0
stringlengths 1
203
| 1
stringlengths 1
235
|
---|---|
داشتم آب ها رو تست می کردم خوب | فقط داشتم یه نظر میدادم |
باشه خوب پس شماره <عدد> مال توئه | خب حالا شماره ی سه این مخصوص تو عه |
شماره <عدد> توی یک ساحل متروکه قدم بزن | شماره ی <عدد> روی یه ساحل متروکه و خالی راه بریم |
فکر کنم یک ذره معمولیه | فک کنم این زیادی اسون باشه |
چطوره توی یک استخر خالی با هم حال کنیم | اگه بریم توی یه استخر خالی همدیگه رو ببوسیم چی؟ |
یا سوار تمام ترن های هوایی بروکلین؟ | همهی قطارهای معلق بروکلین رو سوار بشیم |
آره یک جورایی یک خاطره قبر شده است | اره خب برمیگرده به خاطراتم |
الان داریم از هم جدا میشیم | همین الان باید باهم بهم بزنیم |
به مدت <عدد> دقیقه کامل همدیگه رو ببوسیم | ده دقیقه بوسیدنمون طول بکشه |
بی خیال بچه ها چندش آور اند | بیخیال بابا بچه ها یه جورین |
باشه باشه شماره <عدد> بگو متاسفم | خب خب شماره ی نه اینه که بگی معذرت میخوام |
اگر به بچه ها حس عمیقی داشته باشم چی؟ | اگه به بچه هام وابسطه بشم چی؟ |
احساس عمیقی به بچه دار شدن از من داری؟ | به این خاطر که میخوای با من بچه داشته باشی اینو میگی؟ |
یعنی واو این واقعا سکسیه | منظورم اینه که اینکارت خیلی سکسی و جذابه |
اما ما تمام این کارهای عالی رو انجام دادیم | ولی ما این همه کار باحال انجام دادیم |
آره اما نکته اصلی این لیست | اره ولی کل هدف این لیست اینه که |
اینه که نگذاری از هم بپاشه | باعث بشه چیزا از هم نپاشن |
من یک پل واقعا زیبا رو می شناسم | یه پل خیلی زیبا سراغ دارم |
دیر نکردم درسته؟ اوه نه | دیرم که نشده مگه نه؟ او نه |
راستش فکر کنم حمله عصبی داره بهم دست میده | فک کنم دارم سکته میکنم |
من یکی از اون خوب ها نیستم نه؟ | میتونستم پدر خوبی بشم نه؟ |
البته من حق حرف زدن ندارم درسته؟ | یعنی من اصلا حرفی توی این قضیه ندارم نه؟ |
این فقط اوضاع رو پیچیده می کنه | قضیه رو پیچیده ترم میکنه |
واو مسئله اینه که متاسفم | واو این خیلی من متاسفم |
نه من رابطه سالمی با هیچ کس ندارم | من رابطم با هیچکس خوب نیس |
نمی خوام یک پدر به درد نخور باشم | و نمیخوام یه بابای عوضی باشم |
هی گوش کن من به تهدیدها پاسخ خوبی نمیدم | ببین من واکنش خوبی به تهدید نشون نمیدم |
گفتن این واقعا چیز احمقانه ایه | این خیلی حرف مسخره ایه |
من احمقم من گند زدم بهت گفتم که | من هم احمقم هم وضعم خیلی بده بهت که گفتم |
آره خوب به اندازه من مست نبودی | اره ولی نه به اندازه ی من |
طی سه سال گذشته این اولین باری بود | اولین بار توی سه سال اخیرم بود |
که یکدفعه دو گیلاس مشروب با هم خوردم | که داشتم بیشتر از دو لیوان شرابو یه جا میخوردم |
می دونی چیه این به تمام زندگیت گند میزنه | میدونی چیه؟ این قضیه قراره زندگیمو نابود کنه |
تو از اونهایی که واقعا مجبوره | تو از اون مردایی که |
بالش های واقعا گران قیمت داشته باشه؟ | بالشت های خیلی گرون قیمت میخرن؟ |
من خاصم سخت گیر نیستم | من آدم خاصیم ولی گوشه گیر نیستم |
به نظر میرسه کلی وقت صرف موهات کردی | به نظر میاد روی موهات که خیلی وقت میزاری |
همیشه با دهن باز دندون هاتو مسواک می زنی؟ | همیشه وقتی داری مسواک میزنی دهنت بازه؟ |
چطور از سرازیر شدن خمیردندان به همه جا جلوگیری می کنی؟ | چطور کاری میکنی که خمیردندون رو صورتت پخش نشه؟ |
این هیچ وقت مشکلی نبوده | این اصلا برام مشکلی نبوده |
صبر کن داری با یکی | صبر کن ببینم این دلیل نمیشه با یکی بهم بزنی |
فکر نمی کنم بتونم با کسی که خیلی بوالهوسه باشم | فک نکنم به تونم با یه آدم انقدر سرخودی زندگی کنم |
تو خیلی نابالغ تر از بیشتر مردهایی | تو از مردای دیگه خیلی نابالغ تری |
بخاطر همینه که همیشه همبازی خوبی برای بچه ها میشم | به خاطر همینه که با بچه ها خوب کنار میام |
من <عدد> سالمه و هیچ وقت رابطه ای | من <عدد> سالمه ولی تاحالا رابطه ای نداشتم |
که بیشتر از شش ماه طول بکشه نداشتم | که بیشتر از <عدد> ماه عمر کنه |
من دارم به داشتن بچه فکر می کنم | دارم به این فکر میکنم که بچه دار بشم |
فکر کنم باید فکر کنی | فک میکنم تو هم باید |
به داشتن بچه از من فکر کنی | به این فکر کنی که با من بچه دار بشی |
باید یک قرار واقعی بگذاریم | ما باید بریم سر یه قرار واقعی |
پس مجبورم یک پرستار بچه بگیرم | پس باید زنگ بزنم به یه پرستار بچه |
باشه اونها تمرین ها رو بلدند | خب اونا خودشون کارو بلدن |
اگر خوب باشند می تونن یک فیلمی چیزی ببینند | اگه اوکی بودن میتونن بعدش فقلمم ببینن |
جای خوبی برای مخفی کردن خودمونه | اینجا جای خوبی برای قایم کردن جسداس |
گرچه قراره انجامش بدیم درسته؟ | ولی باید انجامش بدیم نه؟ |
من یک جنین با اسپرم تو توی بدنم دارم | من یه آدمیم اسپرم تو توی رحم امه |
و اسم میانی تو رو نمی دونم | و من اسم وسط تورو نمیدونم هنوز |
راستش به یک ذره کمک در مورد خانواده ام نیاز دارم | توی بحث فامیل یکمی به کمک نیاز دارم واقعا |
مطمئنم که کلی نکات خوب داری | مطمعنم راهنمایی های خوبی برام داری |
من پر از کلی نکات خوبم | اره من پر از نکته های مفیدم |
آره مثل یک مادر خوب به نظر میرسی | اره به نظر مامان خیلی خوبی میای |
به افتخار شما اعتراف به گناهکاری می کنم | من به گناهم اعتراف میکنم اولیا حضرت |
خوب واقعا از شناور بودن اینجا با تو لذت می برم | راستش خیلی از شنا کردن باحات حال میکنم |
باید این کارو شروع کنیم | ما باید این کارو انجام بدیم |
به روشی هدفمندتر انجام بدیم مامان لوک منو میزنه | البته توی شرایط بهتر مامان لوک منو کتک زد |
دروغ نگو بچه ها یک دقیقه صبر کنید | دروغ نگو یه لحظه واستین |
قبل از این که به بیمارستان برسیم ببینیمشون | قبل اینکه بریم بیمارستان من اونارو میدیدم |
به اتاقتون برید و من الان میام اونجا | برو پیش مامانت من الان میام |
من فقط فکر نمی کنم بتونیم به چیزی متعهد بشیم | فکر نمیکنم بتونم پای این چیزا بمونم |
تا وقتی که ببینم اون ها هم به من متهعد هستند | تا وقتی که ببینم تو هم پای من میمونی |
ببین تو <عدد> هفته برای تموم کردنش وقت داری | انگار <عدد> هفته بیشتر وقت نداری |
همین الان می خوام به اتاق خوابشون برم | الان میخوام برم توی اتاق خواب بچه ها |
وقتی صدای بسته شدن درو شنیدی | وقتی شنیدی که درو بستم |
مثل میزبان تاک شو می مونی | مثل این برنامه های تلوزیونی هستی |
شماها اوقات فراغتتون چی کار می کنید؟ | توی وقت بیکاریتون چیکار میکنین؟ |
مطمئنم که خودم هم عاشق رقصیدنم | منم خیلی رقصیدن دوس دارم |
بیشتر بچه ها توی سن پنج یا شش سالگی تمایلات بدی نشون میدن | اکثر بچه ها میلشون رو توی <عدد> <عدد> سالگی نشون میدن |
درسته؟ خیلی از دیدنتون خوشحال شدم بچه ها | مگه نه؟ از آشناییتون خیلی خوشحالم |
گاهی اوقات باید دوباره این کارو بکنیم | بعدا هم باید از این کارا بکنیم |
یا هر روز یا تا ابد یا هرگز | یا هم هرروز یا هیچوقت |
به نظر میاد از پس اولین آزمون بر اومد | انگار تو ار اولین آزمون قبول شد |
می تونم اون سوال تابلو رو بپرسم؟ | میشه یه سوال واضح بپرسم؟ |
به نظر نمیاد که باشی | اینطور که به نظر نمیاد |
قبلا یکی انجام دادم | قبلا یه بار این کارو انجام دادم |
جوان بودیم تازه شغل هامونو شروع کرده بودیم | جوون بودیم تازه اول کارمون بود |
وقت مناسبی نبود پس انجامش دادم | موقع خوبی برای بچه اوردن نبود برای همین اینکارو کردم |
اما الان که بچه هامو دارم اوضاع فرق می کنه می دونی؟ | ولی الان فرق میکنه من دوتا بچه دارم |
دونستن چیزی که الان می دونم فقط پیچیده تره | با چیزایی که الان میدونم به نظرم میتونه خیلی پیچیده باشه |
بچه ها می دونید که قبلا اتاق نشیمن رو تمیز کردم | خودتون میدونی که تازه تمیز کردم اتاقو |
این تمام کاریه که می کنی؟ | همه ی کاری که میکنی اینه؟ |
سعی می کنم اعتماد به نفسشونو تغذیه کنم | سعی میکنم بهشون اعتماد به نفس بدم |
کمکشون می کنم هدف پیدا کنن توی فعالیت ها می برمشون | کمکشون میکنم که به هدفشون برسن و به واقعیت تبدیلش کنن |
از کسی که باید بشن | مثالی برای آدمی که باید باشن |
نه نه از ده بد نیست | بهت <عدد> از <عدد> میدم بد نبود |
معذرت می خوام معذرت می خوام نمی دونم می دونی که | ببخشید ببخشید نمیدونم فهمیدید یا نه |
خیلی خوب صبحانه برای شام | خیلی خب برای شام صبحونه داریم |
می دونستی سس تندی توی پرو هست | میدونستی که توی پرو یه سس تند هست که |
که واقعا باعث میشه سینه ات مو دربیاره | به معنای واقعی روی سینه ات مو میکاره؟ |
ما پارسال برای تعطیلات بهار به فلوریدا رفتیم | تعطیلات بهار سال پیش رفتیم فلوریدا |
بعضی از مردم فلوریدا رو به عنوان اتاق انتظار خدا می دونن | بعضیا به فلوریدا میگن اتاق انتظار خدا |