sentence1
stringlengths
1
291
sentence2
stringlengths
1
382
فکر میکردم اینجا اومدی منو بکشی
فکر میکردم داری منو میکشی
این روی روحیه تیم تاثیر می گذارد.
روی روحیه تیم تاثیر می گذارد.
یک هفته مرخصی
اخر هفته
او می داند که ما اینجا هستیم.
او می داند که ما اینجا هستیم
و بنابراین دکتر مجبور شد حافظه دونا را پاک کند.
بنابراین دکتر مجبور شد خاطرات دونا را حذف کند.
پسر شما اینجا اسوالد کوبلپات را به قتل رساند و او را در رودخانه انداخت.
پسر شما اسوالد کاب را کشت و او را در رودخانه انداخت.
و آنی لیاقت بهتر از بازیکنی مثل شما را دارد.
لیاقت آنی بیشتر از بازیکنی مثل شماست.
دیروز بهت پول دادم چون بنزینت تموم شد.
دیروز بهت پول دادم چون بنزین تو هم تموم شد.
به نظر می‌رسد که یک پینت کمتر برای دوستتان می‌خرید.
بنابراین به نظر می رسد که شما یک آبجو کمتر برای دوست خود می خرید.
شما بچه ها... شما بچه ها نمی توانید مرا به زندان برگردانید
شما بچه ها نمی توانید مرا به زندان برگردانید
اما می دانم کجاست.
اما من می دانم او کجاست
تو فقط اونی هستی که ماهیچه داری
و تو فقط اونی هستی که ماهیچه داری
من با او صحبت می کنم، اگر اشکالی ندارد.
اگر اشکالی ندارد، من با او صحبت می کنم.
او از باند فرودگاه به سمت خط پرواز تاکسی شد تا از پارکینگ هواپیماهای گذرا و خصوصی محافظت کند.
او از باند در امتداد خط پرواز منتهی به پارکینگ هواپیماهای ترانزیت و خصوصی دور شد.
آنها ممکن است آخرین پادشاه شما باشند.
آنها ممکن است آخرین سخنان شما از پادشاه باشند.
بابات هم همینطور آره
پدرت هم
خوب، من دو تیم می خواهم.
من به دو تیم نیاز دارم.
با الزام گنجاندن بندهای سبز در قراردادها برای تجهیزات مربوط به پروژه های زیربنایی که توسط برنامه های اروپایی تامین می شود.
از طریق معرفی بندهای سبز در تهیه تجهیزات در ارتباط با پروژه های زیربنایی که توسط برنامه های اروپایی تامین می شود.
فکر کنم یکی دیگه اونجا باشه
فکر کنم یکی دیگه باشه
مبنای اصلی گفتگوی بین فرهنگی باید ترویج احترام به فرهنگ ها، آداب و رسوم و سنت های مختلف شهروندان ساکن در اروپا باشد.
گفت‌وگوی بین‌فرهنگی باید اساساً بر ارتقای احترام به فرهنگ‌ها، آداب و رسوم و سنت‌های مختلف شهروندان ساکن در قلمرو اتحادیه باشد.
من به لرد گریجوی اعتماد ندارم زیرا او قابل اعتماد نیست.
من به لرد گریجوی اعتماد ندارم زیرا او قابل اعتماد نیست
سلام. من طبقه پایین میخوابم
من طبقه پایین میخوابم
و من واقعاً قدردانی نمی‌کنم که بی دلیل من را اذیت می‌کنید.
و من واقعاً دوست ندارم بی دلیل به من فشار بیاوری.
چه احساسی نسبت به من داشت، نمی‌دانم، اما من به او صدمه نزدم، و برای چیزی که زندگی من را نجات داد عذرخواهی نمی‌کنم.
نمی‌دانم او چه احساسی نسبت به من داشت، اما من به او صدمه نزدم، و نمی‌خواهم برای چیزی که زندگی من را نجات داد، عذرخواهی کنم.
به من سلام کن
سلام می کنم.
این وام در مدت سه سال و حداکثر در 14 قسط قابل ارائه می باشد.
این وام به مدت سه سال با حداکثر 14 قسط قابل دریافت خواهد بود.
یا قبلا این اتفاق افتاده بود
یا قبلاً اتفاق افتاده است
تو را انتخاب کرد... که افتخار بزرگی است.
او شما را انتخاب کرد ... که افتخار بزرگی است.
خواهرش دبورا دارد خانه اش را جمع می کند که ما صحبت می کنیم.
خواهرش دبورا در حال جمع کردن خانه اش است.
پس هیچ راهی برای تعیین سطح سمیت او وجود ندارد.
پس راهی برای تعیین سمیت او وجود ندارد.
اگر آنها در خانه بمانند، اگر فکر می کنند شما در امنیت هستید
و اگر در خانه بمانند اگر فکر می کنند امن است
حسگرهای آن کشتی از ما پیشرفته‌تر هستند و راهی برای خروج پیدا نکردند.
حسگرهای کشتی از ما پیشرفته‌تر هستند، اما هیچ راهی برای خروج پیدا نکردند.
ما باید با او صحبت کنیم و به او بگوییم که این چه اشتباه بزرگی خواهد بود.
ما باید در مورد آن با او صحبت کنیم و به او بگوییم که چقدر ممکن است اشتباه بزرگی باشد.
متاسفم که این اتفاق برای شما افتاده است، کنستانس.
متاسفم که این اتفاق برای شما افتاد، کنستانس...
او یک لاک پشت است.
این یک لاک پشت جهنمی است
من شما را می شناسم
من شما را می شناسم.
با یک زن متاهل، شما نه تنها باید مراقب همسرتان باشید که متوجه شود... بلکه باید از شوهرش نیز محافظت کنید.
با زن متاهل مشکلی نداری مگر اینکه زنت بفهمه...... شوهرش هم همینطور.
به معنای واقعی کلمه، ستاره ها در آنجا متولد می شوند.
به معنای واقعی کلمه ستاره ها در آنجا متولد می شوند.
می خواستم ببینم قلبش چه شکلی است.
و می خواستم ببینم یک قلب چگونه است.
لبخند غمگین او حاکی از تأسف و احترام بود.
لبخند غمگین او بیانگر پشیمانی و در عین حال احترام بود.
ریاضیات. حق با شماست.
ریاضی، حق با شماست البته.
ما به کمک حرفه ای نیاز داریم.
شاید ما به کمک حرفه ای نیاز داشته باشیم
یعنی ما شام نمیخوریم
یعنی ما شام نداریم
من به او اعتماد نمی کنم، زیرا می دانید که او مخفیانه از جنبش نئومارکسیستی حمایت مالی می کند.
من او را باور نمی کنم، زیرا او مخفیانه از جنبش نئومارکسیستی حمایت مالی کرده است.
خرچنگ واقعی
یک خرچنگ واقعی
وقتی این کار را انجام می‌دهم، هنوز زمین‌های اطراف را برای رجوع دارم، بنابراین می‌دانم کجا هستم، مهم نیست چقدر سریع می‌روم.
وقتی این کار را انجام می‌دهم، هنوز منظره‌ای برای دنبال کردن دارم، بنابراین بدون توجه به سرعت حرکتم می‌دانم کجا هستم.
ظهر بخیر، تفنگداران دریایی.
سلام تفنگداران دریایی
حالا باید مراقب باشیم.
ما باید مراقب باشیم.
انگار دارم بهت خیانت میکنم
احساس میکنم دارم بهت خیانت میکنم
که مرد
که در آنجا درگذشت
منظورم این است که کفش، جنسیت، عدم وجود پدر و مادری که به شما می گوید چه کار کنید...
منظورم این است که کفش ها، جنسیت، والدین هرگز در اطراف نیستند و به شما نمی گویند که چه کار کنید.
فلوکل: این تقصیر توست، راگنار.
این تقصیر توست، راگنار.
کاترینا اسفورزا بیش از من علاقه ای به شکایت برای صلح ندارد.
کاترینا اسفورزا بیش از من به دنبال صلح نیست.
زانوتو، نترس.
نترس
بابت رژلب متاسفم، ارل.
من برای رژ لب متاسفم، ارل.
نه، نه، نه، نه، من هاوایی را انتخاب کردم زیرا از همه کسانی که می شناسیم دور است. اوه
نه، نه، نه، نه، من هاوایی را انتخاب کردم زیرا با همه چیزهایی که می دانیم فاصله زیادی دارد.
ادگر از نظر ارشدیت دوم شد و سوم شد اما فاصله زیادی بین دوم و سوم وجود داشت.
ادگر دومین نفر از نظر سنی بود، او سوم بود، اما فاصله عمیقی بین نفر دوم و سوم وجود داشت.
ارزیابی ممکن است به این نتیجه منجر شود که کمیسیون باید مواد را محدود کند، یعنی استفاده های خاصی را ممنوع کند.
این ارزیابی ممکن است منجر به این شود که کمیسیون مواد را محدود خواهد کرد، یعنی استفاده خاصی ممنوع است.
حدس می زنم او هم مثل شما مضطرب است.
فکر می کنم او هم مثل شما عصبی است.
کلارک... از آنچه به من گفتی، این یک تصادف بود.
کلارک...... چیزی که به من گفتی تصادف بود.
فردا در کافه با من ملاقات کنید
فردا با من در کافی شاپ ملاقات کنید
من تو نیستم مرد
من تو نیستم
مانند میوه، کایل
میوه دوست داری کایل
تو واقعا تهاجمی شدی
تو خیلی تهاجمی بودی
وقتی شلیک می کنی نگاه کن
وقتی شلیک می کنید تماشا کنید
اگر یکی بگوید هی من تازه به منسا پیوستم.
وقتی کسی می گوید، هی، من تازه به منسا پیوستم.
خب بازی تموم شد
آره خب بازی تموم شد
مایکل، کشتار جمعی دقیقاً علاقه من نیست.
انقراض دسته جمعی بشر دقیقاً اشتیاق من نیست، مایکل.
این ارزیابی باید شامل مشاوره با نماینده کاربران فضای هوایی باشد.
مشاوره با نماینده کاربران فضای هوایی باید در این ارزیابی گنجانده شود.
پس شاید شما هم برای من بسته ای داشته باشید.
پس شاید شما بسته را برای من داشته باشید.
ما جدا بودیم
ما از هم جدا شدیم
ماری، صورت فرشته من
ماری، فرشته من
می‌دانی، من نمی‌دانم حمله فیزیکی تحریک‌شده توسط کسی که دوستش داری چه نامی بگذارم.
می‌دانی، من نمی‌دانم چگونه می‌توان یک حمله فیزیکی غیرقابل تحریک از جانب کسی که دوستش داری نام برد.
این باید انطباق را بهبود بخشد و امکان تشخیص زودهنگام تقلب یا سوء استفاده احتمالی را فراهم کند.
این باید به انطباق بهتر با مقررات و تشخیص زودهنگام سوء استفاده یا تقلب احتمالی کمک کند.
میدونی چیه، کایل
میدونی کیل چیه
اینجا جایی است که مجلات بزرگسالانم را پنهان می کنم.
این جایی است که مجلات بزرگسالانم را نگه می دارم.
او متوقف نمی شود.
او متوقف نمی شود
فرصتی که باید از آن استفاده کنیم، آقای اسپاک.
ما باید شانس بیاوریم، آقای اسپاک.
همسر و وکیل من... ... برخی از اعضای وزارت دادگستری را متقاعد کرده اند که حکم من کمی سخت است.
همسرم با وکیل...... افراد وزارتخانه را متقاعد کرد که مجازات من خیلی سخت است.
سرهنگ جعبه جادویی خود را دوباره امتحان کرد، اما هرکس آن طرف در بود به قفل های برقی اعتماد نکرد.
سرهنگ دوباره جعبه جادویش را امتحان کرد، اما کسی که پشت در بود به قفل های برقی اعتماد نکرد.
خوب، اگر او می تواند تغییر کند، پس چرا شما نمی توانید
پس اگر او می تواند تغییر کند، چرا شما نه
14 با استماع گزارش قاضی گزارشگر، شعبه پنجم دادگاه تصمیم به آغاز رسیدگی شفاهی گرفت.
14 بر اساس گزارش قاضی گزارشگر، شعبه پنجم دادگاه تصمیم به آغاز رسیدگی شفاهی گرفت.
اگر به ما بگویید واقعاً چیست، به شما خواهیم گفت.
وقتی به ما بگویید واقعاً چیست، به شما خواهیم گفت.
داده‌های ارسالی باید به مقادیر شاخص‌های عملیات کاملاً اجرا شده و همچنین برای عملیات انتخابی مربوط باشد.
داده های فوق مقادیر شاخص ها را برای عملیات به طور کامل انجام شده و همچنین برای عملیات انتخاب شده پوشش می دهد.
نمودار یک چهارم را نشان می دهد، یک پنجم را کم کنید.
نمودار یک چهارم منهای یک پنجم را نشان می دهد.
تو یه احمقی
تو دیک هستی
متاسفم، اما فردا با شما نمی روم.
متاسفم، اما من با شما نمی روم.
بابا برو به مامان کمک کن دیلن رو پیدا کنه
بابا برو با دیلن به مامان کمک کن
روی تخت نشسته بودند و از حوله حمام برای سفره استفاده می کردند و ساندویچ پنیر درست می کردند.
روی تخت نشسته بودند و به جای رومیزی از حوله استفاده می کردند و ساندویچ پنیر درست می کردند.
یک معلم جدید مثل یک بچه است.
معلم جدید مثل یک بچه است.
نمایش استعدادی که همه انتظارش را داشتید فردا شب است.
برنامه استعدادیابی که همه منتظرش بودید فردا شب است.
خوب، به جز پورشه من.
به جز پورشه من
این خیلی معنوی است، گیبز.
بسیار معنوی، گیبس
قدرت دایره، این تمام محافظتی است که ما نیاز داریم.
دایره قدرت، این تمام چیزی است که باید از آن محافظت کنیم.
لگاتا خاطرنشان کرد که پانیل چرخید و پشت او را دیدند، پشتی عضلانی و پهن.
لگاتا خاطرنشان کرد که پانیل برگشت و پشت خود را پهن و عضلانی دید.
بنابراین، بیایید ببینیم که آیا می توانیم این را ساده کنیم.
پس بیایید ببینیم که آیا این امر ساده تر می شود یا خیر.
چه جور ماشینی داره رانندگی میکنه
چه جور ماشینی سواره
این اطلاعات تماس اوست
این اطلاعات تماس او هستند
فقط پایم را ببوس و عذرخواهی کن.
فقط... پایم را ببوس و عذرخواهی کن.
سی ثانیه رفتم بیرون.
من 30 ثانیه بیرون بودم.