sentence1
stringlengths 1
291
| sentence2
stringlengths 1
382
|
---|---|
بچه ها رو دوست داری | شما بچه ها را دوست ندارید |
برای حکومت بر کشور ما به یک رهبر مستقل ویتنامی نیاز است. | کشور ما باید توسط یک رهبر مستقل ویتنام اداره شود. |
پدرم اصلان را هم می شناسی. | پدرم اصلان را همه می شناسید. |
هماهنگ کننده باید به نحو مقتضی از اعمال جریمه ها مطلع شود. | هماهنگ کننده باید به نحو مقتضی از اعمال این مجازات ها مطلع شود. |
شما بچه ها از نشنال جئوگرافیک هستید، درست است | شما اهل نشنال جئوگرافیک هستید، نه |
حالا، والهو یک شهر کوچک است، اما آنقدرها هم کوچک نیست. | والهو شهر کوچکی است، اما نه چندان کوچک. |
آیا می توانم یک ساعت صبح آزاد باشم، قربان | آیا می توانم امروز صبح یک ساعت مرخصی داشته باشم، قربان |
من خودم را دشمن لعنتی رم می دانم تا او را به دست تو برسانم. | من خودم را دشمن لعنتی رم کردم تا آن را به دست تو برسانم. |
وقتی این کار را کرد، شما، این سیاره و این اتاق شکنجه دیوانه را نابود خواهد کرد. | تو، این سیاره و این اتاق شکنجه دیوانه را نابود خواهد کرد. |
شواهد جمع آوری شده توسط هربرت به کردهای سوریه به عنوان عاملان آن اشاره می کند که احتمالاً با کردهای ترکیه همخوانی دارند. | شواهد جمع آوری شده توسط هربرت در مورد عاملان، به کردهای سوریه اشاره می کرد که شاید با کردهای ترکیه توطئه می کردند. |
من فقط باید یک کتاب خوب چاپ کنم تا خانه ام را بسازم. | فقط باید یک کتاب خوب منتشر کنم تا بتوانم خانه بسازم. |
اما میشه بگید در مورد کدوم قسمت صحبت میکنید؟ | اما می توانید به من بگویید در مورد کدام بخش از آزمون صحبت می کنید؟ |
اینها مردانی هستند که به تازگی رابطه جنسی داشته اند. | این مردانی هستند که قبلا رابطه جنسی داشته اند. |
غاری که شواهدی از بازدیدکنندگان بیگانه ای که به فراسوی ستارگان سفر کرده اند را پنهان می کند. | غاری که شواهد بازدیدکنندگان خارجی را که از پشت ستاره ها آمده اند پنهان می کند. |
نیم ساعت بعد دوباره به اینگا زنگ زدم. | بعد از نیم ساعت دوباره به اینگا زنگ زدم. |
قطعاً آنها می توانند صبر کنند. | آنها مطمئناً می توانند صبر کنند. |
در نهایت، آنها مجبور به ترک شهر و فرار شدند. بازگشت از طریق جنگل به کوه ها و از آنجا به ماراگور. | در نهایت آنها مجبور شدند شهر را ترک کنند و به کوه ها برگردند و به سمت ماراگور بروند. |
این یک رنگ عجیب و غریب برای یک کت و شلوار زیبا است. | این یک رنگ بسیار عجیب برای یک کت و شلوار زیبا است. |
اشکالی نداره کنت | همه چیز درست است، کنت. |
چگونه می تواند واقعی باشد اگر شما آن را بنویسید | اگر در حال نوشتن آن هستید، چگونه ممکن است یک واقعیت وجود داشته باشد |
چرا لوپیتا جوراب هایش را می کشد؟ | چرا لوپیتا جوراب هایش را بیرون می کشد |
لادیسلاس از روی کاغذهایش نگاه کرد و به افسر تیرهپوست نگاه کرد. | لادیسلاس سرش را از روی کاغذها بلند کرد و به افسر سیاه پوست نگاه کرد. |
او با چاقو به سمت شما آمد. | او با چاقو به دنبال شما بود. |
خب دیگه چی میگه | دیگه چی میگه |
نرخ جریان جرمی گاز خروجی رقیق شده و تمام داده های دیگر باید با نرخ نمونه حداقل 1 هرتز ثبت شود. | نرخ جریان جرمی گاز خروجی رقیق شده و تمام داده های دیگر باید با فرکانس حداقل 1 هرتز ثبت شود. |
تاناتوس گفت که تجسمات دیگر. | تاناتوس گفت تجسم های دیگر. |
56... چند فرزند داری من سه تا دارم | 56... چند تا بچه داری من سه تا دارم |
امبر، برای همه متاسفید. | همه شما متاسفید، امبر. |
طعم متفاوت برای هر ساعت. | هر ساعت طعم متفاوت |
آنها... به من تلفن ندادند، نه. | گوشی را به من ندادند |
قبلاً هم اتفاق افتاده است، اما هرگز در این حد. | این قبلا اتفاق افتاده است، اما هرگز تا کنون. |
او می خواهد نام او را بداند. | می خواهد اسمش را بداند |
او ممکن است بزرگ باشد، اما بزرگ نشده است. | او ممکن است بزرگ باشد، اما بالغ نیست. |
مرد آنها با مواد منفجره دستگیر خواهد شد. | مرد آنها با مواد منفجره دستگیر می شود. |
هی، این نام خوبی برای یک گروه است. | هی، این نام خوبی برای گروه خواهد بود. |
کمک های رسمی توسعه و وام های بانکی چندجانبه، اگرچه ارزشمند است، اما کافی نیست. | کمک های رسمی توسعه و وام های چندجانبه بانک ها ارزشمند هستند، اما هنوز کافی نیستند. |
تو او را زمین گذاشتی | او را پایین بگذار. |
سپس یک تیم باشید. | سپس شما یک تیم خواهید بود. |
ویل: ساکت شو | خفه شو |
من می دانم، اما شما ممکن است بخواهید گوش کنید. | من می دانم، اما فکر می کنم شما ممکن است بخواهید به این گوش دهید. |
خیلی درد میکنه، باشه | مثل جهنم درد داره، باشه |
خشک است. خشک کن سرآشپز. | خشک است |
مگه تو دختر تولد نیستی | تو دختر تولد نیستی |
من به کن ایمان دارم | کن را باور دارم. |
قراره استراحت کنیم | ما استراحت می کنیم |
او یک مجموعه سکه دارد. | یک مجموعه سکه |
من اسب ها را می گیرم. | من اسب ها را می برم. |
ممنون، اما، می دانید، باید دوستم را پیدا کنم و به کشتی خود برگردم. | ممنون، اما من باید دوستم را پیدا کنم و به کشتی خود بازگردم. |
فقط در مورد آن فکر کن. | در مورد آن فکر کنید |
جینچو گروبر گفت ارجمند شما لطفا او را متقاعد کنید که اجازه دهد دکتر مونتویا او را از اینجا بیرون کند. | کوینچین گروبر گفت، گریس شما، می توانید لطفا او را متقاعد کنید که اجازه دهد دکتر مونتویا او را از اینجا بیرون کند. |
آنها با شما در محل کار تماس نمی گیرند و بعد از اینکه دو شب را با آنها در رادیسون در اورلاندو سپری کردید، با شما تماس نمی گیرند. | آنها با شما در محل کار تماس نمی گیرند و پس از گذراندن دو شب در رادیسون در اورلاندو با شما تماس نمی گیرند. |
برادر شما جاشوا، او در یک فضای بین بعدی گیر افتاده است، اما ما می دانیم که چگونه او را برگردانیم. | برادر شما جاشوا در یک فضای بین بعدی گیر افتاده است، اما ما می دانیم که چگونه او را برگردانیم. |
من جزئیات را نمی دانم، خوب | من جزئیات را نمی دانم، باشه |
رنگ های مختلف را روشن می کند. | رنگ های مختلف است |
از آنجایی که شرکتهای داروسازی میخواهند داروی آنها کار کند، به ندرت علاقهمند به مطالعه این هستند که در صورت بیاثر بودن آن چه کاری انجام دهند. | از آنجایی که شرکتهای داروسازی میخواهند داروی آنها مؤثر باشد، به ندرت به دنبال بررسی موارد مورد نیاز در صورت بیاثر بودن آنها هستند. |
بگذارید سوال اول را حدس بزنم. | بگذارید سوال اول را حدس بزنم |
پاپ کورن و خرچنگ. | ذرت بو داده و خرچنگ |
و اینجا ناگهان به معنای خنده، شادی... ودکا و چیزهای دیگر بود. | خنده، شادی، ودکا، و چیزهای دیگر وجود داشت. |
در را ببند لطفا | لطفا در را ببندید |
ده روز، ری. ده روز باید با همسرم می خوابیدم. | ده روز، ری، من باید با همسرم بخوابم. |
حدس می زنم قاتل چپ دست باشد. | حدس می زنم قاتل چپ دست بود |
به ویژه، مکانیسم های موجود برای حل و فصل اختلافات و اقدامات در شرایط اضطراری باید بر این اساس تنظیم شود تا موثر باقی بماند. | به ویژه، مکانیسم های موجود برای حل و فصل اختلافات و موقعیت های اضطراری باید بر این اساس تطبیق داده شوند تا همچنان موثر باشند. |
تو سعی میکنی دستشویی منو بگیری تو سعی میکنی کف من رو بگیری | تو سعی میکنی دستشویی مرا برداری، میتوانی کف من را بگیری. |
اگر مواضع ما برعکس می شد، چه می کردید؟ | چه می شد اگر مواضع ما برعکس می شد |
بنگ بنگ شما مردید | بنگ بنگ شما مردید. |
همین جا، در این توده خاکستر. | همان جا، در توده ای از خاکستر. |
میخوای بهم بگی که دوسش داری | داری سعی میکنی به من بگی که با من هستی |
بچه ها چه ساعتی باید صبح از خواب بیدار شوید؟ | صبح چه ساعتی بیدار شدی |
در واقع، این یک تیم هاکی است. | این یک تیم هاکی است. |
اثرات فرآورده های دارویی با خواص مشابه مانند اینوتروپ میلرینون، انوکسیمون، آمرینون، اولپرینون و سیلوستازول ممکن است توسط آناگرلید تشدید شود. | اثرات فرآورده های دارویی مانند مواد اینوتروپیک میلیرینون، انوکسیمون، آمرینون، اولپرینون و سیلوستازول ممکن است در تاثیر آناگرلید برجسته شود. |
آخرین نان شیرینی و یک ماست را خوردم. | آخرین نان شیرینی و ماست. |
پادشاهی بلژیک، پادشاهی دانمارک و کمیسیون استدلال های شفاهی خود را در جلسه دادرسی که در 29 مارس 2012 برگزار شد ارائه کردند. | استدلال پادشاهی بلژیک، پادشاهی دانمارک و کمیسیون در جلسه استماع 29 مارس 2012 استماع شد. |
هوم، عجیب است، درست است | عجیب است، درست است |
در مقابل، تشکیل ترئوهیدروبوپروپیون در ادبیات گزارش شده است که با واسطه 11بتا هیدروکسی استروئید دهیدروژناز 1 انجام می شود. | در مقابل، تشکیل ترئوهیدروکسی بوپروپیون در ادبیات خبره به عنوان واسطه 11بتا هیدروکسی استروئید دهیدروژناز 1 توصیف شده است. |
قرار نیست در این قرن این را بگویید. | تو این قرن نباید اینو میگفتی |
آموزش در جهان من را نا امید کرده است. | آموزش و پرورش در این دنیا مرا مایوس می سازد. |
او دختر بسیار زیبایی است، خواهرزاده شما. | او دختر خوبی است، خواهرزاده شما. |
وقتشان تمام شده بود. | زمان آنها تمام شده است |
متشکرم. ببین بچه وقت آن است که با شما صادق باشیم. | متشکرم. ببینید، وقت آن رسیده که با شما صادق باشیم. |
ما در مورد سازمانی به قدرتمندی سیا صحبت می کنیم. | این سازمانی به اندازه سیا قدرتمند است. |
شما با هم غذا می خورید | با هم می خورید |
به جرات می توانم بگویم که طلاق از عروسی لذت بیشتری خواهد داشت. | من می گویم طلاق می تواند سرگرم کننده تر از عروسی باشد. |
اکنون هرک در اینجا سعی می کند به ما کمک کند. | اکنون هرک در تلاش است به ما کمک کند. |
شما همیشه به این فکر می کنید که چگونه همه چیز برای شما تمام می شود | آیا تا به حال به این فکر می کنی که چگونه عاقبت به ختم می شوی؟ |
تنهایی آنها با من بسیار متفاوت است، کشورشان بسیار عجیب است، شرکت آنها بسیار غیر قابل تحمل است. | تنهایی آنها با من کاملاً متفاوت بود، کشور آنها بسیار عجیب بود، جامعه آنها بسیار طاقت فرسا بود. |
در تمام این مدت، مک گرت، تو سوالات اشتباهی می پرسیدی. | در تمام این مدت، مک گرت، تو سوالات اشتباهی پرسیدی. |
من باید با بابا صحبت کنم | من باید با پدرم صحبت کنم. |
از سیارات بزرگ منظومه شمسی و پلوتون به خورشید نگاه کنید. | منظره خورشید از سیارات بزرگ منظومه شمسی و پلوتون. |
امروز انتظارت را نداشتم | امروز ازت انتظار نداشتم |
این را مواد 1 و 31 آن آیین نامه نیز نشان می دهد. | این نیز باید ناشی از مواد 1 و 3 1 این آیین نامه باشد. |
اینجا، کارت من است. | کارت من اینجاست |
ما نمی دانیم وضعیت او چگونه است، اما گزارش ها حاکی از مرگ رئیس جمهور است. | ما نمی دانیم وضعیت او چگونه است، اما گزارش می گوید رئیس جمهور فوت کرده است. |
یکی جلوی اون پسرها رو بگیره | یکی جلوی پسرها رو بگیره |
پس ما هم خدا را شکر می کنیم. | سپس خدایان را شکر می کنیم. |
اگر سگهای این شهر را پاک کنید، شهردار بعدی هستید. | اگر شهر را از شر سگ پاک کنید، شهردار آینده خواهید بود. |
من نگران نیستم، هر چند. | اما من نگران نیستم |
او به همسرش دست زد. | دستی به پشت همسرش زد. |
از ساختن کشتیهای بهتر با سلاحهای بهتر از آنچه دولت خودش میتوانست برایش فراهم کند متنفر بود. | او از ساخت کشتیهای بهتر با سلاحهای بهتر از آنچه دولتش میتوانست به او پیشنهاد دهد متنفر بود. |
جیک آتش را روشن کرده بود و آب از قبل روی آن بخار می کرد. | جیک آتش خوبی داشت و آب بخار می کرد. |
اما من ترجیح می دهم همین الان با آن مرد ملاقات کنم. | اما من ترجیح می دهم فوراً با این مرد ملاقات کنم. |