Search is not available for this dataset
category
stringclasses
669 values
title
stringlengths
1
2.11k
content
listlengths
1
4.14k
qa
stringclasses
0 values
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
سریال تحسین‌شده و متفاوت تصادف
[ { "type": "ilink", "text": "سریال های ترکی معمولا با چند ایده و تم اصلی قابل شناسایی هستند: عشق‌های سوزان و روابط چندگانه مبتنی بر علاقه و نفرت متقابل، سرک کشیدن به ژانرهای مختلف، قطب شر قدرتمند و البته مقادیر زیادی اغراق. تقریبا همین عنصر اغراق در هر جنبه‌ای است که باعث می‌شود جهان خیالی سریال‌های عامه‌پسند از دنیای واقعی فاصله بگیرد و شکلی ایده‌آل پیدا کند که در آن همه چیز، از کیفیت زندگی ثروتمندها و پوشش شخصیت‌ها گرفته تا حتی قدرت و نفوذ مافیا، دست‌نیافتنی و با زرق و برق بیشتری به نظر می‌رسد.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%E2%80%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "همین عناصر است که باعث شده تا سریال‌های ترکی در نقاط مختلف دنیا توجه مخاطب عام را به خود جلب کنند. اما اگر بنا به کنار گذاشتن این فرمول‌ها یا حداقل استفاده محدودتر از آن‌ها برای روایتی داستانی از همان جنس باشد، حاصل کار چگونه خواهد بود؟ می‌شود به یک نمونه معروف و قابل بحث مراجعه کرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال ترکی تصادف (با عنوان اصلی çarpisma) که در فاصله سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ در ۲۴ اپیزود ۱۴۰ دقیقه‌ای پخش شده، نمونه‌ای از نسل سریال های جدید و با کیفیت ترکی است که توجه پلتفرم‌های معتبر بین‌المللی را هم برای پخش جلب کرده‌اند. سریالی با چند شخصیت و خط داستانی متقاطع که در اجرا، متن و شخصیت‌پردازی در مقایسه با نمونه‌های مشابه خود در سطح بالاتری قرار می‌گیرد. در ادامه برای پرداخت بیشتر به سریال ترکی موفق «تصادف» با فیلیموشات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "احتمالا اولین عنصری که در سریال «تصادف» جلب توجه می‌کند، حضور کیوانچ تاتلیتوغ در نقش اصلی است. گرچه دو ستاره دیگر سریال الچین سانگو و اونور سایلاک به دلیل حضور در سریال‌های پرطرفدار میان مخاطبان شناخته‌شده هستند، تاتلیتوغ به نوعی سفیر و نماد شهرت سریال های ترکی در سطح جهان است. بازیگری که موفقیت سریال‌هایش مانند «نور»، «عشق ممنوع» و «کوزی گونی» باعث شد که سریال‌های ترکی بینندگانی فراتر از مرزهای کشور خودشان پیدا کنند. اما نکته اینجاست که اکثرا از «تصادف» به‌عنوان بهترین و کاملترین تجربه بازیگری تاتلیتوغ یاد می‌کنند که این بار به ایفای نقشی با ابعاد و ظرایف دراماتیک بیشتر پرداخته. همین امر از تفاوت و سطح بالاتر «تصادف» خبر می‌دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "داستان درباره سانحه‌ای است که زندگی چهار شخصیت را تغییر می‌دهد و آن‌ها را در مسیر سرنوشت همدیگر قرار می‌گیرد. در این تصادف فراتر از تقابل مامور قانون و خلافکار، با ارتباط عاطفی میان شخصیت‌ها مواجهیم و خطوط داستانی مجزایی که تحت تاثیر همدیگر قرار می‌گیرند.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Elcin-Sangu" }, { "type": "ilink", "text": "ایده داستان‌های موازی که بر اثر یک تصادف با هم به نقطه اشتراک می‌رسند، در خیلی از آثار مهم سال‌های ابتدایی هزاره جدید به چشم می‌خورد؛ گرچه در خیلی از همان فیلم‌ها مانند « ۲۱ گرم »، بازی‌های روایی و فرمی حرف اصلی را می‌زد. «تصادف» دنبال فرم و روایت پیچیده‌ای نیست و قصه‌ای سرراست را تعریف می‌کند اما تا حد ممکن سعی دارد از کلیشه‌های رایج سریال‌های ترکی، حداقل در ظاهر، فاصله بگیرد و در روابط و موقعیت‌های درام عمیق‌تر شود.", "ref": "https://www.filimo.com/m/521LS/21_%DA%AF%D8%B1%D9%85" }, { "type": "p", "text": "این رویکرد هم در اجرا و هم در متن قابل مشاهده است؛ برای مثال، در همان اپیزود ابتدایی صحنه تصادف با جزییات و دقت بالایی طراحی شده و به اجرا در ادامه که استاندارد سینمایی بالا را به نمایش می‌گذارد. در ادامه نیز شاهد صحنه‌های سخت و چشمگیر متعددی هستیم که از الگوی معمول سریال‌های تلویزیونی جلوتر است. این دقت در شخصیت‌پردازی، دیالوگ‌نویسی و موقعیت‌های داستانی هم برای نزدیک کردن کار به یک درام سینمایی رعایت شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ورای خط داستانی پلیسی و موقعیت‌های دراماتیک پرکشش، سریال ترکی «تصادف» بیش از هر چیز درباره روابط انسانی و تاثیر متقابل انسان‌ها بر روی یکدیگر است؛ این که چطور با باور به انسانیت همچنان در تاریک‌ترین شرایط و لحظات نیست می‌توان به نجات امیدوار بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«تصادف» به‌عنوان یک محصول استاندارد که با دقت و حوصله تولید شده، هم برای مخاطبان همیشگی سریال‌های ترکی جذاب است و هم برای کسانی که در میان محصولات جدید این کشور دنبال نمونه‌هایی با سطح بالاتر می‌گردند. سریال ترکی «تصادف» با نقش‌آفرینی ستارگان سرشناسی چون کیوانچ تاتلیتوغ ، الچین سانگو ، اونور سایلاک ، ملیسا آسلی پاموک و آلپرن دویماز هم‌اکنون در فیلیمو قابل تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نتفلیکس تابستان سال آینده انتشار سه‌گانه «خیابان ترس» را آغاز خواهد کرد
[ { "type": "p", "text": "به نظر می‌رسد مشترکان نتفلیکس سال آینده تابستانی ترسناک را تجربه خواهند کرد. این سرویس استریمینگ حق انتشار سه گانه «خیابان ترس» (با عنوان اصلی «Fear Street») را به‌دست آورده است. این سه فیلم بر اساس رمان‌های ترسناک، خشن، تاریک و نوجوان‌محور «خیابان ترس»، نوشته آر. ال. استاین ساخته خواهند شد. برنامه اصلی این بود که تابستان سال ۲۰۲۱، هر ماه، یکی از قسمت‌های این سه‌گانه توسط شرکت فاکس متعلق به دیزنی در سینماها اکران شود. اما آخرین گزارش‌ها حاکی از این هستند که نتفلیکس بر سر انتشار سه گانه «خیابان ترس» با دیزنی به توافق رسیده است. نتفلیکس قصد دارد این فیلم‌ها را در یک رویداد فرهنگی با مضمون «تابستان ترس» تبلیغ و منتشر کند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بنا به گزارش خبرگزاری ددلاین ، لی یانیاک که کارگردانی فیلم ترسناک «ماه عسل» (با عنوان اصلی «Honeymoon») چند قسمت از سریال‌هایی همچون «رانده‌شده» (با عنوان اصلی «Outcast») و «جیغ» (با عنوان اصلی «Scream: The TV Series») را در کارنامه دارد، هر سه فیلم «خیابان ترس» را کارگردانی خواهد کرد. گزارش‌های قبلی حاکی از این بودند که او تنها کارگردان قسمت اول و سوم خواهد بود و کارگردانی قسمت دوم به الکس راس پری سپرده شده است؛ اما به نظر می‌رسد برنامه‌ریزی‌ها تغییر کرده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد سریال ترسناک «کینه: ریشه‌ها» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/origins-ju-on-review/" }, { "type": "p", "text": "رمان‌های «خیابان ترس» جزو پرمخاطب‌ترین داستان‌های ترسناک آر. ال. استاین محسوب می‌شوند؛ فروخته‌شدن بیش از ۸۰ میلیون نسخه از این کتاب‌ها تنها تا سال ۲۰۱۰ نشانه محبوبیت بالای این مجموعه رمان است. هالیوود از پنج سال پیش تصمیم به ساخت فیلمی بر اساس این رمان‌ها گرفت و اگرچه در ابتدا قرار بود فیلم «خیابان ترس» طراوت تازه‌ای به اکران‌های سینمایی بدهد، اما شیوع ویروس کرونا همه‌چیز را به هم ریخت و حالا نتفلیکس گزینه بهتری برای انتشار سه گانه «خیابان ترس» است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بر اساس شنیده‌ها، این تریلوژی بسیار ترسناک‌تر از آثار ژانر وحشت دیزنی هستند و این موضوع برای هواداران این ژانر خبر خوبی خواهد بود. پیش از این تصور می‌شد که دیزنی با تلطیف این سه‌گانه سعی خواهد کرد تا داستان را به محتواهای انحصاری خود شبیه کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "داستان سه‌گانه «خیابان ترس» از سال ۱۹۹۴ آغاز می‌شود؛ جایی که چند نوجوان متوجه می‌شوند مجموعه‌ای از اتفاقات وحشتناک در محله آنها، شیدی‌ساید اوهایو، در حال رخ‌دادن است. ماجرا زمانی به اوج می‌رسد که این نوجوانان هدف بعدی اتفاقات وحشتناک می‌شوند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این سه‌گانه در سه دوره زمانی مختلف روایت خواهد شد که یکی از آنها به اوایل قرن هفدهم بازمی‌گردد. کیانا مادیرا و الیویا ولش بازیگران اصلی هر سه فیلم هستند و هر کدام از آنها نقش دو کاراکتر مختلف را ایفا خواهند کرد؛ یکی در اواسط دهه ۹۰ و دیگری اوایل قرن هفدهم.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "معرفی ۴۰ فیلم برتر ژانر وحشت در قرن ۲۱", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%aa%d8%b1%d8%b3%d9%86%d8%a7%da%a9-%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b1%d9%86-%db%b2%db%b1/" }, { "type": "p", "text": "بنجامین فلورس جونیور ، جیلیان جیکوبز ، درل بریت-گیبسون ، اشلی زوکرمن ، فرد هکینگر ، جولیا ریوالد و جرمی فورد دیگر بازیگران این مجموعه فیلم خواهند بود. خبر پیوستن سیدی سینک ، بازیگر سریال «چیزهای عجیب» (با عنوان اصلی «Stranger Things») به این پروژه سال گذشته منتشر شد اما در گزارش جدیدی که از انتشار سه گانه «خیابان ترس» منتشر شده، خبری از او نیست. در ادامه باید دید آیا این بازیگر از بازی در این فیلم کنار گذاشته شده یا او هنوز هم جزو تیم است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: SlashFilm", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نگاهی به سریال انیمیشنی کمپ تابستانی در جزیره | لطیف و دلچسب
[ { "type": "ilink", "text": "در دنیایی که هر روزش ناامیدکننده‌تر از روز قبل است، سریال انیمیشنی کمپ تابستانی در جزیره (با نام اصلی Summer Camp Island) یکی از لطیف‌ترین و دلچسب‌ترین سریال‌هاست؛ سریالی که مخاطب به‌واقع از تماشای آن غافلگیر می‌شود و به مرور احساس خوبی از آن دریافت می‌کند؛ بدین گونه که شما پس از تماشای یکی دو قسمت و آگاهی نصفه‌و‌نیمه از داستان، فکر می‌کنید که این انیمیشن صرفاً مجموعه‌های هم‌سبک خود را تکرار کرده، اما اندکی بعد متوجه می‌شوید که انگار با چیزی عظیم‌تر و جالب‌تر طرف هستید. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی به سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» داشته باشیم.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "امروزه، بسیاری از سریال‌های انیمیشنی از جلوه‌های بصری‌، طولانی‌کردن بی‌دلیل داستان و حتی شوخی‌های نسل جوان برای جلب مخاطب استفاده می‌کنند؛ اما سریال «کمپ تابستانی در جزیره» با فراهم‌کردن محیطی آرام و راحت تلاش می‌کند که شما بیشتر فکر کنید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو ببینید: تام و جری", "ref": "https://www.filimo.com/m/iDHjz/%D8%AA%D8%A7%D9%85+%D9%88+%D8%AC%D8%B1%DB%8C" }, { "type": "ilink", "text": "خلاصۀ داستان بسیار ساده و روان است. اسکار و دوست صمیمی‌اش، که از قضا یک جوجه‌تیغی است، به کمپی تابستانی در جزیره می‌روند. کمی طول می‌کشد تا والدین از آنجا خارج شوند و این جزیرۀ معمولی به جزیره‌ای جادویی تبدیل شود! البته این جادو از جنس جادویی نیست که در مجموعه فیلم‌های «هری پاتر» (با نام اصلی Harry Potter) می‌بینیم. در حقیقت، منظور این است که همه‌چیز در این جزیره چهره‌ای جادویی دارد.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%87%d8%b1%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%aa%d8%b1/" }, { "type": "p", "text": "تمرکز سریال در قسمت اول بیشتر روی هیجان اسکار از ورود به چنین دنیایی است و مدام فکر می‌کند که آیا از پس کنترل این شرایط عجیب برمی‌آید یا نه. یکی از شخصیت‌های دیگر این انیمیشن، آلیس، جادوگری است که می‌خواهد همه‌چیز بامزه و شیرین باشد. بر این اساس، حتی اگر خود آن شیء علاقه‌ای به این موضوع نداشته باشد، درنهایت، باز هم به موجودی شیرین و بامزه‌ تبدیل می‌شود! با این توضیحات، شاید باز هم فکر کنید که این انیمیشن بیشتر به ژانر ترسناک نزدیک است، اما نگران نباشید، شما با سریالی دیدنی و بامزه طرف هستید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شاید فکر کنید با مجموعه‌ای ترسناک طرف هستید، اما سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» بیش از آنکه ترسناک باشد، شیرین است. حتی پیژامۀ اسکار هم می‌تواند در این سریال حرف بزند!", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "انیمیشن «کمپ تابستانی در جزیره» روایتگر نمایی از زندگی واقعی است. در این سریال، ما با هجمه‌ای از صحنه‌های خنده‌دار و طنز فراوان در قسمت‌های گوناگون مواجه نیستیم و مخاطب احتمالاً بابت بسیاری از صحنه‌های بامزۀ این مجموعه هیجان‌زده نمی‌شود؛ اما این سریال شما را آسوده‌خاطر می‌کند و موقعیتی راحت برایتان فراهم می‌‌آورد تا با ضربه‌ای جالب‌تر و عمیق‌تر شما را هیجان‌زده کند؛ ضربه‌ای که البته چندان اغراق‌شده نیست و حس بدی به مخاطب نمی‌دهد. سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» چیزی شبیه سریال « دنیای استیون » (با نام اصلی Steven Universe) است و بالا و پایین احساسی چندانی ندارد. در حقیقت، بیشتر شبیه سفری دل‌انگیز روی ابرهاست.", "ref": "https://www.filimo.com/m/0x14s/%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C+%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%88%D9%86%3A+%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی سریال انیمیشنی «مخالفان خورشیدی»، رقیب سرسخت «ریک و مورتی»", "ref": "https://www.filimo.com/shot/solar-opposites-review/" }, { "type": "p", "text": "در این روزها که همه‌چیز درگیر بحران شده و فضای جهان غمگین است، این سریال می‌تواند احساس خوبی در مخاطب ایجاد کند، اما فقط به دنبال این هدف نیست. سریال «کمپ تابستانی در جزیره» دقایقی را به بررسی این سؤال اختصاص می‌دهد که «چرا ما دربارۀ بسیاری از اتفاقات به شکل پیش‌فرض احساس و واکنشی مشخص داریم و اگر این احساسات و واکنش‌ها تغییر کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟!»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اولین قسمت از این مجموعه پیام خوبی را به مخاطب منتقل می‌کند. در این قسمت، ما یاد می‌گیریم که دادن شانسی دوباره به موضوعات و مسائلی که در ابتدا از چشممان افتاده‌‌اند، تا چه اندازه خوب است. سؤال دومی که در این سریال با آن مواجه می‌شویم به میزان درک و شناخت ما از آدم‌های اطرافمان و تصمیماتی مرتبط می‌شود که برخلاف خواسته‌ی آن‌ها برایشان می‌گیریم.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پیش‌بینی نامزدهای بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۲۱ را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b2%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%86-%d8%a7%d8%b3%da%a9%d8%a7%d8%b1-2021/" }, { "type": "p", "text": "سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» نسبت به انتظارات شما از انیمیشن‌های کوتاه‌ امروزی، خاص‌تر و جالب‌تر عمل می‌کند. این موضوع خصوصاً در قسمت‌هایی که فقط ۱۱ دقیقه‌اند، بیشتر به چشم می‌آید. در صحنه‌های کوتاهی مثل زمانی‌که پیژامۀ اسکار به حرف می‌آید یا زمانی‌که ماه از تماشای تک‌تک آدم‌های روی زمین خوشحال است، می‌توانیم این خصوصیات منحصر‌به‌فرد را در سریال تماشا کنیم. این انیمیشن نیز شبیه سریال «سه خرس ساده‌لوح» (با نام اصلی We Bare Bears)، محصول شرکت کارتون نتورک است و آغوشش را به روی مخاطبان باز گذاشته است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Den of Geek", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
الیزابت ماس در فیلم سینمایی «خانم مارس» بازی می‌کند
[ { "type": "p", "text": "الیزابت ماس بلافاصله بعد از موفقیت بزرگی که با فیلم ترسناک «مرد نامرئی» (با عنوان اصلی The Invisible Man) به دست آورد، دوباره قصد همکاری با شرکت بلوم‌هاوس را دارد. این بازیگر برنده جایزه امی، با شرکت فیلمسازی خود به نام «لاو اند اسکوآلر پیکچرز»، در حال توسعه یک فیلم سینمایی از روی کتاب هنوز منتشرنشده «خانم مارس»، نوشته ویرجینیا فیتو است و شرکت بلوم‌هاوس سرمایه این پروژه را تأمین می‌کند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا جزئیات فیلم سینمایی «خانم مارس» (با عنوان اصلی «Mrs. March») را بررسی کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "الیزابت ماس علاوه بر تهیه‌کنندگی فیلم «خانم مارس»، نقش یک زن خانه‌دار در محله آپر ایست ساید را بازی می‌کند. زمانی که او شک می‌کند شوهر نویسنده‌اش نقش اصلی و نفرت‌انگیز آخرین کتاب پرفروشش را بر اساس شخصیت او نوشته است، کنترل اوضاع را از دست می‌دهد. فیلمنامه فیلم را ویرجینیا فیتو ، نویسنده کتاب «خانم مارس» خواهد نوشت. ماس گفت:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«من کل کتاب ویرجینیا را یک‌نفس خواندم و به‌قدری تحت تأثیر آن قرار گرفتم که می‌دانستم باید فیلم آن را بسازم و در نقش خانم مارس بازی کنم. شخصیت او شگفت‌انگیز، پیچیده و عمیقاً انسانی است و من بی‌صبرانه منتظرم تا خودم را در گیرودار نقش او ببینم. خانم مارس دقیقاً از آن نقش‌های اصلی زنانه جذاب و چالش‌برانگیزی است که شرکت «لاو اند اسکوآلر پیکچرز» برای خلق آن ساخته شده است. به عنوان یک شرکت، از اینکه اولین بیانیه خود را در زمینه فیلم‌های سینمایی به‌عنوان شریک شرکت بلوم‌هاوس منتشر می‌کنیم بسیار هیجان‌زده هستیم.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «مرد نامرئی» با بودجه‌ای ۷ میلیون دلاری ساخته شد و امسال بعد از اکران خود به سود هنگفتی رسید و در گیشه‌های جهانی بیش از ۱۳۰ میلیون دلار به‌دست آورد. ماس بازی در سریال‌های «مد من» (با عنوان اصلی Mad Men) و «سرگذشت ندیمه» (با عنوان اصلی The Handmaid’s Tale) را در سابقه کاری خود دارد. شرکت بلوم‌هاوس تهیه‌کننده سری فیلم‌های «پاکسازی» (با عنوان اصلی The Purge) و فیلم «برو بیرون» (با عنوان اصلی ‫Get Out‬) به کارگردانی جوردن پیل است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «مرد نامرئی»؛ الیزابت ماس در چنگال شیطانی نادیدنی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/the-invisible-man-reviewe/" }, { "type": "p", "text": "جیسون بلوم ، بنیان‌گذار و مدیر شرکت بلوم‌هاوس گفت:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«الیزابت نه‌تنها یکی از بهترین بازیگرهای نسل خود و همکاری فوق‌العاده است، بلکه یکی از طرفداران سرسخت این ژانر به‌حساب می‌آید.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کتاب «خانم مارس» ماه آگوست امسال در آمریکا منتشر خواهد شد. الیزابت ماس و لینزی مک‌منس از طرف شرکت «لاو اند اسکوآلر پیکچرز» تهیه‌کننده‌های فیلم خواهند بود. جیسون بلوم هم از سوی شرکت بلوم‌هاوس تهیه‌کننده خواهد بود. ویرجینیا فیتو ، کارلا هکن و بئا سکوئرا مدیران تولید فیلم سینمایی «خانم مارس» هستند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نگاهی به سریال انیمیشنی کمپ تابستانی در جزیره | لطیف و دلچسب
[ { "type": "ilink", "text": "در دنیایی که هر روزش ناامیدکننده‌تر از روز قبل است، سریال انیمیشنی کمپ تابستانی در جزیره (با نام اصلی Summer Camp Island) یکی از لطیف‌ترین و دلچسب‌ترین سریال‌هاست؛ سریالی که مخاطب به‌واقع از تماشای آن غافلگیر می‌شود و به مرور احساس خوبی از آن دریافت می‌کند؛ بدین گونه که شما پس از تماشای یکی دو قسمت و آگاهی نصفه‌و‌نیمه از داستان، فکر می‌کنید که این انیمیشن صرفاً مجموعه‌های هم‌سبک خود را تکرار کرده، اما اندکی بعد متوجه می‌شوید که انگار با چیزی عظیم‌تر و جالب‌تر طرف هستید. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی به سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» داشته باشیم.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "امروزه، بسیاری از سریال‌های انیمیشنی از جلوه‌های بصری‌، طولانی‌کردن بی‌دلیل داستان و حتی شوخی‌های نسل جوان برای جلب مخاطب استفاده می‌کنند؛ اما سریال «کمپ تابستانی در جزیره» با فراهم‌کردن محیطی آرام و راحت تلاش می‌کند که شما بیشتر فکر کنید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو ببینید: تام و جری", "ref": "https://www.filimo.com/m/iDHjz/%D8%AA%D8%A7%D9%85+%D9%88+%D8%AC%D8%B1%DB%8C" }, { "type": "ilink", "text": "خلاصۀ داستان بسیار ساده و روان است. اسکار و دوست صمیمی‌اش، که از قضا یک جوجه‌تیغی است، به کمپی تابستانی در جزیره می‌روند. کمی طول می‌کشد تا والدین از آنجا خارج شوند و این جزیرۀ معمولی به جزیره‌ای جادویی تبدیل شود! البته این جادو از جنس جادویی نیست که در مجموعه فیلم‌های «هری پاتر» (با نام اصلی Harry Potter) می‌بینیم. در حقیقت، منظور این است که همه‌چیز در این جزیره چهره‌ای جادویی دارد.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%87%d8%b1%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%aa%d8%b1/" }, { "type": "p", "text": "تمرکز سریال در قسمت اول بیشتر روی هیجان اسکار از ورود به چنین دنیایی است و مدام فکر می‌کند که آیا از پس کنترل این شرایط عجیب برمی‌آید یا نه. یکی از شخصیت‌های دیگر این انیمیشن، آلیس، جادوگری است که می‌خواهد همه‌چیز بامزه و شیرین باشد. بر این اساس، حتی اگر خود آن شیء علاقه‌ای به این موضوع نداشته باشد، درنهایت، باز هم به موجودی شیرین و بامزه‌ تبدیل می‌شود! با این توضیحات، شاید باز هم فکر کنید که این انیمیشن بیشتر به ژانر ترسناک نزدیک است، اما نگران نباشید، شما با سریالی دیدنی و بامزه طرف هستید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شاید فکر کنید با مجموعه‌ای ترسناک طرف هستید، اما سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» بیش از آنکه ترسناک باشد، شیرین است. حتی پیژامۀ اسکار هم می‌تواند در این سریال حرف بزند!", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "انیمیشن «کمپ تابستانی در جزیره» روایتگر نمایی از زندگی واقعی است. در این سریال، ما با هجمه‌ای از صحنه‌های خنده‌دار و طنز فراوان در قسمت‌های گوناگون مواجه نیستیم و مخاطب احتمالاً بابت بسیاری از صحنه‌های بامزۀ این مجموعه هیجان‌زده نمی‌شود؛ اما این سریال شما را آسوده‌خاطر می‌کند و موقعیتی راحت برایتان فراهم می‌‌آورد تا با ضربه‌ای جالب‌تر و عمیق‌تر شما را هیجان‌زده کند؛ ضربه‌ای که البته چندان اغراق‌شده نیست و حس بدی به مخاطب نمی‌دهد. سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» چیزی شبیه سریال « دنیای استیون » (با نام اصلی Steven Universe) است و بالا و پایین احساسی چندانی ندارد. در حقیقت، بیشتر شبیه سفری دل‌انگیز روی ابرهاست.", "ref": "https://www.filimo.com/m/0x14s/%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C+%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%88%D9%86%3A+%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی سریال انیمیشنی «مخالفان خورشیدی»، رقیب سرسخت «ریک و مورتی»", "ref": "https://www.filimo.com/shot/solar-opposites-review/" }, { "type": "p", "text": "در این روزها که همه‌چیز درگیر بحران شده و فضای جهان غمگین است، این سریال می‌تواند احساس خوبی در مخاطب ایجاد کند، اما فقط به دنبال این هدف نیست. سریال «کمپ تابستانی در جزیره» دقایقی را به بررسی این سؤال اختصاص می‌دهد که «چرا ما دربارۀ بسیاری از اتفاقات به شکل پیش‌فرض احساس و واکنشی مشخص داریم و اگر این احساسات و واکنش‌ها تغییر کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟!»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اولین قسمت از این مجموعه پیام خوبی را به مخاطب منتقل می‌کند. در این قسمت، ما یاد می‌گیریم که دادن شانسی دوباره به موضوعات و مسائلی که در ابتدا از چشممان افتاده‌‌اند، تا چه اندازه خوب است. سؤال دومی که در این سریال با آن مواجه می‌شویم به میزان درک و شناخت ما از آدم‌های اطرافمان و تصمیماتی مرتبط می‌شود که برخلاف خواسته‌ی آن‌ها برایشان می‌گیریم.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پیش‌بینی نامزدهای بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۲۱ را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b2%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%86-%d8%a7%d8%b3%da%a9%d8%a7%d8%b1-2021/" }, { "type": "p", "text": "سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» نسبت به انتظارات شما از انیمیشن‌های کوتاه‌ امروزی، خاص‌تر و جالب‌تر عمل می‌کند. این موضوع خصوصاً در قسمت‌هایی که فقط ۱۱ دقیقه‌اند، بیشتر به چشم می‌آید. در صحنه‌های کوتاهی مثل زمانی‌که پیژامۀ اسکار به حرف می‌آید یا زمانی‌که ماه از تماشای تک‌تک آدم‌های روی زمین خوشحال است، می‌توانیم این خصوصیات منحصر‌به‌فرد را در سریال تماشا کنیم. این انیمیشن نیز شبیه سریال «سه خرس ساده‌لوح» (با نام اصلی We Bare Bears)، محصول شرکت کارتون نتورک است و آغوشش را به روی مخاطبان باز گذاشته است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Den of Geek", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نگاهی به سریال انیمیشنی کمپ تابستانی در جزیره | لطیف و دلچسب
[ { "type": "ilink", "text": "در دنیایی که هر روزش ناامیدکننده‌تر از روز قبل است، سریال انیمیشنی کمپ تابستانی در جزیره (با نام اصلی Summer Camp Island) یکی از لطیف‌ترین و دلچسب‌ترین سریال‌هاست؛ سریالی که مخاطب به‌واقع از تماشای آن غافلگیر می‌شود و به مرور احساس خوبی از آن دریافت می‌کند؛ بدین گونه که شما پس از تماشای یکی دو قسمت و آگاهی نصفه‌و‌نیمه از داستان، فکر می‌کنید که این انیمیشن صرفاً مجموعه‌های هم‌سبک خود را تکرار کرده، اما اندکی بعد متوجه می‌شوید که انگار با چیزی عظیم‌تر و جالب‌تر طرف هستید. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی به سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» داشته باشیم.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "امروزه، بسیاری از سریال‌های انیمیشنی از جلوه‌های بصری‌، طولانی‌کردن بی‌دلیل داستان و حتی شوخی‌های نسل جوان برای جلب مخاطب استفاده می‌کنند؛ اما سریال «کمپ تابستانی در جزیره» با فراهم‌کردن محیطی آرام و راحت تلاش می‌کند که شما بیشتر فکر کنید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو ببینید: تام و جری", "ref": "https://www.filimo.com/m/iDHjz/%D8%AA%D8%A7%D9%85+%D9%88+%D8%AC%D8%B1%DB%8C" }, { "type": "ilink", "text": "خلاصۀ داستان بسیار ساده و روان است. اسکار و دوست صمیمی‌اش، که از قضا یک جوجه‌تیغی است، به کمپی تابستانی در جزیره می‌روند. کمی طول می‌کشد تا والدین از آنجا خارج شوند و این جزیرۀ معمولی به جزیره‌ای جادویی تبدیل شود! البته این جادو از جنس جادویی نیست که در مجموعه فیلم‌های «هری پاتر» (با نام اصلی Harry Potter) می‌بینیم. در حقیقت، منظور این است که همه‌چیز در این جزیره چهره‌ای جادویی دارد.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%87%d8%b1%db%8c-%d9%be%d8%a7%d8%aa%d8%b1/" }, { "type": "p", "text": "تمرکز سریال در قسمت اول بیشتر روی هیجان اسکار از ورود به چنین دنیایی است و مدام فکر می‌کند که آیا از پس کنترل این شرایط عجیب برمی‌آید یا نه. یکی از شخصیت‌های دیگر این انیمیشن، آلیس، جادوگری است که می‌خواهد همه‌چیز بامزه و شیرین باشد. بر این اساس، حتی اگر خود آن شیء علاقه‌ای به این موضوع نداشته باشد، درنهایت، باز هم به موجودی شیرین و بامزه‌ تبدیل می‌شود! با این توضیحات، شاید باز هم فکر کنید که این انیمیشن بیشتر به ژانر ترسناک نزدیک است، اما نگران نباشید، شما با سریالی دیدنی و بامزه طرف هستید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شاید فکر کنید با مجموعه‌ای ترسناک طرف هستید، اما سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» بیش از آنکه ترسناک باشد، شیرین است. حتی پیژامۀ اسکار هم می‌تواند در این سریال حرف بزند!", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "انیمیشن «کمپ تابستانی در جزیره» روایتگر نمایی از زندگی واقعی است. در این سریال، ما با هجمه‌ای از صحنه‌های خنده‌دار و طنز فراوان در قسمت‌های گوناگون مواجه نیستیم و مخاطب احتمالاً بابت بسیاری از صحنه‌های بامزۀ این مجموعه هیجان‌زده نمی‌شود؛ اما این سریال شما را آسوده‌خاطر می‌کند و موقعیتی راحت برایتان فراهم می‌‌آورد تا با ضربه‌ای جالب‌تر و عمیق‌تر شما را هیجان‌زده کند؛ ضربه‌ای که البته چندان اغراق‌شده نیست و حس بدی به مخاطب نمی‌دهد. سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» چیزی شبیه سریال « دنیای استیون » (با نام اصلی Steven Universe) است و بالا و پایین احساسی چندانی ندارد. در حقیقت، بیشتر شبیه سفری دل‌انگیز روی ابرهاست.", "ref": "https://www.filimo.com/m/0x14s/%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C+%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%88%D9%86%3A+%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی سریال انیمیشنی «مخالفان خورشیدی»، رقیب سرسخت «ریک و مورتی»", "ref": "https://www.filimo.com/shot/solar-opposites-review/" }, { "type": "p", "text": "در این روزها که همه‌چیز درگیر بحران شده و فضای جهان غمگین است، این سریال می‌تواند احساس خوبی در مخاطب ایجاد کند، اما فقط به دنبال این هدف نیست. سریال «کمپ تابستانی در جزیره» دقایقی را به بررسی این سؤال اختصاص می‌دهد که «چرا ما دربارۀ بسیاری از اتفاقات به شکل پیش‌فرض احساس و واکنشی مشخص داریم و اگر این احساسات و واکنش‌ها تغییر کنند، چه اتفاقی رخ می‌دهد؟!»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اولین قسمت از این مجموعه پیام خوبی را به مخاطب منتقل می‌کند. در این قسمت، ما یاد می‌گیریم که دادن شانسی دوباره به موضوعات و مسائلی که در ابتدا از چشممان افتاده‌‌اند، تا چه اندازه خوب است. سؤال دومی که در این سریال با آن مواجه می‌شویم به میزان درک و شناخت ما از آدم‌های اطرافمان و تصمیماتی مرتبط می‌شود که برخلاف خواسته‌ی آن‌ها برایشان می‌گیریم.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پیش‌بینی نامزدهای بهترین انیمیشن اسکار ۲۰۲۱ را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b2%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%86-%d8%a7%d8%b3%da%a9%d8%a7%d8%b1-2021/" }, { "type": "p", "text": "سریال انیمیشنی «کمپ تابستانی در جزیره» نسبت به انتظارات شما از انیمیشن‌های کوتاه‌ امروزی، خاص‌تر و جالب‌تر عمل می‌کند. این موضوع خصوصاً در قسمت‌هایی که فقط ۱۱ دقیقه‌اند، بیشتر به چشم می‌آید. در صحنه‌های کوتاهی مثل زمانی‌که پیژامۀ اسکار به حرف می‌آید یا زمانی‌که ماه از تماشای تک‌تک آدم‌های روی زمین خوشحال است، می‌توانیم این خصوصیات منحصر‌به‌فرد را در سریال تماشا کنیم. این انیمیشن نیز شبیه سریال «سه خرس ساده‌لوح» (با نام اصلی We Bare Bears)، محصول شرکت کارتون نتورک است و آغوشش را به روی مخاطبان باز گذاشته است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Den of Geek", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
ست مک‌فارلن در حال ساخت سریال درام «بادهای جنگ» است
[ { "type": "p", "text": "ست مک‌فارلن اوایل امسال راه خود را از شرکت «تلویزیون بیستم» جدا کرد و مجموعه قرارداد سودآوری به ارزش ۲۰۰ ملیون دلار با شرکت «ان‌بی‌سی یونیورسال» بست. اولین پروژه او با همکاری این شرکت کمی غیرمنتظره است؛ یک سریال درام جنگی و حماسی که بر اساس مجموعه‌ای از رمان‌های تاریخی ساخته می‌شود. مک‌فارلن با اقتباس از دو رمان «بادهای جنگ» و «جنگ و خاطره»، نوشته هرمان ووک (نویسنده برنده جایزه پولیتزر) که به جنگ جهانی دوم می‌پردازند، سریال درام «بادهای جنگ» را برای شرکت «یونیورسال کانتنت پروداکشنز» خواهد ساخت. شرکت «یونیورسال کانتنت پروداکشنز» قصد دارد این پروژه را برای توزیع در تلویزیون‌های کابلی، شبکه‌ای و سرویس‌های پخش اینترنتی خریداری کند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بهترین فیلم های درام که باید ببینید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/10-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%AF%D9%87%D9%87-2010/" }, { "type": "p", "text": "طبق گزارش خبرگزاری «گزارشگران هالیوود»، مک‌فارلن به همراه ست فیشر (تهیه‌کننده سریال «روان‌پزشک» با عنوان اصلی The Alienist) نویسنده و مدیر تولید این پروژه خواهد بود. داستان سریال درام «بادهای جنگ» (با عنوان اصلی «The Winds of War») درباره یک شخصیت خیالی به نام پاگ است که فرماندهی نیروی دریایی آمریکا را برعهده دارد. او به همراه خانواده‌اش در دوران جنگ جهانی دوم به سر می‌برد و این درحالیست که پاگ شخصاً با چهره‌های تاریخی واقعی مانند فرانکلین روزولت و آدولف هیتلر مراوده دارد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو تماشا کنید: فیلم جنگی", "ref": "https://www.filimo.com/tag/action_war/%D8%A7%DA%A9%D8%B4%D9%86%20%20%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «آب‌های تیره»؛ میراث آمریکایی‌ها از جنگ جهانی دوم", "ref": "https://www.filimo.com/shot/dark-waters-review/" }, { "type": "p", "text": "ست مک‌فارلن گفت:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«من از سال‌ها پیش طرفدار پر و پا قرص کتاب‌های حماسی هرمان ووک درباره جنگ جهانی دوم هستم بنابراین نمی‌توانم برای شروع همکاری‌ام با «یونیورسال کانتنت پروداکشنز» پروژه هیجان‌انگیزتری از اقتباس کتاب «بادهای جنگ» ووک را تصور کنم. فضایی که کتاب‌های او از سرسختی گروه‌های کوچک انسان‌ها در رویارویی با تحولات جهانی در مقیاس بزرگ ترسیم می‌کند، بیشتر از هر زمان دیگری با شرایط امروز مرتبط است. در اولین دیداری که با داون اولمستد (رئیس شرکت یونیورسال کانتنت پروداکشنز ) داشتم برای پروژه به توافق رسیدیم و من متوجه شدم که خانواده او هم عضو نیروی دریایی آمریکا بوده‌اند. این پروژه در هماهنگی کامل با تیم او در شرکت یونیورسال ساخته می‌شود و با نظارت او به نتیجه خواهد رسید. ما بی‌صبرانه منتظر شروع کار هستیم.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پیش از این هم در سال ۱۹۸۳ اقتباس مشهور دیگری از رمان «بادهای جنگ» در شبکه اِی‌بی‌سی ساخته شده بود. در آن مجموعه، رابرت میچام در نقش پاگ بازی کرده است. آن مینی‌سریال حماسی ۱۵ ساعته نامزد دریافت ۱۱ جایزه امی و پربیننده‌ترین مینی‌سریال زمان خود شد؛ پس مک‌فارلن برای پر کردن جای خالی آن کار سختی در پیش رو دارد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم «سگ تازی» با بازی تام هنکس در نقش فرمانده نیروی دریایی آمریکا در جنگ جهانی دوم", "ref": "https://www.filimo.com/shot/greyhound-review/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:گفت‌وگوی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مصاحبه با روزی اودانل به بهانه بازی در سریال همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد
[ { "type": "p", "text": "سریال همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد (با عنوان اصلی «I Know This Much Is True») به کارگردانی درک سیانفرنس و بر اساس رمانی مشهور به همین نام، به قلم والی لمب ، ساخته شده است. این مینی سریال شش‌قسمتی از شبکه اچ‌بی‌او پخش می‌شود و داستان دو برادر دوقلوی همسان به نام‌های دومینیک و توماس بردسی و اتفاقات گوناگون زندگی آن دو را روایت می‌کند. نقش هر دو برادر را مارک رافلو ایفا می‌کند و روزی اودانل در قالب مددکار اجتماعی آنها، به خوبی توانسته حرفه‌ای سخت که معمولاً به‌درستی مورد قدردانی قرار نمی‌گیرد را به تصویر بکشد. به همین بهانه، مجله کلایدر مصاحبه‌ای با روزی اودانل ترتیب داده است. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%84%D9%88" }, { "type": "p", "text": "سریال «همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد» با بازگو‌کردن زندگی این دو برادر در اوایل دهۀ ۱۹۹۰، نمایی از فداکاری‌ و بخشش در روابط خانوادگی را به ما نشان می‌دهد. این مجموعه با گذشت زمان، تأثیر این دو عنصر را که به‌واسطه مشکلات روحی روانی یکی از آن‌ دو برادر ایجاد شده، برای ما بازگو می‌کند و ما می‌توانیم تأثیرات یک بیماری یا درگیری روحی را، چه در خود فرد بیمار و چه در اطرافیانش، به‌خوبی مشاهده کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل در سریال «همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد» نقش یک مددکار اجتماعی به نام لیزا شفر را بازی می‌کند. او پیش‌تر در سریال کمدی «SMILF» ایفای نقش کرده بود و بی‌شک این موضوع بر انتخاب نهایی سیانفرنس تأثیرگذار بوده است. در مصاحبه تلفنی وب‌سایت کلایدر با او، اودانل از اولین ملاقاتش با این کارگردان و سخت‌ترین و پرچالش‌ترین روزِ فیلم‌برداری و موارد بسیار دیگر می‌گوید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این سریال و این نقش چطور سر راه تو قرار گرفت؟ پیش از انتخاب، فقط بخش کمی از فیلم‌نامه را خواندی یا به کل فیلم‌نامه دسترسی داشتی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل : در واقع، من یک جمله هم از فیلم‌نامه نمی‌دانستم. پروسۀ انتخاب من برای این نقش بسیار جالب بود. یک روز مدیر برنامه‌ام زنگ زد و گفت درک سیانفرنس می‌خواهد ملاقاتی با او داشته باشی. من کتاب را خوانده بودم، ولی نه می‌دانستم که سیانفرنس چطور مرا پیدا کرده و نه می‌دانستم برای چه‌کاری با من تماس گرفته است. در جریان آن قرار ملاقات دو‌ساعته در دفتر، ما دربارۀ هر چیزی حرف زدیم، به‌جز فیلم‌نامه. فقط درک از من پرسید که آیا می‌توانم موهایم را خیلی خیلی کوتاه کنم و خب، من هم مشکلی نداشتم. بعدتر متوجه شدم که همسر مارک رافلو ( سانرایز کوینی ) مرا در سریال «SMILF» دیده و به درک سیانفرنس پیشنهاد داده بود و این‌طور شد که پای من به آن دفتر باز شد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با تام هنکس؛ از ابتلا به کرونا تا ترس از آینده", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d8%a7%d9%85-%d9%87%d9%86%da%a9%d8%b3/" }, { "type": "p", "text": "چه زمانی توانستید به کل فیلم‌نامه دسترسی داشته باشید و بیشتر با شخصیت درون سریال آشنا شوید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل : با توجه به اینکه پیش‌تر کتاب را خوانده بودم شخصیت لیزا شفر را تا حدودی می‌شناختم؛ همچنین در دوران دبیرستان معلمی داشتم که پس از مرگ مادرم از من بسیار حمایت کرد و به نوعی در حقم مادری کرد. او پس از مدتی تدریس را رها کرد و مددکار اجتماعی شد. به همین دلیل، با شغل مددکاری اجتماعی نیز آشنا بودم. می‌دانستم که آن‌ها چه بار سنگینی بر دوش دارند و این جایگاه چقدر از لحاظ احساسی می‌تواند فرسایشی باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دربارۀ فیلم‌نامه هم باید بگویم فیلم‌نامۀ اصلی هیچ‌وقت اجرایی نشد. همۀ ما با همکاری هم و در لحظه، فیلم‌نامه را می‌نوشتیم و اجرا می‌کردیم. در ابتدا، این روند برای من بسیار ترسناک بود؛ چون پیش از نقش لیزا شفر ، تجربه‌ نقش پردیالوگ نداشتم و حفظ‌کردن صفحات متعدد فیلم‌نامه برایم بسیار سخت بود. در اولین روز، باید مقابل مارک در سکانسی بازی می‌کردم که در آن ۱۲ صفحه دیالوگ داشتم. یادم می‌آید که در همان دقایق ابتدایی پرسیدم «خط بعدی؟» و درک گفت «چی؟ چی گفتی؟» وقتی برایش توضیح دادم که بخشی از فیلم‌نامه را فراموش کردم، او گفت: «نه، این‌طوری نه. اگر بخشی از فیلم‌نامه را فراموش کردی از خودت یک چیزی بساز. یک چیزی شبیه همان نسخه‌ اصلی و مطمئن باش بقیه‌اش درست می‌شود و ناخودآگاه در مسیر می‌افتی.»", "ref": null }, { "type": "li", "text": "برای بیننده تنها راه شناخت شخصیت‌های مختلف در این سریال، تماشای تمام گفت‌وگو‌هایشان با دو برادر، دومینیک و توماس بردسی، است. به نظر تو، که بازیگر این سریال هستی، آیا ایفای چنین لحظاتی که در عین آرامش سرشار از احساسات‌اند، می‌تواند لذت‌بخش باشد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل : بله و درک دوست داشت هرچقدر که می‌توانیم این صحنه‌ها را واقعی‌تر جلوه دهیم. او می‌گفت: «برای من مهم نیست با چه روشی و چطور، فقط اصالت و حقیقت درون این صحنه‌ها را حفظ کنید. تا زمانی‌که بتوانید تشخیص دهید چه‌کاری را انجام می‌دهید یا اصلاً چرا آن را انجام می‌دهید و از طرفی، آن را واقعی و حقیقی بدانید، این سریال می‌درخشد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "درک سیانفرنس بهترین کارگردانی‌ است که تاکنون با او همکاری داشته‌ام. او صحنه‌ها را در ذهنش پردازش می‌کند و می‌داند چطور باید سکانس‌های دو‌گانۀ شخصیت‌های مارک رافلو را هدایت کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ما هم به حرف‌های درک توجه می‌کردیم. او صحنه‌ها را در ذهنش پردازش می‌کند و می‌داند چطور باید سکانس‌های دو‌گانۀ شخصیت‌های مارک رافلو را هدایت کند. به نظر من، این کار او را به فردی نابغه تبدیل کرده است. من شیوۀ فیلم‌سازی و توانایی او را در این رشته خارق‌العاده می‌دانم و از همکاری با او بسیار لذت می‌برم. او از خودش ردپا یا امضا به‌جا می‌گذارد. زمانی‌که سریال را تماشا می‌کنید، می‌توانید صداها، رفتارها و حتی شیوۀ زندگی شخصی‌اش را تشخیص دهید. او در زندگی بسیار صادق و حقیقت‌طلب است و به نظر من، این موضوع در سکانس به سکانس سریال جاری شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "معمولاً بازیگران برای ایفای هر سکانس بحث و گفت‌وگوهای گوناگونی با کارگردان دارند. آیا این موضوع دربارۀ تو هم صدق می‌کرد یا تو، بی‌نیاز از این بحث‌ها، نقشت را به‌خوبی ایفا می‌کردی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: درک روز اول به همۀ ما گفت: «خودتان را رها کنید و واقعی باشید.» با توجه به این حرف، می‌توانم بگویم بعد از آن هیچ‌یک از ما دیگر بحث یا گفت‌وگوی خاصی با او نداشتیم و به‌نظر می‌رسید همه توصیۀ او را سرلوحۀ کار خود کرده بودند. او تمام‌و‌کمال خودش را وقف سریال می‌کند و حضورش در صحنه مفید و چشمگیر است؛ چیزی را به کسی تحمیل نمی‌کند و کمی هم خجالتی است. درک به آدم‌ها و روابط خود با آن‌ها بسیار توجه دارد. همه، به‌جز من، پیش‌تر با او همکاری داشتند و تجاربشان را از کار با سیانفرنس در اختیار من می‌گذاشتند. به گفتۀ آن‌ها، درک معمولاً پس از اتمام فیلم‌برداری و پایان ساخت فیلم، همچنان روابط دوستانه‌اش را با عوامل حفظ می‌کند و من می‌توانم به‌راحتی حدس بزنم که دوستی بلند‌مدت و طولانی‌ای با او خواهم داشت.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "معمولاً کارگردان‌ها پس از همکاری با برخی بازیگران سعی می‌کنند این رابطه را حفظ کنند و در پروژه‌های بعدی از آن استفاده کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: بله و این موضوع فقط در رابطه با بازیگران صدق نمی‌کند؛ مثلاً، عوامل چهره‌پردازی در تمام فیلم‌های درک سیانفرنس با او همکاری داشته‌اند. این همکاری‌های متوالی موجب می‌شود که محیطی صمیمی و دوستانه در پشت صحنه ایجاد شود که به پیشرفت پروژه‌های سختی چون سریال «I Know This Much Is True» بسیار کمک خواهد کرد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "فضای پشت صحنه را چطور حس می‌کردی؟ به دلیل آشنایی عوامل با یکدیگر، پر از آرامش بود یا به دلیل سختی کار، فضایی سنگین با اتمسفری نه‌چندان دوستانه بر محیط حاکم بود؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: کمی از هر دو. درک به‌شدت صمیمی و خوش‌صحبت است. معمولاً وقتی منتظر آماده‌سازی صحنه برای سکانس بعدی است، زمانش را با گفت‌وگو با عوامل درباره‌ هر موضوعی پر می‌کند. در حقیقت، فضای کلی دوستانه و راحت است، اما سنگینی بار پروژه، خصوصاً از لحاظ احساسی، روی دوش بازیگران حس می‌شود. سنگینی این بار برای من هم وجود داشت؛ به‌‌ویژه اینکه به‌جز چند سکانس کوتاه، مابقی صحنه‌ها را صرفاً در مقابل مارک ایفای نقش کرده‌ام.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یکی از دلایلی که باعث سخت‌تر‌شدن اوضاع می‌شود لوکیشن اصلی است؛ بخش‌های زیادی از سریال، در یک بیمارستان روان‌درمانی و مرکز بیماری‌های روحی روانی واقعی فیلم‌برداری شده است‌. تبعات حضور در چنین محیطی بسیار سخت و سنگین است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بیدار شدن‌های صبح زود، پیش از طلوع آفتاب، و حرکت‌ به سمت این لوکیشن، بی‌شک، فشار روانی بسیاری روی همۀ ما داشت؛ اما درنهایت، با وجود تمام این فشارها، درک سیانفرنس این شرایط سخت را برای همۀ ما تعدیل ‌کرد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آنچه جذابیت شخصیت لیزا شفر را دوچندان می‌کرد، صداقت همه‌جانبۀ او بود. شفر صرفاً به دنبال فهمیدن نقاط‌ضعف آدم‌ها نبود. او پس از درک مشکلات هرکس، به معنای واقعی کلمه، با آن‌ها همدرد بود. این ویژگی ساختۀ خود روزی اودانل بود یا به‌واسطۀ آنچه در فیلم‌نامه از تو خواسته شده بود، ایفا شد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: به نظر من، این ویژگی لیزا شفر نه حاصل عملکرد من است و نه فیلم‌نامه. این خصلت برگرفته از همان معلم دوران نوجوانی من است که بعدها مددکار اجتماعی شد. شخصیت او بسیار دلسوز و دوست‌داشتنی بود. دربارۀ هرکس و هر چیز احساس مسئولیت می‌کرد. او رسالتش را در زندگی فهمیده بود و در انجام‌دادن آن کوتاهی نمی‌کرد. البته در این زمینه هم‌بازی بودن با مارک نیز بی‌تأثیر نبود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همراهی با او شبیه انجام‌دادن بازی پینگ‌پنگ بود. دیده‌اید که بازیکنان مسابقات المپیک چطور توپ را از سمتی به‌سمت دیگر می‌فرستند تا جایی که شما از خودتان می‌پرسید: «چطور همچین چیزی ممکن است؟!» مارک رافلو شبیه آن بازیکنان است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همراهی با بازیگر باهوش و هنرمندی چون مارک رافلو، افتخاری بود که در این سریال نصیب من شد. این دو عامل موجب شدند من به‌راحتی بتوانم نقش افرادی را درک کنم که به بیماران روحی روانی یا حتی کسانی که مشکلات روحی کوچکی دارند، کمک می‌کنند. سپس با دلسوزی توأم با واقع‌نگری آن نقش را ایفا کنم.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "در حقیقت، فقط افراد خاصی هستند که می‌توانند در چنین مشاغلی خدمت‌رسانی کنند. تو فکر می‌کنی چرا لیزا شفر علاوه بر اینکه زنی مسئول است و درک بالایی از اطرافیانش دارد، حتی در شغلش هم بسیار موفق است؟ از طرفی، علاقه‌ی جزئی او را به یکی از شخصیت‌های داستان را چطور توجیه می‌کنی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: در بخشی از نسخۀ نهایی، دومینیک به لیزا می‌گوید: «چرا مشکلات من تا این حد برای تو مهم است؟» و لیزا در پاسخ می‌گوید: «تو در این دنیا تنها کسی نیستی که در خانواده‌ات فردی مبتلا به بیماری‌های روحی روانی داری و با مشکلات ناشی از آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنی.» من فکر می‌کنم احتمالاً مادر، پدر یا کسی در زندگی او بوده که از مشکلات روحی روانی رنج می‌برده و او در چنین محیطی بزرگ شده است. برای همین به‌درستی می‌داند که در مقابله با این افراد دقیقاً چه رفتاری باید داشته باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یک روز توماس را ملاقات می‌کند و متوجه عمق بیماری او می‌شود و روز بعد، با برادر او آشنا می‌شود؛ کسی که از لحاظ ظاهری با توماس مو نمی‌زند. طبعاً هضم این موضوع و ساده‌گرفتن آن چندان راحت نیست. به نظر من، او پیش از دومینیک و توماس مراجعه‌کنندگان دوقلو نداشته و فکر نمی‌کنم در میان اعضای خانواده‌اش نیز فردی مثل دومینیک وجود داشته باشد. معمولاً زمانی که بیماران روحی روانی به دلیل مشکلات رفتاری باید بستری ‌شوند، اعضای خانواده خسته‌تر و بی‌حوصله‌تر از آن هستند که بخواهند با شرایط جدید مقابله کنند و برای عزیزانشان بجنگند؛ اما در این داستان، دومینیک خلاف این قاعده عمل می‌کند. من فکر می‌کنم این موضوع دلیل خوبی برای گرایش احساسی لیزا شفر به دومینیک است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد مینی سریال «منابع غیرانسانی» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/inhuman-resources-review/" }, { "type": "p", "text": "در طول فیلم‌برداری آیا روزی سخت یا دشواری داشتید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل : روز برگزاری مراسم ختم بسیار دشوار بود. بیرون به‌شدت باران می‌بارید و همه‌جا خیس، خاکستری و افسرده‌کننده بود. خانه‌ای که در آن فیلم‌برداری می‌کردیم بسیار کوچک بود و از آنجایی که درک به‌شدت به اصالت و حقیقت در فیلم‌سازی بها می‌دهد، حتی اجازه نداد اصلاحی کوچک در طراحی خانه انجام دهیم یا حتی یک دیوار را برداریم. در نتیجه، ما تمام فیلم‌برداری را در خانه‌ای صددرصد واقعی انجام دادیم. روز بسیار طاقت‌فرسا و غمگینی بود. آن صحنه برای ما مصیبتی تمام‌عیار بود. تک‌تک ما با تمام سرخوردگی‌ها و تمام آرزوهای از‌دست‌رفته‌مان در آن صحنه بازی کردیم و به همین دلیل، آن روز یکی از سخت‌ترین روزهای کاری من محسوب می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تو پس از ایفای نقش در سریال «SMILF»، با ژانری کاملاً کمدی و طنز، به فضای سریال درام «I Know This Much Is True» آمدی. خودت دوست داشتی از فضایی تا آن حد طنز به محیطی بسیار درام و سنگین بیایی؟ این موضوع خود‌خواسته بود یا صرفاً موقعیتی ناخواسته؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: در حقیقت از آنجایی که دارم به شصت‌سالگی پا می‌گذارم، می‌توانم حس کنم نقش‌های پیشنهادی کم‌کم به‌سمت درام حرکت می‌کنند. البته سریال «SMILF» به همان اندازه که طنز بود، به درام هم می‌پرداخت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در حال حاضر و در این موقعیت شغلی، آیا حس می‌کنی هنوز کاری هست که همیشه دلت می‌خواسته انجام دهی و انجام نداده‌ای؟ بازی در ژانر خاصی یا ایفای نقشِ شخصیتی با ویژگی‌هایی متفاوت، مثلاً نقشی تاریخی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: در واقع، من به نقش‌های ژانر درام بسیار علاقه‌مندم و بسیار خوشحالم که می‌توانم در فیلم‌ها و سریال‌هایی کاملاً درام و بدون ذره‌ای کمدی ایفای نقش کنم. البته دربارۀ نقش یا ژانر خاصی تعصب ندارم و هر پیشنهاد احتمالی را بررسی خواهم کرد. امیدوارم نقش‌های بیشتری مشابه شخصیت لیزا شفر در ادامۀ مسیر کاری‌ام وجود داشته باشد؛ اما همان‌طور که می‌دانید در دنیای سینما هیچ‌چیزی را نمی‌توان پیش‌بینی کرد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با کیرا نایتلی؛ از فیلم «بدرفتاری» تا کار با کارگردانان زن", "ref": "https://www.filimo.com/shot/keira-knightley-interview/" }, { "type": "p", "text": "ایفای نقش‌های مختلفی را در کارنامه‌ات داری؛ اما در تمام این سال‌ها، آیا شده نظرت دربارۀ برخی نقش‌هایت تغییر کرده باشد؟ آیا می‌توان گفت که سلیقۀ تو در طول این سال‌ها تغییر کرده است؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: من سال‌های طولانی در نقش تکراری یک دوست بامزه و باحال در فیلم‌های مختلف ظاهر شده‌ام. البته از این موضوع ناراحت نیستم؛ زیرا انتخاب‌های من در گذشته بوده که مسیر شغلی مرا شکل داده‌ است. نقش‌های درام، اغلب مناسبِ زنان ۳۰، ۴۰ ساله یا دارای سن بیشتر است و به بازیگرانی چون من نمی‌رسد. معمولاً این نقش‌ها متعلق به زنان خوش‌چهره‌ای است که عموم جامعه از تماشای آن‌ها در فیلم‌ها خوششان می‌آید. برای همین بسیار خوشحال و راضی‌ام که نقش لیزا شفر را به‌دست آوردم. هرگاه فیلم‌هایی را می‌بینم که می‌توانستم در آن‌ها حضور داشته باشم، با مدیر برنامه‌ام تماس می‌گیرم و به او می‌گویم: «چرا هیچ‌وقت فرصت خواندن این فیلم‌نامه به من نرسید؟» یا «چرا هیچ‌وقت مصاحبه‌ای برای من ترتیب ندادی؟»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما با گذر زمان و به دلیل افزایش تجربه‌ام در این حرفه می‌توانم بگویم چندان هم بی‌نصیب نبوده‌ام. من خوش‌شانس بودم که از ۲۰ سالگی تا‌ امروز، که نزدیک به ۶۰ سال دارم، توانسته‌ام در دنیای بازیگری خودم را حفظ کنم. باورش برای خودم سخت و به زبان آوردنش سخت‌تر است، اما به هر حال من ۵۸ساله شدم.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:گفت‌وگوی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مصاحبه با روزی اودانل به بهانه بازی در سریال همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد
[ { "type": "p", "text": "سریال همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد (با عنوان اصلی «I Know This Much Is True») به کارگردانی درک سیانفرنس و بر اساس رمانی مشهور به همین نام، به قلم والی لمب ، ساخته شده است. این مینی سریال شش‌قسمتی از شبکه اچ‌بی‌او پخش می‌شود و داستان دو برادر دوقلوی همسان به نام‌های دومینیک و توماس بردسی و اتفاقات گوناگون زندگی آن دو را روایت می‌کند. نقش هر دو برادر را مارک رافلو ایفا می‌کند و روزی اودانل در قالب مددکار اجتماعی آنها، به خوبی توانسته حرفه‌ای سخت که معمولاً به‌درستی مورد قدردانی قرار نمی‌گیرد را به تصویر بکشد. به همین بهانه، مجله کلایدر مصاحبه‌ای با روزی اودانل ترتیب داده است. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%84%D9%88" }, { "type": "p", "text": "سریال «همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد» با بازگو‌کردن زندگی این دو برادر در اوایل دهۀ ۱۹۹۰، نمایی از فداکاری‌ و بخشش در روابط خانوادگی را به ما نشان می‌دهد. این مجموعه با گذشت زمان، تأثیر این دو عنصر را که به‌واسطه مشکلات روحی روانی یکی از آن‌ دو برادر ایجاد شده، برای ما بازگو می‌کند و ما می‌توانیم تأثیرات یک بیماری یا درگیری روحی را، چه در خود فرد بیمار و چه در اطرافیانش، به‌خوبی مشاهده کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل در سریال «همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد» نقش یک مددکار اجتماعی به نام لیزا شفر را بازی می‌کند. او پیش‌تر در سریال کمدی «SMILF» ایفای نقش کرده بود و بی‌شک این موضوع بر انتخاب نهایی سیانفرنس تأثیرگذار بوده است. در مصاحبه تلفنی وب‌سایت کلایدر با او، اودانل از اولین ملاقاتش با این کارگردان و سخت‌ترین و پرچالش‌ترین روزِ فیلم‌برداری و موارد بسیار دیگر می‌گوید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این سریال و این نقش چطور سر راه تو قرار گرفت؟ پیش از انتخاب، فقط بخش کمی از فیلم‌نامه را خواندی یا به کل فیلم‌نامه دسترسی داشتی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل : در واقع، من یک جمله هم از فیلم‌نامه نمی‌دانستم. پروسۀ انتخاب من برای این نقش بسیار جالب بود. یک روز مدیر برنامه‌ام زنگ زد و گفت درک سیانفرنس می‌خواهد ملاقاتی با او داشته باشی. من کتاب را خوانده بودم، ولی نه می‌دانستم که سیانفرنس چطور مرا پیدا کرده و نه می‌دانستم برای چه‌کاری با من تماس گرفته است. در جریان آن قرار ملاقات دو‌ساعته در دفتر، ما دربارۀ هر چیزی حرف زدیم، به‌جز فیلم‌نامه. فقط درک از من پرسید که آیا می‌توانم موهایم را خیلی خیلی کوتاه کنم و خب، من هم مشکلی نداشتم. بعدتر متوجه شدم که همسر مارک رافلو ( سانرایز کوینی ) مرا در سریال «SMILF» دیده و به درک سیانفرنس پیشنهاد داده بود و این‌طور شد که پای من به آن دفتر باز شد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با تام هنکس؛ از ابتلا به کرونا تا ترس از آینده", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa%d8%a7%d9%85-%d9%87%d9%86%da%a9%d8%b3/" }, { "type": "p", "text": "چه زمانی توانستید به کل فیلم‌نامه دسترسی داشته باشید و بیشتر با شخصیت درون سریال آشنا شوید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل : با توجه به اینکه پیش‌تر کتاب را خوانده بودم شخصیت لیزا شفر را تا حدودی می‌شناختم؛ همچنین در دوران دبیرستان معلمی داشتم که پس از مرگ مادرم از من بسیار حمایت کرد و به نوعی در حقم مادری کرد. او پس از مدتی تدریس را رها کرد و مددکار اجتماعی شد. به همین دلیل، با شغل مددکاری اجتماعی نیز آشنا بودم. می‌دانستم که آن‌ها چه بار سنگینی بر دوش دارند و این جایگاه چقدر از لحاظ احساسی می‌تواند فرسایشی باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دربارۀ فیلم‌نامه هم باید بگویم فیلم‌نامۀ اصلی هیچ‌وقت اجرایی نشد. همۀ ما با همکاری هم و در لحظه، فیلم‌نامه را می‌نوشتیم و اجرا می‌کردیم. در ابتدا، این روند برای من بسیار ترسناک بود؛ چون پیش از نقش لیزا شفر ، تجربه‌ نقش پردیالوگ نداشتم و حفظ‌کردن صفحات متعدد فیلم‌نامه برایم بسیار سخت بود. در اولین روز، باید مقابل مارک در سکانسی بازی می‌کردم که در آن ۱۲ صفحه دیالوگ داشتم. یادم می‌آید که در همان دقایق ابتدایی پرسیدم «خط بعدی؟» و درک گفت «چی؟ چی گفتی؟» وقتی برایش توضیح دادم که بخشی از فیلم‌نامه را فراموش کردم، او گفت: «نه، این‌طوری نه. اگر بخشی از فیلم‌نامه را فراموش کردی از خودت یک چیزی بساز. یک چیزی شبیه همان نسخه‌ اصلی و مطمئن باش بقیه‌اش درست می‌شود و ناخودآگاه در مسیر می‌افتی.»", "ref": null }, { "type": "li", "text": "برای بیننده تنها راه شناخت شخصیت‌های مختلف در این سریال، تماشای تمام گفت‌وگو‌هایشان با دو برادر، دومینیک و توماس بردسی، است. به نظر تو، که بازیگر این سریال هستی، آیا ایفای چنین لحظاتی که در عین آرامش سرشار از احساسات‌اند، می‌تواند لذت‌بخش باشد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل : بله و درک دوست داشت هرچقدر که می‌توانیم این صحنه‌ها را واقعی‌تر جلوه دهیم. او می‌گفت: «برای من مهم نیست با چه روشی و چطور، فقط اصالت و حقیقت درون این صحنه‌ها را حفظ کنید. تا زمانی‌که بتوانید تشخیص دهید چه‌کاری را انجام می‌دهید یا اصلاً چرا آن را انجام می‌دهید و از طرفی، آن را واقعی و حقیقی بدانید، این سریال می‌درخشد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "درک سیانفرنس بهترین کارگردانی‌ است که تاکنون با او همکاری داشته‌ام. او صحنه‌ها را در ذهنش پردازش می‌کند و می‌داند چطور باید سکانس‌های دو‌گانۀ شخصیت‌های مارک رافلو را هدایت کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ما هم به حرف‌های درک توجه می‌کردیم. او صحنه‌ها را در ذهنش پردازش می‌کند و می‌داند چطور باید سکانس‌های دو‌گانۀ شخصیت‌های مارک رافلو را هدایت کند. به نظر من، این کار او را به فردی نابغه تبدیل کرده است. من شیوۀ فیلم‌سازی و توانایی او را در این رشته خارق‌العاده می‌دانم و از همکاری با او بسیار لذت می‌برم. او از خودش ردپا یا امضا به‌جا می‌گذارد. زمانی‌که سریال را تماشا می‌کنید، می‌توانید صداها، رفتارها و حتی شیوۀ زندگی شخصی‌اش را تشخیص دهید. او در زندگی بسیار صادق و حقیقت‌طلب است و به نظر من، این موضوع در سکانس به سکانس سریال جاری شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "معمولاً بازیگران برای ایفای هر سکانس بحث و گفت‌وگوهای گوناگونی با کارگردان دارند. آیا این موضوع دربارۀ تو هم صدق می‌کرد یا تو، بی‌نیاز از این بحث‌ها، نقشت را به‌خوبی ایفا می‌کردی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: درک روز اول به همۀ ما گفت: «خودتان را رها کنید و واقعی باشید.» با توجه به این حرف، می‌توانم بگویم بعد از آن هیچ‌یک از ما دیگر بحث یا گفت‌وگوی خاصی با او نداشتیم و به‌نظر می‌رسید همه توصیۀ او را سرلوحۀ کار خود کرده بودند. او تمام‌و‌کمال خودش را وقف سریال می‌کند و حضورش در صحنه مفید و چشمگیر است؛ چیزی را به کسی تحمیل نمی‌کند و کمی هم خجالتی است. درک به آدم‌ها و روابط خود با آن‌ها بسیار توجه دارد. همه، به‌جز من، پیش‌تر با او همکاری داشتند و تجاربشان را از کار با سیانفرنس در اختیار من می‌گذاشتند. به گفتۀ آن‌ها، درک معمولاً پس از اتمام فیلم‌برداری و پایان ساخت فیلم، همچنان روابط دوستانه‌اش را با عوامل حفظ می‌کند و من می‌توانم به‌راحتی حدس بزنم که دوستی بلند‌مدت و طولانی‌ای با او خواهم داشت.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "معمولاً کارگردان‌ها پس از همکاری با برخی بازیگران سعی می‌کنند این رابطه را حفظ کنند و در پروژه‌های بعدی از آن استفاده کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: بله و این موضوع فقط در رابطه با بازیگران صدق نمی‌کند؛ مثلاً، عوامل چهره‌پردازی در تمام فیلم‌های درک سیانفرنس با او همکاری داشته‌اند. این همکاری‌های متوالی موجب می‌شود که محیطی صمیمی و دوستانه در پشت صحنه ایجاد شود که به پیشرفت پروژه‌های سختی چون سریال «I Know This Much Is True» بسیار کمک خواهد کرد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "فضای پشت صحنه را چطور حس می‌کردی؟ به دلیل آشنایی عوامل با یکدیگر، پر از آرامش بود یا به دلیل سختی کار، فضایی سنگین با اتمسفری نه‌چندان دوستانه بر محیط حاکم بود؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: کمی از هر دو. درک به‌شدت صمیمی و خوش‌صحبت است. معمولاً وقتی منتظر آماده‌سازی صحنه برای سکانس بعدی است، زمانش را با گفت‌وگو با عوامل درباره‌ هر موضوعی پر می‌کند. در حقیقت، فضای کلی دوستانه و راحت است، اما سنگینی بار پروژه، خصوصاً از لحاظ احساسی، روی دوش بازیگران حس می‌شود. سنگینی این بار برای من هم وجود داشت؛ به‌‌ویژه اینکه به‌جز چند سکانس کوتاه، مابقی صحنه‌ها را صرفاً در مقابل مارک ایفای نقش کرده‌ام.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یکی از دلایلی که باعث سخت‌تر‌شدن اوضاع می‌شود لوکیشن اصلی است؛ بخش‌های زیادی از سریال، در یک بیمارستان روان‌درمانی و مرکز بیماری‌های روحی روانی واقعی فیلم‌برداری شده است‌. تبعات حضور در چنین محیطی بسیار سخت و سنگین است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بیدار شدن‌های صبح زود، پیش از طلوع آفتاب، و حرکت‌ به سمت این لوکیشن، بی‌شک، فشار روانی بسیاری روی همۀ ما داشت؛ اما درنهایت، با وجود تمام این فشارها، درک سیانفرنس این شرایط سخت را برای همۀ ما تعدیل ‌کرد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آنچه جذابیت شخصیت لیزا شفر را دوچندان می‌کرد، صداقت همه‌جانبۀ او بود. شفر صرفاً به دنبال فهمیدن نقاط‌ضعف آدم‌ها نبود. او پس از درک مشکلات هرکس، به معنای واقعی کلمه، با آن‌ها همدرد بود. این ویژگی ساختۀ خود روزی اودانل بود یا به‌واسطۀ آنچه در فیلم‌نامه از تو خواسته شده بود، ایفا شد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: به نظر من، این ویژگی لیزا شفر نه حاصل عملکرد من است و نه فیلم‌نامه. این خصلت برگرفته از همان معلم دوران نوجوانی من است که بعدها مددکار اجتماعی شد. شخصیت او بسیار دلسوز و دوست‌داشتنی بود. دربارۀ هرکس و هر چیز احساس مسئولیت می‌کرد. او رسالتش را در زندگی فهمیده بود و در انجام‌دادن آن کوتاهی نمی‌کرد. البته در این زمینه هم‌بازی بودن با مارک نیز بی‌تأثیر نبود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همراهی با او شبیه انجام‌دادن بازی پینگ‌پنگ بود. دیده‌اید که بازیکنان مسابقات المپیک چطور توپ را از سمتی به‌سمت دیگر می‌فرستند تا جایی که شما از خودتان می‌پرسید: «چطور همچین چیزی ممکن است؟!» مارک رافلو شبیه آن بازیکنان است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همراهی با بازیگر باهوش و هنرمندی چون مارک رافلو، افتخاری بود که در این سریال نصیب من شد. این دو عامل موجب شدند من به‌راحتی بتوانم نقش افرادی را درک کنم که به بیماران روحی روانی یا حتی کسانی که مشکلات روحی کوچکی دارند، کمک می‌کنند. سپس با دلسوزی توأم با واقع‌نگری آن نقش را ایفا کنم.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "در حقیقت، فقط افراد خاصی هستند که می‌توانند در چنین مشاغلی خدمت‌رسانی کنند. تو فکر می‌کنی چرا لیزا شفر علاوه بر اینکه زنی مسئول است و درک بالایی از اطرافیانش دارد، حتی در شغلش هم بسیار موفق است؟ از طرفی، علاقه‌ی جزئی او را به یکی از شخصیت‌های داستان را چطور توجیه می‌کنی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: در بخشی از نسخۀ نهایی، دومینیک به لیزا می‌گوید: «چرا مشکلات من تا این حد برای تو مهم است؟» و لیزا در پاسخ می‌گوید: «تو در این دنیا تنها کسی نیستی که در خانواده‌ات فردی مبتلا به بیماری‌های روحی روانی داری و با مشکلات ناشی از آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کنی.» من فکر می‌کنم احتمالاً مادر، پدر یا کسی در زندگی او بوده که از مشکلات روحی روانی رنج می‌برده و او در چنین محیطی بزرگ شده است. برای همین به‌درستی می‌داند که در مقابله با این افراد دقیقاً چه رفتاری باید داشته باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یک روز توماس را ملاقات می‌کند و متوجه عمق بیماری او می‌شود و روز بعد، با برادر او آشنا می‌شود؛ کسی که از لحاظ ظاهری با توماس مو نمی‌زند. طبعاً هضم این موضوع و ساده‌گرفتن آن چندان راحت نیست. به نظر من، او پیش از دومینیک و توماس مراجعه‌کنندگان دوقلو نداشته و فکر نمی‌کنم در میان اعضای خانواده‌اش نیز فردی مثل دومینیک وجود داشته باشد. معمولاً زمانی که بیماران روحی روانی به دلیل مشکلات رفتاری باید بستری ‌شوند، اعضای خانواده خسته‌تر و بی‌حوصله‌تر از آن هستند که بخواهند با شرایط جدید مقابله کنند و برای عزیزانشان بجنگند؛ اما در این داستان، دومینیک خلاف این قاعده عمل می‌کند. من فکر می‌کنم این موضوع دلیل خوبی برای گرایش احساسی لیزا شفر به دومینیک است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد مینی سریال «منابع غیرانسانی» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/inhuman-resources-review/" }, { "type": "p", "text": "در طول فیلم‌برداری آیا روزی سخت یا دشواری داشتید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل : روز برگزاری مراسم ختم بسیار دشوار بود. بیرون به‌شدت باران می‌بارید و همه‌جا خیس، خاکستری و افسرده‌کننده بود. خانه‌ای که در آن فیلم‌برداری می‌کردیم بسیار کوچک بود و از آنجایی که درک به‌شدت به اصالت و حقیقت در فیلم‌سازی بها می‌دهد، حتی اجازه نداد اصلاحی کوچک در طراحی خانه انجام دهیم یا حتی یک دیوار را برداریم. در نتیجه، ما تمام فیلم‌برداری را در خانه‌ای صددرصد واقعی انجام دادیم. روز بسیار طاقت‌فرسا و غمگینی بود. آن صحنه برای ما مصیبتی تمام‌عیار بود. تک‌تک ما با تمام سرخوردگی‌ها و تمام آرزوهای از‌دست‌رفته‌مان در آن صحنه بازی کردیم و به همین دلیل، آن روز یکی از سخت‌ترین روزهای کاری من محسوب می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تو پس از ایفای نقش در سریال «SMILF»، با ژانری کاملاً کمدی و طنز، به فضای سریال درام «I Know This Much Is True» آمدی. خودت دوست داشتی از فضایی تا آن حد طنز به محیطی بسیار درام و سنگین بیایی؟ این موضوع خود‌خواسته بود یا صرفاً موقعیتی ناخواسته؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: در حقیقت از آنجایی که دارم به شصت‌سالگی پا می‌گذارم، می‌توانم حس کنم نقش‌های پیشنهادی کم‌کم به‌سمت درام حرکت می‌کنند. البته سریال «SMILF» به همان اندازه که طنز بود، به درام هم می‌پرداخت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در حال حاضر و در این موقعیت شغلی، آیا حس می‌کنی هنوز کاری هست که همیشه دلت می‌خواسته انجام دهی و انجام نداده‌ای؟ بازی در ژانر خاصی یا ایفای نقشِ شخصیتی با ویژگی‌هایی متفاوت، مثلاً نقشی تاریخی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اودانل: در واقع، من به نقش‌های ژانر درام بسیار علاقه‌مندم و بسیار خوشحالم که می‌توانم در فیلم‌ها و سریال‌هایی کاملاً درام و بدون ذره‌ای کمدی ایفای نقش کنم. البته دربارۀ نقش یا ژانر خاصی تعصب ندارم و هر پیشنهاد احتمالی را بررسی خواهم کرد. امیدوارم نقش‌های بیشتری مشابه شخصیت لیزا شفر در ادامۀ مسیر کاری‌ام وجود داشته باشد؛ اما همان‌طور که می‌دانید در دنیای سینما هیچ‌چیزی را نمی‌توان پیش‌بینی کرد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با کیرا نایتلی؛ از فیلم «بدرفتاری» تا کار با کارگردانان زن", "ref": "https://www.filimo.com/shot/keira-knightley-interview/" }, { "type": "p", "text": "ایفای نقش‌های مختلفی را در کارنامه‌ات داری؛ اما در تمام این سال‌ها، آیا شده نظرت دربارۀ برخی نقش‌هایت تغییر کرده باشد؟ آیا می‌توان گفت که سلیقۀ تو در طول این سال‌ها تغییر کرده است؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روزی اودانل: من سال‌های طولانی در نقش تکراری یک دوست بامزه و باحال در فیلم‌های مختلف ظاهر شده‌ام. البته از این موضوع ناراحت نیستم؛ زیرا انتخاب‌های من در گذشته بوده که مسیر شغلی مرا شکل داده‌ است. نقش‌های درام، اغلب مناسبِ زنان ۳۰، ۴۰ ساله یا دارای سن بیشتر است و به بازیگرانی چون من نمی‌رسد. معمولاً این نقش‌ها متعلق به زنان خوش‌چهره‌ای است که عموم جامعه از تماشای آن‌ها در فیلم‌ها خوششان می‌آید. برای همین بسیار خوشحال و راضی‌ام که نقش لیزا شفر را به‌دست آوردم. هرگاه فیلم‌هایی را می‌بینم که می‌توانستم در آن‌ها حضور داشته باشم، با مدیر برنامه‌ام تماس می‌گیرم و به او می‌گویم: «چرا هیچ‌وقت فرصت خواندن این فیلم‌نامه به من نرسید؟» یا «چرا هیچ‌وقت مصاحبه‌ای برای من ترتیب ندادی؟»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما با گذر زمان و به دلیل افزایش تجربه‌ام در این حرفه می‌توانم بگویم چندان هم بی‌نصیب نبوده‌ام. من خوش‌شانس بودم که از ۲۰ سالگی تا‌ امروز، که نزدیک به ۶۰ سال دارم، توانسته‌ام در دنیای بازیگری خودم را حفظ کنم. باورش برای خودم سخت و به زبان آوردنش سخت‌تر است، اما به هر حال من ۵۸ساله شدم.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد فیلم یادداشت عالی | سلبریتی محبوب و دستیار جویای نام
[ { "type": "ilink", "text": "در فیلم یادداشت عالی (با نام اصلی The High Note) داکوتا جانسون ایفای نقش مگی ، دستیار یک خوانندۀ معروف سبک آر اند بی، به نام گریس دیویس را بر عهده دارد. دیویس خوانندۀ محبوبی است که به اجرای کنسرت‌های زنده و اجرا‌های قدیمی و خاطره‌ساز علاقۀ فراوان دارد؛ گریس ، مدیر برنامه‌ای به نام جک دارد که نقش او را آیس کیوب ایفا کرده است. جک ، گریس را تشویق می‌کند که در وگاس اقامت کند و این موضوع مگی را به فکر می‌اندازد که شاید اکنون زمان مناسبی باشد تا گریس دیویس آلبومی ضبط‌شده در استودیو را به دنیای موسیقی عرضه کند. در نقد و بررسی فیلم «یادداشت عالی» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "داستان زنان مشهور پُرافاده و کارمندان زیردستشان، که سالیان سال برای آن‌ها کار می‌کنند و عذاب می‌کشند، دست‌مایه‌ای تکراری برای فیلم‌های بسیاری در ژانر کمدی بوده است؛ سوژه‌ای که چندان با‌مزه و جذاب نیست و در فیلم‌های دیگری نیز امتحان شده است. نمونه‌هایی از این‌گونه داستان‌ها را در فیلم‌های زیر می‌بینیم: فیلم «شیطان پرادا می پوشد» (با نام اصلی The Devil Wears Prada) با زوج مریل استریپ و آن هتوی ، و فیلم قبلی نیشا گاناترا با عنوان « آخر شب » (با نام اصلی Late Night) که در آن اما تامسون در نقش مجری قدرتمند برنامه‌های تلویزیونی در کنار میندی کالینگ قرار گرفته بود. در این فیلم، میندی کالینگ نقش نویسنده‌ای تازه‌کار و پُر‌انرژی را بازی می‌کرد.", "ref": "https://www.filimo.com/m/BlAVt/%D8%A2%D8%AE%D8%B1_%D8%B4%D8%A8" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم ساعات تابستانی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/summer-hours-review/" }, { "type": "p", "text": "فیلم یادداشت عالی، آخرین ساختۀ نیشا گاناترا، ترکیبی آشنا را به دنیای جذاب و پُر‌رقابت موسیقی کشانده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در فیلم «یادداشت عالی»، گریس دیویس ، ستارۀ یگانۀ دنیای‌ ترانه و محبوب تمامی قلب‌هاست که ایفای نقش او را تریسی الیس راس بر عهده دارد. او چنان محبوب است که مردم حتی از شنیدن ترانه‌های قدیمی او نیز به شوق می‌آیند. در سوی دیگر، مگی با نقش‌آفرینی داکوتا جانسون ، در سِمَتِ دستیار شخصی گریس حضور دارد که در قالب شخصیت وسواسی‌اش، سودای تهیه‌کننده شدن در دنیای موسیقی را در سر می‌پروراند. این آرزویی است که مگی آن را همچون رازی از دیگران مخفی کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D9%86" }, { "type": "p", "text": "علاوه بر همۀ این‌ها، مگی از طرفداران قدیمی گریس است و بنابراین موفقیت گریس در انجام‌دادن کارهای جدید او را خشنود می‌کند. از طرف دیگر، مدیر برنامه‌های گریس ، جک (با بازی آیس کیوب )، عقیده دارد که با اقامت یک‌ساله در لاس‌وگاس و اجراهای زنده موفقیتی آسان در انتظار گریس خواهد بود. او می‌گوید: «مردم جاده‌های پُر‌هیجان را دوست دارند و ما آن‌ها را به سفر در جاده‌ای پُر‌هیجان خواهیم برد.»", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Ice-Cube" }, { "type": "ilink", "text": "مروری کوتاه بر فیلم «همسران ارتشی»؛ از یک گروه کوچک تا اجرا در آلبرت هال", "ref": "https://www.filimo.com/shot/military-wives-review/" }, { "type": "p", "text": "روابط گریس و مگی ، در عین قابل پیش‌بینی بودن، شیرین است و نوعی زیباشناسی درخشان هالیوودی در سرتاسر فیلم جریان دارد. سرعت روایت فیلم مناسب و پر‌انرژی است و ریتم فیلم را حفظ می‌کند؛ در این مورد، نقطه‌ضعف فیلم جایی است که مگی اولین گام‌هایش را برای تهیه‌کنندگی، با خواننده‌ای به نام دیوید کلیف (با بازی کلوین هریسون جونیور ) برمی‌دارد. در این قسمت از داستان، نوعی کمدی رمانتیک شکل می‌گیرد و از سرعت قبلی فیلم کاسته می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مگی و دیوید در کنار یکدیگر دوست‌داشتنی هستند. آن‌ها برای اولین‌بار یکدیگر را در پلنت فانتوم ملاقات می‌کنند، در‌حالی‌که هر دو ترانۀ کالیفرنیا را در ذهن دارند؛ اما این تعامل دو‌نفره به تهدیدی برای برنامه‌های گریس دیویس تبدیل می‌شود. البته باید گفت که این ماجرا سرآغاز داستانی سرگرم‌کننده است که مخاطب می‌داند به سرانجامی خوش خواهد رسید. در واقع، به دلیل مشخص‌بودن آنچه در انتها رخ خواهد داد، تمام گره‌های ابتدایی داستان به‌نوعی تضعیف شده‌اند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم یادداشت عالی، با تغییرات به‌موقع در شیوۀ روایت خود، گاه لحظاتی درخشان می‌آفریند. در برخی صحنه‌ها، فیلم «یادداشت عالی»، مانند فیلم «آوازخوان حرفه‌ای» (با نام اصلی Pitch Perfect) به بذله‌گویی‌های سریع می‌پردازد و گاه فراز و فرودهای درام‌گونه‌ای مانند فیلم «ستاره‌ای متولد شده است» (با نام اصلی A Star Is Born) را تجربه می‌کند. نمایش روابط در دنیای آدم‌هایی که با چسبیدن به افراد مشهور امیدوارند به منفعتی برسند نیز تماشای فیلم را لذت‌بخش کرده است؛ صحنه‌ای که در آن جون داین رافائل دزدیده می‌شود ازاین‌دست سکانس‌های جذاب است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تریسی راس در نقش گریس به‌خوبی بیم و امیدها و گرمای حضور ستاره‌ای محبوب را به نمایش می‌گذارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در صحنۀ دیگر، دیپلو در گفت‌وگویی مختصر، با کلماتی بازی می‌کند که در معانی متفاوتی به‌کار می‌روند. این ایهام کلامی و صحنه‌های مشابه آن دربارۀ تهیه‌کنندگان موسیقی، در فیلم به زیبایی جلوه می‌کند. نقش فلورا گریسون نیز با شیرین‌کاری‌های بجا و درست، به‌خوبی در فیلم جا افتاده است. علاوه بر همۀ این‌ها، اطلاعات جالب، صحیح و موفقی را نیز دربارۀ صنعت موسیقی می‌توان از فیلم به‌دست آورد؛ برای نمونه، در گفت‌وگویی میان مگی و گریس ، مگی درمی‌یابد که در کل تاریخ صنعت موسیقی، از میان ۴۰ زن خوانندۀ برجسته، فقط ۵ تن موفق شده‌اند ترانه‌ای در صدر جدول ترانه‌ها داشته باشند و از میان این ۵ نفر، فقط یکی از آن‌ها سیاه‌پوست بوده است!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در پایان، باید اعتراف کرد کسی که در فیلم «یادداشت عالی» به وضوح می‌درخشد، تریسی راس در نقش گریس است؛ او در نقش ستاره‌ای محبوب به‌خوبی بیم و امیدها و گرمای حضور شخصیتش را به نمایش می‌گذارد و در کنار جذابیت جانسون ، به فیلم «یادداشت عالی» اعتباری خاص می‌بخشد. صرف‌نظر از برخی بخش‌ها، که اتفاق خاصی در فیلم نمی‌افتد، می‌توان گفت فیلم نیشا گاناترا جذاب و درخشان از کار درآمده است و موفقیت چشمگیر آن دور از انتظار نخواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
تیگ نوتارو جایگزین کریس د لیا در تیم بازیگران فیلم «ارتش مردگان» شد
[ { "type": "p", "text": "اگرچه طرفداران زک اسنایدر از انتشار نسخه ادیت‌شده فیلم «لیگ عدالت» (با عنوان اصلی ‫Justice League‬) در سال ۲۰۲۱ از اچ‌بی‌او مکس خوشحال هستند، اما به نظر می‌رسد آنها برای دیدن فیلم جدید او نیازی نیست آن‌قدر منتظر بمانند؛ در حال حاضر فیلم «ارتش مردگان» (با عنوان اصلی ‫Army of the Dead‬) به کارگردانی اسنایدر در ژانر تریلر، سرقت و زامبی برای نتفلیکس در مرحله پس‌تولید است، اما به‌تازگی اتفاقاتی باعث ضرورت تغییر در انتخاب بازیگران فیلم شده است. پس از اعلام خبر اتهام کریس د لیا به آزار جنسی دختران زیر سن قانونی، زک اسنایدر تصمیم گرفته تیگ نوتارو ، بازیگر و کمدین مورد تحسین واقع‌شده سریال «پیشتازان فضا: اکتشاف» (با عنوان اصلی ‫Star Trek: Discovery‬) و سریال «یک می‌سی‌سی‌پی» (با عنوان اصلی ‫One Mississippi‬) محصول آمازون را جایگزین د لیا در تیم بازیگران فیلم «ارتش مردگان» کند. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طبق گزارش خبرگزاری «گزارشگران هالیوود»، تیگ نوتارو برای بازی در فیلم موردانتظار «ارتش مردگان» انتخاب شده است. داستان این فیلم که بعد از همه‌گیری زامبی‌ها در لاس وگاس اتفاق می‌افتد، درباره چند مزدور است که برای انجام بزرگ‌ترین سرقتی که تابه‌حال انجام شده، خطر ورود به محوطه قرنطینه شده را می‌پذیرند. دیوید باتیستا ، الا پورنل ، آنا د لا رگه‌را ، تئو روسی ، هما قریشی ، عمری هاردویک ، هیرویوکی سانادا ، گرت دیلاهانت ، ماتیاس شوایگهوفر ، رائول کاستیلو ، نورا آرنزدر و سامانتا وین تیم بازیگران فیلم «ارتش مردگان» را تشکیل می‌دهند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با توجه به محدودیت‌های قانونی ناشی از شیوع ویروس کرونا و پراکنده شدن بازیگرها بعد از فیلمبرداری، واردکردن نوتارو به فیلم با استفاده از ترکیبی از تکنیک‌ها امکان‌پذیر خواهد شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اسنایدر سال گذشته فیلمبرداری قسمت‌های اصلی فیلم را تمام کرد، اما طبق گزارش‌های جدید، برای جا دادن نقش نوتارو ، بخش‌هایی از فیلم دوباره به‌سرعت فیلمبرداری خواهند شد. با توجه به محدودیت‌های قانونی ناشی از شیوع ویروس کرونا و پراکنده شدن بازیگرها بعد از فیلمبرداری، واردکردن نوتارو به فیلم با استفاده از ترکیبی از تکنیک‌ها امکان‌پذیر خواهد شد. برای این کار، از فیلمبرداری واقعی سکانس در مقابل بازیگرهای دیگر گرفته تا پرده سبز و جلوه‌های ویژه استفاده خواهد شد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم «مرده‌ها نمی‌میرند» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%87-%d9%87%d8%a7-%d9%86%d9%85%db%8c-%d9%85%db%8c%d8%b1%d9%86%d8%af/" }, { "type": "p", "text": "به نظر می‌رسد زامبی‌های «ارتش مردگان» تنها مرده‌های سرگردانی نیستند که با این فیلم در ارتباط هستند، چراکه زندگی حرفه‌ای کریس د لیا بعد از اتهاماتی که اخیراً علیه او مطرح شده است، نسبت به قبل دیگر در مسیر مستقیمی پیش نمی‌رود. شرکت CAA که نماینده او بود همکاری‌اش را با د لیا قطع کرده است. شرکت‌هایی مانند «کمدی سنترال» نیز بعضی از آثار د لیا را از روی وب‌سایت‌ها و سرویس‌های پخش آنلاین مانند هولو و آمازون پرایم ویدئو حذف کردند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دیدن این‌که جایگزینی او با تیگ نوتارو در نسخه نهایی چقدر قابل‌تشخیص است جالب خواهد بود. علی‌رغم این تعویض لحظه آخری، این مورد هنوز هم شاخص‌ترین پرونده انتخاب دوباره بازیگر برای یک نقش در هالیوود نیست. متمایزترین نمونه تعویض بازیگر هنوز هم متعلق به فیلم «تمام پول‌های جهان» (با عنوان اصلی All the Money in the World) به کارگردانی ریدلی اسکات است؛ تنها چند هفته قبل از اکران فیلم، کوین اسپیسی اعتبارش را از دست داد و ریدلی اسکات مجبور شد کریستوفر پلامر را جایگزین او کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تاریخ اکران فیلم «ارتش مردگان» هنوز مشخص نشده، اما اگر تا آخر سال ۲۰۲۰ شاهد انتشار آن در نتفلیکس باشیم تعجبی وجود نخواهد داشت.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: SlashFilm", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
در جشن حافظ ۹۹ چه گذشت؟
[ { "type": "p", "text": "بیستمین دوره جشن حافظ به دلیل شیوع ویروس کرونا با دوره‌های قبل تفاوت‌های اساسی داشت؛ از پخش آنلاین که منتفی شد تا پوشش متفاوت بعضی هنرمندان و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جشن حافظ ۹۹ شنبه‌شب، ۲۵ مردادماه برگزار و از برگزیدگان آن تقدیر شد. جشن حافظ از سال ۱۳۷۶ و به همت علی معلم (مدیرمسئول و سردبیر مجله سینمایی «دنیای تصویر») و آذر معماریان پایه گذاری شد و همچنان به‌صورت سالانه برای تقدیر از کلیه آثار ایرانی نمایش‌داده شده در سینماها، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی برگزار می‌شود و هنرمندان برگزیده، تندیس حافظ را دریافت می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از فوت علی معلم ، همسر او، آذر معماریان به‌همراه فرزندانش ایمان و امید ، جشن حافظ را مطابق سال‌های گذشته ادامه دادند و میزبان اهالی فرهنگ و هنر شدند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جشن حافظ ۹۹ برای رعایت پروتکل‌های بهداشتی در فضای باز برگزار شد و شبی خاطره‌انگیز رقم خورد. در ادامه، با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به نامزدها و برندگان تندیس حافظ امسال.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مروری بر فیلم های پیمان معادی | درخشش یک ستاره", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%af%db%8c/" }, { "type": "p", "text": "بهترین فیلم مستند بیستمین جشن حافظ", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «اسرار دریاچه» به کارگردانی آرمین ایثاریان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «بهارستان خانه ملت» به کارگردانی بابک بهداد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «زنانی با گوشواره‌های باروتی» به کارگردانی رضا فرهمند", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «میدان جوانان سابق» به کارگردانی مینا اکبری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «مهین» به کارگردانی محمدحسین حیدری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «تمام چیزهایی که جایشان خالیست» به کارگردانی زینب تبریزی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین چهره تلویزیونی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پژمان بازغی برای «کودک‌شو»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– محمد دلاوری برای «تهران ۲۰»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سروش صحت برای «کتاب باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– علی ضیا برای «فرمول یک»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– محمدرضا علیمردانی برای «چهل تیکه»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– مهران مدیری برای «دورهمی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : احسان علیخانی برای «عصر جدید»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین سریال", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «پایتخت ۶» به تهیه‌کنندگی الهام غفوری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «ستایش ۳» به تهیه‌کنندگی آرمان زرین‌کوب", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «گاندو» به تهیه‌کنندگی مجتبی امینی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «مانکن» به تهیه‌کنندگی ایرج محمدی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «نهنگ آبی» به تهیه‌کنندگی سعید ملکان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «هیولا» به تهیه کنندگی مهران مدیری و مصطفی احمدی", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو تماشا کنید: سریال دراکولا", "ref": "https://www.filimo.com/m/82686/%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7" }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر زن کمدی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– الناز حبیبی برای «دوپینگ»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– شیلا خداداد برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– گوهر خیراندیش برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ریما رامین‌فر برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نسرین نصرتی برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : شبنم مقدمی برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر مرد کمدی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فرهاد اصلانی برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بهرام افشاری برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– امیرحسین رستمی برای «فوق‌لیسانسه‌ها»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– شکیب شجره برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– مهران مدیری برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : محسن تنابنده برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر زن درام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نازنین بیاتی برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سیما تیرانداز برای «از یادها رفته»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– لیلا حاتمی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پانته‌آ سیروس برای «بانوی سردار»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نرگس محمدی برای «ستایش ۳»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : مریلا زارعی برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر مرد درام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– امیرحسین آرمان برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– داریوش ارجمند برای «ستایش ۳»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سعید راد برای «ترور خاموش»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ساعد سهیلی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– محمدرضا فروتن برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : مصطفی زمانی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین فیلمنامه تلویزیونی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «پایتخت ۶»، محسن تنابنده و آرش عباسی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «ستایش ۳»، سعید مطلبی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «فوق‌لیسانسه‌ها»، سروش صحت و ایمان صفایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «مانکن»، بابک کایدان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «نهنگ آبی»، بهرام توکلی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «هیولا»، پیمان قاسم‌خانی و امیر برادران", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین کارگردانی تلویزیونی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– جواد افشار برای «گاندو»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بهرام بهرامنیان برای «از یادها رفته»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فریدون جیرانی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– حسین سهیلی‌زاده برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سیروس مقدم برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : مهران مدیری برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده جایزه ویژه هیات داوران : سیاوش اسعدی برای «درخونگاه»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره پس‌زمینه اجتماعی «درخونگاه» در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%af%d8%b1%d8%ae%d9%88%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "بهترین فیلم سینمایی جشن حافظ ۹۹", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «جهان با من برقص» به تهیه‌کنندگی سروش صحت و ایمان صفایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «شبی که ماه کامل شد» به تهیه‌کنندگی نرگس آبیار و مرتضی اصفهانی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «طلا» به تهیه‌کنندگی پرویز شهبازی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «قصر شیرین» به تهیه‌کنندگی محسن قرایی و محمد داوودی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «ماجرای نیمروز ۲: رد خون» به تهیه‌کنندگی ابراهیم امینی و حسین تراب‌نژاد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «سرخپوست» به تهیه‌کنندگی مجید مطلبی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین کارگردانی: نیما جاویدی برای «سرخپوست»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نیما جاویدی پیشنهاد می‌دهد: از جنس راز و معما", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%be%db%8c%d8%b4%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%b9%d9%85%d8%a7%db%8c%db%8c/" }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین فیلمنامه: نرگس آبیار برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر مرد فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– حامد بهداد برای «قصر شیرین»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پرویز پرستویی برای «مطرب»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– هادی حجازی‌فر برای «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بابک حمیدیان برای «مسخره‌باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– امین حیایی برای «درخونگاه»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– آرمین رحیمیان برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– جواد عزتی برای «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فرامرز قریبیان برای «خروج»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– میلاد کی‌مرام برای «امیر»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– علی نصیریان برای «مسخره‌باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برندگان : نوید محمدزاده برای «سرخپوست» و هوتن شکیبا برای فیلم «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم «سرخپوست» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%d8%b1%d8%ae%d9%be%d9%88%d8%b3%d8%aa/" }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر زن", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– مهناز افشار برای «قسم»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پریناز ایزدیار برای «سرخپوست»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پانته‌آ پناهی‌ها برای «درخونگاه»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ندا جبرائیلی برای «کارت پرواز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نگار جواهریان برای «طلا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سحر دولتشاهی برای «امیر»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ژیلا شاهی برای «قصر شیرین»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فرشته صدرعرفایی برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بهنوش طباطبایی برای «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– الهام کردا برای «به دنیا آمدن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برندگان : ژاله صامتی برای «درخونگاه» و الناز شاکردوست برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین موسیقی متن: کریستف رضاعی برای «آخرین داستان»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین تدوین: حمید نحفی راد برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین فیلمبرداری: علی قاضی برای «مسخره باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده نشان عباس کیارستمی: سیاوش افشار برای «کتاب اشپزی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین دستاورد فنی و هنری: انیمیشن «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره «آخرین داستان» و دستاوردهای آن در صنعت انیمیشن ایران در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%86-%d8%a2%d8%ae%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86/" }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ برای بهترین خوانندگی تیتراژ: رضا یزدانی برای «از یاد رفته»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همچنین جایزه یک عمر فعالیت هنری به فرامرز قریبیان اهدا و از او تقدیر شد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "تماشای آثار شرکت‌داده‌شده در جشن حافظ ۹۹", "ref": "https://www.filimo.com/tag/jashnhafz" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
در جشن حافظ ۹۹ چه گذشت؟
[ { "type": "p", "text": "بیستمین دوره جشن حافظ به دلیل شیوع ویروس کرونا با دوره‌های قبل تفاوت‌های اساسی داشت؛ از پخش آنلاین که منتفی شد تا پوشش متفاوت بعضی هنرمندان و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جشن حافظ ۹۹ شنبه‌شب، ۲۵ مردادماه برگزار و از برگزیدگان آن تقدیر شد. جشن حافظ از سال ۱۳۷۶ و به همت علی معلم (مدیرمسئول و سردبیر مجله سینمایی «دنیای تصویر») و آذر معماریان پایه گذاری شد و همچنان به‌صورت سالانه برای تقدیر از کلیه آثار ایرانی نمایش‌داده شده در سینماها، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی برگزار می‌شود و هنرمندان برگزیده، تندیس حافظ را دریافت می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از فوت علی معلم ، همسر او، آذر معماریان به‌همراه فرزندانش ایمان و امید ، جشن حافظ را مطابق سال‌های گذشته ادامه دادند و میزبان اهالی فرهنگ و هنر شدند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جشن حافظ ۹۹ برای رعایت پروتکل‌های بهداشتی در فضای باز برگزار شد و شبی خاطره‌انگیز رقم خورد. در ادامه، با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به نامزدها و برندگان تندیس حافظ امسال.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مروری بر فیلم های پیمان معادی | درخشش یک ستاره", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%af%db%8c/" }, { "type": "p", "text": "بهترین فیلم مستند بیستمین جشن حافظ", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «اسرار دریاچه» به کارگردانی آرمین ایثاریان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «بهارستان خانه ملت» به کارگردانی بابک بهداد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «زنانی با گوشواره‌های باروتی» به کارگردانی رضا فرهمند", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «میدان جوانان سابق» به کارگردانی مینا اکبری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «مهین» به کارگردانی محمدحسین حیدری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «تمام چیزهایی که جایشان خالیست» به کارگردانی زینب تبریزی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین چهره تلویزیونی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پژمان بازغی برای «کودک‌شو»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– محمد دلاوری برای «تهران ۲۰»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سروش صحت برای «کتاب باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– علی ضیا برای «فرمول یک»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– محمدرضا علیمردانی برای «چهل تیکه»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– مهران مدیری برای «دورهمی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : احسان علیخانی برای «عصر جدید»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین سریال", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «پایتخت ۶» به تهیه‌کنندگی الهام غفوری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «ستایش ۳» به تهیه‌کنندگی آرمان زرین‌کوب", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «گاندو» به تهیه‌کنندگی مجتبی امینی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «مانکن» به تهیه‌کنندگی ایرج محمدی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «نهنگ آبی» به تهیه‌کنندگی سعید ملکان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «هیولا» به تهیه کنندگی مهران مدیری و مصطفی احمدی", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو تماشا کنید: سریال دراکولا", "ref": "https://www.filimo.com/m/82686/%D8%AF%D8%B1%D8%A7%DA%A9%D9%88%D9%84%D8%A7" }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر زن کمدی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– الناز حبیبی برای «دوپینگ»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– شیلا خداداد برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– گوهر خیراندیش برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ریما رامین‌فر برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نسرین نصرتی برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : شبنم مقدمی برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر مرد کمدی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فرهاد اصلانی برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بهرام افشاری برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– امیرحسین رستمی برای «فوق‌لیسانسه‌ها»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– شکیب شجره برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– مهران مدیری برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : محسن تنابنده برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر زن درام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نازنین بیاتی برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سیما تیرانداز برای «از یادها رفته»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– لیلا حاتمی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پانته‌آ سیروس برای «بانوی سردار»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نرگس محمدی برای «ستایش ۳»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : مریلا زارعی برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر مرد درام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– امیرحسین آرمان برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– داریوش ارجمند برای «ستایش ۳»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سعید راد برای «ترور خاموش»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ساعد سهیلی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– محمدرضا فروتن برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : مصطفی زمانی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین فیلمنامه تلویزیونی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «پایتخت ۶»، محسن تنابنده و آرش عباسی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «ستایش ۳»، سعید مطلبی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «فوق‌لیسانسه‌ها»، سروش صحت و ایمان صفایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «مانکن»، بابک کایدان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «نهنگ آبی»، بهرام توکلی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «هیولا»، پیمان قاسم‌خانی و امیر برادران", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین کارگردانی تلویزیونی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– جواد افشار برای «گاندو»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بهرام بهرامنیان برای «از یادها رفته»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فریدون جیرانی برای «نهنگ آبی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– حسین سهیلی‌زاده برای «مانکن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سیروس مقدم برای «پایتخت ۶»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : مهران مدیری برای «هیولا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده جایزه ویژه هیات داوران : سیاوش اسعدی برای «درخونگاه»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره پس‌زمینه اجتماعی «درخونگاه» در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%af%d8%b1%d8%ae%d9%88%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "بهترین فیلم سینمایی جشن حافظ ۹۹", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «جهان با من برقص» به تهیه‌کنندگی سروش صحت و ایمان صفایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «شبی که ماه کامل شد» به تهیه‌کنندگی نرگس آبیار و مرتضی اصفهانی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «طلا» به تهیه‌کنندگی پرویز شهبازی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «قصر شیرین» به تهیه‌کنندگی محسن قرایی و محمد داوودی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– «ماجرای نیمروز ۲: رد خون» به تهیه‌کنندگی ابراهیم امینی و حسین تراب‌نژاد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده : «سرخپوست» به تهیه‌کنندگی مجید مطلبی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین کارگردانی: نیما جاویدی برای «سرخپوست»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نیما جاویدی پیشنهاد می‌دهد: از جنس راز و معما", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%be%db%8c%d8%b4%d9%86%d9%87%d8%a7%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%b9%d9%85%d8%a7%db%8c%db%8c/" }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین فیلمنامه: نرگس آبیار برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر مرد فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– حامد بهداد برای «قصر شیرین»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پرویز پرستویی برای «مطرب»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– هادی حجازی‌فر برای «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بابک حمیدیان برای «مسخره‌باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– امین حیایی برای «درخونگاه»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– آرمین رحیمیان برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– جواد عزتی برای «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فرامرز قریبیان برای «خروج»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– میلاد کی‌مرام برای «امیر»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– علی نصیریان برای «مسخره‌باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برندگان : نوید محمدزاده برای «سرخپوست» و هوتن شکیبا برای فیلم «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم «سرخپوست» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%d8%b1%d8%ae%d9%be%d9%88%d8%b3%d8%aa/" }, { "type": "p", "text": "بهترین بازیگر زن", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نامزدها :", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– مهناز افشار برای «قسم»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پریناز ایزدیار برای «سرخپوست»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– پانته‌آ پناهی‌ها برای «درخونگاه»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ندا جبرائیلی برای «کارت پرواز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– نگار جواهریان برای «طلا»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– سحر دولتشاهی برای «امیر»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– ژیلا شاهی برای «قصر شیرین»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– فرشته صدرعرفایی برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– بهنوش طباطبایی برای «ماجرای نیمروز ۲: رد خون»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "– الهام کردا برای «به دنیا آمدن»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برندگان : ژاله صامتی برای «درخونگاه» و الناز شاکردوست برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین موسیقی متن: کریستف رضاعی برای «آخرین داستان»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین تدوین: حمید نحفی راد برای «شبی که ماه کامل شد»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین فیلمبرداری: علی قاضی برای «مسخره باز»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده نشان عباس کیارستمی: سیاوش افشار برای «کتاب اشپزی»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ بهترین دستاورد فنی و هنری: انیمیشن «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره «آخرین داستان» و دستاوردهای آن در صنعت انیمیشن ایران در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%86-%d8%a2%d8%ae%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%af%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d9%86/" }, { "type": "p", "text": "برنده تندیس حافظ برای بهترین خوانندگی تیتراژ: رضا یزدانی برای «از یاد رفته»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همچنین جایزه یک عمر فعالیت هنری به فرامرز قریبیان اهدا و از او تقدیر شد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "تماشای آثار شرکت‌داده‌شده در جشن حافظ ۹۹", "ref": "https://www.filimo.com/tag/jashnhafz" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد فیلم یادداشت عالی | سلبریتی محبوب و دستیار جویای نام
[ { "type": "ilink", "text": "در فیلم یادداشت عالی (با نام اصلی The High Note) داکوتا جانسون ایفای نقش مگی ، دستیار یک خوانندۀ معروف سبک آر اند بی، به نام گریس دیویس را بر عهده دارد. دیویس خوانندۀ محبوبی است که به اجرای کنسرت‌های زنده و اجرا‌های قدیمی و خاطره‌ساز علاقۀ فراوان دارد؛ گریس ، مدیر برنامه‌ای به نام جک دارد که نقش او را آیس کیوب ایفا کرده است. جک ، گریس را تشویق می‌کند که در وگاس اقامت کند و این موضوع مگی را به فکر می‌اندازد که شاید اکنون زمان مناسبی باشد تا گریس دیویس آلبومی ضبط‌شده در استودیو را به دنیای موسیقی عرضه کند. در نقد و بررسی فیلم «یادداشت عالی» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "داستان زنان مشهور پُرافاده و کارمندان زیردستشان، که سالیان سال برای آن‌ها کار می‌کنند و عذاب می‌کشند، دست‌مایه‌ای تکراری برای فیلم‌های بسیاری در ژانر کمدی بوده است؛ سوژه‌ای که چندان با‌مزه و جذاب نیست و در فیلم‌های دیگری نیز امتحان شده است. نمونه‌هایی از این‌گونه داستان‌ها را در فیلم‌های زیر می‌بینیم: فیلم «شیطان پرادا می پوشد» (با نام اصلی The Devil Wears Prada) با زوج مریل استریپ و آن هتوی ، و فیلم قبلی نیشا گاناترا با عنوان « آخر شب » (با نام اصلی Late Night) که در آن اما تامسون در نقش مجری قدرتمند برنامه‌های تلویزیونی در کنار میندی کالینگ قرار گرفته بود. در این فیلم، میندی کالینگ نقش نویسنده‌ای تازه‌کار و پُر‌انرژی را بازی می‌کرد.", "ref": "https://www.filimo.com/m/BlAVt/%D8%A2%D8%AE%D8%B1_%D8%B4%D8%A8" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم ساعات تابستانی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/summer-hours-review/" }, { "type": "p", "text": "فیلم یادداشت عالی، آخرین ساختۀ نیشا گاناترا، ترکیبی آشنا را به دنیای جذاب و پُر‌رقابت موسیقی کشانده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در فیلم «یادداشت عالی»، گریس دیویس ، ستارۀ یگانۀ دنیای‌ ترانه و محبوب تمامی قلب‌هاست که ایفای نقش او را تریسی الیس راس بر عهده دارد. او چنان محبوب است که مردم حتی از شنیدن ترانه‌های قدیمی او نیز به شوق می‌آیند. در سوی دیگر، مگی با نقش‌آفرینی داکوتا جانسون ، در سِمَتِ دستیار شخصی گریس حضور دارد که در قالب شخصیت وسواسی‌اش، سودای تهیه‌کننده شدن در دنیای موسیقی را در سر می‌پروراند. این آرزویی است که مگی آن را همچون رازی از دیگران مخفی کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D9%88%D8%AA%D8%A7-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D9%86" }, { "type": "p", "text": "علاوه بر همۀ این‌ها، مگی از طرفداران قدیمی گریس است و بنابراین موفقیت گریس در انجام‌دادن کارهای جدید او را خشنود می‌کند. از طرف دیگر، مدیر برنامه‌های گریس ، جک (با بازی آیس کیوب )، عقیده دارد که با اقامت یک‌ساله در لاس‌وگاس و اجراهای زنده موفقیتی آسان در انتظار گریس خواهد بود. او می‌گوید: «مردم جاده‌های پُر‌هیجان را دوست دارند و ما آن‌ها را به سفر در جاده‌ای پُر‌هیجان خواهیم برد.»", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Ice-Cube" }, { "type": "ilink", "text": "مروری کوتاه بر فیلم «همسران ارتشی»؛ از یک گروه کوچک تا اجرا در آلبرت هال", "ref": "https://www.filimo.com/shot/military-wives-review/" }, { "type": "p", "text": "روابط گریس و مگی ، در عین قابل پیش‌بینی بودن، شیرین است و نوعی زیباشناسی درخشان هالیوودی در سرتاسر فیلم جریان دارد. سرعت روایت فیلم مناسب و پر‌انرژی است و ریتم فیلم را حفظ می‌کند؛ در این مورد، نقطه‌ضعف فیلم جایی است که مگی اولین گام‌هایش را برای تهیه‌کنندگی، با خواننده‌ای به نام دیوید کلیف (با بازی کلوین هریسون جونیور ) برمی‌دارد. در این قسمت از داستان، نوعی کمدی رمانتیک شکل می‌گیرد و از سرعت قبلی فیلم کاسته می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مگی و دیوید در کنار یکدیگر دوست‌داشتنی هستند. آن‌ها برای اولین‌بار یکدیگر را در پلنت فانتوم ملاقات می‌کنند، در‌حالی‌که هر دو ترانۀ کالیفرنیا را در ذهن دارند؛ اما این تعامل دو‌نفره به تهدیدی برای برنامه‌های گریس دیویس تبدیل می‌شود. البته باید گفت که این ماجرا سرآغاز داستانی سرگرم‌کننده است که مخاطب می‌داند به سرانجامی خوش خواهد رسید. در واقع، به دلیل مشخص‌بودن آنچه در انتها رخ خواهد داد، تمام گره‌های ابتدایی داستان به‌نوعی تضعیف شده‌اند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم یادداشت عالی، با تغییرات به‌موقع در شیوۀ روایت خود، گاه لحظاتی درخشان می‌آفریند. در برخی صحنه‌ها، فیلم «یادداشت عالی»، مانند فیلم «آوازخوان حرفه‌ای» (با نام اصلی Pitch Perfect) به بذله‌گویی‌های سریع می‌پردازد و گاه فراز و فرودهای درام‌گونه‌ای مانند فیلم «ستاره‌ای متولد شده است» (با نام اصلی A Star Is Born) را تجربه می‌کند. نمایش روابط در دنیای آدم‌هایی که با چسبیدن به افراد مشهور امیدوارند به منفعتی برسند نیز تماشای فیلم را لذت‌بخش کرده است؛ صحنه‌ای که در آن جون داین رافائل دزدیده می‌شود ازاین‌دست سکانس‌های جذاب است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تریسی راس در نقش گریس به‌خوبی بیم و امیدها و گرمای حضور ستاره‌ای محبوب را به نمایش می‌گذارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در صحنۀ دیگر، دیپلو در گفت‌وگویی مختصر، با کلماتی بازی می‌کند که در معانی متفاوتی به‌کار می‌روند. این ایهام کلامی و صحنه‌های مشابه آن دربارۀ تهیه‌کنندگان موسیقی، در فیلم به زیبایی جلوه می‌کند. نقش فلورا گریسون نیز با شیرین‌کاری‌های بجا و درست، به‌خوبی در فیلم جا افتاده است. علاوه بر همۀ این‌ها، اطلاعات جالب، صحیح و موفقی را نیز دربارۀ صنعت موسیقی می‌توان از فیلم به‌دست آورد؛ برای نمونه، در گفت‌وگویی میان مگی و گریس ، مگی درمی‌یابد که در کل تاریخ صنعت موسیقی، از میان ۴۰ زن خوانندۀ برجسته، فقط ۵ تن موفق شده‌اند ترانه‌ای در صدر جدول ترانه‌ها داشته باشند و از میان این ۵ نفر، فقط یکی از آن‌ها سیاه‌پوست بوده است!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در پایان، باید اعتراف کرد کسی که در فیلم «یادداشت عالی» به وضوح می‌درخشد، تریسی راس در نقش گریس است؛ او در نقش ستاره‌ای محبوب به‌خوبی بیم و امیدها و گرمای حضور شخصیتش را به نمایش می‌گذارد و در کنار جذابیت جانسون ، به فیلم «یادداشت عالی» اعتباری خاص می‌بخشد. صرف‌نظر از برخی بخش‌ها، که اتفاق خاصی در فیلم نمی‌افتد، می‌توان گفت فیلم نیشا گاناترا جذاب و درخشان از کار درآمده است و موفقیت چشمگیر آن دور از انتظار نخواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
جرج میلر و صحبت از آینده کاراکتر فیوریوسا در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم»
[ { "type": "p", "text": "جرج میلر ، کارگردان فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (با عنوان اصلی «Mad Max: Fury Road»)، طی مصاحبه‌ای یک‌ساعته در مورد این فیلم و دنباله آن توضیحاتی ارائه داد. میلر در این گفت‌وگو در مورد قهرمان اصلی داستان، فیوریوسا با بازی شارلیز ترون و سرنوشت او پس از آزمایش نهایی در مقابله با کاراکتر ایمورتان جو (با بازی هیو کیز-برن ) صحبت کرد. شاید عجیب به نظر برسد اما سرنوشتی که میلر برای فیوریوسا در نظر گرفته، بسیار متفاوت از چیزی است که در ما در ذهن داریم. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جرج میلر به‌تازگی مصاحبه‌ای با شبکه ام‌تی‌وی و خبرنگار خوشحال، ناراحت و سردرگم آن، جاش هوروویتز ، انجام داده است. پس از گفت‌وگو در مورد فرایند ساخت فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» و انتخاب تیم بازیگران، هوروویتز از میلر در مورد تفکراتش راجع به سرنوشت کاراکتر فیوریوسا بعد از پایان فیلم پرسید. میلر در پاسخ به این سؤال دو گزینه جالب ارائه داد:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«دو راه وجود دارد: یکی از آنها آرمان‌شهری است؛ اولین کار او در ادامه داستان، بالا رفتن و باز کردن آب خواهد بود. البته راه دوم محتمل‌تر است. من می‌خواهم جمله‌ای از جوزف کمبل، نویسنده و پروفسور آمریکایی نقل کنم: «قهرمانان امروز، ستمگران فردا خواهند بود.» قهرمانان عاملان تغییر هستند. آنها اساساً برای به‌دست آوردن منافع مشترک، از علاقه شخصی خود دست می‌‎کشند. کمبل می‌گفت: «شما چیزی که خلق کرده‌اید، یا نجات داده‌اید را بسیار زیاد دوست دارید.» این نشان می‌دهد قهرمان‌ها گرفتار دستاوردهایشان می‌شوند. آنها پیرو سنت‌هایی می‌شوند که خلق کرده‌اند و این یعنی آنها برای محافظت از آن سنت‌ها همه‌کار می‌کنند. این روندی است که معمولاً رخ می‌دهد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خوشبختانه، به نظر می‌رسد جرج میلر هنوز کاملاً متقاعد نشده که فیوریوسا واقعاً باید به یک ستمگر تبدیل شود. او به هوروویتز گفت:", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بهترین فیلم های جاده ای", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "«من فکر می‌کنم فیوریوسا آن‌قدر باهوش است که در چنین دامی نمی‌افتد. او حال‌وروز ایمورتان جو را دیده و من معتقدم به یک ایمورتان جو دیگر تبدیل نخواهد شد. به نظر من ایمورتان جو هم شاید روزی قهرمان عصر خود بوده و حالا به یک ستمگر تبدیل شده است.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این ایده که فیوریوسا پس از اثبات خود به‌عنوان یک قهرمان در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» به‌طور کامل به یک ستمگر تبدیل شود، ایده جذابی است و با اضافه شدن چند لایه داستانی، ما شاهد قهرمانی پیچیده و متقاعدکننده خواهیم بود. البته با توجه به صحبت‌های جرج میلر شانس تماشای این ایده در قالب داستان آینده مجموعه فیلم‌های «مد مکس» بسیار کم است. ما احتمالاً پیش‌درآمدی بر این مجموعه خواهیم دید که به داستان‌های قبلی کاراکترها می‌پردازد. این پروژه هنوز در حال توسعه است و تنها کار ما امیدوار بودن به ساخت چندین فیلم از آن است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "جزئیات دنباله فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d9%88%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%88%d9%85%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d9%86%d8%a8%d8%a7%d9%84%d9%87%e2%80%8c-%d9%85%da%a9%d8%b3-%d8%af%db%8c%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%87/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
جرج میلر و صحبت از آینده کاراکتر فیوریوسا در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم»
[ { "type": "p", "text": "جرج میلر ، کارگردان فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (با عنوان اصلی «Mad Max: Fury Road»)، طی مصاحبه‌ای یک‌ساعته در مورد این فیلم و دنباله آن توضیحاتی ارائه داد. میلر در این گفت‌وگو در مورد قهرمان اصلی داستان، فیوریوسا با بازی شارلیز ترون و سرنوشت او پس از آزمایش نهایی در مقابله با کاراکتر ایمورتان جو (با بازی هیو کیز-برن ) صحبت کرد. شاید عجیب به نظر برسد اما سرنوشتی که میلر برای فیوریوسا در نظر گرفته، بسیار متفاوت از چیزی است که در ما در ذهن داریم. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جرج میلر به‌تازگی مصاحبه‌ای با شبکه ام‌تی‌وی و خبرنگار خوشحال، ناراحت و سردرگم آن، جاش هوروویتز ، انجام داده است. پس از گفت‌وگو در مورد فرایند ساخت فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» و انتخاب تیم بازیگران، هوروویتز از میلر در مورد تفکراتش راجع به سرنوشت کاراکتر فیوریوسا بعد از پایان فیلم پرسید. میلر در پاسخ به این سؤال دو گزینه جالب ارائه داد:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«دو راه وجود دارد: یکی از آنها آرمان‌شهری است؛ اولین کار او در ادامه داستان، بالا رفتن و باز کردن آب خواهد بود. البته راه دوم محتمل‌تر است. من می‌خواهم جمله‌ای از جوزف کمبل، نویسنده و پروفسور آمریکایی نقل کنم: «قهرمانان امروز، ستمگران فردا خواهند بود.» قهرمانان عاملان تغییر هستند. آنها اساساً برای به‌دست آوردن منافع مشترک، از علاقه شخصی خود دست می‌‎کشند. کمبل می‌گفت: «شما چیزی که خلق کرده‌اید، یا نجات داده‌اید را بسیار زیاد دوست دارید.» این نشان می‌دهد قهرمان‌ها گرفتار دستاوردهایشان می‌شوند. آنها پیرو سنت‌هایی می‌شوند که خلق کرده‌اند و این یعنی آنها برای محافظت از آن سنت‌ها همه‌کار می‌کنند. این روندی است که معمولاً رخ می‌دهد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خوشبختانه، به نظر می‌رسد جرج میلر هنوز کاملاً متقاعد نشده که فیوریوسا واقعاً باید به یک ستمگر تبدیل شود. او به هوروویتز گفت:", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بهترین فیلم های جاده ای", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "«من فکر می‌کنم فیوریوسا آن‌قدر باهوش است که در چنین دامی نمی‌افتد. او حال‌وروز ایمورتان جو را دیده و من معتقدم به یک ایمورتان جو دیگر تبدیل نخواهد شد. به نظر من ایمورتان جو هم شاید روزی قهرمان عصر خود بوده و حالا به یک ستمگر تبدیل شده است.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این ایده که فیوریوسا پس از اثبات خود به‌عنوان یک قهرمان در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» به‌طور کامل به یک ستمگر تبدیل شود، ایده جذابی است و با اضافه شدن چند لایه داستانی، ما شاهد قهرمانی پیچیده و متقاعدکننده خواهیم بود. البته با توجه به صحبت‌های جرج میلر شانس تماشای این ایده در قالب داستان آینده مجموعه فیلم‌های «مد مکس» بسیار کم است. ما احتمالاً پیش‌درآمدی بر این مجموعه خواهیم دید که به داستان‌های قبلی کاراکترها می‌پردازد. این پروژه هنوز در حال توسعه است و تنها کار ما امیدوار بودن به ساخت چندین فیلم از آن است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "جزئیات دنباله فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d9%88%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%88%d9%85%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d9%86%d8%a8%d8%a7%d9%84%d9%87%e2%80%8c-%d9%85%da%a9%d8%b3-%d8%af%db%8c%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%87/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
فیلم جدید ادریس البا به نویسندگی تراون فری ساخته خواهد شد
[ { "type": "p", "text": "خبرگزاری کلایدر تأیید کرده که فیلم جدید ادریس البا قرار است اثری مهیج، عاشقانه و جاسوسی به تهیه‌کنندگی سیمون کینبرگ برای شرکت اپل باشد. تراون فری ، نویسنده برنامه تلویزیونی «نمایش روزانه» (با عنوان اصلی The Daily Show)، فیلمنامه این فیلم را نوشته و اگرچه جزئیات آن هنوز افشا نشده اما داستان آن در آفریقا اتفاق می‌افتد و شباهت‌هایی با فیلمنامه محبوب کینبرگ ، یعنی «آقا و خانم اسمیت» (با عنوان اصلی Mr. & Mrs. Smith) دارد؛ اثری که به لطف جاذبه‌ بین برد پیت و آنجلینا جولی به‌عنوان دو بازیگر اصلی فیلم، به موفقیت زیادی دست پیدا کرد. بنابراین، جالب است که ببینیم چه کسی برای بازی در نقش معشوقه البا انتخاب می‌شود. مطمئناً پیدا کردن بازیگر برای چنین نقشی نباید اصلاً سخت باشد، همان‌طور که پیدا کردن کارگردانی که برای شرکت در این پروژه علاقه‌مند باشد، سخت نیست. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طبق گزارش خبرگزاری ددلاین ، البا به همراه کینبرگ و آدری شون ، شریک خود در شرکت «ژانر فیلمز»، تهیه‌کننده فیلم خواهد بود و شرکت اپل برای به‌دست آوردن این پروژه پیشنهاد بالاتری از متقاضیان دیگر ارائه داده است. کینبرگ به‌تازگی در مزایده بزرگ دیگری هم شرکت داشت؛ مزایده‌ای که طی آن، شرکت نتفلیکس فیلمنامه فیلم «سیل دارد می‌آید» (با عنوان اصلی Here Comes the Flood) را خریداری کرد که قرار است توسط جیسون بیتمن کارگردانی شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "جزئیات بیشتر درباره فیلم «سیل دارد می‌آید» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%ac%db%8c%d8%b3%d9%88%d9%86-%d8%a8%db%8c%d8%aa%d9%85%d9%86/" }, { "type": "p", "text": "سیمون کینبرگ در حال حاضر با شرکت اپل در یک سریال علمی-تخیلی همکاری می‌کند. به نظر می‌رسد این پروژه در سرویس‌های پخش آنلاین به موفقیت بالایی دست پیدا کند. او همچنین مشغول انجام کارهای نهایی فیلم مهیج و جاسوسی شرکت یونیورسال به نام «۳۵۵» است. جسیکا چستین ، دیانه کروگر ، لوپیتا نیونگو و پنه‌لوپه کروز (دو بازیگر برنده جایزه اسکار) در فیلم «۳۵۵» بازی می‌کنند. این فیلم قرار است در ماه ژانویه ۲۰۲۱ اکران شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ادریس البا به‌تازگی فیلم «جوخه انتحار» (با عنوان اصلی The Suicide Squad) را با کارگردانی جیمز گان به پایان رسانده است. مراسم «دی‌سی فندوم» هفته آینده برگزار خواهد شد و این فیلم آماده است تا پیش از اکران سینمایی خود در تابستان، توجه بسیاری را به خود جلب کند. دیگر فیلم جدید ادریس البا ، «گاوچران استوار» (با عنوان اصلی Concrete Cowboy) است که برای اولین بار در جشنواره فیلم TIFF به نمایش در خواهد آمد؛ او در این فیلم به‌عنوان تهیه‌کننده و بازیگر حضور دارد. البا در حال حاضر خود را برای آغاز فیلمبرداری فیلم «هرچه سخت‌تر زمین می‌خورند» (با عنوان اصلی The Harder They Fall) شبکه نتفلیکس آماده می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
اولین تصاویر فیلم «رازهایی که نگه می‌داریم» منتشر شد
[ { "type": "p", "text": "حالا که تاریخ اکران فیلم «انگاشته» (با عنوان اصلی Tenet) قطعی شده و سالن‌های سینما در حال بازگشایی هستند، بالاخره از تمام فیلم‌هایی که به خاطر شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاده بودند خبرهایی به گوشمان می‌رسد. یکی از این آثار، فیلمی در ژانر مهیج و انتقامی به نام «رازهایی که نگه می‌داریم» (با عنوان اصلی The Secrets We Keep) است که نومی راپاس ، یوئل کینامان و کریس مسینا در آن نقش‌آفرینی می‌کنند. حالا خبرگزاری اینترتینمنت ویکلی اولین تصاویر فیلم «رازهایی که نگه میداریم» را منتشر کرده است. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی به آنها داشته باشیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رازهایی که نگه می‌داریم» به کارگردانی یووال آدلر ساخته شده و داستان آن بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد؛ جایی که یک زن کولی به نام مایا (با بازی نومی راپاس ) تلاش می‌کند به همراه همسرش (با بازی کریس مسینا ) زندگی‌اش را در حومه شهر ‌دوباره از نو بسازد. او طی اتفاقاتی با مردی (با بازی یوئل کینامان ) مواجه می‌شود؛ کسی که مایا باور دارد در زمان هولوکاست، او و خواهرش را وحشیانه مورد آزار قرار داده است. مایا خودش دست‌به‌کار می‌شود و مرد را می‌رباید تا از او به خاطر جنایت‌های جنگی‌اش انتقام بگیرد. خبرگزاری «Entertainment Weekly» طی گزارشی اولین تصاویر فیلم «رازهایی که نگه میداریم» را منتشر کرده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "راپاس که تهیه‌کنندگی اجرائی فیلم را هم بر عهده دارد، طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری «اینترتینمنت ویکلی» درباره نقش الهام‌بخش و پیچیده‌اش در فیلم و پرسش‌هایی که شخصیت او با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند صحبت کرده است. او گفته است:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آیا می‌توانید به کسی که به شما آسیب رسانده است، آسیب بزنید؟ آیا انتقام جواب می‌دهد؟ ما در برهه‌ای شکننده از زندگی این شخصیت با او آشنا می‌شویم و این برای من، به‌عنوان یک بازیگر، موهبت بسیار بزرگی است که می‌توانم با آن درگیر شوم و به آن زندگی ببخشم. اما همچنین به‌عنوان یک تهیه‌کننده از روایت داستان زنی که ۱۵ سال پیش چنین تجربه وحشتناکی را از سر گذرانده و حالا در حال سروکله زدن با آن است، مفتخر هستم. من تقریباً روی چنین مسائلی بسیار حساس هستم؛ مسائلی مانند انتقام، بخشش، پیدا کردن راهی برای بهبود چیزهایی که به ناروا بر سرت آورده‌اند و یا زخم‌های عاطفی و خاطرات آسیب‌زننده و مخرب.»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "فراموش نمی‌کنم و نمی‌بخشم؛ نگاهی به سه کاراکتر زن انتقام جو که بر پرده نقره‌ای درخشیده‌اند", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d9%87-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a7%da%a9%d8%aa%d8%b1-%d8%b2%d9%86-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%85-%d8%ac%d9%88/" }, { "type": "p", "text": "راپاس در ادامه گفته که فیلم، او و هم‌بازی‌اش را از جهات تکان‌دهنده‌ای تحت تأثیر قرار داده است. او با خنده‌ای این موضوع را پذیرفته و گفته است:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«راستش را بگویم ما ازلحاظ احساسی بسیار سردرگم و ناراحت بودیم؛ من و کینامان مجبور بودیم در درون خودمان درگیر احساسات بسیار ناخوشایندی بشویم. من او را در زیرزمین خانه‌ام گروگان گرفته‌ام و او را زیر فشار بسیار شدیدی قرار داده‌ام. ما این احساسات را در درون خودمان زنده کردیم و آن‌ها واقعی شدند، به همین خاطر این کار برای ما بسیار سخت بود.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رازهایی که نگه می‌داریم» شانزدهم ماه سپتامبر در سینماها و شانزدهم ماه اکتبر در سرویس‌های VOD اکران می‌شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: The Playlist", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
اولین تصاویر فیلم «رازهایی که نگه می‌داریم» منتشر شد
[ { "type": "p", "text": "حالا که تاریخ اکران فیلم «انگاشته» (با عنوان اصلی Tenet) قطعی شده و سالن‌های سینما در حال بازگشایی هستند، بالاخره از تمام فیلم‌هایی که به خاطر شیوع ویروس کرونا به تعویق افتاده بودند خبرهایی به گوشمان می‌رسد. یکی از این آثار، فیلمی در ژانر مهیج و انتقامی به نام «رازهایی که نگه می‌داریم» (با عنوان اصلی The Secrets We Keep) است که نومی راپاس ، یوئل کینامان و کریس مسینا در آن نقش‌آفرینی می‌کنند. حالا خبرگزاری اینترتینمنت ویکلی اولین تصاویر فیلم «رازهایی که نگه میداریم» را منتشر کرده است. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی به آنها داشته باشیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رازهایی که نگه می‌داریم» به کارگردانی یووال آدلر ساخته شده و داستان آن بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد؛ جایی که یک زن کولی به نام مایا (با بازی نومی راپاس ) تلاش می‌کند به همراه همسرش (با بازی کریس مسینا ) زندگی‌اش را در حومه شهر ‌دوباره از نو بسازد. او طی اتفاقاتی با مردی (با بازی یوئل کینامان ) مواجه می‌شود؛ کسی که مایا باور دارد در زمان هولوکاست، او و خواهرش را وحشیانه مورد آزار قرار داده است. مایا خودش دست‌به‌کار می‌شود و مرد را می‌رباید تا از او به خاطر جنایت‌های جنگی‌اش انتقام بگیرد. خبرگزاری «Entertainment Weekly» طی گزارشی اولین تصاویر فیلم «رازهایی که نگه میداریم» را منتشر کرده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "راپاس که تهیه‌کنندگی اجرائی فیلم را هم بر عهده دارد، طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری «اینترتینمنت ویکلی» درباره نقش الهام‌بخش و پیچیده‌اش در فیلم و پرسش‌هایی که شخصیت او با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند صحبت کرده است. او گفته است:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آیا می‌توانید به کسی که به شما آسیب رسانده است، آسیب بزنید؟ آیا انتقام جواب می‌دهد؟ ما در برهه‌ای شکننده از زندگی این شخصیت با او آشنا می‌شویم و این برای من، به‌عنوان یک بازیگر، موهبت بسیار بزرگی است که می‌توانم با آن درگیر شوم و به آن زندگی ببخشم. اما همچنین به‌عنوان یک تهیه‌کننده از روایت داستان زنی که ۱۵ سال پیش چنین تجربه وحشتناکی را از سر گذرانده و حالا در حال سروکله زدن با آن است، مفتخر هستم. من تقریباً روی چنین مسائلی بسیار حساس هستم؛ مسائلی مانند انتقام، بخشش، پیدا کردن راهی برای بهبود چیزهایی که به ناروا بر سرت آورده‌اند و یا زخم‌های عاطفی و خاطرات آسیب‌زننده و مخرب.»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "فراموش نمی‌کنم و نمی‌بخشم؛ نگاهی به سه کاراکتر زن انتقام جو که بر پرده نقره‌ای درخشیده‌اند", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d9%87-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a7%da%a9%d8%aa%d8%b1-%d8%b2%d9%86-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%85-%d8%ac%d9%88/" }, { "type": "p", "text": "راپاس در ادامه گفته که فیلم، او و هم‌بازی‌اش را از جهات تکان‌دهنده‌ای تحت تأثیر قرار داده است. او با خنده‌ای این موضوع را پذیرفته و گفته است:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«راستش را بگویم ما ازلحاظ احساسی بسیار سردرگم و ناراحت بودیم؛ من و کینامان مجبور بودیم در درون خودمان درگیر احساسات بسیار ناخوشایندی بشویم. من او را در زیرزمین خانه‌ام گروگان گرفته‌ام و او را زیر فشار بسیار شدیدی قرار داده‌ام. ما این احساسات را در درون خودمان زنده کردیم و آن‌ها واقعی شدند، به همین خاطر این کار برای ما بسیار سخت بود.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رازهایی که نگه می‌داریم» شانزدهم ماه سپتامبر در سینماها و شانزدهم ماه اکتبر در سرویس‌های VOD اکران می‌شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: The Playlist", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
جرج میلر و صحبت از آینده کاراکتر فیوریوسا در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم»
[ { "type": "p", "text": "جرج میلر ، کارگردان فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (با عنوان اصلی «Mad Max: Fury Road»)، طی مصاحبه‌ای یک‌ساعته در مورد این فیلم و دنباله آن توضیحاتی ارائه داد. میلر در این گفت‌وگو در مورد قهرمان اصلی داستان، فیوریوسا با بازی شارلیز ترون و سرنوشت او پس از آزمایش نهایی در مقابله با کاراکتر ایمورتان جو (با بازی هیو کیز-برن ) صحبت کرد. شاید عجیب به نظر برسد اما سرنوشتی که میلر برای فیوریوسا در نظر گرفته، بسیار متفاوت از چیزی است که در ما در ذهن داریم. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جرج میلر به‌تازگی مصاحبه‌ای با شبکه ام‌تی‌وی و خبرنگار خوشحال، ناراحت و سردرگم آن، جاش هوروویتز ، انجام داده است. پس از گفت‌وگو در مورد فرایند ساخت فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» و انتخاب تیم بازیگران، هوروویتز از میلر در مورد تفکراتش راجع به سرنوشت کاراکتر فیوریوسا بعد از پایان فیلم پرسید. میلر در پاسخ به این سؤال دو گزینه جالب ارائه داد:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«دو راه وجود دارد: یکی از آنها آرمان‌شهری است؛ اولین کار او در ادامه داستان، بالا رفتن و باز کردن آب خواهد بود. البته راه دوم محتمل‌تر است. من می‌خواهم جمله‌ای از جوزف کمبل، نویسنده و پروفسور آمریکایی نقل کنم: «قهرمانان امروز، ستمگران فردا خواهند بود.» قهرمانان عاملان تغییر هستند. آنها اساساً برای به‌دست آوردن منافع مشترک، از علاقه شخصی خود دست می‌‎کشند. کمبل می‌گفت: «شما چیزی که خلق کرده‌اید، یا نجات داده‌اید را بسیار زیاد دوست دارید.» این نشان می‌دهد قهرمان‌ها گرفتار دستاوردهایشان می‌شوند. آنها پیرو سنت‌هایی می‌شوند که خلق کرده‌اند و این یعنی آنها برای محافظت از آن سنت‌ها همه‌کار می‌کنند. این روندی است که معمولاً رخ می‌دهد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خوشبختانه، به نظر می‌رسد جرج میلر هنوز کاملاً متقاعد نشده که فیوریوسا واقعاً باید به یک ستمگر تبدیل شود. او به هوروویتز گفت:", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بهترین فیلم های جاده ای", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "«من فکر می‌کنم فیوریوسا آن‌قدر باهوش است که در چنین دامی نمی‌افتد. او حال‌وروز ایمورتان جو را دیده و من معتقدم به یک ایمورتان جو دیگر تبدیل نخواهد شد. به نظر من ایمورتان جو هم شاید روزی قهرمان عصر خود بوده و حالا به یک ستمگر تبدیل شده است.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این ایده که فیوریوسا پس از اثبات خود به‌عنوان یک قهرمان در فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» به‌طور کامل به یک ستمگر تبدیل شود، ایده جذابی است و با اضافه شدن چند لایه داستانی، ما شاهد قهرمانی پیچیده و متقاعدکننده خواهیم بود. البته با توجه به صحبت‌های جرج میلر شانس تماشای این ایده در قالب داستان آینده مجموعه فیلم‌های «مد مکس» بسیار کم است. ما احتمالاً پیش‌درآمدی بر این مجموعه خواهیم دید که به داستان‌های قبلی کاراکترها می‌پردازد. این پروژه هنوز در حال توسعه است و تنها کار ما امیدوار بودن به ساخت چندین فیلم از آن است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "جزئیات دنباله فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d9%88%d8%af%db%8c-%da%a9%d9%88%d9%85%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%af%d9%86%d8%a8%d8%a7%d9%84%d9%87%e2%80%8c-%d9%85%da%a9%d8%b3-%d8%af%db%8c%d9%88%d8%a7%d9%86%d9%87/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم مقاومت ناپذیر | جنگ سیاسی استراتژیست‌ها
[ { "type": "ilink", "text": "جان استوارت در دومین تجربه کارگردانی خود سراغ ساخت یک کمدی با موضوع فساد‌‎های کلان سیاستمداران آمریکایی رفته است. فیلم مقاومت نا‌پذیر (با عنوان اصلی «Irresistible») به اهداف خود می‌رسد اما در انتخاب راه رسیدن به آن ریسک چندانی نمی‌کند. برخلاف فیلم اول جان استوارت ، «گلاب» (با عنوان اصلی «Rosewater») که به پیامدهای دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران برای یکی از خبرنگاران بی‌بی‌سی می‌پرداخت، فیلم جدید او زاییده ذهن خلاق استوارت در زمینه سیاست و کمدی است. داستان فیلم «مقاومت ناپذیر» بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ روایت می‌شود؛ جایی که دو حزب سیاسی حاکم برای پیروزی در انتخابات شهرداری یک شهر کوچک اما مهم در ایالت ویسکانسین، اتفاقاتی اغراق‌شده اما تأثیرگذار را رقم می‌زنند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "شخصیت محوری فیلم «مقاومت‌ناپذیر» یک مشاور کمپین‌های انتخاباتی به نام گری زیمر (با بازی استیو کرل ) است. شخصیت زیمر ترکیبی از فلسفه لیبرال‌ها، غرغرهای غیرقابل‌تحمل نخبه‌گرایان ساحل شرقی و بی‌اخلاقی‌های یک جامعه‌ستیز است که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری می‌زند. او مشاور عالی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری بوده و اگرچه هنوز هم مانند اکثر دموکرات‌ها از پیروزی دونالد ترامپ شوکه است اما سعی دارد این دوران را پشت سر بگذارد. او به اندازه کافی باهوش است که درک کند حزبش برای بازیابی قدرت، به نوع جدیدی از ستاره‌های انتخاباتی نیاز دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ماجرا زمانی آغاز می‌شود که زیمر پس از تماشای یک ویدئو در یوتیوب از سرهنگ جک هیستینگز (با نقش‌آفرینی کریس کوپر ) فکر می‌کند که باید به او کمک کند تا شهردار شهر دیرلاکن در ایالت ویسکانسین شود. جک یک کهنه‌سرباز نیروی دریایی است که حالا به کشاورزی می‌پردازد. او در این ویدیو در مقابل شورای شهر می‌ایستد و شهردار دیرلاکن را به ضایع‌کردن حقوق جامعه مهاجران محلی متهم می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "راز‌های پیکسار؛ ۲۰ تئوری شگفت‌انگیز که به طرز خارق‌العاده‌ای درست به نظر می‌رسند!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B1%D8%A7%D8%B2%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D8%B1/" }, { "type": "p", "text": "گری نگاهی به جک می‌اندازد و یک محافظه‌کار خوش‌قلب را می‌بیند که روح یک لیبرال در او دمیده شده است؛ البته گری او را این‌طور توصیف می‌کند: «یک برنی سندرز که به کلیسا می‌رود و استخوان‌بندی قوی‌تری دارد.» همین ویژگی‌ها باعث می‌شوند گری سراغ جک برود و او را برای تبدیل‌شدن به شهردار متقاعد کند. زیمر در این راه گروهی از هم‌حزبی‌هایش را دور خود جمع می‌کند؛ همه با این امید که کانون توجه ملی را به یک برنده دموکرات جدید جلب کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مقاومت‌ناپذیر نگاهی شوخ و لطیف به نابودی دموکراسی انتخاباتی توسط دو شیطان پول و تظاهر انداخته است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به‌طور خلاصه، «مقاومت‌ناپذیر» تلفیقی از چند فیلم است: درام سیاسی «نامزد» (با عنوان اصلی «The Candidate»)، فیلم کمدی سیاه « سگ را بجنبان » (با عنوان اصلی «Wag the Dog»)، سیتکام «زمین‌های سرسبز» (با عنوان اصلی «Green Acres»)، کمدی درام «درود بر قهرمان فاتح» (با عنوان اصلی «Hail the Conquering Hero») نوشته پرستون استرجیس و یکی از آن مونولوگ‌های خنده‌دار و مضحک استوارت در برنامه «نمایش روزانه» (با عنوان اصلی «The Daily Show» که این روزها با عنوان نمایش روزانه با ترور نوآ پخش می‌شود).", "ref": "https://www.filimo.com/m/4Ve6w/%D8%B3%DA%AF+%D8%B1%D8%A7+%D8%A8%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%86" }, { "type": "p", "text": "استوارت در دومین فیلم بلند خود، تمام بیماری‌هایی که در حال نابود کردن بدنه سیاست آمریکا هستند را به تصویر کشیده است. ما در فیلم «مقاومت ناپذیر» شاهد مضامینی همچون غلبه سیاسیون با پول‌های کلان، کلاه‌برداری‌های شکل‌گرفته در تبلیغات تلویزیونی کمپین‌ها، جمعیت‌شناسی سیاسی رأی‌دهندگان و برش مصاحبه‌های نامزدها برای فریب مردم هستیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با تمام این صحبت‌ها، شاید برایتان سؤال پیش بیاید که پس این فیلم چه چیز جدیدی به ما ارائه می‌دهد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به لحاظ تئوری، فیلم «مقاومت ناپذیر» هوشمندانه و به طرز دردآوری روشن‌کننده است، درست همانند فیلم مستندنمای «باب رابرتس» (با عنوان اصلی «Bob Roberts») ساخته تیم رابینز (بازیگر فیلم «رستگاری در شاوشنک» و «رودخانه مرموز») در سال ۱۹۹۲.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در عمل، فیلم به آشکار ساختن کلیشه‌هایی می‌پردازد که مخالفشان است. زمانی که گری اولین بار به شهر دیرلاکن می‌رسد، به یک کافه محلی می‌رود و یک آبجو و همبرگر سفارش می‌دهد؛ این نشان می‌دهد که گری یک مرد معمولی است اما در واقعیت، او ترجیح می‌دهد سوار جت‌های شخصی شود و از سالادهای اعیانی لذت ببرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رقیب دیرینه گری ، زنی به نام فیث بروستر (با بازی رز بیرن ) است؛ یک جمهوری‌خواه که برای هدایت تیم انتخاباتی شهردار میر براون (با بازی برنت سکستون ) سروکله‌اش پیدا می‌شود. او درست هم‌اندازه گری بی‌رحم است اما تقابل آنها در پس نقاب چرب‌زبانی پنهان شده است. فیلم با همین نقاب ادامه پیدا می‌کند و ما را با روی دیگری از استیو کرل ، چیزی دور از کاراکتر او در سریال «اداره» (با عنوان اصلی «The Office») آشنا می‌کند.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Rose-Byrne" }, { "type": "p", "text": "لحن فیلم «مقاومت نا‌پذیر» کاملاً واضح است، اما درعین‌حال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده نشان دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جان استوارت در فیلم «گلاب» اثبات کرد که می‌تواند جوّی دراماتیک و متقاعدکننده خلق کند، اما در «مقاومت ناپذیر»، هیچ کندوکاوی برای نگرش گسترده و طنز بدون تفکر فیلم دیده نمی‌شود. لحن فیلم کاملاً واضح است اما درعین‌حال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده، با مکث‌هایی که توجهتان را جلب می‌کند، نشان دهد؛ گویی هارولد پینتر (نویسنده نامزد اسکار برای فیلم‌های «زن ستوان فرانسوی» با عنوان اصلی «The French Lieutenant’s Woman» و «خیانت» با عنوان اصلی «Betrayal») زنده شده و متن سیتکام جدیدی را نوشته است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «کاندیدا»؛ فیلمی درباره سیاست، جرم و جنایت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%da%a9%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%af%d8%a7/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «مقاومت ناپذیر» مدام از ما می‌خواهد تا فکر کنیم. به‌محض این‌که کمپین‌های محلی برای یک مسابقه سیاسی به یک جنگ رسانه‌ای لبریز از اخبار کذب تبدیل می‌شود، استوارت ما را به تماشای تصاویری دعوت می‌کند تا هدفش از ساخت این فیلم را بیان کند. باید اذعان کرد برخی از این تصاویر واقعاً تأثیرگذار هستند: تصاویری از شبکه فاکس نیوز که در آن برخی از راست‌گرایان به شکلی مضحک نمایش داده شده‌اند؛ یک آگهی تبلیغاتی که در آن جک شبیه رمبو خشاب یک مسلسل را خالی می‌کند و سپس رو به دوربین می‌گوید: «من جک هیستینگز هستم و این پیام را تائید می‌کنم»؛ لحظه‌ای جنجالی هنگامی‌که گری اعتراف می‌کند «دیگه بحث سیاست نیست، این الآن فقط ریاضیه».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "گری زیمر «ایده‌آل‌گرایی» را به نوعی برنامه سیاسی فرصت‌طلبانه تنزّل داده و این همان مفهوم فیلم «مقاومت‌ناپذیر» است که به‌مرور تنزل پیدا می‌کند. درواقع ما با نوعی از کمدی نشانه‌ها طرف هستیم که مدام به سطحی‌نگری سازندگانش اشاره می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «لانگ شات»، عاشقانه‌ای با طعم سیاست را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%84%d8%a7%d9%86%da%af-%d8%b4%d8%a7%d8%aa/" }, { "type": "p", "text": "کمی قبل از پایان فیلم، پیچشی بزرگ در داستان ایجاد می‌شود که علاوه بر دعوت بیننده به خوردن دسر، پشت پایی به سیستم کمپین‌های انتخاباتی آمریکا می‌زند. پیام استوارت از این پیچش ساده است: «سیاست‌های ما به‌واسطه نفوذ ثروت مسموم شده‌اند.». چه کسی می‌تواند با این موضوع مخالف باشد؟ اما آیا شما می‌توانید به سیاست امروز جامعه نگاه کنید و بگویید که این بازی آن‌قدرها هم که به نظر می‌رسد ساده نیست؛ این‌که جمهوری‌خواهان به حزب اقتدارگرا تبدیل شده‌اند و دموکرات‌ها دچار بحران هویت ارزش‌هایی شده‌اند که فرسنگ‌ها فساد مالی را گسترش داده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «هوای داغ»؛ یک فیلم سیاسی نه‌چندان سیاسی!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d9%88%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%ba/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «مقاومت نا‌پذیر» به هدفش دست پیدا می‌کند اما بااین‌حال، هنوز نمی‌توان گفت با فیلمی کامل روبرو هستیم. مخاطب پس از تماشای فیلم آرزو می‌کند که ای‌کاش استوارت طنزی جسورانه‌تر ساخته بود یا حداقل نسخه‌ای سرگرم‌کننده‌تر از فیلم کریستوفر گست ارائه داده بود. در عوض، فیلم «مقاومت‌ناپذیر» تا حد زیادی شبیه یک سیاستمدار عمل می‌کند: نمایشی بزرگ برای هدایت مخاطب بی‌آنکه ثمری برای او داشته باشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر فیلم سنت فرانسیس | هنر زن بودن در دنیای مدرن
[ { "type": "p", "text": "بریجیت (با بازی کلی اوسالیوان ) زنی سی‌وچندساله است که نمی‌داند در زندگی به دنبال چیست؛ زنی که والدین و دوستانش او را تحت فشار قرار داده‌اند. در نهایت، بریجیت ، در تابستانی طاقت‌فرسا و پس از سقط جنینی ناراحت‌کننده‌، به‌عنوان پرستار دختر‌بچه‌ای شش‌ساله و بسیار باهوش (با بازی رامونا ادیت ویلیامز ) مشغول به کار می‌شود. در این شرایط تازه، بریجیت کم‌کم درک بهتری از آنچه به‌واقع در زندگی می‌خواهد، پیدا می‌کند. با فیلیمو شات همراه باشید تا مروری بر فیلم سنت فرانسیس (با عنوان اصلی Saint Frances) داشته باشیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «سنت فرانسیس» همچون روند معمول بسیاری از فیلم‌های دیگر، با آشنایی دختر و پسری جوان در یک مهمانی شروع می‌شود. لحن فیلم روان است و به‌خوبی پیش می‌رود. اوسالیوان ، در نقش بریجیت ، شروعی حرفه‌ای دارد که از تجربیات پیشین او سرچشمه گرفته است. اوسالیوان نگران روابط عاشقانۀ فیلم نیست، اما برای بریجیت که در سی‌وچندسالگی هنوز برای یافتن هدف زندگی خود دست‌و‌پا می‌زند و نمی‌داند که چه می‌خواهد و به چه چیزی نیاز دارد، شرایط متفاوت است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اوسالیوان با توانایی‌های خود به‌عنوان هنرپیشه، به‌سرعت به فردی شیرین و دوست‌داشتنی در نقش بریجیت بدل می‌شود. بریجیت از هر سو تحت‌ فشار است؛ مادرش از او توقع دارد که آرزویش را برای داشتن نوه برآورده کند. دوستان قدیمی‌اش همه موقعیت‌های شغلی خوبی پیدا کرده‌اند، اما او هنوز در زندگی سردرگم است. در این شرایط سخت، بریجیت شغل تازه‌ای پیدا می‌کند. او پرستاری فرانسیس شش‌ساله را می‌پذیرد که با بازی درخشان رامونا ادیت ویلیامز به مخاطب معرفی می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "البته بریجیت پس از مدتی کوتاه، متوجه می‌شود که ناخواسته باردار است. او تصمیم می‌گیرد که به بارداری‌اش خاتمه دهد و می‌داند که این بهترین کار در شرایط فعلی است. حالا بریجیت مجبور است با عوارض جسمی و احساسی سقط جنین، که برای او بسیار غیرمنتظره‌اند، کنار بیاید. با گذشت زمان‌، در طول این تابستان گرم، روابط بریجیت و کودکی که تحت مراقبت اوست عمیق‌تر می‌شود. بدین ترتیب، بریجیت به بینشی صحیح‌تر از خودش، زندگی و آنچه از زندگی می‌خواهد دست پیدا می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با وجود آن‌که شخصیت و زندگی بریجیت محور اصلی داستان است، سیر تحول و پیشرفت در تمام شخصیت‌های دیگر فیلم نیز مشهود است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ماجرای فیلم «سنت فرانسیس»، داستانی نخ‌نما از تحول به‌سمت پذیرش شرایط نیست، بلکه روایتی از سختی‌ها و مشکلاتی است که یک زن برای زندگی‌کردن در دوران مدرنیته باید با آن‌ها مقابله کند. این زندگی بیش از آن‌که تنفس هوایی تازه باشد، مانند سیلی بر صورت نسل گذشته و بیشتر از آن، زنان نواخته می‌شود. این فیلم موضوعاتی چون سقط جنین، افسردگی پس از زایمان و بسیاری از دیگر تابوهای دنیای زنان را با صدایی بلند به چالش می‌کشد؛ تابوهایی که در قرون متمادی می‌بایست از دید اجتماع مخفی می‌ماندند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم «هرگز به ندرت گاهی همیشه» با موضوع سقط جنین را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/never-rarely-sometimes-always-review/" }, { "type": "p", "text": "البته فیلم در این تابوشکنی از هرگونه هیاهو و غرض‌ورزی دوری می‌کند‌. بریجیت برای سبک زندگی‌ای که انتخاب کرده و اشتباهاتی که مرتکب می‌شود، شرمگین نیست؛ او به کسی نیاز ندارد که از راه برسد و نجاتش دهد. او به‌سادگی همانند بسیاری از ماست: در زندگی به پیش می‌رود، تجربه می‌اندوزد و بهتر می‌شود. درواقع، فیلم این روند رشد شخصیت را تصدیق می‌کند، برای آن ارزش قائل است و حتی پرفرازونشیب بودن این مسیر را نیز ارزشمند می‌شمارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارگردانِ فیلم «سنت فرانسیس»، الکس تامپسون ، با ساخت این فیلم فضایی مناسب برای روایت داستانی قوی و پویا ایجاد کرده است. اوسالیوان نیز جسمش را در اختیار شخصیت بریجیت قرار داده تا نقص‌ها، تضادها و روابط پیچیدۀ انسانی را در آن زندگی کند. نکته‌ای مهم و برجسته در فیلم وجود دارد: هرچند محور اصلی داستان فیلمِ «سنت فرانسیس» شخصیت و زندگی بریجیت است، سیر تحول و پیشرفت در تمام شخصیت‌های دیگر فیلم، حتی خود فرانسیس نیز کاملاً مشهود است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی کوتاه به سریال «خانم آمریکا» با موضوع زنان و جنگ فمینیست‌ها در دههٔ هفتاد", "ref": "https://www.filimo.com/shot/mrs-america-review/" }, { "type": "p", "text": "فرانسیس دختری کوچک، اما تواناست. او نمودی از احساسات کودکانۀ درهم‌و‌برهم و گیج‌کننده است که با عقلی فراتر از عمر کوتاهش در جهانی پر از شگفتی رشد می‌کند‌. فرانسیس تحت سرپرستی مایا (با بازی کالوین آلوارز ) و آنی (با بازی لیلی موجکو ) زندگی می کند. افرادی که خود در کشاکش داشتن فرزندی تازه و برنامه‌های شغلی بلندپروازانه‌ای که به‌دقت برنامه‌ریزی شده‌اند، گرفتارند. هر سه عضو این خانواده از ارتباط با بریجیت می‌آموزند و بریجیت نیز از آن‌ها درس‌های فراوانی می‌گیرد و بدین‌گونه، زندگی بدون توجه به تصمیمات شخصی به پیش می‌رود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم ویواریوم | سیمز، سیزیف و اشر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/vivarium-review/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
قسمت آخر سریال «همگناه» رکورد شکست
[ { "type": "p", "text": "ثبت بیست میلیون دقیقه تماشا برای قسمت آخر سریال «همگناه» در کمتر از یک روز", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با پخش قسمت آخر سریال «همگناه» در شبکه نمایش خانگی در روز دوشنبه ۲۷ مردادماه، فیلیمو از ثبت رکورد تماشا معادل ۲۰ میلیون دقیقه در فاصله ۸ صبح تا ۱۲ شب روز اول انتشار برای این سریال خبر داد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به گزارش روابط عمومی فیلیمو و با بررسی میزان دقیقه تماشای قسمت آخر «هم گناه» تا انتهای روز دوشنبه، به پایان رسیدن این سریال با ثبت رکورد بیست میلیون دقیقه تماشا در روز اول انتشار همراه بود. برای اولین بار است که گذشتن از مرز بیست میلیون دقیقه تماشا برای قسمت آخر یک سریال و در یک روز رقم می‌خورد و «همگناه» با روند روبه‌رشدی که در طول زمان انتشار داشته توانسته این رکود را به نام خود ثبت کند. پیش از این نیز این مجموعه در بازه‌های زمانی متفاوت از جمله پایان فصل اول، بیش از ۱۰ میلیون دقیقه تماشا در کمتر از یک روز را ثبت کرده بود که تازه‌ترین آمار ثبت شده نشان از رشد دو برابری مخاطبان و جابجا کردن رکورد خود در فیلیمو دارد. همچنین قسمت ۲۳ این مجموعه در روز اول انتشار عدد ۱۶ میلیون دقیقه تماشا را ثبت کرده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی به سریال «هم گناه» و ویژگی‌های متفاوت آن", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%87%d9%85-%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "«همگناه» که اولین ساخته مصطفی کیایی برای شبکه نمایش خانگی است داستانی خانوادگی و رازآلود را به قلم محسن کیایی و علی کوچکی در دو فصل و ۲۴ قسمت به تصویر می‌کشد. ایفای نقش بازیگرانی چون پرویز پرستویی ، هدیه تهرانی ، محسن کیایی ، پدرام شریفی ، مسعود رایگان ، رویا تیموریان ، مهدی پاکدل ، حبیب رضایی و… در دل این داستان خانوادگی که جای آن در شبکه نمایش خانگی بسیار خالی بود از عوامل موفقیت «همگناه» به شمار می‌رود. همچنین این سریال به طور مستقیم با سرمایه‌گذاری سرویس‌های وی‌اودی و با در نظر گرفتن نیاز مخاطبان این سرویس‌ها ساخته شده است که عامل مهم دیگری در موفقیت آن محسوب می‌شود. تمامی قسمت‌های این سریال برای تماشا در فیلیمو در دسترس عموم قرار دارد و طبق پیش‌بینی‌ها در ادامه نیز روندهای رشد تماشای آن صعودی خواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نشست خبری سریال «همگناه»؛ گزارش اختصاصی فیلیمو شات", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d8%ae%d8%a8%d8%b1%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%87%d9%85%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87/" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
قسمت آخر سریال «همگناه» رکورد شکست
[ { "type": "p", "text": "ثبت بیست میلیون دقیقه تماشا برای قسمت آخر سریال «همگناه» در کمتر از یک روز", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با پخش قسمت آخر سریال «همگناه» در شبکه نمایش خانگی در روز دوشنبه ۲۷ مردادماه، فیلیمو از ثبت رکورد تماشا معادل ۲۰ میلیون دقیقه در فاصله ۸ صبح تا ۱۲ شب روز اول انتشار برای این سریال خبر داد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به گزارش روابط عمومی فیلیمو و با بررسی میزان دقیقه تماشای قسمت آخر «هم گناه» تا انتهای روز دوشنبه، به پایان رسیدن این سریال با ثبت رکورد بیست میلیون دقیقه تماشا در روز اول انتشار همراه بود. برای اولین بار است که گذشتن از مرز بیست میلیون دقیقه تماشا برای قسمت آخر یک سریال و در یک روز رقم می‌خورد و «همگناه» با روند روبه‌رشدی که در طول زمان انتشار داشته توانسته این رکود را به نام خود ثبت کند. پیش از این نیز این مجموعه در بازه‌های زمانی متفاوت از جمله پایان فصل اول، بیش از ۱۰ میلیون دقیقه تماشا در کمتر از یک روز را ثبت کرده بود که تازه‌ترین آمار ثبت شده نشان از رشد دو برابری مخاطبان و جابجا کردن رکورد خود در فیلیمو دارد. همچنین قسمت ۲۳ این مجموعه در روز اول انتشار عدد ۱۶ میلیون دقیقه تماشا را ثبت کرده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی به سریال «هم گناه» و ویژگی‌های متفاوت آن", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%87%d9%85-%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "«همگناه» که اولین ساخته مصطفی کیایی برای شبکه نمایش خانگی است داستانی خانوادگی و رازآلود را به قلم محسن کیایی و علی کوچکی در دو فصل و ۲۴ قسمت به تصویر می‌کشد. ایفای نقش بازیگرانی چون پرویز پرستویی ، هدیه تهرانی ، محسن کیایی ، پدرام شریفی ، مسعود رایگان ، رویا تیموریان ، مهدی پاکدل ، حبیب رضایی و… در دل این داستان خانوادگی که جای آن در شبکه نمایش خانگی بسیار خالی بود از عوامل موفقیت «همگناه» به شمار می‌رود. همچنین این سریال به طور مستقیم با سرمایه‌گذاری سرویس‌های وی‌اودی و با در نظر گرفتن نیاز مخاطبان این سرویس‌ها ساخته شده است که عامل مهم دیگری در موفقیت آن محسوب می‌شود. تمامی قسمت‌های این سریال برای تماشا در فیلیمو در دسترس عموم قرار دارد و طبق پیش‌بینی‌ها در ادامه نیز روندهای رشد تماشای آن صعودی خواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نشست خبری سریال «همگناه»؛ گزارش اختصاصی فیلیمو شات", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%b4%d8%b3%d8%aa-%d8%ae%d8%a8%d8%b1%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%87%d9%85%da%af%d9%86%d8%a7%d9%87/" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم مقاومت ناپذیر | جنگ سیاسی استراتژیست‌ها
[ { "type": "ilink", "text": "جان استوارت در دومین تجربه کارگردانی خود سراغ ساخت یک کمدی با موضوع فساد‌‎های کلان سیاستمداران آمریکایی رفته است. فیلم مقاومت نا‌پذیر (با عنوان اصلی «Irresistible») به اهداف خود می‌رسد اما در انتخاب راه رسیدن به آن ریسک چندانی نمی‌کند. برخلاف فیلم اول جان استوارت ، «گلاب» (با عنوان اصلی «Rosewater») که به پیامدهای دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران برای یکی از خبرنگاران بی‌بی‌سی می‌پرداخت، فیلم جدید او زاییده ذهن خلاق استوارت در زمینه سیاست و کمدی است. داستان فیلم «مقاومت ناپذیر» بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ روایت می‌شود؛ جایی که دو حزب سیاسی حاکم برای پیروزی در انتخابات شهرداری یک شهر کوچک اما مهم در ایالت ویسکانسین، اتفاقاتی اغراق‌شده اما تأثیرگذار را رقم می‌زنند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "شخصیت محوری فیلم «مقاومت‌ناپذیر» یک مشاور کمپین‌های انتخاباتی به نام گری زیمر (با بازی استیو کرل ) است. شخصیت زیمر ترکیبی از فلسفه لیبرال‌ها، غرغرهای غیرقابل‌تحمل نخبه‌گرایان ساحل شرقی و بی‌اخلاقی‌های یک جامعه‌ستیز است که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری می‌زند. او مشاور عالی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری بوده و اگرچه هنوز هم مانند اکثر دموکرات‌ها از پیروزی دونالد ترامپ شوکه است اما سعی دارد این دوران را پشت سر بگذارد. او به اندازه کافی باهوش است که درک کند حزبش برای بازیابی قدرت، به نوع جدیدی از ستاره‌های انتخاباتی نیاز دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ماجرا زمانی آغاز می‌شود که زیمر پس از تماشای یک ویدئو در یوتیوب از سرهنگ جک هیستینگز (با نقش‌آفرینی کریس کوپر ) فکر می‌کند که باید به او کمک کند تا شهردار شهر دیرلاکن در ایالت ویسکانسین شود. جک یک کهنه‌سرباز نیروی دریایی است که حالا به کشاورزی می‌پردازد. او در این ویدیو در مقابل شورای شهر می‌ایستد و شهردار دیرلاکن را به ضایع‌کردن حقوق جامعه مهاجران محلی متهم می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "راز‌های پیکسار؛ ۲۰ تئوری شگفت‌انگیز که به طرز خارق‌العاده‌ای درست به نظر می‌رسند!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B1%D8%A7%D8%B2%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D8%B1/" }, { "type": "p", "text": "گری نگاهی به جک می‌اندازد و یک محافظه‌کار خوش‌قلب را می‌بیند که روح یک لیبرال در او دمیده شده است؛ البته گری او را این‌طور توصیف می‌کند: «یک برنی سندرز که به کلیسا می‌رود و استخوان‌بندی قوی‌تری دارد.» همین ویژگی‌ها باعث می‌شوند گری سراغ جک برود و او را برای تبدیل‌شدن به شهردار متقاعد کند. زیمر در این راه گروهی از هم‌حزبی‌هایش را دور خود جمع می‌کند؛ همه با این امید که کانون توجه ملی را به یک برنده دموکرات جدید جلب کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مقاومت‌ناپذیر نگاهی شوخ و لطیف به نابودی دموکراسی انتخاباتی توسط دو شیطان پول و تظاهر انداخته است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به‌طور خلاصه، «مقاومت‌ناپذیر» تلفیقی از چند فیلم است: درام سیاسی «نامزد» (با عنوان اصلی «The Candidate»)، فیلم کمدی سیاه « سگ را بجنبان » (با عنوان اصلی «Wag the Dog»)، سیتکام «زمین‌های سرسبز» (با عنوان اصلی «Green Acres»)، کمدی درام «درود بر قهرمان فاتح» (با عنوان اصلی «Hail the Conquering Hero») نوشته پرستون استرجیس و یکی از آن مونولوگ‌های خنده‌دار و مضحک استوارت در برنامه «نمایش روزانه» (با عنوان اصلی «The Daily Show» که این روزها با عنوان نمایش روزانه با ترور نوآ پخش می‌شود).", "ref": "https://www.filimo.com/m/4Ve6w/%D8%B3%DA%AF+%D8%B1%D8%A7+%D8%A8%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%86" }, { "type": "p", "text": "استوارت در دومین فیلم بلند خود، تمام بیماری‌هایی که در حال نابود کردن بدنه سیاست آمریکا هستند را به تصویر کشیده است. ما در فیلم «مقاومت ناپذیر» شاهد مضامینی همچون غلبه سیاسیون با پول‌های کلان، کلاه‌برداری‌های شکل‌گرفته در تبلیغات تلویزیونی کمپین‌ها، جمعیت‌شناسی سیاسی رأی‌دهندگان و برش مصاحبه‌های نامزدها برای فریب مردم هستیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با تمام این صحبت‌ها، شاید برایتان سؤال پیش بیاید که پس این فیلم چه چیز جدیدی به ما ارائه می‌دهد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به لحاظ تئوری، فیلم «مقاومت ناپذیر» هوشمندانه و به طرز دردآوری روشن‌کننده است، درست همانند فیلم مستندنمای «باب رابرتس» (با عنوان اصلی «Bob Roberts») ساخته تیم رابینز (بازیگر فیلم «رستگاری در شاوشنک» و «رودخانه مرموز») در سال ۱۹۹۲.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در عمل، فیلم به آشکار ساختن کلیشه‌هایی می‌پردازد که مخالفشان است. زمانی که گری اولین بار به شهر دیرلاکن می‌رسد، به یک کافه محلی می‌رود و یک آبجو و همبرگر سفارش می‌دهد؛ این نشان می‌دهد که گری یک مرد معمولی است اما در واقعیت، او ترجیح می‌دهد سوار جت‌های شخصی شود و از سالادهای اعیانی لذت ببرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رقیب دیرینه گری ، زنی به نام فیث بروستر (با بازی رز بیرن ) است؛ یک جمهوری‌خواه که برای هدایت تیم انتخاباتی شهردار میر براون (با بازی برنت سکستون ) سروکله‌اش پیدا می‌شود. او درست هم‌اندازه گری بی‌رحم است اما تقابل آنها در پس نقاب چرب‌زبانی پنهان شده است. فیلم با همین نقاب ادامه پیدا می‌کند و ما را با روی دیگری از استیو کرل ، چیزی دور از کاراکتر او در سریال «اداره» (با عنوان اصلی «The Office») آشنا می‌کند.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Rose-Byrne" }, { "type": "p", "text": "لحن فیلم «مقاومت نا‌پذیر» کاملاً واضح است، اما درعین‌حال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده نشان دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جان استوارت در فیلم «گلاب» اثبات کرد که می‌تواند جوّی دراماتیک و متقاعدکننده خلق کند، اما در «مقاومت ناپذیر»، هیچ کندوکاوی برای نگرش گسترده و طنز بدون تفکر فیلم دیده نمی‌شود. لحن فیلم کاملاً واضح است اما درعین‌حال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده، با مکث‌هایی که توجهتان را جلب می‌کند، نشان دهد؛ گویی هارولد پینتر (نویسنده نامزد اسکار برای فیلم‌های «زن ستوان فرانسوی» با عنوان اصلی «The French Lieutenant’s Woman» و «خیانت» با عنوان اصلی «Betrayal») زنده شده و متن سیتکام جدیدی را نوشته است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «کاندیدا»؛ فیلمی درباره سیاست، جرم و جنایت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%da%a9%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%af%d8%a7/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «مقاومت ناپذیر» مدام از ما می‌خواهد تا فکر کنیم. به‌محض این‌که کمپین‌های محلی برای یک مسابقه سیاسی به یک جنگ رسانه‌ای لبریز از اخبار کذب تبدیل می‌شود، استوارت ما را به تماشای تصاویری دعوت می‌کند تا هدفش از ساخت این فیلم را بیان کند. باید اذعان کرد برخی از این تصاویر واقعاً تأثیرگذار هستند: تصاویری از شبکه فاکس نیوز که در آن برخی از راست‌گرایان به شکلی مضحک نمایش داده شده‌اند؛ یک آگهی تبلیغاتی که در آن جک شبیه رمبو خشاب یک مسلسل را خالی می‌کند و سپس رو به دوربین می‌گوید: «من جک هیستینگز هستم و این پیام را تائید می‌کنم»؛ لحظه‌ای جنجالی هنگامی‌که گری اعتراف می‌کند «دیگه بحث سیاست نیست، این الآن فقط ریاضیه».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "گری زیمر «ایده‌آل‌گرایی» را به نوعی برنامه سیاسی فرصت‌طلبانه تنزّل داده و این همان مفهوم فیلم «مقاومت‌ناپذیر» است که به‌مرور تنزل پیدا می‌کند. درواقع ما با نوعی از کمدی نشانه‌ها طرف هستیم که مدام به سطحی‌نگری سازندگانش اشاره می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «لانگ شات»، عاشقانه‌ای با طعم سیاست را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%84%d8%a7%d9%86%da%af-%d8%b4%d8%a7%d8%aa/" }, { "type": "p", "text": "کمی قبل از پایان فیلم، پیچشی بزرگ در داستان ایجاد می‌شود که علاوه بر دعوت بیننده به خوردن دسر، پشت پایی به سیستم کمپین‌های انتخاباتی آمریکا می‌زند. پیام استوارت از این پیچش ساده است: «سیاست‌های ما به‌واسطه نفوذ ثروت مسموم شده‌اند.». چه کسی می‌تواند با این موضوع مخالف باشد؟ اما آیا شما می‌توانید به سیاست امروز جامعه نگاه کنید و بگویید که این بازی آن‌قدرها هم که به نظر می‌رسد ساده نیست؛ این‌که جمهوری‌خواهان به حزب اقتدارگرا تبدیل شده‌اند و دموکرات‌ها دچار بحران هویت ارزش‌هایی شده‌اند که فرسنگ‌ها فساد مالی را گسترش داده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «هوای داغ»؛ یک فیلم سیاسی نه‌چندان سیاسی!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d9%88%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%ba/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «مقاومت نا‌پذیر» به هدفش دست پیدا می‌کند اما بااین‌حال، هنوز نمی‌توان گفت با فیلمی کامل روبرو هستیم. مخاطب پس از تماشای فیلم آرزو می‌کند که ای‌کاش استوارت طنزی جسورانه‌تر ساخته بود یا حداقل نسخه‌ای سرگرم‌کننده‌تر از فیلم کریستوفر گست ارائه داده بود. در عوض، فیلم «مقاومت‌ناپذیر» تا حد زیادی شبیه یک سیاستمدار عمل می‌کند: نمایشی بزرگ برای هدایت مخاطب بی‌آنکه ثمری برای او داشته باشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم مقاومت ناپذیر | جنگ سیاسی استراتژیست‌ها
[ { "type": "ilink", "text": "جان استوارت در دومین تجربه کارگردانی خود سراغ ساخت یک کمدی با موضوع فساد‌‎های کلان سیاستمداران آمریکایی رفته است. فیلم مقاومت نا‌پذیر (با عنوان اصلی «Irresistible») به اهداف خود می‌رسد اما در انتخاب راه رسیدن به آن ریسک چندانی نمی‌کند. برخلاف فیلم اول جان استوارت ، «گلاب» (با عنوان اصلی «Rosewater») که به پیامدهای دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران برای یکی از خبرنگاران بی‌بی‌سی می‌پرداخت، فیلم جدید او زاییده ذهن خلاق استوارت در زمینه سیاست و کمدی است. داستان فیلم «مقاومت ناپذیر» بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ روایت می‌شود؛ جایی که دو حزب سیاسی حاکم برای پیروزی در انتخابات شهرداری یک شهر کوچک اما مهم در ایالت ویسکانسین، اتفاقاتی اغراق‌شده اما تأثیرگذار را رقم می‌زنند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "شخصیت محوری فیلم «مقاومت‌ناپذیر» یک مشاور کمپین‌های انتخاباتی به نام گری زیمر (با بازی استیو کرل ) است. شخصیت زیمر ترکیبی از فلسفه لیبرال‌ها، غرغرهای غیرقابل‌تحمل نخبه‌گرایان ساحل شرقی و بی‌اخلاقی‌های یک جامعه‌ستیز است که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری می‌زند. او مشاور عالی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری بوده و اگرچه هنوز هم مانند اکثر دموکرات‌ها از پیروزی دونالد ترامپ شوکه است اما سعی دارد این دوران را پشت سر بگذارد. او به اندازه کافی باهوش است که درک کند حزبش برای بازیابی قدرت، به نوع جدیدی از ستاره‌های انتخاباتی نیاز دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ماجرا زمانی آغاز می‌شود که زیمر پس از تماشای یک ویدئو در یوتیوب از سرهنگ جک هیستینگز (با نقش‌آفرینی کریس کوپر ) فکر می‌کند که باید به او کمک کند تا شهردار شهر دیرلاکن در ایالت ویسکانسین شود. جک یک کهنه‌سرباز نیروی دریایی است که حالا به کشاورزی می‌پردازد. او در این ویدیو در مقابل شورای شهر می‌ایستد و شهردار دیرلاکن را به ضایع‌کردن حقوق جامعه مهاجران محلی متهم می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "راز‌های پیکسار؛ ۲۰ تئوری شگفت‌انگیز که به طرز خارق‌العاده‌ای درست به نظر می‌رسند!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B1%D8%A7%D8%B2%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D8%B1/" }, { "type": "p", "text": "گری نگاهی به جک می‌اندازد و یک محافظه‌کار خوش‌قلب را می‌بیند که روح یک لیبرال در او دمیده شده است؛ البته گری او را این‌طور توصیف می‌کند: «یک برنی سندرز که به کلیسا می‌رود و استخوان‌بندی قوی‌تری دارد.» همین ویژگی‌ها باعث می‌شوند گری سراغ جک برود و او را برای تبدیل‌شدن به شهردار متقاعد کند. زیمر در این راه گروهی از هم‌حزبی‌هایش را دور خود جمع می‌کند؛ همه با این امید که کانون توجه ملی را به یک برنده دموکرات جدید جلب کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مقاومت‌ناپذیر نگاهی شوخ و لطیف به نابودی دموکراسی انتخاباتی توسط دو شیطان پول و تظاهر انداخته است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به‌طور خلاصه، «مقاومت‌ناپذیر» تلفیقی از چند فیلم است: درام سیاسی «نامزد» (با عنوان اصلی «The Candidate»)، فیلم کمدی سیاه « سگ را بجنبان » (با عنوان اصلی «Wag the Dog»)، سیتکام «زمین‌های سرسبز» (با عنوان اصلی «Green Acres»)، کمدی درام «درود بر قهرمان فاتح» (با عنوان اصلی «Hail the Conquering Hero») نوشته پرستون استرجیس و یکی از آن مونولوگ‌های خنده‌دار و مضحک استوارت در برنامه «نمایش روزانه» (با عنوان اصلی «The Daily Show» که این روزها با عنوان نمایش روزانه با ترور نوآ پخش می‌شود).", "ref": "https://www.filimo.com/m/4Ve6w/%D8%B3%DA%AF+%D8%B1%D8%A7+%D8%A8%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%86" }, { "type": "p", "text": "استوارت در دومین فیلم بلند خود، تمام بیماری‌هایی که در حال نابود کردن بدنه سیاست آمریکا هستند را به تصویر کشیده است. ما در فیلم «مقاومت ناپذیر» شاهد مضامینی همچون غلبه سیاسیون با پول‌های کلان، کلاه‌برداری‌های شکل‌گرفته در تبلیغات تلویزیونی کمپین‌ها، جمعیت‌شناسی سیاسی رأی‌دهندگان و برش مصاحبه‌های نامزدها برای فریب مردم هستیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با تمام این صحبت‌ها، شاید برایتان سؤال پیش بیاید که پس این فیلم چه چیز جدیدی به ما ارائه می‌دهد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به لحاظ تئوری، فیلم «مقاومت ناپذیر» هوشمندانه و به طرز دردآوری روشن‌کننده است، درست همانند فیلم مستندنمای «باب رابرتس» (با عنوان اصلی «Bob Roberts») ساخته تیم رابینز (بازیگر فیلم «رستگاری در شاوشنک» و «رودخانه مرموز») در سال ۱۹۹۲.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در عمل، فیلم به آشکار ساختن کلیشه‌هایی می‌پردازد که مخالفشان است. زمانی که گری اولین بار به شهر دیرلاکن می‌رسد، به یک کافه محلی می‌رود و یک آبجو و همبرگر سفارش می‌دهد؛ این نشان می‌دهد که گری یک مرد معمولی است اما در واقعیت، او ترجیح می‌دهد سوار جت‌های شخصی شود و از سالادهای اعیانی لذت ببرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رقیب دیرینه گری ، زنی به نام فیث بروستر (با بازی رز بیرن ) است؛ یک جمهوری‌خواه که برای هدایت تیم انتخاباتی شهردار میر براون (با بازی برنت سکستون ) سروکله‌اش پیدا می‌شود. او درست هم‌اندازه گری بی‌رحم است اما تقابل آنها در پس نقاب چرب‌زبانی پنهان شده است. فیلم با همین نقاب ادامه پیدا می‌کند و ما را با روی دیگری از استیو کرل ، چیزی دور از کاراکتر او در سریال «اداره» (با عنوان اصلی «The Office») آشنا می‌کند.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Rose-Byrne" }, { "type": "p", "text": "لحن فیلم «مقاومت نا‌پذیر» کاملاً واضح است، اما درعین‌حال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده نشان دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جان استوارت در فیلم «گلاب» اثبات کرد که می‌تواند جوّی دراماتیک و متقاعدکننده خلق کند، اما در «مقاومت ناپذیر»، هیچ کندوکاوی برای نگرش گسترده و طنز بدون تفکر فیلم دیده نمی‌شود. لحن فیلم کاملاً واضح است اما درعین‌حال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده، با مکث‌هایی که توجهتان را جلب می‌کند، نشان دهد؛ گویی هارولد پینتر (نویسنده نامزد اسکار برای فیلم‌های «زن ستوان فرانسوی» با عنوان اصلی «The French Lieutenant’s Woman» و «خیانت» با عنوان اصلی «Betrayal») زنده شده و متن سیتکام جدیدی را نوشته است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «کاندیدا»؛ فیلمی درباره سیاست، جرم و جنایت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%da%a9%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%af%d8%a7/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «مقاومت ناپذیر» مدام از ما می‌خواهد تا فکر کنیم. به‌محض این‌که کمپین‌های محلی برای یک مسابقه سیاسی به یک جنگ رسانه‌ای لبریز از اخبار کذب تبدیل می‌شود، استوارت ما را به تماشای تصاویری دعوت می‌کند تا هدفش از ساخت این فیلم را بیان کند. باید اذعان کرد برخی از این تصاویر واقعاً تأثیرگذار هستند: تصاویری از شبکه فاکس نیوز که در آن برخی از راست‌گرایان به شکلی مضحک نمایش داده شده‌اند؛ یک آگهی تبلیغاتی که در آن جک شبیه رمبو خشاب یک مسلسل را خالی می‌کند و سپس رو به دوربین می‌گوید: «من جک هیستینگز هستم و این پیام را تائید می‌کنم»؛ لحظه‌ای جنجالی هنگامی‌که گری اعتراف می‌کند «دیگه بحث سیاست نیست، این الآن فقط ریاضیه».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "گری زیمر «ایده‌آل‌گرایی» را به نوعی برنامه سیاسی فرصت‌طلبانه تنزّل داده و این همان مفهوم فیلم «مقاومت‌ناپذیر» است که به‌مرور تنزل پیدا می‌کند. درواقع ما با نوعی از کمدی نشانه‌ها طرف هستیم که مدام به سطحی‌نگری سازندگانش اشاره می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «لانگ شات»، عاشقانه‌ای با طعم سیاست را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%88-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%84%d8%a7%d9%86%da%af-%d8%b4%d8%a7%d8%aa/" }, { "type": "p", "text": "کمی قبل از پایان فیلم، پیچشی بزرگ در داستان ایجاد می‌شود که علاوه بر دعوت بیننده به خوردن دسر، پشت پایی به سیستم کمپین‌های انتخاباتی آمریکا می‌زند. پیام استوارت از این پیچش ساده است: «سیاست‌های ما به‌واسطه نفوذ ثروت مسموم شده‌اند.». چه کسی می‌تواند با این موضوع مخالف باشد؟ اما آیا شما می‌توانید به سیاست امروز جامعه نگاه کنید و بگویید که این بازی آن‌قدرها هم که به نظر می‌رسد ساده نیست؛ این‌که جمهوری‌خواهان به حزب اقتدارگرا تبدیل شده‌اند و دموکرات‌ها دچار بحران هویت ارزش‌هایی شده‌اند که فرسنگ‌ها فساد مالی را گسترش داده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم «هوای داغ»؛ یک فیلم سیاسی نه‌چندان سیاسی!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d9%88%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d8%ba/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «مقاومت نا‌پذیر» به هدفش دست پیدا می‌کند اما بااین‌حال، هنوز نمی‌توان گفت با فیلمی کامل روبرو هستیم. مخاطب پس از تماشای فیلم آرزو می‌کند که ای‌کاش استوارت طنزی جسورانه‌تر ساخته بود یا حداقل نسخه‌ای سرگرم‌کننده‌تر از فیلم کریستوفر گست ارائه داده بود. در عوض، فیلم «مقاومت‌ناپذیر» تا حد زیادی شبیه یک سیاستمدار عمل می‌کند: نمایشی بزرگ برای هدایت مخاطب بی‌آنکه ثمری برای او داشته باشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر فیلم سنت فرانسیس | هنر زن بودن در دنیای مدرن
[ { "type": "p", "text": "بریجیت (با بازی کلی اوسالیوان ) زنی سی‌وچندساله است که نمی‌داند در زندگی به دنبال چیست؛ زنی که والدین و دوستانش او را تحت فشار قرار داده‌اند. در نهایت، بریجیت ، در تابستانی طاقت‌فرسا و پس از سقط جنینی ناراحت‌کننده‌، به‌عنوان پرستار دختر‌بچه‌ای شش‌ساله و بسیار باهوش (با بازی رامونا ادیت ویلیامز ) مشغول به کار می‌شود. در این شرایط تازه، بریجیت کم‌کم درک بهتری از آنچه به‌واقع در زندگی می‌خواهد، پیدا می‌کند. با فیلیمو شات همراه باشید تا مروری بر فیلم سنت فرانسیس (با عنوان اصلی Saint Frances) داشته باشیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «سنت فرانسیس» همچون روند معمول بسیاری از فیلم‌های دیگر، با آشنایی دختر و پسری جوان در یک مهمانی شروع می‌شود. لحن فیلم روان است و به‌خوبی پیش می‌رود. اوسالیوان ، در نقش بریجیت ، شروعی حرفه‌ای دارد که از تجربیات پیشین او سرچشمه گرفته است. اوسالیوان نگران روابط عاشقانۀ فیلم نیست، اما برای بریجیت که در سی‌وچندسالگی هنوز برای یافتن هدف زندگی خود دست‌و‌پا می‌زند و نمی‌داند که چه می‌خواهد و به چه چیزی نیاز دارد، شرایط متفاوت است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اوسالیوان با توانایی‌های خود به‌عنوان هنرپیشه، به‌سرعت به فردی شیرین و دوست‌داشتنی در نقش بریجیت بدل می‌شود. بریجیت از هر سو تحت‌ فشار است؛ مادرش از او توقع دارد که آرزویش را برای داشتن نوه برآورده کند. دوستان قدیمی‌اش همه موقعیت‌های شغلی خوبی پیدا کرده‌اند، اما او هنوز در زندگی سردرگم است. در این شرایط سخت، بریجیت شغل تازه‌ای پیدا می‌کند. او پرستاری فرانسیس شش‌ساله را می‌پذیرد که با بازی درخشان رامونا ادیت ویلیامز به مخاطب معرفی می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "البته بریجیت پس از مدتی کوتاه، متوجه می‌شود که ناخواسته باردار است. او تصمیم می‌گیرد که به بارداری‌اش خاتمه دهد و می‌داند که این بهترین کار در شرایط فعلی است. حالا بریجیت مجبور است با عوارض جسمی و احساسی سقط جنین، که برای او بسیار غیرمنتظره‌اند، کنار بیاید. با گذشت زمان‌، در طول این تابستان گرم، روابط بریجیت و کودکی که تحت مراقبت اوست عمیق‌تر می‌شود. بدین ترتیب، بریجیت به بینشی صحیح‌تر از خودش، زندگی و آنچه از زندگی می‌خواهد دست پیدا می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با وجود آن‌که شخصیت و زندگی بریجیت محور اصلی داستان است، سیر تحول و پیشرفت در تمام شخصیت‌های دیگر فیلم نیز مشهود است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ماجرای فیلم «سنت فرانسیس»، داستانی نخ‌نما از تحول به‌سمت پذیرش شرایط نیست، بلکه روایتی از سختی‌ها و مشکلاتی است که یک زن برای زندگی‌کردن در دوران مدرنیته باید با آن‌ها مقابله کند. این زندگی بیش از آن‌که تنفس هوایی تازه باشد، مانند سیلی بر صورت نسل گذشته و بیشتر از آن، زنان نواخته می‌شود. این فیلم موضوعاتی چون سقط جنین، افسردگی پس از زایمان و بسیاری از دیگر تابوهای دنیای زنان را با صدایی بلند به چالش می‌کشد؛ تابوهایی که در قرون متمادی می‌بایست از دید اجتماع مخفی می‌ماندند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم «هرگز به ندرت گاهی همیشه» با موضوع سقط جنین را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/never-rarely-sometimes-always-review/" }, { "type": "p", "text": "البته فیلم در این تابوشکنی از هرگونه هیاهو و غرض‌ورزی دوری می‌کند‌. بریجیت برای سبک زندگی‌ای که انتخاب کرده و اشتباهاتی که مرتکب می‌شود، شرمگین نیست؛ او به کسی نیاز ندارد که از راه برسد و نجاتش دهد. او به‌سادگی همانند بسیاری از ماست: در زندگی به پیش می‌رود، تجربه می‌اندوزد و بهتر می‌شود. درواقع، فیلم این روند رشد شخصیت را تصدیق می‌کند، برای آن ارزش قائل است و حتی پرفرازونشیب بودن این مسیر را نیز ارزشمند می‌شمارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارگردانِ فیلم «سنت فرانسیس»، الکس تامپسون ، با ساخت این فیلم فضایی مناسب برای روایت داستانی قوی و پویا ایجاد کرده است. اوسالیوان نیز جسمش را در اختیار شخصیت بریجیت قرار داده تا نقص‌ها، تضادها و روابط پیچیدۀ انسانی را در آن زندگی کند. نکته‌ای مهم و برجسته در فیلم وجود دارد: هرچند محور اصلی داستان فیلمِ «سنت فرانسیس» شخصیت و زندگی بریجیت است، سیر تحول و پیشرفت در تمام شخصیت‌های دیگر فیلم، حتی خود فرانسیس نیز کاملاً مشهود است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی کوتاه به سریال «خانم آمریکا» با موضوع زنان و جنگ فمینیست‌ها در دههٔ هفتاد", "ref": "https://www.filimo.com/shot/mrs-america-review/" }, { "type": "p", "text": "فرانسیس دختری کوچک، اما تواناست. او نمودی از احساسات کودکانۀ درهم‌و‌برهم و گیج‌کننده است که با عقلی فراتر از عمر کوتاهش در جهانی پر از شگفتی رشد می‌کند‌. فرانسیس تحت سرپرستی مایا (با بازی کالوین آلوارز ) و آنی (با بازی لیلی موجکو ) زندگی می کند. افرادی که خود در کشاکش داشتن فرزندی تازه و برنامه‌های شغلی بلندپروازانه‌ای که به‌دقت برنامه‌ریزی شده‌اند، گرفتارند. هر سه عضو این خانواده از ارتباط با بریجیت می‌آموزند و بریجیت نیز از آن‌ها درس‌های فراوانی می‌گیرد و بدین‌گونه، زندگی بدون توجه به تصمیمات شخصی به پیش می‌رود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم ویواریوم | سیمز، سیزیف و اشر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/vivarium-review/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر فیلم ترکی حکایت طولانی | شور یک زندگی معمولی
[ { "type": "ilink", "text": "شاید برایتان جای سؤال داشته باشد که چرا در سینمای ترکیه، درام‌های تاریخی محبوبیت بالایی دارند؟ منظور آثاری نیست که به یک رویداد یا بازه تاریخی خاص می‌پردازند یا سعی در بازتعریف سرگذشت حوادث و شخصیت‌های مهم دارند، بلکه روایت زندگی شخصیت‌های معمولی در بستر تاریخ که با فراز و نشیب‌های مختلف همراه می‌شود. ریشه‌‌ این مسئله را باید در ادبیات معاصر ترکیه جستجو کرد که طی نیم قرن گذشته، رمان‌های معاصر ترکی با پیروی از الگوهای کلاسیک، سهم زیادی را به خود اختصاص داده‌اند. فیلم ترکی «حکایت طولانی» (با نام اصلی Uzun Hikâye) نمونه‌ای برای همین بحث است. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی کوتاه به این فیلم داشته باشیم.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "«حکایت طولانی» که سال ۲۰۱۲ توسط عثمان سیناف ساخته شده، اقتباسی از رمانی به همین نام، از نویسنده سرشناس، مصطفی کوتلو است. این رمان با عنوان «داستان طولانی» به فارسی هم ترجمه شده و جزو معروف‌ترین آثار کوتلو نیز محسوب می‌شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پرده‌ آخر فیلم پرده‌ آخر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1/" }, { "type": "p", "text": "حکایت طولانی نقطه عطف و شاید بهترین اثر عثمان سیناف است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "قصه، درباره پسربچه‌ای است که در سال‌های دور و پیش از جنگ جهانی دوم، همراه پدربزرگ خود از بلغارستان به ترکیه پناهنده شده است. پسر یتیم با سختی بزرگ می‌شود و یاد می‌گیرد که روی پای خودش بایستد. در جوانی عاشق دختری زیبا از یک خانواده ثروتمند می‌شود. آن‌ها وقتی با مخالفت خانواده دختر روبه‌رو می‌شوند، با هم فرار می‌کنند و از شهر می‌گریزند. در دوردست، زندگی تازه‌ای شروع می‌کنند و صاحب فرزند می‌شوند. سال‌ها بعد هم شاهد تقابل میان پدر و فرزند هستیم. در تمام این مدت هم شخصیت اصلی به دلیل فعالیت‌های سیاسی چپ‌گرایانه‌اش از سوی مأموران دولتی تحت فشار و تعقیب است. این داستانی است که طی سه دهه و از دهۀ چهل تا دهۀ هفتاد میلادی روایت می‌شود؛ داستان یک آدم معمولی که فقط می‌خواهد زندگی ساده‌ای داشته باشد و تمام ماجرا درباره همین میل شورانگیز او به زیستن با وجود تمام سختی‌ها و مشکلات است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بهترین فیلم و سریال های ترکی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%E2%80%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "از «حکایت طولانی» در زمان ساخت و نمایش به‌عنوان بهترین اثر عثمان سیناف یاد می‌شد؛ کارگردانی که سال‌ها قبل با سریال «دره گرگ‌ها» به شهرت رسیده بود و هنوز هم در سینما و هم در تلویزیون فعالیت پیوسته و مداومی دارد. ازجمله نکات معروف درباره کارهای سیناف همکاری متعدد او با کنعان ایمیرزالی‌اوغلو است که در «حکایت طولانی» نیز نقش اصلی را به او سپرده. با وجود تحسین‌ها و تبدیل‌شدن فیلم ترکی «حکایت طولانی» به نقطه عطف کارنامه سیناف ، فیلم درمجموع اجرایی تلویزیونی دارد. به‌طور ویژه وقتی آن را با فیلم‌های مهم سینمای ترکیه در همان محدوده زمانی مانند «روزی روزگاری در آناتولی» و «رویای پروانه» مقایسه کنیم، فیلم در بازسازی فضای تاریخی، بیشتر به سریال‌های تلویزیونی نزدیک می‌شود. البته «حکایت طولانی» همچنان لحظات تأثیرگذاری دارد که بیشتر آنها از کتاب کوتلو نشئت گرفته‌اند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم ترکی «خویشاوندان پدربزرگم»؛ سرگذشت مهاجران به روایت سینمای ترکیه", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%aa%d8%b1%da%a9%db%8c-%d8%ae%d9%88%db%8c%d8%b4%d8%a7%d9%88%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d9%be%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af%d9%85/" }, { "type": "p", "text": "کتاب و منبع اقتباس فیلم به گواه کسانی که آن را خوانده‌اند، پر از لحظات فوق‌العاده و شامل تصویرسازی‌های قدرتمندی است که باعث شده از آن به‌عنوان رمانی سینمایی یاد شود. در فرایند اقتباس، داستان با تغییراتی هم مواجه شده که نتیجه‌اش، ساده و سهل‌پسندتر شدن فیلم است. مثلاً کتاب، تم سیاسی پررنگی دارد و گرایش‌های شخصیت اصلی که بعداً برایش دردسر درست می‌کنند یکی از محورهای مهم قصه است، اما در فیلم این جنبه تا حدود زیادی تقلیل پیدا کرده. پایان فیلم هم با رمان به کل فرق می‌‌کند و به‌مراتب خوش‌بینانه‌تر است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم ترکی «حکایت طولانی» مانند خیلی از رمان‌های پرکشش و معاصر ترکیه، در بستر تاریخ یک سرزمین، داستان یک زندگی و سرگذشت یک شخصیت به ظاهر معمولی ولی واقعی و باورپذیر را روایت می‌کند و همین باعث می‌شود که مخاطب با شخصیت در طول داستان همراه شود. اگرچه فیلم در بخش اجرا و کیفیت تولید، نسبت به خیلی از آثار مهم سینمای ترکیه در مرتبه پایین‌تری قرار می‌گیرد، اما به‌واسطه داستان گیرا و پرکشش خود می‌تواند با تماشاگران ارتباط برقرار کند. از همین رو، قابل پیشنهاد به مخاطبانی است که به دنبال یک ملودرام یا درام انسانی با فراز و نشیب‌های احساسی و عاطفی می‌گردند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم سینمایی «حکایت طولانی»، محصول ۲۰۱۲ ترکیه، به کارگردانی عثمان سیناف و با نقش‌آفرینی کنعان ایمیرزالی‌اوغلو ، توغچه کازاز ، مصطفی آلابورا ، ظفر الگوز ، عثمان آلکاش و… هم‌اکنون در فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر فیلم ترکی حکایت طولانی | شور یک زندگی معمولی
[ { "type": "ilink", "text": "شاید برایتان جای سؤال داشته باشد که چرا در سینمای ترکیه، درام‌های تاریخی محبوبیت بالایی دارند؟ منظور آثاری نیست که به یک رویداد یا بازه تاریخی خاص می‌پردازند یا سعی در بازتعریف سرگذشت حوادث و شخصیت‌های مهم دارند، بلکه روایت زندگی شخصیت‌های معمولی در بستر تاریخ که با فراز و نشیب‌های مختلف همراه می‌شود. ریشه‌‌ این مسئله را باید در ادبیات معاصر ترکیه جستجو کرد که طی نیم قرن گذشته، رمان‌های معاصر ترکی با پیروی از الگوهای کلاسیک، سهم زیادی را به خود اختصاص داده‌اند. فیلم ترکی «حکایت طولانی» (با نام اصلی Uzun Hikâye) نمونه‌ای برای همین بحث است. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی کوتاه به این فیلم داشته باشیم.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "«حکایت طولانی» که سال ۲۰۱۲ توسط عثمان سیناف ساخته شده، اقتباسی از رمانی به همین نام، از نویسنده سرشناس، مصطفی کوتلو است. این رمان با عنوان «داستان طولانی» به فارسی هم ترجمه شده و جزو معروف‌ترین آثار کوتلو نیز محسوب می‌شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پرده‌ آخر فیلم پرده‌ آخر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1/" }, { "type": "p", "text": "حکایت طولانی نقطه عطف و شاید بهترین اثر عثمان سیناف است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "قصه، درباره پسربچه‌ای است که در سال‌های دور و پیش از جنگ جهانی دوم، همراه پدربزرگ خود از بلغارستان به ترکیه پناهنده شده است. پسر یتیم با سختی بزرگ می‌شود و یاد می‌گیرد که روی پای خودش بایستد. در جوانی عاشق دختری زیبا از یک خانواده ثروتمند می‌شود. آن‌ها وقتی با مخالفت خانواده دختر روبه‌رو می‌شوند، با هم فرار می‌کنند و از شهر می‌گریزند. در دوردست، زندگی تازه‌ای شروع می‌کنند و صاحب فرزند می‌شوند. سال‌ها بعد هم شاهد تقابل میان پدر و فرزند هستیم. در تمام این مدت هم شخصیت اصلی به دلیل فعالیت‌های سیاسی چپ‌گرایانه‌اش از سوی مأموران دولتی تحت فشار و تعقیب است. این داستانی است که طی سه دهه و از دهۀ چهل تا دهۀ هفتاد میلادی روایت می‌شود؛ داستان یک آدم معمولی که فقط می‌خواهد زندگی ساده‌ای داشته باشد و تمام ماجرا درباره همین میل شورانگیز او به زیستن با وجود تمام سختی‌ها و مشکلات است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بهترین فیلم و سریال های ترکی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%E2%80%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "از «حکایت طولانی» در زمان ساخت و نمایش به‌عنوان بهترین اثر عثمان سیناف یاد می‌شد؛ کارگردانی که سال‌ها قبل با سریال «دره گرگ‌ها» به شهرت رسیده بود و هنوز هم در سینما و هم در تلویزیون فعالیت پیوسته و مداومی دارد. ازجمله نکات معروف درباره کارهای سیناف همکاری متعدد او با کنعان ایمیرزالی‌اوغلو است که در «حکایت طولانی» نیز نقش اصلی را به او سپرده. با وجود تحسین‌ها و تبدیل‌شدن فیلم ترکی «حکایت طولانی» به نقطه عطف کارنامه سیناف ، فیلم درمجموع اجرایی تلویزیونی دارد. به‌طور ویژه وقتی آن را با فیلم‌های مهم سینمای ترکیه در همان محدوده زمانی مانند «روزی روزگاری در آناتولی» و «رویای پروانه» مقایسه کنیم، فیلم در بازسازی فضای تاریخی، بیشتر به سریال‌های تلویزیونی نزدیک می‌شود. البته «حکایت طولانی» همچنان لحظات تأثیرگذاری دارد که بیشتر آنها از کتاب کوتلو نشئت گرفته‌اند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم ترکی «خویشاوندان پدربزرگم»؛ سرگذشت مهاجران به روایت سینمای ترکیه", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d9%82%d8%af-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%aa%d8%b1%da%a9%db%8c-%d8%ae%d9%88%db%8c%d8%b4%d8%a7%d9%88%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86-%d9%be%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af%d9%85/" }, { "type": "p", "text": "کتاب و منبع اقتباس فیلم به گواه کسانی که آن را خوانده‌اند، پر از لحظات فوق‌العاده و شامل تصویرسازی‌های قدرتمندی است که باعث شده از آن به‌عنوان رمانی سینمایی یاد شود. در فرایند اقتباس، داستان با تغییراتی هم مواجه شده که نتیجه‌اش، ساده و سهل‌پسندتر شدن فیلم است. مثلاً کتاب، تم سیاسی پررنگی دارد و گرایش‌های شخصیت اصلی که بعداً برایش دردسر درست می‌کنند یکی از محورهای مهم قصه است، اما در فیلم این جنبه تا حدود زیادی تقلیل پیدا کرده. پایان فیلم هم با رمان به کل فرق می‌‌کند و به‌مراتب خوش‌بینانه‌تر است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم ترکی «حکایت طولانی» مانند خیلی از رمان‌های پرکشش و معاصر ترکیه، در بستر تاریخ یک سرزمین، داستان یک زندگی و سرگذشت یک شخصیت به ظاهر معمولی ولی واقعی و باورپذیر را روایت می‌کند و همین باعث می‌شود که مخاطب با شخصیت در طول داستان همراه شود. اگرچه فیلم در بخش اجرا و کیفیت تولید، نسبت به خیلی از آثار مهم سینمای ترکیه در مرتبه پایین‌تری قرار می‌گیرد، اما به‌واسطه داستان گیرا و پرکشش خود می‌تواند با تماشاگران ارتباط برقرار کند. از همین رو، قابل پیشنهاد به مخاطبانی است که به دنبال یک ملودرام یا درام انسانی با فراز و نشیب‌های احساسی و عاطفی می‌گردند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم سینمایی «حکایت طولانی»، محصول ۲۰۱۲ ترکیه، به کارگردانی عثمان سیناف و با نقش‌آفرینی کنعان ایمیرزالی‌اوغلو ، توغچه کازاز ، مصطفی آلابورا ، ظفر الگوز ، عثمان آلکاش و… هم‌اکنون در فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
حضور ویل اسمیت و کوین هارت در بازسازی فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها»
[ { "type": "p", "text": "فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» (با عنوان اصلی Planes, Trains, and Automobiles) یکی از کمدی‌های دهه هشتاد است که قدر آن چنان که باید دانسته نشده است. این فیلم را به‌راحتی می‌توان بهترین فیلم کمدی درباره روز شکرگزاری است (در کل، فیلم «زندانیان» با عنوان اصلی «Prisoners» بهترین فیلم روز شکرگزاری است؛ نظر شما چیست؟). این فیلم کلاسیک، استعدادهای دو نفر از بزرگ‌ترین کمدین‌های زمان خود، یعنی استیو مارتین و جون کندی را به نمایش می‌گذارد. تا آن‌جایی که می‌دانیم هالیوود عاشق بازسازی فیلم‌هاست، بنابراین فقط بحث زمان آن مطرح است تا شاهد بازسازی فیلم «هواپیماها ، قطارها و اتومبیل ها» باشیم. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طبق گزارش خبرگزاری ددلاین ، قرار است آئیشا کار ، نویسنده خوش‌آتیه، نسخه جدیدی از فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» بنویسد که برای بازی ویل اسمیت و کوین هارت ، در فیلمی که هر دو آن‌ها تهیه‌کننده آن هستند، مناسب باشد. معمولاً ما در برابر ایده بازسازی فیلم‌های کلاسیک کمی با تندی برخورد می‌کنیم. اگرچه نکته خاصی در مورد اسمیت و هارت وجود ندارد که مطمئن باشیم نسخه جدید فیلم عالی از کار در می‌آید، اما هر دوی این بازیگرها از کاریزماتیک‌ترین بازیگرهای نقش اولی هستند که تجربیاتی در مورد کمدی‌های تأثیرگذار دارند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "کوین هارت به تیم بازیگران سرزمین های مرزی پیوست!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%b1%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%b2%db%8c/" }, { "type": "p", "text": "داستان فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» درباره دو مرد با تفاوت‌های اساسی است که به خاطر پیدا کردن راهی برای رسیدن به خانه در روز شکرگزاری، مجبور به همکاری با یکدیگر می‌شوند. یکی از آن‌ها کمی پرخاشگر و سخت‌گیر است و با هم‌سفر بی‌خیال و خوش‌گذرانش احساس راحتی نمی‌کند. همان‌طور که می‌توانید تصور کنید ترکیب این زوج مطمئناً منجر به سرگرمی و موقعیت‌های خنده‌دار می‌شود. فیلم اصلی «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» یکی از فیلم‌های افسانه‌ای جان هیوز ، نویسنده و کارگردان معروف دهه هشتاد و نود است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "جزئیات بازسازی فیلم «اسکروج» با بازی کوین هارت را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%b3%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%a7%d8%b3%da%a9%d8%b1%d9%88%d8%ac/" }, { "type": "p", "text": "اسمیت و هارت هر دو از بازیگران طراز اول سینما هستند و نامشان با اعتبار بسیار زیادی همراه است. همچنین هر دوی آن‌ها تجربه کاری نسبتاً مشابهی را از سر گذرانده‌اند؛ کار خود را بیشتر با نقش‌های کمدی آغاز کردند و آرام‌آرام به سمت بازی در فیلم‌های دنباله‌دار رفتند. کوین هارت به‌تازگی در فیلم‌های اکشنی مانند «جومانجی» (با عنوان اصلی Jumanji) و «هابز و شاو» (با عنوان اصلی Hobbs & Shaw) بازی کرده است. ازآنجایی‌که هنوز مشخص نشده آیا اسمیت در نقش مرد سخت‌گیر بازی می‌کند یا خیر و اینکه آیا هارت شرایط طنز را مهیا می‌کند یا نه، هنوز معلوم نیست که این دو نفر چگونه با هم کار خواهند کرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "درهرصورت، بازسازی فیلم «هواپیماها ، قطارها و اتومبیل ها» با حضور هر دو نفر آن‌ها شانس خوبی برای رسیدن به یک موفقیت بزرگ دارد. بنابراین حداقل دیدن این‌که آن‌ها چگونه فیلم کمدی و کلاسیک هیوز را به‌روز و متناسب با شرایط امروزی بازسازی می‌کنند جالب خواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی احتمال ساخت فیلم «علاءالدین ۲» با بازی ویل اسمیت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b9%d9%84%d8%a7%d8%a1%d8%a7%d9%84%d8%af%db%8c%d9%86-2-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%88%d8%af/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: The Playlist", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
حضور ویل اسمیت و کوین هارت در بازسازی فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها»
[ { "type": "p", "text": "فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» (با عنوان اصلی Planes, Trains, and Automobiles) یکی از کمدی‌های دهه هشتاد است که قدر آن چنان که باید دانسته نشده است. این فیلم را به‌راحتی می‌توان بهترین فیلم کمدی درباره روز شکرگزاری است (در کل، فیلم «زندانیان» با عنوان اصلی «Prisoners» بهترین فیلم روز شکرگزاری است؛ نظر شما چیست؟). این فیلم کلاسیک، استعدادهای دو نفر از بزرگ‌ترین کمدین‌های زمان خود، یعنی استیو مارتین و جون کندی را به نمایش می‌گذارد. تا آن‌جایی که می‌دانیم هالیوود عاشق بازسازی فیلم‌هاست، بنابراین فقط بحث زمان آن مطرح است تا شاهد بازسازی فیلم «هواپیماها ، قطارها و اتومبیل ها» باشیم. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طبق گزارش خبرگزاری ددلاین ، قرار است آئیشا کار ، نویسنده خوش‌آتیه، نسخه جدیدی از فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» بنویسد که برای بازی ویل اسمیت و کوین هارت ، در فیلمی که هر دو آن‌ها تهیه‌کننده آن هستند، مناسب باشد. معمولاً ما در برابر ایده بازسازی فیلم‌های کلاسیک کمی با تندی برخورد می‌کنیم. اگرچه نکته خاصی در مورد اسمیت و هارت وجود ندارد که مطمئن باشیم نسخه جدید فیلم عالی از کار در می‌آید، اما هر دوی این بازیگرها از کاریزماتیک‌ترین بازیگرهای نقش اولی هستند که تجربیاتی در مورد کمدی‌های تأثیرگذار دارند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "کوین هارت به تیم بازیگران سرزمین های مرزی پیوست!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b3%d8%b1%d8%b2%d9%85%db%8c%d9%86-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%b1%d8%b2%db%8c/" }, { "type": "p", "text": "داستان فیلم «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» درباره دو مرد با تفاوت‌های اساسی است که به خاطر پیدا کردن راهی برای رسیدن به خانه در روز شکرگزاری، مجبور به همکاری با یکدیگر می‌شوند. یکی از آن‌ها کمی پرخاشگر و سخت‌گیر است و با هم‌سفر بی‌خیال و خوش‌گذرانش احساس راحتی نمی‌کند. همان‌طور که می‌توانید تصور کنید ترکیب این زوج مطمئناً منجر به سرگرمی و موقعیت‌های خنده‌دار می‌شود. فیلم اصلی «هواپیماها، قطارها و اتومبیل‌ها» یکی از فیلم‌های افسانه‌ای جان هیوز ، نویسنده و کارگردان معروف دهه هشتاد و نود است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "جزئیات بازسازی فیلم «اسکروج» با بازی کوین هارت را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%b3%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%a7%d8%b3%da%a9%d8%b1%d9%88%d8%ac/" }, { "type": "p", "text": "اسمیت و هارت هر دو از بازیگران طراز اول سینما هستند و نامشان با اعتبار بسیار زیادی همراه است. همچنین هر دوی آن‌ها تجربه کاری نسبتاً مشابهی را از سر گذرانده‌اند؛ کار خود را بیشتر با نقش‌های کمدی آغاز کردند و آرام‌آرام به سمت بازی در فیلم‌های دنباله‌دار رفتند. کوین هارت به‌تازگی در فیلم‌های اکشنی مانند «جومانجی» (با عنوان اصلی Jumanji) و «هابز و شاو» (با عنوان اصلی Hobbs & Shaw) بازی کرده است. ازآنجایی‌که هنوز مشخص نشده آیا اسمیت در نقش مرد سخت‌گیر بازی می‌کند یا خیر و اینکه آیا هارت شرایط طنز را مهیا می‌کند یا نه، هنوز معلوم نیست که این دو نفر چگونه با هم کار خواهند کرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "درهرصورت، بازسازی فیلم «هواپیماها ، قطارها و اتومبیل ها» با حضور هر دو نفر آن‌ها شانس خوبی برای رسیدن به یک موفقیت بزرگ دارد. بنابراین حداقل دیدن این‌که آن‌ها چگونه فیلم کمدی و کلاسیک هیوز را به‌روز و متناسب با شرایط امروزی بازسازی می‌کنند جالب خواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی احتمال ساخت فیلم «علاءالدین ۲» با بازی ویل اسمیت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b9%d9%84%d8%a7%d8%a1%d8%a7%d9%84%d8%af%db%8c%d9%86-2-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%87-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%d8%b4%d9%88%d8%af/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: The Playlist", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
فیلم زندگینامه‌ای «گلوریاز» به جای اکران سینمایی، در آمازون پرایم منتشر خواهد شد
[ { "type": "p", "text": "طبق اخبار منتشر شده، فیلم زندگینامه ای «گلوریاز» (با عنوان اصلی «The Glorias») در عوض اکران در سینماها، ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰ در آمازون پرایم منتشر خواهد شد. این فیلم که زندگی گلوریا استاینم ، نویسنده و فعال فمینیسم را به تصویر می‌کشد، توسط جولی تایمور ساخته شده است. آلیسیا ویکاندر ، جولیان مور ، ریان کیرا آرمسترانگ و لولو ویلسون در نقش استاینم بازی کرده‌اند. «گلوریاز» قرار بود ۲۵ سپتامبر در سینماها اکران شود اما شرکت رودساید اترکشنز در مقام توزیع‌کننده اعلام کرد که در عوض اکران سینمایی، فیلم را ۵ روز دیرتر، از طریق سرویس استریمینگ آمازون پرایم برای مخاطبان آمریکایی و کانادایی منتشر خواهد کرد. این فیلم همچنین از طریق بسترهای فروش الکترونیکی، قابل خرید و دانلود خواهد بود. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هاوارد کوهن و اریک دی آربلوف ، رؤسای شرکت رودساید اترکشنز گفتند:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«پیام زندگی گلوریا استاینم، فعالیت‌ها و روحیه او، به‌شدت با اتفاقات امروز مرتبط است. ما به‌طور جمعی تصمیم گرفتیم تا در عوض اکران سینمایی، برنامه انتشار دیجیتالی فیلم را برای مخاطبان گسترده آن تدوین کنیم.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم زندگینامه ای «گلوریاز»، به نویسندگی جولی تایمور و سارا رول ، ژانویه امسال در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمد. آلیسیا ویکاندر در این فیلم نقش استاینم را به‌عنوان یک روزنامه‌نگار در دهه ۱۶۰ ایفا می‌کند. جولیان مور نیز نقش استاینم ، به‌عنوان یکی از عاملان کلیدی جنبش آزادی زنان در دهه ۱۹۷۰ و پس از آن را بازی می‌کند. همچنین ریان کیرا آرمسترانگ ۹ساله هم در نقش کودکی گلوریا ظاهر شده است؛ زمانی که او در دهه ۱۹۴۰ در اوهایو زندگی می‌کرد. لولو ویلسون نیز نقش او در زمان نوجوانی را ایفا کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d8%b3-2020/" }, { "type": "ilink", "text": "اوون گلیبرمن ، منتقد ارشد مجله ورایتی ، در نقد خود از این فیلم که در جریان فستیوال فیلم ساندنس ۲۰۲۰ منتشر شد نوشته است:", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d8%b3-2020/" }, { "type": "p", "text": "«فیلم «گلوریاز» سرشار از بازی هنرپیشگان بااستعداد و دقت عاطفی آنهاست و تایمور تمام این‌ها را با جزئیات شفاف یک درام تاریخی به تصویر کشیده است.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگران دیگر فیلم زندگینامه ای «گلوریاز» بدین شرح هستند: بت میدلر در نقش بلا ابزوگ ، جنل مونی در نقش دوروتی پیتمن هیوز ، تیموتی هاتن در نقش لئو استاینم و لورین توسان در نقش فلورانس کندی . فیلم‌نامه این فیلم بر اساس کتاب اتوبیوگرافی گلوریا استاینم به نام «زندگی من در جاده» (با عنوان اصلی «My Life on the Road») نوشته شده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی کوتاه به سریال «خانم آمریکا»؛ درام فمینیستی پر از ستارگان معروف", "ref": "https://www.filimo.com/shot/mrs-america-review/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
فیلم زندگینامه‌ای «گلوریاز» به جای اکران سینمایی، در آمازون پرایم منتشر خواهد شد
[ { "type": "p", "text": "طبق اخبار منتشر شده، فیلم زندگینامه ای «گلوریاز» (با عنوان اصلی «The Glorias») در عوض اکران در سینماها، ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۰ در آمازون پرایم منتشر خواهد شد. این فیلم که زندگی گلوریا استاینم ، نویسنده و فعال فمینیسم را به تصویر می‌کشد، توسط جولی تایمور ساخته شده است. آلیسیا ویکاندر ، جولیان مور ، ریان کیرا آرمسترانگ و لولو ویلسون در نقش استاینم بازی کرده‌اند. «گلوریاز» قرار بود ۲۵ سپتامبر در سینماها اکران شود اما شرکت رودساید اترکشنز در مقام توزیع‌کننده اعلام کرد که در عوض اکران سینمایی، فیلم را ۵ روز دیرتر، از طریق سرویس استریمینگ آمازون پرایم برای مخاطبان آمریکایی و کانادایی منتشر خواهد کرد. این فیلم همچنین از طریق بسترهای فروش الکترونیکی، قابل خرید و دانلود خواهد بود. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هاوارد کوهن و اریک دی آربلوف ، رؤسای شرکت رودساید اترکشنز گفتند:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«پیام زندگی گلوریا استاینم، فعالیت‌ها و روحیه او، به‌شدت با اتفاقات امروز مرتبط است. ما به‌طور جمعی تصمیم گرفتیم تا در عوض اکران سینمایی، برنامه انتشار دیجیتالی فیلم را برای مخاطبان گسترده آن تدوین کنیم.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم زندگینامه ای «گلوریاز»، به نویسندگی جولی تایمور و سارا رول ، ژانویه امسال در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمد. آلیسیا ویکاندر در این فیلم نقش استاینم را به‌عنوان یک روزنامه‌نگار در دهه ۱۶۰ ایفا می‌کند. جولیان مور نیز نقش استاینم ، به‌عنوان یکی از عاملان کلیدی جنبش آزادی زنان در دهه ۱۹۷۰ و پس از آن را بازی می‌کند. همچنین ریان کیرا آرمسترانگ ۹ساله هم در نقش کودکی گلوریا ظاهر شده است؛ زمانی که او در دهه ۱۹۴۰ در اوهایو زندگی می‌کرد. لولو ویلسون نیز نقش او در زمان نوجوانی را ایفا کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d8%b3-2020/" }, { "type": "ilink", "text": "اوون گلیبرمن ، منتقد ارشد مجله ورایتی ، در نقد خود از این فیلم که در جریان فستیوال فیلم ساندنس ۲۰۲۰ منتشر شد نوشته است:", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d8%b3-2020/" }, { "type": "p", "text": "«فیلم «گلوریاز» سرشار از بازی هنرپیشگان بااستعداد و دقت عاطفی آنهاست و تایمور تمام این‌ها را با جزئیات شفاف یک درام تاریخی به تصویر کشیده است.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگران دیگر فیلم زندگینامه ای «گلوریاز» بدین شرح هستند: بت میدلر در نقش بلا ابزوگ ، جنل مونی در نقش دوروتی پیتمن هیوز ، تیموتی هاتن در نقش لئو استاینم و لورین توسان در نقش فلورانس کندی . فیلم‌نامه این فیلم بر اساس کتاب اتوبیوگرافی گلوریا استاینم به نام «زندگی من در جاده» (با عنوان اصلی «My Life on the Road») نوشته شده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی کوتاه به سریال «خانم آمریکا»؛ درام فمینیستی پر از ستارگان معروف", "ref": "https://www.filimo.com/shot/mrs-america-review/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد سریال «آقازاده»؛ مسائل ملتهب روز و آقازاده خوب علیه آقازاده بد
[ { "type": "p", "text": "چند هفته‌ای است که پخش «آقازاده» شروع و سریال هنوز به نیمه نرسیده با واکنش‌های متفاوت و حاشیه متنی و فرامتنی در فضای رسانه‌ای مواجه شده است. سریالی که خیلی از مسائل بحث‌برانگیز روز برای اولین در آن با شفافیت و صراحت مورد اشاره قرار می‌گیرند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم به «آقازاده».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "التهاب", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "حتی پیش از انتشارِ قسمت اول و با مشخص شدنِ عنوان سریال، تهیه‌کننده ‌و سازمان تولید‌کننده‌ آن، بیننده‌ها در انتظار دیدن سریالی ملتهب بودند که دست روی موضوع و مطرح کردن مسائلی می‌گذارد که پرداختن به آن‌ها امر مرسومی در سریال‌های تلویزیونی و حتی شبکه‌ نمایش خانگی نیست. « آقازاده » روی موضوعی دست می‌گذارد که پیش از این فقط در آثار دفاع مقدس به شکل ضمنی مطرح می‌شد؛ اینکه فرزندان بزرگان انقلاب و سرداران جنگ با میراث پدران خود چه می‌کنند و واکنش این بزرگان به رفتارِ فرزندانشان چه خواهد بود. از اشاره‌هایی گذرا در «موج مرده» (۱۳۷۹) و «نسل سوخته» (۱۳۷۸) تا اشاره‌هایی مستقیم در «قارچ سمی» (۱۳۸۰) و «دیوانه از قفس پرید» (۱۳۸۱)، موضوع فساد یا اشاره به انحراف‌های مالی و اخلاقی در میانِ کسانی که خود ایجادکنندگان سیستم جدید بوده‌اند، مسئله‌ای بوده که در هنگام پرداخت به اشکال مختلف با پرده پوشی همراه شده است. فیلم‌های نظیر «روز بلوا» (۱۳۹۸) کوشیده‌اند صورت مسئله را به شکلی روشن‌تر مطرح کنند اما «آقازاده» پرده‌‌پوشی را کنار گذاشته تا مواجهه‌ای مستقیم با موضوعی داشته باشد که بسیاری به آن نزدیک شده‌اند اما جسارت یا اجازه‌ پرداختن به جزئیاتش را نداشته‌اند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/31173/%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87" }, { "type": "p", "text": "نکته اینجاست که «آقازاده» این کار را در قالب سریالی سفارشی/شعاری ارائه نمی‌دهد که مناسب پخش در ایام ماه مبارک رمضان از تلویزیون باشد. «آقازاده»، زیرکانه موضوع فساد مالی را به مسائلی نظیر ناموس، پاکی و عفت پیوند می‌دهد تا پیشروی داستان در ظاهر نمایش وجود فساد و عزم راسخ برای از بین بردن آن باشد اما در باطنِ امر، شاهد بازپس‌گیری پاکدامنی‌ای باشیم که به دست مفسدان لکه‌دار شده. بدین ترتیب «آقازاده» همان قدر که در انتخاب موضوع و داستان ملتهب است و در اجرا از سریال‌های روز دنیا تأثیر گرفته، همزمان به ریشه‌ها توجه دارد؛ تا با گره زدن خطوط داستانی با عقاید عمومی، بیننده‌ را در مسیری هدایت کند که خود را به جای شخصیت‌ها بگذارد؛ چرا که شاید بسیاری مشکلی با کسب موفقیت به هر طریقی نداشته باشند اما پاک‌دامنی و عفت موضوعاتی هستند که نادیده گرفته نمی‌شوند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پربیننده‌ترین سریال های شبکه نمایش خانگی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C-2/" }, { "type": "p", "text": "شروع", "ref": null }, { "type": "p", "text": "قسمت اول «آقازاده» در کنار قسمت اول سریال‌هایی نظیر «شهرزاد» (فصل اول) و «پایتخت» (فصل دوم) یکی از بهترین قسمت‌های اول سریال‌های ایرانی در ده سال اخیر بوده است. تمام آن چیزی که از اپیزود اول یک سریال انتظار می‌رود در این قسمت جمع شده‌. قسمت اولِ «آقازاده»، به شکلی هوشمندانه خلاصه‌ای از آن چیزی‌ است که قرار است در تمام طول سریال ببینیم و به شکل خوشایندی نشان می‌دهد کلیت سریال پیش از ساخته شدن روی کاغذ شکل گرفته و به‌درستی کارگردانی شده: طرح کلی داستان، شکل روایت آن، شخصیت‌ها، خط مشی آن‌ها، گرافیک تصویر و از همه مهم‌تر، لحن سریال.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره قسمت اول سریال «آقازاده» در فیلیمو شات بخوانید؛ بازی شطرنج و یک مافیای اقتصادی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "قسمت اول «آقازاده» با معرفی اجمالیِ راضیه / مانلی (با بازیِ پردیس پورعابدینی ) و سرنوشتی که در انتظار اوست شروع می‌شود. پس از آن، رفته‌رفته فساد پیرامونِ نیما (با بازیِ ا میر آقایی ) به تصویر کشیده می‌شود و مشخص می‌شود قرار گرفتنِ راضیه در برابر او به دلیل علاقه‌مند شدن به حامد (با بازیِ سینا مهراد ) است. به بیان دیگر، طرح کلی سریال «رویارویی نیما و حامد» خواهد بود و داستان با قرار دادن راضیه میان آن‌ها پیش می‌رود. تقابلی که باعث افشا شدن فسادهای مالی/ اخلاقی و زدوبندهای سیاسی می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طبق آنچه در قسمت اول می‌بینیم، «آقازاده» قرار است این داستان را از طریق رفت و برگشت‌های زمانی میان حال و گذشته‌ شخصیت‌ها روایت کند. زمان حال، از روزی در نظر گرفته شده که نیما برای شرکت در حراج آثار هنری به تهران بازمی‌گردد و همان روز، توسط حامد دستگیر می‌شود. هر یک از این دو برای رسیدن به این روز به‌خصوص گذشته‌ای را از سر گذرانده‌اند؛ گذشته‌ای که در آن نیما ، راضیه را به تهران آورده تا به مانلی تبدیل کند (طعمه‌ای برای به دام انداختن سیاستمداران) و تعلیم داده تا به زندگی خصوصیِ حامد نفوذ کند. در نتیجه، آینده‌ مبهمی که در ابتدای قسمت اول می‌بینیم قرار است از اتصال میان این گذشته‌ تاریک و زمان حالی که سریال در حال تعریف کردن آن است حاصل شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بدین ترتیب، در همان قسمت اول علاوه بر اینکه با شخصیت‌های اصلی آشنا می‌شویم، شمایی از کلیت داستان در برابر بیننده ترسیم می‌شود تا برای ادامه دادن سریال تصمیم بگیرد. از همین قسمت اول به خوبی مشخص است که حامد ، به‌عنوان کسی که قرار است در برابرِ نیما بایستند، خصوصیاتی دارد که به طور کامل در تضاد با منافع و جهان‌بینیِ نیما هستند. این ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری آنقدر قوی هستند که باعث تحولِ مانلی و بازگشت دوباره‌اش به قالبِ راضیه خواهند شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما سازندگان «آقازاده» به افشای این طرح داستانی در قسمت اول اکتفا نکرده‌اند و از همین قسمت با استفاده از گرافیک تصویر، کدهایی بصری برای درک بهتر زمان روایی، ویژگی‌های شخصیت‌ها و درونیات آن‌ها در سریال قرار داده‌اند. این کُدها قراردادهایی هستند که به بیننده کمک می‌کنند رفت و برگشت‌های زمانی و تفاوت میان شخصیت‌ها را تشخیص دهد. مثلاً با معرفی هر شخصیت جدید، شاهد مجموعه‌ای از تصاویر هستیم که ویژگی‌های او را در قالب فیگورها و ارجاعات داستان به نمایش می‌گذارد. یا برای بازگشت به زمان حال حتماً بافت بصری تصویر برای چند لحظه تغییر می‌کند (در قسمت اول، این تغییر همراه با میان‌نویس است که در قسمت‌های بعدی حذف می‌شود).", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دو دنیا: پیش‌داستان و شخصیت‌پردازی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آقازاده» جبهه‌بندی مشخص و قاطعی دارد. آدم‌ خوب‌های داستان و آدم بدها را حتی از روی ظاهرشان هم می‌توان تشخیص داد. به شکلی که نیازی نیست آن‌ها را به دقت بشناسیم یا با گذشته‌ آن‌ها به‌طور کامل آشنا شویم. با وجود این استراتژی که در سریال‌ها ایرانی رواج دارد و بیننده نیز به آن عادت کرده، «آقازاده» به شکل مکرر به گذشته‌ شخصیت‌ها رجوع می‌کند تا به جزئیات رفتاری آن‌ها بپردازد. حاصل این ارجاعات مکرر، شکل‌گیریِ پیش‌داستان‌هایی‌ است که به بیننده کمک می‌کند تصویری روشن‌تر از کلیت داستان داشته باشد؛ به‌عنوان مثال، شخصیت مانلی ابتدا در میانه‌ قسمت اول به‌عنوان شخصیتی فرعی معرفی می‌شود اما در قسمت‌های بعد شاهد جزئیات تبدیل شدنِ راضیه به مانلی هستیم؛ همچنین حواشی‌ای که این فرآیند در پی داشته و شخصیت‌هایی فرعی که از طریق این پروسه وارد خط داستانی می‌شوند را می‌بینیم: از دوست راضیه ، نوذر (با بازیِ روزبه معینی ) بگیرید تا دخترِ معتاد، سحر (با بازیِ سامیه لک ). درواقع شاهد معرفی آدم‌هایی هستیم که باعث می‌شوند راضیه با نیما و آدم‌های پیرامونش آشنا شود و پیش از تبدیل شدن به مانلی ، با عاقبت خود آشنا گردد. این شکل از روایت، طی چند قسمت بیننده را آماده می‌کند تا منتظر پیش‌داستان‌هایی باشد که با حضور هر شخصیت تازه در خط داستانی در حال شکل‌گیری و گسترش هستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "از سوی دیگر، شکل روایت داستان به گونه‌ای که گذشته و حال هم‌زمان با هم پیش بروند، باعث شده باز کردن صورت مسئله‌ای که جواب آن برای بیننده‌ مشخص است، شکل جذابی به خود بگیرد. بیننده از ابتدا می‌داند که نیما محکوم به شکست است اما دوست دارند ببیند راهکارِ حامد برای مقابله با رفتار و اعمال چنین آدمی چیست. پس سازندگان بر وجود دو دنیای متفاوت از هم تأکید می‌ورزند که از ابتدا با هم در منافات قرار می‌گیرند و نقطه‌ اتصال آن‌ها راضیه / مانلی است. یک “آقازاده‌ خوبِ” پراید‌سوارِ چشم و گوش بسته که سَر سفره‌ پدر و مادرش در محله‌ای قدیمی بزرگ شده در برابر یک “آقازاده‌ بد” با مجموعه‌ای از فسادهای اخلاقی و مالی که در جایی خارج از شهر زندگی می‌کند و به شکل مشکوکی فرزند ناتنیِ مردی باقدرت و نفوذ (با بازیِ مهدی سلطانی ) است. هر یک از این دو قطب داستانی می‌کوشند دیگران را شبیه به هم خود کنند؛ چرا که تنها راهی را که خودشان می‌روند، درست می‌دانند. «آقازاده» به وضوح در جبهه‌ “آقازاده‌ خوب” می‌ایستد، ارزش‌های این جبهه را تبلیغ می‌کند و به تقبیح ضدارزش‌هایش می‌پردازد؛ یعنی همان رفتارهایِ “آقازاده‌ بد”. از این‌رو، استفاده از آیه‌های قرآن در ابتدا و پایان هر قسمت را می‌توان تأکید سازندگان سریال بر آشکار کردن علت انحرافی دانست که ریشه در ترک اخلاق و دینداری دارد ولی الزاماً به جایگاه انسان‌ها در اجتماع و مناسب دولتی مرتبط نیست. به بیان دیگر، به عقیده‌ سازندگانِ «آقازاده» انحراف از جایی شروع می‌شود که انسان از مسیر تعالی خود به‌عنوان یک بنده منحرف می‌شود. اینکه پس از این انحراف و با استفاده از مناسبات و اِعمال قدرت چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود، مسئله‌ای‌ست که نباید باعث شود انحراف اولیه به چشم نیاید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی به حضور امیر آقایی در قطب منفی سریال «آقازاده»", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "نمایش سازوکار فساد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اینکه فسادی وجود دارد و اراده‌ای برای مقابله با آن، موضوعی نیست که سربسته باقی مانده باشد. کافی‌ است اخبار را دنبال کنید تا هر روز خبری تازه از مفاسدی عظیم به گوشتان بخورد. نکته اینجاست که در اخبار فقط به اصل فساد اشاره می‌شود و درنهایت فردی به عنوان مفسد معرفی می‌گردد اما هیچ وقت سازوکار شکل‌گیری این فساد با جزئیات و به شکلی قابل فهم برای عموم مردم ارائه داده نمی‌شود. سازندگان «آقازاده» با اینکه می‌توانستند فساد و مفسد را مثل اخبار فقط از طریق اشاره و اطلاع به بیننده معرفی کنند، حوصله به خرج می‌دهند تا سازوکار فساد را به نمایش بگذارند: ریشه‌ پول و اعتبار کجاست؛ روابط چگونه شکل می‌گیرد؛ فشارها از جانب چه کسانی اعمال می‌شود؛ سرمایه‌ها چگونه یک شبه چندصدبرابر می‌شود و از همه مهمتر، چطور وقتی همه چیز برملا شده، مفسد به‌راحتی از چنگ قانون می‌گریزد؟ «آقازاده» هر فسادی را که از نیما سرچشمه می‌گیرد، دنبال می‌کند تا به ریشه‌ آن برسد. پس از آن به نمایش روش‌هایی می‌پردازد که نیما از طریق آن‌ها و به‌واسطه‌ آقازاده بودنش ثروت و جایگاهی افسانه‌ای کسب کرده. از سوی دیگر، «آقازاده» به شکل مستقیم به پرونده‌ها، اخبار و شایعاتی اشاره می‌کند که یا هنوز در جریان هستند یا آنقدر قدیمی نیستند که از حافظه‌ بیننده‌ها پاک شده باشند. پس عجیب نیست که رسانه‌ها به دنبال مابه‌ازاءهای واقعی شخصیت‌های سریال بگردند و به‌راحتی بتوانند آن‌ها را به هم ربط بدهند؛ موضوعی که شاید در بلندمدت چندان به نفع «آقازاده» نباشد اما التهاب و جذابیت سریال را دو چندان می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آقازاده» یک سریال گذری نیست و نمی‌توان از طریق دیدنِ خلاصه قسمت‌ها از جزئیات ماجرا سردرآورد. «آقازاده» توجه می‌طلبد و این توجه را گدایی نمی‌کند. شاید از شکل شخصیت‌پردازی یا روحیات قطب خیرِ داستان خوشتان نیاید و موردتأییدتان نباشد اما نمی‌توان منکرِ این حقیقت شد که در مقایسه با سریال‌های تلویزیونی و نمایش خانگی در چند سال اخیر، با سریالی به‌روز مواجه هستیم که بیننده‌اش را دست کم نمی‌گیرد و از طریق شکل روایت و روش‌مندی توزیع جزئیاتِ ماجرا، این دغدغه را نزد بیننده ایجاد می‌کند که پایان کار تقابل میان آقازاده خوب و بد چه خواهد بود؛ آن هم با استفاده از پیش فرض‌هایی که به سازندگان اجازه داده به نمایش چیزهایی بپردازند که شاید نزدیک شدن به آن‌ها هم برای بقیه ممنوعه باشد. با این‌حال، از همان عنوان‌بندی ابتدا و انتهایِ «آقازاده» هم می‌توان فهمید سازندگان اشراف کاملی بر موضوع و شکل پرداخت آن در قالب محصول بصریِ جذاب و سرگرم‌کننده دارند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «آقازاده» نوشته حامد عنقا ، به کارگردانی بهرنگ توفیقی و همراه با حضور بازیگرانی چون امیر آقایی ، نیکی کریمی ، امین حیایی ، امین تارخ ، لعیا زنگنه ، مهدی سلطانی ، کامبیز دیرباز ، سینا مهراد ، سامیه لک ، پردیس پورعابدینی و… هر هفته بر روی فیلیمو منتشر می‌شود.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد سریال «آقازاده»؛ مسائل ملتهب روز و آقازاده خوب علیه آقازاده بد
[ { "type": "p", "text": "چند هفته‌ای است که پخش «آقازاده» شروع و سریال هنوز به نیمه نرسیده با واکنش‌های متفاوت و حاشیه متنی و فرامتنی در فضای رسانه‌ای مواجه شده است. سریالی که خیلی از مسائل بحث‌برانگیز روز برای اولین در آن با شفافیت و صراحت مورد اشاره قرار می‌گیرند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم به «آقازاده».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "التهاب", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "حتی پیش از انتشارِ قسمت اول و با مشخص شدنِ عنوان سریال، تهیه‌کننده ‌و سازمان تولید‌کننده‌ آن، بیننده‌ها در انتظار دیدن سریالی ملتهب بودند که دست روی موضوع و مطرح کردن مسائلی می‌گذارد که پرداختن به آن‌ها امر مرسومی در سریال‌های تلویزیونی و حتی شبکه‌ نمایش خانگی نیست. « آقازاده » روی موضوعی دست می‌گذارد که پیش از این فقط در آثار دفاع مقدس به شکل ضمنی مطرح می‌شد؛ اینکه فرزندان بزرگان انقلاب و سرداران جنگ با میراث پدران خود چه می‌کنند و واکنش این بزرگان به رفتارِ فرزندانشان چه خواهد بود. از اشاره‌هایی گذرا در «موج مرده» (۱۳۷۹) و «نسل سوخته» (۱۳۷۸) تا اشاره‌هایی مستقیم در «قارچ سمی» (۱۳۸۰) و «دیوانه از قفس پرید» (۱۳۸۱)، موضوع فساد یا اشاره به انحراف‌های مالی و اخلاقی در میانِ کسانی که خود ایجادکنندگان سیستم جدید بوده‌اند، مسئله‌ای بوده که در هنگام پرداخت به اشکال مختلف با پرده پوشی همراه شده است. فیلم‌های نظیر «روز بلوا» (۱۳۹۸) کوشیده‌اند صورت مسئله را به شکلی روشن‌تر مطرح کنند اما «آقازاده» پرده‌‌پوشی را کنار گذاشته تا مواجهه‌ای مستقیم با موضوعی داشته باشد که بسیاری به آن نزدیک شده‌اند اما جسارت یا اجازه‌ پرداختن به جزئیاتش را نداشته‌اند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/31173/%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87" }, { "type": "p", "text": "نکته اینجاست که «آقازاده» این کار را در قالب سریالی سفارشی/شعاری ارائه نمی‌دهد که مناسب پخش در ایام ماه مبارک رمضان از تلویزیون باشد. «آقازاده»، زیرکانه موضوع فساد مالی را به مسائلی نظیر ناموس، پاکی و عفت پیوند می‌دهد تا پیشروی داستان در ظاهر نمایش وجود فساد و عزم راسخ برای از بین بردن آن باشد اما در باطنِ امر، شاهد بازپس‌گیری پاکدامنی‌ای باشیم که به دست مفسدان لکه‌دار شده. بدین ترتیب «آقازاده» همان قدر که در انتخاب موضوع و داستان ملتهب است و در اجرا از سریال‌های روز دنیا تأثیر گرفته، همزمان به ریشه‌ها توجه دارد؛ تا با گره زدن خطوط داستانی با عقاید عمومی، بیننده‌ را در مسیری هدایت کند که خود را به جای شخصیت‌ها بگذارد؛ چرا که شاید بسیاری مشکلی با کسب موفقیت به هر طریقی نداشته باشند اما پاک‌دامنی و عفت موضوعاتی هستند که نادیده گرفته نمی‌شوند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پربیننده‌ترین سریال های شبکه نمایش خانگی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C-2/" }, { "type": "p", "text": "شروع", "ref": null }, { "type": "p", "text": "قسمت اول «آقازاده» در کنار قسمت اول سریال‌هایی نظیر «شهرزاد» (فصل اول) و «پایتخت» (فصل دوم) یکی از بهترین قسمت‌های اول سریال‌های ایرانی در ده سال اخیر بوده است. تمام آن چیزی که از اپیزود اول یک سریال انتظار می‌رود در این قسمت جمع شده‌. قسمت اولِ «آقازاده»، به شکلی هوشمندانه خلاصه‌ای از آن چیزی‌ است که قرار است در تمام طول سریال ببینیم و به شکل خوشایندی نشان می‌دهد کلیت سریال پیش از ساخته شدن روی کاغذ شکل گرفته و به‌درستی کارگردانی شده: طرح کلی داستان، شکل روایت آن، شخصیت‌ها، خط مشی آن‌ها، گرافیک تصویر و از همه مهم‌تر، لحن سریال.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره قسمت اول سریال «آقازاده» در فیلیمو شات بخوانید؛ بازی شطرنج و یک مافیای اقتصادی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "قسمت اول «آقازاده» با معرفی اجمالیِ راضیه / مانلی (با بازیِ پردیس پورعابدینی ) و سرنوشتی که در انتظار اوست شروع می‌شود. پس از آن، رفته‌رفته فساد پیرامونِ نیما (با بازیِ ا میر آقایی ) به تصویر کشیده می‌شود و مشخص می‌شود قرار گرفتنِ راضیه در برابر او به دلیل علاقه‌مند شدن به حامد (با بازیِ سینا مهراد ) است. به بیان دیگر، طرح کلی سریال «رویارویی نیما و حامد» خواهد بود و داستان با قرار دادن راضیه میان آن‌ها پیش می‌رود. تقابلی که باعث افشا شدن فسادهای مالی/ اخلاقی و زدوبندهای سیاسی می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طبق آنچه در قسمت اول می‌بینیم، «آقازاده» قرار است این داستان را از طریق رفت و برگشت‌های زمانی میان حال و گذشته‌ شخصیت‌ها روایت کند. زمان حال، از روزی در نظر گرفته شده که نیما برای شرکت در حراج آثار هنری به تهران بازمی‌گردد و همان روز، توسط حامد دستگیر می‌شود. هر یک از این دو برای رسیدن به این روز به‌خصوص گذشته‌ای را از سر گذرانده‌اند؛ گذشته‌ای که در آن نیما ، راضیه را به تهران آورده تا به مانلی تبدیل کند (طعمه‌ای برای به دام انداختن سیاستمداران) و تعلیم داده تا به زندگی خصوصیِ حامد نفوذ کند. در نتیجه، آینده‌ مبهمی که در ابتدای قسمت اول می‌بینیم قرار است از اتصال میان این گذشته‌ تاریک و زمان حالی که سریال در حال تعریف کردن آن است حاصل شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بدین ترتیب، در همان قسمت اول علاوه بر اینکه با شخصیت‌های اصلی آشنا می‌شویم، شمایی از کلیت داستان در برابر بیننده ترسیم می‌شود تا برای ادامه دادن سریال تصمیم بگیرد. از همین قسمت اول به خوبی مشخص است که حامد ، به‌عنوان کسی که قرار است در برابرِ نیما بایستند، خصوصیاتی دارد که به طور کامل در تضاد با منافع و جهان‌بینیِ نیما هستند. این ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری آنقدر قوی هستند که باعث تحولِ مانلی و بازگشت دوباره‌اش به قالبِ راضیه خواهند شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما سازندگان «آقازاده» به افشای این طرح داستانی در قسمت اول اکتفا نکرده‌اند و از همین قسمت با استفاده از گرافیک تصویر، کدهایی بصری برای درک بهتر زمان روایی، ویژگی‌های شخصیت‌ها و درونیات آن‌ها در سریال قرار داده‌اند. این کُدها قراردادهایی هستند که به بیننده کمک می‌کنند رفت و برگشت‌های زمانی و تفاوت میان شخصیت‌ها را تشخیص دهد. مثلاً با معرفی هر شخصیت جدید، شاهد مجموعه‌ای از تصاویر هستیم که ویژگی‌های او را در قالب فیگورها و ارجاعات داستان به نمایش می‌گذارد. یا برای بازگشت به زمان حال حتماً بافت بصری تصویر برای چند لحظه تغییر می‌کند (در قسمت اول، این تغییر همراه با میان‌نویس است که در قسمت‌های بعدی حذف می‌شود).", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دو دنیا: پیش‌داستان و شخصیت‌پردازی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آقازاده» جبهه‌بندی مشخص و قاطعی دارد. آدم‌ خوب‌های داستان و آدم بدها را حتی از روی ظاهرشان هم می‌توان تشخیص داد. به شکلی که نیازی نیست آن‌ها را به دقت بشناسیم یا با گذشته‌ آن‌ها به‌طور کامل آشنا شویم. با وجود این استراتژی که در سریال‌ها ایرانی رواج دارد و بیننده نیز به آن عادت کرده، «آقازاده» به شکل مکرر به گذشته‌ شخصیت‌ها رجوع می‌کند تا به جزئیات رفتاری آن‌ها بپردازد. حاصل این ارجاعات مکرر، شکل‌گیریِ پیش‌داستان‌هایی‌ است که به بیننده کمک می‌کند تصویری روشن‌تر از کلیت داستان داشته باشد؛ به‌عنوان مثال، شخصیت مانلی ابتدا در میانه‌ قسمت اول به‌عنوان شخصیتی فرعی معرفی می‌شود اما در قسمت‌های بعد شاهد جزئیات تبدیل شدنِ راضیه به مانلی هستیم؛ همچنین حواشی‌ای که این فرآیند در پی داشته و شخصیت‌هایی فرعی که از طریق این پروسه وارد خط داستانی می‌شوند را می‌بینیم: از دوست راضیه ، نوذر (با بازیِ روزبه معینی ) بگیرید تا دخترِ معتاد، سحر (با بازیِ سامیه لک ). درواقع شاهد معرفی آدم‌هایی هستیم که باعث می‌شوند راضیه با نیما و آدم‌های پیرامونش آشنا شود و پیش از تبدیل شدن به مانلی ، با عاقبت خود آشنا گردد. این شکل از روایت، طی چند قسمت بیننده را آماده می‌کند تا منتظر پیش‌داستان‌هایی باشد که با حضور هر شخصیت تازه در خط داستانی در حال شکل‌گیری و گسترش هستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "از سوی دیگر، شکل روایت داستان به گونه‌ای که گذشته و حال هم‌زمان با هم پیش بروند، باعث شده باز کردن صورت مسئله‌ای که جواب آن برای بیننده‌ مشخص است، شکل جذابی به خود بگیرد. بیننده از ابتدا می‌داند که نیما محکوم به شکست است اما دوست دارند ببیند راهکارِ حامد برای مقابله با رفتار و اعمال چنین آدمی چیست. پس سازندگان بر وجود دو دنیای متفاوت از هم تأکید می‌ورزند که از ابتدا با هم در منافات قرار می‌گیرند و نقطه‌ اتصال آن‌ها راضیه / مانلی است. یک “آقازاده‌ خوبِ” پراید‌سوارِ چشم و گوش بسته که سَر سفره‌ پدر و مادرش در محله‌ای قدیمی بزرگ شده در برابر یک “آقازاده‌ بد” با مجموعه‌ای از فسادهای اخلاقی و مالی که در جایی خارج از شهر زندگی می‌کند و به شکل مشکوکی فرزند ناتنیِ مردی باقدرت و نفوذ (با بازیِ مهدی سلطانی ) است. هر یک از این دو قطب داستانی می‌کوشند دیگران را شبیه به هم خود کنند؛ چرا که تنها راهی را که خودشان می‌روند، درست می‌دانند. «آقازاده» به وضوح در جبهه‌ “آقازاده‌ خوب” می‌ایستد، ارزش‌های این جبهه را تبلیغ می‌کند و به تقبیح ضدارزش‌هایش می‌پردازد؛ یعنی همان رفتارهایِ “آقازاده‌ بد”. از این‌رو، استفاده از آیه‌های قرآن در ابتدا و پایان هر قسمت را می‌توان تأکید سازندگان سریال بر آشکار کردن علت انحرافی دانست که ریشه در ترک اخلاق و دینداری دارد ولی الزاماً به جایگاه انسان‌ها در اجتماع و مناسب دولتی مرتبط نیست. به بیان دیگر، به عقیده‌ سازندگانِ «آقازاده» انحراف از جایی شروع می‌شود که انسان از مسیر تعالی خود به‌عنوان یک بنده منحرف می‌شود. اینکه پس از این انحراف و با استفاده از مناسبات و اِعمال قدرت چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود، مسئله‌ای‌ست که نباید باعث شود انحراف اولیه به چشم نیاید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی به حضور امیر آقایی در قطب منفی سریال «آقازاده»", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "نمایش سازوکار فساد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اینکه فسادی وجود دارد و اراده‌ای برای مقابله با آن، موضوعی نیست که سربسته باقی مانده باشد. کافی‌ است اخبار را دنبال کنید تا هر روز خبری تازه از مفاسدی عظیم به گوشتان بخورد. نکته اینجاست که در اخبار فقط به اصل فساد اشاره می‌شود و درنهایت فردی به عنوان مفسد معرفی می‌گردد اما هیچ وقت سازوکار شکل‌گیری این فساد با جزئیات و به شکلی قابل فهم برای عموم مردم ارائه داده نمی‌شود. سازندگان «آقازاده» با اینکه می‌توانستند فساد و مفسد را مثل اخبار فقط از طریق اشاره و اطلاع به بیننده معرفی کنند، حوصله به خرج می‌دهند تا سازوکار فساد را به نمایش بگذارند: ریشه‌ پول و اعتبار کجاست؛ روابط چگونه شکل می‌گیرد؛ فشارها از جانب چه کسانی اعمال می‌شود؛ سرمایه‌ها چگونه یک شبه چندصدبرابر می‌شود و از همه مهمتر، چطور وقتی همه چیز برملا شده، مفسد به‌راحتی از چنگ قانون می‌گریزد؟ «آقازاده» هر فسادی را که از نیما سرچشمه می‌گیرد، دنبال می‌کند تا به ریشه‌ آن برسد. پس از آن به نمایش روش‌هایی می‌پردازد که نیما از طریق آن‌ها و به‌واسطه‌ آقازاده بودنش ثروت و جایگاهی افسانه‌ای کسب کرده. از سوی دیگر، «آقازاده» به شکل مستقیم به پرونده‌ها، اخبار و شایعاتی اشاره می‌کند که یا هنوز در جریان هستند یا آنقدر قدیمی نیستند که از حافظه‌ بیننده‌ها پاک شده باشند. پس عجیب نیست که رسانه‌ها به دنبال مابه‌ازاءهای واقعی شخصیت‌های سریال بگردند و به‌راحتی بتوانند آن‌ها را به هم ربط بدهند؛ موضوعی که شاید در بلندمدت چندان به نفع «آقازاده» نباشد اما التهاب و جذابیت سریال را دو چندان می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آقازاده» یک سریال گذری نیست و نمی‌توان از طریق دیدنِ خلاصه قسمت‌ها از جزئیات ماجرا سردرآورد. «آقازاده» توجه می‌طلبد و این توجه را گدایی نمی‌کند. شاید از شکل شخصیت‌پردازی یا روحیات قطب خیرِ داستان خوشتان نیاید و موردتأییدتان نباشد اما نمی‌توان منکرِ این حقیقت شد که در مقایسه با سریال‌های تلویزیونی و نمایش خانگی در چند سال اخیر، با سریالی به‌روز مواجه هستیم که بیننده‌اش را دست کم نمی‌گیرد و از طریق شکل روایت و روش‌مندی توزیع جزئیاتِ ماجرا، این دغدغه را نزد بیننده ایجاد می‌کند که پایان کار تقابل میان آقازاده خوب و بد چه خواهد بود؛ آن هم با استفاده از پیش فرض‌هایی که به سازندگان اجازه داده به نمایش چیزهایی بپردازند که شاید نزدیک شدن به آن‌ها هم برای بقیه ممنوعه باشد. با این‌حال، از همان عنوان‌بندی ابتدا و انتهایِ «آقازاده» هم می‌توان فهمید سازندگان اشراف کاملی بر موضوع و شکل پرداخت آن در قالب محصول بصریِ جذاب و سرگرم‌کننده دارند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «آقازاده» نوشته حامد عنقا ، به کارگردانی بهرنگ توفیقی و همراه با حضور بازیگرانی چون امیر آقایی ، نیکی کریمی ، امین حیایی ، امین تارخ ، لعیا زنگنه ، مهدی سلطانی ، کامبیز دیرباز ، سینا مهراد ، سامیه لک ، پردیس پورعابدینی و… هر هفته بر روی فیلیمو منتشر می‌شود.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد سریال «آقازاده»؛ مسائل ملتهب روز و آقازاده خوب علیه آقازاده بد
[ { "type": "p", "text": "چند هفته‌ای است که پخش «آقازاده» شروع و سریال هنوز به نیمه نرسیده با واکنش‌های متفاوت و حاشیه متنی و فرامتنی در فضای رسانه‌ای مواجه شده است. سریالی که خیلی از مسائل بحث‌برانگیز روز برای اولین در آن با شفافیت و صراحت مورد اشاره قرار می‌گیرند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم به «آقازاده».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "التهاب", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "حتی پیش از انتشارِ قسمت اول و با مشخص شدنِ عنوان سریال، تهیه‌کننده ‌و سازمان تولید‌کننده‌ آن، بیننده‌ها در انتظار دیدن سریالی ملتهب بودند که دست روی موضوع و مطرح کردن مسائلی می‌گذارد که پرداختن به آن‌ها امر مرسومی در سریال‌های تلویزیونی و حتی شبکه‌ نمایش خانگی نیست. « آقازاده » روی موضوعی دست می‌گذارد که پیش از این فقط در آثار دفاع مقدس به شکل ضمنی مطرح می‌شد؛ اینکه فرزندان بزرگان انقلاب و سرداران جنگ با میراث پدران خود چه می‌کنند و واکنش این بزرگان به رفتارِ فرزندانشان چه خواهد بود. از اشاره‌هایی گذرا در «موج مرده» (۱۳۷۹) و «نسل سوخته» (۱۳۷۸) تا اشاره‌هایی مستقیم در «قارچ سمی» (۱۳۸۰) و «دیوانه از قفس پرید» (۱۳۸۱)، موضوع فساد یا اشاره به انحراف‌های مالی و اخلاقی در میانِ کسانی که خود ایجادکنندگان سیستم جدید بوده‌اند، مسئله‌ای بوده که در هنگام پرداخت به اشکال مختلف با پرده پوشی همراه شده است. فیلم‌های نظیر «روز بلوا» (۱۳۹۸) کوشیده‌اند صورت مسئله را به شکلی روشن‌تر مطرح کنند اما «آقازاده» پرده‌‌پوشی را کنار گذاشته تا مواجهه‌ای مستقیم با موضوعی داشته باشد که بسیاری به آن نزدیک شده‌اند اما جسارت یا اجازه‌ پرداختن به جزئیاتش را نداشته‌اند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/31173/%D8%A2%D9%82%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87" }, { "type": "p", "text": "نکته اینجاست که «آقازاده» این کار را در قالب سریالی سفارشی/شعاری ارائه نمی‌دهد که مناسب پخش در ایام ماه مبارک رمضان از تلویزیون باشد. «آقازاده»، زیرکانه موضوع فساد مالی را به مسائلی نظیر ناموس، پاکی و عفت پیوند می‌دهد تا پیشروی داستان در ظاهر نمایش وجود فساد و عزم راسخ برای از بین بردن آن باشد اما در باطنِ امر، شاهد بازپس‌گیری پاکدامنی‌ای باشیم که به دست مفسدان لکه‌دار شده. بدین ترتیب «آقازاده» همان قدر که در انتخاب موضوع و داستان ملتهب است و در اجرا از سریال‌های روز دنیا تأثیر گرفته، همزمان به ریشه‌ها توجه دارد؛ تا با گره زدن خطوط داستانی با عقاید عمومی، بیننده‌ را در مسیری هدایت کند که خود را به جای شخصیت‌ها بگذارد؛ چرا که شاید بسیاری مشکلی با کسب موفقیت به هر طریقی نداشته باشند اما پاک‌دامنی و عفت موضوعاتی هستند که نادیده گرفته نمی‌شوند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پربیننده‌ترین سریال های شبکه نمایش خانگی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%B4%D8%A8%DA%A9%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C-2/" }, { "type": "p", "text": "شروع", "ref": null }, { "type": "p", "text": "قسمت اول «آقازاده» در کنار قسمت اول سریال‌هایی نظیر «شهرزاد» (فصل اول) و «پایتخت» (فصل دوم) یکی از بهترین قسمت‌های اول سریال‌های ایرانی در ده سال اخیر بوده است. تمام آن چیزی که از اپیزود اول یک سریال انتظار می‌رود در این قسمت جمع شده‌. قسمت اولِ «آقازاده»، به شکلی هوشمندانه خلاصه‌ای از آن چیزی‌ است که قرار است در تمام طول سریال ببینیم و به شکل خوشایندی نشان می‌دهد کلیت سریال پیش از ساخته شدن روی کاغذ شکل گرفته و به‌درستی کارگردانی شده: طرح کلی داستان، شکل روایت آن، شخصیت‌ها، خط مشی آن‌ها، گرافیک تصویر و از همه مهم‌تر، لحن سریال.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره قسمت اول سریال «آقازاده» در فیلیمو شات بخوانید؛ بازی شطرنج و یک مافیای اقتصادی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%82%d8%b3%d9%85%d8%aa-%d8%a7%d9%88%d9%84-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "قسمت اول «آقازاده» با معرفی اجمالیِ راضیه / مانلی (با بازیِ پردیس پورعابدینی ) و سرنوشتی که در انتظار اوست شروع می‌شود. پس از آن، رفته‌رفته فساد پیرامونِ نیما (با بازیِ ا میر آقایی ) به تصویر کشیده می‌شود و مشخص می‌شود قرار گرفتنِ راضیه در برابر او به دلیل علاقه‌مند شدن به حامد (با بازیِ سینا مهراد ) است. به بیان دیگر، طرح کلی سریال «رویارویی نیما و حامد» خواهد بود و داستان با قرار دادن راضیه میان آن‌ها پیش می‌رود. تقابلی که باعث افشا شدن فسادهای مالی/ اخلاقی و زدوبندهای سیاسی می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طبق آنچه در قسمت اول می‌بینیم، «آقازاده» قرار است این داستان را از طریق رفت و برگشت‌های زمانی میان حال و گذشته‌ شخصیت‌ها روایت کند. زمان حال، از روزی در نظر گرفته شده که نیما برای شرکت در حراج آثار هنری به تهران بازمی‌گردد و همان روز، توسط حامد دستگیر می‌شود. هر یک از این دو برای رسیدن به این روز به‌خصوص گذشته‌ای را از سر گذرانده‌اند؛ گذشته‌ای که در آن نیما ، راضیه را به تهران آورده تا به مانلی تبدیل کند (طعمه‌ای برای به دام انداختن سیاستمداران) و تعلیم داده تا به زندگی خصوصیِ حامد نفوذ کند. در نتیجه، آینده‌ مبهمی که در ابتدای قسمت اول می‌بینیم قرار است از اتصال میان این گذشته‌ تاریک و زمان حالی که سریال در حال تعریف کردن آن است حاصل شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بدین ترتیب، در همان قسمت اول علاوه بر اینکه با شخصیت‌های اصلی آشنا می‌شویم، شمایی از کلیت داستان در برابر بیننده ترسیم می‌شود تا برای ادامه دادن سریال تصمیم بگیرد. از همین قسمت اول به خوبی مشخص است که حامد ، به‌عنوان کسی که قرار است در برابرِ نیما بایستند، خصوصیاتی دارد که به طور کامل در تضاد با منافع و جهان‌بینیِ نیما هستند. این ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری آنقدر قوی هستند که باعث تحولِ مانلی و بازگشت دوباره‌اش به قالبِ راضیه خواهند شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما سازندگان «آقازاده» به افشای این طرح داستانی در قسمت اول اکتفا نکرده‌اند و از همین قسمت با استفاده از گرافیک تصویر، کدهایی بصری برای درک بهتر زمان روایی، ویژگی‌های شخصیت‌ها و درونیات آن‌ها در سریال قرار داده‌اند. این کُدها قراردادهایی هستند که به بیننده کمک می‌کنند رفت و برگشت‌های زمانی و تفاوت میان شخصیت‌ها را تشخیص دهد. مثلاً با معرفی هر شخصیت جدید، شاهد مجموعه‌ای از تصاویر هستیم که ویژگی‌های او را در قالب فیگورها و ارجاعات داستان به نمایش می‌گذارد. یا برای بازگشت به زمان حال حتماً بافت بصری تصویر برای چند لحظه تغییر می‌کند (در قسمت اول، این تغییر همراه با میان‌نویس است که در قسمت‌های بعدی حذف می‌شود).", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دو دنیا: پیش‌داستان و شخصیت‌پردازی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آقازاده» جبهه‌بندی مشخص و قاطعی دارد. آدم‌ خوب‌های داستان و آدم بدها را حتی از روی ظاهرشان هم می‌توان تشخیص داد. به شکلی که نیازی نیست آن‌ها را به دقت بشناسیم یا با گذشته‌ آن‌ها به‌طور کامل آشنا شویم. با وجود این استراتژی که در سریال‌ها ایرانی رواج دارد و بیننده نیز به آن عادت کرده، «آقازاده» به شکل مکرر به گذشته‌ شخصیت‌ها رجوع می‌کند تا به جزئیات رفتاری آن‌ها بپردازد. حاصل این ارجاعات مکرر، شکل‌گیریِ پیش‌داستان‌هایی‌ است که به بیننده کمک می‌کند تصویری روشن‌تر از کلیت داستان داشته باشد؛ به‌عنوان مثال، شخصیت مانلی ابتدا در میانه‌ قسمت اول به‌عنوان شخصیتی فرعی معرفی می‌شود اما در قسمت‌های بعد شاهد جزئیات تبدیل شدنِ راضیه به مانلی هستیم؛ همچنین حواشی‌ای که این فرآیند در پی داشته و شخصیت‌هایی فرعی که از طریق این پروسه وارد خط داستانی می‌شوند را می‌بینیم: از دوست راضیه ، نوذر (با بازیِ روزبه معینی ) بگیرید تا دخترِ معتاد، سحر (با بازیِ سامیه لک ). درواقع شاهد معرفی آدم‌هایی هستیم که باعث می‌شوند راضیه با نیما و آدم‌های پیرامونش آشنا شود و پیش از تبدیل شدن به مانلی ، با عاقبت خود آشنا گردد. این شکل از روایت، طی چند قسمت بیننده را آماده می‌کند تا منتظر پیش‌داستان‌هایی باشد که با حضور هر شخصیت تازه در خط داستانی در حال شکل‌گیری و گسترش هستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "از سوی دیگر، شکل روایت داستان به گونه‌ای که گذشته و حال هم‌زمان با هم پیش بروند، باعث شده باز کردن صورت مسئله‌ای که جواب آن برای بیننده‌ مشخص است، شکل جذابی به خود بگیرد. بیننده از ابتدا می‌داند که نیما محکوم به شکست است اما دوست دارند ببیند راهکارِ حامد برای مقابله با رفتار و اعمال چنین آدمی چیست. پس سازندگان بر وجود دو دنیای متفاوت از هم تأکید می‌ورزند که از ابتدا با هم در منافات قرار می‌گیرند و نقطه‌ اتصال آن‌ها راضیه / مانلی است. یک “آقازاده‌ خوبِ” پراید‌سوارِ چشم و گوش بسته که سَر سفره‌ پدر و مادرش در محله‌ای قدیمی بزرگ شده در برابر یک “آقازاده‌ بد” با مجموعه‌ای از فسادهای اخلاقی و مالی که در جایی خارج از شهر زندگی می‌کند و به شکل مشکوکی فرزند ناتنیِ مردی باقدرت و نفوذ (با بازیِ مهدی سلطانی ) است. هر یک از این دو قطب داستانی می‌کوشند دیگران را شبیه به هم خود کنند؛ چرا که تنها راهی را که خودشان می‌روند، درست می‌دانند. «آقازاده» به وضوح در جبهه‌ “آقازاده‌ خوب” می‌ایستد، ارزش‌های این جبهه را تبلیغ می‌کند و به تقبیح ضدارزش‌هایش می‌پردازد؛ یعنی همان رفتارهایِ “آقازاده‌ بد”. از این‌رو، استفاده از آیه‌های قرآن در ابتدا و پایان هر قسمت را می‌توان تأکید سازندگان سریال بر آشکار کردن علت انحرافی دانست که ریشه در ترک اخلاق و دینداری دارد ولی الزاماً به جایگاه انسان‌ها در اجتماع و مناسب دولتی مرتبط نیست. به بیان دیگر، به عقیده‌ سازندگانِ «آقازاده» انحراف از جایی شروع می‌شود که انسان از مسیر تعالی خود به‌عنوان یک بنده منحرف می‌شود. اینکه پس از این انحراف و با استفاده از مناسبات و اِعمال قدرت چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود، مسئله‌ای‌ست که نباید باعث شود انحراف اولیه به چشم نیاید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نگاهی به حضور امیر آقایی در قطب منفی سریال «آقازاده»", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a7%d9%85%db%8c%d8%b1-%d8%a2%d9%82%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d8%a2%d9%82%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87/" }, { "type": "p", "text": "نمایش سازوکار فساد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اینکه فسادی وجود دارد و اراده‌ای برای مقابله با آن، موضوعی نیست که سربسته باقی مانده باشد. کافی‌ است اخبار را دنبال کنید تا هر روز خبری تازه از مفاسدی عظیم به گوشتان بخورد. نکته اینجاست که در اخبار فقط به اصل فساد اشاره می‌شود و درنهایت فردی به عنوان مفسد معرفی می‌گردد اما هیچ وقت سازوکار شکل‌گیری این فساد با جزئیات و به شکلی قابل فهم برای عموم مردم ارائه داده نمی‌شود. سازندگان «آقازاده» با اینکه می‌توانستند فساد و مفسد را مثل اخبار فقط از طریق اشاره و اطلاع به بیننده معرفی کنند، حوصله به خرج می‌دهند تا سازوکار فساد را به نمایش بگذارند: ریشه‌ پول و اعتبار کجاست؛ روابط چگونه شکل می‌گیرد؛ فشارها از جانب چه کسانی اعمال می‌شود؛ سرمایه‌ها چگونه یک شبه چندصدبرابر می‌شود و از همه مهمتر، چطور وقتی همه چیز برملا شده، مفسد به‌راحتی از چنگ قانون می‌گریزد؟ «آقازاده» هر فسادی را که از نیما سرچشمه می‌گیرد، دنبال می‌کند تا به ریشه‌ آن برسد. پس از آن به نمایش روش‌هایی می‌پردازد که نیما از طریق آن‌ها و به‌واسطه‌ آقازاده بودنش ثروت و جایگاهی افسانه‌ای کسب کرده. از سوی دیگر، «آقازاده» به شکل مستقیم به پرونده‌ها، اخبار و شایعاتی اشاره می‌کند که یا هنوز در جریان هستند یا آنقدر قدیمی نیستند که از حافظه‌ بیننده‌ها پاک شده باشند. پس عجیب نیست که رسانه‌ها به دنبال مابه‌ازاءهای واقعی شخصیت‌های سریال بگردند و به‌راحتی بتوانند آن‌ها را به هم ربط بدهند؛ موضوعی که شاید در بلندمدت چندان به نفع «آقازاده» نباشد اما التهاب و جذابیت سریال را دو چندان می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آقازاده» یک سریال گذری نیست و نمی‌توان از طریق دیدنِ خلاصه قسمت‌ها از جزئیات ماجرا سردرآورد. «آقازاده» توجه می‌طلبد و این توجه را گدایی نمی‌کند. شاید از شکل شخصیت‌پردازی یا روحیات قطب خیرِ داستان خوشتان نیاید و موردتأییدتان نباشد اما نمی‌توان منکرِ این حقیقت شد که در مقایسه با سریال‌های تلویزیونی و نمایش خانگی در چند سال اخیر، با سریالی به‌روز مواجه هستیم که بیننده‌اش را دست کم نمی‌گیرد و از طریق شکل روایت و روش‌مندی توزیع جزئیاتِ ماجرا، این دغدغه را نزد بیننده ایجاد می‌کند که پایان کار تقابل میان آقازاده خوب و بد چه خواهد بود؛ آن هم با استفاده از پیش فرض‌هایی که به سازندگان اجازه داده به نمایش چیزهایی بپردازند که شاید نزدیک شدن به آن‌ها هم برای بقیه ممنوعه باشد. با این‌حال، از همان عنوان‌بندی ابتدا و انتهایِ «آقازاده» هم می‌توان فهمید سازندگان اشراف کاملی بر موضوع و شکل پرداخت آن در قالب محصول بصریِ جذاب و سرگرم‌کننده دارند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «آقازاده» نوشته حامد عنقا ، به کارگردانی بهرنگ توفیقی و همراه با حضور بازیگرانی چون امیر آقایی ، نیکی کریمی ، امین حیایی ، امین تارخ ، لعیا زنگنه ، مهدی سلطانی ، کامبیز دیرباز ، سینا مهراد ، سامیه لک ، پردیس پورعابدینی و… هر هفته بر روی فیلیمو منتشر می‌شود.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم رویای پروانه | شعر در سال‌های جنگ
[ { "type": "p", "text": "با شنیدن عنوان فیلم ترکی اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد چیست؟ بعضی‌ها که سینمای جشنواره‌پسند و اصطلاحاً هنری را دنبال می‌کنند، از وجود سینماگران سرشناسی چون نوری بیلگه‌جیلان ، سمیح کاپلان‌اوغلو و یلماز گونی و آثار تحسین‌شده‌شان در سطح جهان خبر دارند. گروهی دیگر هم به یاد سریال های ترکی عامه‌پسند و شاید فیلم های کمدی دم‌دستی مانند مجموعه فیلم‌های «رجب ایویدیک» بیفتند. در واقعیت، سینمای ترکیه قدمت و سابقه‌ای به اندازه سینمای کشور خودمان دارد اما در طول زمان مدام به تنوع و سطح کیفی آن افزوده شده است و تنها با شناخت محدود بخش یا گوشه‌ای از آن نمی‌توان درباره کلیت سینمای ترکیه نظر داد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در این میان، هیچ‌چیز به اندازه تماشای آثار مهم سینمای ترکیه نمی‌تواند به شناخت بهتر و بیشتر از سینما و متعاقباً فرهنگ این کشور کمک کند. یکی از همین آثار، فیلم «رویای پروانه» (با عنوان اصلی Kelebeğin Rüyası‎) ساخته یلماز اردوغان است که در سال ۲۰۱۳ به نمایش در آمد؛ اثری که در آن سال لقب پرخرج‌ترین فیلم تاریخ سینمای ترکیه را یدک می‌کشید و به‌عنوان نماینده ترکیه به آکادمی علوم و فنون سینمایی آمریکا برای شرکت در بخش جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان معرفی شد. منتقدان داخلی و خارجی در سال‌های اخیر همواره از «رویای پروانه» به‌عنوان یکی از بهترین و مهم‌ترین آثار سینمای ترکیه یاد کرده‌اند. در بررسی فیلم «رویای پروانه» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم تشریفات ساده | گمنام‌ترین و کم زرق‌و‌برق‌ترین فیلم تورناتوره", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AA%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87/" }, { "type": "p", "text": "اردوغان سینماگر شاخصی است که چه در جریان اصلی و چه در میان جامعه روشنفکری ترکیه شهرت قابل‌توجهی دارد و علاوه بر نوشتن و کارگردانی، به‌عنوان بازیگر نیز بارها جلوی دوربین رفته است. ازجمله می‌توان به «روزی روزگاری در آناتولی» شاهکار نوری بیلگه‌جیلان اشاره کرد که نقش‌آفرینی اردوغان برای علاقه‌مندان سینما در آن فیلم از یاد نخواهد رفت. اردوغان با اولین فیلم خود «ویزون‌تله» که سال ۲۰۰۱ به نمایش درآمد و سروصدای زیادی هم به پا کرد، نشان داد که سویه‌ای اجتماعی و انتقادی را در آثار خود دنبال می‌کند. نکته‌ای که در مورد فیلم «رویای پروانه» نیز به‌وضوح قابل‌مشاهده است؛ یک درام تاریخی که به ستایش شعر و آرزوهای ویران‌شده‌ نسل‌های مختلف زیر بار بحران‌های سیاسی و اجتماعی می‌پردازد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "داستان در سال ۱۹۴۱ و در کشاکش جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. در یک شهر کوچک و کارگری که هویت خود را از معادن زغال‌سنگ می‌گیرد. شخصیت‌های اصلی، دو پسر جوان شیفته شعر و ادبیات هستند که رویاهای بزرگی را در سر می‌پروراند. هر دوی آن‌ها به کارمندی اشتغال دارند و در روزهایی که حتی کاغذ به‌زحمت در شهر پیدا می‌شوند، سعی دارند که با شعر به جنگ واقعیت تلخ زمانه خود بروند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رویای پروانه روایت تراژیک عشق ناکام دو جوان و تلاش آن‌ها برای رسیدن به معشوق با اتکا به معجزه شعر است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم کورسک : آخرین ماموریت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B3%DA%A9-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA/" }, { "type": "p", "text": "در این میان، دختر جوان یکی از افراد سرشناس و ثروتمند شهر از استانبول برمی‌گردد و شاعرهای جوان که در فکر اجرای نمایشنامه‌ای با دغدغه حمایت از حقوق کارگر هستند، تحت تأثیر حضور این دختر قرار می‌گیرند و زندگی‌شان با عشق دستخوش تغییر می‌شود. اما سایه جنگ می‌تواند هر رؤیا و آرمانی را به زیر بکشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رویای پروانه» در داخل ترکیه با استقبال گسترده مواجه شد و همین استقبال، زمینه نمایش فیلم و حضور آن در رویدادهای بین‌المللی را نیز فراهم کرد. با وجود نقدهایی که به جنبه‌هایی از فیلم مانند سیر حوادث در فیلمنامه و بازی‌ها و انتخاب بازیگرها دیده می‌شود، «رویای پروانه» در مجموع توجه منتقدان و تماشاگران بین‌المللی را به خود جلب کرد. بسیاری فیلم را از جهت نگاه نوستالژیک به تاریخ و رویکرد ستایش‌گرانه از زندگی روزمره با سینمای جوزپه تورناتوره مقایسه کرده‌اند. مسلماً فیلمبرداری و موسیقی شگفت‌انگیز کار در خلق این اتمسفر سینمایی تأثیر ویژه‌ای داشته‌اند اما سلیقه بصری و روحیه شاعرانه خود یلماز اردوغان را هم نمی‌توان دست‌کم گرفت که باعث شده تا «رویای پروانه» سرشار از لحظات به‌یادماندنی و موقعیت‌های منحصربه‌فرد باشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم ترکی «زخم‌های مادرم» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%aa%d8%b1%da%a9%db%8c-%d8%b2%d8%ae%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d9%85/" }, { "type": "p", "text": "«رویای پروانه» روایت تراژیک عشق ناکام دو جوان و تلاش آن‌ها برای رسیدن به معشوق با اتکا به معجزه شعر است. فیلمی که با سلیقه و وسواس ساخته شده و تماشای چنین اثر تحسین‌برانگیزی جدا از این که پیشنهادی به علاقه‌مندان جدی و پیگیر سینماست، می‌تواند به درکی روشن و کلی‌تر از سینمای مترقی ترکیه منجر شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رویای پروانه» محصول سال ۲۰۱۳ ترکیه، به کارگردانی و با نقش‌آفرینی یلماز اردوغان و با حضور ستارگان دیگری چون کیوانچ تاتلیتوغ ، مرد فرات ، فرح زینپ عبداله ، بلچیم بیلگین ، احمد ممتاز تایلان ، تانر بیرسل و… هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:گفت‌وگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مصاحبه با کارن پیستوریوس بازیگر فیلم «نامتعادل»؛ از بازگشت به سینما تا بازی مقابل راسل کرو
[ { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس بازیگر آفریقایی-نیوزیلندی فیلم‌هایی همچون «غرب آهسته» (با عنوان اصلی «Slow West»)، «موتورهای فانی» (با عنوان اصلی «Mortal Engines») و «گلوریا بل» (با عنوان اصلی «Gloria Bell») است. او امسال با فیلم «نامتعادل» (با عنوان اصلی «Unhinged») دوباره در یک فیلم سینمایی ظاهر شده است. این فیلم تریلر، داستان مادر جوانی به نام ریچل هانتر (با بازی کارن پیستوریوس ) را روایت می‌کند؛ زنی که به تازگی طلاق گرفته و هر روز پسرش را به مدرسه می‌برد. اما روزی از روز‌ها، پس از جر و بحث با یک راننده (با بازی راسل کرو ) پشت ترافیک، ریچل به هدف حملات وحشیانه او تبدیل می‌شود. تجربه‌ای که کارن از بازی در فیلم «نامتعادل» بدست آورد را تنها می‌توان شگفت‌انگیز اما سورئال توصیف کرد. در مصاحبه با کارن پیستوریوس بازیگر فیلم «نامتعادل» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از بازی در فیلم «موتورهای فانی»، کارن دست از سینما کشیده بود و در یک مغازه پارچه‌فروشی در سیدنی کار می‌کرد. اما یک تماس و دعوت برای شرکت در تست بازیگری فیلم مهیج «نامتعادل» او را دوباره به سینما سوق داد. طی چند ساعت، کارن خود را به نیواورلئان رساند تا در آزمون هنرپیشگی شرکت کند. بازگشت از این سفر، چندین ماه به تعویق افتاد؛ چرا که او خیلی زود به عنوان نقش اصلی فیلم انتخاب شد و هفته بعد هم جلوی دوربین قرار گرفت. او پیش از این هم در چند فیلم و سریال بازی کرده بود، اما فیلم «نامتعادل» اولین فیلم بلند او به عنوان بازیگر نقش اصلی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «نامتعادل» یکی از اولین فیلم‌هایی است که پس از تعطیلی سینماها به علت شیوع ویروس کرونا رنگ اکران سینمایی به خود خواهد دید. البته فیلم ۱۶ جولای در آلمان به نمایش گذاشته شد ولی هیجان اکران در سینماهای آمریکا به خودی خود هیجان تعقیب‌وگریزهای فیلم را دوچندان می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دریک بورت در مقام کارگردان، داستانی زنی را به تصویر کشیده که همراه پسرش در ترافیک گرفتار شده است.؛پس از چند بوق ممتد بر سر یک راننده دیگر و سبقت از او، دوباره کمی جلوتر به همدیگر برخورد می‌کنند. ریچل (با نقش‌آفرینی کارن پیستوریوس ) و تام کوپر (همان راننده عصبانی با بازی راسل کرو ) نمی‌توانند همدیگر را ببخشند و پس از ردوبدل شدن چند جمله تهدیدآمیز، متوجه می‌شویم که تام تعادل روانی ندارد و این روزها شرایط سختی را می‌گذراند. این تهدیدها در ادامۀ فیلم ما را به یک بازی کشت و کشتار، سرشار از صحنه‌های اکشن دعوت می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم جا به جایی شاهدخت ۲ | دنباله‌ جذاب یک فیلم محبوب برای تعطیلات کریسمس", "ref": "https://www.filimo.com/shot/the-princess-switch-2/" }, { "type": "p", "text": "در حال حاضر، کارن پیستوریوس بازیگر فیلم «نامتعادل» از وحشت و هراس این اثر فرسنگ‌ها فاصله دارد؛ او به نیوزیلند بازگشته، جایی که وقتی ۱۲ساله بود، خانواده‌اش از آفریقا به آنجا مهاجرت کردند. او دراین‌باره می‌گوید: «من حالا در جایی امن، وسط اقیانوس هستم؛ طبیعتی زیبا پر از درخت، کوه، گاو و سگ. پس باید بگویم بسیار خوش‌شانس هستم.».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• تو در یکی از اولین فیلم‌هایی که بعد از پاندمی اکران می‌شود حضور داری. چه احساسی نسبت به این موضوع داری؟ آیا تا به حال به آن فکر کرده‌ای؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «(با خنده) اگر مردم زیادی مرتب این جمله را به من نمی‌گفتند، شاید هیچگاه به فکرش نمی‌افتادم. به نظرم این موضوع اهمیت چندانی ندارد. فیلم به خودی خود برایم چیزهای تازه‌ای داشت؛ تجربه‌ای جدید با بازی در نقش اصلی یک فیلم استودیویی. فضای فیلم بسیار سورئال است و شاید برقراری ارتباط با آن کمی دشوار باشد اما من فکر می‌کنم فیلم‌ها و سینما‌ها نقش مهمی در زندگی ما دارند. تجربه‌کردن چنین فضایی با گروهی از همکاران فوق‌العاده واقعاً یک موهبت است. امیدوارم مردم از فیلم لذت ببرند.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• این فیلم با یک عصبانیت پشت ترافیک شروع می‌شود و به‌مرور همه‌چیز به هم می‌ریزد و اتفاقات وحشتناکی رخ می‌دهند؛ از بسیاری جهات، حسی فیلم القاء می‌کند کاملاً باورپذیر است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پیستوریوس : «این همان چیزی است که من را به فیلم علاقه‌مند کرد. عنصر اصلی فیلم کاملاً واقعی است. بسیاری از ما بارها پشت ترافیک گیر کرده‌ایم و با راننده‌های دیگر درگیر شده‌ایم. اما فیلم این کش‌مکش را به سطح متفاوتی می‌رساند؛ جایی که شاید هیچ‌کس آن را تجربه نکرده باشد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• چطور این نقش به تو رسید؛ همان تست‌های بازیگری همیشگی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «بله. همه چیز خیلی معمولی پیش رفت. من در سیدنی بودم و در اولین مرحله باید بخش کوتاهی را بازی می‌کردم و فیلم آن را برای تیم سازنده ارسال می‌کردم. در اتاق خوابم شروع به بازی کردم و از خودم فیلم گرفتم. اگرچه خیلی خجالت می‌کشیدم و تقریباً از ارسال آن منصرف شده بودم، اما درنهایت، ویدیو را ارسال کردم و این شروع کار بود.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• چرا خجالت‌زده بودی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پیستوریوس : «من باید صحنه رانندگی را بازی می‌کردم و حس می‌کردم نتوانستم خوب این کار را انجام دهم. فکر می‌کردم بازی من خیلی طبیعی از کار درنیامده و این افکار اعصابم را به هم ریخته بود؛ موضوعی که اغلب با آن درگیر هستم. اما به هر ترتیبی که بود ویدیو را ارسال کردم و به سر کارم رفتم؛ من یک شغل نیمه‌وقت در مغازه پارچه‌فروشی داشتم. روز بعد، نماینده‌ام چندین تماس با من گرفته بود اما وقتی موفق به صحبت با من نشده بود به مغازه آمد. او گفت: «آنها می‌خواهند تو فردا به نیواورلئان سفر کنی و در جلسه مطالعه فیلمنامه با راسل شرکت کنی!» یک هفته بعد از آن روز، فیلمبرداری شروع شد. همه چیز برایم سریع پیش رفت.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• پس قبل از آن‌که نقش را بگیری با راسل فیلمنامه را تمرین کردی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «دقیقاً. بلافاصله پس از شنیدن حرف‌های نماینده‌ام به نیواورلئان پرواز کردم. این سفر ۳۰ ساعت طول کشید و اصلاً نتوانستم بخوابم. پس از آن‌که هوایپما در نیواورلئان فرود آمد، یک ساعت چُرت زدم. زمانی که راننده‌ام من را سوار کرد تا به محل جلسه برویم به او گفتم: «میشه لطفاً همینجوری رانندگی کنی، نمیدونم واقعاً میتونم تو این فیلم بازی کنم یا نه!». او همینطور در خیابان‌های شهر مشغول رانندگی بود تا آن‌که من اعتماد به نفسم را پیدا کردم. وقتی به محل جلسه رسیدم دریک و راسل آنجا بودند و برخورد خوبی با من داشتند. راسل و من در مورد نیوزیلند حرف زدیم و بعد، چند صحنه را بازی کردیم. پس از اتمام جلسه به هتل رفتم و پیش خودم می‌گفتم: «خُب، فردا قراره برگردم خونه.».»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• چطور فهمیدی که نقش ریچل را به تو داده‌اند؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن : «داستانش بامزه است. من آن شب بیرون رفتم و راننده، شهر را به من نشان داد. با یکی از دوستانم ملاقات کردم و به او گفتم: «من قرار نیست این نقشو بگیرم.» او گفت: «میدونی چیه؟ از خودشون بپرس.» من آن لحظه به حرف دوستم خندیدم اما وقتی به هتل برگشتم کمی در موردش فکر کردم. پیش خود گفتم: «مگه چی برای از دست دادن دارم؟» نمی‌خواستم بی‌ادب باشم زیرا در این کار، نحوه رفتار اهمیت زیادی دارد. پیامی برای یکی از مسئولان پروژه فرستادم و پرسیدم: «خانم، آیا من در فیلم خواهم بود؟» احساس می‌کردم کار مسخره‌ای کرده‌ام. به مرور خوابم برد و وقتی صبح بیدار شدم، دریک با من تماس گرفت و خبر پذیرفته‌شدنم را داد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• کاراکتر راسل کرو در فیلم بسیار ترسناک است؛ آیا این حس وحشت سر صحنه فیلمبرداری هم وجود داشت؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «حس وحشتی که فیلم به مخاطب القاء می‌کند از جادوی تدوین نشئت گرفته است. من و راسل به‌ندرت صحنه‌ای مشترک داشتیم. بیشتر اوقات سکانس‌های مربوط به من تنها با بازی خودم فیلمبرداری می‌شد و گاهی هم با گابریل بیتمن ، کسی که نقش پسرم را در فیلم بازی می‌کرد، به صورت مشترک سکانس‌ها را بازی می‌کردیم. حتی در صحنه‌ای که ما با تلفن در حال صحبت هستیم، به دلیل مشکلات مربوط به تأخیر در دریافت و ارسال صدا، ناظر فیلمنامه دیالوگ‌های راسل را برایم می‌خواند و من به آنها جواب می‌دادم. راسل کرو واقعاً انسان عزیزی است و من فقط در فیلم باید وانمود می‌کردم که از او می‌ترسم! این معجزه فیلمسازی است.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• بزرگترین چالش تو برای بازی در فیلم «نامتعادل» چه بود؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پیستوریوس : «فکر می‌کنم این که ۹۰ درصد اوقات فیلمبرداری را در ماشین بودیم و هیچ تهویه هوایی وجود نداشت، برایم یک چالش بزرگ بود. به نظر خسته‌کننده و ناچیز می‌آید، اما هوای گرم بیرون واقعاً آزاردهنده بود. برای آن‌که صدای کولر ماشین در فیلم نباشد مجبور بودیم آن را خاموش کنیم. بعضی مواقع می‌دیدم که دماسنج خودرو عدد ۶۰ درجه سانتی‌گراد را نشان می‌دهد. در آغاز فیلمبرداری، دریک از من می‌خواست که عرق کنم اما هوای ماشین آنقدر گرم بود که پس از مدتی، تمام تیم سعی داشتند کاری کنند که عرق کردن من متوقف شود.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• پس از اتمام فیلمبرداری، آیا به شغل قبلی‌ات در مغازه پارچه فروشی بازگشتی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «نه اما خواهم رفت. من واقعاً عاشق کار در پارچه‌فروشی هستم. شغل قبلی من هم پارچه فروشی در یک فروشگاه دیگر بود. من از بودن در کنار مردم لذت می‌برم و نمی‌دانم تا کِی می‌توانم آزاد و راحت این کار را انجام دهم. من همچنین در یک کارگاه سفالگری کار می‌کنم. امیدوارم بتوانم برای تفریح این کارها را انجام دهم.»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
سریال جدید کارگردان «زولا» با حضور جیک جیلنهال
[ { "type": "p", "text": "جیک جیلنهال قصد دارد در سریال جدید «دنباله‌ای از فریبکاری‌های یک رمان‌نویس مضطرب» به نویسندگی و کارگردانی جانیکزا براوو بازی کند. این سریال با اقتباس از مقاله‌ای ساخته خواهد شد که در مجله نیویورکر منتشرشده است. جیک جیلنهال در این مجموعه نقش یک راوی غیرقابل‌اعتماد را بازی می‌کند که درگیر بحران هویت سفید شده است؛ هویت سفید حالتی روحی یا جسمی است که طی آن، فرد خود یا کس دیگری را سفید‌پوست می‌پندارد. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بنا به گزارش خبرگزاری ددلاین ، جانیکزا براوو ، نویسنده و کارگردان فیلم موردانتظار «زولا» (با عنوان اصلی «Zola»)، در حال تشکیل تیم خود برای ساخت سریالی اقتباسی از مقاله ایان پارکر ، روزنامه‌نگار مجله نیویورکر است؛ این مقاله که به زندگی یک ویراستار کتاب به نام دن مالوری می‌پردازد در ماه فوریه سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. طبق اطلاعاتی که ددلاین به‌دست آورده، این سریال با محوریت یک راوی غیرقابل‌اعتماد ساخته خواهد شد که از داروی تومور مغزی استفاده می‌کند اما این بیماری را ندارد. او برای مرگ اعضای خانواده‌اش سوگواری می‌کند اما در واقع خانواده‌اش را از دست نداده است. تمام این کارها برای جلب حس همدردی مردم است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "براوو به ددلاین گفت:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«شخصیت اصلی سریال، مردی سفیدپوست است که عقده‌های ذهنی دارد. او از درون به پوچی رسیده و حالا سعی دارد با فریب‌دادن مردم خلاءهای روحی‌اش را پر کند.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "او در ادامه گفت:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«داستان سریال از بهانه‌های بی‌جا شروع می‌شود و به مرور، این بهانه‌ها شکل دیگری به خود می‌گیرند: مادرم به دلیل سرطان درگذشت، برادرم خودکشی کرد و من هم در دو رشته مدرک دکترا دارم. در حقیقت شخصیت اصلی داستان، یک کلاهبردار است. این مجموعه همچنین به مسئله هویت سفید و چگونگی رفتار ما دربرابر آن، به‌عنوان مخاطب می‌پردازد. همکاری با شرکت‌های آناپورنا و ناین استوریز هدیه‌ای برای من بود و من برای آنچه در پیش داریم هیجان‌زده هستم.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "براوو فیلمنامه قسمت آزمایشی یا پایلوت (Pilot) سریال «دنباله ای از فریبکاری های یک رمان نویس مضطرب» را با همکاری برایان ساولسن خواهد نوشت. او در کنار جیک جیلنهال و ریوا مارکر تهیه‌کنندگی اجرایی سریال را برای شرکت فیلمسازی «ناین استوریز» بر عهده خواهد داشت. مگان الیسون (موسس شرکت «آناپورنا پیکچرز»)، سو نیگل ، سمی شر و سوزان گلدبرگ ، دیگر تهیه‌کنندگان اجرایی سریال هستند. ساولسن و پارکر هم مدیران تولید پروژه هستند. تاریخ انتشار و توزیع‌کننده این پروژه هنوز تعیین نشده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "براوو پیش از این در سال ۲۰۱۶ یک قسمت از سریال «آتلانتا» (با عنوان اصلی «Atlanta») را کارگردانی کرده بود. او همچنین در سال ۲۰۱۸ دو قسمت از سریال «فوراور» (با عنوان اصلی «Forever») را برای آمازون پرایم ویدئو کارگردانی کرد. فیلم «زولا» محصول سال ۲۰۲۰، دومین فیلم بلند جانیکزا براوو پس از اولین فیلمش، «لیمو» (با عنوان اصلی «Lemon») است که در سال ۲۰۱۷ اکران شده بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره فیلم «زولا» یکی از جذابترین آثار حاضر در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۲۰ بیشتر بدانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d8%b3-2020/" }, { "type": "p", "text": "جیک جیلنهال سال ۲۰۰۶ برای فیلم «کوهستان بروکبک» (با عنوان اصلی «Brokeback Mountain») نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. آخرین فیلم اکران‌شده او، «مرد عنکبوتی: دور از خانه» (با عنوان اصلی «Spider-Man: Far From Home») محصول شرکت سونی در سال ۲۰۱۹ بود. جیلنهال همچنین در فیلم‌هایی مثل «شبگرد» (با عنوان اصلی «Nightcrawler» به کارگردانی دن گیلروی ) و «اوکجا» (با عنوان اصلی «Okja‎» ساخته بونگ جون-هو ) بازی کرده است. علاوه بر این سریال جدید ، جیک جیلنهال قرار است در فیلم اقتباسی شرکت اپل به نام «برف‌کور» (با عنوان اصلی «Snow Blind») بازی کند؛ این فیلم از رمان گرافیکی شرکت بوم استودیوز اقتباس شده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو شات بخوانید: ساخت فیلم «Snow Blind» با اقتباس از یک رمان گرافیکی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%ac%db%8c%da%a9-%d8%ac%db%8c%d9%84%d9%86%d9%87%d8%a7%d9%84/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Indie Wire", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم رویای پروانه | شعر در سال‌های جنگ
[ { "type": "p", "text": "با شنیدن عنوان فیلم ترکی اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد چیست؟ بعضی‌ها که سینمای جشنواره‌پسند و اصطلاحاً هنری را دنبال می‌کنند، از وجود سینماگران سرشناسی چون نوری بیلگه‌جیلان ، سمیح کاپلان‌اوغلو و یلماز گونی و آثار تحسین‌شده‌شان در سطح جهان خبر دارند. گروهی دیگر هم به یاد سریال های ترکی عامه‌پسند و شاید فیلم های کمدی دم‌دستی مانند مجموعه فیلم‌های «رجب ایویدیک» بیفتند. در واقعیت، سینمای ترکیه قدمت و سابقه‌ای به اندازه سینمای کشور خودمان دارد اما در طول زمان مدام به تنوع و سطح کیفی آن افزوده شده است و تنها با شناخت محدود بخش یا گوشه‌ای از آن نمی‌توان درباره کلیت سینمای ترکیه نظر داد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در این میان، هیچ‌چیز به اندازه تماشای آثار مهم سینمای ترکیه نمی‌تواند به شناخت بهتر و بیشتر از سینما و متعاقباً فرهنگ این کشور کمک کند. یکی از همین آثار، فیلم «رویای پروانه» (با عنوان اصلی Kelebeğin Rüyası‎) ساخته یلماز اردوغان است که در سال ۲۰۱۳ به نمایش در آمد؛ اثری که در آن سال لقب پرخرج‌ترین فیلم تاریخ سینمای ترکیه را یدک می‌کشید و به‌عنوان نماینده ترکیه به آکادمی علوم و فنون سینمایی آمریکا برای شرکت در بخش جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان معرفی شد. منتقدان داخلی و خارجی در سال‌های اخیر همواره از «رویای پروانه» به‌عنوان یکی از بهترین و مهم‌ترین آثار سینمای ترکیه یاد کرده‌اند. در بررسی فیلم «رویای پروانه» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم تشریفات ساده | گمنام‌ترین و کم زرق‌و‌برق‌ترین فیلم تورناتوره", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AA%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87/" }, { "type": "p", "text": "اردوغان سینماگر شاخصی است که چه در جریان اصلی و چه در میان جامعه روشنفکری ترکیه شهرت قابل‌توجهی دارد و علاوه بر نوشتن و کارگردانی، به‌عنوان بازیگر نیز بارها جلوی دوربین رفته است. ازجمله می‌توان به «روزی روزگاری در آناتولی» شاهکار نوری بیلگه‌جیلان اشاره کرد که نقش‌آفرینی اردوغان برای علاقه‌مندان سینما در آن فیلم از یاد نخواهد رفت. اردوغان با اولین فیلم خود «ویزون‌تله» که سال ۲۰۰۱ به نمایش درآمد و سروصدای زیادی هم به پا کرد، نشان داد که سویه‌ای اجتماعی و انتقادی را در آثار خود دنبال می‌کند. نکته‌ای که در مورد فیلم «رویای پروانه» نیز به‌وضوح قابل‌مشاهده است؛ یک درام تاریخی که به ستایش شعر و آرزوهای ویران‌شده‌ نسل‌های مختلف زیر بار بحران‌های سیاسی و اجتماعی می‌پردازد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "داستان در سال ۱۹۴۱ و در کشاکش جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. در یک شهر کوچک و کارگری که هویت خود را از معادن زغال‌سنگ می‌گیرد. شخصیت‌های اصلی، دو پسر جوان شیفته شعر و ادبیات هستند که رویاهای بزرگی را در سر می‌پروراند. هر دوی آن‌ها به کارمندی اشتغال دارند و در روزهایی که حتی کاغذ به‌زحمت در شهر پیدا می‌شوند، سعی دارند که با شعر به جنگ واقعیت تلخ زمانه خود بروند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رویای پروانه روایت تراژیک عشق ناکام دو جوان و تلاش آن‌ها برای رسیدن به معشوق با اتکا به معجزه شعر است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم کورسک : آخرین ماموریت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B3%DA%A9-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA/" }, { "type": "p", "text": "در این میان، دختر جوان یکی از افراد سرشناس و ثروتمند شهر از استانبول برمی‌گردد و شاعرهای جوان که در فکر اجرای نمایشنامه‌ای با دغدغه حمایت از حقوق کارگر هستند، تحت تأثیر حضور این دختر قرار می‌گیرند و زندگی‌شان با عشق دستخوش تغییر می‌شود. اما سایه جنگ می‌تواند هر رؤیا و آرمانی را به زیر بکشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رویای پروانه» در داخل ترکیه با استقبال گسترده مواجه شد و همین استقبال، زمینه نمایش فیلم و حضور آن در رویدادهای بین‌المللی را نیز فراهم کرد. با وجود نقدهایی که به جنبه‌هایی از فیلم مانند سیر حوادث در فیلمنامه و بازی‌ها و انتخاب بازیگرها دیده می‌شود، «رویای پروانه» در مجموع توجه منتقدان و تماشاگران بین‌المللی را به خود جلب کرد. بسیاری فیلم را از جهت نگاه نوستالژیک به تاریخ و رویکرد ستایش‌گرانه از زندگی روزمره با سینمای جوزپه تورناتوره مقایسه کرده‌اند. مسلماً فیلمبرداری و موسیقی شگفت‌انگیز کار در خلق این اتمسفر سینمایی تأثیر ویژه‌ای داشته‌اند اما سلیقه بصری و روحیه شاعرانه خود یلماز اردوغان را هم نمی‌توان دست‌کم گرفت که باعث شده تا «رویای پروانه» سرشار از لحظات به‌یادماندنی و موقعیت‌های منحصربه‌فرد باشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم ترکی «زخم‌های مادرم» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%aa%d8%b1%da%a9%db%8c-%d8%b2%d8%ae%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d9%85/" }, { "type": "p", "text": "«رویای پروانه» روایت تراژیک عشق ناکام دو جوان و تلاش آن‌ها برای رسیدن به معشوق با اتکا به معجزه شعر است. فیلمی که با سلیقه و وسواس ساخته شده و تماشای چنین اثر تحسین‌برانگیزی جدا از این که پیشنهادی به علاقه‌مندان جدی و پیگیر سینماست، می‌تواند به درکی روشن و کلی‌تر از سینمای مترقی ترکیه منجر شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رویای پروانه» محصول سال ۲۰۱۳ ترکیه، به کارگردانی و با نقش‌آفرینی یلماز اردوغان و با حضور ستارگان دیگری چون کیوانچ تاتلیتوغ ، مرد فرات ، فرح زینپ عبداله ، بلچیم بیلگین ، احمد ممتاز تایلان ، تانر بیرسل و… هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم رویای پروانه | شعر در سال‌های جنگ
[ { "type": "p", "text": "با شنیدن عنوان فیلم ترکی اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد چیست؟ بعضی‌ها که سینمای جشنواره‌پسند و اصطلاحاً هنری را دنبال می‌کنند، از وجود سینماگران سرشناسی چون نوری بیلگه‌جیلان ، سمیح کاپلان‌اوغلو و یلماز گونی و آثار تحسین‌شده‌شان در سطح جهان خبر دارند. گروهی دیگر هم به یاد سریال های ترکی عامه‌پسند و شاید فیلم های کمدی دم‌دستی مانند مجموعه فیلم‌های «رجب ایویدیک» بیفتند. در واقعیت، سینمای ترکیه قدمت و سابقه‌ای به اندازه سینمای کشور خودمان دارد اما در طول زمان مدام به تنوع و سطح کیفی آن افزوده شده است و تنها با شناخت محدود بخش یا گوشه‌ای از آن نمی‌توان درباره کلیت سینمای ترکیه نظر داد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در این میان، هیچ‌چیز به اندازه تماشای آثار مهم سینمای ترکیه نمی‌تواند به شناخت بهتر و بیشتر از سینما و متعاقباً فرهنگ این کشور کمک کند. یکی از همین آثار، فیلم «رویای پروانه» (با عنوان اصلی Kelebeğin Rüyası‎) ساخته یلماز اردوغان است که در سال ۲۰۱۳ به نمایش در آمد؛ اثری که در آن سال لقب پرخرج‌ترین فیلم تاریخ سینمای ترکیه را یدک می‌کشید و به‌عنوان نماینده ترکیه به آکادمی علوم و فنون سینمایی آمریکا برای شرکت در بخش جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان معرفی شد. منتقدان داخلی و خارجی در سال‌های اخیر همواره از «رویای پروانه» به‌عنوان یکی از بهترین و مهم‌ترین آثار سینمای ترکیه یاد کرده‌اند. در بررسی فیلم «رویای پروانه» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم تشریفات ساده | گمنام‌ترین و کم زرق‌و‌برق‌ترین فیلم تورناتوره", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AA%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D9%87/" }, { "type": "p", "text": "اردوغان سینماگر شاخصی است که چه در جریان اصلی و چه در میان جامعه روشنفکری ترکیه شهرت قابل‌توجهی دارد و علاوه بر نوشتن و کارگردانی، به‌عنوان بازیگر نیز بارها جلوی دوربین رفته است. ازجمله می‌توان به «روزی روزگاری در آناتولی» شاهکار نوری بیلگه‌جیلان اشاره کرد که نقش‌آفرینی اردوغان برای علاقه‌مندان سینما در آن فیلم از یاد نخواهد رفت. اردوغان با اولین فیلم خود «ویزون‌تله» که سال ۲۰۰۱ به نمایش درآمد و سروصدای زیادی هم به پا کرد، نشان داد که سویه‌ای اجتماعی و انتقادی را در آثار خود دنبال می‌کند. نکته‌ای که در مورد فیلم «رویای پروانه» نیز به‌وضوح قابل‌مشاهده است؛ یک درام تاریخی که به ستایش شعر و آرزوهای ویران‌شده‌ نسل‌های مختلف زیر بار بحران‌های سیاسی و اجتماعی می‌پردازد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "داستان در سال ۱۹۴۱ و در کشاکش جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد. در یک شهر کوچک و کارگری که هویت خود را از معادن زغال‌سنگ می‌گیرد. شخصیت‌های اصلی، دو پسر جوان شیفته شعر و ادبیات هستند که رویاهای بزرگی را در سر می‌پروراند. هر دوی آن‌ها به کارمندی اشتغال دارند و در روزهایی که حتی کاغذ به‌زحمت در شهر پیدا می‌شوند، سعی دارند که با شعر به جنگ واقعیت تلخ زمانه خود بروند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رویای پروانه روایت تراژیک عشق ناکام دو جوان و تلاش آن‌ها برای رسیدن به معشوق با اتکا به معجزه شعر است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم کورسک : آخرین ماموریت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B3%DA%A9-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA/" }, { "type": "p", "text": "در این میان، دختر جوان یکی از افراد سرشناس و ثروتمند شهر از استانبول برمی‌گردد و شاعرهای جوان که در فکر اجرای نمایشنامه‌ای با دغدغه حمایت از حقوق کارگر هستند، تحت تأثیر حضور این دختر قرار می‌گیرند و زندگی‌شان با عشق دستخوش تغییر می‌شود. اما سایه جنگ می‌تواند هر رؤیا و آرمانی را به زیر بکشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رویای پروانه» در داخل ترکیه با استقبال گسترده مواجه شد و همین استقبال، زمینه نمایش فیلم و حضور آن در رویدادهای بین‌المللی را نیز فراهم کرد. با وجود نقدهایی که به جنبه‌هایی از فیلم مانند سیر حوادث در فیلمنامه و بازی‌ها و انتخاب بازیگرها دیده می‌شود، «رویای پروانه» در مجموع توجه منتقدان و تماشاگران بین‌المللی را به خود جلب کرد. بسیاری فیلم را از جهت نگاه نوستالژیک به تاریخ و رویکرد ستایش‌گرانه از زندگی روزمره با سینمای جوزپه تورناتوره مقایسه کرده‌اند. مسلماً فیلمبرداری و موسیقی شگفت‌انگیز کار در خلق این اتمسفر سینمایی تأثیر ویژه‌ای داشته‌اند اما سلیقه بصری و روحیه شاعرانه خود یلماز اردوغان را هم نمی‌توان دست‌کم گرفت که باعث شده تا «رویای پروانه» سرشار از لحظات به‌یادماندنی و موقعیت‌های منحصربه‌فرد باشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم ترکی «زخم‌های مادرم» را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%aa%d8%b1%da%a9%db%8c-%d8%b2%d8%ae%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d9%85/" }, { "type": "p", "text": "«رویای پروانه» روایت تراژیک عشق ناکام دو جوان و تلاش آن‌ها برای رسیدن به معشوق با اتکا به معجزه شعر است. فیلمی که با سلیقه و وسواس ساخته شده و تماشای چنین اثر تحسین‌برانگیزی جدا از این که پیشنهادی به علاقه‌مندان جدی و پیگیر سینماست، می‌تواند به درکی روشن و کلی‌تر از سینمای مترقی ترکیه منجر شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «رویای پروانه» محصول سال ۲۰۱۳ ترکیه، به کارگردانی و با نقش‌آفرینی یلماز اردوغان و با حضور ستارگان دیگری چون کیوانچ تاتلیتوغ ، مرد فرات ، فرح زینپ عبداله ، بلچیم بیلگین ، احمد ممتاز تایلان ، تانر بیرسل و… هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:گفت‌وگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مصاحبه با کارن پیستوریوس بازیگر فیلم «نامتعادل»؛ از بازگشت به سینما تا بازی مقابل راسل کرو
[ { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس بازیگر آفریقایی-نیوزیلندی فیلم‌هایی همچون «غرب آهسته» (با عنوان اصلی «Slow West»)، «موتورهای فانی» (با عنوان اصلی «Mortal Engines») و «گلوریا بل» (با عنوان اصلی «Gloria Bell») است. او امسال با فیلم «نامتعادل» (با عنوان اصلی «Unhinged») دوباره در یک فیلم سینمایی ظاهر شده است. این فیلم تریلر، داستان مادر جوانی به نام ریچل هانتر (با بازی کارن پیستوریوس ) را روایت می‌کند؛ زنی که به تازگی طلاق گرفته و هر روز پسرش را به مدرسه می‌برد. اما روزی از روز‌ها، پس از جر و بحث با یک راننده (با بازی راسل کرو ) پشت ترافیک، ریچل به هدف حملات وحشیانه او تبدیل می‌شود. تجربه‌ای که کارن از بازی در فیلم «نامتعادل» بدست آورد را تنها می‌توان شگفت‌انگیز اما سورئال توصیف کرد. در مصاحبه با کارن پیستوریوس بازیگر فیلم «نامتعادل» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از بازی در فیلم «موتورهای فانی»، کارن دست از سینما کشیده بود و در یک مغازه پارچه‌فروشی در سیدنی کار می‌کرد. اما یک تماس و دعوت برای شرکت در تست بازیگری فیلم مهیج «نامتعادل» او را دوباره به سینما سوق داد. طی چند ساعت، کارن خود را به نیواورلئان رساند تا در آزمون هنرپیشگی شرکت کند. بازگشت از این سفر، چندین ماه به تعویق افتاد؛ چرا که او خیلی زود به عنوان نقش اصلی فیلم انتخاب شد و هفته بعد هم جلوی دوربین قرار گرفت. او پیش از این هم در چند فیلم و سریال بازی کرده بود، اما فیلم «نامتعادل» اولین فیلم بلند او به عنوان بازیگر نقش اصلی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «نامتعادل» یکی از اولین فیلم‌هایی است که پس از تعطیلی سینماها به علت شیوع ویروس کرونا رنگ اکران سینمایی به خود خواهد دید. البته فیلم ۱۶ جولای در آلمان به نمایش گذاشته شد ولی هیجان اکران در سینماهای آمریکا به خودی خود هیجان تعقیب‌وگریزهای فیلم را دوچندان می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دریک بورت در مقام کارگردان، داستانی زنی را به تصویر کشیده که همراه پسرش در ترافیک گرفتار شده است.؛پس از چند بوق ممتد بر سر یک راننده دیگر و سبقت از او، دوباره کمی جلوتر به همدیگر برخورد می‌کنند. ریچل (با نقش‌آفرینی کارن پیستوریوس ) و تام کوپر (همان راننده عصبانی با بازی راسل کرو ) نمی‌توانند همدیگر را ببخشند و پس از ردوبدل شدن چند جمله تهدیدآمیز، متوجه می‌شویم که تام تعادل روانی ندارد و این روزها شرایط سختی را می‌گذراند. این تهدیدها در ادامۀ فیلم ما را به یک بازی کشت و کشتار، سرشار از صحنه‌های اکشن دعوت می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم جا به جایی شاهدخت ۲ | دنباله‌ جذاب یک فیلم محبوب برای تعطیلات کریسمس", "ref": "https://www.filimo.com/shot/the-princess-switch-2/" }, { "type": "p", "text": "در حال حاضر، کارن پیستوریوس بازیگر فیلم «نامتعادل» از وحشت و هراس این اثر فرسنگ‌ها فاصله دارد؛ او به نیوزیلند بازگشته، جایی که وقتی ۱۲ساله بود، خانواده‌اش از آفریقا به آنجا مهاجرت کردند. او دراین‌باره می‌گوید: «من حالا در جایی امن، وسط اقیانوس هستم؛ طبیعتی زیبا پر از درخت، کوه، گاو و سگ. پس باید بگویم بسیار خوش‌شانس هستم.».", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• تو در یکی از اولین فیلم‌هایی که بعد از پاندمی اکران می‌شود حضور داری. چه احساسی نسبت به این موضوع داری؟ آیا تا به حال به آن فکر کرده‌ای؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «(با خنده) اگر مردم زیادی مرتب این جمله را به من نمی‌گفتند، شاید هیچگاه به فکرش نمی‌افتادم. به نظرم این موضوع اهمیت چندانی ندارد. فیلم به خودی خود برایم چیزهای تازه‌ای داشت؛ تجربه‌ای جدید با بازی در نقش اصلی یک فیلم استودیویی. فضای فیلم بسیار سورئال است و شاید برقراری ارتباط با آن کمی دشوار باشد اما من فکر می‌کنم فیلم‌ها و سینما‌ها نقش مهمی در زندگی ما دارند. تجربه‌کردن چنین فضایی با گروهی از همکاران فوق‌العاده واقعاً یک موهبت است. امیدوارم مردم از فیلم لذت ببرند.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• این فیلم با یک عصبانیت پشت ترافیک شروع می‌شود و به‌مرور همه‌چیز به هم می‌ریزد و اتفاقات وحشتناکی رخ می‌دهند؛ از بسیاری جهات، حسی فیلم القاء می‌کند کاملاً باورپذیر است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پیستوریوس : «این همان چیزی است که من را به فیلم علاقه‌مند کرد. عنصر اصلی فیلم کاملاً واقعی است. بسیاری از ما بارها پشت ترافیک گیر کرده‌ایم و با راننده‌های دیگر درگیر شده‌ایم. اما فیلم این کش‌مکش را به سطح متفاوتی می‌رساند؛ جایی که شاید هیچ‌کس آن را تجربه نکرده باشد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• چطور این نقش به تو رسید؛ همان تست‌های بازیگری همیشگی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «بله. همه چیز خیلی معمولی پیش رفت. من در سیدنی بودم و در اولین مرحله باید بخش کوتاهی را بازی می‌کردم و فیلم آن را برای تیم سازنده ارسال می‌کردم. در اتاق خوابم شروع به بازی کردم و از خودم فیلم گرفتم. اگرچه خیلی خجالت می‌کشیدم و تقریباً از ارسال آن منصرف شده بودم، اما درنهایت، ویدیو را ارسال کردم و این شروع کار بود.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• چرا خجالت‌زده بودی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پیستوریوس : «من باید صحنه رانندگی را بازی می‌کردم و حس می‌کردم نتوانستم خوب این کار را انجام دهم. فکر می‌کردم بازی من خیلی طبیعی از کار درنیامده و این افکار اعصابم را به هم ریخته بود؛ موضوعی که اغلب با آن درگیر هستم. اما به هر ترتیبی که بود ویدیو را ارسال کردم و به سر کارم رفتم؛ من یک شغل نیمه‌وقت در مغازه پارچه‌فروشی داشتم. روز بعد، نماینده‌ام چندین تماس با من گرفته بود اما وقتی موفق به صحبت با من نشده بود به مغازه آمد. او گفت: «آنها می‌خواهند تو فردا به نیواورلئان سفر کنی و در جلسه مطالعه فیلمنامه با راسل شرکت کنی!» یک هفته بعد از آن روز، فیلمبرداری شروع شد. همه چیز برایم سریع پیش رفت.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• پس قبل از آن‌که نقش را بگیری با راسل فیلمنامه را تمرین کردی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «دقیقاً. بلافاصله پس از شنیدن حرف‌های نماینده‌ام به نیواورلئان پرواز کردم. این سفر ۳۰ ساعت طول کشید و اصلاً نتوانستم بخوابم. پس از آن‌که هوایپما در نیواورلئان فرود آمد، یک ساعت چُرت زدم. زمانی که راننده‌ام من را سوار کرد تا به محل جلسه برویم به او گفتم: «میشه لطفاً همینجوری رانندگی کنی، نمیدونم واقعاً میتونم تو این فیلم بازی کنم یا نه!». او همینطور در خیابان‌های شهر مشغول رانندگی بود تا آن‌که من اعتماد به نفسم را پیدا کردم. وقتی به محل جلسه رسیدم دریک و راسل آنجا بودند و برخورد خوبی با من داشتند. راسل و من در مورد نیوزیلند حرف زدیم و بعد، چند صحنه را بازی کردیم. پس از اتمام جلسه به هتل رفتم و پیش خودم می‌گفتم: «خُب، فردا قراره برگردم خونه.».»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• چطور فهمیدی که نقش ریچل را به تو داده‌اند؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن : «داستانش بامزه است. من آن شب بیرون رفتم و راننده، شهر را به من نشان داد. با یکی از دوستانم ملاقات کردم و به او گفتم: «من قرار نیست این نقشو بگیرم.» او گفت: «میدونی چیه؟ از خودشون بپرس.» من آن لحظه به حرف دوستم خندیدم اما وقتی به هتل برگشتم کمی در موردش فکر کردم. پیش خود گفتم: «مگه چی برای از دست دادن دارم؟» نمی‌خواستم بی‌ادب باشم زیرا در این کار، نحوه رفتار اهمیت زیادی دارد. پیامی برای یکی از مسئولان پروژه فرستادم و پرسیدم: «خانم، آیا من در فیلم خواهم بود؟» احساس می‌کردم کار مسخره‌ای کرده‌ام. به مرور خوابم برد و وقتی صبح بیدار شدم، دریک با من تماس گرفت و خبر پذیرفته‌شدنم را داد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• کاراکتر راسل کرو در فیلم بسیار ترسناک است؛ آیا این حس وحشت سر صحنه فیلمبرداری هم وجود داشت؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «حس وحشتی که فیلم به مخاطب القاء می‌کند از جادوی تدوین نشئت گرفته است. من و راسل به‌ندرت صحنه‌ای مشترک داشتیم. بیشتر اوقات سکانس‌های مربوط به من تنها با بازی خودم فیلمبرداری می‌شد و گاهی هم با گابریل بیتمن ، کسی که نقش پسرم را در فیلم بازی می‌کرد، به صورت مشترک سکانس‌ها را بازی می‌کردیم. حتی در صحنه‌ای که ما با تلفن در حال صحبت هستیم، به دلیل مشکلات مربوط به تأخیر در دریافت و ارسال صدا، ناظر فیلمنامه دیالوگ‌های راسل را برایم می‌خواند و من به آنها جواب می‌دادم. راسل کرو واقعاً انسان عزیزی است و من فقط در فیلم باید وانمود می‌کردم که از او می‌ترسم! این معجزه فیلمسازی است.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• بزرگترین چالش تو برای بازی در فیلم «نامتعادل» چه بود؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پیستوریوس : «فکر می‌کنم این که ۹۰ درصد اوقات فیلمبرداری را در ماشین بودیم و هیچ تهویه هوایی وجود نداشت، برایم یک چالش بزرگ بود. به نظر خسته‌کننده و ناچیز می‌آید، اما هوای گرم بیرون واقعاً آزاردهنده بود. برای آن‌که صدای کولر ماشین در فیلم نباشد مجبور بودیم آن را خاموش کنیم. بعضی مواقع می‌دیدم که دماسنج خودرو عدد ۶۰ درجه سانتی‌گراد را نشان می‌دهد. در آغاز فیلمبرداری، دریک از من می‌خواست که عرق کنم اما هوای ماشین آنقدر گرم بود که پس از مدتی، تمام تیم سعی داشتند کاری کنند که عرق کردن من متوقف شود.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "• پس از اتمام فیلمبرداری، آیا به شغل قبلی‌ات در مغازه پارچه فروشی بازگشتی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارن پیستوریوس : «نه اما خواهم رفت. من واقعاً عاشق کار در پارچه‌فروشی هستم. شغل قبلی من هم پارچه فروشی در یک فروشگاه دیگر بود. من از بودن در کنار مردم لذت می‌برم و نمی‌دانم تا کِی می‌توانم آزاد و راحت این کار را انجام دهم. من همچنین در یک کارگاه سفالگری کار می‌کنم. امیدوارم بتوانم برای تفریح این کارها را انجام دهم.»", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Variety", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر فیلم شب‌زنده‌داری | شبحی در خانه یا شیطانی در درون
[ { "type": "ilink", "text": "یاکوف ، با بازی دیو دیویس ، به‌تازگی از عضویت در جامعۀ یهودیان ارتدوکس دست کشیده است. با وجود این، قبول می‌کند که شبی را در کنار جنازه‌ای تازه از دنیا رفته بگذراند و مراسم مذهبی را برای او به‌جا آورد. در این شب، یاکوف متوجه می‌شود که خانۀ فرد متوفی در تسخیر موجودی شیطانی است و برای به سلامت به صبح رساندن این شب، باید با این شیطان و درعین‌حال، اهریمن درون خویش روبه‌رو شود. این خلاصه داستان فیلم «شب زنده داری» (با عنوان اصلی «The Vigil») بود. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا مروری بر این فیلم داشته باشیم.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/wp-admin/post.php?post=48809&action=edit" }, { "type": "p", "text": "عقاید مذهبی و نمادهای خاص آن همواره دست‌مایه‌هایی مناسب برای فیلم‌سازان فراهم کرده‌اند؛ اما ایدۀ اولیۀ اغلب فیلم‌های ساخته‌شده بر اساس باورهای مذهبی، در دین مسیحیت و به‌طور خاص در فرقۀ کاتولیک یا گروه‌های بت‌پرستی ریشه دارد. کیت توماس ، کارگردان و نویسنده فیلم «شب زنده داری» یا «The vigil»، از آموزه‌های دین یهود برای ساخت فیلم ترسناک خود بهره گرفته است. او بدون آنکه بیش‌از‌حد وارد حوزۀ ایمان و باور شود، به‌خوبی، از جذابیت این موضوع برای ساخت فیلمی ترسناک استفاده کرده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم ترسناک «راهنمای قتل» با بازی امیلیا کلارک را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/murder-manual-review/" }, { "type": "p", "text": "دیویس ، در نقش یاکوف ، بازی درخشانی از خود ارائه کرده که بیننده را به‌خوبی با خود همراه می‌کند. یاکوف پس از حادثه‌ای دلخراش که برای برادر کوچک‌ترش روی داده است، جامعۀ یهودیان ارتدوکس را ترک گفته و حالا سرگردان در شهر نیویورک برای شروعی تازه دست‌و‌پا می‌زند. او بیش از آنکه ایمان را در قلبش احساس کند، درگیر غم و احساس گناه است و در این شرایطِ روحی شکننده می‌پذیرد که در مقام شومر این مراسم را انجام دهد. در آیین یهود، شومر کسی است که تمام شب را در کنار جنازۀ فرد تازه‌درگذشته به صبح می‌رساند تا به روح او در یافتن آرامش کمک کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "از همان لحظۀ ورود یاکوف به خانۀ وهم‌انگیزِ خانم لیتواک ، که لین کوئن در نقش او می‌درخشد، همه‌چیز به‌نحوی آزاردهنده در جریان است. خانم لیتواک عزادار است و در عین حال، از زوال عقل رنج می‌برد؛ با وجود این، در لحظاتی هرچند کوتاه رفتاری هوشیارانه از خود نشان می‌دهد. در این خانۀ تسخیر‌شده به‌نظر می‌رسد که سایه‌ها حرکت می‌کنند و صداهای عجیبی از طبقۀ بالا شنیده می‌شود. از سوی دیگر، یاکوف در اثر اتفاقات دردناک گذشته ذهنی آشفته و بیمار دارد و در مواجهه با این شرایط می‌ترسد که عقلش را از دست بدهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کم‌کم مشخص می‌شود که آنچه یاکوف در این خانه با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، شیطانی است که از اعماق تاریخ می‌آید؛ روحی خبیث که خود را به اسرار درونی اشخاص دیگر متصل می‌کند و باعث وحشت آن‌ها می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یاکوف مجبور است که با ترس‌هایش روبه‌رو شود. در این راستا، توماس ، با ظرافت، آسیب روان‌شناختی او را با جلوه‌های ویژه‌ای واقعاً عجیب‌و‌غریب تلفیق می‌کند تا شدت اضطراب و ترس را تا حد امکان بالا ببرد. او در اجرای ایده‌های خود از نبوغ زک کوپرستین در شیوۀ فیلم‌برداری پویا بهره گرفته است. در یکی از صحنه‌ها، فیلم‌بردار حرکات را به‌شکلی هیجان‌انگیز دنبال می‌کند و ما را به‌سمت منبع صدا در بالای راه‌پله سوق می‌دهد. علاوه‌بر این‌ها، موسیقی متن مایکل یزرسکی ، که تلفیقی از موسیقی سنتی یهودی و ضرب‌آهنگ‌های موزیک مدرن است، به‌خوبی، بر این حرکت دوربین اضافه شده و بر اضطراب صحنه‌ها می‌افزاید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "معرفی ۴۰ فیلم برتر ژانر وحشت در قرن ۲۱", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%aa%d8%b1%d8%b3%d9%86%d8%a7%da%a9-%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b1%d9%86-%db%b2%db%b1/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «شب زنده داری» از معیارهای معمول فیلم‌های دلهره‌آور و ترسناک اندکی فاصله گرفته اما در نهایت، تماشای فیلم «The Vigil» را می‌توان برای دوستداران این‌گونه فیلم‌ها تجربه‌ای جدید و جالب دانست.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر فیلم شب‌زنده‌داری | شبحی در خانه یا شیطانی در درون
[ { "type": "ilink", "text": "یاکوف ، با بازی دیو دیویس ، به‌تازگی از عضویت در جامعۀ یهودیان ارتدوکس دست کشیده است. با وجود این، قبول می‌کند که شبی را در کنار جنازه‌ای تازه از دنیا رفته بگذراند و مراسم مذهبی را برای او به‌جا آورد. در این شب، یاکوف متوجه می‌شود که خانۀ فرد متوفی در تسخیر موجودی شیطانی است و برای به سلامت به صبح رساندن این شب، باید با این شیطان و درعین‌حال، اهریمن درون خویش روبه‌رو شود. این خلاصه داستان فیلم «شب زنده داری» (با عنوان اصلی «The Vigil») بود. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا مروری بر این فیلم داشته باشیم.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/wp-admin/post.php?post=48809&action=edit" }, { "type": "p", "text": "عقاید مذهبی و نمادهای خاص آن همواره دست‌مایه‌هایی مناسب برای فیلم‌سازان فراهم کرده‌اند؛ اما ایدۀ اولیۀ اغلب فیلم‌های ساخته‌شده بر اساس باورهای مذهبی، در دین مسیحیت و به‌طور خاص در فرقۀ کاتولیک یا گروه‌های بت‌پرستی ریشه دارد. کیت توماس ، کارگردان و نویسنده فیلم «شب زنده داری» یا «The vigil»، از آموزه‌های دین یهود برای ساخت فیلم ترسناک خود بهره گرفته است. او بدون آنکه بیش‌از‌حد وارد حوزۀ ایمان و باور شود، به‌خوبی، از جذابیت این موضوع برای ساخت فیلمی ترسناک استفاده کرده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم ترسناک «راهنمای قتل» با بازی امیلیا کلارک را در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/murder-manual-review/" }, { "type": "p", "text": "دیویس ، در نقش یاکوف ، بازی درخشانی از خود ارائه کرده که بیننده را به‌خوبی با خود همراه می‌کند. یاکوف پس از حادثه‌ای دلخراش که برای برادر کوچک‌ترش روی داده است، جامعۀ یهودیان ارتدوکس را ترک گفته و حالا سرگردان در شهر نیویورک برای شروعی تازه دست‌و‌پا می‌زند. او بیش از آنکه ایمان را در قلبش احساس کند، درگیر غم و احساس گناه است و در این شرایطِ روحی شکننده می‌پذیرد که در مقام شومر این مراسم را انجام دهد. در آیین یهود، شومر کسی است که تمام شب را در کنار جنازۀ فرد تازه‌درگذشته به صبح می‌رساند تا به روح او در یافتن آرامش کمک کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "از همان لحظۀ ورود یاکوف به خانۀ وهم‌انگیزِ خانم لیتواک ، که لین کوئن در نقش او می‌درخشد، همه‌چیز به‌نحوی آزاردهنده در جریان است. خانم لیتواک عزادار است و در عین حال، از زوال عقل رنج می‌برد؛ با وجود این، در لحظاتی هرچند کوتاه رفتاری هوشیارانه از خود نشان می‌دهد. در این خانۀ تسخیر‌شده به‌نظر می‌رسد که سایه‌ها حرکت می‌کنند و صداهای عجیبی از طبقۀ بالا شنیده می‌شود. از سوی دیگر، یاکوف در اثر اتفاقات دردناک گذشته ذهنی آشفته و بیمار دارد و در مواجهه با این شرایط می‌ترسد که عقلش را از دست بدهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کم‌کم مشخص می‌شود که آنچه یاکوف در این خانه با آن دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، شیطانی است که از اعماق تاریخ می‌آید؛ روحی خبیث که خود را به اسرار درونی اشخاص دیگر متصل می‌کند و باعث وحشت آن‌ها می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یاکوف مجبور است که با ترس‌هایش روبه‌رو شود. در این راستا، توماس ، با ظرافت، آسیب روان‌شناختی او را با جلوه‌های ویژه‌ای واقعاً عجیب‌و‌غریب تلفیق می‌کند تا شدت اضطراب و ترس را تا حد امکان بالا ببرد. او در اجرای ایده‌های خود از نبوغ زک کوپرستین در شیوۀ فیلم‌برداری پویا بهره گرفته است. در یکی از صحنه‌ها، فیلم‌بردار حرکات را به‌شکلی هیجان‌انگیز دنبال می‌کند و ما را به‌سمت منبع صدا در بالای راه‌پله سوق می‌دهد. علاوه‌بر این‌ها، موسیقی متن مایکل یزرسکی ، که تلفیقی از موسیقی سنتی یهودی و ضرب‌آهنگ‌های موزیک مدرن است، به‌خوبی، بر این حرکت دوربین اضافه شده و بر اضطراب صحنه‌ها می‌افزاید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "معرفی ۴۰ فیلم برتر ژانر وحشت در قرن ۲۱", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%aa%d8%b1%d8%b3%d9%86%d8%a7%da%a9-%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%b1%d9%86-%db%b2%db%b1/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «شب زنده داری» از معیارهای معمول فیلم‌های دلهره‌آور و ترسناک اندکی فاصله گرفته اما در نهایت، تماشای فیلم «The Vigil» را می‌توان برای دوستداران این‌گونه فیلم‌ها تجربه‌ای جدید و جالب دانست.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری کوتاه بر فیلم «نامتعادل»؛ شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
[ { "type": "p", "text": "ریچل مادری جوان است که به‌تازگی از همسرش جدا شده و به‌شدت درگیر مشکلات پس از طلاق است. نقش این شخصیت را کارن پیستوریوس ایفا می‌کند. داستان فیلم از صبحی شروع می‌شود که ریچل دیرش شده و در ترافیک وحشتناکی گیر افتاده است. استرس و تنش شرایط موجود سبب می‌شود، دستش را روی بوق بگذارد و بی‌وقفه برای مردی (با بازی راسل کرو ) بوق بزند. اندکی بعد مشخص می‌شود که این مرد به‌طرزی غیرعادی، خشونت به خرج می‌دهد و مشکل روانی دارد!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خون و خشونتِ جاری در صحنه‌های ابتدایی فیلم ترسناک «نامتعادل» با عنوان اصلی «Unhinged»، آن را به اثری بسیار مهیج تبدیل کرده است. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در نخستین ساعات یک شب بارانی، در حومۀ شهر، مردی با چهره‌ای به‌هم‌ریخته (با بازی راسل کرو ) در ماشین خود نشسته است. دوربین، تصویری بسته از چهرۀ مضطرب او را به ما نشان می‌دهد؛ مردی مضطرب، که ابروهایش به دلیل رنجی درونی به هم گره خورده‌اند. در این صحنه، پیش از آنکه مرد حلقۀ ازدواج را از دست خود در‌بیاورد، نگاه مخاطب حلقه را شکار می‌کند و ما می‌فهمیم که زنی در خانه منتظر اوست. او کمی بعد، از ماشین خارج می‌شود و چکش‌به‌دست، به‌سمت خانه‌ای می‌رود. در همین سکانس، مخاطب متوجه می‌شود که این مرد، قهرمان فیلم نخواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مروری بر فیلم چاقی ساخته راما قویدل؛ کوچک و دلپذیر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%86%D8%A7%D9%82%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «نامتعادل» با فضاهای استرس‌آور این‌چنینی، به سبک فیلم‌های ترسناک دهۀ ۹۰، با ویرایش‌های نامأنوس در تدوین، درام خود را آغاز می‌کند. خشونت متقابل میان دو غریبه، دعوا و مجادلۀ ناشی از ترافیک، خستگی بیش‌از‌حد ناشی از کار، جنگ، آلودگی و دیگر نمادهای معمول جامعۀ سال‌های دهۀ ۹۰، همه و همه، المان‌هایی است که کارگردان در بیشتر سکانس‌های این فیلم به ما نمایش می‌دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سرعت مناسب، ریتم فیلم، توالی صحنه‌های خشن تأثیرگذار و غافلگیری مداوم از ویژگی‌های بارز «نامتعادل» است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با کارن پیستوریوس؛ از بازگشت به سینما تا بازی مقابل راسل کرو", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%aa%d8%b9%d8%a7%d8%af%d9%84/" }, { "type": "p", "text": "سکانس‌های معرفی شخصیت اصلی، ریچل (با بازی کارن پیستوریوس )، در مقایسه با صحنه‌های دیگر، آرام و معمولی پیش‌ می‌رود. البته با شناخت بیشتر شخصیت ریچل پی می‌بریم که چرا او تا این حد مضطرب است؛ بار مسئولیت بزرگ‌کردن پسربچه‌ای به‌تنهایی، زندگی در خانه‌ای شلوغ با حضور برادر و دوست‌دخترش، مشکلات مالی ناشی از طلاق و ادعای مالکیت خانه از طرف همسر سابقش، فقط و فقط گوشه‌ای از مشکلاتی است که ریچل با آن‌ها دست‌و‌پنجه نرم می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در آن صبحی که ریچل به‌خوبی آغاز نکرده بود، هم دیرش شده بود و هم می‌بایست پسرش را به مدرسه می‌رساند. در ترافیک، او به نشانۀ اعتراض، برای مردی کامیون‌سوار بوق زد و آن مرد در پشت چراغ قرمز بعدی، ماشین خود را به ماشین او نزدیک کرد و بسیار مؤدبانه از ریچل دلجویی نمود. ریچل ، کلافه از دغدغه‌ها و مشکلاتش دلجویی او را نپذیرفت و طبعاً مرد عصبانی شد. کلمات بعدی مرد، با لحن خشونت‌بار و صدای ترسناکِ مختص راسل کرو بیان شد. خشونت جاری در صدای مرد باعث شد ریچل تعریفش از «یک روز بد» را عوض کند؛ مرد به ریچل یادآوری کرد که یک روز تلافی امروز را خواهد کرد… و کرد. او این انتقام را با تعقیب و تهدید ریچل شروع کرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «Unhinged» توسط کارل السورث نوشته شده است، که آثاری مهیج چون «چشم قرمز» (با نام اصلی Red Eye) و چندین فیلم اکشن دیگر را در کارنامۀ حرفه‌ای خود دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این فیلم بر‌خلاف استفاده از فیلتر طوسی معمول برای فیلم‌های ژانر هیجانی – ترسناک و القای حس افسردگی و ترس به مخاطب، به دنبال خلق اثری تکراری، در این ژانر محبوب نیست. البته در فیلم «نامتعادل» نیز (مشابه نمونه‌های بسیار دیگر) مردی دیوانه به دنبال قهرمان زن بی‌گناه داستان می‌افتد و او را تهدید می‌کند؛ اما دراینجا، نویسنده توانسته با به‌کارگیری المان‌های گوناگون، فیلم را از تکرار معمول نجات دهد. این موضوع مخصوصاً زمانی‌ دیده می‌شود که فیلم دلیل کینه و دشمنی غیر‌منطقی شخصیت راسل کرو را برای مخاطب بازگو می‌کند (منظور همان کینه‌ای است که در واکنش به بی‌ادبی شخصیت ریچل جان می‌گیرد). همچنین این فیلم نمای خوبی از شخصیت مردِ سفیدپوستِ میان‌سالِ غرغرو را به ما نشان می‌دهد. کمی پس از شروع فیلم، ما کاملاً با جنس شخصیت او به‌عنوان مردی که می‌تواند خرابی‌های جبران‌ناپذیری به‌بار آورد، آشنا می‌شویم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تریلر فیلم «نامتعادل» را در فیلیمو شات ببینید:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «Unhinged»، اثری معمولی، جان‌فرسا و ترسناک در ژانر مهیج است؛ نه آنچنان که انتظار می‌رود فوق‌العاده و نه‌ چندان ناامید‌کننده.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire Online", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری کوتاه بر فیلم «نامتعادل»؛ شاید برای شما هم اتفاق بیفتد
[ { "type": "p", "text": "ریچل مادری جوان است که به‌تازگی از همسرش جدا شده و به‌شدت درگیر مشکلات پس از طلاق است. نقش این شخصیت را کارن پیستوریوس ایفا می‌کند. داستان فیلم از صبحی شروع می‌شود که ریچل دیرش شده و در ترافیک وحشتناکی گیر افتاده است. استرس و تنش شرایط موجود سبب می‌شود، دستش را روی بوق بگذارد و بی‌وقفه برای مردی (با بازی راسل کرو ) بوق بزند. اندکی بعد مشخص می‌شود که این مرد به‌طرزی غیرعادی، خشونت به خرج می‌دهد و مشکل روانی دارد!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خون و خشونتِ جاری در صحنه‌های ابتدایی فیلم ترسناک «نامتعادل» با عنوان اصلی «Unhinged»، آن را به اثری بسیار مهیج تبدیل کرده است. با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در نخستین ساعات یک شب بارانی، در حومۀ شهر، مردی با چهره‌ای به‌هم‌ریخته (با بازی راسل کرو ) در ماشین خود نشسته است. دوربین، تصویری بسته از چهرۀ مضطرب او را به ما نشان می‌دهد؛ مردی مضطرب، که ابروهایش به دلیل رنجی درونی به هم گره خورده‌اند. در این صحنه، پیش از آنکه مرد حلقۀ ازدواج را از دست خود در‌بیاورد، نگاه مخاطب حلقه را شکار می‌کند و ما می‌فهمیم که زنی در خانه منتظر اوست. او کمی بعد، از ماشین خارج می‌شود و چکش‌به‌دست، به‌سمت خانه‌ای می‌رود. در همین سکانس، مخاطب متوجه می‌شود که این مرد، قهرمان فیلم نخواهد بود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مروری بر فیلم چاقی ساخته راما قویدل؛ کوچک و دلپذیر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%86%D8%A7%D9%82%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «نامتعادل» با فضاهای استرس‌آور این‌چنینی، به سبک فیلم‌های ترسناک دهۀ ۹۰، با ویرایش‌های نامأنوس در تدوین، درام خود را آغاز می‌کند. خشونت متقابل میان دو غریبه، دعوا و مجادلۀ ناشی از ترافیک، خستگی بیش‌از‌حد ناشی از کار، جنگ، آلودگی و دیگر نمادهای معمول جامعۀ سال‌های دهۀ ۹۰، همه و همه، المان‌هایی است که کارگردان در بیشتر سکانس‌های این فیلم به ما نمایش می‌دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سرعت مناسب، ریتم فیلم، توالی صحنه‌های خشن تأثیرگذار و غافلگیری مداوم از ویژگی‌های بارز «نامتعادل» است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با کارن پیستوریوس؛ از بازگشت به سینما تا بازی مقابل راسل کرو", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%aa%d8%b9%d8%a7%d8%af%d9%84/" }, { "type": "p", "text": "سکانس‌های معرفی شخصیت اصلی، ریچل (با بازی کارن پیستوریوس )، در مقایسه با صحنه‌های دیگر، آرام و معمولی پیش‌ می‌رود. البته با شناخت بیشتر شخصیت ریچل پی می‌بریم که چرا او تا این حد مضطرب است؛ بار مسئولیت بزرگ‌کردن پسربچه‌ای به‌تنهایی، زندگی در خانه‌ای شلوغ با حضور برادر و دوست‌دخترش، مشکلات مالی ناشی از طلاق و ادعای مالکیت خانه از طرف همسر سابقش، فقط و فقط گوشه‌ای از مشکلاتی است که ریچل با آن‌ها دست‌و‌پنجه نرم می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در آن صبحی که ریچل به‌خوبی آغاز نکرده بود، هم دیرش شده بود و هم می‌بایست پسرش را به مدرسه می‌رساند. در ترافیک، او به نشانۀ اعتراض، برای مردی کامیون‌سوار بوق زد و آن مرد در پشت چراغ قرمز بعدی، ماشین خود را به ماشین او نزدیک کرد و بسیار مؤدبانه از ریچل دلجویی نمود. ریچل ، کلافه از دغدغه‌ها و مشکلاتش دلجویی او را نپذیرفت و طبعاً مرد عصبانی شد. کلمات بعدی مرد، با لحن خشونت‌بار و صدای ترسناکِ مختص راسل کرو بیان شد. خشونت جاری در صدای مرد باعث شد ریچل تعریفش از «یک روز بد» را عوض کند؛ مرد به ریچل یادآوری کرد که یک روز تلافی امروز را خواهد کرد… و کرد. او این انتقام را با تعقیب و تهدید ریچل شروع کرد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «Unhinged» توسط کارل السورث نوشته شده است، که آثاری مهیج چون «چشم قرمز» (با نام اصلی Red Eye) و چندین فیلم اکشن دیگر را در کارنامۀ حرفه‌ای خود دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این فیلم بر‌خلاف استفاده از فیلتر طوسی معمول برای فیلم‌های ژانر هیجانی – ترسناک و القای حس افسردگی و ترس به مخاطب، به دنبال خلق اثری تکراری، در این ژانر محبوب نیست. البته در فیلم «نامتعادل» نیز (مشابه نمونه‌های بسیار دیگر) مردی دیوانه به دنبال قهرمان زن بی‌گناه داستان می‌افتد و او را تهدید می‌کند؛ اما دراینجا، نویسنده توانسته با به‌کارگیری المان‌های گوناگون، فیلم را از تکرار معمول نجات دهد. این موضوع مخصوصاً زمانی‌ دیده می‌شود که فیلم دلیل کینه و دشمنی غیر‌منطقی شخصیت راسل کرو را برای مخاطب بازگو می‌کند (منظور همان کینه‌ای است که در واکنش به بی‌ادبی شخصیت ریچل جان می‌گیرد). همچنین این فیلم نمای خوبی از شخصیت مردِ سفیدپوستِ میان‌سالِ غرغرو را به ما نشان می‌دهد. کمی پس از شروع فیلم، ما کاملاً با جنس شخصیت او به‌عنوان مردی که می‌تواند خرابی‌های جبران‌ناپذیری به‌بار آورد، آشنا می‌شویم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تریلر فیلم «نامتعادل» را در فیلیمو شات ببینید:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «Unhinged»، اثری معمولی، جان‌فرسا و ترسناک در ژانر مهیج است؛ نه آنچنان که انتظار می‌رود فوق‌العاده و نه‌ چندان ناامید‌کننده.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire Online", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
آخرت با تسهیلات ویژه!
[ { "type": "p", "text": "ایده‌ داستانی سریال می‌تواند مثال خوبی باشد برای توضیح های-کانسپت (High Concept) در بحث داستان‌نویسی. قصه‌، طرح و فیلمنامه‌های های-کانپست به قدری گیرایی دارند که توصیف یک‌خطی آن‌ها برای جذب کردن مخاطب کفایت می‌کند و بعد از شنیدنش، از خودتان می‌پرسید که چنین ایده‌ فوق‌العاده‌ای چرا تا قبل از این، به ذهن هیچکس نرسیده بوده؟! در آینده‌ای نزدیک، با پیشرفت تکنولوژی انسان‌ها قادر خواهند بود که پیش از مرگ ذهن‌ خود را در یک دنیای مجازی آپلود کنند و به زندگی غیرمادی ادامه‌ بدهند. این ایده‌ سریال «آپلود» است که مخاطب بلافاصله بعد از شنیدنش می‌خواهد از چگونگی آن سر در بیاورد. اما سازندگان سریال برای تبدیل کردن ایده به داستان چه مسیری را پیش گرفته‌اند؟ وقتی وارد دنیای مجازی مردگان آنلاین می‌شویم، همه چیز عجیب و به دلیل شباهت‌ها و نقضیه‌هایش از دنیای واقعی بامزه است. برای همراه شدن با شخصیت‌ها هم یک پی‌رنگ فرعی معمایی داریم و پی‌رنگ اصلی کمدی-رمانتیک که بر مبنای یک رابطه‌ ناممکن شکل گرفته.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سال ۲۰۳۳؛ شخصیت اصلی داستان نیتن (با نقش‌آفرینی رابی اِمِل ) یک برنامه‌نویس کامپیوتر است که اخیرا روی یک پروژه‌ مهم مشغول به کار شده. دوست‌دختری هم دارد که در عین زیبا، مشهور و پولدار بودن سخت می‌شود تحملش کرد. نیتن در یک تصادف رانندگی مشکوک آسیب‌ غیرقابل جبرانی می‌بینید و با پول دوست‌دخترش آپلود می‌شود به یک دنیای مجازی فوق‌العاده گران و لوکس. بعد از آپلود موفقیت‌آمیز، نیتن می‌فهمد که بخشی از حافظه‌اش پاک شده و ظاهرا عمدی در کار بوده. از طرف دیگر با نورا (با نقش‌‌آفرینی اندی آلو ) رابط کاربری زنده‌اش در این برنامه، که بهشان فرشته گفته می‌شود، رفاقتی فراتر از رویه‌ معمول را آغاز می‌کند. تلاش نیتن برای سازگاری با زندگی پس از مرگ در یک دنیای مجازی، سردرآوردن از گذشته‌ی مخدوش و حفظ ارتباطش با نورا ، داستان سریال در فصل اول را رقم می‌زند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ایده‌ ساخت «آپلود» را گرگ دنیلز سال‌ها در سر داشته و بالاخره توانسته توجه آمازون را با آن جلب کند. یکی از مهم‌ترین نویسندگان کمدی در هزاره‌ جدید که با حضور در تیم نویسندگان «سیمپسون‌ها» به شهرت رسید و بعدا با پدیدآوردن دو سریال «اداره» (نسخه‌ آمریکایی) و «پارک‌ها و تفریحات» نام خودش را تثبیت کرد. دنیلز امسال به غیر از «آپلود»، سریال کمدی «نیروی فضایی» را هم بر روی نت‌فلیکس داشت که برخلاف انتظارها خیلی تحویل گرفته نشد. «آپلود» با کمدی‌های قبلی دنیلز فرق می‌کند و اینجا بیشتر از موقعیت‌های دیوانه‌وار و رگبار شوخی‌ها، با یک خط داستانی مشخص طرفیم که به اندازه‌ کافی برای کمدی هم فضا دارد اما نه به صورتی که از روایت اصلی دور بشویم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "موقعیت کلی داستان، یعنی همین زندگی در یک دنیای مجازی و به عبارت دیگر «آخرت دست‌ساخته‌ بشر»، به‌اندازه‌ای تکان‌دهنده و تاثیرگذار است که همچنان تا پایان فصل اول بشود مدام یک ایده‌ تازه از گوشه و کنار این دنیا پیدا کرد و با طرح خرده‌داستان‌های ریز و درشت سرعت پیشروی قصه را کند یا تُند کرد. خوشبختانه این عناصر در حد ذوق‌زدگی باقی نمی‌مانند و کارکرد دراماتیک پیدا می‌کنند برای پرورش شخصیت‌ها و تم اصلی. البته هنوز در فصل اول هستیم و معمولا در سریال‌سازی، واکنش‌های بیرونی، مسیر شخصیت‌ها و تم‌ها را تغییر می‌دهند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نمونه‌های زیادی را می‌شود مثال زد از حضورهای کوتاه در سریال‌ها که بعدا با استقبال بینندگان به شخصیت‌های اصلی قصه تبدیل شده‌اند. با همین حساب، احتمالا در فصل‌های بعدی چیزهای بیشتری را درباره‌ دنیای مجازی قصه، فرایند آپلود و دانلود (بازگرداندن اموات به دنیای واقعی) شاهد خواهیم بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هرچه که جلوتر می‌رویم و بیننده از فضا و جهان خیالی قصه شناخت بیشتری پیدا می‌کند، می‌فهمیم که با استعاره‌ای از زمانه‌ خودمان سروکار داریم. اصولا هر‌وقت برای قصه گفتن به آینده سفر می‌کنیم یا برمی‌گردیم به گذشته، جدای از جنبه‌های خلاقانه در آفرینش ادبی، دنبال راهی می‌گردیم برای بیان بهتر حقیقتی از دوران خودمان که شاید برای بیانش به چیزی فراتر از تمثیل و استعاره نیاز داریم؛ به یک ظرف معنایی برای روایت. نگاهی بیاندازید به تمام فیلم‌ها و سریال‌های آینده‌نگرانه در سال‌های گذشته که امروز از نظر زمانی به تاریخ خیالی توصیف‌شده در آن‌ها رسیده‌ایم و می‌بینیم که هنوز نه از ماشین‌های پرنده خبری هست و نه از ربات‌های انسان‌نما. در این میان، فقط آثاری همچنان سرپا مانده‌اند و مضحک به نظر نمی‌رسند که واقعیت انسانی مورد بحث‌شان با گذر زمان به صورت عینی هم بروز و ظهور پیدا کرده. «آپلود» هم بیشتر از آخرت مجازی درباره‌ زندگی مجازی است که به واقعیت جاری در حال حاضر تبدیل شده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "صحبت کردن درباره‌ زندگی مجازی و اصولا عینیت پیدا کردن مفاهیمی چون وانمایی و شبیه‌سازی، برمی‌گردد به قرن بیستم. در ده- پانزده سال گذشته، شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌ها به شکل خزنده‌ای به زندگی روزمره‌‌ ما نفوذ پیدا کرده‌اند و حالا شده‌اند حاکم آن. اوایل به نظر می‌آمد که این یک مسیر تازه برای دور زدن تمام تبعیض‌ها و محدودیت‌های دنیا واقعی است. مثلا؛ با چند تا کلیک و چرخیدن در یوتیوب می‌توانستید اطلاعات و دانشی را کسب کنید که قبلا بدون تحصیل و دوره دیدن و پرداخت هزینه به دست نمی‌آمد. به‌تدریج دنیای مجازی هم پر شد از عدد و قیمت و اگر قرار باشد که همین روند ادامه پیدا کند (که گزیری از آن نیست)، مسلما در این عالم جدید هم شاهد پیدایش طبقه و تبعیض خواهیم بود که سرمایه‌اش حتی می‌تواند لایک و دیسلایک باشد. به همین دلیل، در تم و ایده‌های فرعی، سریال «آپلود» هم خواسته یا ناخواسته می‌رسد به بحران اصلی دنیای امروز که همان نبودن فرصت رشد برابر برای همه است؛ به این صورت که مردم حالا باید تمام عمر کار کنند تا مرگ بهتری داشته باشند، چون کیفیت بقای آن‌‌ها در آخرت مجازی هم با پول تعیین می‌شود. با همین ایده و دست گذاشتن روی تفاوت، طبقه و تبعیض، سریال دو شخصیت اصلیش را با هم درگیر می‌کند و دور از ذهن نیست که جنبه‌ معمایی داستان هم به این سمت برود، یعنی تلاش برای ایجاد آپلود و آخرت عادلانه برای عموم مردم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آپلود» برای آن که داستانش را با حساب و کتاب پیش ببرد، خیلی از موقعیت‌های جذاب را کنار می‌گذارد و حفظ لحن برایش نسبت به خلق شوخی‌های مختلف اولویت دارد. این الزاما نقطه ضعف نیست، گرچه حداقل در فصل اول باعث شده که قصه بعضی وقت‌ها قابل‌پیش‌بینی یا منطق وقوع اتفاقات تحمیلی باشد. البته اگر هنوز سریال را ندیده‌ یا تعریفش را نشنیده‌اید، ربطی به این رویکرد تقریبا محافظه‌کارانه در‌ روایت ندارد و بیشتر باید آمازون پرایم را مقصر دانست؛ با مخاطبان بالقوه‌ کمتر و سیاست‌های نه‌چندان موثر در زمینه‌ بازاریابی، آمازون پرایم در یکی دو سال گذشته تبدیل شده به محلی برای بها دادن به ایده‌های جاه‌طلبانه در سریال‌سازی که سهم چندانی از بازار پیدا نمی‌کنند. خیلی از محصولاتی که پرایم در یکی دو سال گذشته تولید کرده اگر توسط نت‌فلیکس یا اچ‌بی‌او منتشر شده بودند جایشگاهشان قطعا متفاوت بود. «آپلود» جزو همین محصولات است که خیلی سروصدا نکرده چون خیلی دیده نشده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در مجموع باید گفت که «آپلود» جزو سریال‌های مهم امسال بود که در فصل‌های بعدی توجه بیشتری را جلب خواهد کرد، چرا که جذابیت داستان منحصر به هیچ خرده‌فرهنگ نیست یا فرهنگ خاصی نیست (برخلاف خیلی از کمدی‌های مهم سال‌های اخیر که الزاما قرار نبوده و نیست که با عموم مخاطبان ارتباط برقرار کنند) و برای همراه شدن با سریال و گرفتن نکته‌های آن همین که با پدیده‌های رایج روز در دنیای مجازی مثل شبکه‌های اجتماعی یا بازی‌های آنلاین آشنایی داشته باشید، کفایت می‌کند؛ یک کمدی جذاب با ایده‌هایی خلاقانه که ورای جنبه‌های علمی-تخیلی به سراغ روابط انسانی می‌رود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «آپلود» محصول ۲۰۲۰ آمازون پرایم ، یک کمدی با مایه‌های علمی- تخیلی است که فصل اول آن شامل ده اپیزود نیم‌ساعته به‌تازگی منتشر شده. این سریال با نقش‌آفرینی بازیگرانی چون رابی امل ، اندی الو ، کریس ویلیامز ، بارکلی هوپ ، زینب جانسون و الگرا ادواردز هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
آخرت با تسهیلات ویژه!
[ { "type": "p", "text": "ایده‌ داستانی سریال می‌تواند مثال خوبی باشد برای توضیح های-کانسپت (High Concept) در بحث داستان‌نویسی. قصه‌، طرح و فیلمنامه‌های های-کانپست به قدری گیرایی دارند که توصیف یک‌خطی آن‌ها برای جذب کردن مخاطب کفایت می‌کند و بعد از شنیدنش، از خودتان می‌پرسید که چنین ایده‌ فوق‌العاده‌ای چرا تا قبل از این، به ذهن هیچکس نرسیده بوده؟! در آینده‌ای نزدیک، با پیشرفت تکنولوژی انسان‌ها قادر خواهند بود که پیش از مرگ ذهن‌ خود را در یک دنیای مجازی آپلود کنند و به زندگی غیرمادی ادامه‌ بدهند. این ایده‌ سریال «آپلود» است که مخاطب بلافاصله بعد از شنیدنش می‌خواهد از چگونگی آن سر در بیاورد. اما سازندگان سریال برای تبدیل کردن ایده به داستان چه مسیری را پیش گرفته‌اند؟ وقتی وارد دنیای مجازی مردگان آنلاین می‌شویم، همه چیز عجیب و به دلیل شباهت‌ها و نقضیه‌هایش از دنیای واقعی بامزه است. برای همراه شدن با شخصیت‌ها هم یک پی‌رنگ فرعی معمایی داریم و پی‌رنگ اصلی کمدی-رمانتیک که بر مبنای یک رابطه‌ ناممکن شکل گرفته.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سال ۲۰۳۳؛ شخصیت اصلی داستان نیتن (با نقش‌آفرینی رابی اِمِل ) یک برنامه‌نویس کامپیوتر است که اخیرا روی یک پروژه‌ مهم مشغول به کار شده. دوست‌دختری هم دارد که در عین زیبا، مشهور و پولدار بودن سخت می‌شود تحملش کرد. نیتن در یک تصادف رانندگی مشکوک آسیب‌ غیرقابل جبرانی می‌بینید و با پول دوست‌دخترش آپلود می‌شود به یک دنیای مجازی فوق‌العاده گران و لوکس. بعد از آپلود موفقیت‌آمیز، نیتن می‌فهمد که بخشی از حافظه‌اش پاک شده و ظاهرا عمدی در کار بوده. از طرف دیگر با نورا (با نقش‌‌آفرینی اندی آلو ) رابط کاربری زنده‌اش در این برنامه، که بهشان فرشته گفته می‌شود، رفاقتی فراتر از رویه‌ معمول را آغاز می‌کند. تلاش نیتن برای سازگاری با زندگی پس از مرگ در یک دنیای مجازی، سردرآوردن از گذشته‌ی مخدوش و حفظ ارتباطش با نورا ، داستان سریال در فصل اول را رقم می‌زند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ایده‌ ساخت «آپلود» را گرگ دنیلز سال‌ها در سر داشته و بالاخره توانسته توجه آمازون را با آن جلب کند. یکی از مهم‌ترین نویسندگان کمدی در هزاره‌ جدید که با حضور در تیم نویسندگان «سیمپسون‌ها» به شهرت رسید و بعدا با پدیدآوردن دو سریال «اداره» (نسخه‌ آمریکایی) و «پارک‌ها و تفریحات» نام خودش را تثبیت کرد. دنیلز امسال به غیر از «آپلود»، سریال کمدی «نیروی فضایی» را هم بر روی نت‌فلیکس داشت که برخلاف انتظارها خیلی تحویل گرفته نشد. «آپلود» با کمدی‌های قبلی دنیلز فرق می‌کند و اینجا بیشتر از موقعیت‌های دیوانه‌وار و رگبار شوخی‌ها، با یک خط داستانی مشخص طرفیم که به اندازه‌ کافی برای کمدی هم فضا دارد اما نه به صورتی که از روایت اصلی دور بشویم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "موقعیت کلی داستان، یعنی همین زندگی در یک دنیای مجازی و به عبارت دیگر «آخرت دست‌ساخته‌ بشر»، به‌اندازه‌ای تکان‌دهنده و تاثیرگذار است که همچنان تا پایان فصل اول بشود مدام یک ایده‌ تازه از گوشه و کنار این دنیا پیدا کرد و با طرح خرده‌داستان‌های ریز و درشت سرعت پیشروی قصه را کند یا تُند کرد. خوشبختانه این عناصر در حد ذوق‌زدگی باقی نمی‌مانند و کارکرد دراماتیک پیدا می‌کنند برای پرورش شخصیت‌ها و تم اصلی. البته هنوز در فصل اول هستیم و معمولا در سریال‌سازی، واکنش‌های بیرونی، مسیر شخصیت‌ها و تم‌ها را تغییر می‌دهند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نمونه‌های زیادی را می‌شود مثال زد از حضورهای کوتاه در سریال‌ها که بعدا با استقبال بینندگان به شخصیت‌های اصلی قصه تبدیل شده‌اند. با همین حساب، احتمالا در فصل‌های بعدی چیزهای بیشتری را درباره‌ دنیای مجازی قصه، فرایند آپلود و دانلود (بازگرداندن اموات به دنیای واقعی) شاهد خواهیم بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هرچه که جلوتر می‌رویم و بیننده از فضا و جهان خیالی قصه شناخت بیشتری پیدا می‌کند، می‌فهمیم که با استعاره‌ای از زمانه‌ خودمان سروکار داریم. اصولا هر‌وقت برای قصه گفتن به آینده سفر می‌کنیم یا برمی‌گردیم به گذشته، جدای از جنبه‌های خلاقانه در آفرینش ادبی، دنبال راهی می‌گردیم برای بیان بهتر حقیقتی از دوران خودمان که شاید برای بیانش به چیزی فراتر از تمثیل و استعاره نیاز داریم؛ به یک ظرف معنایی برای روایت. نگاهی بیاندازید به تمام فیلم‌ها و سریال‌های آینده‌نگرانه در سال‌های گذشته که امروز از نظر زمانی به تاریخ خیالی توصیف‌شده در آن‌ها رسیده‌ایم و می‌بینیم که هنوز نه از ماشین‌های پرنده خبری هست و نه از ربات‌های انسان‌نما. در این میان، فقط آثاری همچنان سرپا مانده‌اند و مضحک به نظر نمی‌رسند که واقعیت انسانی مورد بحث‌شان با گذر زمان به صورت عینی هم بروز و ظهور پیدا کرده. «آپلود» هم بیشتر از آخرت مجازی درباره‌ زندگی مجازی است که به واقعیت جاری در حال حاضر تبدیل شده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "صحبت کردن درباره‌ زندگی مجازی و اصولا عینیت پیدا کردن مفاهیمی چون وانمایی و شبیه‌سازی، برمی‌گردد به قرن بیستم. در ده- پانزده سال گذشته، شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌ها به شکل خزنده‌ای به زندگی روزمره‌‌ ما نفوذ پیدا کرده‌اند و حالا شده‌اند حاکم آن. اوایل به نظر می‌آمد که این یک مسیر تازه برای دور زدن تمام تبعیض‌ها و محدودیت‌های دنیا واقعی است. مثلا؛ با چند تا کلیک و چرخیدن در یوتیوب می‌توانستید اطلاعات و دانشی را کسب کنید که قبلا بدون تحصیل و دوره دیدن و پرداخت هزینه به دست نمی‌آمد. به‌تدریج دنیای مجازی هم پر شد از عدد و قیمت و اگر قرار باشد که همین روند ادامه پیدا کند (که گزیری از آن نیست)، مسلما در این عالم جدید هم شاهد پیدایش طبقه و تبعیض خواهیم بود که سرمایه‌اش حتی می‌تواند لایک و دیسلایک باشد. به همین دلیل، در تم و ایده‌های فرعی، سریال «آپلود» هم خواسته یا ناخواسته می‌رسد به بحران اصلی دنیای امروز که همان نبودن فرصت رشد برابر برای همه است؛ به این صورت که مردم حالا باید تمام عمر کار کنند تا مرگ بهتری داشته باشند، چون کیفیت بقای آن‌‌ها در آخرت مجازی هم با پول تعیین می‌شود. با همین ایده و دست گذاشتن روی تفاوت، طبقه و تبعیض، سریال دو شخصیت اصلیش را با هم درگیر می‌کند و دور از ذهن نیست که جنبه‌ معمایی داستان هم به این سمت برود، یعنی تلاش برای ایجاد آپلود و آخرت عادلانه برای عموم مردم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آپلود» برای آن که داستانش را با حساب و کتاب پیش ببرد، خیلی از موقعیت‌های جذاب را کنار می‌گذارد و حفظ لحن برایش نسبت به خلق شوخی‌های مختلف اولویت دارد. این الزاما نقطه ضعف نیست، گرچه حداقل در فصل اول باعث شده که قصه بعضی وقت‌ها قابل‌پیش‌بینی یا منطق وقوع اتفاقات تحمیلی باشد. البته اگر هنوز سریال را ندیده‌ یا تعریفش را نشنیده‌اید، ربطی به این رویکرد تقریبا محافظه‌کارانه در‌ روایت ندارد و بیشتر باید آمازون پرایم را مقصر دانست؛ با مخاطبان بالقوه‌ کمتر و سیاست‌های نه‌چندان موثر در زمینه‌ بازاریابی، آمازون پرایم در یکی دو سال گذشته تبدیل شده به محلی برای بها دادن به ایده‌های جاه‌طلبانه در سریال‌سازی که سهم چندانی از بازار پیدا نمی‌کنند. خیلی از محصولاتی که پرایم در یکی دو سال گذشته تولید کرده اگر توسط نت‌فلیکس یا اچ‌بی‌او منتشر شده بودند جایشگاهشان قطعا متفاوت بود. «آپلود» جزو همین محصولات است که خیلی سروصدا نکرده چون خیلی دیده نشده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در مجموع باید گفت که «آپلود» جزو سریال‌های مهم امسال بود که در فصل‌های بعدی توجه بیشتری را جلب خواهد کرد، چرا که جذابیت داستان منحصر به هیچ خرده‌فرهنگ نیست یا فرهنگ خاصی نیست (برخلاف خیلی از کمدی‌های مهم سال‌های اخیر که الزاما قرار نبوده و نیست که با عموم مخاطبان ارتباط برقرار کنند) و برای همراه شدن با سریال و گرفتن نکته‌های آن همین که با پدیده‌های رایج روز در دنیای مجازی مثل شبکه‌های اجتماعی یا بازی‌های آنلاین آشنایی داشته باشید، کفایت می‌کند؛ یک کمدی جذاب با ایده‌هایی خلاقانه که ورای جنبه‌های علمی-تخیلی به سراغ روابط انسانی می‌رود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «آپلود» محصول ۲۰۲۰ آمازون پرایم ، یک کمدی با مایه‌های علمی- تخیلی است که فصل اول آن شامل ده اپیزود نیم‌ساعته به‌تازگی منتشر شده. این سریال با نقش‌آفرینی بازیگرانی چون رابی امل ، اندی الو ، کریس ویلیامز ، بارکلی هوپ ، زینب جانسون و الگرا ادواردز هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
آخرت با تسهیلات ویژه!
[ { "type": "p", "text": "ایده‌ داستانی سریال می‌تواند مثال خوبی باشد برای توضیح های-کانسپت (High Concept) در بحث داستان‌نویسی. قصه‌، طرح و فیلمنامه‌های های-کانپست به قدری گیرایی دارند که توصیف یک‌خطی آن‌ها برای جذب کردن مخاطب کفایت می‌کند و بعد از شنیدنش، از خودتان می‌پرسید که چنین ایده‌ فوق‌العاده‌ای چرا تا قبل از این، به ذهن هیچکس نرسیده بوده؟! در آینده‌ای نزدیک، با پیشرفت تکنولوژی انسان‌ها قادر خواهند بود که پیش از مرگ ذهن‌ خود را در یک دنیای مجازی آپلود کنند و به زندگی غیرمادی ادامه‌ بدهند. این ایده‌ سریال «آپلود» است که مخاطب بلافاصله بعد از شنیدنش می‌خواهد از چگونگی آن سر در بیاورد. اما سازندگان سریال برای تبدیل کردن ایده به داستان چه مسیری را پیش گرفته‌اند؟ وقتی وارد دنیای مجازی مردگان آنلاین می‌شویم، همه چیز عجیب و به دلیل شباهت‌ها و نقضیه‌هایش از دنیای واقعی بامزه است. برای همراه شدن با شخصیت‌ها هم یک پی‌رنگ فرعی معمایی داریم و پی‌رنگ اصلی کمدی-رمانتیک که بر مبنای یک رابطه‌ ناممکن شکل گرفته.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سال ۲۰۳۳؛ شخصیت اصلی داستان نیتن (با نقش‌آفرینی رابی اِمِل ) یک برنامه‌نویس کامپیوتر است که اخیرا روی یک پروژه‌ مهم مشغول به کار شده. دوست‌دختری هم دارد که در عین زیبا، مشهور و پولدار بودن سخت می‌شود تحملش کرد. نیتن در یک تصادف رانندگی مشکوک آسیب‌ غیرقابل جبرانی می‌بینید و با پول دوست‌دخترش آپلود می‌شود به یک دنیای مجازی فوق‌العاده گران و لوکس. بعد از آپلود موفقیت‌آمیز، نیتن می‌فهمد که بخشی از حافظه‌اش پاک شده و ظاهرا عمدی در کار بوده. از طرف دیگر با نورا (با نقش‌‌آفرینی اندی آلو ) رابط کاربری زنده‌اش در این برنامه، که بهشان فرشته گفته می‌شود، رفاقتی فراتر از رویه‌ معمول را آغاز می‌کند. تلاش نیتن برای سازگاری با زندگی پس از مرگ در یک دنیای مجازی، سردرآوردن از گذشته‌ی مخدوش و حفظ ارتباطش با نورا ، داستان سریال در فصل اول را رقم می‌زند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ایده‌ ساخت «آپلود» را گرگ دنیلز سال‌ها در سر داشته و بالاخره توانسته توجه آمازون را با آن جلب کند. یکی از مهم‌ترین نویسندگان کمدی در هزاره‌ جدید که با حضور در تیم نویسندگان «سیمپسون‌ها» به شهرت رسید و بعدا با پدیدآوردن دو سریال «اداره» (نسخه‌ آمریکایی) و «پارک‌ها و تفریحات» نام خودش را تثبیت کرد. دنیلز امسال به غیر از «آپلود»، سریال کمدی «نیروی فضایی» را هم بر روی نت‌فلیکس داشت که برخلاف انتظارها خیلی تحویل گرفته نشد. «آپلود» با کمدی‌های قبلی دنیلز فرق می‌کند و اینجا بیشتر از موقعیت‌های دیوانه‌وار و رگبار شوخی‌ها، با یک خط داستانی مشخص طرفیم که به اندازه‌ کافی برای کمدی هم فضا دارد اما نه به صورتی که از روایت اصلی دور بشویم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "موقعیت کلی داستان، یعنی همین زندگی در یک دنیای مجازی و به عبارت دیگر «آخرت دست‌ساخته‌ بشر»، به‌اندازه‌ای تکان‌دهنده و تاثیرگذار است که همچنان تا پایان فصل اول بشود مدام یک ایده‌ تازه از گوشه و کنار این دنیا پیدا کرد و با طرح خرده‌داستان‌های ریز و درشت سرعت پیشروی قصه را کند یا تُند کرد. خوشبختانه این عناصر در حد ذوق‌زدگی باقی نمی‌مانند و کارکرد دراماتیک پیدا می‌کنند برای پرورش شخصیت‌ها و تم اصلی. البته هنوز در فصل اول هستیم و معمولا در سریال‌سازی، واکنش‌های بیرونی، مسیر شخصیت‌ها و تم‌ها را تغییر می‌دهند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نمونه‌های زیادی را می‌شود مثال زد از حضورهای کوتاه در سریال‌ها که بعدا با استقبال بینندگان به شخصیت‌های اصلی قصه تبدیل شده‌اند. با همین حساب، احتمالا در فصل‌های بعدی چیزهای بیشتری را درباره‌ دنیای مجازی قصه، فرایند آپلود و دانلود (بازگرداندن اموات به دنیای واقعی) شاهد خواهیم بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هرچه که جلوتر می‌رویم و بیننده از فضا و جهان خیالی قصه شناخت بیشتری پیدا می‌کند، می‌فهمیم که با استعاره‌ای از زمانه‌ خودمان سروکار داریم. اصولا هر‌وقت برای قصه گفتن به آینده سفر می‌کنیم یا برمی‌گردیم به گذشته، جدای از جنبه‌های خلاقانه در آفرینش ادبی، دنبال راهی می‌گردیم برای بیان بهتر حقیقتی از دوران خودمان که شاید برای بیانش به چیزی فراتر از تمثیل و استعاره نیاز داریم؛ به یک ظرف معنایی برای روایت. نگاهی بیاندازید به تمام فیلم‌ها و سریال‌های آینده‌نگرانه در سال‌های گذشته که امروز از نظر زمانی به تاریخ خیالی توصیف‌شده در آن‌ها رسیده‌ایم و می‌بینیم که هنوز نه از ماشین‌های پرنده خبری هست و نه از ربات‌های انسان‌نما. در این میان، فقط آثاری همچنان سرپا مانده‌اند و مضحک به نظر نمی‌رسند که واقعیت انسانی مورد بحث‌شان با گذر زمان به صورت عینی هم بروز و ظهور پیدا کرده. «آپلود» هم بیشتر از آخرت مجازی درباره‌ زندگی مجازی است که به واقعیت جاری در حال حاضر تبدیل شده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "صحبت کردن درباره‌ زندگی مجازی و اصولا عینیت پیدا کردن مفاهیمی چون وانمایی و شبیه‌سازی، برمی‌گردد به قرن بیستم. در ده- پانزده سال گذشته، شبکه‌های اجتماعی و اپلیکیشن‌ها به شکل خزنده‌ای به زندگی روزمره‌‌ ما نفوذ پیدا کرده‌اند و حالا شده‌اند حاکم آن. اوایل به نظر می‌آمد که این یک مسیر تازه برای دور زدن تمام تبعیض‌ها و محدودیت‌های دنیا واقعی است. مثلا؛ با چند تا کلیک و چرخیدن در یوتیوب می‌توانستید اطلاعات و دانشی را کسب کنید که قبلا بدون تحصیل و دوره دیدن و پرداخت هزینه به دست نمی‌آمد. به‌تدریج دنیای مجازی هم پر شد از عدد و قیمت و اگر قرار باشد که همین روند ادامه پیدا کند (که گزیری از آن نیست)، مسلما در این عالم جدید هم شاهد پیدایش طبقه و تبعیض خواهیم بود که سرمایه‌اش حتی می‌تواند لایک و دیسلایک باشد. به همین دلیل، در تم و ایده‌های فرعی، سریال «آپلود» هم خواسته یا ناخواسته می‌رسد به بحران اصلی دنیای امروز که همان نبودن فرصت رشد برابر برای همه است؛ به این صورت که مردم حالا باید تمام عمر کار کنند تا مرگ بهتری داشته باشند، چون کیفیت بقای آن‌‌ها در آخرت مجازی هم با پول تعیین می‌شود. با همین ایده و دست گذاشتن روی تفاوت، طبقه و تبعیض، سریال دو شخصیت اصلیش را با هم درگیر می‌کند و دور از ذهن نیست که جنبه‌ معمایی داستان هم به این سمت برود، یعنی تلاش برای ایجاد آپلود و آخرت عادلانه برای عموم مردم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«آپلود» برای آن که داستانش را با حساب و کتاب پیش ببرد، خیلی از موقعیت‌های جذاب را کنار می‌گذارد و حفظ لحن برایش نسبت به خلق شوخی‌های مختلف اولویت دارد. این الزاما نقطه ضعف نیست، گرچه حداقل در فصل اول باعث شده که قصه بعضی وقت‌ها قابل‌پیش‌بینی یا منطق وقوع اتفاقات تحمیلی باشد. البته اگر هنوز سریال را ندیده‌ یا تعریفش را نشنیده‌اید، ربطی به این رویکرد تقریبا محافظه‌کارانه در‌ روایت ندارد و بیشتر باید آمازون پرایم را مقصر دانست؛ با مخاطبان بالقوه‌ کمتر و سیاست‌های نه‌چندان موثر در زمینه‌ بازاریابی، آمازون پرایم در یکی دو سال گذشته تبدیل شده به محلی برای بها دادن به ایده‌های جاه‌طلبانه در سریال‌سازی که سهم چندانی از بازار پیدا نمی‌کنند. خیلی از محصولاتی که پرایم در یکی دو سال گذشته تولید کرده اگر توسط نت‌فلیکس یا اچ‌بی‌او منتشر شده بودند جایشگاهشان قطعا متفاوت بود. «آپلود» جزو همین محصولات است که خیلی سروصدا نکرده چون خیلی دیده نشده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در مجموع باید گفت که «آپلود» جزو سریال‌های مهم امسال بود که در فصل‌های بعدی توجه بیشتری را جلب خواهد کرد، چرا که جذابیت داستان منحصر به هیچ خرده‌فرهنگ نیست یا فرهنگ خاصی نیست (برخلاف خیلی از کمدی‌های مهم سال‌های اخیر که الزاما قرار نبوده و نیست که با عموم مخاطبان ارتباط برقرار کنند) و برای همراه شدن با سریال و گرفتن نکته‌های آن همین که با پدیده‌های رایج روز در دنیای مجازی مثل شبکه‌های اجتماعی یا بازی‌های آنلاین آشنایی داشته باشید، کفایت می‌کند؛ یک کمدی جذاب با ایده‌هایی خلاقانه که ورای جنبه‌های علمی-تخیلی به سراغ روابط انسانی می‌رود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «آپلود» محصول ۲۰۲۰ آمازون پرایم ، یک کمدی با مایه‌های علمی- تخیلی است که فصل اول آن شامل ده اپیزود نیم‌ساعته به‌تازگی منتشر شده. این سریال با نقش‌آفرینی بازیگرانی چون رابی امل ، اندی الو ، کریس ویلیامز ، بارکلی هوپ ، زینب جانسون و الگرا ادواردز هم‌اکنون بر روی فیلیمو قابل‌تماشاست.", "ref": null } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
انتشار تریلر فیلم «سقوط»، به نویسندگی و کارگردانی ویگو مورتنسن
[ { "type": "p", "text": "شرکت متروپالیتن فیلمز در فرانسه اولین تریلر بین‌المللی فیلم مستقل و درام «سقوط» (با عنوان اصلی Falling) را منتشر کرد. «سقوط» اولین تجربه کارگردانی ویگو موتنسن است و اوایل امسال در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش گذاشته شد. مقاله‌های انتقادی مختلفی در مورد فیلم نوشته شده است؛ برخی خوب هستند و برخی بد. این فیلم همچنین در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۰ هم جزو منتخبان بود. مورتنسن علاوه بر نویسندگی فیلم‌نامه و کارگردانی، بازیگری فیلم را نیز برعهده دارد. با فیلیمو شات همراه باشید تا تریلر فیلم «سقوط» و جزئیات داستان را بررسی کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ویگو مورتنسن در این فیلم نقش مردی به نام جان پترسون را بازی می‌کند که همراه همسرش در لس‌آنجلس زندگی می‌کنند. زمانی که پدر بداخلاق جان به‌تدریج دچار بیماری زوال عقل می‌شود، جان سعی می‌کند او را متقاعد کند تا خانه و مزرعه‌اش را بفروشد و همراه آنها زندگی کند، اما کارشان اغلب به دعوا ختم می‌شود. لانس هنریکسن نقش ویلیس ، پدر جان بازی می‌کنند. سوریر گودناسون ، لورا لینی و هانا گراس از دیگر بازیگران این فیلم هستند و دیوید کراننبرگ ، کارگردان بی‌همتای کانادایی هم نقش کوچکی را در فیلم بر عهده دارد‌.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«بهشت او را نمی‌خواهد و جهنم هم مدام او را پس می‌فرستد.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «سقوط» توسط ویگو مورتنسن ، بازیگر و فیلمساز آمریکایی-دانمارکی نوشته و کارگردانی شده است. مورتنسن بعد از تهیه‌کنندگی چندین فیلم بلند دیگر، کارگردانی اولین فیلم سینمایی خود را با «سقوط» آغاز کرد. ویگو مورتنسن ، کریس کرلینگ و دنیل بکرمن تهیه‌کننده‌های این فیلم هستند. «سقوط» اوایل امسال برای اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۲۰ به نمایش درآمد و بعد از آن پائیز امسال در تورنتو و جشنواره فیلم سن‌سباستین به نمایش گذاشته خواهد شد. شرکت متروپالیتن فیلمز چهارم ماه نوامبر فیلم را در فرانسه منتشر خواهد کرد. هنوز روز اکران «سقوط» در آمریکا مشخص نشده است و برای خبرهای بیشتر باید منتظر بمانیم.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "برندگان جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۲۰", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d8%b3%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d8%b3-2020/" }, { "type": "p", "text": "تریلر فیلم «سقوط» را در فیلیمو شات ببینید:", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: FirstShowing", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد فیلم همیلتون | تصویری موزیکال از تاریخ ایالات‌متحده آمریکا
[ { "type": "p", "text": "الکساندر همیلتون (با بازی لین منوئل میرندا ) سیاستمدار تازه ‌به‌ ‌دوران ‌رسیده‌ای است که در دنیای سیاست چندان که باید خوش‌اقبال نبوده است. او به جرج واشنگتن می‌پیوندد و در کنار او در مبارزات استقلال آمریکا شرکت می‌کند، به این امید که نام او نیز به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران کشورش در تاریخ باقی بماند؛‌ اما تهور‌، بی‌پروایی و صراحت بیان همیلتون ، او را در برابر دشمنانی قدرتمند قرار می‌دهد؛ توماس جفرسون و آرون بر که در آینده به معاونت ریاست‌جمهوری ایالات متحده خواهند رسید، در رأس این دشمنان قرار می‌گیرند. بازی داوید دیگز در نقش توماس جفرسون و لزلی اودوم جونیور در نقش آرون بر جالب‌توجه است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم آخر هفته طولانی و سینمای عجیب و غریب ژانر وحشت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%B7%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "نمایش «همیلتون» را می‌توان بزرگ‌ترین اثر دهۀ گذشته در زمینۀ تئاتر دانست که به فرهنگ و پیشینۀ ایالات‌‌متحده می‌پردازد. داستان به‌وجود‌آمدن این نمایش نیز در نوع خود جالب‌توجه است؛ لین منوئل میرندا (آهنگساز برندۀ جایزۀ تونی) روزی تصمیم گرفت به تعطیلات برود و در این تعطیلات، نسخه‌ای از کتاب ران چرنو را دربارۀ الکساندر همیلتون به همراه برد. در حین خواندن این کتاب، او متوجه شد که همیلتون اولین وزیر خزانه‌داری ایالات‌متحده بوده و به همین دلیل، زندگی پُر‌فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است؛ او فقر و ثروت را تجربه کرده و دوران انقلاب را به چشم دیده، مبارزه کرده و در زندگی‌اش، رسوایی و غم و عشق را نیز از سر گذرانده است. نتیجۀ این کتابخوانی در تعطیلات، روی صحنه بردن نمایش «همیلتون» بود. نمایشی موزیکال با سبک هیپ هاپ که متنی قوی دارد و با انرژی پایان‌ناپذیر جاری در آن، نمایی بی‌نظیر از برهه‌ای خاص از تاریخ ایالات‌متحده را بر صحنه روایت می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در زمان نمایش «جرج سوم» به تماشاچیان تذکر داده می‌شد که تلفن‌های همراهشان را خاموش کنند، اما حالا خوشبختانه نیازی به این کار نیست. «همیلتون» با عنوان اصلی «Hamilton»، در واقع یک فیلم سینمایی نیست، بلکه باید گفت محصول جدید کمپانی دیزنی پلاس ، اجرایی صحنه‌ای است که از آن فیلم‌برداری شده است و در عین حال، محصول نهایی به اندازه‌ کافی پویاست. کارگردان فیلم، توماس کیل ، به دوربین اجازه می‌دهد که در صحنه حرکت کند و از شخصیتی به شخصیت دیگر بپردازد. در برخی صحنه‌ها، با نماهایی از بالای سر، تصاویری ترکیبی از حضور چند شخصیت خلق می‌کند تا حرکات موزون زیبا و خاص نمایشی بازیگران را بر صحنۀ تئاتر برجسته کند و با کلوز‌آپ‌های به‌موقع، ارزش نمایشی و درام‌گونۀ اثر را دوچندان نماید. برای نمونه، در قسمتی از اجرای لزلی اودوم جونیور (در نقش آرون بر ) که ارائه‌ای با نام «منتظر باش» (با عنوان اصلی Wait For It) را اجرا می‌کند، دوربین معمولاً از محل نورهای پایین صحنه، با زاویه‌‌ای اندک مایل به‌سمت بالا، به قامت پرهیبت شخصیت می‌نگرد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم کورسک : آخرین ماموریت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B3%DA%A9-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA/" }, { "type": "p", "text": "این فیلم را نمی‌توان چون نمایشی بر صحنه تماشا کرد، اما برخی از حرکات دوربین چنان است که انگار در صندلی‌های سالن تئاتر نشسته‌ایم و نمایش را تماشا می‌کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یکی دیگر از نکات مهم، دربارۀ صحنۀ مصنوعی نمایش است. این صحنه در حداقل اندازۀ ممکن ساخته شده است و افراد به صورت مداوم روی آن در حرکت‌اند. این موضوع باعث می‌شود که در طول مدت فیلم، صحنه تکراری و یکنواخت به‌نظر برسد. ترانه‌های متن فیلم نیز با همین مشکل مواجه‌اند و تغییراتی که در آن‌ها ایجاد شده، چندان خوشایند نیست. با تمام این احوالات، نمایش «همیلتون» به‌قدری قدرتمند و قوی اجرا می‌شود که عواطف بینندگان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و چشمانشان را تر می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شخصیت همیلتون ، با بازی میرندا ، را باید کاراکتری دانست که از پیچیدگی‌های درخشانی برخوردار است. او فردی متکبر است که چون طوفانی وحشتناک بر دیگران فرود می‌آید و هم‌زمان، طفلی یتیم است که ناامیدانه از دنیای اطرافش در هراس است و درعین‌حال در میان بنیان‌گذاران سرزمینش مرجع تبیین قوانین نیز به‌ شمار می‌آید! همیلتون به مدد رفتار فروتنانه و استعداد ذاتی‌اش در ابتدای داستان به حلقۀ یاران جرج واشنگتن (با بازی کریستوفر جکسون ) می‌پیوندد و در جنگ‌های داخلی آمریکا و نیز در اولین کابینۀ واشنگتن مشاور او می‌شود. همیلتون با دختری ثروتمند به نام الیزا شویلر (با بازی فیلیپا سو ) ازدواج می‌کند، اما تا انتهای داستان در کشاکش عشق و فراق خواهر همسرش آنجلیکا (با بازی رنی الیس گلدزبری ) دست‌و‌پا می‌زند. در دنیای سیاست، او هر روز با توماس جفرسون در نبرد است و پس از آن، با دوست قدیمی‌اش بر در تقابل قرار می‌گیرد. اتفاقاتی که در این داستان برای همیلتون روی می‌دهد با صرف‌نظر از چند مورد کوچک، همه مستند و واقعی هستند. باید اذعان داشت که این حجم از اتفاقات در طول زندگی، برای هر شخص می‌تواند چالشی بزرگ به‌حساب آید و بی‌شک مواجهه با آن‌ها برای همیلتون نیز آسان نبوده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "محدودیت‌های خاص این فیلم ایجاب کرده که بسیاری از بازیگران در دو نقش ظاهر شوند. برای نمونه، دیگز در ابتدای فیلم، در نقش انقلابیِ پرشوری به نام مارکی دولافایت ظاهر می‌شود و سپس در نقش جفرسون در مرکز توجه قرار می‌گیرد که کت فراک بنفش‌رنگ بر تن دارد. دربارۀ ترانه‌های فیلم باید گفت که به‌طور کلی، مجموعه‌ای غیر‌معمول از آهنگ‌ها در کنار هم چیده شده‌اند که جالب و سرگرم‌کننده‌اند. انتخاب هوشمندانۀ این ترانه‌ها، همه‌‌گونه تِمی را، از آثار شکسپیر گرفته تا توپاک (هنرپیشه و خوانندۀ سبک رپ آمریکایی) شامل می‌شود و شوخ‌طبعی نهفته در آن‌ها، خود همیلتون را به ذهن می‌آورد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره ساخت فیلم موزیکال «لیدی مکبث» در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d9%88%d8%b2%db%8c%da%a9%d8%a7%d9%84-%d9%84%db%8c%d8%af%db%8c-%d9%85%da%a9%d8%a8%d8%ab/" }, { "type": "p", "text": "این فیلم را نمی‌توان چون نمایشی بر صحنه تماشا کرد، اما برخی از حرکات دوربین چنان است که انگار در صندلی‌های سالن تئاتر نشسته‌ایم و نمایش را تماشا می‌کنیم. جاناتان گروف در نقش جرج سوم ، با تمام خشمی که از او می‌تراود، مدعی است که عاشق آمریکاست. در همین حال بر تلاش می‌کند که همیلتون را از مجادله با او دور نگه دارد، اما دیگز در نقش دولافایت با سخنانی تحریک‌کننده او را به ادامۀ بحث و جدل کلامی ترغیب می‌کند. همین ریزه‌کاری‌های ظریف موجود در فیلم نشان می‌دهد که گروه سازندگان به زیبایی عمل کرده‌اند و همکاری بی‌نظیری را به سرانجام رسانده‌اند. سرانجام باید گفت که شاید این فیلم کاملاً دربارۀ همیلتون نباشد، اما فیلم «همیلتون» بی‌شک شگفتی و تحسین بینندگان را بر‌می‌انگیزد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire Online", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد فیلم همیلتون | تصویری موزیکال از تاریخ ایالات‌متحده آمریکا
[ { "type": "p", "text": "الکساندر همیلتون (با بازی لین منوئل میرندا ) سیاستمدار تازه ‌به‌ ‌دوران ‌رسیده‌ای است که در دنیای سیاست چندان که باید خوش‌اقبال نبوده است. او به جرج واشنگتن می‌پیوندد و در کنار او در مبارزات استقلال آمریکا شرکت می‌کند، به این امید که نام او نیز به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران کشورش در تاریخ باقی بماند؛‌ اما تهور‌، بی‌پروایی و صراحت بیان همیلتون ، او را در برابر دشمنانی قدرتمند قرار می‌دهد؛ توماس جفرسون و آرون بر که در آینده به معاونت ریاست‌جمهوری ایالات متحده خواهند رسید، در رأس این دشمنان قرار می‌گیرند. بازی داوید دیگز در نقش توماس جفرسون و لزلی اودوم جونیور در نقش آرون بر جالب‌توجه است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم آخر هفته طولانی و سینمای عجیب و غریب ژانر وحشت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%B7%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%DB%8C/" }, { "type": "p", "text": "نمایش «همیلتون» را می‌توان بزرگ‌ترین اثر دهۀ گذشته در زمینۀ تئاتر دانست که به فرهنگ و پیشینۀ ایالات‌‌متحده می‌پردازد. داستان به‌وجود‌آمدن این نمایش نیز در نوع خود جالب‌توجه است؛ لین منوئل میرندا (آهنگساز برندۀ جایزۀ تونی) روزی تصمیم گرفت به تعطیلات برود و در این تعطیلات، نسخه‌ای از کتاب ران چرنو را دربارۀ الکساندر همیلتون به همراه برد. در حین خواندن این کتاب، او متوجه شد که همیلتون اولین وزیر خزانه‌داری ایالات‌متحده بوده و به همین دلیل، زندگی پُر‌فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است؛ او فقر و ثروت را تجربه کرده و دوران انقلاب را به چشم دیده، مبارزه کرده و در زندگی‌اش، رسوایی و غم و عشق را نیز از سر گذرانده است. نتیجۀ این کتابخوانی در تعطیلات، روی صحنه بردن نمایش «همیلتون» بود. نمایشی موزیکال با سبک هیپ هاپ که متنی قوی دارد و با انرژی پایان‌ناپذیر جاری در آن، نمایی بی‌نظیر از برهه‌ای خاص از تاریخ ایالات‌متحده را بر صحنه روایت می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در زمان نمایش «جرج سوم» به تماشاچیان تذکر داده می‌شد که تلفن‌های همراهشان را خاموش کنند، اما حالا خوشبختانه نیازی به این کار نیست. «همیلتون» با عنوان اصلی «Hamilton»، در واقع یک فیلم سینمایی نیست، بلکه باید گفت محصول جدید کمپانی دیزنی پلاس ، اجرایی صحنه‌ای است که از آن فیلم‌برداری شده است و در عین حال، محصول نهایی به اندازه‌ کافی پویاست. کارگردان فیلم، توماس کیل ، به دوربین اجازه می‌دهد که در صحنه حرکت کند و از شخصیتی به شخصیت دیگر بپردازد. در برخی صحنه‌ها، با نماهایی از بالای سر، تصاویری ترکیبی از حضور چند شخصیت خلق می‌کند تا حرکات موزون زیبا و خاص نمایشی بازیگران را بر صحنۀ تئاتر برجسته کند و با کلوز‌آپ‌های به‌موقع، ارزش نمایشی و درام‌گونۀ اثر را دوچندان نماید. برای نمونه، در قسمتی از اجرای لزلی اودوم جونیور (در نقش آرون بر ) که ارائه‌ای با نام «منتظر باش» (با عنوان اصلی Wait For It) را اجرا می‌کند، دوربین معمولاً از محل نورهای پایین صحنه، با زاویه‌‌ای اندک مایل به‌سمت بالا، به قامت پرهیبت شخصیت می‌نگرد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم کورسک : آخرین ماموریت", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%B3%DA%A9-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AA/" }, { "type": "p", "text": "این فیلم را نمی‌توان چون نمایشی بر صحنه تماشا کرد، اما برخی از حرکات دوربین چنان است که انگار در صندلی‌های سالن تئاتر نشسته‌ایم و نمایش را تماشا می‌کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "یکی دیگر از نکات مهم، دربارۀ صحنۀ مصنوعی نمایش است. این صحنه در حداقل اندازۀ ممکن ساخته شده است و افراد به صورت مداوم روی آن در حرکت‌اند. این موضوع باعث می‌شود که در طول مدت فیلم، صحنه تکراری و یکنواخت به‌نظر برسد. ترانه‌های متن فیلم نیز با همین مشکل مواجه‌اند و تغییراتی که در آن‌ها ایجاد شده، چندان خوشایند نیست. با تمام این احوالات، نمایش «همیلتون» به‌قدری قدرتمند و قوی اجرا می‌شود که عواطف بینندگان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و چشمانشان را تر می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شخصیت همیلتون ، با بازی میرندا ، را باید کاراکتری دانست که از پیچیدگی‌های درخشانی برخوردار است. او فردی متکبر است که چون طوفانی وحشتناک بر دیگران فرود می‌آید و هم‌زمان، طفلی یتیم است که ناامیدانه از دنیای اطرافش در هراس است و درعین‌حال در میان بنیان‌گذاران سرزمینش مرجع تبیین قوانین نیز به‌ شمار می‌آید! همیلتون به مدد رفتار فروتنانه و استعداد ذاتی‌اش در ابتدای داستان به حلقۀ یاران جرج واشنگتن (با بازی کریستوفر جکسون ) می‌پیوندد و در جنگ‌های داخلی آمریکا و نیز در اولین کابینۀ واشنگتن مشاور او می‌شود. همیلتون با دختری ثروتمند به نام الیزا شویلر (با بازی فیلیپا سو ) ازدواج می‌کند، اما تا انتهای داستان در کشاکش عشق و فراق خواهر همسرش آنجلیکا (با بازی رنی الیس گلدزبری ) دست‌و‌پا می‌زند. در دنیای سیاست، او هر روز با توماس جفرسون در نبرد است و پس از آن، با دوست قدیمی‌اش بر در تقابل قرار می‌گیرد. اتفاقاتی که در این داستان برای همیلتون روی می‌دهد با صرف‌نظر از چند مورد کوچک، همه مستند و واقعی هستند. باید اذعان داشت که این حجم از اتفاقات در طول زندگی، برای هر شخص می‌تواند چالشی بزرگ به‌حساب آید و بی‌شک مواجهه با آن‌ها برای همیلتون نیز آسان نبوده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "محدودیت‌های خاص این فیلم ایجاب کرده که بسیاری از بازیگران در دو نقش ظاهر شوند. برای نمونه، دیگز در ابتدای فیلم، در نقش انقلابیِ پرشوری به نام مارکی دولافایت ظاهر می‌شود و سپس در نقش جفرسون در مرکز توجه قرار می‌گیرد که کت فراک بنفش‌رنگ بر تن دارد. دربارۀ ترانه‌های فیلم باید گفت که به‌طور کلی، مجموعه‌ای غیر‌معمول از آهنگ‌ها در کنار هم چیده شده‌اند که جالب و سرگرم‌کننده‌اند. انتخاب هوشمندانۀ این ترانه‌ها، همه‌‌گونه تِمی را، از آثار شکسپیر گرفته تا توپاک (هنرپیشه و خوانندۀ سبک رپ آمریکایی) شامل می‌شود و شوخ‌طبعی نهفته در آن‌ها، خود همیلتون را به ذهن می‌آورد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره ساخت فیلم موزیکال «لیدی مکبث» در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d9%88%d8%b2%db%8c%da%a9%d8%a7%d9%84-%d9%84%db%8c%d8%af%db%8c-%d9%85%da%a9%d8%a8%d8%ab/" }, { "type": "p", "text": "این فیلم را نمی‌توان چون نمایشی بر صحنه تماشا کرد، اما برخی از حرکات دوربین چنان است که انگار در صندلی‌های سالن تئاتر نشسته‌ایم و نمایش را تماشا می‌کنیم. جاناتان گروف در نقش جرج سوم ، با تمام خشمی که از او می‌تراود، مدعی است که عاشق آمریکاست. در همین حال بر تلاش می‌کند که همیلتون را از مجادله با او دور نگه دارد، اما دیگز در نقش دولافایت با سخنانی تحریک‌کننده او را به ادامۀ بحث و جدل کلامی ترغیب می‌کند. همین ریزه‌کاری‌های ظریف موجود در فیلم نشان می‌دهد که گروه سازندگان به زیبایی عمل کرده‌اند و همکاری بی‌نظیری را به سرانجام رسانده‌اند. سرانجام باید گفت که شاید این فیلم کاملاً دربارۀ همیلتون نباشد، اما فیلم «همیلتون» بی‌شک شگفتی و تحسین بینندگان را بر‌می‌انگیزد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire Online", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد سریال شبح نویسنده | در مسیر جذاب سازی ادبیات، هر بار یک داستان
[ { "type": "ilink", "text": "کتاب‌ها هنوز هم باید نقشی اساسی در زندگی ما ایفا کنند اما این یار قدیمی این روز‌ها چنان که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد. سریال شبح نویسنده (با عنوان اصلی «Ghostwriter») قصد دارد علاوه بر یادآوری این موضوع، یک نمایش جذاب خانوادگی هم ارائه دهد. داستان سریال «شبح نویسنده» که با عناوینی همچون «روح نویسنده»، «روح‌نگار» یا «سایه‌نویس» نیز شناخته می‌شود، در مورد شبحی مرموز است که به کتاب‌فروشی یک محله می‌رود و مسیر ورود کاراکترهای خیالی به دنیای واقعی را باز می‌کند. حالا چهار کودک تصمیم می‌گیرند تیمی تشکیل دهند تا از معمای هیجان‌انگیز پیش‌آمده پرده بردارند و اسرار کارهای ناتمام شبح را کشف کنند. در نقد و بررسی سریال «شبح نویسنده» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "اجازه دهید به سال ۱۹۹۲ بازگردیم، زمانی که شبکه بی‌بی‌سی و پی‌بی‌اس قصد داشتند با به‌کارگیری خالقان مجموعه محبوب «سسمی استریت» (با عنوان اصلی «Sesame Street»)، سریالی نوآورانه در مورد آموزش خواندن و نوشتن بسازند. سریال اصلی «شبح نویسنده» پر از کودکان نیویورکی بود و توانست طی سه فصل، ۱۸ داستان را روایت کند. اما متأسفانه پس از ۷۴ قسمت، بودجه تهیه‌کنندگان ته کشید و سریال کنسل شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سری جدید این مجموعه، باز هم توسط بنیاد غیرانتفاعی کارگروه سسمی (که قبلاً با عنوان کارگروه تلویزیونی کودکان شناخته می‌شد) ساخته شده است. البته شرکت فیلمسازی سینکینگ شیپ اینترتینمنت هم به کارگروه سسمی کمک کرده است. اما تفاوت اصلی این دو مجموعه، حضور توزیع‌کننده و سرمایه‌گذاری قدرتمند با ذخایری نامحدود از ثروت در پس تیم تولید سری جدید است؛ شرکتی که همۀ ما آن را با نام اپل می‌شناسیم. سریال «شبح نویسنده» یکی از دو مجموعۀ کارگروه سسمی است که در بستر جدید اپل تی‌وی پلاس منتشر می‌شود؛ سریال «هلپسترها» (با عنوان اصلی «Helpsters») محصول دیگر این کارگروه است که توسط اپل برای کودکان پیش‌دبستانی پخش می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال جدید شبح نویسنده قصد دارد مخاطبانش را با ادبیات آشنا کند؛ هدفی که در دنیای دیجیتال و پرشتاب امروز، بسیار شریف و قابل‌احترام است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی سریال پرنسس اسپانیایی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/the-spanish-princess-review/" }, { "type": "p", "text": "۱ نوامبر ۲۰۱۹، اپل تی‌وی پلاس ۷ اپیزود ابتدایی سریال «شبح نویسنده» را منتشر کرد. این ۷ قسمت مجموعاً سه داستان را روایت می‌کردند: «شبح در سرزمین عجایب» (با عنوان اصلی «Ghost in Wonderland»)، «شبح جنگل» (با عنوان اصلی «The Jungle Ghost») و «شبح وحشی وحشی» (با عنوان اصلی «The Wild, Wild Ghost»). ۱ می ۲۰۲۰ هم دو داستان جدید طی ۶ قسمت منتشر شد: «یک شبح پر زرق و برق» (با عنوان اصلی «A Sparkly Ghost») و «فرانکن-گوست» (با عنوان اصلی «Franken-Ghost»).", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برای حل معماهای این داستان‌ها، کاراکترهای داستان و البته مخاطبان باید چهار کتاب را خوانده باشند: «ماجراجویی‌های آلیس در سرزمین عجایب» (با عنوان اصلی «Alice’s Adventures in Wonderland») اثر لوئیس کارول ، « کتاب جنگل » (با عنوان اصلی «The Jungle Book») نوشته رودیارد کیپلینگ ، «ترینیتی» (با عنوان اصلی «Trinity») اثر دی. جی. مک‌هیل و « فرانکنشتاین » (با عنوان اصلی «Frankenstein») نوشته مری شلی . اگر هنوز این کتاب‌ها را نخوانده‌اید نگران نباشید، سریال «شبح نویسنده» شما را تا حدودی با داستان آنها آشنا می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بررسی تمام این قسمت‌ها و کتاب‌ها زمان نیازمند یک تحلیل مفصل است اما آنچه در این نقد و بررسی می‌خوانید به اتفاقات دو قسمت اول این مجموعه می‌پردازد؛ دو قسمتی که به کتاب مشهور «آلیس در سرزمین عجایب» اختصاص دارند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/hc2di/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%86" }, { "type": "p", "text": "شروع لذت‌بخش", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «روح نویسنده» از جایی آغاز می‌شود که پسری مهربان به نام روبن رینا (با بازی آیزاک آریانیز ) به همراه مادرش ایمی (با نقش‌آفرینی نیکولا کوریا-دمیود ) به نیویورک نقل مکان می‌کنند. پس از مرگ مادربزرگ روبن ، پدربزرگ او، ارنستو (با بازی جی سانتیاگو )، برای اداره کتاب‌فروشی محله به کمک نیاز دارد و قرار است روبن به او کمک کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روبن ، مثل تمام کودکانی که به محله دیگری نقل مکان می‌کنند، از قرار گرفتن در محیط جدید چندان احساس امنیت نمی‌کند. او اشتیاق بیشتری برای بازگشت به زندگی قبلی‌اش دارد و پیوسته در حال تماس با دوستان قدیمی است. روبن از سر و صداهای زیاد محله جدید راضی نیست و نمی‌تواند خوب بخوابد. علیرغم این مشکلات، او تمام تلاشش را می‌کند تا با پدربزرگش رابطه‌ای تمام و کمال برقرار کند؛ اگرچه به نظر می‌رسد دختر همسایه همیشه در کتاب‌فروشی حضور دارد و او هم رابطه‌ای صمیمانه با پدربزرگ روبن دارد. این دختر که چاون ردموند (با بازی آمادی چاپاتا ) نام دارد در مدرسه هم با روبن هم‌کلاسی است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Jay-Santiago" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم سینمایی ساحره ؛ سینمایی که افسوس شد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D8%B1%D9%87/" }, { "type": "p", "text": "روبن در مدرسه جدیدش سعی دارد منزوی باقی بماند؛ او سوپش را کنار کمد وسایلش می‌خورد و از دوست‌شدن با بچه‌های دیگر اجتناب می‌کند. متأسفانه، پس از جروبحث با مدیر مدرسه در مورد محل غذاخوردن، نهار روبن به زمین می‎‌ریزد و این باعث می‌شود کورتیس پالمر-مورنو ، ستاره بسکتبال مدرسه (با بازی جاستین سانچز ) سُر بخورد و بازویش آسیب ببیند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شکل‌گیری گروهی فوق‌العاده از کاراکترها", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روبن ، چاون و کورتیس سه نفر از اعضای تیم چهار نفره سریال «شبح نویسنده» را تشکیل می‌دهد. عضو نهایی این گروه، دونا پالمر-مورنو (با بازی هانا لوینسون ) خواهر کورتیس است. او رک و روراست‌ترین عضو گروه است. هر چهار کاراکتر داستان توسط بازیگران تازه‌کار نقش‌آفرینی شده‌اند؛ اگرچه به‌احتمال زیاد هرکدام از آنها خیلی زود برای میلیون‌ها نفر در سرتاسر دنیا معروف خواهند شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از آن‌که این چهار نفر شروع به دیدن پیام‌هایی غیرقابل توضیح می‌کنند، تیمی میانشان شکل می‌گیرد. اولین پیام روی آب‌پرتقال ریخته شده روی زمین دیده می‌شود: «سلام» و سپس، روی تخته‌سیاه: «دور هم جمع شوید». زمانی که سروکله یک خرگوش سفید (با صداپیشگی نیل پاتریک هریس ، بازیگر سریال «آشنایی با مادر» با عنوان اصلی «How I Met Your Mother») و داستان‌هایش در سریال پیدا می‌شود، ماجراجویی شخصیت‌های دوست‌داشتنی ما آغاز می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "علیرغم حضور عجیب و غریب خرگوش در مدرسه (که تنها این چهار دوست می‌توانند آن را ببینند)، جا افتادن داستان نیازمند یک پیام دیگر و ملاقات با پدربزرگ روبین است. پس از دیدن خرگوش بازیگوش، پیامی با عنوان «از آغاز شروع کن» در کمد روبن ظاهر می‌شود. پدربزرگ به آنها می‌گوید که این پیام‌ها اولین کلمات کتاب کلاسیک «آلیس در سرزمین عجایب»، نوشته لوئیس کارول در سال ۱۸۶۵ هستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از شنیدن صحبت‌های پدربزرگ، روبن و دوستانش سراغ کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» در کتاب‌فروشی می‌روند. اما نکته عجیب اینجاست که کتاب کاملاً خالی است و هیچ نوشته‌ای داخلش نیست. گروه چهارنفره ما به مرور متوجه می‌شوند که این پیام‌ها از سوی یک شبح ناشناخته ارسال می‌شوند؛ شبحی که می‌خواهد آنها با این کلمات راهی برای بازگرداندن خرگوش سفید (و دیگر کاراکترهای رمان) به کتاب پیدا کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ادامه اولین داستان سریال شبح نویسنده به خالقانش اجازه می‌دهد تا شخصیت‌پردازی بیشتری برای کاراکترها ارائه دهند. آنها می‌خواهند نشان دهند که چگونه این چهار کودک با استفاده از فناوری‌های امروزی معماهای داستان را حل می‌کنند. این دو ویژگی نقطه خوبی برای شروع یک سریال محسوب می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هنگامی‌که ما از رقابت روبن و چاون برای جلب‌توجه پدربزرگ عبور می‌کنیم، مشخص می‌شود که هر چهار کاراکتر اصلی سریال به عنوان کودکانی باهوش شخصیت‌پردازی شده‌اند که آماده یادگیری چیزهای جدید هستند. نکته‌ای که شاید نوعی نوآوری به حساب بیاید، نبود یک کاراکتر همه‌چیزدان بین این چهار دوست است. هر چهار نفر، شخصیت‌هایی کودکانه دارند و این ویژگی‌های کودکانه در طول قسمت‌های بعدی بیشتر موردبررسی قرار می‌گیرد. در همین حال، افراد بالغ داستان حامی کودکان هستند و هر زمان که نیازی وجود داشته باشد، به کمک آنها می‌شتابند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نامزدی سریال «شبح نویسنده » در ایماحن اواردز ۲۰۲۰", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b2%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%ad%d9%86-%d8%a7%d9%88%d8%a7%d8%b1%d8%af%d8%b2-2020/" }, { "type": "p", "text": "درنهایت، تمام داستان‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها یک شخصیت اصلی دارند که نقش محوری ماجرا را ایفا می‌کند. شخصیت اصلی سریال «شبح نویسنده» کارش را با ارسال پیغام‌ها (سرنخ‌ها) شروع می‌کند و باید دید در ادامه چه جزئیات بیشتری از او برایمان فاش می‌شود. در دو قسمت ابتدایی، این نظریه مطرح شد که شاید این شبح مرموز، همان روح مادربزرگ تازه‌درگذشته روبن باشد. البته باید به خالقان سریال حق بدهیم اگر بخواهند شخصیت شبح را در قسمت‌های نهایی فاش کنند. با توجه به تمدید سریال برای فصل دوم، که در سال ۲۰۲۰ منتشر خواهد شد، به نظر می‌رسد این اتفاق به همین زودی رخ نخواهد داد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقاط قوت و ضعف", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در بررسی نوآوری و ابتکار سریال «روح نویسنده» باید گفت که تماشای زنده‌شدن خرگوش سفید ، کلاهدوز دیوانه (با بازی جاش کروداس )، موگلی ، پلنگ سیاه ، ترینیتی و فرانکنشتاین با استفاده از تصاویر رایانه‌ای (CGI) واقعاً جذاب است. نقطه قوت دیگر سریال، طراحی صحنه و لباس کاراکترهاست. تمام این نقاط قوت به‌واسطه عنصر حیاتی پول فراهم شده‌اند اما خالقان سریال نیز بودجه را در راه درستی خرج کرده‌اند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقطه ضعف سریال «شبح نویسنده» جایی برجسته می‌شود که بدانیم کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» بیش از ۱۵۰ سال پیش نوشته شده و تابه‌حال اقتباس‌های سینمایی زیادی از آن ساخته شده است. این موضوع در مورد کتاب‌های دیگر مجموعه هم کم و بیش صدق می‌کند. اما روبن و دوستانش گویی تا به حال اسم این کتاب‌ها را هم نشنیده‌اند؛ موضوعی که شاید کمی غیرواقعی به نظر برسد. البته ما انتظار نداریم مخاطبان ایرانی این سریال، به خصوص کودکان، نام تمام کاراکترهای کتاب‌ها را بدانند اما قطعاً تماشای فیلم‌هایی که از روی کتاب‌ها ساخته شده‌اند به آنها کمک می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «شبح نویسنده» برای افراد با بازه سنی ۸ الی ۱۵ سال ساخته شده، اما گنجاندن دیالوگ‌های هوشمندانه باعث شده تا ما تماشای آن را برای تمامی اعضای خانواده توصیه کنیم. با ادامه یافتن سریال، شخصیت‌پردازی بیشتر کاراکترها و ارائه داستان‌های جدید، قضاوت در مورد این مجموعه مقبولیت بیشتری پیدا خواهد کرد. «آلیس در سرزمین عجایب» احتمالاً بهترین راه برای آشنا کردن کودکان با دنیای کتاب و دعوت آنها به مطالعه است. پس خالقان سریال در ابتدا انتخاب راحت‌تری داشته‌اند و باید دید روایت داستان کتاب‌های کمتر مشهور در قسمت‌های فصل دوم چطور از آب درخواهد آمد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: IMore", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم آرشیو؛ تلاش برای بازیابی عشق در سایۀ تکنولوژی رباتیک
[ { "type": "ilink", "text": "فیلم «آرشیو» (با عنوان اصلی Archive) فیلمی مستقل از گاوین روتری است که در دسته‌بندی فیلم های علمی تخیلی بسیار به آن توجه شد. این فیلم موضوعاتی ملموس در دنیای واقعی را با اجرایی بسیار قوی ترکیب کرده است. یک طراح ربات تلاش می‌کند در کنار به‌سرانجام‌رساندن پروژه‌ای که در دست دارد، هدفی مهم و شخصی را نیز محقق کند؛ او می‌خواهد رباتی انسان‌نما بسازد و آرشیو خاطرات، حافظه و شخصیت همسر از‌دست‌رفته‌اش را در آن کار بگذارد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/10-best-indie-sci-fi-films-of-the-21st-century/" }, { "type": "ilink", "text": "پیشینه و سابقۀ حرفه‌ای روتری در زمینۀ فعالیت‌های هنری چشمگیر است. به همین دلیل، در جایگاه فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فیلم «آرشیو»، کار زیبای او در طراحی صحنه‌ها و نماهای دلپذیر و چیدمان صحنه به‌جا، درست و قابل‌پیش‌بینی است؛ اما نکتۀ مهم دیگر آن است که روتری در زمینۀ روابط و احساسات انسانی میان شخصیت‌های فیلمش نیز عالی عمل کرده است. البته در این زمینه، نباید از تأثیر بازی درخشان تئو جیمز در جایگاه بازیگر نقش اصلی فیلم غافل شد؛ کسی که‌ با فیلم سنت شکن (با عنوان اصلی Divergent) به شهرت رسید.", "ref": "https://www.filimo.com/tag/divergent/%D8%B3%D9%86%D8%AA%20%D8%B4%DA%A9%D9%86" }, { "type": "p", "text": "در فیلم «آرشیو»، جیمز نقش جرج آلمور را بازی می‌کند که به درخواست خودش برای کار به کارخانه‌ای متروکه فرستاده شده است. این کارخانه در میان جنگلی محصور در برف واقع شده است و چنانچه در جایی از فیلم به اطلاع بیننده می‌رسد، جزو کمپانی پادشاهی است. هیچ‌کس نمی‌داند که تولیدات اصلی این مجموعه چیست؛ اما جرج باید به‌تنهایی تلاش کند این کارخانۀ دور‌افتاده را سر پا کند و هم‌زمان نیز ساخت و تکمیل رباتی بزرگ را پیش ببرد که در یک محفظه قرار دارد. نام این ربات چنانکه برچسب روی آن نشان می‌دهد ۰۱ است. در مجموع، فضای فیلم تا حدودی فیلم ماه (با عنوان اصلی Moon) اثر دانکن جونز را در ذهن تداعی می‌کند. تنها تفاوت فیلم «آرشیو» با فیلم «ماه» در آن است که جرج به‌جای اینکه در محفظه‌ای تنگ قرار بگیرد و تنها راه ارتباطی‌اش با دنیای خارج صدای کوین اسپیسی باشد، می‌تواند برای تجدید روحیه در میان درختان آن اطراف بدود. جرج ربات ۰۱ را، که چندان هم خوشایند و دوست‌داشتنی نیست، در تماسی ویدئویی به رئیسش معرفی می‌کند؛ رونا میترا ایفای نقش رئیس را بر عهده دارد. البته هم‌زمان نیز جرج نسخۀ‌ کامل‌تری از این ربات را با نام ۰۲ برای خودش ساخته است که می‌تواند با آن صحبت کند؛ در نسخۀ سوم، ربات ظاهری انسانی‌تر دارد و بدن نیمه‌کارۀ آن نیز در آزمایشگاه جرج ساخته شده است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Rhona-Mitra" }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم آنا ؛ زنی آدم‌کش که به طرز عجیبی آشناست!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A2%D9%86%D8%A7" }, { "type": "p", "text": "در طول داستان، مشخص می‌شود که هرکدام از این ربات‌ها در واقع ماشین‌هایی هستند که هوش مصنوعی آن‌ها را هدایت می‌کند و توسعه‌یافتگی این سیستم هوش مصنوعی با پیشرفت و بهبود کیفیت ظاهر فیزیکی این ربات‌ها ارتباطی مستقیم دارد. به این ترتیب، عملکرد هوش مصنوعی ربات ۰۱ مانند توان مغزی کودکی ۵ یا ۶ ساله است، در‌حالی‌که مغز ربات دوم یا همان ۰۲ ، مانند مغز انسان در ۱۵ یا ۱۶ سالگی عمل می‌کند. جرج نام ربات سوم را J3 گذاشته است؛ رباتی که قرار است نوعی بازآفرینی همسر از‌دست‌رفته‌اش، جولز (با بازی استیسی مارتین ) باشد. این ربات از لحاظ فکری و رشد عقلی همانند انسانی بالغ خواهد بود!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بایگانی کمپانی Archive System Incorporated اطلاعات مربوط به شخصیت، خاطرات و حافظۀ جولز را در جعبه‌ای بزرگ نگهداری می‌کند که شبیه کمد لباس است. حال اگر رؤیای جرج دربارۀ J3 به واقعیت بپیوندد، این اطلاعات به ربات منتقل خواهد شد. دربارۀ شیوۀ کار این سیستمِ هوش مصنوعی اطلاعاتی در حد کفایت در اختیار بیننده قرار می‌گیرد که خطیر‌بودن جابه‌جایی اطلاعات و نیز محدودیت زمان برای این کار را توجیه می‌کند: هوش مصنوعی ربات‌ها نمی‌تواند اطلاعات مربوط به انسان‌ها را به صورت دیجیتال حفظ کند و اطلاعات آنالوگ نیز در مدت‌زمان کوتاهی از بین می‌رود. نتیجۀ اینکه ربات‌ها می‌توانند مانند فرد از‌دنیا‌رفته با دوستان و خانوادۀ آن‌ها ارتباط داشته باشند، اما کیفیت این ارتباط پس از چند سال کاهش می‌یابد و در نهایت، هوش مصنوعی متلاشی شده، از بین می‌رود و ربات نیز مانند خود فرد فوت‌شده سر از گورستان درخواهد آورد!", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم Inna De Yard", "ref": "https://www.filimo.com/shot/inna-de-yard-review/" }, { "type": "p", "text": "در ادامه، می‌بینیم که در خارج از مجموعه‌، رقبای تجاری شرکت، تهدیداتی مبنی بر خرابکاری در فعالیت‌های کارخانۀ محل کار جرج ایجاد می‌کنند و از سوی دیگر، اگر رؤسای جرج متوجه شوند که او پنهانی به چه کاری مشغول است همۀ آنچه را ساخته از او خواهند گرفت. در همین حین، در رفتار روزانۀ J3 نشانه‌هایی از بی‌‌ثباتی دیده می‌شود که شرایط را نگران‌کننده می‌کند؛ البته با ساختن رباتی که مغزی مانند دختری نوجوان دارد چنین دردسرهایی چندان دور از انتظار نخواهد بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تصویر کامپیوتری‌ای که روتری از زندگی پس از مرگ ارائه می‌دهد، نگاهی طعنه‌آمیز و طنزآلود به برداشت‌های معمول از این مفهوم در صنعت سینما دارد. نمونۀ این نگرش رایج را می‌توان در مجموعۀ تلویزیونی «بارگذاری» (با عنوان اصلی Upload) به کارگردانی گرگ دنیلز نیز مشاهده کرد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره سریال کمدی و تخیلی «آپلود» در فیلیمو شات بخوانید؛ آخرت با تسهیلات ویژه!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%da%a9%d9%85%d8%af%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d8%ae%db%8c%d9%84%db%8c-%d8%a2%d9%be%d9%84%d9%88%d8%af/" }, { "type": "p", "text": "اما فیلم «آرشیو»، به انسان مصنوعی از منظری بسیار وسیع‌تر و با گوشه‌چشمی به آثار ساخته‌شدۀ پیشین در این باره توجه می‌کند. در این اثر، می‌توان تأثیر فیلم‌هایی چون اکس ماکینا (با عنوان اصلی EX Machina)، مجموعۀ تلویزیونی «وست‌ورلد» (با عنوان اصلی Westworld) و حتی «متروپلیس») با عنوان اصلی Metropolis)، محصول سال ۲۰۰۱، را به‌خوبی مشاهده کرد. روتری برخلاف کارگردانان فیلم‌ها و مجموعه‌های فوق، به ساختار و محتوای تکنیکی موضوع هوش مصنوعی توجه چندانی ندارد، اما باید اذعان داشت که او در مقام کارگردان، چنان هوشمندانه ماجرا را به پیش می‌برد که نمی‌توان بدون نگرانی از لو‌رفتن داستان به جزئیات بیشتری اشاره کرد. روند داستان به‌گونه‌ای است که مخاطب هر آن در انتظار روی‌دادن اتفاقاتی بی‌شمار است، بنابراین نمی‌توان به‌راحتی پایان فیلم را حدس زد. آیا مانند فیلم «ادیسۀ فضایی» (با عنوان اصلی A Space Odyssey) پایانی هولناک در انتظار ماست؟ آیا خرابکاری اتفاق خواهد افتاد؟ یا در اثر حمله‌ای نظامی به کارخانه، جرج مجبور به فرار خواهد شد؟ گزینه‌های محتمل برای پایان‌بندی فیلم بسیار متنوع‌اند، اما می‌توان اطمینان داشت که سرنوشت جرج به زندگی با همسری رباتی و عاشق، که هرگز پیر نمی‌شود، ختم نخواهد شد.", "ref": "https://www.filimo.com/m/pVLKY/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C" }, { "type": "ilink", "text": "منبع:‌ Hollywood Reporter", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم آرشیو؛ تلاش برای بازیابی عشق در سایۀ تکنولوژی رباتیک
[ { "type": "ilink", "text": "فیلم «آرشیو» (با عنوان اصلی Archive) فیلمی مستقل از گاوین روتری است که در دسته‌بندی فیلم های علمی تخیلی بسیار به آن توجه شد. این فیلم موضوعاتی ملموس در دنیای واقعی را با اجرایی بسیار قوی ترکیب کرده است. یک طراح ربات تلاش می‌کند در کنار به‌سرانجام‌رساندن پروژه‌ای که در دست دارد، هدفی مهم و شخصی را نیز محقق کند؛ او می‌خواهد رباتی انسان‌نما بسازد و آرشیو خاطرات، حافظه و شخصیت همسر از‌دست‌رفته‌اش را در آن کار بگذارد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/10-best-indie-sci-fi-films-of-the-21st-century/" }, { "type": "ilink", "text": "پیشینه و سابقۀ حرفه‌ای روتری در زمینۀ فعالیت‌های هنری چشمگیر است. به همین دلیل، در جایگاه فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فیلم «آرشیو»، کار زیبای او در طراحی صحنه‌ها و نماهای دلپذیر و چیدمان صحنه به‌جا، درست و قابل‌پیش‌بینی است؛ اما نکتۀ مهم دیگر آن است که روتری در زمینۀ روابط و احساسات انسانی میان شخصیت‌های فیلمش نیز عالی عمل کرده است. البته در این زمینه، نباید از تأثیر بازی درخشان تئو جیمز در جایگاه بازیگر نقش اصلی فیلم غافل شد؛ کسی که‌ با فیلم سنت شکن (با عنوان اصلی Divergent) به شهرت رسید.", "ref": "https://www.filimo.com/tag/divergent/%D8%B3%D9%86%D8%AA%20%D8%B4%DA%A9%D9%86" }, { "type": "p", "text": "در فیلم «آرشیو»، جیمز نقش جرج آلمور را بازی می‌کند که به درخواست خودش برای کار به کارخانه‌ای متروکه فرستاده شده است. این کارخانه در میان جنگلی محصور در برف واقع شده است و چنانچه در جایی از فیلم به اطلاع بیننده می‌رسد، جزو کمپانی پادشاهی است. هیچ‌کس نمی‌داند که تولیدات اصلی این مجموعه چیست؛ اما جرج باید به‌تنهایی تلاش کند این کارخانۀ دور‌افتاده را سر پا کند و هم‌زمان نیز ساخت و تکمیل رباتی بزرگ را پیش ببرد که در یک محفظه قرار دارد. نام این ربات چنانکه برچسب روی آن نشان می‌دهد ۰۱ است. در مجموع، فضای فیلم تا حدودی فیلم ماه (با عنوان اصلی Moon) اثر دانکن جونز را در ذهن تداعی می‌کند. تنها تفاوت فیلم «آرشیو» با فیلم «ماه» در آن است که جرج به‌جای اینکه در محفظه‌ای تنگ قرار بگیرد و تنها راه ارتباطی‌اش با دنیای خارج صدای کوین اسپیسی باشد، می‌تواند برای تجدید روحیه در میان درختان آن اطراف بدود. جرج ربات ۰۱ را، که چندان هم خوشایند و دوست‌داشتنی نیست، در تماسی ویدئویی به رئیسش معرفی می‌کند؛ رونا میترا ایفای نقش رئیس را بر عهده دارد. البته هم‌زمان نیز جرج نسخۀ‌ کامل‌تری از این ربات را با نام ۰۲ برای خودش ساخته است که می‌تواند با آن صحبت کند؛ در نسخۀ سوم، ربات ظاهری انسانی‌تر دارد و بدن نیمه‌کارۀ آن نیز در آزمایشگاه جرج ساخته شده است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Rhona-Mitra" }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم آنا ؛ زنی آدم‌کش که به طرز عجیبی آشناست!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A2%D9%86%D8%A7" }, { "type": "p", "text": "در طول داستان، مشخص می‌شود که هرکدام از این ربات‌ها در واقع ماشین‌هایی هستند که هوش مصنوعی آن‌ها را هدایت می‌کند و توسعه‌یافتگی این سیستم هوش مصنوعی با پیشرفت و بهبود کیفیت ظاهر فیزیکی این ربات‌ها ارتباطی مستقیم دارد. به این ترتیب، عملکرد هوش مصنوعی ربات ۰۱ مانند توان مغزی کودکی ۵ یا ۶ ساله است، در‌حالی‌که مغز ربات دوم یا همان ۰۲ ، مانند مغز انسان در ۱۵ یا ۱۶ سالگی عمل می‌کند. جرج نام ربات سوم را J3 گذاشته است؛ رباتی که قرار است نوعی بازآفرینی همسر از‌دست‌رفته‌اش، جولز (با بازی استیسی مارتین ) باشد. این ربات از لحاظ فکری و رشد عقلی همانند انسانی بالغ خواهد بود!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بایگانی کمپانی Archive System Incorporated اطلاعات مربوط به شخصیت، خاطرات و حافظۀ جولز را در جعبه‌ای بزرگ نگهداری می‌کند که شبیه کمد لباس است. حال اگر رؤیای جرج دربارۀ J3 به واقعیت بپیوندد، این اطلاعات به ربات منتقل خواهد شد. دربارۀ شیوۀ کار این سیستمِ هوش مصنوعی اطلاعاتی در حد کفایت در اختیار بیننده قرار می‌گیرد که خطیر‌بودن جابه‌جایی اطلاعات و نیز محدودیت زمان برای این کار را توجیه می‌کند: هوش مصنوعی ربات‌ها نمی‌تواند اطلاعات مربوط به انسان‌ها را به صورت دیجیتال حفظ کند و اطلاعات آنالوگ نیز در مدت‌زمان کوتاهی از بین می‌رود. نتیجۀ اینکه ربات‌ها می‌توانند مانند فرد از‌دنیا‌رفته با دوستان و خانوادۀ آن‌ها ارتباط داشته باشند، اما کیفیت این ارتباط پس از چند سال کاهش می‌یابد و در نهایت، هوش مصنوعی متلاشی شده، از بین می‌رود و ربات نیز مانند خود فرد فوت‌شده سر از گورستان درخواهد آورد!", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم Inna De Yard", "ref": "https://www.filimo.com/shot/inna-de-yard-review/" }, { "type": "p", "text": "در ادامه، می‌بینیم که در خارج از مجموعه‌، رقبای تجاری شرکت، تهدیداتی مبنی بر خرابکاری در فعالیت‌های کارخانۀ محل کار جرج ایجاد می‌کنند و از سوی دیگر، اگر رؤسای جرج متوجه شوند که او پنهانی به چه کاری مشغول است همۀ آنچه را ساخته از او خواهند گرفت. در همین حین، در رفتار روزانۀ J3 نشانه‌هایی از بی‌‌ثباتی دیده می‌شود که شرایط را نگران‌کننده می‌کند؛ البته با ساختن رباتی که مغزی مانند دختری نوجوان دارد چنین دردسرهایی چندان دور از انتظار نخواهد بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تصویر کامپیوتری‌ای که روتری از زندگی پس از مرگ ارائه می‌دهد، نگاهی طعنه‌آمیز و طنزآلود به برداشت‌های معمول از این مفهوم در صنعت سینما دارد. نمونۀ این نگرش رایج را می‌توان در مجموعۀ تلویزیونی «بارگذاری» (با عنوان اصلی Upload) به کارگردانی گرگ دنیلز نیز مشاهده کرد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره سریال کمدی و تخیلی «آپلود» در فیلیمو شات بخوانید؛ آخرت با تسهیلات ویژه!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%da%a9%d9%85%d8%af%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d8%ae%db%8c%d9%84%db%8c-%d8%a2%d9%be%d9%84%d9%88%d8%af/" }, { "type": "p", "text": "اما فیلم «آرشیو»، به انسان مصنوعی از منظری بسیار وسیع‌تر و با گوشه‌چشمی به آثار ساخته‌شدۀ پیشین در این باره توجه می‌کند. در این اثر، می‌توان تأثیر فیلم‌هایی چون اکس ماکینا (با عنوان اصلی EX Machina)، مجموعۀ تلویزیونی «وست‌ورلد» (با عنوان اصلی Westworld) و حتی «متروپلیس») با عنوان اصلی Metropolis)، محصول سال ۲۰۰۱، را به‌خوبی مشاهده کرد. روتری برخلاف کارگردانان فیلم‌ها و مجموعه‌های فوق، به ساختار و محتوای تکنیکی موضوع هوش مصنوعی توجه چندانی ندارد، اما باید اذعان داشت که او در مقام کارگردان، چنان هوشمندانه ماجرا را به پیش می‌برد که نمی‌توان بدون نگرانی از لو‌رفتن داستان به جزئیات بیشتری اشاره کرد. روند داستان به‌گونه‌ای است که مخاطب هر آن در انتظار روی‌دادن اتفاقاتی بی‌شمار است، بنابراین نمی‌توان به‌راحتی پایان فیلم را حدس زد. آیا مانند فیلم «ادیسۀ فضایی» (با عنوان اصلی A Space Odyssey) پایانی هولناک در انتظار ماست؟ آیا خرابکاری اتفاق خواهد افتاد؟ یا در اثر حمله‌ای نظامی به کارخانه، جرج مجبور به فرار خواهد شد؟ گزینه‌های محتمل برای پایان‌بندی فیلم بسیار متنوع‌اند، اما می‌توان اطمینان داشت که سرنوشت جرج به زندگی با همسری رباتی و عاشق، که هرگز پیر نمی‌شود، ختم نخواهد شد.", "ref": "https://www.filimo.com/m/pVLKY/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C" }, { "type": "ilink", "text": "منبع:‌ Hollywood Reporter", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد و بررسی فیلم آرشیو؛ تلاش برای بازیابی عشق در سایۀ تکنولوژی رباتیک
[ { "type": "ilink", "text": "فیلم «آرشیو» (با عنوان اصلی Archive) فیلمی مستقل از گاوین روتری است که در دسته‌بندی فیلم های علمی تخیلی بسیار به آن توجه شد. این فیلم موضوعاتی ملموس در دنیای واقعی را با اجرایی بسیار قوی ترکیب کرده است. یک طراح ربات تلاش می‌کند در کنار به‌سرانجام‌رساندن پروژه‌ای که در دست دارد، هدفی مهم و شخصی را نیز محقق کند؛ او می‌خواهد رباتی انسان‌نما بسازد و آرشیو خاطرات، حافظه و شخصیت همسر از‌دست‌رفته‌اش را در آن کار بگذارد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/10-best-indie-sci-fi-films-of-the-21st-century/" }, { "type": "ilink", "text": "پیشینه و سابقۀ حرفه‌ای روتری در زمینۀ فعالیت‌های هنری چشمگیر است. به همین دلیل، در جایگاه فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فیلم «آرشیو»، کار زیبای او در طراحی صحنه‌ها و نماهای دلپذیر و چیدمان صحنه به‌جا، درست و قابل‌پیش‌بینی است؛ اما نکتۀ مهم دیگر آن است که روتری در زمینۀ روابط و احساسات انسانی میان شخصیت‌های فیلمش نیز عالی عمل کرده است. البته در این زمینه، نباید از تأثیر بازی درخشان تئو جیمز در جایگاه بازیگر نقش اصلی فیلم غافل شد؛ کسی که‌ با فیلم سنت شکن (با عنوان اصلی Divergent) به شهرت رسید.", "ref": "https://www.filimo.com/tag/divergent/%D8%B3%D9%86%D8%AA%20%D8%B4%DA%A9%D9%86" }, { "type": "p", "text": "در فیلم «آرشیو»، جیمز نقش جرج آلمور را بازی می‌کند که به درخواست خودش برای کار به کارخانه‌ای متروکه فرستاده شده است. این کارخانه در میان جنگلی محصور در برف واقع شده است و چنانچه در جایی از فیلم به اطلاع بیننده می‌رسد، جزو کمپانی پادشاهی است. هیچ‌کس نمی‌داند که تولیدات اصلی این مجموعه چیست؛ اما جرج باید به‌تنهایی تلاش کند این کارخانۀ دور‌افتاده را سر پا کند و هم‌زمان نیز ساخت و تکمیل رباتی بزرگ را پیش ببرد که در یک محفظه قرار دارد. نام این ربات چنانکه برچسب روی آن نشان می‌دهد ۰۱ است. در مجموع، فضای فیلم تا حدودی فیلم ماه (با عنوان اصلی Moon) اثر دانکن جونز را در ذهن تداعی می‌کند. تنها تفاوت فیلم «آرشیو» با فیلم «ماه» در آن است که جرج به‌جای اینکه در محفظه‌ای تنگ قرار بگیرد و تنها راه ارتباطی‌اش با دنیای خارج صدای کوین اسپیسی باشد، می‌تواند برای تجدید روحیه در میان درختان آن اطراف بدود. جرج ربات ۰۱ را، که چندان هم خوشایند و دوست‌داشتنی نیست، در تماسی ویدئویی به رئیسش معرفی می‌کند؛ رونا میترا ایفای نقش رئیس را بر عهده دارد. البته هم‌زمان نیز جرج نسخۀ‌ کامل‌تری از این ربات را با نام ۰۲ برای خودش ساخته است که می‌تواند با آن صحبت کند؛ در نسخۀ سوم، ربات ظاهری انسانی‌تر دارد و بدن نیمه‌کارۀ آن نیز در آزمایشگاه جرج ساخته شده است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Rhona-Mitra" }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم آنا ؛ زنی آدم‌کش که به طرز عجیبی آشناست!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%A2%D9%86%D8%A7" }, { "type": "p", "text": "در طول داستان، مشخص می‌شود که هرکدام از این ربات‌ها در واقع ماشین‌هایی هستند که هوش مصنوعی آن‌ها را هدایت می‌کند و توسعه‌یافتگی این سیستم هوش مصنوعی با پیشرفت و بهبود کیفیت ظاهر فیزیکی این ربات‌ها ارتباطی مستقیم دارد. به این ترتیب، عملکرد هوش مصنوعی ربات ۰۱ مانند توان مغزی کودکی ۵ یا ۶ ساله است، در‌حالی‌که مغز ربات دوم یا همان ۰۲ ، مانند مغز انسان در ۱۵ یا ۱۶ سالگی عمل می‌کند. جرج نام ربات سوم را J3 گذاشته است؛ رباتی که قرار است نوعی بازآفرینی همسر از‌دست‌رفته‌اش، جولز (با بازی استیسی مارتین ) باشد. این ربات از لحاظ فکری و رشد عقلی همانند انسانی بالغ خواهد بود!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بایگانی کمپانی Archive System Incorporated اطلاعات مربوط به شخصیت، خاطرات و حافظۀ جولز را در جعبه‌ای بزرگ نگهداری می‌کند که شبیه کمد لباس است. حال اگر رؤیای جرج دربارۀ J3 به واقعیت بپیوندد، این اطلاعات به ربات منتقل خواهد شد. دربارۀ شیوۀ کار این سیستمِ هوش مصنوعی اطلاعاتی در حد کفایت در اختیار بیننده قرار می‌گیرد که خطیر‌بودن جابه‌جایی اطلاعات و نیز محدودیت زمان برای این کار را توجیه می‌کند: هوش مصنوعی ربات‌ها نمی‌تواند اطلاعات مربوط به انسان‌ها را به صورت دیجیتال حفظ کند و اطلاعات آنالوگ نیز در مدت‌زمان کوتاهی از بین می‌رود. نتیجۀ اینکه ربات‌ها می‌توانند مانند فرد از‌دنیا‌رفته با دوستان و خانوادۀ آن‌ها ارتباط داشته باشند، اما کیفیت این ارتباط پس از چند سال کاهش می‌یابد و در نهایت، هوش مصنوعی متلاشی شده، از بین می‌رود و ربات نیز مانند خود فرد فوت‌شده سر از گورستان درخواهد آورد!", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بررسی فیلم Inna De Yard", "ref": "https://www.filimo.com/shot/inna-de-yard-review/" }, { "type": "p", "text": "در ادامه، می‌بینیم که در خارج از مجموعه‌، رقبای تجاری شرکت، تهدیداتی مبنی بر خرابکاری در فعالیت‌های کارخانۀ محل کار جرج ایجاد می‌کنند و از سوی دیگر، اگر رؤسای جرج متوجه شوند که او پنهانی به چه کاری مشغول است همۀ آنچه را ساخته از او خواهند گرفت. در همین حین، در رفتار روزانۀ J3 نشانه‌هایی از بی‌‌ثباتی دیده می‌شود که شرایط را نگران‌کننده می‌کند؛ البته با ساختن رباتی که مغزی مانند دختری نوجوان دارد چنین دردسرهایی چندان دور از انتظار نخواهد بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تصویر کامپیوتری‌ای که روتری از زندگی پس از مرگ ارائه می‌دهد، نگاهی طعنه‌آمیز و طنزآلود به برداشت‌های معمول از این مفهوم در صنعت سینما دارد. نمونۀ این نگرش رایج را می‌توان در مجموعۀ تلویزیونی «بارگذاری» (با عنوان اصلی Upload) به کارگردانی گرگ دنیلز نیز مشاهده کرد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره سریال کمدی و تخیلی «آپلود» در فیلیمو شات بخوانید؛ آخرت با تسهیلات ویژه!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%da%a9%d9%85%d8%af%db%8c-%d9%88-%d8%aa%d8%ae%db%8c%d9%84%db%8c-%d8%a2%d9%be%d9%84%d9%88%d8%af/" }, { "type": "p", "text": "اما فیلم «آرشیو»، به انسان مصنوعی از منظری بسیار وسیع‌تر و با گوشه‌چشمی به آثار ساخته‌شدۀ پیشین در این باره توجه می‌کند. در این اثر، می‌توان تأثیر فیلم‌هایی چون اکس ماکینا (با عنوان اصلی EX Machina)، مجموعۀ تلویزیونی «وست‌ورلد» (با عنوان اصلی Westworld) و حتی «متروپلیس») با عنوان اصلی Metropolis)، محصول سال ۲۰۰۱، را به‌خوبی مشاهده کرد. روتری برخلاف کارگردانان فیلم‌ها و مجموعه‌های فوق، به ساختار و محتوای تکنیکی موضوع هوش مصنوعی توجه چندانی ندارد، اما باید اذعان داشت که او در مقام کارگردان، چنان هوشمندانه ماجرا را به پیش می‌برد که نمی‌توان بدون نگرانی از لو‌رفتن داستان به جزئیات بیشتری اشاره کرد. روند داستان به‌گونه‌ای است که مخاطب هر آن در انتظار روی‌دادن اتفاقاتی بی‌شمار است، بنابراین نمی‌توان به‌راحتی پایان فیلم را حدس زد. آیا مانند فیلم «ادیسۀ فضایی» (با عنوان اصلی A Space Odyssey) پایانی هولناک در انتظار ماست؟ آیا خرابکاری اتفاق خواهد افتاد؟ یا در اثر حمله‌ای نظامی به کارخانه، جرج مجبور به فرار خواهد شد؟ گزینه‌های محتمل برای پایان‌بندی فیلم بسیار متنوع‌اند، اما می‌توان اطمینان داشت که سرنوشت جرج به زندگی با همسری رباتی و عاشق، که هرگز پیر نمی‌شود، ختم نخواهد شد.", "ref": "https://www.filimo.com/m/pVLKY/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C" }, { "type": "ilink", "text": "منبع:‌ Hollywood Reporter", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد سریال شبح نویسنده | در مسیر جذاب سازی ادبیات، هر بار یک داستان
[ { "type": "ilink", "text": "کتاب‌ها هنوز هم باید نقشی اساسی در زندگی ما ایفا کنند اما این یار قدیمی این روز‌ها چنان که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد. سریال شبح نویسنده (با عنوان اصلی «Ghostwriter») قصد دارد علاوه بر یادآوری این موضوع، یک نمایش جذاب خانوادگی هم ارائه دهد. داستان سریال «شبح نویسنده» که با عناوینی همچون «روح نویسنده»، «روح‌نگار» یا «سایه‌نویس» نیز شناخته می‌شود، در مورد شبحی مرموز است که به کتاب‌فروشی یک محله می‌رود و مسیر ورود کاراکترهای خیالی به دنیای واقعی را باز می‌کند. حالا چهار کودک تصمیم می‌گیرند تیمی تشکیل دهند تا از معمای هیجان‌انگیز پیش‌آمده پرده بردارند و اسرار کارهای ناتمام شبح را کشف کنند. در نقد و بررسی سریال «شبح نویسنده» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "اجازه دهید به سال ۱۹۹۲ بازگردیم، زمانی که شبکه بی‌بی‌سی و پی‌بی‌اس قصد داشتند با به‌کارگیری خالقان مجموعه محبوب «سسمی استریت» (با عنوان اصلی «Sesame Street»)، سریالی نوآورانه در مورد آموزش خواندن و نوشتن بسازند. سریال اصلی «شبح نویسنده» پر از کودکان نیویورکی بود و توانست طی سه فصل، ۱۸ داستان را روایت کند. اما متأسفانه پس از ۷۴ قسمت، بودجه تهیه‌کنندگان ته کشید و سریال کنسل شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سری جدید این مجموعه، باز هم توسط بنیاد غیرانتفاعی کارگروه سسمی (که قبلاً با عنوان کارگروه تلویزیونی کودکان شناخته می‌شد) ساخته شده است. البته شرکت فیلمسازی سینکینگ شیپ اینترتینمنت هم به کارگروه سسمی کمک کرده است. اما تفاوت اصلی این دو مجموعه، حضور توزیع‌کننده و سرمایه‌گذاری قدرتمند با ذخایری نامحدود از ثروت در پس تیم تولید سری جدید است؛ شرکتی که همۀ ما آن را با نام اپل می‌شناسیم. سریال «شبح نویسنده» یکی از دو مجموعۀ کارگروه سسمی است که در بستر جدید اپل تی‌وی پلاس منتشر می‌شود؛ سریال «هلپسترها» (با عنوان اصلی «Helpsters») محصول دیگر این کارگروه است که توسط اپل برای کودکان پیش‌دبستانی پخش می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال جدید شبح نویسنده قصد دارد مخاطبانش را با ادبیات آشنا کند؛ هدفی که در دنیای دیجیتال و پرشتاب امروز، بسیار شریف و قابل‌احترام است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی سریال پرنسس اسپانیایی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/the-spanish-princess-review/" }, { "type": "p", "text": "۱ نوامبر ۲۰۱۹، اپل تی‌وی پلاس ۷ اپیزود ابتدایی سریال «شبح نویسنده» را منتشر کرد. این ۷ قسمت مجموعاً سه داستان را روایت می‌کردند: «شبح در سرزمین عجایب» (با عنوان اصلی «Ghost in Wonderland»)، «شبح جنگل» (با عنوان اصلی «The Jungle Ghost») و «شبح وحشی وحشی» (با عنوان اصلی «The Wild, Wild Ghost»). ۱ می ۲۰۲۰ هم دو داستان جدید طی ۶ قسمت منتشر شد: «یک شبح پر زرق و برق» (با عنوان اصلی «A Sparkly Ghost») و «فرانکن-گوست» (با عنوان اصلی «Franken-Ghost»).", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برای حل معماهای این داستان‌ها، کاراکترهای داستان و البته مخاطبان باید چهار کتاب را خوانده باشند: «ماجراجویی‌های آلیس در سرزمین عجایب» (با عنوان اصلی «Alice’s Adventures in Wonderland») اثر لوئیس کارول ، « کتاب جنگل » (با عنوان اصلی «The Jungle Book») نوشته رودیارد کیپلینگ ، «ترینیتی» (با عنوان اصلی «Trinity») اثر دی. جی. مک‌هیل و « فرانکنشتاین » (با عنوان اصلی «Frankenstein») نوشته مری شلی . اگر هنوز این کتاب‌ها را نخوانده‌اید نگران نباشید، سریال «شبح نویسنده» شما را تا حدودی با داستان آنها آشنا می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بررسی تمام این قسمت‌ها و کتاب‌ها زمان نیازمند یک تحلیل مفصل است اما آنچه در این نقد و بررسی می‌خوانید به اتفاقات دو قسمت اول این مجموعه می‌پردازد؛ دو قسمتی که به کتاب مشهور «آلیس در سرزمین عجایب» اختصاص دارند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/hc2di/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%86" }, { "type": "p", "text": "شروع لذت‌بخش", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «روح نویسنده» از جایی آغاز می‌شود که پسری مهربان به نام روبن رینا (با بازی آیزاک آریانیز ) به همراه مادرش ایمی (با نقش‌آفرینی نیکولا کوریا-دمیود ) به نیویورک نقل مکان می‌کنند. پس از مرگ مادربزرگ روبن ، پدربزرگ او، ارنستو (با بازی جی سانتیاگو )، برای اداره کتاب‌فروشی محله به کمک نیاز دارد و قرار است روبن به او کمک کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روبن ، مثل تمام کودکانی که به محله دیگری نقل مکان می‌کنند، از قرار گرفتن در محیط جدید چندان احساس امنیت نمی‌کند. او اشتیاق بیشتری برای بازگشت به زندگی قبلی‌اش دارد و پیوسته در حال تماس با دوستان قدیمی است. روبن از سر و صداهای زیاد محله جدید راضی نیست و نمی‌تواند خوب بخوابد. علیرغم این مشکلات، او تمام تلاشش را می‌کند تا با پدربزرگش رابطه‌ای تمام و کمال برقرار کند؛ اگرچه به نظر می‌رسد دختر همسایه همیشه در کتاب‌فروشی حضور دارد و او هم رابطه‌ای صمیمانه با پدربزرگ روبن دارد. این دختر که چاون ردموند (با بازی آمادی چاپاتا ) نام دارد در مدرسه هم با روبن هم‌کلاسی است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Jay-Santiago" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم سینمایی ساحره ؛ سینمایی که افسوس شد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D8%B1%D9%87/" }, { "type": "p", "text": "روبن در مدرسه جدیدش سعی دارد منزوی باقی بماند؛ او سوپش را کنار کمد وسایلش می‌خورد و از دوست‌شدن با بچه‌های دیگر اجتناب می‌کند. متأسفانه، پس از جروبحث با مدیر مدرسه در مورد محل غذاخوردن، نهار روبن به زمین می‎‌ریزد و این باعث می‌شود کورتیس پالمر-مورنو ، ستاره بسکتبال مدرسه (با بازی جاستین سانچز ) سُر بخورد و بازویش آسیب ببیند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شکل‌گیری گروهی فوق‌العاده از کاراکترها", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روبن ، چاون و کورتیس سه نفر از اعضای تیم چهار نفره سریال «شبح نویسنده» را تشکیل می‌دهد. عضو نهایی این گروه، دونا پالمر-مورنو (با بازی هانا لوینسون ) خواهر کورتیس است. او رک و روراست‌ترین عضو گروه است. هر چهار کاراکتر داستان توسط بازیگران تازه‌کار نقش‌آفرینی شده‌اند؛ اگرچه به‌احتمال زیاد هرکدام از آنها خیلی زود برای میلیون‌ها نفر در سرتاسر دنیا معروف خواهند شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از آن‌که این چهار نفر شروع به دیدن پیام‌هایی غیرقابل توضیح می‌کنند، تیمی میانشان شکل می‌گیرد. اولین پیام روی آب‌پرتقال ریخته شده روی زمین دیده می‌شود: «سلام» و سپس، روی تخته‌سیاه: «دور هم جمع شوید». زمانی که سروکله یک خرگوش سفید (با صداپیشگی نیل پاتریک هریس ، بازیگر سریال «آشنایی با مادر» با عنوان اصلی «How I Met Your Mother») و داستان‌هایش در سریال پیدا می‌شود، ماجراجویی شخصیت‌های دوست‌داشتنی ما آغاز می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "علیرغم حضور عجیب و غریب خرگوش در مدرسه (که تنها این چهار دوست می‌توانند آن را ببینند)، جا افتادن داستان نیازمند یک پیام دیگر و ملاقات با پدربزرگ روبین است. پس از دیدن خرگوش بازیگوش، پیامی با عنوان «از آغاز شروع کن» در کمد روبن ظاهر می‌شود. پدربزرگ به آنها می‌گوید که این پیام‌ها اولین کلمات کتاب کلاسیک «آلیس در سرزمین عجایب»، نوشته لوئیس کارول در سال ۱۸۶۵ هستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از شنیدن صحبت‌های پدربزرگ، روبن و دوستانش سراغ کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» در کتاب‌فروشی می‌روند. اما نکته عجیب اینجاست که کتاب کاملاً خالی است و هیچ نوشته‌ای داخلش نیست. گروه چهارنفره ما به مرور متوجه می‌شوند که این پیام‌ها از سوی یک شبح ناشناخته ارسال می‌شوند؛ شبحی که می‌خواهد آنها با این کلمات راهی برای بازگرداندن خرگوش سفید (و دیگر کاراکترهای رمان) به کتاب پیدا کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ادامه اولین داستان سریال شبح نویسنده به خالقانش اجازه می‌دهد تا شخصیت‌پردازی بیشتری برای کاراکترها ارائه دهند. آنها می‌خواهند نشان دهند که چگونه این چهار کودک با استفاده از فناوری‌های امروزی معماهای داستان را حل می‌کنند. این دو ویژگی نقطه خوبی برای شروع یک سریال محسوب می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هنگامی‌که ما از رقابت روبن و چاون برای جلب‌توجه پدربزرگ عبور می‌کنیم، مشخص می‌شود که هر چهار کاراکتر اصلی سریال به عنوان کودکانی باهوش شخصیت‌پردازی شده‌اند که آماده یادگیری چیزهای جدید هستند. نکته‌ای که شاید نوعی نوآوری به حساب بیاید، نبود یک کاراکتر همه‌چیزدان بین این چهار دوست است. هر چهار نفر، شخصیت‌هایی کودکانه دارند و این ویژگی‌های کودکانه در طول قسمت‌های بعدی بیشتر موردبررسی قرار می‌گیرد. در همین حال، افراد بالغ داستان حامی کودکان هستند و هر زمان که نیازی وجود داشته باشد، به کمک آنها می‌شتابند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نامزدی سریال «شبح نویسنده » در ایماحن اواردز ۲۰۲۰", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b2%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%ad%d9%86-%d8%a7%d9%88%d8%a7%d8%b1%d8%af%d8%b2-2020/" }, { "type": "p", "text": "درنهایت، تمام داستان‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها یک شخصیت اصلی دارند که نقش محوری ماجرا را ایفا می‌کند. شخصیت اصلی سریال «شبح نویسنده» کارش را با ارسال پیغام‌ها (سرنخ‌ها) شروع می‌کند و باید دید در ادامه چه جزئیات بیشتری از او برایمان فاش می‌شود. در دو قسمت ابتدایی، این نظریه مطرح شد که شاید این شبح مرموز، همان روح مادربزرگ تازه‌درگذشته روبن باشد. البته باید به خالقان سریال حق بدهیم اگر بخواهند شخصیت شبح را در قسمت‌های نهایی فاش کنند. با توجه به تمدید سریال برای فصل دوم، که در سال ۲۰۲۰ منتشر خواهد شد، به نظر می‌رسد این اتفاق به همین زودی رخ نخواهد داد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقاط قوت و ضعف", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در بررسی نوآوری و ابتکار سریال «روح نویسنده» باید گفت که تماشای زنده‌شدن خرگوش سفید ، کلاهدوز دیوانه (با بازی جاش کروداس )، موگلی ، پلنگ سیاه ، ترینیتی و فرانکنشتاین با استفاده از تصاویر رایانه‌ای (CGI) واقعاً جذاب است. نقطه قوت دیگر سریال، طراحی صحنه و لباس کاراکترهاست. تمام این نقاط قوت به‌واسطه عنصر حیاتی پول فراهم شده‌اند اما خالقان سریال نیز بودجه را در راه درستی خرج کرده‌اند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقطه ضعف سریال «شبح نویسنده» جایی برجسته می‌شود که بدانیم کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» بیش از ۱۵۰ سال پیش نوشته شده و تابه‌حال اقتباس‌های سینمایی زیادی از آن ساخته شده است. این موضوع در مورد کتاب‌های دیگر مجموعه هم کم و بیش صدق می‌کند. اما روبن و دوستانش گویی تا به حال اسم این کتاب‌ها را هم نشنیده‌اند؛ موضوعی که شاید کمی غیرواقعی به نظر برسد. البته ما انتظار نداریم مخاطبان ایرانی این سریال، به خصوص کودکان، نام تمام کاراکترهای کتاب‌ها را بدانند اما قطعاً تماشای فیلم‌هایی که از روی کتاب‌ها ساخته شده‌اند به آنها کمک می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «شبح نویسنده» برای افراد با بازه سنی ۸ الی ۱۵ سال ساخته شده، اما گنجاندن دیالوگ‌های هوشمندانه باعث شده تا ما تماشای آن را برای تمامی اعضای خانواده توصیه کنیم. با ادامه یافتن سریال، شخصیت‌پردازی بیشتر کاراکترها و ارائه داستان‌های جدید، قضاوت در مورد این مجموعه مقبولیت بیشتری پیدا خواهد کرد. «آلیس در سرزمین عجایب» احتمالاً بهترین راه برای آشنا کردن کودکان با دنیای کتاب و دعوت آنها به مطالعه است. پس خالقان سریال در ابتدا انتخاب راحت‌تری داشته‌اند و باید دید روایت داستان کتاب‌های کمتر مشهور در قسمت‌های فصل دوم چطور از آب درخواهد آمد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: IMore", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نقد سریال شبح نویسنده | در مسیر جذاب سازی ادبیات، هر بار یک داستان
[ { "type": "ilink", "text": "کتاب‌ها هنوز هم باید نقشی اساسی در زندگی ما ایفا کنند اما این یار قدیمی این روز‌ها چنان که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد. سریال شبح نویسنده (با عنوان اصلی «Ghostwriter») قصد دارد علاوه بر یادآوری این موضوع، یک نمایش جذاب خانوادگی هم ارائه دهد. داستان سریال «شبح نویسنده» که با عناوینی همچون «روح نویسنده»، «روح‌نگار» یا «سایه‌نویس» نیز شناخته می‌شود، در مورد شبحی مرموز است که به کتاب‌فروشی یک محله می‌رود و مسیر ورود کاراکترهای خیالی به دنیای واقعی را باز می‌کند. حالا چهار کودک تصمیم می‌گیرند تیمی تشکیل دهند تا از معمای هیجان‌انگیز پیش‌آمده پرده بردارند و اسرار کارهای ناتمام شبح را کشف کنند. در نقد و بررسی سریال «شبح نویسنده» با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "اجازه دهید به سال ۱۹۹۲ بازگردیم، زمانی که شبکه بی‌بی‌سی و پی‌بی‌اس قصد داشتند با به‌کارگیری خالقان مجموعه محبوب «سسمی استریت» (با عنوان اصلی «Sesame Street»)، سریالی نوآورانه در مورد آموزش خواندن و نوشتن بسازند. سریال اصلی «شبح نویسنده» پر از کودکان نیویورکی بود و توانست طی سه فصل، ۱۸ داستان را روایت کند. اما متأسفانه پس از ۷۴ قسمت، بودجه تهیه‌کنندگان ته کشید و سریال کنسل شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سری جدید این مجموعه، باز هم توسط بنیاد غیرانتفاعی کارگروه سسمی (که قبلاً با عنوان کارگروه تلویزیونی کودکان شناخته می‌شد) ساخته شده است. البته شرکت فیلمسازی سینکینگ شیپ اینترتینمنت هم به کارگروه سسمی کمک کرده است. اما تفاوت اصلی این دو مجموعه، حضور توزیع‌کننده و سرمایه‌گذاری قدرتمند با ذخایری نامحدود از ثروت در پس تیم تولید سری جدید است؛ شرکتی که همۀ ما آن را با نام اپل می‌شناسیم. سریال «شبح نویسنده» یکی از دو مجموعۀ کارگروه سسمی است که در بستر جدید اپل تی‌وی پلاس منتشر می‌شود؛ سریال «هلپسترها» (با عنوان اصلی «Helpsters») محصول دیگر این کارگروه است که توسط اپل برای کودکان پیش‌دبستانی پخش می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال جدید شبح نویسنده قصد دارد مخاطبانش را با ادبیات آشنا کند؛ هدفی که در دنیای دیجیتال و پرشتاب امروز، بسیار شریف و قابل‌احترام است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی سریال پرنسس اسپانیایی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/the-spanish-princess-review/" }, { "type": "p", "text": "۱ نوامبر ۲۰۱۹، اپل تی‌وی پلاس ۷ اپیزود ابتدایی سریال «شبح نویسنده» را منتشر کرد. این ۷ قسمت مجموعاً سه داستان را روایت می‌کردند: «شبح در سرزمین عجایب» (با عنوان اصلی «Ghost in Wonderland»)، «شبح جنگل» (با عنوان اصلی «The Jungle Ghost») و «شبح وحشی وحشی» (با عنوان اصلی «The Wild, Wild Ghost»). ۱ می ۲۰۲۰ هم دو داستان جدید طی ۶ قسمت منتشر شد: «یک شبح پر زرق و برق» (با عنوان اصلی «A Sparkly Ghost») و «فرانکن-گوست» (با عنوان اصلی «Franken-Ghost»).", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برای حل معماهای این داستان‌ها، کاراکترهای داستان و البته مخاطبان باید چهار کتاب را خوانده باشند: «ماجراجویی‌های آلیس در سرزمین عجایب» (با عنوان اصلی «Alice’s Adventures in Wonderland») اثر لوئیس کارول ، « کتاب جنگل » (با عنوان اصلی «The Jungle Book») نوشته رودیارد کیپلینگ ، «ترینیتی» (با عنوان اصلی «Trinity») اثر دی. جی. مک‌هیل و « فرانکنشتاین » (با عنوان اصلی «Frankenstein») نوشته مری شلی . اگر هنوز این کتاب‌ها را نخوانده‌اید نگران نباشید، سریال «شبح نویسنده» شما را تا حدودی با داستان آنها آشنا می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بررسی تمام این قسمت‌ها و کتاب‌ها زمان نیازمند یک تحلیل مفصل است اما آنچه در این نقد و بررسی می‌خوانید به اتفاقات دو قسمت اول این مجموعه می‌پردازد؛ دو قسمتی که به کتاب مشهور «آلیس در سرزمین عجایب» اختصاص دارند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/hc2di/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%86" }, { "type": "p", "text": "شروع لذت‌بخش", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «روح نویسنده» از جایی آغاز می‌شود که پسری مهربان به نام روبن رینا (با بازی آیزاک آریانیز ) به همراه مادرش ایمی (با نقش‌آفرینی نیکولا کوریا-دمیود ) به نیویورک نقل مکان می‌کنند. پس از مرگ مادربزرگ روبن ، پدربزرگ او، ارنستو (با بازی جی سانتیاگو )، برای اداره کتاب‌فروشی محله به کمک نیاز دارد و قرار است روبن به او کمک کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روبن ، مثل تمام کودکانی که به محله دیگری نقل مکان می‌کنند، از قرار گرفتن در محیط جدید چندان احساس امنیت نمی‌کند. او اشتیاق بیشتری برای بازگشت به زندگی قبلی‌اش دارد و پیوسته در حال تماس با دوستان قدیمی است. روبن از سر و صداهای زیاد محله جدید راضی نیست و نمی‌تواند خوب بخوابد. علیرغم این مشکلات، او تمام تلاشش را می‌کند تا با پدربزرگش رابطه‌ای تمام و کمال برقرار کند؛ اگرچه به نظر می‌رسد دختر همسایه همیشه در کتاب‌فروشی حضور دارد و او هم رابطه‌ای صمیمانه با پدربزرگ روبن دارد. این دختر که چاون ردموند (با بازی آمادی چاپاتا ) نام دارد در مدرسه هم با روبن هم‌کلاسی است.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/Jay-Santiago" }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم سینمایی ساحره ؛ سینمایی که افسوس شد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%AD%D8%B1%D9%87/" }, { "type": "p", "text": "روبن در مدرسه جدیدش سعی دارد منزوی باقی بماند؛ او سوپش را کنار کمد وسایلش می‌خورد و از دوست‌شدن با بچه‌های دیگر اجتناب می‌کند. متأسفانه، پس از جروبحث با مدیر مدرسه در مورد محل غذاخوردن، نهار روبن به زمین می‎‌ریزد و این باعث می‌شود کورتیس پالمر-مورنو ، ستاره بسکتبال مدرسه (با بازی جاستین سانچز ) سُر بخورد و بازویش آسیب ببیند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شکل‌گیری گروهی فوق‌العاده از کاراکترها", "ref": null }, { "type": "p", "text": "روبن ، چاون و کورتیس سه نفر از اعضای تیم چهار نفره سریال «شبح نویسنده» را تشکیل می‌دهد. عضو نهایی این گروه، دونا پالمر-مورنو (با بازی هانا لوینسون ) خواهر کورتیس است. او رک و روراست‌ترین عضو گروه است. هر چهار کاراکتر داستان توسط بازیگران تازه‌کار نقش‌آفرینی شده‌اند؛ اگرچه به‌احتمال زیاد هرکدام از آنها خیلی زود برای میلیون‌ها نفر در سرتاسر دنیا معروف خواهند شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از آن‌که این چهار نفر شروع به دیدن پیام‌هایی غیرقابل توضیح می‌کنند، تیمی میانشان شکل می‌گیرد. اولین پیام روی آب‌پرتقال ریخته شده روی زمین دیده می‌شود: «سلام» و سپس، روی تخته‌سیاه: «دور هم جمع شوید». زمانی که سروکله یک خرگوش سفید (با صداپیشگی نیل پاتریک هریس ، بازیگر سریال «آشنایی با مادر» با عنوان اصلی «How I Met Your Mother») و داستان‌هایش در سریال پیدا می‌شود، ماجراجویی شخصیت‌های دوست‌داشتنی ما آغاز می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "علیرغم حضور عجیب و غریب خرگوش در مدرسه (که تنها این چهار دوست می‌توانند آن را ببینند)، جا افتادن داستان نیازمند یک پیام دیگر و ملاقات با پدربزرگ روبین است. پس از دیدن خرگوش بازیگوش، پیامی با عنوان «از آغاز شروع کن» در کمد روبن ظاهر می‌شود. پدربزرگ به آنها می‌گوید که این پیام‌ها اولین کلمات کتاب کلاسیک «آلیس در سرزمین عجایب»، نوشته لوئیس کارول در سال ۱۸۶۵ هستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از شنیدن صحبت‌های پدربزرگ، روبن و دوستانش سراغ کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» در کتاب‌فروشی می‌روند. اما نکته عجیب اینجاست که کتاب کاملاً خالی است و هیچ نوشته‌ای داخلش نیست. گروه چهارنفره ما به مرور متوجه می‌شوند که این پیام‌ها از سوی یک شبح ناشناخته ارسال می‌شوند؛ شبحی که می‌خواهد آنها با این کلمات راهی برای بازگرداندن خرگوش سفید (و دیگر کاراکترهای رمان) به کتاب پیدا کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ادامه اولین داستان سریال شبح نویسنده به خالقانش اجازه می‌دهد تا شخصیت‌پردازی بیشتری برای کاراکترها ارائه دهند. آنها می‌خواهند نشان دهند که چگونه این چهار کودک با استفاده از فناوری‌های امروزی معماهای داستان را حل می‌کنند. این دو ویژگی نقطه خوبی برای شروع یک سریال محسوب می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هنگامی‌که ما از رقابت روبن و چاون برای جلب‌توجه پدربزرگ عبور می‌کنیم، مشخص می‌شود که هر چهار کاراکتر اصلی سریال به عنوان کودکانی باهوش شخصیت‌پردازی شده‌اند که آماده یادگیری چیزهای جدید هستند. نکته‌ای که شاید نوعی نوآوری به حساب بیاید، نبود یک کاراکتر همه‌چیزدان بین این چهار دوست است. هر چهار نفر، شخصیت‌هایی کودکانه دارند و این ویژگی‌های کودکانه در طول قسمت‌های بعدی بیشتر موردبررسی قرار می‌گیرد. در همین حال، افراد بالغ داستان حامی کودکان هستند و هر زمان که نیازی وجود داشته باشد، به کمک آنها می‌شتابند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نامزدی سریال «شبح نویسنده » در ایماحن اواردز ۲۰۲۰", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%86%d8%a7%d9%85%d8%b2%d8%af%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%ad%d9%86-%d8%a7%d9%88%d8%a7%d8%b1%d8%af%d8%b2-2020/" }, { "type": "p", "text": "درنهایت، تمام داستان‌ها، فیلم‌ها و سریال‌ها یک شخصیت اصلی دارند که نقش محوری ماجرا را ایفا می‌کند. شخصیت اصلی سریال «شبح نویسنده» کارش را با ارسال پیغام‌ها (سرنخ‌ها) شروع می‌کند و باید دید در ادامه چه جزئیات بیشتری از او برایمان فاش می‌شود. در دو قسمت ابتدایی، این نظریه مطرح شد که شاید این شبح مرموز، همان روح مادربزرگ تازه‌درگذشته روبن باشد. البته باید به خالقان سریال حق بدهیم اگر بخواهند شخصیت شبح را در قسمت‌های نهایی فاش کنند. با توجه به تمدید سریال برای فصل دوم، که در سال ۲۰۲۰ منتشر خواهد شد، به نظر می‌رسد این اتفاق به همین زودی رخ نخواهد داد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقاط قوت و ضعف", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در بررسی نوآوری و ابتکار سریال «روح نویسنده» باید گفت که تماشای زنده‌شدن خرگوش سفید ، کلاهدوز دیوانه (با بازی جاش کروداس )، موگلی ، پلنگ سیاه ، ترینیتی و فرانکنشتاین با استفاده از تصاویر رایانه‌ای (CGI) واقعاً جذاب است. نقطه قوت دیگر سریال، طراحی صحنه و لباس کاراکترهاست. تمام این نقاط قوت به‌واسطه عنصر حیاتی پول فراهم شده‌اند اما خالقان سریال نیز بودجه را در راه درستی خرج کرده‌اند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقطه ضعف سریال «شبح نویسنده» جایی برجسته می‌شود که بدانیم کتاب «آلیس در سرزمین عجایب» بیش از ۱۵۰ سال پیش نوشته شده و تابه‌حال اقتباس‌های سینمایی زیادی از آن ساخته شده است. این موضوع در مورد کتاب‌های دیگر مجموعه هم کم و بیش صدق می‌کند. اما روبن و دوستانش گویی تا به حال اسم این کتاب‌ها را هم نشنیده‌اند؛ موضوعی که شاید کمی غیرواقعی به نظر برسد. البته ما انتظار نداریم مخاطبان ایرانی این سریال، به خصوص کودکان، نام تمام کاراکترهای کتاب‌ها را بدانند اما قطعاً تماشای فیلم‌هایی که از روی کتاب‌ها ساخته شده‌اند به آنها کمک می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال «شبح نویسنده» برای افراد با بازه سنی ۸ الی ۱۵ سال ساخته شده، اما گنجاندن دیالوگ‌های هوشمندانه باعث شده تا ما تماشای آن را برای تمامی اعضای خانواده توصیه کنیم. با ادامه یافتن سریال، شخصیت‌پردازی بیشتر کاراکترها و ارائه داستان‌های جدید، قضاوت در مورد این مجموعه مقبولیت بیشتری پیدا خواهد کرد. «آلیس در سرزمین عجایب» احتمالاً بهترین راه برای آشنا کردن کودکان با دنیای کتاب و دعوت آنها به مطالعه است. پس خالقان سریال در ابتدا انتخاب راحت‌تری داشته‌اند و باید دید روایت داستان کتاب‌های کمتر مشهور در قسمت‌های فصل دوم چطور از آب درخواهد آمد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: IMore", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
چرا جاویشا لزلی، بازیگر جدید سریال «بت وومن»، درک خوبی از نقش خود دارد
[ { "type": "p", "text": "پس از جدایی ناگهانی روبی رز از سریال «بت وومن» (با عنوان اصلی «Batwoman») محصول شبکه سی‌دابلیو، که بخشی از برنامه‌های درحال اجرای دنیای دی‌سی به تهیه‌کنندگی یا نویسندگی گرگ برلانتی بود، تهیه‌کنندگان برای فصل دوم فرد دیگری را به‌عنوان بازیگر جدید سریال «بت وومن» در نظر گرفتند: جاویشا لزلی . اگرچه لزلی به دلیل شرایط ناشی از شیوع ویروس کرونا هنوز در فرایند تولید این سریال شرکت نکرده، اما او از همین حالا خود را آماده می‌کند تا لباس نمادین کاراکتر بت‌وومن را بپوشد. لزلی دراین‌باره به هالیوود ریپورتر گفته که درک خوبی از نقش دارد و حس می‌کند پیوندی میان او و بت‌وومن شکل گرفته است. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "درباره جدا شدن روبی رز از سریال «بت‌وومن» و پیوستن جاویشا لزلی به پروژه ، در فیلیمو شات بخوانید", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d8%a7%d9%88%db%8c%d8%b4%d8%a7-%d9%84%d8%b2%d9%84%db%8c-%d8%a8%d8%a7%d8%b2%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%a8%d8%aa-%d9%88%d9%88%d9%85%d9%86/" }, { "type": "p", "text": "در ابتدا باید بگوییم که جاویشا لزلی از همان دوران کودکی یکی از هواداران «بتمن» و تمامی داستان‌ها و دنیای پیرامون او بوده است. او عاشق کاراکتر زن گربه‌ای با بازی ارتا کیت در سریالی است که در دهه ۶۰ پخش می‌شد و ادام وست نقش بتمن را در آن ایفا می‌کرد. ارتا کیت تنها در سه قسمت از این سریال تلویزیونی بازی کرد اما به یکی از نمادهای کاراکتر کت‌وومن در طول تاریخ تبدیل شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جاویشا لزلی از طریق تماس تصویری برای نقش رایان وایلدر / بت‌وومن در سریال «بت وومن» شبکه CW تست بازیگری داد و از همان لحظه پیوندی میان خود و وایلدر حس کرد. او دراین‌باره گفته است: «هر دوی ما غیرعادی هستیم اما از نظر ذهنی کسی که رئیسه منم.» لزلی همچنین شیفته این مسئله شده که او قرار است اولین زن سیاه‌پوستی باشد که نقش بت‌وومن را ایفا می‌کند. او گفته:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "« بت‌وومن هیچ‌وقت ارتباط خاصی با من، مردم سیاه‌پوست و دخترای کوچیکشون نداشت. اما حالا شاهد اولین بت‌وومن سیاه‌‎پوست خواهیم بود.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در حالی که اکثر مردم با فشارهای ناشی از پاندمی ویروسی کرونا دست به گریبان هستند، لزلی خود را از نظر فیزیکی برای این نقش آماده می‌کند: «من تو زندگی شخصی خیلی فعال هستم. بنابراین، این که بتونم توانایی‌های فیزیکیم رو در کارم به نمایش بگذارم برام مثل رویا میمونه. من به ورزش موی تای علاقه دارم و در کنار اون تمرین‌های تناسب اندام رو هم انجام میدم. هر وقت که بتونم میرم پارک و میدوم. هر چیزی که آدمو فعال کنه و سر حال بیاره من براش پایه‌ام. فکر کنم نقش بت‌وومن مثل این میمونه که هر روز بری بیرون و ورزش کنی.» صحبت‌های جاویشا لزلی ما را به یاد مبارزات تونی جا ، بازیگر رزمی‌کار و کارگردان تایلندی می‌اندازد. به نظر می‌رسد در فصل جدید سریال «بت وومن» شاهد مبارزات زیادی به این سبک خواهیم بود و این یعنی بهشتی برای هواداران فیلم‌های اکشن و رزمی خلق خواهد شد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "جذابیت بتمن یا نیمه روشن شوالیه تاریکی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%D8%AC%D8%B0%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AA%D9%85%D9%86/" }, { "type": "p", "text": "در نهایت، به نظر می‌رسد لزلی دوران خوبی را به عنوان «بت‌وومن» سپری خواهد کرد. او در ادامه گفت: «بازیگران زیادی نیستند که فرصت بازی در دنیایی قابل توسعه و پیشرفت برای یک دهه را پیدا کنند. این شروعی برای یک ماجراجویی بزرگه که من مطمئنم زمان زیادی طول خواهد کشید.» با توجه به صحبت‌های لزلی ، هواداران او بی‌صبرانه مشتاق تماشای فصل جدید سریال «بت وومن» هستند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Collider", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
رایان رینولدز نویسنده و بازیگر فیلم کمدی «آپ استیت» شد
[ { "type": "p", "text": "رایان رینولدز یکی از پرکارترین بازیگران این‌روزهای سینماست. همکاری او با نتفلیکس هم روز به روز بیشتر می‌شود. سال گذشته او در فیلم «شش زیرزمینی» (با عنوان اصلی «Underground6») که از این سرویس استریمینگ منتشر می‌شد بازی کرد. فیلم مورد انتظار «اعلان قرمز» (با عنوان اصلی «Red Notice») هم دیگر همکاری رینولدز با نتفلیکس است. این فیلم قرار بود امسال اکران شود اما شیوع ویروس کرونا برنامه‌ریزی اکران را به تعویق انداخته است. حالا طبق اخبار منتشر شده، رایان رینولدز نویسنده و بازیگر فیلم کمدی «آپ استیت» (با عنوان اصلی «Upstate»)، محصول نتفلیکس شده است. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا جزئیات این پروژه را بررسی کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همانطور که گفتیم، همکاری رینولدز و نتفلیکس روز به روز بیشتر می‌شود. یکی از فیلم‌های جذابی که احتمالاً در ماه دسامبر ۲۰۲۰ از رینولدز خواهیم دید، «گای آزاد» (با عنوان اصلی «Free Guy») به کارگردانی شاون لوی است. این کارگردان قرارداد ساخت و انتشار فیلم دیگری را با نتفلیکس امضا کرده که هنوز نامی برایش انتخاب نشده اما به نظر می‌رسد رینولدز در آن نقش مردی را بازی می‌کند که با یک ماشین زمان به گذشته می‌رود تا به خود ۱۳ساله‌اش کمک کند. همکاری جدید رینولدز و نتفلیکس بر سر ساخت فیلم کمدی «آپ استیت» خواهد بود. رایان در این فیلم بار دیگر با جان اوگست همکاری خواهد کرد؛ سال ۲۰۰۷ اوگست نویسندگی و کارگردانی فیلم «ناینز» (با عنوان اصلی «The Nines») با بازی رینولدز را بر عهده داشت.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%b1%db%8c%d9%86%d9%88%d9%84%d8%af%d8%b2-%d9%88-%d8%b4%d8%a7%d9%86-%d9%84%d9%88%db%8c/" }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو شات بخوانید: فیلم کمدی خارجی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%85%d8%af%db%8c-%d9%82%d8%b1%d9%86-%db%b2%db%b1/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «آپ استیت» (Upstate) به نویسندگی مشترک رینولدز و اوگست ساخته خواهد شد. جزئیات داستان هنوز افشا نشده و خبرگزاری ددلاین تنها توانسته متوجه شود که این فیلم داستانی اصیل با مضامین کمدی را به تصویر خواهد کشید. جان اوگست که نویسندگی آثاری همچون «ماهی بزرگ» (با عنوان اصلی «Big Fish»)، «عروس مرده» (با عنوان اصلی «Corpse Bride»)، «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» (با عنوان اصلی «Charlie and the Chocolate Factory») و «علاءالدین» (با عنوان اصلی «Aladdin») را در کارنامه دارد، ممکن است کارگردانی فیلم کمدی «Upstate» را نیز بر عهده بگیرد اما فعلاً توافقی بر سر آن صورت نگرفته است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم اکشن کمدی «محافظ همسر هیتمن» (با عنوان اصلی «The Hitman’s Wife’s Bodyguard») فیلم دیگر رایان رینولدز است که در مرحله پس‌تولید قرار دارد و ۲۰ آگوست ۲۰۲۱ اکران خواهد شد. باید دید این بازیگر پرکار در ادامه می‌تواند علاوه بر حفظ محبوبیتش میان اهالی سینما، به جوایز سینمایی هم دست پیدا کند یا نه.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "دنباله فیلم محافظ آدمکش | فیلمی که ستاره سینمایی کم ندارد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%af%d9%86%d8%a8%d8%a7%d9%84%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%ad%d8%a7%d9%81%d8%b8-%d8%a2%d8%af%d9%85%da%a9%d8%b4/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire Online", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
رایان رینولدز نویسنده و بازیگر فیلم کمدی «آپ استیت» شد
[ { "type": "p", "text": "رایان رینولدز یکی از پرکارترین بازیگران این‌روزهای سینماست. همکاری او با نتفلیکس هم روز به روز بیشتر می‌شود. سال گذشته او در فیلم «شش زیرزمینی» (با عنوان اصلی «Underground6») که از این سرویس استریمینگ منتشر می‌شد بازی کرد. فیلم مورد انتظار «اعلان قرمز» (با عنوان اصلی «Red Notice») هم دیگر همکاری رینولدز با نتفلیکس است. این فیلم قرار بود امسال اکران شود اما شیوع ویروس کرونا برنامه‌ریزی اکران را به تعویق انداخته است. حالا طبق اخبار منتشر شده، رایان رینولدز نویسنده و بازیگر فیلم کمدی «آپ استیت» (با عنوان اصلی «Upstate»)، محصول نتفلیکس شده است. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا جزئیات این پروژه را بررسی کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همانطور که گفتیم، همکاری رینولدز و نتفلیکس روز به روز بیشتر می‌شود. یکی از فیلم‌های جذابی که احتمالاً در ماه دسامبر ۲۰۲۰ از رینولدز خواهیم دید، «گای آزاد» (با عنوان اصلی «Free Guy») به کارگردانی شاون لوی است. این کارگردان قرارداد ساخت و انتشار فیلم دیگری را با نتفلیکس امضا کرده که هنوز نامی برایش انتخاب نشده اما به نظر می‌رسد رینولدز در آن نقش مردی را بازی می‌کند که با یک ماشین زمان به گذشته می‌رود تا به خود ۱۳ساله‌اش کمک کند. همکاری جدید رینولدز و نتفلیکس بر سر ساخت فیلم کمدی «آپ استیت» خواهد بود. رایان در این فیلم بار دیگر با جان اوگست همکاری خواهد کرد؛ سال ۲۰۰۷ اوگست نویسندگی و کارگردانی فیلم «ناینز» (با عنوان اصلی «The Nines») با بازی رینولدز را بر عهده داشت.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%b1%db%8c%d9%86%d9%88%d9%84%d8%af%d8%b2-%d9%88-%d8%b4%d8%a7%d9%86-%d9%84%d9%88%db%8c/" }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو شات بخوانید: فیلم کمدی خارجی", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%85%d8%af%db%8c-%d9%82%d8%b1%d9%86-%db%b2%db%b1/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «آپ استیت» (Upstate) به نویسندگی مشترک رینولدز و اوگست ساخته خواهد شد. جزئیات داستان هنوز افشا نشده و خبرگزاری ددلاین تنها توانسته متوجه شود که این فیلم داستانی اصیل با مضامین کمدی را به تصویر خواهد کشید. جان اوگست که نویسندگی آثاری همچون «ماهی بزرگ» (با عنوان اصلی «Big Fish»)، «عروس مرده» (با عنوان اصلی «Corpse Bride»)، «چارلی و کارخانه شکلات‌سازی» (با عنوان اصلی «Charlie and the Chocolate Factory») و «علاءالدین» (با عنوان اصلی «Aladdin») را در کارنامه دارد، ممکن است کارگردانی فیلم کمدی «Upstate» را نیز بر عهده بگیرد اما فعلاً توافقی بر سر آن صورت نگرفته است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم اکشن کمدی «محافظ همسر هیتمن» (با عنوان اصلی «The Hitman’s Wife’s Bodyguard») فیلم دیگر رایان رینولدز است که در مرحله پس‌تولید قرار دارد و ۲۰ آگوست ۲۰۲۱ اکران خواهد شد. باید دید این بازیگر پرکار در ادامه می‌تواند علاوه بر حفظ محبوبیتش میان اهالی سینما، به جوایز سینمایی هم دست پیدا کند یا نه.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "دنباله فیلم محافظ آدمکش | فیلمی که ستاره سینمایی کم ندارد!", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%af%d9%86%d8%a8%d8%a7%d9%84%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%ad%d8%a7%d9%81%d8%b8-%d8%a2%d8%af%d9%85%da%a9%d8%b4/" }, { "type": "ilink", "text": "منبع: Empire Online", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نگاهی به مینی سریال گرگ
[ { "type": "p", "text": "تا چند سال پیش اگر درباره ارتش و نیروهای نظامی ترکیه صحبت می‌کردید، تصور عموم مردم داخل و خارج از کشور برمی‌گشت به دخالت‌های نظامیان در عرصه سیاست تا دهه نود میلادی و درگیری‌های حکومت مرکزی با کردهای تجزیه‌طلب. در هزاره جدید، ترکیه با تغییرات ساختاری در اقتصاد و سیاست دچار تحولات چشمگیری شده است. در دهه گذشته نیز با تبدیل شدن ترکیه به یکی از قدرت‌های مهم خاورمیانه، نیروهای نظامی جایگاهی ویژه پیدا کرده‌اند؛", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طوری که بدون درگیری مستقیم ترکیه در هیچ جنگی طی سال‌های اخیر، شمار فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی ترکی با اشاره به موضوع جنگ افزایش پیدا کرده و در این آثار شاهد هستیم که ستارگان معروف، در نقش سربازان وطن حضور یافته‌اند. مسلما بخشی از این توجه و رویکرد برمی‌گردد به سیاست‌های تبلیغاتی دولت اما جنبه‌ای که نمی‌توان نادیده گرفت نیاز بازار و استقبال مخاطبان از تجربیات تولیدی در ژانرهای تازه است. یک نمونه قابل بحث از چنین آثاری، سریال ترکی «گرگ» است که چندی پیش منتشر شد و واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مینی سریال گرگ (با عنوان اصلی Börü و عنوان انگلیسی Wolf) جزو اولین تولیدات ترکی بود که بر روی نت‌فلیکس نیز عرضه شد؛ مینی‌سریالی شش قسمتی درباره یگان نیروهای ویژه و آنچه اعضای این یگان طی ماموریت‌های نفس‌گیر و زندگی شخصی خود از سرمی‌گذرانند، با اشاره به مسائل سیاسی و امنیتی روز ترکیه. طوری که دنباله سریال در قالب یک فیلم ۸۰ دقیقه‌ای مجزا ساخته شد و به داستان کودتای معروف گروهی از نیروهای ارتش علیه دولت وقت می‌پرداخت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نویسنده و پدیدآورنده سریال، الپر چاغلار است؛ یکی دیگر چهره‌های نسل جدید سینمای ترکیه که بعد از تحصیل در آمریکا به کشور بازگشته و مشغول به کار شده. پیش‌تر، چاغلار به‌واسطه ساخت فیلم موفق «کوه» در سال ۲۰۱۲ شناخته می‌شد که داستان گیر افتادن چند سرباز در کولاک را روایت می‌کرد. چاغلار به شیوه سریال‌های آمریکایی، در مقام پدیدآورنده «گرگ» حضور دارد و کارگردانی اپیزودهای سریال به افراد دیگری واگذار شده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در ادامه، برای معرفی و بررسی بیشتر سریال ترکی بحث‌برانگیز «گرگ» با فیلیموشات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "ilink", "text": "به‌طورکلی، «گرگ» تحت تاثیر فیلم‌ها و سریال‌های اکشن آمریکایی سال‌های اخیر با محوریت قهرمانان ارتشی است؛ چه در درونمایه که بر روی ارزش‌های ملی و راست‌گرایانه و جایگاه ارتش تاکید دارد و چه در فرم و تصویرسازی که می‌توان تاثیرپذیری آشکار از ساخته‌های امثال مایکل بی ، کاترین بیگلو و حتی بازی‌های ویدیویی مشهور جنگی را دید.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D9%84%D9%88" }, { "type": "p", "text": "نقطه قوت سریال همین اجرای صحنه‌‌های اکشن با کیفیت و جزییات بالاست؛ طوری که اگر از مشکلات و ضعف‌هایی مانند جلوه‌های بصری نه چندان سطح بالا صرف‌نظر کنیم، در اکثر مواقع «گرگ» به استانداردهای تریلر در ابعاد بین‌المللی نزدیک می‌شود. البته به همان نسبت، این میزان تلاش برای شبیه بودن به فیلم‌های اکشن آمریکایی باعث شده که منتقدان، این مینی‌سریال را غیر اوریجینال توصیف کنند. نکته‌ای که در مورد دیگر آثار ترکی تولید یا منتشرشده توسط نت‌فلیکس در یکی دو سال گذشته نیز به چشم می‌خورد و در عین بالا بودن کیفیت تولید، خیلی از مخاطبان به دلیل دور شدن از فضای بومی و واقع‌بینانه به سادگی با آن‌ها ارتباط برقرار نمی‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مسئله بحث‌برانگیز دیگر، رویکردی است که «گرگ» در پس‌زمینه سیاسی اکشن دنبال می‌کند. داستان در سال ۲۰۱۴ اتفاق می‌افتد و ما همراه با شخصیت‌های اصلی به یگان نیروهای ویژه ترکیه تعلق دارند، در قالب عملیات‌های حساس به حوادث امنیتی مختلف سرک می‌کشیم. ماجرا با حمله تروریستی در یک مدرسه آغاز می‌شود و بعدا به سراغ داعش و گروه‌های تجزیه‌طلب همچون پ.ک.ک نیز می‌رود. در همین بخش است که خیلی از منتقدان و بینندگان مینی‌سریال در داخل ترکیه آن را جانبدارانه و در راستای تبلیغ سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ دولت اردوغان در داخل و خارج از مرزهای کشور خوانده‌اند. مسئله‌ای که شاید مخاطب غیربومی چندان متوجه آن نباشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در مجموع، «گرگ» مینی‌سریالی جذاب برای علاقه‌مندان به تریلرهای جنگی و البته کسانی است که به کسب اطلاعات بیشتر از سیاست و مسائل اجتماعی ترکیه علاقه دارند؛ اثری که تا حد ممکن سعی شده تا از تولیدات تلویزیونی معمول ترکی فاصله بگیرد و به محصولی در سطح و کیفیت بین‌المللی نزدیک شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مینی سریال ترکی گرگ اثر الپر چاغلار و با نقش‌آفرینی بازیگرانی چون آهو ترکپنجه ، سرکان چای‌اوغلو ، امیر بندرلی‌اغلو ، مورات ارکین ، اوزگه گورل ، مسوت آکوستا و… به‌زودی در فیلیمو قابل‌تماشا خواهد بود.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
نگاهی به مینی سریال گرگ
[ { "type": "p", "text": "تا چند سال پیش اگر درباره ارتش و نیروهای نظامی ترکیه صحبت می‌کردید، تصور عموم مردم داخل و خارج از کشور برمی‌گشت به دخالت‌های نظامیان در عرصه سیاست تا دهه نود میلادی و درگیری‌های حکومت مرکزی با کردهای تجزیه‌طلب. در هزاره جدید، ترکیه با تغییرات ساختاری در اقتصاد و سیاست دچار تحولات چشمگیری شده است. در دهه گذشته نیز با تبدیل شدن ترکیه به یکی از قدرت‌های مهم خاورمیانه، نیروهای نظامی جایگاهی ویژه پیدا کرده‌اند؛", "ref": null }, { "type": "p", "text": "طوری که بدون درگیری مستقیم ترکیه در هیچ جنگی طی سال‌های اخیر، شمار فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی ترکی با اشاره به موضوع جنگ افزایش پیدا کرده و در این آثار شاهد هستیم که ستارگان معروف، در نقش سربازان وطن حضور یافته‌اند. مسلما بخشی از این توجه و رویکرد برمی‌گردد به سیاست‌های تبلیغاتی دولت اما جنبه‌ای که نمی‌توان نادیده گرفت نیاز بازار و استقبال مخاطبان از تجربیات تولیدی در ژانرهای تازه است. یک نمونه قابل بحث از چنین آثاری، سریال ترکی «گرگ» است که چندی پیش منتشر شد و واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مینی سریال گرگ (با عنوان اصلی Börü و عنوان انگلیسی Wolf) جزو اولین تولیدات ترکی بود که بر روی نت‌فلیکس نیز عرضه شد؛ مینی‌سریالی شش قسمتی درباره یگان نیروهای ویژه و آنچه اعضای این یگان طی ماموریت‌های نفس‌گیر و زندگی شخصی خود از سرمی‌گذرانند، با اشاره به مسائل سیاسی و امنیتی روز ترکیه. طوری که دنباله سریال در قالب یک فیلم ۸۰ دقیقه‌ای مجزا ساخته شد و به داستان کودتای معروف گروهی از نیروهای ارتش علیه دولت وقت می‌پرداخت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نویسنده و پدیدآورنده سریال، الپر چاغلار است؛ یکی دیگر چهره‌های نسل جدید سینمای ترکیه که بعد از تحصیل در آمریکا به کشور بازگشته و مشغول به کار شده. پیش‌تر، چاغلار به‌واسطه ساخت فیلم موفق «کوه» در سال ۲۰۱۲ شناخته می‌شد که داستان گیر افتادن چند سرباز در کولاک را روایت می‌کرد. چاغلار به شیوه سریال‌های آمریکایی، در مقام پدیدآورنده «گرگ» حضور دارد و کارگردانی اپیزودهای سریال به افراد دیگری واگذار شده است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در ادامه، برای معرفی و بررسی بیشتر سریال ترکی بحث‌برانگیز «گرگ» با فیلیموشات همراه باشید.", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "ilink", "text": "به‌طورکلی، «گرگ» تحت تاثیر فیلم‌ها و سریال‌های اکشن آمریکایی سال‌های اخیر با محوریت قهرمانان ارتشی است؛ چه در درونمایه که بر روی ارزش‌های ملی و راست‌گرایانه و جایگاه ارتش تاکید دارد و چه در فرم و تصویرسازی که می‌توان تاثیرپذیری آشکار از ساخته‌های امثال مایکل بی ، کاترین بیگلو و حتی بازی‌های ویدیویی مشهور جنگی را دید.", "ref": "https://www.filimo.com/crew/%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D9%84%D9%88" }, { "type": "p", "text": "نقطه قوت سریال همین اجرای صحنه‌‌های اکشن با کیفیت و جزییات بالاست؛ طوری که اگر از مشکلات و ضعف‌هایی مانند جلوه‌های بصری نه چندان سطح بالا صرف‌نظر کنیم، در اکثر مواقع «گرگ» به استانداردهای تریلر در ابعاد بین‌المللی نزدیک می‌شود. البته به همان نسبت، این میزان تلاش برای شبیه بودن به فیلم‌های اکشن آمریکایی باعث شده که منتقدان، این مینی‌سریال را غیر اوریجینال توصیف کنند. نکته‌ای که در مورد دیگر آثار ترکی تولید یا منتشرشده توسط نت‌فلیکس در یکی دو سال گذشته نیز به چشم می‌خورد و در عین بالا بودن کیفیت تولید، خیلی از مخاطبان به دلیل دور شدن از فضای بومی و واقع‌بینانه به سادگی با آن‌ها ارتباط برقرار نمی‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مسئله بحث‌برانگیز دیگر، رویکردی است که «گرگ» در پس‌زمینه سیاسی اکشن دنبال می‌کند. داستان در سال ۲۰۱۴ اتفاق می‌افتد و ما همراه با شخصیت‌های اصلی به یگان نیروهای ویژه ترکیه تعلق دارند، در قالب عملیات‌های حساس به حوادث امنیتی مختلف سرک می‌کشیم. ماجرا با حمله تروریستی در یک مدرسه آغاز می‌شود و بعدا به سراغ داعش و گروه‌های تجزیه‌طلب همچون پ.ک.ک نیز می‌رود. در همین بخش است که خیلی از منتقدان و بینندگان مینی‌سریال در داخل ترکیه آن را جانبدارانه و در راستای تبلیغ سیاست‌های توسعه‌طلبانه‌ دولت اردوغان در داخل و خارج از مرزهای کشور خوانده‌اند. مسئله‌ای که شاید مخاطب غیربومی چندان متوجه آن نباشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در مجموع، «گرگ» مینی‌سریالی جذاب برای علاقه‌مندان به تریلرهای جنگی و البته کسانی است که به کسب اطلاعات بیشتر از سیاست و مسائل اجتماعی ترکیه علاقه دارند؛ اثری که تا حد ممکن سعی شده تا از تولیدات تلویزیونی معمول ترکی فاصله بگیرد و به محصولی در سطح و کیفیت بین‌المللی نزدیک شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مینی سریال ترکی گرگ اثر الپر چاغلار و با نقش‌آفرینی بازیگرانی چون آهو ترکپنجه ، سرکان چای‌اوغلو ، امیر بندرلی‌اغلو ، مورات ارکین ، اوزگه گورل ، مسوت آکوستا و… به‌زودی در فیلیمو قابل‌تماشا خواهد بود.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر انیمه جدید دکا دنس | تقابل فیلم «موتورهای فانی» با انیمۀ «حمله به تایتان»
[ { "type": "ilink", "text": "کمپانی فانیمیشن ( Funimation ) امسال در مراسم فانیمیشن‌کان ۲۰۲۰ از قسمت جدید سریال «دکا-دنس» (با عنوان اصلی Deca-Dance) پرده‌برداری کرد. به‌راحتی و فقط در ۱۰ دقیقۀ ابتدایی قسمت اول سریال انیمه «دکا-دنس» می‌توان حدس زد که بی‌شک با مجموعه‌ای بی‌نظیر و جذاب طرف هستیم. این سریال نیز مانند مجموعۀ تلویزیونی «حماسۀ تانیای شیطان» (با عنوان اصلی Saga of Tanya the Evil) و فیلم «فولی کولی» (با عنوان اصلی Fooly Cooly) محصول کمپانی فیلم‌سازی نات است. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به انیمه سریالی «دکا دنس».", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "داستان سریال «دکا-دنس» در آینده و در زمانی رقم می‌خورد که انسان و نسل بشر با یک تهدید نژادی عجیب از بیگانگان به مرز انقراض رسیده است. تنها راه باقی‌مانده برای نسل بشر ساخت تانکی جنگی به نام دکا-دنس است تا به کمک آن بتواند مقابل گادول ‌ها، این موجودات عجیب، ایستادگی کند. گادول ‌ها علاوه‌بر اینکه دنیا را زیر پاهایشان له می‌کنند، از خون انسان (که آن را آکسیون می‌نامند) به‌عنوان سوخت استفاده می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وقتی‌که پای انیمه در میان باشد، صحبت‌کردن از دلیل و منطق کمی بی‌معنا به‌نظر می‌رسد، اما آنچه مجموعۀ «دکا-دنس» را در قالب انیمه‌ای کنجکاوی‌برانگیز از دیگر انیمه‌ها جدا می‌کند، ارائۀ درخشان و ترکیب بی‌نظیر داستان‌های علمی – تخیلی با جهانی خیالی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از موفقیت چشمگیر یوزورو تاچیکاوا در مجموعۀ «نمایش مرگ» (با عنوان اصلی Death Parade) در سال ۲۰۱۳ و پس از گذشت وقفه‌ای چند‌ساله، حالا او با سریال جذاب «دکا-دنس» به میدان بازگشته است. کارنامۀ کاری تاچیکاوا با گذشت زمان پیشرفت چشمگیری داشته است. او موفق شد دو فصل از بهترین مجموعه‌های کمپانی فیلم‌سازی بونز را کارگردانی کند؛ مجموعه‌ای به نام «ماب سایکو ۱۰۰» (با عنوان اصلی Mob Psycho 100). این مجموعه، پیش‌تر جایزۀ بهترین انیمۀ سال ۲۰۱۹ را از جشنوارۀ آی‌جی‌اِن نیز کسب کرده بود. علاوه‌بر این‌ها، یکی از قسمت‌های مجموعه فیلم‌های «کارآگاه کونان» (با عنوان اصلی Detective Conan)، قسمت «کارآگاه کونام: زیروی انتقام‌جو» (با عنوان اصلی Detective Conan: Zero the Enforcer) نیز به همت او کارگردانی شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "البته یکی از دلایلی که تاچیکاوا را دوباره روی صندلی کارگردانی نشانده، هیجان و سلیقه‌ای است که او در انتخاب انیماتورها و طراحان بااستعداد سریال جدیدش به خرج داده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هیروشی سیکو ، نویسنده‌ خلاق، پیش‌تر نیز در «ماب سایکو ۱۰۰» با تاچیکاوا همکاری داشته است. او اکنون موفق شده تنها در اولین قسمت مجموعۀ «دکا-دنس» پتانسیل چشمگیر داستان این سریال را به مخاطبان نشان دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "درست نیست که توانایی و قدرت یک سریال را فقط پس از تماشای یک قسمت از آن قضاوت کنیم، اما مجموعۀ «دکا-دنس» در همین قسمت نخست بسیار با‌کیفیت ظاهر شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شخصیت‌های اصلی این سریال به دو گروه بازیگران مجزا تقسیم می‌شود:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جنگاورانی پیاده، با عنوان گییِر ها، که به جنگ با گادول‌ ها می‌روند. این در حالی است که گادول ‌ها، آکسیون (خون) آن‌‌ها را با اسلحه‌ها و نیزه‌های خاص خود به تاراج می‌برند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شخصیت‌های بعدی، با عنوان تانکر ها، مهندسان و انسان‌های خلاقی هستند که در جبهۀ پشتیبانی، از جنگاوران دفاع می‌کنند و احتیاجات آن‌ها را تأمین می‌‌نمایند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "داستان‌های زیادی نیز پشت ماشین جنگی ساخته‌شدۀ آن‌هاست. سازه‌ای پُر‌سرو‌صدا با طراحی پیچیده و گیج‌کننده، ساخته‌شده از صفحه‌های فلزی متعدد با لوله‌های فلزی پیچ‌درپیچ که در هم فرورفته‌‌اند. برای توصیف این ماشین عجیب‌و‌غریب در یک کلمه می‌توان گفت: دیوانه‌ساز.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "۲۰ انیمه برتر قرن ۲۱؛ کودکانه‌هایی که مخاطب بزرگسال دارند", "ref": "https://www.filimo.com/shot/best-japanese-animated-movies-part1/" }, { "type": "p", "text": "انیمه «دکا-دنس» داستان دختری به نام ناتسوم را روایت می‌کند. ناتسوم عضوی از گروه تانکر هاست، اما رؤیای او بدل‌شدن به یک گییِر است تا در آن گروه بتواند انتقام خون پدرش را بگیرد. البته ناتسوم دست راستش را در همان درگیری‌ای که منجر به مرگ پدرش شد، از دست داده است؛ بنابراین تحقق این رؤیا کمی بعید به‌نظر می‌رسد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ناتسوم تلاش می‌کند تا به دست مصنوعی عادت کند و از آن به‌درستی استفاده کند، اما معلم و دوستانش رؤیاهای او را با توجه به ناتوانی‌های جسمی‌اش مسخره می‌کنند. ناتسوم بدون اینکه از شرایط دلسرد شود، تصمیم می‌گیرد پیش مردی مکانیک به نام کابوراگی کارآموزی کند و تعمیر اسلحه‌ها را بیاموزد. کابوراگی مردی مرموز و خشمگین، اما کم‌حرف و آرام است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نکات و اشارات هیجان‌انگیز بسیاری دربارۀ این سریال وجود دارد؛ از طراحی عجیب تانک جنگی گرفته که انگار نسخۀ تقویت‌‌شدۀ « قلعۀ متحرک هاول » (با عنوان اصلی Howl’s Moving Castle) است تا صحنه‌‌های هوشمندانه و زیبا و شخصیت‌پردازی‌های با‌کیفیت و طراحی‌های خیره‌کنندۀ شینیچی کوریتا (او کسی است که پیش‌تر نیز در «نمایش مرگ» با تاچیکاوا همکاری داشته). اما به‌رغم همۀ موارد ذکر‌شده، نکتۀ جالب‌توجه مربوط به صحنه‌های تقابل تانک جنگی با تعداد بی‌شماری از گادول ‌هاست. می‌توان این صحنه را ترکیبی از سریال «موتورهای فانی» (با عنوان اصلی Mortal Engines) و « حمله به تایتان » (با عنوان اصلی Attack on Titan) دانست. در این مرحله، تانک جنگی قابلیت‌هایی جدید از خودش نمایان می‌کند. در این صحنه، شمایل گادول‌ ها درخشان، مشخص، با جزئیاتی خلاقانه و با هدف معرفی دقیق این موجودات به عنوان تهدیدی واقعی و ترسناک برای شخصیت‌های اصلی داستان طراحی شده است. این سکانس از قسمت اول، سرعت بالایی دارد و به کمک طراحی پرسپکتیوی گیج‌کننده، قاب‌هایی تأثیرگذار خلق کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/m/8419/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%87_%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86" }, { "type": "p", "text": "درست نیست که توانایی و قدرت یک سریال را فقط پس از تماشای یک قسمت از آن قضاوت کنیم، اما حقیقتاً مجموعۀ «دکا-دنس» در همین قسمت نخست بسیار با‌کیفیت ظاهر شده است. حال با توجه به این شروع توفانی، انتظارکشیدن برای تماشای سایر قسمت‌های این فصل بسیار سخت خواهد بود. اگر سبک فیلم‌سازی و نویسندگی تاچیکاوا و سیکو به همین منوال ادامه پیدا کند، باید منتظر غافلگیری‌های بیشتری در هفته‌های آینده باشیم. به نظر من، مجموعۀ «دکا-دنس» با حفظ همین راهبرد می‌تواند به‌راحتی به یکی از بهترین انیمه‌های این تابستان تبدیل شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: IGN", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
مروری بر انیمه جدید دکا دنس | تقابل فیلم «موتورهای فانی» با انیمۀ «حمله به تایتان»
[ { "type": "ilink", "text": "کمپانی فانیمیشن ( Funimation ) امسال در مراسم فانیمیشن‌کان ۲۰۲۰ از قسمت جدید سریال «دکا-دنس» (با عنوان اصلی Deca-Dance) پرده‌برداری کرد. به‌راحتی و فقط در ۱۰ دقیقۀ ابتدایی قسمت اول سریال انیمه «دکا-دنس» می‌توان حدس زد که بی‌شک با مجموعه‌ای بی‌نظیر و جذاب طرف هستیم. این سریال نیز مانند مجموعۀ تلویزیونی «حماسۀ تانیای شیطان» (با عنوان اصلی Saga of Tanya the Evil) و فیلم «فولی کولی» (با عنوان اصلی Fooly Cooly) محصول کمپانی فیلم‌سازی نات است. با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به انیمه سریالی «دکا دنس».", "ref": "https://www.filimo.com/shot/" }, { "type": "p", "text": "داستان سریال «دکا-دنس» در آینده و در زمانی رقم می‌خورد که انسان و نسل بشر با یک تهدید نژادی عجیب از بیگانگان به مرز انقراض رسیده است. تنها راه باقی‌مانده برای نسل بشر ساخت تانکی جنگی به نام دکا-دنس است تا به کمک آن بتواند مقابل گادول ‌ها، این موجودات عجیب، ایستادگی کند. گادول ‌ها علاوه‌بر اینکه دنیا را زیر پاهایشان له می‌کنند، از خون انسان (که آن را آکسیون می‌نامند) به‌عنوان سوخت استفاده می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وقتی‌که پای انیمه در میان باشد، صحبت‌کردن از دلیل و منطق کمی بی‌معنا به‌نظر می‌رسد، اما آنچه مجموعۀ «دکا-دنس» را در قالب انیمه‌ای کنجکاوی‌برانگیز از دیگر انیمه‌ها جدا می‌کند، ارائۀ درخشان و ترکیب بی‌نظیر داستان‌های علمی – تخیلی با جهانی خیالی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از موفقیت چشمگیر یوزورو تاچیکاوا در مجموعۀ «نمایش مرگ» (با عنوان اصلی Death Parade) در سال ۲۰۱۳ و پس از گذشت وقفه‌ای چند‌ساله، حالا او با سریال جذاب «دکا-دنس» به میدان بازگشته است. کارنامۀ کاری تاچیکاوا با گذشت زمان پیشرفت چشمگیری داشته است. او موفق شد دو فصل از بهترین مجموعه‌های کمپانی فیلم‌سازی بونز را کارگردانی کند؛ مجموعه‌ای به نام «ماب سایکو ۱۰۰» (با عنوان اصلی Mob Psycho 100). این مجموعه، پیش‌تر جایزۀ بهترین انیمۀ سال ۲۰۱۹ را از جشنوارۀ آی‌جی‌اِن نیز کسب کرده بود. علاوه‌بر این‌ها، یکی از قسمت‌های مجموعه فیلم‌های «کارآگاه کونان» (با عنوان اصلی Detective Conan)، قسمت «کارآگاه کونام: زیروی انتقام‌جو» (با عنوان اصلی Detective Conan: Zero the Enforcer) نیز به همت او کارگردانی شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "البته یکی از دلایلی که تاچیکاوا را دوباره روی صندلی کارگردانی نشانده، هیجان و سلیقه‌ای است که او در انتخاب انیماتورها و طراحان بااستعداد سریال جدیدش به خرج داده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هیروشی سیکو ، نویسنده‌ خلاق، پیش‌تر نیز در «ماب سایکو ۱۰۰» با تاچیکاوا همکاری داشته است. او اکنون موفق شده تنها در اولین قسمت مجموعۀ «دکا-دنس» پتانسیل چشمگیر داستان این سریال را به مخاطبان نشان دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "درست نیست که توانایی و قدرت یک سریال را فقط پس از تماشای یک قسمت از آن قضاوت کنیم، اما مجموعۀ «دکا-دنس» در همین قسمت نخست بسیار با‌کیفیت ظاهر شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شخصیت‌های اصلی این سریال به دو گروه بازیگران مجزا تقسیم می‌شود:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جنگاورانی پیاده، با عنوان گییِر ها، که به جنگ با گادول‌ ها می‌روند. این در حالی است که گادول ‌ها، آکسیون (خون) آن‌‌ها را با اسلحه‌ها و نیزه‌های خاص خود به تاراج می‌برند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شخصیت‌های بعدی، با عنوان تانکر ها، مهندسان و انسان‌های خلاقی هستند که در جبهۀ پشتیبانی، از جنگاوران دفاع می‌کنند و احتیاجات آن‌ها را تأمین می‌‌نمایند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "داستان‌های زیادی نیز پشت ماشین جنگی ساخته‌شدۀ آن‌هاست. سازه‌ای پُر‌سرو‌صدا با طراحی پیچیده و گیج‌کننده، ساخته‌شده از صفحه‌های فلزی متعدد با لوله‌های فلزی پیچ‌درپیچ که در هم فرورفته‌‌اند. برای توصیف این ماشین عجیب‌و‌غریب در یک کلمه می‌توان گفت: دیوانه‌ساز.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "۲۰ انیمه برتر قرن ۲۱؛ کودکانه‌هایی که مخاطب بزرگسال دارند", "ref": "https://www.filimo.com/shot/best-japanese-animated-movies-part1/" }, { "type": "p", "text": "انیمه «دکا-دنس» داستان دختری به نام ناتسوم را روایت می‌کند. ناتسوم عضوی از گروه تانکر هاست، اما رؤیای او بدل‌شدن به یک گییِر است تا در آن گروه بتواند انتقام خون پدرش را بگیرد. البته ناتسوم دست راستش را در همان درگیری‌ای که منجر به مرگ پدرش شد، از دست داده است؛ بنابراین تحقق این رؤیا کمی بعید به‌نظر می‌رسد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ناتسوم تلاش می‌کند تا به دست مصنوعی عادت کند و از آن به‌درستی استفاده کند، اما معلم و دوستانش رؤیاهای او را با توجه به ناتوانی‌های جسمی‌اش مسخره می‌کنند. ناتسوم بدون اینکه از شرایط دلسرد شود، تصمیم می‌گیرد پیش مردی مکانیک به نام کابوراگی کارآموزی کند و تعمیر اسلحه‌ها را بیاموزد. کابوراگی مردی مرموز و خشمگین، اما کم‌حرف و آرام است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نکات و اشارات هیجان‌انگیز بسیاری دربارۀ این سریال وجود دارد؛ از طراحی عجیب تانک جنگی گرفته که انگار نسخۀ تقویت‌‌شدۀ « قلعۀ متحرک هاول » (با عنوان اصلی Howl’s Moving Castle) است تا صحنه‌‌های هوشمندانه و زیبا و شخصیت‌پردازی‌های با‌کیفیت و طراحی‌های خیره‌کنندۀ شینیچی کوریتا (او کسی است که پیش‌تر نیز در «نمایش مرگ» با تاچیکاوا همکاری داشته). اما به‌رغم همۀ موارد ذکر‌شده، نکتۀ جالب‌توجه مربوط به صحنه‌های تقابل تانک جنگی با تعداد بی‌شماری از گادول ‌هاست. می‌توان این صحنه را ترکیبی از سریال «موتورهای فانی» (با عنوان اصلی Mortal Engines) و « حمله به تایتان » (با عنوان اصلی Attack on Titan) دانست. در این مرحله، تانک جنگی قابلیت‌هایی جدید از خودش نمایان می‌کند. در این صحنه، شمایل گادول‌ ها درخشان، مشخص، با جزئیاتی خلاقانه و با هدف معرفی دقیق این موجودات به عنوان تهدیدی واقعی و ترسناک برای شخصیت‌های اصلی داستان طراحی شده است. این سکانس از قسمت اول، سرعت بالایی دارد و به کمک طراحی پرسپکتیوی گیج‌کننده، قاب‌هایی تأثیرگذار خلق کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/m/8419/%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%87_%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86" }, { "type": "p", "text": "درست نیست که توانایی و قدرت یک سریال را فقط پس از تماشای یک قسمت از آن قضاوت کنیم، اما حقیقتاً مجموعۀ «دکا-دنس» در همین قسمت نخست بسیار با‌کیفیت ظاهر شده است. حال با توجه به این شروع توفانی، انتظارکشیدن برای تماشای سایر قسمت‌های این فصل بسیار سخت خواهد بود. اگر سبک فیلم‌سازی و نویسندگی تاچیکاوا و سیکو به همین منوال ادامه پیدا کند، باید منتظر غافلگیری‌های بیشتری در هفته‌های آینده باشیم. به نظر من، مجموعۀ «دکا-دنس» با حفظ همین راهبرد می‌تواند به‌راحتی به یکی از بهترین انیمه‌های این تابستان تبدیل شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "منبع: IGN", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
بررسی فیلم هاراگیری؛‌ خشم قربانیان نبرد‌های بیهوده
[ { "type": "p", "text": "فیلم «هاراگیری» ، شاید یکی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ ژاپن باشد. استادهای قدیمی سینمای ژاپن، کوروساوا ، کوبایاشی ، میزوگوچی و اوزو هرکدام با نوع نگاهشان در جنبش‌های بعدی سینمای کشورشان تاثیر فراوانی گذاشتند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هاراگیری و کوبایاشی بیش از همه، بر روی جریان‌های افسارگسیخته و هنجار گریز سینمای ژاپن موثر بودند؛ جریان‌هایی که بعدها به «سینمای صورتی» تبدیل شدند یا «آرت هاوس»های عجیبی مانند فیلم‌های اوشیما را رقم زدند. این موضوع تااندازه‌ای جدی بوده است که اوشیما بارها در مورد تاثیر کوبایاشی و به‌خصوص فیلم «هاراگیری» بر سینمایش، صحبت کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/m/CbZ1p?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=harakiri&utm_term=content&utm_content=harakiri" }, { "type": "p", "text": "«هاراگیری»، در ابتدا قصه ساده‌ای دارد: یک سامورایی رونین به منزل اربابی می‌رود و از او می‌خواهد تا جایی مناسب برای خودکشی به او دهد؛ چراکه سامورایی‌های بی‌ارباب در سده‌های قبل ژاپن دست به این عمل یا همان هاراگیری می‌زدند. البته این سامورایی که دیگر دست از جانش شسته است، نقشه‌های دیگری برای ارباب پذیرنده‌اش دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«هاراگیری»، خشن‌ترین و انقلابی‌ترین فیلم کوبایاشی است و حتی از بُعد تکنیکی هم، روی دیگری از توانایی‌های او محسوب می‌شود. اگرچه کنترل و وسواس بیمارگونه‌ای در دقیق بودن تمامی میزانسن‌ها همچنان احساس می‌شود ولی استفاده از تکنیک‌هایی مثل زوم‌های کند، تراولینگ‌های دقیق و لانگ‌شات‌های اُوِرهِدی که از حیاط می‌بینیم، ما را برای انفجار پایانی فیلم آماده می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو تماشا کنید: سامورایی در برلین", "ref": "https://www.filimo.com/m/o5W6C/%D8%B3%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86" }, { "type": "p", "text": "با وجود این‌که مفهوم رونینی که علیه اربابش می‌شورد حتی در همان سال‌ها هم خیلی تازه نبود ولی جسارت کوبایاشی در هنگام پرداختن به خشونت رابطه ارباب و سامورایی داشته و در عین حال استفاده از ریتم آرام و میزانسن‌های خنثی و ساکن در تقابل با نمایش زجر آخرین نسل مبارزان سنتی ژاپن، هاراگیری را به تجربه‌ای نفس‌گیر تبدیل می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در طی سال‌ها، خوانش‌های فراوانی از فیلم درخشان کوبایاشی ارائه شده است؛ برای مثال، اینکه برآشوبیدن رونین در واقع نمادی از تغییرات و خشمی است که جوانان ژاپن در آن سال‌ها نسبت به سنتی‌ها احساس می‌کردند، اینکه فیلم درباره نقطه حساسی از تاریخ است که یک بار دیگر و درست مانند دهه پنجاه ژاپن، نسبی بودن مفاهیمی اخلاقی مانند شرافت، باعث شکاف بزرگی میان طبقات شده است و مهم‌تر از همه طغیان مردمی که گرسنه و خسته مانده‌اند تا اربابان‌شان به نبردی بیهوده بروند، نبردی که آن‌ها تاوانش را پرداخت خواهند کرد. فیلم هاراگیری، بیش از هرچیز می‌تواند نشان‌دهنده رابطه مردم و سنتی‌ترهای ژاپن در دهه پنجاه باشد و از این حیث قابل مطالعه است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای سینمای ژاپن را با کیفیت HD و دوبله‌ای فوق‌العاده در فیلیمو ببینید.", "ref": "https://www.filimo.com/m/CbZ1p/%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
بررسی فیلم هاراگیری؛‌ خشم قربانیان نبرد‌های بیهوده
[ { "type": "p", "text": "فیلم «هاراگیری» ، شاید یکی از مهم‌ترین فیلم‌های تاریخ ژاپن باشد. استادهای قدیمی سینمای ژاپن، کوروساوا ، کوبایاشی ، میزوگوچی و اوزو هرکدام با نوع نگاهشان در جنبش‌های بعدی سینمای کشورشان تاثیر فراوانی گذاشتند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هاراگیری و کوبایاشی بیش از همه، بر روی جریان‌های افسارگسیخته و هنجار گریز سینمای ژاپن موثر بودند؛ جریان‌هایی که بعدها به «سینمای صورتی» تبدیل شدند یا «آرت هاوس»های عجیبی مانند فیلم‌های اوشیما را رقم زدند. این موضوع تااندازه‌ای جدی بوده است که اوشیما بارها در مورد تاثیر کوبایاشی و به‌خصوص فیلم «هاراگیری» بر سینمایش، صحبت کرده است.", "ref": "https://www.filimo.com/m/CbZ1p?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=harakiri&utm_term=content&utm_content=harakiri" }, { "type": "p", "text": "«هاراگیری»، در ابتدا قصه ساده‌ای دارد: یک سامورایی رونین به منزل اربابی می‌رود و از او می‌خواهد تا جایی مناسب برای خودکشی به او دهد؛ چراکه سامورایی‌های بی‌ارباب در سده‌های قبل ژاپن دست به این عمل یا همان هاراگیری می‌زدند. البته این سامورایی که دیگر دست از جانش شسته است، نقشه‌های دیگری برای ارباب پذیرنده‌اش دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«هاراگیری»، خشن‌ترین و انقلابی‌ترین فیلم کوبایاشی است و حتی از بُعد تکنیکی هم، روی دیگری از توانایی‌های او محسوب می‌شود. اگرچه کنترل و وسواس بیمارگونه‌ای در دقیق بودن تمامی میزانسن‌ها همچنان احساس می‌شود ولی استفاده از تکنیک‌هایی مثل زوم‌های کند، تراولینگ‌های دقیق و لانگ‌شات‌های اُوِرهِدی که از حیاط می‌بینیم، ما را برای انفجار پایانی فیلم آماده می‌کند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در فیلیمو تماشا کنید: سامورایی در برلین", "ref": "https://www.filimo.com/m/o5W6C/%D8%B3%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D8%A8%D8%B1%D9%84%DB%8C%D9%86" }, { "type": "p", "text": "با وجود این‌که مفهوم رونینی که علیه اربابش می‌شورد حتی در همان سال‌ها هم خیلی تازه نبود ولی جسارت کوبایاشی در هنگام پرداختن به خشونت رابطه ارباب و سامورایی داشته و در عین حال استفاده از ریتم آرام و میزانسن‌های خنثی و ساکن در تقابل با نمایش زجر آخرین نسل مبارزان سنتی ژاپن، هاراگیری را به تجربه‌ای نفس‌گیر تبدیل می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در طی سال‌ها، خوانش‌های فراوانی از فیلم درخشان کوبایاشی ارائه شده است؛ برای مثال، اینکه برآشوبیدن رونین در واقع نمادی از تغییرات و خشمی است که جوانان ژاپن در آن سال‌ها نسبت به سنتی‌ها احساس می‌کردند، اینکه فیلم درباره نقطه حساسی از تاریخ است که یک بار دیگر و درست مانند دهه پنجاه ژاپن، نسبی بودن مفاهیمی اخلاقی مانند شرافت، باعث شکاف بزرگی میان طبقات شده است و مهم‌تر از همه طغیان مردمی که گرسنه و خسته مانده‌اند تا اربابان‌شان به نبردی بیهوده بروند، نبردی که آن‌ها تاوانش را پرداخت خواهند کرد. فیلم هاراگیری، بیش از هرچیز می‌تواند نشان‌دهنده رابطه مردم و سنتی‌ترهای ژاپن در دهه پنجاه باشد و از این حیث قابل مطالعه است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای سینمای ژاپن را با کیفیت HD و دوبله‌ای فوق‌العاده در فیلیمو ببینید.", "ref": "https://www.filimo.com/m/CbZ1p/%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
بررسی فیلم شماره ۱۷ سهیلا؛ شماره‌ شما چند بود؟ چند است؟ چند خواهد بود؟
[ { "type": "p", "text": "تصور کنید برای انجام کار مهمی، مدت‌ها فرصت داشته‌اید ولی به هر دلیلی آن را به تعویق انداخته‌اید و حالا فرصتتان رو به اتمام است؛ به آب‌وآتش می‌زنید تا در فرصت باقی‌مانده، آن کار را به نتیجه برسانید ولی هرچه تلاش می‌کنید به درِ بسته می‌خورید. همزمان با شکست‌های مختلف، مدام خاطرات گذشته و حسرت فرصت‌های ازدست‌رفته به شما هجوم می‌آورند. اطرافیانتان هم هرکدام با نیتی و در حد توان، می‌خواهند به کمکتان بیایند؛ حالا یا فایده‌ای ندارد یا نتیجه‌ی عکس می‌دهد یا گرگ‌اند در لباس میش!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» ، داستان دختری میان‌سال و مجرد است که باید در اسرع وقت ازدواج کند وگرنه دیگر نمی‌تواند بچه‌دار شود و بار «حسرت مادر شدن» را تا ابد به دوش خواهد کشید. دختری که خودش باید دست‌به‌کار شود و شوهری مناسب پیدا کند. او که دیگر جذابیت‌ها و امتیازات جوانی‌اش را ندارد، هرچند انتظارات خود را تا حد زیادی تقلیل داده است ولی همچنان گزینه‌ی دل‌چسبی پیدا نمی‌کند یا دیگرانی که درگذشته پسشان زده است، پسش می‌زنند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "همه چیز درباره جشنواره فیلم فجر ۹۹", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b3%db%8c-%d9%88-%d9%86%d9%87%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%d8%ac%d8%b1/" }, { "type": "p", "text": "موضوع فیلم، موضوعی ملتهب و جذاب است ولی این باعث نمی‌شود که محمود غفاری ، نویسنده و کارگردان فیلم، فریب این جذابیت را بخورد و در سطح همین جذابیت اولیه متوقف شود. او فارغ از این بحث، نگاهی عمیق و جامعه‌شناسانه به این موضوع دارد؛ نگاهی همه‌جانبه که از تمام زوایای ممکن و موجود، از پنجره نگاه مخاطبِ حداکثری به موضوع می‌پردازد. «شماره ۱۷ سهیلا» برخلاف فیلم‌هایی که شخصیتی این‌چنینی را دستمایه تمسخر یا ترحم قرار می‌دهند، در ارائه یک «شخصیت‌پردازی چندلایه» موفق عمل می‌کند و مخاطب را در موارد بسیاری، به سمت همذات‌پنداری و همراهی با قهرمان فیلم سوق می‌دهد. علاوه بر این، نگاه کارگردان به موضوع، عفیف و شریف است و هیچ‌گونه پرده‌دری در آن نیست؛ و این هنر او را دوچندان نمایان می‌کند. یکی از نقاط قوت فیلم، ایجاز است؛ غفاری زیاده‌گویی نمی‌کند. در حد لازم و به‌کفایت، اشاره و تلنگری زده و از خرده داستان‌ها و شخصیت‌های متعدد فیلم گذر کرده است؛ حضور کوتاه ولی تأثیرگذار بازیگران سرشناس، این مسأله را پررنگ‌تر می‌نماید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مروری بر تاریخچه جشنواره فیلم فجر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%81%d8%ac%d8%b1/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» زنگ خطری است برای هر دو طرف ماجرا؛ زن و مرد. مخاطب را به این فکر می‌اندازد که ممکن است درگیر همین مسأله شود و یا می‌تواند به سادگی گره از کار کسی که در اطرافش باز کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جالب است که اکثر اطرافیان سهیلا، زندگی‌های ازهم‌پاشیده و ناموفقی دارند و این مسأله، تلخی ماجرا را بیشتر می‌کند. در بخش‌های متعددی از فیلم، افرادی از اقشار و نسل‌های مختلف که با سهیلا همدرد هستند، رو به دوربین یک مرکز مشاوره از همسر ایده آلی که در جستجویش هستند، حرف می‌زنند و با این تکنیک فرمی و مستند گونه، کارگردان توانسته است دایره‌ی مخاطب هدف و عمق و وسعت مسأله را بیشتر کند. حتی طنزی که در خلال این گفتگوها خلق می‌شود، طنز تلخی است که با فضای کلی فیلم هماهنگی دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم « شماره ۱۷ سهیلا »، اولین فیلم محمود غفاری است که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد؛ بازی درخشان زهرا داوودنژاد ، بابک حمیدیان و مهرداد صدیقیان این فیلم را تبدیل به اثری تماشایی و به‌یادماندنی کرده است. امید که از این کارگردان، آثار موفق دیگری ببینیم و سینماگران دیگر هم توجه خود را به این موضوعات، آن هم با این نوع نگاه معطوف کنند.", "ref": "https://www.filimo.com/tag/BabakHamidian?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=babakhamidian&utm_term=content&utm_content=babakhamidian" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
بررسی فیلم شماره ۱۷ سهیلا؛ شماره‌ شما چند بود؟ چند است؟ چند خواهد بود؟
[ { "type": "p", "text": "تصور کنید برای انجام کار مهمی، مدت‌ها فرصت داشته‌اید ولی به هر دلیلی آن را به تعویق انداخته‌اید و حالا فرصتتان رو به اتمام است؛ به آب‌وآتش می‌زنید تا در فرصت باقی‌مانده، آن کار را به نتیجه برسانید ولی هرچه تلاش می‌کنید به درِ بسته می‌خورید. همزمان با شکست‌های مختلف، مدام خاطرات گذشته و حسرت فرصت‌های ازدست‌رفته به شما هجوم می‌آورند. اطرافیانتان هم هرکدام با نیتی و در حد توان، می‌خواهند به کمکتان بیایند؛ حالا یا فایده‌ای ندارد یا نتیجه‌ی عکس می‌دهد یا گرگ‌اند در لباس میش!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» ، داستان دختری میان‌سال و مجرد است که باید در اسرع وقت ازدواج کند وگرنه دیگر نمی‌تواند بچه‌دار شود و بار «حسرت مادر شدن» را تا ابد به دوش خواهد کشید. دختری که خودش باید دست‌به‌کار شود و شوهری مناسب پیدا کند. او که دیگر جذابیت‌ها و امتیازات جوانی‌اش را ندارد، هرچند انتظارات خود را تا حد زیادی تقلیل داده است ولی همچنان گزینه‌ی دل‌چسبی پیدا نمی‌کند یا دیگرانی که درگذشته پسشان زده است، پسش می‌زنند.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "همه چیز درباره جشنواره فیلم فجر ۹۹", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%b3%db%8c-%d9%88-%d9%86%d9%87%d9%85%db%8c%d9%86-%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%d8%ac%d8%b1/" }, { "type": "p", "text": "موضوع فیلم، موضوعی ملتهب و جذاب است ولی این باعث نمی‌شود که محمود غفاری ، نویسنده و کارگردان فیلم، فریب این جذابیت را بخورد و در سطح همین جذابیت اولیه متوقف شود. او فارغ از این بحث، نگاهی عمیق و جامعه‌شناسانه به این موضوع دارد؛ نگاهی همه‌جانبه که از تمام زوایای ممکن و موجود، از پنجره نگاه مخاطبِ حداکثری به موضوع می‌پردازد. «شماره ۱۷ سهیلا» برخلاف فیلم‌هایی که شخصیتی این‌چنینی را دستمایه تمسخر یا ترحم قرار می‌دهند، در ارائه یک «شخصیت‌پردازی چندلایه» موفق عمل می‌کند و مخاطب را در موارد بسیاری، به سمت همذات‌پنداری و همراهی با قهرمان فیلم سوق می‌دهد. علاوه بر این، نگاه کارگردان به موضوع، عفیف و شریف است و هیچ‌گونه پرده‌دری در آن نیست؛ و این هنر او را دوچندان نمایان می‌کند. یکی از نقاط قوت فیلم، ایجاز است؛ غفاری زیاده‌گویی نمی‌کند. در حد لازم و به‌کفایت، اشاره و تلنگری زده و از خرده داستان‌ها و شخصیت‌های متعدد فیلم گذر کرده است؛ حضور کوتاه ولی تأثیرگذار بازیگران سرشناس، این مسأله را پررنگ‌تر می‌نماید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "مروری بر تاریخچه جشنواره فیلم فجر", "ref": "https://www.filimo.com/shot/%d8%ac%d8%b4%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%81%d8%ac%d8%b1/" }, { "type": "p", "text": "فیلم «شماره ۱۷ سهیلا» زنگ خطری است برای هر دو طرف ماجرا؛ زن و مرد. مخاطب را به این فکر می‌اندازد که ممکن است درگیر همین مسأله شود و یا می‌تواند به سادگی گره از کار کسی که در اطرافش باز کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جالب است که اکثر اطرافیان سهیلا، زندگی‌های ازهم‌پاشیده و ناموفقی دارند و این مسأله، تلخی ماجرا را بیشتر می‌کند. در بخش‌های متعددی از فیلم، افرادی از اقشار و نسل‌های مختلف که با سهیلا همدرد هستند، رو به دوربین یک مرکز مشاوره از همسر ایده آلی که در جستجویش هستند، حرف می‌زنند و با این تکنیک فرمی و مستند گونه، کارگردان توانسته است دایره‌ی مخاطب هدف و عمق و وسعت مسأله را بیشتر کند. حتی طنزی که در خلال این گفتگوها خلق می‌شود، طنز تلخی است که با فضای کلی فیلم هماهنگی دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم « شماره ۱۷ سهیلا »، اولین فیلم محمود غفاری است که در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد؛ بازی درخشان زهرا داوودنژاد ، بابک حمیدیان و مهرداد صدیقیان این فیلم را تبدیل به اثری تماشایی و به‌یادماندنی کرده است. امید که از این کارگردان، آثار موفق دیگری ببینیم و سینماگران دیگر هم توجه خود را به این موضوعات، آن هم با این نوع نگاه معطوف کنند.", "ref": "https://www.filimo.com/tag/BabakHamidian?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=babakhamidian&utm_term=content&utm_content=babakhamidian" } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
بررسی فیلم بی گناهان؛ تاریکی مطلق و پخش شدن ترانه‌ای کودکانه
[ { "type": "p", "text": "جک کلیتون ، فیلم‌ساز انگلیسی « گتسبی بزرگ »، یک دهه پیش از آنکه به جمع کسانی بپیوندد که از شکوهمندانه تصویر کردن شاهکار فیتزجرالد بازمانده‌اند، بهترین فیلمش را ساخت؛ فیلم « بی گناهان » یکی از مهم‌ترین رمان‌های هنری جیمز به نام «چرخش پیچ» را به تصویر می‌کشید که درباره زندگی یک معلم سرخانه با دو بچه کوچک در یک خانه گوتیک، قدیمی و بسیار بزرگ بود. معلم سرخانه (با بازی درخشان و دقیق دبورا کر ) کم‌کم به این نکته پی می‌برد که خانه پر از ارواح است و احتمالا کودکان توسط ارواح تسخیر شده‌اند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/Eb3gm?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=theInnocents&utm_term=content&utm_content=theInnocents" }, { "type": "p", "text": "فیلمنامه که در ابتدا توسط ویلیام آرچیبالد نوشته شده بود چندان به مذاق کلیتون خوش نیامد و او برای اضافه کردن المان‌های روانشناسانه و فرویدی به اثر، ترومن کاپوتی نویسنده مشهور «صبحانه در تیفان» و «در کمال خونسردی» را استخدام کرد تا در طول سه هفته، فیلمنامه را بازنویسی کند. کاپوتی چرخش کاملی به فیلمنامه داد: چه از بعد روانشناسانه و چه از بعد استعاره‌های فرویدی؛ به‌طوری‌که فیلم «بی گناهان» بارها توسط محققان نظریه فیلم، از جنبه ابعاد روانشناسانه واکاوی شده و سرخوردگی‌های جنسی معلم سرخانه و نسبت آن‌ها با نحوه تصویر شدنشان در فیلم، یکی از مدل‌های کلاسیک تحلیل نظریه فیلم است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم شامپانزه | برای یافتن خود به گذشته‌ات نگاهی بینداز", "ref": "https://www.filimo.com/shot/genus-pan-review/" }, { "type": "ilink", "text": "کلیتون با شجاعت از ترکیب بسیار دشوار و فرساینده نورپردازی مینی مال و عمق میدان استفاده کرد؛ کاری که نیاز به دقتی وسواس گونه و یک فیلم‌بردار همه‌فن‌حریف داشت. فردی فرانسیس ، که پیشتر در فیلم‌ «فرصتی برای پیشرفت» با کلیتون همکاری کرده بود برای این پروژه انتخاب شد و بعدها مشابه کاری که در «بی‌گناهان» انجام داده بود را در « مرد فیل‌نما »ی « دیوید لینچ » هم تکرار کرد؛ او با مهارت هرچه تمام‌تر، تصاویر فیلم را تبدیل به انعکاسی از وهم و وحشتی کرد که در جریان بود.", "ref": "https://www.filimo.com/tag/davidlynch?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=linch&utm_term=content&utm_content=linch" }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با روزی اودانل به بهانه بازی در سریال همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد", "ref": "https://www.filimo.com/shot/rosie-o-donnell-interview/" }, { "type": "p", "text": "صحنه ابتدایی فیلم به معنای واقعی کلمه، همه اجزای کار حرفه‌ای کلیتون و فیلم‌بردارش را نمایان می‌کند: تاریکی مطلق و پخش شدن ترانه‌ای کودکانه از زبان پسری کوچک و سپس دبورا کر در میان تاریکی، با نوری بسیار اندک و موضعی ظاهر می‌شود؛ درواقع تمام جوهره فیلم را می‌بینیم: ارائه حسی صمیمی از معلم، همزمان با تاریکی مطلق و فراگیر پیرامونش.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کلیتون در تدوین هم با الهام از «مکانی در آفتاب» جرج استیونس، به عقیده بعضی از منتقدین، خیلی بیشتر از حد معمول آن دوران از دیزالو استفاده کرد. کلیتون استفاده از این دیزالوها را در راستای هدفش می‌دانست؛ او قصد داشت فیلمی «فضا محور» بسازد نه فیلمی «روایت محور». باوجوداینکه فیلم «بی گناهان» نامزد یکی دو جایزه بفتا شد ولی نقدهای آن‌چنان خوبی دریافت نکرد؛ البته منتقدانی مثل پالین کیل فیلم‌برداری و فیلم‌نامه را ستودند و دبورا کر یکسره تحسین شد ولی تلاش‌های کلیتون تا سال‌ها بعد دیده نشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم سرزمین رویایی | مارگو‌ رابی، سارق بانکی که راهزن قلب‌هاست", "ref": "https://www.filimo.com/shot/dreamland-review/" }, { "type": "p", "text": "امروزه، ارزش‌های «بی‌گناهان» به‌عنوان یکی از اولین نمونه‌های سینمای وحشت روانشناسانه تحسین می‌شود و معمولا جزو بیست‌وپنج فیلم وحشت تمام دوران قرار می‌گیرد. تماشای اثر متفاوت و تحسین‌برانگیز جک کلیتون را با کیفیت HD و دوبله‌ای درخشان، در فیلیمو از دست ندهید.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
بررسی فیلم بی گناهان؛ تاریکی مطلق و پخش شدن ترانه‌ای کودکانه
[ { "type": "p", "text": "جک کلیتون ، فیلم‌ساز انگلیسی « گتسبی بزرگ »، یک دهه پیش از آنکه به جمع کسانی بپیوندد که از شکوهمندانه تصویر کردن شاهکار فیتزجرالد بازمانده‌اند، بهترین فیلمش را ساخت؛ فیلم « بی گناهان » یکی از مهم‌ترین رمان‌های هنری جیمز به نام «چرخش پیچ» را به تصویر می‌کشید که درباره زندگی یک معلم سرخانه با دو بچه کوچک در یک خانه گوتیک، قدیمی و بسیار بزرگ بود. معلم سرخانه (با بازی درخشان و دقیق دبورا کر ) کم‌کم به این نکته پی می‌برد که خانه پر از ارواح است و احتمالا کودکان توسط ارواح تسخیر شده‌اند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/Eb3gm?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=theInnocents&utm_term=content&utm_content=theInnocents" }, { "type": "p", "text": "فیلمنامه که در ابتدا توسط ویلیام آرچیبالد نوشته شده بود چندان به مذاق کلیتون خوش نیامد و او برای اضافه کردن المان‌های روانشناسانه و فرویدی به اثر، ترومن کاپوتی نویسنده مشهور «صبحانه در تیفان» و «در کمال خونسردی» را استخدام کرد تا در طول سه هفته، فیلمنامه را بازنویسی کند. کاپوتی چرخش کاملی به فیلمنامه داد: چه از بعد روانشناسانه و چه از بعد استعاره‌های فرویدی؛ به‌طوری‌که فیلم «بی گناهان» بارها توسط محققان نظریه فیلم، از جنبه ابعاد روانشناسانه واکاوی شده و سرخوردگی‌های جنسی معلم سرخانه و نسبت آن‌ها با نحوه تصویر شدنشان در فیلم، یکی از مدل‌های کلاسیک تحلیل نظریه فیلم است.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد فیلم شامپانزه | برای یافتن خود به گذشته‌ات نگاهی بینداز", "ref": "https://www.filimo.com/shot/genus-pan-review/" }, { "type": "ilink", "text": "کلیتون با شجاعت از ترکیب بسیار دشوار و فرساینده نورپردازی مینی مال و عمق میدان استفاده کرد؛ کاری که نیاز به دقتی وسواس گونه و یک فیلم‌بردار همه‌فن‌حریف داشت. فردی فرانسیس ، که پیشتر در فیلم‌ «فرصتی برای پیشرفت» با کلیتون همکاری کرده بود برای این پروژه انتخاب شد و بعدها مشابه کاری که در «بی‌گناهان» انجام داده بود را در « مرد فیل‌نما »ی « دیوید لینچ » هم تکرار کرد؛ او با مهارت هرچه تمام‌تر، تصاویر فیلم را تبدیل به انعکاسی از وهم و وحشتی کرد که در جریان بود.", "ref": "https://www.filimo.com/tag/davidlynch?utm_source=filimoweblog&utm_medium=link&utm_campaign=linch&utm_term=content&utm_content=linch" }, { "type": "ilink", "text": "مصاحبه با روزی اودانل به بهانه بازی در سریال همین‌قدر می‌دانم که حقیقت دارد", "ref": "https://www.filimo.com/shot/rosie-o-donnell-interview/" }, { "type": "p", "text": "صحنه ابتدایی فیلم به معنای واقعی کلمه، همه اجزای کار حرفه‌ای کلیتون و فیلم‌بردارش را نمایان می‌کند: تاریکی مطلق و پخش شدن ترانه‌ای کودکانه از زبان پسری کوچک و سپس دبورا کر در میان تاریکی، با نوری بسیار اندک و موضعی ظاهر می‌شود؛ درواقع تمام جوهره فیلم را می‌بینیم: ارائه حسی صمیمی از معلم، همزمان با تاریکی مطلق و فراگیر پیرامونش.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کلیتون در تدوین هم با الهام از «مکانی در آفتاب» جرج استیونس، به عقیده بعضی از منتقدین، خیلی بیشتر از حد معمول آن دوران از دیزالو استفاده کرد. کلیتون استفاده از این دیزالوها را در راستای هدفش می‌دانست؛ او قصد داشت فیلمی «فضا محور» بسازد نه فیلمی «روایت محور». باوجوداینکه فیلم «بی گناهان» نامزد یکی دو جایزه بفتا شد ولی نقدهای آن‌چنان خوبی دریافت نکرد؛ البته منتقدانی مثل پالین کیل فیلم‌برداری و فیلم‌نامه را ستودند و دبورا کر یکسره تحسین شد ولی تلاش‌های کلیتون تا سال‌ها بعد دیده نشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "نقد و بررسی فیلم سرزمین رویایی | مارگو‌ رابی، سارق بانکی که راهزن قلب‌هاست", "ref": "https://www.filimo.com/shot/dreamland-review/" }, { "type": "p", "text": "امروزه، ارزش‌های «بی‌گناهان» به‌عنوان یکی از اولین نمونه‌های سینمای وحشت روانشناسانه تحسین می‌شود و معمولا جزو بیست‌وپنج فیلم وحشت تمام دوران قرار می‌گیرد. تماشای اثر متفاوت و تحسین‌برانگیز جک کلیتون را با کیفیت HD و دوبله‌ای درخشان، در فیلیمو از دست ندهید.", "ref": null } ]
null
original:گزارش سریال/عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
پالت رنگی سریال رهایم کن
[ { "type": "p", "text": "حس و حال فیلم، سبک و سلیقه فیلمساز، حس و حال هر صحنه به شکل مجزا و دوره‌ای که داستان فیلم در آن رخ می‌دهد و خیلی عوامل دیگر می‌تواند در ساخت پالت رنگی فیلم و سریال (مثل سریال رهایم کن) نقش داشته باشد اما به طور کلی اگر خوب دقت کرده باشید حتما متوجه شده‎اید که اغلب رنگ‌های سرد در فیلم‌های علمی تخیلی، معمایی و قتل، در برخی از فیلم‌های اکشن و درام استفاده می‌شود اما رنگ‌های گرم‌تر معمولا در کمدی‌ها، داستان‌های عاشقانه، داستان‌های خانوادگی و در برخی فیلم‌های درام استفاده می‌شوند و حتی ممکن است سکانس به سکانس متفاوت باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال رهایم کن نیز با تصاویر زیبا و طراحی صحنه و لباسی که سال‌های دهه ۱۳۵۰ را بازنمایی می‌کند، رنگ‌ها را به خدمت داستان خود درآورده و دنیای رنگی مخصوص به خودش را ساخته است. دنیایی که حاصل همکاری آرش رمضانی به عنوان فیلمبردار که نقش مهمی در رنگ تصاویر دارد، سهیل دانش اشراقی به عنوان طراح صحنه با تجربه سال‌ها کار هنری و تصویری، به همراه مارال جیرانی طراحی لباس که دو سیمرغ بلورین جشنواره فجر را در کارنامه خود دارد. ما هر هفته پالت‌های رنگی پلان‌های منتخب‌مان را با شما به اشتراک می‌گذاریم تا شما هم از دیدن نقش آفرینی رنگ در دنیای تصویر لذت ببرید.", "ref": "https://www.filimo.com/m/131383" }, { "type": "p", "text": "پالت رنگی قسمت سوم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پالت رنگی قسمت دوم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پالت رنگی قسمت اول سریال رهایم کن", "ref": null } ]
null
original:گزارش فیلم/گزارش سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
برندگان جوایز SAG 2023 معرفی شدند
[ { "type": "p", "text": "مراسم امسال انجمن بازیگران سینما SAG 2023 که به صورت زنده در صفحه یوتیوب نتفلیکس پخش شد، بدون میزبان (مانند چند سال گذشته) برگزار شد، اما کسانی که برای اهدای جوایز حاضر بودند شامل کوئینتا برانسون، اورلاندو بلوم، جیمز مارسدن، امیلی بلانت، حضور داشتند. جوایز SAG 2023 توسط بیش از ۱۲۰ هزار عضو SAG-AFTRA رأی گیری می شود. در این مراسم همچنین از سالی فیلد که جایزه SAG Life Achievement را دریافت کرد، قدردانی شد. برای دیدن لیست کامل بازیگرانی که تاج گذاری کردند ادامه مطلب را بخوانید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین گروه بازیگران فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بابیلون", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بنشی‌های اینشیرین", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همه چیز همه جا ناگهان", "ref": null }, { "type": "li", "text": "خانواده فیبلمن", "ref": null }, { "type": "li", "text": "زنان صحبت می کنند", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر مرد نقش اصلی فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آستین باتلر، الویس", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کالین فارل، بانشی های اینشیرین", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "برندان فریزر، نهنگ", "ref": "https://www.filimo.com/shot/143501/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%86%d9%87%d9%86%da%af-%d8%a2%d8%b1%d9%88%d9%86%d9%88%d9%81%d8%b3%da%a9%db%8c/" }, { "type": "li", "text": "بیل نای، زندگی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آدام سندلر، هاستل", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر زن نقش اصلی فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کیت بلانشت، تار", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ویولا دیویس، پادشاه زن", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آنا د آرماس، بلوند", "ref": null }, { "type": "li", "text": "دانیل ددوایلر، تایل", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "میشل یو، همه چیز همه جا ناگهان", "ref": "https://www.filimo.com/shot/124167/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%87%d9%85%d9%87-%da%86%db%8c%d8%b2-%d9%87%d9%85%d9%87-%d8%ac%d8%a7-%d9%86%d8%a7%da%af%d9%87%d8%a7%d9%86/" }, { "type": "p", "text": "بازیگر مرد نقش مکمل فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "پل دانو، فیبلمن ها", "ref": "https://www.filimo.com/shot/139174/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%88%d8%a7%d8%af%d9%87-%d9%81%db%8c%d8%a8%d9%84%d9%85%d9%86/" }, { "type": "ilink", "text": "برندان گلیسون، بنشی های اینشیرین", "ref": "https://www.filimo.com/shot/137712/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%a8%d9%86%d8%b4%db%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%db%8c%d9%86%db%8c%d8%b4%d8%b1%db%8c%d9%86/" }, { "type": "li", "text": "بری کیوگان، بنشی های اینشیرین", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کی هو کوان، همه چیز همه جا ناگهان", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ادی ردمین، پرستار خوب", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر زن نقش مکمل فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "آنجلا باست، پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه", "ref": "https://www.filimo.com/shot/135866/%d8%a8%d9%84%da%a9-%d9%be%d9%86%d8%aa%d8%b1-%d9%88%d8%a7%da%a9%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7-%d8%aa%d8%a7-%d8%a7%d8%a8%d8%af/" }, { "type": "li", "text": "هونگ چاو، نهنگ", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کری کاندون، بانشی های اینشیرین", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جیمی لی کورتیس، همه چیز همه جا ناگهان", "ref": null }, { "type": "li", "text": "استفانی هسو، همه چیز همه جا ناگهان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "گروه بدلکاری در یک فیلم سینمایی", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "آواتار: راه آب", "ref": "https://www.filimo.com/shot/122783/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%a2%d9%88%d8%a7%d8%aa%d8%a7%d8%b1-2-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af/" }, { "type": "li", "text": "بتمن", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بلک پانتر: واکاندار برای همیشه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تاپ گان: ماوریک", "ref": null }, { "type": "li", "text": "زن پادشاه", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "برندگان بخش تلویزیون", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین گروه بازیگران سریال درام", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بهتره با ساول تماس بگیری", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تاج", "ref": null }, { "type": "li", "text": "اوزارک", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جدایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نیلوفر سفید", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهترین گروه بازیگران سریال های کمدی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ابوت ابتدایی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بری", "ref": null }, { "type": "li", "text": "خرس", "ref": null }, { "type": "li", "text": "هک ها", "ref": null }, { "type": "li", "text": "فقط قتل در ساختمان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر مرد در یک فیلم تلویزیونی یا سریال", "ref": null }, { "type": "li", "text": "استیو کارل، بیمار", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تارون اگرتون، مرغ سیاه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سام الیوت، ۱۸۸۳", "ref": null }, { "type": "li", "text": "پل والتر هاوزر، مرغ سیاه", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ایوان پیترز، دامر", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر زن در یک فیلم تلویزیونی یا سریال", "ref": null }, { "type": "li", "text": "امیلی بلانت، انگلیسی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جسیکا چستین، جورج و تامی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جولیا گارنر، اختراع آنا", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ناسی نش، دامر", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آماندا سیفرید، انصراف", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر مرد سریال درام", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جاناتان بنکس، بهتر است با ساول تماس بگیرید", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جیسون بیتمن، اوزارک", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جف بریجز، پیرمرد", "ref": null }, { "type": "li", "text": "باب اودنکرک، بهتر است با سائول تماس بگیرید", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آدام اسکات، جدایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر زن سریال درام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جنیفر کولیج، نیلوفر سفید", "ref": null }, { "type": "li", "text": "الیزابت دبیکی، تاج", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جولیا گارنر، اوزارک", "ref": null }, { "type": "li", "text": "لورا لینی، اوزارک", "ref": null }, { "type": "li", "text": "زندایا، سرخوشی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر مرد در یک سریال کمدی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آنتونی کاریگان، بری", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بیل هدر، بری", "ref": null }, { "type": "li", "text": "استیو مارتین، فقط قتل در ساختمان", "ref": null }, { "type": "li", "text": "مارتین شورت، فقط قتل در ساختمان", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جرمی آلن وایت، خرس", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگر زن در یک سریال کمدی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کریستینا اپلگیت، مرده برای من", "ref": null }, { "type": "li", "text": "راشل برازناهان، خانم مایزل شگفت‌انگیز", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کوئینتا برانسون، ابوت ابتدایی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جنا اورتگا، چهارشنبه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ژان اسمارت، هکس", "ref": null }, { "type": "p", "text": "گروه بدلکاری در یک سریال تلویزیونی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "اندور", "ref": null }, { "type": "li", "text": "پسر ها", "ref": null }, { "type": "li", "text": "خانه اژدها", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ارباب حلقه ها: حلقه های قدرت", "ref": null }, { "type": "p", "text": "چیزهای غریب", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
اجازه می‌دهید بغل‌تان کنیم آقای هریسون فورد؟
[ { "type": "p", "text": "اگر این روزها دنبال سریال تروتازه و تماشایی می‌گردید که کمی حال و هوایتان را عوض کند، Shrinking یا روان شناس عجیب مطمئنا می‌تواند گزینه مناسبی باشد. سریالی سبک و مفرح که می‌توانید آخر شب و پس از یک روز کاری خسته‌کننده یا بین کارهای سنگین‌تان دقایقی را به دیدنش اختصاص دهید و فکر نکنید که چیزی از دست داده‌اید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "واقعیت این است که سرویس استریم +Apple TV برای ساختن یک سریال کمدی موفق کم نگذاشته و همه عواملی را که می‌تونسته به کار گرفته. جیسون سیگل که خودش هم نقش اصلی سریال را بازی می‌کند در واقع سازنده اصلی سریال است. او به عنوان نویسنده و بازیگر تقریبا همیشه برگ برنده سریال‌ها بوده بعد از سریال پربیننده How I Met Your Mother که آنجا هم بازی جیسون سیگل بسیار به چشم آمد. او با ساخت و بازی در فیلم‌هایی مثل Forgetting Sarah Marshall یا The Muppets حسابی برای خودش شهرتی به هم زده. اما اینجا بیل لاورنس و برت گلداشتاین نویسندگان سریال Ted Lasso هم به کمک جیسون سیگل آمده‌اند و انتظار همه این بوده که کار موفق از آب دربیاید. اگر تد لاسو را دیده باشید تایید خواهید کرد که یک سریال کمدی درجه یک است. با ایده‌هایی متفاوت و استثنایی که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفته و طرفداران خود را دارد. ( فصل جدید تد لاسو در روهای پیش رو منتشر خواهد شد و درباره‌اش خواهیم نوشت). اما به جمعی که بالا گفتیم باید یک آس برنده هم اضافه کنیم. هریسون فورد ۸۰ ساله که همچنان سرپاست و حتی در یک سریال طنز می‌تواند مبهوت‌کننده باشد.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "در Shrinking با چی طرفیم؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریال روان شناس عجیب ماجرای چند روانشناس و مشاور را را دنبال می‌کند که هر کدام مشکلات شخصی خود را دارند. اگر دقت کرده باشید روانشناس‌ها و فضای مشاوره‌شان زمینه بسیار مناسبی برای طنز فراهم می‌کند و در بسیاری از سریال‌های طنز، از همان تد لاسو گرفته تا بیگ‌بنگ‌تئوری و مثال‌های دیگر، بخشی از طنز ماجرا در بررسی شخصیت افراد و دیالوگ‌هایشان با روانشناس شکل می‌گیرد. حالا اینجا اصل داستان به یک کلینیک مشاوره منتقل شده که مدیرش هریسون فورد شخصا پارکینسون گرفته و قصه‌های خودش را دارد، جیسون سیگل یا جیمی جونز که یک جورهایی رد داده و جسیکا ویلیامر در نقش گبی هم نقش متعادل‌کننده را دارد. سریال در روابط بین این شخصیت‌های جالب و بیماران و نزدیکان‌شان می‌گذرد و با حوادثی که پیش می‌آید و دیالوگ‌هایی که رد و بدل می‌شود، لبخند را بر لب شما خواهد نشاند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "چرا سریال روان شناس عجیب را می‌بینیم؟", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "با وجود محبوب بودن سریال کمدی برای سرویس‌های استریم، پیدا کردن کارهایی که واقعا تماشایی باشند و به خصوص برای بیننده ایرانی ارتباط برقرار کردن با آنها و شوخی‌هایشان ممکن باشد، راحت نیست. به همین خاطر هر سال سریال‌های طنز زیادی به سبد پیشنهادی برای تماشاگرانی مثل ما اضافه نمی‌شود. جدا از این سریال Shrinking همه هوشمندی لازم را که از چند روانشناس توقع داریم در خود جا داده و همین که ارتباطات و چالش‌های آدم‌ها از سطح عوامانه فاصله می‌گیرد راضی کننده است.", "ref": "https://www.filimo.com/m/130755" }, { "type": "p", "text": "اما نقطه درخشان ماجرا احتمالا حضور خود حضرت فورد است. آمدن پیرمردی مثل هریسون فورد به سریال روان شناس عجیب شاید نتیجه جواب مثبتی باشد که سازندگان Kominsky Method ازحضور مایکل داگلاس در آن سریال گرفتند. وقتی دیدند داگلاس باشکوه چطور می‌تواند در سریالی جسورانه مثل کامینسکی متد شیرین و فوق‌العاده باشد و سریال را تبدیل به اثری محبوب کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بعید نیست که برای انتخاب هریسون فورد چنین معیارهایی در نظر گرفته شده باشد. اینجا هم ستاره فیلم‌های اکشن و جنگ‌های ستاره‌ای به خوبی در نقش تازه جواب داده و یخ سازندگان با این انتخاب گرفته. آنقدر که بعضی جاها آدم دلش می‌خواهد مشاور و رفیق یا پدری مثل فورد داشته باشد و حتی او رابلغل کند! اما خود داستان هم با توجه به جمع سناریست‌ها و تیم پشت سرش، انرژی خوبی دارد و سریال گلیم خودش را از آب می‌کشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سریالی که اوایل فروردین ۱۴۰۲ تمام خواهد شد و باید ببینیم فصل‌های بعدی هم خواهد داشت یا نه. نمی‌توانم از ذکر این نکته خودداری کنم که مثل اغلب کارهای طنز، بخشی از بار شوخی‌ها را سوژه‌های اروتیک و جنسی به دوش می‌کشد. قبول کنید که در ترجمه رسمی این سریال‌ها و در نسخه‌ پاستوریزه‌ای که در شبکه‌های نمایش خانگی ارائه می‌شود بخشی از شوخی‌ها از دست خواهد رفت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "چرا ممکن است از سریال روان شناس عجیب خوشتان نیاید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با همه تعاریفی که از Shrinking کردیم، باید اعتراف کنیم که دوز طنز و حتی کشش داستانی سریال در حد بهترین رقبای چنین ژانری نیست. تعداد اتفاقاتی که در هر اپیزود می‌افتد کم است و حجم لذتی که به بیننده می‌رسد در حد فوران و قهقهه نیست. با این سریال نه به اندازه تد لاسو به وجد خواهید آمد و نه به اندازه بیگ‌بنگ یا Shamless چشم‌هایتان از خنده پرآب خواهد شد. سریال در همه زمینه‌ها کمی بیشتر درام و خانوادگی است که البته همان وجه ممکن است کشش‌های خودش را داشته باشد، اما قاعدتا سازندگانش ترجیح می‌داده‌اند کارشان به عنوان سریالی کمیک به چشم بیاید و نظرات را جلب کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما نظر منتقدان متفاوت است. بعضی‌هایشان می‌گویند اگر هریسون فورد نبود اصلا نمی‌شد سریال روان شناس عجیب را تماشا کرد. بعضی‌هایشان هم معتقدند کار نقاط اوج زیاد و شوخی‌های دیوانه‌کننده‌ای ندارد و ستایش کردنش سخت است. با همه اینها Shrinking از راتن تومیتوز امتیاز ۸۲ گرفته، از متاکریتیک ۶۸ و از IMDB امتیاز ۷.۸. قبول کنید امیتیازات کمی نیست. اگرچه در نهایت این سلیقه شماست که رای نهایی را صادر خواهد کرد و همه این امتیازات کشک است.", "ref": null } ]
null
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
معرفی و نقد فیلم استخوان‌ها و همه
[ { "type": "p", "text": "خلاصه داستان استخوان‌ها و همه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم استخوان‌ها و همه را اینطور می‌شود تعریف کرد؛ در آمریکای دهه ۸۰ و عصر ریگان بسر می‌بریم. جایی که یک پدر مجرد، فرانک یرلی، هنگامی که می‌بیند توانایی کنترل کردن تمایلات آدمخوارانه دختر نوجوانش مارن را ندارد او را رها می‌کند. از اینجا به بعد مارن به کمک همنوع آدمخوار خود لی (تیموتی شالامی)، به دنبال مادرش و شناخت بهتر خود است. در حالیکه بنظر می‌رسد یک آدمخوار مسن به نام سالی در تعقیب آن‌ها است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگران فیلم استخوان‌ها و همه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تیلور راسل در نقش مارن یرلی، زن جوان مسئله‌داری که بخاطر تمایلات آدمخوارانه‌اش در آوارگی زندگی می‌کند، حضور دارد. راسل اولین‌بار با بازی در نقش جودی رابینسون در سریال علمی تخیلی گمشده در فضا از نتفلیکس مورد توجه قرار گرفت. او همچنین بخاطر بازی در مجموعه فیلم‌های ترسناک روانشناختی اتاق فرار و فیلم تحسین شده امواج تری ادوارد شولتز شناخته می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تیموتی شالامی نیز شخصیت لی، جوان بی‌خانمان و همزاد آدمخوار مارن را به تصویر کشیده است که در طول داستان فیلم عاشق او می‌شود. شالامی با بازی در فیلم مرا با نامت صدا کن گوادانینو در سال ۲۰۱۷ به شهرت رسید و در بخش بهترین بازیگر مرد نامزد اسکار شد. او از آن زمان در فیلم‌های مطرحی مانند گزارش فرانسوی وس اندرسون و تلماسه دنی ویلنوو حضور پیدا کرده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مارک رایلنس نقش یک آدمخوار باتجربه‌تر و مرموز را بازی می‌کند. رایلنس که سابقه همکاری با استیون اسپیلبرگ در فیلم‌هایی مانند پل جاسوس‌ها و بازیکن شماره یک آماده را دارد و برای اولی اسکار بهترین بازیگر مکمل مرد را دریافت کرده است، در نقش شخصیت سالی حضوری ترسناک و خارق‌العاده دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مایکل استولبارگ در دومین همکاری‌اش با گوادانینو و شالامی پس از مرا با نامت صدا کن در استخوان‌ها و همه شخصیت جیک را به تصویر می‌کشد. شخصیتی که مارن و لی در سفرشان با او ملاقات می‌کنند. دیوید گوردون گرین فیلمساز که با ۳ گانه هالووین اخیر شناخته می‌شود در نقش شخصیت برد، همراه انسانی جیک، حضور دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کلویی سونی در نقش جنل یرلی، مادر مارن، حضوری کوتاه اما بااهمیت دارد. آندره هلند، جسیکا هارپر، آنا کاب، شان بریدجرز، جیک هوروویتز و فرانسیسکا اسکورسیزی – دختر مارتین اسکورسیزی -، از دیگر بازیگران استخوان‌ها و همه هستند.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "حضور در جشنواره‌های فیلم استخوان‌ها و همه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "استخوان‌ها و همه برای اولین‌بار در هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز در کنار ۲۲ فیلم دیگر در بخش رقابتی این جشنواره به نمایش درآمد. البته پس از این، فیلم در جشنواره فیلم نیویورک نیز پخش شد. همچنین این فیلم از ۲۳ نوامبر ۲۰۲۲ توسط ام‌جی‌ام و یونایتد آرتیستس اکران رسمی خود را در سینماها آغاز کرد. برادران وانر امتیاز پخش بین‌المللی فیلم را در همه جا بجز زادگاه گوادانینو یعنی ایتالیا به عهده دارد. باتوجه به موفقیت‌های قبلی گوادانینو در فصل جوایز – مرا با نامت صدا کن که نامزد ۴ جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد – و اکران استخوان‌ها و همه در زمان مناسب – در میانه فصل جوایز -، احتمالا باید منتظر موفقیت‌های دیگری برای او باشیم.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "تولید فیلم در چه زمانی و در کجا اتفاق افتاد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلمبرداری استخوان‌ها و همه در ۲۸ مه ۲۰۲۱ در سینسیناتی اوهایو آغاز شد. گفته می‌شود در طول فیلمبرداری خودروهای چند تن از عوامل و اقلام مختلفی از جمله اسلحه، پول نقد، لباس و وسایل دیگر به سرقت رفته‌اند. در پی این اتفاقات، سازندگان ۵۰ هزار دلار از شورای شهر برای افزایش حفاظت دریافت کردند. فیلمبرداری در نهایت بطور رسمی در ۲۲ ژوئیه به پایان رسید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم استخوان‌ها و همه", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "پلی لیست | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جک کینگ | علی رغم همه صحنه‌های پر از خون و دریدن دل و روده و ولع حریصانه برای خوردن، در اینجا با داستانی سرشار از رمانتیسم خارق‌العاده مواجه هستیم. در نهایت این یک قصیده جنون‌آمیز است برای تسلیم کردن خود به کسانی که دوستشان دارید؛ با استخوان‌ها و همه‌چیزتان.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "اسکرین اینترنشنال | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "لی مارشال | در نهایت، عشق ورزیدن و خوردن، خواستن و بلعیدن به گونه‌ای با هم تلاقی پیدا می‌کنند که همزمان هولناک و جذاب، تفکر برانگیز و بطرز عجیبی تاثیرگذار هستند.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "ان‌ام‌ئی (نیو میوزیکال اکسپرس) | امتیاز:۸۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نیک لوین | گوادانینو در سراسر فیلم به شکل جسورانه و البته موفقیت‌آمیزی صحنه‌های گاه خشن و دردناک و دلهره‌آور فیلم را با لحظات صمیمانه واقعی متعادل می‌کند.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "راجر ایبرت | امتیاز:۷۵ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارلوس آگیولار | استخوان‌ها و همه در بیش‌تر مدت زمان خود به عنوان تجربه‌ای مجذوب‌کننده و قدرتمند ظاهر می‌شود. فیلمی که به راحتی می‌توان مجذوب تصاویر باشکوه آن، شیمی باورنکردنی زوج بی‌ثباتش و حتی بی‌پروایی هیجان‌انگیز سکانس‌های گرافیکی‌اش شد.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "مجله آتلانتیک | امتیاز: ۵۵ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دیوید سیمز | استخوان‌ها و همه، علی رغم خشونت تکان‌دهنده و جلوه‌های بصری خیره‌کننده‌ای که معمولا با پروژه‌های گوادانینو همراه هستند، اغلب به شکل ناامیدکننده‌ای بی‌روح و خالی از هیجان بنظر می‌رسد.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "ولچر | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بیلگه ابیری | چیزهای لذت‌بخش استخوان‌ها و همه، تصادفی و متاسفانه مقطعی هستند. فیلم هرگز به شکل یک کل منسجم درنمی‌آید، زیرا حتی وقتی که مسیر فیلم‌های جاده‌ای و عاشقانه را در پیش می‌گیرد، هرگز به شور و انرژی‌ای واقعا روح‌بخش دست پیدا نمی‌کند.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "Reelviews | امتیاز:۳۸ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جیمز براردینلی | مشکل استخوان‌ها و همه این نیست که منزجرکننده یا زننده و منحرف است. بلکه یک تقلای کسالت‌بار است.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "چکیده‌ای از نقد فیلم استخوان‌ها و همه از سایت امپایر", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جان نیوجنت | استخوان‌ها و همه در نگاه اول مانند یک تجربه جدید در مجموعه فیلم‌های خون‌آشامی بنظر می‌رسد. به بیان دقیق‌تر، قهرمانان  هفتمین فیلم لوکا گوادانینو نوعی هیبرید خون‌آشام و آدامخوار هستند که به یک‌ اندازه خون و گوشت می‌خورند و توانایی بوییدن یک‌دیگر را دارند. اما گوشتخواری در واقع فقط نیمی از داستان فیلم را شکل می‌دهد. در حقیقت مانند کتاب کامیل دی‌آنجلیس که فیلم بر اساس آن ساخته شده، این داستانی آهسته‌سوز است که با خشونت و شفقت روایت می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این داستانی است که می‌توان آن را همانطور که هست و بدون نیاز به خوانش‌های جزئی‌تر پذیرفت. گوادانینو در اینجا برخلاف آخرین تجربه ژانری خود یعنی فیلم جاه‌طلبانه اما گمراه شده سوسپیریا، فقط به انتقال یک پیام به مخاطبان فکر نمی‌کند. استخوان‌ها و همه، یک مطالعه شخصیت درباره انسانی‌ترین احساسات و امیال است که از یک ذائقه غیرانسانی و بی‌رحمانه بهره می‌برد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تیلور راسل در نقش مارن حضوری جذاب و باورپذیر دارد و داستان فیلم را با یک انرژی خالص حساب نشده پیش می‌برد. او در نقشی بسیار جوان‌تر از سن واقعی‌اش بازی می‌کند، اما همان سادگی فریبنده‌ای را نشان می‌دهد که تیموتی شالامی را در مرا با نامت صدا کن به یک ستاره تبدیل کرد. شالامی که در اینجا دوباره در کنار گوادانینو قرار گرفته است، یک مرد تقریبا باتجربه‌تر و بزرگ‌تر را به تصویر می‌کشد. یک آدمخوار کارکشته‌تر که فوت و فن‌های لازم را به مارن آموزش می‌دهد و با یک‌دیگر یک زندگی خانه بدوشی را در جاده‌ تجربه می‌کنند و یک شیمی پرشور را به اشتراک می‌گذارند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در داستان‌های آدمخواری تمثیل‌های بیرونی مختلفی را می‌توانید تفسیر کنید. به عنوان نمونه در ابتدای فیلم، مارن در یک خانه سیار فرسوده تکخوابه زندگی می‌کند و بنظر می‌رسد به دوستان ثروتمند و سفیدپوست شهرکشان حسادت می‌کند. اضطرابی نژادی و طبقاتی که ظاهرا با خونخواهی او همپوشانی دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما این داستانی است که می‌توان آن را همانطور که هست و بدون نیاز به خوانش‌های جزئی‌تر پذیرفت. گوادانینو در اینجا برخلاف آخرین تجربه ژانری خود یعنی فیلم جاه‌طلبانه اما گمراه شده سوسپیریا، فقط به انتقال یک پیام به مخاطبان فکر نمی‌کند. استخوان‌ها و همه، یک مطالعه شخصیت درباره انسانی‌ترین احساسات و امیال است که از یک ذائقه غیرانسانی و بی‌رحمانه بهره می‌برد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "گوادانینو همچنین به واکنش‌های متفاوت نسبت به امیال غیرعادی علاقه دارد. هرکسی اصول اخلاقی خاص خود را دارد. مایک استولبارگ نقش یک آدم روستایی را بازی می‌کند که از خوردن استخوان‌های انسان طرفداری می‌کند، در حالیکه مارک رایلنس به عنوان یک آدمخوار تنها که ققط آدم‌های تقریبا مرده را می‌خورد اجرایی دقیق ارائه می‌دهد که به همان اندازه که بطرز نفرت‌انگیزی هراس‌آور بنظر می‌رسد به شکل ناخوشایندی خنده‌دار است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "گوادانینو در بیش‌تر فیلم زیبایی خارق‌العاده‌ای را در مناظر غرب میانه آمریکا به تصویر می‌کشد، بنابراین تقریبا مایه شرمساری است که آخرین پرده فیلم بیش‌تر متکی به فرمول‌های آشنای ژانری است. اما اینگونه انحرافات به ندرت در فیلم اتفاق می‌افتد. این یک فیلم عاشقانه ویرانگر است که همزمان که به سادگی احساس تهوع به شما می‌دهد، قلبتان را نیز به درد می‌آورد. استخوان‌ها و همه در جاهایی شبیه یک گرگ‌ومیش (Twilight) هنری، در بخش‌هایی یک عاشقانه دوران بلوغ به سبک جان هیوز، در زمان‌هایی یک ریمیکس آدمخوار بانی و کلاید (Bonnie And Clyde) و در لحظاتی یک سفر جاده‌ای خیال‌انگیز به سبک ویم وندرس است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "امتیاز سایت های سینمایی به فیلم استخوان‌ها و همه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "صحبت‌های کارگردان و بازیگران فیلم استخوان‌ها و همه", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "لوکا گوادانینو: من ادبیات آمریکا خوانده‌ام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من ادبیات آمریکا خوانده‌ام. من از این ایده آگاه بودم که بیایان و شهرنشینی (تمدن) دو نیرویی هستند که در آمریکا با یک‌دیگر در کشمکش‌اند. به هرمان ملویل، استیون کرین و ادگار آلن پو فکر کنید. برای من به عنوان یک ایتالیایی آمدن به آمریکا و دیدن این تنش حتی اکنون لذتبخش بود. در عین حال، من تمام تضادهای بزرگ این کشور شگفت‌انگیز را کشف کردم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من معتقدم افرادی در سراسر جهان هستند که چنین شرایطی دارند و هر از چند گاهی با میل به خوردن افراد دیگر تحریک می‌شوند. اما من به شکل روشنفکرانه به آن فکر نکردم. بلکه آن را به شکل یک داستان دیدم. مانند زمانی که در پایان یک روز طولانی زمستانی در خانه با دوستانتان داستان‌های ترسناک می‌گویید و شروع به باور آن‌ها می‌کنید. منم اینطور هستم. به این داستان باور داشتم. بعد از اینکه فیلم را برای مخاطبان نمایش دادم، آن‌ها شروع به بحث درباره استعاره کردند. من هنوز متوجه نشده‌ام استعاره آن چیست، مگر اینکه بخواهیم بگوییم این داستان آدمخواری، استعاره‌ای برای مالکیت کامل بر شخصی است که دوستش دارید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هنگام ساخت استخوان‌ها و همه به آن‌ها در شب زندگی می‌کنند نیکلاس ری و آثار عکاس و هنرمند بزرگ ویلیام اگلستون فکر می‌کردم.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "تیموتی شالامی: یک داستان قدرتمند درباره انزوا بود", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این به همان اندازه که یک داستان بلوغ درباره شخصیت مارن با بازی فوق‌العاده تیلور راسل است یک فیلم عاشقانه نیز محسوب می‌شود. هنگامی که فیلمنامه را با لوکا و دیوید توسعه دادیم، اوج کووید بود. من فکر می‌کنم چیزی که آن را به همه ما مرتبط می‌کرد، منزوی شدن بود… . فکر می‌کنم چیز بسیار قدرتمندی در داستان‌های درباره انزوا وجود دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من احساس می‌کردم که کانیبالیسم و وضعیت غذا خوردن آن‌ها یا استعاره‌ای قوی از آسیب‌های دوران کودکی و اعتیاد است و یا فقط نشان‌دهنده چیزی است که نمی‌توانی آن را کاملا معنا کنی و یا از بودن آن احساس شرم می‌کنی. من جذب این شخصیت شدم، زیرا احساس می‌کردم که او رویاهای بسیاری در خود دارد و باور دارد که واقعا فهمیده است چگونه برای زنده ماندن در این شرایط با سیستم بازی کند. اما بزرگ‌ترین آسیب‌پذیری او، مانند همه آدم‌هایی که زمان زیادی را تنها می‌گذرانند، عشق واقعی است.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "تیلور راسل: آنچه که ما را بهم پیوند می‌زند این احساس است که آیا من تنها هستم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من به دلایل واضح تجربیاتی مانند مارن در زندگی‌ام نداشته‌ام، اما در رابطه با آن بخش انسانی‌اش قطعا چیزی در مارن است که با آن ارتباط دارم. آنچه که ما را بهم پیوند می‌زند این احساس است که آیا من تنها هستم؟ آیا من تنها کسی هستم که این احساس را دارم؟ و اینها مضمامینی هستند که از جوانی تا بزرگسالی و همینطور شاید تا پیری ادامه پیدا می‌کنند. من از این طریق با او احساس نزدیکی کردم. قطعا چیزهای دیگری هم وجود داشت، اما آن‌ چیزهای دیگر برای من کمی مرموزتر و ناشناخته‌تر بودند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وبسایت میانگین امتیاز IMDB ۷.۱ از ۱۰ کاربران متاکریتیک ۷.۳ از ۱۰ منتقدان راتن تومیتوز ۵۶ درصد بر اساس ۱۶ نقد کاربران راتن تومیتوز هنوز نمره‌ای ثبت نشده است منتقدان متاکریتیک ۷۴ درصد براساس ۵۳ نقد", "ref": null } ]
null
original:گفت‌وگوی سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
سناریوی سریال آخرین بازمانده ما شگفت‌زده‌مان کرد
[ { "type": "p", "text": "چرا تصمیم گرفتید در ساخت این سریال با «اچ‌بی‌او» همکاری کنید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پدرو پاسکال : باید بگویم که در ابتدای کار، کریگ میزن بود و «اچ‌بی‌او». پیش از این‌که بازی در این نقش را قبول کنم چیزی در مورد بازی ویدیویی آخرین بازمانده از ما نشنیده بودم؛ اما اولین نسخه‌های سناریو که به دستم رسیدند به نظرم حیرت‌انگیز آمدند. برایم خیلی جالب و حتی الهام‌بخش بود که متوجه شدم منبع الهام داستان یک بازی ویدیویی غوطه‌ورکننده است. سناریوهای کریگ، دیدار با خود او و دانستن سطح کیفی داستان‌گویی‌ای که از عهده «اچ‌بی‌او» برمی‌آید، دلایل اصلی من برای پذیرش این پیشنهاد بودند؛ و بعدش هم که همین‌طور استعداد پشت استعداد از راه می‌رسید و به پروژه ملحق می‌شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بلا رمزی : سناریوها که بهترین نمونه‌هایی بودند که من تا امروز خوانده‌ام. بماند که خواندن‌شان به تجربه‌ای معنوی هم بدل شد! وقتی سناریوهای جدید از راه رسیدند باید مستقل می‌شدم و کسی با من صحبت نمی‌کرد تا بتوانم آن‌ها را هضم کنم. خیلی خوب بودند! واقعا مثل این بود که برای یک ساعت از پیرامونم جدا می‌شدم؛ و همان موقع فکر کردم که خیلی خوب به تصویر برگردان خواهند شد. به همین خاطر فکر کردم که فرصت واقعا خوبی است. من از خودم فیلم آزمون بازیگری گرفتم که معمولا ۹۸ درصد موارد، این فیلم‌ها را فراموش می‌کنم؛ اما این بار در ذهنم باقی ماند و واقعا می‌خواستم که این نقش را به دست بیاورم چون داستان خیلی خوبی بود و این پروژه خالقان بزرگی هم داشت. اسم بازی ویدیویی را شنیده بودم ولی آن را بازی نکرده بودم. کار کردن با چنین گروهی شگفت‌انگیز بود از جمله با پدرو پاسکال!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بلا، بازی ویدیویی را انجام ندادی چون نمی‌خواستی از بازی اشلی جانسن تاثیر بگیری؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رمزی : بله. در تماسی مجازی که با کریگ و نیل داشتم پرسیدند که بازی ویدیویی را بازی کرده‌ام یا نه. وقتی گفتم نه، فقط گفتند: «از این به بعد هم بازی نکن.» چون می‌خواستند از من مراقبت کنند و نمی‌خواستند احساس کنم که باید از بازی و شمایل خاص الی در آن نمونه‌برداری کنم. به‌علاوه، آن‌ها به ما اعتماد کردند. کریگ و نیل گفتند که اشلی و تروی بِیکر (که در بازی نقش جول را بازی کرده) مرجعی نداشتند که چطور الی و جول باشند؛ اما احساس کردم اِلی پیش از این بخشی از من بوده است؛ او یکی از پوست‌هایم بود. البته کمی هم از دستورها سرپیچی کردم و بعضی از گیم‌پلی‌ها را تماشا کردم چون خیلی خوب بودند. داشتن چنین مرجعی سودمند بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پدرو، به عنوان مردی که در این داستان مسئول جابه‌جایی بچه‌های بسیار مهمی می‌شود، شخصیت جول تنها شمایل پدری‌ای نیست که در کارنامه‌ات نقشش را بازی کرده‌ای. بزرگ‌ترین تفاوت میان جول و شخصیتی مثل مندلورین – زمانی که به شکل غیرمنتظره‌ای در جایگاه پدر قرار می‌گیرند – چیست؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پاسکال : هر دوی این شخصیت‌ها خیلی خیلی بدخلق هستند، این‌طور نیست؟ و شمایل‌هایی بی‌میل، سرسخت و پوست‌کلفتی به نظر می‌رسند که هر یک زره خاص خودشان را دارند. هرچه بیشتر بگویم، تفاوت کم‌تری میان آن‌ها باقی می‌ماند. فکر می‌کنم برای شخصیتی مثل جول، مصالح فراوان و غنی‌ای برای پژوهش و کسب آمادگی وجود دارد. در ضمن، تجربه ایفای نقش چنین شخصیتی که قرار است از مردی پوست‌کلفت دوباره به انسانی بدل شود که تجربه احساسی داشته باشد – و این اتفاق به‌واسطه یک رابطه روی می‌دهد – می‌تواند خودش را به اشکال متفاوت و پرشماری از داستان‌گویی نشان دهد. لزوما نمی‌دانم باید به چه ویژگی متفاوتی در ایفای این نقش اشاره کنم، سوای این‌که نقش جول برای من بسیار پربار بود و می‌دانم هر چیزی درباره او مستقیم به رابطه‌اش با الی وابسته است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بلا، با در نظر گرفتن مصونیت الی در برابر گازگرفتگی کلیکرها، فکر می‌کنی شخصیت تو اوایل مسیر به اهمیت خودش پی برده است؟ یا متوجه است که چه نقشی را می‌تواند در نجات بشر بازی کند؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رمزی : به نظرم او متوجه است و زمانی که آدم‌های بیشتری به دلیل شیوع این ویروس می‌میرند، از جمله کسانی که رابطه‌ای با آن‌ها برقرار کرده، بیشتر هم می‌فهمد. وقتی برای اولین بار او را می‌بینیم، تازه چنین تجربه‌ای را پشت سر گذاشته و کسی را از دست داده است که برایش خیلی خیلی عزیز بوده. بر این اساس فکر می‌کنم او بار مسئولیتش را خوب درک می‌کند. او بیش از هر چیزی می‌خواهد که این اتفاق واقعا افتاده باشد چون به دلیلش برای زندگی کردن و زنده ماندن بدل شده و حالا می‌خواهد بشریت را نجات دهد. از سوی دیگر، این فکر و مسئولیت به‌قدری بزرگ است که فکر نمی‌کنم برایش ممکن باشد کاملا آن را بفهمد و هضم کند یا اصلا هر کسی بتواند بار آن را به‌طور کامل درک کند؛ اما به لحاظ فردی، مطمئنا او بار احساسی‌اش را حس می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پدرو، چطور می‌خواستی روی تفاوت‌های کوچکی تاکید کنی که جول در روزگار پیش از شیوع ویروس و پس از آن – به عنوان کسی که سال‌هاست در جهانی پساآخرالزمانی زنده مانده – پیدا می‌کند؟ که موهای خاکستری یکی از نشانه‌های ظاهری آن است. از کارها و رفتارهای کوچکی بگو که تو به این شخصیت اضافه کردی.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پاسکال : تجربه سحرآمیزی بود بازی در قالب شخصیتی که از یک زندگی عادی شروع می‌کند و سپس لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در همان ابتدای داستان برایش روی می‌دهد. ما با همکاری گروه فوق‌العاده چهره‌پردازی، آرایش مو و طراحی لباس توانستیم پرتره تمام‌عیاری در باب از دست دادن و فقدان و زنده ماندن خلق کنیم. ظاهر من شامل مولفه‌های بسیار متعددی می‌شود که همگی در خدمت تغذیه احساس درونی‌ام قرار گرفتند. من شیفته این بخش از نقشم شدم چون اگر این موهای خاکستری و شمایل و پوست چروک‌خورده، سوخته و آسیب‌دیده را به دست نمی‌آوردم، احتمال داشت که نتوانم تجربه این شخصیت را احساس کنم و در نتیجه، ندانم که چطور باید این شخصیت را بازی کنم. همه چیز به درآوردن و جمع کردن این جزییات درباره شخصیت برمی‌گشت تا تاثیری را که لازم بود بر او و در واقع من به عنوان بازیگرش بگذارند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بلا، چقدر زمان برد تا بتوانی این‌طور با چاقوی ضامن‌دار کار کنی و به‌اصطلاح قلق آن دستت بیاید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رمزی : چند بار خودم را با چاقو زدم اما خوش‌بختانه یک چاقوی پلاستیکی داشتیم که واقعا تیز نبود و اتفاقی برایم نیفتاد؛ اما تمرین کردن با چاقو را خیلی زود یا در اولین فرصت شروع نکردم. راستش را بخواهید همان روزی دست به کار شدم که باید این صحنه را بازی می‌کردم. انگار تازه به صرافت افتاده بودم و با خودم می‌گفتم: «وای، باید با این تمرین می‌کردم.» اما مشکلی به وجود نیامد چون تدوین کار خودش را کرد! لازم نبود در کار کردن با چاقو خیلی خوب باشم. فقط باید چند بار انجامش می‌دادم و آن‌ها در تدوین تکرارش کردند یا به هر روشی که می‌شد به کیفیت مورد نظرشان رسیدند. واقعا باحال بود. ازش لذت بردم؛ اما فکر نمی‌کنم مهارتی باشد که بخواهم آن را کامل کسب کنم و بعد از این هم با چاقو سروکار داشته باشم. همان روز لازم شد و بعدش به‌سرعت از آن دور شدم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "منابع: کریستینا ردیش از «کولایدر» و ریچارد آگِستین از «آگِستمَن»", "ref": null } ]
null
original:عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
عکس های هر کسی یا روز می‌میرد یا شب من شبانه روز
null
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
فصل عشق و گستاخی
[ { "type": "ilink", "text": "حالا و با نمایش ۲ قسمت از سریال تازه به نمایش درآمده « رهایم کن »، به راحتی می‌توان مسیر پیشرفت و پختگی شهرام شاه‌حسینی را در مقام کارگردان احساس کرد. او که پیش از این با سریال پر مخاطب و جذابی چون «می‌خواهم زنده بمانم» توانایی‌های بالقوه خود را در تولید آثاری برای شبکه نمایش خانگی به علاقمندان جدی سینما نشان داده بود، این بار نیز با اتکا به فیلمنامه و متنی در خور اعتنا،  چنان تسلط و مهارت تحسین‌برانگیزی در اجرا و فضاسازی صحنه از خود نشان می‌دهد که کمی دشوار است باور کنیم، کارگردانی که با میزانسن‌های سنجیده و روانش در صحنه‌های گوناگون، می‌تواند مخاطب را با خودش درگیر کند، همان فیلمسازی است که در کارنامه کاری‌اش آثار فراموش شده‌ای چون: «کلاغ‌پر» و « هفته‌ای یکبار آدم باش» به چشم می‌خورد.", "ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86" }, { "type": "p", "text": "نگاهی به ۲ قسمت ابتدایی سریال رهایم کن، در کنار یادآوری مجموعه خاطره‌انگیز و جذابی چون می‌خواهم زنده بمانم، زمینه مناسب کار در شبکه نمایش خانگی را به ما نشان می‌دهد که فارغ از ضوابط دست و پا گیر تلویزیون، می‌تواند توانایی و استعداد فیلمسازانی چون شهرام شاه‌حسینی را شکوفا کرده و کارگردان قابل اعتماد دیگری را به سینمای ما معرفی کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رهایم کن با صحنه تاثیرگذار و غافلگیرکننده‌ای شروع می‌شود که گریه‌ها و ضجه‌های نغمه (آزاده صمدی)  در کنار بی اعتنایی و قاطعیت حاتم (با بازی محسن تنابنده) خبر از درامی دلهره‌آور و پر ماجرا می‌دهد که می‌تواند تماشاگر را تا انتها با خود همراه کند. شاید برگ برنده نویسندگان فیلمنامه آن جایی باشد که بر خلاف سیستم سریال‌سازی معمول این سال‌ها که با وارد کردن شخصیت‌های فرعی بلاتکلیفی که هیچ تاثیری در روند داستانی و پیشبرد درام مرکزی مجموعه ندارند (و صرفا بعنوان راه حلی فریبنده برای رساندن زمان تقریبی هر قسمت از سریال به استاندارد لازم برای پخش در نظر گرفته می‌شوند تا بتوانند ضعف‌های ناشی از داستان نحیف و لاغر خود را هم بپوشانند) با داستانی پروپیمان به سراغ مخاطب آمده که هر کدام از کاراکترها را درگیر یک ماجرای خاص نشان می‌دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رهایم کن با چند خط داستانی مجزا که به شکلی موازی در کنار یکدیگر روایت می‌شوند، از همان ابتدا مخاطب را با خود همراه کرده و در طول مدت زمان یک ساعته هر قسمت، با گریزی که به داستان‌ها و ماجراهایی که هر کدام از کاراکترها با آن درگیر هستند می‌زند، مانع از خستگی و کسالت تماشاگر شده و او را برای دنبال کردن سرنوشت شخصیت‌ها، مشتاق می‌کند. داستان رابطه حاتم با نغمه، پسر معلول، رابطه حاتم با مارال، اشتیاق افسانه برای روبرو شدن با یک خواننده پر طرفدار، ماجرای معدن و دخالت دولت و حرص و طمعی که میان کارگران معدن وجود دارد و کاراکتر یونس که قرار است پدیده مبارزات سیاسی مسلحانه دردوران پهلوی را نمایندگی کند، همه و همه باعث شده که تماشاگر با ماجراهای متعددی که حول محور یک خانواده بزرگ در جریان است همراه شده و نسبت به سرنوشت تک‌تک کاراکترها کنجکاو باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در این بین کارگردانی روان شهرام شاه حسینی که با میزانسن‌هایی حساب شده و حرکات دوربینی که متناسب با فضای صحنه و حالات روحی شخصیت‌ها به حرکت در می‌آید، نکته در خور اعتنایی است که او را در فاصله‌ای بعید از سریال‌هایی که برای تلویزیون ساخته است به ما معرفی می‌کند. صحنه گفت‌وگوی حاتم و مارال که به دیالوگ گویی دونفره در دل تاریکی پیوند می‌خورد یکی از سینمایی‌ترین و جذاب‌ترین لحظه‌های مجموعه را رقم می‌زند که گویی این صدای جرقه کبریت است که می‌تواند شعله عشقی توام با حجب و حیا را میان یک زن و مرد روشن کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "دیالوگ‌نویسی هوشمندانه رهایم کن که در کنار شخصیت‌پردازی کاراکترها می‌تواند میزان تیزفهمی و زیرکی هر کدام از آن‌ها را به تماشاگر نشان دهد، از جمله نقاط قوتی است که در این روزهای پر ترافیک سریال‌سازی کمتر به آن اهمیت داده می‌شود. نگاهی به گفت‌وگوهای میان حاتم و نیروهای دولتی که برای بستن معدن به دفتر او آمده‌اند و یا دیالوگ‌های رد و بدل شده میان یونس و هاتف که در هنگام نشانه رفتن تفنگ، یونس از او می‌پرسد:  چی میخوای بشنوی؟ و جواب دراماتیک هاتف که می‌گوید: چیزی که مجاب بشم نکشمت، همه نشان از دقت و وسواس تیمی دارد که برای احترام به مخاطب و درگیر کردن او با قصه‌هایی پر کشش، اقدام به ساخت مجموعه‌ای کرده‌اند که برای تماشاگرش جذابیت‌های بسیاری به همراه دارد.", "ref": null } ]
null
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
معرفی و نقد فیلم هناس
[ { "type": "p", "text": "خلاصه داستان فیلم هناس", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم هناس روایتگر ماجرایی عاشقانه در تلاطم یک زندگی است؛ این فیلم به نوعی روایتگر قصه زنی است که زندگی‌اش را در آستانه فروپاشی می‌بیند و به دلیل مورد تهدید قرار گرفتن خانواده‌اش، دچار تشویش‌ها و نگرانی‌های درونی می‌شود و تلاش‌های عاشقانه‌ای برای بیرون کشیدن زندگی‌اش از تشویش و تلاطم‌ می کند… این فیلم روایت بخش‌هایی از زندگی شهید داریوش رضایی نژاد است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگران و عوامل هناس", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مریلا زارعی و بهروز شعیبی، وحید رهبانی، سیاوش طهمورث، سولماز غنی، امین میری، علیرضا نایینی و بازیگر خردسال کوثر حیدری در فیلم هناس بازی می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کارگردان: حسین دارابی / تهیه کننده: محمدرضا شفا / مدیر فیلمبرداری: مجید گرجیان / چهره‌پرداز: سیامک احمدی / طراح صحنه: بهزاد جعفری / طراح لباس: سوسن نوروزی / تدوین: سیاوش کردجان / صدابردار: امیر شاهوردی / صداگذار: آرش قاسمی / موسیقی: فردین خلعتبری / جلوه‌های میدانی: آرش آقابیگ / جلوه‌‌های بصری: محمد لطفعلی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تیزر فیلم هناس", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نظر منتقدان درباره فیلم هناس حسین دارابی", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "سید آریا قریشی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در مقایسه با دیگر آثار استراتژیکِ ساخته‌شده توسط نهادهای عمومی در سال‌های اخیر، می‌توان از چند جنبه برای «هناس» اعتبار قائل شد. دارابی و همکارانش زاویه دید جدیدی – در مقیاس این شکل از سینما و در سطح سینمای ایران – برای روایت داستان انتخاب کرده‌اند؛ بیش از اکثر همکاران‌شان سعی کرده‌اند تا داستان را از زاویه‌ای «ملّی» (و نه «حزبی») مطرح کنند؛ و کمتر از دیگر نمونه‌های مشابه به‌سمت شعارزدگی رفته‌اند. با این وجود هناس هم به یک فیلم ازدست‌رفته تبدیل می‌شود. ما قرار است داستان بخش‌هایی از زندگی شهید داریوش رضایی‌نژاد را با محوریت همسرش، شهره پیرانی تماشا کنیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شهره نگران فعالیت‌های همسرش است و سعی می‌کند او را ترغیب به تغییر مسیر کاری‌اش کند. تا حدود دقیقه ۳۰، فیلم افتان و خیزان به پیش می‌رود اما از جایی که شهره سعی می‌کند شخصا ماجراهایی را پیگیری کند، فیلم به‌طور کامل از دست می‌رود. مهم‌ترین بی‌منطقی فیلم این است که – با در نظر گرفتن این نکته که خطر بیخ گوش داریوش است و هر لحظه ممکن است حادثه‌ای برای او رخ دهد – پنهان‌کاری شهره و اقدامات سرخود او نه چندان باورپذیر است و نه منطقی جلوه می‌کند. استفاده نه‌چندان دلچسب از عنصر تصادف – شهره سر بزنگاه شنونده گفت‌وگویی است که تصمیم او را تغییر می‌دهد، سانتی‌مانتالیسمی که مدام غلیظ‌تر می‌شود و پایان‌بندی ضعیف – فیلم چیزی حدود ۱۰ دقیقه بعد از پایان حقیقی‌اش ادامه می‌یابد – هم از دیگر مشکلات فیلم محسوب می‌شوند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برگزیده از فیلم هناس:", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تلاش برای ساخت فیلمی استراتژیک بدون باج‌دادن به یک گروه یا حزب سیاسی خاص", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ناتوانی در توجیه اقدامات شخصیت اصلی از جایی به بعد", "ref": null }, { "type": "li", "text": "انتخاب اشتباه بهروز شعیبی که در لحظات عاشقانه موفق است اما هرجا که باید کوچک‌ترین رگه‌ای از اقتدار از خود نشان دهد ناکام می‌ماند", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "کمال پورکاوه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حسین دارابی بعد از فیلم قابل قبول مصلحت، با ساخت فیلم هناس یکسره به پرتگاهی عمیق سقوط کرده است. فیلم، علیرغم داشتن یک دستمایه مناسب برای تولید یک اثر هیجان‌انگیز (برداشتی آزاد از زندگی یکی از شهدای هسته‌ای) با فیلمنامه ضعیفی که اوج و فرود چندانی را برای تماشاگرش طرح‌ریزی نمی‌کند، بارها و بارها مخاطبش را تا مرز کسالت پیش می‌برد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اثری که با توجه به مضمون و داستانی که دارد، می‌توانست تبدیل به یک تریلر هیجان‌انگیز سیاسی شود، با تمرکز فیلمساز بر روی دغدغه‌های سطحی کاراکتر زن، عملا به یک ملودرام خانوادگی رقیق و دم دستی تبدیل شده که نمونه‌های مشابه آن را در سریال‌های درجه دو ظهر تلویزیون می‌توانیم شاهد باشیم. اینجا است که حتی ایده‌هایی همچون همسایه‌ای که از پنجره روبرو به خانه دانشمند هسته‌ای نگاه می‌کند و یا تماس‌های تلفنی تهدیدآمیزی که زن دریافت می‌کند، در میان تمرکز فیلمساز بر روی تلاش‌های زن برای ترغیب همسرش جهت استعفا دادن بی‌ثمر باقی می‌ماند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم بیش از آنکه اثری درباره زندگی پر تلاطم و تلاشهای یک دانشمند هسته‌ای برای رسیدن به موفقیت باشد، به زندگی زنی میپردازد که بیش از هر چیز نگران معیشت و سلامت خانواده‌اش است و در این مسیر با اجتناب از نزدیک شدن به قهرمان اصلی داستان، با سکانسهایی چون تولد و سینما رفتن و رفت و آمد زن به شرکت رقیب و ترسیم کلی شخصیت فرعی که هیچ نقشی در درام اصلی نمی‌توانند بازی کنند، وقت مخاطب را تلف می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برگزیده از فیلم هناس:", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بهروز شعیبی بدترین بازی جشنواره را تا اینجا ارائه داده است", "ref": null }, { "type": "li", "text": "فیلمنامه آسیب زیادی به پیکره فیلم وارد کرده است", "ref": null }, { "type": "li", "text": "برعکس مصلحت، در اینجا حسین دارابی شجاعت لازم برای نزدیک شدن به سوژه را نداشته است", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "رضا صائمی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نام عجیب فیلم کنجکاوی برانگیز است اما تماشای آن نا امید کننده. فیلمی که بر اساس داستان واقعی قرار است قصه زندگی و ترور شدن یک دانشمند هسته‌ای را روایت کند اما واقعیت در آن به دلیل سستی در فیلمنامه و شخصیت‌پردازی‌ها به خلق موقعیتی رئالیستی نمی‌انجامد. وقتی قرار است یک داستان واقعی و حتی یک مستند را هم به تصویر بکشیم نیازمند یک درام و منطق دراماتیک هستیم. اینجا قرار نیست شخصیت‌های واقعی در فیلم حضور داشته باشند بلکه قرار است کاراکترهایی نقش آن‌ها را بازی کنند و این یعنی محتاج درام‌پردازی هستیم که منطق خودش را لازم دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هناس بیشتر دچار سانتی مانتالیسم و نوعی روایت پروپاگاندایی در قصه شده و به همین دلیل تاثیرگذاری‌اش را از دست می‌دهد. آنچه که اتفاق نمی‌افتد شکل گیری و باورپذیری یک قهرمان ملی است. گرچه فیلمساز تلاش کرده با تمرکز و تاکید بر همسر این قهرمان به او بنگرد اما در نهایت از حاشیه به متن نمی‌رسد و نمی‌تواند قهرمان بسازد. وقتی فیلمی قهرمان‌ور قهرمان نمی‌سازد سایر عناصر فیلم حتی اگر واجد ارزش‌های زیبایی شناختی باشد خنثی شده و در خدمت ایده مرکزی قصه قرار نمی‌گیرد. فیلم هناس در نهایت نمی‌تواند نام داریوش رضایی نژاد را در ذهن مخاطب ثبت کند. فیلم داستان زنی است که تلاش دارد به هر نحوی زندگی خود و خانواده‌اش را حفظ کرده و آن را از خطرات و آشوب‌های پیرامون کاری همسرش دور سازد. روایتی زنانه که اغلب دل‌نگرانی‌ها و اضطراب‌های او را به تصویر می‌کشد. همین زاویه دید غلط فیلم برای روایت قصه‌اش به ضد خود بدل می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برگزیده از فیلم هناس:", "ref": null }, { "type": "li", "text": "فقدان قهرمان در فیلمی قهرمان محور", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تقدم شخصیت مکمل بر شخصیت اصلی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "بازی‌های کلیشه‌ای", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حرف‌های سازندگان هناس در حاشیه جشنواره فجر", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حسین دارابی کارگردان:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "انتخاب بازیگران یکی از سخت‌ترین مراحل کار است. انتخاب اشتباه می‌تواند تمام فیلم را نابود کند. خوشبختانه مریلا زارعی پیشنهاد ما را پذیرفتند و نتیجه خوبی رخ داد. پرداخت چنین سوژه‌هایی بسیار سخت است. ما فکر کردیم بهترین حالتی که با آن می‌توان به فضا نزدیک شد همین نگاه شهره پیرانی است و هدف ما ترسیم تشویش درون زن چنین همسری بود. ما با فیلمی بیوگرافیک عاشقانه طرف هستیم. فضای چنین اثری ایجاب می‌کند که ریتم قصه کند باشد و به آرامی پیش برود. اما من فکر می‌کنم موفق شدیم که ضرباهنگ کار جوری پیش برود که ریتم قصه خسته‌کننده نباشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بهروز شعیبی: بازیگری و کارگردانی ۲ مقوله جدا از هم هستند اما هرکدامشان انتخاب‌هایی هستند که از دل علاقه برمی‌آید و فیلم «هناس» از جهت سوژه ملتهبی که به آن می‌پردازد برایم سوژه‌ای محترم است و دوستش داشتم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مریلا زارعی: خانم پیرانی بیش از حد تصور به ما عشق دادند و حتی او دست من را باز گذاشت تا هر زمانی که سوالی داشتم از او بپرسم و من هم گفتم که با توکل برخدا من در درون ایشان گوهری به نام عشق پیدا کردم و با همان احساس پیش می‌روم. من اولین بار بود که این فیلم را می‌دیدم ولی با اشک‌های خانم پیرانی اشک ریختم و خوشحال شدم که صاحب این کاراکتر از فیلم راضی باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پوستر فیلم هناس", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عکس های صحنه و پشت صحنه فیلم هناس", "ref": null } ]
null
original:عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
عکس ها و پوستر قسمت آخر سریال سقوط
[ { "type": "p", "text": "پوستر قسمت پایانی سریال سقوط", "ref": null } ]
null
original:گفت‌وگوی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
سینما اسرارآمیز است
[ { "type": "p", "text": "اگرچه همه فیلم‌ها تا حدی از زندگی خود خالقان‌شان می‌آیند اما سام مندس – که این اولین فیلمنامه مستقل اوست – برای ساخت فیلم امپراتوری روشنایی حسابی از گذشته‌اش وام گرفت. این فیلمساز برنده جایزه اسکار در این باره می‌گوید: «در جریان فراگیری (پاندمی) – درست مثل همه – وقت بسیار زیادی داشتم؛ و روزهایی که به خود اندیشیدم. درباره سال‌های رشدم فکر کردم که تنها فرزند یک مادر تنها بودم؛ مادری که با سلامت روانی دست به گریبان بود و می‌کوشید زندگی‌اش را پیش ببرد.» و در عین حال می‌گوید که «می‌خواستم داستان دیگری را هم به‌طور موازی روایت کنم که در سال‌های نوجوانی‌ام روی داده بود؛ و همین‌طور موسیقی و سینمای آن دوران، دورنمای سیاسی سال‌های مارگارت تاچر، گسترش نژادپرستی و نرخ بالای بی‌کاری. کشمکش درونی به شخصیت هیلاری برمی‌گردد و کشمکش بیرونی همین مسائل هستند که با هم تلاقی پیدا می‌کنند.»", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سام، در چه مرحله‌ای بود که می‌دانستی این نقش را برای اولیویا کولمن می‌نویسی و اولیویا، تو از کجا فهمیدی که سام این نقش را برای تو می‌نویسد؟", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "سام مندس : حدود ۲۰ صفحه از فیلمنامه فیلم امپراتوری روشنایی نوشته بودم. بدون فکر کردن به بازیگر خاصی شروع کردم چون لزوما هر فیلمنامه‌ای که شروع می‌کنم قرار نیست به پایان برسد؛ لپ‌تاپ من پر از پروژه‌های ناتمام است. بعدش بود که سریال «تاج» (The Crown) را تماشا کردم و اولیویا را دیدم و فکر کردم: «وای، مشخصه که این هیلاری‌ست.» از آنجا بود که برای او نوشتم و تقریبا نیمه راه بودم که متوقف شدم. بعدش با او تماس گرفتم که پیش از آن هرگز با هم صحبت نکرده بودیم. تماس با زوم برقرار شد و او پشت میز داخل آشپزخانه‌اش بود که گفتم نقشی را برایش می‌نویسم و می‌خواهم الهام‌بخشم باشد تا تمامش کنم. چیزی حدود یک ساعت درباره اشتیاق او و استقبالش از این پیشنهاد و چنین چیزهایی صحبت کردیم. سپس فیلمنامه را با کمک اولیویا تمام کردم و این تماس باعث شد که هیجان لازم برای روایت این داستان را یک بار دیگر پیدا کنم. در ضمن، کار جوری پیش رفت که در پایان، این شخصیت کاملا برای او مناسب بود و اگر به هر دلیلی پاسخ منفی می‌داد، واقعا ناراحت می‌شدم.", "ref": "https://www.filimo.com/m/cbf58" }, { "type": "p", "text": "کولمن : اولین بار به‌واسطه همین تماس با زوم در جریان قرار گرفتم: «او گفت این شخصیت را با در نظر گرفتن تو برای این نقش می‌نویسم.» و من: «بله! خوبه. باشه، لطفا!» وقتی هم که فیلمنامه نهایی را خواندم، بسیار قدردانی کردم. خدا را شکر، عالی بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "آن زمان چیزی درباره نقش نپرسیدی؟ و فقط درباره مسایل دیگری که اشاره شد صحبت کردید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کولمن : فکر می‌کنم درباره مصدومیت‌ها صحبت کردیم. من زانو درد داشتم و او قوزک پایش درد می‌کرد. درباره این چیزها گپ می‌زدیم…", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : و سن‌وسال.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کولمن : بله، سن‌وسال.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : واقعا نمی‌خواستم داستان را برایش بگویم. می‌خواستم وقتی فیلمنامه تمام شد برای اولین بار آن را بخواند. به گمانم فقط می‌خواستم به احساس او پی ببرم. به همین خاطر فقط درباره دردها گپ زدیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وقتی بالاخره فیلمنامه را خواندی، واکنش‌ات چه بود؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کولمن : آرامش گرفتم که نقشی را پذیرفته بودم که خوب از کار درآمده بود! اما در ضمن، هیجان‌زده بودم که سام در این مورد به من اطمینان کرده بود؛ این‌که نقشی را بازی کنم که پیش از این تجربه‌اش را نداشتم و موقعیت‌ها و شرایطی را تجربه کنم که هرگز تجربه نکرده بودم. البته کمی هم دستپاچه شدم که دوستش دارم. به نظرم موضوعی که مرا خیلی ترساند، صحنه‌های نزدیکی‌ام با فردی به‌مراتب جوان‌تر بود. بماند که مایکل به‌مراتب بالغ‌تر از هر دوتای ما بود و واقعا به من کمک کرد چون به سام التماس کردم که این صحنه‌ها را حذف کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : نه، واقعا این‌طور نیست!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کولمن : شرم‌آور بود؛ اما مایکل کار را آسان کرد و ما از متخصص رابطه و صمیمیت هم استفاده کردیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مایکل، می‌دانم با تجربه بسیار متفاوتی پا به این پروژه گذاشتی. می‌توانی درباره فرایند خواندن فیلمنامه و به دست آوردن این نقش بگویی؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وارد : خوش‌بختانه من و سام با یک موسسه کار می‌کنیم و مدیر برنامه‌هایم وقتی فیلمنامه را خواند گفت: «نمی‌توانم این شخصیت را بدون تو تصور کنم.» وقتی خودم خواندم واقعا با نقش ارتباط برقرار کردم اما کاملا مطمئن نبودم که با چه چیزی ارتباط گرفته بودم تا این‌که کار شروع شد. با سام صحبت کردیم و او سوال‌هایی درباره احساس و نظرم درباره فیلمنامه پرسید و کمک کرد تا متوجه بشوم که بیش‌تر از آن که می‌دانستم دوست دارم این نقش را بازی کنم. می‌خواستم احساس آسیب‌پذیری‌ای را منتقل کنم که استیون دارد و البته امید و عشق او را نشان دهم که نثار هر چیزی و هر کسی می‌کند که پیرامونش هست؛ به‌خصوص این زن مسن‌تر که دوربین سینما به‌ندرت به سراغ امثال او می‌رود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "می‌دانم که پیش از فیلمبرداری دورخوانی نداشتید و در نتیجه نتوانستی شیمی ۲ بازیگر اصلی‌ات را محک بزنی. چطور می‌دانستی که این رابطه جواب خواهد داد؟ یا این‌که همیشه ریسک است؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : در این مورد احساس کردم آن‌ها خیلی شبیه یکدیگرند. هر ۲ آدم‌های پذیرا و شادی هستند؛ و می‌توانستم احساس کنم که این سبکباری و سرخوشی از هر دوی آن‌ها بروز کند. پس فکر کردم آن‌ها از عهده‌اش برمی‌آیند و این واقعا برای فیلم همه چیز بود؛ اما از سوی دیگر، هرگز نمی‌شود گفت و فقط باید امیدوار باشید که بازیگرها با هم ارتباط بگیرند و شیمی‌شان جواب بدهد. می‌دانید موضوع عجیب و غیرعادی چه بود؟ در فیلم‌ها خیلی سیگار می‌کشند و از آینه‌ها استفاده می‌کنند. شما در سینما به اندازه صحنه تئاتر به این چیزها نیاز ندارید و می‌توانید بدون آن‌ها هم راه‌تان را پیدا کنید. سینما چیز اسرارآمیزی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وارد : من در شهر رُم درگیر فیلم دیگری بودم که سام تماس گرفت. غافلگیر شدم که فیلمنامه را با اولیویا نمی‌خوانیم تا شیمی‌مان محک بخورد اما در عین حال، این را هم می‌دانستم که سام مرا می‌شناسد و احتمالا می‌داند که جواب خواهد داد. من از کل فرایند حسابی هیجان‌زده بودم. همین که آزمون دادم و با سام همکاری می‌کردم واقعا احساسم این بود که برنده‌ام. حضور در فیلم فقط پاداش این فرایند بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شما در این فیلم با مقوله‌هایی بسیار جدی سروکار دارید و داستان هم دراماتیک است؛ اما لذت و شادی زیادی هم در فیلم وجود دارد. جو سر صحنه چطور بود؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کولمن : خیلی باحال و مفرح. گروه بازیگری شگفت‌انگیز بود و همگی به این مکان در کنار دریا کوچ کردیم. همه دوست‌داشتنی بودند. همه دور هم جمع می‌شدیم و بازی می‌کردیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : عجیب بود چون در پایان فراگیری کووید-۱۹ بود و همه ما انگار به‌اجبار درون یک حباب جای گرفته بودیم. البته این وضعیت و کیفیت، سر صحنه هر فیلمی هست ولی علاوه بر این، ما در شهری ساحلی و دورافتاده بودیم،‌ آن هم وسط فصل زمستان؛ و واقعا اجازه نداشتیم با فرد دیگری رفت‌وآمد کنیم. پس نوعی خانواده شکل گرفته بود که واقعا بازتابش را در فیلم می‌بینید. شرایط ما مفید بود چون برای من، تجربه ساخت این فیلم کاملا در تنهایی رقم خورد. کارگردانان خیلی زود صاحب استقامتی می‌شوند که برای‌شان لازم است؛ کارگردان باید پس از نیم ساعت، صحنه را ترک کنید تا دیگران بتوانند هرچه دل‌شان می‌خواهد درباره‌اش بگویند! منظورم این است که کارگردان نمی‌تواند با همه دوست باشد چون فیلمسازی این‌طور جواب نمی‌دهد؛ اما از سوی دیگر، شما باید سر صحنه حس‌وحال یک خانواده را به وجود بیاورید. در واقع پس از تشکیل خانواده باید به‌نوعی آن را ترک کنید. از این رو، گروه بازیگری، گرما و صمیمیت بین بازیگران، و خانواده کوچکی که داخل سینمای امپراتوری روشنایی شکل گرفته بود، واقعا برای من حکم قایق نجات را داشت. کاملا آگاه بودم که آن‌ها اوقات خوشی را در کنار هم می‌گذرانند؛و این برای من مهم بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وارد : ما زمان زیادی را با هم گذراندیم و به خاطر دارم که سام لطیفه‌های مسخره اما واقعا خنده‌داری را برای‌مان تعریف می‌کرد. ما آماده نمایش بودیم و سام تا لحظه آخر از کارش دست نمی‌کشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : لطیفه‌های بد من.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وارد : حتی بد هم نبودند!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کولمن : چرا بد بودند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : بد که هستند!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وارد : خب، بعضی از آن‌ها؛ اما نکته این بود که من همیشه تا رسیدن به جلوی دوربین می‌خندیدم. پس برای من این‌طور بود که در کنار روایت این داستان شگفت‌انگیز می‌توانستیم خوش باشیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس : بخش اعظمی از کارم برای این بود که خودآگاهی را از شما دور کنم تا وقتی دوربین به حرکت درمی‌آید، همه چیز برای‌تان عادی و مثل جریان زندگی باشد نه بازی کردن در یک فیلم و… دوربین‌های دیجیتال هم به ما اجازه داده‌اند تا برداشت‌های متعددی داشته باشیم. دیگر لازم نیست حرف بزنید و چیزها را توصیف کنید و این موضوع، به جریان دور کردن چشم سوم کمک می‌کند؛ چشم سومی که شما با آن خودتان را به نقد می‌کشید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "رابرت آلتمن گفته که هنر متعال باید از شما استخراج شود و اگر این اتفاق بیفتد هیچ نیرویی جلودارش نیست؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مندس: ساخت این فیلم از بسیاری جهات تجربه‌ای انفرادی بود. معمولا نویسنده‌ای دارم که ایده‌هایم را با او پیش می‌بردم و با کمکش از چاله بیرون می‌آمدم؛ اما در این مورد، فقط می‌توانم خودم را سرزنش کنم چون فقط خودم می‌توانستم به داد خودم برسم؛ و شهر مارگِیت هم در زمستان مکان آدم‌های تنهاست و بسیار غم‌انگیز است؛ اما همکاران بازیگرم را داشتم که همه درخشان عمل کردند و همکاری با آن‌ها واقعا لذت‌بخش بود. اصلا فکر می‌کنم لذت اصلی ساخت این فیلم همین بود. می‌دانستم که شاید شخصیت‌هایی نصفه‌نیمه نوشته باشم و این توبی جونزها و تام بروکس‌ها و تانیا مودیزها بودند، و البته مایکل وارد، که این انسان‌های کامل را به‌واسطه تمرین‌ها، گفت‌وگوها و در جریان فیلمبرداری خلق کردند. باید بگویم که نمی‌توانم به اندازه کافی مایکل را تحسین کنم. به نظرم او بازیگر خارق‌العاده‌ای است که علاوه بر خوش‌تیپی و جذبه فوق‌العاده‌اش، یک دنیای درونی دارد؛ و مثل خیلی از ستاره‌های سینما فقط وقتی می‌توانید آن را ببینید که روی پرده سینما وی را به نظاره بنشینید. زمان فیلمبرداری مطمئن نیستید که اتفاق مورد نظرتان در برداشت افتاده است اما موقعی که بازی او را روی پرده می‌بینید با خودتان می‌گویید: «وای، ببین چه کرده!» و انجام کارهای کوچکی که در وهله اول به چشم نمی‌آیند برای یک بازیگر جوان، غیرعادی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "چطور از چنین موارد خاصی درباره نژادپرستی اطلاع داشتید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خب، در وهله نخست به‌واسطه دوستانم. زمانی که فیلمنامه در حال شکل‌گیری بود چند اتفاق افتاد که مثل یک زلزله نژادی در جهان صدا کرد و همه ما شوکه شدیم چون انگار در پنجاه سال اخیر هیچ چیزی تغییر نکرده است؛ مثل این‌که ما هنوز سر جای قبلی‌مان هستیم. من الان هم به‌روشنی به این موضوع نپرداخته‌ام و تلاش کردم آنچه را بنویسم که احساس می‌کردم در چهل سال اخیر زندگی‌ام در انگلیس روی داده است: بیایید فقط همه را با هم دوست کنیم به جای این‌که دیگران را محکوم کنیم و نژادپرست بخوانیم. در فیلم صحنه‌ای هست که انگار دوزاری هیلاری می‌افتد که می‌گوید: «نمی‌دونم چه می‌کردم، سعی کردم اوضاع را درست کنم.» این شیوه انگلیسی‌هاست که آشغال‌ها را زیر فرش جارو می‌کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من از تجربه سیاهان آگاه نیستم. برای همین باید خیلی با مایکل وارد، تانیا مودی و کریستال کلارک صحبت می‌کردم. می‌خواستم همه چیز را امتحان کنم و از آن‌ها می‌پرسیدم که کلیشه‌ای در کار هست یا نه؟ موقع ساخت آپارتمان‌شان هم از آن‌ها کمک گرفتم چون می‌خواستم بجز نقش‌های‌شان در تولید هم نقش داشته باشند و محیط زندگی‌شان زیر نظر آن‌ها ساخته و خلق شود. الان هم برای من تنها محک و اثبات درستی کارمان، احساس تماشاگران سیه‌چرده است، چه مردی نوزده‌ساله باشد و چه زنی میانسال.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این شخصی‌ترین فیلم شما تا امروز است. آیا فیلم‌هایی که در نگارش فیلمنامه‌شان نقشی نداشتید و فقط آن‌ها را کارگردانی کردید هم از جنبه‌های زندگی شما الهام گرفته‌اند؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همیشه ارتباطی میان کارگردان و اثرش وجود دارد و فیلمساز همواره به‌نوعی در پس جنبه‌هایی از اثر خود مخفی شده است… شاید من بچه‌های فیلم «زیبایی آمریکایی» (American Beauty) باشم. شاید پسرک «جاده پردیشن»/ «راهی به سوی تباهی» (Road to Perdition) بودم. وقتی «اسکای‌فال» (Skyfall) را می‌ساختم تردیدی نیست که فیلم را در جهت اثری پیش بردم که درباره فردی است که پس از مدت‌ها به انگلیس برمی‌گردد و می‌بیند همه چیز تغییر کرده است؛ و این تجربه‌ای بود که خودم از سر می‌گذراندم. هشت سال در نیویورک زندگی کرده بودم و برای ساخت «اسکای‌فال» بود که به انگلیس برمی‌گشتم. به هر حال در مسیر فیلمنامه‌نویسی‌ام، ابتدا سر از اتاق نویسندگان جیمز باند درآوردم و بعدش هم با کریستی (ویلسن-کِرنس) فیلمنامه «۱۹۱۷» را نوشتیم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "این‌طور هم می‌شود گفت که من تا همین چند سال پیش، خودم را پشت واژگان دیگران مخفی می‌کردم؛ موضوعی که به‌تدریج رنگ باخت؛ اما حالا هم فیلمی ساخته‌ام که از بس شخصی است انگار اولین باری است که فیلمی شخصی می‌سازم؛ ولی به نظرم دلیلش این است که به شیوه عجیب خودم آن را سروشکل دادم. نوشتن اولین فیلمنامه‌ام در سن ۵۶ سالگی کاری کرده که انگار ساخت نُه فیلم دیگرم عجیب بوده است؛ اما واقعیت این است که ناگهان احساس کردم باید این فیلمنامه را بنویسم. فکر می‌کنم تجربه هر کسی از روزگار قرنطینه این بود که به‌اجبار نگاهی به زندگی خودش بیندازد و ببیند کجا ایستاده است… این‌که زندگی‌اش چیست و چه چیزهایی برایش ارزشمندند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جایی اشاره کردید که به دلیل فراگیری کووید هرگز فکرش را نمی‌کردید که ما دوباره بتوانیم در سالن‌های تاریک سینما بنشینیم و کنار هم فیلم تماشا کنیم؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "صادقانه فکر می‌کردم که فاتحه سینما خوانده شده… به‌خصوص اگر ۵ سال زمان می‌برد تا واکسنی برای آن تولید شود. من بخش اعظمی از وقتم در روزگار قرنطینه را به تلاش برای تشکیل یک صندوق حمایتی از هنرمندان سپری کردم تا از هنرمندان مستقلی حمایت کنم که سینما و تئاتر را زنده نگه داشتند؛ نه از ساختمان‌ها و کارکنان‌شان بلکه از بازیگران، کارگردانان، طراحان لباس و… چون فکر می‌کردم اگر در این خصوص کاری نکنم، واقعا روزی از خواب بیدار می‌شویم و می‌بینیم که دیگر نه سینمایی باقی مانده است و نه تئاتری. این برای پیش از کشف واکسن بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ما فیلم امپراتوری روشنایی را ماه گذشته در آمریکا نمایش دادیم. فیلم هنوز تمام نشده بود اما درخواست کردم آن را در سینما «آرک‌لایت» سانست بولوار نمایش دهیم که شنیدم: «دیگر چنین جایی وجود ندارد.» من هم گفتم: «شوخی می‌کنید! بهترین سینمایی که تا امروز به آن رفته بودم دیگر نیست؟» این‌ها کاخ‌هایی هستند که ما برای خودمان می‌سازیم…", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در ضمن بگویم که همه ما در طول فیلمبرداری به کووید مبتلا شدیم. من که درست پیش از فیلمبرداری گرفتم…", "ref": null }, { "type": "p", "text": "می‌دانم قصد دارید نمایش جدیدی را روی صحنه ببرید چون خبرش را «ددلاین» منتشر کرد. از سایر پروژه‌های‌تان بگویید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "استیون سودربرگ همیشه فیلم‌های کوچک‌تر را فیلم پاک‌سازشستی‌نقاشی (Palette Cleanser) می‌نامد اما برای من، روی صحنه بردن نمایش چنین حکمی را دارد. پروژه بعدی‌ام نمایش «انگیزه و سرنخ» (The Motive and the Cue) اثر جک تورن است که در نشنال تیاتر روی صحنه می‌برم. بجز این، قسمت اول یک سریال کمدی برای «اچ‌بی‌او» هم هست که با مدت زمانی حدود نیم‌ساعت در پشت صحنه یک فرنچایز سینمایی روی می‌دهد. بیش از این نمی‌توانم چیزی بگویم؛ و البته باید بگویم که پشت صحنه فیلم‌های جیمز باند نیست یا بیش‌تر به دنیای فرنچایزهای ابرقهرمانی نزدیک است تا یک ابرجاسوس.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "منابع: ورایتی، جِنِل رایلی/ ددلاین، باز بامیگبوی", "ref": null } ]
null
original:عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
عکس ها و پوستر قسمت ششم سریال آکتور
[ { "type": "ilink", "text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت ششم سریال آکتور را می‌بینید.", "ref": "https://www.filimo.com/m/130789/%D8%A2%DA%A9%D8%AA%D9%88%D8%B1" }, { "type": "p", "text": "پوستر قسمت ششم سریال آکتور", "ref": null } ]
null
original:خبر*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
آخرین اخبار از فیلم کاپیتان آمریکا ۴
[ { "type": "p", "text": "فیلم کاپیتان آمریکا ۴ با حضور سم ویلسون در دست تولید قرار گرفته است. کاپیتان آمریکای ۴ در طول سریال فالکون و سرباز زمستان (Falcon and the Winter Soldier) معرفی شد و با تبدیل شدن به کاپیتان آمریکای جدید فالکون/  (آنتونی مکی) به پایان رسید. تایید اینکه سم در حال ایفای نقش در قالب کاراکتر کاپیتان آمریکاست، یکی از بزرگترین افشاگری‌های مارول از SDCC 2022 بود، که این افشاگری درست در زمانی بود که عنوان مرموز فیلم Captain America: New World Order نیز اعلام شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پس از کناره‌گیری استیو راجرز به‌عنوان کاپیتان آمریکا در پایان Avengers: Endgame، شاهین و سرباز زمستان درگیری‌های سم را در مورد انتخاب ردای کاپیتان آمریکا و تلاش برای حفظ میراثش بررسی کردند. کاپیتان آمریکا اولین فرصت سم برای نشان دادن این است که چرا او جانشین شایسته‌ای برای استیو راجرز در میان بسیاری از قهرمانان مارول است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگران فیلم کاپیتان آمریکا ۴ چه کسانی خواهند بود؟", "ref": null }, { "type": "li", "text": "آنتونی مکی در نقش کاپیتان آمریکا", "ref": null }, { "type": "li", "text": "هریسون فورد در نقش هالک قرمز", "ref": null }, { "type": "li", "text": "شیرا هاس صبرا ابرقهرمان اسرائیلی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هنوز جزییاتی در مورد اینکه روکمور در کاپیتان آمریکا چه نقشی را بازی خواهد کرد، ارائه نشده است. تهیه کننده نیت مور نیز تایید کرد که این فیلم در مرحله پیش تولید است و قرار است فیلمبرداری آن در بهار ۲۰۲۳ آغاز شود. با این حال، مهم‌ترین فاش این بود که هریسون فورد در نقش ژنرال تادئوس (تندربولت) راس برای کاپیتان آمریکا ۴ قرارداد امضا کرده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تیزر رسمی فیلم کاپیتان آمریکا ۴", "ref": null } ]
null
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
معرفی و نقد فیلم حرف‌ های زنانه
[ { "type": "p", "text": "خلاصه داستان فیلم حرف های زنانه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در فیلم حرف های زنانه، منونایت‌ها گروهی از مردم هستند که از آناباپتیست‌ها، یک جنبش اصلاح‌طلبانه در قرن شانزدهم، ریشه می‌گیرند. مانند سایر اجتماع‌ها و صومعه‌های مذهبی، منونایت‌ها سبک زندگی‌ای با قوانین سختگیرانه دارند: غسل تعمید مومنان، دوری جستن از تکفیر شدگان و یک زندگی انزواطلبانه دور از جامعه. گروه‌های منونایت به عنوان‌های گروه‌های منسجم، بسیار منضبط و تا قرن بیستم به عنوان رانده‌شدگان از جامعه در نظر گرفته می‌شدند. حرف‌های زنانه سارا پلی داستان گروهی از زنان را در یک جامعه کوچک منونایت روایت می‌کند که باید تصمیم بگیرند چه کاری در برابر جنایات فجیعی که در حقشان صورت گرفته است انجام بدهند. فیلمی که نشان می‌دهد چگونه یک تصمیم، هویت زنان منونایت را آشکار می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همانطور که قبل‌تر اشاره کردیم، حرف‌های زنانه اقتباسی از رمان تحسین شده میریام تووز به همین نام است. هدف میریام از نگارش این کتاب این بود که این تصور که زنان منونایت افراطی، فرقه‌گرا، عجیب و غریب و مطرود هستند را از بین ببرد. او می‌خواست آن‌ها را به عنوان انسان‌هایی که سعی در اصلاح جنبه‌های متضاد هویت خود دارند مجسم کند. رمان و در نتیجه فیلم، مضامین بسیار حساسی مانند مذهب و سوء‌استفاده جنسی را مورد بررسی قرار می‌دهند. این فیلم وضعیت سخت گروهی از زنان را شرح می‌دهد که به عنوان بخشی از یک تشکیلات منونایت گرد هم جمع شده‌اند و می‌فهمند که آن‌ها توسط مردان جامعه خود تحت مصرف مواد مخدر و سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند. همانطور که روایت گسترش می‌یابد، زنان در کنار این افشاگری‌های دردناک برای حفظ ایمان خود می‌جنگند.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "درباره سارا پلی؛ کارگردان حرف‌های زنانه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سارا پلی فعالیت سینمایی خود را به عنوان یک بازیگر آغاز کرد. او که بخاطر بازی در فیلم‌هایی مانند آخرت شیرین (The Sweet Hereafter)، اگزیستنز (Existenz) و طلوع مردگان (Dawn of the Dead) شناخته می‌شد از سال ۲۰۱۰ در هیچ فیلم یا سریال تلویزیونی‌ای حضور پیدا نکرد، زیرا از بعد آن حرفه خود را وقف نویسندگی و کارگردانی کرده است. اولین فیلم بلند پلی در سال ۲۰۰۶، دور از او (Away From Her) در ۲ رشته بهترین بازیگر نقش اول زن برای جولی کریستی و بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد اسکار شد. او سپس این والس از آن تو (Take This Waltz) را با میشل ویلیامز و ست روگن کار کرد و سپس مستند خودزندگینامه‌ای و عمیقا شخصی داستان‌هایی که می‌گوییم (Stories We Tell) را در سال ۲۰۱۲ ارائه کرد. حرف‌های زنانه چهارمین فیلم بلند پلی بعد از گذشت ۱۰ سال از فیلم قبلی‌اش است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "معرفی بازیگران فیلم حرف های زنانه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلمی که سفر گروهی از زنان قدرتمند را به تصویر می‌کشد باید گروهی از بازیگران زن برجسته را گرد هم بیاورد. اتفاقی که خوشبختانه در حرف‌های زنانه رخ داده است. رونی مارا، کلر فوی، جسی باکلی، فرانسیس مک‌دورمند و شیلا مک‌کارتی، گروه بازیگران زن اصلی فیلم را تشکیل می‌دهند. اگرچه گروه بازیگری فیلم در کنار هم مورد تحسین قرار گرفته‌اند، اما در این میان بازی جسی باکلی در نقش شخصیت ماریش توجهات بیش‌تری به خود جلب کرده است. بن ویشاو در نقش آگوست اپ یکی دیگر از بازیگران اصلی فیلم است که یک نامزدی جوایز گاتهام نیز برای آن کسب کرد. میشل مک‌لاود، امیلی میچل، لیو مک‌نیل، کیت هالت، آگوست وینتر، کیرا گلوئین و شایلا براون از دیگر بازیگران حرف‌های زنانه هستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حضور در جشنواره‌های سینمایی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نمایش فیلم حرف های زنانه در جشنواره‌های سینمایی با تحسین منتقدان همراه بوده است. منتقدان عمدتا کارگردانی و فیلمنامه سارا پلی را ستوده‌اند. در واقع تمجیدها از فیلم آنقدر زیاد بود که دومین فیلم برگزیده مردمی در جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو شد. پلی همچنین یکی از نامزدهای کسب اسکار بهترین کارگردانی در مراسم امسال آکادمی است. در صورتی که او موفق به کسب این جایزه شود، چهارمین زنی خواهد بود که از زمان راه‌اندازی مراسم اسکار در سال ۱۹۲۹ به این موفقیت دست می‌یابد. این فیلم همچنین یکی از نامزدهای بهترین فیلم سال در مراسم اسکار است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقد و بررسی کوتاه درباره فیلم حرف های زنانه", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "امپایر | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بث وب | گروهی قابل توجهی از بازیگران برای این درام مجلسی بهنگام و برانگیزاننده با یک‌دیگر متحد می‌شوند تا بازگشت پلی را به عنوان یک فیلمساز جاه‌طلب و تجربه‌گرا گرامی بدارند.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "Slash Film | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سارا میلنر | در سراسر این داستان پرتنش لحظات مفرح و لذت‌بخش کوتاهی وجود دارد که شخصیت‌ها را نیز برای ما دوست‌داشتنی می‌سازند. این یک پیام خشم‌آلود علیه ستمگران و یک بیانیه جسورانه فمینیستی در پرداختن علیه مردسالاری است.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "تایم اوت | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "آنا بوگوتسکایا | حرف‌های زنانه، رستگاری و رهایی زنانه را به عنوان تجربه‌ای صادقانه، خشم‌آلود و دلسوزانه به تصویر می‌کشد.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "آستین کرونیکل | امتیاز: ۷۸ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "استیو دیویس | بزرگ‌ترهای باتجربه گروه، با بازی ایوی و مک‌کارتی، شخصیت‌هایی هستند که با شما می‌مانند. بازی‌های خوددارانه این دو بازیگر کهنه‌کار به زیبایی فیلم را با بینشی مثبت همراه می‌سازد. کلمات زیادی در حرف‌های زنانه گفته می‌شود اما وقتی این ۲ صحبت می‌کنند با هیجان و ذوق به آن‌ها گوش می‌دهید.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "Film Threat | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "الکس ساولیف | پلی تلاش می‌کند تا از زوایای مختلف به این داستان بپردازد – به عنوان مثال اینکه چگونه مردانگی سمی از بزرگ‌ترها به جوانان بیچاره به ارث می‌رسد – اما در نهایت موفقیت چندانی پیدا نمی‌کند.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "مجله اسلنت | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کنجی فوجیشیما | خوشبختانه یا متاسفانه اقتباس سارا پلی از رمان حرف‌های زنانه بیش از همه بخاطر تصاویرش قابل توجه است.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "فیلم استیج | امتیاز: ۴۲ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "سی. جی. پرینس | هرچقدر هم که تلاش‌های پلی برای ارائه تصویری از اتحاد و شجاعت لازم برای ساختن دنیایی بهتر، قابل تحسین باشد لزوما به این معنی نیست که با فیلمی خوب روبرو هستیم.", "ref": null }, { "type": "h4", "text": "سان فرانسیسکو کرونیکل | امتیاز: ۲۵ از ۱۰۰", "ref": null }, { "type": "p", "text": "میک لاسال | حرف‌های زنانه گروه بازیگران قابل توجهی دارد – رونی مارا، جسی باکلی، کلر فوی و دیگران – و بر اساس رویدادهای دراماتیک واقعی است. اما فیلم در مفهوم و اجرا، تصنعی و بی‌روح است و ارتباط چندانی با آدم‌های واقعی ندارد.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "نقد بلند فیلم حرف های زنانه از سایت CineVue", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کریستوفر ماچل | جدیدترین فیلم سارا پلی، بازیگر و کارگردان کانادایی، براساس رمانی به همین نام در سال ۲۰۱۸ که خود الهام گرفته از مجموعه‌ای از جنایت‌های مرتکب شده علیه زنان یک جامعه منونایت بین سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ است، به عنوان «اثری از تخیل زنانه» توصیف می‌شود اما همچنین تجربه‌ای بسیار واقعی را به تصویر می‌کشد. پلی در ارائه تمثیل خود چندان ظریف عمل نمی‌کند و البته نیازی هم به آن ندارد؛ زیرا حرف‌های زنانه یک اثر فوق‌العاده خوش‌ساخت است که منطبق با لحن صریح و تند حق‌جویانه‌اش، مستقیم سر اصل مطلب می‌رود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در یک جامعه مردسالار افراطی و بسته منونایت، زنان و دختران هر شب با ران‌های کبود، خونریزی و خاطرات وحشتناک تجاوز از خواب بیدار می‌شوند و حتی برخی باردار می‌شوند. مردان جامعه این ادعا را مطرح می‌کنند که این کار شیطان، یا ارواح، یا صرفا تخیل هیستری زنانه است. اما حقیقت آشکار این است که برخی از مردان جامعه شب‌ها زنان را تحت تاثیر مخدر قرار می‌دهند و به آن‌ها تجاوز می‌کنند، در حالیکه اکثریت بقیه آن‌ها چشمان خود را به روی این ماجرا بسته‌اند. در نهایت عاملان این جنایت دستگیر و به زندان شهر منتقل می‌شوند. اما بزرگان آنجا حکم می‌دهند که این زنان در نهایت باید تصمیم بگیرند که چه عواقبی برای عمل خود می‌خواهند. اینکه آن‌ها یا می‌توانند متجاوزان را ببخشند و برای مبارزه با آن‌ها در جامعه بمانند یا اینکه آنجا را ترک بگویند و با طرد شدن از جانب کلیسا روبرو شوند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حرف‌های زنانه از بسیاری جهات فیلمی از وارونه ‌سازی‌ها است. تمام خشونت‌ها خارج از قاب اتفاق می‌افتند و کنش هرچه که باشد محدود به گفتار است. فیلم تا حد زیادی خود را به انباری که زنان در آن بحث‌هایشان را انجام می‌دهند محدود نگه می‌دارد و به این ترتیب این شخصیت‌های به حاشیه رانده شده را به مرکز توجه می‌آورد، در حالیکه مردان به صورت تمثیلی و به معنای واقعی کلمه نامرئی هستند. بنابراین آن‌ها از قدرت خود سلب می‌شوند اما به صورت تصورات و خیالات درمی‌آیند: غول‌هایی که شب‌ها ظاهر می‌شوند و صدمات وحشتناکی را به بار می‌آورند. برخی از منتقدان فیلم را بخاطر آنچه که تولید تئاتری می‌نامند رد می‌کنند، اما من استدلال می‌کنم که چنین انتقادی نشان‌دهنده ناراحتی یا دست کم غفلت از گستت در ساختارهای روایی مردسالارانه است. زیرا در غیر این صورت با نمایش متجاوزان، آن‌ها در کانون توجه قرار می‌گرفتند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "از همه مهم‌تر اینکه حرف‌های زنانه فیلم اجراها است. هرچند پلی مراقب است که در این فیلم درباره همبستگی جمعی زنان، هیچ اجرا و بازی‌ای بالاتر از دیگری قرار نگیرد. با این وجود، شخصیت‌ها با مصیبت‌ها و رنج‌های منحصربفرد خود متمایز می‌شوند. به عنوان نمونه شخصیت ماریش با بازی جسی باکلی معمولا توسط همسر الکلی‌اش مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرد، در حالیکه اونا (رونی مارا)‌ در حسرت زندگی با آگوست است (بن ویشاو) – یکی از معدود مردان شایسته آنجا – که البته هرگز این اتفاق نمی‌افتد. هر یک از زنان دلایل خاص خود را برای ماندن یا فرار از آنجا دارند، اما فیلم هرگز به جانب خاصی متمایل نمی‌شود: هیچکس بخاطر بزدلی و یا گستاخی محکوم نمی‌شود. اگرچه این زنان به ندرت در توافق خود یکپارچه هستند، اما در برابر دشمن مشترکشان در همبستگی باقی می‌مانند. هرچند شکاف‌‌های متعدد در گروه نسبت به شکننده بودن این همبستگی ارزشمند هشدار می‌دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلمبرداری لوک مون‌پلیه بقدری رنگ پریده است که تقریبا به شکل تک رنگ ظاهر می‌شود و به فیلمی حسی از یک قطعه تاریخی می‌دهد. این انتخاب با گذشته فرهنگی و تکنولوژیکی که جامعه منونایت در آن زندگی می‌کنند مطابقت دارد اما در نقظه مقابل فضای مدرن سال ۲۰۱۰ که داستان فیلم در آن می‌گذرد قرار می‌گیرد. تضادی کنایه‌آمیز که با این واقعیت آمیخته شده که فرهنگ تجاوز جنسی‌ای که زنان در فیلم با آن روبرو هستند صرفا نسخه‌ای افراطی از همان چیزی است که فرهنگ معاصر غرب با آن مواجه است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حرف‌های زنانه در ظاهر آنچنان فیلم ظریف و زیرکانه‌ای نیست و ذوق بصری خاصی هم از خود نشان نمی‌دهد. فیلمی انتقادپذیر نسبت به فضای تئاتری خود که با تمرکز بر اجراهای قوی و مسائل معاصر بنظر می‌رسد قصد جلب توجه و خودنمایی برای رای دهندگان آکادمی دارد. اما نگاهی دقیق‌تر نشان می‌دهد که با فیلمی فوق‌العاده خوش‌ساخت، سرشار از آیرونی (کنایه) و اجراهای فوق‌العاده که حاوی یک واکنش خشمگینانه به موقع و بحق است مواجه هستیم. فیلمی که در واقع منتقدان و مخاطبان نباید ظرافت و پیچیدگی زیادی از آن انتظار داشته باشند.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "امتیاز سایت‌های به فیلم حرف‌های زنانه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مصاحبه با کارگردان و بازیگران فیلم حرف های زنانه", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "سارا پلی: کتاب به همان اندازه که پاسخ سوالات من را می‌داد برایم سوال ایجاد میکرد", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من فقط احساس می‌کردم که کتاب با برخی سوالات اساسی‌ای دست و پنجه نرم می‌کند که من در تمام طول زندگی‌ام خودآگاه یا ناخودآگاه با آن‌ها درگیر بوده‌ام و این کار را به نحوی انجام داد که قبلا هرگز ندیده بودم. کتاب به همان اندازه که پاسخ سوالات من را می‌داد برایم سوال ایجاد میکرد و فکر می‌کنم این نشانه یک متن واقعا قدرتمند است. این ایده که بازیگران بزرگی درگیر چنین اقتباسی بشوند و آن را به یک بوم بزرگ سینمایی بیاورم، برایم بسیار جالب بود. اما چیزی که من را تحت تاثیر قرار داد این بود که چگونه این کتاب مطالعه‌ای در دموکراسی در بهترین حالت خود بود. دموکراسی را فقط به رای دادن هر ۴ سال یکبار تنزل نداد. این در واقع یک گفت‌وگوی کامل بین افرادی بود که در خیلی چیزها با یک‌دیگر موافق نیستند، اما مجبورند که به یک برنامه راهبردی برسند.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "جسی باکلی: هرگز چنین فیلمنامه‌ای نخوانده بودم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من هرگز در مجموعه‌ای قرار نگرفته بودم در آن بازی کردن در کنار ۹ زن خارق‌العاده را تجربه کنم. کاوشی در اینکه این رابطه میان ما چه معنایی دارد و چگونه می‌توانیم با یک‌دیگر به جلو حرکت کنیم. …ما نمی‌دانیم چه چیزی ممکن است در درون خود و بین یک‌دیگر پیدا کنیم. من هرگز چنین فیلمنامه‌ای نخوانده بودم. فیلمنامه‌ای که در آن بتوانم بخش‌های پیچیده، غنی، بغرنج، دشوار و زیبای دوستی زنانه را کشف کنم و در حقیقت از آن به عنوان کاتارسیس، به عنوان چیزی برای درک متقابل و درک میان یک دیگر بهره ببرم.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "فرانسیس مک‌دورمند: قبلا در فیلم‌های گروهی حضور داشته‌ام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ما در اینجا به اندازه ۴ یا حتی شاید ۵ نسل – دهه‌ها – تجربه داریم. …من قبلا در فیلم‌های گروهی حضور داشته‌ام، اما هرگز در فیلم‌های گروهی که اکثر شخصیت‌های آن زن باشند نبوده‌ام. اما همیشه از فیلم‌های زنانه سرخوشانه‌ای که در آن شخصیت‌ها در نهایت با برس مو یا قاشق چوبی آواز می‌خوانند متنفر بودم، زیرا این کاری نیست که با دوستانم انجام بدهم. ما در واقع درباره علم، اقتصاد و چیزهایی از این دست صحبت می‌کنیم. اتفاق هیجان‌انگیزی که در فرایند توسعه فیلم رخ داد این بود که من و شریک تولیدمان دده گارنر به همراه سارا اغلب از استعاره‌های فیلم‌های ورزشی استفاده می‌کردیم.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "کلر فوی: ما دقیقا می‌دانستیم که از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تا جایی که امکان داشت صحنه‌ها را به ترتیب فیلمبرداری کردیم. این روش واقعا مفید و حتی کاملا غافلگیرکننده بود. من فکر می‌کنم واقعا به عملکرد ما و همچنین آگاهی مان از آنچه که در ادامه می‌آید و آنچه که پشت سر گذاشتیم کمک کرد. در بسیاری از مواقع هنگام فیلمبرداری یک فیلم، شما باید تصور کنید در صحنه قبل یا بعد از آنچه که گرفته‌اید چه احساسی داشته‌اید که این مسئله می‌تواند کمی ناامید کننده باشد. زیرا با خود فکر می‌کنید که من واقعا هنگام فیلمبرداری آن لحظه چنین احساسی نداشتم. اما در اینجا ما دقیقا می‌دانستیم که از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "وبسایت میانگین امتیاز IMDB ۷.۴ از ۱۰ کاربران متاکریتیک ۶.۱ از ۱۰ منتقدان راتن تومیتوز ۹۱ درصد بر اساس ۲۶۴ نقد کاربران راتن تومیتوز ۸۰ درصد منتقدان متاکریتیک ۷۹ درصد براساس ۴۷ نقد", "ref": null } ]
null
original:بچه‌ها/نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
ایده‌هایی که آب می‌رود
[ { "type": "ilink", "text": "اگر سری فیلم‌های عصر یخبندان را دنبال کرده‌اید، احتمالا با دیدن هر قسمت تازه، افت کیفی و کمی آن در قیاس با قبلی‌ها به چشمتان آمده. این قسمت اخیر یعنی عصر یخبندان: ماجراهای باک (Ice Age Adventures of Buck Wild) که تولید سال ۲۰۲۲ است دیگر تیر خلاصی است به ته‌مانده جان این مجموعه. مگر اینکه معجزه‌ای رخ بدهد و تهیه‌کنندگان فکری برای نجاتش بکنند.", "ref": "https://www.filimo.com/m/k860q" }, { "type": "p", "text": "اولین «عصر یخبندان» انیمیشنی کودکانه و خانوادگی، با داستان و شخصیت‌های دست اول و بامزه و سرشار از طنزهای دلنشین بود. از آن دسته فیلم‌ها که می‌شد بارها و بارها به تماشایش نشست. موفقیت قسمت‌های دوم و سوم هم با اتکا به همان شخصیت‌ها و ورود شخصیت‌های تازه، تقریبا با همان قدرت ادامه پیدا کرد. اما به مرور (مانند اغلب فیلم‌های سریالی و فرانچایزها) دچار افت فیلمنامه و حتی تکنیک‌های کامپیوتری شد. آنقدر که ظاهرا بازیگران یا همان صداپیشه‌های فیلم هم از بهبود وضعیت ناامید شدند که قید همکاری در این قسمت را زدند. البته به جز سایمون پگ در نقش باک.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در این فیلم، قصه بازگشتی دارد به قسمت سوم یعنی بازگشت دایناسورها. ادی و کراش که می‌خواهند با ترک کردن خانواده ثابت کنند می‌توانند مستقل زندگی کنند، اتفاقی سر از سرزمین گمشده در می‌آورند و باک را می‌بینند که در عصر یخبندان سه با او آشنا شده‌ایم. در ابتدای امر به نظر می‌رسد قرار است داستان، حول محور ادی و کراش و چالش‌های مستقل شدنشان باشد اما در ادامه اینطور پیش نمی‌رود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم ایده تازه و خلاقیتی ندارد و قابل پیش‌بینی است. شخصیت‌ها سطحی هستند و مثل قسمت‌های اولیه عمقی پیدا نمی‌کنند. داستان صرفا بر اساس مجموعه‌ای از موقعیت‌های اکشن پیش می‌رود و ایده اولیه یعنی ماجرای استقلال ادی و کراش را پی نمی‌گیرد. البته که سعی بر آن بوده که داستان حاوی پیام‌هایی باشد (که هست) اما چون در روایت شلخته است اینقدری در انتقال یا بسط پیام هم موفق ظاهر نمی‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ادی و کراش بلافاصله بعد از ترک خانواده و ورود به سرزمین گمشده، باک و بعد زی را می‌بینند که برایشان بزرگتری و ازشان مراقبت می‌کنند و جای الی و بقیه را می‌گیرند. بنابراین خبری از چالش‌های دو نفره نیست. فیلم نگاهش را از روی دو کاراکتر بانمک و با قابلیت ادی و کراش بر می‌دارد و با اکشن‌های تکراری باک و زی پیش می‌رود تا تبدیل شود به فیلمی بی خاصیت و البته بی‌ضرر.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "چرا باید انیمیشن عصر یخبندان را با بچه‌ها دید؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عصر یخبندان: ماجراهای باک با وجود همه ضعف‌هایی که دارد می‌تواند همچنان برای کودکان سرگرم کننده باشد. ضمن اینکه پیام‌هایی که دست و پاشکسته به آن می‌پردازد موضوعات مهمی است که هم برای والدین و هم بچه‌ها آموزنده است. ادی و کراش با دلخوری از محبت زیاد و دست و پاگیر الی خواهر بزرگشان تصمیم می‌گیرند خانه را ترک کنند. آنها بگو مگوهایی هم با باقی اعضای گروه دارند. اما کدام خانواده است که اعضایش چنین مسایلی را تجربه نکرده باشد؟ فیلم ممکن است کودک را به این فکر بیندازد که آنچه باعث نارضایتیش می‌شود از سر دلسوزی است و والدین هم می‌آموزند که حواسشان به بزرگ شدن بچه‌ها و ضرورت فرصت پرواز دادن به آنها باشد و یادشان نرود بچه‌ها نیازمند دیده شدن و مورد اعتماد قرار گرفتن‌اند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اعتماد زی به کراش و ادی -علیرغم تمام بی‌تجربگی و ناتوانی که دارند- به آنها کمک می‌کند تا از تصور ناتوانی ذهنی رها شوند و علیرغم نگرانی الی و بقیه گروه بتوانند مسئولیتی را با تمرین، به درستی به سرانجام برسانند. فیلم یادآوری می‌کند که همه افراد توانایی‌های نهفته‌ای دارند که شاید خودشان هم از وجودشان بی اطلاع باشند. برای شکوفا شدن این توانایی‌ها فقط نیاز به اعتماد، باور و تمرین است و با گذر از این مرحله و رسیدن به موفقیت ( ولو کوچک) فرد می‌تواند اعتماد به نفس بیشتری کسب کند و از همان توانایی‌ها برای بهبود روابطش استفاده کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "علاوه بر همه این‌ها کودک می‌آموزد که افراد با وجود تمام تفاوت‌هایی که با هم دارند، می‌توانند زندگی مسالمت‌آمیزی در کنار هم داشته باشند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "انیمیشن عصر یخبندان برای چه گروه سنی مناسب است؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم برای بالای پنج سال، اما در دسته‌بندی پی‌جی قرار گرفته است. فیلمی که مشخصا مشکل جدی خاصی ندارد اما تصمیم نهایی درباره‌اش با والدین است. آخر صحنه‌های خشنی دارد که ممکن است برخی ترجیح بدهند فرزندشان این صحنه‌ها را نبیند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "علاوه بر صحنه‌های اکشن، داستان به لحاظ پرداخت هم ممکن است برای برخی نوجوانان سنین پایین ایجاد سوتفاهم کند. خوش‌شانسی ادی و کرش در این داستان می‌تواند ذهن نوجوانانی که هنوز رفتارها و دریافت‌هاشان احساسی است را دچار گمراهی کند. به خصوص نوجوانانی که چالش‌های شخصیتی و هویتی‌شان با خانواده زیاد است. ادی و کرش پس از جدایی از خانواده، به سرعت (و البته اتفاقی) به بزرگسالان آشنا و مطمئنی می‌پیوندند که عملا نقش خانواده را برایشان ایفا می‌کنند و حواسشان به آنها هست. به این ترتیب بی‌تجربگی ادی و کراش خطر جدی‌ای برایشان محسوب نمی‌شود و می‌شود اینطور گفت که خبری از استقلال نیست. اما این جدا شدن ظاهری از خانواده برایشان کلی اتفاقات هیجان‌انگیز و جذاب به همراه دارد. نوجوانی که هنوز قدرت تحلیل درستی ندارد ممکن است تصور کند جدا شدن از خانواده نه فقط ترسناک نیست که خیلی هم باحال و جذاب است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "زمانی برای گفت و گو والدین و بچه‌ها", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عصر یخبندان فرصت خوبی به والدین می‌دهد تا با پرداختن به موضوعات فرعی (و البته قابل اعتنا) زمینه را برای بجثی جدی‌تر آماده کنند. برای شروع اگر نوجوان قسمت‌های قبلی را دیده و به یاد دارد می‌توانید درباره این مسایل با او حرف بزنید:", "ref": null }, { "type": "li", "text": "چطور شخصیت‌های قبلی به کاراکترهای جدید پیوند خورده‌اند؟", "ref": null }, { "type": "li", "text": "همزیستی مسالمت‌آمیز که باک و زی به دنبال آن‌اند یعنی چه. آیا این اتفاق می‌تواند در مورد انسان‌ها هم اتفاق بیفتد یا نه؟", "ref": null }, { "type": "li", "text": "باک و زی تلاش می‌کنند تا دنیای گمشده را به مکانی شاد تبدیل کنند. ما چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا مثلا امروز یا این هفته را برای خودمان و دیگران شادتر کنیم؟", "ref": null }, { "type": "li", "text": "اورسون می خواهد از شر پستانداران خلاص شود چون آنها با دایناسورها فرق دارند. چطور می‌توانیم با افرادی که متفاوت از خودمان هستند دوست واقعی باشیم بی اینکه از این تفاوت‌ها بترسیم؟", "ref": null }, { "type": "li", "text": "اورسون در بچگی مورد بی‌مهری و آزار قرار گرفته. اما آیا این موضوع به او مجوز آزار دادن دیگران را می‌دهد؟", "ref": null }, { "type": "li", "text": "باک و زی زیاد با هم دعوا می‌کنند. چرا؟ چطور می‌شود با وجود عصبانیت از دوست یا خانواده، بدون دعوا مساله را حل کرد؟", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حالا که فضای گفت و گو گرم شد سراغ موضوعات جدی‌تر بروید. با سوال درباره اینکه چرا در اول فیلم الی فکر نمی‌کند ادی و کراش بتوانند از پس خودشان بر بیایند شروع کنید و اینکه چه می‌شود که نظر الی در آخر فیلم تغییر می‌کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در ادامه گفت و گو را شخصی کنید. اینکه چه دلخوری‌ها و توقعاتی بین افراد خانواده و به خصوص نوجوان وجود دارد. اجازه بدهید او بیشتر حرف بزند. بعد تلاش کنید صادقانه دلخوری‌ها و توقعاتش را بشکافید و اگر توجیه منطقی برای رفتار آزارنده‌تان دارید بگویید. اگر هم موردی برای عذرخواهی وجود دارد از معذرت خواهی و قول دادن برای جبران نترسید. رفتار همدلانه شما را به نوجوان نزدیک‌تر خواهد کرد. غرور بیجا را کنار بگذارید و اشتباهاتتان را بپذیرید. پس از آن خواهید دید که نوجوان هم نرم‌تر شده و احتمالا او هم در مواردی با شما همراهی خواهد کرد. در مواردی که ممکن است با او توافق همکاری کنید. توقعات و نیازهای منطقی یا حتی عاطفی خودتان را هم بگویید.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در آخر اگر فرزندتان به موضوع عصر یخبندان واقعی یا انقراض دایناسورها علاقه‌مند بود می‌توانید کتاب‌هایی که در این زمینه وجود دارد را برایش تهیه کرده یا با جست‌وجو در اینترنت اطلاعاتتان در این زمینه را بالا ببرید.", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
کسی از مرگ می‌ترسد که در دل خوف جان دارد
[ { "type": "h3", "text": "آبروی رفته بازگشت", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در قسمت قبل دیدیم که چطور مهدعلیا با کمک سلمان توانست شازده بصیر را از سر راه بردارد. اگرچه مهدعلیا نسبت به عشق خودش و سلمان وفادار نمانده بود اما سلمان به خاطر علاقه و ارادتی که به شاه قاجار دارد و برای حفظ آبروی سلطنت مراقب خدعه‌ها و نیرنگ‌های شازده بصیر بود تا در اولین فرصت پاسخ مناسبی به خیانت‌هایش بدهد. حالا و در قسمت چهل و نهم سریال جیران دیگر سلمان نه تنها به مهد علیا بدهکار نیست بلکه توانسته است منت حفظ آبروی دربار شاه و مادر ناصرالدین‌شاه را بر سر او بگذارد و تا همیشه دست بالا را نسبت به مهد علیا داشته باشد.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "تاج گذاری ولیعهد جدید در قسمت چهل و نهم سریال جیران", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "در قسمت چهل و نهم سریال جیران بالاخره موعد تاج‌گذاری فرزند جیران و ناصرالدین‌شاه رسید. به ظاهر همه چیز مرتب است و قرار است تمام وعده‌هایی که میان جیران و صدراعظم رد و بدل شد به بهترین شکل اجرایی شود. اما درست در زمانی که جیران احساس می‌کرد با گرفتن امتیازهایی از میرزاآقاخان نوری و سپس رو کردن نامه بی‌کفایتی او می‌تواند دشمن سنتی و دیرینه خودش را کنار بزند میرزاآقاخان با خلف وعده و خیانت به حرف‌هایی که با جیران داشته است به جای آنکه نام اسدالله میرزا را به عنوان کفیل ولیعهد معرفی کند نام پسرش کاظم را به عنوان کفیل معرفی کرد و به این ترتیب کاظم نوری نه تنها کفیل امیرقاسم شد که به عنوان فرمانده کل لشگریان شاه دارای منصب شد و عزیزخان مکری نیز از سمتش برکنار شد. این خیانت بزرگ نسبت به جیران موضوعی بود که پیش از این تاج‌الدوله نیز خطر آن را به سوگلی شاه گوشزد کرده بود اما جیران با اعتماد به نفسی که به واسطه عشقش به شاه داشت آن‌ها را نادیده گرفت.", "ref": "https://www.filimo.com/m/85465" }, { "type": "h3", "text": "سیلی جیران", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جیران که از خیانت میرزاآقاخان بسیار عصبانی بود و این رفتار صدراعظم را نوعی رذالت و پستی می‌دانست پس از آنکه از مراسم تبریک درباریان به خاطر ولایت عهدی فرزندش فارغ شد به همراه گلین به کاخ میرزاآقاخان رفت. صدراعظم که از اتفاق پیش آمده کیفش کوک بود و با پسرش در آسمان‌ها سیر می‌کرد به ناگاه با چهره برافروخته جیران روبرو شد که سیلی محکمی به صورتش کوبید تا کمی از خشم بی‌نهایت جیران فروکش کند. اگرچه این سیلی در مقابل ضربه پنهان و سهمگین صدراعظم قابل دیدن نیست اما می‌تواند مرهمی بر دل رنجور او باشد.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "مسیر سخت سیاوش برای انتقام", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بالاخره سیاوش تصمیم گرفت برای انتقام خون سارای گرجی به ایران بازگردد. او تمام ثروت و دارایی‌اش را به نزدیکانش داد تا از دخترش محافظت کنند و او با خیال راحت به ماموریت مهمی که دارد رهسپار شود. سیاوش در میانه راه با کفایت خاتون دیدار کرد و در این دیدار او متوجه شد که در مسیر انتقام تنها نیست و با خیالی آسوده‌تر پا در راهی دشوار می‌گذارد.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "مرگ امیرقاسم در قسمت چهل و نهم سریال جیران", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جنایت سریالی قتل فرزندان شاه در این قسمت به امیرقاسم رسید. فرزند دوم شاه و جیران پس از آنکه توسط پدرش به عنوان ولیعهد معرفی شد در خدعه خواجه الیاس و همدستانش گرفتار شد و پس از آنکه شله‌زرد آغشته به سم را با حیله‌های خواجه شمشاد خورد به باقی برادرانش مقتولش پیوست. اتفاقی تلخ و شوم و غمبار که کمر شاه قاجار را برای چندمین بار خم کرده و دیگر توانایی سلطنت را از او سلب کرده است. باید دید در قسمت‌های آینده چه سرنوشتی در انتظار جیران و دیگر افراد داخل حرمسرا است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مرا کز عشق می‌سوزم ز دوزخ چند ترسانی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "کسی از مرگ می‌ترسد که در دل خوف جان دارد", "ref": null } ]
null
original:بهترین های فیلم و سریال*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
۵ فیلم برتر تام سایزمور
[ { "type": "p", "text": "تام سایزمور تقریبا با تمام پادشاهان و ملکه‌های کارگردانی هالیوود کار کرده: اسپیلبرگ، اسکورسیزی، تونی اسکات، مایکل مان، الیور استون، کاترین بیگلو و مایکل بی. کارگردانان بزرگ نقش‌های کوچک و بزرگ را به او می‌سپردند، چرا که همیشه جلوی دوربین قابل اعتماد بود. برای همین انتخاب بهترین فیلم های سایزمور اگرچه سخت نیست ولی گسترده هم نیست.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مخمصه | ۱۹۹۵ | Heat", "ref": null }, { "type": "p", "text": "«اکشن اصل جنس است». اگر در شاهکار دهه نودی مایکل مان دیالوگی وجود داشته باشد که به شکل دقیقی با زندگی تام سایزمور منطبق باشد، همین دیالوگ است! در فیلمی که خشونت مردانه از آن چکه می‌کند، سایزمور جوری در نقش «مایکل چریتو» سارق کهنه‌کار بانک ظاهر شده در لحظه‌لحظه حضورش حس می‌کنیم یک جنایتکار واقعی است. نگاه‌های خیره او در سکانس بی‌نظیر شام در رستوران، فیزیک عضلانی و نرینگی پررنگ و صحنه مرگش همه به یک عشق سینما ثابت می‌کند که چرا تام سایزمور یکی از بهترین بازیگران تیپ در دهه ۹۰  بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نجات سرباز رایان | ۱۹۹۸ | Saving Private Ryan", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هنرنمایی تام سایزمور در نجات سرباز رایان قابل توجه و یکی از بهترین فیلم های اوست، چرا که او این بار نقشی را ایفا کرده که دقیقا برخلاف کلیشه ثابت نقش‌های قبلی‌اش بود. سایزمور اگر در فیلم‌های دیگرش خشن، دمدمی‌مزاج و نماد «مردانگی سمی» محسوب می‌شد، این‌جا مردی است موقر، جدی و نجیب که در کنار همبازی‌اش «تام هنکس» یک شیمی عالی را تشکیل داده‌اند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شاید بهترین تعریفی که بشود از یک بازیگر کرد این است که به او بگویید جوری نقش را بازی کرده که انگار نقش بازی نمی‌کند و تبدیل به خود شخصیت شده؛ و سایزمور در نجات سرباز رایان این‌چنین است. جوری در قالب نقش فرو رفته که گویی واقعا یک کهنه‌سرباز جنگ جهانی دوم است. اگر هالیوود قدر استعداد او را می‌دانست، این نقش می‌توانست سکوی پرتاب سایزمور برای تبدیل شدن به یک بازیگر نقش اصلی شود. اما نه هالیوود و نه خود او از این فرصت بهره زیادی نبردند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "قاتلین بالفطره | ۱۹۹۴ | Natural Born Killers", "ref": null }, { "type": "p", "text": "چه اثر دیوانه‌واری. تصور کنید «الیور استون» در اوج دوران فیلم‌سازی‌اش، فیلمنامه‌ای از «کوئنتین تارانتینو» را جلوی دوربین برده که بازیگران اصلی‌اش «جولیت لوئیس» و «وودی هارلسون» هستند و سایزمور هم در آن در نقش یک کارآگاه پلیس روان‌پریش و خطرناک ظاهر شده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شاید بتوان بازی او در نقش کارآگاه «جک اسکاگنتی» را الگویی برای «گری الدمن» موقع بازی در فیلم «لئون» دانست. سایزمور در قاتلین بالفطره تمایل عجیبی به آزار دادن و نابود کردن زوج قاتل سریال دارد و اجرای او در فیلم مخلوط جنون‌آمیزی از شیدایی و خشونت است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "احیای مردگان | ۱۹۹۹ | Bringing Out the Dead", "ref": null }, { "type": "p", "text": "آیا یادتان بود «مارتین اسکورسیزی» در آستانه هزاره سوم چنین فیلمی ساخته؟ احیای مردگان با نویسندگی «پل شریدر»، یکی از مهجورترین فیلم‌های اسکورسیزی است. فیلم یک سفر پرخاشگرانه و متافیزیکی در جهنم است که با حضور سایزمور، «جان گودمن» و «نیکلاس کیج» به یک اثر پرانرژی و تماشایی تبدیل شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تام سایزمور در تنها همکاری‌اش با اسکورسیزی در نقش «تام رولز» بازی می‌کند. یک امدادگر پزشکی نسبتا دیوانه که به واسطه مواجهه با خشونت دچار اضمحلال روحی و راندگی شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شیطان در لباس آبی | ۱۹۹۵ | Devil in a Blue Dress", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در یک دنیای عادلانه، شخصیت کارآگاه «ایزی راولینگ» این فیلم (با بازی «دنزل واشینگتن») می‌توانست به یک «شرلوک هولمز» مدرن و نقطه آغازی بر ساخت چند دنباله سینمایی عالی تبدیل شود، اما این نئو-نوآر «کارل فرانکلین» شکست تجاری خورد و نسخه‌اش در نطفه پیچیده شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازی تام سایزمور در فیلم حسابی در چشم است. حضورش الکتریسته‌ای دارد که نگاه‌تان را می‌دزدد و باعث می‌شود نتوانید از او چشم بردارید. سکانسی که او با چاقو کارآگاه ایزی را تهدید می‌کند هم شبیه سکانس تهدید «جک نیکلسون» با چاقو توسط «رومن پولانسکی» در «محله چینی»هاست و هم به سکانس بازی روانی «آقای بلوند» با تیغش در فیلم «سگ‌های انباری» تارانتینو پهلو می‌زند!", "ref": null } ]
null
original:درباره سریال‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
اعلام برندگان جشنواره فیلیمو نقد
[ { "type": "p", "text": "به گزارش روابط عمومی فیلیمو، پس از اعلام اسامی نامزدهای جشنواره، توسط هیئت داوران، برگزیدگان این جشنواره در دو بخش «رسانه» و «مردمی»، معرفی شدند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "از بین کاندیداهای نهایی بخش رسانه‌ها، این نتایج به دست آمد؛", "ref": null }, { "type": "p", "text": "حسین جوانی | ماهنامه فیلم نگار (رتبه اول)", "ref": null }, { "type": "p", "text": "محمدحسین گودرزی | رسانه آرت تاکس (رتبه دوم)", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فاطمه فریدن | سایت خبری تیتر برتر (رتبه سوم)", "ref": null }, { "type": "li", "text": "سید آریا قریشی | ماهنامه صبا", "ref": null }, { "type": "li", "text": "احمد شاهوند | روزنامه شرق", "ref": null }, { "type": "li", "text": "محمدجواد فراهانی | وب‌سایت زومجی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جوایز این دوره جشنواره برای ۳ نفر برگزیده در بخش رسانه، به ترتیب: ۱۰ میلیون تومان، ۸ میلیون تومان و ۶ میلیون تومان پول نقد به همراه یک عدد فیلیمو باکس مشخص شده بود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما در بخش نقد مردمی نیز این نفرات صاحب جایزه‌های اول تا سوم شدند:", "ref": null }, { "type": "p", "text": "امیرحسین توکلی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "لقمان مداین", "ref": null }, { "type": "p", "text": "محمد شیخ سفلی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برای سه نفر منتخب در بخش مردمی نیز به ترتیب ۳ میلیون تومان همراه با فیلیمو باکس، ۲ میلیون تومان پول نقد و یک سال اشتراک رایگان و برای نفر سوم، یک میلیون تومان پول نقد همراه با ۶ ماه اشتراک رایگان بود که همزمان با اعلام نتایج، به برندگان جشنواره، تقدیم شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "| خبر قدیمی |", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فراخوان برگزاری نخستین دوره جشنواره نقد فیلیمو", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نخستین جشنواره نقد فیلیمو در حوزه‌ نقد و یادداشت‌ بر آثار تولید شده در پلتفرم فیلیمو برگزار می‌شود. این جشنواره در دو بخش رسانه (ویژه نقدهای منتشر شده در رسانه‌های رسمی؛ روزنامه، سایت، خبرگزاری، هفته‌نامه، ماهنامه و فصلنامه) و شبکه‌های اجتماعی (اینستاگرام و…) توسط روزنامه‌نگاران و منتقدان و در بخش مردمی (ویژه نقدهای ارسالی توسط مخاطبان فیلیمو) برگزار خواهد شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هیئت داوران این جشنواره را حسین معززی‌نیا، شادمهر راستین و آنتونیا شرکا تشکیل می‌دهند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "شرکت‌کنندگان در بخش اصلی جشنواره می‌توانند برای هر کدام از آثار تولید شده از سوی فیلیمو، یک نقد ارسال کنند. این نقدها حتما باید در رسانه‌های مکتوب یا مجازی (از جمله شبکه‌های اجتماعی) منتشر شده باشد. نقدها و یادداشت‌ها باید در مورد سریال‌ها، برنامه‌ها و مسابقات پخش شده از پلتفرم فیلیمو باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "همچنین یادداشت‌های بخش مردمی نباید به هیچ وجه کپی یا الهام گرفته از یادداشت‌ها و نقدهای رسمی در رسانه‌ها باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مهلت ارسال آثار به جشنواره نقد فیلیمو", "ref": null }, { "type": "p", "text": "مهلت ارسال نقدها و یادداشت‌ها تا ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ است و علاقه‌مندان به شرکت در جشنواره باید آثار خود را به ایمیل جشنواره به آدرس [email protected] ارسال کنند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جوایز این جشنواره برای ۳ نقد برگزیده در بخش رسانه از این قرار است؛", "ref": null }, { "type": "li", "text": "۱۰ میلیون تومان پول نقد + فیلیمو باکس", "ref": null }, { "type": "li", "text": "۸ میلیون تومان پول نقد + فیلیمو باکس", "ref": null }, { "type": "li", "text": "۶ میلیون تومان پول نقد + فیلیمو باکس", "ref": null }, { "type": "p", "text": "برای ۳ اثر منتخب در بخش مردمی نیز این جوایز اهدا خواهد شد؛", "ref": null }, { "type": "li", "text": "۳ میلیون تومان پول نقد + فیلیمو باکس", "ref": null }, { "type": "li", "text": "۲ میلیون تومان پول نقد + یک سال اشتراک فیلیمو", "ref": null }, { "type": "li", "text": "یک میلیون تومان پول نقد + ۶ ماه اشتراک رایگان فیلیمو", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نتایج مسابقه در مراسم اختتامیه جشنواره فیلیمو نقد در ۲۷ تیر ماه مصادف با عید غدیر اعلام خواهد شد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اگر درباره جشنواره فیلیمو نقد سوالی دارید، کامنت بگذارید", "ref": null } ]
null
original:عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
عکس ها و پوستر قسمت سوم سریال رهایم کن
[ { "type": "ilink", "text": "در این صفحه عکس ها و پوستر قسمت سوم سریال رهایم کن را می‌بینیم.", "ref": "https://www.filimo.com/m/131383/%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%85_%DA%A9%D9%86" }, { "type": "p", "text": "پوستر قسمت سوم سریال رهایم کن", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
بی‌خود و بی‌جهت
[ { "type": "p", "text": "فیلم پالتو شتری، مثل همان اسمش، مجموعه‌ای از ایده‌های ریز و متفاوت است که در کنار هم، به درستی انسجام و قوام نیافته‌اند و به فیلم قابل قبولی ختم نشده‌اند. «کوهیار کهن‌دژ (بانیپال شومون) هر بار که پالتوی شتری‌اش را -که از پدر به ارث برده- می‌پوشد تبدیل به آدمی خودخواه، خودشیفته، تحقیرگر و غیرقابل تحمل می‌شود.» کل حضور و کارکرد آن پالتوی شتری‌رنگ در فیلم به اندازه همین یک جمله است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بیش از این دیگر نه در متن و نه اجرا، هیچ هویت و شخصیت و جزئیتی به این شی به‌ظاهر بااهمیت اضافه نشده. گویی نویسنده/کارگردان صرفاً از این ایده خوشش آمده و به نظرش رسیده که «باحال» است اگر آن را در فیلمش بگنجاند. باقی شخصیت‌ها و حتی موقعیت‌های فیلم نیز کم‌وبیش همین‌طور نوشته و اجرا شده‌اند. از پدر و مادر کوهیار گرفته تا آن جماعت کافه‌نشین. همین جماعت اخیر را که –احتمالاً قرار بوده چیزی شبیه «حلقه‌ رندان» فیلم «بی‌پولی» نعمت‌الله از آن دربیاید- در نظر بگیرید. نه شیمی ارتباط بین‌شان شکل گرفته، نه شخصیتی برایشان پرداخته شده نه حتی دیالوگ بامزه و به یادماندنی‌ای به زبان می‌آورند. نمونه‌اش سکانس جر و بحث کوهیار و «فرید» (سام درخشانی) در رستوران درباره طعنه‌های گزنده کوهیار به زن و مرد میز بغلی. به‌جز شخصیت‌های اصلی، دو سه نفر دیگرِ نشسته بر سر این میز، همگی در سایه و محو و مبهم و منفعل‌اند. نه حرفی، نه کنشی، نه حتی سکوت سنگین و قابل اعتنایی. وجودهایی نامرئی و مزاحم، که می‌شد سکانس را بدون آن‌ها هم پیش برد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم پالتو شتری در قالب یک «کمدی روشنفکرانه» سعی دارد به نقد پدیده روشنفکری ادایی و قلابی («اسنوبیسم»؟) بپردازد. جوان فلسفه‌خوانده نیچه‌دوستی که به مرور چنان استحاله می‌یابد که در جشن عروسی‌اش لباس «شِرِک» به تن می‌کند. فیلم جذاب شروع می‌شود و تا کمی بعدش هم سرحال پیش می‌رود: هم سکانس ملاقات غریب فرید و کوهیار در کتاب فروشی، هم  فصل قرارهای شبه‌عاشقانه کوهیار با زن‌ها. حضور شخصیت‌های نامتعارف با ویژگی‌های عجیب و غریب در فیلم نیز بیننده را به ادامه تماشایش ترغیب می‌کند. از لباس بادکنکی «کیانا» (بهاره کیان‌افشار) و وقت‌گذرانی پدر کتاب‌فروش (شاهرخ فروتنیان) در قهوه‌خانه پایین شهر تا نگاه‌های مرموز و نافذ «فروغ» (پریوش نظریه) و شخصیت کمی مشنگ- کمی بدجنس خود فرید با بازی شیرین و به‌قاعده درخشانی در هیأتی متفاوت. با این حال فیلم در شکل مواجهه‌اش با پدیده روشنفکری ادایی، کم‌وبیش به همان آسیبی دچار است که خود سعی در نقدش دارد:‌ سطحی‌نگری. موضوعی که به‌خصوص در شخصیت‌پردازی کوهیار خود را نشان می‌دهد. اغراق خشن و بی‌ظرافت در پرداخت این شخصیت، او را به موجودی نچسب و آزارنده برای تماشاگر تبدیل کرده؛ گویی کاریکاتوری را می‌بینیم که درست و قشنگ کشیده نشده.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در فیلم پالتو شتری، موقعیت‌ها، سکانس‌ها یا شخصیت‌هایی کم نیستند که درنتیجه‌اش لحظاتی خلق شده که مستقل از کلیت و بافت فیلم، جالب به نظر می‌رسد (البته فقط «جالب»، اما نه‌چندان «بامزه»؛ کلاً طنز فیلم جوری است که به سختی می‌تواند لبخندی به لب‌ها بیاورد). با این حال تار و پود این سکانس‌ها و موقعیت‌ها و شخصیت‌ها، جوری به هم تنیده نشده‌ که درنهایت درامی یک‌پارچه با چفت و بست درست و معقول و منطقی بسازند", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به زبان دیگر، کوهیار در مقام شخصیتی که فیلم در بافتی کمدی قصد نقد و نفی‌اش را دارد، جوری پرداخت نشده که دیدنش بی‌آزار و زحمت باشد. انگار نویسنده خواسته مشت‌های خشم و انزجارش از چنین شخصیتی را باصلابت و قدرت به سرش بکوبد و از او ابراز برائت کند. به همین دلیل هم به جز فصل اول حضورش همراه با زن‌ها در کافه، دیگر هر وقت کوهیار را جلوی دوربین می‌بینیم، فیلم به اصطلاح می‌افتد. شخصیت‌هایی شبیه او البته در تاریخ سینمای کمدی کم نیستند. آدم‌های نچسبی که از دیدن‌شان روی پرده لذت می‌بریم، به خنده می‌افتیم، و ای بسا از پیدا کردن شباهت‌هایشان به خودمان یا دیگران به فکر فرو برویم. نفرت‌انگیزانی که در قاب سینما دوست‌شان داریم و با آن‌ها تفریح می‌کنیم. کوهیار اما از جنس چنین شخصیت‌هایی نیست. این را مخصوصاً در سکانس‌هایی که او در فیلم حضور ندارد بهتر می‌شود فهمید. وقت‌هایی مثل گفت‌وگوهای دونفره فرید با پدر یا مادر کوهیار، یا سکانس کمیک کوتاه شام خوردنش با مرد صاحب‌خانه، که حتماً بیش از قسمت‌های اصلی فیلمنامه در ذهن مخاطب باقی می‌مانند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در فیلم پالتو شتری، موقعیت‌ها، سکانس‌ها یا شخصیت‌هایی از این دست کم نیستند، که درنتیجه‌اش لحظاتی خلق شده که مستقل از کلیت و بافت فیلم، جالب به نظر می‌رسد (البته فقط «جالب»، اما نه‌چندان «بامزه»؛ کلاً طنز فیلم جوری است که به سختی می‌تواند لبخندی به لب‌ها بیاورد). با این حال تار و پود این سکانس‌ها و موقعیت‌ها و شخصیت‌ها، جوری به هم تنیده نشده‌ که درنهایت درامی یک‌پارچه با چفت و بست درست و معقول و منطقی بسازند. مستقل از خط داستانی توطئه فرید برای انداختن کیانا به دامن کوهیار و ارتباطش با «عشرت» (افسانه چهره‌آزاد) به همین واسطه، بقیه شخصیت‌ها تقریباً همگی بی‌دلیل و ناگهانی در هر جایی از قصه سر برمی‌آورند، یکی دو سه سکانسی حضور دارند و بعد هم به میل و خواست نویسنده محو می‌شوند. این حضورهای کوتاه گرچه گاهی به فیلم انرژی‌ای تزریق می‌کند و موتور به پت‌پت افتاده‌اش را با هُلی مختصر، مجدداً به راه می‌اندازد -مثل ملاقات دوم فرید با «مستانه» (لیندا کیانی)-، اما در عین حال از ساختار آشفته و بلاتکلیف فیلمنامه نیز خبر می‌دهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "به جز این، روایت اصلی در فیلمنامه پالتو شتری اشکال مهمی نیز دارد. فیلم با موقعیتی غیرمنتظره شروع می‌شود: مردی حین تورق کتاب‌ در فروشگاه، با دیدن مردی دیگر، به هم می‌ریزد و با بد و بیراه‌هایی که نثارش می‌کند به دنبالش می‌افتد. از این‌جا به بعد، با یک فلاش‌بک طولانی، ‌پیش‌قصه‌ این صحنه را به تفصیل و جزئیات می‌بینیم؛ این‌که چطور فرید با وعده‌های عشرت وسوسه شده تا کیانا و کوهیار را به هم برساند و این دو نوگل هرگز نشکفته را به عقد ازدواج هم دربیاورد، تا مجدداً سر از همان سکانس آغازین درآوریم. با این حال با تعلیق و انتظاری که در ابتدا با آن موقعیت غافل‌گیرکننده شکل گرفته، توقع نداریم که روایت با رسیدن به همان نقطه و بسته شدن دایره‌اش مختومه شود. به واقع فصل افتتاحیه فیلم (در عین جذابیت) آن‌قدری سنگین نبوده که بتواند وزن سنگ پایانی داستان را هم تحمل کند؛ برعکس قطار روایت بعد از رسیدن دوباره‌اش به ایستگاه نخست، باید راهش را هم‌چنان پی می‌گرفت، ولو این بار در یک منحنی تازه. اما برخلاف انتظار، کارگردان نقطه آخر قصه‌اش را درست همین‌جا می‌گذارد. با یکی دو سکانس کوتاه و دیالوگ‌-نریشن‌هایی کم‌وبیش حکیمانه‌ از پدر و فرید، که قادر نیستند پاسخی درخور به آن انتظار بدهند؛ جوری که در انتها و حین خروج از سالن تاریک،‌ یک «که چی؟!» بزرگ همراه‌مان باشد.", "ref": null } ]
null
original:عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
عکس ها و پوستر قسمت چهل و نهم سریال جیران
[ { "type": "p", "text": "پوستر قسمت چهل و نهم سریال جیران", "ref": null } ]
null
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
فیلم تی تی؛ معرفی و نقدها به فیلم
[ { "type": "p", "text": "خلاصه داستان فیلم تی تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم تی تی را اینطور می‌توان تعریف کرد؛ فیزیکدان بیماری که روی تئوری پایان دنیا کار می کند، در بیمارستان با خانم نظافتچی عجیبی به نام تی تی آشنا می شود که به روش رحم اجاره‌ای، فرزند زوج ناباروری را باردار است. آشنایی این دو آغاز ماجرایی بزرگی است که زندگی هردوشان را تغییر می دهد. داستان، فضا و شخصیت اصلی تا حدود زیادی یادآور و برگرفته از جاده شاهکار فدریکو فلینی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عوامل و بازیگران فیلم تی تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تهیه‌کننده و کارگردان: آیدا پناهنده، فیلمنامه: ارسلان امیری و آیدا پناهنده، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، طراح صحنه و لباس: امیر اثباتی، موسیقی: علیرضا افکاری", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بازیگران: پارسا پیروزفر ، الناز شاکردوست ، هوتن شکیبا ، سودابه جعفرنژاد، امیر حامد، مهدی فریضه، هیلدا کردبچه، رضا عموزاد، زینب شعبانی، هانیه کاظمی و مهرانه به‌نهاد", "ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/" }, { "type": "p", "text": "حرف های کارگردان و بازیگران درباره فیلم", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "آیدا پناهنده، کارگردان تی تی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "رگه‌های مذهبی و عرفانی نه فقط در این اثر بلکه در فیلم‌های قبلی‌ من هم دیده می‌شود و رگ و ریشه ایمانی در آیدا پناهنده وجود دارد که نوشته می‌شود و به تصویر درمی‌آید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "فیلم تی‌تی برای من شبه قدیسی بود که به دلیل گذشته کولی‌وارش به جهان واقعی‌تری نسبت به ما رسیده بود. جادوگر واژه درستی نیست، چیزی که می‌توانم بگویم این است که برای من «تی‌تی» یک شبه قدیس بود.", "ref": "https://www.filimo.com/m/qoy4j" }, { "type": "li", "text": "من یاد گرفتم که در فیلم خودم را به رخ نکشم و از رخشان بنی‌اعتماد یاد گرفتم که آن سوی دوربین مسائل دیگری هم وجود دارد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کاراکتر «امیر ساسان» پر از تناقض است و وجوه مثبت و منفی در وجودش دیده می‌شود، مانند تمامی آدم‌ها.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "امیدوارم بتوانم شرافتم را نسبت به سینما حفظ کنم. این آخرین فیلم من در شمال ایران است و می‌خواهم از مردم این خطه تشکر کنم. امیدوارم که فیلم‌های من را دوست داشته باشید.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "الناز شاکردوست، بازیگر نقش تی تی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تکنیک در رسیدن به نقش‌ها به کمک من می‌آید. اما از جایی به بعد همه تکنیک‌ها را فراموش خواهی کرد و با زندگی کردن با نقش این فرایند صورت می‌گیرد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "من به کارگردان‌ها، جنسیتی نگاه نمی‌کنم و بیشتر برایم وجه انسانی نقش مهم است. اما به هر حال زمانی که زن‌ها کنار هم قرار می‌گیرند و از هم حمایت می‌کنند نتیجه کار بسیار شگفت‌انگیز می‌شود.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "به نظر من این موضوع اتفاق بدی نیست که بازیگر در فیلم‌های تجاری که لودگی ندارد بتواند مخاطبانی را با خود همراه کند تا به خاطر او به تماشای سینمای هنری بنشیند. من با چنین انتخاب‌هایی تجاربی را با خودم به سینمای جدی‌تر می‌آورم.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ما در زمستان و در سی و پنج جلسه این فیلم را کار کردیم و دلم می‌خواهد بگویم شرایط این فیلم شرایط معمولی نبوده و امیدوارم از این کارحمایت کنید.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "هوتن شکیبا بازیگر", "ref": null }, { "type": "li", "text": "من حضور در ژانر کمدی را دوست دارم، اما هدف من قبول کردن نقش‌هایی است که برایم چالش به همراه داشته باشد و ژانر فیلم برایم اهمیتی ندارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقد اولیه فیلم تی تی در زمان جشنواره سی و نهم فجر", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در سینمای ایران که دیگر عادت کرده‌ایم به دغدغه‌های اجتماعی، فضاهای خشن و چرک و شخصیت‌های به ته خط رسیده، فیلم تی تی مسیر کاملا متفاوتی را رفته و فیلمی گرم، دوست‌داشتنی و با مایه‌هایی از فانتزی در فضاسازی و شخصیت‌پردازی است که می‌تواند حال و هوای مخاطبش را عوض کند و حداقل به مفهوم زندگی امیدوارانه نگاه می‌کند. ترکیب سه بازیگر اصلی فیلم حسابی جواب داده. به غیر از پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا که توانایی آن‌ها برای عموم مخاطبان ثابت شده است، الناز شاکردوست به شخصیت اصلی فیلم به معنای واقعی کلمه روح و جان بخشیده و احتمالا بهترین نقش‌آفرینی در تمام کارنامه‌اش را با خلق شخصیت تی تی به انجام رسانده. اگر تا مدتی پیش شک داشتید که بالاخره شاکردوست توانسته خودش را از جایگاه سابق بازیگر فیلم‌های کمدی و عاشقانه بازاری بالا بکشد یا نه، کافی است او را در ۲ فیلم مهم تی تی و ابلق ببینید تا بهتان ثابت شود که حالا می‌‌شود برای نقش‌های سخت و پیچیده هم روی این بازیگر حساب کرد. در پشت صحنه هم عوامل به کمک پناهنده آمده‌اند تا فضایی متفاوت و خیالی را برای فیلمش بسازد و در این میان سهم فرشاد محمدی فیلمبردار بیش از بقیه است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با وجود واکنش‌ها و نقدهای تحسین‌آمیز، مسلما منتقدانی هم هستند که نسبت به فیلم نظر چندان مثبتی ندارند و اقبال عمومی نسبت به فیلم را بیشتر ناشی از وضعیت کنونی جشنواره و فضای تلخ و عبوس دیگر آثار می‌دانند تا کیفیت و اصالت خود اثر. در هر صورت باید پذیرفت که حتی با وجود استقبال نسبی هم فیلم تی تی به یک نقطه عطف در کارنامه آیدا پناهنده تبدیل شده و از حالا حساسیت و کنجکاوی بیشتری پیرامون آثار بعدی‌اش وجود دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اگر با شخصیت اصلی و اتمسفر فیلم همراه شوید، تی تی فیلم محبوب شما خواهد بود و نکات مثبت آن به چشمتان می‌آید وگرنه، پی‌رنگ و شیوه گسترش خط داستانی آن چندان قانع‌کننده نیست و از همان اول بین شما و فیلم فاصله می‌اندازد و تا پایان هم نمی‌توانید با آن همراه شوید. در عین فضای مدرن و نزدیکی به الگوهای رئالیسم جادویی، تی تی از الگوهای قدیمی در فیلم‌ها و داستان‌های ایرانی استفاده می‌کند که در آن افراد ساده و گاه شیرین‌عقل به دلیل معصومیت خود جنبه‌ای فرانسانی و عرفانی پیدا می‌کنند، با این تفاوت که شخصیت اصلی یک دختر خیالباف دور از هیاهوی زندگی شهری است که در کمال سادگی می‌خواهد زندگی همه اطرافیانش را بهتر کند و همین سادگی و مهربانی به معجزه‌اش تبدیل می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خط داستانی فیلم بیشتر بهانه‌ای است برای همراهی با شخصیت‌های اصلی و بازی‌های خوب هم موجب شده تا این پرسه‌ زدن با کاراکترها به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل شود و فراموش کنید که در خیلی از جنبه‌ها پرداخت شخصیت‌ها با اما و اگر همراه است. مسلما با توجه به آثار به نمایش درآمده در جشنواره سی و نهم فجر ، تی تی جزو فیلم‌های برتر بوده و اگر پیش‌فرض محدودیت برای داوری نبود، حتما در ۲ بخش بهترین فیلم و کارگردانی هم می‌توانست مدعی نامزدی باشد. با این وجود نباید فراموش کرد که آیدا پناهنده همچنان می‌تواند فیلم‌های بهتر و بزرگتری بسازد و به روند صعودی‌اش در مسیر فیلمسازی ادامه بدهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جوایز و افتخارات فیلم تی تی آیدا پناهنده", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن برای الناز شاکردوست – جشن انجمن منتقدان سینمای ایران – دوره چهاردهم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تی تی، نامزد ۳ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری و بهترین موسیقی از سی و نهمین جشنواره فجر شد و در جشنواره فیلم توکیو (۲۰۲۰) حضور داشت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پوستر و تیزر اصلی فیلم تی‌تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عکس های جذاب فیلم تی تی", "ref": null } ]
null
original:خبر*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
رونمایی از تیزر و زمان اکران فیلم عمارت متروکه
[ { "type": "p", "text": "مراحل تولید فیلم عمارت متروکه یا قصر ارواح یا کاخ جن زده (این همه ترجمه متفاوت!) از اواسط اکتبر ۲۰۲۱ تا فوریه ۲۰۲۲ در نیواورلئان، لوئیزیانا و آتلانتا، جورجیا انجام شد. پس از این تولید فیلمبرداری این فیلم با چالش‌هایی روبه‌رو شد که البته برای رفع آن چندان دچار چالش نشدند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم عمارت متروکه (Haunted Mansion) ماجرایی ماورایی و ترسناک را روایت می‌کند. در این قصه مادری مجرد به همراه پسرش برای ادامه زندگی ناچار به اسباب‌کشی به خانه‌ای ارزان قیمت می‌شوند؛ اما این خانه ماجراهای عجیبی در دل خود دارد. آن‌ها برای برطرف کردن ماجراهای ترسناک و غریب این عمارت ناچار می‌شوند با کشیش تماس بگیرند و در نهایت تیمی تشکیل شده از یک کشیش، دانشمند، متخصص ماورا و روانگری فرانسوی و یک مورخ برای جن‌گیری و نجات مادر و پسر به سمت این خانه قدیمی و عجیب می‌آیند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تاریخ انتشار فیلم قصر ارواح", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم عمارت متروکه یا قصر ارواح پس از انتشار تریلری تماشایی مشخص کرد که این فیلم ترسناک در تاریخ ۲۸ جولای ۲۰۲۳ (۶ مرداد ۱۴۰۲) در آمریکا منتشر می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تیزر رسمی فیلم عمارت متروکه", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بازیگران فیلم Haunted Mansion", "ref": null }, { "type": "li", "text": "رزاریو داوسون در نقش گابی، یک مادر مجرد", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کیت استنفیلد در نقش بن ماتیاس، یک دانشمند بیوه", "ref": null }, { "type": "li", "text": "اوون ویلسون در نقش کِنت، یک کشیش", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تیفانی هدیش در نقش هریت، یک روانگر", "ref": null }, { "type": "li", "text": "دنی دویتو در نقش یک استاد تاریخ دانشگاه", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جرد لتو در نقش هت‌باکس گوست / آلیستر کرامپ", "ref": null }, { "type": "li", "text": "جیمی لی کرتیس در نقش مادام لئوتا", "ref": null }, { "type": "li", "text": "چیس دیلون در نقش پسر گابی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "وینونا رایدر", "ref": null }, { "type": "li", "text": "دن لوی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "حسن منهاج", "ref": null } ]
null
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
فیلم تی تی؛ معرفی و نقدها به فیلم
[ { "type": "p", "text": "خلاصه داستان فیلم تی تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم تی تی را اینطور می‌توان تعریف کرد؛ فیزیکدان بیماری که روی تئوری پایان دنیا کار می کند، در بیمارستان با خانم نظافتچی عجیبی به نام تی تی آشنا می شود که به روش رحم اجاره‌ای، فرزند زوج ناباروری را باردار است. آشنایی این دو آغاز ماجرایی بزرگی است که زندگی هردوشان را تغییر می دهد. داستان، فضا و شخصیت اصلی تا حدود زیادی یادآور و برگرفته از جاده شاهکار فدریکو فلینی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عوامل و بازیگران فیلم تی تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تهیه‌کننده و کارگردان: آیدا پناهنده، فیلمنامه: ارسلان امیری و آیدا پناهنده، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، طراح صحنه و لباس: امیر اثباتی، موسیقی: علیرضا افکاری", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بازیگران: پارسا پیروزفر ، الناز شاکردوست ، هوتن شکیبا ، سودابه جعفرنژاد، امیر حامد، مهدی فریضه، هیلدا کردبچه، رضا عموزاد، زینب شعبانی، هانیه کاظمی و مهرانه به‌نهاد", "ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/" }, { "type": "p", "text": "حرف های کارگردان و بازیگران درباره فیلم", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "آیدا پناهنده، کارگردان تی تی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "رگه‌های مذهبی و عرفانی نه فقط در این اثر بلکه در فیلم‌های قبلی‌ من هم دیده می‌شود و رگ و ریشه ایمانی در آیدا پناهنده وجود دارد که نوشته می‌شود و به تصویر درمی‌آید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "فیلم تی‌تی برای من شبه قدیسی بود که به دلیل گذشته کولی‌وارش به جهان واقعی‌تری نسبت به ما رسیده بود. جادوگر واژه درستی نیست، چیزی که می‌توانم بگویم این است که برای من «تی‌تی» یک شبه قدیس بود.", "ref": "https://www.filimo.com/m/qoy4j" }, { "type": "li", "text": "من یاد گرفتم که در فیلم خودم را به رخ نکشم و از رخشان بنی‌اعتماد یاد گرفتم که آن سوی دوربین مسائل دیگری هم وجود دارد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کاراکتر «امیر ساسان» پر از تناقض است و وجوه مثبت و منفی در وجودش دیده می‌شود، مانند تمامی آدم‌ها.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "امیدوارم بتوانم شرافتم را نسبت به سینما حفظ کنم. این آخرین فیلم من در شمال ایران است و می‌خواهم از مردم این خطه تشکر کنم. امیدوارم که فیلم‌های من را دوست داشته باشید.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "الناز شاکردوست، بازیگر نقش تی تی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تکنیک در رسیدن به نقش‌ها به کمک من می‌آید. اما از جایی به بعد همه تکنیک‌ها را فراموش خواهی کرد و با زندگی کردن با نقش این فرایند صورت می‌گیرد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "من به کارگردان‌ها، جنسیتی نگاه نمی‌کنم و بیشتر برایم وجه انسانی نقش مهم است. اما به هر حال زمانی که زن‌ها کنار هم قرار می‌گیرند و از هم حمایت می‌کنند نتیجه کار بسیار شگفت‌انگیز می‌شود.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "به نظر من این موضوع اتفاق بدی نیست که بازیگر در فیلم‌های تجاری که لودگی ندارد بتواند مخاطبانی را با خود همراه کند تا به خاطر او به تماشای سینمای هنری بنشیند. من با چنین انتخاب‌هایی تجاربی را با خودم به سینمای جدی‌تر می‌آورم.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ما در زمستان و در سی و پنج جلسه این فیلم را کار کردیم و دلم می‌خواهد بگویم شرایط این فیلم شرایط معمولی نبوده و امیدوارم از این کارحمایت کنید.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "هوتن شکیبا بازیگر", "ref": null }, { "type": "li", "text": "من حضور در ژانر کمدی را دوست دارم، اما هدف من قبول کردن نقش‌هایی است که برایم چالش به همراه داشته باشد و ژانر فیلم برایم اهمیتی ندارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقد اولیه فیلم تی تی در زمان جشنواره سی و نهم فجر", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در سینمای ایران که دیگر عادت کرده‌ایم به دغدغه‌های اجتماعی، فضاهای خشن و چرک و شخصیت‌های به ته خط رسیده، فیلم تی تی مسیر کاملا متفاوتی را رفته و فیلمی گرم، دوست‌داشتنی و با مایه‌هایی از فانتزی در فضاسازی و شخصیت‌پردازی است که می‌تواند حال و هوای مخاطبش را عوض کند و حداقل به مفهوم زندگی امیدوارانه نگاه می‌کند. ترکیب سه بازیگر اصلی فیلم حسابی جواب داده. به غیر از پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا که توانایی آن‌ها برای عموم مخاطبان ثابت شده است، الناز شاکردوست به شخصیت اصلی فیلم به معنای واقعی کلمه روح و جان بخشیده و احتمالا بهترین نقش‌آفرینی در تمام کارنامه‌اش را با خلق شخصیت تی تی به انجام رسانده. اگر تا مدتی پیش شک داشتید که بالاخره شاکردوست توانسته خودش را از جایگاه سابق بازیگر فیلم‌های کمدی و عاشقانه بازاری بالا بکشد یا نه، کافی است او را در ۲ فیلم مهم تی تی و ابلق ببینید تا بهتان ثابت شود که حالا می‌‌شود برای نقش‌های سخت و پیچیده هم روی این بازیگر حساب کرد. در پشت صحنه هم عوامل به کمک پناهنده آمده‌اند تا فضایی متفاوت و خیالی را برای فیلمش بسازد و در این میان سهم فرشاد محمدی فیلمبردار بیش از بقیه است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با وجود واکنش‌ها و نقدهای تحسین‌آمیز، مسلما منتقدانی هم هستند که نسبت به فیلم نظر چندان مثبتی ندارند و اقبال عمومی نسبت به فیلم را بیشتر ناشی از وضعیت کنونی جشنواره و فضای تلخ و عبوس دیگر آثار می‌دانند تا کیفیت و اصالت خود اثر. در هر صورت باید پذیرفت که حتی با وجود استقبال نسبی هم فیلم تی تی به یک نقطه عطف در کارنامه آیدا پناهنده تبدیل شده و از حالا حساسیت و کنجکاوی بیشتری پیرامون آثار بعدی‌اش وجود دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اگر با شخصیت اصلی و اتمسفر فیلم همراه شوید، تی تی فیلم محبوب شما خواهد بود و نکات مثبت آن به چشمتان می‌آید وگرنه، پی‌رنگ و شیوه گسترش خط داستانی آن چندان قانع‌کننده نیست و از همان اول بین شما و فیلم فاصله می‌اندازد و تا پایان هم نمی‌توانید با آن همراه شوید. در عین فضای مدرن و نزدیکی به الگوهای رئالیسم جادویی، تی تی از الگوهای قدیمی در فیلم‌ها و داستان‌های ایرانی استفاده می‌کند که در آن افراد ساده و گاه شیرین‌عقل به دلیل معصومیت خود جنبه‌ای فرانسانی و عرفانی پیدا می‌کنند، با این تفاوت که شخصیت اصلی یک دختر خیالباف دور از هیاهوی زندگی شهری است که در کمال سادگی می‌خواهد زندگی همه اطرافیانش را بهتر کند و همین سادگی و مهربانی به معجزه‌اش تبدیل می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خط داستانی فیلم بیشتر بهانه‌ای است برای همراهی با شخصیت‌های اصلی و بازی‌های خوب هم موجب شده تا این پرسه‌ زدن با کاراکترها به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل شود و فراموش کنید که در خیلی از جنبه‌ها پرداخت شخصیت‌ها با اما و اگر همراه است. مسلما با توجه به آثار به نمایش درآمده در جشنواره سی و نهم فجر ، تی تی جزو فیلم‌های برتر بوده و اگر پیش‌فرض محدودیت برای داوری نبود، حتما در ۲ بخش بهترین فیلم و کارگردانی هم می‌توانست مدعی نامزدی باشد. با این وجود نباید فراموش کرد که آیدا پناهنده همچنان می‌تواند فیلم‌های بهتر و بزرگتری بسازد و به روند صعودی‌اش در مسیر فیلمسازی ادامه بدهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جوایز و افتخارات فیلم تی تی آیدا پناهنده", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن برای الناز شاکردوست – جشن انجمن منتقدان سینمای ایران – دوره چهاردهم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تی تی، نامزد ۳ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری و بهترین موسیقی از سی و نهمین جشنواره فجر شد و در جشنواره فیلم توکیو (۲۰۲۰) حضور داشت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پوستر و تیزر اصلی فیلم تی‌تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عکس های جذاب فیلم تی تی", "ref": null } ]
null
original:موسیقی‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
تیتراژ گیم شوی ارتش سری
[ { "type": "ilink", "text": "آهنگ تیتراژ پایانی مسابقه یا رئالیتی شوی ارتش سری را علیرضا طلیسچی خوانده، آهنگسازی کرده و خودش هم ترانه آن را نوشته است. مدیریت هنری این موسیقی تیتراژ ارتش سری را میثم خلفی به عهده داشته و اشکان عرب هم آن را تنظیم کرده است. شما می‌توانید این قطعه را اینجا بشنوید و دانلود کنید.", "ref": "https://www.filimo.com/m/131274/%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%B3%D8%B1%DB%8C" }, { "type": "p", "text": "متن آهنگ تیتراژ ارتش سری طلیسچی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اون طرفدار دیوونه‌ات که می‌تونی روش حساب کنی؛ منم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من همونی‌ام که تو شادیات که نه، رفیقِ تو غمم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "من تو رو نمی‌شکنم…", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خوشم میاد می‌دونی جونمو پات می‌دادم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بین تو و غرورم، تو رو نجات می‌دادم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "آهای تو که مث من چشمای ابری داری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "راز منو تو قلبت، یکم نگه می‌داری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فدا شدن بخاطر تو که خود قلب منی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تو که بخاطر من از تموم دنیا می‌کنی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فدا شدن نیست که دیگه چشم ببندی روی من", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خوبی هنوز تو حافظم برای حال خوب تو هر کاری برمیاد ازم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "هر کاری برمیاد ازم بخاطرت", "ref": null }, { "type": "p", "text": "می‌کشی آخرم منو تو با دلت", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خوشم میاد می‌دونی جونمو پات می‌دادم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "بین تو و غرورم، تو رو نجات می‌دادم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "آهای تو که مث من چشمای ابری داری", "ref": null }, { "type": "p", "text": "راز منو تو قلبت، یکم نگه می‌داری", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "https://www.filimo.com/shot/wp-content/uploads/2023/03/Arteshe-Seri.mp3", "ref": "/Invalid" } ]
null
original:معرفی فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
فیلم تی تی؛ معرفی و نقدها به فیلم
[ { "type": "p", "text": "خلاصه داستان فیلم تی تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "فیلم تی تی را اینطور می‌توان تعریف کرد؛ فیزیکدان بیماری که روی تئوری پایان دنیا کار می کند، در بیمارستان با خانم نظافتچی عجیبی به نام تی تی آشنا می شود که به روش رحم اجاره‌ای، فرزند زوج ناباروری را باردار است. آشنایی این دو آغاز ماجرایی بزرگی است که زندگی هردوشان را تغییر می دهد. داستان، فضا و شخصیت اصلی تا حدود زیادی یادآور و برگرفته از جاده شاهکار فدریکو فلینی است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عوامل و بازیگران فیلم تی تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تهیه‌کننده و کارگردان: آیدا پناهنده، فیلمنامه: ارسلان امیری و آیدا پناهنده، مدیر فیلمبرداری: فرشاد محمدی، طراح صحنه و لباس: امیر اثباتی، موسیقی: علیرضا افکاری", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "بازیگران: پارسا پیروزفر ، الناز شاکردوست ، هوتن شکیبا ، سودابه جعفرنژاد، امیر حامد، مهدی فریضه، هیلدا کردبچه، رضا عموزاد، زینب شعبانی، هانیه کاظمی و مهرانه به‌نهاد", "ref": "https://www.filimo.com/shot/145350/%d9%87%d9%88%d8%aa%d9%86-%d8%b4%da%a9%db%8c%d8%a8%d8%a7/" }, { "type": "p", "text": "حرف های کارگردان و بازیگران درباره فیلم", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "آیدا پناهنده، کارگردان تی تی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "رگه‌های مذهبی و عرفانی نه فقط در این اثر بلکه در فیلم‌های قبلی‌ من هم دیده می‌شود و رگ و ریشه ایمانی در آیدا پناهنده وجود دارد که نوشته می‌شود و به تصویر درمی‌آید.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "فیلم تی‌تی برای من شبه قدیسی بود که به دلیل گذشته کولی‌وارش به جهان واقعی‌تری نسبت به ما رسیده بود. جادوگر واژه درستی نیست، چیزی که می‌توانم بگویم این است که برای من «تی‌تی» یک شبه قدیس بود.", "ref": "https://www.filimo.com/m/qoy4j" }, { "type": "li", "text": "من یاد گرفتم که در فیلم خودم را به رخ نکشم و از رخشان بنی‌اعتماد یاد گرفتم که آن سوی دوربین مسائل دیگری هم وجود دارد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "کاراکتر «امیر ساسان» پر از تناقض است و وجوه مثبت و منفی در وجودش دیده می‌شود، مانند تمامی آدم‌ها.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "امیدوارم بتوانم شرافتم را نسبت به سینما حفظ کنم. این آخرین فیلم من در شمال ایران است و می‌خواهم از مردم این خطه تشکر کنم. امیدوارم که فیلم‌های من را دوست داشته باشید.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "الناز شاکردوست، بازیگر نقش تی تی", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تکنیک در رسیدن به نقش‌ها به کمک من می‌آید. اما از جایی به بعد همه تکنیک‌ها را فراموش خواهی کرد و با زندگی کردن با نقش این فرایند صورت می‌گیرد.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "من به کارگردان‌ها، جنسیتی نگاه نمی‌کنم و بیشتر برایم وجه انسانی نقش مهم است. اما به هر حال زمانی که زن‌ها کنار هم قرار می‌گیرند و از هم حمایت می‌کنند نتیجه کار بسیار شگفت‌انگیز می‌شود.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "به نظر من این موضوع اتفاق بدی نیست که بازیگر در فیلم‌های تجاری که لودگی ندارد بتواند مخاطبانی را با خود همراه کند تا به خاطر او به تماشای سینمای هنری بنشیند. من با چنین انتخاب‌هایی تجاربی را با خودم به سینمای جدی‌تر می‌آورم.", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ما در زمستان و در سی و پنج جلسه این فیلم را کار کردیم و دلم می‌خواهد بگویم شرایط این فیلم شرایط معمولی نبوده و امیدوارم از این کارحمایت کنید.", "ref": null }, { "type": "h3", "text": "هوتن شکیبا بازیگر", "ref": null }, { "type": "li", "text": "من حضور در ژانر کمدی را دوست دارم، اما هدف من قبول کردن نقش‌هایی است که برایم چالش به همراه داشته باشد و ژانر فیلم برایم اهمیتی ندارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "نقد اولیه فیلم تی تی در زمان جشنواره سی و نهم فجر", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در سینمای ایران که دیگر عادت کرده‌ایم به دغدغه‌های اجتماعی، فضاهای خشن و چرک و شخصیت‌های به ته خط رسیده، فیلم تی تی مسیر کاملا متفاوتی را رفته و فیلمی گرم، دوست‌داشتنی و با مایه‌هایی از فانتزی در فضاسازی و شخصیت‌پردازی است که می‌تواند حال و هوای مخاطبش را عوض کند و حداقل به مفهوم زندگی امیدوارانه نگاه می‌کند. ترکیب سه بازیگر اصلی فیلم حسابی جواب داده. به غیر از پارسا پیروزفر و هوتن شکیبا که توانایی آن‌ها برای عموم مخاطبان ثابت شده است، الناز شاکردوست به شخصیت اصلی فیلم به معنای واقعی کلمه روح و جان بخشیده و احتمالا بهترین نقش‌آفرینی در تمام کارنامه‌اش را با خلق شخصیت تی تی به انجام رسانده. اگر تا مدتی پیش شک داشتید که بالاخره شاکردوست توانسته خودش را از جایگاه سابق بازیگر فیلم‌های کمدی و عاشقانه بازاری بالا بکشد یا نه، کافی است او را در ۲ فیلم مهم تی تی و ابلق ببینید تا بهتان ثابت شود که حالا می‌‌شود برای نقش‌های سخت و پیچیده هم روی این بازیگر حساب کرد. در پشت صحنه هم عوامل به کمک پناهنده آمده‌اند تا فضایی متفاوت و خیالی را برای فیلمش بسازد و در این میان سهم فرشاد محمدی فیلمبردار بیش از بقیه است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "با وجود واکنش‌ها و نقدهای تحسین‌آمیز، مسلما منتقدانی هم هستند که نسبت به فیلم نظر چندان مثبتی ندارند و اقبال عمومی نسبت به فیلم را بیشتر ناشی از وضعیت کنونی جشنواره و فضای تلخ و عبوس دیگر آثار می‌دانند تا کیفیت و اصالت خود اثر. در هر صورت باید پذیرفت که حتی با وجود استقبال نسبی هم فیلم تی تی به یک نقطه عطف در کارنامه آیدا پناهنده تبدیل شده و از حالا حساسیت و کنجکاوی بیشتری پیرامون آثار بعدی‌اش وجود دارد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اگر با شخصیت اصلی و اتمسفر فیلم همراه شوید، تی تی فیلم محبوب شما خواهد بود و نکات مثبت آن به چشمتان می‌آید وگرنه، پی‌رنگ و شیوه گسترش خط داستانی آن چندان قانع‌کننده نیست و از همان اول بین شما و فیلم فاصله می‌اندازد و تا پایان هم نمی‌توانید با آن همراه شوید. در عین فضای مدرن و نزدیکی به الگوهای رئالیسم جادویی، تی تی از الگوهای قدیمی در فیلم‌ها و داستان‌های ایرانی استفاده می‌کند که در آن افراد ساده و گاه شیرین‌عقل به دلیل معصومیت خود جنبه‌ای فرانسانی و عرفانی پیدا می‌کنند، با این تفاوت که شخصیت اصلی یک دختر خیالباف دور از هیاهوی زندگی شهری است که در کمال سادگی می‌خواهد زندگی همه اطرافیانش را بهتر کند و همین سادگی و مهربانی به معجزه‌اش تبدیل می‌شود.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "خط داستانی فیلم بیشتر بهانه‌ای است برای همراهی با شخصیت‌های اصلی و بازی‌های خوب هم موجب شده تا این پرسه‌ زدن با کاراکترها به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل شود و فراموش کنید که در خیلی از جنبه‌ها پرداخت شخصیت‌ها با اما و اگر همراه است. مسلما با توجه به آثار به نمایش درآمده در جشنواره سی و نهم فجر ، تی تی جزو فیلم‌های برتر بوده و اگر پیش‌فرض محدودیت برای داوری نبود، حتما در ۲ بخش بهترین فیلم و کارگردانی هم می‌توانست مدعی نامزدی باشد. با این وجود نباید فراموش کرد که آیدا پناهنده همچنان می‌تواند فیلم‌های بهتر و بزرگتری بسازد و به روند صعودی‌اش در مسیر فیلمسازی ادامه بدهد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "جوایز و افتخارات فیلم تی تی آیدا پناهنده", "ref": null }, { "type": "li", "text": "تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن برای الناز شاکردوست – جشن انجمن منتقدان سینمای ایران – دوره چهاردهم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "تی تی، نامزد ۳ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه، بهترین فیلمبرداری و بهترین موسیقی از سی و نهمین جشنواره فجر شد و در جشنواره فیلم توکیو (۲۰۲۰) حضور داشت.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پوستر و تیزر اصلی فیلم تی‌تی", "ref": null }, { "type": "p", "text": "عکس های جذاب فیلم تی تی", "ref": null } ]
null
original:عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
عکس ها و پوستر قسمت چهل و نهم سریال جیران
[ { "type": "p", "text": "پوستر قسمت چهل و نهم سریال جیران", "ref": null } ]
null
original:عکس‌ها*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
عکس ها و پوستر قسمت چهل و نهم سریال جیران
[ { "type": "p", "text": "پوستر قسمت چهل و نهم سریال جیران", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
۲ ساعت و ۳۸ دقیقه با کیت بلانشت
[ { "type": "p", "text": "اینکه بخواهید به فیلم تار (نه فقط موسیقی اش) به عنوان فیلمی درباره زندگی یک موزیسین و در مقام سرگرمی نگاه کنید را فراموش کنید. اما اگر دلتان می‌خواهد یک فیلم نفسگیر از احوالات یک موسیقیدان نابغه با یک کیت بلانشت بی‌تکرار و یک «تاد فیلد» بی‌نظیر را در مقام کارگردان ببینید سراغ فیلم تار بروید. به خصوص اگر احوالات معمولا ذهن آشفته موسیقیدانان برایتان جذاب است. این را از این بابت ذکر کردم که معمولا زندگی موسیقیدانان آنقدر جذاب است که احتمالا سالی نیست که یک فیلم که به زندگی یک موسیقیدان می‌پردازد به یکی از فیلم‌های مطرح سال تبدیل نشود. امسال هم علاوه بر «تار»، «الویس» روی میز داوران همه جشنواره‌ها و جمع‌ها بوده است تا در فصل جوایز یکی از گزینه‌های اصلی باشد.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "فیلم تار داستان زندگی لیدیا تار است. یک فیلم زندگینامه‌ای که هیچ نشانی از واقعی نبودن شخصیت اصلی ندارد آنقدری که اگر نام لیدیا تار را نشنیده باشید احتمالا سواد موسیقایی خودتان را زیر سوال می‌برید که ماجرا چیست و چرا من رهبری را با اینهمه افتخارات که «ایگات» (۱) دارد را نمی‌شناسم. رهبری که به عنوان اولین رهبر ارکستر معروف برلین چوب در دستش گرفته است و حالا روبروی آدام گوپنیک نویسنده، مقاله‌نویس و مفسر هفته‌نامۀ نیویورکر نشسته است و به عنوان یکی از مهم‌ترین موزیسین‌های دوران ما معرفی می‌شود. اما واقعیت این است که این فیلم یک فیلم بیوگرافیک نیست اما آنقدر تمام وجناتش حرفه‌ای و درخشان اجرا شده‌اند، که باورپذیری آن چند برابر شده است.", "ref": "https://www.filimo.com/m/vdzy6" }, { "type": "p", "text": "داستان فیلم از این قرار است که لیدیا تار، اولین رهبر ارکستر شناخته شده برلین، تصمیم دارد سمفونی شماره ۵ مالر را با ارکستر ضبط کند؛ اتفاقی که در عمر ارکستر برلین نادر بوده و یک موفقیت بزرگ برای عمر حرفه‌ای تار به حساب می‌آید. او در اوج شهرت، مقبولیت و حرفه خود قرار دارد و فیلم با گفت‌وگوی او با یکی از معروف‌ترین روزنامه‌نگاران جهان شروع می‌شود. اما این روند از اوج -با سرعتی منطقی- به افول می‌گراید. ستاره از آسمان به زمین می‌افتد، پروژه ضبط سمفونی پنجم هرگز به نتیجه نمی‌رسد، خانواده از هم می‌پاشد، مقبولیتی در کار نمانده و شهرت خدشه‌دار شده است. تار داستان این هبوط است. این اوج تا فرود را کیت بلانشت با گوشت و پوست و استخوانش با در نظر گرفتن و نمایش دادن تمامی این جزئیات در چهره و رفتارهایش بازی کرده است. نه تنها این بهترین بازی کیت بلانشت است بلکه بعید است به این سادگی‌ها بتواند بار دیگر این ایفای نقش کامل را اینطور صفر تا صدی ایفا کند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اگر در این نوشته نخواهیم در ابتدای هر پاراگراف اسم کیت بلانشت و بازی جادویی او و جانی که به این فیلم بخشیده است را بیاوریم باید به یکی از مهم‌ترین دلایل دیگر این باورپذیری اشاره کرد. این دلیل را حتما باید در شخصیت‌پردازی در داستان تار جستجو کرد. شخصیت چندوجهی و آرتیست لیدیا تار، آنچنان ظریف و دقیق تمامی وجوه خودش را در قصه افشا و ایفا می‌کند که به مخاطبش طی این زمان به نسبت طولانی تماشای فیلم، فرصت نزدیک شدن به او و شناختنش را می‌دهد. ما در طول قصه فقط با یک موسیقیدان بلندپرواز مواجه نیستیم. فقط با یک موسیقیدان زن که برای اولین بار قرار است در یکی از شهرهای مهم موسیقی دنیا، در یکی از ارکسترهای مهم موسیقی دنیا رهبری کند مواجه نیستیم. ما با یک موسیقیدانی که از فرصت شهرت استفاده /سوء استفاده کرده است مواجه نیستیم، ما با زنی که بارها عشق به سراغش آمده و آن را پس نزده است، ما با مادری که فرزندی رنگین پوست را به سرپرستی گرفته و زنی که قدرت از چشمهایش می‌تراود…", "ref": null }, { "type": "p", "text": "آهنگسازی این فیلم را آهنگساز اسکاری هیلدورگودنادوتیر که برای آهنگسازی «جوکر» به عنوان اولین آهنگساز زنی که برنده جایزه اسکار، گلدن گلوب و بفتا برای بهترین موسیقی فیلم شد، ساخته است. او را بیشتر با آهنگسازی‌اش برای سریال چرنوبیل می‌شناسیم", "ref": null }, { "type": "p", "text": "ما با پکیج این محصول مواجهیم؛ یک زن موسیقیدان چندوجهی که همه این ویژگی‌ها را با هم دارد. هنر کارگردان فرهیخته این است که توانسته در مدت زمان فیلم، همه این وجوه را به نمایش بگذارد. از نگاه‌های او بگیرید تا وسواس رفتاری‌اش، تا خط قرمزهایی که در کار به تمام اعضای ارکسترش یادآور می‌شود. از قدرتی که در رهبری دارد تا صحبت کردنش به چند زبان تا رعایت رژیم غذایی و توجه ویژه‌ به اندامش. به این لیست بلند بالای شخصیت شناسی، اضافه کنید مسائل روانشناختی عمده‌ای که فیلم روی آن‌ها مانور می‌دهد همچون خودشیفتگی، وسواس فکری و عملی، مشکلات خوب و… را.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در این میان، فیلم تار، داستان یک موسیقیدان است که زندگی‌اش به صداها گره خورده. او با افزوده شدن مشکلات و رسوایی‌ها، دیگر کمتر صدای موسیقی می‌شنود و بیشتر صداهای فالش و مزاحم در سرش شنیده می‌شود. شب‌ها از خواب می‌پرد تا در جستجوی صداهایی که احساس می‌کند از یخچال یا مترونوم داخل کمد می‌آید باشد. صدای مزاحم همسایه‌ای که به در می‌کوبد، صدای فالش آکاردئونی که خودش در آستانه فروپاشی کامل روانی در خانه‌اش می‌نوازد… با آغاز مشکلات صداها هم برای او تغییر ماهیت می‌دهند و دیگر موزون و گوش‌نواز نیستند.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در کنار اینها ارجاعات موسیقایی در جای جای فیلم حضوری پررنگ دارند، همانقدری که ارجاعات و استعاره‌های زندگی را می‌توان در رفتارهای ریز و درشت لیدیا نظاره کرد که همه اینها باعث شده‌اند تا فیلم تاد فیلد، غنای تصویری و مضمونی بالایی داشته باشد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "در پایان برای فیلمی که در حال و هوای موسیقی است، بی‌انصافی است اگر به آهنگسازش اشاره نکنیم. آهنگسازی این فیلم را هم آهنگساز اسکاری هیلدورگودنادوتیر که برای آهنگسازی «جوکر» به عنوان اولین آهنگساز زنی که برنده جایزه اسکار، گلدن گلوب و بفتا برای بهترین موسیقی فیلم شد، ساخته است. او را بیشتر با آهنگسازی‌اش برای سریال چرنوبیل می‌شناسیم و در «تار» هم اشاره ظریفی به همکاری فرضی لیدیا تار با هیلدورگودنادوتیر می‌شود. حالا بیایید با هم آرزو کنیم که فیلمساز فیلم به یادماندنی و ارزشمندی همچون «تار» باز هم فیلم بسازد و این بار فاصله زمانی ۱۶ سال را از آخرین ساخته‌اش در نظر نگیرد و با فاصله زمانی کوتاه‌تری فیلم بسازد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "پاورقی:", "ref": null }, { "type": "li", "text": "ایگات (EGUT): جوایز چهارگانه اسکار، گرمی، امی، تونی", "ref": null } ]
null
original:نقد و یادداشت فیلم*&*textType:Formal*&*major:Weblog*&*minor:Art&Culture*&*subminor:Cinema
متفاوت‌ترین پینوکیو؛ ضایعات جنگ
[ { "type": "p", "text": "گی‌یرمو دل‌تورو روح داستان پینوکیو اثر کارلو کلودی را بیرون کشیده و انیمیشنی را عرضه کرده که می‌توان آن را یکی از متفاوت‌ترین پینوکیوهای تاریخ سینما دانست.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "زمانی یکی از برادران کوئن در مورد برداشت آزادشان از کتاب ادیسه اثر هومر (که با عنوان ای برادر، کجایی؟ ساخته شد) چیزی در این مایه‌ها گفته بود که آن‌ها ستون فقرات کتاب هومر را بیرون کشیده و بقیه‌اش را دور انداختند. در برخی از لحظات پینوکیوی گی‌یرمو دل‌تورو هم چنین حسی به تماشاگر دست می‌دهد. این‌که دل‌تورو در عنوان فیلم نام خود را مستقیما در کنار نام اثر سترگ کارلو کلودی قرار داده شاید کمی خودنمایانه به‌نظر برسد اما اقدامی منطقی و قابل‌درک است. دل‌تورو روح داستان پینوکیو (که به‌عنوان یک فانتزی کودکانه، حال‌وهوایی تیره‌وتار است) را بیرون کشیده و آن را با ایده‌های بالغ‌تری ترکیب کرده است. حاصل کار، انیمیشنی است که بیشتر برای مخاطب بزرگسال جذاب و تامل‌برانگیز جلوه می‌کند. فراموش نکنیم که نام پسر ازدست‌رفته ژپتو در فیلم، کارلو است که نام کوچک نویسنده کتاب پینوکیو را به‌یاد می‌آورد. گویی پینوکیوی اصلی می‌میرد تا پینوکیوی دل‌تورو همچون یادمانی معاصر روی سنگ قبر او بنا شود.", "ref": null }, { "type": "ilink", "text": "خط کلی داستانی پینوکیوی گی‌یرمو دل‌تورو چنین است: هنرمند نجاری به‌نام ژپتو که سال‌ها قبل فرزندش را از دست داده، تکه چوبی از یک درخت کاج را به‌شکل یک عروسک می‌تراشد. با زنده‌شدن عروسک، این تکه چوب به موجودی به‌نام پینوکیو تبدیل می‌شود که قرار است جای پسر ازدست‌رفته ژپتو را پر کند اما حضور او، شروع ماجراهای غیرمنتظره است.", "ref": "https://www.filimo.com/m/rqpza" }, { "type": "p", "text": "داستان کلودی در مورد کودک بی‌تجربه‌ای بود که ناگهان در دل دنیایی پر از کلک و طمع رها می‌شد. انسان‌شدن پینوکیو همان‌قدر که می‌توانست ناشی از کارهای خوب او قلمداد شود، نشان‌دهنده پایان دوره بلوغ فکری او هم بود. دل‌تورو با کشاندن ماجرا با دوران جنگ‌های اول و دوم جهانی (کتاب پینوکیو اولین‌بار چیزی نزدیک به ۳۰ سال پیش از آغاز جنگ اول جهانی متشر شده بود) عمومیتی به درونمایه اصلی داستان پینوکیو می‌بخشد که باعث می‌شود فیلم او نه‌تنها اثری در مورد اواخر دهه ۱۹۳۰ و اوایل دهه ۱۹۴۰، که فیلمی در مورد دنیای امروز ما هم باشد. آدم‌بزرگ‌های حقه‌بازی که می‌خواهند شیره جان پینوکیوی ناآگاه را در راه رسیدن به امیال مادی‌شان بمکند، در فیلم دل‌تورو به بنیتو موسولینی و دارودسته فاشیست او در دوران جنگ جهانی دوم بدل شده‌اند. بنابراین پینوکیوی گی‌یرمو دل‌تورو به‌شکلی ویژه به فیلمی در مورد ضایعات جنگ تبدیل می‌شود. اگر پسر واقعی ژپتو در جریان بمبارانی در جریان جنگ اول جهانی کشته شد، جنگ جهانی دوم هم به موقعیتی هولناک تبدیل می‌شود که معصومیت پسر چوبی او را از بین می‌برد.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "آن‌چه گفته شد در ظاهر ارتباط چندانی به پینوکیوی کارلو کلودی ندارد. اما حواس دل‌تورو به این هست که چارچوب کلی روایی داستان اصلی را به هم نریزد. به همین دلیل است که او، ایده‌های شخصی‌اش را به ایده‌های اصلی اضافه نکرده بلکه با استفاده از رویکرد جایگزینی پیش می‌رود. این امر، تاثیر استعاره‌های مد نظر دل‌تورو را عمیق‌تر می‌کند. به‌عنوان مثال ایده رفتن پینوکیو و دیگر کودکان به دل جنگ، جایگزین ایده رفتن کودکان به شهر لذت و تبدیل شدن آن‌ها به الاغ شده است. قیاس همین ۲ ایده به تقویت جنبه استعاری نمایش جنگ در انیمیشن دل‌تورو می‌انجامد: جنگ جایی مثل شهر لذتِ داستان کلودی است؛ جایی که در آن کودکان را خام و سپس آن‌ها را به گوشت‌های بی‌اراده دم توپ تبدیل می‌کند – یا به بیان عامیانه‌تر، جنگ جایی است که گروهی از بزرگسالان خبیث و طماع، کودکان را خر می‌کنند!", "ref": null }, { "type": "p", "text": "اما اگر پینوکیوی گی‌یرمو دل‌تورو به اثری دیدنی تبدیل شده است، تنها به‌دلیل جنبه‌های استعاری‌اش نیست. حواس دل‌تورو به چفت‌وبست دراماتیک داستانش هم بوده است. این همان نکته‌ای است که انیمیشن دل‌تورو را به اثری به‌مراتب بهتر از دیگر نسخه عرضه‌شده از داستان پینوکیو در سال ۲۰۲۲ (پینوکیو به کارگردانی رابرت زمه‌کیس و با بازی تام هنکس در نقش ژپتو) تبدیل می‌کند. به‌عنوان مثال در فیلم زمه‌کیس کل ماجرای فرزند ازدست‌رفته ژپتو و میل این نجار پیر به داشتن یک فرزند تنها در چند نما و چند دیالوگ خلاصه می‌شود اما دل‌تورو بیش از یک‌ربع از کل زمان فیلم را به رابطه ژپتو و کارلو اختصاص می‌دهد تا حسرت ازدست‌رفتن چنین رابطه‌ای را تنها نفهمیم بلکه همچنین آن را حس کنیم. از سوی دیگر، در نسخه لایو اکشن پینوکیو، کل ماجرای پذیرفته‌شدن جایگاه پینوکیو به‌عنوان فرزند ژپتو و ورود عروسک جان‌گرفته به جهان مرموز خارج از خانه، پرداختی سریع و ناپخته دارد و به‌همین دلیل متقاعدکننده جلوه نمی‌کند درحالی‌که در پینوکیوی گی‌یرمو دل‌تورو هم استفاده از ایده‌ای ساده اما هوشمندانه (تکرار جمله کارلو توسط پینوکیو) به‌عنوان عامل اصلی برقراری ارتباط میان نجار پیر و عروسک کوچک، این ایده را متقاعدکننده جلوه می‌دهد و هم ممانعت ژپتو از خروج پینوکیو از خانه و اجبار نهایی او به پذیرش این امر، پرداختی مناسب دارد. کافی است به یاد بیاوریم که در فیلم زمه‌کیس، پینوکیو به‌سرعت پس از جان‌گرفتن به مدرسه می‌رود و تازه پس از گم‌شدن پینوکیو است که ژپتو از این‌که پینوکیوی خام و بی‌تجربه را به این راحتی روانه مدرسه کرده شرمسار می‌شود. در چنین شرایطی این سوال ایجاد می‌شود که آیا ژپتو واقعا از ابتدا به این فکر نکرده بود که فرستادن چنین کودکی به مدرسه ممکن است خطراتی را در پی داشته باشد؟ نبود چنین مشکلات بنیادینی است که باعث باورشدن ایده‌های خاص دل‌تورو شده است.", "ref": null }, { "type": "p", "text": "انیمیشن پینوکیوی گی‌یرمو دل‌تورو تجربه متفاوتی برای مخاطبانی است که داستان پینوکیو را صرفا به‌عنوان یکی از خاطرات دوران کودکی‌شان به‌یاد می‌آورند؛ انیمیشنی که قرار نیست حس‌وحال داستان پینوکیو را، به‌همان شکلی که در ذهن داریم، به‌تمامی زنده کند اما به‌خوبی از ظرفیت‌های داستان کلودی استفاده می‌کند تا جهان داستانی این اثر کلاسیک را گسترش دهد.", "ref": null } ]
null