sentence1
stringlengths 1
291
| sentence2
stringlengths 1
382
|
---|---|
در عرض هفت سال نتوانست شغلی پیدا کند | او 7 سال است که شغلی پیدا نکرده است |
امروزه، اکثر محققان در اروپا هنوز فرصت های خود را به دلیل محدودیت های نهادی و ملی، شرایط بد کاری و چشم اندازهای باریک شغلی محدود می کنند. | امروزه اکثر محققان در اروپا هنوز در می یابند که فرصت های حرفه ای آنها توسط مرزهای نهادی و ملی، شرایط کاری نامناسب و دیدگاه های حرفه ای محدود محدود شده است. |
در نتیجه، باید مراقب میزان تزریق تیژسیکلین در کودکان و نوجوانان بود. | بنابراین، باید به سرعت تزریق تیژسیکلین در کودکان و نوجوانان توجه شود. |
من را لمس کن... | من را لمس کن. |
این طلاست | طلاست |
خیلی زیباست | زیباست |
تو مرد خیلی بدی هستی چارلز. | تو مرد بدی هستی چارلز |
چشمانش جمعیت را اسکن کرد، اما نتوانست او را در سایه درختان ببیند. | چشمانش از نزدیک به جمعیت نگاه کرد، اما او را در سایه درختان نمی دید. |
این صدها سال است که در خانواده من وجود دارد. | صدها سال است که خانواده من هستند. |
به همین دلیل است که شما باید آن را بخورید. | به همین دلیل است که باید آن را بخورید |
نمیتونی منو با اون آدما تنها بذاری | نمیتونی منو با این مردم تنها بذاری |
این دارو باید دو بار در روز مصرف شود. | باید این دارو را دو بار در روز مصرف کنید. |
مارشال قبلاً فکر می کرد که او فنا ناپذیر است. | مارشال فکر می کرد که او فنا ناپذیر است. |
اما وقتی بهترین بیل مکانیکی انگلستان مشخص شد، مردی که عاشق مصر بود، گفت که هرگز به اینجا بازنخواهد گشت، این معنی داشت. | اما وقتی بهترین کاوشگر انگلستان تا به حال به دنیا آورد، مردی که مصر را دوست داشت، گفت که هرگز به اینجا بازنخواهد گشت، پس این معنی داشت. |
میتونی شنا کنی | آیا می توانی شنا کنی |
تمام قرص هایی که قرار است بخورم را ببین | همه این قرص هایی که من باید بخورم را می بینید |
احساس می کنم در گاراژ کوپرتینو هستم. | احساس می کنم در یک گاراژ در کوپرتینو هستم. |
لهجه داشت اما انگلیسیش قابل درک بود. | او لهجه خارجی داشت، اما انگلیسی اش قابل درک بود. |
او گفت شما سوالات زیادی خواهید پرسید. | او گفت که شما سوالات زیادی خواهید داشت. |
تو نمیتونی اینجا باشی دن | دن، تو نمیتونی اینجا باشی، دن. |
و مهمتر از همه، من تو را دارم. | و بالاتر از همه، من تو را دارم |
دینکو باشه ما در راهیم | باشه ما در راهیم |
اون بابا نیست | او پدر نیست |
از دختر دیگری شیفت گرفته بودم. | من شیفت دختر دیگری را گرفتم. |
اونجا انگار یکی رفته بیرون | اونجا انگار یکی اومده بیرون |
بالاخره رفتن به پلیس ایده خوبی بود. | رفتن به پلیس ایده خوبی بود. |
نه، اما تو پسری با همسری عصبانی و عاشق مرده ای. | نه، تو پسری هستی که زنش رگ به رگ شده و عاشق مرده ای. |
و بدیهی است که میدان رقص درست اینجاست. | و البته میدان رقص دقیقا اینجاست. |
بد نیست. | این بد نیست |
و آیا می توانیم موهای شما را کوتاه کنیم؟ | آیا می توانیم موهای شما را کوتاه کنیم |
اما اگر آن را به بیمارستان ببرید ... فکر می کنم شما عاقل هستید. | اما اگر او را به بیمارستان ببرید ... فکر می کنم شما عاقل هستید. |
با این حال، هنوز در کشورهای عضوی که انتقال دستورالعمل جدید در آنها پایان نیافته است، اعمال می شود. | با این حال، در کشورهای عضوی که اجرای دستورالعمل جدید کامل نشده است، همچنان اعمال خواهد شد. |
حذف این سند باعث ایجاد شکاف در سری شماره برای یادداشت های اعتباری ارسال شده می شود. | حذف این سند باعث ایجاد شکاف در تعداد اسناد اعتباری ارسال شده می شود. |
با یک ورزشگاه جدید و یک تیم برنده... ... ارزش این باشگاه 800 میلیون است. | با یک ورزشگاه جدید و یک تیم خوب، باشگاه 800 میلیون می شود. |
هر وقت آماده بودی | به محض اینکه آماده شدید |
آن نانوفرم ها ما، ساختمان و کل جهان را خواهند خورد | این نانی ها ما، این ساختمان و تمام دنیا را خواهند خورد |
آنها در تلاش برای برقراری ارتباط هستند. | او در تلاش برای برقراری ارتباط است |
بازرسی فیزیکی در میدان ممکن است بر اساس یک نمونه انجام شود. | معاینه فیزیکی در این زمینه را می توان بر اساس یک نمونه انجام داد. |
به نظر می رسید هیچ کس نمی دانست که او یک هفته غیبت کرده است. | به نظر می رسید هیچ کس نمی دانست که او برای یک هفته گم شده است. |
دو ساعت دیگر دوباره پاهای خود را احساس خواهید کرد. | دو ساعت دیگر پاهای خود را احساس خواهید کرد. |
می توانستم جولیا را ببینم که کنارم ایستاده است. | جولیا را دیدم که کنارم ایستاده بود. |
او سریع نیست | او حتی سریع نیست |
حالا، این تعجب آور بود. | که تعجب آور بود |
ساشا دفعه قبل کاملاً از این موضوع عصبانی بود، یادت باشد | ساشا دفعه قبل خیلی ناراحت بود، یادت باشه |
برو ما در حال شروع آزمایشی برای داروی ضد اضطراب جدیدمان، دلاترکس هستیم. | ما در حال آزمایش یک داروی ضد اضطراب جدید، دلاترکس هستیم. |
دو نفر می توانند در آن بازی بازی کنند | دو نفر می توانند بازی را انجام دهند |
تاسیسات دفع زباله برای سوزاندن، تصفیه شیمیایی یا دفن زباله های سمی و خطرناک. | کارخانه سوزاندن، اصلاح شیمیایی یا دفع زباله های سمی و زباله های خطرناک. |
با این حال، استار اسپون تنها زن در جهان نبود. | اما قاشق ستاره تنها زن در جهان نبود. |
تو محبوب هستی بچه | تو محبوبی پسر |
چارلی از من التماس کرد که این کار را انجام دهم. | چارلی به من التماس کرد که بروم. |
جونگ سونگ، با دقت به من گوش کن. | جونگ سونگ با دقت گوش کن |
اما باید درک کنیم که کپنهاگ همچنین فرصت بزرگی برای احیای اقتصاد جهانی است. | اما باید درک کنیم که کپنهاگ همچنین فرصتی عالی برای احیای اقتصاد جهانی است. |
آیا صحبت در مورد آن عجیب به نظر می رسد؟ | آیا صحبت کردن در مورد آن عجیب است |
متخصصان اطلاعاتی که سالاد سیب زمینی من را گرفتند، حتی نپرسیدند. | متخصصان اطلاعات سالاد سیب زمینی مرا گرفتند. |
فقط کمی بالاتر. | کمی بالاتر |
ممکن است در ازای آن چیزی برای شما بیاورم | آیا می توانم در ازای آن چیزی به شما بدهم |
بله بله بله. چند نفر دیگر. | بله، بله، چندین مورد دیگر |
شما می توانید اضافه کنید... | می توانید اضافه کنید که ... |
این به معنای حدود 36 سود پیش از مالیات بر گردش مالی خواهد بود. | این به معنای سود تقریبی 36 از گردش مالی قبل از مالیات است. |
این فقط یک سرماخوردگی است، مادر، دختر با عصبانیت گفت. | فقط سرماخوردگی است، مامان، دختر با عصبانیت گفت. |
اون چوپراسی کجاست | چوسی کجاست |
میدانم. خدا رو شکر که هم اندازه هستیم | خدا را شکر که هم اندازه هستیم |
شما به زبان صحبت نمی کنید. | شما به زبان آنها صحبت نمی کنید |
بله، ممکن است همه شما آرام باشید و... ... بوی بدی داشته باشید، اما من آماده ملاقات با یک پسر جدید سرگرم کننده هستم. | بله، شاید همه شما آرام و بدبو هستید، اما من آماده ملاقات با یک پسر بامزه جدید هستم. |
برای اتفاقی که افتاده متاسفم. | من واقعا متاسفم برای همه چیزهایی که اتفاق افتاد. |
یک بازدید کننده گرفتیم | ما یک بازدید کننده داریم |
چه حسی داری عزیزم | چطوری عزیز دلم |
صبح. صبح. | صبح بخیر. |
اگر مامان بخواهد این می تواند اتاق شما باشد. | اگر مامان بخواهد این اتاق شما باشد. |
تجربه نشان داده است که این شرایط و ترتیبات پایه ای مناسب برای تضمین ایمنی خوراک است. | تجربه نشان داده است که این شرایط و رویه ها مبنای خوبی برای تضمین ایمنی خوراک فراهم می کند. |
آیا آنها دقیقاً گفتند که مزرعه بعدی چقدر است؟ | آیا آنها دقیقاً به شما گفتند که مزرعه بعدی چقدر دور است؟ |
تمام بحث این است که او میخواست بگوید دوستت دارم یا چیزی هوشمندانه میگفت | کل بحث حول محور می چرخد اگر او بخواهد بگوید: دوستت دارم یا قرار بود چیز هوشمندانه ای بگوید. |
من حتی نمی دانم چگونه این چیز را حمل کنم. | من حتی نمی دانم چگونه این لباس را بپوشم. |
پسر مور را فراموش کن. | بچه مور را فراموش کن |
یک روز، اگر او ذهن گسترده خود را متمرکز کند، حتی آن باقیمانده از خود قبلی اش نیز مغلوب می شود. | یک روز، وقتی ذهن گسترده اش را متمرکز می کند، حتی این بقایای خود سابقش ناپدید می شود. |
شما بچه ها باید این را درست کنید | شما باید این را درست کنید |
چه کسی می خواهد شهرت زیباترین دختر مدرسه را تحقیر کند | که می خواهد آبروی شیرین ترین دختر مدرسه را خدشه دار کند |
خواهرزاده من داره میره | خواهرزاده من به آنجا می رود |
فکر نمی کنم دارن هم نوع تو باشد. | فکر نمی کنم دارن نوع تو بود. |
میدانی، چون آن را انتخاب کردی به این معنا نیست که باید آن را بپوشی. | می دانید، فقط به این دلیل که شما آن را انتخاب کرده اید به این معنی نیست که باید آن را بپوشید. |
انگلیسی رو خوب یاد گرفتی... به حرف مامانت گوش دادی... | تو به خودت انگلیسی یاد دادی..... .داری به حرف مامانت گوش میدی... |
همه اینا رو خودم آوردم | اینو به خودم آوردم |
در فرانسه نشان داده شده است که طبقه متوسط بیشتر از 20 نفر از فقیرترین فرانسوی ها برای سلامتی خود هزینه می کند. | در فرانسه، مستند شده بود که طبقه متوسط بیشتر از 20 نفر از فقیرترین فرانسوی ها سرانه پول خرج می کند. |
حالا، در پشت، در پشت | در پشت، در پشت |
تقریباً 75 از بودجه به بهره برداری و پشتیبانی از سیستم های فناوری اطلاعات مبادله اطلاعات بین ادارات مالیاتی اختصاص یافته است. | حدود 75 اعتبار برای بهره برداری و پشتیبانی از سیستم های فناوری اطلاعات در حمایت از تبادل اطلاعات بین ادارات مالیاتی در نظر گرفته شد. |
دختر، به باشگاه خوش آمدید. | خانم ها به باشگاه خوش آمدید |
مجبور شدم برم تو خونه | باید برم خونه |
از چی اینقدر می ترسی | از چی میترسی |
من تمام عمرم در مورد شما شنیدم هرگز فکر نمی کردم یکی را از نزدیک ببینم. | من در تمام عمرم درباره شما شنیده ام، اما هرگز فکر نمی کردم آن را از نزدیک ببینم. |
کدام غذای کودک | کدام غذای کودکان |
برای چیزی به این بزرگی نباید سد راهمان باشیم. | ما نباید مانع چیزی به این بزرگی شویم. |
به عنوان مثال، اگر این اقدام شرکتهایی را در بخشهایی با عملکرد ضعیف هدف قرار دهد، ممکن است رقابت را مخدوش کند. | برای مثال، اگر این اقدام برای شرکتهایی در بخشهای ناکارآمد باشد، ممکن است رقابت را مخدوش کند. |
در این صورت گلوله خواهد بود نه شما. | در این مورد، این گلوله است، نه شما. |
نفس عمیق بکش | تنفس عمیق. |
ما او را امروز، حلق آویز شده پیدا کردیم. | ما امروز او را پیدا کردیم خودش را حلق آویز کرد. |
دفعه بعد که یهودا آمد، کاتر سعی کرد عذرخواهی کند و پیرمرد فقط به او خیره شد. | وقتی یهودا برای بار دوم آمد، کاتر سعی کرد عذرخواهی کند و پیرمرد همچنان به او خیره شد. |
اکنون، این بیکر به دلیل سرقت جزئی دستگیر شده است که قرار است صبح روز بعد آزاد شود. | اکنون بیکر به دلیل سرقت جزئی دستگیر شد که در نتیجه صبح روز بعد آزاد خواهد شد. |
آهان این کثیف ترین شنل من است و هنوز هم لباس مبدل بدی است. | این کثیف ترین شنل من است، و این یک لباس مبدل بد است. |
هر عضو اقدامات مناسب، مؤثر و متناسب را برای رسیدگی به وضعیتهای عدم انطباق با اقدامات اتخاذ شده مطابق بند 1 فوق اتخاذ خواهد کرد. | هر طرف اقدامات مناسب، مؤثر و متناسب را برای رسیدگی به موارد عدم انطباق با اقدامات اتخاذ شده مطابق بند 1 فوق اتخاذ خواهد کرد. |
این همه به خاطر من شروع شد. | همه چیز به خاطر من شروع شد |