از تمایلات شکسپیری پیتر موفات نویسنده داستان سرچشمه میگیرد، میخواهد سطح سریال را از یک اثر صرفا سرگرمکننده بالاتر ببرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیتر موفات نویسنده برنده بفتاست که سناریوی سریال انگلیسی «عدالت جنایی» را نوشته و خیلیها برداشت امریکایی آن سریال به نام «آن شب» یا The Night Of با بازی پیمان معادی را دیدهاند. اما سریال جناب قاضی در فضایی کاملا آمریکایی، در لوییزیانا با همان تیپها و فضاسازیهای مرسوم از باندهای قاچاق و گروههای تبهکار سیاهپوست و پلیس و شهردار پدرسوخته پیش میرود. تا جایی که خط اصلی داستان ادامه دارد، یعنی دوربین اتفاقی که برای پسر میافتد و درگیر شدن پدر قاضی و وارد شدن خاندان بکستر و تهدیدها و بحرانهای قاضی را نشان میدهد، همه چیز ملتهب و نفسگیر است و میتوانید سریال را با سوپرانوز یا Mayor of Kingstown مقایسه کنید. اما سریال در اواخر فصل اول و برای جمع شدن کمی گیج میزند و انگار گفتهاند پول تمام شد و کار را جمع کنید!",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا احتمالا زیاد با تماشای سریال جناب قاضی حال نکنید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برگردیم به اول متن. اگر از آنهایی هستید که خیلی با Breaking Bad خاطره دارید، برایان کرانستون در تقش قاضی دزیاتو توی ذوقتان خواهد زد. او بازیگر خوبی است. به نظر میرسد زورش را هم زده تا بهترین بازیاش را ارائه دهد، اما نقش یک جاهایی بلاتکلیف است. معلوم نیست او قرار است نقش قهرمان را بازی کند یا ضدقهرمان را. این را خودش هم نشان میدهد. یکطورهایی مثل آخر فیلم کازابلانکا در زمان ساخت که فیلمنامهای در کار نبود و کسی نمیدانست آخرش قرار است چی بشود و همه سعی میکردند وسط بازی کنند، اینجا هم همه چیز کمی روی هواست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آدم بدها زیاد بد نیستند و خوبها چندان خوب به نظر نمیرسند و این به خاطر خاکستری بودن شخصیتها نیست. بیشتر روشن نبودن تکلیف نویسنده و کارگردان با کاراکترهاست. این بالا و پایین شدن را در روند ماجرا هم میبینید. داستانی که انگار دارد تلوتلو میخورد. گاهی زیادی جنایی میشود و بعد دوباره برمیگردد و عاطفی میشود. بیچاره برایان کرانستون این وسط نمیداند باید سوپرمن باشد یا نقش پدر روحانی را بازی کند. بعد هم در سریالی با این ابعاد، نقش «اتفاق» در پیشبرد قصه زیادی پررنگ است. حالا تصادف و شرایط مایکل دزیاتو و بقیه حوادث اول فیلم را میشود هضم کرد (دقیق نمیگویم که اسپویل نشود)، ولی بقیهاش افراط است. آدمهایی که دست برقضا در خیابان به هم برمیخورند، این که پسره اتفاقی به پست دختر خانواده دشمن میخورد و عاشقش میشود. این که قاضی تصادفی جیمی بکستر با بازی مایکل استالبرگ را در مرکز پلیس میبیند…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "باید اعتراف کنم خوشحالم که فصل دوم سریال جناب قاضی دارد تمام میشود و طبق اخبار بنایی هم بر تمدید سریال نیست. خود اساتید هم فهمیدند که دیگر جای کش دادن ندارد و نباید وقت تماشاگر و بازیگر و سازندگان را بیش از این گرفت.",
"ref": null
}
] | null |
original:گزارش سریال/گزارش فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | هوتن شکیبا؛ درخشان در همهجا | [
{
"type": "p",
"text": "پله پله تا شهرت",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "به بهانه بازی چشم نواز هوتن شکیبا در سریال رهایم کن ، به این مقاله میپردازیم.هوتن شکیبا که در نیمه دوم دهه ۸۰ بازیگری در تئاتر را آغاز کرد، پس از حضور در بیش از ۲۰ نمایش، در سال ۱۳۹۲ جلوی دوربین ۳ فیلم سینمایی قرار گرفت: «شب بیرون»، «حق سکوت» و «طبقه حساس».",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86"
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شب بیرون ساخته متفاوت و قابل توجه کاوه سجادی حسینی، تهیه کنندگی پرویز پرستویی و نقشآفرینی هوتن شکیبا، سهیلا گلستانی، باران کوثری، حسام محمودی، هومن سیدی، فرید سجادی حسینی و نگار عابدی که در سی و دومین جشنواره فیلم فجر تنها در بخش «نوعی تجربه» حضور داشت و به موفقیتی دست نیافت، از ۲۶ بهمن سال ۱۳۹۳ در گروه هنر و تجربه به روی پرده رفت و با اینکه اکرانش تا خردادماه سال بعد ادامه داشت اما تعداد تماشاگرانش به ۲ هزار نفر هم نرسید!",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "« حق سکوت » ساخته تحسینبرانگیز هادی نائیجی و نقشآفرینی حسام محمودی، شیرین اسماعیلی، هوتن شکیبا و خسرو شهراز با وجود اینکه در سی و دومین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول و بهترین فیلمنامه در بخش نگاه نو را به دست آورد و با اقبال نویسندگان و منتقدان مواجه شد، اما پس از ۷ سال توقیف سرانجام مجوز اکران آنلاین به دست آورد و شهریور ماه سال ۱۳۹۹ در شبکه نمایش خانگی به صورت آنلاین اکران شد که متاسفانه آمار دقیقی از تعداد تماشاگران آن در دسترس نیست.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/d21sz"
},
{
"type": "p",
"text": "هوتن شکیبا و تجربه فیلم پرفروش",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "کمدی « طبقه حساس » به کارگردانی کمال تبریزی و با هنرنمایی رضا عطاران، بهاره رهنما، پانتهآ بهرام، محمدرضا فروتن، پیمان قاسمخانی و هوتن شکیبا در سی و دومین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (رضا عطاران) را به دست آورد و در ۳ بخش بهترین فیلمنامه (پیمان قاسمخانی)، بهترین موسیقی (پیمان یزدانیان) و بهترین جلوههای ویژه بصری (بهنام خاکسار) نامزد دریافت جایزه بود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/LPzs2"
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم طبقه حساس از ۱۵ اسفند سال ۱۳۹۲ به عنوان برنامه نوروزی سینماهای ایران اکران عمومی شد و توانست با جذب بیش از یک میلیون مخاطب به سالنهای نمایشدهنده عنوان دومین فیلم پرتماشاگر سال ۱۳۹۳ را از آن خود کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هوتن شکیبا منهای حضور پررنگ و موفق به عنوان یکی از نقشهای اصلی فیلم «شب بیرون» در دو فیلم دیگر نقشهای مکمل داشت و هنرنماییاش چندان به چشم نیامد. او در سال ۱۳۹۴ در فیلم هلن به کارگردانی علیاکبر ثقفی هم در نقش مکمل ظاهر شد. روشنک گرامی، رویا نونهالی، پژمان بازغی، امین حیایی، ستاره پسیانی و مهرداد فلاحتگر دیگر بازیگران فیلم بودند. هلن که در هیچ جشنواره و مراسم سینمایی شرکت نکرد در ۴ اسفند سال ۱۳۹۵ اکران شد و تنها ۲۴ روز بر پرده سینماها ماند و توانست نزدیک به ۴۴ هزار نفر مخاطب داشته باشد و در رتبه ۴۸ جدول پربینندهترینهای سال قرار گیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اولین سیمرغ بلورین برای هوتن شکیبا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شکیبا طی سال های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ مشغول بازی در سریال لیسانسهها و لیسانسهها ۲ ساخته سروش صحت بود و حسابی توانست در دل مخاطبان میلیونی تلویزیون جا باز کند و یک شبه ره صدساله برود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محبوبیت هوتن شکیبا باعث شد تا او پس از ۳ سال دوری از سینما در یکی از سختترین و غیرمنتظرهترین نقشهای کارنامه هنریاش هنرنمایی کند و حتی صاحب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد هم بشود: فیلم شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار و نقشآفرینی بازیگرانی چون الناز شاکردوست، شبنم مقدمی، فرشته صدرعرفایی، پدرام شریفی، بانیپال شومون، فرید سجادی حسینی و آرمین رحیمیان. شبی که ماه کامل شد در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر موفق شد در ۵ بخش دیگر نیز سیمرغ بلورین را به دست آورد و عنوان جایزهبگیرترین فیلم آن دوره را از آن خود کند. فیلم نرگس آبیار در بخشهای بهترین فیلم، کارگردانی، بازیگر نقش اول زن (الناز شاکردوست)، بازیگر نقش مکمل زن (فرشته صدر عرفایی) و بهترین چهره پردازی (ایمان امیدواری) صاحب سیمرغ بلورین شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هوتن شکیبا با تصاحب سیمرغ بلورین برای بازی در نقش سخت و پیچیده عبدالحمید توانست پس از تنها ۵ سال و حضور در ۴ فیلم سینمایی جایگاه خود را در میان بازیگران درجه یک و کاربلد سینمای ایران باز کند. اما فیلم شبی که ماه کامل شد پس از کسب جوایز بی شمار در ۱۵ خرداد سال ۱۳۹۸ بالای یک میلیون و هفتصد هزار نفر مخاطب را روانه سالنهای نمایش دهنده کرد و در رتبه ۵ جدول پرتماشاگرترینهای سال ایستاد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شکیبا با چرخش ۱۸۰ درجهای نسبت به فیلم شبی که ماه کامل شد در سال ۱۳۹۸ در فیلم عامهپسند به کارگردانی سهیل بیرقی حاضر شد. البته نقشآفرینی او در کنار هنرنمایی فاطمه معتمدآریا و بازی درجه یک باران کوثری که نامزد سیمرغ بلورین نیز شده بود، به چشم نیامد. عامه پسند همچنان پس از گذشت ۳ سال از ساخت، همچنان فرصت اکران عمومی را پیدا نکرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تجربههای طلایی در پایان دهه ۹۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هوتن شکیبا در سال ۱۳۹۹ و در دوران همهگیری کرونا در ۲ فیلم سینمایی ایفاگر ۲ نقش کاملا متفاوت شد: «ابلق» و «تیتی». او در هر ۲ فیلم فارغ از کیفیتشان عالی بازی کرد و تحسین همگان را برانگیخت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "او با گریمی متفاوت در فیلم ابلق ساخته نرگس آبیار در کنار بازیگران چهرهای چون الناز شاکردوست، بهرام رادان، گلاره عباسی، مهران احمدی و… هنرنمایی کرد. «ابلق» در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر حاضر بود و با اینکه چندان به مذاق نویسندگان و منتقدان خوش نیامد اما توانست در ۹ بخش نامزد دریافت جایزه شود که از این میان ۴ سیمرغ بلورین بهترین فیلم به انتخاب تماشاگران، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (گلاره عباسی)، بهترین چهره پردازی (ایمان امیدواری) و بهترین جلوههای ویژه تصویری (فرید ناظر فصیحی) را به نام خود کند. مهمترین ضعف داوران دوره سی و یکم نامزد نشدن هوتن شکیبا برای بازی در «ابلق» بود. این دومین همکاری هوتن شکیبا و نرگس آبیار در ۲۰ مرداد سال ۱۴۰۱ روانه اکران عمومی شد و نزدیک به ۵۲۰ هزار نفر از آن دیدن کردند و جایگاه ۷ جدول پرمخاطبترین های سال به «ابلق» تعلق گرفت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم تیتی چهارمین ساخته آیدا پناهنده پس از فیلمهای «ناهید»، «اسرافیل» و «پاییز نیکایدوها» با نقش آفرینی پارسا پیروزفر، الناز شاکردوست و هوتن شکیبا یکی از آثار خوشساخت و تحسین برانگیز جشنواره سی و نهم فیلم فجر بود که البته با کملطفی داوران مواجه شد. فیلم پناهنده تنها در ۳ بخش بهترین فیلمنامه (آیدا پناهنده و ارسلان امیری)، بهترین فیلمبرداری (فرشاد محمدی) و بهترین موسیقی متن (علیرضا افکاری) نامزد دریافت جایزه بود. «تیتی» در چهاردهمین جشن انجمن منتقدان جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن (الناز شاکردوست) را به دست آورد و در ۳ بخش بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین موسیقی متن هم نامزد بود. تیتی در ۱۵ تیر ۱۴۰۱ اکران عمومی شد و حدود ۵۴۰ هزار نفر را روانه سالن های نمایش دهنده کرد و رتبه ۶ جدول پرتماشاگرترین های سال را به خود اختصاص داد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شکیبا در ادامه هنرنماییهای خود در نقشهای متفاوت در سال ۱۴۰۰ هم جلوی دوربین فیلم ملاقات خصوصی اولین ساخته سینمایی امید شمس رفت. فیلمی عاشقانه و پرملاط و داستانگو که پریناز ایزدیار، ریمان رامین فر، رویا تیموریان، سیاوش چراغی پور و… را در تیم بازیگران خود میدید در چهلمین جشنواره فیلم فجر به زعم نویسندگان و منتقدان یکی از بهترین فیلمها بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با اینکه تا یک روز مانده به پایان جشنواره، ملاقات خصوصی در صدر آرای مردمی بود ناگهان برای اولین بار این جایزه در جشنواره حذف شد و امیر بنان تهیه کننده فیلم به نشانه اعتراض، فیلمش را از داوری بیرون کشید اما با این حال فیلم در چند بخش نامزد دریافت جایزه شد که بار دیگر اعتراض تهیهکننده را در پی داشت. فیلم ملاقات خصوصی در سال جاری در ۱۴ دی به روی پرده سینماهای ایران رفت و در زمان نگارش این گزارش با احتساب میانگین بهای بلیت ۴۰ هزار تومن، نزدیک به ۳۸۵ هزار نفر از آن دیدن کردند و در رتبه موقت ۱۰ جدول پربینندهترینهای سال قرار گرفت. قطعا تا پایان سال تعداد تماشاگران فیلم امید شمس مرز ۴۰۰ هزار نفر را رد خواهد کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حضور شکیبا در نمایش خانگی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شکیبا در این سالهای کمی که شهرت او میگذرد و موفقیتهای فراوانی که به دست آورده، علاوه بر تجربه سریال تلویزیونی، در سریال نمایش خانگی هم حضور فعالی داشته است. او در مجموعه ابله (کمال تبریزی) که بهصورت سیدی توزیع میشد، حضور کمرنگی داشت، اگر صداپیشگی در مجموعه مهمونی (ایرج طهماسب) را ندید بگیریم، سریال رهایم کن (شهرام شاه حسینی) اولین حضور جدی و پررنگ هوتن شکیبا در نمایش خانگی محسوب میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "البته این سریال که از فیلیمو پخش شده است، تنها تجربه او نیست و شکیبا در سریال تموم عمر چندتا بهاره (سروش صحت) هم حضور دارد تا تجربه موفق سریال لیسانسهها را اینبار در نمایش خانگی تکرار کند. زمزمههای حضور هوتن در سریال سووشون (نرگس آبیار) هم شنیده میشود تا بازیگر محبوب فیلمهای آبیار، تجربه همکاری سریالی را در سریال هم بچشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صداپیشهای که دیده نشد!",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هوتن شکیبا در کنار بازیگری، به عنوان صداپیشه هم با ایرج طهماسب همکاری کرده است. او صداپیشگی کاراکتر «خونه بغلی» در مجموعه « کلاه قرمزی » و کاراکتر «بچه» در مجموعه «مهمونی» را برعهده داشت که این آخری با استقبال مخاطبان مواجه شد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/6180"
},
{
"type": "p",
"text": "تعداد تماشاگران آثار اکران شده هوتن شکیبا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ساخت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تاریخ",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اکران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اکران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تعداد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تماشاگران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ردیف نام فیلم رتبه توضیحات",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "۱ شب بیرون ۱۳۹۲ ۲۶ بهمن ۱۳۹۳ ۱,۸۴۸ ۱۴ اکران در گروه هنر و تجربه ۵ طبقه حساس ۱۳۹۲ ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۳۹۳ ۱,۰۱۱,۰۶۳ ۲ ۴ هلن ۱۳۹۴ ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۳۹۵ ۴۳,۳۱۹ ۴۸ ۳ شبی که ماه کامل شد ۱۳۹۴ ۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱,۷۱۶,۹۱۵ ۵ ۲ ابلق ۱۳۹۹ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ۵۱۶,۵۳۸ ۷ ۸ تی تی ۱۳۹۹ ۱۵ تیر ۱۴۰۱ ۵۳۸,۶۲۷ ۶ ۶ ملاقات خصوصی ۱۴۰۰ ۱۴ دی ۱۴۰۱ ۳۸۴,۱۰۰ ۱۰ اکران ادامه دارد میانگین تعداد تماشاگر ۶۰۱,۷۷۳",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "پرتماشاگرترین آثار اکران شده هوتن شکیبا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ساخت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تاریخ",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اکران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اکران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تعداد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تماشاگران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ردیف نام فیلم رتبه توضیحات",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "۱ شبی که ماه کامل شد ۱۳۹۴ ۱۵ خرداد ۱۳۹۸ ۱,۷۱۶,۹۱۵ ۵ ۲ طبقه حساس ۱۳۹۲ ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ ۱۳۹۳ ۱,۰۱۱,۰۶۳ ۲ ۳ تی تی ۱۳۹۹ ۱۵ تیر ۱۴۰۱ ۵۳۸,۶۲۷ ۶ ۴ ابلق ۱۳۹۹ ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ ۵۱۶,۵۳۸ ۷ ۵ ملاقات خصوصی ۱۴۰۰ ۱۴ دی ۱۴۰۱ ۳۸۴,۱۰۰ ۱۰ اکران ادامه دارد",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی کامل و نقد فیلم امپراتور روشنایی | [
{
"type": "p",
"text": "داستان فیلم امپراتوری روشنایی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان رسمی فیلم امپراتوری روشنایی Empire of Light آمده است:«درامی درباره قدرت روابط انسانی در طول دورانی پرتلاطم در اوایل دهه ۸۰ که داستان آن در یک شهر ساحلی انگلیسی اتفاق میافتد».",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امپراتوری روشنایی داستان سینمای امپایر و کارمندان آن است که هر کدام مسائل عاطفی خاص خود را دارند. این فیلم به کاوش در دوستیهای نامحتمل در مکانهای غیرمنتظره میپردازد. امپراتور روشنایی در مرکز خود داستانی قدرتمند و تکاندهنده از زندگی انسانها و ارتباطهای انسانی است. اگرچه فیلم یک اثر عاشقانه محسوب میشود، اما همچنین به موضوعات مهمی که بریتانیای آن زمان با آنها دست و پنجه نرم میکرد و هنوز نیز مطرح هستند میپردازد. فیلم داستان شخصیت هیلاری را دنبال میکند که در سینمای امپایر در یک شهر ساحلی در انگستان کار میکند. اما او در آنجا به واسطه موقعیتش مورد سوءاستفادههای رئیسش آقای الیس قرار میگیرد. کمی بعد کارمند جدیدی به نام استیون وارد آنجا میشود و بلافاصله با هیلاری رابطه برقرار میکند. در حالیکه هیلاری با سلامت روان خود و مسائل مربوط به کار درگیر است، زندگی استیون نیز توسط نژادپرستی گسترده تهدید میشود. این ۲ که از دنیای اطرافشان خشمگیناند با یکدیگر در جستوجوی یافتن یک پناهگاه امن هستند. اما این آرامش مانند هستی فیلمها موقتی است. بدین ترتیب، مندس شباهت عجیبی میان این ۲ روح آسیبدیده و سینمایی ایجاد میکند که به زندگی مردم نور میاندازد. زیرا در نهایت «هیچ چیز بدون نور ممکن نیست».",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فیلم امپراتور روشنایی همانطور که چشمانداز سینمای اوایل دهه ۸۰ را بازآفرینی میکند به تعدادی از آثار کلاسیک برجسته آن دوره مانند اینطور چیزها All That Jazz باب فاسی، برادران بلوز The Blues Brothers جان لندیس، حرکت دیوانهوار Stir Crazy سیدنی پوآتیه، مرد فیلنما The Elephant Man از دیوید لینچ و نه تا پنج Nine to Five کالین هیگینس اشاره میکند. اما فیلمهایی هستند که اشارههای پررنگتری به آنها میشود. از جمله میتوان به درام ورزشی برنده اسکار ارابههای آتش Chariots of Fire هیو هادسن که اولین نمایش منطقهای خود را در امپایر انجام میدهد و کمدی بسیار عمیق حضور (Being There) هال اشبی اشاره کرد. فیلم کلاسیک اشبی با حضور پیتر سلرز افسانهای که براساس رمان تحسینشده نویسنده لهستانی یرژی کوشینسکی ساخته شده است در پایان امپراتور روشنایی نمایش داده میشود. این یک انتخاب مناسب بنظر میرسد، زیرا به قول مندس این فیلم بسیار تاثیرگذار یک سنگ محک آشکار برای سینمای آن دوره است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/cbf58"
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران و عوامل فیلم امپراتوری روشنایی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "الیویا کلمن بینظیر در کنار مایکل وارد ، ۲ شخصیت اصلی امپراتوری روشنایی هستند. کلمن که در کارنامهاش یک جایزه اسکار برای فیلم سوگلی The Favourite و یک نامزدی برای فیلم دختر گمشده The Lost Daughter دیده میشود، در اینجا نقش مدیر داخلی یک سینما به نام هیلاری اسمال را ایفا میکند. بازی کلمن در این نقش برای او یک نامزدی گلدن گلوب به ارمغان آورد. وارد نیز در نقش استیون کارمند جدید سینما حضور دارد که به تدریج رابطهای عاشقانه با هیلاری برقرار میکند. کالین فرث در نقش آقای الیس، مدیر سینما، رابطهای ناخوشایند با کارمندش هیلاری دارد. بازیگر محبوب انگلیسی توبی جونز آپارتچیای به نام نورمن را به تصویر میکشد. کریستال کلارک، تام بروک، مونیکا دولان، سارا استیوارت، ران کوک، جاستین ادواردز و تانیا مودی، از دیگر بازیگران فیلم هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "آشنایی با عوامل فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سام مندس علاوه بر نویسندگی و کارگردانی در کنار پیپا هریس به عنوان تهیهکننده در تولید این فیلم مشارکت کرده است. مندس یک فیلمساز تحسینشده است که بیشتر بخاطر فیلمهایی مانند زیبای آمریکایی American Beauty، اسکایفال Skyfall و ۱۹۱۷ شناخته میشود. او همچنین به عنوان تهیهکننده اجرایی در سریالهای تلویزیونیای مانند داستان عامهپسند Penny Dreadful و بریتانیا Britannia فعالیت داشته است. امپراتوری روشنایی در حکم نامه عاشقانه این فیلمساز به سینما بنظر میرسد و همانطور که خود مندس در مصاحبهای اشاره کرده برگرفته از زندگی شخصی او است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمبرداری درخشان فیلم نتیجه حضور راجر دیکنز بزرگ در پشت دوربین است. این فیلمبردار انگلیسی برنده ۲ جایزه اسکار که برای فیلمبرداری این فیلم نیز نامزد اسکار شده است بیشتر بخاطر همکاری با برادران کوئن و خلق تصاویر خیرهکننده در فیلمهایی مانند رستگاری در شاوشنگ The Shawshank Redemption، ذهن زیبا A Beautiful Mind، جاده انقلابی Revolutionary Road، اسکایفال، بلید رانر ۲۰۴۹، ۱۹۱۷ و بسیاری از فیلمهای محبوب دیگر شناخته میشود. امپراتوری روشنایی، پنجمین همکاری دیکنز با مندس است. ترنت رزنر و آتیکوس راس روی موسیقی فیلم کار کردهاند. این ۲ آهنگساز که در کارنامهشان سابقه همکاری با فیلمسازانی مانند دیوید فینچر دیده میشود در سال ۲۰۱۱ برای فیلم شبکه اجتماعی The Social Network بطور مشترک برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم شدند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیزر فیلم Empire of Light",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تریلر امپراتوری روشنایی مخاطب را به دوران سینماهای قدیمی با صندلیهای قرمز مخملی و نورهای درخشان میبرد. تریلر با توضیحات توبی جونز درباره آنچه که سینما با تماشاگران انجام میدهد و شیوهای که فیلمها نمایش داده میشوند شروع میشود و عظمت سینما و تجربه فوقالعاده تماشاگر بودن در یک سالن سینمای سنتی را به تصویر میکشد. تریلر اساسا بر تعادل میان نور و تاریکی تمرکز میکند که هم از لحاظ بصری و هم از لحاظ استعاری بر مضمون فیلم غالب است. این تیزر همچنین شخصیتهای کلیدی فیلم، به ویژه ۲ شخصیتی که کلمن و مایکل وارد به تصویر میکشند را معرفی میکند و دوستی میان آن دو را برجسته میسازد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم امپراتوری روشنایی",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "LarsenOnFilm | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جاش لارسن | شگفتانگیز است که همه چیز در فیلم، البته بیشتر به لطف فیلمنامه مندس و انتخاب الیویا کلمن برای بازی در آن، به نتیجهای فوقالعاده منجر میشوند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "اسکریناینترنشال | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیونولا هالیگان | امپراتوری روشنایی فیلمی احساساتگرایانه است – موسیقی غمانگیز پیانو از ترنت رزنر و آتیکوس راس از همان صحنههای افتتاحیه این را نوید میدهد – اما پیام عشق، مقاومت و پیدا کردن خانواده در هر کجا که میتوانید در فیلم، باید در هر سالن سینمایی تاریکی که آن را پخش میکند تاثیر گذار باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "هالیوود ریپورتر | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شری لیندن | هیچ چیز در فیلم ذرهای از تاثیر دراماتیک اجرای کلمن که طیف متنوعی از احساسات را به نمایش میگذارد، ندارد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "آیریش تایمز | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تارا بردی | اگرچه فیلمنامه مندس شامل صحنههای به یاد ماندنی میشود، اما سعی میکند چیزهای زیادی را پوشش بدهد. از جمله اینکه بطور نامتجانسی به نابرابریهای نژادی و جنسیتی، مسائل بهداشت روانی و عشق به سینما میپردازد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "مجله اسلنت | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کنجی فوجیشیما | در امپراتوری روشنایی سم مندس، ایده قدرت فیلمها به شکل ناامیدکنندهای به نسبت خیلی دیرتر از دغدغههای اجتماعیتر فیلمنامه و پیرنگ عاشقانه آن ظاهر میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "بوستون گلوب | امتیاز: ۳۸ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اودی هندرسون | سم مندس به تنهایی تمام تلاش خود را برای نوشتن یک فیلمنامه اورجینال میکند، اما نتیجه به هیچ وجه افسونکننده نیست. در عوض، امپراتوری روشنایی شخصیتهایی که به شکل بد و ناکافیای تعریف شدهاند را در یک قطعه نوستالژیک که از طریق عشق کارگردان به فیلمها فیلتر شده است، قرار میدهد (به عنوان یک فیلم بهتر با همین موضوع، خانواده فیبلمن اسپیلبرگ را تماشا کنید).",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چکیدهای از نقد فیلم امپراتوری روشنایی از سایت امپایر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جان نیوجنت | فیلم قبلی مندس، حماسه جنگی سکانسپلان ۱۹۱۷، ادای احترامی به پدربزرگش، کهنهسرباز جنگ جهانی اول، بود. فیلم تازه او، امپراتوری روشنایی، یک درام دهه هشتادی موقرانه است که داستان آن در یک سینمای ساحلی قدیمی رخ میدهد. فیلمی که از هر منظر نسبت به فیلم قبلی مندس یک تغییر ۱۸۰ درجهای محسوب میشود. اما در این داستان نیز یک عنصر شخصی وجود دارد: در واقع مندس این فیلم را ادای احترامی به مادرش میداند که از بیماری روانی رنج میبرده است. حاصل آن، یک ملودرام مربوط به گذشته است که با جدیت سعی میکند چیزهای زیادی را همزمان به نمایش بگذارد که البته در همه آنها موفق عمل نمیکند. فیلمی که همزمان میخواهد یک داستان عاشقانه نامحتمل، پرترهای از یک فروپاشی عصبی، تصویری از بریتانیای درگیر نژادپرستی در دوران تاچر و یک نامه عاشقانه به سینما باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هنگامی که هیلاری (الیویا کلمن) را ملاقات میکنیم، او کارمند دلزده و خسته یک سینما است که درگیر یک رابطه ممنوعه غیرعاشقانه و آزاردهنده با مدیر خود است (کالین فرث). به تدریج معلوم میشود که هیلاری سابقه اختلالات روانی داشته است و در جهانی کرخت شده از داروهای ضدافسردگی زندگی میکند. این یک اجرای فوقالعاده و تاثیرگذار دیگر از کلمن است، حتی اگر گاهی داستان هیلاری طعمه کلیشههای رخوتانگیز ملودرام شود، باز هم میتوانید تاثیر تکاندهنده اجرای او را لمس کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سپس سر و کله استیون (مایکل وارد) پیدا میشود. کسی که با حضور خود بارقهای از روشنایی به وجود مغموم هیلاری میتاباند. اگرچه او شبیه یک مرد رویایی دوست داشتنی و امیدبخش بنظر میرسد – در یک استعاره گل درشت او از یک کبوتر پرستاری میکند تا سلامتی خود را به دست بیاورد – اما به شکل ناشیانهای به ابزاری برای آموزش نژادپرستی به شخصیتهای سفیدپوست صادق و بیریا تقلیل مییابد. هرچند مایکل وارد حداقل او را به شکل جذابی به تصویر میکشد. نقشی که میتواند برای او در حکم دعوتی برای نقشهای اصلی آینده باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از آنجایی که مسئله سلامت هیلاری در ادامه نقش اصلی را ایفا میکند، وعده مواجهه با مرثیهای به سبک سینما پارادیزو که در عنوان فیلم (و حتی تبلیغات پیرامون آن) بطور ضمنی به آن اشاره میشود به تدریج شروع به کمرنگ شدن میکند. بنابراین سینما اغلب مانند یک شخصیت مکمل در فیلم بنظر میرسد. عنصری فرعی که صرفا کارکردی تزئینی پیدا میکند. در امپراتور روشنایی به عنوان یک نامه عاشقانه سینمایی، شخصیتها عمدتا به شکل سوالبرانگیزی نسبت به فیلمهایی که نمایش داده میشوند بیتفاوت بنظر میرسند. فقط آپاراتچی سینما با بازی توبر جونز است که به قلمرو سینما دوستی گرایش دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما مندس با کمک فیلمبرداری مثل همیشه استادانه راجر دیکنز و طراحی تولید مارک تیلدسلی، زمان و مکان بسیار خاصی را احضار میکند. دورهای که برای مردم بریتانیا در یک گروه سنی خاصی بلافاصله آشنا بنظر خواهد رسید؛ دوران بدبینی اقتصادی، پردههای نمایش پرزرق و برق و عینکهای ناخوشایند دهه هشتادی. سازندگان فیلم در این فضای ناخوشایند و حزنانگیز زیبایی عجیبی را مییابند؛ به ویژه در شکوه و نجابت بزرگ سینمای قدیم. در این میان هیلاری و استیون نیز یک رابطه عاشقانه پنهانی را در یک سالن رقص خالی که شبیه یک گنجینه باستانشناسی بنظر میرسد آغاز میکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه فیلمنامه (که مندس برای اولینبار به تنهایی آن را نوشته) ناهمگون است، اما فیلم در بهترین حالت خود واقعا برانگیزاننده عمل میکند. همچنین مندس در تصمیم عاقلانهای به دوربین اجازه میدهد – همچنین به موسیقی ظریف و متفکرانه ترنت رزنر و آتیکوس راس – تا بسیاری از مفاهیم و ایدههای فیلم را به تصویر بکشد. در مجموع امپراتور روشنایی اثری کاملا منسجم نیست، اما حداقل میتوانید نیت صادقانه و پراحساسی که فیلم با آن ساخته شده است را لمس کنید. اگرچه نمیتوانیم مجذوب برخی لحظات سینمایی باشکوه و تاثیرگذار فیلم نشویم، اما امپراتور روشنایی اغلب در مورد آنچه که میخواهد به آن برسد، کمی سردرگم بنظر میرسد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز سایت های سینمایی برای فیلم امپراتور روشنایی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مصاحبه با کارگردان و بازیگران فیلم Empire of Light",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "الیویا کلمن: مندس بهترین محقق من بود",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "من احساس مسئولیت بزرگی برای به تصویر کشیدن مادر سم داشتم. همانطور که قبلتر اشاره کردم، ما در محیطی بسیار حمایتی کار میکردیم و سم خیلی مهربان و از لحاظ احساسی باهوش بود. او به شما این احساس را میدهد که هیچ چیزی برای اشتباه کردن وجود ندارد. بنابراین میتوانید احساس آزادی کنید و واقعا دنبال آن بروید. او همیشه آنجا در کنارم بود تا بگوید:«تماشای یک زن در هنگام نوسانات خلقی و در دورههای افسردگی و شیدایی چگونه است. اینکه قبل و بعد از مصرف لیتیم چگونه بنظر میرسد». زیرا او در تمام دوران کودکی خود هر روز این چیزها را میدید. او بهترین محقق من بود و بنابراین احساس امنیت میکردم.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "مایکل وارد: در آن زمان موسیقی خیلی مهم بود",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بنظر من این فیلم درباره ۲ آدم تنها است که از طریق ارتباط با آن تنهایی به یکدیگر نزدیک میشوند. این فیلم واقعا اهمیت ارتباط انسانی را در کنار همه موضوعات دیگری که به آنها میپردازد، از جمله سلامت روان، نژادپرستی، تبعیض جنسیتی و فمینیسم، نشان میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چیزی که فکر کنم از دهه ۸۰ با آن ارتباط برقرار کردم تاثیر موسیقی بود. در آن زمان موسیقی خیلی مهم بود، به ویژه به این دلیل که به مردم چیزی برای باور داشتن ارائه میداد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "سم مندس: فیلم الهامبخش من برخورد نزدیک از نوع سوم بود",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حدس میزنم که مهمترین فیلم الهامبخشم برخورد نزدیک از نوع سوم Close Encounters of the Third Kind بود که احتمالا در دوازده سالگی در میدان لستر لندن آن را دیدم… . آن زمان بود که به سینما روی پرده بزرگ معتاد شدم. اما این واقعا عاملی نبود که مرا به فیلم ساختن وا داشت. در ۱۲ سالگی هرگز به این فکر نکردم که قرار است فیلمی بسازم. فقط میدانستم این چیزی است که دوستش دارم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برای من، فیلم در مرکز خود درباره بیماری روانی و درباره مبارزه درونی هیلاری با آن است. همچنین درباره یک کشمکش بیرونی که مربوط به شخصیتی است که بخاطر رنگ پوستش و شرایط سیاسی در حال مبارزه است. این کشمکشهای درونی و بیرونی در فیلم با یکدیگر تصادم پیدا میکنند. این چیزی است که فیلم درباره آن صحبت میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وبسایت میانگین امتیاز IMDB ۶.۷ از ۱۰ کاربران متاکریتیک ۶.۱ از ۱۰ منتقدان راتن تومیتوز ۴۵ درصد بر اساس ۲۱۰ نقد کاربران راتن تومیتوز ۷۴ درصد منتقدان متاکریتیک ۵۴ درصد براساس ۴۸ نقد",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | آنچه میخواستید درباره ژیژک بدانید، اما… | [
{
"type": "p",
"text": "برای آن دسته از شیفتگان فیلم و سینما که با تماشای فیلم درگیرکننده و تاثیرگذاری چون «داستان ازدواج» و با بازی تحسین برانگیز آدام درایور و اسکارلت جوهانسن به سینما و نوع نگاه فیلمسازی چون نوآ بامباک علاقمند شده بودند، مواجهه با آخرین ساخته این کارگردان خوشفکر، چیزی جز یک ناامیدی بزرگ و یاسآور در پی نخواهد داشت. نویز سفید یا برفک، اگرچه میکوشد رگههایی از همان داستانهای همیشگی کارگردانش، مبنی بر اختلافات و درگیریهای خانوادگی میان یک زوج را به نمایش گذارد اما نگاه متفاوت فیلمساز به این مساله و تاکید بر نوعی روایت چند پیرنگی که با سطحینگری عامدانه کارگردان، جلوهای گذرا و توریستی پیدا کرده است، نمیتواند تماشاگری که برای غرق شدن در جهان فیلم به استقبال آن آمده است را از خود راضی نگه دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نویز سفید همانند بسیاری از مقالات مرعوب کننده و زردی که امروزه میکوشند با آویزان شدن از نوعی پست مدرنیسم سطحی، خودشان را تحت عنوان «مطالعات چند رشتهای» به مخاطب معرفی کنند، سعی کرده تا با به میان آوردن مسائل مهم و بزرگی چون تلویزیون و فرهنگ عامه، پدیده مصرف گرایی، زندگی و تفکرات هیتلر و الویس پریسلی، مرگ اندیشی، خیانت در زندگی زناشویی، دژاوو (وقایعی که امروز در حال رخ دادن است را قبلا در ذهن یا خواب خود دیدهایم به طوری که حس درونی آن موقعیت را قبلا تجربه کردهایم)، آلودگی هوا و انفجارهای شبه اتمی و … که هر کدامشان به شکل مجزا میتواند ایده اصلی یک فیلم بلند سینمایی باشد، به سراغ خانواده پر جمعیتی رفته که پدر( با بازی آدام درایور) بعنوان یک استاد دانشگاه چنان دیالوگهای بی سروته و بی اهمیتی را با اطرافیانش برقرار میکند که صحبت درباره دستشویی کردن در برف را به مهمترین مبحث گردهمایی اساتید باهوش بر سر میز ناهار تبدیل میکند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/dmlvb"
},
{
"type": "p",
"text": "دیالوگهای پرت و پلای فیلم (بخوانید وراجیها) و بحثهای پرشور درباره اینکه امروز سهشنبه است یا چهارشنبه(!) را بگذارید کنار دیالوگهای فیلمهای مهم پست مدرنیستی تاریخ سینما همچون «آدمهای ساده» و یا «اعتماد» ساخته ۳۰ سال پیش فیلمساز مستقلی چون هل هارتلی تا یادآوری دلپذیری داشته باشید بر نقش گفتوگوهای هجوآمیز کاراکترهای فیلم برساختار روایی و درام درونی اثر.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تفاوت بسیاری است میان کسی که جان یک روایت پست مدرنیستی را درک کرده و میکوشد تا با زبان تصویر و روایتی هجوآمیز آن را برای تماشاگر نقل کند با کسی که با پرگویی مبالغه آمیز و درهمآمیختن نظریههای فلسفی، سیاسی و اجتماعی و گریز زدن به ژانرهای گوناگون در سینما بخواهد جلوهای پیچیده به مباحث ساده و گاه بی اهمیت خود بدهد و از این طریق برای خود کسب اعتبار نماید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در فیلم نویز سفید صحنه مهم و تعیین کنندهای وجود دارد که تمرکز در جزئیات و مولفههای درونی آن میتواند تمام فرم فیلم و محتوای دلخواه کارگردانش را یکجا به مخاطب ارائه کند: موری ساسکایند (با بازی دان چیدل) استاد سیاهپوستی است که میخواهد در دانشگاه یک کنفرانس مفصل درباره الویس پریسلی برگزار کند و در این بین از جک (با بازی آدام درایور) که استاد سفید پوست دانشگاه است و بر روی زندگی هیتلر مطالعه میکند، درخواست میکند که این کنفرانس را برای تاثیرگذاری بیشتر و جلب توجه دانشجویان و مسئولان دانشگاه، به اتفاق یکدیگر برگزار کنند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "میزانسن انتخابی نوآ بامباک ترکیبی پراکنده و نابسامان از وضعیت آشفتهای است که قرار نیست هیچ کدام از شنوندهها چیز دندانگیری از آن به دست بیاورند. در جلسهای که هر کدام از اساتید بی توجه به حرف و کلام دیگری به میان صحبت دیگری پریده و یکی در میان روایتی از الویس و هیتلر را به مخاطب تزریق میکنند، تنها چیزی که در این میان به دست نمیآید شناختی دقیق از الویس و هیتلر است. اما تشویق انتهایی حضار در این سکانس که نشان از هیجان زدگی آنها از روبرو شدن با معجونی بههم ریخته از روایاتی غیر قابل فهم است، به راحتی میتواند جان مطالعات چندرشتهای مد روز را برای مخاطب بر ملا کند. فیلم جدای از کنایهای که به این گونه از مطالعات و پژوهشها میزند، خودش هم در ادامه به همان مسیری میرود که قصد طعنه زدن به آن را داشته است.",
"ref": "https://www.filimo.com/crew/Noah-Baumbach"
},
{
"type": "p",
"text": "به نظر میرسد بهترین توصیف و تحلیل درباره نویز سفید را استفانی زاکارک در روزنامه تایم به رشته تحریر درآورده است: به سختی میتوان فهمید که بامباک دقیقا در اینجا به دنبال چیست، جز اینکه شاید میخواهد به ما یادآوری کند که کلید زندگی کردن، ادامه دادن آن است. اما برای بیان این موضوع احتمالا به ۲ ساعت و ۱۶ دقیقه فیلم نیازی ندارید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "*تیتر این یادداشت با الهام از کتاب «لاکان-هیچکاک: آنچه میخواستید درباره لاکان بدانید اما جرئت پرسیدنش از هیچکاک را نداشتید» نوشته اسلاوی ژیژک از مهمترین نظریهپردازان مطالعات چند رشتهای وام گرفته شده است.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی انیمه بر فراز تپه پاپی | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان انیمه بر فراز تپه پاپی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ماجرای انیمه بر فراز تپه پاپی از این قرار است که دخترکی نوجوان در بالای تپه پاپی با مادربزرگش در یک خانه مشرف به بندر زندگی میکند. او هر روز صبح زود بیدار میشود تا به یاد پدرش که در جنگ مفقود شد، پرچمهای یادبود کشتی او که در طول جنگ کره غرق شد را به اهتزاز درآورد. پدرش زبان دریایی پرچمها را به او آموخت و اکنون او آرزو میکند که این مهارت دوباره آنها را به هم پیوند دهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فضای انیمه در سال ۱۹۶۳ جریان دارد. جوانهای یک محله نسبت به حفظ میراثی از گذشته در تلاشاند. این میراث خانهای قدیمی و با شکوه است که میتواند نماد فرهنگ ژاپن باشد. جوانها برای حفظ این میراث دست به پاکسازی و نو نوار کردن آن میزنند و مذاکراتی به عمل میآورند تا این سازه را حفظ کنند. در این میان عشقی شکل میگیرد که مراحل غیرقابل باوری را در مسیرش طی میکند. از آنجایی که داستان کم عمق و ماجرا کمتر هیجانانگیز است، باید به همین بسنده کنیم که قصه انیمه بر فراز تپه پاپی حول ماجرایی عاشقانه میچرخد که پایانی عجیب دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "درباره خالقان انیمه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گورو میازاکی (متولد ۱۹۶۷) کارگردان ژاپنی است. او پسر انیماتور و کارگردان انیمه، هایائو میازاکی، یکی از بنیانگذاران استودیو جیبلی، است. گورو که در مقایسه با پدرش تقریبا فردی بیمیل به خلق انیمه بهنظر میرسد، سه انیمه حکایت دریای زمین (۲۰۰۶) بر فراز تپه پاپی (۲۰۱۱) و ارویگ و جادوگر (۲۰۲۰) را کارگردانی کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "او در ابتدا و پیش از ورود به کسب و کار تولید انیمه، سالها بهعنوان منظرهساز در تیمهای انیماتوری کار میکرد. گورو و برادر کوچکترش کیزوکه همیشه از تماشای طرحهای پدرشان شگفتزده میشدند اما گورو اغلب این احساس را داشت که هیچوقت نمیتواند اثری به کاملی آنچه پدرش خلق میکند، بسازد. پس از تماشای انیمه بر فراز تپه پاپی، من هم با گورو موافق شدم.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "انیمه بر فراز تپه پاپی روی ماجرای دو دانشجوی دوستداشتنی و کاملا ساده تمرکز دارد که هیچ کار خارقالعادهای انجام نمیدهند و در یک عاشقانه افلاطونی غوطهورند. آنچه در این انیمه مورد توجه قرار میگیرد شمایل سازهای است که جوانان شهر در صدد مراقبت از آن هستند. سازهای که به محض دیدنش، منظرههای قلعه متحرک هاول و قصری که در شهر اشباح در ذهنش تداعی میشود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/oCSuf"
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی انیمه بر فراز تپه پاپی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمه بر فراز تپه پاپی به طرز عجیبی وصله ناجور استودیو جیبلی است. این انیمه به هیچ طریقی نمیتواند در ردیف آثار قدیمی جیبلی قرار بگیرد. قبل از هر چیز میشود جای خالی عنصر خیال را در انیمه بر فراز تپه پاپی به وضوح دید. داستان خطی و عاری از هر ماجرای خیال انگیز یا موجودات جذاب و فراطبیعی است. هیچ کاراکتر تاثیرگذاری در این انیمه دیده نمیشود یا دیالوگی که برای همیشه در خانه اول ذهن مخاطب باقی بماند. در واقع شمایل این انیمه ما را یاد استودیو جیبلی میاندازد اما داستان آن آنقدر ناامید کننده است که نمیشود سطحی و بیرنگ بودن آن را نادیده گرفت. احتمالا موسیقی معمولی و داستان کم رمق در این انیمه پیش از هرچیز توی ذوق میزند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاید بشود بعضی نمادها را در انیمه برفراز تپه پاپی ارزشمند شمرد اما حتی این نمادها هم آنقدر قوی ظاهر نشدهاند که چیزی را در دل مخاطب تکان بدهند. میشود از تماشای منظرههای این انیمه لذت برد اما نمیشود از دیدن آن چیزی به خانه ذهن برد. همین عدم حضور عنصری برای توجه و ذخیره کردن در خانه ذهن مهمترین مولفهای است که انیمه گورو را تبدیل به اثری ناامید کننده در میان انیمههای استودیو جیبلی میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مجموع این انیمه با پیچشهای داستانی، برخی تعلیقها و تحولات نسبتا معمولی همراه است. چیزی که کم است، شخصیتهای پیچیده و باروکی هستند که اغلب توسط میازاکی خلق میشوند، مانند شاهزادهای که در انیمه شهر اشباح حمام را اداره میکند. در مقابل آنچه در انیمه برفراز تپه پاپی میبینیم دو شخصیت اصلیاش است با چهرههای معمولی که صورتهای گردی دارند و هیچ ویژگی بارزی در شمایلشان نیست.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | کیارستمی سینمای ترکیه | [
{
"type": "p",
"text": "بدون شک نوری بیلگه جیلان مهمترین کارگردان سینمای معاصر ترکیه است که به سینمای این کشور اعتبار جهانی بخشیده است. نوری بیلگه جیلان از نسل دوم فیلمسازان خلاق و هنرمند سینمای ترکیه است، هر چند که خیلی رهرو پیدا نکرده است. معمولا سینمای جیلان با گارگردان ایرانی عباس کیارستمی نیز به سبب تصاویر آشنایی که در فیلمهای او میبینیم مقایسه میشود، هر دوی فیلمسازها از ایده بازی کردن به منظور پرداختن به مسئله وجودی بهره میگیرند، مانند: معنای زندگی، اخلاقیات، ضمیر خودآگاه، و غیره. و با انجام این کار، آنها به این نتیجه میرسند که بازی کننده اصلی در حقیقت خود سینما است.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خود جیلان نیز بارها نام کیارستمی را به عنوان منبع الهاماش و نزدیکی به سینمای ایران ابراز کرده است. فیلمهای سه میمون (۲۰۰۸)، روزی روزگاری در آناتولی (۲۰۱۱) و خواب زمستانی (۲۰۱۴) موفقترین آثار جیلان بهشمار میروند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/0zh9Q"
},
{
"type": "p",
"text": "نوری بیلگه جیلان سال ۱۹۵۹ در استانبول به دنیا آمد. او با عکاسی قدم در فعالیتهای هنری گذاشت. جیلان در رشته مهندسی برق دانشگاه بغازیچی تحصیل کرد و سپس به دانشگاه هنرهای زیبای معمار سنان رفت و آنجا ۲ سال در رشته سینما درس خواند. او یکی از مهمترین و جذابترین فیلمسازان است که مورد توجه بسیاری در سینمای جهان بوده است.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "او دورانی که بین سالهای ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹ عکاسی کرد را «عکسهای اولیه» و عکسهای سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ را «سینما اسکوپ ترکی» نامگذاری کرد. دوره سوم عکاسی او «برای پدرم» نام دارد. جیلان با ساخت یک فیلم کوتاه به نام «پیله» فیلمسازی را آغاز کرد. فیلم کوتاه «پیله» در جشنواره کن سال ۲۰۰۵ به نمایش درآمد. سال ۱۹۹۸ او فیلم بلند قصبه را کارگردانی کرد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/B5ixk"
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم بلند «دوردست» که سومین اثر سینمایی او، سال ۲۰۰۲ جوایز بسیاری کسب کرد. جایزه هیئت داوران و جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره کن از جوایز فیلم بود. فیلم چهارم کارگردان هم موفق بود و نظر منتقدان را به خود جلب کرد. «اقیلمها» عنوان فیلم چهارم جیلان جایزه فیبرشی جشنواره کن سال ۲۰۰۶ را به دست آورد. نخل طلای کن برای فیلم «خواب زمستانی» از دیگر جوایز مهم و با ارزش اوست. نوری بیلگه جیلان سال ۲۰۰۹ در شصت و دومین دوره جشنواره فیلم کن از اعضای هیئت داوران بخش مسابقه بینالملل بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ازسال ۱۹۹۵ که نوری بیلگه جیلان فیلم کوتاه پیله را ساخت تا به امروز، قدم به قدم سعی کرده سرگردانیهای انسان، به خاصه انسانی که در اقلیم و زیست شهری و روستایی کشورش ترکیه به دنیا آمده و زندگی کرده را به تصویر بکشد. زندگی اجتماعی، شرایط سیاسی، باورهای اعتقادی، روابط والدین و فرزندان، همسران و عشاق، دوستان و اقوام و حتی غریبهها و آشناهای اتفاقی، همگی در پیچوخم فیلمهای جیلان حضور دارند و فیلمساز با گفتوگوها و سکوتها دست به کندوکاوشان زده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جیلان که همواره با منظرههایش از طبیعت و حضورهای انسانی درون این منظرهها، به پیچیدهترین مسائل انسانی، اخلاق و حتی سیاست نقب زده، به شاخصههای سبکی مخصوص به خودش رسیده که نشانههای فراوانی با دامنه گسترده از ویژگیهای سبکی و فکری فیلمسازان مختلف از برگمان و تارکوفسکی تا گونی و کیارستمی در آثارش دیده میشوند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کتاب «سینمای نوری بیلگه جیلان: تعلق، هویت و خاطره» نوشته «آسومان سونر» پژوهشی گام به گام است که به عناصر سبکی و اندیشگانی این فیلمساز مهم و بزرگ معاصر میپردازد. این کتاب سعی دارد از لابهلای تصاویر و قصههای فیلمهای جیلان، مسئلههای او را با معنای زندگی، زندگی در جریان، گذشته زیستهشده و یادآوریها، تحلیل و تفسیر کند. سینمای نوری بیلگه جیلان را میتوان یکی از نقطههای ورود به بحث شناخت فیلمسازی دانست که چه او را دوست داشته باشیم چه نه، همیشه هر فیلم تازهاش یکی از چشمانتظاریهای دوستداران سینما بوده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جالب اینکه جیلان به شدت با تبلیغات مخالف است. در بخشی از مصاحبه او که در کتاب «همیشه همان ابرها» منتشر شده میگوید: «راستش همه کمابیش این را میدانند که تبلیغات دروغ است. برای همین احساس کردم اولین کاری که در سینما باید انجام دهم گسستن از زیباییشناسی تبلیغات است. سعی کردم تا جایی که میشود تکنیک و دوربین به چشم نیاید و حرکات دوربین تا حد امکان کم شود. برای همین هم همه پیشنهادهایی را که برای ساخت فیلم تبلیغاتی داشتم رد کردم، ولی در عکاسی هم همین ماجرا وجود دارد. آنجا سعی میکنی نورپردازی فقط در خدمت معرفی محصول و به دور از واقعیت باشد. همین باعث شد این تصور در من ایجاد شود که برای خلق «حس واقعی» باید از مناسبات دنیای تبلیغات فاصله بگیرم. در این فیلم، در مقایسه با فیلمهای قبلی، از نماهای نزدیک کمتری استفاده کردم. البته استفاده نکردن از نمای نزدیک یک اصل نیست. مثلا در سینمای برگمان بهوفور از نماهای نزدیک استفاده شده است، اما برای استفاده از نمای نزدیک باید دلیل مناسب داشت».",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آخرین ساخته جیلان که توانست نخل طلای کن شصت و هفتم را از آن کارگردانش کند، «خواب زمستانی» است. این فیلم همچنین توانست برنده جایزه فیپرشی این دوره نیز باشد تا کلکسیون جایزه گرفتنهای جیلان در مهمترین فستیوال فیلم جهان با این نخل طلا، کامل شود. این فیلم که تولید مشترک ترکیه، آلمان و فرانسه است داستان مرد هتل دار بیرحمی است که در یکی از روستاهای آناتولی زندگی میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این کارگردان در گفتوگویی که بلافاصله پس از دریافت نخل طلای کن شصت و هفتم انجام داده درباره این فیلم گفت: «نقطه شروع ایده ساخت فیلم» خواب زمستانی «چند داستان کوتاه اثر» آنتوان چخوف بود ولی تا فیلم به نقطه پایان رسید خیلی چیزها تغییر کرد و اضافه شد. به هر حال همواره در آثارم از این نویسنده روسی ایده گرفتهام و در آخرین فیلمم نیز خیلی تحت تاثیر آثار او بودم. همواره عاشق ساخت فیلمهایی با مضمون زندگی هستم. آثار چخوف از نظر من چنین ویژگی دارد، شاید او به من آموخته باشد که چگونه زندگی کنم.»",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت هفتم سریال آکتور | [
{
"type": "ilink",
"text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت هفتم سریال آکتور را میبینید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت هفتم سریال آکتور",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی و نقد فیلم مردی به نام اتو | [
{
"type": "p",
"text": "فیلم مردی به نام اتو A Man Called Otto نسخه دوم فیلم مردی به نام اوه است که به نویسندگی و کارگردانی هانس هولم با بازی رولف لاسگورد در نقش اصلی، در هشتاد و نهمین دوره مراسم اسکار به عنوان نماینده سوئد یکی از ۵ نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی زبان بود که البته در نهایت این رقابت را به فروشنده اصغر فرهادی واگذار کرد. فیلم و کتاب مردی به نام اوه هر ۲ درباره پیدا کردن معنای زندگی از میان ناملایمتیها و سختیهای آن هستند. حالا باید ببینیم که آیا فیلم مارک فورستر با بازی تام هنکس موفق شده است که همان مضامین و حس و حال خوب فیلم هولم و کتاب بکمن را منتقل کند یا خیر. فیلمی درباره مردی بسیار تنها و غمگین که با مرگ همسر محبوبش کنار نیامده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان مردی به نام اتو",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اتو اندرسون یک مرد تنهای ۶۰ ساله عبوس است که بسیار زود از کوره در میرود. بنظر میرسد که او بیشتر وقت خود را صرف دیدار از قبر همسر مردهاش میکند. هیچکس از اطرافیان اتو از رفتارهای خردهگیرانه و قضاوتگرانه او در امان نیست. اما در عین حال همسایگانش سعی میکنند که در برخورد با او خونسرد باشند، برخلاف اتو که همیشه اخمو و عصبانی بنظر میرسد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "او از هر کسی یا هر چیزی که روال معمول زندگیاش را مختل کند خشمگین میشود. آدمی که نه تنها با دیگران بلکه با خودش نیز گویی دشمنی دارد. اما مدتی بعد خانوادهای به همسایگی اتو نقل مکان میکنند که از همان ابتدا برخوردهای جالبی میان آنها به ویژه مادر جوان خانواده با اتو به وجود میآید. در نهایت از طریق طبیعت شجاع و مهربان مادر خانواده و شیطنتهای کودکانه و بامزه دخترانشان، اصطکاک و ناسازگاری اولیه میان آنها و اتو به قالب یک رابطه دوستانه تغییر شکل میدهد که باعث تغییری عظیم در زندگی اتو میشود. اما آیا این تغییر دائمی خواهد بود یا اینکه اتو بعد از مدتی دوباره به حالت قبل بازخواهد گشت؟ آیا او معنا و شادی را دوباره در زندگی خود پیدا خواهد کرد؟ زندگیای که به گمان او بعد از مرگ همسرش هیچگاه مثل قبل نمیشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران فیلم مردی به نام اتو",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگر برنده جایزه اسکار تام هنکس در نقش شخصیت اصلی فیلم مردی به نام اتو حضور دارد. یک مرد که گویی تنها هدفش در زندگی سرزنش همسایگانش و هر شخص دیگری است که سر راهش قرار میگیرد. هنکس همچنین به همراه همسرش ریتا ویلسون، فردریک ویکستروم نیکاسترو و گری گوتزمن از تهیهکنندگان فیلم است. ماریانا تروینو در نقش ماریسول، مادر جوان خانواده همسایه، و مانوئل گارسیا-رولفو در نقش همسر او تامی حضور دارند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/odl82"
},
{
"type": "p",
"text": "ریچل کلر در نقش سونیا همسر درگذشته اتو، کمرون بریتون در نقش جیمی همسایه خوشرو و همیشه در حال ورزش اتو، دو چهره دیگر مطرح فیلم هستند. جالب است بدانید که ترومن هنکس ، پسر واقعی تام هنکس و ریتا ویلسون، نقش جوانیهای اتو را در فیلم بازی میکند. از دیگر بازیگران فیلم میتوان به پیتر لاوسون جونز، الساندرا پرز، مایک بیربیگلیا، دیوید مگی و جان هیگینز، اشاره کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره کارگردان و فیلمنامهنویس",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مارک فورستر برای علاقهمندان به فیلمهای آمریکایی، نامی آشنا است. در کارنامه فیلمسازی این کارگردان کهنهکار نامزد بفتا آثاری مانند در جستجوی ناکجاآباد Finding Neverland، عجیبتر از داستان Stranger than Fiction، بادبادکباز The Kite Runner، جنگ جهانی زد World War Z و بیست و دومین فیلم از ماجراهای جیمز باند، ذرهای آرامش Quantum of Solace به چشم میخورد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دیوید مگی که بخاطر نگارش فیلمنامه فیلمهایی مانند زندگی پی Life of Pi و بازگشت مری پاپینز Mary Poppins Returns شناخته میشود، فیلمنامه مردی به نام اتو را نوشته است. او و فورستر پیش از این در جستجوی ناکجاآباد با یکدیگر همکاری کردهاند. مگی که علاوه بر نویسندگی گاهی به عنوان بازیگر در فیلمها دیده میشود در اینجا نیز نقشی کوتاه به عهده دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی کوتاه منتقدان درباره فیلم مردی به نام اتو",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "شیکاگو سان تایمز | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ریچارد روپر | این جواهر کوچک و صمیمی با حضور یکی از بهترین بازیگران کهنهکار ما، یک بازسازی خوشساخت و احساسی از فیلمی درباره یک مرد بیوه و بدعنق است که پس از تجربه برخی شکستها و بدبیاریهای بزرگ زندگی، شروع به رشد و تغییر میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "لس آنجلس تایمز | امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مارک اولسن | این فیلم با سطحی از مهارت و حرفهای گری ساخته شده است که بطرز غافلیرگنندهای کمیاب شده است. فیلمی که یک ستاره واقعی سینما میتواند کاریزما و جذبیت خود را بر آن بتاباند. همچنین همه بازیگران، شخصیتهایی ظریف و عمیقا احساسی را در آن به تصویر میکشند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "شیکاگو تریبون | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کیتی والش | بازی پرشور و همدلیبرانگیز تروینو در نقش ماریسول، مردی به نام اتو را پیش میبرد. هم بازیگر و هم شخصیت ثابت میکنند که نعمتی نجاتبخش برای مرد عبوس و فیلم هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "ای. وی. کلاب | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مارک کیزر| هنکس برخلاف جیک نیکلسون یا بیل مری که لبخندشان میتواند جذاب یا شوم باشد، همیشه به ما اطلاع میدهد که شخصیتش در حال حرکت به سمت رستگاری است. اگر هنکس اینگونه عمل نمیکرد، مردی به نام اتو سفر احساسی واقعیتری رقم میزد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "مجله اسلنت | امتیاز: ۳۸ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کیث واتسون| تلاش مردی به نام اتو برای انتقال داستان هولم از شهر کوچکی در سوئد به ایالت فولاد پنسیلوانیا متقاعدکننده نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چکیدهای از نقد فیلم مردی به نام اتو از سایت Slash Film",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جف اوینگ | در کارنامه سینمایی بسیار متنوع تام هنکس همه جور نقشی دیده میشود؛ از وکیلی در حال مرگ بر اثر ایدز گرفته (فیلادلفیا) تا یک مغازه دار عاشق (بیخواب در سیاتل) تا مرد سادهای که به شکل غیر منتظرهای به آدمی تاثیرگذار تبدیل میشود (فارست گامپ). او در مردی به نام اتو که بر اساس رمان سال ۲۰۱۲ فردریک بکمن و فیلم سوئدی محصول ۲۰۱۵ هر دو با عنوان مردی به نام اووه ساخته شده، در نقشی متفاوت حضور پیدا کرده است: نقش یک مرد بیوه مسن بداخلاق و ترشرو. داستان مردی که از زندگی بدون سونیای محبوبش خسته شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از سوی دیگر، مردی به نام اتو در کنار دیگر فیلمهای درباره مردان مسن بدخلق رستگار شده مانند بهتر از این نمیشه As Good As It Gets و گرن تورینو Gran Torino قرار میگیرد. آنچه که این فیلم را از دیگر اسلاف خود متمایز میسازد غرابت چالش منحصربفرد اتو است. زیرا ما متوجه میشویم که اتو آنقدر از مرگ همسرش پریشان است که قصد دارد با خودکشی، در جهان دیگر به او بپیوندد. ایدهای که به نوعی پیش از این در فیلمهایی که لحنشان تراژیک نیست مانند اثر کلاسیک فرانک کاپرا چه زندگی شگفتانگیزی It’s A Wonderful Life و آپارتمان The Apartment بیلی وایلدر به خوبی به تصویر کشیده شده است. مردی به نام اتو با بازیگران با استعداد خود و برخی لحظات لذتبخش تلاش میکند به این لیست اضافه شود، اما لحن متاسفانه ناجور آن و برخورد عجیبش با چنین موضوع جدیای، آن را از رسیدن به این هدف بازمیدارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مردی به نام اتو با مردی در حال خریدن طناب در یک فروشگاه ابزارآلات شروع میشود. این مرد اتو (تام هنکس) یک بازنشسته بیوه است که به طول طناب خود و همچنین چیزهای دیگر توجه ویژه دارد. او زبالهها را از وسایل بازیافتی جدا میکند، قوانین پارکینگ را اجرا میکند و با دقت زیاد مراقب محله دلنشین و در حال اعیانی ساز شدن خود است. البته اتو همه این کارها را با اخمی روی صورتش انجام میدهد. او آدم بداخلاق و ترشروی محله است و بعد از مرگ همسرش سونیا تا حد زیادی در کنج عزلت بسر میبرد … حداقل تا زمانی که همسایه جدیدش ماریسول (ماریانا تروینو) و خانواده جذابش به آنجا نقل مکان میکنند. آشنایی اتو با این خانواده و ماریسول به او اجازه میدهد که رشد کند و عشق و دوست داشتن را به درون خودش راه بدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "متاسفانه فیلم بیشتر مجموعهای از موقعیتهای تکراریای است که در زندگی اتو گسست ایجاد میکنند: اتو روشی را برای خودکشی امتحان میکند و در اجرای آن شکست میخورد یا توسط یک همسایه نیازمند کمک در آن وقفه ایجاد میشود. جاییکه او با بی میلی و غرولندکنان به همسایه مذکور کمک میکند. این روند به همین ترتیب ادامه مییابد در حالیکه دل داغدیده او به تدریج توسط ماریسول، گربهای که با بیمیلی به خانهاش را میدهد و دیگر همسایههای محله کوچکش، گرم میشود. تام هنکس به عنوان یک مرد بیوه بدخلق، پیچیدگی و عمق مناسبی دارد و لحظات احساسی بسیار قدرتمندی را در کنار قطعههای کمدی، به تصویر میکشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران دیگر نیز عمدتا در نقشهای خود حضوری برجسته دارند. ماریانا تروینو در نقش ماریسول عملکردی استثنایی سرشار از احساسات و هیجان ارائه میدهد و کاریزمای فوقالعادهای روی صفحه دارد. ریچل کلر در نقش جوانیهای همسر اتو، گرما و انسانیت زیادی را در صحنههای کوتاه خود به ارمغان میآورد… اگرچه نمیتوان از اینکه چرا خاطرات اتو از همسر محبوبش هرگز از روزهای اولیه با هم بودنشان فراتر نمیرود متعجب نشد. از مردی که آنقدر زنش را دوست داشته که میخواهد بعد از مرگش به او بپیوندد انتظار میرود لحظات بیشتری فراتر از یک بازه محدود در سالها قبل را به یاد بیاورد. اما این اتفاق نمیافتد و این به نوبه خود حذف عجیبی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "علاوه بر بازیها، عناصر دیگری هستند که در روایت مردی به نام اتو نقشی موثر و برجسته دارند. از جمله میتوان برخی از لحظات خوب کمدی فیلم اشاره کرد که عمدتا از رفتارهای لجوجانه اتوی آتشی مزاج هنکس در آن لحظات ناشی میشوند. بخش خوبی از این لحظات، کمدیای از خطاهای کوچک هستند. منظور جاهایی است که قدرت تحمل کم اتو در مواجهه با مواردی مانند تخلفات مربوط به پارکینگ منجر به خلق صحنههایی خندهدار میشود. همچنین ذات در اصل خوب اتو، علی رغم تمایل او به تنها ماندن، بارها و بارها او را مجبور به کمک به همسایهها و یا دوست سابقش میکند و این خود بخشی دیگر از لحظههای خندهدار موفق فیلم را تشکیل میدهد. این سفری از ارتباطهای مجدد تصادفی است که داستان جذاب مردی دلشکسته که از طریق قدرت اجتماع خود را احیا میکند را به تصویر میکشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با همه اینها، برخی از عناصر و لحظات در مردی به نام اتو، چندان مناسب بنظر نمیرسند. اگرچه شوخیها نتیجه میدهند، اما فیلم قادر نیست ناهمخوانی لحنی میان موضوع خود و شیوه پرداخت آن را برطرف سازد. این فیلم در هسته خود درباره مردی پریشان حال است که میخواهد پس از مرگ همسر محبوبش خودکشی کند تا اینکه یک خانواده موقت جدید پیدا میکند. او در طول فیلم بارها و بارها روشهای تازهای را برای کشتن خود امتحان میکند، اما هر بار به شکل کنایهآمیزی بخاطر نیاز یکی از همسایگان یا یک اتفاق تصادفی در آن خلل ایجاد میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از چنین خط داستانیای میتوان انتظار یک درام یا کمدی سیاه را داشت، اما کارگردان مارک فورستر تمام تلاش خود را در جهت حفظ لحنی دلگرمکننده و خانوادهپسند بکار میبرد. همانطور که روایت با تلاشهای پی در پی اتو برای خودکشی پیش میرود شاهد مجموعهای از لحظات خندهدار و گرم و صمیمی هستیم بگونهای که شاید گاهی فراموش کنیم چقدر ماده اصلی فیلم تاریک است. در واقع هربار که تلاشهای خندهدار یک مرد مضطرب برای خودکشی را مشاهده میکنیم، احساس عجیبی در ما به وجود میآید. این مسئله منجر به خلق یک لحن آشفته گیجکننده میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "علاوه بر این میتوان به موسیقی متن فیلم اشاره کرد که به ندرت با صحنهها مطابقت دارد. گاهی بنظر میرسد موسیقی متعلق به یک فیلم تلویزیونی است نه به تازهترین اثر بازیگر باتجربهای مانند تام هنکس. در مجموع، موسیقی متن و آهنگهای اورجینال به ندرت با فیلم مطابقت دارند. مردی به نام اتو لحظات لحظات طنزآمیز و امیدبخش خود را دارد و به دلیل قدرت بازیهایش بهتر از آنچه که باید باشد عمل میکند. اما متاسفانه برخی انتخابها به انسجام کلی آن لطمه زدهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیازهای سایت های سینمایی به فیلم مردی به نام اتو",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مصاحبه با کارگردان و بازیگران فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "مارک فورستر: تام نوازندهای در بالاترین سطح است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "او [تام هنکس] شگفتانگیز است و هر چیزی که درباره او میشنوید حقیقت دارد. او بهترین فرد در هالیوود است. همه اینها حقیقت دارند. حتی در رویاهای من همکاری بهتر از او وجود نداشت. او خودخواه نیست، بلکه مهربان است و به دیگران گوش میدهد. کار کردن با آدمی به خوبی او که به قول همه یکی از بهترین بازیگران همه دورانها است، خارقالعاده است. او نوازندهای در بالاترین سطح است…",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "ماریانا تروینو: نباید فیلمی از تام هنکس را از دست بدهید",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حدس میزنم که این فیلمی است که از جهتهای زیادی غافلگیرکننده خواهد بود. فقط باید بگویم که نباید فیلمی از تام هنکس را از دست بدهید. خواهید دید که در پایان حسی شگفتانگیز خواهید داشت زیرا هنکس همیشه آن را ارائه میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آن دو (شخصیت هنکس و تروینو در فیلم) بدون اینکه هیچکدام متوجه آن بشوند شروع به نزدیک شدن به یکدیگر میکنند. زیرا قاعده زندگی همین است. عبارتی در کتاب وجود دارد که میگوید:«گاهی عشق به شکلی شگفتانگیز و غافلگیرکنندهای از راه میرسد. شما انتظارش را ندارید ولی ناگهان به وجود میآید». فکر میکنم این همان اتفاقی است که برای این دو شخصیت رخ میدهد و این چیز زیبایی است.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "تام هنکس: من در ۲۶ سالگی شبیه پسرم بودم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما (تام و پسرش) زمان زیادی با هم کار نکردیم. همیشه در روزهای مختلفی فیلمبرداری داشتیم. ما درباره برخی حرکات فیزیکی و نحوه راه رفتن در هنگام عصبانیت صحبت کردیم. خبر خوب اینکه من در ۲۶ سالگی شبیه او بودم. خبر بد این است که او ۴۰ سال دیگر شبیه من خواهد شد و فقط باید با آن کنار بیاید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "من و ماریانا تا زمانی که به دفتر تولید در پیستبرگ رفتیم، یکدیگر را ملاقات نکرده بودیم. قبل از آن یادم میآید که ریتا (همسر هنکس) وارد اتاق شد تا عکسی از ماریانا را در آیپد خود به من نشان بدهد. گفتم:«خوبه. فکر میکنم او را باید کنار خود داشته باشیم». فکر میکنم موضوع فیلم این است که اگر میخواهید زندگی بهتری داشته باشید، از یک زن مکزیکی فضول بخواهید در خانه شما را بزند و بگوید:«چه اتفاقی افتاده»؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر فیلم A Man Called Otto",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وبسایت میانگین امتیاز IMDB ۷.۵ از ۱۰ کاربران متاکریتیک ۶.۹ از ۱۰ منتقدان راتن تومیتوز ۶۹ درصد بر اساس ۱۹۸ نقد کاربران راتن تومیتوز ۹۷ درصد منتقدان متاکریتیک ۵۱ درصد براساس ۳۶ نقد",
"ref": null
}
] | null |
original:بهترین های فیلم و سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | بهترین فیلم های پل نیومن | [
{
"type": "ilink",
"text": "پل نیومن پس از مرگ زودهنگام « جیمز دین » (همکلاسیاش در مدرسه سینمایی «اکتورز استودیو») ابتدا راه او را ادامه داد و نقش جوانهای عاصی خوشقیافه را بازی کرد، اما به مرور از آن کلیشه فاصله کرد و نشان داد بازیگری همهفن حریف است. نیومن اگر زنده بود امسال ۹۸ سالگیاش را جشن میگرفت. حالا اینجا میخواهیم بهترین فیلم هایی که استاد در آنها حضور داشته است را به شما معرفی کنیم.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/115497/%d8%ac%db%8c%d9%85%d8%b2-%d8%af%db%8c%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "گربه روی شیروانی داغ | ۱۹۵۸ | Cat on a Hot Tin Roof",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دو سوپراستار تاریخ سینما، در اوج دوره بازیگری و زیبایی ظاهری خود در اقتباسی محشر از نمایشنامه جناب «تنسی ویلیامز» ظاهر شدند تا داستان پرحرارت و پرتنش یک خانواده را در طول یک شبانهروز جلوی دوربین «ریچارد بروکس» روایت کنند و یکی از بهترین فیلم هایشان را پدید آورند؛ پل نیومن و الیزابت تیلور.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیومن در فیلم یک ستاره سابق فوتبال آمریکایی است که حالا روزگارش را به افسردگی و نوشیدن الکل میگذراند و دائم مشغول انکار امتیازات و تواناییهای همسر زیبایش است. او پدری ثروتمند هم دارد که به دلیل ابتلا به سرطان در حال مرگ است و بقیه فرزندانش چشم به تصاحب ثروت پیرمرد دارند. فیلم نامزد ۶ جایزه اسکار، از جمله در رشتههای بهترین فیلم، بهترین بازیگر اصلی زن و مرد شد و این آغاز سلسله ناکامیهای نیومن در باختن جایزه اسکار بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بیلیاردباز | ۱۹۶۱ | The Hustler",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انتخاب یک نقش به عنوان شاهنقش پل نیومن کار غیرممکنی است، اما احتمالا اکثریت منتقدان و تماشاگران سینما حضور او در نقش «ادی خوشدست» در فیلم بیلیاردباز را قله بازیگری نیومن قلمداد کنند. ادی یک بیلیاردباز جاهطلب است که یکی از بهترینهای شهر به نام «بشکه مینهسوتا» را به چالش میکشد و مثل راکی در یک دیدار بسیار نزدیک به او میبازد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ادی همزمان عاشق یک نویسنده دائمالخمر شده و تحت تاثیر مرد عجیبی قرار میگیرد که به او قول داده به ادی کمک کند تا بهترین شود. با وجود دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره «بفتا»، نیومن اسکار را به «ماکسیملیان شل» باخت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حکم | ۱۹۸۲ | The Verdict",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمنامه دیوید ممت + کارگردانی سیدنی لومت + بازیگری پل نیومن. آیا میتوان انتظار فیلم ضعیفی داشت؟ داستان فیلم و شخصیت نیومن در آن را هزاران بار دیدهایم: یک مرد موفق که زندگیاش در اثر اعتیاد به الکل ویران شده و حالا میخواهد با تمام توان آخرین تلاشش را برای رهایی از این اعتیاد به کار گیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاهکار نیومن این بود که توانست از کلیشههای چنین کهنالگویی که بارها در هالیوود دستمالی شده بود فاصله بگیرد و با ظرافت و هنرمندی تمام، انقلابی در ایفای نقش یک الکلی ایجاد کند. او در فیلم یک وکیل قدرتمند اما الکلی است که برای اعاده حیثیت از خودش، در یک پرونده حقوقی پرچالش ناشی از قصور پزشکی، حالا باید در برابر یک بیمارستان بزرگ مشهور مذهبی ایستادگی کند تا عدالت برقرار شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هاد | ۱۹۶۳ | Hud",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در دورهای که فیلم رنگی به وفور وجود داشت، «مارتین ریت» تصمیم گرفت ضمن تاثیرپذیری آشکار از سینمای هنری اروپا، فیلمی سیاهوسفید و صریح بسازد که چندان با معیارهای مورد پسند تماشاگران هالیوود و نظام استودیویی همخوانی نداشت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم درباره جدلهای یک مزرعهدار تگزاسی سرکش و آسیبدیده (نیومن) با پدر سالخوردهاش و آزارهای جنسی است که از طرف مردان این خانواده به خدمتکار خانه میرسد. نیومن باز هم برای فیلم نامزد اسکار شد و این بار قافیه را به «سیدنی پواتیه» باخت تا پواتیه به نخستین بازیگر سیاهپوستی تبدیل شود که اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی را ازآن خود میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیش | ۱۹۷۳ | The Sting",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "۲ تن از شمایل بازیگری هالیوود که هردو دستپرورده اکتورز استودیو بودند، در ۲ فیلم کنار هم ظاهر شدند که هر ۲ فیلم را «جرج روی هیل» ساخته بود و هر ۲ فیلم جزء بهترینهای تاریخ سینما هستند. این زوج دوستداشتنی در این فیلم در نقش دو آدمکش در دوران رکود بزرگ بازی میکنند که در پی کشتن یک کلاهبردارند که رفیق یکیشان را به قتل رسانده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم به خاطر فیلمنامه عالی، بازی بازیگران و موسیقی درجهیکش در گیشه ترکاند و ۷ جایزه اسکار هم (از جمله بهترین فیلم) را به خانه برد که نیومن در این جوایز سهمی نداشت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بوچ کسیدی و ساندنس کید | ۱۹۶۹ | Butch Cassidy and the Sundance Kid",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یکی از بهترین فیلم های وسترن تاریخ سینما با حضور دو ستاره جذاب، پل نیومن و رابرت ردفورد. آنها در فیلم نقش یک جفت قانونشکن دوستداشتنی را بازی میکنند که مدام در حال فرار از قانون هستند. طنز جاری در فیلم عالی است، ترانههای آن معرکه است و شیمی بین ردفورد و نیومن محشر از آب درآمده.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم در ایران با نام «مردان حادثهجو» اکران شد و دوبله شاهکاری هم داشت که در آن مرحوم «چنگیز جلیلوند» جای نیومن و زندهیاد «جلال مقامی» جای ردفورد صحبت میکردند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رنگ پول | ۱۹۸۶ | The Color Of Money",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قسمت این بود که نیومن سرانجام بهترین اسکار «رقابتی» عمرش را در یکی از معمولیترین فیلمهای «مارتین اسکورسیزی» بگیرد! رنگ پول به نوعی دنبالهای بر فیلم «بیلیاردباز» بود و در آن نیومن نقش بیلیاردباز کهنهکاری بازی میکرد که در حال آموزش ترفندها و حقههای این بازی به شاگردش (تام کروز) است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم اگرچه ارزش هنری چندانی ندارد، اما بسیار سرگرمکننده است. نیومن اگرچه تنها اسکار رقابتیاش را برای بازی در این فیلم گرفت، اما بدبختانه در مراسم حضور نداشت، چون نمیخواست برای دهمین بار بازنده به خانه برود!",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | مسئله بازیچه نبودن | [
{
"type": "p",
"text": "پینوکیو اثر تازه «گیرمو دل تورو» از حیث تازگی و کیفیت روایتگری اثری به شدت متوسط است، از کارگردانی که همچنان زیر سایه بهترین فیلم خودش یعنی «هزارتوی پن» مانده است. اما از چند منظر این فیلم فیلم قابل تاملی است. اولی اینکه اصولا چه ضرورتی باعث میشود ساخت این فیلم بعد از این همه سال و از پی این همه اقتباس از رمان «پینوکیو» معنا دارد شود؟ مگر این فیلم بناست چه چیزی به اقتباسهای قبلی اضافه کند؟ پاسخ این است که تقریبا هیچ، اما در این بین دو دستاورد را برای شخص دل تورو و جریان کلی سینما به همراه دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اول اینکه باید اشاره کرد در پی جریانی که نتفیلیکس در پیش گرفته و برای جذب نامها و فیلمسازان بزرگ به کار کردن با این شرکت ترغیب میکند، حالا نوبت به دل تورو رسیده که بتواند فیلم مورد علاقه و شدیدا شخصیاش را در مورد پینوکیو را بسازد و یک آرزوی سینماییاش را تحقق یافته ببیند. آرزویی که سالهاست در بین مناسبات اقتصادی جاری سینمای جهان به تعویق افتاده بود. این جزیی از سیاستهای کاری موفق نتفیلکیس بوده تا به بهانه فراهم آوردن شرایط تحقق آروزهای سینمایی بزرگانی همچون «مارتین اسکورسیزی» با فیلم «ایرلندی»، «تیم برتون» و بسیاری دیگر، حالا شرایط ساخت و توزیع فیلم تازه دل تورو را فراهم کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از سوی دیگر اهمیت پرداختن به برندی به نام «پینوکیو» در سینمای سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ است. سراغ گرفتن از رمان و داستانی که صدر تا ذیل آن برای مخاطبان ادبیات و سینما بارها و بارها مرور شده و زنده کردن دوباره آن با سر و سکلی باب میل مخاطب امروزی به خودی خود نکته مهمی است. در واقع این رفتار یادآور یکی از رئوس مهم دوام بخش سینمای هالیوود است. این اصل که برندی که ساخته شده و مخاطب بسیاری جذب کرده، میتواند باز هم به حیات خودش ادامه دهد و باز هم آورده اقتصادی برای صنعت سینما در پی داشته باشد. بنا نیست برندی که ساخته شده به شکلی یکبار مصرف مورد بهرهبرداری قرار گیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "برای تایید این نکته کافی است در نظر داشته باشیم که در همین سال ۲۰۲۲ دو فیلم با اقتباس از داستان «پینوکیو» ساخته شده است. یکی توسط کمپانی دیزنی و در قالب لایو اکشن، که یک شکست تمام عیار بود و دیگری نسخه پینوکیو دل تورو و نتفلیکس، که تا حد قابل قبولی مورد توجه قرار گرفت. در واقع این رویکرد تبدیل شده به سیاست دنبالهدار نتفلیکس، تا با کمک به ساخت فیلمهای بیشتر دلی و شخصی فیلمسازان بزرگ، پای آنها را به این پلتفرم باز کند. که موفق هم بوده است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/p47vi"
},
{
"type": "p",
"text": "دل تورو تلاش کرده منطبق بر شیوه تفکر مخاطب قرن بیست و یکمی به داستان پینوکیو نگاه کند، در کنار اینکه داستان را به سبک و سیاق نگاه خودش نزدیک و مال خود کند. جهان کودکانه و خالص که وجه اشتراک ۳ فیلم مهم دل تورو یعنی «هزارتوی پن»، «شکل آب» و «پینوکیو» است، معنایی فراتر از کودکانگی عرفی دارد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نکنه مهم دیگر در مورد دل تور و پینوکیو، تلاش دل تورو برای تاکید بر قواعد انسانی و اخلاقی مدرنتر و توجه به قواعد و نظریات مربوط به رشد روانی در انسان و اهمیت انتخاب آزاد و تجربه گرایی است. دل تورو تلاش کرده با اعمال تغییراتی در روند روایی داستان و کنش و واکنشهای اطراف شکلگیری و سفر تحولی شخصیت، پینوکیو را در قامت یک کودک امروزی که تلاش میکند، خودش را کشف و از فرمانبرداری تام و تمام از سوی والد و اجتماع پرهیز می کند، ترسیم کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پینوکیوی او مشخصا عاشق «ژپتو» است اما به سبک خودش، دوست دارد ژپتو او را دوست داشته باشد، اما خود پینوکیو را، نه خاطرات کارلو که روی واقعیت پینوکیو پروجکت شده. دوست دارد هویت پیدا کند اما نه به شکل تقلیدی و دستوری بلکه به واسطه زیستن و تجربه و لمس و کشف کردن، چرا که به دنبال خود منحصر به فردش است، نه خود تحمیلی از بیرون، پینوکیو دوست دارد عروسک خیمه شب بازی و منفعل نباشد و اگر بناست انسان شود، خودش مسیر ادراک رسیدن به مرتبه انسانی را تجربه و مال خود کند و به شکل تقلیدی و انفعالی از بیرون دریافتش نکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به بیان بهتر دل تورو تلاش کرده منطبق بر شیوه تفکر مخاطب قرن بیست و یکمی به داستان پینوکیو نگاه کند، در کنار اینکه داستان را به سبک و سیاق نگاه خودش نزدیک و مال خود کند. جهان کودکانه و خالص که وجه اشتراک ۳ فیلم مهم دل تورو یعنی «هزارتوی پن»، «شکل آب» و «پینوکیو» است، معنایی فراتر از کودکانگی عرفی دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کودکانه زیستن برای دل تورو نماد اصیل بودن و اتصال به درون و از دست نرفتن ویژگیهای انسانی و اخلاقی بکری است که میتواند در هر انسانی نمود پیدا کند. مسئله دل تورو، ایجاد تقابل میان ویژگی انسانی خالص و بکری است که در جهان کودکانه بیشتر قابل ردگیری است، با جهان شکل گرفته و زمخت و منفعتطلب و محاسبهگر و البته خشن بیرونی. در جهان فیلمهای دل تورو این خط تقابلی محور اصلی سیر و تحول شخصیت از ابتدا تا انتهای داستان و رسیدن به یک رشد و بلوغ تازه است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همین ویژگی محور ایجاد تغییرات در داستان اصلی پینوکیو «کارلو کلودی» توسط دل تورو است. در واقع دل تورو داستان جهان خالص و بکر عروسکی به نام پینوکیو را مبنای ترسیم تضاد میان خلوص و سادگی با جهان پر از بهرهکشی و تزویر قرار داده و در این مسیر رشد شخصیت عروسک چوبی به سمت انسان شدن به واسطه نیروی عشق را ترسیم کرده است با این تفاوت که اینبار این خود پینوکیو است که جرات تجربه کردن و کشف به خودش میدهد تا رشد کند بر خلاف داستان اصلی که پینوکیو بر مبنای دستورات اخلاقی بیرونی به سمت بهتر شدن حرکت میکرد.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت چهارم سریال رهایم کن | [
{
"type": "ilink",
"text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت چهارم سریال رهایم کن را میبینیم.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86"
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت چهارم سریال رهایم کن",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | اسباب کین آماده شد… | [
{
"type": "h3",
"text": "مرگ شمشاد در قسمت پنجاهم سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خواجه شمشاد در قسمت پنجاهم سریال جیران پس از آنکه موفق شد فرزند جیران و شاه قاجار را که به تازگی ولیعهد ایران شده بود به قتل برساند برای اثبات وفاداری و التیام زخمهای ستاره که مورد بیمهری شاه قاجار قرار گرفت و از کاخ اخراج شد، به نزد او رفت و با اینکه به خاطر مسمومیت ناشی از خوردن شلهزرد سمی به همراه فرزند جیران حال ناخوشی داشت در دامان ستاره جان باخت. ماجراهای قتل فرزندان ناصرالدینشاه قاجار جزو دراماتیکترین اتفاقهای تاریخ است که هر بار توسط یکی از خواجهها اتفاق افتاد و این نشان از نفوذ و سلسله مراتب خواجهها در دربار قاجار داشته است. سنتی که با پایان این سلسله پادشاهی تمام شد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "روضه مصور شاه قاجار برای شاه شهید",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همواره در تاریخ یاد میشود که ناصرالدینشاه قاجار علاقه و ارادت ویژهای به امام حسین(ع) داشته و بخشی از معماری کنونی حرم مطهر این امام معصوم یادگار دوران سلطنت شاه قاجار بوده است. در سکانسی وداع شاه قاجار با فرزند خردسالش او اشارهای به روضه حضرت علیاکبر و حضرت قاسم کرده که این اتفاق در کتب تاریخی نیز به شکلهای مختلف آمده است و اشاره آن در این قسمت سریال جیران وفاداری فیلمنامه به متن تاریخ را نشان میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "انتقام از قاتل سارای گرجی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در قسمت پنجاهم سریال جیران ، سیاوش پس از آنکه خانه و زندگیاش را به قصد انتقام از قاتل سارا ترک کرد به حوالی بندر آستاراخان رفت تا فردی که توسط میرزاآقاخان نوری مامور شده بود تا سیاوش و خانوادهاش را از سر راه بردارد به سزای اعمالش برساند. اگرچه سیاوش موفق شد دار و دسته قاتلین سارا را از دم تیغ بگذراند اما این ابتدای مسیری است که برای انتقام راهش به کاخ شاه قاجار باز میشود و باید در قسمتهای باقیمانده منتظر باشیم ببینیم سیاوش میتواند به کاخ نفوذ کند یا نه.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/85465"
},
{
"type": "h3",
"text": "دلداریهای تاجالدوله در قسمت پنجاهم سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حالا تمام اتفاقهای داخل کاخ بر علیه جیران است. فرزند خردسالش پیش چشمانش پر پر شده و دیگر نای ایستادن روی پای خودش را ندارد. جیران که در فقره قتلهای زنجیرهای قبلی همدم و غمخوار زنان دیگر شاه بود این بار میزبان تاجالدوله بود تا پس از مدتها کشمکش و خصومت میان آنها این بار این تاجی باشد که بخواهد جیران را دلداری داده و او را برای ادامه مسیر و از میان برداشتن صدراعظم فاسد مصمم کند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "سفر تاریخی در یک روز تاریخی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در قسمت پنجاهم سریال جیران بالاخره روز موعود فرا رسید. جیران پس از گذراندن روزهای تلخ تحمل داغ فراغ فرزندش سراغ شاه قاجار رفته و او را به تفرجگاهی خارج از شهر دعوت میکند. درست در روز ۲۰ محرم الحرام و درست ۷ سال بعد از آنکه در این روز امیرکبیر توسط شاه قاجار از سمت صدراعظمی با فتنه و نیرنگ مهدعلیا و میرزاآقاخان نوری برکنار شد و در حمام فین کاشان به قتل رسید. جیران با همراهی و همدلی تمامی زنان عقدی شاه و همچنین خواهر شاه یعنی ملکزاده نقشهای کشیدند و ناصرالدینشاه را به تفرجگاه برده تا از تمامی نیرنگها و دسیسههایی که میرزاآقاخان بر علیه زنان دربار کشیده بود او را آگاه سازند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه شاه قاجار از این همه حقه و نیرنگ توسط صدراعظم آگاه بود و هیچ وقت دلش با او یکی نشد اما ارادهای سیاسی و پشتوانهای محکم لازم بود تا صدراعظمی که حالا با حکم بلاعزل از سوی شاه قاجار به مقامی بالا رسیده و دیگر کسی جلودارش نیست را به زیر کشیده و او را از تخت بخت پایین بیندازند. اراده و اتحاد زنان داخل حرمسرا برای از میان برداشتن صدراعظم فاسد به نفع رعایا و حکومت قاجاری چیزی بود که ناصرالدینشاه را مجاب کرد تا حکم عزل و زندانی کردن میرزا آقاخان نوری و فرزندش کاظم را صادر کند. نکته جالب توجه این بود که مهد علیا مادر شاه قاجار که یکی از همدستان و متحدان قدیمی و سنتی میرزاآقاخان بود در این اتفاق در کنار زنان دربار ایستاد و بار دیگر به قول ملکزاده ثابت شد که: زن در صورت تاریخ این سرزمین همیشه غایبه، در سیرت تاریخ اما، قصهاش علیحده است .",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سرنوشت عجیب میرزا آقاخان نوری و فرزندش کاظم در سپهر سیاسی سلسله قاجاریه یکی از نکاتی است که میتوان بیشتر درباره آن صحبت کرد. شاید عصاره ۷ سال حضور ننگین او بر صندلی صدارت شاه قاجار در جملهای خلاصه شد که میرزا آقاخان خطاب به سلمان گفت و آن اینکه او ۷ سال با ترس از دست دادن جایگاهش حکومت کرد و حکومت و دولتش با ترسی که همواره همراهشان بود امکان رسیدن به روزهای بهتر را نداشتند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لطفی که بد خو سازدم ناید به کار جان من",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اسباب کین آماده کن خوی ملال اندیش را",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی و نقد فیلم زندگی کردن | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان فیلم زندگی کردن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستان فیلم زندگی کردن Living را اینطور میشود شرح داد: در لندن سال ۱۹۵۳ یک آدم معمولی به نام آقای ویلیامز به دلیل سالها کار اداری روزمره و طاقتفرسا به سایهای از خودش تبدیل شده است. اما هنگامی که متوجه میشود به یک بیماری لاعلاج مبتلا شده است یاد میگیرد که زندگی را از نو زندگی کند و تلاشی فوقالعاده انجام میدهد برای اینکه زندگی کسلکننده خود را به چیزی شگفتانگیز تبدیل کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران و عوامل فیلم زندگی کردن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "ویلیام فرانسیس نای که با نام بیل نای شناخته میشود در نقش شخصیت اصلی فیلم آقای ویلیامز حضور دارد. این بازیگر و کمدین انگلیسی که برای بازی در فیلم زندگی کردن نامزد اسکار ۲۰۲۳ شده، در فیلمها و سریالهای تلویزیونی بسیاری هنرنمایی کرده است که از جمله آنها میتوان به در واقع عشق Love Actually، قایقی که راک پخش میکرد The Boat That Rocked و فرانچایز دزدان دریایی کارائیب در نقش دیوی جونز و سری فیلمهای دنیای مردگان Underworld در نقش ویکتور اشاره کرد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/tvwaq"
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگر برنده جایزه بفتای تلویزیونی، ایمی لی وود شخصیت مارگارت هریس را به تصویر کشیده است. الکس شارپ، تام برک، آدریان راولینز، اولیور کریس، مایکل کاکرن، زویی بویل و لیا ویلیامز، از دیگر بازیگرانی هستند که در نقشهای فرعی فیلم هنرنمایی کردهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره ایشی گورو نویسنده فیلم زندگی کردن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کازوئو ایشیگورو یکی از شناختهشدهترین نویسندگان معاصر انگلستان است که برای کتاب بازمانده روز در سال ۱۹۸۹ برنده جایزه بوکر شد. همچنین ۲ کتاب دیگر این نویسنده برنده جایزه نوبل، وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن، به فهرست نهایی جایزه بوکر راه یافتند. ۲ رمان بسیار تحسین شده ایشیگورو، بازمانده روز و هرگز رهایم مکن، هر ۲ دستمایه اقتباسهای سینمایی موفقی قرار گرفتند که در این میان اقتباس سینمایی جیمز آیوری از بازمانده روز با بازی اما تامپسون و آنتونی هاپکینز نامزد ۸ جایزه اسکار شد. به این ترتیب فیلم زندگی کردن با چنین دودمان بزرگی که پشت سر خود میبیند و با حضور بازیگر برجسته انگلیسی بیل نای – که گفته میشود نقش عمر خود را در اینجا ایفا کرده است -، یکی از فیلمهای مهم و برجسته سال گذشته میلادی محسوب میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "نخستین نمایش زندگی کردن در جشنواره ساندنس",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم زندگی کردن اولینبار بیش از یک سال قبل در ژانویه ۲۰۲۲ در جشنواره فیلم ساندنس نمایش داده شد. این فیلم همچنین در اکتبر ۲۰۲۲ در جشنواره فیلم لندن به نمایش درآمد. اکران رسمی فیلم از ۴ نوامبر در بریتانیا شروع شد و از ۲۳ دسامبر ۲۰۲۲ نیز بصورت محدود در آمریکا روی پرده رفت. این فیلم هم اکنون از طریق سایت فیلیمو برای تماشا در دسترس قرار دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "ستایش بیل نایی و ایشیگورو در فصل جوایز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زندگی کردن در دو بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد برای بیل نای و بهترین فیلمنامه اقتباسی برای کازوئو ایشیگورو در مراسم اسکار سال ۲۰۲۳ نامزد جایزه شد. این فیلم همچنین در مراسم ستلایت و بفتا در بخشهای مختلف نامزد کسب جایزه شد، هرچند نتوانست جایزهای را از آن خود کند. علاوه بر این، زندگی کردن در مراسم جوایز فیلم ایندیپندنت بریتانیا در ۹ بخش نامزد جایزه شد، هرچند تنها یک جایزه برای هلن اسکات در بخش طراحی تولید تصاحب کرد. بازی درخشان بیل نای در نقش آقای ویلیامز و فیلمنامه دقیق و صمیمانه کازوئو ایشیگورو بیشترین توجهات را در فصل جوایز و انتخابهای آخر سال به خود جلب کردند، اما در عین حال کارگردانی الیور هرمانوس ، طراحی لباس سندی پاول، طراحی تولید هلن اسکات و بازی ایمی لی وود نیز مورد توجه قرار گرفتند.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/140886/%d8%a7%d8%b3%da%a9%d8%a7%d8%b1-2023/"
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی کوتاه منتقدان درباره فیلم زندگی کردن",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "گاردین | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیتر بردشاو | زندگی کردن فیلمی لطیف و فوقالعاده غمگین است.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "ای. وی. کلاب | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "متیو هاف | زندگی کردن علی رغم تبار سازندگانش، فیلم بزرگی نیست. اما یک فیلم هنرمندانه و استادانه است. فیلمی که در عین حال که به شکل فریبندهای ساده است، ممکن است برای سالها در ذهن شما باقی بماند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "آستین کرونیکل | امتیاز: ۸۹ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ریچارد ویتاکر | تاثیر ادبیات قرن نوزدهم روسیه همیشه در آثار ایشیگورو مشهود و پذیرفته شده است و زندگی کردن نیز حتی بیشتر از فیلم کوروساوا از مرگ ایوان ایلیچ وام گرفته است.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "فیلم استیج | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دن مکا | اگرچه زندگی کردن ظاهرا فیلمی محکم و بدون نقص است…اما با این وجود، فیلم به نوعی با بیل نای شروع و به پایان میرسد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "راجر ایبرت | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مت زولر سیتس | بیل نای، بازیگری جذاب و جسور است که البته کیفیتی مالیخولیایی در او وجود دارد که تا قبل از زندگی کردن بطور کامل کشف نشده بود. درامی درباره یک شهروند سالخورده که با زندگی خود تسویه حساب میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "مجله اسلنت | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کنجی فوجیشیما | زندگی کردن شبیه فیلمی بنظر میرسد که واهمه دارد از اینکه بطور کامل از سایه غول آسای سلف خود (فیلم کوروساوا) خارج شود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چکیدهای از نقد فیلم زندگی کردن از سایت امپایر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جان نیوجنت | آکیرا کوروساوا فیلمساز افسانهای در سال ۱۹۵۲ خود را در یک حال و هوای انعکاسی غیرمعمول دید. جایی که این استاد ژاپنی در میان فیلمهای حماسی ساموراییاش نظیر راشومون (Rashomon) و هفت سامورایی (Seven Samurai)، با فیلم زیستن (Ikiru) در قالب روایتی خوددارانه آخرین روزهای زندگی یک کارمند دولتی را به تصویر کشید. فیلمی درباره مردی مبتلا به یک بیماری لاعلاج که در آخرین روزهای عمرش تلاش میکند زندگی را دوباره در چنگ خود بگیرد و به کاوش در پیری، میرایی و همدلی میپردازد (تا حدی الهام گرفته شده از رمان مرگ ایوان ایلیچ از لئو تولستوی). برای بازسازی یک شاهکار به یک فیلمساز جسور نیاز است. اما کارگردان اهل آفریقای جنوبی الیور هرمانوس اثری ساخته که فیلم اورجینال را پایه قرار میدهد و آن را دگرگون میسازد. انتقالی که آن را به شکل فولالعادهای انجام میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رماننویس ژاپنی-بریتانیایی کازوئو ایشیگورو که به زیبایی این اقتباس را به نگارش درآورده است، مشابهتهای دلپذیری در بریتانیا و ژاپن پس از جنگ و تمایلات مشترک این دو کشور به محافظهکاری و بوروکراسی را مجسم میکند. فضایی که شور و شوق زندگی و آرزوها و امیال آدمها را خفه و سرکوب میکند (البته فیلم کوروساوا یک فیلم معاصر بود و فیلم هرمانوس یک قطعه تاریخی محسوب میشود). در اینجا شخصیت کانجی واتانابه با بازی تاکاشی شیمورا به آقای ویلیامز با بازی بیل نای تبدیل میشود. بیل نای در یکی از برجستهترین و لطیفترین اجراهای دوران کاریاش، مردی را به تصویر میکشد که پس از مواجهه با یک بیماری لاعلاج و پیش از اینکه خیلی دیر شود با معنای زندگی کلنجار میرود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هرمانوس به شکل شگفتانگیزی فیلم را کارگردانی کرده است بطوریکه سبک فیلمسازی کلاسیک به دقت حساب شده و ریتم آرام و کنترل شده آن، مدرنیسم دیوید لین یا کارول رید را به یاد میآورد؛ به ندرت پیش میآید که یک فیلم رنگی تا این حد سیاه و سفید احساس شود. همه اجزای فیلم به شکل یکسانی فوقالعاده هستند، اما بطور خاص میتوان به فیلمبرداری باشکوه جیمی دی. رمزی، طراحی لباس جذاب سندی پاول، موسیقی زیبا و خوددارانه امیلی لویناس-فاروش و طراحی تولید هلن اسکات اشاره کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما در واقع این فیلم تماما متعلق به نای است. او با چهرهای مانند یک تندیس، بار سنگین زمان و مرگ را که بر دوش خود احساس میکند را با ظرافت و حالاتی جزئی و فلسفهپردازیهای موقرانه، به تصویر میکشد. او در نقش آدمی ضعیفتر و مسنتر از سن واقعی خود بازی میکند، اما کاملا متقاعدکننده است. نای همچنین دقیقا شبیه یک جنتلمن انگلیسی بنظر میرسد و البته او با این ظاهر غریبه نیست اما در لباسهایی که پاول طراحی کرده به ویژه شیکتر و سرزندهتر است. در نهایت چیزی که درباره زندگی کردن واقعا جالب توجه بنظر میرسد این است که این یک بازسازی نادر است که نسخه اصلی را تکمیل و غنی میسازد. همچنین در عین حال بیل نای به معنای واقعی کلمه نقش عمر خود را در اینجا ایفا کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز سایت های سینمایی به فیلم Living",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مصاحبه با بازیگر و نویسنده فیلم Living",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "بیل نای درباره علت انتخاب شدن برای نقش آقای ویلیامز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صادقانه بگویم، تصور میکنم که او (ایشیگورو) احتمال میدهد که من علتش را میدانم. اما واقعا نمیدانم و نمیخواهم هم از او بپرسم، زیرا برای پرسیدن خیلی دیر شده است و من واقعا نمیخواهم بدانم. اما میدانم که او در فیلم دیگری از من به نام بهترین آنها (Their Finest) به تهیهکنندگی استیون وولی دیده است. فیلمی که مربوط به همان دوره زمانی است و یک فیلم دوران جنگ (جنگ جهانی دوم) محسوب میشود. او گفته که همیشه میخواسته است فضا و اتسمفر و یا داستان کلی زیستن را با آنچه که انگلیسی بودن در دهه ۵۰ مینامند، پیوند بدهد. بعدتر وقتی من را دید فهمید که من کسی هستم که میتوانم در این مورد به او کمک کنم. علتش را نمیدانم. اغلب من را یک جورایی با یک جنتلمن قدیمی انگلیسی اشتباه میگیرند، اما واقعا آن را درک نمیکنم.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "کازوئو ایشیگورو: فیلم زیستن کوروساوا مرا شگفتزده کرد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اولین باری که زیستن را دیدم همه چیز آن مرا شگفتزده کرد. فکر میکنم خیلی جوان بودم. حدود ۱۱ یا ۱۲ سال داشتم. فکر میکنم هنوز چیزهایی وجود دارد که بنظرم مهمتر از فیلم هستند. بخاطر اینکه اغلب وقتی فیلمی را که در نوجوانی دیدهاید را سالها بعد دوباره میبینید احساس میکنید فیلم متفاوتی است و با خود میگویید:«چرا این فکر را کردم»؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زیستن مورد جالبی است زیرا تقریبا در کودکی آن را دیدم. فکر میکنم نکته مهم برای من این بود که من یک پسر انگلیسی بودم که در انگلستان بزرگ شدم و با فرهنگ ژاپنی ارتباط بسیار کمی داشتم. من هر روز با قطار به مدرسه میرفتم که مانند یک سفر بیست دقیقهای با قطار تا مدرسهام بود. من هر روز با این مسافران انگلیسی که کلاه بولر و چتر داشتند سفر میکردم. مسافرانی که در مسیر خود به سمت لندن بودند (مدرسه من نزدیکتر بود).",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هنگامی که زیستن را دیدم، بوروکراتهای ژاپنی داخل فیلم را با این انگلیسیهایی که به محل کارشان رفت و آمد میکردند و سعی داشتند یک جنلتمن انگلیسی باشند، معادل در نظر گرفتم. تصور میکردم که وقتی تحصیلم را تمام کنم، طبیعی باشد که من هم از پسری با لباس مدرسه به یکی از این افراد تبدیل شوم. بهرحال یک جورهایی هر دو سمت انگلیسی و ژاپنی تاثیر زیادی روی من گذاشتند. اگرچه فیلم درباره یک فرد بسیار مسنتر بود، اما به نوعی فکر میکردم که این فیلم درباره زندگیای که در آینده خواهم داشت صحبت میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وبسایت میانگین امتیاز IMDB ۷.۳ از ۱۰ کاربران متاکریتیک ۷.۳ از ۱۰ منتقدان راتن تومیتوز ۹۶ درصد بر اساس ۱۹۳ نقد کاربران راتن تومیتوز ۸۷ درصد منتقدان متاکریتیک ۸۱ درصد براساس ۴۰ نقد",
"ref": null
}
] | null |
original:بهترین های فیلم و سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | هفت شخصیت برتر در فیلمهای تارانتینو | [
{
"type": "p",
"text": "قبل از مطالعه بهترین شخصیت های فیلم های تارانتینو بد نیست بدانید که او یکبار در مصاحبهای مغزش را به اسفنجی تشبیه کرده بود که دائما در حال جذب اطلاعات از این و آن است. کوئنتین گفته بود: «من رفتارهای عجیب و غریب مردم را در سرم ضبط میکنم. اگر کسی جوکی بگوید در حافظه من ثبت میشود. اگر مردم به داستان جالبی از زندگی شخصیشان اشاره کنند آن را به خاطر میسپارم. وقت نوشتن که میشود، موقع شخصیتپردازی خودکارم مثل یک آنتن تمام این اطلاعات را از مغزم میگیرد و روی کاغذ جاری میکند و شخصیتها کموبیش شکل میگیرند. من دیالوگ نمینویسم، بلکه شخصیتهایم را وادار میکنم با یکدیگر صحبت کنند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به مغز گرانبهای استاد، تسلط بیمانندش به تاریخ سینما را هم اضافه کنید. او در عمرش احتمالا بیش از هزار فیلم دیده. خیلی از فیلمهایی که او مثل خوره تماشا کرده و بلعیده را بسیاری از ما نمیشناسیم، چون فیلمهای درجهچند هالیوودی یا سینمای هنگکنگ بودهاند. تارانتینو بارها اشاره کرده که به کرات از این فیلمها دزدیده و متریال دزدی را به قصه، سکانس یا کاراکترهایی تبدیل کرده که تبدیل به کپی بهتر از اصل شدهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ریک دالتون در فیلم روزی روزگاری در هالیوود",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خورشید دوران اوج بازیگری که زمانی در اوج بوده، حالا در حال غروب کردن است. دهههای جنجالی سینما (اواخر دهه ۶۰ تا اواخر دهه ۷۰ میلادی) شروع شده و سکه امثال دالتون در دنیای پرزرقوبرق هالیوود از رونق افتاده و تنها دلخوشی او رفاقت با دوست صمیمی و بدلکارش است. دالتون که نماد یک بازیگر اکشن نه چندان باهوش است، حالا در افسردگی غوطهور شده و باید تمام تلاشهای مضحکش را برای اعاده حیثیت از کارنامهاش به کار بگیرد و بین آدمحسابیها و روشنفکرهای هالیوود (مثل همسایههایش «رومن پولانسکی» و «شارون تیت») جایی برای خودش دستوپا کند. این تلاشها در عین حال که در حال جواب دادن است، با آشوبی که توسط یک گروه از اراذل هیپی در منزلش به پا شده به آشوبی خندهدار ختم میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دالتون ابله در حالیکه هدفون به گوش دارد و نمیداند در خانهاش چه خون و خونریزیای برپا شده، به محض خبردار شدن از ماجرا مثل یک قهرمان فیلمهای مبتذل اکشن (که خودش استاد بازی در آنها بوده) با یک سلاح آتشین عجیب ترتیب آخرین رذل مهاجم را هم میدهد تا خودش را قهرمان مسلم قلمداد کند. عیش او وقتی تکمیل میشود که توسط ستاره زیبا و جوان همسایهاش (شارون تیت) شناخته و برای صرف نوشیدنی به منزل آنها دعوت میشود تا سرانجام بین آدمحسابیهای هالیوود جایگاهی پیدا کند!",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دیالوگ معرف:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ماجرا دیگه رسمیه رفیق. من از رده خارج شدم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آقای بلوند در فیلم سگ های انباری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یکی از روانپریشترین و دیگرآزارترین مخلوقات تارانتینو، «آقای بلوند» با نام واقعی «ویک وگا»ست. مستر بلوند که نقشش را مایکل مدسن بازی میکند در واقع برادر «وینسنت وگا» گنگستر خوشتیپ «پالپ فیکشن» و یکی از نشانههایی است که جهان فیلمهای کارگردان را به هم متصل میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "او (با بازی مایکل مدسن) به همراه پنج سارق دیگر که همگی نامهای مستعاری براساس رنگهای مختلف دارند باید یک کار انجام دهند: سرقت از یک جواهرفروشی. اما این سرقت پنج نفره با تلفات زیاد به یک گند بزرگ ختم میشود. یک نفر از دزدها (خود تارانتینو!) در جریان فرار میمیرد، یکی در حد مرگ تیر میخورد و بقیه هم بابت این اوضاع به مرز جنون میرسند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در این میان آقای بلوند در عالم دیگری سیر میکند. این روانپریش خونسرد و ترسناک در جریان تعقیب و گریز توانسته یک مامور پلیس را گروگان بگیرد و با انداختن او در صندوق عقب ماشینش، پلیس بدبخت را به مخفیگاه موعودشان بیاورد. تازه از بعد از ورود او به همراه پلیس است که میفهمیم تارانتینو چه آشی برایمان پخته.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آقای بلوند میخواهد پلیس را شکنجه کند، دنبال دلیل خاصی هم برای این کار وحشتناکش نیست. در واقع تنها دلیل موجه این است که او از دیگرآزاری لذت میبرد. پلیس را به صندلی بسته، با طمانینه دهانش را با چسب کارتن میبندد و نمایشش را آغاز میکند: یک رقص احمقانه و ترسناک که پیشدرآمد یکی از خشنترین صحنههای تاریخ سینماست. صحنهای که حتی جزئیاتش را در فیلم نمیبینیم، ولی با تصورش از شدت درد به خودمان میپیچیم. مستر بلوند یک تیغ از داخل جورابش درمیآورد و با آرامش محض گوش پلیس را میبرد!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بعد دستان خونیاش را با لباس پلیس پاک میکند، گوش را میگیرد جلوی دهانش و میگوید «الو!» و بعد پرتش میکند به گوشهای. این دنیای آقای بلوند است.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دیالوگ معرف:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میخوای کل روز مثل یه سگ کوچولو پارس کنی یا قراره گازم بگیری؟!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کلنل هانس لاندا در فیلم پست فطرت های لعنتی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم به لحاظ سینمایی یکی از شاهکارهای تارانتینوست. در آن قرار است یک گروه از نظامیان بیدستوپای آمریکایی به فرماندهی ستوان «آلدو رین» (برد پیت)، دمار از روزگار نازیها درآورند و هر عضو گروه متعهد میشود که پوست کله ۱۰۰ نازی را بکند. رین که در عین کمهوشی بسیار بلندپرواز است، قبلا در فرانسه پدر نازیها را درآورده و حالا نقشهاش این است که حکومت رایش سوم را از اساس کنفیکون کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقطه مقابل او کیست؟ یک نظامی بسیار باهوش، خودشیفته، سرشار از دیسپلین و طنز و البته بیرحم آلمانی به اسم «کلنل هانس لاندا». لاندا یک شکارچی قهار یهودیهاست و در همان ابتدای فیلم هم یک خانواده یهودی را که به مزرعهای پناه بردهاند قتلعام میکند و عامدانه دختر کوچکشان را زنده میگذارد. دختری به نام «شوشانا» که بعدا قرار است با کمک رین دخل هیتلر را بیاورند!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دیالوگهای محشری که تارانتینو برای لاندا نوشته، از حد شمارش خارج است. او علاوه بر آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی را هم مانند یک بومی صحبت میکند و همین تسلطش به زبان ایتالیایی است که یکی از خندهدارترین سکانسهای فیلم را بین او و رین رقم میزند. این درجهدار آلمانی که در اواخر فیلم، بوی شکست را حس کرده، میخواهد با تیزهوشیاش وارد فاز دیپلماتیک شده و از مهلکه محاکمه و اعدام توسط متفقین خودش را برهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "«کریستف والتز» که تا پیش از این فیلم شهرت چندانی در جهان نداشت، بعد از بازی در فیلم محبوب عالم شد و اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل را هم برد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دیالوگ معرف:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگه قرار باشه ویژگیهای شخصیتی یهودیها رو به یه حیوون نسبت بدیم، اون حیوون موشه!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وینسنت وگا در فیلم پالپ فیکشن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "«جان تراولتا» که در زمان انتخاب بازیگران پالپ فیکشن تبدیل به یک ستاره نزولکرده هالیوود شده بود، زمانی که تارانتینو او را برای بازی در نقش وینسنت وگا انتخاب کرد مجددا احیا شد و به اوج برگشت. نقش این گنگستر لش، بیرحم و البته کمی سوسول ابتدا قرار بود به مایکل مدسن و حتی «دنیل دی لوئیس» برسد، اما خدا را شکر قسمت این بود که تراولتا آن را به یکی از بهترین کاراکترهای فیلمهای تارانتینو تبدیل کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وگا تبهکاری است که سوگلی رئیسش «مارسلوس والاس» است. او که مدتزمانی را در آمستردام به انجام ماموریت گذرانده، حالا به آمریکا برگشته و هنوز آنقدر معتمد رئیسش است که رئیس همسرش را شبی برای گردش و تفریح به وگا میسپارد. وگایی که باید امین جان ناموس رئیسش باشد ماجرا را عالی شروع میکند، اما فضولی بیمورد همسر رئیس در یکی از جیبهای وگا (که در توالت دارد خودش را جلوی آینه مجاب میکند که برود خانه و دست از پا خطا نکند) به یک اوردوز نسبتا مرگبار با مواد مخدر منتهی میشود و این سرآغاز بدبیاریهای ویسنت وگاست! (البته طبق خط زمانی فیلم)",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وگا آدم بدبیاری است. تصادفا مدام گند میزند. مثلا بعد از انجام یک عملیات خطیر و جان به در بردن از مرگ، تصادفا یکی از همکارانش را که پسرکی بیش نیست با اسلحه میکشد و گندی بالا میآورد که بیا و ببین. اما ویژگی اصیلش این است که حتی بعد از بدترین گندها هم حاضر نیست تحقیر شود و از دیگران انتظار دارد با احترام با او برخورد کنند. میدانید یکی از بازیهای تارانتینو با شخصیت وگا چه بوده؟ او هربار در فیلم به توالت میرود، یک اتفاق بد میافتد. بار اول که او در یک رستوران رفته دست به آب، در رستوران سرقت مسلحانه رخ میدهد. بار دوم در منزل رئیسش در دستشویی است که زن رئیس رو به موت میشود. بار آخر هم که برای کشتن «بوچ» به خانه او رفته، اسلحهاش را موقع دستشویی بیرون جا میگذارد و با همان اسلحه راهی نیستی میشود!",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دیالوگ معرف:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حالا اگه منو میبخشید میخوام برم خونه و سکته قلبی کنم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عروس/ بئاتریکس در فیلم بیل را بکش",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زنان قدرتمند یکی از مولفههای اصلی اکثر فیلمهای استادند. او که تحت تربیت مادری باهوش و قوی بزرگ شده، همیشه به زنان در فیلمش قدرت داده و آنها شخصیتهایی باهوش، قوی و سر موقعش سنگدل و بیرحم هستند. بین شخصیتهای زن فیلمهای او، جایگاه کاراکتر عروس رفیعتر است. تارانتینو در اکشنترین فیلم کارنامهاش شخصیتش را شکل داد که دو فیلم براساسش ساخته شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بئاتریکس یا همان عروس، یک تبهکار سابق است که بعد از اینکه متوجه میشود از رئیسش که شریک زندگیاش هم هست باردار شده، ناگهان تبهکاری را رها میکند و میرود سراغ یک زندگی نرمال با یک مرد معمولی. رئیس (بیل) این رهاشدگی را برنمیتابد و به همراه بقیه اعضای گروه به مراسم عروسی بئاتریکس میروند و همه را قتلعام میکنند، غافل از اینکه تیر خلاص «بیل» به صورت عروس سابقش باعث مرگ او نمیشود و فقط کمایی طولانی در پی دارد. کمایی که برخاستن از آن یعنی شروع انتقامی سختتت و طولانی!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عروس فیلم احساساتی و عاشق است، طنز هوشمندانهای هم دارد، اما همزمان در شمشیرزنی و آدمکشی هم بیهمتاست و برای انتقام از بیل، چندصفر را با تیغ تیز شمشیر «هاتوری هانزو»اش مثله میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دیالوگ معرف:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اونایی که اونقدر شانس داشتن که زنده موندن میتونن برن. البته اون اعضا و جوارحتون که قطع شده رو باید جا بذارید همینجا!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جکی براون در فیلم جکی براون",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر از بودن نام «جکی براون» در این جایگاه تعجب کردید، احتمالا از آنهایی هستید که قدر ارزشهای مهجورترین فیلم کارنامه استاد را نمیدانند. در جکی براون که بعد از پالپ فیکشن ساخته شد، خبری از بازیهای زمانی پالپ فیکشن یا ابداعات سینمایی سگهای انباری نبود، اما فیلم بسیار پختهای بود که انگار توسط یک استاد میانسال سینما کارگردانی شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تارانتینو بارها در مصاحبههای مختلف اشاره کرده که در دوره کارش در ویدیوکلوپ، عاشق فیلمهای «استثماری» بوده. فیلمهای استثماری فیلمهای کمبودجه و نازلی بود که معمولا حول محور خشونت/جنسیت میگذشت و بخش عمدهای از تولیدات آن، محصول سینمای سیاهپوستی بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ستاره بیچونوچرای سینمای استثمار سیاه در دهه هفتاد کسی نبود جز «پم گریر»، بازیگری که در نقشهایی بازی میکرد که تماموکمال مورد پسند تارانتینو هستند: زنی قدرتمند و انتقامجو. تارانتینو قبل از اینکه پم گریر زیادی پا به سن بگذارد، براساس او شخصیت «جکی براون» را نوشت و فیلمی گرم، سرگرمکننده و شوخ ساخت که برخلاف فیلمهای او، تم عاشقانه آرام و دلپذیری هم دارد. پم گریر جکی براون آن ستاره وحشی افسارگسیخته دهه ۷۰ نیست، زنی است در آستانه میانسالی که گرچه میلش به خشونت کم شده، اما از هیجان و خلافکاری لذت میبرد و البته بدش هم نمیآید که در آستانه پیری همدمی برای خودش پیدا کند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "دیالوگ معرف:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگه شغلم رو از دست بدم باید همه چی رو از صفر شروع کنم، اما چیزی واسه شروع دوباره ندارم و تو مخصمه گیر میافتم. و این مخصمه حتی از «اوردل» ترسناکتره.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جولز وینفلید در فیلم پالپ فیکشن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سیاهپوستان همیشه در فیلمهای تارانتینو نقشهای کلیدی داشتهاند و جزء رفقای او بودهاند، با این حال عدهای در هالیوود هستند که تارانتینو را به خاطر استفاده افراطی از کلمه نژادپرستانه «کاکاسیاه» در فیلمهایش متهم به نژادپرستی کردهاند و وکیل مدافع تمامقد او در برابر این اتهامات هم کسی نبوده جز «ساموئل ال جکسون».",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جکسون میداند که بهترین نقش زندگیاش را مدیون تارانتینوست. و تارانتینو هم آنقدر به او علاقه دارد که جکسون را در هفت فیلمش بازی داده. اولین همکاری این دو باهم بهترین همکاری آنها بود و یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما را شکل داد. فیلمی که آنقدر شخصیت جذاب دارد که به تنهایی میتواند تمام جایگاههای این فهرست را پر کند!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جولز یک گنگستر است. او رفیق صمیمی وینسنت وگاست. اما زمین تا آسمان با او فرق دارد. جولز نه اهل مواد است، نه سرش برای دردسرهای خرکی (مثل به گردش بردن همسر رئیس) درد میکند. او مذهبی و خرافاتی هم هست و همین اعتقاداتش است که ناگهان مسیر زندگیاش را عوض میکند. در ابتدای فیلم او و وینسنت قرار است ضمن پس گرفتن کیف سامسونت مرموز رئیسشان از تعدادی جوجهخلافکار، دخل آنها را بیاورند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وقتی یکی از این جوجهخلافکارها که در اتاق دیگری پنهان شده، از اتاق بیرون میپرد و از نزدیک به آنها شلیک میکند، آنها حتی یک خراش هم برنمیدارند. این ماجرا برای وینسنت یک اتفاق ساده است، اما از نظر جولز یک معجزه و نشانه از طرف خداست و باید آن را جدی گرفت! مقوله علاقه جولز به الهیات واقعا درخشان است. او آیاتی از انجیل را حفظ کرده که تم انتقام و خشم دارند و هربار میخواهد بدبختی را بکشد، این آیات را برایش تلاوت میکند! دست آخر هم سر همان معجزه گلولهها خلاف را میبوسد و میگذارد کنار.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ماجرای گریم او هم داستان معروفی دارد. ابتدا قرار بوده مامور تدارکات فیلم یک کلاهگیس بزرگ افرو برای جکسون بخرد، اما اشتباها کلاهگیس فر کوچکتری میخرد و این کلاهگیس به ویژگی مهم ظاهری این تبهکار تبدیل میشود.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت پنجاهم سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پنجاهم سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | وقتی همه برای هم آکتوری میکنند | [
{
"type": "p",
"text": "«حقیقت» گوهر پنهانی است که برای رسیدن به آن باید در انتظار لمعهای آشکار کننده در لایههای مختلف شخصیتهای سریال آکتور بود. چیزی که در دنیای سیاهی که نیما جاویدی ساخته به شکلی کنایهآمیز تنها با تمسک به «دروغ» امکانپذیر است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جاویدی با عریان کردن بخشی از چهره جهان، تماشاگر را با این حقیقت تاریک روبرو میکند که تمامی افراد بنا به منفعت شخصیشان مدام در حال تظاهر و بازی در نقشهای مختلفاند. اما انگار برای تحمل چنین جهان سیاهی، پردهای از غفلت در مقابل چشمان همگان (یا اکثریت) کشیده شده تا گمان کنند فقط خودشان چنین تبحری دارند و از بازیای که دیگری در همان لحظه با آنها میکند، آگاه نباشند. چهره سیاه و تلخ و ترسناکی از جهان که آن را یک دیستوپیای واقعی میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "جاویدی برای بسط این ایده، در یک مقدمهچینی طولانی مختصات دنیای داستانیش را ترسیم کرده و در هر قسمت سریال آکتور با روایت یک داستان نمایشی مستقل، تخطیناپذیر بودن این قاعده را نشان میدهد. هر قسمت علی (نوید محمدزاده) و مرتضی (احمد مهرانفر)، دو شخصیتی که حرفهشان بازیگری است (و در ادامه هستی مهدوی در نقش آلما هم به این دو اضافه میشود)، سفارش کاری دریافت میکنند که برایش باید یک نمایش کوتاه را برای غافلگیر کردن فرد یا افراد مورد نظر سفارشدهنده نمایش تدارک ببینند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789"
},
{
"type": "p",
"text": "اما از آنجا که کارگردان علاوه بر شخصیتهای فرعی داستان، قصد غافلگیر کردن دائمی مخاطب را هم دارد، در هر قسمت چنان پیش میرود که بیننده نتواند برای نمایشهای بعدی کلیشه یا فرمولی استخراج کند که داستان برایش قابل پیشبینی شود و مدام در اضطراب اتفاقات ترسناک در هر نمایش باشد؛ مبادا بخشی از آن واقعی از آب در بیاید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در هر قسمت، مخاطب بیشتر با جهان پنهانکار و کلاش سریال آشنا میشود و حقایق پنهان شدهای را میبیند که برای دیدگان غافل کاراکترهای داستانی قابل رویت نیست. ایدئولوژیای که در تمام قسمتها دنبال میشود؛ فریبکاری و پنهان کاری تمام افراد در پس چهرههایی شیک، مهربان، معصوم و… .",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غافلگیری اصلی نویسنده از قسمت چهارم (دقیقترش پنجم) اتفاق میافتد. آکتور وارد فاز جدیدی میشود که به نظر میرسد قرار است از این پس با این فرمول پیش برود. انگار تمام قسمتهای قبلی مقدمهای بوده برای ورود به بخش اصلی یعنی داستانهایی پلیسی-کارآگاهی.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان پس از معرفی کامل جهان داستانیاش، علی و مرتضی را که تا به حال آس و پاس و در خوف و رجای دائمی بیپولی و بیخانمانی بودهاند، در موقعیتی قرار دهد که باید همه جوره خودشان را به چالش بکشند. از حالا به بعد لیگ بازی برایشان عوض میشود و باید به سفارش یک دفتر کارآگاهی خصوصی، با شخصیتهایی که بازیگران قهار دنیای واقعی هستند، شاخ به شاخ شده و قدرت و توانایی بازیگری (بخوانید تظاهر، دروغگویی، پنهانکاری) و اثرگذاریشان را محک بزنند. حالا دیگر بخش اعظم بازیها بر بداهه استوار است. همان کاری که در زندگی روزمره به آن مشغولند (مشغولیم). اما ورود به این رینگ مبارزه هدفی به ظاهر ارزشمند را دنبال میکند. کشف حقیقتی که حریف پنهان کرده و افشای آن برایشان منفعت مالی بزرگی دارد. چنان بزرگ که به آنها بلیط ورود به طبقه اجتماعی دیگری را خواهد داد. طبقهای که تاکنون به آن خدمات میدادهاند. اتفاقی که میتواند چهره دیگری از تمام شخصیتها از جمله علی و مرتضی و آلما را رو کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جاویدی در لایه زیرین داستانهای هر قسمت، به شیوهای ناملموس دوگانه فقیر-غنی را هم به تصویر کشیده و دغدغهها و مختصات زندگی مرتضی و علی دو پسر جنوب شهری را در کنار زندگیهای لاکچری و سرگرمیهای شمال شهری نشان میدهد. تقابلی که البته در متن پیچیده و پر جزئیات سریال آکتور در حاشیه قرار گرفته اما به نظر میرسد قرار است در ادامه از آن بهرهبرداری شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در همین راستا، نویسنده برای قسمت پنجم تدارک یک داستان لایی را میبیند. قسمتی که در خیلی از سریالهای اینچنینی ( که در هر قسمت به یک ماجرا یا داستان میپردازند)، به منظور تنفس و استراحت بیننده ( و بعضا تیم تولید) از دنبال کردن اتفاقات پر هیجان و تنش ساخته میشود ( مثل قسمت معروف مگس در بریکینگ بد) و البته بخشی از کاراکتر شخصیت اصلی را هم عمق میبخشد. در این قسمت آکتور به خانه مادری علی میرود و طبقهای را نشان میدهد که هنوز دغدغه جن دارد و ممر درآمدش از فروش ترشی است. اگرچه استفاده از چنین لاییای هنوز زود به نظر میرسد اما کارگردان آن را پلهای میکند برای ورود به فاز کارآگاهی- پلیسی و با بهره بردن از قابلیتهای این فضای قدیمی، مولفههای این ژانر را که خلق تعلیق و فضای شک و ترس و کنجکاوی است وارد داستان کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ضمن اینکه با ترسیم طبقهای که علی و مرتضی در آن بزرگ شدهاند، بیننده را برای توجیه تغییر رفتارهای احتمالی این دو در وسوسه مواجهه با پول آماده میکند. حالا سراغ سفارش (یا بهتر است حالا بگوییم ماموریت) بعدی گروه سه نفره علی میرود. جاویدی به عنوان نویسنده و کارگردان از داستان این قسمت هم نه فقط برای پیشبرد اهداف داستانیش، که برای تاکید ورزیدن به رویکرد اصلی فیلم هم استفاده و با خلق یک موقعیت نمایشی به کارگردانی مادر و دخترخاله علی، بر این اصل تاکید میکند که بازیگری و تظاهر خصلت ذاتیای است که نسل به نسل بشر در آن خبره بودهاند. دقتی که در کنار داستانهای جذاب هر قسمت، مخاطب را به ادامه کار کارگردان امیدوار کرده و باعث میشود مشتاقانهتر در انتظار قسمت بعدی آکتور بماند.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت پنجاهم سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پنجاهم سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | آنچه میخواهید درباره سریال امن بدانید | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال امن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "داستان مینی سریال امن Safe درباره تام دلانی جراحی است که همسرش را از دست داده و رابطه خوبی با دختر بزرگش جنی ندارد؛ دختری که یک سال بعد از مرگ مادرش ریچل، به دیدارهای مخفیانه و رمانتیک پدر با دوست خانوادگیشان سوفی میسن پی میبرد و همان شب پس از مهمانی خانگی ناپدید میشود. صبح روز بعد تام زمانی نگرانتر میشود که پی میبرد دوست بزرگتر جنی، کریس، هم غیبش زده است. زویی مادر کریس که معلم زبان فرانسه است به داشتن رابطه با دانشآموزی متهم میشود. سوفی که پلیس است با همکارش پرونده زویی را به دست میگیرد. ایون دوست کریس که قرار بوده جای کریس را فاش نکند به تام میگوید که جنی و کریس را در مهمانی خانه دوستشان سیا دیده است اما سیا همه چیز را انکار میکند و…",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130890"
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و بازیگران سریال امن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خالق: هارلن کوبن، نویسندگان: دنی براکلهرست، میک فورد، الکس گَنلی و کارلا کروم، کارگردانان: جولیا فورد، دنیل اوهارا و دنیل نِتهایم، مدیر فیلمبرداری: ایان ماس، تدوینگران: دیوید بلکمور، انی کوکِر و کریس گیل، آهنگساز: بن آنونو.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران سریال امن: مایکل سی. هال (تام دِلانی)، آماندا اَبینگتن (سوفی مِیسن)، اِیمی جیمز-کلی (جِنی دلانی)، ایزابل آلن (کری دلانی)، مارک وارن (پیت مِیفید)، هانا آرتِرتن (اِما کَسل) و…",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "آیا میدانید؟",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "مایکل سی. هال بازیگری آمریکایی است که برای بازی در نقش اصلی این سریال لهجه انگلیسی گرفته است.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "صحنههای خارجی بیمارستان در واقعیت بیرون دفاتر زیمنس در منطقه ویتینگتِن شهر منچستر گرفته شدهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "وقتی تام دلانی با دوست فنیاش تماس میگیرد تا شمارهای را ردگیری کند، او میگوید در مجمعی در میامی حضور دارد. این ارجاعی به مشهورترین نقش کارنامه مایکل سی. هال در سریال «دکستر» (۲۰۰۶) است که در آنجا نقش کارشناس بررسی الگوی پخش خون سر صحنه جرم به نام دکستر مورگِن را برای پلیس میامی بازی کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیازهای تماشاگران و منتقدان به سریال Safe",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پس از مرور امتیاز کاربران سایت «آیامدیبی» و دو سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان، میتوانید بخشی از نظرهای چند منتقد برجسته را هم مطالعه کنید:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "منتقدان درباره سریال امن چه میگویند؟",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "ایندیوایر | امتیاز ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بن تراوِرس | «امن» بهواسطه بازیهایی متعهدانه (بعضی با آگاهی از داستان مضحکی که در آن حضور دارند) و ضرباهنگی سرزنده، به جایگاهش به عنوان سریالی با لذتی گذرا دست مییابد که باید مخاطبان نتفلیکس را سرگرم کند؛ کاربرانی که ظاهرا در تمنای حواسپرتی و گریز از واقعیتهای روزمرهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "باستن هرالد | امتیاز ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مارک ای. پریگارد | «امن» یکی از آن سریالهاست – مثل «دروغهای کوچک بزرگ» (Big Little Lies) محصول «اچبیاو» – که بر زندگیهای زیبا و آسوده و ثروتمند متمرکز میشود؛ اما منظورش این نیست که ثروتمندان مثل ما هستند بلکه میگوید آنها حتی از ما هم بدبختترند؛ و در خصوص این سریال، هیولاهایی هستند که در کنار ما زندگی میکنند؛ و ظاهرا این داستانی است که در همه جا صدق میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "ورایتی | امتیاز ۷۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مورین رایِن | وقتی از کنار قفسه کتابها در فرودگاه عبور میکنید احتمالا چند کتاب به قلم هارلن کوبن میبینید. این محبوبیت کتابهای او دلیلی دارد، حتی برای کسانی که یک پرواز طولانی را در پیش ندارند. این کتابها درست مثل سریال «امن» به اندازه کافی تعلیق دارند و هر گونه نقص در پرداخت شخصیتها معمولا تحت شعاع ماهیت رضایتبخش پیرنگی قرار میگیرد که مثل یک بمب ساعتی تیکتیک آن به گوش میرسد؛ و البته معماهای درهمپیچیدهای دارد که اشرافزادگان داستان را تهدید میکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "باستن گلوب | امتیاز ۷۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "متیو گیلبرت | «امن» تقریبا روی سطح باقی میماند و هر مهمانی، حکم یافتن قطعه بعدی پازل را پیدا میکند. مایکل سی. هال خوب است و سناریو با بیقراری او را در تخته شطرنج خود جابهجا میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "هالیوود ریپورتر | امتیاز ۵۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دَن فینبرگ | «امن» خیلی تکاندهنده، هوشمندانه یا بامزه نیست اما آنچه باعث میشود دیدنی باشد، حس بیقراری و ناراحتی یا شاید بیثباتی است. بازی هال کمی مشکل دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ردیف نام سایت امتیازدهندهها امتیاز میانگین تعداد آراء ۱ IMDb کاربران ۷.۲ از ۱۰ ۴۵ هزار و ۳۶۸ کاربر ۲ متاکریتیک منتقدان برتر ۶۷ از ۱۰۰ بر اساس ۵ نقد ۳ راتن تومیتوز عموم منتقدان ۶.۷ از ۱۰ بر اساس ۲۴ نقد",
"ref": null
}
] | null |
original:گزارش فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | ۸ نکته جذاب درباره جان تراولتا | [
{
"type": "h3",
"text": "نماد هالیوود در لیست ستارههای برتر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جان تراولتا برای چندین دهه نماد هالیوود بوده است و در سال ۱۹۹۷، زمانی که مجله بریتانیا، امپایر، به عنوان بیست و یکمین ستاره برتر سینمای تمام دوران رتبه بندی کرد، قدرت درخشش او به طور رسمی شناخته شد. این رتبهبندی بر اساس مجموعه آثار چشمگیر او بود که شامل فیلمهای نمادینی مانند گریس، تب شنبه شب و پالپ فیکشن میشود. موفقیت تراولتا چندین نسل را تحت تاثیر قرار داده است و تأثیر او بر صنعت فیلم غیرقابل انکار است.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "رشد حرفهای پس از اجرای نمادین یک رقص",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زندگی حرفهای جان تراولتا پس از اجرای رقص نمادین او در فیلمهای تب شنبه شب و گریس به شدت رشد یافت. حرکات مهیج و کاریزمای غیرقابل انکار او باعث شد که نقدهای تحسین برانگیزی برای او به ارمغان بیاورد و او را به شهرت برساند. تراولتا پس از دستیابی به موفقیت در ژانر رقص، از آن فاصله گرفت و روی نقشهای اکشن تمرکز کرد و در فیلمهایی مانند پالپ فیکشن و تغییر چهره بازی کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "برنده گلدن گلوب و نامزد اسکار",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازی نمادین جان تراولتا در سال ۱۹۹۵ در درام کمدی کوتاه شو جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان آورد. بازی او در نقش چیلی پالمر به طور گسترده توسط منتقدان و تماشاگران تحسین شد و به عنوان یک بازگشت بزرگ برای این بازیگر تلقی شد. اجرای تراولتا از این شخصیت به قدری متقاعد کننده بود که حتی نامزد اسکار بهترین بازیگر مرد شد و او را به اولین بازیگری تبدیل کرد که برای یک نقش هم نامزد اسکار و هم گلدن گلوب شد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "از دست دادن فرصتهای مهم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جان تراولتا حرفهای طولانی و موفق داشته، اما فرصتهای مهمی را نیز از دست داده است. او نقش اصلی چهار فیلم محبوب را رد کرد: روزهای بهشت، ژیگولو آمریکایی، افسر و یک جنتلمن و شیکاگو. همه این نقشها توسط ریچارد گیر گرفته شد که او را به یک ستاره بزرگ تبدیل کرد. سرنوشت عجیبی است که تراولتا این نقشها را به عهده نگرفت و این فرصتهای تعیین کننده را از دست داد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "جوایز و موفقیتهای دیگر جان تراولتا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه تراولتا هرگز برای بازیهای سینمایی خود برنده جایزه اسکار نشده است، اما در سال ۱۹۸۱، در باشگاه تئاتر معتبر هاستی پودینگ هاروارد، که گروهی از دانشجویان به اجرای نمایشهای بورلسک و موزیکال معروف بودند، به عنوان مرد سال انتخاب شد. پس از بازی در فیلمهای تب شنبه شب و پالپ فیکشن، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. او برای بازی در سریال وکیل رابرت شاپیرو، نامزدی امی و گلدن گلوب شد و در مجموع ۶ نامزدی دریافت کرد که آخرین آنها در سال ۲۰۱۱ بود. او جایزه IIFA را برای دستاورد برجسته در سینمای بین المللی دریافت کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "نامگذاری لباس پرنسس دایانا به نام جان تراولتا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در سال ۱۹۸۵ در مراسمی کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری ریگان، تراولتا توانست حرکات رقص معروف تب شنبه شب خود را با پرنسس دایانا اجرا کند و جالب است بدانید که پرنسس دایانا به جان پیشنهاد رقص داد. جان آن شب نشان داد که نه تنها مهارت زیادی در رقص دارد بلکه میتواند اعضای خاندان سلطنتی را هم تحت تاثیر قرار دهد. اتفاق آن شب آنقدر برای پرنسس دایانا خوشایند بود که بعدها لباسی را که در مراسم بر تن داشت، لباس تراولتا نامید. لباس باشکوهی که از آن پس فقط با نام مردی که با او رقصید در یادش ماند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "آواز خواندن و دوئت با مایلی سایرس",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاید ندانید که جان تراولتا یک موسیقیدان توانمند است. او اولین بار در سال ۱۹۷۵ وارد خوانندگی شد و اولین تک آهنگش به رتبه ۱۰ در جدول ۱۰۰ موزیک داغ مجله بیلبورد راه یافت. این جدول نمودار استانداردی در صنعت موسیقی در ایالات متحده برای آهنگها است، که به صورت هفتگی توسط مجله بیلبورد منتشر میشود. در سال ۲۰۰۹ او حتی آهنگی را در کنار مایلی سایرس برای فیلم بولت اجرا کرد. بسیاری میگویند که او این مهارت خود را از مادرش به ارث برده است.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "از نویسندگی تا خلبانی و هواپیماسازی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر فکر میکنید او تنها یک بازیگر با استعداد است، که هم خوب آواز میخواد هم مهارتی در رقص دارد، یعنی هنوز او را نشناختهاید. چون علاوه بر اینها، او یک نویسنده با استعداد است و آثار و نوشتههای منتشر شدهاش همگی با نقد و بازخورد مثبت همراه بوده. یکی از کتابهای محبوب او که جهان را شوکه کرد، کتابی بود درباره پسرش که بر اثر تشنج جان باخت. به علاوه از آنجایی که از نوجوانی شیفته پرواز بود، در سن ۲۲ سالگی گواهینامه خلبانی خود را گرفت و امروز صاحب جتهای شخصی خود است و پرواز میکند و حتی یک شرکت هواپیماسازی نیز دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چند نکته کوتاه و خواندنی درباره جان تراولتا",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "در سال ۱۹۷۵، تراولتا برای ایفای نقش وینی باربارینو در مجموعه تلویزیونی موفق خوش برگشتی کوتر به شهرت رسید.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "برای بینقص شدن صحنههای رقصش در فیلم سینمایی تب شنبه شب، ۹ ماه تمرین کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "در طول فیلمبرداری فیلم پسری در حباب پلاستیکی در سال۱۹۷۶ عاشق دایانا هایلند شد که ۱۸ سال از او بزرگتر بود. هایلند در سال ۱۹۷۷ در حالی که در آغوش جان بود در اثر سرطان درگذشت.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "در سال ۱۹۸۴، پیشنهاد نقش اصلی مرد فیلم اسپلش را داشت که مدیر برنامههایش او را از شرکت در این نقش منصرف کرد. نقش به تام هنکس رسید و فیلم به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "هنگام معرفی ایدینا منزل در مراسم اسکار ۲۰۱۴، به اشتباه نام او را ادل دازیم تلفظ کرد. این اشتباه از آن زمان توجه و تمسخر زیادی را به خود جلب کرد تا جایی که کاربردان توییتر یک حساب کاربری به نام ادل دازیم ساختند. تراولتا از منزل عذرخواهی کرد و یک دسته گل برای او فرستاد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "اگرچه او اغلب به عنوان ایتالیایی-آمریکایی انتخاب میشود و پدرش اصالت ایتالیایی دارد، اما اعتراف کرده است که خانوادهاش بیشتر روی اصل و نسب ایرلندی خود سرمایه گذاری کردهاند و بیشتر در اطراف فرهنگ ایرلندی بزرگ شده که از سمت مادر به او رسیده است.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "در سپتامبر۲۰۱۰ اپرا وینفری در طول اولین قسمت از فصل آخر برنامه گفت وگوی خود اعلام کرد که تمام مخاطبان استودیو خود را به یک سفر ۸ روزه با هزینههای پرداخت شده به استرالیا خواهد برد و جان تراولتا به عنوان خلبان در این سفر حضور خواهد داشت. جان بیش از یک سال به وینفری کمک کرده بود تا برای سفر برنامه ریزی کند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "پس از زلزله سال ۲۰۱۰ هائیتی، تراولتا با پیوستن به دیگر افراد مشهور در کمک به امدادرسانی، هواپیمای ۷۰۷ خود را پر از تجهیزات، پزشکان و داوطلبان به منطقه فاجعه فرستاد.",
"ref": null
}
] | null |
original:گفتوگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | این پینوکیو برای بچهها نیست اگر… | [
{
"type": "p",
"text": "پینوکیوهای دیزنی همواره ژپتو را به عنوان دوستداشتنیترین پیرمرد ایتالیایی جهان تصویر کردهاند؛ اما ژپتوی شما چنین نیست و اندوهش هراسانگیز است و دائم مینوشد. درباره این انتخاب صحبت کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گیرمو دل تورو: لحظهای هست که جیرجیرک میگوید: «من به پدرهای ناکامل و پسران ناکامل فکر کردم.» به نظرم فیلم هم در چنین اندیشهای است. هیچ انسانی کامل نیست و نباید هم کامل باشد؛ و دوست داشتن ناکامل بودن، مسیری است که کموبیش به وقار میرسد. ژپتو یاد میگیرد که پینوکیو را با هر چیزی که از نظرش نقص است و موجب ناکامل بودن، دوست داشته باشد. ژپتو به یک پدر واقعی بدل میشود به جای اینکه پینوکیو به یک پسر واقعی بدل شود. این سفر نیاز داشت که او در ابتدای داستان، در مکان بسیار بسیار تاریکی قرار میداشت که همین دائمالخمری است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "او از خودش بیزار است و احساس گناه میکند. او آتشیمزاج است و نمیتواند بچهای را تحمل کند که هر ۲ ثانیه یک سوال میپرسد. او دعا میکند تا معجزهای صورت بگیرد و سپس وقتی به معجزه میرسد آن را تشخیص نمیدهد چون در فرزندی که از دست داده است پسری کامل را تصور میکرد؛ اما فکر میکنم این انتخاب برای اعتباربخشی به این سفر ضروری بود؛ و اینکه از جایی شروع کنیم که ژپتو شخصیتی مقدس و بیعیب نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گفتهاید که همیشه میدانستید پینوکیو در پایان فیلم به یک پسر واقعی بدل نمیشود. چرا داشتن چنین پایانی برای شما مهم بود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به یاد دارم که همان اوایل کار نقاشیای از گریس گریملی دیدم؛ حدود سال ۲۰۰۳ بود که تازه صحبت درباره این پروژه را شروع کرده بودیم. در آن نقاشی پینوکیو در آینه خودش را میدید و بازتاب آینه، یک پسر واقعی بود اما او تغییری نکرده بود. آن موقع بود که گفتم این پایانبندی فیلم است. پینوکیو چرا باید تغییر کند؟ اگر کسی به شما بگوید که دوستتان دارد و همان فرد به شما بگوید که میخواهد شما تغییر کنید، پس او شما را دوست ندارد؛ و ختم کلام این است: کسی را دوست بدارید یا اجازه دهید همان کسی باشد که هست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر پدر و پسر هستید رابطهتان میتواند واقعا پرتنش شود چون بارها شده که والدین فکر میکنند هستند تا به بچهها چیزی یاد بدهند و آنها را تربیت کنند. در واقعیت این بچهها هستند که والدینشان را نجات میدهند و کمی وقار و شایستگی را به آنها میآموزند. کودک، کامل متولد میشود؛ و لکههایی که شما ایجاد میکنید همانهایی هستند که بعدا بزرگشان میکنید و سپس به شکل پرسشگری و نافرمانی به شما برمیگردند؛ که ضروری هم هستند. پس این موضوع نهفقط در سطح خانوادگی بلکه در سطحی اجتماعی در فیلم مطرح است یا میتوان گفت که نافرمانی در فیلم فضیلت به شمار میرود.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شما ایستر اگ هایی (پیام، تصویر یا ویژگی پنهان) بامزه و جالب را در این فیلم برای طرفدارانتان تعبیه کردهاید که حکم ارجاعهایی به فیلمهای قبلیتان را دارند. موردی هست که بهطور خاص مایه مباهات شما باشد یا امیدوار باشید که تماشاگران متوجهش بشوند؟",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/106686/%d8%a7%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%b1-%d8%a7%da%af-%da%86%db%8c%d8%b3%d8%aa%d8%9f/"
},
{
"type": "p",
"text": "فکر میکنم جلوتر از بحث ایستر اگها، اگر شما «هزارتوی پن»، «ستون فقرات شیطان» و «پینوکیو» را تماشا کنید، خواهید دید که این فیلمها چطور بر اساس نوع داستان، مثل فرزندان یک خانوادهاند. البته که ایستر اگهایی هم در فیلم تعبیه شدهاند. در شیشههای لکهگرفته کلیسا، فاون و پِیلمَن و قبری از «ستون فقرات شیطان» هست. فصلی از فیلم هم که سقوط بمبی را نشان میدهد، حکم نقل قولی از «ستون فقرات شیطان» را پیدا کرده است. گفتوگوی ۲ بچه در راهروی طولانی پر از تخت نیز یادآور همین فیلم است. ایماها و اشارههای افسر فاشیست همانهایی است که از فرمانده در «هزارتوی پن» دیده بودیم و… «پینوکیو» پر از چنین ارجاعهایی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برنامهها و مراسمهای جوایزی چون اسکار تمایل دارند فیلمهای انیمیشن را در بخش خودشان داوری کنند اما شما امیدوارید که پینوکیو نامزد اسکار بهترین فیلم شود. این اتفاق برای شما و در کل انیمیشن چه معنایی خواهد داشت؟ و چرا فکر میکنید دیگر اعضای آکادمی در خصوص انتخاب فیلمهای انیمیشن در سایر رشتهها و قرار دادن آنها کنار فیلمهای زنده از خود مقاومت نشان میدهند؟",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "واقعا امید ندارم یا رویاپردازی نمیکنم که تغییر باید امسال اتفاق بیفتد. میتواند سال بعد یا در همین دهه روی بدهد. بحث خیلی ساده است: آیا پینوکیو در میان ۱۰ فیلم برتری قرار میگیرد که من امسال دیدهام؟ اگر جواب مثبت است آن را نامزد کنید و اگر نه که هیچ. به همین سادگی. هنر توقف-حرکت (استاپ موشن) فوقالعاده پیچیده است. این انیمیشنها از نظر تولید واقعا شبیه فیلمهای زندهاند. شما فیلمبرداری واقعی دارید و از دکورها و وسایل صحنه و لباسهای واقعی استفاده میکنید اما همه چیز در مقیاسی کوچکتر به کار گرفته میشود؛ و البته که همه چیز در ۲۴ فریم در ثانیه روی میدهد. برای من یادآور حرفی است که جینجر راجرز درباره فرد آستر زد: «من کاری را میکنم که تو انجام میدهی اما به عقب و با پاشنههای بلند.»",
"ref": "https://www.filimo.com/m/p47vi"
},
{
"type": "p",
"text": "ما هر سال فیلمهای انیمیشن عالی و درجه یکی داریم، از «لاکپشت قرمز» (The Red Turtle) و «شهر اشباح» (Spirited Away) گرفته تا فیلم محبوب خودم «داستان اسباببازی ۳» (Toy Story 3) که آثار فوقالعاده خوشساخت و استادانهای هستند که بهمراتب فراتر از فیلمهایی هستند که شما برای ساکت کردن بچههایتان از آنها استفاده میکنید. در این خصوص زمانی که داشتیم طرح «پینوکیو» را ارائه میدادیم، آنها پرسیدند: «این فیلم برای بچههاست؟» که پاسخ دادم: «برای بچهها نیست اما بچهها میتوانند آن را تماشا کنند اگر والدینشان با آنها صحبت کنند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فکر میکنید اصلا دستهبندی انیمیشن باید در اسکار وجود داشته باشد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اینطور فکر میکنم. به نظرم میتوانیم انواع متفاوتی از انیمیشن را داشته باشیم. مساله این نیست که همه را به یک شکل و قالب درآوریم. پس این استدلال درستی است اگر بگوییم فیلم انیمیشن هم میتواند در رشتههای فیلمبرداری یا طراحی صحنه رقابت کند؛ و میتوان گفت که این بهترین فیلم انیمیشن سال است و یکی از بهترین فیلمهای سال هم هست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پینوکیو مصداق اثری هنری است که با کار و سختکوشی رنجآوری خلق شده است. در حال حاضر، هنر هوش مصنوعی در کانون توجه است چون میخواهد هنرمندان را از فرایند حذف کند و اغلب این اتفاق بدون اجازهشان صورت میگیرد. در این باره چه نظر و احساسی دارید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فکر میکنم هنر، بیان و تجلی روح است؛ و در بهترین حالت، هر چیزی را که شما هستید در بر میگیرد. بنابراین من هنری را مصرف میکنم و دوست دارم که ساخت انسان باشد. من کاملا تحت تاثیر چنین هنری قرار میگیرم و علاقهای به تصویری ندارم که ماشینها ساختهاند و نتیجه ترکیب اطلاعات است. با دِیو مککین که هنرمند بزرگی است صحبت میکردم که گفت بزرگترین امیدش این است که هوش مصنوعی نمیتواند چیزی بکشد. میتواند اطلاعات را تغییر بدهد یا تحریف کند اما نمیتواند طراحی و نقاشی کند؛ و هرگز نمیتواند احساسی را ضبط کند یا رخسار یا نرمی صورت آدمی را بفهمد. بیتردید اگر این بحث درباره فیلم و فیلمسازی صورت میگرفت بهشدت ناراحتکننده میشد؛ و من دربارهاش همانطور فکر میکردم که هایائو میازاکی میگوید: «توهینی به خود زندگی.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شما علاقه فوقالعادهای به داستان پینوکیو دارید و از آن به عنوان یکی از اساسیترین داستانها در شکلگیری شخصیتتان نام بردهاید؛ اما در عین حال، پینوکیوی شما تغییرهای مهمی در قصه ایجاد کرده است. چطور تلاش کردید به داستان اصلی ادای احترام کنید و عشقتان را نسبت به آن ابراز کنید در حالی که چنین بنیادین، آن را تغییر میدادید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما بعضی از بخشها و عناصر داستان کارلو کولودی را استفاده کردیم که پیش از این مورد بهرهبرداری قرار نگرفته بودند. کولودی پینوکیو را میکشد و او به جهان باقی و دنیای مردگان نمیرود. او پینوکیو را میکشد و خرگوشهای سیاه مرگ به سراغش میآیند. کولودی بارها و بارها جیرجیرک را خرد و له میکند. او پاهای پینوکیو را میسوزاند و او را در بخشهایی مشابه مسیح تصویر میکند. خیلی چیزهای فیلم از لحظههای دستنخورده اثر کولودی برداشته شدهاند که به نظرمان پیش از این به خاطر احتیاط کنار گذاشته شده بودند؛ ولی ما میخواستیم حکایت بسیار متفاوتی – و نه کاملا مخالفی – را سروشکل بدهیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کولودی طرفدار فرمانبرداری است و بچهای که دوست دارد تغییر کند تا پسری واقعی و دوستداشتنی شود. ما هم از این مضمون فرمانبرداری استفاده کردیم و آن را با این موضوع درآمیختیم که شما «نباید» تغییر کنید تا دوست داشته شوید. پس میبینید که ما از این منبع اقتباس نوشیدیم اما فیلم کاملا متفاوتی درباره زندگی، مرگ، عشق و ماهیت هستیمان ساختیم؛ اینکه مرگ چطور در زندگی ما واقعا ضروری و مهم است و… و با انتخاب ایتالیای فاشیستی برای روزگار داستان، زمانی میان جنگ جهانی اول و دوم، بستر دیگری را برای محک خوردن پینوکیو برگزیدیم. او با جلوه و شکوه صنعت نمایش و همینطور با اردوی بازپروری رژیمی قدرتطلب محک میخورد. بیش از ۶۰ نسخه از «پینوکیو» وجود دارد و من همه آنها را ندیدهام اما اینها چیزهایی هستند که فکر نمیکنم مورد توجه آنها قرار گرفته باشند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گفتوگو با مارک گوستافسون، کارگردان مشترک پینوکیو",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "به انیماتورها اعتماد کنید",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پینوکیوی گیرمو دل تورو احتمالا اولین فیلم بلند مارک گوستافسون است که نامش در عنوانبندی به عنوان یکی از ۲ کارگردان اصلی آمده است؛ اما او در زمینه انیمیشن استاپ موشن، هنرمندی مجرب است. او از دهه ۱۹۸۰ شروع کرد و جایی که به عنوان انیماتور اصلی شخصیت هاک فین در انیمیشن خمیری (کلِیمِیشن) «ماجراهای مارک تواین» (The Adventures of Mark Twain) و به عنوان «کلیمِیتِر» در «بازگشت به آز» (Return to Oz: دنباله غیررسمی و تیرهوتار والتر مرچ بر «جادوگر شهر آز») هر دو محصول سال ۱۹۸۵ فعالیت کرد. او در سالهای بعد شماری از فیلمهای کوتاه را با شیوه استاپموشن کارگردانی کرد تا اینکه کارگردان انیمیشن فیلم تحسینشده «آقای فاکس شگفتانگیز» اثر وس اندرسن محصول ۲۰۰۹ شد؛ و حالا در کنار دل تورو بیش از یک دهه را صرف ساخت «پینوکیو» کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چطور شما و گیرمو به عنوان کارگردان مشترک تقسیم کار کردید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مارک گوستافسون: بستگی داشت که در کدام مرحله از تولید باشیم. زمان نگارش فیلمنامه، گیرمو و پاتریک مکهِیل نسخههایشان را مینوشتند و برای من میفرستادند. من هم نکتههایی را به آنها میگفتم و آنها پاسخی میدادند. من از این مرحله درگیر کار بودم با اینکه از نظر فنی در نوشتن فیلمنامه سهیم نبودم. سالهای سال است که انیمیشن «توقف-حرکت» کار میکنم و در این حرفه همه را میشناسم. پس وقتی تولید شروع شد توانستم بروم و گروهی رویایی را برای خلق این فیلم تشکیل بدهم؛ و زمانی که شما کسی مثل گیرمو را دارید، همه کارها آسانتر میشود و اشتیاق همه بیشتر. بماند که چنین فیلمنامه خوبی در ابتدای کار، همه چیز را آسانتر هم کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تغییرهای شما روی فیلمنامه از نقطه نظر یک انیماتور بزرگ بودند؟ یا از چه لحاظ فیلمنامه با مشارکت شما تغییر کرد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در ابتدای یک پروژه سعی نمیکنم از نظر انیمیشن به آن فکر کنم و فقط روی داستان و شخصیت متمرکز میشوم. بنابراین من در ابتدا، دیدگاهی کمی متفاوت داشتم و این طرف و آن طرف، نکتههایی را مطرح میکردم تا صحنه بعدی بهتر از کار درآید. دقیقا نمیشود گفت که چقدر در شکلگیری فیلمنامه سهم داشتم، بهخصوص که در چنین مدت طولانیای نوشته شد؛ اما فارغ از گسترش و شکلگیری داستان، ما اندیشهها و استعارههای کلیدی فیلمنامه اصلی را در تمام طول راه حفظ کردیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما کارگردانان انیمیشن معمولا ابتدا استوریبردها را آماده میکنیم و سپس آنها را با حاشیه صوتی (ساوندترک) همراه میکنیم تا به حس و دریافتی از ضرباهنگ و لحن و عملکرد داستان برسیم. خیلی از فیلمها بهشدت در جریان این مرحله از کار تغییر میکنند و شما دستآخر میبینید که همه چیز را دوباره ابداع کردهاید؛ اما برای «پینوکیو» لازم نبود چنین کاری کنیم چون فیلمنامه به اندازه کافی قوی بود؛ و معنیاش این است که ما منابع را هدر نکردیم. با وجود این، فیلمنامه و اثر نهایی تفاوتهایی هم دارند چون شما همیشه چیزهایی را برای تروتمیز کردن یا تقویت کردن در مرحله ساخت انیمیشن پیدا میکنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از مهمترین درسهایی بگویید که از فیلمهای قبلیتان گرفتید و در پینوکیو از آنها استفاده کردید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یاد گرفتهام که روی چه چیزی وسواس داشته باشم و روی چه چیزی نه. در انیمیشنسازی «توقف-حرکت» تمرکز هر بار روی یک فریم است و شما باید مراقب باشید که این فریم حاکم دنیای شما نشود. در واقع فقط به اندازهای مهم است که با فریمهای قبل و بعد خود در ارتباط است. پس یاد گرفتهام که تا جای ممکن عقب بایستم و همه چیز را در کنار هم ببینم. من از نظر فنی کمالگرا نیستم و اصلا ارزش ندارد که به دنبالش باشید؛ اما دقت و صراحت در احساسات بهمراتب مهمتر است. گیرمو و من در این خصوص کاملا همنظریم و توافق داریم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در فیلمهای انیمیشن این تمایل وجود دارد که همه چیز ژست به ژست (Pose-to-pose) پیش برود. همه چیز باید روشن و شفاف باشد. من هرگز به چنین رویکردی علاقه نداشتم و گیرمو هم چنین است. شعار ما این بود: «بیایید زمانی که به سکون و آرامش نیاز داریم از آنها نترسیم.» فوتوفن کار هم این است که باید به انیماتورهای خود اعتماد داشته باشید. هرچه کمتر کار کنید، تماشاگر بیشتر باید روی کار شما تمرکز کند. هیچ عاملی برای حواسپرتی وجود ندارد. ما میدانستیم که اینها بهترین انیماتورها بودند و اگر منظورمان را درست و کامل به آنها انتقال دهیم، واقعا میتوانستند کار را بهدرستی انجام بدهند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از ارجاعهای بصریای بگویید که موقع طراحی و پویانمایی به شما کمک کردند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما تحقیق تاریخی زیادی کردیم. میخواستیم پسزمینهها تا حدی واقعی باشند تا پینوکیو، فانتزیترین و خیالیترین عنصر باشد؛ یا از بُعدی دیگر، او عنصر هرجومرجطلبانهای است که در صحنه معرفی میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از بزرگی این پروژه بگویید که ظاهرا در آن واحد با ۶۰ گروه همکاری داشتید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما هزار روز فیلمبرداری کردیم. شما در چنین مدت زمانی نهفقط به قوتها و ضعفهای انیماتورها پی میبرید بلکه یاد میگیرید چطور با آنها صحبت کنید. آنها شباهت زیادی به بازیگران دارند. برای برخی باید خیلی حسابشده پیش بروید و همه چیز را با دقت به آنها توضیح دهید، در حالی که بعضی هم با یک اشاره متوجه تمام منظور شما میشوند. یکی از اصول اساسی ما این بود که انیماتورها اختیار داشته باشند و کار را به آنها بسپاریم. گیرمو و من میخواستیم آنها دست به انتخاب بزنند و موقع چیدن و ساخت نماها، اگر لازم بود، تاثیرگذار باشند و تغییری ایجاد کنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میخواستیم این هنرمندان احساس نکنند که زندانیاند و چیزی از خودشان را به کار اضافه کنند. البته این رویکرد خطرهای خودش را دارد و گاهی وقتها شاید کار خیلی از دست شما در برود اما یاد میگیرید که انیماتورها را بشناسید و به آنها اعتماد کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برگرفته از گفتوگو با آرجون ساجیپ از بیافآی",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | بادی که زود خالی میشود | [
{
"type": "p",
"text": "نهنگ (The Whale) خیلی زود به یک فیلم قابل پیشبینی تبدیل میشود. شاید بعد از سی-چهل دقیقه اول. هرچند در همین مدت و شاید تا انتها، مخاطبش را به لحاظ احساسی درگیر خود کند. بار اصلی چنین مسئولیتی هم به دوش قهرمان فیلم است: گریمش، شخصیتش، موقعیتش، و بازیاش. غول بیقواره تنهای مهربان غمگینی که به دلیل تصمیمی شخصی که در برههای از زندگیاش گرفته، حالا دچار دو احساس متضاد است: اندوه و حسرت بر تلخیِ از دست رفتن عشقی ممنوعه، و پشیمانی و آرزوی بخشایش از کسانی که به واسطه اقدام (شاید) خودخواهانه او، آسیب دیدهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازی «برندن فریزر» در هیأت «چارلی» برای نشان دادن شخصیت آن غول عجیب و دوستداشتنی و حتی ترحمانگیز، درخشان است. نقشآفرینی او برخلاف بسیاری دیگر از بازیگرانِ نقشهای اینچنینی –که با اندامی نامتعارف یا ضعفهای جسمانی جلوی دوربین حاضر میشوند- زیر سایه گریم سنگین و تلاش برای اجرای دقیق ویژگیهای فیزیکی نقش، گم یا کمرنگ نشده است. نشانهاش اینکه خیلی زود این هیبت نامتناسب و مهیب را از یاد میبریم و خود را تنها با روحیات و درونیات چارلی مواجه میبینیم. به آب و آتش زدنش برای جلب محبت «الی» دختر بیقرار و پرخاشگرش را مقایسه کنید با برخورد تند و زبان گزندهاش مقابل «توماس» مُبلغ مذهبی، تا ببینید چطور به دو وجه مختلف از چنین انسانی جان بخشیده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر خودتان چاقی را تجربه کرده و از آن دسته آدمهایی باشید که در زندگیشان هرگز از دغدغه رژیم و کاهش وزن خلاص نشده و هیچ لقمهای را بیعذاب وجدان فرو ندادهاند، سکانس درآوردن شکلات از کشوی میز و دوراهی مقاومت یا وادادن در برابر وسوسه خوردنش، یا فصل دیوانهوار حمله به جعبههای پیتزا و قفسههای یخچال و هر مأکول و مشروبی که در گوشه و کنار خانه پیدا میشود، از مثالهای خوب اجرای چنین موقعیتی در فیلماند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نهنگ یک فیلم مینیمال است؛ با حداقل شخصیتها (یک قهرمان و چهارتا و نصفی شخصیت فرعی؛ تازه اگر صدای پیک پیتزافروشی را شخصیتی مستقل به حساب آوریم)، حداقل موقعیتها (که معمولاً در هر کدامشان، چارلی با احساسی متفاوت با یکی از این آدمها وارد گفتوگو میشود)، در یک مکان بسته و محدود که ویژگی خاصی ندارد. آرونوفسکی این مینیمالیسم را در تنهاییهای نهنگِ فیلمش جذاب از کار درآورده. بازیهایش با ولع مهارنشدنی چارلی به بلعیدن و تردیدها و گاه افسار گسیختنهای او در برابر هر شی خوردنی، از لحظات به یاد ماندنی فیلم است، بهخصوص اگر خودتان چاقی را تجربه کرده و از آن دسته آدمهایی باشید که در زندگیشان هرگز از دغدغه رژیم و کاهش وزن خلاص نشده و هیچ لقمهای را بیعذاب وجدان فرو ندادهاند. سکانس درآوردن شکلات از کشوی میز و دوراهی مقاومت یا وادادن در برابر وسوسه خوردنش، یا فصل دیوانهوار حمله به جعبههای پیتزا و قفسههای یخچال و هر مأکول و مشروبی که در گوشه و کنار خانه پیدا میشود، از مثالهای خوب اجرای چنین موقعیتی در فیلماند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/vx3oe"
},
{
"type": "p",
"text": "درگیری روانی چارلی با آن بریده کوتاه از مقالهای بر «موبی دیک» هرمان ملویل نیز (بهویژه به واسطه ارتباط تماتیک ظریفی که این داستان با نام فیلم، جثه عظیم خودش و البته موقعیت تلخ و غمبارش میسازد) مخاطب را به او نزدیکتر میکند و باعث میشود با وجود آن تصمیم خودخواهانه، همدلیاش را با او از دست ندهد و شاید حتی زودتر از بقیه شخصیتهای فیلم، او را ببخشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با این همه از جایی به بعد، گفتوگوهای چارلی با تکتک آن شخصیتهای فرعی -که قرار است موقعیت او را در داستان به پیش ببرند؛ برخلاف تنهاییهایش، که بیشتر به گذشته زندگی او مربوط میشوند- نهنگ را با وجود آن همه ادعا به شکلی ناامیدکننده میاندازد. مشت فیلم از لحظهای که «لیز»، قصه و علت مرگ برادرش (دوست چارلی) را برای توماس تعریف میکند، به طور کامل باز میشود. از این لحظه تا پایان نه اتفاق غیرمنتظرهای در فیلم میافتد، نه صحنهای ماندگار پیش چشممان خلق میشود، نه حتی احساسی که تا آن وقت نسبت به چارلی پیدا کردهایم عمق بیشتری مییابد. میدانیم که دختر بالاخره پدرش را خواهد بخشود، و مطمئنیم که توماس در برابر این مرد اهل فکر و منطق و زبان و روایت –که حالا در روزهای آخر زندگی، چیزی برای نگه داشتن و نباختن ندارد و جز صداقت موضوع دیگری برایش مهم نیست- کاری از پیش نخواهد برد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از این لحاظ و در بین فیلمهای یک دهه اخیر، میتوان نهنگ را با فیلم «لاک» (استیون نایت/ ۲۰۱۳) مقایسه کرد. فیلمی که کل قصهاش در چند ساعت از یک شب میگذرد، صرفاً با حضور مردی تنها (تام هاردی) پشت رل ماشین، که از شهری به شهر دیگر میرود و در این مدت، با تماسهای مکرر تلفنی، تمام گذشته و آینده زندگی شخصی و حرفهایاش را مرور میکند. هر چقدر در آن فیلم، نایت در پیش بردن گام به گام روایتش و پوست کندن شخصیت قهرمانش -با حرفهایی که از لاک میشنویم و موقعیتش را لحظه به لحظه پیچیدهتر و عمیقتر میکند- موفق است، آرونوفسکی نتوانسته از گردنهای چنین مهم به سلامت بگذرد. برخلاف لاک -که در نیمه دوم فیلم، در جملهای فراموشنشدنی میگوید: «دو ساعت پیش همسر، شغل و خانه داشتم، و حالا هیچکدامش را ندارم»- چارلی در انتهای نهنگ، درست در همان نقطهای قرار دارد که در ابتدایش بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به واقع بعد از طرح موقعیت اولیه قصه و فهمیدن علت گرفتاری چارلی در آن، دیگر در تمام سکانسهای مواجهه او با اطرافیانش، چیزی یا حرفی رو به جلو نمیبینیم و نمیشنویم. تنها استثنا شاید همان شخصیت نصفه باشد: پیک پیتزافروشی، که برای ارضای حس کنجکاوی شخصیاش یک بار در راهپله منتظر میمانَد تا سر از راز صدای پشت در (که هیچوقت برای تحویل گرفتن غذا یا پرداخت صورتحساب رخ ننموده) دربیاورد. لحظهای اثرگذار به لحاظ حسی، که شاید قدمی هم چارلی را پیشتر میبَرد و به او جسارت نشان دادن هیبت خودش به دیگران را میدهد. جز این اما تمام کنشها و صحبتها، در جا زدن در موقعیت پیشین است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "و همین اشکالات، نهنگ را به آن پایان ناامیدکننده میرساند. بعد از عصیان چارلی جلوی دانشجویان کلاس و مبهوت کردنشان با پرت کردن لپتاپ، دیگر منتظر لحظهای هستیم تا بالاخره روی پاهایش بایستد و فیلم تمام شود. البته پیش از رسیدن به نقطه پایان، کشف رمز آن مقاله کوتاه درباره موبی دیک –که از تکالیف پیشین مدرسه الی است- کمی غافلگیرمان میکند، اما قدم برداشتن چارلی به سمت دختر و سپس عروجش به سوی آن سفیدی بیمنتها در اوج را (که طبعاً نشانهای از آمرزیدگی و رستگاری است) با هر حساب و کتابی نمیتوان به چنین فیلمی بخشید. نقلی از سید فیلد هست که اگر پرده سوم فیلمتان درست از کار درنمیآید، دنبال ایرادش در پرده اول بگردید. خدابیامرز اگر هنوز زنده بود، میتوانست نهنگ را به عنوان مثالی کامل از این حکمت، سر کلاسهایش درس بدهد.",
"ref": null
}
] | null |
original:خبر/بچهها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | انیمیشن لیونل مسی در حال تولید است | [
{
"type": "p",
"text": "داستان انیمیشن لیونل مسی دوران کودکی این فوتبالیست را به نمایش میگذارد و چگونگی طی کردن مسیرش تا ستاره شدن را به تصویر میکشد. انیمیشن سریالی مسی تصمیم دارد عبور این فوتبالیست آٰرژانتینی را از موانع پیش رویش به مخاطب نشان دهد و کودکان و نوجوانان مخاطب هدفش هستند. پرواضح است که انیمیشنی انگیزشی را در پیش داریم اما اینکه تاثیرش بر اراده آدمها تا چه اندازه قابل بررسی باشد را باید پس از تماشای این انیمیشن مشخص کنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شنیدهها حاکی از آن است که موسیقی سریال انیمشن مسی را سونی موزیک اینترتیمنت آهنگسازی میکند و این انیمیشن به زبانهای انگلیسی و اسپانیایی در دسترس مخاطب قرار میگیرد. البته هنوز مشخص نشده که از کدام استریم پخش میشود اما مسی همکاری خود را با سونی موزیک اینترتیمنت آغاز کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مسی در مورد این سریال میگوید: «از کودکی همیشه سریالهای انیمیشنی را دوست داشتم و بچههای من طرفداران پر و پا قرص شخصیتهای انیمیشنی هستند. اینکه بتوانم در یک پروژه انیمیشن شرکت کنم، خوشحالم میکند، در واقع این اتفاق برای من آرزویی است که در رحال پیوستن به حقیقت است. مایلم از سونی موزیک برای پیوستن به این پروژه تشکر کنم و امیدواریم که نتیجه آن مورد پسند همه باشد، به خصوص دختران و پسران کودک و نوجوان.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فرناندو کابرال (معاون اجرایی سونی موزیک اینترتینمنت) گفت: «تولید انیمیشن مسی برای سونی موزیک امتیازی ارزشمند است. اینکه لیونل مسی با همکاری کند تا قدرتها و درسهای بزرگی که در فوتبال آموخته را در یک انیمیشن به مخاطب آموزش دهد، اتفاق بزرگی برای ما و مخاطب است. مسی یکی از بزرگترین ورزشکاران تاریخ است و ما مشتاقیم انیمیشنی تماشایی را با اقتباس از زندگی این ستاره برای مخاطبها در سراسر جهان به نمایش بگذاریم.»",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | فوتبال، طنز، فلسفه و عشق و نفرت آمریکایی و انگلیسی | [
{
"type": "p",
"text": "خیلی بعید است؛ احتمالا خود سازندگان تد لاسو (Ted Lasso) هم در زمان برنامهریزی انتظار چنین استقبالی از آن را نداشتند. شاید فکر میکردند با موضوع و شیوه خاصی که برای سریال در نظر گرفتهاند، احتمالا بخشی از بینندگان انگلیسی سریالها و تعدادی از عاشقان فوتبال شیفته اثر خواهند شد. اما سریال تد لاسو به موفقیت چشمگیری رسید و برای +Apple TV جوایز و بیننده بسیاری آورد. شاید شیوه موفقیت این سریال را بشود به شیوه خود تد لاسو تشبیه کرد. غریبهای که با ترس و مشنگی پا به میدان میگذارد اما روحیه بالا و اعتماد به نفسش به او کمک میکند تا مسیری نشدنی و باورناپذیر را طی کند: آوردن تیم خیالی اف.سی.ریچموند از دسته پایینتر به لیگ برتر جزیره. به تالار پرشورترین مسابقات فوتبالی جهان. سرنوشت سریال و شخصیتهایش شبیه نیستند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "راستش تد لاسو را به سختی میتوان با سریال و فیلم دیگری مقایسه کرد. همانطور که جیسون سودیکیس، خالق سریال و بازیگر نقش اصلی، با آن سبیلها و رفتار، مشابه زیادی در دنیای سینما و تلویزیون ندارد. تد لاسو، حالا و در شروع فصل سوم، هواداران پروپاقرص خود را دارد که برای انتشارش روزشماری کردهاند و امیدوارند این سریال برای فصلهای متوالی تمدید شود. سریال آنقدر تاثیرگذار بوده که حالا در خود فوتبال جزیره هم از آن حرف میزنند. بعضی از تصمیمات مربیان و روابط بازیکنان را با اتفاقات سریال مقایسه میکنند و حتی مجریان و تحلیلگران جدی هم از مثال آوردن از تیم ریچموند و بالا و پایین شدنش دریغ نمیکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "قضیه سریال تد لاسو چیست؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جیسون سودیکیس (در نقش تد لاسو) یک مربی فوتبال امریکایی بوده که دست بر قضا هدایت یک تیم دسته پایین انگلیسی به نام اف.سی.ریچموند را به او میدهند. او بدون این که شناخت زیادی از فوتبال داشته باشد، بیشتر با کارهای روانی، فلسفه شخصی و ارتباط گرفتن با بازیکنان، تیم را متحد میکند و شرایطی ایجاد میکند که تیم اوضاع بهتری پیدا کند. (اجازه بدهید زیاد وارد جزییات نشویم و داستان را برای کسانی که دیدن سریال را شروع نکردهاند اسپویل نکنیم) رابطه بین تد لاسو و بازیکنان تیمش که بعضی ستارهاند، مثل روی کنت و بعضی متوسط، رابطه میان او و مدیران باشگاه شامل ربکا و رابطه میان تد لاسو و دستیارش مربی بیرد با بازی درخشان برندت هانت، فضای شادی را به وجود میآورد و مدام با طنز موقعیت مواجهیم. یک جور سیتکام در ابعاد زمین فوتبال!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر تا حالا گمان میکردید که ساختن فیلم و سریال درباره فوتبال سخت است، با تد لاسو خواهید دید که خیلی هم سخت است! ولی سازندگان سریال موفق شدهاند و هم در نشان دادن لحظات بازی و هیجان سکوها و التهاب فوتبالی و هم در ترسیم ارتباطات انسانی تعادل و شیرینی فوقالعادهای را برقرار کردهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا سریال Ted Lasso را میبینیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این از معدود سریالهای ورزشی است که علاقه به آن نیازی به فوتبالی بودن شما و شناختتان از قوانین بازی و فضای لیگ برتر انگلیس ندارد. اگرچه اشارهها و شوخیهایی که با شخصیتهای واقعی و حاشیههای جدی لیگ برتر میشود، در صورت آشنایی شما با حقیقت ماجرا بسیار خندهدارتر و ظریفتر جلوه خواهد کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کاراکترهای سریال بسیار فکر شده و به اندازهاند. از خود تد لاسو و فرهنگ آمریکاییاش که در تقابل با فرهنگ انگلیسیهای مغرور و دماغ سر بالا موقعیتهای کمیک درخشانی میسازد تا دستیارانش و حتی بازیکنان سریال. بازی جیسون سودیکیس نظر بسیاری جلب کرده و برایش جوایز متعددی آورده. همینطور هانا ودینگام در نقش ربکا، یکی از بهترین بازیهای عمرش را ارائه میدهد. برت گلدشتاین در نقش روی کنت، ستاره قدیمی تیم است که به زیبایی کارش را کرده. او اصل جنس است. کاپیتان بداخلاق و البته مورداعتماد هواداران که وقت کنارهگیریاش رسیده و چالش نبودن در اوج و مقابل دوربینها را عالی نشان میدهد. راستش تعداد بازیگران دوستداشتنی سریال زیاد است و حتی جونو تمپل در نقش کیلی جونز (پارتنر روی کنت) توانسته یک نقش فرعی را تبدیل به بخشی از جذابیت داستان کند. فوتبال و برد و باخت آن هیجان زیادی دارند و دبنال کردن سریال بیش از این هیجان، لحظات مفرح بیتکراری برای شما خواهد ساخت.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چرا ممکن است نخواهیم سریال را ببینیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مثل هر سریال دیگری، این یکی هم طیفی از بینندگان را جلب میکند و بخشی را نه. مثلا دوستداران انیمه و سریالهای سوپرهیرویی، طرفداران سریالهای کرهای و عاشقانههای ترکی؛ ممکن است لذتی از تماشای تد لاسو و دار و دستهاش نبرند. بعد هم سریال بینقص و همیشه در اوج که نیست. بعضی اپیزودها فیلر هستند و یک جاهایی که فضای تخیلی و فانتزی حاکم میشود (به نظر خودم) ریتم به هم میخورد و چندان تماشایی نیست. سریال شاید به سلیقه نوجوانترها و دخترها هم چندان سازگار نباشد. اگرچه که شاید هم تماشای رختکن عرقکرده و مردانه یک تیم فوتبال برای عدهای جذابیتهای خود را داشته باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اجازه بدهید به تماشای فصل سوم بنشینیم و ببینیم همه اینها که گفتیم چقدر جای دفاع دارد یا چه تغییراتی ایجاد شده است. شخصا خوشحالم که پخش اپیزودهای تازه شروع شده و هر قسمت را به سرعت و با کمترین تاخیر تماشا خواهم کرد. این از من!",
"ref": null
}
] | null |
original:گزارش فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | فیلم پارتی؛ نیمی جسور، نیمی محافظهکار | [
{
"type": "p",
"text": "داستان فیلم پارتی سامان مقدم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در فیلم پارتی امین حقی، روزنامهنگار جوان در هفتهنامه خود خاطرات برادر شهیدش را که از فرماندهان ارشد سپاه در زمان جنگ بوده به چاپ میرساند. حقی توسط افرادی ناشناس تهدید و ربوده میشود. او معتقد است میتوان با گفتوگو سوءتفاهمها را رفع کرد اما متوجه میشود که آدمربایان تمایلی به گفتوگو ندارند. افراد ناشناس او را کتک میزنند و میگویند به این دلیل که او برادر شهید است نمیتواند هر کاری را انجام دهد. سپس او را چشمبسته در اطراف شهر رها میکنند. مدتی بعد به دلیل شکایت حدود ۴۰ تن و به اتهام تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب، به دادگاه احضار میشود و با تعیین قرار بازداشت موقت تا زمان برگزاری دادگاه به این دلیل که امکان تودیع وثیقه را ندارد راهی زندان میشود. او اصرار دارد که از همکاران مطبوعاتیاش درخواست کمک برای فراهم کردن وثیقه نشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حقی در صدد چاپ خاطرات و نوشتههای برادرش در کتابی است که به حکم دادگاه به یکسالونیم زندان و لغو امتیاز نشریه محکوم میشود. در این ضمن همسرش نگار آریانی مجوز چاپ نشریه دیگری را میگیرد و فعالیت مطبوعاتی را ادامه میدهد. در زمانی که حقی دوران محکومیتش را میگذارند همسرش و نیز دوستش علی و پسرداییاش آزاد تلاش بسیاری برای رهایی او میکنند. آزاد برای بهدست آوردن پولی برای رهایی حقی، خانه محل سکونت او را که متعقل به خواهرش است برای پارتیهای شبانه اجاره میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پس از رهایی حقی از زندان و پی بردن به این موضوع، با آزاد برخورد تندی میکند و آزاد دلشکسته او را ترک و از فرط ناامیدی خودکشی میکند. خبر خودکشی آزاد ضربه مهلکی بر روحیه خسته و رنجور حقی وارد میکند. او که قرار است بهزودی پدر شود، بار دیگر تلاش خود را معطوف به چاپ کتاب خاطرات برادر شهیدش میکند. از طرفی عمویش اکبر حقی که خود را کاندیدای مجلس کرده سدهای محکمی را جلوی پای برادرزادهاش ایجاد میکند و حتی با ترفندهایی موفق میشود یادداشتهای برادر شهید حقی را به چنگ آورد تا از آن در دادگاه علیه او استفاده کند. چندی بعد حقی در خیابان به ضرب گلوله دو موتورسوار ناشناس کشته میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و بازیگران فیلم پارتی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نویسنده و کارگردان فیلم پارتی : سامان مقدم/ مدیر فیلمبرداری: بهرام بدخشانی/ تدوینگر: محمدرضا مویینی/ موسیقی: کارن همایونفر",
"ref": "https://www.filimo.com/m/8XkQv"
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: هدیه تهرانی، علی مصفا، مهدی خیامی، سروش گودرزی، اسماعیل شنگله، محمد قومی، سید ابراهیم بحرالعلومی/ تهیهکننده: مرتضی شایسته.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "موفقیتها، جایزهها و آمار فروش فیلم پارتی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "موفقیتهای فیلم پارتی در جشنوارهها و جوایز معتبر سینمای ایران به شرح زیر است:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نوزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر (۱۳۷۹): دریافت سیمرغ بلورین بهترین تدوین (محمدرضا مویینی) و سه نامزدی دیگر در رشتههای بهترین صدابرداری (اسحاق خانزادی)، بهترین صداگذاری (خانزادی) و بهترین بازیگر نقش اول مرد (علی مصفا)",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پنجمین دوره جشن دنیای تصویر (جشن حافظ) (۱۳۸۰): نامزد جوایز بهترین صدابرداری و صداگذاری (خانزادی) و بهترین تدوین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پنجمین دوره جشن سینمای ایران (جشن خانه سینما) (۱۳۸۰): سه نامزدی در رشتههای بهترین بازیگر مرد (مصفا)، بهترین طراحی صحنه (پروین صفری) و بهترین طراحی لباس (صفری)",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پارتی، بلافاصله بعد از نمایش در جشنواره فجر، بهعنوان یکی از گزینههای اکران نوروز برگزیده و بهعنوان اولین فیلم اکران ۱۳۸۰ از ۱۶ اسفند ۱۳۷۹ روی پرده رفت. حاصل کار، یک موفقیت تجاری قابلتوجه بود. این فیلم در همان ۲ هفته نمایش در سال ۱۳۷۹ توانست بیش از ۲۱۸ هزار مخاطب را به خود جذب کرده و در رتبه بیست و پنجم پرمخاطبترین و بیست و دوم پرفروشترین فیلمهای سال قرار گیرد. موفقیت فیلم در سال ۸۰ هم ادامه داشت. پارتی در آن سال با جذب بیش از ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در رتبه پنجم پرتماشاگرترین و پرفروشترین فیلمهای سال قرار گرفت. اگر آمار دو هفته آخر سال ۷۹ را هم به آمار سال ۸۰ اضافه کنیم، پارتی به سومین فیلم پرمخاطب و پرفروش سال ۱۳۸۰ تبدیل میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم پارتی سامان مقدم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پارتی موضوع جسورانهای داشت. کمتر کسی میتوانست این ادعا را زیر سوال ببرد. اما آیا نتیجه نهایی به همان اندازه جسورانه بود؟ پاسخ برخی از منتقدان به این پرسش، منفی بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیما حسنینسب: «فیلم پارتی از هر گونه مواجهه مستقیم با طرف دیگر دعوا طفره میرود. مخالفان امین حقی، بازجو، قاضی و… عملا تصویر نمیشوند و همه قضایا به یک دعوای خانوادگی میان عمو و برادرزاده خلاصه میشود. پرونده عریض و طویل دادگاه سیاسی، شاکیانی غیر از کارگرهای کارخانه اکبر حقی ندارد. پارتی هرگز قدم به حیطهای که باید در آن روی دهد، نمیگذارد و صرفا برای مضمونی که جسارت تصویر و یا تحلیلش را ندارد، شعار میدهد»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مصطفی جلالیفخر در شماره ۲۶۶ ماهنامه فیلم (اسفند ۱۳۷۹) یادداشتی در تحلیل آثار نوزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر نوشت. او این مطلب را به چند بخش تقسیم کرد و هر بخش را در قالب نامهای به یک نفر روی کاغذ آورد. یکی از این بخشها نامهای خطاب به سید محمد خاتمی بود و در آن بخش جلالیفخر به پارتی اشاره کرده و جسور بودن فیلم را زیر سوال برد: «پارتی میخواهد سیاسی و جسورانه باشد. از بازداشت و کتک خوردن نویسنده مطبوعات میگوید و حتی به ماجرای سوءقصد سعید حجاریان نظر دارد – که در فیلم نافرجام نیست. حتی با پیش کشیدن پای فرزند شهید مطبوعاتی، از انقلاب نسل تازه حرف میزند و… خاتمی عزیز، مطمئنم که فیلم را ندیدهای و دنیای بیرحم سیاست وقتی برای این کار نمیگذارد، اما با این چند خط شاید گمان کنی که پارتی یک فیلم جسورانه دوم خردادیست؛ اما گمان درستی نیست. فیلم بهطرز ظریفی محافظهکارانه است و در عین حال صادقانه بهنظر نمیرسد. یکجور بهرهمندی تجاری از فضای سیاسی بهنظر میرسد؛ هم داعیه حمایت از مطبوعات را دارد و هم پارتی با رقص نور برگزار میکند تا به همه احتمالهای بالقوه فروش توجه کرده باشد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جلالیفخر در ادامه چهار دلیل را برای تایید ادعایش مبنی بر محافظهکار بودن فیلم پارتی مطرح کرد: «۱- فیلم مدام میکوشد کسانی را که نویسنده را کتک زدهاند موجوداتی ناشناخته تصور کند که انگار از کره مریخ آمدهاند و نویسنده بیچاره را لتوپار کردهاند. ۲- فیلم میکوشد زندان رفتن نویسنده را تا حد یک دعوای خانوادگی پایین بیاورد و در این میان عموی اوست که علیهاش توطئه میکند و باعث و بانی ۴۰ مورد شکایت و زندان رفتن اوست. ۳- فیلم بهنوعی خواسته نسل جوان را آزادی در برگزاری اینگونه پارتیها قلمداد میکند و در مقابل تذکر میدهد که همین نویسندههای آزادیخواهند که با این خواسته شما مخالفت میکنند. در دنیای واقعی، هر دو فرضیه فیلم اشتباه است. ۴- فیلم در یک اقدام فرامتنی، نقش بازجوی نویسنده را هم به یکی از روزنامهنگاران میسپارد که بهرغم انتسابش به جناح مخالف، باز یک روزنامهنگار است. پارتی از حیث داستانپردازی و بازیها و بعضی ظرایف ساختاری نکات مثبتی دارد که البته تاثیری در کلیت ناپیوسته فیلم ندارد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نکتهای که نیما حسنینسب در نقد خود بر پارتی در شماره ۲۶۸ ماهنامه فیلم (اردیبهشت ۱۳۸۰) در تایید رویکرد محافظهکارانه فیلم ذکر کرد، در واقع گسترش دو عامل اولی بود که جلالیفخر در رد ادعای جسور بودن پارتی مطرح کرده بود: «فیلم از هر گونه مواجهه مستقیم با طرف دیگر دعوا طفره میرود. مخالفان امین حقی، بازجو، قاضی و… عملا تصویر نمیشوند و همه قضایا به یک دعوای خانوادگی میان عمو و برادرزاده خلاصه میشود. پرونده عریض و طویل دادگاه سیاسی، شاکیانی غیر از کارگرهای کارخانه اکبر حقی ندارد. پارتی هرگز قدم به حیطهای که باید در آن روی دهد، نمیگذارد و صرفا برای مضمونی که جسارت تصویر و یا تحلیلش را ندارد، شعار میدهد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با وجود نظر تمام منتقدانی که پارتی را متهم به محافظهکاری میکردند، گروهی از افراد تندرو با فیلم پارتی مخالفت کردند و حتی در مقاطعی شایعاتی مبنی بر احتمال جدی توقیف فیلم هم به گوش رسید. خود مقدم در گفتوگویی با روزنامه اعتماد (۲۹ آذر ۱۳۸۵) فضای شکلگرفته پس از نمایش پارتی در جشنواره فیلم فجر و در زمان اکران عمومی را چنین توصیف کرد: «به خاطر دارم که در جشنواره واکنشهای متفاوتی نسبت به فیلم به وجود آمد. تماشاگران علاقه و اشتیاق بینظیری نسبت به فیلم داشتند. حتی خیلیها امروز معتقدند بهترین فیلم من پارتی بوده. اما واکنشی که در بین روزنامهنگاران به وجود آمد برای من کاملا قابل پیشبینی بود. نکته جذاب در این رابطه این بود که منتقدین سینمایی هم در آن ایام به دلیل شرایط سیاسی بعد از دوم خرداد یک نگاه کاملا سیاسی به فیلم داشتند و متاسفانه به جای نقد سینمایی به نگاه فیلمساز تاختند. تا جایی که مطالب چاپ شده بیشتر به شبنامه و بیانیههای سیاسی شبیه بود تا نقد و بررسی یک فیلم. در آن سال روزنامههای هر دو جناح بیرحمانه به فیلم حمله کردند. یکی دو مقاله چنان نگاه فیلم را غلوآمیز و بیرحمانه جلوه داده بودند که ممکن بود برای من گرفتاریهایی ایجاد کند. هنگام اکران پارتی دوره پرالتهابی را طی کردم. دوران سختی بود که شاید ۲ سال طول کشید تا من به جای اولم برگردم.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مقدم البته در همان مصاحبه تاکید کرد که او پارتی را آگاهانه و با شناختی که از خطوط قرمز آن زمان مملکت داشت کارگردانی کرد: «به هرحال من هم در این مملکت زندگی میکنم. روزنامهها را میخوانم و خبرها را پیگیری میکنم. خط قرمزها را کاملا میشناسم. میدانم چقدر میتوانم به آنها نزدیک بشوم به طوری که حریم را رعایت کرده باشم.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ارتباط پارتی با جامعه روز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پارتی مشخصا فیلمی با پیامهایی مرتبط با وضعیت ملتهب انتهای دهه ۷۰ بود. اما پرسشی که برخی از منتقدان مطرح کردند این بود که آیا مقدم در دومین ساخته سینماییاش توانسته بود تصویری واقعی از جامعه روز بسازد؟ در این زمینه هم پارتی با بازخورد چندان مناسبی روبهرو نشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مصطفی جلالیفخر: «فیلم بهطرز ظریفی محافظهکارانه است و در عین حال صادقانه بهنظر نمیرسد. یکجور بهرهمندی تجاری از فضای سیاسی بهنظر میرسد؛ هم داعیه حمایت از مطبوعات را دارد و هم پارتی با رقص نور برگزار میکند تا به همه احتمالهای بالقوه فروش توجه کرده باشد»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ناصر صفاریان یکی از منتقدانی بود که در یادداشت خود در شماره ۲۶۶ ماهنامه فیلم (اسفند ۱۳۷۹)، ضمن اذعان به جسورانه بودن موضوع پارتی، تصویر ارائهشده از جامعه مطبوعاتی در این فیلم را زیر سوال برد: «مثل همه تصویرهای ارائهشده در فیلمهای سینمای پس از انقلاب، تصویری که فیلم پارتی از جامعه مطبوعاتی ارائه میدهد، تصویری غیرواقعی است. پارتی یک فیلم تینایجری است که به مدد صحنههای جوانپسند، فروش بسیار بالایی خواهد داشت. پارتی موضوع جسورانهای دارد، اما بههرحال باید پرداخت قابلقبولی هم داشته باشد. سیاوش با اینکه فیلم بدی نبود، با بیاعتنایی منتقدان روبهرو شد و حالا سامان مقدم پس از پایان فیلمش در سینمای مطبوعات میگفت که دیگر نظر منتقدان برایش اهمیتی ندارد. تقریبا همه بلاهایی که سر این روزنامهنگار آمد، سر من آمده و انشاءالله آن بلای آخر هم یک روز اتفاق میافتد. اما من که شکل واقعی این چیزها را با گوشت و پوست لمس کردهام، بهتر میفهمم که تصویر این چیزها روی پرده واقعی نیست.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیما حسنینسب هم به تصویر فیلم از دفتر نشریه در پارتی اشاره کرد و فضای آن نشریه را غیرواقعی دانست: «فضاسازی فیلمساز از دفتر یک نشریه سیاسی و جنجالی امروز، برای همه کسانی که با این محیطها مختصر آشنایی داشته باشند، بسیار غیرواقعی و ناشی از نداشتن شناخت محسوب میشود. فیلم (مانند سایر موارد) از نزدیک شدن به این محیط و نمایش آدمها و روابط کاری میانشان در آن حال و روز ملتهب (درگیری، توقیف و تهدید) پرهیز میکند و برای خلق تمام تنشها و التهابهای چنین فضایی به یک نماد رو و بیظرافت بسنده میکند (پرتاب شدن سنگ و شکسته شدن پنجره دفتر نشریه هنگام جشن کوچک گروه در دفتر کارشان).»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از سوی دیگر، حسنینسب هنگام بحث در مورد شخصیتهای فیلم و نحوه بازتاب روابط گروههای مختلف در پارتی اعتقاد داشت فیلم بیشتر زمانی موفق است که بهسراغ نمایش روابط میان نسل جوان میرود اما هنگامیکه میخواهد روابط جوانها با گروههای دیگر را نشان دهد به مشکل برمیخورد: «واقعا آدمهای پارتی چه کسانی هستند؟ بیشک بخش عمده جذابیت کنونی فیلم (که عمر بسیار کوتاهی دارد) به شناسایی معادلهای بیرونی این آدمها در جامعه امروز مربوط میشود. هم افراد حاضر و رودررو در دو سوی جناحبندی سیاسی کشور و هم طیف گوناگون جوانان و تنوع دیدگاهها، شیوه زندگی و خواستهایشان از اجتماع که میخواهد معرف تفاوتها و تناقضهای یک نسل باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پارتی اگرچه در تصویر کردن هر ۲ گروه مذکور در سطح حرکت میکند و فاقد عمق و بینش لازم برای تامل و ماندگاری است، اما موفقیت نسبی خود را مدیون تصویر سامان مقدم از نسل جوان است که خودش یکی از آنهاست. فیلم هرجا سعی در درآوردن فضای دوستانه و بررسی روابط خصوصی و گروهی آنان دارد، کموبیش گلیم خود را از آب بیرون میکشد (نگاه کنید به فصل اول ورود امین به خانه و برخوردش با بقیه)، اما مشکل زمانی رخ میدهد که فیلم میکوشد چالشهای مهم و اساسی میان این افراد با واقعیتهای اطرافشان را نشان دهد یا به جامعهشناسی این نسل و تضاد خواستهایشان با شرایط موجود برسد (مانند شیوه مواجهه آزاد یا نگار با عمو یا رودرروی امین حقی و مخالفان سیاسیاش.)»",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "دیگر مسائل ساختاری فیلم پارتی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امیر قادری در یادداشت خود در شماره ۲۶۶ ماهنامه فیلم بهطور چکیده نقاط قوت و ضعف پارتی را چنین ارزیابی کرد: «قتلهای زنجیرهای، انتخابات مجلس، مشکلات روزنامهنگاران در شرایط محدود و… همگی مسائل مهم و حساسیتبرانگیزی هستند، اما طرح آنها در فیلم پارتی، دلیل اهمیت فیلم نمیشود. فیلمنامه چندپاره است و فیلم حداقل ۴ بار تمام میشود. مصفا و تهرانی، گلیم خودشان را از آب بیرون میکشند، هرچند تهرانی، در مواردی آن کنترل همیشگی را بر بازیاش از دست میدهد. در اینجا بیش از آدمها و روابط بینشان بر حوادث و رویدادهای اطراف آنها تاکید میشود و این موضوع، لطمه جبرانناپذیری به ارتباط اثر با بیننده میزند. با این همه مقدم، فضای مهمانیهای شبانه را خوب از کار درآورده است و پرداخت این سکانسها، به نقطه قوت فیلم بدل میشود.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امیر قادری: «فیلمنامه چندپاره است و فیلم حداقل ۴ بار تمام میشود. مصفا و تهرانی، گلیم خودشان را از آب بیرون میکشند، هرچند تهرانی، در مواردی آن کنترل همیشگی را بر بازیاش از دست میدهد. در اینجا بیش از آدمها و روابط بینشان بر حوادث و رویدادهای اطراف آنها تاکید میشود و این موضوع، لطمه جبرانناپذیری به ارتباط اثر با بیننده میزند»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ناصر صفاریان هم با مقایسه پارتی و فیلم مهم دیگری که در نوزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده بودند، شعاری بودن را مشکل مشترک هر دو فیلم دانست: «امسال دو فیلم پارتی و نیمه پنهان [تهمینه میلانی]، بهشکلی صریح به مسائل سیاسی میپردازند. با اینکه حرفهای فیلمسازان هر دو فیلم حرفهای درستی است، اما بههرحال سینما هم نباید فراموش شود. هر دو فیلم به ورطه شعار افتادهاند و اغلب حرفها به شکل شعار مطرح میشود.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیما حسنینسب هم به فقدان بینش موثر و عمیق در پارتی و تغییر لحنی در این فیلم اشاره کرد که، بهزعم او، فرصتطلبانه بهنظر میرسد: «تصویر سطحی و فاقد ظرافت سامان مقدم از سیاست، جناحبندیهای این روزها و چهرهسازی آدمهای رودررو در دو قطب اصلی فضای سیاسی کشور پیش از اینکه راهی به سینما بیابد، بیشتر مناسب ژورنالیسم سیاسی چند سال اخیر است؛ فاقد بینش موثری که بکوشد به فیلم جلوهای ورای مصارف روزمره و به آدمهای داستان عمری بیشتر از سال ساخت و عرضه فیلم بدهد. در عینحال، پارتی با رها کردن سوژه سیاسی و تغییر ناگهانی فضا و لحن اثر به یکی از نمونههای جدید سینمای تینایجری دوسهسال اخیر (گیرم با جسارت بیشتر در نمایش پارتیهای آنچنانی و رقصهای دستهجمعی زیر نور فلاشرهای رنگووارنگ و موسیقی تکنوی یکنواخت) قصد و نیت سازندگانش را در استفاده از هر دو عنصر ذکرشده (سیاست و رقص!) نشان میدهد. فیلم به ضرب تدوین مناسب و بازی چشمگیر و قابلتوجه علی مصفا و پرسونای همیشگی هدیه تهرانی، ضعفهای عمده فیلمنامه و کارگردانی خود را میپوشاند و سعی میکند با اپیزودبندی اثر، برای طولانی بودن و چندپارگی ماجراها، دلایل فرمی خلق کند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اهمیت مفهوم آزادی در فیلم پارتی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سید علیاصغر سلطانی در یادداشتی با عنوان تحلیل گفتمانی فیلمهای سیاسی-اجتماعی: نگاهی به پارتی سامان مقدم که در شماره پیاپی ۹ فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات (پاییز ۱۳۸۶) منتشر شد، فیلم پارتی را از منظر قطببندیهای سیاسی بررسی کرد و به اهمیت مفهوم آزادی در این فیلم پرداخت: «یکی از دالهای اساسیای که به قطب مثبت فیلم معنا میدهد «آزادی» است. این دال… دالی است که در ابتدای انقلاب در شکلدهی به گفتمان انقلاب اسلامی نقشی اساسی داشته است ولی بعد از آن تا اوایل دهه ۷۰ شدیدا به حاشیه رانده شد. همزمان با شکلگیری گفتمان اصلاحطلب این دال در کنار دالهای دیگری مانند «قانون» و «مردم» در نظام معنایی گفتمان اصلاحطلب مفصلبندی شد و باعث تحولی عمیق در افکار عمومی و گرایش مردم به این گفتمان شد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سلطانی ارتباط قطبهای مثبت و منفی فیلم پارتی با مفهوم آزادی را چنین توضیح داد: «فیلم با این نوشته آغاز میشود: «تقدیم به آنهایی که سنگ را برای بنای آزادی به دوش میکشند نه برای بنای مقبره». از همان ابتدای فیلم، قطبیت حاکم بر جامعه و در نتیجه قطبیت حاکم بر ذهن تولیدکنندگان فیلم پیداست. قطبیتی که کل نظام معنایی و ماجراهای فیلم را میان «ما» و «دیگری» شکل میدهد. آنهایی که سنگ را برای بنای آزادی به دوش میکشند «ما»ی فیلم یا همان اصلاحطلبان هستند و آنهایی که آزادی را کشتهاند و سنگ را برای بنای مقبره آن به دوش میکشند، به روایت فیلم اصولگرایان یا همان «آنها»ی فیلم هستند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سلطانی به نشانههایی اشاره کرد که در فیلم جاگذاری شدهاند و مفهوم آزادی را بازتاب میدهند: «حضور دال «آزادی» را در همه جای فیلم میتوان دید. عنوان نشریهای که امین حقی اداره میکند «ندای آزادی» است. همچنین، یکی از شخصیتهای فیلم فرد بیماری است که ظاهرا از دوستان امین حقی است و به او پناه آورده است. ۴ نکته جالب در این شخصیت وجود دارد: نام او «آزاد» است، آزاد بیمار است، آزاد به امین حقی که فردی مطبوعاتی است پناه آورده است، و آزاد در انتها به دلیل اعمالی که «آنها»ی فیلم انجام دادهاند میمیرد. آزاد تجسم آزادی است؛ آزادیای که در اجتماع ایران بیمارگونه است و نیاز به مراقبت دارد.»",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "نتیجهگیری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بیش از ۲ دهه پس از اکران پارتی و در تماشای دوباره، میتوان به ۲ نکته کلیدی اشاره کرد:",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "فارغ از مشکلات فنی فیلم که منتقدان بهدرستی و با جزییات به آنها اشاره کردند، میتوان این نکته را ذکر کرد که قرار نیست تمام آثار مرتبط با وقایع سیاسی روز، فیلمهایی عمیق با تحلیلهایی چندبُعدی باشند. بعضی از فیلمسازان از شرایط بهوجودآمده استفاده (نه لزوما سوءاستفاده) میکنند تا آثاری ژورنالیستی با تاریخ مصرف مشخص بسازند. پارتی یکی از همین فیلمها بود؛ فیلمی که قرار بود مخاطب عام را با شعارهای مُد روز و نمایش تصاویری از خواستههای اولیه آنها به خود جذب کند و در رسیدن به این هدف هم موفق عمل کرد. در چنین شرایطی، عجیب نیست که امروز ایرادات نهچندان کمشمار فیلم بیش از برانگیزانندگی سیاسیاش جلب نظر میکنند. البته این ویژگی قرار نیست باعث سادهگیری منتقدان و نادیده گرفتن نقاط ضعف فیلمها شود. فراموش نکنیم که تعدادی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما (بهعنوان مثال کازابلانکا)، آثاری عامهپسند محسوب میشوند که اتفاقا در زمان ساخت قرار بود پیغامی متناسب با شرایط روز جامعه را به تماشاگر منتقل کنند اما در عین حال از نظر کیفی هم در سطح بالایی قرار دارند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بسیاری از فیلمها در گذر زمان کارکردهای متفاوتی پیدا میکنند. از این نظر، پارتی نمونهای جالب و قابل بررسی است. در زمان ساخت، پارتی فیلمی با موضوعی جسورانه بود که در پرداخت گاه جسورانه عمل میکرد و گاه رویکردی محافظهکارانه داشت (از جمله سکانس گفتوگوی امین حقی با خبرنگار بیبیسی و تاکید گلدرشت فیلم بر اینکه امین در واقع یک «خودی» است که از جانب نگاه رسمی بهعنوان یک «غیر خودی» طرد میشود) اما جامعه ایران از انتهای دهه ۷۰ تا کنون مسیری پرتلاطم و طولانی را با سرعتی بهمراتب بیش از یک کشور باثبات طی کرده است. به همین دلیل امروز ممکن است رویکرد پارتی در قبال مسائل طرحشده برای ما حتی دستبهعصا و ترسو بهنظر برسد. پارتی که در زمان نمایش عمومی نوید توان عبور (ولو ناقص) از برخی از خطوط قرمز را میداد، امروز در تماشای دوباره کارکرد متفاوتی پیدا کرده و به سند جالبی در مورد محدودیتهایی تبدیل شده است که حتی ترمز برخی از نیروهای جسورتر فرهنگ آن دوران را میکشید یا آنها را به خودسانسوری وادار میکرد. بهشکل جالبی، تامل در فیلم پارتی میتواند به آینهای تبدیل شود که در آن میتوانیم بالا رفتن سطح خواستههای خودمان را در طول این ۲ دهه یادآوری کنیم و، با وجود تمام محدودیتها، به آینده جامعهای که در طول این سالها تا این حد بالغتر شده امیدوار شویم.",
"ref": null
}
] | null |
original:بهترین های فیلم و سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | ۶ فیلم جک لمون که حتما باید ببینید | [
{
"type": "p",
"text": "فیلم زوج عجیب | THE ODD COUPLE",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ژانر: کمدی، درام، عاشقانه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: والتر ماتائو، جک لمون، مانیکا ایوانز، کارول شلی، جان فیدلر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: جین ساکس",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زوج عجیب دومین فیلم جک لمون و والتر ماتائو با هم و احتمالا مشهورترین آنهاست و به این ترتیب یکی از بهترین فیلم های لمون را پدید آورده است. فلیکس اونگار (جک لمون) و اسکار مدیسون (والتر ماتائو) هر دو اخیرا طلاق گرفتهاند، اما در حالی که به نظر میرسد اسکار از این مرحله از زندگی گذشته و به مسیر خود ادامه داده است، فلیکس وضعیت خود را خیلی خوب درک نمیکند. اسکار با ابراز همدردی با مصیبت دوستش، به فلیکس پیشنهاد میکند که با او زندگی کند و تفاوتهای آنها سرغاز مشکلاتشان است. فلیکس اونگار یکی از شناختهشدهترین نقشهای جک لمون به حساب میآید، و زوج عجیب ترکیبی خوشمزه از درام، واقعیت و زمانبندی کمدی است که تا به امروز پابرجاست. حتی یک اقتباس تلویزیونی نیز با بازی تونی رندال و جک از این اثر ساخته شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیشفرض الهامگرفته از رابطه عشق و نفرت افلاطونی مردانه به بهترین وجه در این فیلم با فلیکس روانرنجور و لمون مالیخولیایی تحقق مییابد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم آقای رابرتز | Mister Roberts",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ژانر: کمدی جنگی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: هنری فوندا، جیمز کاگنی، جک لمون، ویلیام پاول، بتسی پالمر، وارد باند",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: جان فورد، جاشوا لوگان، مروین لیروی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لمون ۳۰ ساله تنها چهار فیلم در کارنامه هنری خود در هالیوود داشت که در کمدی نیروی دریایی آقای رابرتز نقش فرانک پولور تنبل سرشناس را به دست آورد. آقای رابرتز بر اساس یک داستان کوتاه است که در سال ۱۹۴۸ برای برادوی اقتباس شد و هنری فوندا نقش اصلی را بازی کرد. او دوباره نقش خود را برای اقتباس سینمایی که مروین لیروی و جان فورد کارگردانی کردند، تکرار کرد، که در دومی شخصا از لمون خواست تا در فیلم حضور داشته باشد. آقای رابرتز تطبیق پذیری لمون را در بخشهای دراماتیک و کمدی برجسته میکند و یکی از اولین نقشهای موفق او محسوب می شود. او بیش از حد در برابر بازیگران همهستاره؛ هنری فوندا، ویلیام پاول و جیمز کاگنی ایستادگی میکند و برای تلاشهایش جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم بعضیها داغش رو دوست دارند | SOME LIKE IT HOT",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ژانر: کمدی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: مرلین مونرو، تونی کورتیس، جک لمون، بیلی وایلدر، جو براون",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: بیلی وایلدر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم داستان جو (تونی کورتیس) و جری (لمون) دو نوازنده جاز شیکاگو را دنبال میکند که به طور تصادفی شاهد یک قتل به سبک مافیایی هستند. مردانی که نیاز به فرار از شهر دارند، خود را به شکل زن ( جوزفین و دافنه) در میآورند و به یک گروه موسیقی زنانه میپیوندند. . هر دو عاشق شوگر کین (مریلین مونرو) خواننده اصلی گروه میشوند، اما هویت جعلی آنها مانع از رسیدن آنها به خواستهشان می شود. کمدی پر سر و صدا سیاه و سفید کارگردان بیلی وایلدر از آن زمان به عنوان یکی از خنده دارترین فیلم های تمام دوران شناخته می شود و یکی از بهترین نقش های کمدی لمون به این فیلم اختصاص دارد. بعضی ها داغ را دوست دارند،۶ نامزدی جایزه اسکار از جمله یکی برای بهترین بازیگر مرد دریافت کرد. لمون برنده آن یکی نشد، اما گلدن گلوب و جایزه بفتا را به خانه برد، بنابراین همه چیز خوب پیش رفت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم آپارتمان | Apartment",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ژانر: کمدی، درام، عاشقانه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: بیلی وایلدر، جک لمون، شرلی مک لین، فرد مک موری، هوپ هالیدی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: بیلی وایلدر",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فیلم آپارتمان درباره یک کارمند بیمه جوان و جاه طلب نیویورکی به نام سی سی باکستر (جک لمون) است که با قرض دادن آپارتمانش به روسایش برای مورد لطف شرکت قرار میگیرد. به طور طبیعی مشکلاتی به وجود میآید. به ویژه پس از اینکه او عاشق معشوقه رئیسش، فرن کوبلیک (شرلی مک لین) می شود. آپارتمان با ایجاد شخصیت روی پرده جک لمون؛ شخصیت یک مرد میانسال هیجانانگیز و گیج که از طریق درد و فداکاری به رشد شخصی دست مییابد، اعتبار دارد. این فیلم نقدهای مثبتی دریافت کرد و آخرین فیلم سیاه و سفیدی بود که تا ۳۳ سال بعد و تا فهرست شیندلر برنده اسکار بهترین فیلم شد. لمون برای این فیلم برنده جایزه بفتا و گلدن گلوب شد، اما تنها توانست نامزدی اسکار را کسب کند.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/42898/the-apartment/"
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم روزهای شراب و گل رز | The days of wine and roses",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ژانر: درام عاشقانه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: جک لمون، لی رمیک، چارلی بیک فورد، دبی مگوان، تام پالمر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: بلیک ادواردز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "روزهای شراب و گل رز، یکی از اولین فیلمهای هالیوود بود که به اعتیاد به الکل پرداخت. بیل ویلسون، یکی از بنیانگذاران الکلیهای گمنام، حتی به عنوان مشاور فنی فیلم فعالیت میکرد. روزهای شراب و گل رز که توسط جی پی میلر نوشته شده است، ابتدا به عنوان یک تله نمایش زنده برای تلویزیون روی صحنه رفت و سپس برای نمایش اقتباس شد. این فیلم زندگی جو کلی (لمون) و کرستن آرنسن (لی رمیک) را روایت میکند، یک زوج معمولی نیویورکی که در یک رویداد کاری با هم آشنا شدند و خیلی زود عاشق هم شدند. پس از ازدواج جو و کرستن، عادت نوشیدن جو بدتر میشود. در نهایت، جو به اعتیاد فلج کننده فرو میرود و کریستن را با خود به پایین میکشاند. این شخصیت به لمون اجازه داد تا محدوده قابلیت بازی دراماتیک خود را کشف کند. بعدها لمون اعتراف کرد که برای این نقش از تجربیات ناشناختهاش به عنوان یک الکلی استفاده کرده است که نتیجه آن اجرا، نامزدی اسکار شد. این فیلم در سال۲۰۱۸ توسط ثبت ملی فیلم برای نگهداری انتخاب شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم گلنگری گلن راس | Glengarry Glen Ross",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ژانر: کمدی، درام، رازآلود، جنایی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: آل پاچینو، جک لمون، الک بالدوین، کوین اسپیسی، آلن آرکین، اد هریس",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: جیمز فولی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در سنی که بیشتر بازیگران به فکر بازنشستگی بودند، جک لمون به دنبال نقشهای چالش برانگیز بود، مانند شخصیت شلی لوین درگلنگری گلن راس. این فیلم ماجراهای چهار فروشنده املاک و مستغلات شهر نیویورک را دنبال میکند که متوجه میشوند تا آخر هفته همه به جز دو فرشنده برتر از کار اخراج خواهند شد و همین باعث ناامید و رقابت آنها برای ماندن میشود. شلی لوین (جک لمون) که یک دختر بیمار دارد، هر کاری که در توان دارد انجام می دهد تا از رئیسش جان ویلیامسون (کوین اسپیسی) درباره این وضعیت اطلاعات بهتری دریافت کند، اما بی فایده است. وقتی همکارش دیو ماس (اد هریس) نقشهای برای سرقت سرنخها ارائه میکند، همه چیز برای فروشندگان سرسخت پیچیده میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جک لمون در یک بازی فوق العاده، لوین را به عنوان شکست خورده رویای آمریکایی به تصویر میکشد. عملکرد لمون را در این فیلم تماشایی است. با این حال قلب و روح فیلم متعلق به گروه بازیگران فوق العاده آن است: آرکین، هریس، بالدوین و پاچینو بازی خیره کننده ای ارائه می دهند و لمون در نقش لوین بسیار درخشان است.",
"ref": null
}
] | null |
original:خبر*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | اخبار و اطلاعات فصل آخر سریال اتفاقات عجیب | [
{
"type": "p",
"text": "اولین فصل از سریال اتفاقات عجیب که توسط برادران دافر ساخته و در جولای ۲۰۱۶ منتشر شد. از آن زمان تاکنون این سریال میلیونها بیننده را جذب کرده و بر اساس نظرسنجی YouGov یک پنجم مشترکین نتفلیکس در بریتانیا این برنامه را در هفته اول سری دوم تماشا کردند، به این معنی که از مجموع ۶.۵ میلیون مشترک نتفلیکس در بریتانیا، ۱.۳ میلیون نفر این برنامه را از فصل دوم تماشا کردند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "واکنش بسیار مثبت آن شاهد موفقیت عظیم بازیگران جوان میلی بابی براون (یازده)، فین ولفهارد (مایک ویلر)، نوآ اشنپ (ویل بایرز)، گتن ماتارازو (داستین هندرسون)، کالب مک لافلین (لوکاس سینکلر) و سدی سینک (مکس) بود. میفیلد). چارلی هیتون، بازیگر لیدز، که نقش جاناتان بایرز را بازی میکند، با بازی در فیلمهایی مانند مغز استخوان، جهشیافتههای جدید، بدون آینده و سوغات قسمت دوم، موفقیتهایی را در این صنعت تجربه کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش فصل آخر سریال اتفاقات عجیب",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمبرداری فصل پنجم سریال Stranger Things از جولای ۲۰۲۳ آغاز میشود و این فصل که آخرین فصل سریال است به قسمتهایی مشابه فصل قبل تقسیم خواهد شد. اما تاکنون تاریخ دقیقی برای انتشار قسمت اول از فصل پنج اعلام نشده است، اما انتظار میرود قسمت اول فصل گذشته در سال ۲۰۲۴ منتشر شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران سریال اتفاقات عجیب",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "وینونا رایدر در نقش جویس بایرز",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "دیوید هاربر در نقش کلانتر جیم هاپر",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "فین ولفهارد در نقش مایک ویلر",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "میلی بابی براون در نقش الون/جین آیوز",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "گیتن ماتارازو در نقش داستین هندرسون",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کیلب مک لاگلین در نقش لوکاس سینکلر",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "نوآ اشنپ در نقش ویل بایرز",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "سیدی سینک در نقش مکس",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ناتالیا دایر در نقش نانسی ویلر",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "چارلی هیتون در نقش جاناتان بایرز",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "جو کیری در نقش استیو هارینگتون",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "دیکر مونتگمری در نقش بیلی هارگرو",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کارا بوینو در نقش کارن ویلر",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "متیو موداین در نقش مارتین برنر",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "مایا هاک در نقش رابین",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "پریا فرگسن در نقش اریکا سینکلر",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "پل رایزر در نقش سم اوونز",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "شان آستین در نقش باب نیوبی",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی سریال زنان کوچک؛ نسخه کرهای! | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال زنان کوچک",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال زنان کوچک داستان ۳ خواهر فقیر اما صمیمی و وابسته به یکدیگر را روایت میکند که با روشهای خاص خود با یکی از ثروتمندترین و قدرتمندترین خانوادههای کره روبرو میشوند. خواهر بزرگتر به دنبال امنیت مالیای است که در اوایل زندگی نداشت. در حالیکه خواهر دوم یک خبرنگار در یک ایستگاه خبری است و خود را به انجام کار دست متعهد میداند. کوچکترین خواهر نیز دانشآموز مدرسه هنر است که بخاطر وضعیت بد خانوادهاش هرگز نتوانسته منابع و مواد لازم برای کارش را در اختیار داشته باشد اما علیرغم کمبودهایش با استعداد و علاقه و پشتکار خود میتواند وارد یک مدرسه هنری مشهور شود تا به این ترتیب حرفه هنری خود را دنبال کند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره نسخه کره ای سریال زنان کوچک",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کره جنوبی از بهره بردن از تولیدات رسانهای دیگر کشورها ابایی ندارد؛ به عنوان مثال بازسازیهای کرهای سریالهای غربی محبوبی مانند زندگی در مریخ Life on Mars، همسر خوب The Good Wife و بازمانده برگزیده Designated Survivor و موارد دیگری که از سال ۲۰۱۸ به این سو عرضه شدهاند را در نظر بگیرید. حتی سریال بازی مرکب که یکی از محبوبترین محصولات صادراتی کرهای در سالهای اخیر محسوب میشود تا حد زیادی وامدار نبرد سلطنتی Battle Royale کینجی فوکاساکو است. به همین دلیل شاید برخی از آنها از اصالت زیادی برخوردر نباشند، اما سریال زنان کوچک با رعایت تعادل میان اورجینال بودن و اقتباس، یک ماده خام غربی را برای مخاطبان کرهای میآورد و از آن چیزی تازه بیرون میکشد. با فیلیموشات و معرفی سریال زنان کوچک همراه باشید.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره رمان زنان کوچک",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "زنان کوچک در واقعا عنوان رمان بسیار معروفی از لوییزا می الکات است که اولینبار در سال ۱۸۶۸ منتشر شد. این کتاب داستان ۴ خواهر را بازگو میکند که پدرشان همیشه آنها را زنان کوچک خطاب میکند. در واقع این داستانی در مورد زندگی ۴ خواهر به نامهای مگی، جو، بث و ایمی است که با الهام از زندگی واقعی نویسنده با ۳ خواهرش نوشته شده است. احتمالا بسیاری از شما با زندگی این خواهران که با نام خانوادگی مارچ شناخته میشوند آشنا هستید. دخترانی که پدرشان به جنگ رفته است و آنها در غیاب او سعی میکنند خرج زندگی خود را در بیاورند. آدمهایی بسیار مصمم که زندگی به نسبت سختی دارند اما آرزوهای بزرگی در ذهن خود میپرورانند. از این رمان تاکنون اقتباسهای سینمایی، تلویزیونی، رادیویی، موزیکال و اپرای بسیاری انجام شده است. همچنین کتابها و داستانهای زیادی از این رمان الهام گرفتهاند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130404"
},
{
"type": "p",
"text": "اقتباسهای تلویزیونی و سینمایی زنان کوچک",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از زنان کوچک تاکنون ۷ اقتباس سینمایی صورت گرفته که نخستین نسخه آن یک فیلم صامت گمشده محصول سال ۱۹۱۷ به کارگردانی السکاندر باتلر است. جرج کیوکر، مروین لیروی، گیلیان آرمسترانگ و گرتا گرویگ، دیگر اقتباسهای سینمایی مشهور زنان کوچک را کارگردانی کردهاند. فیلم گرویگ که آخرین اقتباس سینمایی از این رمان محسوب میشود ۶ نامزدی اسکار از جمله بهترین فیلم را کسب کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ریچارد آدلر آهنگساز در سال ۱۹۵۸ برای اولینبار از این رمان برای یک موزیکال تلویزیونی اقتباس کرد. این رمان تنها ۴ بار در سالهای ۱۹۵۰، ۱۹۵۸، ۱۹۷۰ و ۲۰۱۷ توسط بیبیسی به یک سریال تلویزیونی تبدیل شده است. این اقتباس کرهای از رمان زنان کوچک، جدیدترین اقتباس از این رمان و اولین اقتباس کرهای آن به شمار میرود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "فرایند تولید سریال زنان کوچک",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جونگ سو کیونگ در مصاحبهای با Tatler Asia در ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱ فاش کرد که با کارگردان سریال وینچنزو در حال کار کردن روی یک افتباس کرهای از زنان کوچک است:«کیم گو-اون و نام جی-هیون بازیگران زن اصلی سریال هستند در حالیکه بازیگر نقش اصلی مرد وی ها-جون از بازی مرکب است. من در حقیقت کتاب زنان کوچک را هنگامی که جوان بودم خواندم و واقعا آن را دوست داشتم».",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱ خبر تولید این سریال با عنوان زنان کوچک به کارگردانی کیم هی-وون، نویسندگی جونگ سو کیونگ و تهیهکنندگی استودیو دراگون تایید شد. سریالی از تیویان و نتفلیکس که کیم گو-اون، نام جی-هیون و پارک جی-هو در آن در نقشهای اصلی حضور دارند. فیلمبرداری زنان کوچک از ژوئن تا جولای ۲۰۲۲ در لوکیشنهای مختلفی در اطراف سنگاپور فیلمبرداری شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران و عوامل سریال زنان کوچک",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گروهی از برجستهترین و شناختهترین بازیگران کرهای در زنان کوچک هنرنمایی کردهاند؛ کیم گو-اون نقش بزرگترین خواهر، اوه این-جو را بازی میکند. این-جو میخواهد از خانوادهاش محافظت کند و احساس میکند که با پول این کار را به بهترین شکل میتواند انجام بدهد. تنها رویای او این است که بتواند مانند هر کس دیگری با درآمد پایدار زندگی کند. گو-اون فعالیت سینمایی خود را از سال ۲۰۱۲ آغاز کرده و تاکنون موفق به کسب جوایز متعددی برای بازی در فیلمها و سریالهای مختلف شده است. خاطرات شمشیر (Memories of the Sword)، قهرمان (Hero) و سریالهای تلویزیونی گابلین (Goblin) و پادشاه: سلطنت ابدی (The King: Eternal Monarch) از جمله آثار مطرح گو-اون هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقش خواهر دوم اوه این-کیونگ را بازیگر و خواننده جوان کرهای نام جی-هیون بازی کرده است. جی-هیون که بیشتر به عنوان خواننده اصلی گروه دخترانه ۴مینیت (۴Minute) شناخته میشد –این گروه در سال ۲۰۱۶ به فعالیتهای خود پایان داد– در سریالهای تلویزیونیای مانند شاهزاده بزرگ (Grand Prince) و وقتی شیطان نامت را فرا میخواند (When the Devil Calls Your Name) هنرنمایی کرده است. او در اینجا شخصیت این-کیونگ را به تصویر میکشد که اعتقاد دارد برای کسب درآمد و پول نباید روح خود را بفروشد. او روزنامهنگاری راسخ و مصمم است که حاضر نیست برای پول مقابل دیگران تعظیم کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پارک جی-هو در نقش کوچکترین خواهر، دانشآموز مدرسه هنر اوه این-هه، حضور دارد. این بازیگر آیندهدار برنده جایزه بهترین بازیگر زن جدید از انجمن فیلم کره است. او که فعالیت بازیگری خود را از سال ۲۰۱۴ و پس از یک تست بازیگری موفق در خیابان شروع کرده است خیلی زود پای خود را به تولیدات مشهور بینالمللی باز کرد. سریال ما همه مردهایم (All of Us Are Dead) و فیلمهای خانه مرغ مگس خوار (House of Hummingbird) و شهر ساختگی (Fabricated City) از مشهورترین آثار این بازیگر تازهکار هستند. این-هه یک نابغه نقاشی است که علی رغم شرایط سخت مالی خانوادهاش به یک دبیرستان هنری معتبر راه پیدا کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "علاوه بر این سه نفر، سریال از گروهی از بازیگران استثنایی در نقشهای مکمل بهره میبرد. کیم می-سوک کهنهکار در نقش اوه هه-سوک ، خاله خوهران اوه، حضور دارد. کانگ هون و وی ها-جون در راس بازیگران مرد سریال قرار دارند. پارک جی-یونگ، گونگ مین جونگ، پارک سو یی در نقش کودکی اوه این-جو، اوم کی-جون، آم جی وون، لی دو یوپ، لی مین-وو، پارک بو-کیونگ، جانگ گوانگ، چو جا-هیون، اوه جونگ-سه و سونگ جونگ-کی، از دیگر بازیگران مطرح خواهران کوچک هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره فیلمنامهنویس و کارگردان سریال زنان کوچک",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمنامهنویس و کارگردان سریال زنان کوچک هر دو برای علاقهمندان به فیلمها و سریالهای کرهای نامهایی آشنا هستند؛ کیم هی-وون بخاطر کارگردانی سریال وینچنزو (Vincenzo)، درام قدرتمند دیگری که یک نقش اول زن قوی را به نمایش میگذارد، شناخته میشود. حضور هی-وون به عنوان کارگردان، لحنی بیرحمانه و تاریک به جهان داستان اضافه میکند که مشخصه سبک تجاری او است. در واقع آنهایی که با سبک او آشنا هستند احتمالا هیجان بیشتری برای تماشای این سریال دارند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما نام کنجکاویبرانگیز دیگر حضور جونگ سو کیونگ به عنوان فیلمنامهنویس است. سو کیونگ که بخاطر فیلمنامههایش افتخارات زیادی کسب کرده است بیشتر بخاطر همکاری پیوستهاش با فیلمساز مشهور کره پارک چان-ووک شناخته میشود. او در فیلمهای بانوی انتقام (Lady Vengeance)، من یک سایبورگ هستم، ولی مشکلی نیست (I’m a Cyborg, But That’s OK)، عطش (Thirst)، کنیز (The Handmaiden) و تصمیم جدایی (Decision to Leave)، به عنوان فیلمنامهنویس با پارک چان-ووک همکاری کرده است. تصمیم جدایی که جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره کن دریافت کرد، نماینده کره برای رقابت در مراسم اسکار امسال بود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "سریال زنان کوچک در چه ژانری است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اقتباس تلویزیونی زنان کوچک، ژانرهای اکشن، هیجانانگیز، معمایی و درام خانوادگی را در بر میگیرد. همه این ژانرها از محبوبیت بسیار بالایی در نزد مخاطبان برخوردارند، بنابراین جای تعجب نیست که این سریال با اقبال خوبی از جانب مخاطبان همراه شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مقایسه سریال با رمان منبع اقتباس آن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال کرهای زنان کوچک، اقتباسی بسیار آزاد از کتاب است بطوریکه خطوط داستانی آن تفاوتهای زیادی دارد. از جمله اینکه در اینجا بجای ۴ خواهر با ۳ خواهر مواجه هستیم. تنها وجه اشتراک بسیار پررنگ سریال با رمان، شخصیتهای اصلی آن است که واقعا بنظر میرسد از درون کتاب بیرون آمدهاند زیرا با کاراکترهای کتاب همپوشانیهای زیادی دارند. علاوه بر این هم کتاب و هم سریال، درباره موضوعات یکسانی شامل طبقه و روابط قدرت، طمع و استیصال صحبت میکنند. اما در نهایت میتوان گفت که این اقتباس تازه، زنان کوچکی که میشناسید نیست. جونگ در اینجا با بردن داستان از ماساچوست قرن نوزدهم به سئول معاصر، دنیایی بدبینانه مملو از حرص و طمع و جاهطلبی سیاسی مقابل چشمانمان میگذارد. در واقع زنان کوچک نتفلیکس و تیویان دیگر روایتی از یک داستان بلوغ نیست، بلکه یک تریلر تاریک و فشرده درباره پول و قتل است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جونگ خواهران مارچ را با خواهران اوه جایگزین میکند. ۳ زن که توسط والدینشان رها شدهاند و در فقر گرفتار هستند. اسکلت رمان الکات در اینجا وجود دارد، اما پیرنگ محوری سریال که از طریق دسیسههای سیاسی، فساد و طمع بسط مییابد آن را برای مخاطبان امروزی ملموس میسازد. زنان کوچک نشان میدهد برای اینکه یک سریال خوب باشد لازم نیست یک اقتباس کاملا وفادارانه ارائه بدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جو در اینجا دیگر یک نویسنده بیهدف نیست بلکه او در قالب اوه این-کیونگ یک روزنامهنگار تحقیقی سرسخت است که قصد دارد یک سیاستمدار فاسد را به زیر آورد. در حالیکه مگ یک متاهل خوشبخت است، اوه این-جو یک زن مطلقه است که تنها میخواهد تا جاییکه میتواند برای خواهرانش پول در بیاورد. ایمی هنرمند با اوه این-هه جایگزین شده است. زنی که هنر برای او هم یک اشتیاق شدید و هم عامل فقر است. البته این تغییرات همگی مناسب بنظر میرسند. گویی اگر زنان کوچک امروز نوشته میشد اینها ممکن است همان نقشهایی باشند که خواهران انجام میدادند. نقطه قوت زنان کوچک این است که سعی نمیکند عناصر کرهای را به اجبار درون فضای کاملا آمریکایی رمان جا بیندازد، بلکه در عوض جنبههایی از رمان را به شکل ماهرانهای وارد بافت کرهای میکند.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی و اطلاعات فیلم معمایی ژاکت | [
{
"type": "ilink",
"text": "میگویند بخشی از فیلم ژاکت The Jacket با الهام از رمان سال ۱۹۱۵ جک لندن با عنوان «ستارهگرد» The Star Rover خلق شده است؛ اما خود جان میبری کارگردان، در این خصوص اشاره کرده است که فیلم تا حدی وامدار داستان حقیقیای است که اثر جک لندن بر پایه آن شکل گرفت. بد نیست بدانید اولین نمایش جهانی « ژاکت » در جشنواره ساندنس ۲۰۰۵ رقم خورد ولی دستاوردهای فیلم در همین حد باقی ماند. «ژاکت» در گیشه هم با بودجه ۲۸ میلیون و ۵۰۰ هزار دلاریاش کمی بیش از ۲۱ میلیون دلار فروخت. منتقدان هم نظرهای متفاوتی درباره فیلم دارند و اختلاف نظر شدیدی بینشان دیده میشود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/Si1Mu"
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان فیلم ژاکت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جک استارکس که کهنهسرباز جنگ خلیج است، در سال ۱۹۹۲ و پس از احیای معجزهآسا از زخم گلولهای ظاهرا مرگبار که به سرش شلیک شده بود، به زادگاهش وِرمونت برمیگردد؛ اما او از فراموشیهای دورهای هم رنج میبرد. جک در حال پیادهروی است که سر راهش با دختری به نام جکی و مادر الکلیاش برخورد میکند که خودرویشان کنار جاده خراب شده است. استارکس و جکی بهسرعت احساس مشترکی را نسبت به هم تجربه میکنند. جک خودرو را راه میاندازد و مادر و دختر به راهشان ادامه میدهند. مدت کوتاهی میگذرد و مرد دیگری که در همان جاده میراند، جک را سوار میکند؛ اما مدتی بعد، پلیسی آنها را متوقف میکند و معلوم میشود که راننده مرتکب قتل شده است و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و بازیگران ژاکت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: جان مِیبِری/ فیلمنامهنویس: مَسی تاجدین بر اساس داستانی از تام بلیکر و مارک روکو/ مدیر فیلمبرداری: پیتر دِمینگ/ تدوینگر: اما ای. هیکاکس/ آهنگساز: برایان اینو.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: آدریان برودی (جک استارکس)، کایرا نایتلی (جکی پرایس)، کریس کریستوفرسن (دکتر تامس بِکر)، جنیفر جیسن لای (دکتر بِث لورنسن)، دنیل کریگ (رودی مکنزی) و…",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "آیا میدانید؟",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "نماهای آدریان برودی که در سردخانه هقهق گریه میکند، واقعی هستند. او به منظور بازی در این صحنهها از کارگردان خواست که حتی وقتی فیلمبرداری نمیکنند او را در کشوی جسدهای سردخانه حبس کنند تا بتواند به احساس یاس شخصیتش برسد. در نهایت، برودی درهم شکسته شد و میبری صحنهاش را اینجور فیلمبرداری کرد که در فیلم میبینید.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کایرا نایتلی اعتبار به دست آوردن نقش یک الکلی بیمار را پای مسمومیت غذاییای گذاشت که در روز آزمون بازیگری دچارش شده بود. او از سر صحنه «شاه آرتور» (King Arthur) پرواز کرد تا به آزمون بازیگری این فیلم برسد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "آدریان برودی به منظور کسب آمادگی برای ایفای نقش کهنهسرباز جنگی، چند جلسه خودش را در مخزنی حبس کرد، کارهای زندان را انجام داد و رژیم پروتئینی گرفت.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "پس از استخدام جان میبری به عنوان کارگردان، مارک والبرگ وارد پروژه شد تا نقش اصلی را بازی کند؛ اما زمانی که «سرقت ایتالیایی» (The Italian Job) در سال ۲۰۰۳ به موفقیت بزرگی در گیشه دست پیدا کرد، والبرگ دست نگه داشت تا برای گرفتن دستمزد بالاتری مذاکره کند. این موضوع باعث شد تا درها برای امضا قرارداد با آدریان برودی باز شوند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ابتدا قرار بود آنتوان فوکوآ فیلم را کارگردانی کند و کالین فارل نقش اصلی را بازی کند. نسخه فوکوآ فیلم بهمراتب بزرگتری بود که بودجهای شصت میلیون دلاری برایش در نظر گرفته شده بود و جک استارکس هم قرار بود کهنهسرباز جنگ ویتنام باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز تماشاگران و منتقدان به فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پس از مرور امتیاز کاربران سایت «آیامدیبی» و دو سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان، میتوانید بخش کوتاهی از نظرهای ده منتقد برجسته را هم مطالعه کنید:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقد و بررسی فیلم ژاکت",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "هالیوود ریپورتر | امتیاز ۸۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دوعین بیرج | این حقیقتی است که «ژاکت» با ذوق و سلیقه هر کسی همخوانی ندارد اما جان مِیبِری فیلمساز، فیلمی اعجابانگیز و مسحورکننده را سروشکل داده و خلق کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیکاگو تریبیون | امتیاز ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کوین ویلیامز | درامی گیرا و جذاب که سینماروهای اهل تفکر را با سوالهای بزرگ و اساسی تنها خواهد گذاشت.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "ریلویوز | امتیاز ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جیمز براردینلی | این فیلم احتمالا در زمره آثاری از زیرژانر تریلر روانشناختی قرار میگیرد که بیننده/تماشاگرش یا عاشق آن میشود یا از آن بیزار خواهد شد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "اِنترتِینمِنت ویکلی | امتیاز ۶۷ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اوئن گلیبرمن | جان میبری کارگردان، ریتمهای شوکآور را خوب میشناسد و در کنجکاو کردن و به حدس واداشتن تماشاگر هم ماهر است؛ اما تماشاگر پس از مدتی میخواهد سوالهایش با پاسخهای درخور و متقاعدکنندهای همراه شوند که در این فیلم خبری از این حرفها نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "یواساِی تودی | امتیاز ۶۳ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کلادیا پویی | فیلم ژاکت تلاشی سردرگم و آشفته است که به مانند نسخه مردی بینوا از فیلم «یادآوری» (کریستوفر نولان، ۲۰۰۰) به نظر میرسد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "رولینگ استون | امتیاز ۵۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیتر تراوِرس | گرچه پیتر دِمینگِ صاحب استعداد و هنرمند – که «جاده مالهالند» اثر دیوید لینچ را در کارنامه دارد – «ژاکت» را جوری فیلمبرداری کرده است که نهایت تیرهوتاری و افسردگی را به نمایش بگذارد اما فیلم شما را دستوپا بسته به سفری ذهنی میبرد که با وجود اینکه شگفتیهای توهمآلود را نوید میدهد اما دستآخر همان فرمول هالیوودی قدیمی را منتها با شکر اضافی به شما تحویل میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "شیکاگو سان تایمز | امتیاز ۵۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "راجر ایبرت | میتوانید تمایل و انگیزه ساخت فیلمی بهتر را احساس کنید و آدریان برودی و کایرا نایتلی بیشک کارشان را جدی گرفتهاند تا اینکه سروکله ایده «سفر در زمان» پیدا میشود و «ژاکت» به همان فیلمی بدل میشود که اغلب فیلمهای سفر در زمان دیگر چنین هستند: ورودهای زودهنگام و خروجهای دیرهنگام، و در نهایت افسوسهای بیثمر.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "نیویورک تایمز | امتیاز ۴۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دانا استیونز | این فیلم به شکل وحشتناکی احمقانه است اما کاملا وحشتناک نیست!",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "ریدر | امتیاز ۴۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جاناتان رزنبام | استعدادهای هنری مِیبری شامل داستانگویی نمیشود و ایدههای انفجاری ذاتیاش برای تدوین سریع و نماهای بسیار بسته (اکستریم کلوزآپهای) او به خلق هیچ شخصیت کاملا شکلگرفته، روایت یا دیدگاه سیاسی خاصی کمک نکرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "واشینگتن پست | امتیاز ۳۰ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دِسِن تامسِن | «ژاکت» بجز نمونهبرداری از عناصر فیلمهای شاخصی چون «نردبان یعقوب» (Jacob’s Ladder)، «سکوت برهها» (The Silence of the Lambs) و «یادآوری» (Memento) کار خاصی انجام نمیدهد و بجز راهحلهای پیشپاافتاده – از جمله یک پایانبندی آبکی و بیکیفیت – چیزی در چنته ندارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نام سایت امتیازدهندهها امتیاز میانگین تعداد آراء IMDb کاربران ۷.۱ از ۱۰ ۱۱۵ هزار و ۴۴۳ کاربر متاکریتیک منتقدان برتر ۴۴ از ۱۰۰ بر اساس ۳۵ نقد راتن تومیتوز عموم منتقدان ۵.۴ از ۱۰ بر اساس ۱۶۲ نقد",
"ref": null
}
] | null |
original:بهترین های فیلم و سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | بهترین فیلم و سریال های احمد مهرانفر | [
{
"type": "ilink",
"text": "مروری بر مهمترین نقشهای احمد مهرانفر به بهانه حضور درخشان او در سریال آکتور .",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "سریال پایتخت | ارسطو عامل",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بدون شک نقطه عطف یا بهترین اثر کارنامه احمد مهرانفر حضور در مجموعه سریال پایتخت است که در ۶ فصل و در دهه ۹۰ تولید و پخش شد. زوج او و محسن تنابنده در نقشهای ارسطو عامل و نقی معمولی یکی از درخشانترین شخصیتهای تاریخ تلویزیون ایران هستند که توانستند خاطرات خوشی را برای مخاطب به ارمغان بیاورند. کاراکتر ارسطو عامل یک جوان اهل یکی از روستاهای استان مازندران است که بلندپروازی و به روز بودنش در جامعه امروزی باعث شده است همواره در میان خانواده خود در شرایط اجتماعی بهتری قرار بگیرد. احمد مهرانفر با درک درست این شخصیت توانست در طول ۶ فصل روند رشد و تغییر رفتارهای ارسوط را به خوبی بازی کند و مخاطب را با خود نزدیک به یک دهه همراه کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال شاهگوش | صولت خنجری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال کمدی شاهگوش به کارگردانی داود میرباقری سال ۹۲ با انبوهی از بازیگران مطرح ساخته و پخش شد. این سریال که در نمایش خانگی تولید شده بود روایتی متفاوت از یک کلانتری را روایت میکرد و مهرانفر با بازی در نقش صولت خنجری سرباز و آبدارچی کلانتری به خوبی از پس یک بازی متفاوت برآمده و جزو چهرههای شاخص سریال شاهگوش بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم آتش بس | دلارام",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حضور کوتاه مهرانفر در نقش یک ترنس که میخواهد تغییر جنسیت دهد در مطب دکتر روانشناس یکی از شیرینترین کاراکترهایی بود که او در کارنامه بازیگریاش بازی کرده است. کاراکتر دلارام بدون آنکه بخواهد افرادی که احساس میکنند نیازمند تغییر جنسیت هستند را مسخره کند در قالب کمدی سعی میکند مشکلات و مصائب این افراد را مطرح کند. با اینکه حضور مهرانفر در فیلم تهمینه ملانی کوتاه بود اما هنوز هم میتوان این نقشش را جزو آثار ماندگار کارنامهاش یادآوری کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خجالت نکش | قنبر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خجالت نکش ساخته رضا مقصودی روایتی شیرین از یک دغدغه بسیار ساده برای یک خانواده روستایی است. مهرانفر در نقش قنبر پیرمردی ساده دل روستایی است که در سن پیری همسرش باردار شده و با وجود آنکه فرزندانش همراه با عروس و داماد به خانهشان آمدهاند آنها فرزند جدیدی به دنیا آورده و تلاش میکنند به خاطر حفظ آبرو میان اهالی روستا و فرزندانشان این فرزند خردسال را پنهان کنند. یک کمدی شوخ و خانوداگی که لحظات خوبی را رقم میزند و مخاطب از دیدن بازی احمد مهرانفر در نقش قنبر لذت میبرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ماجرای نیمروز | رحیم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تریلر سیاسی جذاب و دیدنی محمدحسین مهدویان از رخدادهای ابتدای انقلاب اسلامی و ماجراهای ترورهای گروهک منافقین در آن مقطع یکی از متفاوتترین حضورهای احمد مهرانفر را در قامت نقش رحیم رقم زد. سرپرست گروه اطلاعاتی سپاه پاسداران که همراه با تیمش تلاش میکنند سرکردههای گروهک منافقین را پیدا کنند اما در این میان حوادث ناگورای همچون بمبگذاری دفتر حزب جمهوری و ترور رئیس جمهور و نخستوزیر باعث شد شرایط کشور بحرانی شود. احمد مهرانفر با درک درست از نقش رحیم کاراکتری را ترسیم کرد که در مدار منطق و هوشمندی تلاش میکند با کمترین میزان خطا بهترین بهره را از مقابله با حوادث ناگوار بگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اسب حیوان نجیبی است | راننده تاکسی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کمدی گروتسک کاهانی با حضور تعدادی از چهرههای مطرح سینما آنقدر در زمان خودش در میان علاقهمندان سینما سر و صدا کرد که هنوز هم تصاویر سکانسهای متعدد آن در ذهن مانده است. احمد مهرانفر در نقش یک راننده تاکسی که وسواس زیادی روی ماشینش دارد در یک شب طولانی شاهد رفتارهای یکسری رفیق است که گرفتار یک افسر پلیس قلابی شدهاند.",
"ref": null
}
] | null |
original:گفتوگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | فیلمهای آرشیوی باعث ساخت فیلمم شد | [
{
"type": "p",
"text": "«شانس دوباره» و فیلمهای کوتاه غیرداستانی شما بر زندگی آمریکاییهای سفیدپوست و روستایی تمرکز دارند. با در نظر گرفتن این موضوع که شما به عنوان یک ایرانی در جنوب آمریکا بزرگ شدید، برایم سوال است که آیا بهنوعی شیفته انسانشناسی در این سرزمین هستید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رامین بحرانی: نمیدانم واقعا (میخندد). راستش این روزها آخرین مراحل کار روی یک فیلم کوتاه غیرداستانی تازه را پشت سر میگذارم. حدود ۲۴ دقیقه است و در نواحی روستایی کنتاکی، ویرجینیا و تنسی میگذرد؛ و به مردمانی میپردازد که از هیچ بیمارستان یا خدمات مربوط به حوزه بهداشت و سلامت برخوردار نیستند. پس این فیلم هم در ادامه نظریه شما قرار میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فکر میکنید این منطقه چطور روی شما به عنوان یک داستانگو تاثیر گذاشته است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "من اینجا در کارولینای شمالی بزرگ شدم که آن زمان اقلیتهای زیادی نداشت. بر خلاف امروز که با تغییر صنایع بهمراتب بیشتر پذیرای آدمهایی از نژادها و قومیتهای مختلف شده است. با وجود این، شما همیشه احساس میکنید یک خارجی هستید اما در کنارش، مردمان جنوب میتوانند خیلی گرم و صمیمی هم باشند. برخی میگویند دوستی جنوبیها اصیل نیست اما من گاهی وقتها اصالتش را احساس کردهام. جنوب آمریکا تاریخچه بسیار خوبی از داستانگویی نیز دارد که فقط به صورت مکتوب نیست و صورت شفاهی هم دارد. زمان ساخت «شانس دوباره» مثل دو مستند کوتاه اولم متوجه شدم که مردمان این منطقه داستانگویان بسیار خوبی هستند. آنها سرزنده، بامزه و جذاب هستند؛ البته مردم میشیگان کمی محتاطتر و کمحرف بودند. برای همین باید آدمهای بیشتری را پیدا میکردم تا داستانهایی را که میخواستم از زبانشان بشنوم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شانس دوباره درباره چیست؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شانس دوباره ترکیبی از مصاحبههای کنایهآمیز رامین بحرانی با دیویس و مجموعه دیوانهوار تصاویر آرشیوی این مرد است. دیویس که هنوز در قید حیات است، ۱۹۲ بار به خودش تیراندازی کرد (اغلب جلوی دوربین) تا ثابت کند که جلیقههای ضدگلولهاش جواب میدهند. ریچارد دیویس سوای تولید جلیقههای شانس دوباره در سنترال لِیک ایالت میشیگان، یک مجموعه فیلم تولید کرد تا با آنها دیدگاههای خودش درباره «جنایتهای شهری» را به خورد ماموران پلیس بدهد. «شانس دوباره» بررسی اسطورهسازی و خسارت جانبی صعود ریچارد دیویس به جایگاه شمایلی آمریکایی است. بحرانی به دلیل – تقریبا – فقدان درونگرایی دیویس، فیلم را به حضور شخصیتهای ثالثی آراسته است، از جمله زوجی که تجدید دیدارشان پایانبندی فیلم را معنایی دوچندان بخشیده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خیلی شبیه منطقه میدوسترن و مردمانش به نظر میآید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما جوابهای کوتاه زیادی در حد «بله» و «خیر» گرفتیم؛ اما وقتی دوباره برگشتیم و با سماجت و جسارت پیش رفتیم، آدمهای فوقالعادهای را برای فیلم پیدا کردیم. فقط زمان بیشتری لازم بود. واقعا تحت تاثیر حرفهای بسیاری از آدمهای فیلم قرار گرفتم و گاهی هم خیلی بههم ریختم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمهای شما اغلب بر داستانهایی پیرامون سرمایهداری افسارگسیخته متمرکزند، چه «۹۹ خانه» ( ۹۹ Homes ) باشد و چه «ببر سفید» ( The white Tiger ). بخشی از جذابیت داستان ریچارد همین بود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به موارد بسیار زیادی پیرامون ریچارد علاقهمند شدم از جمله همین جستوجوی رویای آمریکایی. در واقع داستان فقیری بود که پولدار میشود و این خودش ایدهای بسیار آمریکایی است. داستانش مرا به یاد نمایشنامه «همه پسرهای من» All My Sons اثر آرتور میلر انداخت که درباره یک پدر و پسر است؛ پدر تصمیمی حرفهای و تجاری میگیرد که به از دست رفتن زندگی خلبانهایی در جنگ جهانی دوم میانجامد؛ و از آنجایی که پای میلر در میان است با یک داستان اخلاقی و تراژیک طرفیم. البته از آنجایی که اینجا فقدان محوریت اخلاقی دیده میشود، میتوان گفت که داستان ریچارد نسخه امروزیتری از حکایت آرتور میلر است. بهعلاوه، پس از بروز تراژدی، خانواده به راهش ادامه میدهد و با یک شرکت جدید و موفقتر پیش میرود. این جنبه هم بسیار آمریکایی به نظر میرسید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمهای تبلیغاتی ریچارد دیویس واقعا خارقالعادهاند، هم به عنوان کپسولهای زمانی از روزگارشان و هم به عنوان مدخلهایی به ذهن او. این مستند ساخته میشد اگر شما به این گنجینه ویدیویی دسترسی نداشتید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "احتمالا این فیلم را نمیساختم. وقتی دیدم چنین حجمی از فیلمهای آرشیوی ریچارد از خودش موجود است، شروع کردم به دیدن ۸ ساعت فیلمی که او ساخته است؛ که همانطور که گفتید بخشی تبلیغاتی، بخشی بازاریابی، بخشی شوخیهای زننده، و بخشی با خودبزرگبینی ساخته شدهاند. اگر همه اینها را ندیده بودم، مطمئن نیستم که با ساخت فیلم موافقت میکردم. وقتی این ویدیوها را دیدم با خودم گفتم: «خدای من، احتمالا یکسوم فیلم همینجاست.» خیلی عجیبوغریب، غنی و هراسانگیز بود؛ دقیقا یک کپسول زمان و راهی برای ورود به ذهن او.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میدانم ما به خیلی چیزها «کوپاگاندا» میگوییم اما این فیلمها به معنی واقعی کلمه کوپاگاندا هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تا امروز این اصطلاح را نشنیده بودم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چیزی مثل سریال «نظم و قانون» ( Law & Order )؛ مصالحی تصویری که بهنوعی نقش پلیس را در جامعه ارتقا میدهند. فیلمهای ریچارد مثل پروپاگانداهای پلیسی کلاسیک به نظر میرسند چون جهانبینی میفروشند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "او مجلهای به نام «جنسیت و خشونت» منتشر میکرد. من از این جهت شوخطبعیاش را دوست دارم چون فیلم گاهی وقتها واقعا بامزه شده است. او فیلم را به عنوان ابزاری برای بازاریابی میفهمید. فیلمهای دیگری هم از او هستند که واقعا از نظر باوری و اعتقادی فاشیستی هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وقتی اوایل سال در رویدادی دیدار کردیم گفتید بعضی مصالح مربوط به دیدگاههای سیاسی افراطی ریچارد را از فیلم درآوردید. برایم سوال است که چه دیدگاههایی بودند و چرا تصمیم گرفتید این لحظهها را از فیلم بیرون بکشید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "واقعا نمیخواهم بگویم که این صحنهها چه هستند. این مهم است که شما در فیلم به درکی از باورهای او میرسید که بیشترشان به نظرم زنندهاند. من دچار تعارض شدم چون بهنوعی ریچارد را دوست دارم. شاید این قهرمانی و شجاعتش دیگر مقولهای است که مرا مجذوب ساخت فیلم کرد. خوشم میآمد که وقتی به خانهاش میرفتیم همیشه با مک و پنیر و شیرینیجات و… از ما پذیرایی میکرد. فکر نمیکنم این کارها را میکرد تا فیلم بهتری دربارهاش بسازیم؛ اما از سوی دیگر با خیلی چیزهایی که به آنها باور داشت هم موافق نیستم. بعضی از حرفهایش فقط صورت اغراقشده اعتقادهایش هستند. سوای این، واقعا نمیدانستیم بعضی از این مصالح را کجا و چطور استفاده کنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از این موضوع نترسیدید که ریچارد به عنوان شخصیت اصلی فیلم، بیش از حد دافعهبرانگیز شود و تماشاگران نخواهند نود دقیقه را با چنین مردی سپری کنند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاید، بله. بیشک نگاهی دوباره به فیلم ارول موریس با نام «آقای مرگ» انداختم تا ببینم شامل چه مواردی میشود. پیش از اینکه به میشیگان بروم با مت، پسر ریچارد صحبت کردم که در فیلم حضور دارد. او تحصیلکرده است و یک تاجر بسیار باهوش؛ و واقعا میخواست بداند که میخواستیم چه کنیم. به نظرم ابتدا فکر میکرد فیلمی درباره این میسازیم که پدرش چقدر فوقالعاده است؛ که گفتم چنین نیست و ما سوالهای سختی را مطرح خواهیم کرد، از جمله درباره پلیسی که مرد؛ و سوالهایی که شخصیتمحورتر باشند. در کل دوست داشتم موارد مختلفی را درباره او بدانم و با رویاها و در کل روح او آشنا شوم. نرفته بودم که فیلمی پلیسی بسازم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لحظههایی هستند که شما ریچارد را تحت فشار قرار میدهید تا درباره مسائلی صحبت کند که آشکارا نمیخواهد دربارهشان حرف بزند. ریچارد شما را به قطع همکاری تهدید نکرد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نه، یا دیگر حرف نمیزد یا همان پاسخ قبلی را تکرار میکرد که من آن را به عنوان حصاری از ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance) توصیف میکنم. او حتی اگر سند و مدرکی وجود داشت نمیتوانست واقعیتها را بپذیرد. فقط اصرار میکرد که اتفاقی نیفتاده است یا اینکه قربانی یا قهرمان داستانهایش بوده است. او خودش را قهرمان میدانست یا در خصوص ماجرای دیوانهوار آتشبازی (که کسی کشته شد و فردی هم بازو و پای خود را مقابل بچههایش از دست داد) چین را مقصر میدانست؛ و ناگهان میگفت کارخانهای چینی با استفاده از مواد آتشبازی آمریکاییها را قتلعام میکند و خودش هم بر حسب تصادف در کانون چنین ماجرایی قرار گرفته است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این ترس را نداشتید که زخم روح و روان بعضی از سوژههای فیلم دوباره سر باز کند؟ چند نفرشان بعضی از دردناکترین لحظههای زندگیشان را دوباره به زبان میآورند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نه، نه واقعا. شما فرصت و انتخاب انجام کاری را به فردی میدهید و آنها یا انجامش میدهند یا نمیدهند. به عنوان مثال، کلیفورد واشینگتن مطمئن نبود که میخواهد در فیلم باشد یا نه. او شخصیت مهمی است که خیلی دیر به فیلم وارد شد و در نهایت پیشنهاد ما را پذیرفت. او داستانی از چهار دهه پیش را بازگو میکند اما چنین به نظر میرسد که برایش کاملا تازه است. او هنوز آن لحظهها را احساس میکند. او مردی است که به اِرِن وِستریک تیراندازی کرد و به نظر میآید که لازم بود ارن را ببیند تا باری از روی دوشش برداشته شود که در تمام این دههها سنگینیاش را احساس میکرد. جالب است که او به محض انجام این کار و با توجه به اینکه آنها فقط چند دقیقه با هم صحبت کردند، آنجا را ترک کرد. به نظرم بارش را زمین گذاشت و رفت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مقوله حضور درمانگرها سر صحنه فیلمهای غیرداستانی هر روز جدیتر میشود. فکر میکنید چنین اتفاقی مفید خواهد بود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به گمانم هر کسی تصمیم خودش را میگیرد؛ و در هر حال فکر میکنم جلسه نیز با حضور دوربین برپا میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این بحث و استدلال بوده که جلیقه ضدگلوله نهفقط مانعی در برابر فرهنگ داشتن سلاح گرم نیست بلکه حکم کاتالیزور را دارد و بهنوعی در خدمت رقابت آدمها برای داشتن بهروزترین و قویترین اسلحه قرار میگیرد که به نظر میرسد فکر و ذکر ریچارد هم هست. شما هم چنین باوری دارید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رک و پوستکنده، تا جایی که ما تحقیق و بررسی کردیم هیچ اثباتی پیدا نکردیم که ارتباطی میان زرههای بدنی بهتر و گلولههای جنگی پیشرفته و پلیس وجود دارد. بدیهی است که اتفاق افتاده است. نیروهای پلیس مجهزتر شدهاند و گلولهها مرگبارتر؛ اما هیچ گزارش یا کارشناسی ندیدیم که بگوید «به دلیل جلیقههای ضدگلوله و دیگر زرههای بدنی، استفاده از اسلحه بیشتر شده است.» ما خیلی در این باره صحبت کردیم چون چنین حرفی را مد نظر داشتیم اما در نهایت کنارشان گذاشتیم چون واقعا هیچ اثباتی برای چنین حرفهایی نیافتیم. دوتا از اختراعهایی که ریچارد دربارهشان صحبت میکند در فیلم نیست. او گلولهای بیرحمانه به نام «برخورد رعد» (Thunder Zap) اختراع کرده، با فردی که در فیلم حضور کوتاهی دارد به نام بروس مکآرتور و دوست مهماتساز اوست. این گلوله وقتی وارد بدن فردی میشود از درون او را میشکافد. فکر کردم این تناقض غریبی است که ریچارد از یک سو، زرهی بهتر برای محافظت از بدن ساخته است و از سوی دیگر، مرگبارترین گلولهای که تا امروز به فکر کسی رسیده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این گلولهها میتوانستند از جلیقههای ضدگلوله رد شوند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "البته، اما ریچارد آن را به دست فراموشی سپرد. گزارشی هست از کار وحشتناکی که آنها انجام دادند؛ اما کارشان جوری سروصدا کرد که مثلا عنوان «برخورد رعد» در کتاب مصور «پانیشر»/ «مجازاتگر» (The Punisher) استفاده شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کسی که در این روزگار قطعا نوعی قهرمان جناح راست به شمار میرود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چیزی مثل کتاب مصور «هری کثیف» (Dirty Harry) و سبک عدالت اعدامی. سخت بود که از چنین ایدهای در فیلم استفاده نکنیم اما واقعیت این است که همواره ایدهای انحرافی به نظر میرسید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میدانم که مدتهاست با ورنر هرتسوک دوست هستید و میتوانم تاثیر او را در «شانس دوباره» احساس کنم. به عنوان مثال، سوالهای شما اغلب چندان سرراست نیستند. فکر میکنید او چطور بر فیلم غیرداستانی شما تاثیر گذاشته است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عاشق فیلمهایش هستم، چه داستانی و غیرداستانی، و چه هر جوری که دیگران بعضی از آنها را ممکن است توصیف کنند. آنچه درباره این فیلمها دوست دارم، ماهیت و طبیعت کاوشگرشان در شخصیتها و مضامین بزرگتر است تا اینکه فقط مستندی درباره یک واقعیت باشند. برای همین هر وقت که ممکن شد کوشیدم از آنچه درون این شخصیتها جریان دارد سر درآورم به جای اینکه بگویم فقط «داستان را برایم روایت کنید.» در عین حال، مستندم به سبک سینماوریته نیست چون من این آدمها را ماهها دنبال میکردم. من اینجور فیلمها را خیلی دوست دارم؛ و ساختشان وقتی که همزمان فیلمهای داستانی میسازم سختتر است چون انگار شما سعی میکنید در گفتوگو با سوژهتان خیلی سریع به اصل مطلب برسید. دوست دارم سوالهایی بپرسم که آدمها را کمی فراری بدهد. بیشتر وقتها آدمها حرفهای خود را از قبل آماده کردهاند و میدانند که آمدهاند درباره فلان موضوع با شما صحبت کنند؛ اما زمانی که شما موضوع را عوض میکنید باعث میشود آنها بخش دیگری از خودشان را نشان بدهند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نمیخواستم این موضوع را مطرح کنم اما شما سوای بعضی از اولین فیلمهایتان، از روایت داستانهای ایرانی فاصله گرفتهاید. این تصمیم آگاهانه بوده است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "راستش را بخواهید این روزها در حال نوشتن یکی از همین داستانها هستم. تمام امروز صبح روی آن کار میکردم. بالاخره مشغول داستانی با شخصیتهای ایرانی شدهام که داستانش در آمریکا میگذرد و یار هنری همیشگیام بهاره عظیمی در آن با من همکاری میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چه چیزی الهامبخش شما شد که حالا داستانی را درباره ایرانیها روایت کنید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیش از اوضاع این روزهای ایران بود که شما میتوانید هر جور که بخواهید آن را توصیف کنید. در واقع از مسائل شخصیای نشات گرفت که اغلب ما با آنها دست به گریبان هستیم. پراکندگی والدینمان که اولین کسانی بودند که مهاجرت کردند، سنوسالی که پیدا میکنند و دیدن آنها در حالی که خانهای ندارند چه شرایط روحیای را برای ما به وجود میآورد. ما بهنوعی در این مکانهای تبعیدی گم شدهایم. بخشی از سختی ساختن فیلمهای ایرانی-آمریکایی در گذشته این بود که کسی نبود در آنها بازی کند؛ و زمانی که با دوستان فیلمساز ایرانیام درباره ساختن فیلمهای ایرانی صحبت میکردیم همنظر بودیم که کسی نیست در آنها بازی کند. پانزده سال پیش بازیگران ایرانی کمی مهاجرت کرده بودند اما حالا از نسل جدید مهاجران زیادی به اینجا آمدهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "«شانس دوباره» اولین فیلم بلند غیرداستانی شماست. برایم جالب است که بدانم تجربه تولید فیلم در قیاس با فیلمهای داستانیتان چطور بود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بهنوعی از نظر روال کار و جریان فیزیکی دشواریهای کمتری دارد و آدمهای کمتری هم درگیر تولید میشوند؛ اما از نظر تصور و میزان خلاقیت، واقعا پا به قلمروهای ناشناختهای میگذارید چون هیچ چیزی را نمیتوانید از قبل بنویسید؛ و انگار تصورتان از چیستی فیلم دائم در حین فیلمبرداری بازآفرینی میشود. وقتی فیلمی داستانی را فیلمبرداری میکنید معمولا ساختار اصلی تغییر چندانی نمیکند اما در این فیلم دائم تغییر میکرد. وقتی با ریچارد روبهرو شدم با خودم فکر کردم «خدای من، این فیلم ابدا چیزی نخواهد بود که فکرش را کرده بودم.» سپس وقتی از ماجرای کلیفورد واشینگتن باخبر شدم، ناگهان فیلم پایانبندی متفاوتی پیدا کرد. وگرنه چطور ممکن بود چنین پایانی بنویسم؟ همکاری با تدوینگر هم بسیار متفاوت بود. اِرِن ویکِندِن تدوینگر مستند فوقالعادهای است. همکاری با او و جاشوا اوپنهایمر که درباره چند برش با ما صحبت کرد، شیوه جدیدی از کار کردن بود که من پیش از این تجربه نکرده بودم و خیلی از آن لذت بردم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در ساخت فیلم مستند به نظر میرسد که نقش تدوینگر خیلی متفاوت است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما هر روز صبح و شب درباره ایدههای مختلفی صحبت میکردیم. ارن ایدههای بسیار زیادی داشت و جاشوا هم واقعا به ما کمک کرد. او آنچه را که واقعا دوست داشت و چیزهایی را که فکر میکرد ما نیازشان نداریم با ما در میان گذاشت و بهطور ویژه پیرامونشان با ما صحبت کرد. او گفت: «سعی نکنید یک داستان ظهور و سقوط بسازید.» و ما دقیقا در سرمان به چنین چیزی فکر میکردیم؛ و گفت: «حتی به نظر نمیرسد شما به چنین چیزی علاقهمندید.» و البته که حق با او بود. وقتی شنیدیم که او چه بخشها و چه ایدههایی از فیلم را دوست دارد، اعتمادبهنفس پیدا کردیم و در همان مسیر پیش رفتیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "منبع: مجله فیلممیکر، سهیل رضایزدی",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی فیلم شهر ساختگی | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان فیلم شهر ساختگی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شهر ساختگی را میتوان معجونی از سبکها و ژانرهای مختلف در نظر گرفت. مقدمه پرشتاب فیلم در دنیای جعلی و ساختگی یک بازی رخ میدهد که البته کمی بعدتر به جعلی بودن آن پی میبریم. یک درگیری پرتنش به سبک فیلمهای بلاک باستری ابرقهرمانی که در آن قهرمان داستان و پیروان وفادارش در قالب بازی معرفی میشوند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "این صحنه آغازین اگرچه به نوعی جهان فیلم شهر ساختگی را پایهریزی میکند اما تا حدی بیمعنی بنظر میرسد زیرا مشخص نیست که این افراد برای چه میجنگند و ما چرا باید به آنها اهمیت بدهیم. اما کمی بعد این جهان ساختگی کنار میرود و وارد دنیای واقعی میشویم. از همین مقدمه این فرضیه مطرح میشود که با یکی از آن فیلمهای سایبر پانک مبتنی بر جهان بازی که مرز میان دنیای مجازی و واقعی را مختل میسازند روبرو خواهیم بود. اما مدتی طول میکشد تا فیلم به این فرض اولیه بازگردد. زیرا پس از این مقدمه با شخصیت اصلی فیلم که یک گیمر حرفهای است همراه میشویم. جایی که با یک نوجوان تنها به نام کوان یو آشنا میشویم که در حالیکه با دوستان مجازی خود خداحافظی میکند از بازی خارج میشود. اما خیلی زود از طریق چند صحنه گیج کننده کوان ناگهان درگیر یک ماجرای قتل میشود و ناخواسته سر از زندانی فوق امنیتی درمیآورد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/dbgts"
},
{
"type": "p",
"text": "او خیلی زود متوجه میشود که توطئهای پشت این ماجراها است. از اینجا به بعد تلاشهای این گیمر ناامید را برای کشف حقیقت دنبال میکنیم که از جایی به بعد دوستان مجازیاش نیز در دنیای واقعی به او میپیوندند. به این ترتیب مبارزه آنها از دنیای مجازی وارد دنیای واقعی میشود. پیرنگ داستانی فیلم از جهاتی شبیه نسخه بروز شدهای از فیلم اولدبوی (Old Boy) پارک چان-ووک است که داستان آن در دنیای بازیهای ویدئویی آنلاین اتفاق میافتد. اما در یک توصیف دقیقتر این اکشن هیجانانگیز و معمایی وامدار دنیای فیلمهای سایبرپانک که درون خود داستانی صمیمانه از دوستی و رستگاری را نیز به تصویر میکشد، شبیه آمیزهای از جهان دو فیلم سرآغاز نولان و اولدبوی پارک چان-ووک است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران و عوامل اصلی شهر ساختگی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شهر ساختگی اولین حضور جی چانگ-ووک در نقش اصلی محسوب میشود. او در اینجا نقش شخصیت کوان یو را بازی میکند. اوه-جونگ سه در نقش شخصیت منفی اصلی فیلم، یک وکیل جاهطلب و شرور به نام مین چئون-سانگ، حضور دارد. در واقع او کسی است که نقشه زندانی شدن کوان یو را کشیده است. کیم سانگ هو یک زندانی به نام ما دوک-سو است که برای مین چئون کار میکند و در داخل و بیرون زندان به دنبال نابود کردن کوان است. شیم اون-کیونگ، کیم مین-کیو، آن-جه هونگ و کیم گی-چئون، دوستان مجازی کوان هستند که بعدها در دنیای واقعی در کنار او قرار میگیرند. چوی گی هوا، کیم سول-گی، پارک کیونگ-هه، هان جی-اون، لی هانی و وو هیون، از دیگر بازیگران شهر ساختگی هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "آشنایی با کارگردان شهر ساختگی پارک کوانگ هیون",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شهر ساختگی، دومین فیلم پارک کوانگ بعد از یک وقفه ۱۲ ساله محسوب میشود. هیونگ بیشتر بخاطر نویسندگی و کارگردانی اولین فیلم بلند موفقش به نام به دانگ مک گال خوشآمدید (Welcome to Dongmakgol) شناخته میشود. این فیلم جنگی محصول سال ۲۰۰۵ که داستان آن در زمان جنگ کره اتفاق میافتد با موفقیت تجاری و انتقادی گستردهای روبرو شد، بطوری که در آن زمان به عنوان چهارمین فیلم پرفروش تاریخ کره جنوبی شناخته شد. این فیلم همچنین نماینده کره جنوبی برای رقابت در هفتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار بود. اما با اینحال، علی رغم موفقیت گسترده به دانگ مک گال خوشآمدید، دوازده سال طول کشید تا کوانگ بتواند دومین فیلم خود شهر ساختگی را به روی پرده سینماها بیاورد. شهر ساختگی اگرچه موفقیت همه جانبه فیلم قبلی کوانگ را تکرار نکرد، اما با اینحال یک اکشن دلهرهآور جذاب است که اکران موفقی را در سینماها پشتسر گذاشت و با استقبال خوبی از جانب مخاطبان همراه شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمبرداری شهر ساختگی در ۱ جولای ۲۰۱۵ در یونگسان سئول شروع شد و در ۲۹ دسامبر ۲۰۱۵ در سئول به پایان رسید. این فیلم در ۹ فوریه ۲۰۱۷ اکران شد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم به چه موضوعاتی میپردازد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شهر ساختگی بطور خلاصه به موضوعاتی مانند از خود بیگانگی، فرهنگ بازی در کره جنوبی، نقصهای سیستم عدالت کیفری و مقاومت در مقابل نابرابریها و تلاش برای کشف حقیقت در یک دنیای دستکاری شده شریرانه و منعفتطلبانه، میپردازد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازخوردهای نمایش فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم در زمان اکران خود در صدر باکسآفیس داخلی قرار گرفت و در اولین آخر هفته اکران خود بیش از یک میلیون بلیط فروخت. هرچند فیلم در نهایت نقدها و نمرات متوسطی دریافت کرد. شهر ساختگی در سایت IMDB از مجموع نزدیک به شش هزار رای امتیاز متوسط ۶.۸ و در سایت راتن تومیتوز از نگاه منتقدان (از مجموع ۶ نقد) و مخاطبان به ترتیب میانگین رضایت ۶۷ و ۷۴ درصدی را کسب کرده است. جاستین لوو از هالیوود ریپورتر فیلم را بخاطر صحنههای اکشن آن تحسین کرد اما داستان را غیرجذاب دانست. نویسنده لسآنجلس تایمز فیلم را یک فانتزی انتقامجویانه با سبک بصری یک بازی ویدئویی توصیف کرده است که بخاطر تغییر مسیرهای متعدد و ریتم شتابزدهاشاش آسیب میبیند. راب هانتر از Film School Rejects نیز دنیای شهر ساختگی را تقریبا کلیشهای و آشنا توصیف میکند که به دلیل بهرهگیری از کاراکترهای تقریبا درگیرکننده و اکنش هیجانانگیز و سبکپردازی شدهاش، هرگز خسته کننده نمیشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقدی بر فیلم شهر ساختگی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همانطور که گفتیم شهر ساختگی معجونی جالب از همه ژانرهای سرگرم کننده است. لحن فیلم نیز در جاهایی میان یک لحن جدی تاریک و یک کمدی ماجراجویانه در نوسان است. به عنوان نمونههای صحنههای زندان با خشونت زیاد خود لحنی بیرحمانه دارند اما بلافاصله با فرار کوان از زندان و پس از آشنایی او با یک زوج سیاهپوست توریست فیلم لحنی کمدی به خود میگیرد. این لحن کمدی در سراسر فیلم و در موقعیتهای مختلف به چشم میخورد و به هاله تراژیک پیرامون دنیای فیلم طعم و مزه جذابی میبخشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یکی از ایدههای فیلم روند تغییر کوان از یک شخصیت مطرود به یک قهرمان است. او به دلایل زیادی گویی عضوی از جامعه پیرامون خود نیست. او یک آدم بیکار و معتاد به بازیهای ویدئویی است و تقریبا هیچ دوستی در دنیای واقعی ندارد. بنابراین این سوال پیش میآید که او چگونه میتواند بر شرایط ناخوشایند و ظالمانهای که در آن گیر افتاده است غلبه کند؟ همچنین این سوال مطرح میشود که چنین شخصی هدف چه نقشه و توطئهای میتواند قرار بگیرد؟ زیرا از جایی به بعد متوجه میشویم که او صرفا یک آدم اشتباهی نیست. کوان پس از مرگ مادرش برای اثبات بیگناهی خود با کمک مهارتهای ویژهاش در تکواندو و با همراهی دنبال کنندگان آنلاین خود و دوستان مجازیاش، به آرامی ورق را برمیگرداند و شهر ساختگی را به داستانی رضایتبخش تبدیل میکند. فیلم همچنین از طریق این خط داستانی خود نگرش عموما منفی و بدبینانه به نسل جدید و فرهنگ بازی را مورد سوال قرار میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما علیرغم احترامی که فیلم برای فرهنگ بازیهای ویدئویی قائل است و تاثیرپذیریاش از آنها، گاهی اینطور بنظر میرسد که سازندگان فیلم چندان با دنیای بازیهای ویدئویی آشنا نیستند. این مسئله میتواند برای علاقهمندان سرسخت بازیهای ویدئویی ناامیدکننده باشد. حتی دوستان مجازی کوان هیچکدام شبیه گیمرهای معمولی بنظر نمیرسند: یکی جوان، دیگری میانسال و یکی دیگر عملا مانند پدربزرگها است. همچنین فناوری در بیشتر موارد به عنوان ترفندی برای پوشاندن حفرههای طرح داستانی فیلم مورد استفاده قرار میگیرد. پیرنگ داستانی فیلم گاهی فوقالعاده شتابزده و گنگ پیش میرود. علاوه بر این تواناییهای خارقالعادهای که شخصیتها گاهی از خود نشان میدهند معلوم نیست از کجا کسب شدهاند. به عنوان نمونه اینکه کوان بداند در درگیریهای فیزیکی چطور باید عمل کند باتوجه به سابقه او در تکوانده منطقی است، اما توانایی فوقالعاده او در رانندگی که ناگهان در پایان فیلم بروز پیدا میکند از کجا آمده است؟ ارتباط دادن این مسئله به زمانی که او صرف رانندگی در بازیهای ویدئویی کرده، بسیار کلیشهای و بیش از حد سهلانگارانه است. البته تلاش زیاد فیلم برای پیوند دادن دنیای بازیهای ویدئویی به دنیای واقعی همانقدر که گاهی خندهدار و مضحک بنظر میرسد، کیفیتی سرگرمکننده و جذاب به آن بخشیده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از سوی دیگر، در نظر گرفتن شهر ساختگی به عنوان یک درام جنایی اکشن نیز باعث شکست آن میشود. زیرا تاکید بیش از حد فیلم بر استفاده از فناوری برای خارج کردن کوان و همراهانش از مخمصههایی که در آنها گیر افتادهاند، به منطق خط داستانی ژانریک فیلم لطمه وارد کرده است. در نهایت شهر ساختگی مانند فیلمی از کارگردانی است که سعی کرده کار متفاوتی انجام بدهد. نتیجه آنکه میتوان آن را به عنوان یک تجربه تازه در بازی با امکانات ژانری یا یک آشفتگی کامل دید. همه چیز به این بستگی دارد که چقدر بتوانید با معجونی که فیلمساز برایتان تدارک دیده است همراه شوید. در واقع رمز لذت بردن از فیلم همان چیزی است که میتواند عامل شکست آن باشد: اینکه آن را به عنوان ملغمهای نه چندان حسابشده و بکر از ژانرهای مختلف ببینید. در نهایت شهر ساختگی یک فیلم سرگرمکننده است که اگرچه ضعفها و کاستیهای خاص خودش را دارد، اما از تماشای آن پشیمان نخواهید شد.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت هشتم سریال آکتور | [
{
"type": "ilink",
"text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت هشتم سریال آکتور را میبینید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت هشتم سریال آکتور",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | فیلمسازی با درام آشپزخانهای | [
{
"type": "p",
"text": "او را ادامه دهنده موج نوی سینمای انگلستان میدانند که البته با سبک خاص خودش به اسم «درام آشپزخانهای» میشناسند. تونی ریچاردسون در سال ۱۹۲۸ در یورکشایر به دنیا آمد. پسر السی ایوانز و کلارنس آلبرت ریچاردسونِ شیمیدان است. در ۱۹۵۵ در اولین کارگردانی خود، ریچاردسون «آپولو از بلاک» ساخته ژان گیرادوکس را برای تلویزیون با حضور دنهولم الیوت و ناتاشا پاری در نقشهای اصلی بازسازی کرد. فیلمسازی او ادامه داشت تا در سال ۱۹۶۴ در مراسم اسکار ۲ جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را برای تام جونز (۱۹۶۳) دریافت کرد. اعتباری که بلافاصله باعث شد او به یکی از دوست داشتنیهای سینما تبدیل شود، که به واسطه این اعتبار او با ستارههای اثبات شده سینمای هالیوود از قبیل سر جان گیلگاد، استیگر راد و رابرت مورس همکاری کرد. ریچاردسون در شرح حال خود اعتراف میکند که تحسینهای عمومیای که از فیلم او شده بود را با هسکل وکسلر، کسی که وظیفه تهیهکنندگی و کارگردانی عکسها یا قسمتهای مستندگونه را بر عهده داشته، شریک نشده است! او نماینده موج نوی کارگردانان انگلیس است. موج نوی بریتانیا نامی است که به نوعی شیوه فیلمسازی در میان کارگردانان بریتانیایی در اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ اطلاق میشود. این عنوان برگردانی است ازاصطلاح «Nouvelle Vague» که برای فیلمهای تروفو، گدار و دیگران کاربرد داشت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ریچاردسون با همکاری هنرمندان تئاتر و سینمای بریتانیا مانند جان ازبورن (نمایشنامه نویس) با تشکیل انجمنی به نام «مردان جوان خشمگین» سعی کردند موقعیت اجتماعی آن زمان را به چالش بکشند. کار آنها در واقع توجه به زندگی طبقه کارگر -به خصوص در شمال انگلستان -بود. این نوع بخصوص از نمایش یا درام-که به عنوان «kitchen sink drama» هم شناخته میشود-روی طبقه اجتماعی و جزئیات زندگی روزمره تمرکز مییافت. این فیلمها معمولا سیاه و سفید بودند و کیفیتی طبیعی داشتند و غالبا به شیوه شبه مستند در لوکیشنهای واقعی و با حضور افراد حقیقی-ترجیحا در نقشهای مکمل-ساخته میشد و ظاهرا زندگی را همانطور که اتفاق میافتاد نشان میداد. تا سال ۱۹۶۴ این دوره باید پایان مییافت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما «تام جونز» تونی ریچاردسون سینمای بریتانیا را وارد دوره جدیدی کرد. دورهای که کمتر روی مسائل اجتماعی و رئالیسم تمرکز مییافت و بیشتر به کمدیهای سبک و واقعیت گریزی میپرداخت. فیلمهای ریچاردسون در اواسط دوران حرفهایاش هیچ وجه مشترکی بیش از همکاریهای بسیار زیرکانه با افراد بسیار با استعداد نداشت. فیلمنامههای او را ژان ژنه، کریستوفرآیشروود، مارگریت دوراس، ادوارد باند (اقتباس از ولادیمیر ناباکوف)، و ادوارد آلبی نوشتهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آهنگسازان فیلمهای او شامل آنتوان دوهامل، ادیسون جان، و حتی شل سیلوراستاین میشود! در میان ستارههای بازیگری با کسانی چون ژان مورو، اورسن ولز، تروور هوارد، دیوید همینگر، نیکول ویلیامسون، ریچارد برتون، آنتونی هاپکینز، میک جگر، کاترین هپبورن، پل اسکافیلد و جودی دنچ همکاری کرد. اما سبک ساخت آثارش با هم بسیار متفاوت است. مثلا بعضی از فیلمهایش را در مناطق روستایی فرانسه با یک دوربین استاتیک، و فیلم سیاه و سفید و بدون موسیقی ساخته است، اما در بعضی بخشی از ویژگیهای بخش انیمیشن بکار رفته است. در سال ۱۹۷۴ او به لس آنجلس رفت تا در یک اسکریپت (که هرگز ساخته نشد) کار با سام شپرد را تجربه کند. بعد از آن سال او شروع به کار بر روی «چوب ماهون» (۱۹۷۵)، با بازی دایانا راس کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ریچاردسون چهار فیلم بزرگش را تا قبل از مرگش ساخته بود؛ که آخرین اثرش، «آسمان آبی» پس از مرگش منتشر شد و اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای جسیکا لانج به دست آورد. او در سال ۱۹۶۲ با ونسا ردگریو بازیگر ازدواج کرده و در سال ۱۹۶۷ طلاق گرفته است. این زوج هنرمند دو دختر به نامهای ناتاشا ریچاردسون (۱۹۶۳-۲۰۰۹) و جولی ریچاردسون (متولد ۱۹۶۵)، که هر دو بازیگر شدند، داشتند. دخترش در سانحه اسکی در جوانی و خود او از عوارض ناشی از ایدز در سال ۱۹۹۱ درگذشت. اگر بخواهیم سینمای ریچاردسون را در یک خلاصه ارائه دهیم باید گفت که او صدای اصلی جنبش اواخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ میلادی بریتانیا است که به آن موج نو بریتانیا یا جنبش مردان جوان خشمگین هم میگویند. از ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵ ریچاردسون در اوج دوران سینمایی خود بود و درخشش ادامهدار ریچاردسون در ۴ فیلم اولش او را به کارگردانی مولف تبدیل میکند. واقعگرایی، بیپردگی، خشم، افسردگی و پرداختن به موضوعات حساس با استفاده از شخصیتهایی از طبقه کارگر و بازیهای درخشان بازیگران، از نشانههای اصلی فیلمهای ریچاردسون هستند.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | درباره مهمونی ۲ چه میدانیم؟ | [
{
"type": "p",
"text": "مجموعه مهمونی یک برنامه گفتوگو محور با داستانهای کوتاه و بامزه است که روایت و شخصیتهای هر کدام از عروسکهای حاضر در آن میتواند دل هر بینندهای را ببرد. در فصل دوم برنامه مهمونی شاهد حضور پررنگ شخصیتهایی همچون پشه و بچه هستیم و صداپیشگان مطرحی در این پروژه در کنار ایرج طهماسب مشغول صداسازی برای عروسکهای محبوب این روزهای نمایش خانگی هستند. عروسکهای جدیدی هم در این فصل جدید مهمونی رونمایی میشوند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان مهمونی جدید",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آقای طهماسب برای سال دوم در خانه خودش در کنار تالار عروسی ساکن است. تالاری که سال قبل مهمانی بسیار کمی داشته، مراسم عروسی انگشتشمار با مهمانانی انگشتشمارتر! ولی آقای طهماسب امسال هم مهمانانی دارد که میخواهند هر قسمت همدیگر را غافلگیر کنند و احوال هم را بپرسند…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های مهمونی ۲",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پخش مجموعه عروسکی مهمونی همانند سال گذشته از نمایش خانگی است و با انبوهی از مهمانها و اتفاقهای جالب قرار است از روز یک فروردین ۱۴۰۲ از فیلیمو منتشر شود. در ایام نوروز، هفتهای دوبار منتظر مهمونی و ماجراهایش باشید و بعد از نوروز، چهارشنبهها ساعت ۸ صبح مهمونی ۲ را در فیلیمو تماشا کنید. تعداد قسمتهای این فصل برنامه مهمونی، ۳۰ قسمت در نظر گرفته شده است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/132691/%D9%85%D9%87%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C"
},
{
"type": "p",
"text": "کدام عروسکها در مهمونی ۱۴۰۲ حضور دارند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در نمایش عروسکی مهمونی ۲ که با حال و هوای نوروز و بهار ۱۴۰۲ پخش میشود عروسکهای ثابت سری اول حضور دارند. از بچه با صدای هوتن شکیبا گرفته تا پشه با صدای کاظم سیاحی و دیگر عروسکهای این مجموعه. البته قرار است چند عروسک جدید هم به این مجموعه اضافه شود که فعلا محرمانه است!",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "بچه با صدای هوتن شکیبا",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "عروسک گردان: پیمان فاطمی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ستاره فصل اول برنامه مهمونی بدون شک بچه بود. پسرک دستفروش خردسالی که جلوی تالار عروسی گل میفروشد و شبها در کنار آقای طهماسب و دیگر عروسکها زندگی میکند. بچه عاشق ساندویچ ماکارونی است و از میان اعداد به عدد ۴۵۰ هزار تومن علاقه دارد. بچه به دلیل جغرافیای تربیتی خیلی زود عصبانی میشود و فحش میدهد ولی آقای طهماسب سعی میکند او را طوری تربیت کند که دیگر حرف زشت نزند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "پشه با صدای کاظم سیاحی",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "عروسک گردانان: شیما بخشنده و محمد لقمانیان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پشه دیگر عروسک جذاب و با نمک برنامه مهمونی است. پشه دوست آقای طهماسب است و به خاطر طبیعت زندگیاش علاقه دارد آدمها را نیش بزند و خون آنها را بمکد. اصطلاح بده بزنیم را وقتی به کار میبرد که میخواهد به کسی نزدیک شود. پشه وقتی کسی را نیش میزند اخلاق و خصوصیات رفتاری او را جذب میکند. او قبل از اینکه بخواهد به کسی نیش بزند اجازه میگیرد و اغلب هم ناموفق است.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "مگسی با صدای امیر ادیب",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "عروسک گردان: نگار شهبازی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مگسی یک مگس مودب و مهربان است. او دوست پشه و آقای طهماسب است و بیشتر در آشپزخانه حضور دارد و با مادر قیمه حشر و نشر دارد. مگسی دوست دارد زیاد حرف بزند و منطق در حرفها و استدلالهایش باشد اما گاهی هم باعث عصبانیت آقای طهماسب و دیگر عروسکها میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "قیمه با صدای الی امامی",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "عروسک گردان: محمد لقمانیان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نماد یک مادربزرگ مهربان و دلسوز. دستپخت خیلی خوبی دارد و برای آقای طهماسب و دیگر عروسکها غذاهای خوشمزه درست میکند. و البته وقتش که بشود پایه همهجور شلوغکاری هست!",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "کته با صدای نازنین شعبانی",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "عروسک گردان: عیسی یوسفیپور",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کته پیشخدمت تالار و منزل آقای طهماسب است. او همیشه خواب میبیند مرد رویاها و زندگیاش با اسب به سراغ او میآید. یکجور نمادین به دخترانههایی نگاه دارد که اغراقشده، اینطور به زندگی نگاه میکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "گروه بی بند و بار | دی جی و شاباش با صدای سهیل مستجابیان و هوتن شکیبا",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "عروسک گردانان: عیسی یوسفیپور و پیمان فاطمی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گروه بی بند و بار یک گروه موسیقی است که در تالار عروسی برای مراسمهای مختلف از جمله عروسی و عزا آهنگهای مناسبتی اجرا میکنند. شاباش خواننده گروه است و دی جی نوازنده ارگ است.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "روح با صدای بهادر مالکی",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "عروسک گردانان: محمد لقمانیان و علی پاکدست",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک روح سفید رنگ با چشمان مشکی، شخصیتی که به طور ناگهانی در اواسط پخش سری اول این مجموعه وارد منزل آقای طهماسب شد و آنجا ماندگار شد. او دوست دارد دیگران بترساند و از این کار لذت میبرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران و عوامل مهمونی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سهیل رهبرزارع، سارا صبری، احمد فیاض و علی زرمهری بازیگرانی هستند که در هر قسمت برنامه مهمونی ۲ حضور دارند. نقشهای این بازیگران در فصل جدید مهمونی با تغییراتی در فضا ادامه خواهد داشت.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "نویسنده و کارگردان: ایرج طهماسب / مشاور کارگردان: مجید توکلی",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "تهیهکننده و مجری طرح: حسن خدادادی",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "گروه نویسندگان: احمد فیاض، روجا بهبهانی، علی زرمهری، پانیذ زنگنه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان تلویزیونی: سید منصور نیکخواه خوشکلام، موسیقی: امیر توسلی، دستیار اول کارگردان: گلناز طهماسب، پویانمایی: سید علی جوکارنراقی، پارسا نوائی، تدوین: احسان فانیان، رضا وحدانی، طراح و ساخت عروسک: مرضیه محبوب، هدیه هاشمی و عکاس: مهدی آشنا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر اصلی مهمونی ۲",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "درباره مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/tag/mehmooni2/"
},
{
"type": "p",
"text": "به بهانه پایان پخش فصل دوم مجموعه مهمونی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "منتظر دلبریهای عروسکهایتان میمانیم آقای طهماسب",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/168939/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%81%d8%b5%d9%84-%d8%af%d9%88%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت آخر مجموعه مهمونی ۲",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/167766/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-30-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و نهم مجموعه مهمونی ۲",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/167031/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-29-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و هشتم مجموعه مهمونی ۲",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/166509/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-28-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و هفتم مجموعه مهمونی ۲",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/165847/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-27-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و ششم مجموعه مهمونی ۲",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/165032/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-26-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و پنجم مجموعه مهمونی ۲",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/164690/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-25-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c-%db%b2/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و چهارم مجموعه مهمونی ۲",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/163010/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-24-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "محمد شعبانپور، صداپیشه «نوک خراب» در مجموعه مهمونی:",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بازیگری را بیشتر از صداپیشگی دوست دارم",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/162314/%d9%86%d9%88%da%a9-%d8%ae%d8%b1%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af-%d8%b4%d8%b9%d8%a8%d8%a7%d9%86%d9%be%d9%88%d8%b1/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و سوم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/162365/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-23-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و دوم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/161680/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a8%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%88-%d8%af%d9%88%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیست و یکم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/160937/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a8%db%8c%d8%b3%d8%aa-%d9%88-%db%8c%da%a9%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت بیستم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/160275/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a8%db%8c%d8%b3%d8%aa%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت نوزدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/158239/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%86%d9%88%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هجدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/158226/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%ac%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هفدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/157607/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت شانزدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/156589/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت پانزدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155964/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت چهاردهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155338/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت سیزدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154598/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%db%8c%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت دوازدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153438/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%ac%d9%85%d9%88%d8%b9%d9%87-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت یازدهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152996/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%db%8c%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت دهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152078/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت نهم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151411/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%86%d9%87%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هشتم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151069/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هفتم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150300/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت ششم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/149739/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%b4%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت پنجم مجموعه مهمونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/149328/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d9%86%d8%ac%d9%85-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "محبوبترین برنامه عروسکی نمایش خانگی در فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "درباره مهمونی ۲ چه میدانیم؟",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147422/%d9%81%d8%b5%d9%84-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d9%85%d9%87%d9%85%d9%88%d9%86%db%8c-2/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به کارنامه و آمار مخاطبان فیلمهای بازیگری که از پس هر نقشی بر میآید",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هوتن شکیبا؛ درخشان در همهجا",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/"
}
] | null |
original:گفتوگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | نمیتوانم فیلمهای خودم را تماشا کنم | [
{
"type": "p",
"text": "در فیلم «مردی به نام آتو» نقش شخصیتی بدخلق را بازی کردهاید. برای شما کاملا برعکس نقشهایی است که پیش از این بازی کردهاید و ما اغلب شما را با فیلمهای کمدی میشناسیم یا درامهایی که در آنها آدم خوب و نازنینی هستید. این تغییر کردن از نازنینترین مرد هالیوود به بدخلقترین مرد آمریکایی چطور بود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تام هنکس: برای من تعریف شدن به عنوان نازنین، بهنوعی این معنا را میدهد که انگار میگویید سر کار میروم، سروصدایی نمیکنم (و از وضع موجود همیشه راضیام)، بیش از حد تلاش نمیکنم و تا جای ممکن، همه چیز را ساده و آسان میگیرم؛ اما اصلا اینطور نیست. وقتی از من میپرسید نازنین بودن برایت به چه معناست انگار از یک ماهی میپرسید…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "«…زندگی کردن در آب چطور است؟» ولی ماهی نمیداند که در آب زندگی میکند و من هم نمیدانم که خودم آدم نازنین و خوبی هستم (میخندد). اصلا در زندگی واقعی بدخلق یا ترشرو بودهاید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "البته که بودهام. وقتی رانندگی میکنم و کسی جلوی من راهنما نمیزند قطعا دوست ندارید کنار من باشید چون حسابی از کوره درمیروم. اجازه بدید که فقط بگویم حرفهایم تندوتیز میشود و تا مدتی در همین حسوحال باقی میمانم (میخندد).",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پسرتان ترومن هنکس در این فیلم، نقش اتوی جوان را بازی کرده است. با هم زیاد سر کار میرفتید؟",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نه، چنین کاری نمیکردیم چون همیشه در روزهای متفاوتی در فیلم مردی به نام اتو فیلمبرداری داشتیم. کمی درباره حرکتهای بدنی و ایما و اشارههای فیزیکیام صحبت کردیم و اینکه وقتی عصبانی میشوم چطور راه میروم (میخندد). خبر خوب این است که من وقتی ۲۶ ساله بودم همین شکلی بودم. خبر بد هم این که او ۴۰ سال دیگر شبیه من خواهد شد و مجبور است با این موضوع کنار بیاید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/odl82"
},
{
"type": "p",
"text": "پیش از بازی در این فیلم، ماریانا ترِوینو را میشناختید که نقش ماریسول (همسایه آتو) را بازی کرده است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نه، تا زمانی که به دفتر تولید فیلم در پیتزبورگ نرفته بودیم، با هم دیداری نداشتیم. پیش از آن هم به خاطر دارم که ریتا (ویلسن، همسرش) وارد اتاق شد و تصویری از او را روی آیپد به من نشان داد؛ که گفتم: «خب، فکر کنم باید بریم سراغش.» فقط در همین حد. فکر میکنم مضمون «مردی به نام آتو» این است که اگر میخواهید زندگی بهتری داشته باشید بهتر است یک زن مکزیکی فضول درِ خانه شما را بزند و بپرسد: «چه اتفاقی افتاد؟»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شما در این فیلم، هم با حیوانات کار کردهاید و هم با بچهها. کدام را ترجیح میدهید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دخترها را ترجیح میدهم. آنها جادویی و سحرآمیز بودند. البته نباید اینقدر آسودهخاطر و بیخیال میبودند؛ اما انگار با بچههای خیلی خوبی وقت میگذراندم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازی در صحنههایی که گربهها و سگها در آنها حضور داشتند چطور بود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خب، گربهها واقعا به شما نگاه میکنند اما سگها همیشه از روی شانه شما به مربیشان چشم دوختهاند. البته گربهها همینجوری به شما زل میزنند و هیچ حسی در چشمان آنها نیست. فکر نمیکردم بتوان گربهای را تعلیم داد اما دیدم که این کار شدنی است. الان اِشماگِل (گربهای از منطقه کلمبیای ایالات متحده که در فیلم بازی میکند. از آنجایی که دستکم در ۸ ایالت آمریکا چنین منطقهای داریم متوجه نشدم دقیقا به کدامیک ارجاع شده) خلبان هواپیمایی دلتا است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قانونی در هالیوود نیست که اجازه کار کردن با حیوانات را ندهد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بله، چنین چیزی میگویند اما فقط از این بابت که آنها (حیوانات) عادت دارند صحنه را از شما بدزدند و برای خودشان کنند (میخندد) و این اتفاقی است که زیاد میافتد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نظرتان در خصوص فیلم دیدن در سالن سینما و تماشای مجازی آثار در خانه چیست؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پخش آنلاین و مجازی برای بعضی محصولات خیلی خوب جواب میدهد و احتمالا برای بعضی آثار یک نقص به شمار میرود. یکی از عالیترین آثاری که در چند سال اخیر دیدهام، سریال ۵ قسمتی «اچبیاو» است: «چرنوبیل» (Chernobyl). خارقالعاده است. بر همین اساس فکر میکنم پخش مجازی جای خودش را میطلبد؛ اما تجربه فیلم دیدن در سینما برای برخی آثار سینمایی غیرقابل جایگزین است. بعضی فیلمها هستند که شما باید آنها را فقط روی پرده بزرگ سینما و همراه با ۲۰۰، ۶۰۰ یا ۱۲۰۰ غریبه تماشا کنید. من نمیخواهم فیلمهای کوئنتین تارانتینو یا کریستوفر نولان را اولین بار در پخش مجازی تماشا کنم. میخواهم برای دیدن این فیلمها به سینما بروم. اصلا میخواهم خیلی از فیلمها را برای نخستین بار روی پرده بزرگ سینما ببینم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "«مردی به نام اتو» درباره این موضوع است که آدم هرگز آنقدر پیر نمیشود که نتواند یاد بگیرد و تغییر کند. شما در طول سالهای فعالیتتان چه درسها یا توصیههایی گرفتهاید که الان به خاطر میآورید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "من هم درسهای مختلفی گرفتهام، مثل جایی که اولین نمای پل نیومن در «جاده پردیشن» یا «راهی به سوی تباهی» (Road To Perdition) بود. تقریبا ۳۰ نفر بودیم و همه از جمله من فکر میکردیم: «من در فیلمی کار میکنم که پل نیومن در آن حضور دارد. این پل نیومن است که آنجا ایستاده!» و زمانی که کات دادند او نگاهی به اطراف انداخت و گفت: «روز اول همه معذب هستند، اینطور نیست؟ هیچکس مثل همیشه و مثل خودش نیست.» خدا را شکر کردم که او این حرف را زد. من احتمالا تا همین ۱۰ سال پیش نمیدانستم که این حسوحال را چطور میتوانم توصیف کنم؛ به هر حال، نبردی است علیه معذب بودن.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شما در فیلمهای محبوبی بازی کردهاید. خودتان کدام فیلمتان را دوست دارید که تماشا کنید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این کار را نمیکنم. من نمیتوانم فیلمهایم را تماشا کنم؛ اما اگر بتوانم یکی از آنها را دوباره تماشا کنم، احتمالا «کاری که میکنی» (به نویسندگی و کارگردانی خودش، محصول ۱۹۹۶؛ That Thing You Do) خواهد بود چون باعث میشود احساس خیلی خوبی داشته باشم. خیلی از دوستانم و همینطور بچههایم در آن حضور دارند. ترومن در واقع بین ضبط دوتا از صحنههای این فیلم به دنیا آمد. از این رو احتمالا میتوانم بگویم این فیلمی است که میتوانم دوباره آن را تماشا کنم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "منبع: نیو ایندیئن اکسپرس، کیتی اِلیس",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | کمدی شسته رفته فیلم بخارست | [
{
"type": "p",
"text": "مسعود اطیابی در ادامه آخرین کمدیهای موفقش در گیشه -«انفرادی» و «دینامیت»- باز هم یک کمدی «بفروش» دارد: «بخارست». فیلمی که به نسبت دیگر کمدیهای این چند ماه («خط استوا»، «چپ راست» و…)، کار شستهرفتهای از آب درآمده؛ هرچند بخشی از شوخیهایش، آنقدرها که باید بامزه نیست و از انتخاب بازیگرانش هم (بهجز یک نقش اصلی و یکی دو نقش فرعی) ضربههایی جدی خورده است. بخارست تا میانههای فیلم در مجموع خوب پیش میرود؛ هم شخصیت اصلیاش قابلیتهای زیادی برای خلق لحظات کمیک در اختیار فیلمنامه قرار میداده (یک اینفلوئنسر اینستاگرامی که با ساختن موقعیتهای پر از رنج و آزار برای دیگران، در پی جذب لایک و فالوئر افتاده)، هم چالش بزرگی که دو برادر داستان گرفتارش میشوند؛ جنازهای که روی دستشان مانده و باید به هر ترتیب از آن خلاص شد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "البته فیلمنامهنویس فیلم بخارست آنطور که میشد، از بذری که کاشته است بهره نبرده. ماجرای پیکر پنهانشده در صندوق ماشین در بزنگاههای مختلف -مثل وقتی که افسر پلیس بهعنوان مسافر سوار ماشین «جلال» (حسین یاری) میشود، یا موقعی که ماشین را با جرثقیل به پارکینگ راهنمایی و رانندگی منتقل میکنند- این امکان را داشت که شاخ و برگ بیشتری پیدا کند و تعلیق و طنز ماجرا را بالاتر ببرد. اما قصه خیلی زود و به سادگی از این ایستگاهها رد میشود تا به مرحله به هوش آمدن جسد برسد. بخارست البته درباره این موقعیت عجیب، توضیح خاصی نمیدهد و ظاهراً روی سادهگیری مخاطبش در مواجهه با آن زیادی حساب کرده؛ انگار مثل شنیدن قصههای بچگانه، باید بدون پرسش و منطق خاصی، این اتفاق را بپذیریم و قبول کنیم که مردهای که نبض و نفس نداشته، به همین راحتی میتواند دوباره زنده شود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/nct4p"
},
{
"type": "p",
"text": "معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست که فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی در نمایش واقعیت از جامعه پیدا خواهند کرد؟ تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "طی این مدت، دو شخصیت جالب هم در فیلم معرفی شدهاند: اول «جلیل» با بازی پژمان جمشیدی که هرچند در مقایسه با دیگر نقشهای کمدیاش در این سالها حرف تازهای نداشته، اما همچنان حضورش دیدنی و خندهدار است. تا این حد که مهمترین نقطهقوت بخارست، به لحظاتی از فیلم اختصاص دارد که جلیل صحنهگردان آن شده. دوم پدر او با آن علاقه عجیب و مفرط به گوشت با بازی شیرین «غلامرضا نیکخواه»، که البته نقش کوتاهی در قصه دارد و از ظرفیتهای طنازانهاش بهره چندانی گرفته نشده. اما در مقابل این پدر و پسر، نقش جلال در فیلمنامه نه آنقدری دقیق و درست پرداخت شده –واقعاً در پایان فیلم چه ویژگی خاص، دیالوگ مهم یا حتی تکیهکلامی از او در یادمان مانده، بهجز نحوه کتک خوردنش از برادر که تازه آن هم خصوصیت جلیل است نه جلال-، نه بازی حسین یاری در قالب شخصیتی کمدی چیزی به آن اضافه کرده، آن هم با گریمی ضعیف که به چهرهاش ننشسته و از او آدمی نچسبتر ساخته است. برخلاف دینامیت، که در آن شیمیِ رابطه زوج مهرانفر-جمشیدی درست از کار درآمده بود و انرژی حاصل از تضاد بین این دو شخصیت، فیلم را جلو میبرد، اینجا یکی از بالهای دو «کلهپوک»ی که باید موتور پرواز فیلم میشدند، بدجور لنگ میزند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بخارست از بعد از زنده شدن جنازه (امیرحسین آرمان) افت فاحشی میکند. موقعیتها دیگر آنچنان جذابیتی ندارند؛ مثلاً صحنه تیراندازی در پارکینگ ماشینها یا گریختن به مهمانی جاهلها را به یاد بیاورید، که نه فقط طنز و نمکی در اصل موقعیتشان دیده نمیشود، که در اجرا هم خیلی سردستی و تلویزیونی جلوی دوربین رفتهاند. گویی دکوپاژِ درست، خورد کردن این سکانسهای شلوغ به قابهای کوچکتر یا پرداخت جزئیات هر کدامشان با لحنی کمیک، اهمیتی برای کارگردان نداشته.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غیر از آن در نیمه دوم فیلم، بیشتر شخصیتهای جدید فاقد پتانسیلی مهم برای تقویت فضای طنزآمیز آن هستند. مسعود اطیابی حتی نتوانسته از ظرفیت کمدین موفقی مثل هادی کاظمی، چنان که باید استفاده کند و حضور او در بیشتر لحظات بخارست، وصله ناجور لوسی به نظر میرسد. آرمان هم در نقش آدمخوبه قصه (آقازاده اصلاحطلبی که علیه فساد پدرش طغیان کرده) شخصیتی تخت و خنثی و بیخاصیت دارد. اما از همه بدتر زنان آن خانه اعیانیاند که از جایی به بعد، حضور پررنگی در فیلم دارند و بازیهای سست و بیرمق و وارفتهشان، در لحظاتی حتی سطح فیلم را تا حد یک کار غیرحرفهای پایین میآورد. این وسط دو شخصیت مشاور آقای وزیر سابق (رضا بهبودی) و گندهلات محل (ایمان صفا) در دقایقی، رنگ و عطر تازهای به فیلم میبخشند. بهخصوص دومی که هم شخصیتش در فیلمنامه درست تعریف شده، هم بازی صفا با دیالوگهای اندک و سکوتهای خاصش، ملاحت بیشتری به آن بخشیده؛ مثلاً وقتی که سر دستمزد خلافکاری با سفارشدهندهها چانه میزند، یا در سکانس تشییع جنازه در اواخر فیلم. این نقش نیز در فیلمنامه بخارست قابلیت بسط و استفاده بیشتری داشت که باز قدرش دانسته نشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میماند مضمون فیلم، که به واسطه اتفاقات سیاسی و اجتماعی چند ماه اخیر، مثل خیلی از دیگر کمدیهای بهظاهر منتقدانه این روزها، حالا دیگر بیات و کهنه به نظر میرسد. این حرف که «دستهای مافیایی پنهان کشور، حاضرند به هر جرم و جنایتی تن دهند تا جلوی کشف حقیقت و اجرای عدالت را بگیرند»، ممکن بود تا دیروز خریداری داشته باشد، اما امروز دیگر سکهای از اعتبار افتاده است. هرچند چنین اشکالی، نه منحصر به بخارست و فیلمهای کمدی، که معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست و با دستوپای بسته فیلمسازان در نمایش تصویرِ حتی اندکی نزدیک به واقعیت جامعه، معلوم نیست فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد. تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر فیلم بخارست مسعود اطیابی",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | حامد آهنگی با مسابقه تی ان تی میترکاند! | [
{
"type": "p",
"text": "تی ان تی در اصل یک مسابقه سرگرمکننده و جذاب است که قرار است از نیمه فروردین ۱۴۰۲ شما را خوش و خرم کند. مجری این برنامه دیدنی حامد آهنگی است. حامد آهنگی بازیگر و کمدین محبوب که پیش از این برنامه آهنگیشو را در نمایش خانگی اجرا کرده بود این بار با مسابقه تیانتی TNT مهمان خانههای مردم است. البته باید بدانید که؛ TNT کار خود را با ویژه برنامه سال نو در شب اول فروردین ۱۴۰۲ آغاز کرد. این جُنگ ویژه شامل بخشهای مختلفی از اجرای زنده موسیقی و گفتوگوی کوتاه با هنرمندان، خوانندگان و ورزشکاران بود که به صورت رایگان در فیلیمو قابل مشاهده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های مسابقه تی ان تی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مسابقه TNT برای عید نوروز ۲ قسمت ویژه داشت که این قسمتها ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ و اول فروردین ۱۴۰۲ از فیلیمو پخش شد. اما مسابقه تی ان تی حامد آهنگی ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ از فیلیمو دوشنبهها ۸ صبح قابل مشاهده است. تعداد قسمتهای تیانتی ۲۳ قسمت در نظر گرفته شد و این مجموعه در سوم مهر ۱۴۰۲ به پایان رسید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/132689"
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و سازندگان مسابقه TNT",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره حامد آهنگی مجری TNT",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر در اوایل دهه ۹۰ گذرتان به یکی از تالارهای نمایشی تهران افتاده باشد احتمالا کمدین بامزهای را دیدهاید که سالن را با شوخیهایش منفجر کرده است. حامد آهنگی برای رسیدن به سطح اول اجراهای نمایشی و معرفی کردن خودش به عنوان یک کمدین درجه یک، مسیر طولانی و سختی را طی کرده است. او پله پله تا رسیدن به جایی که امروز هست تلاش کرده است. حضور متفاوتش در یکی از بخشهای خندوانه تا هوش و ذکاوتش در بازیهای شبهای مافیا و اجرای شوی آهنگی شو در نمایش خانگی همه و همه نشان از استعدادی دارد که به خوبی از پس هر کاری بر میآید. او در مسابقه جوکر ستاره بود و در کنار این تجربهها بازیگری را نیز ادامه داد تا جایی که یکی از نقشهای اصلی فیلم چند میگیری گریه کنی۲ را بازی کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مسابقه تی ان تی تجربه جدید حامد آهنگی است که میتواند یکی از جذابترین تجربههای نمایش خانگی شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تهیهکننده و عوامل اصلی تی ان تی را بیشتر بشناسید",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تهیهکننده تی ان تی محمدرضا رضاییان است. او پیش از این سابقه ساخت برنامههای موفقی در تلویزیون داشته است. از جمله میتوان به برنامه کتاب باز و مسابقه سیم آخر اشاره کرد که نشان میدهد رضاییان و تیمش در زمینه ساخت برنامههای ترکیبی و سرگرمی دارای مهارتهای بسیاری هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مجری طرح: حمید مراوندی / کارگردان هنری: رضا مهرانفر / مدیر هنری: محمد مراوندی / سرپرست گروه ایدهپردازی: افشین صادقیزاده / مدیر نور و تصویر: حسین حاتمی / طراح صحنه: پیمان قانع / مدیر تولید: حسین امیری / تدوین: مهیار صادقیان / سرپرست گروه موسیقی صحنه: سینا ذکایی و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چطور در مسابقه TNT تی ان تی شرکت کنیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مسابقه تیانتی با نگاهی به آیتمهای جذاب مسابقههای مشهور دنیا ساخته شده است. در این مسابقه، اتفاقات هیجانانگیز در هر لحظه برای شرکتکنندگان رخ میدهد و حامد آهنگی فضایی سرگرمکننده و بانشاط برای مخاطبان و شرکتکنندگان میسازد. اما متاسفانه -فعلا- شرایط حضور در این مسابقه آزاد نیست. تیم تولید این مسابقه در تلاش است تا در صورت فراهم شدن زمینههای پذیرش مخاطبان، شرایط حضور و شرکت در مسابقه تی ان تی را اعلام کرده و مسابقه TNT حامد آهنگی را با حضور شرکتکنندگان علاقهمند و انرژی آنها ضبط کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برای شرکت و حضور در مسابقه تیانتی، اطلاعات هویتی خود را شامل نام، نام خانوادگی، شهر محل سکونت برای شماره تلفن ۰۹۳۳۸۷۶۷۳۹۵ ارسال کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر اصلی مسابقه تی ان تی حامد آهنگی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "درباره مسابقه TNT",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/tag/tnt-show/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت آخر مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/165688/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-23-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت بیست و دوم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/165117/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-22-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت بیست و یکم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/164596/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-21-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هجدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/162335/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-18-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/161620/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت شانزدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/160890/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت پانزدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/158091/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهاردهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/157671/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سیزدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/157106/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%db%8c%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوازدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/156306/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت یازدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155977/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%db%8c%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت نهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153206/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%86%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هشتم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152153/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هفتم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152121/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت ششم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152134/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%b4%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به مسابقه حامد آهنگی در فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مردم قهرمان واقعی تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150915/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوم تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148222/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d9%85-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت اول تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148197/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "همه چیز درباره مسابقه پرهیجان و دیدنی TNT",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "حامد آهنگی با مسابقه تی ان تی میترکاند!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147379/%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "ویژه برنامه نوروز ۱۴۰۲ تی ان تی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چه مهمانهایی در تیانتی حضور دارند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در دو قسمت تی ان تی ویژه نوروز ۱۴۰۲ ، چهره های هنری-ورزشی ومحبوبی چون جواد یساری، امید حاجیلی، مسعود صادقلو، علیرضا بیرانوند، عباس جمشیدی فر، یوسف تیموری و… بخشی از مهمانان این برنامه را تشکیل میدهند که برابر حامد آهنگی به گپ و گفت میپردازند. دقت داشته باشید که این مهمانان فقط برای قسمت اول و دوم این برنامه است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/132690/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AA%DB%8C_%D8%A7%D9%86_%D8%AA%DB%8C"
},
{
"type": "h3",
"text": "پوستر اصلی و پوستر قسمت های ویژه نوروز",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | کمدی شسته رفته فیلم بخارست | [
{
"type": "p",
"text": "مسعود اطیابی در ادامه آخرین کمدیهای موفقش در گیشه -«انفرادی» و «دینامیت»- باز هم یک کمدی «بفروش» دارد: «بخارست». فیلمی که به نسبت دیگر کمدیهای این چند ماه («خط استوا»، «چپ راست» و…)، کار شستهرفتهای از آب درآمده؛ هرچند بخشی از شوخیهایش، آنقدرها که باید بامزه نیست و از انتخاب بازیگرانش هم (بهجز یک نقش اصلی و یکی دو نقش فرعی) ضربههایی جدی خورده است. بخارست تا میانههای فیلم در مجموع خوب پیش میرود؛ هم شخصیت اصلیاش قابلیتهای زیادی برای خلق لحظات کمیک در اختیار فیلمنامه قرار میداده (یک اینفلوئنسر اینستاگرامی که با ساختن موقعیتهای پر از رنج و آزار برای دیگران، در پی جذب لایک و فالوئر افتاده)، هم چالش بزرگی که دو برادر داستان گرفتارش میشوند؛ جنازهای که روی دستشان مانده و باید به هر ترتیب از آن خلاص شد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "البته فیلمنامهنویس فیلم بخارست آنطور که میشد، از بذری که کاشته است بهره نبرده. ماجرای پیکر پنهانشده در صندوق ماشین در بزنگاههای مختلف -مثل وقتی که افسر پلیس بهعنوان مسافر سوار ماشین «جلال» (حسین یاری) میشود، یا موقعی که ماشین را با جرثقیل به پارکینگ راهنمایی و رانندگی منتقل میکنند- این امکان را داشت که شاخ و برگ بیشتری پیدا کند و تعلیق و طنز ماجرا را بالاتر ببرد. اما قصه خیلی زود و به سادگی از این ایستگاهها رد میشود تا به مرحله به هوش آمدن جسد برسد. بخارست البته درباره این موقعیت عجیب، توضیح خاصی نمیدهد و ظاهراً روی سادهگیری مخاطبش در مواجهه با آن زیادی حساب کرده؛ انگار مثل شنیدن قصههای بچگانه، باید بدون پرسش و منطق خاصی، این اتفاق را بپذیریم و قبول کنیم که مردهای که نبض و نفس نداشته، به همین راحتی میتواند دوباره زنده شود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/nct4p"
},
{
"type": "p",
"text": "معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست که فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی در نمایش واقعیت از جامعه پیدا خواهند کرد؟ تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "طی این مدت، دو شخصیت جالب هم در فیلم معرفی شدهاند: اول «جلیل» با بازی پژمان جمشیدی که هرچند در مقایسه با دیگر نقشهای کمدیاش در این سالها حرف تازهای نداشته، اما همچنان حضورش دیدنی و خندهدار است. تا این حد که مهمترین نقطهقوت بخارست، به لحظاتی از فیلم اختصاص دارد که جلیل صحنهگردان آن شده. دوم پدر او با آن علاقه عجیب و مفرط به گوشت با بازی شیرین «غلامرضا نیکخواه»، که البته نقش کوتاهی در قصه دارد و از ظرفیتهای طنازانهاش بهره چندانی گرفته نشده. اما در مقابل این پدر و پسر، نقش جلال در فیلمنامه نه آنقدری دقیق و درست پرداخت شده –واقعاً در پایان فیلم چه ویژگی خاص، دیالوگ مهم یا حتی تکیهکلامی از او در یادمان مانده، بهجز نحوه کتک خوردنش از برادر که تازه آن هم خصوصیت جلیل است نه جلال-، نه بازی حسین یاری در قالب شخصیتی کمدی چیزی به آن اضافه کرده، آن هم با گریمی ضعیف که به چهرهاش ننشسته و از او آدمی نچسبتر ساخته است. برخلاف دینامیت، که در آن شیمیِ رابطه زوج مهرانفر-جمشیدی درست از کار درآمده بود و انرژی حاصل از تضاد بین این دو شخصیت، فیلم را جلو میبرد، اینجا یکی از بالهای دو «کلهپوک»ی که باید موتور پرواز فیلم میشدند، بدجور لنگ میزند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بخارست از بعد از زنده شدن جنازه (امیرحسین آرمان) افت فاحشی میکند. موقعیتها دیگر آنچنان جذابیتی ندارند؛ مثلاً صحنه تیراندازی در پارکینگ ماشینها یا گریختن به مهمانی جاهلها را به یاد بیاورید، که نه فقط طنز و نمکی در اصل موقعیتشان دیده نمیشود، که در اجرا هم خیلی سردستی و تلویزیونی جلوی دوربین رفتهاند. گویی دکوپاژِ درست، خورد کردن این سکانسهای شلوغ به قابهای کوچکتر یا پرداخت جزئیات هر کدامشان با لحنی کمیک، اهمیتی برای کارگردان نداشته.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غیر از آن در نیمه دوم فیلم، بیشتر شخصیتهای جدید فاقد پتانسیلی مهم برای تقویت فضای طنزآمیز آن هستند. مسعود اطیابی حتی نتوانسته از ظرفیت کمدین موفقی مثل هادی کاظمی، چنان که باید استفاده کند و حضور او در بیشتر لحظات بخارست، وصله ناجور لوسی به نظر میرسد. آرمان هم در نقش آدمخوبه قصه (آقازاده اصلاحطلبی که علیه فساد پدرش طغیان کرده) شخصیتی تخت و خنثی و بیخاصیت دارد. اما از همه بدتر زنان آن خانه اعیانیاند که از جایی به بعد، حضور پررنگی در فیلم دارند و بازیهای سست و بیرمق و وارفتهشان، در لحظاتی حتی سطح فیلم را تا حد یک کار غیرحرفهای پایین میآورد. این وسط دو شخصیت مشاور آقای وزیر سابق (رضا بهبودی) و گندهلات محل (ایمان صفا) در دقایقی، رنگ و عطر تازهای به فیلم میبخشند. بهخصوص دومی که هم شخصیتش در فیلمنامه درست تعریف شده، هم بازی صفا با دیالوگهای اندک و سکوتهای خاصش، ملاحت بیشتری به آن بخشیده؛ مثلاً وقتی که سر دستمزد خلافکاری با سفارشدهندهها چانه میزند، یا در سکانس تشییع جنازه در اواخر فیلم. این نقش نیز در فیلمنامه بخارست قابلیت بسط و استفاده بیشتری داشت که باز قدرش دانسته نشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میماند مضمون فیلم، که به واسطه اتفاقات سیاسی و اجتماعی چند ماه اخیر، مثل خیلی از دیگر کمدیهای بهظاهر منتقدانه این روزها، حالا دیگر بیات و کهنه به نظر میرسد. این حرف که «دستهای مافیایی پنهان کشور، حاضرند به هر جرم و جنایتی تن دهند تا جلوی کشف حقیقت و اجرای عدالت را بگیرند»، ممکن بود تا دیروز خریداری داشته باشد، اما امروز دیگر سکهای از اعتبار افتاده است. هرچند چنین اشکالی، نه منحصر به بخارست و فیلمهای کمدی، که معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست و با دستوپای بسته فیلمسازان در نمایش تصویرِ حتی اندکی نزدیک به واقعیت جامعه، معلوم نیست فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد. تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر فیلم بخارست مسعود اطیابی",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | کمدی شسته رفته فیلم بخارست | [
{
"type": "p",
"text": "مسعود اطیابی در ادامه آخرین کمدیهای موفقش در گیشه -«انفرادی» و «دینامیت»- باز هم یک کمدی «بفروش» دارد: «بخارست». فیلمی که به نسبت دیگر کمدیهای این چند ماه («خط استوا»، «چپ راست» و…)، کار شستهرفتهای از آب درآمده؛ هرچند بخشی از شوخیهایش، آنقدرها که باید بامزه نیست و از انتخاب بازیگرانش هم (بهجز یک نقش اصلی و یکی دو نقش فرعی) ضربههایی جدی خورده است. بخارست تا میانههای فیلم در مجموع خوب پیش میرود؛ هم شخصیت اصلیاش قابلیتهای زیادی برای خلق لحظات کمیک در اختیار فیلمنامه قرار میداده (یک اینفلوئنسر اینستاگرامی که با ساختن موقعیتهای پر از رنج و آزار برای دیگران، در پی جذب لایک و فالوئر افتاده)، هم چالش بزرگی که دو برادر داستان گرفتارش میشوند؛ جنازهای که روی دستشان مانده و باید به هر ترتیب از آن خلاص شد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "البته فیلمنامهنویس فیلم بخارست آنطور که میشد، از بذری که کاشته است بهره نبرده. ماجرای پیکر پنهانشده در صندوق ماشین در بزنگاههای مختلف -مثل وقتی که افسر پلیس بهعنوان مسافر سوار ماشین «جلال» (حسین یاری) میشود، یا موقعی که ماشین را با جرثقیل به پارکینگ راهنمایی و رانندگی منتقل میکنند- این امکان را داشت که شاخ و برگ بیشتری پیدا کند و تعلیق و طنز ماجرا را بالاتر ببرد. اما قصه خیلی زود و به سادگی از این ایستگاهها رد میشود تا به مرحله به هوش آمدن جسد برسد. بخارست البته درباره این موقعیت عجیب، توضیح خاصی نمیدهد و ظاهراً روی سادهگیری مخاطبش در مواجهه با آن زیادی حساب کرده؛ انگار مثل شنیدن قصههای بچگانه، باید بدون پرسش و منطق خاصی، این اتفاق را بپذیریم و قبول کنیم که مردهای که نبض و نفس نداشته، به همین راحتی میتواند دوباره زنده شود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/nct4p"
},
{
"type": "p",
"text": "معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست که فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی در نمایش واقعیت از جامعه پیدا خواهند کرد؟ تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "طی این مدت، دو شخصیت جالب هم در فیلم معرفی شدهاند: اول «جلیل» با بازی پژمان جمشیدی که هرچند در مقایسه با دیگر نقشهای کمدیاش در این سالها حرف تازهای نداشته، اما همچنان حضورش دیدنی و خندهدار است. تا این حد که مهمترین نقطهقوت بخارست، به لحظاتی از فیلم اختصاص دارد که جلیل صحنهگردان آن شده. دوم پدر او با آن علاقه عجیب و مفرط به گوشت با بازی شیرین «غلامرضا نیکخواه»، که البته نقش کوتاهی در قصه دارد و از ظرفیتهای طنازانهاش بهره چندانی گرفته نشده. اما در مقابل این پدر و پسر، نقش جلال در فیلمنامه نه آنقدری دقیق و درست پرداخت شده –واقعاً در پایان فیلم چه ویژگی خاص، دیالوگ مهم یا حتی تکیهکلامی از او در یادمان مانده، بهجز نحوه کتک خوردنش از برادر که تازه آن هم خصوصیت جلیل است نه جلال-، نه بازی حسین یاری در قالب شخصیتی کمدی چیزی به آن اضافه کرده، آن هم با گریمی ضعیف که به چهرهاش ننشسته و از او آدمی نچسبتر ساخته است. برخلاف دینامیت، که در آن شیمیِ رابطه زوج مهرانفر-جمشیدی درست از کار درآمده بود و انرژی حاصل از تضاد بین این دو شخصیت، فیلم را جلو میبرد، اینجا یکی از بالهای دو «کلهپوک»ی که باید موتور پرواز فیلم میشدند، بدجور لنگ میزند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بخارست از بعد از زنده شدن جنازه (امیرحسین آرمان) افت فاحشی میکند. موقعیتها دیگر آنچنان جذابیتی ندارند؛ مثلاً صحنه تیراندازی در پارکینگ ماشینها یا گریختن به مهمانی جاهلها را به یاد بیاورید، که نه فقط طنز و نمکی در اصل موقعیتشان دیده نمیشود، که در اجرا هم خیلی سردستی و تلویزیونی جلوی دوربین رفتهاند. گویی دکوپاژِ درست، خورد کردن این سکانسهای شلوغ به قابهای کوچکتر یا پرداخت جزئیات هر کدامشان با لحنی کمیک، اهمیتی برای کارگردان نداشته.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غیر از آن در نیمه دوم فیلم، بیشتر شخصیتهای جدید فاقد پتانسیلی مهم برای تقویت فضای طنزآمیز آن هستند. مسعود اطیابی حتی نتوانسته از ظرفیت کمدین موفقی مثل هادی کاظمی، چنان که باید استفاده کند و حضور او در بیشتر لحظات بخارست، وصله ناجور لوسی به نظر میرسد. آرمان هم در نقش آدمخوبه قصه (آقازاده اصلاحطلبی که علیه فساد پدرش طغیان کرده) شخصیتی تخت و خنثی و بیخاصیت دارد. اما از همه بدتر زنان آن خانه اعیانیاند که از جایی به بعد، حضور پررنگی در فیلم دارند و بازیهای سست و بیرمق و وارفتهشان، در لحظاتی حتی سطح فیلم را تا حد یک کار غیرحرفهای پایین میآورد. این وسط دو شخصیت مشاور آقای وزیر سابق (رضا بهبودی) و گندهلات محل (ایمان صفا) در دقایقی، رنگ و عطر تازهای به فیلم میبخشند. بهخصوص دومی که هم شخصیتش در فیلمنامه درست تعریف شده، هم بازی صفا با دیالوگهای اندک و سکوتهای خاصش، ملاحت بیشتری به آن بخشیده؛ مثلاً وقتی که سر دستمزد خلافکاری با سفارشدهندهها چانه میزند، یا در سکانس تشییع جنازه در اواخر فیلم. این نقش نیز در فیلمنامه بخارست قابلیت بسط و استفاده بیشتری داشت که باز قدرش دانسته نشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میماند مضمون فیلم، که به واسطه اتفاقات سیاسی و اجتماعی چند ماه اخیر، مثل خیلی از دیگر کمدیهای بهظاهر منتقدانه این روزها، حالا دیگر بیات و کهنه به نظر میرسد. این حرف که «دستهای مافیایی پنهان کشور، حاضرند به هر جرم و جنایتی تن دهند تا جلوی کشف حقیقت و اجرای عدالت را بگیرند»، ممکن بود تا دیروز خریداری داشته باشد، اما امروز دیگر سکهای از اعتبار افتاده است. هرچند چنین اشکالی، نه منحصر به بخارست و فیلمهای کمدی، که معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست و با دستوپای بسته فیلمسازان در نمایش تصویرِ حتی اندکی نزدیک به واقعیت جامعه، معلوم نیست فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد. تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر فیلم بخارست مسعود اطیابی",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | کمدی شسته رفته فیلم بخارست | [
{
"type": "p",
"text": "مسعود اطیابی در ادامه آخرین کمدیهای موفقش در گیشه -«انفرادی» و «دینامیت»- باز هم یک کمدی «بفروش» دارد: «بخارست». فیلمی که به نسبت دیگر کمدیهای این چند ماه («خط استوا»، «چپ راست» و…)، کار شستهرفتهای از آب درآمده؛ هرچند بخشی از شوخیهایش، آنقدرها که باید بامزه نیست و از انتخاب بازیگرانش هم (بهجز یک نقش اصلی و یکی دو نقش فرعی) ضربههایی جدی خورده است. بخارست تا میانههای فیلم در مجموع خوب پیش میرود؛ هم شخصیت اصلیاش قابلیتهای زیادی برای خلق لحظات کمیک در اختیار فیلمنامه قرار میداده (یک اینفلوئنسر اینستاگرامی که با ساختن موقعیتهای پر از رنج و آزار برای دیگران، در پی جذب لایک و فالوئر افتاده)، هم چالش بزرگی که دو برادر داستان گرفتارش میشوند؛ جنازهای که روی دستشان مانده و باید به هر ترتیب از آن خلاص شد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "البته فیلمنامهنویس فیلم بخارست آنطور که میشد، از بذری که کاشته است بهره نبرده. ماجرای پیکر پنهانشده در صندوق ماشین در بزنگاههای مختلف -مثل وقتی که افسر پلیس بهعنوان مسافر سوار ماشین «جلال» (حسین یاری) میشود، یا موقعی که ماشین را با جرثقیل به پارکینگ راهنمایی و رانندگی منتقل میکنند- این امکان را داشت که شاخ و برگ بیشتری پیدا کند و تعلیق و طنز ماجرا را بالاتر ببرد. اما قصه خیلی زود و به سادگی از این ایستگاهها رد میشود تا به مرحله به هوش آمدن جسد برسد. بخارست البته درباره این موقعیت عجیب، توضیح خاصی نمیدهد و ظاهراً روی سادهگیری مخاطبش در مواجهه با آن زیادی حساب کرده؛ انگار مثل شنیدن قصههای بچگانه، باید بدون پرسش و منطق خاصی، این اتفاق را بپذیریم و قبول کنیم که مردهای که نبض و نفس نداشته، به همین راحتی میتواند دوباره زنده شود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/nct4p"
},
{
"type": "p",
"text": "معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست که فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی در نمایش واقعیت از جامعه پیدا خواهند کرد؟ تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "طی این مدت، دو شخصیت جالب هم در فیلم معرفی شدهاند: اول «جلیل» با بازی پژمان جمشیدی که هرچند در مقایسه با دیگر نقشهای کمدیاش در این سالها حرف تازهای نداشته، اما همچنان حضورش دیدنی و خندهدار است. تا این حد که مهمترین نقطهقوت بخارست، به لحظاتی از فیلم اختصاص دارد که جلیل صحنهگردان آن شده. دوم پدر او با آن علاقه عجیب و مفرط به گوشت با بازی شیرین «غلامرضا نیکخواه»، که البته نقش کوتاهی در قصه دارد و از ظرفیتهای طنازانهاش بهره چندانی گرفته نشده. اما در مقابل این پدر و پسر، نقش جلال در فیلمنامه نه آنقدری دقیق و درست پرداخت شده –واقعاً در پایان فیلم چه ویژگی خاص، دیالوگ مهم یا حتی تکیهکلامی از او در یادمان مانده، بهجز نحوه کتک خوردنش از برادر که تازه آن هم خصوصیت جلیل است نه جلال-، نه بازی حسین یاری در قالب شخصیتی کمدی چیزی به آن اضافه کرده، آن هم با گریمی ضعیف که به چهرهاش ننشسته و از او آدمی نچسبتر ساخته است. برخلاف دینامیت، که در آن شیمیِ رابطه زوج مهرانفر-جمشیدی درست از کار درآمده بود و انرژی حاصل از تضاد بین این دو شخصیت، فیلم را جلو میبرد، اینجا یکی از بالهای دو «کلهپوک»ی که باید موتور پرواز فیلم میشدند، بدجور لنگ میزند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بخارست از بعد از زنده شدن جنازه (امیرحسین آرمان) افت فاحشی میکند. موقعیتها دیگر آنچنان جذابیتی ندارند؛ مثلاً صحنه تیراندازی در پارکینگ ماشینها یا گریختن به مهمانی جاهلها را به یاد بیاورید، که نه فقط طنز و نمکی در اصل موقعیتشان دیده نمیشود، که در اجرا هم خیلی سردستی و تلویزیونی جلوی دوربین رفتهاند. گویی دکوپاژِ درست، خورد کردن این سکانسهای شلوغ به قابهای کوچکتر یا پرداخت جزئیات هر کدامشان با لحنی کمیک، اهمیتی برای کارگردان نداشته.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غیر از آن در نیمه دوم فیلم، بیشتر شخصیتهای جدید فاقد پتانسیلی مهم برای تقویت فضای طنزآمیز آن هستند. مسعود اطیابی حتی نتوانسته از ظرفیت کمدین موفقی مثل هادی کاظمی، چنان که باید استفاده کند و حضور او در بیشتر لحظات بخارست، وصله ناجور لوسی به نظر میرسد. آرمان هم در نقش آدمخوبه قصه (آقازاده اصلاحطلبی که علیه فساد پدرش طغیان کرده) شخصیتی تخت و خنثی و بیخاصیت دارد. اما از همه بدتر زنان آن خانه اعیانیاند که از جایی به بعد، حضور پررنگی در فیلم دارند و بازیهای سست و بیرمق و وارفتهشان، در لحظاتی حتی سطح فیلم را تا حد یک کار غیرحرفهای پایین میآورد. این وسط دو شخصیت مشاور آقای وزیر سابق (رضا بهبودی) و گندهلات محل (ایمان صفا) در دقایقی، رنگ و عطر تازهای به فیلم میبخشند. بهخصوص دومی که هم شخصیتش در فیلمنامه درست تعریف شده، هم بازی صفا با دیالوگهای اندک و سکوتهای خاصش، ملاحت بیشتری به آن بخشیده؛ مثلاً وقتی که سر دستمزد خلافکاری با سفارشدهندهها چانه میزند، یا در سکانس تشییع جنازه در اواخر فیلم. این نقش نیز در فیلمنامه بخارست قابلیت بسط و استفاده بیشتری داشت که باز قدرش دانسته نشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میماند مضمون فیلم، که به واسطه اتفاقات سیاسی و اجتماعی چند ماه اخیر، مثل خیلی از دیگر کمدیهای بهظاهر منتقدانه این روزها، حالا دیگر بیات و کهنه به نظر میرسد. این حرف که «دستهای مافیایی پنهان کشور، حاضرند به هر جرم و جنایتی تن دهند تا جلوی کشف حقیقت و اجرای عدالت را بگیرند»، ممکن بود تا دیروز خریداری داشته باشد، اما امروز دیگر سکهای از اعتبار افتاده است. هرچند چنین اشکالی، نه منحصر به بخارست و فیلمهای کمدی، که معضل بزرگ و ای بسا بحران خیلی از فیلمهای این ایام سینمای ماست و با دستوپای بسته فیلمسازان در نمایش تصویرِ حتی اندکی نزدیک به واقعیت جامعه، معلوم نیست فیلمهای ایرانی در ماهها و سالهای آینده چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد. تا آن زمان، میتوان به همینقدر که «اطیابی در کلیت فیلمش، شعور بینندهاش را خیلی دستکم نگرفته» رضایت داد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر فیلم بخارست مسعود اطیابی",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | حامد آهنگی با مسابقه تی ان تی میترکاند! | [
{
"type": "p",
"text": "تی ان تی در اصل یک مسابقه سرگرمکننده و جذاب است که قرار است از نیمه فروردین ۱۴۰۲ شما را خوش و خرم کند. مجری این برنامه دیدنی حامد آهنگی است. حامد آهنگی بازیگر و کمدین محبوب که پیش از این برنامه آهنگیشو را در نمایش خانگی اجرا کرده بود این بار با مسابقه تیانتی TNT مهمان خانههای مردم است. البته باید بدانید که؛ TNT کار خود را با ویژه برنامه سال نو در شب اول فروردین ۱۴۰۲ آغاز کرد. این جُنگ ویژه شامل بخشهای مختلفی از اجرای زنده موسیقی و گفتوگوی کوتاه با هنرمندان، خوانندگان و ورزشکاران بود که به صورت رایگان در فیلیمو قابل مشاهده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های مسابقه تی ان تی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مسابقه TNT برای عید نوروز ۲ قسمت ویژه داشت که این قسمتها ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ و اول فروردین ۱۴۰۲ از فیلیمو پخش شد. اما مسابقه تی ان تی حامد آهنگی ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ از فیلیمو دوشنبهها ۸ صبح قابل مشاهده است. تعداد قسمتهای تیانتی ۲۳ قسمت در نظر گرفته شد و این مجموعه در سوم مهر ۱۴۰۲ به پایان رسید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/132689"
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و سازندگان مسابقه TNT",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره حامد آهنگی مجری TNT",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر در اوایل دهه ۹۰ گذرتان به یکی از تالارهای نمایشی تهران افتاده باشد احتمالا کمدین بامزهای را دیدهاید که سالن را با شوخیهایش منفجر کرده است. حامد آهنگی برای رسیدن به سطح اول اجراهای نمایشی و معرفی کردن خودش به عنوان یک کمدین درجه یک، مسیر طولانی و سختی را طی کرده است. او پله پله تا رسیدن به جایی که امروز هست تلاش کرده است. حضور متفاوتش در یکی از بخشهای خندوانه تا هوش و ذکاوتش در بازیهای شبهای مافیا و اجرای شوی آهنگی شو در نمایش خانگی همه و همه نشان از استعدادی دارد که به خوبی از پس هر کاری بر میآید. او در مسابقه جوکر ستاره بود و در کنار این تجربهها بازیگری را نیز ادامه داد تا جایی که یکی از نقشهای اصلی فیلم چند میگیری گریه کنی۲ را بازی کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مسابقه تی ان تی تجربه جدید حامد آهنگی است که میتواند یکی از جذابترین تجربههای نمایش خانگی شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تهیهکننده و عوامل اصلی تی ان تی را بیشتر بشناسید",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تهیهکننده تی ان تی محمدرضا رضاییان است. او پیش از این سابقه ساخت برنامههای موفقی در تلویزیون داشته است. از جمله میتوان به برنامه کتاب باز و مسابقه سیم آخر اشاره کرد که نشان میدهد رضاییان و تیمش در زمینه ساخت برنامههای ترکیبی و سرگرمی دارای مهارتهای بسیاری هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مجری طرح: حمید مراوندی / کارگردان هنری: رضا مهرانفر / مدیر هنری: محمد مراوندی / سرپرست گروه ایدهپردازی: افشین صادقیزاده / مدیر نور و تصویر: حسین حاتمی / طراح صحنه: پیمان قانع / مدیر تولید: حسین امیری / تدوین: مهیار صادقیان / سرپرست گروه موسیقی صحنه: سینا ذکایی و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چطور در مسابقه TNT تی ان تی شرکت کنیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مسابقه تیانتی با نگاهی به آیتمهای جذاب مسابقههای مشهور دنیا ساخته شده است. در این مسابقه، اتفاقات هیجانانگیز در هر لحظه برای شرکتکنندگان رخ میدهد و حامد آهنگی فضایی سرگرمکننده و بانشاط برای مخاطبان و شرکتکنندگان میسازد. اما متاسفانه -فعلا- شرایط حضور در این مسابقه آزاد نیست. تیم تولید این مسابقه در تلاش است تا در صورت فراهم شدن زمینههای پذیرش مخاطبان، شرایط حضور و شرکت در مسابقه تی ان تی را اعلام کرده و مسابقه TNT حامد آهنگی را با حضور شرکتکنندگان علاقهمند و انرژی آنها ضبط کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برای شرکت و حضور در مسابقه تیانتی، اطلاعات هویتی خود را شامل نام، نام خانوادگی، شهر محل سکونت برای شماره تلفن ۰۹۳۳۸۷۶۷۳۹۵ ارسال کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر اصلی مسابقه تی ان تی حامد آهنگی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "درباره مسابقه TNT",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/tag/tnt-show/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت آخر مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/165688/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-23-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت بیست و دوم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/165117/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-22-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت بیست و یکم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/164596/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-21-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هجدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/162335/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-18-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/161620/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت شانزدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/160890/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت پانزدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/158091/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهاردهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/157671/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سیزدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/157106/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%db%8c%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوازدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/156306/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت یازدهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155977/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%db%8c%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت نهم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153206/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%86%d9%87%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هشتم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152153/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت هفتم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152121/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های قسمت ششم مسابقه تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152134/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%b4%d9%85-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به مسابقه حامد آهنگی در فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مردم قهرمان واقعی تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150915/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوم تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148222/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d9%85-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت اول تی ان تی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148197/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "همه چیز درباره مسابقه پرهیجان و دیدنی TNT",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "حامد آهنگی با مسابقه تی ان تی میترکاند!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147379/%d9%85%d8%b3%d8%a7%d8%a8%d9%82%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d9%86-%d8%aa%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "ویژه برنامه نوروز ۱۴۰۲ تی ان تی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چه مهمانهایی در تیانتی حضور دارند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در دو قسمت تی ان تی ویژه نوروز ۱۴۰۲ ، چهره های هنری-ورزشی ومحبوبی چون جواد یساری، امید حاجیلی، مسعود صادقلو، علیرضا بیرانوند، عباس جمشیدی فر، یوسف تیموری و… بخشی از مهمانان این برنامه را تشکیل میدهند که برابر حامد آهنگی به گپ و گفت میپردازند. دقت داشته باشید که این مهمانان فقط برای قسمت اول و دوم این برنامه است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/132690/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87_%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%AA%DB%8C_%D8%A7%D9%86_%D8%AA%DB%8C"
},
{
"type": "h3",
"text": "پوستر اصلی و پوستر قسمت های ویژه نوروز",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | کاش جا نماند از قطارش آرزویت | [
{
"type": "h3",
"text": "این مردم بی نوا و بی پناه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاه بعد از آنکه صدراعظم خائن را از سمتش برکنار کرد در قسمت پنجاه و یکم سریال جیران در یک شب مهتابی زنان حرمسرا را به فراز کاخ فراخواند تا نگاهی به شهری بیندازند که آبستن اتفاقهای مختلف است و دولتمردان خائنی چون میرزاآقاخان نوری اجازه نمیدهند مردم به آرامش برسند و تنها منافع شخصی خودشان برایشان مهم است. شاه نهیب به زنان قدرتمند دربار میزند که از این به بعد باید حواسشان بیشتر به مردم بی نوا و بی پناه باشد که هیچ کس در دربار قدرت دلش برای آنها نمیسوزد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "اماننامه سیاوش و آغاز نبردی بیپایان",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در قسمت پنجاه و یکم سریال جیران سیاوش بالاخره به اهدافش نزدیک شد. او که به دنبال انتقام از قاتلین همسرش بود حالا بعد از آنکه موفق شد مسببین این اتفاق را از دم تیغ بگذراند به این فکر میکند که برای ادامه اهداف خاندان زندیه با متحد همیشگیاش کفایت خاتون پا در مسیری بگذارد که بتواند سلسله قاجاریه را برای همیشه از صحنه قدرت کنار بزند. او در این مسیر به سراغ عباسمیرزا برادر ناتنی شاه و مادرش خدیجه چهریقی رفت و آنها در این مسیر سعی کردند با سیاوش متحد شوند تا دشمن مشترکشان یعنی ناصرالدینشاه را از صحنه سیاست کنار بگذارند. دیدار سیاوش با عباس میرزا و مادرش مقدمه یک جنگ جدی است تا با سپاهی که کفایت خاتون ایجاد کرده است بتواند شاه را شکست دهد. در این میان تلاشهای خواجه الیاس در درون حرمسرا و متحد کردن خواجههای ناراضی باعث شد نقشههایی که برای از میان برداشتن سلسله قاجاریه توسط سیاوش و کفایت خاتون کشیده شده است سرعت بیشتری به خود بگیرد. سیاوش در جمع متحدان و یارانش نامهای چند بندی را خواند که در آن اشاره به جنگ در نهایت آرامش و بدون خونریزی شده است. سیاوش تمامی زنان و کودکان و افراد تسلیم شده را امان داد تا اگر روزگاری بر مسند قدرت نشست حکومتی که قرار است شکل بگیرد بدون راه رفتن روی خونهای بیگناه باشد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/85465"
},
{
"type": "h3",
"text": "کشتن نقره و مشاعره مرگ در قسمت پنجاه و یکم سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقره یکی از ندیمههای پرنفوذ و فاسد دربار قاجاریه بود که هیچ اهدافی جز ماندن در میانه قدرت به هر قیمتی را در سر نمیپروراند. او زنی سیاس و زیرک بود که دایره نفوذش از خاندان نوری بود تا مادر شاه و حتی زنان عقدی شاه قاجار. این میزان نفوذ و اعتماد باعث شد نقره تبدیل به زنی خطرناک شود که در کشتن فرزندان شاه قاجار نقش بیبدیل داشت و یکی از آخرین خیانتهایش ازدواج با کاظم نوری بود که باعث شد ملکزاده همسر اول کاظم نسبت به او کینه بگیرد. نقره که با حیله خواجه الیاس به بام کاخ آمده بود در آنجا ملکزاده را دید و ملکزاده او را دعوت به مشاعرهای کرد که اگر در آن شکست میخورد جانش را از او میگرفت. نقره توان مشاعره با خواهر شاه را نداشت و همین باعث شد که ملکزاده با دلی پر خون دستور قتل او را بدهد و او را از بالای بام کاخ به پایین بیندازند. سرنوشت نقره یکی از سرنوشتهای عبرتآموز سریال جیران بود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "دیدار جیران و سیاوش در قسمت پنجاه و یکم سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مقدمات شورش علیه حکومت ناصرالدین شاه توسط سیاوش و یارانش فراهم شد و کشور آبستن اتفاقهای عجیبی است. از همین رو سیاوش از طریق یکی از قراولها نامهای را به جیران میرساند تا جیران در شبی که قرار است به کاخ حمله شود در کاخ نماند و دیداری با سیاوش در زیر همان درخت تاریخی داشته باشند. جیران که حال مساعدی ندارد و سرفههایش و مریضیاش شدت گرفته به دیدار سیاوش میآید و سیاوش دستور حمله به کاخ را میدهد. خواجههای متحد شده با الیاس تمامی زنان و شخص شاه قاجار را در محاصره قرار میدهند. از سوی دیگر سیاوش که دیگر عشق جیران به کار او نمیآید تنها به خاطر رفاقتهای گذشته تصمیم گرفته است جان او را از قائله کاخ ناصری نجات دهد. هفته آینده قسمت پایانی جیران است و باید دید آیا سیاوش به اهداف خودش میرسد یا جیران نسبت به عشقش به شاه قاجار وفادار میماند. با قسمت پایانی سریال عاشقانه جیران همراه باشید.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت پنجم سریال رهایم کن | [
{
"type": "ilink",
"text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت پنجم سریال رهایم کن را میبینیم.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86"
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پنجم سریال رهایم کن",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت پنجاه و یکم سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پنجاه و یکم سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت پنجاه و یکم سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پنجاه و یکم سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:بچهها/نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | آیا بچه های بد برای بچهها مناسب است؟ | [
{
"type": "p",
"text": "ولف (با صدای سم راکول) و دوستانش اسنیک (مارک مارون)، کوسه (کریگ رابینسون) و …. یک گروه بسیار ماهرند که سابقه سرقتهای متوالی و بیشمارشان شهره عام و خاص است. این گروه که به بچههای بد The Bad Guys معروفند خودشان را شکستناپذیر میدانند. اما شهردار جدید طی مصاحبهای تلویزیونی آنها را ضعیف و بدون اعتماد بنفس و پر از عقده میخواند. به بچههای بد بر میخورد و تصمیم میگیرند برای اینکه حال شهردار را جا بیاوردند جایزه طلایی را که تحت مراقبتهای ویژه است بدزدند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "این خلاصهای است از داستان بچههای بد . انیمیشن سرقتی ماجراجویانه که بر اساس یک سری رمان گرافیکی محبوب با همین نام و به نویسندگی آرون بلیبی ساخته شده. فیلمی با ریتمی بسیار تند و شروع بامزهای از مکامله بین گرگ و مار که برای خوردن غذا به رستوران آمدهاند. قاب این سکانس بسته است و همه چیز عادی به نظر میرسد. تا اینکه با اتمام غذا و باز شدن قاب تصویر، متوجه میشویم همه مشتریها وحشتزده و مخفی شدهاند. اینها جزو همان گروه بچههای بد هستند که همه ازشان میترسند و فرار میکنند. شروعی غافلگیرکننده و بانمک که بیننده بزرگسال را یاد فیلمهایی مثل یازده یار اوشن یا حتی غافلگیریهای قصههای عامهپسند میاندازد. کارگردان در ادامه برای معرفی شخصیتها و کوتاه کردن پیش داستان، در یک سکانس تعقیب و گریز یکی یکی افراد گروه را به جمع اضافه کرده و مهارتهای فوقالعاده و کاراکتر هر کدام را معرفی میکند. پلانی پر هیجان، بانمک، احتمالا سرگیجهآور برای کودکان کوچکتر و البته موجز.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/lboim"
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن بچه های بد چه پیامهایی دارد؟",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "پرهیز از برچسب زنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مهمترین آموزه انیمشین بچههای بد هشداریست که نسبت به «برچسب زدن» به افراد (به خصوص کودکان) داده میشود. کودکان، به خصوص در سنین پایینتر که هنوز هویت مستقل و مشخصی کسب نکردهاند، به راحتی تحت تاثیر القابی قرار میگیرند که برایشان استفاده میشود. به همین دلیل است که روانشناسان کودک نسبت به این موضوع هشدار میدهند و از والدین میخواهند که برای فرزندان از القاب منفی (و حتی برخی صفات مثبت) استفاده نکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دادن صفات خجالتی، بداخلاق، غرغرو، خسیس و … باعث تقویت این رفتارها در کودک میشود. در واقع او تلاش میکند در رفتارش همان تصویری را تقویت کند که دیگران به او نسبت میدهند. قدرت برچسبزنی چنان است که از والدین خواسته میشود حتی درباره اعطای القاب مثبت هم دقت به خرج دهند. چرا که مثلا دادن صفت «صبور» هم ممکن است کودک را به سمتی هدایت کند که احساسات طبیعیای مثل گرسنگی، ناراحتی، درد و … را انکار کرده تا عنوان یا برچسب تاییدیش را از دست ندهد. (هشدار: این موضوع با تعریف از رفتارهای درست و خوب فرزند و نامگذاری رفتارها به منظور آشناییش با احساسات اشتباه گرفته نشود)",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "اهمیت بخشش و دادن فرصت دوباره",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بچههای بد بر اهمیت نیاز افراد به «فرصت دوباره» برای جبران اشتباه تاکید میکند. دیدن ویژگیهای مثبت افراد، به زبان آوردن آنها، تاکید بر خوب بودن بچهها علاوه بر درونی کردن این خصلتها در آنها، این حقیقت را هم در ذهن بزرگترها برجسته خواهد کرد که یک یا چند رفتار اشتباه، به معنی بد و غیرقابل بخشش بودن نیست. روانشناسهای کودک بر این عقیدهاند که نیاز کودک به توجه آنقدر زیاد است که ممکن است برای رسیدن به آن سعی در گرفتن توجه منفی کند. برای پرهیز از چنین اتفاقی، بهترین راه نادیده گرفتن رفتارهای بد و دادن فرصت دوباره به کودک (و حتی بزرگسال) است. واقعیت این است که حتی آنهایی که گمان میکنیم بدترین هستند هم نیازمند توجه مثبتاند و اغلب در دل آمادگی رفتار خوب را دارند. حقیقتی که بزرگترها باید هم در قبال کودکان و هم دیگر بزرگترها یاد بگیرند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کودکان زیر ۵ سال نبینند",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم ساختار فیلمهای سرقتی مثل یازده یار اوشن را دنبال میکند. صحنههای پر سرعتی از تعقیب و گریز دارد و خشونت هم چاشنی تند و تیز آن است. سرقت، جیغ زدن مشتریهای بانک، انفجار، تصادفهای متعدد خطرناک، حمله کوسه، استفاده از اسلحه، خورده شدن مار توسط کوسه، اتوبوسی که از روی گرگ رد میشود، چنگ زدن گربه به صورت ولف، کوبیده شدن مار به پنجره، عبور کامیونها از روی خوکچههای هندی همراه با موسیقی بلند و دراماتیک، برای کودکان در این سن میتواند ترسناک و زیادی پرتحرک و آزارنده باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "علاوه بر اینها، تبدیل شدن پروفسور مارمالاد از یک خوکچه هندی با ظاهری شیرین به یک دانشمند دیوانه و شرور، یا زامبی شدن خوکچههای هندی و درخشش چشمهاشان کودکان را میترساند.این انیمیشن اما برای سنین بالاتر یعنی از شش تا نه سال قابل قبول است. بچههای این سن اغلب قدرت تفکیک داستان از واقعیت را دارند. با این حال ممکن است اینقدر از آن لذت ببرند که بخواهند تا مدتی در قالب کاراکترها فرو بروند و قدرتنمایی کنند. به همین دلایل هم هست که فیلم، هشدار PG گرفته. یعنی تشخیص مناسب بودن یا نبودن آن، بر عهده والدین است. چون ممکن است برخی والدین دلشان نخواهد بچهها انیمیشنی با این سطح از صحنههای خشن یا کاراکترهای منفی قدرتمند و دوستداشتنی ببینند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فرصتی برای گفت و گو با بچهها",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بچههای بد فرصت خوبی به والدین میدهد تا با بچهها درباره موضوعاتی که کمتر مورد توجهاند گفت و گو کنند. جدای از موضوعاتی مثل وفاداری، دوستی، کمکرسانی و نبوغ، یا عواقب واقعی رفتارهایی که در بالا ذکر شد، میتوان به این سوالات هم پرداخت.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "چرا بچههای بد، کارهای بدی میکردند؟ آیا رفتار بقیه با آنها در تصمیمشان برای بد بودن موثر بود؟ مساله قدرت برچسبزنی را برای بچهها باز کنید و به نحوی درباره اهمیت استفاده از کلمات مثبت در توصیف دیگران توضیح دهید. توضیح دهید که چطور اطرافیان یا رسانههای مختلف میتوانند بر قضاوت ما درباره افراد تاثیر بگذارند. ·",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "چه رفتار یا رفتارهایی باعث شد گرگ تصمیم به تغییر بگیرد؟ در تکمیل صحبت فرزندتان، از قدرت برخوردهای خوب و دیدن ویژگیهای مثبت در دوستی و رابطه صحبت کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "آیا رفتار گرگ و تصمیمش برای خوب رفتار کردن، خیانت به دوستانش محسوب میشد؟ از نیازهای اصلی انسان، عضویت در گروههای مختلف است. پذیرفته شدن در گروه همسالان از اهمیت بسیار بالایی برای کودکان به خصوص در سنین نوجوانی دارد. طوریکه احتمالا حاضر است تمام قوانین نوشته و نانوشته گروه را بپذیرد تا دیگر اعضا او را به رسمیت بشناسند. موضوعی که در صورت ورود فرزند به گروههای پرخطر، دردسرساز است. خوب است از همین سنین پایینتر درباره مرزهای وفاداری حرف بزنید و با تقویت اعتماد بنفس کودک او را برای مواجهه با چنین شرایطی آماده کنید. ·",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "پرفسور مارمالاد بالاخره آدم خوبی بود یا نه؟ چطور میشود به آدمها اعتماد کرد؟ در بسط این موضوع تاکید کنید که قبل از اعتماد کامل به آدمهای به ظاهر خوب، لازم است به شناخت کاملتری از او برسیم سپس ارتباطمان با او را صمیمانهتر کنیم. ·",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "چطور به آدمهایی که اخلاقهای ناهنجار دارند کمک کنیم رفتارشان بهتر شود؟ آیا آدمهای بد همیشه و از اول بد بودهاند؟ صحبت در این باره به باز شدن گرههای ذهنی خود کودک هم کمک میکند. ضمن اینکه احتمالا او فرصتی مییابد تا درباره توقعش از والدین در زمان انجام رفتارهای بد حرف بزند. در پایان از او بخواهید درباره احساسش هنگام انجام کارهای خوب حرف بزند.",
"ref": null
}
] | null |
original:بهترین های فیلم و سریال/بچهها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | ۱۳ فیلم های آموزشی برای نوجوانان | [
{
"type": "p",
"text": "فیلم ویل هانتینگ نابغه | ۱۹۹۷ | Good Will Hunting",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: مت دیمون، رابین ویلیامز، بن افلک، مینی درایور، استلان اسکارسگارد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم آموزشی، داستان یک سرایدار در M.I.T. است که پس از حل معادلهای در سطح فارغ التحصیلی که هیچ کس دیگری قادر به حل آن نبوده، کشف میشود که یک نابغه ریاضی است. ذهن درخشان او با شخصیتی آشفته همراه است و پس از آنکه کشف میشود، با یک استاد ریاضی و درمانگر همکار میشود تا بتواند در کنار حل مسائل شخصیت افسردهاش نیز درمان شده و شجاعتش بیشتر شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم دلگرمکننده پیامهای مهمی در مورد صادق بودن به خود، اهمیت دوستیهای محکم و استفاده از هدایای خود حتی در مواجهه با ترس و شک به خود ارائه میدهد. این یکی از بهترین فیلمها برای دانش آموزان است!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال مستند درون کرم چاله | ۲۰۱۰ | Through the Wormhole",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مستند درون کرم چاله با اجرای مورگان فری من، نشان می دهد که ممکن است کرم چاله ها بتوانند رازهای عمیق هستی را برملا کنند؛ سوال هایی که یک پازل در مورد ابدیت می سازند. ما از چه ساخته شده ایم؟ پیش از آغاز چه چیزی وجود داشته است؟ آیا واقعا ما تنها هستیم ؟ آیا خالقی وجود دارد؟ اینها سئوالاتی است که این مستند پاسخهای خوبی برای آنها دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم نظریه همه چیز | ۲۰۱۴ | Theory of Everything",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: ادی ردمین، فلیسیتی جونز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استیون هاوکینگ دانشجوی اخترفیزیک در تلاش برای تعیین موضوع پایاننامه است. پس از یک سخنرانی در مورد سیاهچالهها، او حدس میزند که این حفرهها ممکن است بخشی از خلقت بوده باشند و تصمیم میگیرد در مورد آنها بنویسد. او مبتلا به بیماری نورون حرکتی تشخیص داده شده است و به او گفته میشود که چه معنایی دارد. عشق او، جین، مصمم است که با او بماند، اما پس از چندین سال تلاش برای بزرگکردن فرزندان، مراقبت از استفن و مدیریت نوشتن پایاننامهاش، معلوم میشود که این ازدواج دیگر واقعبینانه نیست. اما طلاق پایان ماجرا نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از مضامین این فیلم جذاب میتوان به استقامت در برابر سختیها و عشق ایثارگرانه اشاره کرد. تئوری همه چیز باید در لیست بهترین فیلمهای کلاس درس باشد!",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شبکه اجتماعی | ۲۰۱۰ | The Social Network",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: جسی آیزنبرگ، اندرو گارفیلد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این یکی از آن فیلمهای آموزشی است که هر کسی از پلتفرم رسانه اجتماعی فیسبوک یا مشابهش استفاده میکند باید آن را تماشا کند! این فیلم سفر مارک زاکربرگ بداخلاق را نشان میدهد که از پلتفرمی به نام Facemash -به دیگران اجازه میدهد دختران را بر اساس جذابیت آنها ارزیابی کنند- به فیسبوک میرسد، با رقیبانش درگیر میشود، اخلاقش تغییر میکند، سرمایهگذار پیدا میکند، دچار چالش شکایت میشود و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم باید در لیست فیلمهای آموزشی برای دانش آموزان بزرگ قرار گیرد. فراتر از ۱۵ سال . این فیلم اخلاق شما را به چالش میکشد و باعث میشود سوال کنید چرا و چگونه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنید، و بحثهایی پیرامون حریم خصوصی و امنیت اینترنت ایجاد میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم زندگی پی | ۲۰۱۲ | Life of Pi",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: سراج شارما، عرفان خان، راف اسپال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستانی عالی در مورد مردی به نام پی که خانوادهاش صاحب یک باغ وحش هستند. پدرش تصمیم میگیرد که آنها به کانادا نقل مکان کنند و حیوانات را در آنجا بفروشند. یک طوفان وحشتناک کشتی را غرق میکند و پی خود را در یک قایق نجات با یک گورخر، یک اورانگوتان، یک کفتار و یک ببر میبیند. در نهایت، بعد از اینکه کفتار گورخر را میکشد و اورانگوتان و ببر، کفتار را میکشند، فقط پی و ببر هستند. وقتی پی نجات پیدا میکند این داستان را تعریف میکند اما هیچکس او را باور نمی کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در ظاهر، به نظر میرسد این یکی از آن فیلمهای فوقالعاده برای کلاس درس باشد که دانش آموزان از آن لذت خواهند برد. اما چیزهای بیشتری در آن وجود دارد و سؤالاتی در مورد بقا، حقیقت در داستان سرایی و ایمان ایجاد خواهد کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مستند یک اقیانوس پلاستیکی | ۲۰۱۶ | A Plastic Ocean",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آنچه به عنوان جستوجو برای نهنگ آبی گریزان آغاز شد، به کشف زبالههای پلاستیکی در جایی که باید اقیانوسی بکر میبود، ختم شد. روزنامهنگاران، غواصان آزاد، دانشمندان و محققان سفرهای خود را به ۲۰ نقطه در سراسر جهان آغاز میکنند تا بفهمند چقدر زبالههای پلاستیکی اقیانوسهای ما را آلوده کردهاند و چگونه بر موجوداتی که در آبهای آن زندگی میکنند تأثیر گذاشته است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم احتمالا شما را شگفتزده میکند، زیرا متوجه میشوید که چگونه انسانها در حال نابود کردن سیاره هستند. این به شما انگیزه میدهد تا قدمهای کوچکی بردارید که میتواند تفاوت ایجاد کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم به سوی طبیعت وحشی | ۲۰۰۷ | Into the Wild",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: امیل هیرش، مارشا گی هاردن، ویلیام هرت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مرد جوانی که از جامعه مدرن سرخورده است، کاملاً ناآماده به بیابان آلاسکا میرود. در کوله پشتی او چند وسیله کمپینگ، لباسهای ناچیز و یک کیسه برنج است. او قصد دارد از طریق آوردههای زمین زندگی کند اما متوجه میشود که آلاسکا بهای سنگینی را از زندگی احمقها میپردازد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به سوی طبیعت وحشی به موضوعات مختلفی از جمله اشتیاق نوع بشر برای زمانهای سادهتر، زندگی مرتبط با زمین، سلامت روان، هزینه ناآماده نبودن برای چالشها و قدرت مطلق روح انسان میپردازد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم در جستوجوی خوشبختی | ۲۰۰۶ | The Pursuit of Happyness",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: ویل اسمیت، جیدن اسمیت، تاندیو نیوتن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک فروشنده سخت کوش اما خوش شانس با شریک یک شرکت سرمایه گذاری روبرو میشود. این به او این فرصت را میدهد تا یکی از ۲۰ کارآموز موقت بدون مزد شود که برای یک شغل دائمی در شرکت رقابت میکنند. اما مشکلات مالی ازدواج او را منحل میکند و او با پسر کوچکش در خیابانها زندگی میکند. علیرغم مشکلات و مصیبتها، او تصمیم دارد تمام کارآموزان دیگر را برای آن موقعیت تمام وقت شکست دهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم بلند تکان دهنده به مخاطب میآموزد که هیچ چیز غیرممکن نیست، گاهی اوقات کار سخت واقعاً نتیجه میدهد و اینکه هنوز در این دنیا شفقت وجود دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم یک ذهن زیبا | ۲۰۰۱ | A Beautiful Mind",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: راسل کرو، جنیفر کانلی، ران هاوارد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک دانش آموز با ذهن ریاضی درخشان، توجه پنتاگون را به خود جلب میکند و از او دعوت میشود تا به رمزگشایی ارتباطات رمزگذاری شده دشمن کمک کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر فیزیک تدریس می کنید، پس ذهن زیبا یک فیلم خوب برای نمایش به دانش آموزان خود است. «ذهن زیبا» یک فیلم درام بیوگرافیک آمریکایی محصول سال ۲۰۰۱ است که بر اساس زندگی جان نش، برنده جایزه نوبل اقتصاد مبتلا به اسکیزوفرنی ساخته شده است. این فیلم سفر او را از نقطهای دنبال میکند که حتی نمیداند به اسکیزوفرنی مبتلا است، تا جایی که نش و همسرش راهی برای مدیریت شرایط او پیدا میکنند. ذهن زیبا مطمئنا یک فیلم واقعاً خوب است و دارای عناصر فیزیک جالبی است که به شما در جلسات فیلم که در کلاس درس برگزار میکنید کمک زیادی میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مستند زمانی که سلطان بودیم | ۱۹۹۶ | When We Were Kings",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: محمدعلی کلی، جرج فورمن، دان کینگ",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگر میخواهید دانشآموزان ورزشی را درگیر چیزی فراگیر و سرگرمکننده کنید، همیشه ایده خوبی است که یک فیلم آموزشی متفاوت را انتخاب کنید. «زمانی که سلطان بودیم» همه چیز درباره محمد علی و ظهور او به عنوان یک ستاره بوکس است، بنابراین می تواند یک فیلم بسیار احساسی، در عین حال جالب و ظریف باشد که شما تا حد زیادی آن را دوست خواهید داشت. به طور کلی. این یک مورد جالب است که از آن لذت خواهید برد و البته ناگفته نماند که برای دانش آموزان شما نیز الهام بخش خواهد بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم دیگه چه خبر | ۱۳۷۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران: جهانگیر الماسی، ماهایا پطروسیان، دانیال حکیمی، حمید جبلی، پروین سلیمانی و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یکی از معدود فیلمهای خیالپردازانه و فانتزی سینمای ایران است که هر نوجوانی را میتواند جذب فضای فیلم کند. دختری باهوش با برادری که از علم کامپیوتر سر در میآورد یک آدم آهنی به اسم مبارک درست میکنند و با او کارهایی را انجام میدهند که تا پیش از آن امکانش وجود نداشت. برای کودکانی که ذهن خلاق دارند و دنیا را فانتزیتر از چیزی که الان شاهدش هستیم میبینند، تماشای فیلم دیگه چه خبر خالی از لطف نیست. اگرچه علم امروز پیشرفت چشمگیری کرده و برخی از خیالپردازیهای فیلم امروز به واقعیت پیوسته است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم خیلی دور خیلی نزدیک | ۱۳۸۳",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "بازیگران: مسعود رایگان، الهام حمیدی، افشین هاشمی، محمدرضا نجفی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "علاقه رضا میرکریمی به علم نجوم در فیلم تحسین شده خیلی دور خیلی نزدیک باعث شده است با فیلمی آموزشی علمی روبرو باشیم که در کنار جدلها و شکافهای اجتماعی که میان یک پدر (مسعود رایگان) و پسرش افتاده است با شگفتیهای علم نجوم و ستاره شناسی و همچنین توجه به آب و خاک این سرزمین ما را آشنا میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم معادله | ۱۳۸۲",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بازیگران: حسین یاری، مریلا زارعی، سعید پورصمیمی ، ثریا قاسمی، آزیتا حاجیان، عارف لرستانی، یوسف تیموری و…",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/117270/%d8%b3%d8%b9%db%8c%d8%af-%d9%be%d9%88%d8%b1%d8%b5%d9%85%db%8c%d9%85%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "معادله داستان یک دانشجوی باهوش با نام بیژن است که موفق میشود یک معادله سخت ریاضی را در حضور استادان حل کند و همین موضوع باعث میشود دختری به نام زهره شیفته او شود. بیژن اما برای ازدواج با زهره مشکلاتی دارد که باید از میان بردارد. معادله یک اثر دوست داشتنی در فضای کمدی است که شیرینی درس ریاضی و فضای عاشقانه میان دو دانشجو میتواند مخاطب را جذب کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمهای آموزشی جزو کلیدی یادگیری هستند و اکثر فیلمها فقط برای سرگرمی نوشته نشدهاند. پیامهای امید، استقامت در مواجهه با موانع به ظاهر غیرقابل عبور و قدرت روح انسان وجود دارد. فیلمها میتوانند شما را به چالش بکشند که بهتر باشید و بهتر عمل کنید و اولین قدمها را برای تبدیل کردن جهان به مکان بهتری بردارید. از هر فرصتی برای لذت بردن از یک فیلم عالی و مقداری پاپ کورن استفاده کنید و پیامی را که نویسندگان و بازیگران سعی در انتقال آن دارند در نظر بگیرید!",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم/بچهها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی انیمیشن استاد مولی | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان انیمیشن استاد مولی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان فیلم انیمیشن استاد مولی Master Moley از این قرار است: هزاران سال است که یک کتاب باستانی جادویی در اعماق زیر قلعه ویندسِر پنهان شده و در آنجا آرمیده است. طبق آنچه در افسانهها آمده است، این کتاب راهنمای سحرآمیز در انتظار موشکوری برگزیده بهسر میبرد که صلح را میان انسانها و موشکورها برقرار خواهد کرد. استاد مولی جوان در انتظار و رویای روزی بهسر میبرد که به عنوان موشکور برگزیده بدل شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و بازیگران انیمیشن استاد مولی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: لیان جوسن، نویسندگان: آرتور لاندن و ریکی راکسبورگ، تدوینگر: زورین اینز، آهنگساز: لورِن بالف، صداپیشگان: وارویک دیویس (استاد مولی)، جِما آرترتن (مونا لیزا)، توگو ایگاوا (میستیک مول)، ریچارد ای. گرنت (باغبان)، چارلز دنس (آقای جیمز مولی)، جولی والترز (خانم مولی/ ملکه) و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن استاد مولی از جوایز فیلم کوتاه مستقل ۲۰۱۹ سه جایزه بهترین فیلم ماه، بهترین انیمیشن کوتاه و بهترین موسیقی متن اریژینال را برنده شد؛ و از جوایز فیلم کوتاه جهانی لسآنجلس ۲۰۱۹ هم جایزه بهترین اثر ماه سپتامبر را دریافت کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیازهای تماشاگران و منتقدان به انیمیشن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میانگین امتیاز ۱۰۵ کاربری که در سایت «آیامدیبی» امتیازشان را ثبت کردهاند، عدد ۶.۱ از ۱۰ را نشان میدهد. در ادامه میتوانید نظر یک منتقد را هم درباره این فیلم مطالعه کنید:",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "ماگلنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیتر امپودیا | استاد مولی قصهای کاملا فریبنده دارد و وارویک دیویس برای صداپیشگی نقش اصلی بینقص به نظر میرسد؛ تا حدی که انگار صدای او برای همین شخصیت آفریده شده است. جولی والترز هم در نقش مادر خانواده و صدای ملکه، همانطور که همه میدانیم و مثل همیشه در ایفای نقش مادر قویای که رییس خانواده است، فوقالعاده عمل کرده است؛ انگار واقعا برای او فرقی نمیکند که این مادر قدرتمند اشرافی باشد یا در ظاهر یک زن عادی.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم تا حدی نقش مقدمهای بر سریال «مولی» را بازی کرد که ۲ سال پس از این فیلم ۳۰ دقیقهای در قالب ۵۲ قسمت ۱۱ دقیقهای عرضه شد (آثاری که کودکان ۱۲ سال یا کوچکتر را به عنوان تماشاگر هدف قرار دادهاند). «استاد مولی» از نظر اینکه با تصویر نشان بدهد و همه چیز را به زبان نیاورد و در قالب دیالوگ عرضه نکند، تحسینبرانگیز عمل کرده است و به این شیوه، جزییات داستانی جالب توجهی را ارایه میدهد. پویانمایی تصاویر هم خیلی خوب صورت گرفته است و پیرنگ، ضرباهنگ سریعی دارد که دقیقا نیاز فیلم به نظر میرسد؛ اما بهترین بخش فیلم، فصل موزیکال درون قصر است که بهتنهایی ارزش وقت گذاشتن و دیدن این فیلم کوتاه را دارد. علاوه بر اینها، «استاد مولی» پیام خوبی هم برای تمام بچهها دارد: با همه مهربان باشید حتی اگر یک موشکور هستید.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت پنجاه و یکم سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پنجاه و یکم سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:بهترین های فیلم و سریال/بچهها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی بهترین انیمیشن های آموزشی برای کودک و نوجوان | [
{
"type": "p",
"text": "پشت و رو | Inside Out",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۴ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا و ژاپن ۲۰۱۵",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۶ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۳۵ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در انیمیشن پشت و رو پس از اینکه رایلی جوان به سانفرانسیسکو نقل مکان می کند، احساسات او – شادی، ترس، خشم، انزجار و غم – در مورد اینکه چگونه میتواند در یک شهر و خانه و مدرسه جدید زندگی کند، تعارض دارد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/gibMk"
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم درباره احساسات و روشهای روبه رو شدن با آنهاست. احساس غم و اندوه اشکالی ندارد. یکی از مهمترین درسهایی که باید از این انیمشین آموخت این است که احساسات بد و خوب ندارند بنابراین گاهی اوقات داشتن احساس غم و اندوه اشکالی ندارد. بهتر است یاد بگیریم که احساساتمان را متعادل کنیم و بدانیم که ما نمیتوانیم بر احساسات دیگران حکومت کنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وال- ای | WALL-E",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۶ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۰۸",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۵ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۳۸ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "انیمیشن وال ای در آیندهای دور، یک ربات کوچک جمعآوری زباله به طور ناخواسته وارد یک سفر فضایی میشود که در نهایت سرنوشت بشر را رقم خواهد زد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/gniZo"
},
{
"type": "p",
"text": "وال-ای یک فیلم با یک پیام بسیار واضح است: ما چیزهای زیادی میسازیم و استفاده میکنیم و اگر به این مسیر ادامه دهیم، در نهایت انقراض هرگونه حیاتی را تهدید می کند. این فیلم در مورد مصرف بیش از حد و از بین بردن محیط زیست هشدار میدهد و به ما میآموزد چگونه انسان بهتری باشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مارسل، صدف کفش پوش | Marcel the Shell with Shoes On",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۷۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۲۲",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۵ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۳۰ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "انیمیشن مارسل، صدف کفش پوش آموزشی درباره مارسل است. مارسل یک صدف یک اینچی است که با مادربزرگش، کانی، و یک تکه پُرز به نام آلن که حیوان خانگی آنهاست، زندگی رنگارنگی را دارد. آنها زمانی بخشی از یک جامعه گسترده از پوستهها بودند، اکنون به عنوان تنها بازماندگان یک تراژدی مرموز به تنهایی زندگی میکنند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/pgnkz"
},
{
"type": "p",
"text": "این فیلم به ما میگوید نباید از تغییر در زندگیمان هراس داشته باشیم. تغییرات زندگی ما را میسازند، تغییرات تاریخ ما و آینده ما را میسازند. برای رسیدن به اهدافمان مهم نیست چه اندازه یا چه شکلی باشیم مهم این است که بجنگیم و از ماجراجویی و تغییر نترسیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کوکو | Coco",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۴ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۱۷",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۷ سال با راهنمایی والدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان فیلم: یک ساعت و ۴۵ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در انیمیشن کوکو ، میگوئل، نوازنده مشتاق، در مواجهه با ممنوعیت اجدادی خانوادهاش در پرداختن به موسیقی، وارد سرزمین مردگان میشود تا جد بزرگش را که یک خواننده افسانهای است، پیدا کند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/NpXub"
},
{
"type": "p",
"text": "موضوع اصلی این فیلم اهمیت خانواده است و به ما میگوید اگر به اندازه کافی خوش شانس هستیم که خانوادهای داریم که ما را دوست دارد و به ما اهمیت میدهد، باید این عشق را به آنها برگردانیم و هرگز آنها را فراموش نکنیم. یک خانواده بزرگ و شاد همان چیزی است که ما را حفظ میکند. حتی اگر گاهی از برخی رفتارهای آنها آزار دیده باشیم نباید قلب و ذهن و گوشمان را به روی آنها ببندیم. هرگز اجازه ندهیم هیچ چیزی بر قدرت بخشش غلبه کند، هیچ گاه برای بخشیدن دیر نیست. این فیلم همچنین نشان میدهد که همیشه راهی برای رسیدن به رویاها وجود دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تد، جستجوگر گمشده و لوح زرین | Tad the Lost Explorer and the Emerald Tablet",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۲ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: اسپانیا ۲۰۲۲",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۸ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۳۰ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در انیمیشن تد، جستجوگر گمشده و لوح زرین ، تد به طور تصادفی یک طلسم باستانی را فعال میکند و زندگی دوستانش را به خطر می اندازد. در حالی که همه علیه او هستند، با کمک سارا، برای پایان دادن به نفرین مومیایی وارد ماجراجویی می شود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/ecbhm"
},
{
"type": "p",
"text": "این انیمیشن درباره چگونگی روبهرو شدن با کلیشههای فرهنگی و آموزشی و در عین حال بیتفاوت نبودن نسبت به آنهاست. همچنین کودکان ارزش دوستی و تنها نگذاشتن دوستان در موقعیتهای سخت را یاد میگیرند و میبینند کمک گرفتن از دیگران اشکالی ندارد چرا که ما با هم و کنار هم بهتر به نتیجه میرسیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زوتوپیا | Zootopia",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۱ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۱۶",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۸ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان فیلم: یک ساعت و ۴۸ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در انیمیشن زوتوپیا در شهری با حیوانات انسان نما، یک پلیس خرگوش تازه کار و یک روباه کلاهبردار بدبین باید با هم همکاری کنند تا یک توطئه را کشف کنند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/zbuOM"
},
{
"type": "p",
"text": "دست نکشیدن از رویاها پیام اصلی فیلم برای بچهها است. اگر رویا یا جاهطلبی دارید، هر کاری که میتوانید انجام دهید تا آن رویا را دنبال کنید. حتی اگر شکست بخورید، باید قویتر از جا بلند شوید. نکته دیگری که فیلم سعی دارد به تماشاگر بگوید این است که همه ما بدون توجه به نژاد و جنسیت، میتوانیم در صلح و آرامش با هم زندگی کنیم. زوتوپیا به کودکان کمک میکند که دیگران را از روی ظاهرشان قضاوت نکنند و هرگز تصور نکنند که از روی ظاهرشان میتوان از دل و فکر آنها خبردار شد. مهم است که قبل از قضاوت در مورد شخصیت درونی یک نفر، او را بشناسیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سفر به ماه | Moonbound",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۱ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آلمان و اتریش ۲۰۲۲",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۴ سال با راهنمایی والدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۲۵ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در انیمیشن سفر به ماه پسر جوانی برای نجات خواهر کوچکش از چنگال مردی انتقامجو در ماه، عازم یک ماموریت بین کهکشانی می شود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/3mw9l"
},
{
"type": "p",
"text": "در این انیمیشن آموزشی کودکان به اهمیت شجاع بودن در زندگی آگاه میشوند و اثرات آن را میبینند. این فیلم برای خواهر و برادرها میتواند دلنشینتر باشد و اهمیت مهربانی و مراقبت از یکدیگر را به آنها نشان دهد. سفر به ماه میخواهد به کودکان بگوید از اشتباه کردن نترسید اما اگر اشتباهی را مرتکب شدید، به دنبال جبران آن باشید و از اتفاقاتی که در گذشته برایتان رخ داده است، درس بگیرید. چرا که همیشه پس از اشتباه کردن، فرصت جبران آن و فرصت بخشیده شدن را دارید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هتل ترانسیلوانیا ۴ | Hotel Transylvania 4",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۵ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۲۲",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۵ سال با راهنمایی والدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و۲۷ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "ماجرای انیمیشن هتل ترانسیلوانیا ۴ از این قرار است که پس از یک آزمایش، جانی به یک هیولا تبدیل می شود و بقیه انسان می شوند. حال باید دید که آیا آنها می توانند این آزمایش را معکوس کنند یا خیر.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/sejtp"
},
{
"type": "p",
"text": "همه ما گاهی هیولا هستیم. انسان یا هیولا، اشتباهات زیادی خواهیم کرد. مهم این است که باید حاضر باشیم عذرخواهی کنیم. فیلم به ما میگوید ما کامل نیستیم و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که دوستان و خانوادهمان صد درصد کامل باشند. تفاوتها و مشکلات همیشه هست اما چیزی که ما را کنار هم نگه میداد عشق است. هتل ترانسیلوانیا میخواهد به کودکان بگوید همیشه حقیقت را بگویید چرا که ارتباط شفاف و صادقانه با خانواده بسیار مهم است. بپذیرید که اشتباه میکنید و سعی کنید کاری در مورد آن انجام دهید. خوب است که گاهی اوقات خودمان را جای دیگران بگذاریم و از سمت دیگری ماجراها و دنیا را ببینیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم میا و من: قهرمان سنتوپیا | Mia and Me: The Hero of Centopia",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۸ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آلمان ۲۰۲۲",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۶ سال با راهنمایی والدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۲۵ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "ماجرای انیمیشن میا و من: قهرمان سنتوپیا از این قرار است که میا متوجه میشود سنگ جادویی او بخشی از یک پیشگویی باستانی است و سفری هیجان انگیز را به دورترین جزایر سنتوپیا آغاز میکند تا با یک شیطان بزرگ روبه رو شود و سرنوشت خود را رقم بزند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/9hjwq"
},
{
"type": "p",
"text": "این انیمیشن به کودکان آموزشی میدهد که باید به خودشان باور داشته باشند و هیچگاه دست از تلاش نکشند. همیشه به یاد داشته باشند که شجاعت، دوستی و مهربانی بسیار قدرتمندتر از نفرت و ترس هستند. کمک به دیگران، شجاعت، نبوغ، مهربانی، پشتکار، دوستی و بخشش مفاهیمی است که بعد از دیدن این فیلم میتوان با کودکان درباره ارزشمندی آنها گفت و گو کرد. همچنین میتوان در مورد پیامدهای طمع، قدرت، نبرد بین خیر و شر، مرگ و جدایی از والدین، ترس از فراموش شدن کودکان را آگاه کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رایا و آخرین اژدها | Raya and the Last Dragon",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۷ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۲۱",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: مناسب برای همه سنین با راهنمایی والدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۴۷ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "ماجرای انیمیشن رایا و آخرین اژدها در قلمرویی که به نام کوماندرا شناخته میشود و تمدنی باستانی در آن زندگی میکرده است، جنگجوی به نام رایا مصمم است آخرین اژدها را پیدا کند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/x2bqz"
},
{
"type": "p",
"text": "در ماجراجویی که رایا برای پیدا کردن آخرین اژدها دارد اهمیت اعتماد به دیگران و همکاری با آنها نشان داده میشود. چرا که بسیار مهم است یاد بگیرید چطور با افرادی که با آنها مخالف هستید کار کنید. از طرف دیگر رایا نشان میدهد باید قدردان حضور آدمهای اطرفتان باشید. آنها ممکن است همیشه کنار شما باشند اما هیچ وقت نباید عادی شوند. اگر آدمهای مهربانی در کنارتان دارید به آنها نشان دهید که چقدر برایتان مهم و ارزشمند هستند. در این فیلم تماشاگر میبیند که همه آدمها نیت خوبی ندارند، اما این به آن معنا نیست که نباید به مردم اعتماد کنید. فقط به این دلیل که غیرممکن به نظر می رسد به این معنی نیست که نباید تلاش کنید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لوکا | Luca",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۴ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۲۱",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۵ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت ۳۵ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در ریویرای ایتالیا، یک دوستی دور از ذهن اما قوی بین یک انسان و یک هیولای دریایی که به شکل یک انسان در آمده شده است، شکل میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "انیمیشن لوکا را هم با دید آموزشی ببینید؛ او از لو رفتن هویت واقعیاش میترسید. او از متفاوت بودن در هر دو طرف میترسید: او یک هیولای دریایی بود که میخواست در دنیای انسانها باشد، اما در عین حال کاملا در آن دنیا جا نیفتاده. اما در نهایت این تفاوتهای او بود که او را قادر به سازگاری و رسیدن به رویاهایش کرد. پیام اصلی فیلم پذیرش تفاوتهاست. تفاوتهای فردی خودتان با دیگران را باید بپذیرید و به توانایی خود اعتماد کنید. هرکس راهی برای رسیدن به خواستهها و آرزوهایش پیدا میکند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/ofgi0"
},
{
"type": "p",
"text": "پسر، موش کور، روباه و اسب | The Boy, the Mole, the Fox and the Horse",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۶ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: انگلیستان و آمریکا ۲۰۲۲",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۵ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: ۳۲ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فیلم داستان یک پسر، یک موش کور، یک روباه و یک اسب را دنبال میکند که دوستی غیرمنتظرهای بینشان شکل میگیرد و با هم در جستوجوی خانه پسر هستند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/pyqe8"
},
{
"type": "p",
"text": "مقایسه خود و دیگران نتیجهای جز اتلاف وقت ندارد؛ این مهمترین مفهومی است که فیلم به تماشاگر منتقل میکند. فیلم به ما میگوید؛ با بزرگتر شدن، ممکن است آرزو کنید ای کاش کمتر به ترسهایتان گوش میدادید و بیشتر به رویاهایتان. اما بهتر است بدانید که زندگی هیچگاه کامل نیست و نبوده و این ما هستیم که وقتی میبینیم مسائل و مشکلات بزرگ از کنترلمان خارج میشوند، باید تصمیم بگیریم که روی چیزهایی که دوست داریم تمرکز کنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انکانتو | Encanto",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۶ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۲۱",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: مناسب برای همه سنین با راهنمایی والدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۴۲ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک دختر نوجوان کلمبیایی وقتی متوجه میشود تنها عضو خانواده است که هیچ قدرت جادویی ندارد به شدت ناامید میشود. اما خیلی زود برای نجات قدرت جادویی دیگر اعضای خانواده پا در یک ماجراجویی بزرگ میگذارد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "انیمیشن انکانتو را اگر از زاویه آموزشی بررسی کنیم، به ما نشان میدهد هیچ کس کامل نیست. خودتان را همانگونه که هستید دوست داشته باشید. این دوست داشتن خود، به شما قدرت میدهد کارهای بزرگی انجام دهید. هر کس تواناییهایی دارد که با دیگری متفاوت است. از تفاوتها نترسید. همچنین کودکان با دیدن این فیلم یاد میگیرند، حقیقت و راستی ارزشمند است و هیچ گاه از گفتن آن دست نکشند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/91wxt"
},
{
"type": "p",
"text": "کورالاین | Coraline",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۹۴ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: آمریکا ۲۰۰۹",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: مناسب برای بالای ۱۵ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۴۰ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک دختر ۱۱ ساله ماجراجو بعد از اینکه همراه خانوادهاش به یک خانه عجیب نقل مکان میکند، دنیای دیگری را پیدا میکند که نسخه ایدهآلی عجیبی از خانه ناامید کننده او است، اما این خانه رازهای شوم و همسایههای عجیبی دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مهمترین نکته در این انیمیشن آموزشی در فیلم رابطه بین فرزندان و والدین آنها است. رابطهای که برای حفظ آن در مسیر درست، همه اعضای خانواده باید تلاش کنند. با وجود مشکلات، هر دو طرف باید تمام تلاش خود را برای درک و ارتباط با یکدیگر انجام دهند. این فیلم به فاصله بین نسلها میپردازد. زیرا کورالین توسط والدینش مورد بدرفتاری قرار میگیرد و نادیده گرفته میشود، که نشان میدهد والدینش نیز به همین ترتیب بزرگ شده اند. دیدن این فیلم برای همه اعضای خانواده خوب است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/fKzEm"
},
{
"type": "p",
"text": "فهرست مقدس",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز کاربران فیلیمو: ۸۸ از ۱۰۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محصول: ایران ۱۳۹۶",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سن توصیه شده: بالای ۱۵ سال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدت زمان: یک ساعت و ۲۰ دقیقه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مردم شهر نجران زیر ستم یک حاکم مستبد و یک فرمانروای ظالم به نام ذنواس زندگی میکنند. حاکمان قصد دارند تا قبل از رسیدن پادشاه، نصرانیهای مومن را از بین ببرند تا همچنان در قدرت باقی بمانند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستان فیلم بر محور نمادین تقابل خیر و شر است که به صورت مبارزه با ظلم و دیکتاتوری نشان داده میشود. همچنین با توجه به طراحی کاراکترها بر تفاوت ظاهر و باطن آدمها تاکید شده است. بعد از تماشای این انیمیشن میتوانید با فرزند نوجوانتان درباره امید، عملگرایی، زندگی پس از مرگ و اهمیت برخاستن علیه ظلم گفتوگو کنید.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | هر آنچه باید درباره سریال رهایم کن بدانید | [
{
"type": "ilink",
"text": "درباره سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/tag/rahayam-kon/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به روند بازیگری که از شاهکار نقش مکملها به نقش یک رسیده است",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مهدی حسینی نیا؛ هزار و یک نقش، هزار و یک قصه",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151103/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86%db%8c-%d9%86%db%8c%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "ده بازیگر سریال رهایم کن چه دستاورد و تجربهای از این سریال داشتند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "زخم خوردگان روزگار ناسازگار",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/156178/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به داستان عشق در سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "تقابل عشقها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155644/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "گفتوگوی خواندنی با شهرام شاهحسینی کارگردان سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "موضوع فراتر از یک مثلت عشقی ساده است",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155260/%d8%b4%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%85-%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "حاتم نایب سرخی چیزی شبیه دانیل پِلِینویو است ولی معصومتر",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاه نقش محسن تنابنده؛ با صدای بیصدا",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155308/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a2%d8%ae%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "عماد خدابخش تدوینگر سریال رهایم کن:",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "میخواستیم حس صحنهها را مخدوش نکنیم",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151828/%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%af-%d8%ae%d8%af%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%aa%d8%af%d9%88%db%8c%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به قسمت هفدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "رسم برادرکشی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154974/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به قسمت شانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در ستایش قابها، لحظهها و حسها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153681/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "فایل اورجینال رهایم کن و من باید می رفتم محسن چاوشی را دانلود کنید",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "همه ترانه ها، موسیقی متن و تیتراژ سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148725/%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%aa%db%8c%d8%aa%d8%b1%d8%a7%da%98-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "درباره سریال رهایم کن، سریالی درباره زندگی نیم قرن پیش",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خان نایب سرخی و مردم…",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153431/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به اتفاقات مهم قسمت پانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاهکاری به نام حسن معجونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152898/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "طراح صحنه سریال رهایم کن:",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نظیر تهرانِ رهایم کن را در هیچجا ندیدهاید",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151084/%d8%b3%d9%87%db%8c%d9%84-%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4-%d8%a7%d8%b4%d8%b1%d8%a7%d9%82%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "انتخاب آثار برگزیده بازیگری که در هر نقشی میدرخشد",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بهترین فیلم و سریال های محسن تنابنده",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150595/%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به موسیقی سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "امضای یک آهنگساز",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151159/%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "یادداشتی درباره ده قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "روایت نفسگیر هاتف و حاتم",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148950/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به هنر بازیگری در سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "تنابنده و معجونی؛ فراتر از تصور",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148991/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به رویکرد داستانی سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "یک دلبر و دو برادر",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148935/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به شخصیت محوری سریال رهایم کن؛ حاتم نایبسرخی با بازی محسن تنابنده",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در محاصره دردها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148626/%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نقد نوشته ماهنامه فیلم امروز درباره سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فعلاً رهایش نکنید تا ببینیم چه میشود!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147292/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "خالقان موفق «میخواهم زنده بمانم» سریال دیگری ساختهاند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هر آنچه باید درباره سریال رهایم کن بدانید",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/143902/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به کارنامه و آمار مخاطبان فیلمهای بازیگری که از پس هر نقشی بر میآید",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هوتن شکیبا؛ درخشان در همهجا",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "یادداشتی بر آغاز سریال رهایم کن ساخته شهرام شاهحسینی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فصل عشق و گستاخی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144802/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%a2%d8%ba%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "مروری بر کارنامه تعداد تماشاگران فیلمهای بازیگری که برای هر نقشی مناسب است",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "محسن تنابنده؛ رکورددار سیمرغ در زمان کوتاه!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/143962/%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "تجربه تماشای قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "چه چیزهایی را برای تماشای رهایم کن باید رها کنیم؟",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144322/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خلاصه داستان سریال رهایم کن از این قرار است: «هاتف» و «حاتم» دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود هستند. حاتم -پسر ارشد خانواده- دلداده پرستار بچهاش، «مارال» است. در حالی که هنوز ابهامات زیادی در رابطه با سرنوشت زن سابقش در میان اهالی سیاهرود وجود دارد. مارال میفهمد جان برادرش در خطر است. حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه میشود داستان برادر او به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خورده است. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیده عاشقانهای میشوند که خروج از آن ممکن است آنها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بکشاند…",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86"
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اولین قسمت سریال شهرام شاه حسینی ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ پخش شد. این سریال جمعهها ساعت ۸ صبح بهطور اختصاصی از فیلیمو پخش شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال رهایم کن ۱۸ قسمت است و آخرین قسمت آن ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ در دسترس قرار میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فهرست بازیگران و عوامل سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بازیگران سریال رهایم کن این چهرهها هستند؛ محسن تنابنده ، هدا زینالعابدین، هوتن شکیبا ، مهدی حسینینیا، بابک کریمی، مونا احمدی، مائده طهماسبی، شهرام قائدی، رابعه مدنی، محمد صادق میرمحمدی و با حضور آزاده صمدی، حسن معجونی، یوسف تیموری و سام نوری.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "سرپرست نویسندگان و تهیهکننده: مجید مولایی / کارگردان: شهرام شاهحسینی / نویسندگان: سینا شفیعی، سجاد ابوالحسنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدیر فیلمبرداری: آرش رمضانی / مدیر تولید: فواد بور بور / جلوههای ویژه بصری: فرید ناظر فصیحی / صداگذاری و میکس: حسین ابوالصدق / طراح صحنه: سهیل دانشاشراقی / تدوین: عماد خدابخش / مدیر صدابرداری: یاسر رمضانی / طراح چهرهپردازی: عباس عباسی / موسیقی: بامداد افشار / مشاور انتخاب بازیگر: پانتهآ پناهیها / مدیر اجرایی: کامبیز دارابی / طراحان لباس: مارال جیرانی، نازنین خزاعی / دستیاران اول کارگردان: علیرضا هاشمی، افشین آقایی / منشی صحنه: هدیه نصیری / مدیر برنامهریزی: سجاد دینپرست / عکاس: امید صالحی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره کارگردان سریال؛ شهرام شاه حسینی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شهرام شاهحسینی فعالیتش را در سینما با دستیاری کارگردانهای مطرحی همچون بهرام بیضایی و رسول ملاقلیپور و بهمن قبادی آغاز کرد. او یکی از استعدادهای نوظهور سینمای ایران در دهه ۸۰ بود که با ساخت فیلمهای کوتاه توجه اهالی رسانه و منتقدان و سینماگران را به خودش جلب کرد. ساخت ۳ فیلم کوتاه که ارمغانش سیمرغ جشنواره فجر بود، باعث شد شاهحسینی وارد عرصه فیلمسازی شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه در ابتدای مسیر برای آنکه در بدنه سینما بتواند به عنوان فیلمساز حضور جدی داشته باشد چند فیلم تجاری از جمله کلاغ پر و زنها فرشتهاند را ساخت اما با ساخت فیلم خانه دختر نشان داد دغدغههای جدیتری در عرصه سینما دارد. خانه دختر اگرچه در اکران عمومی دچار جرح و تعدیل فراوان شد اما دقت در انتخاب فیلمنامه مناسب و همکاری با نویسنده و فیلمسازی همچون پرویز شهبازی مسیر را برای شاهحسینی به سمت سینمای دغدغهمند هموار کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاهحسینی حضور در عرصه سریالسازی را با ساخت سریالهای مطرحی چون هشتونیم دقیقه و پرستاران به تجربهای درخشان در کارنامه کاریاش بدل کرد و سپس با حضور در عرصه نمایش خانگی با ساخت سریال میخواهم زنده بمانم نشان داد جزو فیلمسازان صاحب سبک و کاربلد سینما و نمایش خانگی است. میخواهم زنده بمانم فصل جدیدی در سریالهای نمایش خانگی بود؛ شاهحسینی ثابت کرد حضور در نمایش خانگی صرفا جنبه تجاری و سرگرمی ندارد و میتوان بر بستر داستانی جذاب و پرکشش حرفهای مهمی را زد و مخاطب را با خود همراه کرد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/46593"
},
{
"type": "p",
"text": "حالا شاهحسینی یکبار دیگر با سریال رهایم کن که پخش آن از فیلیمو قرار است آغاز شود تجربه دلپذیر دیگری را برای مخاطبان رقم زده است که میتواند در ادامه موفقیتها و فعالیت درخشانش در فیلمسازی او را به مرتبههای مهمتری رهسپار کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چرا سریال تازه شهرام شاه حسینی را تماشا کنیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "گذشته آدمها نشاندهنده شیوه کاری آنهاست؛ شهرام شاه حسینی تجربه قابل اعتنایی در سریالسازی در تلویزیون و نمایش خانگی دارد و اثر به اثر، در پرداخت داستانی و شیوه روایت، پیشرفت کرده است؛ این صعود قدم به قدم باعث میشود به این سریال هم امیدوار باشیم که یک گام بزرگ از سریال میخواهم زنده بمانم بهتر و جذابتر باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "محسن تنابنده هربار که نقش جدیدی پذیرفته، یک تجربه جدید و اغلب شگفت از خود بهجا گذاشته است. اینبار هم او بازیگر نقش اول این سریال است و در اتمسفری متفاوت با همه نقشهای پیشینش، کاراکتر جذابی خلق کرده که حتما به دیدنش میارزد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "عین جمله قبلی درباره هوتن شکیبا هم صادق است؛ او نیز یکی از بازیگران با استعدادی است که هر نقشی که میآفریند، در دل مردم جا باز میکند؛ فرقی ندارد سریال طنز باشد یا فیلمی تراژیک. در سریال رهایم کن، یک بازی متفاوت و نقشی متفاوت از او میبینید.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ترکیب بازیگران این سریال، وسوسهانگیز است. از سویی، حضور بازیگرانی که نخستین تجربه سریال درام در نمایش خانگی را از سر میگذرانند، در کاری از شاهحسینی که آزمونپسداده، یکی دیگر از دلایل تماشای سریال رهایم کن است.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "در هنگام تماشای این سریال، به قاببندیها، نورپردازی و رنگ این سریال دقت کنید. تصاویر چشمنوازی که با وسواس ثبت شدهاند تا به مخاطبان فیلیمو، احترام بگذارند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "موسیقی متن بامداد افشار یکی از جذابیتهای این سریال تازه فیلیمو خواهد بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیزر و پوستر اصلی سریال رهایم کن از فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکسهای سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/photos/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155296/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%ac%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154689/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های پشت صحنه سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154360/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%be%d8%b4%d8%aa-%d8%b5%d8%ad%d9%86%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت شانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153492/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس و پوستر قسمت پانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152347/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهاردهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151705/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سیزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151301/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%db%8c%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوازدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150851/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت یازدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150117/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%db%8c%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/149404/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت نهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148833/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%86%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هشتم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147980/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفتم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147869/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت ششم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147566/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%b4%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت پنجم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/146994/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d9%86%d8%ac%d9%85-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهارم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145800/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d9%85-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سوم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145330/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "پالت رنگی سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145079/%d9%be%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d8%b1%d9%86%da%af%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144499/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144016/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
}
] | null |
original:موسیقیها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | همه قطعه های همایون شجریان برای سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "هر دو تیتراژ ابتدایی و بی کلام سریال به علاوه منتخبی از موسیقی متن سریال جیران را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید یا آنلاین بشنوید؛",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قطعه مدارا؛ آهنگ آخر همایون شجریان برای جیران",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "این قطعه، آخرین اثر همایون شجریان برای سریال جیران است که در آستانه قسمت آخر سریال، منتشر شده است. شما اینجا قطعه اصلی آن را میشنوید و در ادامه میتوانید موزیک ویدئو را مشاهده کنید.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/78271/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%ac%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/"
},
{
"type": "h3",
"text": "متن ترانه با من مدارا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دل میبری و روی نهان میکنی چرا؟ خود میکشی مرا و فغان میکنی چرا؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گر در کمین کشتن عشاق نیستی، تیر کرشمه را به کمان میکنی چرا؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از دست دل پر میزنی، با خنده خنجر میزنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با غیر ساغر میزنی، با من مدارا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حال مرا میدانی و از خود مرا میرانی و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در گوش من میخوانی و هنگامه برپا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک شب مرا میسوزی و یک شب تماشا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با گریه میپرسم چرا؟ با خنده حاشا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک آن امانم میدهی، جانی به جانم میدهی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خود را نشانم میدهی؛ دیوانه رسوا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رونق شدی بیداد را، شیرین شدی فرهاد را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مجنون سر بر باد را؛ پابند لیلا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "موزیک ویدیو قسمت آخر سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2023/03/Modara.mp3",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آواز همایون شجریان در سکانس مرگ پسر جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یکی از اشکانگیزترین سکانسهای سریال جیران، مواجهه جیران و ناصرالدین شاه با خبر مرگ و جنازه پسرشان محمد میرزا است. در این سکانس، آوازی از همایون شجریان روی تصویر شنیده میشود که میتوانید اینجا بشنوید و دانلود کنید. البته این قطعه آوازی با نام اصلی سکوت بین این دو حرف گل شببو ، پیش از این در آلبوم «امشب کنار غزلهای من بخواب» به آهنگسازی فردین خلعتبری منتشر شده و شعر آن از مرحوم افشین یداللهی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آخ زود است نرو بمان زمان کوتاه است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بی ماه تو سقف آسمان کوتاه است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در عشق شب و مرگ و سفر طولانیست",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یا اینکه جهان عاشقان کوتاه است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قطعه گریه کن همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دومین قطعه همایون شجریان برای سریال جیران در قسمت سوم با نام «گریه کن» پخش شد؛ این قطعه را فردین خلعتبری آهنگسازی کرده و اهورا ایمان آن را سروده است.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "اطلاعات آهنگ گریه کن سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خواننده: همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آهنگساز: فردین خلعتبری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاعر: اهورا ایمان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدیر تولید موسیقی: سحر فروزان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صدابردار، میکس و مسترینگ : کاوه عابدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استودیو: صبا",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "متن ترانه گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با من امشب زیر باران گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سر به زانوی خیابان گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مو به مو پیچ و خم هر کوچه را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با خم موی پریشان گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یا از اول دل به رویایی نبند",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یا بر این رویای ویران گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عشق سلطان است و باقی بندهایم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زیر تیغش پایکوبان گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "درد را باران نمیشوید ولی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زیر باران زیر باران گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیتراژ آخر سریال جیران با صدای همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیتراژ انتهایی سریال جیران نخستین همکاری همایون شجریان با حسن فتحی است که میتوانید همینجا بشنوید و دانلود کنید. این قطعه که «در این شب سیاه» نام دارد، توسط فردین خلعتبری آهنگسازی شده و با همکاری گروه کر فیلارمونیک ایران اجرا شده است. البته این تازه شروع این ماجراست و باید منتظر چند قطعه جذاب و عاشقانه دیگر هم باشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "اطلاعات آهنگ در این شب سیاه همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خواننده: همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آهنگساز: فردین خلعتبری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاعر: امیرحسین اللهیاری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گروه کر فیلارمونیک ایران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رهبر: علیرضا شفقی نژاد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صدابردار، میکس و مسترینگ: کاوه عابدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استودیو: صبا",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "متن ترانه تیتراژ سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از کوچه بگذر و به خیابان بریز ماه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دزدیده از خلایق و پنهان ز خشم شاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آه… آه… آه… در این شب سیاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آنگونه عاشقم که اگر دست بر زنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چون ماجرای موج بیابی مشوشم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آنگونه عاشقم که اگر پای بر نهی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دریای دامن تو بسوزد در آتشم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با یاد من غمینی و من با غمت خوشم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از کوچه بگذر و به خیابان بریز ماه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تلفیق خون و برف و بهار است دامنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تصویر سبز سرخهحصار است دامنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خود حسرت هزار سوار است دامنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در شیشههای رنگی، بنگر به چشم شاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انگار سوی توست اگر میکند نگاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مقدم تو میزنم امشب نقاره را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بیدار میکنم چشم خمار خفته شمسالعماره را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از کوچه بگذر و به خیابان بریز ماه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آه… آه… آه… در این شب سیاه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2022/02/Marg-Pesare-Jeyran.mp3 https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2022/02/Gerye-Kon.mp3 https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2022/02/Dar-In-Shabe-Siyah.mp3",
"ref": "/Invalid"
}
] | null |
original:موسیقیها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | همه قطعه های همایون شجریان برای سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "هر دو تیتراژ ابتدایی و بی کلام سریال به علاوه منتخبی از موسیقی متن سریال جیران را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید یا آنلاین بشنوید؛",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قطعه مدارا؛ آهنگ آخر همایون شجریان برای جیران",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "این قطعه، آخرین اثر همایون شجریان برای سریال جیران است که در آستانه قسمت آخر سریال، منتشر شده است. شما اینجا قطعه اصلی آن را میشنوید و در ادامه میتوانید موزیک ویدئو را مشاهده کنید.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/78271/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%ac%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86/"
},
{
"type": "h3",
"text": "متن ترانه با من مدارا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دل میبری و روی نهان میکنی چرا؟ خود میکشی مرا و فغان میکنی چرا؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گر در کمین کشتن عشاق نیستی، تیر کرشمه را به کمان میکنی چرا؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از دست دل پر میزنی، با خنده خنجر میزنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با غیر ساغر میزنی، با من مدارا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حال مرا میدانی و از خود مرا میرانی و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در گوش من میخوانی و هنگامه برپا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک شب مرا میسوزی و یک شب تماشا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با گریه میپرسم چرا؟ با خنده حاشا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک آن امانم میدهی، جانی به جانم میدهی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خود را نشانم میدهی؛ دیوانه رسوا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رونق شدی بیداد را، شیرین شدی فرهاد را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مجنون سر بر باد را؛ پابند لیلا میکنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "موزیک ویدیو قسمت آخر سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2023/03/Modara.mp3",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آواز همایون شجریان در سکانس مرگ پسر جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یکی از اشکانگیزترین سکانسهای سریال جیران، مواجهه جیران و ناصرالدین شاه با خبر مرگ و جنازه پسرشان محمد میرزا است. در این سکانس، آوازی از همایون شجریان روی تصویر شنیده میشود که میتوانید اینجا بشنوید و دانلود کنید. البته این قطعه آوازی با نام اصلی سکوت بین این دو حرف گل شببو ، پیش از این در آلبوم «امشب کنار غزلهای من بخواب» به آهنگسازی فردین خلعتبری منتشر شده و شعر آن از مرحوم افشین یداللهی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آخ زود است نرو بمان زمان کوتاه است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بی ماه تو سقف آسمان کوتاه است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در عشق شب و مرگ و سفر طولانیست",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یا اینکه جهان عاشقان کوتاه است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قطعه گریه کن همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دومین قطعه همایون شجریان برای سریال جیران در قسمت سوم با نام «گریه کن» پخش شد؛ این قطعه را فردین خلعتبری آهنگسازی کرده و اهورا ایمان آن را سروده است.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "اطلاعات آهنگ گریه کن سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خواننده: همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آهنگساز: فردین خلعتبری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاعر: اهورا ایمان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدیر تولید موسیقی: سحر فروزان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صدابردار، میکس و مسترینگ : کاوه عابدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استودیو: صبا",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "متن ترانه گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با من امشب زیر باران گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سر به زانوی خیابان گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مو به مو پیچ و خم هر کوچه را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با خم موی پریشان گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یا از اول دل به رویایی نبند",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یا بر این رویای ویران گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عشق سلطان است و باقی بندهایم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زیر تیغش پایکوبان گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "درد را باران نمیشوید ولی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "زیر باران زیر باران گریه کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیتراژ آخر سریال جیران با صدای همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیتراژ انتهایی سریال جیران نخستین همکاری همایون شجریان با حسن فتحی است که میتوانید همینجا بشنوید و دانلود کنید. این قطعه که «در این شب سیاه» نام دارد، توسط فردین خلعتبری آهنگسازی شده و با همکاری گروه کر فیلارمونیک ایران اجرا شده است. البته این تازه شروع این ماجراست و باید منتظر چند قطعه جذاب و عاشقانه دیگر هم باشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "اطلاعات آهنگ در این شب سیاه همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خواننده: همایون شجریان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آهنگساز: فردین خلعتبری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاعر: امیرحسین اللهیاری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گروه کر فیلارمونیک ایران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رهبر: علیرضا شفقی نژاد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صدابردار، میکس و مسترینگ: کاوه عابدین",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استودیو: صبا",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "متن ترانه تیتراژ سریال جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از کوچه بگذر و به خیابان بریز ماه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دزدیده از خلایق و پنهان ز خشم شاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آه… آه… آه… در این شب سیاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آنگونه عاشقم که اگر دست بر زنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چون ماجرای موج بیابی مشوشم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آنگونه عاشقم که اگر پای بر نهی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دریای دامن تو بسوزد در آتشم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با یاد من غمینی و من با غمت خوشم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از کوچه بگذر و به خیابان بریز ماه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تلفیق خون و برف و بهار است دامنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تصویر سبز سرخهحصار است دامنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خود حسرت هزار سوار است دامنت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در شیشههای رنگی، بنگر به چشم شاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انگار سوی توست اگر میکند نگاه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مقدم تو میزنم امشب نقاره را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بیدار میکنم چشم خمار خفته شمسالعماره را",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از کوچه بگذر و به خیابان بریز ماه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آه… آه… آه… در این شب سیاه",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2022/02/Marg-Pesare-Jeyran.mp3 https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2022/02/Gerye-Kon.mp3 https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2022/02/Dar-In-Shabe-Siyah.mp3",
"ref": "/Invalid"
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | هر آنچه باید درباره سریال رهایم کن بدانید | [
{
"type": "ilink",
"text": "درباره سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/tag/rahayam-kon/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به روند بازیگری که از شاهکار نقش مکملها به نقش یک رسیده است",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مهدی حسینی نیا؛ هزار و یک نقش، هزار و یک قصه",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151103/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86%db%8c-%d9%86%db%8c%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "ده بازیگر سریال رهایم کن چه دستاورد و تجربهای از این سریال داشتند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "زخم خوردگان روزگار ناسازگار",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/156178/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به داستان عشق در سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "تقابل عشقها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155644/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "گفتوگوی خواندنی با شهرام شاهحسینی کارگردان سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "موضوع فراتر از یک مثلت عشقی ساده است",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155260/%d8%b4%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%85-%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "حاتم نایب سرخی چیزی شبیه دانیل پِلِینویو است ولی معصومتر",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاه نقش محسن تنابنده؛ با صدای بیصدا",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155308/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a2%d8%ae%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "عماد خدابخش تدوینگر سریال رهایم کن:",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "میخواستیم حس صحنهها را مخدوش نکنیم",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151828/%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%af-%d8%ae%d8%af%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%aa%d8%af%d9%88%db%8c%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به قسمت هفدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "رسم برادرکشی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154974/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به قسمت شانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در ستایش قابها، لحظهها و حسها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153681/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "فایل اورجینال رهایم کن و من باید می رفتم محسن چاوشی را دانلود کنید",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "همه ترانه ها، موسیقی متن و تیتراژ سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148725/%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%aa%db%8c%d8%aa%d8%b1%d8%a7%da%98-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "درباره سریال رهایم کن، سریالی درباره زندگی نیم قرن پیش",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خان نایب سرخی و مردم…",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153431/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به اتفاقات مهم قسمت پانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاهکاری به نام حسن معجونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152898/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "طراح صحنه سریال رهایم کن:",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نظیر تهرانِ رهایم کن را در هیچجا ندیدهاید",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151084/%d8%b3%d9%87%db%8c%d9%84-%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4-%d8%a7%d8%b4%d8%b1%d8%a7%d9%82%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "انتخاب آثار برگزیده بازیگری که در هر نقشی میدرخشد",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بهترین فیلم و سریال های محسن تنابنده",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150595/%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به موسیقی سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "امضای یک آهنگساز",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151159/%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "یادداشتی درباره ده قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "روایت نفسگیر هاتف و حاتم",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148950/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به هنر بازیگری در سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "تنابنده و معجونی؛ فراتر از تصور",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148991/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به رویکرد داستانی سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "یک دلبر و دو برادر",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148935/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به شخصیت محوری سریال رهایم کن؛ حاتم نایبسرخی با بازی محسن تنابنده",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در محاصره دردها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148626/%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نقد نوشته ماهنامه فیلم امروز درباره سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فعلاً رهایش نکنید تا ببینیم چه میشود!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147292/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "خالقان موفق «میخواهم زنده بمانم» سریال دیگری ساختهاند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هر آنچه باید درباره سریال رهایم کن بدانید",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/143902/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به کارنامه و آمار مخاطبان فیلمهای بازیگری که از پس هر نقشی بر میآید",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هوتن شکیبا؛ درخشان در همهجا",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "یادداشتی بر آغاز سریال رهایم کن ساخته شهرام شاهحسینی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فصل عشق و گستاخی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144802/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%a2%d8%ba%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "مروری بر کارنامه تعداد تماشاگران فیلمهای بازیگری که برای هر نقشی مناسب است",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "محسن تنابنده؛ رکورددار سیمرغ در زمان کوتاه!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/143962/%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "تجربه تماشای قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "چه چیزهایی را برای تماشای رهایم کن باید رها کنیم؟",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144322/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خلاصه داستان سریال رهایم کن از این قرار است: «هاتف» و «حاتم» دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود هستند. حاتم -پسر ارشد خانواده- دلداده پرستار بچهاش، «مارال» است. در حالی که هنوز ابهامات زیادی در رابطه با سرنوشت زن سابقش در میان اهالی سیاهرود وجود دارد. مارال میفهمد جان برادرش در خطر است. حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه میشود داستان برادر او به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خورده است. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیده عاشقانهای میشوند که خروج از آن ممکن است آنها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بکشاند…",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86"
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اولین قسمت سریال شهرام شاه حسینی ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ پخش شد. این سریال جمعهها ساعت ۸ صبح بهطور اختصاصی از فیلیمو پخش شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال رهایم کن ۱۸ قسمت است و آخرین قسمت آن ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ در دسترس قرار میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فهرست بازیگران و عوامل سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بازیگران سریال رهایم کن این چهرهها هستند؛ محسن تنابنده ، هدا زینالعابدین، هوتن شکیبا ، مهدی حسینینیا، بابک کریمی، مونا احمدی، مائده طهماسبی، شهرام قائدی، رابعه مدنی، محمد صادق میرمحمدی و با حضور آزاده صمدی، حسن معجونی، یوسف تیموری و سام نوری.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "سرپرست نویسندگان و تهیهکننده: مجید مولایی / کارگردان: شهرام شاهحسینی / نویسندگان: سینا شفیعی، سجاد ابوالحسنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدیر فیلمبرداری: آرش رمضانی / مدیر تولید: فواد بور بور / جلوههای ویژه بصری: فرید ناظر فصیحی / صداگذاری و میکس: حسین ابوالصدق / طراح صحنه: سهیل دانشاشراقی / تدوین: عماد خدابخش / مدیر صدابرداری: یاسر رمضانی / طراح چهرهپردازی: عباس عباسی / موسیقی: بامداد افشار / مشاور انتخاب بازیگر: پانتهآ پناهیها / مدیر اجرایی: کامبیز دارابی / طراحان لباس: مارال جیرانی، نازنین خزاعی / دستیاران اول کارگردان: علیرضا هاشمی، افشین آقایی / منشی صحنه: هدیه نصیری / مدیر برنامهریزی: سجاد دینپرست / عکاس: امید صالحی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره کارگردان سریال؛ شهرام شاه حسینی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شهرام شاهحسینی فعالیتش را در سینما با دستیاری کارگردانهای مطرحی همچون بهرام بیضایی و رسول ملاقلیپور و بهمن قبادی آغاز کرد. او یکی از استعدادهای نوظهور سینمای ایران در دهه ۸۰ بود که با ساخت فیلمهای کوتاه توجه اهالی رسانه و منتقدان و سینماگران را به خودش جلب کرد. ساخت ۳ فیلم کوتاه که ارمغانش سیمرغ جشنواره فجر بود، باعث شد شاهحسینی وارد عرصه فیلمسازی شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه در ابتدای مسیر برای آنکه در بدنه سینما بتواند به عنوان فیلمساز حضور جدی داشته باشد چند فیلم تجاری از جمله کلاغ پر و زنها فرشتهاند را ساخت اما با ساخت فیلم خانه دختر نشان داد دغدغههای جدیتری در عرصه سینما دارد. خانه دختر اگرچه در اکران عمومی دچار جرح و تعدیل فراوان شد اما دقت در انتخاب فیلمنامه مناسب و همکاری با نویسنده و فیلمسازی همچون پرویز شهبازی مسیر را برای شاهحسینی به سمت سینمای دغدغهمند هموار کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاهحسینی حضور در عرصه سریالسازی را با ساخت سریالهای مطرحی چون هشتونیم دقیقه و پرستاران به تجربهای درخشان در کارنامه کاریاش بدل کرد و سپس با حضور در عرصه نمایش خانگی با ساخت سریال میخواهم زنده بمانم نشان داد جزو فیلمسازان صاحب سبک و کاربلد سینما و نمایش خانگی است. میخواهم زنده بمانم فصل جدیدی در سریالهای نمایش خانگی بود؛ شاهحسینی ثابت کرد حضور در نمایش خانگی صرفا جنبه تجاری و سرگرمی ندارد و میتوان بر بستر داستانی جذاب و پرکشش حرفهای مهمی را زد و مخاطب را با خود همراه کرد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/46593"
},
{
"type": "p",
"text": "حالا شاهحسینی یکبار دیگر با سریال رهایم کن که پخش آن از فیلیمو قرار است آغاز شود تجربه دلپذیر دیگری را برای مخاطبان رقم زده است که میتواند در ادامه موفقیتها و فعالیت درخشانش در فیلمسازی او را به مرتبههای مهمتری رهسپار کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چرا سریال تازه شهرام شاه حسینی را تماشا کنیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "گذشته آدمها نشاندهنده شیوه کاری آنهاست؛ شهرام شاه حسینی تجربه قابل اعتنایی در سریالسازی در تلویزیون و نمایش خانگی دارد و اثر به اثر، در پرداخت داستانی و شیوه روایت، پیشرفت کرده است؛ این صعود قدم به قدم باعث میشود به این سریال هم امیدوار باشیم که یک گام بزرگ از سریال میخواهم زنده بمانم بهتر و جذابتر باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "محسن تنابنده هربار که نقش جدیدی پذیرفته، یک تجربه جدید و اغلب شگفت از خود بهجا گذاشته است. اینبار هم او بازیگر نقش اول این سریال است و در اتمسفری متفاوت با همه نقشهای پیشینش، کاراکتر جذابی خلق کرده که حتما به دیدنش میارزد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "عین جمله قبلی درباره هوتن شکیبا هم صادق است؛ او نیز یکی از بازیگران با استعدادی است که هر نقشی که میآفریند، در دل مردم جا باز میکند؛ فرقی ندارد سریال طنز باشد یا فیلمی تراژیک. در سریال رهایم کن، یک بازی متفاوت و نقشی متفاوت از او میبینید.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ترکیب بازیگران این سریال، وسوسهانگیز است. از سویی، حضور بازیگرانی که نخستین تجربه سریال درام در نمایش خانگی را از سر میگذرانند، در کاری از شاهحسینی که آزمونپسداده، یکی دیگر از دلایل تماشای سریال رهایم کن است.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "در هنگام تماشای این سریال، به قاببندیها، نورپردازی و رنگ این سریال دقت کنید. تصاویر چشمنوازی که با وسواس ثبت شدهاند تا به مخاطبان فیلیمو، احترام بگذارند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "موسیقی متن بامداد افشار یکی از جذابیتهای این سریال تازه فیلیمو خواهد بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیزر و پوستر اصلی سریال رهایم کن از فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکسهای سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/photos/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155296/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%ac%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154689/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های پشت صحنه سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154360/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%be%d8%b4%d8%aa-%d8%b5%d8%ad%d9%86%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت شانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153492/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس و پوستر قسمت پانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152347/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهاردهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151705/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سیزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151301/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%db%8c%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوازدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150851/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت یازدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150117/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%db%8c%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/149404/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت نهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148833/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%86%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هشتم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147980/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفتم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147869/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت ششم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147566/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%b4%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت پنجم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/146994/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d9%86%d8%ac%d9%85-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهارم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145800/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d9%85-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سوم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145330/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "پالت رنگی سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145079/%d9%be%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d8%b1%d9%86%da%af%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144499/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144016/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | هر آنچه باید درباره سریال رهایم کن بدانید | [
{
"type": "ilink",
"text": "درباره سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/tag/rahayam-kon/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به روند بازیگری که از شاهکار نقش مکملها به نقش یک رسیده است",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مهدی حسینی نیا؛ هزار و یک نقش، هزار و یک قصه",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151103/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%af%db%8c-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86%db%8c-%d9%86%db%8c%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "ده بازیگر سریال رهایم کن چه دستاورد و تجربهای از این سریال داشتند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "زخم خوردگان روزگار ناسازگار",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/156178/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به داستان عشق در سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "تقابل عشقها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155644/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%b9%d8%b4%d9%82-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "گفتوگوی خواندنی با شهرام شاهحسینی کارگردان سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "موضوع فراتر از یک مثلت عشقی ساده است",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155260/%d8%b4%d9%87%d8%b1%d8%a7%d9%85-%d8%b4%d8%a7%d9%87-%d8%ad%d8%b3%db%8c%d9%86%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "حاتم نایب سرخی چیزی شبیه دانیل پِلِینویو است ولی معصومتر",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاه نقش محسن تنابنده؛ با صدای بیصدا",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155308/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a2%d8%ae%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "عماد خدابخش تدوینگر سریال رهایم کن:",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "میخواستیم حس صحنهها را مخدوش نکنیم",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151828/%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%af-%d8%ae%d8%af%d8%a7%d8%a8%d8%ae%d8%b4-%d8%aa%d8%af%d9%88%db%8c%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به قسمت هفدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "رسم برادرکشی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154974/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به قسمت شانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در ستایش قابها، لحظهها و حسها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153681/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "فایل اورجینال رهایم کن و من باید می رفتم محسن چاوشی را دانلود کنید",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "همه ترانه ها، موسیقی متن و تیتراژ سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148725/%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%aa%db%8c%d8%aa%d8%b1%d8%a7%da%98-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "درباره سریال رهایم کن، سریالی درباره زندگی نیم قرن پیش",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خان نایب سرخی و مردم…",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153431/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به اتفاقات مهم قسمت پانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاهکاری به نام حسن معجونی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152898/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "طراح صحنه سریال رهایم کن:",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نظیر تهرانِ رهایم کن را در هیچجا ندیدهاید",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151084/%d8%b3%d9%87%db%8c%d9%84-%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4-%d8%a7%d8%b4%d8%b1%d8%a7%d9%82%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "انتخاب آثار برگزیده بازیگری که در هر نقشی میدرخشد",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بهترین فیلم و سریال های محسن تنابنده",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150595/%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به موسیقی سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "امضای یک آهنگساز",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151159/%d9%85%d9%88%d8%b3%db%8c%d9%82%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "یادداشتی درباره ده قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "روایت نفسگیر هاتف و حاتم",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148950/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به هنر بازیگری در سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "تنابنده و معجونی؛ فراتر از تصور",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148991/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%db%8c-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به رویکرد داستانی سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "یک دلبر و دو برادر",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148935/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به شخصیت محوری سریال رهایم کن؛ حاتم نایبسرخی با بازی محسن تنابنده",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "در محاصره دردها",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148626/%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نقد نوشته ماهنامه فیلم امروز درباره سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فعلاً رهایش نکنید تا ببینیم چه میشود!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147292/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "خالقان موفق «میخواهم زنده بمانم» سریال دیگری ساختهاند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هر آنچه باید درباره سریال رهایم کن بدانید",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/143902/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "نگاهی به کارنامه و آمار مخاطبان فیلمهای بازیگری که از پس هر نقشی بر میآید",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "هوتن شکیبا؛ درخشان در همهجا",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "یادداشتی بر آغاز سریال رهایم کن ساخته شهرام شاهحسینی",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فصل عشق و گستاخی",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144802/%db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%a2%d8%ba%d8%a7%d8%b2-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "مروری بر کارنامه تعداد تماشاگران فیلمهای بازیگری که برای هر نقشی مناسب است",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "محسن تنابنده؛ رکورددار سیمرغ در زمان کوتاه!",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/143962/%d9%85%d8%ad%d8%b3%d9%86-%d8%aa%d9%86%d8%a7%d8%a8%d9%86%d8%af%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "تجربه تماشای قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "چه چیزهایی را برای تماشای رهایم کن باید رها کنیم؟",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144322/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خلاصه داستان سریال رهایم کن از این قرار است: «هاتف» و «حاتم» دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود هستند. حاتم -پسر ارشد خانواده- دلداده پرستار بچهاش، «مارال» است. در حالی که هنوز ابهامات زیادی در رابطه با سرنوشت زن سابقش در میان اهالی سیاهرود وجود دارد. مارال میفهمد جان برادرش در خطر است. حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه میشود داستان برادر او به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خورده است. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیده عاشقانهای میشوند که خروج از آن ممکن است آنها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بکشاند…",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86"
},
{
"type": "p",
"text": "زمان پخش و تعداد قسمت های سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اولین قسمت سریال شهرام شاه حسینی ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ پخش شد. این سریال جمعهها ساعت ۸ صبح بهطور اختصاصی از فیلیمو پخش شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال رهایم کن ۱۸ قسمت است و آخرین قسمت آن ۲۶ خرداد ۱۴۰۲ در دسترس قرار میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فهرست بازیگران و عوامل سریال رهایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بازیگران سریال رهایم کن این چهرهها هستند؛ محسن تنابنده ، هدا زینالعابدین، هوتن شکیبا ، مهدی حسینینیا، بابک کریمی، مونا احمدی، مائده طهماسبی، شهرام قائدی، رابعه مدنی، محمد صادق میرمحمدی و با حضور آزاده صمدی، حسن معجونی، یوسف تیموری و سام نوری.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/"
},
{
"type": "p",
"text": "سرپرست نویسندگان و تهیهکننده: مجید مولایی / کارگردان: شهرام شاهحسینی / نویسندگان: سینا شفیعی، سجاد ابوالحسنی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مدیر فیلمبرداری: آرش رمضانی / مدیر تولید: فواد بور بور / جلوههای ویژه بصری: فرید ناظر فصیحی / صداگذاری و میکس: حسین ابوالصدق / طراح صحنه: سهیل دانشاشراقی / تدوین: عماد خدابخش / مدیر صدابرداری: یاسر رمضانی / طراح چهرهپردازی: عباس عباسی / موسیقی: بامداد افشار / مشاور انتخاب بازیگر: پانتهآ پناهیها / مدیر اجرایی: کامبیز دارابی / طراحان لباس: مارال جیرانی، نازنین خزاعی / دستیاران اول کارگردان: علیرضا هاشمی، افشین آقایی / منشی صحنه: هدیه نصیری / مدیر برنامهریزی: سجاد دینپرست / عکاس: امید صالحی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره کارگردان سریال؛ شهرام شاه حسینی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شهرام شاهحسینی فعالیتش را در سینما با دستیاری کارگردانهای مطرحی همچون بهرام بیضایی و رسول ملاقلیپور و بهمن قبادی آغاز کرد. او یکی از استعدادهای نوظهور سینمای ایران در دهه ۸۰ بود که با ساخت فیلمهای کوتاه توجه اهالی رسانه و منتقدان و سینماگران را به خودش جلب کرد. ساخت ۳ فیلم کوتاه که ارمغانش سیمرغ جشنواره فجر بود، باعث شد شاهحسینی وارد عرصه فیلمسازی شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه در ابتدای مسیر برای آنکه در بدنه سینما بتواند به عنوان فیلمساز حضور جدی داشته باشد چند فیلم تجاری از جمله کلاغ پر و زنها فرشتهاند را ساخت اما با ساخت فیلم خانه دختر نشان داد دغدغههای جدیتری در عرصه سینما دارد. خانه دختر اگرچه در اکران عمومی دچار جرح و تعدیل فراوان شد اما دقت در انتخاب فیلمنامه مناسب و همکاری با نویسنده و فیلمسازی همچون پرویز شهبازی مسیر را برای شاهحسینی به سمت سینمای دغدغهمند هموار کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "شاهحسینی حضور در عرصه سریالسازی را با ساخت سریالهای مطرحی چون هشتونیم دقیقه و پرستاران به تجربهای درخشان در کارنامه کاریاش بدل کرد و سپس با حضور در عرصه نمایش خانگی با ساخت سریال میخواهم زنده بمانم نشان داد جزو فیلمسازان صاحب سبک و کاربلد سینما و نمایش خانگی است. میخواهم زنده بمانم فصل جدیدی در سریالهای نمایش خانگی بود؛ شاهحسینی ثابت کرد حضور در نمایش خانگی صرفا جنبه تجاری و سرگرمی ندارد و میتوان بر بستر داستانی جذاب و پرکشش حرفهای مهمی را زد و مخاطب را با خود همراه کرد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/46593"
},
{
"type": "p",
"text": "حالا شاهحسینی یکبار دیگر با سریال رهایم کن که پخش آن از فیلیمو قرار است آغاز شود تجربه دلپذیر دیگری را برای مخاطبان رقم زده است که میتواند در ادامه موفقیتها و فعالیت درخشانش در فیلمسازی او را به مرتبههای مهمتری رهسپار کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چرا سریال تازه شهرام شاه حسینی را تماشا کنیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "گذشته آدمها نشاندهنده شیوه کاری آنهاست؛ شهرام شاه حسینی تجربه قابل اعتنایی در سریالسازی در تلویزیون و نمایش خانگی دارد و اثر به اثر، در پرداخت داستانی و شیوه روایت، پیشرفت کرده است؛ این صعود قدم به قدم باعث میشود به این سریال هم امیدوار باشیم که یک گام بزرگ از سریال میخواهم زنده بمانم بهتر و جذابتر باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "محسن تنابنده هربار که نقش جدیدی پذیرفته، یک تجربه جدید و اغلب شگفت از خود بهجا گذاشته است. اینبار هم او بازیگر نقش اول این سریال است و در اتمسفری متفاوت با همه نقشهای پیشینش، کاراکتر جذابی خلق کرده که حتما به دیدنش میارزد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "عین جمله قبلی درباره هوتن شکیبا هم صادق است؛ او نیز یکی از بازیگران با استعدادی است که هر نقشی که میآفریند، در دل مردم جا باز میکند؛ فرقی ندارد سریال طنز باشد یا فیلمی تراژیک. در سریال رهایم کن، یک بازی متفاوت و نقشی متفاوت از او میبینید.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ترکیب بازیگران این سریال، وسوسهانگیز است. از سویی، حضور بازیگرانی که نخستین تجربه سریال درام در نمایش خانگی را از سر میگذرانند، در کاری از شاهحسینی که آزمونپسداده، یکی دیگر از دلایل تماشای سریال رهایم کن است.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "در هنگام تماشای این سریال، به قاببندیها، نورپردازی و رنگ این سریال دقت کنید. تصاویر چشمنوازی که با وسواس ثبت شدهاند تا به مخاطبان فیلیمو، احترام بگذارند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "موسیقی متن بامداد افشار یکی از جذابیتهای این سریال تازه فیلیمو خواهد بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تیزر و پوستر اصلی سریال رهایم کن از فیلیمو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکسهای سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/photos/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/155296/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%ac%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154689/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس های پشت صحنه سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/154360/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%be%d8%b4%d8%aa-%d8%b5%d8%ad%d9%86%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت شانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/153492/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس و پوستر قسمت پانزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/152347/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d8%a7%d9%86%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهاردهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151705/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سیزدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/151301/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%db%8c%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوازدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150851/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت یازدهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/150117/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%db%8c%d8%a7%d8%b2%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/149404/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت نهم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/148833/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%86%d9%87%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هشتم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147980/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d8%b4%d8%aa%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت هفتم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147869/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%87%d9%81%d8%aa%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت ششم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/147566/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b4%d8%b4%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت پنجم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/146994/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d9%be%d9%86%d8%ac%d9%85-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت چهارم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145800/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%da%86%d9%87%d8%a7%d8%b1%d9%85-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت سوم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145330/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "پالت رنگی سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/145079/%d9%be%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d8%b1%d9%86%da%af%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت دوم سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144499/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%af%d9%88%d9%85-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "عکس ها و پوستر قسمت اول سریال رهایم کن",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/144016/%d8%b9%da%a9%d8%b3-%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c%d9%85-%da%a9%d9%86/"
}
] | null |
original:بچهها/معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی سریال سریال بساز و بپز برای بچهها | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال بساز و بپز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال بساز و بپز The Makery یک خانه معمولی نیست! این خانه پر از صنایع دستی عجیب و غریب، هنرهای شگفتانگیز و ایدههای الهام بخش است و حتی صحبت میکند! این فضای سورئال مملو از عناصر کمدی، مکانیکی و انیمیشنی است که به آن جان میبخشند. میکری در هر قسمت مخاطبان خود را به یک ماجراجویی هنری برای ساختن، پختن و خلق کردن دعوت میکند. ایدههای هر قسمت هیجانانگیز و همچنین به اندازه کافی ساده هستند که هر مخاطبی در هر سنی را مجذوب خود کند. میکری مکانی شگفتانگیز است که تخیل مخاطب خود را به شکل هیجانانگیزی رها میسازد. بنابراین خودتان را برای ماجراجوییهای غیرمنتظره آماده کنید. زیرا ایدههای جذاب و عجیب و غریب این سریال به همه افراد خانه شور و انگیزه برای خلق کردن میبخشد؛ چه این کار نوشتن در اسکچ پد باشد چه درست کردن خوراکیهای خوشمزه در آشپزخانه.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال بساز و بپز اولین برنامه از همکاری جدید پیکاک با اسکای کیدز در قالب تولید سریال کودک است. در واقع این برنامه برای اسکای کیدز، پیکاک و Terrific TV ساخته شده است. ریچارد هانت به عنوان تهیهکننده در کنار نیک آیلینگ و دریانا جونز به عنوان مدیران اجرایی تولید، در ساخت میکری مشارکت داشتهاند. همچین ایان فرانس نیز به عنوان تهیهکننده اجرایی اسکای کیدز نیز در این پروژه حضور دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شناسنامه سریال بساز و بپز یا the Makery",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "تاریخ عرضه: ۱۲ ژانویه ۲۰۲۳",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "مجری: بروک هنزل",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "شبکه: پیکاک",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ژانر: آموزشی، کودکان، خانوادگی",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "موضوعات: پختن و آشپزی، هنر، رقص، علم، فناوری، مهندسی و ریاضیات",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "رده بندی سنی: TV-Y (این رتبه مخصوص کودکان است و همه کودکان در همه سنین میتوانند آن را تماشا کنند. برنامههای با این ردهبندی سنی بیشتر برای یادگیری و آموزش هستند و به همین دلیل محدودیت خاصی ندارند)",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران سریال بساز و بپز",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استیون منگن که بخاطر بازی در فیلمهایی مانند بیلی الیوت، استیون دالدری و شتاب، ران هاوارد و مجموعههای تلویزیونیای مانند مارپل آگاتا کریستی شناخته میشود، مطرحترین چهره این مجموعه کودکانه است. علاوه بر منگن میتوان به نیمیشا اودرا در نقش خودش نیم، بروک هنزل، جوزف بالدراما، جاش الول و جو لاکین اشاره کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "The Makery درباره چیست؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک ماجراجویی هنری برای ساختن، پختن و خلق کردن که همه را به کشف خلاقیتها و تخیل خود سوق میدهد. در میکری، میزبان بروک هنزل، خالق و سازندهای است که در ایدهآلترین مکان برای بروز استعدادهایش زندگی میکند. میکری یک خانه تفریحی شگفتانگیز با رنگهای زنده، موسیقی شاد و فضایی پرشور و انرژی برای خلق کردن است. بروک در هر قسمت با مشکلی روبر میشود اما اجازه نمیدهد که این مشکلات سد راهی برای خلاقیتهای او باشند. او با کمک لوازم هنری خود و سایر وسایل موجود در میکری و همچنین چیزهای جالبی که در آنجا کشف میکند، آثار و کاردستیهای اورجینالی خلق میکند و آنها را گام به گام به مخاطبانش آموزش میدهد. بنابراین شما در هر قسمت کنکجاو خواهید بود که بروک چه چیزی خواهد ساخت؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آنچه والدین درباره این مجموعه باید بدانند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "والدین باید بدانند که سریال بساز و بپز یک برنامه تلویزیونی آموزش پیشدبستانی است که خلاقیت بچهها را برمیانگیزاند. بروک هنزل در قالب مجری این برنامه در هر قسمت با مسائلی روبرو میشود که الهامبخش تخیل و خلاقیت او هستند. او درست میکند، میپزد و پروژههای جالبی را تکمیل میکند که به اندازه کافی ساده و جذاب هستند که بچه مدرسهایها در آنها مشارکت داشته باشند. کوچکترهای داخل خانه نیز میتوانند به کمک والدینشان به راحتی کارهای جذاب هنزل را انجام بدهند. این برنامه با رنگهای روشن و موسیقی سرزنده و اجرای پرانرژی بازیگرانش، کنجکاوی، خلاقیت و یادگیری مهارتهای حل مسئله را تشویق میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "سخن آخر اینکه شما بعد از تماشای سریال بساز و بپز میتوانید با فرزندان خود درباره مسئله کنجاوی، خلاقیت و مهارتهای حل مسئله صحبت کنید. اینکه بروک چگونه از حواس خود استفاده میکند؟ چگونه به کمک حواس خود و کنجاوی میتوانیم درباره دنیای پیرامونمان بیاموزیم؟ از آنها بپرسید چه چیزهایی کنجکاوی و تخیلشان را برمیانگیزاند؟ کدام یک از فعالیتها و یا کاردستیهای بروک در برنامه را بیشتر دوست دارند و چرا؟ آیا دوست دارند در میکری زندگی کنند؟ اگر آره چرا و اگر خیر چرا؟ چه چیزی میکری را به مکانی جذاب و دوست داشتنی تبدیل میکند؟ اینها بخشی از سوالاتی هستند که با تماشای این برنامه آموزشی میتوانید با فرزندان خود در میان بگذارید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131020"
},
{
"type": "p",
"text": "آیا سریال بساز و بپز یک مجموعه خوب است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این مجموعه پیشدبستانی شبکه پیکاک المانهایی از برنامههای موفقی مانند ردپای آبی و خانه عروسکی گابی را با یکدیگر ترکیب میکند. در سریال بساز و بپز موسیقی انرژیبخش، اشیا و عروسکهای سخنگو و بچههای متفاوت وجود دارد. این همان برنامهای است که بچههای کوچک آن را دوست خواهند داشت و والدین نیز از تماشای آن توسط کودکان خود خشنود بنظر خواهند رسید. اما در حالیکه که بروک هنزل گاهی کاریزمای کمتری از خود نشان میدهد، خود میکری به اندازه کافی هیجانانگیز و جذاب است. بروک با ظاهر بسیار آراستهاش فاقد آن غرابت و منحصربفرد بودنی بنظر میرسد که از شخصیتی که در چنین مکان خلاقانهای زندگی میکند انتظار میرود. اما با اینحال، کاردستیها و فعالیتهایی که انجام میشوند برای جلب توجه مخاطبان کودک برنامه بسیار مناسب هستند. فعالیتهایی که میتواند والدین و فرزندانشان را درگیر فرایندهای خلاقانه خود بکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صحبتهای مجری برنامه بروک هنزل",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بروک هنزل که به عنوان میزبان و مجری در سریال بساز و بپز حضور دارد کار کردن در میکری را واقعا هیجانانگیز میداند: «من هرگز پیش از این با انیمیشن کار نکرده بودم، بنابراین واقعا هیجانانگیز بود». او همچنین این مجموعه را اینگونه توصیف میکند: «شخصیت من بروک در اینجا در یک خانه کارتونی زندگی میکند. خانهای که زنده است. ما به نوعی بهترین دوستان هم هستیم و من در آن درگیر دردسرهای خندهدار و احمقانه زیادی میشوم. من زمین میخورم و چیزهایی را میشکنم و خانه اغلب راهی پیدا میکند تا آنها را به چیزی تبدیل کنیم که میتوانیم با هم بسازیم. بنابراین ما چیزهای زیادی شامل مصولات هنری و صنایع دستی مختلفی میسازیم و همچنین چیزهایی میپزیم. هر کسی که این برنامه را تماشا میکند نیز میتواند به ما ملحق شود». هنزل درباره چالشهای پذیرش نقش یک مجری در یک برنامه مربوط به کودکان به مسئله انرژی اشاره میکند و اینکه ایفای چنین نقشی انرژی زیادی میطلبد:«واقعا هر روز فوقالعاده پرانرژی بودم. بنابراین فکر میکنم چالش اصلی حفظ این انرژی بود و واقعا امیدوارم که این کار را انجام داده باشم».",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | جیران؛ تاریخ در تالار آیینه | [
{
"type": "p",
"text": "جیران اگر پربینندهترین سریال سال نباشد – که طبق آمارهای پلتفرم تولیدکننده، هست – قطعاً پرسروصداترین سریال در بین همه محصولات تلویزیون و شبکه ویدئویی بوده و بیش از هر رقیب دیگری توجه عمومی و موج رسانهای ایجاد کرده است. درباره کیفیت کلی سریال و ویژگیهای بصری و رواییاش مطالب فراوانی نوشته شده و بد نیست در این مختصر، فقط به چند نکته مشخص پرداخته شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مهمترین اشکالهایی که از اولین قسمت به سریال جیران وارد میشد و هنوز هم در فضای مجازی تکرار میشود، اول صحت تاریخی داستان (حتی در موقعیتهای فرعی و شخصیتهای گذری) و دوم همسان نبودن لحن گفتوگوها بوده است. درباره لحن و ادبیات سریال صحبت خواهیم کرد اما در بحث صحت تاریخی که گاه با نوعی ذوقزدگی و مچگیری به دستاویز تحقیر جیران تبدیل شده باید چند نکته را در نظر گرفت؛ اول اینکه حسن فتحی و گروه همکارانش از ابتدا قصد روایت واقعگرایانه تاریخ دوران قاجار را نداشتهاند و اولویتشان قصهپردازی و جذب مخاطب گسترده بوده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دوستداران آثار تاریخی، از جمله نگارنده، روایت واقعگرایانه با رعایت جزییات در نورپردازی و معماری و طراحی لباس و فضاهای داخلی را ترجیح میدهند؛ از نوع مثلاً مکبث ِ رومن پولانسکی که دربار شاه اسکاتلند را با پنجرههای بدون شیشه و شمعهای مومی بدقوارهای که دودشان بیش از روشناییشان است و یک وجب گلولای کف زمین تصویر میکند و درباریها با لباسهای فاخر اما کثیف و چروکیده، برای گرم شدن در بستر خوابشان سگ بغل میکنند! ولی این تصویر فقط برای علاقهمندان به تاریخ جذاب است. مردم عادی از نمایش جزییات چوببندی سقف عمارت دانکنکینگ یا ارتفاع تخت چوبی زمخت ادوارد دوم در کوشک شاهی وستمینیستر به وجد نمیآیند یا حتی شاید متوجه چنین جزییاتی نشوند و برایشان مهم نباشد. در عوض سکانسهای خیالی و پرزرقوبرق بازی تاج وتخت یا حتی از آن هم کمتر، رنگولعاب ماجراهای هزارویکشبی حرمسرا و دسیسههای درباری در حریم سلطان برایشان جالب است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برای رسیدن به بیننده میلیونی فقط یک فرمول وجود دارد: ساده کردن تاریخ و افزودن چاشنی و رنگولعاب فراوان و ردیف کردن دهها شخصیت جذاب با بازیگران مشهور و دکور و موسیقی و سایر مصالح و ملزومات. فرقی نمیکند در بیبیسی و نتفلیکس طراحی تولید انجام شود یا فیلیمو و نماوا؛ در هر صورت حاصل کار در محدوده سریال خاندان تودور و ملکه سفید تا جیران تعریف میشود و البته هر یک از این سریالها هم قواعد و اصول خودشان را دارند و طبعاً مخاطبان دوستدارشان هم الزاماً عامی و سهلپسند نیستند؛ تماشاگرانی هستند علاقهمند به سرگرمی و قصه و ماجرا.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قطعاً فتحی بلد بوده لباسهای سیاهیلشکرها را خاکوخُلی کند یا حالوهوای محیطهای خارجی را با رعایت جزییات بصری کوچک و ارزان، به واقعیت نزدیک کند اما اساساً قصدش این نبوده که توهم واقعگرایی تاریخی ایجاد کند، وگرنه چسباندن چند تار مو پشت لب مخدرات حرمسرا برای هیچ گریموری کار سختی نیست. کار او را باید از جنس کار علی حاتمی در نظر گرفت؛ زمینهای تاریخی و سپس داستان و شخصیت و موقعیتهای خیالی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رعایت واقعگرایی تاریخی و حفظ صحت جزییات اولاً کار سختیست و ثانیاً قاعده بازی جداگانهای دارد. حاصل آن نگرش، فیلم و سریال جدی تاریخی میشود ولی باید قید مخاطب را بزند. بدترین آثار تاریخی آنهایی هستند که [به اصطلاح رایج و محبوب این روزها] وسط بازی میکنند؛ یعنی الگوهای جذب مخاطب را به کار میگیرند ولی با رعایت چند نکته سطحی و ترکیب الگوهای دو طرف، به محصولی میرسند که ادعای روایت تاریخی دارد ولی ضمناً همه روابط شخصیتها و فضای داستانیاش جعلی و در تناسب با پسند روز است؛ مثل بعضی ساختههای ریدلی اسکات و انبوهی سریال جدید از نوع خاندان مدیچی و ورسای و… در این بین جیران دستکم تکلیفش را با مخاطب روشن کرده و قرارداد دراماتیک روشنی وضع میکند که حتی در مواردی با شکستن مسیر واقعیت، مثل فیلم نوح یا سریال شیاطین داوینچی وارد عرصه خیالپردازی محض میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قطعاً فتحی بلد بوده لباسهای سیاهیلشکرها را خاکوخُلی کند یا حالوهوای محیطهای خارجی را با رعایت جزییات بصری کوچک و ارزان، به واقعیت نزدیک کند اما اساساً قصدش این نبوده که توهم واقعگرایی تاریخی ایجاد کند، وگرنه چسباندن چند تار مو پشت لب مخدرات حرمسرا برای هیچ گریموری کار سختی نیست. کار او را باید از جنس کار علی حاتمی در نظر گرفت؛ زمینهای تاریخی و سپس داستان و شخصیت و موقعیتهای خیالی.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نکته بعدی الزامهای اضافهایست که در روایت تاریخی بهخصوص در محدوده تاریخ معاصر این سرزمین وجود دارد. جیران شاید آخرین سریال از این نوع باشد که در این سالها ساخته میشود، همان طور که بعید است دیگر پروژهای در حد شهرزاد داشته باشیم (فارغ از حواشی بیپایان و منبع تأمین هزینههایش، که ربطی به این بحث ندارد.) و اینکه تا همین حد هم اشارههای سیاسی و شباهتهای تاریخی بین گذشته و امروز در جیران تحمل شده، جای تعجب دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حال تصور کنید که قرار بود شخصیت جیران معاصر امیر کبیر باشد، یا کوچکترین اشارهای به قیام بابیه و دعوی آن سید شیرازی در سالهای ابتدایی سلطنت ناصرالدینشاه شود، یا گفته میشد که عزیزخان مُکری داماد امیر کبیر بوده است؛ به نظرتان سریال متوقف نمیشد؟! اینکه کسی در ویکیپدیا جستوجو کند که فرضاً کاظمخان پسر میرزا آقاخان نوری در زمان روایت داستان متأهل بوده، کار سختی نیست اما آیا این را هم در ویکیپدیا میتوان یافت که همسر ترکمنِ میرزا کاظم، برایش فرزندی به دنیا آورد که بعدها پدر یکی از رجال مهم شد و اکنون نمیتوان نامش را آورد؟ ملکزادهخانم (عزتالدوله) را پس از مرگ امیرکبیر چند بار «شوهر دادند» طوری که خود را از سر گلایه به اثاثیه عمارت قاجار تشبیه میکرد اما مردمی که سفتوسخت به این پنداشت غلط اما حماسی چسبیدهاند که «ملکزادهخانم پس از امیر دیگر ازدواج نکرد و گفت مرد نمیبینم که جای او بنشانم» تحمل شنیدن واقعیت را در سریالی پرمخاطب دارند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جنس روایت و قصهگویی فتحی و مواجههاش با تاریخ یادآور شیوه آشنای الکساندر دوما در رمانهای تاریخیاش است؛ البته در فرمت وطنی و سطح محدود و بدون قیاس کیفی. شخصیتپردازی دوما در رمانهای پرخوانندهای چون سه تفنگدار و ویکونت دوبراژِلون و گروه آهنین بر مبنای نمونههای واقعیست اما دوک دوریشیلیو یا کاردینال مازارَن در روایت دوما، شخصیتهایی دراماتیک با وجوه گوناگون اخلاقی و انگیزههای عاطفی پیچیدهاند که فقط در قابی تاریخی با کلیات درست قرار گرفتهاند. ملکه هنریتا استوارت، دختر چارلز اول انگلستان و همسر دوک اورلئان، در واقعیت رابطه عاشقانهای با لویی چهاردهم (که آن زمان در اوج جوانی و اقتدار بود) نداشت و خیلی زود هم جوانمرگ شد؛ پیش از به سلطنت رسیدن برادرش.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لویی قطعاً در آن زمان با مادموازل لوییز دولاوالیر درگیر عاشقانهای پرشور بود اما بخش مهمی از رمان دوما به شرح عشق ممنوعه لویی و هنریتا میپردازد و اصلاً جذابیت ماجرا هم به همین نیمه پنهان تاریخ است، وگرنه تاریخ لویی چهاردهم ِ ولتر با دقت و صحت بیشتری به شرح ماجرای این دو عضو خاندان سلطنتی پرداخته و دلیلی ندارد کسی روایت پرپیچوخم الکساندر دوما را بخواند. جیران هم با همین الگو طراحی شده اما اینکه در اجرا ضعف دارد یا شخصیتهایش را به مقصد نمیرساند بحث دیگریست و در حوزه نقد دراماتیک قرار میگیرد، نه انطباق و صحت تاریخی وقایع.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بر اساس همان الگوی دومایی، مهمتر از شخصیتهای اصلی چنین داستانی، شخصیتهای فرعی از نوع خواجه روشن (مرتضی اسماعیلکاشی)، فرضی فضول (امیر کربلاییزاده)، ننه آشوب (بهناز نازی) و اسدالله (سینا رازانی) هستند که بخشهای جذاب ماجرا و موقعیتهای فرعی را پیش میبرند. شخصیت خواجه روشن با الهام از پرسونای درخشان ابوتراب در رمان بیمانند داستان جاوید (اسماعیل فصیح) در صحنههایی یادآور شخصیت مختار در رمان دیگر همین نویسنده ( دل کور ) است و بازی متفاوت اسماعیلکاشی نیز بر جذابیتش افزوده است. از علویهخانم هدایت تا مردهشورهای چوبک که بر سر دامن زرشکی میت چکوچانه میزنند، ردپای بسیاری از شخصیتهای مشهور ادبیات معاصر را در طراحی شخصیتهای جیران میتوان دید، و این تا حدی به تسلط احسان جوانمرد (فیلمنامهنویس) در زمینه ادبیات و تا حدی به تجربههای موفق قبلیاش در داستانپردازی و طراحی دیالوگ و شخصیت در قالب تاریخی دوران قاجار (از جمله سریال بانوی عمارت ) برمیگردد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما متن در مواردی یکدست نیست (که بخشی از آن میتواند حاصل ممیزی سختگیرانه، بهخصوص در ماههای اخیر باشد) و دیالوگها نهتنها بین محاورهای و مکتوب، که گاه بین قجری و پهلوی هم تاب میخورند! اینکه در میانه دیالوگهای مفصل و سُفته قاجاری ناگهان تعبیر چالهمیدانی «خشتکت رو میکشم روی سرت» را میشنویم یا از جملههایی مثل «دکوپُز» و «زرتوپرت نکن» استفاده میشود شاید به این دلیل باشد که حسن فتحی با ادبیات عصر رضاشاه بیشتر آشناست تا لحن مسجع و پردنگوفنگ دوران قاجار، و جا به جا دیالوگهای کوچهبازاری لاتهای اوایل قرن (حوالی سالهای ۱۳۲۰) را قاطی دیالوگها کرده است؛ بهویژه که بارها از اضافه شدن سکانسهایی به متن اصلی و حتی نوشتن سر صحنه گفته شده و علاوه بر تغییرات تدوینی، در مواردی حتی دیالوگها و صحنههایی بهسرعت جایگزین قبلیها شده که طبعاً بیشتر حاصل اجرای بداههوار فتحیست تا متنی که سر صبر نوشته و جایگزین شده باشد. چنین دیالوگهایی را مقایسه کنید با نثر دقیق و جناسهای جذاب ادبی متن: «ما ظلالله شدیم که خطا نکنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاهی که هر روز و هر ساعت، مشغولِ خُسران باشه و محتاجِ جُبران، ناصرالدینه یا خاسرالدین؟» و در نظر بگیریم که مخاطب امروزی با تماشاگر هزاردستان و مخاطبان آثار علی حاتمی فرق میکند؛ نسلهای قبلی لااقل یک دور گلستان ِ سعدی را خوانده بودند و از قاعده کلی جناس و سجع و ایهام و تناسب سر درمیآوردند. دیالوگ سریال تاریخی امروزی باید برای مخاطبان جوانتر که سرشان را از گوشیهایشان بلند نمیکنند و به غلطنویسیهای اینستاگرامی عادت کردهاند هم مفهوم باشد و این سختترین بخش کار است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مجموع جیران با سر و شکل بصری جذاب و بازیهای همراهکننده و تصویر خوشآبورنگی که از تاریخ و گذشته نشان میدهد، در قصهگویی و جذب تماشاگر موفق است. مهمترین امتیاز سریال شاید تناظری باشد که بین گذشته و حال برقرار میکند؛ اینکه در همه دورههای سیاسی و تاریخی، جامعه ایرانی با ریا و استبداد و منفعتطلبی درگیر بوده و سیاستمداران و اهل قدرت، با ظاهر مصلحانه و ادعای شرافت و سلامت، صرفاً منافع و اغراض خود را جستوجو کردهاند. بعضی شباهتها بین گذشتگان و امروزیها چنان چشمگیر است که شاید در سریالی واقعگرا با صحت تاریخی بیشتر و روایت دقیقتر، مایه درسر و توقیف میشد ولی جیران لابهلای قصهگویی و عشقورزی و صحنهپردازی، کنایهها و اشارههای اجتماعیاش را هم پیش میبرد و اگر کسی سرش توی حساب باشد قطعاً متوجه نکتهها میشود.",
"ref": null
}
] | null |
original:گفتوگوی سریال/گفتوگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | قوانین صنعت نمایش خانگی بهروز نیست | [
{
"type": "p",
"text": "در سال های اخیر به ویژه از ۳ سال پیش و شیوع ویروس کرونا که توأم با تعطیلی یا نیمه تعطیل شدن سینماها و کاهش تولید فیلم بود، پلتفرم های عرضه فیلم و سریال بیش تر مورد توجه قرار گرفتند و ساخت سریال برای این پلتفرم ها رونق گرفت. ابتدا می خواهیم ارزیابی کلی تان از موقعیت پیش آمده را بشنویم تا پرسش هایی را در جزییات موضوع مطرح کنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محمدجواد شکوری مقدم: این یک فرصت جهانی است که شاید حتی ما دیرتر از سایر کشورها به آن رسیدیم. به هر حال صنعت سینما در سالهای اخیر مانند سایر صنایع فرهنگی دچار تحولات بسیاری شده است. موقعیت جدید با توجه به فضای تلویزیون و اوضاع اقتصادی سینما، یک فرصت عالی برای اهالی سینما و مردم محسوب میشود؛ چون اولاً خودشان برای سبد فرهنگی سینمایی خود تصمیم میگیرند و این انتخاب برای سینماگران و مدیران پلتفرمها بسیار ارزشمند است و ثانیاً به خاطر فضای تعاملی موجود در پلتفرمها، بازخورد و واکنش مردم به تولیدات، قابللمستر است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "محمدجواد شکوری مقدم: «حجم شکایات، مشکلات و فشارهایی که در این سالها برای ما به وجود آمده شاید به خاطر استقلال و عدم وابستگی به نهادهای دولتی باشد. ضمن این که معتقدم اتصال و وابستگی شرکتهای حوزه فناوری و تولید محتوا به هر شرکت یا نهاد دولتی، در بلندمدت باعث افت کیفی و کمّی فعالیتها و تولیدات و در نهایت شکست شرکت میشود»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال سازی برای پلتفرم های وی اودی به نظر می رسد که بر خلاف تولید فیلم، یک سرمایه گذاری تضمین شده است. آیا این تصور درستی است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لزوماً این طور نیست. به هر حال مانند هر صنعت دیگری، بهویژه در بخش خصوصی، حیات و ممات این سرویسها بر پایه تولید و تقاضا، یا تولید و فروش شکل میگیرد. به عبارتی با توجه به تنوع محتوا در فضای مجازی، فرصت و قدرت انتخاب مردم و همچنین وجود رقیبان، اگر نتوان مخاطب را راضی نگه داشت یا تولید را بر اساس ذائقه مخاطب طراحی کرد، بقا و ارتقا، خیلی کار سختی میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "منابع مالی این سریال ها چه هستند؟ آیا خود پلتفرم ها سرمایه گذاری می کنند یا تهیه کنندگان پس از تولید وارد مذاکره با پلتفرم ها می شوند؟ لطفاً در مورد سازوکار و سرمایه گذاری تولید این سریال ها توضیحی بدهید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هر دو مورد وجود دارد. هم بر اساس سفارش و سرمایهگذاری ما، کارها تولید و پخش میشود و هم گاهی پس از تولید، پیشنهاد پخش به دست ما میرسد. البته ما در فیلیمو یک سازمان تولید داخلی منسجم داریم که برای تولیدات خود از ایده و طرح تا فیلمنامه و گروه سازنده، در آنجا تصمیمسازی میکنیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیوه کار پلتفرم ها از آغاز ظهور ساترا چه تغییری کرده؟ اوضاع بهتر شده یا بدتر؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قطعاً اوضاع بهتر نشده چون معتقدیم همکاری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دلیل تجربه ارتباط موفقتر با بخش خصوصی و درک محترمانهتر و حرفهایتر از بدنه هنری کشور، راحتتر بود اما مشکل اصلی در مواجهه با ساترا، نبودن چارچوب دقیق قانونی در ابعاد نظارتی و صدور مجوز است. البته الان با همراهی قوه قضاییه، مشکلات تا حد زیادی کم شده اما همچنان چالش چارچوب نظارت بین ما و ساترا وجود دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مهم ترین چالش فیلیمو از آغاز فعالیتش چه بوده؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مهمترین چالش ما و در مجموع صنعت نمایش خانگی، قانون و بهروزرسانی قوانین است. به هر حال این صنعت فضای جدیدی است که با نگاه و رویکرد سنتی و قوانین گذشته نمیتوان مدیریتش کرد؛ چه در موضوع نظارت و چه در بحث مدیریت و توسعه.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مهم ترین دشواری پلتفرم ها، اکنون و در آینده چیست؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نبود حکمرانی واحد و قوانین بهروزشده متناسب با توسعه فضای مجازی و ظهور رسانههای نوین.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رونق تولید سریال ها باعث جلوگیری از بحرانی عمیق در تأمین معیشت بخشی از دست اندرکاران سینما شد. آمار و اطلاعاتی درباره جزییات این موضوع دارید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در سالی که گذشت به طور مستقیم و غیرمستقیم حدود ۱۵ هزار نفر در کنار صنعت سینمای خانگی حضور داشتند و بهنوعی معیشتشان به این پلتفرمها گره خورده بود. از سویی میزان مخاطبان ما نیز نشان میدهد مردم هم این تنوع تولید و برنامهریزی برای سبد فیلم و سریال را پسندیدهاند و با ما همراهی کردهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تا به حال چند شکایت از فیلیمو در زمینه های مختلف شده. این پرونده ها اکنون در چه وضعیتی هستند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حدود ۷ شکایت از فیلیمو ثبت شده که بیشترشان به صدور قرار منع تعقیب ختم شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تصور عمومی این است که تشکیلات مهم و حساسی مانند آپارات، و فیلیمو که زیرمجموعه آن است، قاعدتاً برای ایمنی خود باید به یکی از نهادهای قدرت متصل باشد. وضعیت شما از این حیث چه گونه است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما شرکتی صددرصد خصوصی هستیم با سهامداران مشخص و وضعیت روشن. اتفاقاً حجم شکایات، مشکلات و فشارهایی که در این سالها برای ما به وجود آمده شاید به خاطر همین استقلال و عدم وابستگی به نهادهای دولتی باشد. ضمن این که معتقدم اتصال و وابستگی شرکتهای حوزه فناوری و تولید محتوا به هر شرکت یا نهاد دولتی، در بلندمدت باعث افت کیفی و کمّی فعالیتها و تولیدات، و در نهایت شکست شرکت میشود. به همین دلیل در تمام این سالها، مجموعه را خصوصی حفظ کردیم تا طراوت، انرژی، سرعت، خلاقیت و استقامت لازم برای توسعه را از دست ندهیم.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت اول منتالیست | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت اول منتالیست",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | آنچه درباره فیلم پیدایم کن میدانیم | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان فیلم پیدایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان فیلم پیدایم کن از این قرار است: مادر دلسوزی به نام جونگ-یئون شش سال پس از مفقودی پسرش همچنان امید خود را از دست نداده است؛ حتی پس از آن که تصادف تکاندهنده شوهرش نیز به غم و اندوه او افزود. وی با اینکه در سوگ است و در یاس و ناامیدی ازدسترفتههایش غرق شده اما همچنان تسلیم نشده است؛ و درست زمانی که به نظر میرسد همه چیز بیهوده است، مادر از وجود پسری در منطقهای خارج از شهر و بین مردمان ماهیگیر باخبر میشود که ظاهرا به پسر گمشده او شباهت دارد. جونگ-یئون که با محیطی عجیب و پلیسهایی فاسد روبهرو است – که سوءاستفاده از بچهها را سرپوش میگذارند – احتمالا نمیتواند از پس تمام موانع سر راهش بربیاید.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فهرست عوامل و بازیگران فیلم پیدایم کن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نویسنده و کارگردان: کیم سئونگ-وو / مدیر فیلمبرداری: لی مو-گی / تدوینگر: کیم چانگ-جو",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بازیگران فیلم پیدایم کن : لی یانگ-ای (جونگ-یئون)، یو جی-مایونگ (پلیس هونگ)، پارک هِی-جون (میونگ-گوک)، لی وون-کیون (سئونگ-هیون)، و…",
"ref": "https://www.filimo.com/m/2kpmu"
},
{
"type": "p",
"text": "امتیازهای تماشاگران و منتقدان به فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آرای ۱۲۸۱ کاربر سایت «آیامدیبی» به فیلم پیدایم کن ، امتیاز میانگین ۶.۴ از ۱۰ را نشان میدهد. در ادامه میتوانید بخشی از نظر سه منتقدی را مطالعه کنید که نقدهای آنها در سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان «راتن تومیتوز» ثبت شدهاند:",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "هالیوود ریپورتر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دِبرا یانگ | سینمای کره معمولا از شدت نقاط عطف داستانی نمیکاهد حتی اگر درباره بلاهای ناگفتنیای باشد که بزرگترها سر پسرکی بیگناه میآورند. از این رو، تریلر کیم سئونگ-وو نویسنده و کارگردان – که درباره بچهای گمشده است – مناسب آدمهای نازکدل یا ترسو نیست. فیلم پیدایم کن که با کنتراستهای شدید فیلمبرداری شده است و با چرخشهای ناگهانی و تکاندهنده پیرنگ زهراگین شده، مملو از ترس و وحشت روانشناختی است ولو اینکه بیشتر خشونت فیزیکی فیلم برای پایان کنار گذاشته شده باشد. این نخستین اثر سینمایی بلند سئونگ-وو که در بخش کشف جشنواره تورنتو اولین نمایش جهانیاش را پشت سر گذاشت، بازگشت باشکوه لی یانگ-ای به سینما را هم پس از بازی در «همدردی با بانوی انتقام» (پارک چان-ووک، ۲۰۰۵) رقم زده است.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "فیلماینک | امتیاز ۱۷ از ۲۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کِین نوبل-دیویس | فیلم پیدایم کن بیرحمانه پیش میرود و آنچه حقیقتا آن را چشمگیر کرده – تا حد زیادی مثل شخصیت اصلی دلربای داستان – این موضوع است که ظلمت را تصدیق میکند اما اجازه نمیدهد که بر همه جا حاکم شود. جونگ-یئون با وجود تمام سختیها، همه دروغهایی که میشنود و تمام سرگردانیهای عمدیای که به او تحمیل میشود، هرگز تسلیم نمیشود؛ و فیلمسازان هم اجازه نمیدهند این وضعیت و کاهش شدید همدلی با قهرمان زن، او را غرق کند. دنیای پیرامون او ظالمانه تیرهوتار است اما امید هم در آن یافت میشود. «مرا به خانه بیاور» مسترکلاسی در این زمینه است که چرا داستانگویی غمافزا بهشدت مورد نیاز است؛ چون با نمایش بیکموکاست ظلم و بیرحمی، اجازه میدهد کسانی که با آن مبارزه میکنند هم با تمام وجود به پیکارشان ادامه دهند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "هانسینما",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ویلیام شوارتس | لحظههای اصلی ترس و وحشت به شکل تکاندهندهای ساده و عادی به نظر میرسند؛ و شاید خط سیر داستان قابل پیشبینی به نظر بیاید اما فیلم موقعیتهای پرتنش خیلی خوبی را در بر میگیرد.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | یک سیامک انصاری سرحال و دیگر هیچ! | [
{
"type": "p",
"text": "راستش نقد نوشتن بر «خط استوا»، شاید حتی از نوشتن فیلمنامهاش هم سختتر باشد. فیلمی که بعد از معرفی شخصیتها و طرح موقعیت اولیهاش، دچار همان بطالت و پوچیای میشود که دو شخصیت اصلیاش سرگردان در اندونزی گرفتارش شدهاند. دستآخر هم وقتی منتظریم فیلم بعد از نزدیک به یک ساعت درجا زدن و در یک نقطه ماندن، بالاخره به راه بیفتد، درست در اوج تعلیق، ناگهان «تمام» که نه… «بریده» میشود. گویی با قسمتی از یک سریال یا فیلمی دنبالهدار مواجه بودهایم که برای تماشای قسمت دومش باید تا هفته یا حتی سالهای بعد صبر کنیم، اما تیتراژ پایانی بیهیچ توضیح و اشارهای، روی نمایی از آسمان نقش میبندد و پس از آن دیگر کارگردان فیلم (اصغر نعیمی) همه چیز را به ذهن خلاق تماشاگرش میسپارد. به واقع فیلم درست وقتی که قرار بود شروع شود، به پایان میرسد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "خط استوا البته موقعیت مرکزی جالبی دارد: رئیس و نایبرئیس جدید فدراسیون فوتبال -که تقریباً هیچ چیز از حوزه ریاستشان نمیدانند- در راه مالزی برای شرکت در اجلاس ایافسی، با یک سفر اعلامنشده سر از اندونزی درمیآورند تا ضمن عقد قراردادی با زیدان، بمب خبریشان بترکانند. اما زیدان نمیآید و آنها در اندونزیِ دچار شورش و در آستانه کودتا -که فرودگاههایش تعطیل شده- اسیر میشوند. اما از اینجا به بعد، فیلم دیگر هیچ ایدهای برای ادامه خط رواییاش ندارد و صرفاً هر موقعیت بامزه یا بیمزه (و اغلب تکراریای) که به ذهنش رسیده را در مسیر قهرمانهایش قرار داده -از مواجهه با دختری بیپول و بیپناه در خیابان تا رفتن بیهیچ دلیلی به «جزیره لختیها»؛ از غذا خوردن در کیافسی تا جریمه رانندگی بیگواهینامه-، به این امید که از این رهگذر هم خندهای بر لب تماشاگرش بنشاند هم زمانش را به تایم استاندارد یک فیلم بلند سینمایی برساند؛ چون تنه اصلی روایت –اگر اصولاً چنین چیزی در فیلم وجود داشته باشد- به قدری بلاتکلیف و سردرگم است که هر لحظه میتوان نقطه پایانش را گذاشت.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/a70l6"
},
{
"type": "p",
"text": "در خلال این اتفاقات البته قرار بوده با رویکردی انتقادی، نادانی و بیکفایتی مدیران فوتبالی کشور و مسائل مبتلابه آن (از ممنوعیت ورود زنان به استادیوم تا زد و بندهای مالی و باندبازی و زیرآبزنیهای سیاسی) به تصویر کشیده شود، اما همه چیز سطحی و روزنامهای در حد کلیاتی قابل حدس باقی میماند؛ نقدهایی که هزار بار تند و تیزتر و حتی طنازانهترش را در مطبوعات ورزشی یا خدابیامرز «نود» عادل خوانده و دیده بودیم. از زن اغواگر خط استوا (آزاده صمدی) هم که حضورش در قصه کمرنگ و منقطع و باری به هر جهت است، کار خاصی برنمیآید. در واقع مشخص نیست که فیلم تا چه حد میخواسته چنین شخصیتی را جدی بگیرد. الان اینطور به نظر میرسد که فیلمنامهنویس صرفاً هر جا که قصهاش خالی مانده و به هیچ ترتیبی پر نمیشده، به بهانهای او را آفتابی کرده و کمی بعد دوباره به چادرش فرستاده. ماجرای مذاکره با مدیران فوتبال بانوان اندونزی، عقد قرارداد با مربی پرتغالی و دعوت از تیم زنان این کشور برای سفر به ایران نیز بی که سرانجامی پیدا کند و آخر و عاقبتش را بفهمیم، نیمهکاره وسط زمین و هوا به حال خود رها میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به غیر از فیلمنامه، اجرای بیشتر صحنهها هم پیش پا افتاده و سردستی است. نمونهاش سکانس خیالپردازی آقای رئیس در استادیوم خالی جزیره، که ناگهان تبدیل به یک موزیکویدئوی عجیب و غریب میشود که مشخص نیست چطور سر از اینجا درآورده و با چه منطقی به فیلم وصله پینه شده. انگار نعیمی در پنجمین فیلمش، برای کارگردانی بیش از حد روی نماهای گرم و خوشگل از طبیعت زیبای «بالی» حساب کرده و برنامه دیگری نداشته است. با این حال از حق نگذریم؛ خط استوا یک بازی سرحال و غافلگیرکننده هم دارد: سیامک انصاری. هر چقدر فرهاد اصلانی در نقش رئیس فدراسیون، بیانگیزه و کسالتبار و قابل پیشبینی است، انصاری در مقام «سانچو پانزا»ی او، حضوری سرحال و پرانرژی جلوی دوربین دارد. او در خط استوا برخلاف چهرهای که در بیشتر بازیهایش در آثار مهران مدیری دیدهایم -«برره»، «قهوه تلخ»، «ساعت پنج عصر» و…، که در تمامیشان عاقلی در دنیای دیوانههاست- این بار خودش باید بار خلی و مشنگی قصه را به دوش بکشد، و انصافاً در چندتایی از سکانسها خوب از پس این کار برمیآید؛ مثل گیر دادنش به آقای رئیس سر تماشای فیلمی درباره آناتومی بدن، یا تمرین رقصش، یا از همه مهمتر آواز خواندن ملنگانهاش تحت تأثیر روانگردان در هتل، که احتمالاً تنها سکانسی از فیلم است که میشود صدای قهقهه را در سالن سینما شنید. اگر نبود شیطنتها و شوخ و شنگیهای او در نقشی متفاوت با کارنامه بازیگریاش، احتمالاً خط استوا از این هم غیرقابل تحملتر میشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر فیلم خط استوا اصغر نعیمی",
"ref": null
}
] | null |
original:گزارش سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | جایزه بزرگ جشنواره سریزمانیا برای سریال آکتور | [
{
"type": "p",
"text": "سریال آکتور جایزه بزرگ بخش بینالملل جشنواره سریزمانیا Series Mania را از آن خود کرد. این برای نخستین بار است که یک سریال ایرانی تولید شده در بخش خصوصی در یک جشنواره معتبر جهانی، پذیرفته و در بخش اصلی و رقابتی جایزه اصلی را کسب میکند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "اختتامیه جشنواره فرانسوی سریزمانیا دقایقی پیش در شهر لیل فرانسه با اعلام برگزیدگان به کار خود پایان داد. طبق اعلام سایت جشنواره، سریال آکتور جایزه بزرگ جشنواره در بخش رقابتی بینالملل را کسب کرد. در این بخش، ۴ جایزه بهترین بازیگر زن و مرد، بهترین فیلمنامه و جایزه بزرگ جشنواره اهدا میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آکتور به کارگردانی نیما جاویدی و تهیهکنندگی مجید مطلبی در کنار سریالهایی از کشورهای آمریکا، فرانسه، اسپانیا، ژاپن و… که محصولات شبکههای بزرگ اپلتیوی پلاس، آرته، هولو، پارامونت و پرایم ویدئو هستند به رقابت پرداخت. جشنواره سریزمانیا یکی از بزرگترین رویدادهای بینالمللی در حوزه سریالسازی در جهان است که حدود ۴۰۰ سریال از کشورهای مختلف برای حضور در این دوره جشنواره ثبتنام کرده بودند و تنها ۸ سریال در بخش بینالملل مورد داوری قرار گرفتند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حرف های نیما جاویدی در حاشیه جشنواره سریز مانیا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیما جاویدی کارگردان سریال آکتور که همراه مجید مطلبی تهیهکننده این مجموعه در بخش رقابتی جشنواره سریزمانیا در فرانسه حضور دارند، درباره این سریال مصاحبهای با ورایتی انجام داده که اینجا بخشهای منتخبش را به نقل از ایرنا میخوانید:",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "امکان دارد داستان آکتور کمی اغراقآمیزتر از دیگر داستانها باشد اما در حقیقت، همه روی این سیاره نقش بازی میکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "ما دستکم از نظر سریالسازی در ورطه تکرار افتادهایم. بنابراین فکر میکنم آکتور طعم جدیدی به مخاطبان برای این که چیزی تازه و منحصربهفرد به آنها عرضه کند، ارائه میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "از دیدگاه نویسندگان داستانهای تخیلی، کارآگاه خصوصی میتواند به عنوان یک راهنما عمل کند، راهنمایی بیواسطه که آزادانه در موقعیتهای اجتماعی در حرکت است. شکسپیر میگوید تمام دنیا صحنه نمایشی است که مردان و زنان، بازیگران آنند و بسته به موقعیتهایشان و آنچه میخواهند به آن برسند، نقشهای متفاوتی را عهدهدار میشوند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "من هم فکر میکردم قرار دادن بازیگران در نقشهای کارآگاه خصوصی برای غلبه بر موانع، حل مشکلات و نجات خود و دیگران از مشکلات با استفاده از تواناییهای بازیگریشان، جذاب است. برخلاف شرلوک هلمز که از هوش خود بهره میگیرد یا ابرقهرمانانی که با قدرت باورنکردنیشان مردم را نجات میدهند، علی و مرتضی مشکلات را از سر راه برمیدارند و با هنرنمایی که دارند ماجراجویی و برای رهایی خود و دیگران از مشکلات اقدام میکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "هر چه پیش میرویم بیشتر متوجه خواهیم شد که تمامی شخصیتها در حال ایفای نقش هستند و از نگاه من، این کاملا از حقیقت برگرفته شده است. اگر چه امکان دارد داستان کمی اغراقآمیزتر از دیگر داستانها باشد اما در حقیقت، همه روی این سیاره نقش بازی میکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر جهانی سریال آکتور برای جشنواره سریزمانیا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "| خبر قدیمی | بهمن ۱۴۰۱",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رقابت سریال آکتور در جشنواره سریال ها",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "آکتور به معتبرترین جشنواره سریال اروپا راه یافت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به گزارش روابط عمومی سریال، حضور سریال آکتور -که به تازگی پخش آن در شبکه نمایش خانگی آغاز شده- در بخش رقابت بین الملل جشنواره سریزمانیا فرانسه، قطعی شد. حدود ۴۰۰ سریال از کشورهای مختلف برای حضور در این جشنواره ثبتنام کردند که تنها ۸ سریال برای رقابت در بخش بین الملل پذیرفته شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "«آکتور» در کنار سریالهایی چون ” POWER, MILKY WAY ,FORTRESS, DE GRACE ” از کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، اسپانیا، ژاپن و… که محصولات شبکههای بزرگ اپل تی وی پلاس، آرته، هولو، پارامونت و پرایم ویدئو هستند به رقابت میپردازد. این برای نخستین بار است که یک سریال ایرانی در یک جشنواره معتبر جهانی، پذیرفته و در بخش اصلی و رقابتی مورد داوری قرار میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریزمانیا یکی از بزرگترین جشنوارههای بینالمللی «سریال» در جهان است که سالانه در شهر لیل فرانسه برگزار میشود. امسال نیز این جشنواره که بزرگترین رویداد اختصاص یافته به مجموعههای تلویزیونی در اروپا لقب دارد، ۱۷ تا ۲۴ مارس (روزهای پایانی اسفند و ابتدای فروردین) با حضور نمایندگانی از کشورهای مختلف و مهمانان ویژه و منتخبی از سینماگران و چهرههای مشهور سریالهای مطرح جهان برگزار میشود. رئیس هیئت داوران این فستیوال «لیزا جو» Lisa Joy خالق سریال وست ورلد است که از HBO پخش شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال «آکتور» به کارگردانی نیما جاویدی و تهیهکنندگی مجید مطلبی، درباره زندگی پرفراز و نشیب چند بازیگر مستعد تئاتر است که با قبول یک پیشنهاد ویژه، زندگیشان دستخوش ماجراهای پیچیدهای میشود. در این سریال که پنجشنبهها از پلتفرم فیلیمو پخش میشود، نوید محمدزاده، احمد مهرانفر، هانیه توسلی، هومن برقنورد، هستی مهدوی، گلاره عباسی و مهراوه شریفینیا نقشآفرینی میکنند.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم/بچهها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | انیمیشن ریکی کرگدن درباره چیست؟ | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان ریکی کرگدن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن ریکی کرگدن Riki Rhino درباره شکارچی غیرمجاز و مخوفی است که شاخ یک کرگدن جوان سوماترایی به نام ریکی را میدزد. ریکی هم به منظور پس گرفتن شاخش با همراهی دوستش بِنی اردک، عازم سفری ماجراجویانه و هیجانانگیز در جنگلهای استوایی میشود. او در طول مسیر به حیوانات دیگر کمک میکند و هر بار مهارت جدیدی به عنوان پاداش کسب میکند که در ادامه سفرش به او کمک خواهد کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل و بازیگران ریکی کرگدن",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: اِروین بودیونو، فیلمنامهنویس: کاساندرا ماساردی بر اساس داستانی از جانی یووُنو، تدوینگر: هِدین ماردیانتو، آهنگساز: اِلوین هِندریجانتو، صداپیشگان: جنیفر کسل (ریکی)، پل رینولدز (بِنی)، زک لی (آقای جک)، کندیس مور و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیازهای تماشاگران و نظرهای منتقدان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیاز میانگین ۵۷ کاربر سایت «آیامدیبی» که به «ریکی کرگدن» امتیاز دادهاند، متوسط ۵.۹ از ۱۰ را نشان میدهد. در ادامه بخشی از نظر دو منتقدی را مطالعه میکنید که نوشتههای آنها در سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان «راتن تومیتوز» ثبت شده است:",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "فیلم ترِت",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "بنجامین فرانتس | ماجراجوییهای انیمیشنی در دل جنگلهای انبوه از زمان ساخت «کتاب جنگل» (The Jungle Book) در سال ۱۹۶۷ به این سو محبوبیت خاصی پیدا کردند و حتی قصههای حیوانات و انسانهایی که در جنگلهای استوایی و بارانی آسیا جستوخیز میکنند فراوان بوده است. « ریکی کرگدن » جدیدترین انیمیشن در این خصوص است که حکایتی اخلاقی را در باب دلسوزی و همدردی با دیگران روایت میکند و بچههای کمسنوسال را به عنوان مخاطب، هدف قرار داده است؛ بهویژه که سبک ابتدایی تصاویر، بچهها را همراه میکند و آنها را به وحشت نمیاندازد یا دچار کابوس نمیکند (موضوعی که حتی در مورد فیلمهای دیزنی هم اتفاق افتاده است). «ریکی کرگدن» انیمیشنی سبک با رنگهای زنده و شاد است که فیلمنامهنویسانش میخواهند بچههایی که آن را تماشا میکنند یاد بگیرند که به کسانی یاری برسانند که نیازمند کمک هستند؛ به عبارت دیگر، با اینکه همه ما موجودات خودخواهی هستیم که در وهله اول به بقای خودمان فکر میکنیم اما خوب است که به دیگران هم کمک کنیم؛ و این چرخهای است که برای شما هم اتفاق میافتد و ریکی هم در این فیلم از دیگران کمکهای مختلفی میگیرد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/hf0xr"
},
{
"type": "p",
"text": "صداپیشههای خوبی برای گفتن شخصیتها انتخاب شدهاند و هدف سازندگان فیلم، تکرار کیفیت شوخیهای «لونی تونز» است که البته در این امر کاملا موفق نبودهاند. «ریکی کرگدن» رویهمرفته انیمیشن مناسبی برای تماشاگران شش سال به پایین است.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "کامِن سِنس میدیا | امتیاز ۳ ستاره از ۵",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جنیفر بورجِت | تکنیک انیمیشن «ریکی کرگدن» ساده و ابتدایی است اما داستانی هیجانانگیز دارد که آن را جبران میکند. البته داستان آشنا است و از زاویه دید حیوانی درباره قطع درختان جنگل و شکار است اما پیچش داستانی جالب فیلم آن را تروتازه کرده است. در کل، بچههای کمسنوسال احتمالا با دیدن این فیلم سرگرم میشوند و والدینشان هم از پیامهای مثبت آن خوششان خواهد آمد. پیام فیلم در خصوص تاثیر آدمی بر محیط زیست تازگی ندارد اما در بیان آن زیادهروی نشده است… «ریکی کرگدن» در نهایت میتواند الهامبخش خانوادهها باشد تا درباره کارهایی با هم صحبت کنند که میتوانند به منظور کمک به نجات حیوانات انجامشان بدهند.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | قهرمانسازی ارزشی و جزمگرایی استالینیستی | [
{
"type": "p",
"text": "یکی از دو شخصیت کانونی سریال سقوط مأموری امنیتی است. بامرام و تیزهوش و اخلاقمدار و یاور مظلومان است. بهخصوص نسبت به مظلومیت زنان حساسیت بیشتری نشان میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "آیسان زنی ایرانی و جوان است که به دام گروه داعش افتاده و میخواهند او را بهزور به یکی از فرماندهان این گروه شوهر دهند. مأمور امنیتی از خواب و خوراک افتاده و میخواهد به هر شکلی که شده این زن شوربخت را نجات دهد. بالادستیها مخالفت میکنند و میگویند که ما اهداف بزرگتری داریم و نباید وقت و نیروی خود را فقط صرف نجات این زن کنیم. اما برای مأمور امنیتی هدف انسان است و هدفهای بزرگ و کوچک فرقی با هم ندارند و نمیتواند بپذیرد که زنی به اسارت بیفتد و شکنجه شود و آزار ببیند و بهاجبار تن به ازدواجی ناخواسته دهد. در واقع سریال سقوط از همان الگوهای مصرفشدهای بهره میگیرد که زمانی در اردوگاه شوروی و کشورهای کمونیستی رایج بود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130216"
},
{
"type": "p",
"text": "رئالیسم سوسیالیستی در دوران حکومت شوروی پدید آمد و در زمان استالین به اوج رسید و بعدها در دیگر کشورهای کمونیستی رواج پیدا کرد و در ایران نیز توسط تعدادی از نویسندگان وابسته به حزب توده ترویج میشد. آندری ژدانف که از نظریهپردازان هنری شوروی بود میگفت: «رفیق استالین نویسندگان را مهندسان روح انسان میداند و از آنها میخواهد که توان هنری خود را در جهت تکامل انقلاب و دفاع از سوسیالیسم موجود استفاده کنند.» ژدانف نیز از نویسندگان و هنرمندان میخواست که فقط در چارچوب واقعگرایی سوسیالیستی و دستورات استالین هنرآفرینی کنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اما این سبک نتایج خوبی به بار نمیآورد و ادبیات روسیه دوران طلایی خود را از دست میدهد و نویسندگانی چون الکساندر فادایف (با آثاری چون شکست، گارد جوان، لنینگراد)، نیکلای استراوسکی (با آثاری چون چهگونه فولاد آبدیده شد)، و چنگیز آیتماتوف (با آثاری چون گذرگاه، جمیله، روزی طولانیتر از قرن)، آثار فرمایشی و ملالآوری مینوشتند که فاقد جذابیت و روح زندگی بود و مانند فرآوردههای کارخانهای یکرنگ و یکشکل و یکقواره بودند. آدمها در این آثار، از شهری تا روستایی، از باسواد تا بیسواد، از کارگر و روستایی تا کارمند و نظامی، از کودک پنجساله تا پیرزن نودساله، همه با زبان استالین سخن میگفتند و دستاوردهای شکوهمند دوران شوروی را میستودند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دشمنان و نیروهای مخالف نیز بقایای فئودالیسم و سرمایهداری و جنگافروزان امپریالیسم بودند و به صورت تیپهای مسطحی پرداخت میشدند که شر مطلق بودند. اما خودیها هشیار و خستگیناپذیر هرگز به شکست تن نمیدادند و دشمن را از پا درمیآوردند. این تقسیمبندی تیپیک و تکبعدی و شعارگرایی افراطی با روح زندگی و سرشت درام و داستانپردازی سازگاری نداشت و مخاطب را چنان که باید جذب نمیکرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نظریهپردازان رئالیسم سوسیالیستی چارهسازی میکنند و میکوشند تنوعی در خیر و شر و خودیهای برحق و غیرخودیهای نابرحق پدید بیاورند. مثلاً در رمان زمین نوآباد، نوشته میخاییل شولوخوف، داویدف از جانب حزب کمونیست مأمور میشود در یکی از روستاها مزرعه اشتراکی به وجود آورد. کمونیستهای افراطی زیادهروی میکنند و میخواهند دامها و مرغ و خروسهای مردم را نیز اشتراکی کنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "روستاییان سر به شورش برمیدارند و فئودالهای سابق نیز از آنها پشتیبانی میکنند. بعدها حکومت عقبنشینی میکند و استالین مقالهای با عنوان «سرگیجه موفقیت» مینویسد و این وضعیت را به کمونیستهای افراطی و سودازده نسبت میدهد. بنابراین در زمین نوآباد خودیها تیپیک و یکدست نیستند و کمونیستهای معقول با کمونیستهای افراطی فرق میکنند و کشاکشهایی با هم به وجود میآورند. داویدف نیز به عنوان قهرمان، خالی از نقص نیست و در مواردی دست به اعمال ناصوابی میزند. ضدقهرمانها و نیروهای ضدانقلابی و دهقانهای شورشی و فئودالهای واپسگرا نیز شر مطلق به حساب نمیآیند و برای اعمال منفی خود انگیزههای فردی و گروهی قابلدرکی دارند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمهای ارزشی ایرانی در سالهای نخست پس از انقلاب کمابیش برگرفته از الگوی روایتهای ایدئولوژیک و جزمگرای واقعگرایی سوسیالیستی بود. ارزشیها جملگی انقلابی و ستیزنده و دلاور و برحق بودند و با زبان واحدی سخن میگفتند و رفتارهای مشابهی داشتند. هیچکدام ذرهای ترس و تزلزل در جنگآوری و اهداف انقلابی از خود بروز نمیدادند. زندگی فردی نداشتند و به عشقهای زمینی نمیاندیشیدند و فقط میخواستند خود را فدای اهداف آرمانی و انقلابی کنند. مدام شعار میدادند و خود را به عنوانهای انسانهای برتر میستودند و برای خود دستهگل میفرستادند. ضدارزشیها برعکس جرثومه فساد و تباهی بودند و در مقام ساواکیهای سفاک و بعثیهای جنایتکار و ضدانقلابیهای گمراه، جنایت میکردند و انسانهای پاک و برحق را آزار میدادند. این فیلمها به خاطر شعارگرایی افراطی و تیپسازیهای مسطح و روایتهای بیجاذبه بهسرعت مقبولیت خود را از دست دادند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ارزشیها همچون واقعگرایان سوسیالیستی کوشیدند تا حدودی چارهسازی کنند و آثار خود را به روح درام و جاذبههای سینمایی نزدیک کنند. از بازیگران و تکنیسینهای کارآمدتری استفاده کنند، داستانهای جذابتری را دستمایه کار قرار دهند و از تیپسازیهای تکبعدی بپرهیزند. سازندگان مجموعه سقوط نیز میکوشند تا حدودی چنین کنند و از تعلیقهای داستانی جذابتری بهره بگیرند و در ترسیم هویت آدمها تا حدودی از مشابهسازی بپرهیزند و به اصل تضاد و تفاوتهای فردی اشخاص توجه نشان دهند. از جمله آن که مأمور امنیتی به نجات زنی بیپناه میاندیشد و بالادستیها اهداف بزرگتر نظامی و اطلاعاتی را مهمتر میدانند. اما این تعارض به تضادی دراماتیک بدل نمیشود و بهسرعت رنگ همنوایی به خود میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مأمور امنیتی به رانندهای که یکی از مخبرهای اطلاعات است، وعده پول گزافی میدهد تا او را برای نجات زن جوان به مأموریتی پرخطر بفرستد. راننده که دچار تردید شده و جانش را دوست دارد، مدام غر میزند. مأمور نیز صبورانه غرولندهای راننده را تاب میآورد و بعد نقبی به گذشته میزند و از خواهر راننده یاد میکند که چهگونه مورد تعرض بعثیهای سفاک قرار گرفته است. راننده غیرتی میشود و میپذیرد که بدون دریافت پول برای نجات دختر همکاری کند! به این ترتیب تعارضهای کوچکی که بین قوای خودی درمیگیرد به تضادی دراماتیک بدل نمیشود. در واقع ارزشیها در هر ردهای و با وجود تعارضهای گذرنده، در یک اصل با هم اشتراک دارند: حمایت از زن و مخالفت با تجاوز. یعنی که داستان آزار دیدن زنان در اینجا دروغ دشمنان است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقش مأمور امنیتی را، که ضد تجاوز و ضد ظلم و ضد داعش است، حمید فرخنژاد بازی میکند و بهظاهر میباید چهره موجهی از این مأمور بیافریند. اما این اتفاق نمیافتد و مخاطب نمیتواند با او همدلی کند. در واقع هر بازیگر پرسونای خاصی دارد و بازیگران حرفهای و نامور کمتر موفق میشوند چهره تازهای از خود بیافرینند. فرخنژاد نیز در ورای نقشهای متفاوتی که عرضه میکند همواره شخصیت درونی ثابتی دارد. خشن و مهاجم و متعصب و زیرک و فریبکار است و نمیتوان با او احساس همدلی کرد. در عروس آتش (خسرو سینایی) عرب متعصبی است که به خاطر سنتهای قبیلهای میخواهد بهاجبار با دخترعمویش ازدواج کند. در ارتفاع پست (ابراهیم حاتمیکیا) رزمنده دلاوری است که اکنون بیکار و فراموش شده و از سر ناگزیری هواپیمایی را به گروگان میگیرد تا خارج از کشور سرزمین رؤیاهایش را بازیابد و به کار و خوشبختی برسد. بهظاهر برحق است و مخاطب باید با او همدلی کند اما چون از ابزار خشنی برای اهداف خود استفاده میکند چندان همسویی مخاطب را برنمیانگیزد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمیکیا) مأموری امنیتی است و از دید فیلمساز شخصیت برحقی به حساب میآید اما مخاطب نمیتواند با او همذاتپنداری کند. در چهارشنبهسوری (اصغر فرهادی) همسرش را میفریبد و پنهانی با زن همسایه نرد عشق میبازد. در دموکراسی تو روز روشن (علی عطشانی) بهظاهر رزمندهای ارزشی و دلاور است اما پس از شهادت به خاطر پارهای از لغزشها مورد بازخواست نیروهای ماورایی قرار میگیرد. در گشت ارشاد (سعید سهیلی) به عنوان مأمور تقلبی ارشاد تمام رذالتهای انسانی را به نمایش میگذارد. در زندگی مشترک آقای محمودی و بانو (روحالله حجازی) از موضع مدرن به همسرش خرده میگیرد و از زاویه سنت به خواهرزاده همسرش میتازد. در واقع نه سنتی و نه مدرن است و شخصیت سالوسانهای دارد. در دیگر فیلمهای خود نیز چنین است و فرق نمیکند که مأمور امنیتی باشد یا کارمندی میانمایه، روستایی باشد یا شهری، مدرن باشد یا سنتی، از گذشته آمده باشد یا از جامعه معاصر، برحق باشد یا نابرحق.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پارهای از بازیگران میتوانند از منفیترین شخصیتها اشخاصی شیرین و دوستداشتنی بسازند. عزتالله انتظامی در اجارهنشینها و بانو (هر دو داریوش مهرجویی) برای رسیدن به هدف به هر رذالتی تن میدهد اما نمیتوانیم از او بیزار باشیم. علی نصیریان در سریال شهرزاد (حسن فتحی) در رأس خاندانی پرقدرت و مافیایی دست به هر جنایتی میزند اما دافعه برنمیانگیزد. پرویز پرستویی در آژانس شیشهای (ابراهیم حاتمیکیا) برای نجات دوستش دست به گروگانگیری میزند اما مخاطب بهشدت با او همدلی میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فرخنژاد در سریال سقوط قهرمانی است که میخواهد زنی بیپناه را از اسارت نجات دهد و مخاطب باید برایش آرزوی موفقیت کند اما این اتفاق نمیافتد. چون فرخنژاد خواسته و ناخواسته، از موجهترین آدمها نیز اشخاص مشکوکی میسازد که مخاطب نمیتواند با او همذاتپنداری کند. به این ترتیب قهرمان خودی و ارزشی مجموعه نمیتواند تعلیق و هیجان به وجود آورد و مخاطب را با خود همراه کند. طیف منفی و ضدارزشی مجموعه نیز وضعیت بدتری دارند و همچون آثار جزمگرای استالینیستی، به شکل اشخاص کاملاً تیپیک و تکبعدی پردازش میشوند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داعشیها شر مطلقاند و فقط کافر کافر میگویند و جنایت میکنند و زنهای جوان را بهزور به تملک خود درمیآورند. آیسان به اسارت داعشیها درآمده و ریاست این پایگاه زنانه را زنی خشن و درشتاندام به نام امعبیده بر عهده دارد که فقط میغرد و آزار میدهد و از کفر و ایمان و بهشت و دوزخ سخن میگوید و برای مردان داعشی واسطگی میکند. امعبیده در عامترین شکل یک تیپ ظاهر میشود و هرگز به شخصیتی ملموس و منفرد بدل نمیشود. زنهای دیگر این پایگاه نیز، چه زندانی و چه زندانبان، حضور سایهواری دارند و حتی به عنوان تیپ حضور مؤثری در سیر وقایع پیدا نمیکنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این کلیبافی و تیپسازی سایهوار را از زاویهای دیگر نیز میتوانیم تفسیر کنیم. اسارت زنی ایرانی که گرفتار گروهی متعصب و جزماندیش شده، بالقوه این ظرفیت را دارد که از خود فراتر برود و سرشت عام زنان در بند را بیافریند و نوعی مشابهسازی با زندگی معاصر به وجود آورد. سازندگان مجموعه نیز برای پرهیز از این مشابهسازی چهرهای بیشکل از داعشیها میسازند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال در قسمت نخست تا حدودی کشش داستانی دارد و مخاطب را جلب میکند. زن و شوهری با هم ازدواج کردهاند و عاشقانه با هم زندگی میکنند. شوهر رفتارهای مشکوکی دارد و به پولهای بادآوردهای دست یافته است. مخاطب منتظر است که بعد چه میشود و چه بر سر زن جوان میآید و شوهر او را در چه مسیری قرار میدهد. اما پس از آن سقوط به دور باطل میافتد و داعشیهای سفاک و امنیتیهای قهرمان، مدام موقعیتهای مشابهی میآفرینند و باعث ملال میشوند. پایان کار نیز از همان ابتدا معلوم است. داعشیها شکست میخورند و خودیها به هدف خود میرسند و دختر نیز رها میشود. آیسان قبل از اسارت اسیر خانگی بود و نقشی در تعیین سرنوشت خود نداشت. آیا پس از آزادی میتواند حاکم بر سرنوشت خود شود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "و اما بعد: حمید فرخنژاد پول کلانی میگیرد و در سریالی ارزشی بازی میکند و بعد از این سرزمین میکوچد و در نقش اپوزیسیون ظاهر میشود. هیچ فرقی نمیکند، فرخنژاد چه ارزشی و چه ضدارزشی، چه قهرمان و چه ضدقهرمان، همواره سایههای شرارت هستی انسان را بازمیآفریند. بازیگر خوبی است اما نمیتوان پرسونای سینماییاش را دوست داشت و با او احساس همدلی کرد.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | فعلاً رهایش نکنید تا ببینیم چه میشود! | [
{
"type": "p",
"text": "علی رستگار | نخستین چیزی که در مواجهه با رهایم کن باعث مقاومت برای تماشا میشود، عنوانش است که آدم را یاد داستانهای عامهپسند فهیمه رحیمی و نسرین ثامنی میاندازد. البته شاید خود سازندگان سریال هم با نظر به وجوه عامهپسند و برای جلب طیف بیشتری از مخاطبان، به این عنوان رسیده باشند و آن را در پیوند با عناصر عاشقانه اثر بدانند. کمااینکه کارنامه سینمایی شهرام شاهحسینی هم، همین مسیر سینمای عامهپسند را در کمدیها و آثار دیگرش دنبال کرده و نامهایی چون کلاغ پر، هفتهای یک بار آدم باش و فیلمهایی چون زنها فرشتهاند و آقای هفترنگ، نشانه بارز گرایش به سازوکار سینمای سرگرمکننده تجاری است که اتفاقاً از منظری مثبت، بدون ریاکاری، در همان ویترین کار، تکلیفش را با مخاطب مشخص میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "با این سابقه، انتخاب نام رهایم کن چندان هم غریب و دور از انتظار نیست اما وقتی ترکیب بازیگران سریال، بهخصوص نامهایی چون محسن تنابنده و هوتن شکیبا را میبینیم که در این چند سال اخیر در هر کاری حاضر نشدهاند و میتوان به کیفیت و استاندارد نقشها و آثارشان اعتماد کرد، آن گاه عنوان «رهایم کن» کمی ایجاد دافعه میکند و نشانههای عامهپسندانهاش با کارنامه بازیگرانش قابل جمع نیست. سریال قبلی کارگردان، میخواهم زنده بمانم، در کنار مقبولیت عام، در قصهپردازی و ساختار و کارگردانی هم قابل توجه بود و چه بسا به طیفهای نخبهتری از مخاطبان هم نظر داشت و حتی موفق به پیگیری و رضایت آنها هم شد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383"
},
{
"type": "p",
"text": "ضمن این که آن سریال در کارنامه خود شاهحسینی هم هوای تازهای به نظر میرسید و شاید بجز استثنایی چون خانه دختر چند سروگردن از آثار تلویزیونی و سینماییاش بالاتر بود. بنابراین انتظار میرفت سریال تازه شاهحسینی که با تکیه بر موفقیت میخواهم زنده بمانم ساخته شده، نشانهای از مسیر تازه سازندهاش در فیلمسازی داشته باشد که چنین نشد. در ۳ قسمت اول با سریالی روبهروییم که با وجود نوشتن از روی دست میخواهم زنده بمانم در روایت تاریخی و مربوط به دهههای گذشته، قصه و مثلث عاشقانه، ترکیب آن با مسائل و دستمایههای سیاسی و اجتماعی و خردهداستانهای مکمل در راستای قصه اصلی، هنوز نتوانسته کشش و هیجان لازم را داشته باشد و موفقیت آن سریال را تکرار کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حجم، هیجان، التهاب و مهمتر از همه پیوستگی اتفاقات و هماهنگی مؤثر خط اصلی قصه با شخصیتها و روایتهای فرعی در همان قسمت اول میخواهم زنده بمانم را به یاد بیاورید تا متوجه ناکامی روایت سریال رهایم کن در همین قسمتهای ابتدایی شوید. اگر بحث مقایسه را هم در نظر نگیریم و هویت مستقلی برای این سریال تازه قائل باشیم، هنوز با کاشتهایی در فیلمنامه مواجهیم که بذر خوب و ثمربخشی به نظر نمیرسند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "وقتی ترکیب بازیگران سریال، بهخصوص نامهایی چون محسن تنابنده و هوتن شکیبا را میبینیم که در این چند سال اخیر در هر کاری حاضر نشدهاند و میتوان به کیفیت و استاندارد نقشها و آثارشان اعتماد کرد، آن گاه عنوان «رهایم کن» کمی ایجاد دافعه میکند و نشانههای عامهپسندانهاش با کارنامه بازیگرانش قابل جمع نیست",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رهایم کن ظاهراً میخواسته شروع کوبنده و نفسگیری داشته باشد و با اشک و التماس نغمه (آزاده صمدی) به حاتم (محسن تنابنده) که او را شبانه از خانه نراند و آواره نکند، مخاطب را احساساتی و با داستان درگیر کند و برای پیگیری ماجرا دنبال خود بکشاند اما تا پایان قسمت سوم و حتی بعد از مواجهه دوباره حاتم و نغمه – که به دلیل رابطه با مردی ثروتمند و صاحب نفوذ تغییرات بنیادینی کرده و انگار آدم دیگری شده- به دلیل رانده شدن نغمه از خانه اشاره نمیشود. حتی احتمال خیانت زن و توضیح حاتم به برادرش هاتف (هوتن شکیبا) و خواهرش افسانه (مونا احمدی) که نغمه قصد خفه کردن پسرشان راما -که دچار سندروم داون است- را داشت هم دلیل قطعی تصمیم حاتم به نظر نمیرسد و مخاطب انتظار شفافیت کاملی برای فهم ماجرا و پیگیری ادامه قصه را دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خرده داستانها هنوز چفتوبست و ربط اصلی با درام محوری و قوام و جذابیت لازم برای همراه کردن تماشاگر را ندارند و تا اینجای قصه چندان به کار کشف دلیل تصمیم حاتم و پایان رابطه او و همسرش نیامدهاند، چه یونس (یوسف تیموری) به عنوان فردی مبارز و عضو تشکیلاتی ضد حکومت پهلوی که هدف و انگیزه تصمیم و اقداماتش در مختصات خود قصه مشخص نیست و با یک دیالوگ «آدما حق انتخاب دارن» رفعورجوع میشود و به علت همین پشتوانه سست و شخصیتپردازی ناکافی، حتی مرگش هم تأثیر لازم را ندارد و چه افسانه که ماجرای شیفتگیاش به خوانندهای مشهور و محبوب و جفا و آزاری که از او میبیند، بیشتر درس عبرتی است که فعلاً ارتباط مؤثر و دراماتیکی با خط اصلی قصه ندارد، مگر این که بعدها عقوبت این عشق یکطرفه تأثیری در داستان اصلی داشته باشد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غلظت برخی دیالوگها هم محسوس است و شاید بتوان آنها را در خوانش و در قالب متن و کتاب پذیرفت اما در اجرا هم کار بازیگر را برای بیان بدون شعار سخت میکند و هم باورپذیر نیست؛ مثل دیالوگی که قرار است پیغام یونس به خواهرش مارال (هدی زینالعابدین) از طریق هاتف باشد: «نترس! به دلت گوش کن. دلت اشتباه نمیکنه. همه آدما درست و غلط رو میدونن ولی برنده اونیه که حرف دل خودشو گوش بده.» یا دیالوگ افسانه فریب خورده به حاتم، آن هم درست وقتی که از قصد برادر برای کشتن خودش آگاه است: «کاش میشد جای این همه فاصله که اسمشو گذاشتن احترام، بیام بغلت کنم. پای انتخابی وایسادم که اختیارش دست خودم بوده.» یا دیالوگ نغمه به حاتم: «از اون شب که تو جاده ولم کردی، قلبمو گذاشتم زیر پام تا قدم بلند شه بتونم از چاهی که توش منو انداختی دربیام.»",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال/بچهها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی سریال جزیره شکل ها | [
{
"type": "ilink",
"text": "تریلری که تازگی در صفحه رسمی یوتیوب اپل تی وی پلاس منتشر شده است ما را با ۳ شخصیت جذاب استاپ موشن سریال جزیره شکل ها Shape Island آشنا میکند؛ یک مربع جدی، دایره بیباک و مثلث حقهباز شخصیتهای اصلی این استاپ موشن هستند که داستان آن در یک جزیره خیالی اتفاق میافتد. ایوت نیکول براون که اخیرا در افسوننشده Disenchanted حضور پیدا کرده است، این سریال را با تمرکز بر این ۳ دوست و فعالیتهای روزمرهشان روایت میکند. همانطور که از تریلر جزیره شکلها مشخص است با یک انیمیشن جذاب با طراحی ساده و در عین حال چشمگیر با شخصیتهای منحصر بفرد مواجه خواهیم بود. سریالی که بنظر میرسد یک تجربه جذاب و سرگرمکننده برای مخاطبان در هر سن و سالی باشد، هرچند بدیهی است که مخاطبان هدف آن کودکان هستند.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/136908/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d9%88%d9%86-%d9%86%d8%b4%d8%af%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "بارنت و کلاسن، به عنوان خالق و تهیهکننده اجرایی سریال در آن فعالیت دارند. رایان پکوین که پیش از این روی مجموعه انیمیشنی نمایش عادی (Regular show) کار کرده بود به عنوان نویسنده اصلی جزیره شکلها و همچنین یکی از تهیهکنندگان اجرایی در کنار کلی بیکسلر و درو هاجز فعالیت میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال جزیزه شکل ها",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستان این مجموعه انیمیشن استاپموشن هوشمندانه، خندهدار و الهامبخش از اپل تی وی پلاس در جزیرهای جذاب اتفاق میافتد و از بینندگان دعوت میکند که به ماجراجوییهای احمقانه و بامزه مربع جدی، دایره بیپروا و مثلث مکار بپیوندند. شخصیتهایی سرگرمکننده و جذاب که یاد میگیرند چگونه با تفاوتهای خود کنار بیایند. آنها علی رغم تفاوتهایشان بهترین دوستان هم به حساب میآیند و همیشه در همه مراحل زندگی در کنار یکدیگر هستند. مجموعه جزیزه شکلها به بچهها نشان میدهد که دوستی میتواند شکلهای زیادی به خود بگیرد. دوستی میان آنها و عشق و علاقهای که بینشان وجود دارد باعث میشود که به زیبایی با هم سازگاری پیدا کنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شخصیتها و صداپیشههای سریال جزیره شکل ها",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مربع با صداپیشگی هاروی گیین، سختگیرترین و مشکلپسندترین کاراکتر سریال جزیره شکل ها است، اما هنگامی که به کاری فراخوانده میشود آن را به بهترین شکل انجام میدهد. چراکه همیشه در همه چیز رویکردی کمالگرایانه دارد. او نظم و جریان عادی روزمره را دوست دارد. آنچه در تاریکی انجام میدهیم (What We Do in the Shadows)، هارلی کوئین (Harley Quinn) و گربه چکمهپوش: آخرین آرزو (Puss in Boots: The Last Wish) از جمله مجموعههای تلویزیونیای هستند که هاروی گیین در آنها نقشآفرینی و صداپیشگی کرده است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130851"
},
{
"type": "p",
"text": "دایره با صداپیشگی گیدئون ادلون، قدیمیترین، قدرتمندترین و عاقلترین شکل در جزیره است، اما گاهی دست و پا چلفتی میشود. او برخلاف ۲ شکل دیگر، قدرتهای جادویی دارد. به عنوان مثال او میتواند پرواز کند، بسیار بزرگ شود و همچنین از توانایی سایکوکینسیس (حرکت دادن اجسام از راه دور بدون تماس فیزیکی) برخوردار است. آدلون بیشتر بخاطر بازی در فیلمهای بازدارندگان (Blockers)، موستانگ (The Mustang) و صداپیشگی شخصیت ویولت در بازی ویدئویی مردگان متحرک: فصل پایانی (The Walking Dead: The Final Season) شناخته میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مثلث با صداپیشگی اسکات ادسیت، شلختهترین، کمهوشترین و بینظمترین شکلها است. او بخاطر این ویژگیهای شخصیتی اغلب در تضاد با مربع قرار میگیرد. ادسیت بخاطر بازی در فیلمها و سریالهایی نظیر اطلاع رسانی! (The Informant!)، رفتار درخور (Appropriate Behaviour)، وینسنت مقدس (St. Vincent) و ۳۰ راک (۳۰ Rock) شناخته میشود. او همچنین گویندگی شخصیت ربات بیمکس را در فیلم ۶ قهرمان بزرگ (Big Hero 6) به عهده داشته است. ادسیت به عنوان یک اسطوره کمدی مشهور است و برنده جایزه جوزف جفرسون برای بهترین بازیگر مرد کمدی شده است. همانطور که قبلتر اشاره کردیم ایوت نیکول براون سریال را روایت میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره جان کلاسن و مک بارنت خالقان جزیره شکلها",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جان کلاسن نویسنده و تصویرگر کتاب کودکان و یک پویانمای کانادایی است. او برای تصویرگری کتاب کودکان این کلاه من نیست (This Is Not My Hat) – که آن را همچنین نوشته بود – هر دو جایزه نشان کالدکوت و نشان کیت گریناوی را به ترتیب از انجمن کتابخانه آمریکا و انگلستان دریافت کرد. او اولین کسی است که هر دو جایزه را برای یک اثر کسب کرده است. کلاسن نویسنده و تصویرگر سه گانهای با عنوان کلاه است. این کلاه من نیست به همراه اثر قبلی او میخواهم کلاهم برگردد (I Want My Hat Back) در سال ۲۰۱۱ – که اولین اثر او به عنوان نویسنده محسوب میشود – به مدت بیش از ۴۰ هفته در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار داشتند. هر دوی این کتابها بسیار پرفروش و به زبانهای بسیاری در سراسر جهان ترجمه شدند. داوران گریناوی این دو کتاب را برای کودکان بالای ۵ سال توصیه کردند. این سه گانه کلاسن در سال ۲۰۱۶ با انتشار کتاب ما یک کلاه پیدا کردیم (We Found a Hat) تکمیل شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مک بارنت نویسنده آمریکایی کتابهای کودکان است. او تحصیلات خود را در کالج پومونا زیر نظر رماننویس و جستارنویس مشهور آمریکایی دیوید فاستر والاس به پایان رساند. بارنت برای کتاب آنابل و جعبه جادویی با تصویرگری جان کلاسن توانست جایزه بهترین کتاب سال را از طرف روزنامه بوستون گلوب کسب کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فرایند تولید سریال جزیره شکل ها",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بارنت و کلاسن همیشه سه گانه کتاب کودکان خود را در قالب یک مجموعه تلویزیونی برای کودکان تصور میکردند. شخصیتهای مجموعه مانند کتابها پیچیده هستند. همچنین این ویژگیهای شخصیتیشان است که آنها را پیش میبرد نه مضامین یا پیرنگ داستانی. این در حالی بود که قالب انیمیشن استاپموشن برای اقتباس انتخاب شد. این انتخابی مناسب است زیرا حسی سه بعدی به وجود میآورد که آن را برای کودکان ساده، ملموس و قابلتشخیص میسازد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استودیوی انیمیشن برنده جایزه آنی و امی، بیکس پیکس اینترتینمنت (Bix Pix Entertainmen) به این مجموعه پیوست و با دیدگاه مولفان همگام شد و ایدههای آنها را به کمک نویسنده اصلی رایان پکوین اجرا کرد. نویسندگان در تطبیق دادن کتابها با صفحه نمایش با چالشهایی مواجه بودند، اما با همکاری نزدیک با تیم تولید در بیکس پیکس اینترتینمنت توانستند بر این مشکلات غلبه کنند. ۲ سال و نیم طول کشید تا فصل اول این سریال تولید شود. همچنین توسعه و اجرای سریال حدود ۴ یا ۵ سال نیز زمان برد. باتوجه به فرایند سخت و پرزحمت انیمیشن استاپ موشن، برنامه تولید حدود ۲۰ ماه بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بارنت صداپیشههای سریال را به عنوان کمدینهای بااستعداد توصیف کرد و تجربه کار با آنها را لذتبخش خواند. هاروی گیین تجربه کار روی صدای شخصیت مربع را اینگونه توضیح میدهد:«ما میدانستیم که میخواهیم مربع بسیار همدلانه، مهربان و دوستداشتنی و شیرین باشد». بازیگران به دلیل مشغله زیاد اغلب بخشهای خود را جدا از یکدیگر ضبط کردند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازخوردهای سریال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "Common Sense Media نوشت:«این سریال از لحاظ زیباییشناختی از جلوههای بصری، انیمیشن استاپ موشن و موسیقی فوقالعاده بهره میبرد. بزرگسالان همچنین شاید از سرعت آرامتر و گفتوگوهای کنترلشده و خوددارانهتر جزیره شکلها در مقایسه با بسیاری از مجموعههای پیشدبستانی، قدردانی کنند».",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "Cult of Mac نویسندگی، طراحی و صداپیشگی سریال را ستایش کرده است:«جزیره شکل ها بطزر شگفتانگیز و دیوانهواری طراحی و با دقت نوشته شده و به زیبایی کارگردانی شده است. این یک استاپ موشن موفق از اپلتیویپلاس است». همچنین این سریالی است که توسط نیویورک تایمز توصیه شده:«حس صمیمت و خونگرمی سریال فراتر از رویکرد آن در طراحی مسحورکنندهاش قرار میگیرد».",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت نهم سریال آکتور | [
{
"type": "ilink",
"text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت نهم سریال آکتور را میبینید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت نهم سریال آکتور",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت ششم سریال رهایم کن | [
{
"type": "ilink",
"text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت ششم سریال رهایم کن را میبینیم.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86"
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت ششم سریال رهایم کن",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | درباره الی | [
{
"type": "p",
"text": "بارها و بارها از شور شدن آش پرداختن به مباحث دستوری در سینمای جهان با محوریت ماجرای همجنسگرایی و حقوق زنان و الخ گفتهام و از دلزدگیام بابت تبدیل شدن همه آثار سینمایی و سریالها به محلی برای بیانیه صادر کردن و به تکرار افتادن قصهها نوشتهام. فیلم نهنگ ساخته تازه آرونوفسکی هم در همین زمین بازی میکند اما فیلم خوبی است! در واقع ترجیح میدهم فیلمی مثل نهنگ به این موضوعات بپردازد تا آثار متکثر و متعدد دیگری که هیچ بویی از مکث، درک موقعیت، حرکت در عمق و فهم موقعیت داستانی و روایی نبردهاند. در اینجا سلیقه شخصی یا تفکرات فردی اهمیت ندارد. دستکم در این نوشته اولویت نیست. مهم آن است که واکاوی کنیم تا مشخص شود، مضمون مدنظر نویسنده و کارگردان به چه شکلی مطرح شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نکته مهم در مورد فیلم نهنگ چیست که آن را از دیگر آثار جدا میکند؟ آیا بازی «برندن فریزر» در رسیدن به این قضاوت تاثیرگذار است. قطعا بله اما این تمام ماجرا نیست؟ آیا شیوه و شکل کارگردانی و فضاسازی و شمایل انتخاب و هدایت سایر بازیگران فیلم در دستیابی به این کیفیت دخیل بوده است؟ قطعا بله اما این همه تمام ماجرا نیست. مهمترین ویژگی متمایز کننده فیلم نهنگ ترسو نبودن و به دام سطحینگری نیفتادنش در مسیر روایتگری داستانی و خلق موقیعتها است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مورد سکانس پایانی فیلم هم باید گفت تاکید آرونوفسکی بر عبور از تنگاتنگی است و سفر در اعماق روح و احساسات شخصیت، پس طبیعی است که در سکانس نهایی تاکیدی بر مرگ یا زندگی بدنمند نمیشود و هرچه هست، رسیدن به یک رهایی روانی فراتنی است، که با چیزی جز نور و درخشش و احساس رهایی و آزاد شدن از بندهای بدن و روح معنا پیدا نمیکند",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "فیلم نهنگ یکی از معدود آثار سال سینمای جهان است که به جای حرکت در طول و خلق موقعیتهای متعدد سریالی برای فرار از عیان شدن بیعمق بودنش یا حرکت در عرض و اضافه کردن شخصیتها متکثر برای فریب ذهن مخاطب و پرت کردن حواس از ناتوانی برای حرکت در عمق، جرات به خرج داده و یک موقعیت نه چندان پیچیده و پر شاخ و برگ را با مکث و تامل و البته فهمشدگی قابل لمس، مبنای روایتگری قرار داده و جراتمندانه به جهان روحی و ذهنی شخصیتش رود کرده و مخاطب را به ضیافت سفر درونی کاراکتر اصلی دعوت کرده است. مهم نیست دغدغه شخصیت داستان چیست، مهم نیست عشق گره افکن او ریشه در تمایلات همجنسگرایانه یا دیگر جنسخواهانه دارد یا ندارد، چیزی که اهمیت دارد، قابل فهم بودن و همدلیبرانگیزی دغدغهها و گرههای روحی و روانی شخصیت چارلی و رسیدن به نقطه بازنگری در تصمیمات و شیوه زیست پیشیناش است. در این جهان مردن یا زنده بودن حتی اصل ماجرا نیست. روبرو شدن یا نشدن با مرگ فیزیکال تنها بهانهای برای ایجاد محدودیت زمانی و ضروری بودن به نتیجه رسیدن داستان و ایجاد نگرانی و دلهره در مخاطب است تا اضطراب اینکه در نهایت آیا «چارلی» و «الی» به هدف و مرادشان میرسند یا نه. اما محور اصلی ماجرا چیست؟ ستون اصلی قوام بخش داستان تلاش برای رسیدن به خالصترین و بیپیرایهترین حالت از بودن است. اصل ماجرا پذیرش مسئولیت، نترسیدن از روبرو شدن با خود واقعی و توان اعتراف کردن و سخن گفتن صادقانه از حقایق است حتی اگر این حقایق باعث طرد شدن از سوی دیگران شود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/vx3oe"
},
{
"type": "p",
"text": "چارلی در مسیر تحول و رسیدن به نقطهای که بودن خودش را آنطور که هست، شیوه سخن گفتن خودش را آنطور که هست، شکل و شمایل فیزیکی بدنش را آنطور که هست و سخن گفتن و نوشتن را در خالصترین حالت و آنطور که هست کشف میکند. چارلی در کلاسهای آموزش نویسندگیاش بیش از آنکه در حال یاد دادن به شاگردانش باشد، در حال تغییر کردن و یاد گرفتن است. اصل ماجرا آنجاست که فیلمنامه نهنگ تلاشی است برای اندک اندک کنار زدن لایهها و رسوبات و گیر و گرفتهای روحی و روانی شخصیتها تا رسیدن به هسته اصلی و خالص و درخشان درونیشان که همان عشق و دوست داشتن و بیممیزی بودن است. لایههای چربی متراکم دربرگفته بدن چارلی در واقع نمادی است از نگفتنها، مسئولیت نپذیرفتنها، فروخوردن احساسات، محاسبه کردنها و ترسیدنها و منفعل بودنها، بار اضافه به دوش کشیدنها و سنگین و سنگینتر شدن روان و در ادامه از زندگی کردن بازماندنها.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در واقع شکل و شمایل بدن چارلی نمودی بیرونی است از زنگارها و لایه رسوب در برگیرنده روح و روان چارلی. رسوباتی که خواسته یا ناخواسته باری شده بر دوش چارلی و او را از خودش، عزیزانش و جهانی که در آن زیست میکند، دور کرده است. در این مسیر بدن بازیگر تبدیل به نمادی شده است از روان بازیگر. اینجاست که مخاطب و البته «الی» با همراهی چارلی لایههای چربی و بدنمندی را یک یه یک کنار میزند و به قلب و روح چارلی دست پیدا میکند. در این مسیر و پس از دسترسی چارلی به هسته اصلی روح و روانش همزمان به شخصیت اصلی مخاطب هم به کاتارسیس و رهایی ذهنی دست پیدا میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اینجاست که برگ برنده فیلم نهنگ نمایان می شود. نکته تکمیلی این است که این سفر از بیرون به درون اگر توسط نویسنده و کارگردان و حتی بازیگر به درستی درک و روایت نشده بود، به احتمال بسیار زیاد یا در میانه راه نیمهکاره و به سرانجام نرسیده باقی میماند و یا به بیراهه سانتیمانتال و احساساتگرایانه شدن میرفت. اما فیلم با ظرافت و با شدت و سرعتی مناسب این سفر را به مخاطبش هدیه میدهد. این مهم با تکیه بر چینش درست گرهها و گره گشاییهای پی در پی و البته توزیع دقیق و به اندازه اطلاعات در طول داستان رقم خورده است. مخلص کلام اینکه نهنگ یکی از معدود فیلم های سال سینمایی است که جرات سفر به درونی شخصیت را داشته و مهمتر از آن در میانه راه دچار گمگشتگی و نقض هدف اولیه نشده است و مخاطب را در ایستگاهی درست پیاده میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مورد سکانس پایانی فیلم هم باید گفت تاکید آرونوفسکی بر عبور از تنگاتنگی است و سفر در اعماق روح و احساسات شخصیت، پس طبیعی است که در سکانس نهایی تاکیدی بر مرگ یا زندگی بدنمند نمیشود و هرچه هست، رسیدن به یک رهایی روانی فراتنی است، که با چیزی جز نور و درخشش و احساس رهایی و آزاد شدن از بندهای بدن و روح معنا پیدا نمیکند. پایانبندی فیلم نمادینترین بخش فیلم است و بیش از سایر بخشهای بیرونی تر و عیانتر است اما بیربط به منطق کلی حاکم بر جهان فیلم نیست. چرا که بعد از عبور از بدن و رسیدن به هسته ناب بودن، چیزی شبیه آزادسازی انرژی از هسته اورانیوم غنی شده یا یک انفجار نیتروژنی رقم میخورد و ذات انسان بودن در قالب نور از بند تنانگی رها میشود.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | از دست دل پر میزنی… با من مدارا میکنی | [
{
"type": "h3",
"text": "شورش ناموفق کفایت خاتون و سیاوش",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در قسمت آخر سریال جیران، بعد از مدتها نقشه و برنامهریزی کفایت خاتون و گروه همراهش برای سرنگونی حکومت شاه قاجار بالاخره شب موعود فرا رسید. شبی که قرار بود ناصرالدینشاه از تخت پادشاهی پایین کشیده شود و سیاوش زند ادامه سلسله زندیه را احیا کند. اتفاقی که به نظر میرسید با نقشهها و برنامهریزیهای دقیق به مرحله پایانی رسیده است اما جیران که همواره عشق و وفاداریاش را به شاه نشان داده بود در آخرین لحظه و به واسطه نامهای که سیاوش برایش نوشته بود نقشه آنها را برملا کرده و سلمان خان به همراه قشون قراول دربار جلوی این فتنه را گرفتند. کفایت خاتون پس از آنکه توسط نیروهای تحت فرمان شاه و مهدعلیا دستگیر شده بود و قرار بود کشته شود پس از آنکه مهلتی خواست تا با عکس همسرش تاجرباشی وداع کند اقدام به خودکشی کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "وفای به عهد خدیجه چهریقی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یکی از مهمترین دلایل شکست کفایت خاتون در ماجرای شورش علیه شاه قاجار همراهی نکردن خدیجه چهریقی و عباس میرزا بود. آنها در دقیقه نود آنطور که باید پای قول و قرارشان با کفایت خاتون نماندند و از بیم آنکه بعد از قدرت گرفتن خاندان زند سرنوشتی مشابه شاه و نزدیکانش داشته باشند به دامن مهدعلیا پناه بردند. این وفاداری نزد شاه قاجار ارزشمند بوده و از همین رو پس از آنکه توانست دشمنان را از میان بردارد و دستور دهد که در هیچ جای تاریخ اسمی از این اتفاق نیاورند، برای آنکه برادر ناتنی را پس از مدتها کدورت با حکومتش همراه کند، عباس میرزا و مادرش را مورد تفقد قرار داد و حکومت خراسان را به آنها پیشکش کرد. اما خدیجه چهریقی برای آنکه آرامش زندگی فرزندش به هم نریزد این پیشنهاد را به زمان دیگری موکول کرد و همراه با فرزندش به عثمانیه نقل مکان کرد تا شرط دوری و دوستی را به درستی به جا بیاورد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "و عاقبتی برای سلمان در قسمت آخر جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سلمان یار وفادار شاه بود. قراولی که تمام زندگی خود را وقف پاسداری از کیان وطن و فرمانهای شاهنشاه کرده بود عاقبت در همان شب کذایی که تمامی خواجههای خائن را به سزای اعمال خود رسانده بود با تیغ زهرآگین خواجه الیاس کشته شد. سکانس وداع مهد علیا، خدیجه چهریقی و ناصرالدین شاه با پیکر و مزار این یار وفادار از جمله سکانسهای دیدنی قسمت پایانی سریال بود.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "بالاخره سیاوش به پایان سلام کرد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سیاوش باز هم نتوانست مسیری را که انتخاب کرده بود برای زندگی و آینده خودش به سرانجام برساند. او که سعی کرده بود جیران را به خاطر یک عشق قدیمی از گزند شورش علیه شاه قاجار در امان نگه دارد با رو شدن دستش برای سربازان شاه چارهای جز تسلیم و رفتن به سمت گرجستان نداشت. جیران نیز از شاه امان نامهای را برای سیاوش گرفت تا او بدون هیچ مشکلی از کشور خارج شود. اما سیاوش که رفتنش را نوعی شکست ابدی میدانست امان نامه را نپذیرفت و حاضر شد با قشون شاه بجنگد و در همین مسیر کشته شود. سیاوش در پای همان درخت معروف و پای عشقی نافرجام به خاک سپرده شد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "قصه مرگ جیران در قسمت آخر جیران",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خدیجه تجریشی معروف به جیران در سنین جوانی به دلیل بیماری سل از دنیا رفت. دختری قوی و مستقل که توانست در میان انبوهی از زنان درباری دل شاه قاجار را با خود همراه کند و تبدیل به معشوقه ابدی او شود. دختری که دغدغه رعیت داشت و در راه دادخواهی و رسیدن به حق تمام تلاشش را کرد. جیران از معدود زنان تاریخ است که هیچ چشمداشتی به زر و زور نداشت و هرچه کرد برای ارتقای میهن و پاسداشت کرامت انسانی کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مرگ او برای ناصرالدینشاه جزو تلخترین اتفاقات سلطنتش به حساب میآید. سکانس وداع شاه قاجار با سوگلیاش و رویای قدم زدن کنار دریای آرامش و توصیه و وصیت پایانی جیران به شاه قاجار مبنی بر اینکه تا فرصت دارد ظلمهایی که در دربارش شده است را جبران کند، از ماندگارترین سکانسهای این سریال بود. قصهای که پای درخت عشق شروع شد و همانجا هم به پایان رسید.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "شاهنامه آخرش خوش نبود",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسن فتحی ترجیح داد قسمت آخر سریال پر قصهاش را با پایان سلطنت ناصرالدینشاه به پایان برساند و نه جیران. بی شک شاه قاجار جزو شاخصترین شاهان تاریخ ایران است که داستانها و سرنوشتهای بسیاری پیرامون زندگیاش وجود دارد. کشته شدن سریالی فرزندان ذکور شاه و از دست دادن سوگلی محبوبش در جوانی و حکومت ماندگاری که ۵۰ سال ادامه داشت همگی نشان از آن دارد که ناصرالدینشاه در تاریخ روایتهای ایران زمین جایگاهی ویژه دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برای همین کارگردان سریال جیران نیز پایان این سریال پرماجرا را همچون روایت مکتوب تاریخی به سفر بیبازگشت شاه قاجار به ری و زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی اختصاص داد تا پرونده این سریال عاشقانه در جایی بسته شود که شاه قاجار زخمی از تیر میرزا رضای کرمانی بر سر مزار خدیجه تجریشی که در مجاور حرم به خاک سپرده شده است جان بسپارد. پایانی دراماتیک برای شاهی که بعد از مرگ معشوقهاش دیگر نای حکومت نداشت و غصه فراق جیران هیچ گاه نتوانست او را سرپا نگه دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک نظربازست نرگس چشم بیمار ترا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گل یکی از سینهچاکان است دستار ترا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "میکند شبنمگرانی بر عذار نازکت",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ابر میبوسد زمین از دور گلزار ترا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خشک میآید به چشمش جلوه آب حیات",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هر که در مستی تماشا کرده رفتار ترا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سبز میگردد ز حیرت حرف در منقارشان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "طوطیان آیینهگر سازند رخسار ترا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مقبره جیران خاتون و ناصرالدین شاه قاجار -اگرچه بدون نشان- در حرم عبدالعظیم حسنی و در مسیر رسیدن به مقبره امامزاده طاهر است.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پایانی سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پایانی سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پایانی سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال جیران | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت پایانی سریال جیران",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | رنج آگاهی | [
{
"type": "p",
"text": "جوزف کمبل در کتاب قدرت اسطوره میگوید: «فقط تنهایی و رنج است که دریچه ذهن را به روی آنچه بر دیگران پوشیده است باز میکند.» این یعنی رسیدن به آگاهی و از این منظر، سریال بیگناه، قصه انسانهایی است که تنهایی و رنجشان باعث رسیدنشان به آگاهی میشود. منتها آگاهی هولناکی که آغاز تراژدی بزرگ زندگیشان است. عمده شخصیتهای سریال، تقدیری همراه با تنهایی و رنج و راز دارند. یکی از عناصر اصلی سرنوشت انسانها در مسیر تراژدی، انتخاب بین بد و بدتر است. انسانی که وارد مسیر تراژدی میشود مدام به دوراهیهایی میرسد که مجبور به انتخاب است. میخواهد بد را انتخاب کند اما جبر تقدیر او را به سمت انتخاب بدتر میکشاند و هر چه پیش میرود، بیشتر به پایان فاجعهبار تراژدی زندگیاش سوق داده میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستان سریال بیگناه و تقدیر شخصیتهایش، انطباق هوشمندانه و بهروزشدهای با ساختار قصهگویی کلاسیک و شخصیتپردازی مبتنی بر کهنالگوها دارد. داستان کلی متشکل از خردهداستانهایی بر اساس ساختار کلاسیک قصهگویی است. عواقب پیدا کردن گنج و دچار نفرین آن شدن، پنهان کردن نسبت خانوادگی دو عاشق که سالها از این راز بیخبر بودهاند، فداکاری برای رفیق و گذشتن از عشق زندگی، ناکامی در عشقی افلاطونی و گذراندن تمام عمر با حسرت وصال یار و برگشتن عاشق به خانه پس از سالها، از موتیفهای اصلی داستان این سریال هستند. موتیفهایی که اگرچه تکراریاند اما در بیگناه بافت امروزی پیدا کردهاند و به شکل هوشمندانهای در هم تنیده شدهاند. تعلیق مناسب و گرهگشاییهای خوب در پی سلسهحوادث داستان و نقطهعطفهای مناسب در کنار شخصیتپردازیهای خوب پرسوناژها باعث شده در بیگناه با قصهای جذاب مواجه باشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال در معرفی ابتدایی شخصیتهایش کمی کُند عمل میکند و تقریباً دو قسمت زمان میبرد تا روابط خانوادگی و نسبت شخصیتها با یکدیگر مشخص شود و به همین دلیل میشود گفت شروع تأثیرگذاری ندارد اما پس از قسمتهای ابتدایی، قصه بهاصطلاح جان میگیرد و از قسمتهای میانی یعنی دوازدهم و سیزدهم به بعد، به اوج میرسد و همذاتپنداری تماشاگر را بهخوبی برمیانگیزد. بیگناه از بسیاری از عوامل کلیشهای جذب مخاطب (از منظر داستانی) به شکل درست استفاده کرده و نشان داده میشود در صورت اشراف به ساختار درست فرم و محتوا، کلیشه را به عاملی تبدیل کرد که باعث ارتباط خوب مخاطب با اثر شود و در عین حال تقلیدی نباشد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "یکی دیگر از نقاط قوت داستان سریال بیگناه این است که هر پرسوناژی، قصه جذابی برای خودش دارد که بهخوبی تکلیفش طی داستان کلی مشخص میشود و تمام این داستانکها، در خدمت روایت داستان اصلی سریال هستند. ابریشم در جایی از سریال به دامادش عطا میگوید: «یه چیزهایی توی زندگی پیش میاد که دیگه نمیشه درستشون کرد، فقط باید ازشون فرار کرد.» این همان رنج جاری در زندگی عمده شخصیتهای بیگناه است. رنجی که سلسهحوادث سرنوشت عمده شخصیتها نشان میدهد بهتر بود از آن فرار کنند و به فکر درست کردنش نباشند. همان رنجی که منجر به آگاهیشان میشود و تراژدی و فاجعه نابودی شکل میگیرد. رشید فرشباف (مسعود رایگان)، ابریشم (مهرانه مهینترابی)، بهمن (محسن کیایی)، فروغ (شبنم مقدمی)، مهتاب (ویشکا آسایش) و ناهید (رؤیا تیموریان) سرگردانهای اصلی این هزارتوی رنج هستند. دیگر پرسوناژها نیز گرچه از فاجعه و تراژدی دورند اما رنج، عنصر اصلی سرنوشتشان است؛ لااقل در مقطعی که در قصه روایت میشود.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/101725/%D8%A8%DB%8C_%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87"
},
{
"type": "p",
"text": "محسن کیایی به عنوان سرپرست نویسندگان به همراه عماد رضایینیک و رضا علیپور، یکی از فیلمنامههای خوب سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی را نوشتهاند. مهران احمدی در اولین تجربهاش در کارگردانی سریال، موفق عمل کرده و آگاهانه از فرمهای مدشده در سالهای اخیر، فاصله گرفته و از نماهای بیربط و حرکت اضافی دوربین و بازیهای اغراقشده دوری کرده است. بیگناه هیچ نما و حرکت و دیالوگ و بازی اضافهای ندارد و نمونه خوبی از سریالی جذاب است که مخاطب را بهدرستی همراه میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "از نظر بازیگری، بیگناه کلکسیونی از بازیگرهای توانمند و بازیهای زیباست. بازیگرهایی که تواناییشان با آثاری که پیش از این داشتهاند به اثبات رسیده و در این سریال فرصت مناسبی فراهم شده که تمام توانایی خود را به نمایش بگذارند. دیدن مهرانه مهینترابی پس از سالها، در نقشی کلیدی نیز یکی از جذابیتهای بیگناه است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بیگناه متکی بر نماهای بسته است و بخش مهمی از شخصیتپردازی با میمیک چهره در نماهای بسته شکل گرفته است. اتفاقی که کاملاً وابسته به توان بازیگران است و بیگناه از این منظر، قابلتوجه است. مسعود رایگان، مهرانه مهینترابی، شبنم مقدمی، رؤیا تیموریان، آتیلا پسیانی، ویشکا آسایش، نسرین نصرتی، ماهور الوند، حسین پورکریمی، هدیه بازوند، نوید لایقی به همراه مهران احمدی و محسن کیایی، همگی بهزیبایی نقشهای خود را ایفا کردهاند. به عنوان نمونه نگاه کنید به سکانس اولین دیدار مهتاب و بهمن در اتومبیل و بازی خیلی خوب آسایش در نشان دادن عشق و هیجانش با لحن ادای دیالوگ و میمیک چهره و زبان بدن. بازی بسیار خوب تیموریان هنگامی که مدل عکاسی سارینا شده و حسادت مظلومانهاش به ابریشم که بهزیبایی با تغییر لحن صدا و میمیک چهره مشخص میشود. تفاوت بازی رایگان در مقابل مهینترابی با کیایی و نشان دادن وجوه مختلف شخصیتیاش با میمیک چهره و زبان بدن. یا سکانس آوازخوانی مقدمی در خانه و آماده شدن برای سفر یا شام خوردن با لایقی و الوند و نشان دادن استیصال و افسردگی و مادرانگیاش با لحن و زبان بدن و میمیک چهره. او در این سالها آن قدر بازیهای خوب داشته که مفهوم درخشیدن، بخشی جدانشدنی از بازی او شده است. سکانسهای یادشده تنها اشارهای به بازی این بازیگران است که در تمامی سریال، توانمند ظاهر شدهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ماهور الوند در نقش یلدای آسیبدیده از مرگ ناگهانی پدر، همزمان از ماجرای عشقی مادرش و بهمن مطلع میشود و در همین دوران عشق را نیز تجربه میکند و به بلوغ شخصیتی میرسد و الوند با بازی توانمندش بهزیبایی حالات روحی و روانی یلدا و تغییر و تکامل او را به عینیت رسانده است. نصرتی نیز در نقش مادری نگران، عصبی و دلسوز، یکی از بهترین مادرهای سریالهای شبکه نمایش خانگی را خلق کرده است. او که در پایتخت نیز نقش همسر مهران احمدی را بازی میکرد، با بازی در این سریال نشان دارد که توانایی بازیگر چه نقش کارسازی در شکلگیری یک پرسوناژ دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در این بین بازیگران جوانتر سریال نیز بهخوبی توانستهاند در برابر بازیگرهای توانای پیشکسوت سریال، تواناییهای خود را نشان بدهند. قطعاً بازی در برابر تعدادی از توانمندترین بازیگرهای این سالها مثل آتیلا پسیانی، شبنم مقدمی، مسعود رایگان، رؤیا تیموریان، مهرانه مهینترابی، ویشکا آسایش و همچنین مهران احمدی و محسن کیایی کار آسانی نیست. حسین پورکریمی، در نقش سهراب، بعد از بازی بسیار خوبش در گربهسیاه، با تکرار مهارتش در بیگناه نشان داده که یکی از بهترین بازیگرهای جوان کنونی است که به احتمال زیاد، از ستارههای آینده خواهد بود. او با تجربه حضور طولانیاش در تئاتر، در مواجهه با تعدادی از بهترین بازیگرهای این سالها در بیگناه، با پختگی و تسلط قابلاعتنایی نقش خود را در این سریال بازی کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هدیه بازوند که با سریال نون خ شناخته شد، با بازی خوبش یکی از داستانکهای فرعی سریال را به یکی از بخشهای جذاب سریال تبدیل کرده است. او در مقابل آتیلا پسیانی پخته و مسلط ظاهر شده؛ بهخصوص که پرداختن به یکی از جنجالهای سال ۱۴۰۱، یعنی جریان «میتو»ی ایرانی در بین هنرمندان، در داستان بیگناه بهخوبی تحلیل و بیان شده و بخش مهمی از این تحلیل و بیان درست، نتیجه بازی خوب بازوند و البته پسیانی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تجربه دهههای گذشته نشان داده اگر یک سریال موسیقی زیبایی داشته باشد، در گذر سالیان موسیقیاش بیش از سایر عناصرش تبدیل به نوستالژی میشود. موسیقی از عناصری است که توانایی بسیاری برای خاطرهانگیز کردن یک سریال دارد. در چهار دهه اخیر سریالهایی داشتهایم که شاید داستان یا حتی بازیگرانشان را از یاد بردهایم اما هنوز موسیقیشان را به یاد داریم. از افسانه سلطان و شبان، سربداران، هزاردستان، امیرکبیر، گرگها و قصههای مجید تا خواب و بیدار، امام علیع، ولایت عشق، پهلوانان نمیمیرند، شب دهم و این اواخر شهرزاد، زخم کاری و میخواهم زنده بمانم از جمله سریالهایی هستند که موسیقیشان از مهم عناصر اثرگذاری و خاطرهانگیز شدن این سریالها بوده است. بیگناه هم موسیقی بسیار زیبایی دارد که میتواند خاطرهانگیز شود. آرمان موسیپور با شناخت درست داستان و آگاهی به عاطفه و بُعد روانشناختی اثر، موسیقی زیبا و اثرگذاری ساخته است. او آگاهانه موسیقیای ملودیک برای این سریال ساخته و به این ترتیب، ملودی و تم اصلی این موسیقی، که با ارکستر زهی نواخته میشود و بسیار هم زیباست، توانسته یکی از شناسههای اصلی این اثر شود. از اولین سکانس، موسیقی حضوری پرشور و احساسبرانگیز دارد و بخشی از آگاهی مخاطب نسبت به حالات روحی و روانی شخصیتها و اثرگذاری حوادث داستان، کاملاً وابسته به موسیقی است. بیگناه از این منظر، دارای یکی از بهترین موسیقیها در بین سریالهای سال ۱۴۰۱ است.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | درباره سریال خانواده جاسوس بیشتر بدانید | [
{
"type": "p",
"text": "سریال انیمهای انیمه جاسوس × خانواده Spy × Family را کازوهیرو فوروهاشی ۶۲ ساله کارگردانی کرده است که یکی از بهترین کارگردانان انیمه به شمار میرود و پیش از این آثاری چون سریال کنشین سرگردان Rurouni Kenshin، گِتبَکرها GetBackers و دورورو Dororo را در کارنامه دارد. فصل اول سریال جاسوس خانواده از ۲۵ قسمت تشکیل شده است که در ۲ بخش عرضه شد. این سریال در جوایز انیمه کرانچیرول ۲۰۲۳ برنده ۵ جایزه از ۱۷ نامزدیاش شد از جمله در رشتههای بهترین سریال جدید، بهترین کمدی و بهترین فصل پایانبندی؛ و جایزه انیمیشن سال را هم از جوایز انیمه توکیو ۲۰۲۳ دریافت کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال جاسوس خانواده",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جاسوسی که فقط با عنوان توآیلایت شناخته میشود یک خانواده نیاز دارد تا بتواند ماموریت مخفی تازهاش را به سرانجام برساند. از این رو بهسرعت با یکی از کارمندان ساختمان شهرداری ازدواج میکند و بچه و سگی را هم به فرزندی میپذیرد. او خبر ندارد اما اعضای خانواده جدیدش هم برای خود رازهایی دارند: همسرش یوری یک آدمکش مخفی است و دخترش آنیا ذهنخوانی میکند و فراری است. جالبتر اینکه سگ او هم از آزمایشگاهی بیرون آمده که قدرت پیشگویی را نصیب او کرده است! این ۴ موجود باید به عنوان خانواده با هم بُر بخورند تا بتوانند از پس اهداف خودشان برآیند؛ پس همگی میکوشند به بهترین شکل ممکن عضوی از خانوادهشان باشند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فهرست عوامل سریال انیمه جاسوس خانواده",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "کارگردان سریال جاسوس خانواده : کازوهیرو فوروهاشی، فیلمنامهنویسان: تومومی کاواگوچی و رینو یامازاکی بر اساس مانگای تاتسویا اِندو، فیلمبردار: آکِی فیوشیهارا، تدوینگر: آکاری سایتو، آهنگسازان: نو نِیم (بینام)، ماکوتو میازاکی و شوهی موتسوکی، صداپیشگان: تاکویا ایگوچی (لوید فورجِر)، آتسومی تانِزاکی (آنیا فورجر)، سائوری هایامی (یوری فورجر)، کنایچیرو ماتسودا (راوی) و…",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130889"
},
{
"type": "h3",
"text": "آیا میدانید:",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "نام خانوادگی فورجر (Forger) که برای نقشهای اصلی و خانواده صوری داستان در نظر گرفته شده است به معنی ادای دیگری را درآوردن و بدلسازی هم هست.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "طراحی شخصیت آنیا شباهت چشمگیری به شخصیت اصلی مانگایی دارد که تاتسویا اِندو (نویسنده جاسوس × خانواده) پیش از این نوشته بود. شخصیت مورد اشاره – که رِنگوکو نو اَش نام دارد – و آنیا، موهای صورتی دارند و سبک و تزیینات موهایشان هم تقریبا یکی است، هرچند اَش سنوسال بیشتری دارد و همینطور شخصیتی سرسختتر به حساب میآید.",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "کتاب راهنمای «پویانمایی × اولین ماموریت» (Animation × ۱st Mission) به عنوان ضمیمه این انیمه عرضه شد که طراحی شخصیتها، استوریبرد، پویانماییهای مهم، تصاویر تبلیغاتی، مصاحبهها و نظرهای سازندگان و صداپیشگان را در بر میگیرد. این کتاب، راهنمایی اولیه است و بجز دو قسمت ابتدایی جزییات چندانی را درباره قسمتهای بعدی شامل نمیشود. دومین کتاب راهنما، دوم سپتامبر منتشر شد و جزییاتی درباره نیمه اول سریال (دوازده قسمت اول) را در بر میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیازهای تماشاگران و منتقدان به انیمه سریال",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پس از مرور امتیاز کاربران سایت «آیامدیبی» و امتیازهای منتقدان و مخاطبان سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان «راتن تومیتوز» میتوانید بخشی از نظرهای پنج منتقد سایت نامبرده را هم مطالعه کنید:",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "منتقدان درباره جاسوس خانواده چه میگویند؟",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "اِسپیناف | امتیاز ۴.۵ از ۵",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ماریلو دِلگادو | کمدی جذابی درباره یک خانواده نامعمول و غیرعادی که میکوشد بهترین عملکرد خود را داشته باشد؛ و این در حالی است که اعضایش خیلی نگران حال یکدیگرند.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "پاجیبا",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آلیسن جانسن | بزرگترین تعریفی که میتوان از این سریال انیمه کرد – و موردی هم هست که باید بدیهی به نظر برسد – این است که چقدر بامزه و مفرح است؛ و احتمالا بهترین سریال امسال از نظر خندههای نابی است که از تماشاگرش میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "سیبیآر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مایکل لِیسِرنا | «جاسوس × خانواده» را اگر فقط بر اساس کمدی دقیق و درستش، و اکشنی که دارد قضاوت کنیم، بهراحتی میتواند برای کسب عنوان بهترین سریال دهه اخیر رقابت کند؛ اما لحظههای صمیمانه سریال، جایگاه آن را به یکی از بهترین انیمهها و سریالهای مانگایی تاریخ ارتقا بخشیده است.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "آیجیاِن موویز | امتیاز ۹ از ۱۰",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "رافائل موتامایور | «جاسوس × خانواده» با قسمتی هیجانانگیز، بامزه و دلگرمکننده ورودی باشکوه را ثبت میکند؛ نمایشی که در آن با چند لحن و ژانر مختلف تردستی بینقصی صورت میگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h4",
"text": "پالیگان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کَمبول کمبل | مامور مخفی سرد و بیروح «جاسوس × خانواده» که با اسم رمز توآیلایت شناخته میشود، مدت کوتاهی پس از اینکه فرزندخواندهاش را واقعا در آپارتمان جدیدش حبس میکند، به این نتیجه میرسد که مقوله سرپرستی و والد بودن، به آسانی تارومار کردن گروهی تبهکار مسلح نیست. بدین ترتیب، این سریال اکشن-کمدی از تلفیق درامهای جاسوسی روزگار جنگ سرد با دردسرهای خانوادگی و روزمره بزرگ کردن یک بچه، شوخیهایش را استخراج کرده است. از سوی دیگر، آدم وسوسه میشود «جاسوس × خانواده» را یک کمدی برشی از زندگی در لباس مبدل بنامد چون با اینکه پای لحظههای اکشن و یک روایت جاسوسی غالب در میان است، داستان بیشتر درباره مردی است که با نقش جدیدش «تازه پدر» سروکله میزند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "«جاسوس × خانواده» سریالی واقعا بامزه و مفرح است بهخصوص زمانی که ترکیبی از ابسوردیسم و کمدی سیاه را بیپرده به نمایش میگذارد… اما باحالترین بخش سریال همان دیدن قویترین و باحالترین آدمهای داستان است که درگیری روزافزونشان با مصایب بزرگ کردن بچه، آنها را ضعیف کرده است. لوید فورجر (اسم مستعار توآیلایت در کانون خانوادهاش) که ابتدا بهراحتی قلب زنی زیبا را میشکند که برای ماموریت به او نزدیک شده بود، در حفظ رویکردی مشابه و نزدیک نشدن احساسی به دخترخواندهشان ناتوان به نظر میرسد. بهسادگی میشود فهمید که چرا توآیلایت در مواجهه با آنیا اینقدر سریع تسلیم میشود. او بخشی از خودش و دوران کودکی مصیبتبارش به عنوان یتیم روزگار جنگ را در این دختر میبیند و برای همین نمیتواند رشته پیوند عاطفیاش را قطع کند و بگریزد. علاوه بر این، آنیا دوستداشتنیترین شخصیت در کتابهای مصور چند سال اخیر است که دستکم نیمی از لحظههای کمدی سریال را به ارمغان آورده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مانگای «جاسوس × خانواده» زمانی که توآیلایت صاحب خانواده جدیدش میشود، داستان ضرباهنگ صبورانهای پیدا میکند و محتوایی شامل کمدی موقعیت و درام خانوادگی متمرکز بر رابطه والدین با فرزند بر موقعیتهای اکشن تمامعیار اولویت و برتری پیدا میکند. اگر انیمه هم از چنین فرمولی پیروی کند، احتمالا مهمترین تماشاگرانش کسانی خواهند بود که نمیتوانند قید آثار اکشن را بزنند اما در جستوجوی نمونههایی هستند که کمی نگاه جدیتر و درونیتر به شخصیتها دارند. پس از دیدن قسمت اول و با توجه به آنچه از داستان مانگا میدانیم، دلایل زیادی برای هیجانزدگی وجود دارد؛ هرچند باید صبر کرد و دید که این محصول مشترک کمپانیهای «ویت استودیو» و «کلاور وورک» در طول یک فصل چطور عمل خواهد کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نام سایت امتیازدهندهها امتیاز میانگین تعداد آراء IMDb کاربران ۸.۵ از ۱۰ ۲۷ هزار و ۴۱۴ کاربر راتن تومیتوز عموم منتقدان ۹ از ۱۰ بر اساس ۵ نقد مخاطبان راتن تومیتوز کاربران ۴.۴ از ۵ ستاره بر اساس ۱۰۷ امتیاز",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | آشنایی با سریال عشق ۱۰۱ | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال عشق ۱۰۱",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال عشق ۱۰۱ یا Love 101 درباره گروهی از دانشآموزان سرکش است که به دلیل رفتارهای بیپروایشان در آستانه اخراج از مدرسه هستند، اما یک معلم به نام بورجو تصمیم میگیرد به آنها فرصتی دوباره برای رستگاری بدهد و در شواری انضباطی مدرسه رای به ماندن آنها میدهد. اما مدیر مدرسه که میخواهد از شر این نوجوانان خلاص شود برای انتقال این معلم دست به هر کاری میزند. در نتیجه زمانیکه مشخص میشود که این معلم قرار است به مدرسهای در شهری دیگر منتقل شود، آنها دوباره آینده خود را در خطر میبینند. این ۴ دانش آموز (ادا، کرم، سینان و عثمان) برای ماندن معلم محبوبشان در آنجا با همکاری یکدیگر نقشهای برای عاشق شدن او طراحی میکنند. زیرا بورجو پس از ازدواج میتواند خود محل کارش را انتخاب کند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "داستان سریال عشق ۱۰۱ عمدتا در زمان گذشته و از طریق فلاشبک روایت میشود. در واقع یکی از دانشآموزان دبیرستانی به نام ایشیک (عضو پنجم این گروه که بعدتر به آنها میپیوندد) که اکنون جوانی بالغ است داستان خود و دوستانش را بازگو میکند. با اینحال سریال در این بین داستان شخصیتهای خود را در زمان حال نیز دنبال میکند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130899"
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران و عوامل سریال عشق ۱۰۱",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آلینا بز در نقش ادا، کوبیلای آکا در نقش کرم، مرت یازیجی اوغلو در نقش سینان، صلاحالدین پاشالی در نقش عثمان، ایپک فیلیز یازیجی در نقش ایشیک، پینار دنیز در نقش بورجو و کان اورگانجیاوغلو در نقش کمال، بازیگران اصلی عشق ۱۰۱ هستند. باده ایشچیل، طوبی اونسال، مرد فرات، فاتح آرتمان و اوراز کایگیلاراغلو نیز به ترتیب در نقش بزرگسالی ایشیک، ادا، کرم، عثمان و سینان حضور دارند. اجه یوکسل، فاتیح آل، مفید کایاجان و مروه آکایا از دیگر بازیگران این سریال هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مریک آجمی نویسنده و خالق اصلی عشق ۱۰۱ است. از این نویسنده سریال پرواز پرنده (As the Crow Flies) سال گذشته از نتفلیکس عرضه شد. احمد کاتیکسیز، دنیز یورولمازر، اموت آرال و گوننج اویانیک، کارگردانان عشق ۱۰۱ هستند. کاتیکسیز و یورولمازر هر کدام ۴ اپیزود از فصل اول و آرال و اویانیک هر کدام ۴ اپیزود از فصل دوم را کارگردانی کردهاند. ماریوس تاکوشیس و ودات اوزدمیر به ترتیب آهنگسازی و فیلمبرداری عشق ۱۰۱ را انجام دادهاند. اوزدمیر به تازگی در فیلمی محصول مشترک ایران و ترکیه به نام درخت خاموش به کارگردانی فایسال سویسال، به عنوان مدیر فیلمبرداری حضور داشته است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آیا باید منتظر فصل سوم عشق ۱۰۱ باشیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "متاسفانه عشق ۱۰۱ برای فصلی دیگر بازنخواهد گشت. البته این معنای موفقیت نداشتن دو فصل قبلی سریال نیست. بلکه با تماشای فصل دوم میبینید که داستان همه شخصیتها به شکل بینقصی به سرانجام میرسد. داستان زمانی به پایان میرسد که ۵ نفر از این نوجوانان اکنون بزرگ شده در محل پاتوق قدیمیشان خاطرات قدیمی خود را مرور میکنند. پایانی مناسب و رضایتبخش که البته به معنای این است که سریال برای یک فصل دیگر فضایی ندارد. همچنین بازیگران در تصاویر و ویدئوهای متعددی که به اشتراک گذاشتهاند به صراحت به ادامه نداشتن سریال اشاره کردهاند. سریالی که به گفته بازیگران آن دوستیهای پایداری میان آنها ایجاد کرد که حتی بعد از پایان سریال ادامه پیدا کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چرا این سریال دستکم گرفته شده است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پیرنگ داستانی عشق ۱۰۱ اگرچه ممکن است کلیشهای بنظر برسد، اما شیوهای که سریال از طریق آن به کشف عشق، دوستی و خودیابی میپردازد موفقیتی قابل توجه برای آن رقم میزند. این سریال اورجینال شبکه نتفلیکس علی رغم عمر کوتاهش در طول ۲ فصل نمایش خود در پرداخت شخصیتها، بسط داستان و رسیدن به یک پایان رضایتبخش و غافلگیرکننده به اندازه کافی موفق عمل میکند. اگرچه عشق ۱۰۱ شاید به اندازه دیگر درامهای نوجوانانه مانند هرگز تا به حال نداشتهام (Never Have I Ever) یا حاشیههای بیرونی (Outer Banks) محبوب نباشد، اما با اطمینان میتوان گفت که سزاوار توجه است. اما چرا این سریال یک جواهر دست کم گرفته شده است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "علی رغم اینکه داستان عشق ۱۰۱ در استانبول دهه نود رخ میدهد، مهم نیست که از کجا میآیید یا نوجوانی و جوانیتان را در چه دوره زمانیای گذراندهاید، باز هم به سادگی میتوانید با آن ارتباط برقرار کنید. شاید این واقعیت که عشق ۱۰۱ یک سریال انگلیسی زبان نیست یکی از دلایل اصلی نادیده گرفتن آن باشد. عشق ۱۰۱ مانند بقیه سریالهای نوجوانانه ژانر بلوغ نتفلیکس از بازیگرانی خوش چهره در نقشهایی متمایز بهره میبرد. نوجوانانی که مانند هر داستان بلوغ دیگری میخواهند جایگاه خود را در دنیای پیرامونشان پیدا کنند. به عنوان مثال، ایشیک در ابتدا خود را به عنوان یک دانشآموز سختکوش با نمرههای خوب نشان میدهد که گویی به چیزی جز بازخورد مثبت معلمانش فکر نمیکند. اما او که به وضوح عاشق یکی از «بچههای بد» کلاسشان است، به سمت گروه سرکش همکلاسیهایش کشیده میشود و در کنار آنها تلاش میکند تا معملشان بورجو را به مربی جدید بسکتبال مدرسهشان کمال علاقهمند کنند. به این ترتیب همانطور که ایشیک زمان بیشتری در کنار ادا، کرم، سینان و عثمان میگذراند، متوجه میشود که از خود راضی بودن به اندازه داشتن دوستیهای صادقانه و یافتن عشق واقعی مهم نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه ایشیک ممکن است نخ تسبیحی باشد که همه شخصیتها را در کنار هم نگه میدارد، اما هر کدام از آنها بطور مجزا ارزش تحلیل و بررسی دارند. به ویژه شخصیت سینان که در ظاهر شاید به عنوان یک آدم الکلی که هیچ چشماندازی برای آیندهاش نمیتوان متصور شد، در نظر گرفته شود. اما او تنها یک روح آسیبدیده است که به حمایت و مراقبتی نیاز دارد که والدینش از او دریغ کردهاند. او برخلاف بقیه اعضای گروه، هرگز تشویق نشده است که رویاهایش را دنبال کند یا اینکه درد و رنجهای خود را با کسی به اشتراک بگذارد. حتی وقتی مخاطبان میدانند که او در آستانه خودکشی قرار دارد، مدتی طول میکشد تا دیگران بفهمند که در پشت کلمات کنایهآمیزش شخصیتی پنهان شده است که به کمک نیاز دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ادا، عثمان و کرم نیز مشکلات خاص خود را دارند که بر روند توسعه شخصیتشان در طول سریال تاثیر میگذارد. ادا هنرمند بااستعدادی است که میخواهد به عنوان یک گرافیست فعالیت کند و به زودی متوجه میشود که هنر گزینه مناسبی برای داشتین یک درامد پایدار نیست. عثمان پسر موفق و محبوب گروه است. یک نوجوان کارآفرین که علاقه زیادی به خوردن فندق دارد. او به تمام غذاخوریهای منطقه نظارت دارد، به مشتریانش اهمیت میدهد و اغلب این گروه را به سمت تصمیمگیریهای منطقی هدایت میکند. در نهایت به کرم میرسیم که همیشه در حال دعوا و مقابله با پدرش (یک مدیر اجرایی موفق) است. علی رغم اینکه هیچکس باور ندارد که او بتواند بدون زندانی شدن دبیرستان را بگذراند، اما او به تدریج ثابت میکند که همه در اشتباه هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همانطور که عنوان نشان میدهد، عشق در نهایت شخصیت اصلی سریال است. در حقیقت همه این شخصیتها در تلاش برای یافتن عشق هستند که میتواند به معنای تجربه یک رابطه عاشقانه یا فقط لمس عشق از جانب دوستان یا اعضای خانوادهشان باشد. اعضای گروه در ابتدا علی رغم شک و تردید نسبت به وجود داشتن عشق در زندگی واقعی، مصمم هستند که معلم خود را عاشق مربی بسکتبال بکنند. آنها هرچه بیشتر خودشان دست بکار میشوند، متوجه میشوند که هر کدامشان نسبت به یکی از همسالان خود علاقهمند هستند. ایشیک عاشق سینان میشود، کرم به ادا علاقه پیدا میکند و کمال و بورجو نیز در نهایت طبق نقشه به یکدیگر علاقهمند میشوند. با اینحال، عشق ۱۰۱ به سرعت تاکید میکند که عشق آسان نیست و اینکه گاهی اوقات برای اینکه همه چیز درست شود رشد فردی زیادی لازم است. در گفتوگوی بیپرده میان ادا و بورجو این ایده به صورت فشرده بیان میشود. جاییکه ادا رو به او میگوید:«پس میگویی که هیچکس جز خودم نمیتواند مرا نجات بدهد»؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ما از سریال چیزهای عجیب (Stranger Things) آموختیم که یک لیست از آهنگهای خوب و شنیدنی چقدر میتواند روشی ایدهآل برای تنظیم لحن یک درام نوجوانانه عمیقا جذاب باشد. اتفاقی که در عشق ۱۰۱ نیز رخ میدهد. باتوجه به اینکه داستان سریال در دهه ۹۰ اتفاق میافتد، این شانس را خواهید داشت که به آهنگهایی از فرانز فردیناند، بون جووی و همچنین برخی آهنگهای بسیار جذاب ترکی گوش بدهید. این آهنگها وقتی با صحنههای اکشن اسلوموشن و یا لحظات امیدبخش و تاثیرگذار سریال همراه میشوند، تاثیری دو چندان میبخشند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نتفلیکس معمولا یا یک سریال اورجینال نوجوانانه خوب را لغو میکند (مانند جامعه The Society که بعد از یک فصل نمایش آن لغو شد) یا روایت را بسیار بیشتر از آنچه که لازم است گسترش میدهد (سریال ۱۳ دلیل برای اینکه ۱۳ Reasons Why در صدر این لیست قرار میگیرد). با اینحال، عشق ۱۰۱ تا حدودی خودش را از این قاعده مستثنی میکند. فصل دوم و پایانی آن در سپتامبر ۲۰۲۱ پخش شد که شاید حتی از نگاه مخاطبان بهتر از فصل اول در نظر گرفته شود. از آنجایی که ما این شخصیتها را به خوبی میشناسیم، این سریال میتواند عمیقا به نبردهای شخصی کاراکترها و تاثیر آنها بر روابط دوستانه میانشان (حتی تا سالها بعد) بپردازد. صحنه پایانی سریال همه کسانی که در پایان فصل احساس سرگردانی داشتند را شگفتزده میکند و به مخاطبان یک احساس مبهم صمیمانه و همچنین آرامشبخش میدهد. بله، شاید به عنوان نمونه در آینده شاهد اسپینآفی از شخصیت عثمان بشیم (آنهایی که سریال را تا پایان دیدهاند علتش را میدانند)، اما پایان فعلی سریال نیز قطعا به اندازه کافی خوب و رضایتبخش است.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت دوم منتالیست | [
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت دوم منتالیست",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | فانتزی انتقادی بامزه | [
{
"type": "p",
"text": "غلامرضا حداد | فانتزی، تخیلی است که سودای رهایی از اسارت واقعیات را دارد؛ اما واقعیت نقطه آغاز فانتزی است. از این رو، فانتزی ذاتاً انتقادی است؛ انتقاد از آنچه هست و بهظاهر صلب و مطلق است اما نیست. فانتزی، آن هم از نوعی که در دایره بسته فرم اسیر نمانده و سویههای انتقادی داشته باشد، حاصل تخیل ذهنهای خلاق است و پیمان قاسمخانی یکی از معدود نمونههای برجسته آن اذهان خلاق در ادبیات نمایشی ایران است که ذائقه و درک مخاطب ایرانی را از این گونه نمایشی ارتقا داده است. او به همراه برادرش مهراب و گروه نویسندگان، در طول دو دهه اخیر به سبکی اختصاصی، هویتمند و شناسنامهدار در ژانر کمدی اجتماعی شکل داده و اکنون، مخاطب حرفهای با تماشای آثارش بدون مراجعه به تیتراژ میتواند امضای او را تشخیص بدهد. اما روزی روزگاری مریخ در کارنامه او گامی بلند به پیش بود. قاسمخانی در مسافران (رامبد جوان) تلاشی موفق و البته محدود را در ترکیب عناصر فانتزی و کمدی به ثمر رساند اما روزی روزگاری مریخ، پروژهای بلندپروازانهتر و درخشانتر از مسافران بود که اوج خلاقیت او را در آفرینش یک کمدی-فانتزیِ منحصربهفرد نشان داد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مریخ، همواره مورد توجه آفرینندگان ژانر علمیخیالی بوده است؛ نزدیکترین سیاره به زمین که به اعتقاد دانشمندان چهبسا بهترین جایگزین زمین برای بقای موجودات زنده باشد. ژانر علمیخیالی، از مریخ یک «اسطوره-مکان» ساخته که ترکیبیست از زمین خشک و قرمزرنگ، لباسهای فضانوردی و بشقابهای پرنده با عناصری معنایی مثل ضرورت بقای انسان و ارزشهای انسانی یا ضد ارزش و ناهنجاریهایی که در میل به کنترل انسانها با کمک رباتها و ساخت اَبَرانسانها و سایبورگها به اهداف نظامی نمود مییابد. شکستن این رابطه قراردادی بستری جذاب برای یک طنزپرداز خلاق است و قاسمخانی بهخوبی از این فرصت بهره گرفته است. در جهانی که او آفریده، بر خلاف انتظار مخاطب مریخ با آن اقلیم خوفناک و لباسهای عجیب و تظاهرات تکنولوژیکِ پیچیدهاش جایی برای جنگ ستارگان با سلاحهای فوق پیشرفته نیست بلکه مکانی است که در آن آقاجون میتواند با لباس فضاییِ جدیدش بپَربپَر کند و در کافههای آن چای بنوشد، ولگردی کند و مناسک و آداب اجتماعی ساکنانش را به شوخی و تمسخر بگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در اسطوره-مکانِ مریخ، قهرمان و ضدقهرمان از برگزیدگان جوامع، در دو نظام ارزشیِ متعارض هستند؛ اما در مریخِ قاسمخانی خبری از ابرقهرمان فرهیخته نیست؛ آقاجون مردی ایرانی است آن هم از نوع لمپن و انگلیاش؛ شخصیتی جذاب و بامزه که از هر نوع تظاهرات فرهیختگی و نمایندگی ارزشهای اخلاقی تهی است به نحویکه نمره تست شخصیت انسانی او در مریخ بسیار پایینتر از سطح استاندارد و چهبسا نزدیک به صفر است و پذیرش چنین موجودی در آن سرزمین خلاف قوانین. بر هم زدن رابطه دال و مدلول، اولین و مهمترین استراتژیِ قاسمخانی در خلق این کمدی جذاب بوده و بسیار نیز موفق عمل کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "تم مهم دیگر سریال روزی روزگاری مریخ ، بازی کردن با نسبیت واقعیتهای اجتماعی در ابعاد گوناگون فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و از نهادهایی مثل خانواده و دولت و بازار و دین گرفته تا ارزشها و هنجارها و حتی معیارهای زیباییشناختی است. روایت قاسمخانی از مریخ تحولاتی بلنددامنه را در زمان کوتاهِ سیصدواندیساله، فشرده کرده تا ضمن مایه گرفتن طنزش از تناقض جهان واقعی با جهان داستانی، مخاطب را با قراردادی و نسبی بودن بنیادهای زیست اجتماعیاش رودررو کند. در جهانِ داستانی که او روایت میکند، در آن سیصدواندی سال، جایگاه اجتماعی زنان و مردان و معیارهای زیباییشناختی و اخلاق و ارزشها معکوس شده است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/119698"
},
{
"type": "p",
"text": "شاید مهمترین واقعیتهای نسبی که در سریال به بازی گرفته میشود، سلسلهمراتب جنسیت و مردسالاری است. جهان مریخ، جهانی زنسالار است. در این جهان، زنان در بیرون از خانه کار میکنند و مردان برای کار و ادامه تحصیل نیازمند اجازه همسرانشان هستند. مردان به خرید علاقهمندند و برای جلب محبت و توجه زنانشان باید از سیاستهای پیچیده دلبری استفاده کنند. این مردان هستند که برای ازدواج از آنها خواستگاری میشود و ممکن است مورد سوءاستفاده جنسی یا فریب عاطفی قرار بگیرند و اگر چنین شود آبرو و حیثیت خانوادگی را به باد میدهند و لکه ننگ به حساب میآیند و میبایست از ناموسشان حفاظت شود. در نهایت این مردان هستند که میبایست برای احقاق حقوق سیاسی و اقتصادی برابر با زنان، مبارزهای اجتماعی را سامان دهند. استفاده از عبارت «خانم» یک بیاحترامی آشکار مشابه فحش قلمداد میشود و برای زنان میبایست از عبارت «بانو» استفاده کرد؛ واژهای که امروز در مورد زنان متأهل مصطلح است در حالیکه خانم به همه زنان در تمامی سنین گفته میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازی با اصطلاحات زبانی از جذابیتهای روزی روزگاری مریخ است؛ عباراتی از جنس مثَل یا استعاره که ساکنان مریخ تنها میتوانند معنای ظاهری و نزدیک آن را در مواجهه اولیه درک کنند و تفاوت فاحش آن با معنای مصطلح، طنز شیرینی را خلق میکند. شوخی شیرین با واژه «زمین» که در فارسی هم معادل Earth است و هم Land در استفاده از «مریخ» به جای «ملک» یکی از نمونههای خلاقیت در بازی با عناصر زبانی است",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در عین حال روزی روزگاری مریخ، بازی ظریف و جذابی را نیز با تمایز یا درهمریختگی ویژگیهای جنسی و جنسیتی به کار گرفته است. گویی برخی خصوصیات را ذاتی و منتسب به جنس مونث در طول زمان باثبات باقی ماندهاند و برخی دیگر را منتسب به جنسیت زنانه. مثلاً زنان همچنان به وراجی و تبادل اطلاعات در حوزه خصوصی دیگران علاقهمندند یا نسبت به توجه همسرانشان به زنان دیگر بهشدت حساس هستند و یا از بابت رفیقبازی آنان بهخصوص با مردان مجرد نگرانند. این درهمریختگی عناصرِ منتسب به جنس و جنسیت از آنجا که مکرراً پیشبینی مخاطبان درباره شخصیتها را در هم میریزد، طنز شیرینی را در انطباقناپذیری کاملِ هنجارها میآفریند. کنشهای هنرمندانه بازیگران بهویژه در نقشهای اسی، افی و ناپی (با بازیهای خوب امیر نوروزی، امیرمهدی ژوله و عبدالله روا) در قوام این بازی ظریف با تداخل عناصر جنس و جنسیت بسیار مؤثر و موفق است. حتی انتخاب نامها نیز تابعی از این بازی ظریف و هوشمندانه است؛ اسی مخفف اسکندر، افی مخفف افلاطون و ناپی مخفف ناپلئون است؛ نامهایی مردانه که با توجه به زمینه تاریخیشان بهترتیب تداعیکننده خشونت، جاهطلبی و عقلانیت مردانه هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نوستالژی، تمِ محوری دیگر سریال است. نوستالژی ناظر بر جذابیت گذشته برای امروزیان و آرزومندی آن است که در مریخِ آینده، در تغییر و تحریف تاریخِ گذشته نمود مییابد و در این بین حضور اجداد منجمد و مشخصاً آقاجون روایت آن را در هم میریزد. آقاجون شاهدی زنده از گذشتهای است که فرهنگ مسلطِ آینده، آن را متناسب با ارزشهای خود روایت میکند که کمابیش با مقاومت آقاجون روبهرو میشود و تلاش میکند با تحریف واقعیات گذشته آن را متناسب با منافع خود روایت کند. تعامل و تقابل بین واقعیت گذشته با آنچه از آن روایت میشود بخشی از جذابیتهای سریال است. همچنین فضاسازیها به مدد طراحی صحنه هنرمندانه مهراب قاسمخانی در خلق حالوهوای نوستالژیهای آینده بسیار موفق است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کافه حوزه عمومی مریخ را نمایندگی میکند که در آن افراد قلیانهایی با فناوری متفاوت دود میکنند، آب زیپو به جای چای کافئیندار میخورند، رباتها موسیقی زنده اجرا میکنند و ترانههای قدیمی میخوانند و بر دیوار آن تصاویری از داستانهای اساطیری نقش بسته است؛ تصاویری که در آن دارث ویدر، ضدقهرمان فیلمهای جنگ ستارگان، در نبرد با نیروهای خیر شبیه به نقاشیهای قهوهخانهای از داستانهای شاهنامه ترسیم شده است. لوک، صاحب کافه، رندی شارلاتان و در عین حال دوستداشتنی است که شبکه اجتماعی گستردهای از روابط دارد و میتواند حلّال بسیاری از مشکلات باشد و کارگر کافه که خود یک ربات مدلپایین است، دستمال یزدی بر دوش، لحن و رفتاری دارد شبیه قهوهچیهای امروزی در قهوهخانههای جنوب شهر. در کنار کافه و در میدان شهر، چرخی شبیه به چرخ لبوفروشیها همیشه حضور دارد و روی آن خوراکی مورد علاقه اهالی با نام «پِرمشکی» فروخته میشود که بسیار داغ و سوزاننده است و فروشنده نیز از گونه خاصی از ساکنان مریخ است که زبانش قابلفهم نیست و آداب رفتاریاش نیز چندان متمدنانه به نظر نمیرسد. انبوهی از معنا و خلاقیت در این فضاسازیهای محتوایی و شکلی موج میزند که حظ فراوانی در درک معانی به مخاطب هدیه میدهد. آقاجون سنتهای فراموششده یا ممنوع را به دیگران عرضه میکند و آنها نیز با وجود مقاومت اولیه، آن گاه که لذت آنها را هرچند رذیلانه تجربه میکنند، به آن دل میدهند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازی با اصطلاحات زبانی از جذابیتهای روزی روزگاری مریخ است؛ عباراتی از جنس مثَل یا استعاره که ساکنان مریخ تنها میتوانند معنای ظاهری و نزدیک آن را در مواجهه اولیه درک کنند و تفاوت فاحش آن با معنای مصطلح، طنز شیرینی را خلق میکند. شوخی شیرین با واژه «زمین» که در فارسی هم معادل Earth است و هم Land در استفاده از «مریخ» به جای «ملک» یکی از نمونههای خلاقیت در بازی با عناصر زبانی است. نسبیت زیباییشناسی نیز زمینه دیگری برای طنازی است. ویژگیهایی ظاهری که امروز شاخصهای زیبایی را تعریف میکنند از جمله قد بلند و پوست سفید، در مریخ مصادیقی برای نازیبایی و فقدان جذابیت محسوب میشوند و برای تحقیر قد بلند از واژه دیلاق استفاده میشود. ترانههایی که امروز مبتذل و کوچهبازاری محسوب میشوند در مریخ مصداق موسیقی فاخر هستند و موسیقی کلاسیک، بیکلاس و شرمآور. در واژگونسازی معیارهای زیبایی، نقش سلسلهمراتب سلطه اجتماعی نیز دیده میشود. پوست سفید مصداق نازیبایی است چون مریخیها که شهروندان درجه اول و فرادست محسوب میشوند پوستی سبز دارند و میانگین قد آنان نیز از زمینیها که مهاجر و شهروند درجه دو هستند کوتاهتر است برای همین هم قد بلند ناقض خوشتیپی تصور میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مهاجرت و مهاجرهراسی مضمون دیگر داستان است. زمینیها در مریخ، مهاجرانی از منظومه شمسی در کنار سایر مهاجران کهکشان هستند که در مقایسه با مریخیها فرودست و حاشیهای محسوب میشوند. این موقعیتی است که در آن وضعیت مهاجران ایرانی در جوامع غربی بازنمایی شده به نحوی که ازخودبیگانگی، احساس فرودستی، مقاومت در ادغام، بیگانههراسی و بیگانهستیزی و واکنشهای فرهنگی ایرانیان در مقابل سلطه و تبعیض به نمایش گذاشته میشود. تمایل ناگزیر ایرانیان به ادغام از طریق راهکارهایی مثل خرید ملک و سرمایهگذاری در کنار ابراز احساساتی ناظر بر تحقیر فرهنگی و فاقد اصالت دانستن جوامع مقصد در مقایسه با گذشته درخشان ایران، بهزیبایی و با رویکردی انتقادی در روابط اجتماعی و اقتصادی زمینیها با مریخیها بازنمود یافته است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "طراحی صحنه و لباس سریال بسیار خلاقانه و هوشمندانه است و جلوههای ویژه گرافیکی که همیشه نقطه ضعف و مانعی جدی برای نزدیک شدن سینما و تلویزیون ایران به ژانر علمیخیالی و آثار فانتزی بود، در این سریال فراتر از استاندارد و سطح متعارف سینمای ایران نشان داد. سریال هیچگاه لحظهای از ریتم نیفتاد و فاقد کمترین صحنههای اضافی بود و سازندگانش کمفروشی نکردند و آب به آن نبستند. حیف است اگر این سریال، دنباله نداشته باشد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همچنین سویههای فرهنگی زیست ایرانیان نیز در روابط خانوادگی و دوستیهای زمینیان به شکلی متمایز از مریخیها به نمایش درآمده و هویت فرهنگی دیاسپورای ایرانی در جوامع میزبان را بازنمایی کرده است. مثلاً روابط خانواده آقاجون با رباتشان که رباتی مدلپایین و کمابیش ناکارآمد است بسیار شبیه روابط خانوادههای قدیم ایرانی با نوکران بهاصطلاح خانهزادشان است که نه یک دیگری و فرودست که عضوی از اعضای خانواده محسوب میشدند و شخصیتهای فیروز و جواهر و الماس در نمایشهای روحوضی بهنوعی نماینده آنان است. ربات خانواده که ۶۷ نام دارد بهراستی عضو مهمی از خانواده است که در تمامی مبادلات عاطفی خانواده مشارکت دارد؛ چیزی شبیه به رابطه لوک کافهدار با قهوهچی که او هم یک ربات مدل ۶۷ است، یا رابطه خسرو خاردار با ربات کودنش که با هر بار ریسِت شدن حافظهاش پاک میشود اما این روابط متفاوت از رابطه مریخیها مثلاً قمر شیری با رباتشان تصویر شده که از بالا به پایین و ابزارانگارانه است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کثرتگرایی و حمایت از تنوع زیستی به عنوان ارزشهایی انسانی در پسزمینه داستان بهزیبایی جانمایی شدهاند. مریخ صرفاً شامل مریخیها و زمینیها نیست بلکه طیف گستردهای از انواع گونههای انسانی از سرتاسر کهکشان را در بر میگیرد. از یک سو این وضعیت، نمایانگر جامعهای متکثر و چندفرهنگی با اقتضاها و ضعفها و قوتهایش و بازنمودی از یک آرمانشهر است و از دیگرسو، نمونهای از جامعهای است که در آن نهفقط گونه انسان بلکه تمامی گونههای زیستی میتوانند عضوی از آن و با یکدیگر در تعاملی سازگار باشند. زمینی که آقاجون به آن تعلق داشته به دلیل رفتار نابخردانه انسانها، دیگر آن سیاره آبی و سبز نیست بلکه به بیابانی خشک با آبوهوایی غیرقابلتحمل تبدیل شده و عامل اصلی مهاجرت بیشتر زمینیها به سایر سیارات منظومه شمسی و کهکشان راه شیری است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در کنار درخشش عناصر روایی داستان، سایر عوامل تولید آن نیز کمابیش در بالاترین سطح عملکرد ظاهر شدهاند. بازیها بدون اغراق همگی درخشان هستند؛ سام درخشانی چنان است که از این پس میتوان او را با آقاجون شناخت، شبیه به نقی معمولی که از محسن تنابنده آشناتر است. ویشکا آسایش در دو نقش لونا و مادر لونا بار دیگر نشان داد که در ژانر کمدی در بین بازیگران زن، با فاصله بیرقیب است. الناز حبیبی، تیپی را خلق کرد که در پیوندی عمیق با توانمندیهای اختصاصیاش ماندگار شد. امیر کاظمی شخصیت گاندی را شیرین و خواستنی تصویر کرد و بهادر مالکی تصور تیپیکالِ جمعی ما از ربات را زبردستانه برای همیشه تغییر داد. اما در این بین امیر نوروزی پدیدهای است که در روزی روزگاری مریخ کشف شد و این سؤال را به ذهن بیشتر مخاطبان آورد که او با این همه توانایی تا الان کجا بوده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "طراحی صحنه و لباس سریال بسیار خلاقانه و هوشمندانه است و جلوههای ویژه گرافیکی که همیشه نقطه ضعف و مانعی جدی برای نزدیک شدن سینما و تلویزیون ایران به ژانر علمیخیالی و آثار فانتزی بود، در این سریال فراتر از استاندارد و سطح متعارف سینمای ایران نشان داد. سریال هیچگاه لحظهای از ریتم نیفتاد و فاقد کمترین صحنههای اضافی بود و سازندگانش کمفروشی نکردند و آب به آن نبستند. حیف است اگر این سریال، دنباله نداشته باشد.",
"ref": null
}
] | null |
original:عکسها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | عکس ها و پوستر قسمت اول تی ان تی | [
{
"type": "ilink",
"text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت اول تی ان تی را میبینید.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/132689/%D8%AA%DB%8C_%D8%A7%D9%86_%D8%AA%DB%8C"
},
{
"type": "p",
"text": "پوستر قسمت اول تی ان تی",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی کامل سریال شکوه | [
{
"type": "p",
"text": "سریال کرهای شکوه یا افتخار The Glory به عنوان یک داستان انتقامی، جهانی آشنا مقابل دیدگانمان میگذارد؛ جایی که با یک طرح داستانی پرپیچ و خم با آیرونی دراماتیک و خشونتی فراوان روبرو هستیم. چراکه بهرحال این یک محصول کرهای است که صنعت فیلم آن با ارائه شاهکارهایی مانند بانوی انتقام (Lady Vengeance) و من شیطان را دیدم (I Saw the Devil) عملا بر پایه انتقام بنا شده است. طرفداران سینمای کره میدانند که داستانهای انتقامی کرهای چه فیلمهای هیجانانگیز بیرحمانهای را به وجود میآورند. در سریال افتخار شاهد یک داستان انتقامی در قاب کوچک تلویزیون خواهیم بود. اما اکنون این سوال پیش میآید که یک داستان انتقام کرهای در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ در قاب تلویزیون چگونه خود را به عنوان اثری برجسته مطرح میسازد؟ افتخار که فیلمنامه آن توسط اسطوره صنعت کیم اون-سوک به نگارش درآمده است تضمین میکند که با یک اثر انتقامی تازه و وحشتناک روبرو خواهیم بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان سریال شکوه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سریال شکوه داستان شخصیتی به نام مون دونگ اون را روایت میکند؛ دانشآموزی دبیرستانی که آرزو داشت یک معمار شود اما به دلیل قلدریهای خشونتآمیز گروهی از همسالانش مجبور به ترک تحصیل میشود. او سالها بعد شغلی به عنوان معلم سرخانه در یک مدرسه ابتدایی پیدا میکند و با گذشت زمان متوجه میشود که زورگوی اصلیای که زندگیاش را تباه کرده اکنون متاهل است و فرزندی دارد که در همان مدرسه درس میخواند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یادآوری مداوم آنچه که اتفاق افتاده است او را به این سوق میدهد تا نقشه انتقام خود علیه عاملان این خشونت را از طریق فرزندانشان اجرایی کند. آیا او میتواند انتقام را بر آزارگرش تحمیل کند؟ یا اینکه خود را به سمت نابودی خودش سوق میدهد؟ در هر صورت، نتیجه امیدوارکننده بنظر نمیرسد زیرا میتواند هیولای درون او را یکبار دیگر بیدار کند. این خلاصه داستانی است که از طریق تریلر فیلم میتوان متوجه آن شد. اما خلاصه داستان رسمیای که نتفلیکس منتشر کرده به این شرح است: «زنی سالها بعد از نجات پیدا کردن از اذیت و آزارهای وحشتناک در دوران دبیرستان، یک نقشه انتقامجویانه را به اجرا میگذارد تا عاملان این خشونت را به سزای اعمالشان برساند».",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "گروه بازیگران و عوامل سریال شکوه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "سونگ هه-کیو بازیگر نقش اصلی مون دونگ اون است. هه-کیو که بخاطر بازی در سریال نسل خورشید (Descendants of the Sun) شناخته میشود، در حال حاضر پردرآمدترین بازیگر زن کرهای است. لی دو-هیون که پس از بازی در نقش شخصیت لی اون هیوک در درام ترسناک پساآخرالزمانی خانه شیرین (Sweet Home) از نتفلیکس، طرفداران ویژهای برای خود پیدا کرد در نقش شخصیت جو یو جونگ حضور دارد. یو جونگ یک جراح پلاستیک است که در بیمارستان عمومی سئول که مادرش مدیریت آنجا را به عهده دارد کار میکند. او به دونگ اون بازی گو یا ویچی را آموزش میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لیم جی-یئون، نقش شکنجهکار سابق مون دونگ اون را بازی میکند. او در نقش پارک یون جین یک گزارشگر آب و هوا در یک ایستگاه تلویزیونی است. او سردسته گروهی از نوجوانان شرور در دبیرستان بود که دونگ اون را مورد اذیت و آزارهای فیزیکی قرار میدادند. خانه کاغذی: کره-منطقه اقتصادی مشترک (Money Heist: Korea – Joint Economic Area) و قمارباز سلطنتی (The Royal Gambler) از جمله آثار مطرحی هستند که جی-یئون در آنها هنرنمایی کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در حالیکه این ۳ نفر شخصیتهای اصلی سریال هستند، پارک سونگ هون، یوم هه-ران و جونگ سونگ ایل نیز حضور پررنگی در افتخار دارند. جونگ جی-سو در نقش جوانی مون دونگ اون، شین یه-اون در نقش جوانی پارک یون جین در کنار چا جو یونگ، سونگ جی وو، کیم گان وو، پارک جی-آ، کیم جونگ-یونگ، هوانگ کوانگ هی و لی مو-سنگ، از دیگر بازیگران این سریال هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "عوامل سازنده سریال افتخار",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "همانطور که قبلتر اشاره کردیم، نویسنده برجسته و تحسینشده کیم اون-سوک، فیلمنامه سریال شکوه را به نگارش درآورده است. سوک برای نگارش فیلمنامه سریالهای تلویزیونی محبوبی مانند باغ مخفی (Secret Garden)، وارثان (The Heirs)، نسل خورشید و پادشاه: سلطنت ابدی (The King: Eternal Monarch)، جوایز متعددی دریافت کرده است. اگرچه اون-سوک بیشتر بخاطر نگارش فیلمنامههای فانتزی و عاشقانه شناخته میشود، اما با توجه به کارنامه پربار او به عنوان یک فیلمنامهنویس، منطقی است که انتظار زیادی از این درام انتقامی جدید داشته باشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "آن گیل هو، کارگردان افتخار، یکی دیگر از عوامل مطرح سازنده فیلم است. او یکی از کارگردانانی محسوب میشود که در کارنامه کاری خود کاملا موفق عمل کرده و روی پروژههای شناخته شده متعددی کار کرده است. در کارنامه گیل هو کارگردانی درامهای تحسین شدهای نظیر غریبه (Stranger)، خاطرات الحمرا (Memories of the Alhambra) و شادی (Happiness)، دیده میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کیم جون سوک و جونگ سه رین که دو تن از بهترین آهنگسازان شاغل در صنعت تلویزیون کره هستند، موسیقی متن افتخار را ساختهاند. کیم جون سوک آهنگسازی مجموعههای تلویزیونی محبوبی مانند غریبه، کلاس ایتهوون (Itaewon Class) و پنتهاوس: جنگ در زندگی (The Penthouse: War in Life) را انجام داده است. در کارنامه حرفهای سه رین نیز آهنگسازی آثار برجستهای نظیر فصل دوم غریبه، خاطرات الحمرا، گل شیطان (Flower of Evil) و سرگذشت آسدال (Arthdal Chronicles) به چشم میخورد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقدها و بازخوردهای فصل اول سریال شکوه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شکوه با بازیگران برجسته و داستان جذاب و پرکشش خود به عنوان سومین سریال تلویزیونی غیرانگلیسی زبان پربیننده نتفلیکس در اوایل ژانویه ۲۰۲۳ معرفی شد و هفته بعد آن در رتبه اول این لیست قرار گرفت. این سریال در ۳۰ دسامبر منتشر شد اما تنها در یک هفته ۲۵.۴ میلیون ساعت تماشا داشته است. میزان تماشای سریال از آن زمان رشد قابل توجهی داشت و به لطف رسانههای اجتماعی بسیار بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این سریال تاکنون امتیاز خوب ۷.۹ در سایت آیامدیبی و میانگین رضایت ۹۰ درصدی از سوی مخاطبان سایت راتن تومیتوز کسب کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تاریخ پخش فصل دوم شکوه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه شاید بسیاری از طرفداران درامهای کرهای دوست داشتند که سریال را پشت سر هم تماشا کنند، اما نتفلیکس تصمیم گرفت که شکوه را مانند فصل چهارم چیزهای عجیب Stranger Things و دیگر مجموعههای اخیر به دو بخش مساوی تقسیم کند. اتفاقی که بطور مشابه برای بازسازی کرهای خانه کاغدی رخ داد و ۶ قسمت اول آن در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۲ و ۶ قسمت باقیمانده بعد از حدود ۶ ماه در ۹ دسامبر ۲۰۲۲ به نمایش درآمدند. زمانی که احتمالا بسیاری از مخاطبان داستان آن را فراموش کرده بودند. اما خوشبختانه نتفلیکس این استراتژی را درباره افتخار تکرار نکرد و این سریال بعد از گذشت حدود ۲ ماه، در ۱۰ مارس ۲۰۲۳ با ۸ قسمت بعدی خود بازمیگردد. کیم اون-سوک در یک کنفرانس مطبوعاتی بخش ۲ افتخار را «به شکل طراوتانگیزی رضایتبخش و به شکل تکاندهندهای مهیج و پرتنش» توصیف کرد. کارگردان آن گیل هو نیز افزود:«درگیری میان دونگ اون و یون جین واقعا اوج میگیرد و عاملان آزار و شکنجه با مرگ روبرو میشوند و شما نخواهید توانست چشم خود را از روی صفحه بردارید…».",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "چه اتفاقاتی در بخش دوم شکوه رخ خواهد داد؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تریلر بخش ۲ شکوه این نوید را میدهد که ۸ قسمت آینده پر از انتقامهای خونین واقعی است. در حالیکه تریلر روشهای دونگ اون برای گرفتن انتقام را نشان نمیدهد اما واضح است انتقام در شدیدترین حالتش رخ خواهد داد. اما آیا دونگ اون سرانجام روح آسیبدیده خود را التیام خواهد بخشید؟ هرچند امیدواریم که این اتفاق بیفتد، اما کمی بعید بنظر میرسد. بدیهی است که باتوجه به ناتمام ماندن داستان شخصیتها در بخش اول، انتظار داشته باشیم که در بخش دوم دوباره با همان بازیگران و شخصیتها ملاقات کنیم. البته برخی از شخصیتها در بخش اول میمیرند (که برای جلوگیری از اسپویل شدن نامشان را فاش نمیکنیم)، اما باتوجه به اینکه برخی از این مرگها مبهم هستند در قالب فلاشبک بازخواهند گشت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حرفهای خالق سریال شکوه",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستانهای خشونت در محیط مدرسه چیزی بود که همیشه توجه اون سوک را به خود جلب میکرد. اما این دختر ۱۶ سالهاش بود که او را به نوشتن این فیلمنامه تشویق کرد. کیم در همین رابطه میگوید: «من خودم یک والد هستم و دخترم سال آینده به کلاس دهم در دبیرستان میرود. بنابراین خشونت در محیط مدرسه برایم موضوع تازهای نیست و این چیزی است که میخواستم در آن عمیق شوم. ما درباره خشونت در مدرسه صحبت میکردیم و من نگران بودم که دخترم بخاطر شهرت من در مدرسه مورد اذیت و آزار قرار بگیرد». اما دخترم گفت: نه، تو آنقدر معروف نیستی! این اولین شوکی بود که به من وارد شد. بعد او گفت: اگر به کسی آسیب برسانم بیشتر رنج میکشی یا اگر صدمه ببینم؟ و این دومین شوکی بود که به من وارد شد». کیم همچنین درباره علت انتخاب عنوان افتخار برای این فیلمنامه میگوید:«هنگام بروز خشونت در مدرسه، قربانیان چیزهایی از دست میدهند که نامحسوس و بغرنج هستند. چیزهایی مانند شان، شرافت و شکوه. من فکر میکردم اگر از این قربانیان از صمیم قلب عذرخواهی شود آنها میتوانند اوضاع را به قبل از بروز این اتفاقها بازگردانند. به همین دلیل عنوان این درام را افتخار گذاشتم».",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "سونگ هه-کیو: به تصویر کشیدن یک قربانی بسیار چالشبرانگیز بود",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اگرچه سونگ هه-کیو یک چهره برجسته در صنعت بازیگری کره است و با بازی در نقشهای ملودراماتیک غریبه نیست، اما به گمان او به تصویر کشیدن یک قربانی به هیج وجه کار سادهای نیست: «هنگامی که فیلمنامه را خواندم، احساس کردم این دقیقا همان ژانر و شخصیتی است که در تمام دوران کاریام به دنبال آن بودهام. نویسنده کیم اون سوک نیز آن را بسیار با دقت و زیبا نوشته بود. بنابراین فکر کردم که اگر شخصیت مون را بخوبی به تصویر بکشم، این یک سریال عالی خواهد بود». او با هیجان ادامه میدهد:«به تصویر کشیدن یک قربانی بسیار چالشبرانگیز بود. فوقالعاده چالشبرانگیز. مون جوان، درمانده و آسیبدیده بود. او قادر نبود در برابر آن از خود دفاع کند. اما مون بالغ… نمیخواستم آنقدر ترحمبرانگیز بنظر برسد. بلکه میخواستم محکم و قوی دیده شود و این چیزی بود که سعی کردم روی آن تمرکز کنم».",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | شرق اندوه | [
{
"type": "p",
"text": "جهان یاغی جهان رؤیاست؛ جهانی که در آن حضیض تا منتهای آن و اوج در معنای دنیوی آن تجربه میشود. یاغی جهان اکستریمهاست. همچنان که نامش رویش است؛ «یاغی». کسی که هنجارهای متعارف را میشکند و بر خلاف عادتها قدم برمیدارد تا به آنچه مد نظرش هست برسد. محمد کارت جهانی را برای خلق این واژه آفریده است. جاوید خودش میداند که یاغی است. این را پیش از آن که در داستان فیلم به رخ بکشد از خالکوبی روی پشتش میتوان دید. برنامهاش تغییر شرایطش است و برای این تغییر میجنگد. برای نمایش این جنگ، در دنیای فقیر او، جاوید از پوست و گوشت و استخوان، از جسمش که همه داراییاش است مایه میگذارد. کشتی میگیرد. نبرد تن به تن میکند؛ جنگی با محلهاش، با طبقهاش با بیهویتی و بیشناسنامه بودنش، با بیپولیاش و با همه آدمها و چیزهایی که روبهرویش ایستادهاند تا به موفقیت نرسد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "برای این که جهان این شخصیت شکل بگیرد، یاغی نیازمند قصهای است قوی و باورپذیر. این قصه بر اساس رمان سالتو نوشته مهدی افروزمنش شکل گرفته و همان گروه نویسنده شنای پروانه نوشتن فیلمنامه را به عهده داشت. کارت شخصیتهایش را از دل جنوب شهر و محلههای پر از خلافکار پیدا میکند. چه در مستندهایش – که بیشترین تعداد ساختههای او همچنان همانهاست – و چه در تنها فیلم بلند داستانی که ساخته، روایت محلههای جنوب شهر و کشف شخصیتهای ویژهای که در آن محلهها نفس میکشند تخصص اوست. یاغی هم خارج از این فضا نیست. با این تفاوت که سریال یاغی ، شمال شهر و داستانها و حواشیاش را هم دارد. داستان یاغی پرفرازوفرود است که هرچند در قسمتهای پایانی ریتم و جذابیتهای اولیه را ندارد اما همچنان مخاطبش را با خود همراه میکند.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/94071"
},
{
"type": "p",
"text": "جاوید جوانی است کشتیگیر که در جنوب شهر همراه با خواهرش عاطی زندگی میکند. او که سالهاست کشتی میگیرد و آرزویش رسیدن به تیم ملی است، هنوز در جستوجوی شناسنامهاش است. در این راه با بهمن باشگاهدار متمول کشتی متمول آشنا میشود و بیخبر از فسادی که او و همسرش غرق در آن هستند، وارد طبقه اجتماعی متفاوتی میشود و داستانهای زندگیاش گرهدارتر از قبل میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "داستان از نیمه سریال رو به کمجان شدن میگذارد و دیگر چنان که در قسمتهای ابتدایی فرصت نفس کشیدن به مخاطبش را نمیداد، کشش اولیه را ندارد. انتقادهای مخاطبان هم بعد از نیمه اول این سریال به ریتم و قصه تا حدود زیادی وارد بود. با این حال جذابیت داستان تا آنجا بود که رمان سالتو به یکی از پرفروشهای فصل خودش تبدیل شد و ورزش کشتی محبوبیتی بیشتر بهخصوص در بین نوجوانان پیدا کرد. همچنین در ترغیب مخاطب عام به تماشای سریال ایرانی، یاغی با اختلاف بسیار یکی از موفقهای سال گذشته بود. هرچند ذات داستانهای ورزشی، چالشها و اوج و فرودهای آن در زمره پرطرفدارترین الگوهای داستانی دنیاست و شاید یاغی نمونه بارزی از میزان بالای نیاز در این زمینه باشد. انگار همچنان داستانهای کشتی و فوتبال به عنوان دو ورزش پرطرفدار در ایران میتوانند مخاطبان میلیونی داشته باشند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "به اینها اضافه کنید کارگردانی قابلتوجه محمد کارت را که از عهده ساخت اولین سریالش بهخوبی برآمده. او در سطحی بالاتر از سریالهای معمول شبکه نمایش خانگی یاغی را ساخت. از قاببندیهای چشمنواز گرفته، تا سکانسهای سخت، از بازیگیریهای متفاوت تا صحنهپردازیهای پروپیمان. کارگردانی کارت در یاغی بیش از آنکه کارگردانی یک مجموعه تلویزیونی باشد، یک کارگردانی سینمایی بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شاید یکی از مهمترین دلایل این محبوبیت بازیهای این سریال باشد. علی شادمان به عنوان سرآمد بازیگران این مجموعه، جنمی در بازیگری را از خود به نمایش گذاشت که توأمان خشم و معصومیت را در چهره داشت و میتوانست از عهده ایفای چرخشهای ظریف احساسی بهخوبی بربیاید. پارسا پیروزفر نیز که بیشتر او را با ایفای نقشهای سبک و آرام میشناختیم، با بازی در نقش بهمن، باشگاهدار پولدار و ظاهراً خیّر، چهرهای تازه از بازیگری خود را به نمایش گذاشت و هم به واسطه چهره و هم نقشآفرینیاش توانست به محبوبیت بیشتر سریال کمک کند. طناز طباطبایی نیز در نقش طلا مطلا بعید است به این زودیها از یاد برود؛ همچنان که نیکی کریمی نیز با ایفای نقش متفاوت شیما و گریمی که شباهت به پرسونای آشنای او نداشت، نقشی تأثیرگذار را در یاغی به جا گذاشت. حتی نقشهای فرعیتری همچون اسیقلک با بازی امیر جعفری، علی با بازی عباس جمشیدیفر و عاطی با بازی آبان عسکری نیز بهخوبی بازی شدهاند. به اینها میتوان اضافه کرد یک فرهاد اصلانی کامل را در نقش اکبر مجلل، و یک مهدی حسینینیای درجهیک را در نقش رحمان که به شکل ویژهای بهیادماندنیاند. البته فراوانی شخصیتها و معرفی آنها در برخی از موارد باعث کش آمدن ریتم و درجا زدن روند قصه میشد؛ بهخصوص در قسمت پایانی که توقعات از سریالی با آن شروع، این پایان قابلپیشبینی نبود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مجموع، یاغی در کارگردانی، قصهپردازی، پردازش شخصیتهای مرکزی، و به تصویر کشیدن فضای جنوب شهر، سریالی تماشایی بود.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی فیلم انقراض | [
{
"type": "p",
"text": "فیلم انقراض Extinction 2018 به کارگردانی بن یانگ، مایکل پنیا را در نقش یک کارمند تاسیسات دنبال میکند که زندگی روزمرهاش ابتدا از طریق رویاهایی غیرقابل توضیح و سپس با یک تهدید ویرانگر واقعی، مختل میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان فیلم انقراض",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "یک پدر مدام یک کابوس تکراری میبیند که در آن خانوادهاش را از دست میدهد. این مرد پیتر یک کارمند تاسیسات است که به همراه همسرش آلیس و دو فرزندشان هانا (آملیا کروچ) و لوسی (اریکا ترمبلی) زندگی میکند. با بیشتر شدن کابوسها، آلیس از پیتر میخواهد که نزد یک روانپزشک برود. اما هنگامی که سیاره توسط نیرویی خارجی مورد تهدید قرار میگیرد، کابوسهای پیتر به تدریج رنگ واقعیت به خود میگیرند. پیتر در حین تلاش برای نجات زندگی خود و خانوادهاش به قدرتی ناشناخته پی میبرد که از آنها در برابر آسیبها و تهدیدهای نیروهای خارجی مراقبت میکند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازیگران و عوامل فیلم انقراض",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "مایکل پنیا در نقش پیتر، یک کارمند فناوری است. پنیا در فیلمهای زیادی از جمله تکتیرانداز (Shooter)، جوخه گانگستر (Gangster Squad)، مریخی (The Martian) و مرد مورچهای (Ant-Man) و دنباله آن مرد مورچهای و زنبورک (Ant-Man and the Wasp) حضور پیدا کرده است. لیزی کاپلان در نقش آلیس، همسر پیتر، حضور دارد. کاپلان با بازی در فیلمهایی مانند دختران بدجنس (Mean Girls) و کلاورفیلد (Cloverfield) خود را به عنوان بازیگری آتیه دار معرفی کرد. ۱۲۷ ساعت (۱۲۷ Hours)، هرمند فاجعه (The Disaster Artist) و سریال کسل راک (Castle rock) از شبکه هولو، از دیگر آثار مطرح این بازیگر هستند. از دیگر بازیگران فیلم میتوان به مایک کولتر، آملیا کروچ، اریکا ترمبلی، ایزرائیل بروسارد، اما بوث، لکس شراپنل، لیلی اسپل و نیکولا کنت، اشاره کرد.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "درباره بن یانگ؛ کارگردان انقراض",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بن یانگ استرالیایی پیش از اینکه با انقراض دومین فیلم بلند خود را کارگردانی کند، با نخستین فیلم خود در سال ۲۰۱۶ خود را به عنوان فیلمسازی آیندهدار معرفی کرده بود. فیلم جنایی دلهرهآور تازیان عشق (Hounds of Love) که براساس جنایات واقعی دیوید و کاترین برنی ساخته شده بود برای رقابت در بخش مسابقه روزهای ونیز در هفتاد و سومین دوره این جشنواره انتخاب شد. تازیان عشق با تحسین گسترده منتقدان و مخاطبان مواجه شد و در مراسم سال ۲۰۱۷ آکادمی هنرهای سینمایی و تلویزیونی استرالیا که به اختصار جایزه اکتا نامیده میشود (معادل استرالیایی جایزه اسکار) در ۹ رشته نامزد جایزه شد و جایزه بهترین بازیگر زن را برای اما بوث به ارمغان آورد. اما بن یانگ با انقراض نتوانست موفقیت قبلی خود را تکرار کند و از این منظر اولین تجربه هالیوودی او یک شکست در کارنامه او محسوب میشود. یانگ همچنین یک قسمت از سریال وحشیها (The Wilds) و دو قسمت از سریال تله کلیک (Clickbait) را کارگردانی کرده است. یانگ در سال ۲۰۲۳ بعد از گذشت پنج سال از انقراض با فیلم قله شیطان (Devil’s Peak) با بازی رابین رایت و بیلی باب تورنتون بازمیگردد. باید ببینیم که آیا یانگ با قله شیطان موفق خواهد شد موفقیت فیلم قبلی خود را تکرار کند یا خیر.",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "سایر عوامل سازنده فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "اسپنسر کوهن، برد کین و اریک هیزر فیلمنامه انقراض را براساس قصهای از کوهن به نگارش درآوردند. کوهن و هیزر با داستانهای علمی تخیلی بیگانه نیستند. کوهن یکی از فیلمنامهنویسان سقوط ماه (Moonfall) رولاند امریش بود که در سال ۲۰۲۲ عرضه شد. هیزر نیز بخاطر نگارش فیلمنامه اقتباسی فیلم ورود (Arrival) در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار نامزد شد. برد کین که نیز به عنوان یک بازیگر، خواننده و تهیهکننده نیز شناخته میشود یکی از نویسندگان سریال جنایی فساد توکیو (Tokyo Vice) بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جان اندرو گراش و تیلور نیوتون استیوارت که با عنوان نیوتون برادرز شناخته میشوند آهنگسازی انقراض را انجام دادند. این دو بیشتر بخاطر همکاریهای متعددشان با فیلمساز مطرح سینمای وحشت مایک فلنگن شناخته میشوند. پدرو لوکوئه فیلمبردار اروگوئهای که او را با فیلمبرداری دو فیلم نفس نکش ۱ و ۲ میشناسیم پشت دوربین انقراض قرار داشته است. ناتان کاهان، تاد لیبرمن و دیوید هوبرمن تهیهکنندگان فیلم هستند و متیو رمزی تدوین آن را انجام داده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فرایند تولید فیلم انقراض",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "دسامبر ۲۰۱۳ بود که اعلام شد فیلمنامه فیلم انقراض به نویسندگی اسپنسر کوهن با رای بیش از ۲۵۰ نفر از مدیران اجرایی استودیوها، در لیست سیاه بهترین فیلمنامههای تولید نشده هالیوود در این سال قرار گرفته است. یک سال بعد جو جانستون که با فیلمهای مطرحی مانند جومانجی (Jumanji) و کاپیتان آمریکا: نخستین انتقامجو (Captain America: The First Avenger) شناخته میشود برای کارگردانی این فیلمنامه قرارداد امضا کرد. همچنین در سپتامبر ۲۰۱۶ اعلام شد که مذاکره با جیمز مکآووی برای بازی در فیلم در حال انجام شدن است. در اکتبر ۲۰۱۶ در حالیکه جانستون مدتی پیش پروژه را ترک کرده بود، بن یانگ برای کارگردانی آن قرارداد امضا کرد. در ژانویه ۲۰۱۷ نیز اعلام شد که مایکل پنیا در نقشی که برای مکآووی در نظر گرفته شده بود بازی خواهد کرد. در فوریه ۲۰۱۷ یونیورسال پیکچرز حق پخش جهانی فیلم را به دست آورد و تولید فیلم در مه ۲۰۱۷ در صربستان شروع شد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/13etv"
},
{
"type": "p",
"text": "بازخوردها و امتیازهای فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انقراض به خاطر خط داستانی سردرگم و ضعیف و فقدان شخصیت پردازی مناسب با نقدهای منفی روبرو شد. این فیلم در وبسایت راتن تومیتوز از مجموع ۲۵ نقد امتیاز ضعیف ۳۲ درصد و در سایت متاکریتیک از مجموع ۶ نقد امتیاز ۴۰ را دریافت کرده است. البته انقراض در نزد مخاطبان با واکنشهای مثبتتری همراه بود و در سایتهای آیامدیبی و متاکریتیک به ترتیب امتیازهای متوسط ۵.۸ و ۵.۳ را دریافت کرد. نیک آلن از سایت راجر ایبرت که به فیلم امتیاز پایین ۳۸ از ۱۰۰ را داده است انقراض را به عنوان «یک فیلم بیمووی فاقد جذابیت و نه چندان سرگرمکننده» توصیف کرده است. البته جیک نوینز از گاردین که به فیلم امتیاز متوسط ۲.۵ را داده است اعتقاد دارد که «عدم اکران فیلم در سینماها باعث شده که ضعفهای آن بیشتر به چشم بیاید و نقاط قوت آن بیشتر نادیده بماند». تارا بردی از آیریش تایمز به نوعی محدودیتهای بودجه را عامل اصلی شکست فیلم برشمرده است. مگان ناوارو نیز از بلادی دیسگاستینگ نیز فیلم را اینگونه توصیف کرده:«این یک تریلر علمی تخیلی ساده و موثر با رویاهای بزرگ بلاکباستری است اما جذابیت و یا هیجان زیادی ندارد».",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نقدی کوتاه بر فیلم انقراض",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انقراض به دلیل ریتم نامنسجم و شخصیتهای نامرتبط و پراکنده خود تجربه هیجانانگیزی را ارائه نمیدهد. البته باتوجه به پیچش روایی فیلم، تغییر مسیر اجتناب ناپذیر آن از لحظههای خیالی به صحنههای مبارزه واقعی در خیابانها مبتذل و سطحی نیست. اما صحنههای اکشن فیلم قاقد تاثیرگذاری لازم هستند. زیرا نه تنها اکشن فیلم قابل درک نیست، بلکه استفاده فیلم از CGI حتی با در نظر گرفتن محدودیتهای بودجه، ابتدایی و سطحی است و در نتیجه لحظاتی که از لحاظ احساسی باید تاثیرگذار باشند را به لحظاتی از کمدی ناخواسته تبدیل کردهاند. از سوی دیگر به سختی میتوان در پیتر و آلیس که فاقد هرگونه عمقی واقعی هستند چیزهایی برای دوست داشتن پیدا کرد. آنها شخصیتهایی کاملا معمولی هستند که از سوی یک نیروی خارجی تهدید میشوند. اما سوال این است که ما چرا در میان شخصیتهای مختلف دیگر باید داستان این شخصیتها را دنبال کنیم؟ سوالی که البته هرگز پاسخی به آن داده نمیشود. در نتیجه از پنیا و کاپلان نیز نمیتوان انتظار زیادی داشت. آنها خود گویی نمیدانند در شخصیتهای خود به دنبال چه هستند و تنها کاری که میتوانند بکنند این است که به دیالوگهای بیروح و پیش پا افتاده فیلمنامه کمی وزن و انرژی ببخشند. علی رغم تهدیدهای زیادی که پیرامون خانواده وجود دارد چگونه میتوانیم با آنها همراه شویم وقتی نمیتوانیم آنها را به عنوان یک خانواده درک و لمس کنیم؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردانی نه چندان خلاقانه بن یانگ و برنامه تولید شتابزده و فیلمنامه نامنسجم انقراض باعث شده است که با یک فیلم علمی تخیلی نه چندان قانع کننده روبرو باشیم. در نتیجه میتوان گفت انقراض فیلمی نیست که بتواند مخاطب را بطور کامل با خود همراه کند. اگرچه گروه بازیگری فیلم جذاب و هیجانانگیزند و طرح داستانی اولیه فیلم کشش لازم را دارد اما تکیه فیلم بر مضامین آشنا و یک داستان معمولی از جذابیتهای آن کم کرده است.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | یک حبه قند | [
{
"type": "p",
"text": "بهراستی چه اهمیتی دارد که ابتدای برنامهای گفته شود که روزی آقایی ژاپنی در خانهاش روی کاناپه نشسته بود و به ذهنش رسید برنامهای بسازد که در آن هر کس دیرتر بخندد برنده است؟! مگر این ژاپنی ارشمیدس است که در خزینه قاعده وزن مخصوص را کشف کرده یا نیوتن که با افتادن سیبی از درخت به قانون جاذبه رسید؟ و این که سعی در نخندیدن مگر لطفی دارد که جماعتی را مجاب کنیم برای تماشای آن وقت بگذارند؟ از طرفی این که نمونه خارجی همچین برنامهای موفق بوده آیا دلیل میشود که در ایران با وجود انواع ممیزیها، بتوان چنین ایدهای را اجرا کرد؟ به هر ترتیب ظاهراً کشف این آقا آن قدر مهم بوده که نمونه برنامه موفق او را خیلی کشورهای دیگر هم میسازند تا به ما برسد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "پای برنامه که مینشینی چند دقیقه اول بجز دکوری چشمنواز چیزی نمیبینیم. حرفها و تعارفها خستهکننده است و ایده اولیه هم به نظر میرسد چندان کشش ندارد که حدود یک ساعت مخاطب را همراه کند. سیر روایت به گونهای رقم میخورد که رقابتی شکل میگیرد از اجرای ایدههای بامزه و بیمزه برای خنداندن طرف مقابل. یعنی هیچکس کاری مهمتر از این ندارد که برای زمین زدن رقیبش او را بخنداند. در یکی از قسمتها عباس جمشیدیفر از دست یوسف تیموری فرار میکند که مبادا بخندد. در حالی که همه خود را سفت گرفتهاند که نخندند ناگهان یکی کنترل از دستش در میرود و ریسه میرود؛ کارت میگیرد و اخراج میشود چون خندید. سعی به نخندیدن فضایی خلق میکند که مخاطب را در موقعیت عجیبی قرار میدهد. این هشت نفر شرکتکننده نهایت آرزویشان این است که لحظهای به خلوتی بروند که با کسی رودررو نشوند و آدمهای دیگر را نبینند. در این فضای عجیب هر چه آدمها را بیشتر ببینی خطر چشم در چشم شدن و خندیدن بیشتر است؛ پس چه بهتر که تا میتوانی از تعامل با آدمها در بروی چون «آدم دیدن خطر خندیدن دارد». جایی که آدم نیست نمیخندیم. در مقابل کوهی زیبا، دشتی مصفا، تابلویی باشکوه، از خنده رودهبر نمیشویم؛ حتی اگر به حیوانی میخندیم برای این است که رفتار جانور شباهتی با عملی انسانی دارد. به طور مثال به گربهای میخندیم که شبیه یک مست تلوتلو میخورد. خنده فقط در مصاف با انسانهایی دیگر اتفاق میافتد، و دکوراسیون و حجم زیاد دوربینهای جوکر برای این است که شرکتکنندگان بیشترین تعامل را با هم داشته باشند و نتوانند از همدیگر فرار کنند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "اما جوکر دلنشین است! چون تلاش دارد شور و حالی شبیه به زندگی را نمایش بدهد و زندگی متوقف و ایستا نیست؛ متحرک و پویا است. وقتی سعی کنی خشک و عصاقورتداده و مبادی آداب به نظر برسی، این خطر وجود دارد که جایی کنترل این جدیت از دستت در برود و فضا مضحک شود و در این حالت تماشاگر میخندد. در یکی از قسمتها حاضران سعی میکنند به زبان ادبی قدیم و به شکل بداهه صحبت کنند. جدیت چهره آنها و تلاش برای نخندیدن و در عین حال نقل جملههای بیسروته اما ثقیل و جدی، کاری میکند که تماشاگر نتواند جلوی خندهاش را بگیرد. در جایی دیگر سام درخشانی به شکلی ناگهانی و نهچندان حرفهای رپ میخواند. گروتسک فضای موجود به این دلیل است که فکر میکنی وسط این قیافههای عبوس این چه کاری بود و واکنش طبیعی به این تضاد هم شلیک خنده است.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/97965"
},
{
"type": "p",
"text": "چه جهنمی میشد اگر نمیتوانستیم بخندیم. خندیدن تونل فراری است از جهنمهایی که دنیا سر راهمان قرار میدهد. در تنگناها شور زندگی کم میشود، ترس و خوف در دل آدمها مینشیند، گوشهگیر میشوند و جمود و سرما از طراوتها میکاهد. در این شرایط آدم به چیزی نیاز دارد که تلخیها را کم کند و رها بشود. خندیدن خون تازه به رگهای فسرده و بیرمق میآورد. در جوکر مهمترین عامل سدکننده زندگی، قانون نخندیدن است. خشکی و عبوسی و کارت دادن سیامک انصاری همین قانونی است که میخواهد جلوی زندگی را بگیرد و انفجار خنده در این شرایط بطلان اهمیت همه کارتهای زرد و قرمز و هجوم دوربینها را نشان میدهد. انگار میگوید برو هر کاری میخواهی بکن! من را حذف کن. من به چیزی شورآفرینتر و والاتر رسیدم. شاید به همین دلیل لحظهای لذتبخشتر از زمانی که خود شرکتکنندگان میخندند نیست. و هر چه طنین این خنده بیشتر میشود حس رهایی و شور بیشتری به فضا میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هانری برگسون فیلسوف در کتاب ارزشمندش خنده میگوید: «ما هیچ نوع کمیکی را خوار نمیشماریم.» امروز ایران ما بیش از هر زمان احتیاج دارد از کنج بغض فاصله بگیرد و ایرانیان محتاج گرمای متقابل یکدیگرند. در زمانهای که زمین و زمان در کار غمافزایی و تکثیر چهرههای گرفتهاند، باید دست هر کسی را که لبخند به دلها میآورد فشرد. از همین رو پروا ندارم که لحظه بهیادماندنی امسالم را حرکت رضا شفیعیجم بدانم وقتی که در قالب کوالا دارد برگ درخت میخورد.",
"ref": null
}
] | null |
original:بهترین های فیلم و سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | بهترین انیمیشن های ایرانی کدامند؟ | [
{
"type": "p",
"text": "فهرست بهترین انیمیشن های ایرانی به ترتیب سال پخش مرتب شدهاند و با افزودن کارتون های جدید بهروز میشوند",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن بچه زرنگ | ۱۴۰۲ | نکویی، محمدیان و جنتی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن بچه زرنگ کاری از گروه هنر پویاست که پیش از این با انیمشینهای فیلشاه و شاهزاده روم هم مورد توجه قرار گرفته بودند و آثارشان از نظر فنی مورد تقدیر قرار گرفت. در خلاصه داستان این فیلم آمده: «محسن پسر بچهای است که عاشق ابر قهرمانهای فیلمهاست و همیشه تلاش میکند تا با وسایل ابرقهرمانیاش به هرکس و هر چیزی کمک کند. اما در یک اتفاق نادر، محسن با حیوانی مواجه میشود که از گونه حیوانات منقرض شده ایران است…»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن لوپتو | ۱۴۰۱ | عباس عسگری",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن لوپتو به کارگردانی عباس عسگری و تهیهکنندگی احسان کاوه و محمدحسین صادقی تولید شده است. این انیمیشن مناسب کودک و نوجوان است. در خلاصه داستان انیمیشن لوپتو آمده است: «آقای کمالی که یکی از پرفروشترین کارگاههای تولید اسباببازیهای کودکانه را در محل یک آسایشگاه روانی دارد و این کارگاه را با کمک تک تک بیماران آسایشگاه راه اندازی کرده است، برای انتخاب محصول بعدیاش برای عرضه به بازار، پیشنهادهای دو تن از اعضای کارگاه خودش را به همراه پسر کوچکش به قضاوت مینشیند.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن لوپتو در ستایش حمایت از تولیدات داخلی و تا حدود زیادی نکوهش فرهنگ غرب و شیوه قهرمانسازیاش برای کودکان، تولید شده است. در تمام داستان چیزی جز یک ماجرای ساده در جریان نیست. در واقع انیمیشن لوپتو هیچ ویژگی بارزی برای ستایش کردن یا در خانه اول ذهن نگهداشتن ندارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن پسر دلفینی | ۱۳۹۹ | محمد خیراندیش",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن پسر دلفینی به کارگردانی و نویسندگی محمد خیراندیش و تهیهکنندگی محمدامین همدانی تولید شده است. این انیمیشن در ژانر ماجراجویی-کمدی فرار میگیرد و خواننده آن علیرضا طلیسچی است. ماجرای انیمیشن پسر دلفینی از این قرار است که هواپیمایی در دریا سقوط میکند و پسرکی که زنده میماند با دلفینها بزرگ شده و در شنا کردن و صحبت کردن با ماهیهای قهار میشود. پسرک پس از مدتی متوجه تفاوتش با آبزیان میشود و بهدنبال مادرش میگردد، در این مسیر اتفاقهای هیجانانگیزی میافتد که مشخص میکند پسرک دلفینی، آدمی عادی نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن پسر دلفینی از نظر بصری کیفیت مطلوبی دارد؛ اما داستانش بسیار دیر شروع میشود و گاهی احساس میشود که موسیقی با موضوع انیمیشن هماهنگی ندارد و مناسب کودکان نیست.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن بنیامین | ۱۳۹۷ | محسن عنایتی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صداپیشگان: چنگیز جلیلوند، ناصر طهماسب، اکبر منانی، سعید مظفری، مریم شیرزاد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن بنیامین به کارگردانی و نویسندگی محسن عنایتی و تهیهکنندگی مصطفی حسن آبادی تولید شده است. انیمیشن بنیامین توسط استودیو ندای موعود تهیه شده که اغلب آثارش با مضامین مذهبی تولید میشوند. این انیمیشن در مرکز همایشهای بین المللی رایزن اکرانی ویژه داشت. تولید این انیمیشن ۲ سال زمان برده و هزینه تولید بالایی برای تهیهکنندگانش رقم زده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان انیمیشن بنیامین آمده است: «خرابکاری آشر، دوست بامزه اما دست و پا چلفتی بنیامین باعث اسارت مادر بنیامین توسط سربازان پادشاه میشود. بنیامین تصمیم میگیرد برای نجات مادرش به سفری پرخطر برود و این سرآغازی است برای ماجراهای پرفراز و نشیب بنیامین و آشر». انیمیشن بنیامین از نظر داستانی کاستیهای بسیاری دارد. زمانی که او و آشر راهی غاری میشوند تا چیزی ارزشمند برای معامله با فرعون پیدا کنند، سوالی پیش میآید. سوال این است که یافته بنیامین و آشر از چه بابت ارزشمند است. چه چیزی باعث آن همه بلوا برای این یافته عجیب میشود که همه خواهانش هستند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن فیلشاه | ۱۳۹۶ | هادی محمدیان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن فیلشاه به نویسندگی و کارگردانی هادی محمدیان و تهیهکنندگی حامد جعفری تولید شده است. این انیمیشن که به زبانهای عربی و انگلیسی نیز دوبله شده، در سال ۱۳۹۷ پرفروشترین انیمیشن ایران شد. دوبله فارسی این اثر بسیار باکیفیت و تماشاییتر است. در خلاصه داستان انیمیشن فیلشاه آمده است: «رئیس گله فیلها صاحب فرزندی میشود که همه انتظار دارند جانشین رئیس گله باشد، اما برخلاف تصور همه «فیلشاه» بسیار دست و پا چلفتی است و هیکل گندهاش همیشه سبب تخریب و خرابکاری میشود. این انیمیشن در اصل درباره اصحاب فیل و حمله ابرهه به خانه کعبه است که در نهایت به تولد محمد (ص) ختم میشود.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن فیلشاه روایتی کودکانه دارد و از کیفیت گرافیکی بالایی نیز برخوردار است. این انیمیشن در طراحی بعضی کاراکترها بهطرز اغراقآمیزی پیرو شخصیت انیمیشنهای خارجی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن آخرین داستان | ۱۳۹۶ | اشکان رهگذر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صداپیشگان: پرویز پرستویی، لیلا حاتمی، حامد بهداد، باران کوثری، اشکان خطیبی، حسن پورشیرازی، شقایق فراهانی، ملیکا شریفینیا، بیتا فرهی، مجید مظفری.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن آخرین داستان به کارگردانی و نویسندگی اشکان رهگذر، در استودیو هورخش تولید شده است. این انیمیشن اثری متمایز از نظر داستانی و بسیار تماشایی است. موسیقی خوب و داستان آموزنده این انیمیشن شایسته تحسین است اما در قسمتهایی که دویدنهای سریع و مبارزهها اتفاق میافتد احساس تماشای یک بازی ویدیویی القا میشود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن آخرین داستان روایت یک قهرمانی است. این قصه از دوران جمشید شاه ماجرای خود را آغاز میکند و در طول داستان ضحاک، آفریدن، شهرزاد و ماندانا را معرفی میکند. در این قصه حضور اهریمنها سرزمینهای تحت فرمانروایی جمشیدشاه را تهدید میکند. او با جمعآوری ارتشی با صلابت با اهریمنها روبهرو شده و پیروز میشود؛ اما جمشید مغرور شد و خودش را خداگونه پنداشت. تکبر جمشید باعث شد خودش را شکست ناپذیر بداند و برای اشغال سرزمینهای دیگر و مبارزه با اهریمنها راهی سفر شود، سفر او بازگشتی بهدنبال نداشت. در نبود جمشید مرداس بر تخت مینشیند؛ اما عمرش قد نمیدهد و پس از مرگ ناگهانیاش پسرش ضحاک تخت پادشاهی را تصاحب میکند. ضحاک انسانی است که مغلوب تاریکیهای وجودش شده و بسیار ستم پیشه است. او هرشب کابوس میبیند، کابوسی که قرار است به حقیقت بپیوندد و در آن آفریدن به ظلم ضحاک پایان میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن فهرست مقدس | ۱۳۹۴ | محمدامین همدانی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صداپیشگان: خسرو خسروشاهی، بهرام زند، مریم شیرزاد، چنگیز جلیلوند، نصرالله مدقالچی، اکبر منانی، ناهید شعشعانی، خسرو شمشیرگران، تورج مهرزادیان، علیهمت مومیوند، رضا آفتابی، تورج نصر.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان انیمیشن مقدس آمده است: «فهرست مقدس روایتگر یک داستان تاریخی است که ماجرای آن در شهر نجران کشور یمن میگذرد و زمان آن به ۱۰۰ سال قبل از ظهور دین اسلام بازمیگردد. این انیمیشن سینمایی روایتی دراماتیک، رمانتیک و تراژیک دارد و داستان آن بر اساس سفر قهرمان فیلم با نام هاران شکل گرفتهاست.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن فهرست مقدس (The Return) انیمیشنی سینمایی است که خانه انیمیشن سازمان هنری رسانهای اوج آن را تهیه کرده است. فهرست مقدس به کارگردانی، تهیهکنندگی و تدوین محمدامین همدانی و نویسندگی هومان فاضل تولید شده است. این انیمیشن از کیفیت گرافیکی بالایی برخوردار است و کاراکترهای آن طبق باطن شخصیتهایش طراحی شدهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن شاهزاده روم | ۱۳۹۳ | هادی محمدیان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صداپیشگان: مریم شیرزاد، ناصر طهماسب، منوچهر والی زاده، اکبر منانی، حسین عرفانی، جواد پزشکیان، کریم بیانی، آرشاک قوکاسیان، علی محمد اشکبوس، مریم رادپور، افسانه پوستی.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان انیمیشن شاهزاده روم آمده است: «داستان عاشقی و دلدادگی شاهزادهای پاکدامن مسیحی به نام ملیکا را روایت میکند که از تبار پدر از نوادگان یشوعا وصی عیسی و از تبار مادر نواده قیصر روم است. سرنوشت این بانو به گونهای رقم میخورد که وی نهایتا به بلاد اسلامی عزیمت میکند. این پرنسس مسیحی نهایتا پس از آنکه به همسری امام یازدهم شیعیان در میآید، مادر منجی بشریت میگردد.»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن شاهزاده روم به کارگردانی هادی محمدیان تهیه شده و در ژانر ماجراجویی قرار میگیرد. شاهزاده روم محصول گروه هنرپویاست. درونمایه این انیمیشن ماجرایی مذهبی را روایت میکند. انیمیشن شاهزاده روم ۲ ایراد اساسی دارد اول جزییات کم و تصاویری که ملموس نیستند، دوم کاراکتری بهیادماندنی که با نام انیمیشن خاطرش تداعی شود. دوبله این اثر بسیار با کیفیت است اما داستانش میتوانست بهتر و هیجانانگیزتر پیش برود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن رستم و سهراب | ۱۳۹۲ | کیانوش دالوند",
"ref": null
},
{
"type": "li",
"text": "صداپیشگان: محمدرضا علیمردانی، مجید حبیبی، آیسن نوروزی، امین الیاسیان، علی باقرلی، مهدی بقائیان، مهشید اژدهفر، حامد بیطرفان، مهراد میراکبری، مهدی قاسمی، مریم باقری، سعید شریف.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان انیمیشن رستم و سهراب آمده است: «قهرمان بزرگ ایران زمین، در پی یافتن اسب گمشده خود (رخش) به شهر سمنگان پا میگذارد و در نهایت دل در گرو عشق تهمینه، شاهزاده زیبا روی سمنگانی مینهد. اما تقدیر چیز دیگری میخواهد و رستم برای کمک به میهنش، پیش از تولد فرزند خود مجبور به ترک سمنگان و رفتن به جنگ میشود و …»",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن رستم و سهراب به کارگردانی کیانوش دالوند است. این انیمیشن در استودیو انیمیشن آریا تهیه شده است. پایان انیمیشن رستم و سهراب منطبق بر پایان همیشگی آن نیست و با یک پایانبندی جدید مخاطب را غافلگیر میکند. انیمیشن رستم و سهراب از کیفیت بصری پایینی برخوردار است و در بعضی لحظهها انگار یک بازی کامپیوتری را تماشا میکنیم. داستان این انیمیشن میتواند سرگرم کننده باشد اما اینکه مخاطب تمایلی به تماشای مجدد آن داشته باشد احتمالا محال است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن تهران ۱۵۰۰ | ۱۳۹۲ | بهرام عظیمی",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صداپیشگان: هدیه تهرانی، بهرام رادان، مهران مدیری، محمدرضا شریفینیا، گوهر خیراندیش، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، حسام نوابصفوی، ماشاالله شاهمرادیزاده.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن تهران ۱۵۰۰ شروعی برای مسیر تولید انیمیشنهای سینمایی در ایران بود. ماجرای انیمیشن این است که نازی که برای تحصیل به ماه رفته و در آنجا زندگی میکند. پدربزرگ نازی از او میخواهد تا برای مراسم تدفین او به تهران بیاید. قضیه از این قرار است که در تهران ۱۵۰۰ آدمهای مرفه میتوانند تا ۱۶۰ سال زندگی کنند و پدربزرگ نازی نیز از این دست انسانهاست. ماجرای فوت پدربزرگ نازی با چالشهای زیادی برای او همراه است، اول اینکه به درخواست پدر بزرگ نازی باید ازدواج کند و دوم اینکه لازم است بهدنبال مدارکی از گذشته باشد تا ثابت کند پدربزرگش در دهه ۱۳۶۰ در نمایشهای سیاه بازی حضور داشته تا بتواند او را در قطعه هنرمندان به خاک بسپارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمبشن تهران ۱۵۰۰ به تهیهکنندگی محمد ابولحسنی و کارگردانی بهرام عظیمی تولید شده است. این انیمیشن داستانی خطی دارد و مخاطب بیشتر محو کاراکترهای انیمیشنی آن میشود. این اثر بهعنوان اولین انیمیشن سینمایی ایرانی شایسته توجه است اما ویژگی دیگری در آن باعث بهیادماندنی شدنش نمیشود. به گفته بهرام عظیمی، کارگردان انیمیشن، از آن جایی که سال ۱۵۰۰ شمسی معادل با ۲۱۲۱ میلادی است، این فیلم در نمایشهای بینالمللی خود با عنوان تهران ۲۱۲۱ به نمایش درآمده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لیست ذخیره بهترین کارتون های ایرانی",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "انیمیشن جمشید و خورشید | ۱۳۹۳ | بهروز یغمائیان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تولید انیمیشن جمشید و خورشید ۱۰ سال طول کشید! بهروز یغماییان کارگردان این اثر و علی فیاض منش نویسنده انیمیشن جمشید و خورشید است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان انیمیشن جمشید و خورشید آمده که: «جمشید به طور اتفاقی دختر پادشاه را می بیند و دلباخته او می شود. پادشاه که فرزند ذکور ندارد، تصمیم می گیرد بین شاهزاده ها مسابقه برگزار کند و برنده داماد پادشاه و وارث تاج و تخت او شود. خورشید که نمی خواهد جایزه مسابقه شود، از قصر فرار می کند و در جنگل اسیر گرگ ها می شود و …»",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "انیمیشن سینمایی قلب خورشید | ۱۳۹۴ | احمد علمدار",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن قلب خورشید تهیه شده در مرکز پویانمایی صباست که توسط احمد علمدار کارگردانی شده است. مریم رجایی و داود هاشم زاده نویسندگان این اثر هستند و موسیقی این انیمیشن توسط موسی نازلی آهنگسازی شده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان انیمیشن قلب خورشید آمده که: «در شهر زرنج در سیستان زورخانهای قرار دارد که قهرمانان بزرگی را در خود پرورش داده است. آنها تصمیم میگیرند برای تزکیۀ نفس راهی یک سفر طولانی شوند تا گوهر وجود خود را از آیین فتوت و جوانمردی متبلور کنند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم سینمایی «قلب خورشید» یک اثر حماسی و تاریخی است که در قرن سوم هجری در سرزمین سیستان اتفاق میافتد که زادگاه پهلوانان اسطورهای نظیر زال و رستم و عیارانی چون یعقوب لیث است.»",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "انیمیشن گنج اژدها | ۱۴۰۲ | اشکان رهگذر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن گنج اژدها اثری از استودیو هورخش است که توسط اشکان رهگذر و آیدا نوشالی نوشته شده و در دست تولید قرار گرفته است. مراحل ساخت این انیمیشن از اوایل سال ۱۳۹۹ با تکنیک دوبعدی و با مشارکت میستیک هوس (Mystic house) کانادا آغاز شده و پیشبینی میشود در سال ۱۴۰۲ آماده نمایش شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان انیمیشن گنج اژدها آمده که: «سایه دختری ۸ ساله است که برای نجات روستای مادر بزرگش از خشکسالی راهی یافتن گنج اژدها میشود ولی نمیداند که گنج واقعی آب است که باید دوباره در قناتهای خشک شده روستا جاری شود.»",
"ref": null
},
{
"type": "h3",
"text": "انیمیشن ژولیت و شاه | ۱۴۰۲ | اشکان رهگذر",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "انیمیشن ژولیت و شاه اثری کمدی-رمانتیک و موزیکال است. اشکان رهگذر نویسندگی و کارگردانی این انیمیشن را برعهده دارد و امید نعمتی، خواننده گروه پالت، یکی از موسیقیهای این اثر موزیکال را میخواند. ژولیت و شاه دوران شکلگیری و شروع تئاتر را در ایران به تصویر می کشد و این داستان را با طنازی خاص خود پیش میبرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "این انیمیشن سینمایی برای نخستین بار به بهانه حضور اشکان رهگذر بهعنوان داور جایزه، ساتوشی کن، در جشنواره بینالمللی فانتازیا ۲۰۲۱ معرفی شد. مراحل تولید انیمیشن ژولیت و شاه، پیش از انیمیشن گنج اژدها از سال ۱۳۹۵ آغاز شد و پیشبینی میشود این انیمیشن در اواخر سال ۱۴۰۱ آماده نمایش شود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است که: «جولی بازیگر جویای نام ولی تازهکار تئاتر، توسط ناصرالدینشاه به ایران دعوت میشود تا نقش ژولیت را در نمایشی بازی کند. غافل از آنکه شاه نقشه دیگری برای او دارد.»",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | بازیگران واقعیِ دنیایی پرفریب | [
{
"type": "p",
"text": "با همین چند کاری که از نیما جاویدی در زمینه فیلمنامهنویسی و کارگردانی در سینما و بهتازگی شبکه نمایش خانگی دیدم، به این واقعیت رسیدهام که او آدم خوشفکر و خلاقی است و تنوعی که در همین چند اثر او از نظر موضوع و قالب و شیوه بیان و طبقهبندی اجتماعی اشخاص دیده میشود، نشان از ذوق و قریحهاش و پرهیز از تکرار خود دارد. علاوه بر این، با آن که جاویدی سابقه چندانی در سینمای حرفهای ندارد، مخاطب خود را میشناسد و فیلمساز زمانهشناسی است. همین بهروز بودن و درک درست شرایط موجود جامعه و ریزش مخاطب بعد از شیوع کرونا و رخدادهای سیاسیاجتماعی اخیر، باعث شده که او با وجود موفقیت فیلم آخرش سرخپوست، حوزه رسانهایاش را موقتاً تغییر دهد و جذب شبکه نمایش خانگی شود. آکتور محصول چنین فضا و موقعیتی است و ظاهراً در همین چند قسمت اولیهاش جواب داده و ارتباط خوبی با مخاطبِ بیدلودماغ این زمانه که به قدر کافی مشکلات و درگیریهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی دارد، برقرار کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "اولین نکته مثبتی که با دیدن پنج قسمت ابتدای سریال آکتور قابلیت طرح پیدا میکند، فکر و ایده نوی آن است. اساساً مسأله «بازیگری» و «نمایش» برای نسلهای جوان این روزگار به دلایل گوناگون فردی، اجتماعی، فرهنگی و روانشناسانه، جاذبههای خودش را دارد. در جامعهای با دُز بالای «سیاستزدگی» وقتی محیط و بستر مناسب برای تخلیه شدن نسلهای پویا و پرانرژی وجود ندارد، «دیده شدن» وجهی افراطی و نامتوازن پیدا میکند و در روابط و مناسبات فرهنگی و حرفهای بعضاً به نوعی تنازع بقای بیرحمانه مبدل میشود. نیما جاویدی با چنین پیشزمینهای، به سراغ موضوع و دستمایهای رفته که با رئالیسم و روانشناسی عمومی جامعه معاصر همخوانی دارد. به لحاظ همان عدم تعادل و توازن در بافت اجتماعی این دوران، «نقش بازی کردن» در چرخه روزمرگی و تداخل «نمایش و واقعیت» ( برای گذران زندگی و از قافله عقب نماندن) به فرهنگ غالب تبدیل شده است. جاویدی با آوردن جملهای از شکسپیر در ابتدای سریال (دنیا صحنه نمایشی بیش نیست. زنان و مردان همگی بازیگران آنند و هر کس در زندگی خود نقشهای بسیاری را بازی میکند.) میخواهد فارغ از این فضای عمومیِ سیاستزده، نگاهی ازلی/ ابدی و در عین حال فلسفی و روانکاوانه به موضوع محوری کارش (بازی و نمایش) بیندازد. در عین حال این گم شدنِ مرز بین واقعیت و نمایش در جامعه ملتهب و متشتت کنونی، میتواند به مثابه آسیبشناسیِ واقعبینانه این دوران باشد.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "اتفاقاً جاویدی شروع اولین قسمت سریال را به همین توهم واقعیت اختصاص میدهد. با توجه به مواجهه دوربین از نقطه دید سرنشین یکی از اتومبیلها و حضور و تردد مشکوک یک راکب موتور (مرتضی/ احمد مهرانفر) و ترکنشین آن (علی/ نوید محمدزاده) در محل توقف دو خودروی حامل چند دختر و پسر خوشگذران در جادهای پرت، و ظاهر و رفتار طبیعی و ماهرانه این دو در شیوه عمل مجرمانهشان، تلقی اولیه ما به عنوان بیننده این است که با دو خلافکار حرفهایِ خِفتگیر روبهرو هستیم. اما دیری نمیگذرد که این توهم به هم میخورد و متوجه میشویم که این دو با همفکری و برنامهریزی یکی از آن پسران جوان، نمایشی در آنجا اجرا کردهاند تا نامزد پسر و بقیه دوستان همراهشان را غافلگیر کنند. در همین قسمت اول، علی و مرتضی (بهویژه علی) قابلیتهای شخصیتی ملموس و باورپذیر را پیدا میکنند و بازی متفاوتی از نوید محمدزاده را میبینیم. در این هویتمندیِ مرحله به مرحله علی میبینیم که او پس از پایان نقش بازی کردنش، به همان جوانی که او را برای آن بازی استخدام کرده میگوید: «دیگه هیچوقت برای خوشحال کردنش، اشکشو دَر نیار.» یا در جای دیگری از همین قسمت اول، رابطه عاطفی او با دختربچهای که پشت پنجره اتومبیلی کنار مادرش گریه میکند، با شکلک درآوردن (نمایش) بهخوبی برقرار میشود و با این بازی کودکانه، به گریه دختر خاتمه میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در قسمت دوم سریال در آن پارتی «دکتر/ پرستار»ی عدهای دانشجوی رشته پزشکی، شاهد یک پلانسکانس طولانیِ خوب اجراشده هستیم که البته منطق روایی و نمایشی چندانی ندارد. در همین قسمت، با بیان و اجرایی موجز و مکثهای کوتاه و هر از گاه دوربین روی چهره راننده اتومبیل بیامو (غفوری)، او را با همه سکوت اولیهاش وکمحرف بودن بعدیاش، به عنوان شخصیتی قابلمطرح شدن میپذیریم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در قسمت سوم رابطه عاطفی خوبی بین علی و مشاور محل کار غفوری (نازی/ هانیه توسلی) برقرار میشود و در امتدادش تصویری باورپذیر از محیط کار غفوری (به عنوان شغلی جدید در مناسبات امروز جامعه) میبینیم. ولی در انتهای این قسمت، انتظار علی در سالن نمایش برای دیدن صاحب محلی که اجاره کردهاند (نصرت شریفی)، بیش از حد طولانی است. به هر حال از نظر شکل روایت حتی در سنت سریالسازی، وقتی برش موازی به کار گرفته میشود، نباید این دو رویدادِ همزمان برای مخاطب این قدر حوصلهسَربر باشد و قرار نیست ما خودمان را با موقعیت فرد معتادی که دارد خودش را میسازد و نشئه میشود (در یک رئالیسم زمانی) تطبیق دهیم و صبورانه (مثل علی) انتظارش را بکشیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "قسمتهای سوم و چهارم سریال در مقایسه با قسمت نهچندان چشمگیر پنجم، بهترین قسمتهای آن تا کنون (از نظر ریتم و حجم و تناسب رویدادها و جاذبههای نمایشی) هستند. در قسمت سوم سرک کشیدن علی با حس و نگاهی نمایشی به یک محیط متفاوت پایینشهری که وحید برادر دوستش مرتضی در آن اشتغال دارد و آدمهای خلاف و لات نیز در آنجا میپلکند و زندگیشان را میگذرانند، از جاذبههای تصویری و شناسنامه همخوان با این قشر و مجموعه آدمها برخوردار است. بهویژه ملاقاتی که علی با آن مرد متوهم معتاد به شیشه دارد و از رابطه پرسوءظن اولیه (از ناحیه مرد معتاد نسبت به خودش) به رابطهای متقاعدکننده در انتها با استفاده از زبان و ادبیات نمایشی میرسد، دیدنی و ضدکلیشه است. در همین قسمت انتهایی و شروع قسمت چهارم سریال، نیما جاویدی موفق میشود به یک زخم کهنه بهجامانده در پهلوی علی، حسی تعلیقگونه و نمایشی بدهد و به نظر میرسد در قسمتهای بعدی سریال نیز با این زخم کار دارد. ورود شخصیت جذاب و دینامیکی چون آلما (هستی مهدویفر) در این قسمت و ملحق شدن او به جمع نمایشیِ علی و مرتضی، کشش بیشتری به سریال میدهد. حالا با یک گروه سهنفره بازیگری سروکار داریم که میخواهند مهارتشان در این رشته را برای گذران زندگی و رفع مشکلات اقتصادی و در عین حال تطبیق خود با زمانهای که قواعد بازی خودش را دارد، به کار ببرند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "البته آنها با این تلفیق واقعیت و تخیل و نمایش و رسیدن به موفقیت طراحیشده، خودشان نیز به نقطهای ارضاشونده میرسند. در این بین، برای نگاه حسرتخوار و ازعشقجامانده مرتضی که بهنوعی عقده درونی و مقایسه کردن خود با دیگران تبدیل شده، نشانههای تصویری خوبی به کار برده شده است. نمونهاش صحنهای در قسمت چهارم است که مرتضی دورادور آلما را میبیند که سوار اتومبیل دوست تئاتریاش آرمان میشود و همزمان عبور یک زوج از مقابل خود را با حسرت تماشا میکند و بعد تماس ناموفقی با دختر مورد علاقهاش سارا میگیرد و درِ خانه را میبندد و با حالت مستأصل به دیوار راهرو تکیه میدهد و تصویر ضدنورش را در این وضعیت میبینیم.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "نیما جاویدی با همین چند قسمت از سریالش نشان داده که در این جامعه پرهیاهو و دور از مَدار عدالت، دیدگاه و دغدغه و نگاهی متفاوت در گستره اجتماعی دارد و کارش را جدی میگیرد و این میتواند امیدوارکننده باشد و مخاطب بیانگیزه و به انفعال کشیدهشده این دوران را برای پیگیری قسمتهای بعدی سریال آکتور هر چه بیشتر ترغیب کند.",
"ref": null
}
] | null |
original:گفتوگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | امیرحسین قهرایی: در بازیوو با تخیلات کودکانه بازی کردیم | [
{
"type": "p",
"text": "قصه فیلم بازیوو چطور انتخاب شد و چگونه پیش رفت؟",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "امیرحسین قهرایی: قصه فیلم بازیوو را آقای سلمان خورشیدی نوشته بودند و همراه با آقای میثم معراجی مدیر تولید و جانشین تهیهکننده این فیلم، موضوع آن را با من در میان گذاشتند چون میدانستند که من سابقه ساخت فیلمهای کودک و نوجوان را دارم که در نهایت دخل و تصرفهایی در قصه انجام دادیم و بعد وارد مرحله تولید شدیم.",
"ref": "https://www.filimo.com/m/t47o3"
},
{
"type": "p",
"text": "با وجود فیلمها و انیمیشنهای جذاب خارجی آیا فیلمهای سینمایی ایرانی میتوانند در کودکان و بزرگترهایشان رغبتی برای سینما رفتن ایجاد کنند؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلمهای کودک و نوجوان خارجی که با جلوههای ویژه چشمگیر ساخته میشود، با اختصاص بودجههای بسیار کلان ساخته میشود و ما در ایران با بودجههای اندک سعی داریم همان کار غولهای فیلمسازی جهان را انجام دهیم و اگر چنین بودجههایی در اختیار کارگردانها و فیلمسازان ایرانی باشد این توانمندی را دارند که بتوانند با همراهی بهترین فیلمبرداران و حرفهایترین انیماتورها و با استفاده از جلوههای ویژه در حد استانداردهای بینالمللی فیلمهای جذاب بسازند. فیلم انیمیشن پسر دلفینی یکی از همین نمونههای فیلمهای قوی ایرانی است که هم بودجه و هم زمان کافی برای ساخت انیمیشن را در اختیار داشت و تبلیغات خوبی هم برای این فیلم انیمیشن انجام شد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "برای ساخت این فیلم چقدر به سلیقه و علاقهمندیهای کودکان امروزی توجه داشتید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "جانشین تهیهکننده این فیلم آقای معراجی پسربچهای ۶ -۷ ساله داشت و به همین دلیل با سلیقه بچههای امروزی کاملا آشنایی داشت. معیار ما این بچه بود و میدانستیم که کودکان امروز چه بازیهایی را دوست دارند. همه گیمهای این فیلم هم بر اساس سلیقه بچههای امروزی است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شما تجربه فیلمسازی برای کودکان سالهای بعد از انقلاب و کودکان امروز را دارید فیلمسازی برای کودکان دهههای پیش با امروز چه تفاوتی پیدا کرده است؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "دنیای فانتزی و کنجکاوی در میان کودکان هر دورهای وجود دارد و هیچ وقت عوض نمیشود اگر فیلمساز بتواند این حس فانتزی دنیای بچهها را خوب درک کند میتواند کار موفقی بسازد. زمانی که ما «چاق و لاغر» را میساختیم، هیچ امکاناتی نداشتیم ولی امروز هزاران امکانات برای فیلمسازی وجود دارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "استقبال از فیلم بازیوو در زمان اکران چگونه بود، آیا فروش راضی کنندهای داشت؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم کودک به طور کلی کم فروشتر از فیلمهای دیگر است و به همین دلیل کمتر سرمایهگذاران به این سمت گرایش دارند. فیلم «بازیوو» با وجود جوایزی که در جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان کسب کرد اما به خاطر کرونا نتوانست بازگشت سرمایه داشته باشد و آن طور که انتظار داشتیم مورد استقبال قرار نگرفت چرا که اغلب مردم سینما نمیرفتند و البته تبلیغات لازم هم برای این فیلم صورت نگرفت که بتواند توجه مخاطبانش را به خود جلب کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امیرحسین قهرایی، کارگردان بازیوو: دنیای فانتزی و کنجکاوی در میان کودکان هر دورهای وجود دارد و هیچ وقت عوض نمیشود اگر فیلمساز بتواند این حس فانتزی دنیای بچهها را خوب درک کند میتواند کار موفقی بسازد. زمانی که ما «چاق و لاغر» را میساختیم، هیچ امکاناتی نداشتیم ولی امروز هزاران امکانات برای فیلمسازی وجود دارد",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فکر میکنید برای آن که بتوان به دوران رونق سینمای کودک بازگردیم چگونه باید از ساخت این فیلمها حمایت شود؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "با توجه به این که جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان در اصفهان برگزار میشود، سینمای کودک نیز باید علاوه بر ارگانهایی از جمله فارابی از سوی استانداری اصفهان نیز مورد حمایت قرار بگیرد و با سرمایهگذاری در این عرصه به رونق فیلمسازی برای کودکان و نوجوانان کمک کنند. وزارت آموزش و پرورش نیز میتواند یکی از حامیان سینمای کودک باشد و زمینه لازم را برای سینما رفتن و استفاده دانشآموزان از فیلمهای کودک و نوجوان فراهم کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "تلویزیون به طور کلی چقدر از سینمای کودک حمایت میکند و فیلم بازیوو چه سهمی از تبلیغات تلویزیونی داشت؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در بازیوو ما با تخیلات کودکان سروکار داشتیم و با این تخیلات کودکانه بازی کردیم و به همین دلیل این فیلم برای بسیاری از مخاطبان خود جذاب بود و بسیاری از کودکان دوست داشتند که این فیلم را برای بار دوم هم ببینند. تلویزیون باید با تبلیغات از فیلم ما حمایت میکرد که نکرد این در حالی است که فیلم انیمیشن پسر دلفینی را خیلی خوب تبلیغ کرد که در فروش این فیلم هم بسیار تأثیرگذار بود. نمیدانم چرا تلویزیون از فیلم بازیوو حمایت نکرد و هیچ تبلیغی برای این فیلم صورت نگرفت ولی اگر تبلیغات تلویزیونی داشت قطعاً بسیار در فروش این فیلم تأثیرگذار بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "چه بازخوردهایی از مخاطبان این فیلم در میان کودکان و بزرگسالان دریافت کردید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بازخوردها خیلی خوب بود و مخاطبان کودک و بزرگسال آن را دوست داشتند. بازیوو یک فیلم خانواده است که هم کودکان و هم بزرگسالان از دیدن آن لذت میبرند و تعجب ما هم از این بود که چرا آن طور که باید و شاید نمیفروشد. فکر میکنم اگر دوران کرونا نبود و کودکان برای سینما رفتن تشویق میشدند قطعا بازیوو فروش بسیار خوبی در گیشه داشت.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "ساخت این فیلم چه تجربیاتی برای شما به همراه داشت و آیا باز هم در کارهای بعدی سراغ ساخت فیلم کودک میروید؟",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "من دنیای فانتزی بچهها را خیلی خوب میشناسم و دوست دارم برای بچهها فیلم بسازم. قصه خوب هم برای فیلم کودک دارم و اگر سرمایهگذار داشته باشم باز هم دوست دارم برای کودکان و نوجوانان فیلم بسازم.",
"ref": null
}
] | null |
original:معرفی فیلم/بچهها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | معرفی و نقد انیمیشن گوزن قهرمان | [
{
"type": "p",
"text": "خلاصه داستان گوزن شمالی اینجاست",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "خلاصه انیمیشن گوزن قهرمان Reindeer in Here اینطوری است؛ پسرکی به نام تئو که تازگی با خانوادهاش به شهری کوچک نقل مکان کرده است، ظاهرا در یافتن دوست خیلی بدشانس است. البته پیش از این هم تنها دوستی که تئو داشته، عروسکش بوده که اسمش فرانکی است. او از سن پایین گفتار بطنی را یاد گرفته است که بعدها مشخص میشود همه اینها به خاطر نقلمکانهای مکرر خانواده اوست؛ و مقصر اصلی شغل مادر است. تئو شبی چیزی را میبیند که فکر میکند یک ستاره دنبالهدار است و برای همین آرزویی میکند؛ اما در واقعیت، آنچه دیده یک گوزن شمالی است به نام بلیزِرد – یا به صورت کوتاه بلیز – با شاخهایی نامتقارن که مادرزادی است و اغلب باعث زمین خوردنش میشود. با وجود این، بلیز که از قطب شمال آمده است – با گروه دوستان منحصربهفردی که دورش جمع میشوند – یک ماموریت بزرگ دارد که نجات آینده کریسمس است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "فهرست عوامل و بازیگران گوزن قهرمان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "کارگردان: لینو دیسالوو، فیلمنامهنویسان: گرِگ اِرب و جیسن اورِملَند بر اساس کتاب آدام رید، تدوینگر: گوین اِبِدیس، آهنگساز: مایکل ریچارد پلومن، صداپیشگان: گابریل بِیتمَن (تئو)، کندیس کامرون بوره (پینکی)، بروک مونرو کانِوِی (ایسلا)، هنری وینکلر (اسمایلی)، لینو دیسالوو (فرانکی) و…",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "امتیازهای تماشاگران به فیلم",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "امتیاز میانگین ۲۲۷ کاربر سایت «آیامدیبی» که تا امروز به این انیمیشن گوزن قهرمان امتیاز دادهاند، متوسط ۵.۸ از ۱۰ را نشان میدهد. در ادامه بخشی از نظر منتقدی را مطالعه میکنید که نوشتهاش در سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان «راتن تومیتوز» ثبت شده است:",
"ref": "https://www.filimo.com/m/dyxul"
},
{
"type": "h4",
"text": "تیوی فِنَتیک | امتیاز ۴.۵ از ۵",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "لورا نوواک | «گوزن شمالی اینجاست» که بر اساس کتاب پرفروش آدام رید ساخته شده، تماشاگرانش را با مسخرهبازیهای یک گوزن شمالی کمسنوسال به نام بلیز به وجد میآورد و شادمان میکند؛ و از آنجایی که همه ما آرزوی داشتن یک دوست یا پذیرفته شدن از سوی جمعی را تجربه کردهایم، بهخوبی شخصیتهای اصلی و موقعیت داستانی را درک میکنیم. جالبتر اینکه فیلم هم حسوحالی امروزی دارد و هم احساس کلاسیک. بعضی از شخصیتها هنوز مثل نقاشیهای دستی به نظر میرسند؛ کیفیتی که به هر کدام از آنها شخصیتی قوی بخشیده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "هر دو قهرمان دور از ذهن داستان در ابتدای فیلم مثل وصلههای ناجور محیطشان به نظر میرسند اما داستان نشان میدهد که حتی اگر متفاوت باشید، استعدادها و قابلیتهای خاص و منحصربهفردی دارید که میتوانید با آنها به دیگران کمک کنید. این هم دیگر مضمونی است که توامان میتواند مورد توجه بزرگترها و بچهها قرار بگیرد. تئو هم به اندازه بلیز تنهاست چون والدینش دائم نقل مکان میکنند. تئو میترسد با کسی دوست شود چون هراس دارد که به محض صمیمی شدن با کسی خانوادهاش دوباره جابهجا شوند. از این رو است که او لذت برفبازی و اینجور چیزها را تجربه نکرده است. در این میان، همراهی با بلیز به او اجازه میدهد تا بچه باشد و بچگی کند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "بلیز و دوستش کَندی، دختربرفی دوستداشتنی، مصمم هستند که کریسمس را حفظ کنند و به عبارتی نجات دهند. آنها پس از برخورد با اتاق تئو میکوشند او را هم متقاعد به همراهی و کمک کنند. من عاشق این ایده شدم که فقط بچهها میتوانند بلیز و کندی را ببینند. این موضوع نشان میدهد که بچهها به جادو باور دارند و همین امر گاهی وقتها میتواند تعطیلات را نجات بدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در مورد آدمبد داستان هم باید به این نکته جالب اشاره کرد که کاملا اهریمنی و سیاه نیست. من فیلمهای تعطیلات زیادی دیدهام و معمولا متجاوزی که چیزی ویژه را به سرقت میبرد، از سانتا کینه دارد؛ اما در مورد این فیلم با چنین اتفاقی مواجه نیستیم. از سوی دیگر، خیلی از بچهها فکر میکنند مثل شخصیتهای بلیز و تئو نامرئی هستند و برای همین بسیار مهم میشود که دستآخر سانتا آنها را ببیند و بپذیرد. فیلم گوزن قهرمان مرا به یاد انیمیشنهای تعطیلاتی انداخت که با آنها بزرگ شدم؛ اما عناصر جادویی زیادی را افزوده است و همینطور خطوط داستانیای که به ما کمک میکنند تا قدردان جادوی بچهگانه و بیآلایش کریسمس باشیم. همه لازم دارند که به دوستان خوب و آرزوهای کریسمسی باور داشته باشند.",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | نقد فیلم شیشلیک محمدحسین مهدویان در سی و نهمین جشنواره| شکم گشنه شعار نمیفهمد | [
{
"type": "ilink",
"text": "فیلم شیشلیک کاری جدید از محمد حسین مهدویان است که پس از عبور از مسیری دشوار برای تولید این اثر، توانست شرایط اکران در جشنواره را بهدست آورد. برای اطلاعات بیشتر با فیلیمو شات همراه باشید.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "جشنواره فجر ۹۹",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مروری بر فیلم های پیمان معادی | درخشش یک ستاره",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "همه چیز درباره شنای پروانه + آمار فروش",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c-%d9%be%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "چند سال پیش، محمدحسین مهدویان با تجربه غافلگیرکننده ایستاده در غبار به جشنواره فجر آمد و جایزه سیمرغ بلورین را با همان اولین فیلمش برنده شد. تقریبا در همان زمان، امیرمهدی ژوله پس از سالها طنزنویسی در تلویزیون و فعالیت در شبکههای مجازی، با حضور در خندوانه بهعنوان استندآپ کمدین، شهرتی ناگهانی را به هم زده بود. کمتر کسی فکر میکرد که ظرف پنج، شش سال مسیر حرفهای آنها با هم تلاقی کند اما این اتفاق افتاد و حاصلش یکی از فیلمهای مهم جشنواره امسال است: شیشلیک .",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%81%D8%AC%D8%B1/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "محمدحسین مهدویان پیشنهاد میدهد",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%be%db%8c%d8%b4%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%ae%d8%a7%d8%b1%d8%ac%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک تولید پردردسری داشت و بعد هم بر سر پروانه نمایش و ممیزیهای متعدد آن دچار حاشیه شد تا نهایتا با چندین اصلاحیه شرایط اکران آن در جشنواره فجر فراهم شود. بر اساس آنچه که درباره فیلم شنیده و گفته شده، داستان درباره یک شهرک کارگری است که ساکنان آن همگی در یک کارخانه مشغول به کارند و تحت آموزههای مدیر، به تلاش مضاعف و قناعت در زندگی و ساختن با دستمزد بخور و نمیر عادت کردهاند. همه چیز وقتی به هم میریزد که بچه کوچک یکی از کارگرها هوس شیشلیک به سرش میزند و این خواسته کل شهرک را تحت تاثیر قرار میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نقد و بررسی فیلم روشن با بازی رضا عطاران",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b1%d9%88%d8%b4%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "مروری بر مهمترین آثار سینمای دفاع مقدس",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b3%db%8c%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%af%d9%81%d8%a7%d8%b9-%d9%85%d9%82%d8%af%d8%b3/"
},
{
"type": "p",
"text": "همانطور که از خلاصه داستان برمیآید، با یک کمدی نمادپردازانه و منتقدانه با مایههای پررنگ سیاسی و اجتماعی طرفیم؛ یک هجویه تند و تیز که ایده اصلی جسورانه و عجیبی دارد. شیشلیک بیش از هر چیز درباره تقابل شعار با عمل و پی بردن مخاطبان شعارها به این تعارض است، ایدهای که به خصوص در شرایط کنونی جامعه میتواند حسابی بحثبرانگیز باشد. اما نکته اینجاست که ایده در عمل چگونه پرورش پیدا کرده و به چه نتیجهای منجر شده؟",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "اسامی برندگان جشنواره فجر ۹۹",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%AC%D8%B1-99/"
},
{
"type": "p",
"text": "با هر حساب و کتابی، مهدویان یکی از مهمترین چهرههای سینمای ایران در دهه گذشته است. کسی که طی شش سال فعالیت، شش فیلم ساخته و هرکدام در عین سبک و تکنیک مشابه، تفاوتهای آشکاری با هم داشتهاند؛ یک مستندنمای جنگی، تریلر سیاسی، ملودرام اجتماعی، تاریخی و حالا کمدی انتقادی. به مرور زمان علاوه بر پختگی در فرم، مهدویان سعی کرده خودش را از رویکرد سیاسی و قرائتهای فرامتنی جدا کند. نتیجه اینکه از فیلمهای تند و تیز گرایشهای راستگرایانه رسیده به یک کمی چپ منتقدانه. سایه پررنگ جهتگیریهای سیاسی در نگاه به کارهای قبلی، یا تلاش برای الصاق نشدن به یک جهتگیری سیاسی، موجب شده که مهدویان به سراغ ساخت شیشلیک برود که بر پایه یک ایده مرکزی جذاب بنا شده. این ایده از دو جهت با چالش همراه بوده: اول بسط پیدا کردن در قالب یک فیلمنامه منسجم و پر از جزییات که در عین حال بامزه هم باشد، دوم تطبیق آن با فرم همیشگی و مدنظر مهدویان که در قالب کمدی کمتر تجربه شده.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "برای بحث درباره میزان موفقیت در این چالش باید منتظر واکنشهای بیشتر از سوی منتقدان و تماشاگران به فیلم بود اما در مجموع باید گفت، چه کسانی که با نیت قبلی دیدن یک فیلم خشن و تند دیگر از مهدویان به سینما میروند و چه تماشاگرانی که با دیدن ترکیب بازیگران علیالخصوص رضا عطاران و پژمان جمشیدی منتظر یک کمدی رودهبرکننده هستند، هر دو گروه به یک اندازه غافلگیر خواهند شد.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/?s=%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DB%8C"
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شیشلیک | واکنش منتقدان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غافلگیری نسبت به فیلم بعد از همان اولین نمایش در سینمای رسانه آشکار شد. عموم طرفداران فیلمهای قبلی مهدویان انتظار چنین تجربهای را در حوزه کمدی از او نداشتند و در مقابل گروهی هم که با فیلمهای قبلیاش زاویه داشتند، رویکرد نمادگرایانه فیلم در نقد سیاسی و اجتماعی برایشان جالب توجه بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شکی نیست که مهدویان روی سوژهای جذاب دست گذاشته و موضعی جسورانه را در کلیت فیلم دنبال میکند اما آنچه که موجب فاصله منتقدان با شیشلیک شده بیش از هر چیزی پرداخت و سیر فیلمنامه است، نه حتی اجرا. با این وجود پیشبینی میشود که واکنشهای مردمی به فیلم مثبت باشد و ایده مرکزی آن حسابی مورد توجه قرار بگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در ادامه نظر دو منتقد را در فیلیمو شات مرور میکنیم که برداشتهای متفاوتی از شیشلیک داشتهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صوفیا نصرالهی :",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک عمیقا ناامیدم کرد. بهعنوان کسی که به کارنامه مهدویان همیشه علاقه داشته و حتی در فیلم متوسط لاتاری کارگردانی و نکات فنی را توانسته ببیند و تحسین کند، به نظرم این فیلم آخر یک اثر هدررفته مطلق است. فیلمی که ایده کلیاش، اینکه مسئولان مردم را احمق و بله قربانگو بار آوردهاند، جسورانه است اما مطلقا فیلم جسوری نیست و موفق نمیشود آن ضدآرمانشهری که میتوانست کارگردانی مهدویان را دوباره به رخ بکشد، خلق کند. شوخیهای ژوله همان چیزهایی است که در آیتمهای استندآپ کمدی و تلویزیونی از او میبینیم. اصلا یکی از مشکلات اصلی فیلم عدم تطبیق جهانبینی فیلمساز و فیلمنامهنویس است. در حالی که مهدویان همیشه همه چیز را در مدیوم و ابعاد بزرگ سینما دیده (حتی در سریال تلویزیونیاش)، ژوله برآمده از دل تلویزیون است. این عدم تطابق شیوهها در نهایت شیشلیک را تبدیل به اثری ابتر و اخته کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسین جوانی :",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک با صرف مقدمهای طولانی سعی در ترسیم موقعیتی فانتزی دارد: کارگران کارخانه پشم ایران در شرایط ویژه اقتصادی و فرهنگی قرار دارند. آنها با شرایط حداقلی زندگی کنار آمدهاند و به شکل فرهنگی تحت تأثیر افکار رئیس کارخانه قرار دارند که پذیرش این شرایط و راضی و سپاسگزار بودن از آن را ارزشمند میداند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک وضعیت متناقضی را پیش میکشد. از سویی تحول شخصیتها قرار است باعث بیرون آمدنشان از این موقعیت عجیب شود و از سوی دیگر این تحول لاجرم تأیید حرفهای رئیس کارخانه است. وضعیتی که بیننده را به خنده و تأمل همزمان وا میدارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک هیچ نشانی از مهدویان ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز ندارد اما عطاران ، جمشیدی و صامتی در حد کمدیهای دیگری که از آنها دیدهایم، خوب و قابلقبولند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نقد فیلم ستاره بازی در سی و نهمین جشنواره فجر",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل فیلم سینمایی شیشلیک",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "کارگردان: محمدحسین مهدویان ، نویسنده: امیرمهدی ژوله ، تهیهکننده: محمدرضا منصوری ، مدیر فیلمبرداری: هادی بهروز ، تدوین: سجاد پهلوانزاده ، موسیقی: حبیب خزائیفر ، بازیگران: رضا عطاران ، پژمان جمشیدی ، ژاله صامتی ، مهلقا باقری ، وحید رهبانی ، عباس جمشیدی فر و جمشید هاشمپور .",
"ref": "https://www.filimo.com/crew/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85-%D9%BE%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "جلسه نقد و بررسی فیلم شیشلیک",
"ref": null
}
] | null |
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema | نقد فیلم شیشلیک محمدحسین مهدویان در سی و نهمین جشنواره| شکم گشنه شعار نمیفهمد | [
{
"type": "ilink",
"text": "فیلم شیشلیک کاری جدید از محمد حسین مهدویان است که پس از عبور از مسیری دشوار برای تولید این اثر، توانست شرایط اکران در جشنواره را بهدست آورد. برای اطلاعات بیشتر با فیلیمو شات همراه باشید.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "جشنواره فجر ۹۹",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "مروری بر فیلم های پیمان معادی | درخشش یک ستاره",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "همه چیز درباره شنای پروانه + آمار فروش",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c-%d9%be%d8%b1%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%87/"
},
{
"type": "p",
"text": "چند سال پیش، محمدحسین مهدویان با تجربه غافلگیرکننده ایستاده در غبار به جشنواره فجر آمد و جایزه سیمرغ بلورین را با همان اولین فیلمش برنده شد. تقریبا در همان زمان، امیرمهدی ژوله پس از سالها طنزنویسی در تلویزیون و فعالیت در شبکههای مجازی، با حضور در خندوانه بهعنوان استندآپ کمدین، شهرتی ناگهانی را به هم زده بود. کمتر کسی فکر میکرد که ظرف پنج، شش سال مسیر حرفهای آنها با هم تلاقی کند اما این اتفاق افتاد و حاصلش یکی از فیلمهای مهم جشنواره امسال است: شیشلیک .",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%81%D8%AC%D8%B1/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "محمدحسین مهدویان پیشنهاد میدهد",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%be%db%8c%d8%b4%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%ae%d8%a7%d8%b1%d8%ac%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک تولید پردردسری داشت و بعد هم بر سر پروانه نمایش و ممیزیهای متعدد آن دچار حاشیه شد تا نهایتا با چندین اصلاحیه شرایط اکران آن در جشنواره فجر فراهم شود. بر اساس آنچه که درباره فیلم شنیده و گفته شده، داستان درباره یک شهرک کارگری است که ساکنان آن همگی در یک کارخانه مشغول به کارند و تحت آموزههای مدیر، به تلاش مضاعف و قناعت در زندگی و ساختن با دستمزد بخور و نمیر عادت کردهاند. همه چیز وقتی به هم میریزد که بچه کوچک یکی از کارگرها هوس شیشلیک به سرش میزند و این خواسته کل شهرک را تحت تاثیر قرار میدهد.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نقد و بررسی فیلم روشن با بازی رضا عطاران",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b1%d9%88%d8%b4%d9%86/"
},
{
"type": "ilink",
"text": "مروری بر مهمترین آثار سینمای دفاع مقدس",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b3%db%8c%d9%86%d9%85%d8%a7%db%8c-%d8%af%d9%81%d8%a7%d8%b9-%d9%85%d9%82%d8%af%d8%b3/"
},
{
"type": "p",
"text": "همانطور که از خلاصه داستان برمیآید، با یک کمدی نمادپردازانه و منتقدانه با مایههای پررنگ سیاسی و اجتماعی طرفیم؛ یک هجویه تند و تیز که ایده اصلی جسورانه و عجیبی دارد. شیشلیک بیش از هر چیز درباره تقابل شعار با عمل و پی بردن مخاطبان شعارها به این تعارض است، ایدهای که به خصوص در شرایط کنونی جامعه میتواند حسابی بحثبرانگیز باشد. اما نکته اینجاست که ایده در عمل چگونه پرورش پیدا کرده و به چه نتیجهای منجر شده؟",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "اسامی برندگان جشنواره فجر ۹۹",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%AC%D8%B1-99/"
},
{
"type": "p",
"text": "با هر حساب و کتابی، مهدویان یکی از مهمترین چهرههای سینمای ایران در دهه گذشته است. کسی که طی شش سال فعالیت، شش فیلم ساخته و هرکدام در عین سبک و تکنیک مشابه، تفاوتهای آشکاری با هم داشتهاند؛ یک مستندنمای جنگی، تریلر سیاسی، ملودرام اجتماعی، تاریخی و حالا کمدی انتقادی. به مرور زمان علاوه بر پختگی در فرم، مهدویان سعی کرده خودش را از رویکرد سیاسی و قرائتهای فرامتنی جدا کند. نتیجه اینکه از فیلمهای تند و تیز گرایشهای راستگرایانه رسیده به یک کمی چپ منتقدانه. سایه پررنگ جهتگیریهای سیاسی در نگاه به کارهای قبلی، یا تلاش برای الصاق نشدن به یک جهتگیری سیاسی، موجب شده که مهدویان به سراغ ساخت شیشلیک برود که بر پایه یک ایده مرکزی جذاب بنا شده. این ایده از دو جهت با چالش همراه بوده: اول بسط پیدا کردن در قالب یک فیلمنامه منسجم و پر از جزییات که در عین حال بامزه هم باشد، دوم تطبیق آن با فرم همیشگی و مدنظر مهدویان که در قالب کمدی کمتر تجربه شده.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "برای بحث درباره میزان موفقیت در این چالش باید منتظر واکنشهای بیشتر از سوی منتقدان و تماشاگران به فیلم بود اما در مجموع باید گفت، چه کسانی که با نیت قبلی دیدن یک فیلم خشن و تند دیگر از مهدویان به سینما میروند و چه تماشاگرانی که با دیدن ترکیب بازیگران علیالخصوص رضا عطاران و پژمان جمشیدی منتظر یک کمدی رودهبرکننده هستند، هر دو گروه به یک اندازه غافلگیر خواهند شد.",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/?s=%D9%BE%DA%98%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF%DB%8C"
},
{
"type": "p",
"text": "فیلم شیشلیک | واکنش منتقدان",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "غافلگیری نسبت به فیلم بعد از همان اولین نمایش در سینمای رسانه آشکار شد. عموم طرفداران فیلمهای قبلی مهدویان انتظار چنین تجربهای را در حوزه کمدی از او نداشتند و در مقابل گروهی هم که با فیلمهای قبلیاش زاویه داشتند، رویکرد نمادگرایانه فیلم در نقد سیاسی و اجتماعی برایشان جالب توجه بود.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شکی نیست که مهدویان روی سوژهای جذاب دست گذاشته و موضعی جسورانه را در کلیت فیلم دنبال میکند اما آنچه که موجب فاصله منتقدان با شیشلیک شده بیش از هر چیزی پرداخت و سیر فیلمنامه است، نه حتی اجرا. با این وجود پیشبینی میشود که واکنشهای مردمی به فیلم مثبت باشد و ایده مرکزی آن حسابی مورد توجه قرار بگیرد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "در ادامه نظر دو منتقد را در فیلیمو شات مرور میکنیم که برداشتهای متفاوتی از شیشلیک داشتهاند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "صوفیا نصرالهی :",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک عمیقا ناامیدم کرد. بهعنوان کسی که به کارنامه مهدویان همیشه علاقه داشته و حتی در فیلم متوسط لاتاری کارگردانی و نکات فنی را توانسته ببیند و تحسین کند، به نظرم این فیلم آخر یک اثر هدررفته مطلق است. فیلمی که ایده کلیاش، اینکه مسئولان مردم را احمق و بله قربانگو بار آوردهاند، جسورانه است اما مطلقا فیلم جسوری نیست و موفق نمیشود آن ضدآرمانشهری که میتوانست کارگردانی مهدویان را دوباره به رخ بکشد، خلق کند. شوخیهای ژوله همان چیزهایی است که در آیتمهای استندآپ کمدی و تلویزیونی از او میبینیم. اصلا یکی از مشکلات اصلی فیلم عدم تطبیق جهانبینی فیلمساز و فیلمنامهنویس است. در حالی که مهدویان همیشه همه چیز را در مدیوم و ابعاد بزرگ سینما دیده (حتی در سریال تلویزیونیاش)، ژوله برآمده از دل تلویزیون است. این عدم تطابق شیوهها در نهایت شیشلیک را تبدیل به اثری ابتر و اخته کرده است.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "حسین جوانی :",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک با صرف مقدمهای طولانی سعی در ترسیم موقعیتی فانتزی دارد: کارگران کارخانه پشم ایران در شرایط ویژه اقتصادی و فرهنگی قرار دارند. آنها با شرایط حداقلی زندگی کنار آمدهاند و به شکل فرهنگی تحت تأثیر افکار رئیس کارخانه قرار دارند که پذیرش این شرایط و راضی و سپاسگزار بودن از آن را ارزشمند میداند.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک وضعیت متناقضی را پیش میکشد. از سویی تحول شخصیتها قرار است باعث بیرون آمدنشان از این موقعیت عجیب شود و از سوی دیگر این تحول لاجرم تأیید حرفهای رئیس کارخانه است. وضعیتی که بیننده را به خنده و تأمل همزمان وا میدارد.",
"ref": null
},
{
"type": "p",
"text": "شیشلیک هیچ نشانی از مهدویان ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز ندارد اما عطاران ، جمشیدی و صامتی در حد کمدیهای دیگری که از آنها دیدهایم، خوب و قابلقبولند.",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "نقد فیلم ستاره بازی در سی و نهمین جشنواره فجر",
"ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c/"
},
{
"type": "p",
"text": "عوامل فیلم سینمایی شیشلیک",
"ref": null
},
{
"type": "ilink",
"text": "کارگردان: محمدحسین مهدویان ، نویسنده: امیرمهدی ژوله ، تهیهکننده: محمدرضا منصوری ، مدیر فیلمبرداری: هادی بهروز ، تدوین: سجاد پهلوانزاده ، موسیقی: حبیب خزائیفر ، بازیگران: رضا عطاران ، پژمان جمشیدی ، ژاله صامتی ، مهلقا باقری ، وحید رهبانی ، عباس جمشیدی فر و جمشید هاشمپور .",
"ref": "https://www.filimo.com/crew/%D8%AC%D9%85%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85-%D9%BE%D9%88%D8%B1"
},
{
"type": "p",
"text": "جلسه نقد و بررسی فیلم شیشلیک",
"ref": null
}
] | null |