0
stringlengths 1
203
| 1
stringlengths 1
235
|
---|---|
اونم نه به خاطر کنترل جمعیت | به عنوان شکلی از کنترل جمعیت |
ماها کلی غذا داریم بچه ها | کلی غذا برای بچه ها داریم |
انگار مثلا این تویی که حاملس | انگار تو اونی هستی که حامله ای |
نکنه اونا گذاشتنش اون داخل؟ صبر کن چی؟ <عدد>؟ | اوه اینجا گذاشتندش؟ صبر کن <عدد>؟ |
با بچه ها هم وقت میگذرونی؟ | هیچ وقتی رو با بچه ها صرف کردی؟ |
بهت گفته که میخواد چاق بشه؟ | اون بهت گفته قراره چاق بشه؟ |
فقط همش میشه گردن و گوش | و فقط گوش ها و گردن می موننن |
میدونی که قراره خیلی تپل بشه؟ | می دونی اون خپل و گوشتالو نمیشه |
خیلی خیلی بزرگ میشه اره | اون یک جورایی چاق میشه بله |
که من صلاح دخترتونو میخوام | که رفتار درستو می خوام با دخترتون داشته باشم |
یعنی تا جایی که بشه لباس تنش کنم اوکیه | که بتونم لباس عروسی تنش کنم |
اگه بگم آره نمیدونم که ما از روی عشق | اگر بگم بله هیچ وقت نمی فهمیم |
یا از روی مجبوری باهم ازدواج کردیم | که از روی ناچاری ازدواج کردیم یا عاشقیم |
ابیگیل داری خیلی محکم بغلم میکنی | ابیگل تو واقعا منو سفت بغل می گیری |
وای خدا فک کردم جواب رد میدی | اوه خدای من فکر کردم می خوای بگی نه |
الان باید توری رو روی سرت بندازم؟ | باید یک لباس بلند بپوشم |
خب انگار که داریم انجامش میدیم | فکر کنم داریم این کارو می کنیم |
نه از بدنت میترسم نه از بچه | مسئله بدن تو نیست مسئله بچه نیست |
این برام دردناکه که تو نمیخوای دستت بهم بخوره | برام آزاردهنده است که نمی خوای لمسم کنی |
امروز روز رقص والاسه یادت نره بری | امروز روز بازدید از کلاس والاسه |
فقط بهم قبلش بگو که من | اما فقط باید بهم بگی تا بتونم |
میدونی که کلا ادم خوشحالی نیستم | می دونم من کلا آدم شادی نیستم |
همین قضیه ی رابطه و اینا دیگه | خوب می دونی روابط و صداقت و وفاداری |
بچرخون حالت بده نگه دار | بچرخید ژست بگیرید نگهش دارید |
حتما سر کارش درگیره عزیزم | باید سر کار گیر کرده باشه عزیزم |
منم همینطور اینطوری کاپکیک هارو خودمون میخوریم | من هم همین طور چون کیک فنجونی بیشتری برای ما هست |
سه ساعت داشتم سعی میکردم باهات تماس بگیرم | برای سه ساعت داشتم امتحانتون می کردم |
اولش سر کار مونده بودم بعدشم مترو | من سرکار گیر کرده بودم بعد هم تو مترو گیر کردم |
دفعه بعدی که میخواستی انقد دیر کنی | دفعه بعدی که دیر کردی |
ممنون میشم که سرش منو اذیت نکنی | ازت ممنون میشم که بهش اهمیتی ندی |
گفتم که خوب بود حالا تو بگو | گفتم روز خوبی داشتم و تو؟ |
و ماشین لوکو بهش پس بده | و ماشینو به لوک برگردون |
گفتش که بس کنید اون مادرتونه | اون بهتون گفت بس کنید اون مامانتونه |
همینطوری ابر هارو تماشا میکردن | به طرحی که از موتورشون کشیده بودند نگاه می کردند |
و اون زمین وسیع تاریک رو | و اون مزرعه بزرگ داشت تاریک میشد |
و پرنده هایی که مثل ارواح حرکت میکردند | پرنده ها دسته جمعی مثل اشباح بال می زدند |
این دوباره نباس اتفاق بیوفته | این هیچ وقت دیگه نمی تونه اتفاق بیفته |
اره خب ولی بچه هات اصلا غیر قابل کنترلن | آره خوب بچه هات از کنترل خارج اند |
بهت که گفتم من اماده ی اینا چیزا نیستم | ببین بهت گفتم برای این آماده نیستم |
چون الان دیگه راه برگشتی وجود نداره | چون الان برای برگشتن یک ذره دیره |
اینکه به اینجا جابه جا شدم | اومدن به اینجا |
تو وارد یه خانواده ی زیبا شدی | تو به یک خانواده زیبا قدم گذاشتی |
خانواده ای که تو هم الان داشتیش اگر | اونی که خودت تا حالا شروع کردی |
که انقدر جذاب و باحال باشی | که یک چیرلیدر جذاب و بامزه بودی |
بزار اسمشو همونی بزاریم که هست این یه فاجعه ی لعنتیه | بیا هرچی هست همون اسمو روش بگذاریم این یک بدبختی لعنتیه |
بهت که گفتم من اماده ی این چیزا نیستم | بهت گفتم بخاطر این اینجا نیومدم |
بهت گفتم این چیزا چقد استرس داره | بهت گفتم که استرس این جور چیزها |
برا یکی شم آماده نبودم | برای یکی اینجا نیومدم |
وقتی غریبه ها مست میکنن و میرن سکس میکنن نتیجه این میشه | وقتی غریبه ها مست می کنند و گند میزنن |
همین الان وسیله هاتو بردار و برو | وسایلتو جمع کن و برو |
و توی ردیق جلو هستی؟ | و در ردیف جلویی باشی؟ |
باشه باشه سریع تر میرسونم خودمو | باشه زود به اونجا میرسم |
و مطمعن شو که ردیف جلو مال منه | و مطمئن میشم که ردیف جلویی باشم |
خب اینا همون رفتارای احساسی هستن که توی کتاب بهش اشاره شده | پس این ها یک جور ضربان احساسی کتاب هستند |
کیت شمارو میبره پیش بابا بزرگ | کیت قراره خونه بابا بزرگ ببرتتون |
فک میکنی داری کجا میری؟ | فکر کردی کجا داری میری؟ |
می دونم ما هم همین طور | اره میدونم مال مام ضعیفه |
و اینجا جاییه که در طی بارش شهابی میرن | و اینم اون جاییه که موقع باران شهاب سنگی بهش پناه میارن |
میتونی بیاریش مدرسه تا بتونم | میتونی با خودت ببریش مدرسه که من |
فردا وقتی میام دنبالت ببینمش؟ | ببینمش وقتی فردا از مدرسه اومدم دنبالت؟ |
بی خیال من نبودم اون منو زد | بیخیال من اینکارو نکردم اول اون شروع کرد |
اونجا از اون خیلی خوب ها داری | تو اونجا کلی چیز میزای جدید داری |
ببخشید ابیگل من فاصله گرفتم باشه عالیه | عذر میخوام ابیگیل من بودم که فاصله گرفتم اوکی عالیه |
دیگه این اتفاق نمی افته پس مشکلی نیست؟ | دوباره اتفاق نمیوفته پس مشکلی نخواهد بود؟ |
خیلی خوب خیلی خوب گوش کن | باشه خب گوش کن |
پس بچه ها فردا که میام دنبالتون می بینمتون باشه؟ | پس فردا جلوی مدرسه میبینمتون خب؟ |
دوستت دارم والاس دوستت دارم لوک | دوستون دارم |
پس خیلی باهم تفاهم داریم | انگار ما تو خیلی چیزا باهم مشترکیم |
اما بعد فکر می کنم بعضیا میگن | ولی فک میکنم خیلیا این حرفو میزنن چون |
یعنی خیلی ها از بغلی بودن خوششون نمیاد | خب خیلی ها هم اصلا بغل کردن دوس ندارن |
مثل ترس مریض گونه ای از تماس فیزیکی و صمیمیته | برای اونایی که از تماس نزدیک دوری میکنن میتونه ترسناک باشه |
در کل فقط سعی می کنن نابودش کنن | کلا بگم که سعی نکن خرابش کنی |
مثل موجی که قبل از این که به اوج برسه فرو میریزه | این درست مثل یه موج میمونه قبل اینکه بشکنه |
شوخی می کنم کاملا شوخی می کنم | شوخی کردم بابا شوخی کردم |
من موج سوار نیستم نه | البته من موج سواری نمیکنم |
یک دوباری انجام دادم خیلی خوش گذشت | من یه چندباری این کارو کردم خیلی حال میده |
گاهی اوقات باید امتحانش کنی | بعضی وقتا امتحانش کنی بد نیس |
خدایا یک ذره تشویش دارم | اوه خدایا من چقد پرتم |
متاسفم تو خیلی زیباتر از | ببخشید ولی تو خیلی خوشگل تری از |
نیست دوستم درستش کرده تو نکردی | اینطور نیس دوستم اینکارو کرده پس تو نکردی |
لطفا یک نوشیدنی بگیر اشکالی نداره؟ | لطفا یه چیزی سفارش بده از نظرت مشکلی نداره؟ |
و می تونی با چیزهایی مثل کسلی مبارزه کنی | بعدش میتونی سر چیزای کوچیک دعوا کنی |
آره دوست دارم با یک لعنتی بجنگم | اره من عاشق دعوا سر چیزای کوچیکم |
می دونم این قضیه چطوری قراره تموم بشه | همین الانشم میدونم پایانش چی میخواد باشه |
به شکل تراژدی تمام میشه | خیلی غم انگیز تموم میشه |
یعنی خیلی شیرین شروع میشه | اولش خیلی خوب شروع میشه |
مثل عشق باورنکردنی و شیرین زندگیت عشق زندگیت برای مدتی شیرینه | خیلی خیلی از اون مدلای تو عشق زندگیمی و اینا |
نمی تونیم پیش بینی کنیم که بهمون غلبه می کنه | اون چیزی که نمیتونیم پیشبینیش کنیم مارو تو مشکل میندازه |
و بعد یک مرتبه در میان این شوک | و یهو توی این همه شوک |
که خیلی وقت پیش شروعش کردیم | که خیلی وقت پیش جریان داشت |
مثل یک جور اشتباه کوچیک اما غیرقابل بازگشت | یه چیزی مثل یه اشتباه کوچیک توی گذشته |
و بعد دیگه هیچ برگشتی در کار نخواهد بود | و اونجاس که دیگه راه برگشتی نیست |
و بعد واگذارش می کنیم به یک شب | و بعدش ما میریم توی اون حالت وحشتناکه |
دیگه یک سکس دلپذیر دیگه | لطفا بیا فقط یه شب دیگه سکس کنیم میریم |
ما دوست های کاملا کاملا نزدیکی میشیم | دوستای خیلی صمیمی ای میشیم |
قبل از این که ازدواج کنیم | و قبل اینکه این اتفاق بیوفته |
چی؟ باید جوانب احتیاطو رعایت کنیم | چیکار؟ باید پیشگیری به کار ببریم |
ده کاری که قبل از به هم زدن رابطه باید بکنیم | ده تا کاری که باید انجام بدیم قبل اینکه جدا شیم |
خوب اگر تمومه چرا به خودمون زحمت بدیم؟ | خب اگه قراره جدا شیم خب چه کاریه؟ |
وقتی داری از روی پل می گذری | بعدش از روی پل رد میشیم |