,predicted 0,من منسجم 1,تو واقعا الان بايد به من کمک کني 2,تمام وقتي که توي بخش ترک اعتياد بودي... 3,چقدر خوب اين دانته رو ميشناسي؟ 4,بقيه لباسهامو توش جا گذاشتم 5,درسته تموم شد 6,از هر کدام بر اساس تواناييش، 7,من هنوز علاقه خودمو دارم 8,من دنبالش بودم مثل پدر دویل که داشتم اون قطار رو 9,وابستگي به وضعيت فعلي ما نسبت به اون حرومزاده 10,ايوا ، تو خوش شانسي. 11,نگاه کن، اگه نگاه ميکني ميفهمم 12,نه، نه، نه، من ميتونم جلوي آسيب رو بگيرم 13,چند وقته که با هم دوستيم جري؟ 14,خب، اين خيلي قديميه؟ 15,تامي؟ 16,ما وقت خرابکاري بچه ها رو نداريم 17,بيا پخش کنيم ببينيم چي ميبينيم 18,-چه احمقي! 19,يه اشتباهي تو بيمارستان افتاده 20,اين يکي جديد بابي مک فرين بود 21,اونا بايد بيان اينجا 22,مطالعاتي که اين شرکت انجام ميده، چه ازشون خوشت بياد 23,-هيچي؟ 24,من فقط مي خواستم به همه شما اطلاع بدم... که اين ماه آخر 25,هشدار هفت دقيقه پيش از کار افتاد 26,و اسکار د لا ريتا 27,آره، همينه، ميدوني. 28,کجا اين اتفاق افتاد؟ 29,من جين جينگ سا جانگ هستم 30,ناراحتي من رو از من بگيرين 31,محصول عالي بود قربان 32,"اين يه ""گوردون"" هست که داره 2 ليتري ""بن جري""" 33,همونجا بشين 34,آبجو ها روي من هستن 35,لعنت به شمع يانکي 36,"فکر کنم به همين خاطره که بهش ميگن ""گراند کان" 37,اونا اين بحران رو تبديل به جنگ ميکنن 38,ما آتيش رو روشن نکرديم 39,-چقدر بلند. 40,سرنوشت پدرم رو به دست یه مرد رها کن 41,منم ميخوام بخوابم 42,متاسفم قربان 43,در بسیاری از موارد، واکنش نسبتاً کم است، اما در 44,چیزهای اثبات کننده ای است 45,همچين چيزي نيست که ما تصور ميکنيم که اين دز 46,زودباش سدریک بزارش تو 47,خيلي خوب فکر ميکنم 48,بِد، دو ماهه وقت داري. 49,اون صداي جمعيت رو شنيد، تو بازي ميکني، نگران 50,و آنان را دوشیزه قرار دادیم. 51,و از نوشیدن شترانی که مبتلا به بیماری تشنگی شده است، 52,(به انگلیسی: Aničée alviana) یک منطقهٔ مسکونی 53,ميدوني بين يادگارهاي من؟ 54,گفتند: «پروردگارا! گناهان ما را بيامرز و ما را بر 55,مصاحبه ي اختصاصي 56,مطمئناً خجالت زده ترين موعظه اي نبود که 57,خانم جيمز؟ 58,-گوش کن، چرا من بايد... 59,از ملاقات خونه ممنونم اما نظرم عوض نميشه 60,نه، بدون تدي برنميگردم 61,داين، هنوز اونجايي؟ 62,همه ي واحدها، ما تحت حمله هستيم اونا دنبال 63,- مطمئن شو که روز و شب نگهباني داره 64,سوفيا - بله - 65,نه، سرم درد ميکنه. 66,چطور عبدل را مي شناسيد؟ 67,يه شروع تازه واقعي 68,"آروم باش ""چارلين""." 69,آه، هي، فهميدم. 70,من بايد خوب بشم 71,خيلي ممنون، خانم. 72,و پروردگار تو آنچه را سینه هایشان پنهان می دارد و آنچه 73,تحقير شده. 74,بقيه رفتن بيرون 75,آيا آدمى را ندانسته اى كه ما او را پيش از اين 76,هر وقت ميخواي يه گاو ديگه بگيري براي همه ما 77,سريعتر به مجرمان کمک ميکنه 78,کماندار. 79,من پسر خونده اين شهر هستم 80,آخرين باري که ولدمورت قدرتمند شد. 81,اگه ميخواي اين نقش رو بازي کني بايد قسمتي از 82,وقتي مُردن اوضاع بيشتر زنده به نظر ميرسه 83,همانان كه مانند تخم زده شده اند. 84,اون ماهي يک بار ازش استفاده ميکنه 85,اهل بهشت در بهترين جايگاه و بهترين جايگاه است. 86,مخصوصا وقتي که قراره با هم باشيم 87,راهول ميخواد بره؟ 88,من با يه تومور روي ستون فقراتم و خون دخترم رو 89,دوباره ميام. 90,ارلگري يا کاروان روسي؟ 91,دست نزن، قطعش کن 92,-تقريباً 93,اون سعي کرد پسر خوبي باشه و فکر ميکرد که پاداش 94,خب، بذار بهت بگم 95,یقیناً پرهیزکاران در میان باغ ها و چشمه سارها 96,و من ميگم، امروز همه روزها، تا به ما يادآوري 97,و معمولاً اين دفتر چه زماني رو باز ميکنه، دکتر، 98,مشکل تو چيه؟ 99,و اگر سوگندهایشان را پس از پیمان بستنشان شکستند، سپس 100,به دور بعدي از مرگ خوش آمديد. 101,به آنها گفته می شود: «به سلامت و امنیت داخل شوید 102,من کشته نميشم يا نميرم زندان. 103,پنجاه هزار نفر در ثانيه سه سنت در ثانيه 104,اون اصرار کرد که دختره بايد از خونه پدر و مادرش 105,احتمالا هيچ راه ديگه اي وجود نداره 106,گفتند: اى لوط، اگر پند نياوريد، قطع 107,براي همين پابلو کارلوس ليدر رو مسئول کرده 108,تمام خواسته هاي جنسي من از بين ميره 109,تلفن اونه، مال اونه. 110,ميترسم بفهمم 111,کسي که تام واکر رو کشته 112,نه، اون يه چيزي داره 113,اگه به ما خيانت کنه چي؟ 114,برو و کارتو انجام بده 115,هيچ مدرکي وجود نداره که انگيزه داشته باشه مگر اين 116,"دکتر ""هاوس"" به طور معمول رفتار ميکنه" 117,احساس ضعف ميکني؟ 118,مريض شدي يا چي؟ 119,اما بقيه دخترها هم بايد اونجا باشن 120,يه عروسي اضطراري؟ 121,يه راديو دندونه 122,"""رامسس""! ""رامسس""!" 123,آقاي مک استاينر، يه طرفدار جنگ بزرگ 124,به چي فکر ميکني؟ 125,يه فرمول؟ 126,منظورم اينه که اونا دور و برش حرکت ميکردن اونا بيشتر 127,-بر ضد مادرت. 128,ميخوام اينا رو بردارم، تميز، بعد از اينکه بالا آوردم 129,(موسی) به بندگانش گفت: «آنها را در باغهای خود 130,ميتوني بهش زنگ بزني؟ 131,چرا ما به نقاشي ها نياز داريم؟ 132,قطعاً برای شما در آنها سرمشقی نیکوست؛ و هر 133,و بيشتر آدمايي که اينجا هستن خيلي عوضي هستن که 134,چند نفر توي زندگي عمومي جرأت دارن که روزنامه ها رو نخون 135,آره، يه کم فرق داره، مگه نه؟ 136,یا این! 137,-يه مسواک جديد دارم، خانم! 138,الو؟ الو؟ 139,خيلي پيچيده شده 140,ما دارت داريم نيمي از ميز پينگ پنگ 141,مجبور نيستم به شما دوتا بگم 142,ولش کن! 143,-وقتي زياد حرف ميزني... 144,هر وقت که اونا نگراني من رو در طول شب به اشتراک گذاشت 145,نميدونستم ببخشيد برو بيرون 146,من فقط فکر مي کنم تو توي شغلت خيلي بد هستي 147,و همسران آنها را تازه و تازه و تازه و تازه و 148,و چون به ایشان گفته شود: «پروردگارا! ما را چه 149,کی این تمرین لعنتی رو متوقف کرد؟ 150,سناتور، اين ميدان شماست 151,شگفت انگيزه من دارم کتابت رو ميخونم 152,بوگر مک شوورفني 153,پس بهم یاد بده چطور خشکشون کنم حداقل 154,ديويد معمولاً تو کافه ديپلماتيک ناهار ميخوره 155,نه، راستشو بخواي، چون من هيچوقت خوب نبودم. 156,متاسفانه يه ذره زود اومدي 157,به اون اسلحه ها شليک کن وگرنه همه مون ميميريم 158,و هرگز نمي توني برگردي 159,[آيا] لات، ات، ات، ات، ات، 160,گفتند: براى ما يكسان است كه ما را اندرز دهى يا اندرز 161,همه 5 تا بگيريد 162,آقاي شپرد؟ 163,بيا يه لحظه صحبت کنيم، کاراگاه. 164,هرکاري دوست داري بکن 165,"اگه شاهزاده ""راتان سينگ"" تجديد نظر کنه با تو ازد" 166,...پيام ها دارن از 167,اين يارو حقوق ميگيره، مگه نه؟ 168,تصميم گرفتم يه کاريش بکنم 169,اون هيچي نگفت. 170,نه نيست بيدارش کرديم و ميخوايم جلوشو بگيريم 171,قابل قبول. 172,داره ميلرزه. 173,داري بهم ميگي که بايد دخترم رو به يه دکتر 174,آنها در سطح نانو ساخته شده اند و از پروتئين هايي که 175,زنگ از کار افتاده 176,نفرين ديگه اي وجود نداره. 177,"هي، من اهل ""دترويد"" هستم." 178,برادران درونگو. 179,من چيزي که اون داره رو ميخوام 180,مشکل من اينه که ما چاقو نداريم 181,اونجا جاييه که نگهش مي دارن 182,گفتند: پروردگار تو چنين گفته است. همانا او حكيم 183,# Who talking loud # 184,نميفهمه فقط نميخواد التماس کنه 185,يه روش ديگه براي گفتنش اينه که... 186,من فقط يه تماس از طرف شرکت سيا دارم که ميگه 187,تو گفتي مرد يه هيولاي وحشي 188,زودباش! 189,نه، اشتباه گرفتي، مارتي. 190,من تو روز تولد بزرگ نيستم 191,من جان وينچستر هستم من نميتونم دسترسي پيدا کنم 192,پس میخوای شیطان رو برگردونی توی جعبه؟ 193,عزيزم ، اون. 194,برادر ناتنی خودش، مارک. 195,مونيکا عزيزم تقريبا ساعت 4 ـه 196,از کار انداختن توانایی کاربر برای ویرایش نوار ابزارها از کار 197,و اما کسانی که در دلهایشان بیماری [نفاق] فرو می روند، 198,ممنون 199,من يه محموله دارم که فردا مياد 200,خب، حداقل الان ما رو به يه پستچي کوچولو هدايت کردي 201,و خداوند برخى از شما را بر برخ ديگر برترى داد تا 202,ميدونم چه حسي داره که خوش شانس نباشي 203,سياه يک، من تو رو احضار ميکنم 204,اون تقريبا ترسيده اون چي ميخواد؟ 205,من پليس نيويورک هستم، همه چيز رو بررسي ميکنيم 206,من پرنده ام رو ميخوام 207,و اگه تا آخرین لحظه حرفمو باور نکنم، دیگه 208,آخرت و آخرت. 209,روغن روح و آب مقدس خداوند 210,اونجا ميبينمتون 211,-کلود، خواهش ميکنم. 212,بايد يه کاري بکنيم 213,متعجبم اگه کت شلوار بپوشه 214,امروز صبح يه جعبه کامل اينجا بود 215,بانک مرکزی داره تلفن رو ضبط می کنه اما فقط 216,من ميرم دستشويي، برميگردم، اون طوري رفتار مي 217,بگو: چه تصور مى كنيد اگر الله شبتان را تا روز قيامت 218,شمشيرت رو بذار زمين. 219,پيشوتا، چرا اون حرکت بزرگي رو که ما منتظرش بوديم 220,اه، توهين نباشه، بين پروفسور بودن و اداره مدرسه 221,و اما كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند 222,پس بیا برگردیم عقب برگردیم و تعدادی از خالی ها رو 223,تو بايد يه چيزي بهش بدي که بخوره و مشروب بخوره 224,قطعاً کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته 225,اما من بايد کالاها رو تحويل بدم 226,برف اینجا غذای بسیاری از حیوانات است، مثل عنک 227,هي، هي، هي... 228,آيا چيزاي درست رو فهميدي؟ 229,موهاتو عوض کردي؟ 230,بچه جديد؟ 231,براي يک و تنها همسايه دوستانتون... 232,من خيلي زياد شنيدم 233,من فکر ميکردم 5 سال اينجا اشتباه ميکنه 234,ما ميدونيم که اونا ميتونن اون بالا درستش کنن 235,از تمام دلايلت متنفرم که چرا نه 236,ميتونه يه نشونه ي قديمي باشه يه نشونه ي 237,سلام، بانوي من. 238,اما... اگه با قلبت نگاه کني، من هميشه باهات 239,ویژگیهایی که توسط تمام نسخه های جدید OpenGL وارد می شود 240,احتمالا خرابکاري 241,آره، جادوگران، مثل همون چيزي که تو کازينو دي 242,تنها دلیلی که ماه روی افق بزرگ است به خاطر این است که حباب 243,هرکسي بايد خوش شانسي داشته باشه... اما خيلي بهتره... 244,-اين چيزيه که روي زمينه؟ 245,يکي از مورد علاقه من، وگرنه بهش ميگم پاد 246,اين دختر منه. 247,"روزي که ""هيري"" کشته شد..." 248,پسر آدمى بايد به دست مردمى گناهكار رهسپار شود و روز 249,تا وقتی که یه راهی پیدا کنیم 250,چه خوشگلي - چه کبودي - 251,هي، پاره کردن يه معجون چيني قديميه 252,شايد بهمون پول بدن 253,لعنتي، عجب پسري، مثل يه پسر 254,ببخشيد اگه دستمو به يه دزد هنري نزنم 255,و [ياد كن ] هنگامى را كه خدا مى گفت: «اى عيسى 256,و از اونجايي که نتونستي کمکم کني اونا رو پيدا 257,وقتي به اين ناحيه نگاه ميکني، شروع ميکني 258,مال خودت رو به سمت کار تبديل کن 259,به لاک گفتی که یه مجسمه از هواپیما به من دادی؟ 260,مردي که خواسته هاي زنها رو درک ميکنه، نياز 261,گفتند: هرگز تو را بر چيزهايى كه ما را آفريده 262,...تو خوب انجام دادي، کورتيس و متاسفم اگه 263,تو بهم گفتي که افرادت قصد آسيب رسوندن به ما رو 264,من قبلاً يه نوشيدني ريخته بودم، پس ميذارم 265,ما فقط از گواهی هاش به عنوان پوشش استفاده کردیم 266,"حالا، وقتي ""گرمانت"" کشته شد نزديک بودي؟" 267,من مقاله رو نديدم 268,قارچ هاوايي 269,خب، اونا به هرکسي که اينجاست شليک ميکنن 270,حالا برو و قبر رو بکن، باشه؟ 271,اون مي بخشه که درباره چارلي بهش نگفتي؟ 272,توسط مقامات شکار شده، ما مخفیانه کار میکنیم. 273,نه، خيلي بدتر از اون بود. 274,-آقاي کالينز! 275,تابع N (به انگلیسی: T) یک منطقهٔ مسکونی است 276,ميبيني که ماهي هاي من خيلي گرسنه ميشن 277,من فکر ميکنم هنرمند 278,هاکال يه مرد معمايه 279,وقتي چيزي فهميدم بهت خبر ميدم 280,من معتقدم تو اينکارو ميکني تا مردم دوستت داشته باشن 281,اين براي يک بچه منصفانه نيست من نميخوام مسئوليت 282,تو قوي ترين مرد شرق اقيانوس اطلس هستي 283,اونا پاک و درخشان 284,من آماده ام که کل کارکنان منتظر رو بخورم 285,وقتي چارلي استدارت به قتل رسيد 286,من به هنرمندان اجازه میدم که زنده بمونن 287,تو تقريبا هر چيزي رو که ميدونم بهم ياد دادي 288,آيا به خدا كافر مى شويد در حالى كه مُرده بوديد و 289,و بگو: همانا من بيم كننده اى آشكارم. 290,بعد از ظهر اومد 291,تمام پرونده وابسته به حس بوي بوييه قربان 292,بهش گفتم که دارم دنبال همون شرکتي ميرم که اون بود 293,باشه، دست نزن 294,اين چيزيه که اونا دارن 295,يالا، يالا، اون داره حرکت ميکنه بريم 296,و شب را در روز درمى آورد و روز را در شب درمى آورد و خورشيد 297,برادرت اگه فکر ميکنه ميتونه يه گوزن رو از روي 298,خب، از کي فرار کردي؟ 299,اين چيه؟ 300,-من به هر دو تخت زنگ ميزنم. 301,همه اش براي گفتن داستانه. 302,خواهر ، تو اين کلمه را بگو که من شخصا بهش ميگم 303,راه هاى دسترسي به آسمانها، سپس به خداى موسى رسيد 304,اما اون يه قاچاقچي بااستعداد بود 305,ميتونم تغييرش بدم شايد... 306,ممکنه بخواي از شر اين مزخرف خلاص شي اين چشم، سر 307,اين اصطلاح اون بود 308,و حتي باهات موافقم... چطور مي تونستم کمک کنم 309,اوه، خدايا، اونا حتي به اين نقشه ها هم فکر 310,يه فنجون چاي برات درست ميکنم 311,يک بار ديگه امتحان کن. 312,مزخرفه. نميتونه درست باشه. 313,"""وينسنت""، هي، رفيق." 314,چون من گزارشت رو خوندم و تو بايد به نزديک ترين 315,نه، اين يه چيزيه که وقتي فهميدي با دماغت 316,فکر کردم قراره يه سرقت باشه 317,من عصباني شدم داداش 318,تو يه جنتلمن واقعي هستي 319,"""عشق من... اوليعشق""" 320,اون کتاب رو بگير! 321,(به آنها گفته می شود:) برای اینکه در جاده ی 322,فعلاً، ساکت در گوشه ي خودش. 323,و هر كه مى خواست عشق ورزيد، او را به نور و روشنايي 324,تو قرار بود وزير کاخ بشي 325,وقتي که فشار خونش بزرگ شد 326,ماشين قشنگيه تو زياد از ماشين خوشت نمياد 327,-خيلي مشروب ميخوري. 328,و ما را بر شما تسلّطى نبود، بلكه خودتان سر 329,باشه، برو 330,رينگ ، رينگ. سرنوشتش کيه. 331,چیز آرمسترانگ چیز در سرتاسر کانادا معروف است و در 332,من توي دادگاه شنيدم مارتينز بيرونه، درسته؟ 333,مت شکست خورد. 334,فکر نميکنم به اندازه کافي طول بکشه. 335,-همينطوره، رفيق. 336,عاليه، من با لايلا حرف مي زنم ببينم مي تونم 337,من سکس رو دوست دارم 338,تو نمي دونستي که اونو پوشيده؟ 339,حکومت نظامی در حال گسترش است. 340,اينجا چيکار ميکني؟ 341,عشق در درون قلب ما زندگي مي کند و هميشه خواهد بود 342,معلمت بهم گفت که ميخواي بري 343,اين اتفاق در تاريخچه کشتي هاي حرفه اي خواهد افتاد... 344,ازت ميخوام که افراد و پولت رو به ما بدي 345,بهم گفت امروز مياد 346,رومي قديمي اينجاست 347,قطعاً در (سرگذشت) یوسف و برادرانش نشانه 348,آنا ، تو ميدوني چه بلايي سر خواهرت اومده. 349,يه ربات ديگه نميتونه مرتکب قتل بشه تا اينکه يه 350,چند ساعت پيش، اون داشت ميرفت تو. 351,چهار پادشاه. 352,اما کاري که بايد بکنيم اينه که بيرون جعبه فکر کن 353,-چي؟ 354,داري چيکار ميکني؟ 355,ما توصيه ميکنيم يک کميته به ناچو براي فهم حقيق 356,قربان، اينجا گذاشتن ميز براي شما عجيبه 357,"خب، تنها کاري که بايد بکني اينه که پاهاي ""سنت آن" 358,ميدوني تفاوت بين ايمان و من چيه؟ 359,هي، اون پردپ هست؟ 360,فقط يه جورايي از بين ميره 361,همه چيز شروع به شکست شدن کرد 362,منبع اطلاعات شما 363,* Cicero * 364,نميخوام شغلت رو از دست بدي 365,اون منو زنداني ميبينه و منو ميسوزونه 366,برنده همه چيز را بر ميداره. 367,"هي، ""والتر"" ميتونم بعدا بهت زنگ بزنم؟" 368,اين رقص دهه ست. 369,-و اون جوونتره... 370,سرت رو بگير بالا، مستقيم برو اينور رو نگاه کن 371,به نيو اورلئانز خوش اومدي 372,هيچ چيز کوچولويي مثل شما دوتا نيست 373,"""تري"" همين الان اومد که با من حرف بزنه." 374,برت استايلز يه راهنما و يه راهنما براي چاد بود 375,"""پرنعمت در شیشه""." 376,اون... 377,هديه. 378,-اون 5 سالشه. 379,اوه، خداي من. 380,هيچ راهي وجود نداره که من به اونجا تعلق داشته باشم 381,و فقط برو 382,اون تنها زن سياسي نيويورکه 383,اون پايين ميره اماندا هم پايين ميره 384,خداي من، ديگه اصلا توي دفتر کار ميکني؟ 385,خيلي خب، تو برو بخوابي من اينو بين من و بچه درست مي 386,توي مغازه اي که خوندم يا ياد گرفتم يه سلسله 387,اولين مولگري شوهرش رو توي اقيانوس کشته بعد کشيد 388,وقتي ديديش بهم زنگ بزن 389,حالا، مجبور نيستي ازش خوشت بياد، ولز. 390,برداشت ما اونقدرها هم بزرگ نبود 391,-اين احساس دوطرفه نيست، برني. 392,-بايد بره 393,و چيزي که ازم گرفتي 394,تو صداي خوبي داري، کارمن 395,اون توی هواپیمای واشنگتن، واشنگتن، دی سی، امشب 396,ميدونم که شوهرم اعتراضي نميکنه 397,روني با اين يکي قراره يه روز مزرعه داشته باشه 398,و اگر تو را دروغگو شمردند، قطعاً پيش از 399,اين منم که وودال ميخواد 400,اين همون چيزي نيست که اسکار معمولاً مثل خودت مي 401,اون بيرون ترافیک چطوره؟ 402,و از مردم مردانى بودند كه از جنس خود پناه مى بردند و 403,اون استخدام شده 404,پس مي تونيم ببينيمش؟ 405,من با يکي ديگه رهبري ميکنم 406,آره، با غذایی که یادت میاد یادت میاد 407,لني، کمکم کن. 408,و شقاوتمندان، چه دون پایه اند شقاوتمندان! 409,کليداشو دزديدي؟ 410,فکر ميکنم گم شده و گيج شده 411,ميدونم تنها نيستم 412,زمان داره تموم ميشه لطفا به عروس زنگ بزنيد 413,پس ما يه خوابهايي مثل اين داريم 414,خدا رو شکر اونا اسلحه پيدا کردن 415,بيا بريم 416,چرا؟ 417,پس اين پوله 418,منظورم اينه که زودباش ماکو خودتو ببين 419,ظاهراً همه جا غير از دستشويي 420,باشه، باشه... 421,فريتز به روش خودش رفت 422,بو يه دلقک نيست 423,هاروي، به افتخار اين نهار چي بدهکارم؟ 424,و جستجوي مسخره براي زندگي. 425,گفتند: «اى موسى، آيا تو مى اندازى يا ما مى اندازيم 426,پايين درياچه، درسته 427,خيلي زيباست 428,بايد خيلي وقت پيش ميديدمش 429,-چرا اينقدر عصبي شدي؟ 430,تو موافق نيستي جان؟ 431,قراره صبح تمومش کنيم؟ 432,چند نفر به نفع کثي مارتين حکومت ميکنن؟ 433,خب ، اين. 434,"""باکي""، اين مادرمه، ""رامونا کتکارت لينسکات""" 435,الو؟ الو؟ 436,تنظیمات داده. 437,ممکنه يه راهي وجود داشته باشه... يه راه براي 438,من فرمانده تريمک رو با شما ميفرستم 439,قطعاً کسانی که آیات الهی را انکار می کنند، از او 440,سپاهيان آسمانها و زمين از آن خداست، و خدا تواناى 441,-ما رو کجا ميبره؟ 442,کف کردن، درسته؟ 443,امشب برو نمايش. 444,حالت چطوره بچه؟ 445,راستشو بخواي خيلي پيچيده ست 446,خوب ، تو نصف درست راحتي. 447,"""ميخوام قطرات شبنم رو از لبات بردارم""" 448,گناه 449,زنبور عسل رو دوست داره. 450,خب، من يه جورايي تاريخ تاريخ هستم 451,چرا اونو فرستادي بيرون؟ 452,انگار دليلش چيه؟ 453,-بذار يه چيزي بهت بگم، مايک، تو... 454,منطقه امنه، داره ميره بيرون! 455,تو به يه يهودي زنگ ميزني تا ازت شکايت کنه 456,تو کي هستي، پسراي هادري؟ 457,سلام رفقا! 458,در اين مورد هابر خيلي خطرناکه 459,تنها چيزي که ازت ميخواستم ازت ميخواستم 460,خب، الان کجان؟ 461,از آموزش به عنوان موش طفره رفت و به اراده ي موش 462,بايد ساکت ميموند 463,-نبايد اينجا باشن. 464,سپر سوئيسي 465,ببخشيد چي شده آنيتا. 466,آروم باش - تو دروغگويي - 467,نيروي هوايي سريع هواپيما در موقعيت طالبان پرتاب شد 468,حالا، ميخواستم درباره آخرين فصل آخر باهات صحبت کنم 469,شما عوضي ها به چي نگاه ميکنيد؟ 470,ما مشکلي نداريم. 471,در ضمن، شما ميتونيد يه شخصيت سريع پيدا کنيد 472,جی پی اس برای هدایت خیلی عالیه اما تو خونه کار نمیکن 473,اين روحيه بچه 474,قانون ها به يه دليلي وجود دارن، ونلوپ 475,تو هيچوقت زحمت نداشتي از من بپرسي که بعد از 476,من فقط مي خواستم بدونم که همه اون آدما پشت در 477,Vaffanculo! 478,"با حقيقت، ""اما"" فقط با حقيقت" 479,بايد به يک سلاح هسته اي شليک کني تا چند ميلي ثانيه 480,و شما به طور خاصي از خودتون مطلع نيستيد 481,نميخوام حجاب برگرده بالا. 482,-و درخت من؟ 483,تا خداوند ريشه ها را از هم جدا كند، و آنها را به 484,پدران هرگز يک نفر را به عنوان يک نفر نشون ندادن 485,اون لب هات رو روي حلقه ي باباش حس ميکرد 486,وقتي به پندي حمله شد اونجا چيکار ميکردي؟ 487,اين زنگ ها واقعاً يه فدرال رو ميشناسن وقتي 488,عاليجناب متاسفم 489,-پسرش سريعتره. 490,ما يه آزمايش طراحي کرديم که شامل تو ميشه 491,هر چيزي که بهش نياز داشت رو بهش داد 492,و پيامبرشان به آنها گفت: خدا طغيان كرده است كه ما 493,"ازت ميخوام که به ""پت"" کمک کني." 494,سونگ جو، اونجايي؟ 495,شنيدم که يه گروه کامل از اونا تو جنگل زندگي مي 496,کاملاً خوکيه! 497,چه کسی نقش منفی بازی نمی کند؟ 498,آره، قبلاً ميگفتم 499,و چون به ايشان گفته شود: ركوع كنيد، ركوع نمى 500,خدا شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفه آفرید 501,اون برميگرده پيش من 502,"چيزي شنيدي ""لايونل""؟" 503,و اگر آنها را به خواب مى يافتند، چشمانشان را 504,ميدوني چطوره وقتي واقعا به يکي اهميت ميدي 505,تابستان تموم شده هيچکس خونه نمونده تا برادر عزيزم رو 506,لزلي پين يه جلودار و يه تعميرکار بود 507,"چيزي که ""کالتن"" داره به ما ميگه، ""تاد"" يه" 508,نميخواي لباس نپوشي؟ 509,"حالا، پدرت يه چيزي داشت که متعلق به ""دان لويس""" 510,لعنتی اثر نکرد 511,دادگاه امپراطوري مشکل نيست 512,يه نقشه گنج داخل سرت هست، کلاري 513,و وقتي دختر رسيد در بعد از ظهر روز دوم 514,اونا ما رو فراري دادن 515,آره، واقعا متاسفم 516,باهاشون کار کن... 517,مشکلی نیست، بانوی من 518,-بيا. 519,! 520,ما اونا نيستيم 521,فکر کنم حق دارم بدونم شوهرم کجاست 522,ميدوني بهترين چيز در مورد بردن اينه که ميتوني داستان 523,يه يهودي هست که ميگه عاشقشم 524,شبي که شتاب دهنده ذرات مُرد 525,بيا اين کثافتو از بين ببريم 526,ديو بهم گفت که زامبي ها حدود 10 ضربه در دقيقه 527,بگو، داریم خیلی خوب پیش میریم. 528,تو خودت رو به اتهام اتهام دادگاه محکوم ميکني، 529,"-کي وارد شهر شدي، ""رينس""؟" 530,اوه، خداي من. 531,اميدوارم مريض نشده باشي منم همينطور 532,معمولا یک زاویه مذهبی وجود دارد. 533,پدرم به من کمک کرد 534,محتویات دیجیتال ممکن است قالب متن (مثل اسناد الکترونیکی 535,زمان يه چيز نسبيه 536,تو خيلي... خوبي. 537,من نميدونم گربه ت کجاست منم همينطور. 538,اگه ميخواي منو تا اتاق خواب دنبال کني، بايد 539,با هري يه نوشيدني خوردم 540,تو تمام کمکي رو که ميتوني در مقابل آقاي مرتو به 541,دو بار فکر کن 007 خيلي دوره 542,ما رو نميبينه 543,"""باکوچيو"" افسانه ست." 544,همانا شما را است در شب گاهی که بیاید زنان شما را و خدا است 545,-مي خواست. 546,-بله، يه مقررات قانوني وجود داره. 547,تو واقعا زندگي رو رهبري ميکني 548,-داري کجا ميري؟ 549,سپس چون ايشان را نجات داد، در زمين فساد مى كنند 550,خب، نبايد اينکارو بکنه 551,-چي؟ 552,- چند بار باهاش حرف زدم 553,يا اين بهايي براي چسبوندن يه چيزي تو وجودت 554,يه رفتار نامعلوم و ترسناک بود 555,لعنتي من در حال حرکت بودم. 556,جان بعدا ميبينمت من تو خونه لانگ هستم 557,احمق اسمي داره؟ 558,اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر از كافران پي 559,فردا بيايد به استخر شنا فردا 560,من هومر رو دارم 561,آنچنتا مونایکی 562,جرمي بدتره 563,تو شوهر مُرده اين زن رو توي دادگاه داغون کردي 564,-بابي چطوره؟ 565,ارواح تو رو تحت تاثير قرار ميدن 566,و بعد، وقتي ديگه نمي توني تحمل کني من يه 567,در اين صورت کاملاً گم ميشم 568,بايد محکم نگهش داري. 569,و شما آزاديد كه بر روي آن زندگى كنيد. 570,ميدوني چيه؟ 571,هر چه بيشتر همه را در خطر قرار دادم. 572,هيچ خدايي نميتونه خشم منو از بين ببره... 573,توي سفر به خونه موفق باشي، ايووين، هر جا که 574,چون اونا واقعي هستن. 575,خداست كه پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرست 576,اون به من پول داد براي تاکسي 577,اين يارو يه پليسه مثل تو 578,اى فرزندان آدم، نبايد شيطان شما را فريب دهد در حال 579,دکتر امراک 580,-ببينيد، همگي. 581,اونا تصميم گرفتن که تصميم پذيرش رو زير پا بذارن 582,ميتوني بهم بگي واقعا بايد بگي 583,ببين، فرنک هر لحظه بر مي گرده 584,خب، قربان، از وقتی شما دوتا به این خوبی برخورد 585,و بدترين سناريو اينه که من اشتباه مي کنم و تو از اونجا 586,"آره، منم، ""جوليان""." 587,چطوري رفيق؟ 588,يالا بلند شو 589,منم، کاي. 590,"""باب گيفِن"" اينجا رو ترک کرده و من يه ادعاي جديد" 591,جلوشو بگيريد! 592,اگه کسي داره سعي ميکنه کاري رو که ميخوان انجام 593,-خيلي خب، تو... 594,"اون توي ""دکلان"" ـه، و من فکر نمي کنم" 595,تو لهجه مرد يورکشاير رو نداري 596,الان برميگردم 597,و دستش را از گریبانش بیرون کشید که ناگاه دست برای بین 598,امكان نداره، همونطور كه تو دستور دادي 599,فقط يه کم عصبيشون ميکنيم 600,تو آموزش نديدي 601,بهت گفتم، يه جايزه ميخوام. 602,حرکت کنيد، حرکت کنيد 603,اوه، داري منو عصباني ميکني، ستوان اندرس. 604,اينان كافرانند و ما براى كافران عذابى خواركن 605,من اينو از سازمان سيا ياد گرفتم: 606,انجي، سعي کن دقيقاً يادت بياد... 607,خب، ليليس، چشم زرد... 608,-اگه يه قرباني رو از دست بديم، پس... 609,قبلاً در دهه ي 50، اقتصاددان جي.ل.شکلي 610,نميتوني تو مسابقه پاش منو شکست بدي 611,من کاراي خيلي بدي انجام دادم 612,براش يه پيغام از من بفرست 613,( ماشين نگه داشتن ماشين ) 614,ما دیگه هیچوقت اونو نمیگیریم 615,"خيلي خب، ميخواي برام محدودش کني، ""سندر""" 616,ريبن اينجاست قربان. 617,- افسر دلي، درسته؟ 618,همه چيز درست ميشه عزيزم 619,اون به عنوان يه شوهر، پدر... و ستون هاي جامعه 620,اوه، لعنتي، من هنوز ببر لعنتي رو فراموش کردم 621,@ info 622,تو ميتونستي هر دو رو انجام بدي 623,فکر کنم اينطور باشه: 624,و از تو درباره روح می پرسند، بگو: روح فقط به فرمان 625,مادرم بهم گفت که عکس مي سازه و کارهايي مي کنه که ب 626,تو هيچ اهميتي نداره که چقدر بزرگ بود 627,به نظر مياد گند زدن به گذشته هيچ جايي نميتونه ما 628,زنگ زدم ببینم چطوری 629,خيلي خب، برو تو - بايد بيام تو؟ 630,وايسا، وايسا، وايسا 631,"و شايد، فقط شايد بگم، ""به خاطر برنده ي" 632,جدي ميگي، مگه نه؟ 633,خيلي خب، قايق نجات اونجاست. 634,يه نفر به من گفت که تو را ميبينم و تو منو ميبري 635,ميدوني چيه؟ 636,اون خيلي خوش تيپه 637,دستات رو بذار رو ميز بلند شو 638,اما در حقیقت، شش نفر از نمایندگان کنگره بودند، 639,و تنها رنگ هاي شجاع قرمز دكمه هاي وحشت هستن 640,اما اينها همه از يک عدد نامعلوم هستند 641,وقتي اون عکس هاي نولو را ببيني ميتوني ببيني چرا 642,"مثل اين ميمونه که بگي، ""هيچ ربطي به تو نداره" 643,-پيشگو. 644,"گلن فالز فالزCity name (optional, probably does not need " 645,و کسانی را که به جای خدا می خوانید، همان گونه که شما 646,منظورم اينه که، براي اولين بار اعتراف کرد که طلاق تقصير 647,پس همه ي اين منطقه براي يه مدتي گير کرده بود 648,صداي قلابي که به گوشم نفوذ داره 649,امستورث (به انگلیسی: Emsworth) یک شهر در ایالات متحده 650,[به آنان گویند:] این است آنچه به شما وعده داده می 651,بهم نگفت نميدونه که ميتونم صداش رو بشنوم 652,مايکل، داري چيکار ميکني، لعنتي؟ 653,"یک مگس سیاه (به انگلیسی: ""Simuliidae"" یکی از" 654,مي تونستم هر روز بخورمش 655,در مورد چیزی که قبلاً گفتم تو بهم یه نصیحت 656,نه، اگه اسلحه رو بهش نديدين... و يه تيکه 657,نشانه اى است از پروردگار تو و خداوند از ستمكاران 658,اوه، احتمالا يه خورده بيشتر از اون. 659,اختراعات پادشاه 660,در اين مورد مشخصه که کار درستيه 661,من ناراحت بودم؟ 662,ما هنوز زن و شوهر هستيم 663,منظورم اينه که اون باهوش تر بود 664,و تو برنده نميشي مگر اينکه تيمتون برنده بشه 665,بيا بهش افتخار کنيم 666,يا تو خيلي شجاعي يا يه احمق بزرگ 667,و اگر کسی این را فاش نکرد اگر کسی این را ف 668,ميدوني، ما ميديم... 669,"""گم شده..." 670,ميخواد که اينکارو بکني 671,مطمئنم که يه رازهايي هست که مي توني ازش بگذري 672,خدمات حيوانات يه سگ رو که به آدرست ثبت شده 673,زودباش، زودباش، از اين طرف، ران 674,يا مانند رگبارهاى فراوان از آسمان، كه [ميان ] 675,-نه! 676,يه لباس پشت در پيدا کن 677,از حالا به بعد بهت پول ميدن 678,اون زيباست شبح سوم 37، مگه نه؟ 679,عفونت دريچه ميترال متي به عنوان يه اهدا کننده 680,بهتره، ممنون 681,-خيلي خب، پس من ميرم بيرون. 682,اونا ممکنه امسال زودتر از اينجا بکشنش 683,درست همينجا 684,مجبور بودم براي چند ماه از پدربزرگ جني مراقبت کنم 685,اسم خانواده من جين هست 686,تا اون موقع خيلي دور ميشي. 687,پس اون دو چيز با هم ترکيب شدن يعني اينکه يه نوع دي 688,و اگه بتونيم برش گردونيم ميتونيم همه چيز رو 689,کليتوس 690,يه مونتيراشه. 691,خدا براى آنها عذابى سخت آماده كرده است، چرا كه 692,بيست و شش درصد نرخ چاقي ما بالاست حتي براي 693,حالتون خوبه خانم مورنينگ استار؟ 694,-داري کجا ميري؟ 695,اون مي فهميد که يه نفر مي خواد که اون باشه و اون 696,اما من کجا لاس ميزنم 697,لپرانو، درسته 698,خب اگه دکتر يه عفونت قابل ارتباط باشه، يه 699,ميشه بپرسم براي زندگي چيکار ميکني، آقاي فاکس 700,ميدوني که حالم خوب ميشه 701,اين نشونه ي توئه. 702,قطعاً برای کسی که تو را خشمگین کند، در آخرت 703,اينطور نيست، لرد. 704,- #... 705,"به سلامتی، ""اسکات""." 706,جک واقعاً بهم کمک کرد، ميدوني؟ 707,-زودباش رفيق 708,"فقط اون موقع مي تونه ""پاتيلا هاوس"" رو به عنوان " 709,ما خوبيم پسر 710,گفت: «چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس می شود 711,پس اون خودش کشور رو ترک ميکنه و خودش کشور رو ترک ميکنه 712,-نميدونم... 713,، اطلاعات اون از اون چيزي که من انتظار داشتم قوي تره 714,و به موسی و برادرش وحی کردیم که خانه هایتان را در مصر 715,من مؤمنان را نخواهم راند. 716,"سلام، من ""ديويد"" هستم، پسر ""وودي""." 717,فکر ميکنم آسانسور ها تعطيل ميشن و اونايي که از 718,برو و ترش کن عزيزم 719,اوه، اين واقعاً... واقعاً... خيلي حال بهم زنه 720,نه تعميرات خودکار، درسته 721,توی یه زندان بزرگ سبزیجات گیر کرده بودم 722,و تو همه اينا رو تحمل کردي؟ 723,وقتي طرف ما برنده بشه...و ما 724,و تو هم بايد قيمت رو پرداخت کني 725,خداوند شما را پسر صبح بخواند 726,اما وقتش بود که رتبه بگيريم 727,- سربازها؟ - نگهبان ها و پليس هاي نظامي 728,بذار برم خفه شو 729,مي ترسي که اون همونطوري که مال خودت رو داري تحمل کن 730,فکر کنم به اندازه کافي اينجا کار کردم 731,چون دارم بهت ميگم... 732,-ما به سم شب بخير نگفتيم. 733,عجيبه که زنها چقدر از نشون دادن خودشون لذت مي 734,حالا پدرت اونا رو با تاکتیک های خودش شگفت زده کرد 735,باور کن هيچ اتفاقي نمي افته خوش مي گذره 736,-فقط دارم ميگردم 737,اينان عجله دارند كه كارهاى نيك و شايسته كنند، و 738,و اما كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند 739,-عزيزم، مشکلت چيه؟ 740,کدوم يکي از اين بازنده هاي زشت داره زندگيت رو نابود 741,بقيه، زنها، دوتا. 742,از کجا، کليتوس؟ 743,تو هيچ نظري نداري. 744,ناخن هاي بلند، يعني زن قاتل. 745,اما براي امکان پيدا کردن اين جستجو، اولين قدم اينه که 746,همونطور که بوديد آقايون 747,داستان كسانى كه پيش از شما بودند همانند داستان كسانى است كه 748,فکر ميکردم اين کاريه که بايد بکنم 749,نترس، ادامه بده. 750,و بگردید در زمین چهار ماه و بمیراند خدا کافران را و اگر 751,تو چي هستي، يه جاکش؟ 752,من دنبال دریک چیو می گردم 753,اون براي چک کردن آسيب وارد شده نياز به نمونه برداري 754,وقتي يه زن به وسط 30 برسه اون دوربين هاي اچ دي 755,تو خوبي. 756,من کمک کردم. 757,و بگو: حق (همان چیزی است که) از سوی پروردگارتان 758,و من از سر کار بهش رسيدگي ميکنم 759,حداقل تو يه چيز مشترک داري 760,من فقط 5 تا دارم 761,فکر نميکني هميشه بهتر باشه وقتي يه چيزي 762,تو برنميگردي 763,من قبلا يه نسخه ي صوتي داشتم و از دست دادم 764,فکر ميکنم ميتونم صداي مسيحيت رو بشنوم که داره 765,صبر کن... اونا با الفبا تقسيم شدن، توسط طراح بازي 766,دکتر سوتو، اين عمو ري منه 767,اون فکر ميکنه جدا کردن ما بهترين چيز براي اونه 768,"رشته ي ""سگتايوس"" و زنان، يه صليب" 769,وقتي داشت ازش استفاده ميکرد ميشناختيش؟ 770,چي، ميشه بهش دست بزنم؟ 771,آره، خداحافظ دالي 772,اين به روزهاي زندگيمون مربوط نميشه 773,مايکل... 774,منظورم اينه که با توجه به اين آلت قتاله 775,اما همونطور که ميبينيد من دارم پيتزا ميخورم و امروز 776,من دارم اينو ضبط مي کنم، 22 ژوئن، 2091 777,ما شرایط رو تحلیل کردیم و در واقع هیچ کاری نیست که بتونیم 778,پروردگار شما به آنچه در دلهاى شماست داناتر است، اگر 779,- تجارت من در حال گسترش است. 780,-نه، 5933، براي اولين ماه تو اجازه نداري 781,ببين، من درک مي کنم که اونا يه دي.ان.اي 782,"""سانکورپ"" حاضره که با تو در موردش صحبت کنه" 783,چطور ميتوني شمارشو داشته باشي؟ 784,آیا می خواهید دست خود را بر روی سر من بگذارید و مرا ببخش 785,آره. 786,و به راستی سلیمان را به داود بخشیدیم که بنده ای ب 787,تو نميتونستي اين چيزا رو در مورد من بگي اگه منو دوست 788,و آنان را به سوى صخره راهنمايى كن، 789,آره، دو تا بردار. 790,اول بايد قوانين اصلي رو ثابت کنيم 791,آدرسي که فردا ساعت 9 اونجا خواهم بود رو برام پيام 792,كتابى است كه به تو وحى شده است تا از آن پند گيرى 793,من آسمون رو براي اون جستجو کردم 794,ميدونستم که تصميم درستي ميگيري 795,ما الان در امانيم 796,تو الان احساساتي هستي 797,نووا، اون يکي از ماست. 798,زيتون ها، تاريخ ها، تاريخ ها 799,به قتل رسيده. 800,اما ترجيح ميدي زندگي اين دنيا رو ترجيح بدي 801,جايي که پرونده ها رو اينجوري ميگيرن 802,حالا بيا بريم بگيريمشون 803,چي شده رئيس؟ 804,لعنت به صورتم 805,-تو تمرين ميبينمت 806,آیا ندیدی که چگونه فرستادیم شیاطین را بر کافران تا 807,رئیس جمهور آبراهام لینکلن توسط یه قاتل نامعلوم در 808,پس بگذارشان بخورند و بهره مند گردند و به امید و امید 809,اگه ضربه ي مغزي به سرتون خورده بشه ديوونه 810,فقط نظريه اوليه رو بهم بگو 811,نه، نه، نه، نه. 812,دوست دختر سابقت، مايکل؟ 813,ادي هاكسل وال و خانم كروي بود 814,-اين چه خبره؟ 815,"فهميدم ""بيسکويت"" و ""کليکتي""" 816,در آنجا انواع میوه هائی است که از آنها می خورند؛ و 817,من ميرم و عوض ميشم 818,آره، فکر کنم بهتر باشه 819,[و به او گفتيم:] اين عطاى بى حساب ماست، [ 820,و گفتيم: مترس كه تو پيروزمندى. 821,تو دانی بارکسدلی رو نمیشناسی 822,پس، اون دارو رو گذاشته توي بطري قبل از اينکه بهش 823,نميدونم. 824,اگه داخل کار کنه بيرون کار ميکنه 825,تو واقعا حامله اي؟ 826,دوست دارم درست نگاه کنن 827,يکم سوشی بخور 828,اين تيکه رو امتحان کن خيلي خوشمزه ست 829,من ميگم اون يه ببره 830,هي، امشب ميخواي بري؟ 831,من تو را ميشناسم. تو تقريبا بي سر و ضعيفي. 832,من آشپزي مي کنم 833,-چي؟ 834,اون به اندازه کافي بهم گفت که اينو يه راز درست 835,Scalp Hermann. 836,من خونه بودم؟ 837,بقيه مأمورها دارن ميان دنبالشون 838,سم بايد فرار کنم آره 839,"""ردینگتون"" سر ""تناندا"" رو قطع میکنه و فکر میکن" 840,و او را از گروهى كه آيات ما را تكذيب كردند نجات 841,من ميتونم يه سگ رو بترکونم 842,آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟! در حالی که هر کس 843,خیلی خب، برام بخون 844,ميتوني کمکمون کني. 845,هزاران سال پيش توي يخ پوشيده شده بود 846,من واقعا بايد برم 847,نه، منظورم اينه که... 848,الان خيلي بزرگه 849,به عبارت ديگه، گور باباي اينجا. 850,و چون ميان دو كوه اى از آهن بياورد، گفت: اى 851,همانا خدا است پروردگار من و پروردگار شما پس بپرستیدش این 852,تا وقتي که 15 سالم بود، اما اين بيشتر شبيه کارهاي 853,"من با کمال ميل گذاشتم ""پيتون"" بره به محض اينکه" 854,اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمانها و زمين را آف 855,تو تنها کسي هستي که درک ميکنه. 856,چه بلايي سرت اومده، نابغه؟ 857,چطوري. 858,حق با توئه، فقط خودشه ممکنه به همه ي دوستاش 859,و بگو: به خدا و اسحاق و اسحاق و اسحاق و 860,اگه ميخواي با پسر بزرگت دستشويي کني، به خودت 861,به سلامتي عميق ها 862,من عجله دارم. 863,خب... اگه جدي ميگي، پرستار دستيار بودن چي؟ 864,شايد، نه، آره 865,"اوه، تعجبي نداره که ""جورج"" عرق نداشت." 866,خب ، احتمالا چون اون خيلي از مامانم خوشحال بود. 867,"خداحافظ آقاي ""تامپسون""." 868,من قبلا به پليس ها و دکترها گفتم 869,من نميذارم يکي ديگه از آزمايشات تو دوباره منو داغون 870,من بايد همه هماهنگ ها رو انجام بدم 871,به نظر مياد شانس مون بهتر شده، بچه ها! 872,به نظر خيلي خوب مياد 873,دستکاری اشتباه از کریستال ها می تواند زمان و فضا را در داخل 874,داداش، فقط کلم و سوپ وجود داره 875,شما اسپوزيتو هستيد؟ 876,"""مارتر"" ها به سختي ميدونستن چي بهشون خورده." 877,و موسى به آنها گفت: هر چه را كه مى خواهيد بيفكنيد 878,قرارداد من؟ 879,- موضوع چيه؟ 880,چون تو يه احمقي براي همين 881,-خوشمزه ست. 882,"تو واقعاً بايد ميرفتي اورژانس، ""دکس""." 883,بايد قبل از اينکه موشک وارد فضا بشه تمومش کنه 884,چرا نمي خوابي؟ 885,داري چيکار ميکني. 886,اون يارو به من اعتقاد داشت وقتي هيچکس ديگه اي ن 887,دنبال دردسر مي گردي؟ 888,"ميخوام از ""الياس"" مراقبت کني." 889,"""جونز"" داره يه دستگاه درست ميکنه يه جايي" 890,من تو خيابون دستشويي مي كنم 891,قسم ميخورم که نميدونم داره چي ميگه 892,من ميتونم چيزا رو تغيير بدم 893,تو اينجا با من گير افتادي 894,لخت کردن. 895,آيا تو تنها کسي بودي که نمي دونست اونا مواد مي فر 896,نميخواد بياي 897,باژانگ بالي به من کمک ميکنه 898,کسي اونجاست؟ سلام! سلام 899,نميدونم. 900,تو وانمود کردي؟ 901,به کسانی که کفرورزیده اند بگو: «به زودی مغلوب 902,ميدوني اون کابين چقدر فاصله داره؟ 903,به اندازه کافي شناختمش که براي مرگش عزادار نباشه 904,و با كسانى كه با شما مى جنگند، در راه خدا جهاد كنيد و 905,مادرها می توانند فرزندان خود را دو سال کامل برای هر کس که 906,-بهت خوش بگذره، ها؟ 907,متاسفم، بايد بگيرمش رئيسمه 908,اونجا واقعاً يکي رو خوب بستي، رفيق. 909,برش گردوندي 910,♪ Straight outta Compton ♪ 911,اگه خيانت نکني چي؟ 912,"فکر نميکنم خانم ""شيائو"" از شنيدنش خوشحال بشه." 913,اون هنوز با توست ليو 914,و يه ارتقا براي پرواز بين المللي بعديت در پرواز بين المل 915,قدم زدن. 916,من نميتونم پسرت رو قبل از من بذارم 917,منم همینطور، اونا اینجا رو مثل یه زندان لعنتی 918,داره خواب مي بينه 919,نه، هيچي، اما اون با افتخار و شرافت... 920,و بترسيد از روزى كه خدا پيامبران را گرد مى آورد و مى گو 921,به من نگاه کن، آقاي نف. 922,گفتم ولش کن. 923,اون در مورد يه ضربه دروغ گفته تا يه ضربه 924,ما بهش ميگيم بخشش 925,خيلي خب، ما رفتيم. 926,پس او را دروغگو شمردند، پس او و كسانى را كه با او 927,چه اتفاقي افتاد؟ 928,و ما علاقه زيادي به اين ناحيه داريم 929,دارم راجع به معامله حرف میزنم درک 930,خودتو به خودت نزن دانیل 931,نمي تونيم اجازه بديم روي ما تاثير بذاره 932,خب... به نظر عالي مياد. 933,تو بايد پيش ما بموني، باشه؟ 934,اما ژاپن ازش يه لطف سخت درخواست کرد 935,اونا دنبال يه نفر به اسم کايل باتلر ميگردن که دوست 936,و [به آنان] گویند: امروز شما را از یاد می بریم، 937,اين غير قابل باوره اينو ببين 938,لازم نيست منو مسخره کني، آلبوس. 939,باشه، من... 940,تريا مارا 941,فکر کنم اونجا به استخون خوردي 942,بگو: هر كه كفر ورزد، پس روز قيامت خواهد بود تا 943,يک سال بعد از اينکه قاتل متهم ملک را ترک کرد. 944,و من يه سيگار کشيدم 945,بيا هفته بعد شام بخوريم 946,-داره مياد بيرون؟ 947,اگه من بدبيني بودم ميتونه کمک کنه؟ 948,هنوزم عکس العمل داره؟ 949,خيلي خوب ، آروم. 950,فيل اسپکتر 951,فرديانو، حالت چطوره؟ 952,اون فقط راهشو از دست داده 953,برو سمت راست، بعد دوباره برو سمت راست. 954,نميدونم تو هميشه اينکارو ميکني 955,و از کشاورز ها هم بدتره 956,خب، نيل بهم گفت. 957,"مطمئن نيستم که يکسان باشيم، ""لارس""." 958,...اسم لرد رام رو بگير 959,و هنگامی که مدّت پیامبران فرا رسد، 960,من هاه يي هستم 961,"به محض اينکه ""فورميک"" ها ببينن چطور کار ميکنه" 962,و عذاب تو را به شتاب مى طلبند، و اگر مدّتى 963,هفت سال پيش... 964,اسکيني فاديوف، رئيس گروه روسي، لس آنجلس، لس آن 965,نه، بايد... 966,و به من گفته شده بود که ميتونم تو رو اينجا پيدا کنم 967,دستگيرش کنيد 968,تارا... 969,و همگی به ریسمان خدا (همان ها و ما را) مدوزید و 970,"اونا ""فوق العاده"" هستن." 971,ما يه تيرانداز ورودي رو گرفتيم 972,و کسانی که لبخند می زنند، 973,- سلام آقاي فورگس 974,و نیز برای شما اسب ها و استرها و استرها و برای شما 975,-هيچوقت زير تختش نرفتي! 976,اما، پسر... 977,-اوه، کال، کال. 978,اين بليطيه که مامان هميشه بهم ياد داد 979,بايد زوفت رو حرکت بدي 980,اونا با همديگه رابطه شون بهم ميزنند به 981,من در ارتفاع ده هزار پا بودم 982,براي سال ها اون روي يه فرمول کار ميکرده سعي ميکنه 983,این بر اساس رای ها است. 984,و هيچ دليلي نداشتند مگر آنكه به خداى پيروزمند 985,من چيزي که اون داشت رو مي خواستم 986,توله سگا امروز رفتن 987,خب، همه ما اينجاييم؟ 988,اونجا جاييه که مبادله اسلحه قراره اتفاق بيفته 989,-اينطور نيست! 990,پس به خدا سوگند كه ما هرگز كافران نبوديم. 991,گفت: جز اين نيست كه به من داده شده است. آيا پيش 992,آره، چرا به يه يارو گفتي که توي سرش تومور 993,هيچوقت اتفاق نيوفتاد ببين 994,شنيدي چي گفتم؟ 995,حسابشان جز با پروردگار من نيست، اگر مى دانيد، 996,شورشي چطوره؟ 997,و رقص ميندازن 998,ما اينجا تنها نيستيم ما يکي رو کنار خودمون داريم 999,خيلي خب، خيلي خب، آروم باش، ببر 1000,[مريم ] گفت: من از تو به خداى رحمان پناه مى 1001,اينو از صندوق عقب توي اورلاندو برميداري 1002,اونا مستقيم رفتن داخل يه ردياب فلزي 1003,در تاریخ ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۴ بیشتر از ۲٬۰۰۰ رُوندان 1004,من با اسلاگلين هستم 1005,به من گوش کن من... 1006,تو خيلي کوچيک فکر ميکني 1007,** [ Hums Lone Ranger Theme ] ] 1008,صحبت درباره نوعي از چيزايي که داريم بررسيشون ميکن 1009,گوردون... 1010,دارم با يه پرنده صحبت ميکنم 1011,و آنکه آفرید جفتها را نر و ماده 1012,وقتي کوچيک بودم، تو رو ديدم... به عنوان يه زن 1013,تا زماني که به گورستان ها بياييد 1014,من لیست همه جاهایی که اون گذاشته رو لازم دارم 1015,خب، ما ميدونيم که هرروز هر روز به خانواده اش برميگرده 1016,بعد از اينکه رفت زندان 1017,مثبت. 1018,حالت چطوره جان؟ 1019,خيلي خب، ملکه و کانتري، سفر و خرج زندگي، 1020,نه، چون اونا فقط دو تا رمز عبور دارن يکي براي 1021,منظورم اينه که اين درمان سکوت هيچ فايده اي به هيچکس 1022,اما از نظر قابل توجه تر، اونا اين توانايي رو به من دادن 1023,متاسفانه انتخاب ديگه اي وجود نداره 1024,پزشک سرپرست الان استعفا داده؟ 1025,از واقعيت و دستاوردهاي اين سيستم عالي، يکي ميتونه توانايي هاي 1026,تو يه روش عجيبي براي کشتن مردم داري 1027,اگه ببينم داره مياد از خيابون رد ميشيم 1028,آنچه مى كردند به سزاى آنچه مى كردند. 1029,رمزنگاری: 1030,با شيپ هانتلي يه زيباي قديمي 1031,و پيامبرى از جانب خدا كه كتابهاى بيهوده را بر تو مى خواند 1032,يه بار با يه آلبونو خوابيدم 1033,http://www.ted.com/talks/lang/fa/michael_hansmeyer 1034,من نميخوام روي اين موضوع دعوا کنم 1035,و براى او در [ميان ] آيندگان [آوازه ى 1036,ميدوني چيه، اگه در موردش فکر کني... واقعاً 1037,"تو فکر ميکني که ""ميک جگر"" گفته باشه که " 1038,باشه، آره، در تماس خواهيم بود 1039,معلمت بهت گفته بود که تو به مادربزرگ من علاقه داري 1040,سلام بر نوح و از میان عالمیان باد 1041,-سلام سيندي، من جيک هستم 1042,و زنان شوهردار که امید زناشویی ندارند، گناهی بر آن 1043,دانشمند، آماردان، رزمنده ي رزمي حرفه اي 1044,و زمین را برای خود زینت نهادیم تا ببینیم چه کسی 1045,خدا رو شکر 1046,و ما بر دلهای آنان و چشمانشان چیره می شویم مگر 1047,من پسرت رو نمي خواستم، مايکل! 1048,خيلي خب، بفرما رفيق 1049,همچنین در S.D. ظاهر می شود. 1050,فلينت، اين فوق العاده ست. 1051,من خيلي از کارهاي خانوادگيت خوشم مياد و تنها چيزي که 1052,بعضي وقتا تنها چيزي که نياز داري اينه که 1053,روي زمين دراز کشيدم و منتظر بودم 1054,ميخوام... تو اينو داشته باشي، ماريا. 1055,آره، پس وقتي توي گالري بود بهت پيامک ميدم 1056,بذار يه چيزي ازت بپرسم 1057,فکر کنم فکر کردم بتونم از تو بیشتر توقع داشته باش 1058,خطرناک ترین مبارز بیل بزرگ است که با توجه به شماره ی 1059,و هنگامی که خبری (از قرآن) به آنان برسد، آن 1060,و بعدش اينا هستن از طرف انجيل 1061,اون سرنخ چطوره؟ 1062,"به ""مارسی"" بگو چیزی پیدا کنه اگه چیزی پیدا" 1063,-شب بخير شما دوتا. 1064,ما دنبال اين زن ميگرديم 1065,من داشتم با يه پسر کوچولو کار ميکردم 1066,تو داري يه شانس ديگه براي برآوردن روياي خودت 1067,بگو: زمين را بنگريد و بنگريد كه چگونه آفرينش 1068,همونطور که شما آزادي داريد 1069,من به چهار نفر نياز دارم که روي زمين اضطراري 1070,"شب بعد از پارتي ""دلس"" يه نفر داشت ازش استفاده مي" 1071,-و اين به نظر يه جمع مناسب مياد 1072,من تو رو جذاب ميدونم 1073,شرما ازشون بخواه عجله کنن 1074,و ميتوني همين الان انتخاب کني تا خوب باشي 1075,رندل يه کشتي بود قبل از اينکه کتک بخوره 1076,يه زن باهوش اونجا داري، ديويد 1077,يه جايگزين 1078,اين پايگاه ماست 1079,زودباش! 1080,نميدونم. 1081,فقط برو ويلچر را بگير. بايد از اينجا ببريمش 1082,لرد ساکي، به زودي در شرکت دو زن خوشگل خواهيم بود 1083,من فقط پيشنهاد مي کنم تا ساعت 7 تو لابي بشينيم 1084,""" لوليتا ، گناه من ، روحم ، روحم ،" 1085,"يه بسته از ""کوکو پاپس"" يه خط سوخت رو توي" 1086,و بهره مند سازیم از پروردگار تو بر آنان و بر آنان ت 1087,قسم ميخورم نميدونم 1088,که بايد خودم بفهمم 1089,براي من خيلي داغه 1090,دارم به اندازه ي خون فکر مي کنم وقتي خودش رو 1091,اون مامان رو از عکسش جدا کرد 1092,خداوند شما را در بسيارى از جايها يافته است، در حالى كه 1093,و ليلي ممکنه يه نيويورک باشه 1094,چون ملارسپورل پلاستيک ذوب ميکنه 1095,منفي از خانواده ست. 1096,آیا این بهتر است از طریق پذیرش، یا درخت زقّوم 1097,نه، اونا پرواز کردن. 1098,خيلي خب، پس به من صدمه اي نمي رسونه و به تو صدمه اي 1099,نه تا زماني که نفهميدم قدم بعديم چيه اما خوبه 1100,آيا فرمانروايى آسمانها و زمين و آنچه ميان آن 1101,سادي، خواهش مي کنم! 1102,فردا اونجا پرواز ميکنيم 1103,شنيدم امروز با شولين آشنا شدي 1104,خدايا، تو خوش تيپي 1105,"اون ""وينسنت"" رو بيشتر دوست داشت." 1106,چيزي نيست آتش نشاني. 1107,-ولي نبايد بري خونه. 1108,تو غير قابل قبولي. 1109,پس منابع انساني پول روسي رو براي هيچي ميگيرن؟ 1110,من بايد الان برم لني 1111,"اگه ""هنريش"" ديگه اينجا نباشه." 1112,بگو: به فضل و رحمت الهی، آنان را از آنچه 1113,خب، اينجا نوشته که شما محکوم به حمله ي فيزيکي 1114,ما تو رو ميبريم طبقه پايين 1115,حالا، کیت، من یه شوهر برای انتخاب شما هستم... 1116,باشه، ولي خيلي ترسناک بود براي يه مدتي. 1117,این به کاربر اجازه می دهد که چیزهای جادویی را از یک جا به 1118,تو سوال بعدي نپرسيدي؟ 1119,ميدوني، اگه بفهمن که دارم باهات کار ميکنم، نشان 1120,"""شلدون""، اين يه روش معمولي ـه." 1121,با توجه به زيبايي و بيني، مطمئنا مي توني ببيني 1122,-يه آدم خيلي خطرناک. 1123,خانم پاسکال. 1124,آنان كه فرشتگان جانشان را مى ستانند و به پاكى مى پرداز 1125,-ميخوام برات لوبيا پخت کنم... 1126,به سختي بازي ميکني؟ 1127,چون خوشت اومد از ديدن هر دوتون خوشت اومد 1128,فقط من و پسرم 1129,صداي دوردست. 1130,ميتونيم جايزه نوبل رو بگيريم 1131,بايد بهم گوش کني 1132,لطفا مجبورم نکن بازنشسته بشم 1133,راستش، تاريخ خيلي جالبي داره. 1134,براي پوشيدن اون، سرتون رو از در باز کنيد، از پشت 1135,انواع میوه هائی است که در آنها میوه های متراکم و خوش 1136,من به دنياي ديگه خوشحال ميشم به خاطر دانشي که تو هر 1137,حوله من گم شده 1138,-چه بازگشتي؟ 1139,شب بخير 1140,"""هاروی"" ، کمبود هوش احساسی هیچوقت نمیذاره" 1141,مارسي، اين مايکل ـه. 1142,باهاش بمون آره 1143,گاس نميتونه تو رو به خاطر من بُکشه 1144,- حقیقت - 1145,او در سن سه سالگی شروع به نمایش درام کرد. 1146,-کمپين. 1147,بفرماييد 1148,ممکنه خطرناک باشي 1149,منظورت از قتل چيه؟ 1150,اون بچه ها رفته اند 1151,%s (%s) %s (%s) %s 1152,و این یک رؤیای وحیانی بود که در یک ارکستر اجرا می 1153,يه جورايي زير چشمام ميبينم 1154,اى قوم ما! دعوت كننده را پاسخ مى دهيد و به 1155,بگو: پروردگار من براى هر كه بخواهد روزى را براى هر 1156,بهترين چيز در مورد کار کردن توي مغازه ي فروشگاه کالا 1157,ببين، دو شب پيش هواپيماهاي گشت هوايي در فاصله 1158,قبلاً مثل مرکز بزرگ اين پايين حس ميکرد 1159,اين كيم يانگ است 1160,از يه قاچاقچي احمق که هيچکس تا حالا اسمش رو 1161,با آنان بجنگيد تا ديگر بر خدا كفر نكنيد، و 1162,اين يه تفنگ ماهره 1163,قول بده که منو یادت میاد 1164,يا اين بي پروا يعني تو منو از دست دادي؟ 1165,-البته، البته 1166,مثل اين ميمونه که همه ما ميدونيم که اون روز با دوستم 1167,بالا و پايين نگاهش کنيد 1168,"...اسم من ""اُليويا""ست ميدونم تو کي هستي" 1169,و چون موسى به سن بالغ رسيد، به او حكمت و دانش 1170,هر کدومتون اتاق کنار اون رو داريد؟ 1171,-تو خواستي آب بخوري... 1172,بايد چيکار کنيم تا بفهميم؟ 1173,داشتم فکر ميکردم شايد بايد قبر پدر و مادرم رو 1174,چي ميخوره؟ 1175,کس ديگه اي احساس تخم مرغ ميکنه؟ 1176,حالا ببين يه دقيقه صبر کن راکي 1177,-ببخشيد که نااميد شدم 1178,ما اونو بيمه کرديم و براي ما هزينه داره 1179,فرماندار زنگ زد، تو ديگه توي تله افتادي 1180,هفته ي گذشته نشون داد که برادرزاده ي امري 1181,فکر کردم ممکنه عقلتو از دست داده باشه 1182,تکذیب کردند پیش از شما گروهی از پیشینیان پس کفر ورزید 1183,"""پس فکر ميکنم احتمالاً بهترين کار اينه که جلسه رو" 1184,"""والتر کرانتز"" اينجاست." 1185,بايد مال اون باشه 1186,و هنگامى كه فرستادگان ما به سوى لوط آمدند، از آن 1187,"ميخوام بري خونه ""مايکل"" و به مامانش بگي" 1188,"""اون خيلي بي گناهه." 1189,اما تو نمي توني به خودت اجازه بدي که توسط يه نفر 1190,اون هيچوقت به تو اهميت نميداد همونطوري که براي اون 1191,من سعی کردم زنگ بزنم AAA اما هیچ سرویسی نیست 1192,با اجازه دادن به هر کسي در دسترس کشور و خارج از گوگوريو 1193,من هيچي نميگم. 1194,در شعاع گاز هیدروژن، سوزوندن هیدروژن (OH2) 1195,عاليه آقاي موير 1196,و تکذیب کردند آنان که پیش از ایشان بودند پیمبران را و 1197,من نگفتم چه جور... 1198,پس به دنبال آنها شتاب مى كنند. 1199,چطور ميتونم اين چيزا رو ببينم؟ 1200,"آيا تو، ""باب"" سلما رو ميگيري... تا وقتي که" 1201,من هميشه راحت تر بودم وقتي تنها بودم 1202,خب، مشروب باعث ميشه احساس بدي داشته باشم اما به 1203,مادر... تو گفتي که قانعش ميکني. 1204,ما در حال جنگ هستيم ، آقايون. 1205,اگر امکان داشته باشيد برايتان بهتر است اگر بدانيد 1206,هر گونه عذر و بهانه اى كه برايشان پيش فرستاده 1207,فرانسوي واقعا ديوونه است 1208,بازي رو تموم کن، حرومزاده! 1209,چشمات رو باز نگه دار 1210,اى مردم، همه شما به سوى خدا بازمى گرديد، وعده 1211,-ما فقط بايد قبول کنيم که تو داري حقيقت رو 1212,اگه اين اتفاق بيفته، زود تموم ميشه و بايد آماده 1213,ميخواد يه بسته بهت بده 1214,و اين يه بسته ست، همگي. 1215,در مورد اون شب دیگه هم همینطور 1216,من خيلي ناراحت شدم 1217,ميتونم از اين چيز استفاده کنم؟ 1218,و ميخواي وصلش کني؟ 1219,همون چيزي که هممون لازم داريم 1220,هيچکس تو شعاع 2 مايلي هرچيزي رو بهت نميفروشه 1221,اونو تکه تکه کن ببين چيزي که از ما فرار ميکنه 1222,بذار حدس بزنم 1223,و كسانى كه كافر شدند گفتند: چرا معجزه اى [ 1224,پس بر آنچه مى گويند صبر كن، و پيش از برآمدن آف 1225,اينجا اول جائيه که کليد بود 1226,پنجاه دلار براي پدربزرگ براي 75 دلار همسر مي تونه 1227,تو بيشتر از اون از من متنفر هستي 1228,اوه، به خدا قسم ميخورم، منظورم اينه که، فقط 1229,کريس، بيا اينجا! 1230,-زود باش، بلند شو. 1231,و چون سوره اى نازل شود كه به خدا ايمان بياوريد و 1232,همان کسی که رشد می کند و رشد می کند، رستگار شد 1233,طلسم بچگانه ي تو، ضربه ي جذاب، 1234,فقط فکر کردم ميتونم يه کم زندگيت رو تغيير بدم 1235,آرچیبالد! 1236,ازت ميخوام که برگردي سر اصل ماموريت 1237,-چه اتفاقي افتاد؟ 1238,و چون پيمانه مى كنيد، پيمانه را به تمام و كمال ب 1239,من گوگرد رو زمين زدم تفاوت زيادي وجود داره 1240,سربازان ساگيوم آماده براي ارتش شدن هستند 1241,"حقيقت اينه که ""هريسون ولز"" اعتراف کرده که..." 1242,-بيا اينجا، بفرما 1243,بفرما، ممنون شايد بتونيم يه کاري بکنيم 1244,-بله. 1245,"""اسمت""" 1246,من هيچوقت ازت نخواستم که توي کل زندگيم کاري بکني 1247,چرا اونو داخل نياوردي؟ 1248,اوه، اون عوضي عوضي 1249,نه بليط، نه خوش مي گذره. 1250,به هيچکس نگو من تو رو پناه ميدم اما شهرهامون دشمن 1251,لعنتي - چي؟ 1252,خيلي خوب ، پشت پات را ببر بالا و دستشويي را 1253,پس چرا باهات بيرون رفت؟ 1254,هنوز منتظر تأييد هستيم 1255,من نميدونم چه اتفاقي افتاد فقط بايد از اونجا بيرون 1256,ده، 20 دلار، 30 دلار، 40 دلار... 1257,"پس اينه که ""ميخوام ""بريتني اسپري رو روي زمين ح" 1258,نه، من بايد بيشتر بهت زنگ بزنم بايد نگهش 1259,ما نزدیکترین آسمان را به زیور ستارگان آراسته ایم 1260,و کارم رو آوردم خونه 1261,دوزخيان و بهشتيان برابر نيستند. بهشتيان همان 1262,اون داشت از يه قاچاقچي بيرون ميومد اون زن قديميش 1263,ما راه درست رو تحمل نکردیم 1264,قدرت دستيار داره از دست ميره قربان 1265,اين چيز ارزونيه، ولي من دزديدمش و به همين خاطر 1266,و چون عیسی احساس کفر و ضلالت کرد، گفت: «ما 1267,من همه کتاب هاي کتابخونه رو خوندم و حالا؟ 1268,"دوستانمون از سرويس مخفي توي ""سينسيناتي"" مي خوان يه" 1269,من بايد شما رو به يه جاي امن برسونم 1270,بيا بريم، بيا بريم خونه. 1271,سپس سقوط نزدیکتر شد و به چشم مشاهده ای کامل 1272,به کسي که دوست نداري وانمود کني؟ 1273,من هيچ کاري نکردم قربان. 1274,و بعد از مرگش به مومباي نقل مکان کرديم 1275,مامان عوض ميشه نميتوني به مامان بگي 1276,بگو: «هرگز كسى در آسمان ها و زمين، آنچه را 1277,ميخوام وارد زمين بشم 1278,ما قدرت بين خودمون رو داريم که يه نمايش کوچيک بذاريم 1279,من ديروز دوش گرفتم بو کن 1280,و حالا... اون رفته. 1281,من ليرا هستم. اين پن هست. 1282,جس... خيلي چيزا از اون لبه جدا شدن. 1283,منظورت چيه؟ 1284,موش يا جاسوس 1285,و دعای او را مستجاب کردیم و به قومش رحمتی از 1286,تا طغیان نکنید. 1287,-فقط گرسنه ام. 1288,زودباش! 1289,خيلي ممنون، خانم عزيز. 1290,خب ممنونم آدري 1291,نميشه اينقدر از تو بيرون اومده باشه 1292,قسم ميخورم، وقتي نگاه نميکنه، تبديلش مي 1293,اون معلمه! 1294,من هر قسمتي از حقيقت رو جمع ميکنم 1295,اما با اينکه تجربه بيشتري داشته باشيم، باعث ميشه 1296,خوشمزه ست. 1297,بلکه هنوز آنچه را خدا به او فرمان داده انجام ن 1298,بازي اي که بازي کردي بازي رو از دست ميدي 1299,آميلوئيدسه 1300,همه چيز رو تميز کن 1301,مثل اون، ميدوني، فردا بريم يه جاي بهتر 1302,-بعد از ظهر بخیر لکس 1303,پس به خدا و پیغمبرش و بدانچه فرو فرستاده ایم ایمان 1304,-چي؟ 1305,-تمام قدرت، شايد 30 تا. 1306,من چيزي که دان از تو گرفته رو درست ميکنم 1307,تو نميتونستي منو تو جهنم بشکني 1308,-اولش، بايد فراتر رو نگاه کني. 1309,"همه ي رفتار ""من به هيچ چيز اهميت نميدم""" 1310,من قابل پيش بيني شدم 1311,آره. 1312,من به تمام قرار ملاقات هاي لعنتي رسيدم 1313,-نگران چيزي نباش. 1314,درس امروز، آخرين نفري که براي اون شرابي که من خوردم 1315,نوبت توئه تو برو 1316,به بومسانگ بگو و مي توني دنبالش بري 1317,# You play the Game # 1318,آرزوها به واقعيت تبديل ميشه 1319,"""Encyclopædia Britannica""." 1320,داشتي... داشتي از من فيلم ميگرفتي. 1321,افرادتون رو جمع کنيد 1322,اين يه تور وظيفه ست. 1323,قدرت سياه ژاپني؟ 1324,اگه قرار باشه يه دعواي درست رو درست انجام بديم 1325,"کاپيتان ""وين"" ، هيچ علامتي براي تسلیم شدن به" 1326,ببرش تو گودال بعد برش گردون 1327,و مهارت هاي قابل قبول مهماندار ماست 1328,اما بعدش گوش هام به يه اسم تبديل شد 1329,و فساد در خشکی و دریا به سبب کارهائی است که مردم ا 1330,آم، فکر کنم... 1331,تمام شبها دارن ما رو ديوونه ميکنن 1332,فکر کردم امشب جايي براي موندن ندارم 1333,و ميدونم که فکر ميکني باعث افتخاره که دوستات رو 1334,اليزابت، تو ميدونستي وقتي با من ازدواج کردي که 1335,ما امروز اينجا اومديم تا اينترپرايز ايالات متحده رو 1336,اون يک جنايتکاره. 1337,کسي که الان ميدونه کي اونجاست، و داره براي اولين بار 1338,سيزده کشته شد، يکي بايد بره. 1339,پس نه پناه مى گيرند و نه به سوى قوم خود بازمى گرد 1340,دونالد از افراد من توي اداره دولته 1341,-بايد به مرز بين فرانسه و سوئس نزديک باش 1342,پرني... چه معني ميده؟ 1343,بچه هاتون، نوه هاتون. 1344,ولي رفتم ببينمش... تو خونه اش... با سگم و يه دوست 1345,درست جلوي خونه گوداهو متوقف ميشه 1346,خيلي مشخصه 1347,گوش کن، تو خيلي خوب بودي. 1348,هروقت دوست داريم ميتونيم به حرف اون گوش بديم 1349,تو الان کفشاي ورزش رو داري 1350,و گفتند: «آرى، هر آينه ما را بيم كننده اى 1351,متاسفم؟ 1352,بخواب رو زمين، حالا كونت رو بذار رو زمين 1353,آيا مى خواهند به دروغ پردازى پردازند؟ پس كسانى كه ايمان 1354,لباس پاره کردن خيلي بد ميشه 1355,تو قول دادي وقتي فهميدم منو از اينجا بيرون 1356,"♪ Blow, wind, blow" 1357,مراسم غسل تعمید الهی است، و در آنجا چه کسی 1358,تا كسانى را كه ستم كرده اند از نيكوترين جدا كند، 1359,آره، خب، خيلي کار لازم داره. 1360,منو نکشين نترس کرم 1361,يا... يا... يا سم يا سم يا آبله. 1362,رد سوم، رد سوم، رد سوم. 1363,اوه چه حيف شد جدي ميگم. 1364,اون مامور نيست ما شانسش رو داشتيم 1365,ميخوام توي تخت بخوابم مشکل برميگردم 1366,ميدونم قرار نيست تا وسط عمر اونا رو بدست بياري اما 1367,من آزادم من آزادم 1368,وقت تلف کردنه، هر سه تاشون. 1369,در هنرهاي زندگي انسان هيچي اختراع نميکنه 1370,مدارک جدید در مقصد نهایی به شما داده می شود. 1371,و داشتن يه ماشين مسابقه اي... 1372,نادیده گرفتن 1373,آره. 1374,-چي شده بابي؟ 1375,پيرمردا دوست دارن موعظه کنن 1376,موسيقي من خيلي بلند بود، واسه همين همسايه هاي احمق 1377,شما براي هيچ چيز ديگه اي غير از تلافي و تلافي 1378,آيا شما آن را مى رويانيد يا ما آفريننده ايم؟ 1379,-کسي که بقيه دنبال نصيحت هستن... 1380,اگر خدا بخواهد شما را گمراه کند، پند و اندرز من شما را 1381,خيلي کوچيکي هست که من نمي تونم انجام بدم 1382,-آره. 1383,راز گريس. 1384,چون اون واقعا عاشق منه 1385,فقط 16 دقيقه توي فصل مونده 1386,ارين همون رقاصه ست 1387,اينجا خيلي بالاست. 1388,-نه، من... 1389,واقعاً برام مهم نيست که کسي حرفمو باور کنه 1390,-از کي تا حالا بايد فهميده باشي که براي کشورت 1391,-فرار نکن! 1392,"اين يه قتل عمدي ـه، ""اما""." 1393,و هيچ خدايى را نرسد كه جز به وحى يا از پشت سر 1394,مطمئن نيستم قربان 1395,دفعه بعدي که بهش نفوذ کرديم بهم يادآوري کن 1396,-يه دقيقه صبر کن، چرا اونو ميبري؟ 1397,و سوگند به گواه و گواهی 1398,نذاريد اين اذيتت کنه 1399,چرا باهام تماس گرفتي؟ 1400,دستات خيلي خطرناکن. 1401,ظهور. 1402,اين راز زيباي من است... صابون قدرت طبيعت. 1403,جدايي دو دوست عزيز 1404,رمزگشایی ها 1405,سه، دو، يک، حرکت! 1406,پس یاران راست چیست یاران راست 1407,شايد بهتره تو رهبري کني 1408,ميشه 5 دقيقه ما رو ببخشيد؟ 1409,بر تخت ها(ی خود) تکیه می زنند و میوه های آن دو 1410,وگرنه هيچکس همچين کاري نميکنه 1411,من شروع کردم به همه ي رابطهاي قبليت زنگ بزنم 1412,اوه، اينا خيلي قشنگن. 1413,صبر کن ، اين همون زنيه که من دوستش دارم. چه 1414,ايوا جوينز، 16 ساله 1415,شما روسي ها خودتون رو به عنوان شاعرها فکر ميکنيد اما 1416,فکر کنم الیاس بچه ی قاتله 1417,ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى، و نه از مشركان 1418,بقيه شون 1419,و زندگي کنيم و کل دنيا رو ببينيم 1420,محاکمه قرار بود هفته بعد شروع بشه 1421,نه، فقط بچه بود 1422,نظرتون چيه خانم ها؟ 1423,من مي تونم از دانش خودم و تجربه کنم که ايتالي 1424,بايد بهترين روز زندگي باشه 1425,اضطراريه بيا 1426,تو حتي اينو گفتي اگه مي خواستيم بهت صدمه بزنيم 1427,زندگيت واقعا... 1428,احتمالا به سمت واشنگتن 1429,چون اونا مي پرسن و من مي خوام جوابشو بدونم قبل 1430,همانا این است قرآنی بزرگ 1431,اينو به من نزن، رفيق 1432,تو خوش شانسي، هنوز گرمه ريشه و فنل 1433,گفتند: «اى موسى! تا زمانى كه آنان در آن [شهر] 1434,اون چهره پچ پچ يه نفر ديگه رو انتخاب ميکنه که 1435,هيچ کاري براي انجام دادن نيست فقط همه روز رو 1436,آه ، وقتي حرف زدم ، شغلي نداشتم 1437,اينان پيامبرانى بودند كه خدا بر ايشان و از فرزندان ابراهيم 1438,آره، خواننده اصلي، واقعاً؟ 1439,خدا بر شما حرام كرده است تا از آنچه نام خدا برده نشده است 1440,اون فکر ميکرد ممکنه اطلاعاتي درباره ي حمله ي 1441,همانا روز قیامت است وعده آنان و روز قیامت است 1442,ميدونم 1443,من تو گريه کردن خوبم 1444,مالک؟ 1445,-ميخواي چي بازي کني؟ 1446,-و اگه نباشي چي؟ 1447,حالا، چرا بايد چاي رو بخوري؟ 1448,چرا بهم زنگ نزدي تا بتونم کونت رو ببينم؟ 1449,من خدا را توي پسرت ميذارم. 1450,خيلي خب بريم يه نگاهي بندازيم جنينگز 1451,ميبيني ميخواي يه پسر سفيد پوست سفيدپوست با يه 1452,چنین شانسی نداری هیچ چیز قابل اعتمادی نیست 1453,احتمالا تو اتاق موتور تنها ميشه 1454,اين انگشت رو ميبيني؟ 1455,من مراقبش هستم چون من مسئولم 1456,شروع نکن به پوشيدن شال گردن. 1457,پس چرا اومدي اينجا؟ 1458,نه، فرزندم... هيچ اتفاقي نمي افته... 1459,بيا آقاي تيشارا رو تنها بذاريم 1460,و پيانو 1461,و هرکسي که اينکارو باهاش ميکرد مشخصه که بر عليه ما 1462,سازمان ملل 1463,نه، منظورم اينه که در 2 سال گذشته 1464,بيا اينجا پسر بيا اينجا 1465,وندي، من دکتر بنل هستم 1466,بذار يه چيزي بهت بگم 1467,این ویژگی های شگفت انگیز در زمینه. 1468,و ابراهیم و هامان به بنی اسرائیل گفت: ای فرزندان 1469,-به لطف اون جايي که من عاشقشم. 1470,نفرت انگيزه؟ 1471,کمان دوم، کمان سوم... 1472,منم رفتم خونه ي شعر بخونم که باعث نميشه کارل 1473,کلاغ. 1474,-با پاهات هل بده! 1475,تو کسي هستي که بايد مراقب باشي 1476,اما ترديد نکن. 1477,مشکلي نيست - بزارش رو کارت - 1478,تمام شيرين شيريني مصنوعي که يه دانشمند نياز به 1479,ما بايد دکتر گلس رو بگيريم 1480,آيا كسانى را كه تقوا پيشه كرده اند مانند تبهكاران 1481,من رفتم بيرون، مستقيم رفتم پيشش و دهنم رو باز کردم 1482,پدرم نميتونه پيانو بزنه - نيازي نيست - 1483,دوستت دارم دني 1484,بيا قبول کنيم که اين آخرشه 1485,و روزی که همه آنان به ناحق در پیشگاه خدا حاضر و نا 1486,قرباني هاي قرنطينه زنده ان؟ 1487,ما حتي نزديک هم نبوديم 1488,تو بزرگ شدي. اشکي نداري. 1489,The Amazons are proud race race. 1490,تو خواهي مرد و اونا خواهند مرد 1491,شهردار کستل غش کرد 1492,خداوند از سایه های آنچه آفریده است برایتان آفریده است 1493,PFO مي تونست حمله قلب رو توضيح بده و جريان 1494,هان ای کسانی که ایمان آوردید! از گامهای شیطان پیروی 1495,منظورم اينه که، واقعاً احساس مي کنم... اينطوري 1496,حالا، دوباره زنده ميموني. 1497,ممنون 1498,"وقتی ""یلر"" خانواده رو نجات میده و همه خوشحال" 1499,"-هي، اون ""اي"" ـه؟" 1500,هميشه بايد امتحانش کني 1501,چند نفري که واقعاً باهاشون بيرون رفتم 1502,وگرنه مي توني اونو خدا صداش کني 1503,به هرحال حرکت خوبي بود. 1504,روي مبل لطفا 1505,ميدوني که يه اتاق مصاحبه داره؟ 1506,-ولي اونا مال ما بودن. 1507,انتظار دارم فردا تو رو در کنار ما ببينم با تمام لب 1508,استورمير نشون داده بود که بعضي از نمونه هاي نادرست 1509,نه، نميتونه باشه. 1510,ميتونم باهات مهربون باشم 1511,همه اينها بدى است كه به پروردگارت رسيده است. 1512,اگه مشکلي پيش بياد، از اونجا خارج ميشيم. 1513,من صورتش رو براي دو ثانيه داغون کردم 1514,هشتاد و هفت. 1515,... بازم - نه پشت تلفن - 1516,زن ها از اين بيماري رنج مي برن 1517,چطوري به اون شماره رسيدي؟ 1518,يه جورايي مثل فيلم هاي بازيگري چيزاي سکسي 1519,از كجا اين كارتها را گرفتي. 1520,نه، طوفان نيست. 1521,بايد امشب تو مهموني باشيم 1522,روزي روزگاري، يکم... 1523,حالا... براي داماد! 1524,پنجاه ساعت بهم وقت بده 1525,ما خيلي از همديگه رو مي بينيم 1526,اون ميتونه درمان بشه، درسته؟ 1527,سال اول ، خانم داوسون 1528,موتور خرابي داره؟ 1529,ميتونست بدتر باشه ميتونستم بزارم کونت رو بخوره 1530,"ژنرال پيشنهاد ميکنه که دکتر ""راس"" يه جاسوس" 1531,شايد يه دوست تو منطقه داشته باشه؟ 1532,سلام - من جيمي هستم - 1533,امروز صبح چه حسي داري جني؟ 1534,خداي من، خداي من 1535,من خيلي وقته منتظر اين روز بودم 1536,پس اون يه ميمون سياه ـه اولين مُرده ترين م 1537,اوه، و اون با بچه من حامله شده 1538,و اوست آن [خداى ] كه شما را شب هنگام زنده نگه 1539,ميدوني، جايي که من ازش ميام، دل هايي هستن که مي 1540,مشکلي نيست تموم شد 1541,يعني هيچکس نميتونه اونو بفروشه 1542,به طرف پايين. 1543,نميدونم چي بگم فقط بهم گفتي من شيطانم 1544,اون با يه وکيل ترک کرد 1545,اون گوتو هست؟ 1546,عصر بخیر جناب جان 1547,خيلي غيرقابل کنترله. 1548,قرارداد داره تاييد ميشه 1549,و گاهی که بلرزد زمین لرزیدنی 1550,نه، نه، تو الان نماينده شهر نيويورک هستي، رفيق. 1551,و اين عوضي ها ميخوان به صورت عمومي اونو اعدام کنن 1552,عجيبه، از وقتي 30 ثانيه پيش سرنخ رو قطع 1553,بچه اي که شناساييش کردم 1554,گوش کن چي؟ 1555,اون پنجره رو بگير پايين 1556,تو خيلي خسته اي عزيزم 1557,گزارش دشمنان اينجا ، اينجا و اينجا 1558,واقعا اسم قشنگيه 1559,نه، جارد؟ 1560,پاهات رو از دست دادي؟ 1561,خب، من گفتم که صداتو میشنوم و میشنوم 1562,يه نفر اونو ثابت ميکنه 1563,چرا آب جوشان مى كنيد؟ 1564,- ولش کن 1565,"""سايمون""، کافيه!" 1566,آتش سلاح آتش 1567,و کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، 1568,ستوان خوب ميتونه خوب باشه 1569,حباب هاي شگفت انگيز 1570,مثل هميشه 1571,هيچکس فکر نميکنه من بتونم کاري بکنم 1572,باشه ، خداحافظ. 1573,فرماندار چانگهاي 1574,آره. 1575,و اگر بر تو دست نوشته ای نازل می کردیم، کافران می گفت 1576,گيرنده يک دختر بود به اسم ميا فري ، 23 ساله از 1577,نميتونه اينجوري تموم بشه 1578,هی، من سعی کردم بهتون کمک کنم بچه ها، ولی 1579,اون حامله است 1580,تو خيلي عوضي هستي 1581,شينزو، خواهش ميکنم لطفاً اينقدر با اون ناراحت نبا 1582,تو به من گوش کن رفيق 1583,ديگه اونجا نيست 1584,اون از اول به کتاب اعتقاد داشت و به من اعتقاد داشت 1585,اما بعضي وقت ها من بدم ولي به اندازه اي که ميخوام 1586,ميخواي درباره امنيت صحبت کني؟ 1587,ميدونه که دوستش داري؟ 1588,من يه بار در سال 1935 با ماگاي، ديگو جونز و براد 1589,اون فکر ميکنه من کشتمت 1590,يک شالابي مصري 1591,تو ديگه چيزي درست نميکني 1592,بچه کودي ماوريک اين کار را ميکنه. عاليه. 1593,-دستت رو بکش کنار. 1594,و ظاهرا، ویلیام بل دو هفته دیگه خارج از کشوره 1595,-نه. 1596,-بله. 1597,اون ناپديد نشده اگه اين چيزيه که تو اميدوار بودي 1598,خداوند سخن زنان را شنيده است كه در باره ى شوهرش 1599,اما نميتونم چيزي رو بهت قول بدم 1600,فقط ديگه شوروي وجود نداشت که بجنگند 1601,فکر ميکني کار ميکنه؟ 1602,قابل اعتماد نبودن 1603,چطوره ، ويد. 1604,از زمانی که تونست مقاومت کنه در آتش نبرد تع 1605,من پرونده اش رو خوندم و به آدم هاي اول يا دستگاه اشاره اي 1606,حالا يک دهن داره. 1607,شوخ طبعي 1608,براي گرفتن چي درست؟ 1609,بث! 1610,فکر کنم تو هم يه چيزي براي گفتن داري 1611,حدود 10 سال بعد من مشهور بودم بعدش اون علاقه مند بود 1612,اگه ميخواي نگهش داري، برو بيرون، قبل از اينکه 1613,بعد از اينکه ترکت کردم... يه دفعه با يه چاقو 1614,لطفا تاس رو بندازيد 1615,-من زنداني تو هستم؟ 1616,آره، بايد سخت باشه که دانشجو بشي 1617,مستقيم ميريم تو خيابون 1618,اون دوست قديمي کالج منه عزيزم 1619,يه دقيقه صبر کن پروفسور. 1620,ييائه هميشه بهم ميگه که هرگز اجازه ندهم به 1621,آره. 1622,بيا فقط نمايش خودمون رو انجام بديم، باشه؟ 1623,و تو براي مصرف عمومي آماده نيستي 1624,هفتمين مرد: همسرتون در يک واحد رزمي خدمت ميکرد 1625,واو، عاليه! 1626,هیچ چیز دیگه ای ندارم # # I wouldn't have it 1627,آيا مى گويند: «آن را به دروغ ساخته است؟» بگو 1628,گيشا از ژاپن. 1629,بهت اين فرصت رو ميدم تا انتقام بگيري 1630,و نگفتیم جز آنکه یکی از خدایان ما به تو داده است 1631,ببين، هنوز ميتوني شغلت رو داشته باشي، 1632,دوازده برابر هميشگيت خوب ميشه 1633,آره اوهوم. 1634,نميخوام هيچ فکر بامزه اي بکني 1635,ميشه... 1636,چي شده ؟ 1637,شباهت خوبي داره، مگه نه؟ 1638,اما باور نميکني که عشق همه چيز رو توجيه ميکن 1639,پيامبريک. 1640,حرومزاده! 1641,فقط يه نفر تو دردسر افتاده 1642,يه شهروند غيرنظامي داره لوله ي آتوبات ها رو هک 1643,به من بگو اگر او بر هدايت باشد 1644,و پشت اثر هنر خيلي کسل کننده است 1645,بنابراین چارلز به ما گفت که شما در منطقه مرکزی درس می 1646,"من کمک ""کارتر"" رو براي جستجوي اون پنج تاي ديگه" 1647,عزيزم، ميخوام از نووا دور بموني، باشه؟ 1648,و بگو: «اين [قرآن ] جز سحرى آشكار نيست 1649,درست مثل سيب 1650,نمي تونم صداتو بشنوم 1651,آیا می دانید که سرنوشت مردم را گریه می کند که بر سرنوشت 1652,اگه خيلي سريع باشه، ممکنه نشونه اي از دست دادن 1653,در حقیقت، او در سال ۲۰۰۴ به یکی از ستاره هالیوود 1654,بدانيد كه خدا سخت كيفر است، و خدا آمرزنده مهربان 1655,و اما کسی که نامه ی اعمالش به دست راستش داده شود، 1656,بد نيست. 1657,باشه، باشه، باشه 1658,"## No matter the weather, I have you, no matter the weather... ## I have you" 1659,جاک يک مرد واقعي بود. 1660,من از میدان الکترون استفاده می کنم تا یک پاسخ بالا ببینم 1661,بله. 1662,دو برادر دو برادر 1663,بايد منتظر بمونم 1664,و عشق تبدیل به تخم مرغ شد. 1665,يه 3 اينچ ديگه تا سمت چپ فاصله داشته باشه 1666,و همه خيلي خيلي آروم مي مونن 1667,و اگر در سفر بودید و نویسنده نیافتید، پس اگر 1668,ما همه چيز رو توضيح ميديم 1669,من دیگه بازی کردن با اون دختر کوچولوی ترسناک رو تموم کردم 1670,آره، همينجاست. 1671,نه، ترجيح ميدم خودم اينکارو بکنم 1672,و من مي تونم در کنارش باشم 1673,تا زماني که به نظر مياد عوض شده 1674,يه نفر بايد يه راهي پيدا کنه تا از شر جادو 1675,روزهاي گذشته خيلي زياد ، چند روز آينده. 1676,و من نميخوام که تو بري پيش آقاي جان ويلکس و 1677,کونت رو تکون بده 1678,خدا مى خواهد بر شما ببخشايد، و كسانى كه پيروى مى كن 1679,خواهش ميکنم خواهش ميکنم 1680,لعنتي، لعنتي، لعنتي 1681,نميدونم ، اما من کمتر از 14 ساعت وقت دارم تا 1682,چچن 1683,امروز ترفيع بزرگي گرفتي، درسته؟ 1684,"پس داري ميگي يه نفر به ""پيتر تالبوت"" اين " 1685,ایگوبه (به انگلیسی: Aygabats) یکی از شهرستان های 1686,پس براى آنها [گوسفندان ] روى آورد و گفت: «پر 1687,کجا رفته؟ 1688,آماده باشيد، همراه داريم 1689,خوشحالم که پدرت حالش خوبه 1690,هنوز سوگندت رو نگرفتي 1691,رحمي در کار نيست 1692,خب ، وقتش رسيده که يک نفر از خودش تکون بخوره 1693,مامان ، اونجا جاتون امن نيست 1694,شهردار ميخواد اين از بين بره 1695,باگي. 1696,-چي؟ 1697,اما اینها چیزهایی هستند که تصاویر واقعی زندگی ما را تولید می کنند 1698,تا اونجایی که تی شرت، لوازم ورزشی و کفش نگر 1699,-حالا، کال... 1700,اما پرهیزگاران در میان باغها و نعمتها باشند. 1701,جنگ شديد شد. 1702,و تنه درخت خرما را به سوی تو تکان بده تا بر تو 1703,خيلي شيرين، بايد امتحانش کني 1704,کونت به اندازه کافي... 1705,آيا اگر به شما فرمان داده شود، در زمين فساد مكن 1706,يه سکته ي قلبي، حالش خوب ميشه. 1707,هيچ بازمانده اي از اوشنيا وجود نداشت 1708,"""من به آرامش شما تبدیل شدم""" 1709,چه بلايي سرت اومده اينجا؟ 1710,آیا انسان می پندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد 1711,آيا به پرندگان بالاى سرشان ننگريستند كه به هر چيزى 1712,شايد ما به اندازه کافي نياز نداشته باشيم که تو را 1713,يوناني ها عميق تر از اون چيزي هستن که فکرش رو مي 1714,همه چيز رو آسونتر کن 1715,ميتونم اينو بهت بگم 1716,هيچ نمايشي مثل اين نيست فقط همينه 1717,خب... بهم بگو چي داري. 1718,کتاب هاي بيچاره من در حال بهم ريخته شدن 1719,ما فقط 12 نفر اينجا داريم 1720,تا حالا نقشه اي از اختلافات راديويي نديده بودم 1721,یا تو یه جراح هستی یا نیستی 1722,ميخواي به اين سوال جواب بدم؟ 1723,اوه، خداي من. 1724,بله. 1725,ديويد خواهش ميکنم بشين 1726,براي پيدا کردن يه قاره آشنا مشکل پيدا ميکني؟ 1727,اين ماشيني که تو ساختي، آرتور... 1728,يه جورايي سفر قهرمانانه 1729,هي، اينجا چه خبره؟ 1730,اما الان وجود داره 1731,متاسفم که دير کردم من گم شدم. 1732,یک خدمتکار فقط می تواند مانند یک انسان مرده زندگی کند 1733,اوه خداي من، بابا. 1734,اعليحضرت منتظر شما هستند بيايد بريم 1735,و چون به ايشان گفته شد كه در اين قريه سكونت كنيد و 1736,ما به مردان و زنان نیروهای مسلح به خاطر شجاعت و 1737,من نميخواستم خرگوش رو بترسونم 1738,"بيا، ""ادث"" با من بيا" 1739,کتاب مقدس به ما ميگه که اين حاصل از اولين فرمانبرداري انسان 1740,"سلام ""ایوا"" خیلی خوشحال شدم که به تیم ما ملحق شد" 1741,يه چيز خوب بيرون مياد بهت 5000 دلار ديگه ميدم 1742,زیست مولکولی. 1743,من از هيچي مطمئن نيستم 1744,تنها چيزي که اون ميخواست عدالت براي دني بود 1745,-بعدش بعدش شام رو گرفتم 1746,زودباش! 1747,من يک کارت پستال تو ايميل دارم. 1748,خب، من ميگم مال خودم. 1749,منظورم اينه که. 1750,قول ميدم ، قول ميدم - لطفاً کلاه خود 1751,از تو مى پرسند كه چه انفاق كنند؟ بگو: آنچه از مال 1752,کلی، بهت گفتم بری 1753,خدا مَثَلى زده است: مردى كه نزد او گروه 1754,هنگامی که غنائمی را که به دست آورده اید می گویند: 1755,چرا؟ 1756,: And as the North Korean coastline 1757,دوباره، بايد همه چيز رو داشته باشي 1758,من و فليکس توي مسير مانع جهنم هستيم 1759,من براى شما پيامبرى امينم. 1760,پس چرا اخبار محلي علاقه اي به اين پرونده داره؟ 1761,براي شليک دوم به اندازه کافي نداري 1762,رفتن از دیوانگی ریو تا اینجا 1763,VIDEO: دانشجویان زبان عشق چینی برای رئیس جمهور آواز 1764,-گفتم برو خونه، چارلي. 1765,اگه اومدی تا پولت رو پس بگیری خیلی دیر کردی 1766,پدرش مغز بزرگي داشت 1767,فکر ميکردم همه اينا رو قبول نميکني 1768,کابادي 1769,تموم شد، ما... 1770,سپس شما آنان را به ريشخند مى گرفتيد تا وقتى كه 1771,ماشين لعنتي رو بچرخون 1772,تا حالا اسمش رو شنيدي؟ 1773,واقعا؟ 1774,اوه، تِد. 1775,اما اگه نمي توني، اگر نمي توني، 1776,براي تعطيلات اينجا ميموني؟ 1777,يالا، پرنده ها. 1778,چهار، چهار، چهار، چهار 1779,همه چيز تموم ميشه تو همين الان تمومش ميکني 1780,ميدوني بهش چي ميگن؟ 1781,يه تونل فاضلاب وجود داره... 1782,من يکشنبه ها دارم ميرم براي روسيه بنابراين 1783,تعدادي از رهبران محلي نيروي کمونيست سعي کردند دانش آموز 1784,تا حالا هيچوقت اينجوري نشده بودي، ها؟ 1785,اونا پسره رو کشتن 1786,اعضاي فاسد رسيدن 1787,بيا اينجا، بيا اينجا، بيا اينجا 1788,"نميدونستم که اينجا توي ""بريگپورت"" پارتي پارتي کردي" 1789,اول بايد اول کتاب رو بخوني 1790,و اما آنکه بترسد جایگاه پروردگار خویش را دو باغ 1791,-گم کردن نمايش يکم نااميد کننده ست، اما انتخاب شدن براي 1792,زمان داره تموم ميشه. 1793,عيسي براي اينکه قانون رو ناديده بگيره نيومد، اما براي 1794,من بايد کاراي بيشتري ميکردم تا ازت محافظت کنم 1795,تو خودت رو تحويل نميدي 1796,ازت میخوام که یه سری کارا رو برام انجام بدی 1797,ما يه سر آشپز رو انتخاب نکرديم 1798,-ما چايي نداريم. 1799,[اين قرآن ] در كتاب هاى اصيل و نزد ما نوشته شده 1800,دنبالم کجاست؟ 1801,از آنچه از پروردگارت به تو وحى مى شود پيروى كن، 1802,-ما داريم ازدواج ميکنيم. 1803,چون من و گروهبان سرگرد عاشقشيم 1804,خوب پس مشکلي پيش نمياد 1805,کسانی که به تو وحی شده است، به آنچه بر تو وحی شده است 1806,اوه! 1807,براي تلاش هاي من براي حفاظت از تو و گروهت 1808,تجهیزات به اتحاد جماهیر شوروی منتقل شدند و در آن 1809,-نه، پدر و مادرم پولدارن. 1810,و به همین دلیل، من اولین اسلایدم را دارم که در مورد 1811,چرا؟ 1812,-مردم عادي دارن ميان بيرون! 1813,آنان را كه كافر شدند مپندار كه در زمين ناتوان كننده 1814,ژنو چطور بود؟ 1815,اما نميدونم درباره اين چي فکر کنم 1816,انگار داري بزرگترين پارتي رو توي دانشگاه پر ميکني 1817,"اون با يه اثر انعطاف پذير بود و چيزي که ""لوي" 1818,تو بهترین گنگستر شهر رو کشتی 1819,بهش آسيب نميرسونه که کونش را تکون بده. 1820,شاید، ولی مردم در موردش نمیدونن؟ 1821,♪ The signs implore me ♪ 1822,چي، باهاش بجنگ؟ 1823,نميخواي ببري سر کارش؟ 1824,-حتي زن خودتم. 1825,هيچ مردي زنده يا مرده اي وجود نداره که براي زندگي 1826,پايان جنگ داخلي گروهي از جنگجوهاي سابق رو به وجود آورد 1827,الان خيلي ساده نيست 1828,اى مردم، همانا وعده خدا حق است، و خدا شما را در 1829,من خودم يه مرد واقعي هستم 1830,نمي دونستم فکر مي کردم تو يه روحي 1831,اين يه سرنخ خوبه، مگه نه؟ 1832,خيلي دلم برات تنگ ميشه خيلي دلم برات تنگ مي 1833,باشه، دوباره، نزديک نيست. 1834,تمام اين دنيا داره روي تو سنگيني ميکنه بدون اينکه 1835,اعليحضرت، زنداني اي که خواسته بوديد اينجاست 1836,زميلمون رو دوباره ترک کنيم؟ 1837,به کارفرماي فعليش زنگ بزنين 1838,"مواظب باش جلوي دري که ميري رو نگرفتي، ""لوگ" 1839,اون يکي خروجي را پيدا کن. 1840,چند وقته گذشته؟ 1841,به نظر نمياد کسي اينجا زندگي کنه 1842,حالا گزارش شده که براي قاچاقچي هاي يوناني کار ميکن 1843,اون يارو که صاحب کيف بود رو ديدي؟ 1844,"""والتر""، با توجه به چيزي که ""ويليام"" ميخواد،" 1845,رندا کجاست؟ 1846,اساساً يه پشتيباني براي جمع آوري ثروت آمري 1847,معنيش اينه که مشکل قلبيه که ما حلش کرديم حالا 1848,حالا نميتونم اعتماد به نفس رو بشکنم و يه چيزي بهت 1849,قديميه، تقريبا 20 سال پيش گرفته شده، ولي خودشه. 1850,دست مرد دزد را به سزاى آنچه كرده اند به سزاى آن 1851,زاويه افقي 33.33 درجه 1852,اين ميز قهوه خودش نيست 1853,حالا من احترام ميخوام که باعث اين ميشه 1854,و يک اسكوبار داره بالا ميره. 1855,بله پشا 1856,گفت: اى واى بر من، آيا وقتى پيرزنى هستم 1857,اما حق با اونه، ميخواي بدوني؟ 1858,(به یاد آورید) هنگامی را که حواریّون گفتند: « 1859,پايگاه نيروي هوايي مک الدين 3000 نفر رو در منطقه 1860,تنها کاري که بايد بکنيم اينه که... 1861,اون اونجاست - از دیدنت خوشحالم - 1862,شکارچيان سايه شياطين رو ميکشن 1863,فقط يه خورده اينجا و اونجا ضعف داره 1864,چطور مي توني ببينيشون؟ 1865,حالا کی جذابه؟ 1866,اوه، ضمناً يه بار ديگه از جسدهاي آلوده 1867,(به آنها گفته می شود:) «برنامه ی خود را اجرا کنید 1868,اسمش سوزی کانگ ـه 1869,مانع رو بگير 1870,تو هنوز خوبي 1871,با این حال، هیچ اسمی از قربانی ها منتشر نشده اما مقام 1872,پديدآرنده آسمانها و زمين است. چگونه او را فرزندى 1873,این ضربه ای است که در کشور ما اتفاق می افتد. 1874,من فقط چند روز گذشته مریض بودم 1875,"و ""ايرنا""؟" 1876,نه، مامان. 1877,و اسماعيل و ادريس و ذوالكفل را [ياد كن ] 1878,اما اونا هم فرانسه رو مي خوان 1879,ميتونه بگه که من، آيريس وست، مهمه 1880,"""جيمي بوست بال""؟" 1881,و کسايي که اونجا نبودند بايد بري 1882,ميدونم که تو هم از اين موضوع مطمئني 1883,"من ""شريل"" از جزيره رودي هستم سلام، من..." 1884,تنها دوستي که داشتم تو بودي 1885,اين ماده باروت طلاست 1886,حق از جانب پروردگار تو آمد؛ پس از شك كافران مباش. 1887,و اون کويين داره نابود ميشه 1888,يه نفر به خصوصي هست که من به خاطرش سپاسگزارم 1889,بچه ها، بذار بشنوم ژوئن، ژوئن... 1890,از استراليا اومدي؟ 1891,تو روي نقشه پيداش ميکني شايد 50کيلومتر شمال 1892,ما خانواده ايم ما همه خانواده ايم 1893,اگر در حال نزدیکترین خروجی هستید، لطفاً به صورت 1894,و براي اون چيزا... 1895,آره. 1896,لارد اسلحه؟ 1897,در آن زمان، من فقط یک پشتیبانی داشتم. 1898,به لطف شما، پادشاه و ملکه بهم ياد دادند که 1899,دختره رو پیدا کردی؟ 1900,و بر شما حلال نيست كه زنان را به جاى همسران 1901,و اگه بيمار نيستي ميتوني منو برنارد صدا کني 1902,احتمالاً يه چيز اشتباهي توي کامپيوتر وجود داره 1903,"""کريپتون"" توسط انسان ها با ارزش هاي قوي بالا برده" 1904,و اگر خدا مردم را به [سزاى ] آنچه به دست آورده 1905,و تو بهم پنجاه دلار دادي که اون کتاب رو بخورم؟ 1906,-چي؟ 1907,اما فقط براي اينکه مشخص کنيم، ما يه سري کاغذ 1908,-بسه! 1909,ممکنه بيشتر از الان بهش نياز داشته باشي 1910,از خدا بترسيد و از من اطاعت كنيد. 1911,اوه، بله، اون... 1912,بله. 1913,کارش تمومه. 1914,الان دیگه هیچ فرقی نمیکنه 1915,مثل، نه، دروغ نگو، باشه؟ 1916,... نزدیکترین چیز ممکنه 1917,ما سخت تلاش کرديم، زندگي خوب و صادقانه اي ساختيم 1918,از تونل خيابون سوم عبور کردن؟ 1919,پيشگويي ها سخت ترين چيز هستن 1920,ميدونم که گفتي فقط آب، اما... 1921,-بذار يه مثال بهت بدم. 1922,...بانو چویی به من گفته که ناپدید بشم 1923,احتمالاً خيلي شجاع بوده 1924,و کوه طور سینا 1925,لطفا بگو خوب پيش رفت 1926,من يه دوست دارم که ميتونه اينکارو بکنه 1927,پول نقد بهتره، من فکر مي کنم بانک ها و ثروت 1928,منظورم اينه که، چون تست دارويي که گرفتي... 1929,اما نه، بايد اضافه کنم قبل از اينکه قابليت هاي مح 1930,بی گمان دوزخ کمینگاهی است 1931,بحث تموم شد من يه الکليم اين يه مورد قتله 1932,شب بخير 1933,