sentence1
stringlengths 1
291
| sentence2
stringlengths 1
382
|
---|---|
هرکسی که کنارت می ایستد می میرد. | هر کی کنارت باشه میمیره |
چیزی نشد قربان | هیچ اتفاقی نیفتاد |
شما این تعداد بچه را نمی خواهید | تو این همه بچه نمیخوای |
این اطلاعات توسط بازرگانان ارائه شده و طبق ترتیبات تعیین شده در سال 1993 بین کشورهای عضو مبادله می شود. | چنین اطلاعاتی باید توسط تاجران ارائه شود و طبق شرایط مقرر در سال 1993 بین کشورهای عضو مبادله شود. |
کاملا آماده است قربان | آماده آقا |
تو فقط یک وظیفه داشتی و آن این است که پشت من را نگاه کنی. | تو فقط یک کار داشتی و آن مراقبت از پشت من بود. |
باید خودت لباس بپوشی و کیف ها را پایین بفرستی. | باید لباس بپوشی و کیف ها را بیاوری پایین. |
در یک قایق | روی یک قایق |
گاهی اوقات فقط یک بسته ناتوان از شادی است... | گاهی اوقات این فقط یک بسته کوچک و بی دفاع از شادی است... |
داری چیکار میکنی سام سر | چه کار داری سام |
که درخشان است. | این نابغه است |
کارل تمومش کن | کارل، تمام کن |
کشورهای عضو جداسازی نظارت از ارائه خدمات را آغاز کرده اند. | کشورهای عضو شروع به جداسازی نظارت از عرضه خدمات کردهاند. |
او دستیار معلم است. | او دستیار معلم است |
خیلی خوب کردی | خوب کردی |
سومی گفت: آنها را زیاد آویزان نکنید. | سومی گفت: اجازه نده خیلی طولانی بمانند. |
پنجره های برج باز بود و نسیم خنکی اتاق را می پیچید. | پنجره های برج باز بود و نسیم خنکی در اتاق می وزید. |
شما دو نفر هرگز نباید تنها بمانید، این را می دانید | شما دو نفر نباید تنها باشید، می دانید |
مطمئناً کارهایی وجود دارد که ما نمی توانیم انجام دهیم زیرا شما ناشنوا هستید. | البته فعالیت هایی وجود دارد که ما نمی توانیم انجام دهیم زیرا شما ناشنوا هستید. |
خیلی خنده دارن... | شما خیلی بامزه هستید. |
شما برای سه نفر غذای زیادی دارید | شما غذای کافی برای سه نفر دارید |
نشان می دهد که چقدر حساس و صادق است. | تا نشان دهد که چقدر حساس و صادق است. |
منظورم کابین است. | منظورم تو کابینه |
اما این گناه جدیدی نیست که می گویند ما انجام داده ایم. | اما این گناه جدیدی نیست که ما انجام می دادیم. |
گفت تو شبیه زامبی هستی | گفتی او شبیه یک زامبی است. |
خانم فرانکلین، شواهد نشان می دهد که شما و مایکل... | شواهد خانم فرانکلین نشان می دهد که شما و مایکل... |
این وظیفه شماست که مراقب اسباببازیهایی باشید که میتوانند برای بچهها خطرناک باشند. | این وظیفه شماست، نگهبانی از اسباب بازی هایی که می تواند برای کودکان خطرناک باشد. |
این امر امکان تأمین مالی اقدامات هدفمندتر را نیز به منظور پیگیری اولویت های شناسایی شده منتفی نمی کند. | این امر مانع از امکان تامین مالی اقدامات هدفمندتر به منظور دستیابی به اولویت های تعریف شده نمی شود. |
آنها از سپر احمقانه خود استفاده می کنند، فریمن های کنار هوات خش خش می کردند. | آنها از سپر احمقانه خود استفاده می کنند. |
نماینده سازنده باید بتواند تأیید کند که سیستم تهویه دمای باتری کششی نه آسیب دیده است و نه نقص ظرفیت دارد. | نماینده سازنده باید بتواند تأیید کند که سیستم کنترل دمای باتری کشش خراب نیست و نقصی در ظرفیت نشان نمی دهد. |
و اینکه با اوفلیا خواهی بود. | و شما با اوفلیا خواهید بود. |
تقریبا هر هفته اینجا هستیم | ما تقریبا هر هفته اینجا هستیم |
گفت تو فکر نمی کنی من شیطانم. | او به او گفت: فکر نمی کنی من شیطان هستم. |
در عرض 15 ثانیه، یک جیپ سیاه رنگ از کنار ورودی پارکینگ میآید. | در 15 ثانیه یک جیپ آبی تیره به ورودی پارکینگ می رسد. |
ظاهراً غریزه من با دستورات ولکان شاعرانه مطابقت ندارد. | ظاهراً غرایز من با دستورات ولکان شاعرانه مطابقت ندارد. |
شما می توانید این را یک بار دیگر نانسی بکشید. | نانسی درو می تواند یک بار دیگر این کار را انجام دهد. |
به فورمن بگو بگیرش. | به فورمن بگو تا او را بگیرد. |
اوه، من یک نام دارم. | بله من اسم دارم |
وای. آن هفته هر روز نینا و کوسه با هم بازی می کردند. | هفته ای که نینا و کوسه هر روز مشغول بازی بودند. |
من برای مذاکره با شما فرستاده شده ام. | آنها مرا فرستادند تا با شما مذاکره کنم. |
در هنگام شیردهی نباید این دارو را مصرف کنید، زیرا مقادیر کمی از اولازاکس می تواند وارد شیر مادر شود. | در صورت شیردهی نباید این دارو را مصرف کنید، زیرا می توان مقدار کمی اولازاکس را در شیر مادر مصرف کرد. |
حالا گوش کن، جان، من با تو صادق خواهم بود. | گوش کن، جان، من با تو صادق خواهم بود. |
او را بگیر زن را بگیر | او را بگیر |
آیا باید یک صحبت تیمی قوی به او بدهیم یا باید از او حمایت کنیم | آیا باید برای او سخنرانی های تیمی قوی داشته باشیم یا باید از او حمایت کنیم |
به گفته باسکو، اسلحه ها در کمد در این گوشه از خانه هستند. | به گفته باسکو، در کمد لباس گوشه خانه اسلحه وجود دارد. |
فوق العاده خوشمزه است | خوشمزه است. |
چه جنگی | چه نوع جنگی |
بسته رها شد. | بسته رها شد |
من او را داخل مجتمع نمی خواهم. | اما من او را اینجا در مجتمع نمی خواهم. |
این درسی نیست، مایک. سلام. | این یک درس نیست، مایک. |
عزیزم، این زورگیر نیست. شماره منزلش را به او داد. | شماره خانه اش را به او داد. |
اوه خدای من... | اوه خدای من. |
من میتونستم ببینم، اوم... | می توانستم ببینم، اوه... |
میوه ها، به جز توت فرنگی، و شکلات فقط طعم پنیر خامه ای خالص را گل آلود کردند. | میوه، به جز توت فرنگی، و شکلات فقط طعم خامه خالص را خراب می کند. |
من باید کلید آنها را نگه دارم | من کلید آنها را دارم. |
باید به برک و... و... برگردیم و به استوک هشدار بدهیم. | باید به برک و... برگردیم و به استوک هشدار بدهیم. |
من آن را با پاشنه بسیار دوست دارم. | من آن را با پاشنه دوست دارم. |
آنها یک دیوار قدیمی بزرگ برای پنهان شدن پشت سر دارند، اما فقط از یک طرف محافظت می کند. | آنها یک دیوار بزرگ قدیمی دارند که پشت آن پنهان شده اند، اما آنها فقط از یک طرف محافظت می کنند. |
آنها در حیاط خلوت رابطه جنسی دارند. | آنها در باغ رابطه جنسی دارند. |
تو الان برو بخواب | حالا برو بخواب |
آنها یک کامیون امنیتی فرستاده اند تا نش را بگیرد و او را جابجا کند. | آنها یک ون امنیتی فرستادند تا نش را بگیرند و او را جابجا کنند. |
صبح بخیر. صبح. | صبح بخیر. |
آخرین نیروهای رزمی شوروی که از پل دوستی در مرز بین افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی عبور می کنند. | آخرین واحد رزمی شوروی در حال عبور از پل در مرزهای افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی است. |
باید بگویم ناتالی، تو باید همین الان غافلگیر این چالش باشی. | من باید بگویم، ناتالی، شما باید در حال حاضر برای این چالش غافلگیر شوید. |
شما به خاطر خدا یک گنج ملی هستید. | شما یک گنج ملی هستید، به خاطر مسیح. |
در صد میلیون مایل گذشته، او در حال بررسی رازی بود که نمی توانست با پول و بومن در میان بگذارد. | صد میلیون مایل قبلاً توسط رازی شکنجه شده بود که او نمی توانست با پول و بومن در میان بگذارد. |
کمیته ای که مسئول تفسیر و اجرای قوانین اتحادیه است همچنین می تواند به ابتکار خود مسائل مربوط به تفویض اختیارات قانونگذاری را مطرح کند. | کمیته مسئول تفسیر و اجرای قوانین اتحادیه همچنین ممکن است به ابتکار خود به مسائل مربوط به تفویض اختیارات قانونگذاری بپردازد. |
اشتیاق در یک رابطه هرگز چیز خوبی نیست. | اشتیاق در یک رابطه هرگز خوب نیست. |
من به شما نگفتم که این کار را انجام دهید. | من نگفتم این کار را بکن |
این آمریکاست مرد | این آمریکاست، مرد |
اون اسکین | اسکنک |
بنابراین، شما از من دعوت کردید تا به شما کمک کنم تا قطعات حیوانات را جمع آوری کنید | پس از من خواستی کمکت کنم تا تکه های حیوانات را برداری |
این در واقع آبلیمو است. | این واقعا آبلیمو است |
پس بعد از اینکه پدرت همه پول را به دست آورد، این افراد جایی دنبال او رفتند | وقتی پدرت پول را برد، آیا کسی او را دنبال کرد؟ |
شما هرگز نمی دانستید که چه زمانی صحبت را متوقف کنید، درست است | شما هرگز نمی دانید چه زمانی صحبت را متوقف کنید |
بیا، مربی، منظورم این است که اگر میخواهیم برنده شویم، باید بازی بهتری ببینیم. | بیا، مربی، اگر میخواهیم برنده شویم، باید بازی بهتری ببینیم. |
شما نمی توانید اوز را بدون آن ترک کنید. | شما نمی توانید اوز را بدون او ترک کنید. |
نویل. | نویل حالا |
وقتی برگشتم تمام شد. | وقتی برگشتم تمام شد |
آلن نویسنده 9 نشریه و دارای 10 اختراع است. | آلن نویسنده 9 نشریه و دارنده 10 پتنت است. |
عبارت "نتیجه آزمایش واحد" باید مقداری باشد که زمانی که روش تست استاندارد به طور کامل و یکبار برای یک نمونه به کار می رود، به دست می آید. | نتیجه آزمایش انفرادی به معنای مقداری است که باید در صورت اعمال روش استاندارد تست روی یک نمونه واحد به دست آید. |
شعبده بازی و توهم به تخصص من تبدیل شد. | جادو و توهم تخصص من شد. |
گفت تو نزدیکی، تسلیم نشو، تو خیلی نزدیکی. | او گفت: تو نزدیکی، تسلیم نشو، تو خیلی نزدیکی. |
نه نه. من نه. | نه من |
صدای موسیقی بلند بود. | موسیقی بلند بود |
لطفاً آنها را به همسر سابق آقای ویلیامز بدهید؟ | لطفا آنها را به همسر سابق آقای ویلیامز بفرستید؟ |
من به لندن می آیم | من به لندن می روم |
هر کشور عضو متعهد به این مقررات یک عضو را برای هیئت مدیره و کمیسیون دو عضو را منصوب خواهد کرد. | هر کشور عضوی که این مقررات برای آن لازمالاجرا است، یک عضو از هیئت مدیره را تعیین میکند و کمیسیون دو عضو را معرفی میکند. |
من او را با چکش زمین زدم. | با چکش به او زدم. |
ما سعی کردیم او را حفظ کنیم اما او را از دست دادیم. | ما سعی کردیم او را حفظ کنیم، اما او را از دست دادیم. |
تو به دلیلی برگشتی | به دلیلی برگشتی |
اگر هنگام فرود هواپیما در آن هواپیما نباشم، او کشته خواهد شد. | اگر من در آن هواپیما نباشم، وقتی او فرود آمد، او را خواهند کشت. |
حتی در این صورت، هزینه ها سه برابر بیشتر از منافع است. | در چنین حالتی، هزینه ها سه برابر بیشتر از منافع خواهد بود. |
شواهدی را به او داد تا بدهی کسی را که دوستش داشت تسویه کند. | او مدرکی به او داد تا بدهی کسی را که دوستش داشت تسویه کند. |
مؤسسات کشور عضو ذیصلاح باید اطلاعات لازم را ارسال و مدارک لازم را برای افراد بیمه شده صادر کنند. | مؤسسات کشور عضو ذیصلاح باید اطلاعات را مخابره کرده و مدارک لازم را برای افراد بیمه شده صادر کنند. |
او مرد باهوشی است. | او یک نابغه است |
حتی اگر بخواهند شما را زنده زنده در تابوت بسوزانند و این کار را خواهند کرد. | حتی اگر بخواهند تو را زنده زنده در تابوت بسوزانند. |
این شامل جایی است که شما بوده اید، نام همسرتان، جایی که ممکن است وقت گذرانده باشید، یا بانکی که شاید در سن پترزبورگ سرقت کرده باشید. | این شامل جایی که شما بودید، نام همسرتان... جایی که می توانستید وقت خود را بگذرانید... یا بانکی که در سنت لوئیس انجام دادید، می شود. |
او گفت که من را دوست دارد. | او به من گفت که از من خوشش می آید. |
ما خدایی خواهیم شد | ما خدایان خواهیم بود |